ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - روزنامه آفرینش در شماره سه شنبه 19 مرداد در سرمقاله به قلم حمیدرضا عسگری نوشت: هیچ مفسده و آفتی بالاتر و بزرگتر از بداخلاقی در جامعه نیست، چرا که بد اخلاقی زمانی بروز می کند که افراد از جهات مختلف باید ها و نباید ها را در گفتار و کردار زیر پا بگذارند و برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود هیچ ابایی از توهین، افترا، تهمت، دروغ گویی، عوام فریبی، ناحق گویی نسبت به دیگران ندارند.

در ادامه این مطلب آمده است: اما فعلیت این موضوع از سوی کسانی که باید به عنوان الگوهای مردم باشند و تریبون های مختلف را در دست دارند، عمق فاجعه را دوچندان می کند. طی چند ماه اخیر افراد و گروه های مختلف انواع و اقسام توهین ها را به شخص رئیس جمهوری نسبت داده اند.
این در حالیست که حفظ شأنیت ارکان نظام از واجبات سیاسی است، اما برخی سیاسیون به سبب جایگاه و توجیه اهداف سیاسی، خود را از این قاعده مستثنی می دانند و هرآنچه دشمنان نظام قادر به طرح آن نیستند را به طور مستقیم به جایگاه ریاست جمهوری کشور نسبت می دهند.
بودن یا نبودن روحانی برای دور دوم ریاست جمهوری صرفاً با رای نظر مردم خواهد بود و اما حاشیه سازی برای کشور و تخریب وحدت جامعه به منزله پایمال کردن حقوق ملت تلقی می گردد و نمی توان به راحتی از آن گذشت. دراختیار داشتن تریبون های مختلف سیاسی و رسانه ای مسئولیتی را بر دوش صاحبان آن گذاشته تا از طریق آن موجب شفاف سازی افکار عمومی گردد، نه اینکه فضای جامعه را صرفاً به سبب اختلاف سیاسی مسموم و بداخلاقی را در ادبیات نظام ترویج کنند.
مسامحه با قانون گریزان رویه غلطی است که طی سال های گذشته از تریبون های مختلف حتی رسانه ملی به شیوه ای معمول تبدیل شده است که در آن جایگاه افراد فارغ از آن که چه شأنیت حقوقی دارند مورد بی احترامی و تخریب قرار می گیرند. براساس مرقانون توهین به شخصیت ها و ارکان نظام جرم تلقی می شود و پیگرد قانونی دارد. گویا در برخورد با این قانون نام افراد توجیه کننده زیرپا گذاشتن شأن حقوقی آنها می باشد.
این انتظار از جهات مختلف برای جامعه به وجود آمده است که چرا مقامات و نهادهای قضائی برخوردی با این بداخلاقی ها نمی کنند. چرا نهادحقوقی ریاست جمهوری پیگیر بی احترامی ها و دعوی حقوقی نسبت به این مسائل نیستند. آیا دادستان به عنوان مدعی العموم در صیانت از قانون و حفظ جایگاه حقوقی ارکان نظام وظیفه ای ندارد؟!
درحال حاضر بحث حمایت شخص حسن روحانی نیست، چرا که انتقادات فراوانی نسبت به عملکرد دولت ایشان همچون دولت های دیگر وجود دارد. اما حفظ جایگاه ریاست جمهوری به عنوان دومین رکن نظام جمهوری اسلامی از واجبات سیاسی و قانونی کشور می باشد.
آیا واقعا این رویه در راستای اخلاق اسلامی است؟ آیا افرادی که در کسوت روحانی و مبلغان دینی ریش و مویی سفید کرده اند، یا چهره های سیاسی که خود را مقید به اصولگرایی دینی می دانند، حاضرند برای میل قدرت رسالتی را که اسلام و اخلاق انسانی بر دوش آنها گذارده را نادیده بگیرند و دنیای امروز خود را آباد نمایند؟ البته این آبادی همچون سرابی است که در برهوت بداخلاقی به چشم می خورد. وقتی والیان اخلاق که وظیفه هدایت عامه برعهده آنها گذاشته شده بر سلک بداخلاقی حرکت کنند، چگونه می توان انتظارداشت جامعه از گزند بداخلاقی های مختلف درامان باشد.
رعایت انصاف و منطق در هرمقوله ای سفارش موکد بزرگان و دلسوزان نظام است، نباید صرفاً به خاطر اختلاف سلیقه سیاسی ویا مخالفت با موضوعاتی همچون برجام مردم را نسبت به دولت بی اعتماد ساخت و قبه حفظ شأنیت ارکان نظام را از پشت تریبون های عمومی شکست.
باب شدن فحاشی ها و توهین های علنی به جایگاهی همچون ریاست جمهوری، پرده حیای عمومی را خواهد درید و باید به یاد داشت که این بی حرمتی ها به جایگاه و شخصیت افراد و بزرگان نظام ریشه در رفتار افراد و گروه هایی دارد که از ابتدای انقلاب با آن ها برخورد قاطعانه نشده و همچنان با خود محوری به دنبال اهدافشان هستند.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - یک استاد دانشگاه می‌گوید: روحانی هوشمندتر از آن است که در هنگامی که باید سخنی بگوید، سکوت کند. او به‌زودی و در ایام انتخابات صراحت لهجه بیشتری خواهد داشت و روشنگری‌های بیشتری از خود نشان می‌دهد. او به‌زودی با مردم آنچنان که شرایط ایجاب می‌کند، سخن می‌گوید. امروز باید شرایط روحانی را درک کرد و به او حق داد قدم‌به‌قدم و دست‌به‌عصا حرکت کند.

به گزارش ایسنا، روزنامه «شرق» آورده است: قرار است دوازدهمین انتخابات ریاست‌جمهوری اردیبهشت‌ماه سال آینده برگزار شود و هرچه بیشتر به زمان انتخابات نزدیک‌تر می‌شویم، رقابت‌های بین جریان‌های سیاسی برای پیروزی در این میدان جدی‌تر می‌شود و رقبا به مواضع یکدیگر می‌تازند؛ اما در این‌ میان رنگ‌وبوی این انتقادات متفاوت از گذشته شده است و توهین و افترا هم چاشنی رقابت‌های انتخاباتی تندروهای جناح راست شده است.

انتقادات تندی را رقبای حسن روحانی از تریبون‌های بزرگ و کوچکشان نثار رئیس‌جمهوری می‌کنند و به عملکرد او و دولتش بر سر برنامه هسته‌ای کشور نیز نقد وارد می‌کنند. اما در مقابل، دولت روحانی آن‌چنان به این انتقادها بی‌توجه است و سر در لاک امور یومیه‌اش دارد که صدای هوادارنش را درآورده است و به کم‌کاری و بی‌توجهی به پشتوانه مردمی‌اش محکوم می‌شود. در‌این‌باره و اینکه حسن روحانی در هشت‌ ماهی که به برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری باقی‌مانده است، چه باید بکند تا حامیانش را همچنان دلگرم نگه دارد، با محمد کیانوش‌راد، عضو شورای مرکز حزب اتحاد ملت به گفت‌وگو پرداختیم.

او می‌گوید: «در شرایط فعلی جدای هر انتقاد و کاستی‌ای که به دولت وارد است، حمایت از حسن روحانی به‌عنوان فردی که به دنبال حاکمیت قانون و حاکمیت رأی مردم است، وظیفه همه اصلاح‌طلبان، اعتدال‌گرایان و قانون‌گرایان - افراد مستقلی که به جریان‌های سیاسی کشور تعلق ندارند و خواستار اجرای قانون اساسی هستند - است.»

به عقیده این استاد دانشگاه و نماینده مجلس ششم، هتاکان به شخصیت‌ها و مسئولان نظام را نمی‌توان افراطی نامید؛ چراکه در تعریف تندروی و افراطی‌بودن علم سیاسی قرار نمی‌گیرند. او می‌گوید آنها آدم‌هایی هستند که با تمسک بر آیین‌ها، علائم و نمادهای ارزشی ما سعی می‌کنند سکویی برای رشد خودشان دست‌وپا کنند.

رئیس پیشین دانشگاه شهید چمران اهواز در بخش دیگری از مصاحبه نیز بر این باور است که در کشور برخورد جبهه‌ای وجود دارد. در این فضا دو جبهه با هم رقابت می‌کنند، یک جبهه خواستار حاکمیت قانون اساسی و رأی و نظر مردم است و جبهه دیگر به‌هیچ‌وجه حاکمیت و رأی مردم و قانون اساسی را برنمی‌تابد.

مشروح گفت‌وگوی «شرق» با کیانوش‌راد، نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت در ادامه می‌آید.

‌مدتی است که برخی گروه‌ها و چهره‌های تندرو جناح راست از عملکرد روحانی به‌ویژه در موضوع برجام انتقاد می‌کنند و به واسطه انتقاداتشان از برجام از تریبون‌های بزرگ و کوچکی که در اختیار دارند با القابی نامناسب به روحانی و دولتمردان توهین می‌کنند؛ اما در مقابل روحانی و تیم رسانه‌ای‌اش نسبت به این تخریب‌ها و توهین‌ها واکنش مشخصی ندارند. به نظرتان دولت باید با این هجمه‌ها در ماه‌های پایانی عمر دولت یازدهم، چه کند؟

در چند روز اخیر متأسفانه سیل حملات بی‌وقفه و ناجوانمردانه علیه رئیس دولت بیشتر از گذشته شده است و این حملات از سوی کسانی شکل می‌گیرد که خود را مدافع نظام می‌دانند. آنها سعی می‌کنند نشان بدهند که دلسوز و مدافع نظام و آرمان‌های انقلاب هستند؛ اما از این اصل غافل شده‌اند که سبک حملاتشان به حسن روحانی نشان‌دهنده لجاجت و کینه آنهاست؛ هرچند که من معتقدم چنین روشی، بیش از اینکه به روحانی آسیبی وارد کند، به شخصیت و جایگاه اجتماعی گویندگانش ضربه می‌زند و در حقیقت صداقت را از تهمت‌زنندگان سلب می‌کند. روحانی مثل هر فرد دیگری آمیزه‌ای از نقاط قوت و ضعف است و می‌شود در کارنامه کاری او نکات مثبت و منفی درخور‌توجهی را برشمرد؛ اما آنچه دراین‌میان قابل‌توجه‌تر است و سبب حیرت و شگفتی مخاطبان می‌شود، این است که این دست توهین‌ها و تهمت‌ها از سوی جمعی در جامعه رواج داده می‌شود که دغدغه حفظ نظام جمهوری اسلامی را دارند و می‌خواهند مروج اسلام و اخلاقیات باشند؛ اما دریغ که چنین مواضعی جز بی‌اعتمادی و روی‌گردانی مردم و نسل جوان برای آنها ثمری نخواهد داشت.

‌فکر می‌کنید این جمع چرا سعی دارند رقبایشان را با توهین و تحقیر از میدان به‌در کنند؟

متأسفانه گروهی در کشور هستند که به نظر خودشان کارشان و دغدغه‌شان دفاع است. آنها خودشان را مدافع دین و اخلاقیات می‌دانند؛ درحالی‌که رفتارهای نادرستی را می‌توان از آنها مشاهده کرد. گروهی که به اعتقاد من حتی نمی‌توان آنها را هتاکان افراطی نامید؛ چراکه در تعریف معنای تندروی و افراطی‌بودن علم سیاسی قرار نمی‌گیرند. آنها افراد بی‌صداقتی هستند که با تمسک بر آیین‌ها و علائم و نمادهای ارزشی ما سعی می‌کنند سکویی برای رشد خودشان دست‌وپا کنند. به عقیده من این دست از افراد را باید از افراطیون و تندروها جدا دانست. رادیکال‌ها اگرچه در جناح‌های مختلف سیاسی با تکیه تند بر اهدافشان شناخته می‌شوند؛ اما رادیکال بودن، هتاکی و فحاشی در کارشان جایی ندارد.

‌خاستگاه این سبک از جدل سیاسی که مدتی است از سوی برخی جریان‌های سیاسی جناح راست روال‌شده کجاست؟

متأسفانه این ادبیات سخیف از سوی کسانی وارد ادبیات سیاسی کشور شده است که در برخی سازمان‌های کشور ریشه دارند. این ادبیات همواره در مبتذل‌ترین بخش‌های اجتماعی هر جامعه‌ای وجود دارد و حالا هم متأسفانه از سوی برخی افراد در مراسم‌های خاص یا برخی رسانه‌های خاص، وارد ادبیات سیاسی کشور شده است؛ من فکر می‌کنم اگر بزرگان جریان‌های سیاسی کشور چه اصلاح‌طلب و چه اصولگرا، تدبیری برای آن اتخاذ نکنند و این مشکل و انحراف اخلاقی - اجتماعی را درمان نکنند، باید به‌زودی برای عرصه‌های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور به سوگواری نشست؛ چراکه مردم با مشاهده چنین رفتارهایی به مسئولان کشور بی‌اعتماد خواهند شد.

‌به نظرتان این هتاکی‌ها تأثیری بر پشتوانه اجتماعی روحانی داشته است؟ فکر می‌کنید پشتوانه مردمی و جایگاه اجتماعی روحانی و دولت امید درباره خرداد ٩٢ چه تغییری کرده است؟ آیا روحانی و تیمش توانسته‌اند این پایگاه اجتماعی را حفظ یا تقویت کنند؟

بدون تردید کسانی که انتقادات غیرواقع‌بینانه به دولت دارند و با هتاکی و فحاشی با دولتمردان برخورد می‌کنند، به خوبی بر بازخورد منفی رفتارشان در جامعه آگاه هستند و آن را بارها و بارها امتحان کرده‌اند. آنها مردم و آرای‌شان را نشانه نگرفته‌اند که روحانی و تیمش بخواهند نگران آن باشند، هتاکی‌های آنها دو هدف را نشانه گرفته است؛ هدف اول آنها این است که دولت را ناچار به انصراف، عقب‌نشینی و کوتاه‌آمدن در مواضعی بکنند که مقبول آنها نیست و هدف دومشان هم این است با این هتاکی‌ها مانع ریزش بیشتر نیروهای حامی خود شوند که از چنین ادبیاتی لذت می‌برند. درواقع هدف آنها دلگرم کردن تندروها و افراطی‌های اصولگراست وگرنه اصولگرایان معتدل و منصف که به‌خوبی به شرایط جهانی و داخلی کشور واقفند، نشان داده‌اند همواره از مواضع تندروهایشان دوری می‌کنند و با آنها فاصله دارند.

‌تحلیلگران سیاسی و جمعی از صاحب‌نظران اصلاح‌طلب، این انتقاد را به روحانی و تیم رسانه‌ای او وارد می‌دانند که آن‌طور که باید و شاید شفاف و صریح درباره موانع موجود با مردم سخن نمی‌گوید؛ آنها روحانی و تیمش را به تغییر رویه در امور رسانه‌ای و ارتباط با مردم تشویق و سفارش می‌کنند، مثلا می‌گویند روحانی باید در مصاحبه اخیرش با مردم شفاف‌تر و قاطعانه‌تر سخن می‌گفت. ارزیابی‌تان از این امر چیست؟

به نظرم روحانی هوشمندتر از آن است که در هنگامی که باید سخنی بگوید، سکوت کند، او به‌زودی و در ایام انتخابات صراحت لهجه بیشتری خواهد داشت و روشنگری‌های بیشتری از خود نشان می‌دهد. او به‌زودی با مردم آنچنان که شرایط ایجاب می‌کند، سخن می‌گوید. امروز باید شرایط روحانی را درک کرد و به او حق داد قدم‌به‌قدم و دست‌به‌عصا حرکت کند. می‌دانیم که کشور نیازمند آرامش است و همراهی همه دستگاه‌های اجرایی را طلب می‌کند.

‌پس روحانی زمان را برای بیان مسائل مناسب نمی‌داند؟

بله، به همین دلیل هم است که من فکر می‌کنم بسیاری از تحلیل‌های سیاسی صاحب‌نظران باید با درنظرگرفتن چارچوب تاریخی این روزهای جامعه ایران مورد اعتنا و ارزیابی قرار گیرد. بدون تردید جامعه سیاسی ایران خوب می‌داند که در کشور برخورد جبهه‌ای وجود دارد؛ در این فضا دو جبهه با هم رقابت می‌کنند، یک جبهه خواستار حاکمیت قانون اساسی و رأی و نظر مردم است و جبهه دیگر ‌به هیچ‌وجه حاکمیت و رأی مردم و قانون اساسی را بر نمی‌تابد.

‌زمان زیادی تا برگزاری دوره بعدی انتخابات ریاست‌جمهوری باقی نمانده است و شنیده می‌شود جمعی از هواداران اصلاحات که رأیشان را به سبد حسن روحانی ریختند و در انتخابات مجلس شورای اسلامی هم با حضورشان جناح راست را غافلگیر کردند، از انفعال حسن روحانی در سیاست داخلی و ناکامی محمدرضا عارف در ریاست مجلس دلسرد شده‌اند و می‌گویند حضورشان پای صندوق‌های رأی سودی برایشان نخواهد داشت، به عقیده شما برگ برنده روحانی برای جذب مجدد آرای این طیف از پشتوانه مردمی‌اش چیست؟

مهم‌ترین برگ برنده روحانی در انتخابات پیش‌روی ریاست‌جمهوری برخورد صادقانه و شفاف و شجاعانه‌اش با مردم است؛ روحانی اگر بیاید و صادقانه، شفاف و شجاعانه با مردم سخن بگوید و برایشان آشکار کند که چه موانعی بر سر راه داشته است، مردم بازهم به او اعتماد خواهند کرد. در این بین اما فعالان سیاسی - اجتماعی وظیفه دشواری دارند؛ باید توجه مردم را به واقعیت‌های موجود جلب کنند. مردم باید به‌خوبی بدانند که الان شرایط ایده‌آل‌ نیست. مردم باید در این شرایط از کسی حمایت کنند که نماینده طیفی باشد که حاکمیت رأی مردم و قانون اساسی جزء اصولش است. ما باید بدانیم که در شرایط خیالی، کاری از پیش نخواهیم برد و در شرایط خیالی نمی‌شود موضوعات سیاسی را به بحث گذاشت.

با این اوصاف فکر می‌کنید روحانی موفق می‌شود برای دوره دوم انتخابات ریاست‌جمهوری‌اش که اردیبهشت‌ماه سال آینده برگزار می‌شود، آرای هواداران و حامیان اصلاح‌طلب را مجدد جذب کند؟

سخن دقیق دراین‌باره نیازمند ارزیابی میدانی است و به تأمل بیشتری نیاز دارد اما من تصور می‌کنم که اگر رأی حسن روحانی بیشتر از دوره اولش نباشد، کمتر هم نخواهد بود. چراکه مردم هشت سال پیش و مدیریت احمدی‌نژاد را خوب به یاد دارند و فراموش نکرده‌اند که محمود احمدی‌نژاد و حلقه مشهور یارانش چه بر سر این کشور آوردند. مردم می‌دانند ریشه بسیاری از کاستی‌هایی که در زندگی روزمره با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند، به دولت روحانی ارتباط ندارد. باید ریشه این عوامل را در جاهای دیگری یافت.

‌و نکاتی که روحانی می‌تواند روی آن برای ارائه کارنامه به مردم تأکید کند، کدامند؟

مردم به‌خوبی درک می‌کنند که کنترل تورم در دولت روحانی در مقابل افزایش قیمت‌های هرروزه پیشرفت محسوب می‌شود هرچند هنوز دولت نتوانسته است موفقیت محسوسی در رونق‌بخشیدن به اقتصاد داشته باشد. به هر حال در حوزه‌های فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی و به‌ویژه در امر سیاست خارجی، عملکردها قابل‌مقایسه با دولت محبوب تندروها نیست. مردم همه اینها را کنار هم قرار می‌دهند و تصمیم می‌گیرند؛ تجربه‌هایی که مردم در دولت‌های قبل به دست آورده‌اند، سبب رویگردانی آنها از تندروی‌ها و افراطی‌گری‌ها شده است. مردم ما واقعا پخته شده‌اند. آنها مردمی هستند که انقلاب کردند، هشت سال جنگیدند، تجربه دولت سازندگی را دارند، دولت اصلاحات را تجربه کردند. آنها آن‌قدر پخته شده‌اند که می‌دانند اگر در انتخاباتی مثل شورای شهر تهران دوم نباشند، نتیجه‌اش می‌شود پیداشدن فردی به اسم احمدی‌نژاد و دردسر‌هایی که به‌خاطر ظهورش هشت سال در کشور به وجود آمد. آنها می‌دانند در این شرایط ویژه و خاصی که کشور قرار دارد، روحانی گزینه مطلوبی است که به حاکمیت رأی آنها و قانون معتقد است

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - معاون اول رئیس جمهوری در خصوص سخنان اخیر برخی افراد تندرو و افراطی علیه رئیس جمهوری اظهار داشت: این شیوه تخریب کردن رئیس جمهوری که شخصیتی روحانی است و عضو خبرگان و 24 سال نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی بودند شایسته نیست. حرف های بدی زده می شود که خیلی سخیف است که انسان در خصوص شخصیت دوم کشور این گونه حرف بزند.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، اسحاق جهانگیری عصر شنبه در نشست استانداران سراسر کشور با عنوان 'بررسی راهکارهای تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی و توسعه منطقه ای' در سالن پیامبر اکرم(ص) وزارت کشور افزود: کسانی شرایطی برای کشور درست کرده اند که اینها طلبکار شده اند. یادشان رفته است که چه حجمی از منابع کشور در اختیارشان بوده که به صورت غیر کارشناسی تصمیم گیری کردند و تورم و رکود تورمی بی سابقه ای در کشور ایجاد و چه فضای سیاسی در داخل کشور و چه فضای بین المللی درست کردند. 

معاون اول رئیس جمهوری و رئیس ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی همچنین در این نشست از برگزاری جلسه مشترک استانداران با هیات دولت در آخر این هفته خبر داد.

 

ادامه مطلب...

 همزیستی نیوز - هر انسانی نیاز دارد که حس کند کرامت انسانی او حفظ شده و هنگامی سخن از انسانیت است که آزادی و آگاهی در کنار هم قرار گیرند و به انسان انتخاب گر برای انتخاب کمک کنند.

چهاردهم مردادماه، روز حقوق بشر اسلامی است، روز کرامت انسانی؛ مفاهیمی که شاید روز به روز بیشتر از آن ها فاصله می گیریم و بازگشت به سخنان بزرگانی چون شهید بهشتی می تواند راه گشا باشد.

دکتر سید علیرضا بهشتی، مدرس علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس و فرزند آیت الله شهید دکتر بهشتی در گفت و گو با جماران، با اشاره به الگوی انسان مد نظر شهید بهشتی، اظهار کرد: مسایل حقوقی نیز از الگوی انسان که مبنای مباحث شهید بهشتی است، به دست می آید.

وی تصریح کرد: شهید بهشتی انسان را موجودی انتخاب گر می داند که برای این انتخاب گری نیازمند آگاهی و آزادی است و در پی انتخاب هم مسوولیت دارد. مسوولیت پنج گانه ای که برای انسان تعریف شده، مسوولیت در قبال خویشتن خویش، مسوولیت در قبال خالق هستی، مسوولیت در قبال دیگران و جامعه، مسوولیت در قبال محیط زیست و طبیعت و مسوولیت در قبال تاریخ است. طبیعتا این نظام حق التکلیف را برای انسان به بار می آورد که می شود حقوق دیگر را از آن منتج کرد.

این استاد برجسته علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس تاکید کرد: برای این که انسان ها بتوانند انتخاب گر باشند مستلزم داشتن یک سری حقوق هستند یعنی وسیع ترین دایره ممکن برای انتخاب گری آن ها باید فراهم شود؛ طبیعی است که تبعیض ها ضد انتخاب گری خواهد بود یعنی لازمه هر تبعیضی این است که بخشی از انتخاب گری های انسان حذف شود. این مبنای انسان شناختی شهید بهشتی است که همواره گفته ام یک اسلام شناس انسان گرا است.

بهشتی افزود: شهید بهشتی یک مبنای معرفت شناختی نیز دارد؛ مرحوم شهید بهشتی تعریف بسیار جامعی با بهره گیری از ابزارها و تحلیل فلسفی و آن چه که در کتاب آفرینش و به طور مشخص در قرآن آمده مطرح کردند و آن این است که ایشان بین حق و آنچه که باید باشد و حق با آنچه که هست یک رابطه مستقیم برقرار کردند. این چیزی است که در دوران مدرن دچار وقفه شد و درباره معرفت شناختی درباره اش تردیدهای جدی به عمل آمد اما نقدهای پسامدرن نشان داده که این وقفه معلوم نیست تا چه اندازه به لحاظ حتی منطق فلسفی قابل دفاع باشد.

وی ادامه داد: حداقل اکنون خیلی ها در مباحث خود مطرح می کنند که بین حق به معنای آن چه که هست و آن چه که باید باشد یک رابطه مستقیم وجود دارد. این مطلب را مرحوم بهشتی در اوایل دهه 1350 مطرح می کند. به این معنا اگر انسان موجودی است انتخابگر که باید آزادانه و آگاهانه انتخاب کند، انسان تکوینا این طور است، تشریعا هم باید برای او ابزارهای انتخاب فراهم باشد، این به معنای این است که گسترده ترین طیف گزینه های ممکن مشروع به لحاظ اخلاقی برای انسان ها باید فراهم باشد؛ طبیعتا از تو دل این مطلب، حق تفاوت و حق متفاوت زیستن نیز برداشت می شود؛ اصلا به این معنا نیست که افراد همه باید یک گونه زندگی کنند و الگوی زندگی یکسانی داشته باشند؛ هیچ چیز نمی تواند در آیین اسلام به گونه ای تفسیر شود که جلوی این موضوع را بگیرد. این موضوع مبنای دیدگاه مرحوم شهید بهشتی است.

فرزند شهید بهشتی با تاکید بر این که رفتار پدر و مادر با فرزند، رفتار معلم با دانش آموزان، رفتار استاد با دانشجویان، رفتار حکومت با شهروندان و حتی بالاتر، نوع رابطه پیامبر، امامان و پیشوایان دینی با مردم و پیروانشان و نوع رابطه خداوند با بندگانشان نمی تواند خلاف موضوع مورد بحث باشد، گفت: با این اوصاف معنای محکمتری از "لااکراه فی الدین" به دست می آید. افرادی این گونه برداشت کردند که بر اساس "لااکراه فی الدین" انسان تکوینا مجبور به پذیرش دین نیست اما تشریعا هست؛ از دیدگاه شهید بهشتی این تفاوت وجود ندارد، تفاوت بر اساس معرفت شناختی بر اساس قرآن نیست.

وی با اشاره به این که به لحاظ عملی، رویه عملی و رفتارهای شهید بهشتی در حوزه قضائی را بررسی می کنیم و امیدواریم کار به نتیجه برسد، گفت: در جای جای رفتارهای شهید بهشتی که می نگریم، ایشان هنگامی که ریاست دستگاه قضائی را برعهده داشتند، به همین سبک عمل می کنند. البته در فراز همه این ها قانون است منتها قانونی که حقوق انسان ها را محترم بشمارد.

این استاد برجسته علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس، گفت: مرحوم شهید بهشتی هم در مقدمه قانون اساسی و هم در بخش حقوق ملت تلاش زیادی می کند و از جمله مساله مبارزه شدید و مقاوت ایشان در مجلس خبرگان، برای این است که مبادا منع هرگونه شکنجه زیر سوال برود، منع هرگونه سانسور و تفتیش و شنود و امثال این ها زیر سوال برود. شهید بهشتی و برخی فقهای نو اندیش تلاش کردند تا این موارد در قانون اساسی دیده شود.

بهشتی با اشاره به خاطراتی از عملکرد شهید بهشتی در قوه قضاییه، تصریح کرد: وقتی شهید بهشتی شنیدند که هویدا در زندان قصر مورد بازجویی های شدید قرار گرفته ـ بعدا مشخص شد که شکنجه وی توسط یکی از گروه هایی که بعدا از سال 60 به بعد علیه جمهوری اسلامی وارد نظامی شد ـ ایشان بلافاصله دو نفر (آقای حداد عادل و مهندس بنی اسدی) را فرستادند تا مساله را بررسی کنند ببینند که وضعیت رفاهی هویدا متناسب با وضعیت زندانی شدنش است؛ حقوقش رعایت می شود یا خیر. این موارد در سال های اول پس از انقلاب که آشفتگی شدید مدیریت وجود داشت، نقاط برجسته ای است.

وی ادامه داد: از سوی دیگر هنگامی که بنی صدر از ریاست جمهوری عزل شد و به خفا رفت، همسر ایشان را برای این که اهرم فشاری باشد دستگیر کردند؛ آقای بهشتی بسیار ناراحت شد و از اختیارات شخصی خود استفاده کرد و دستور داد که همسر بنی صدر آزاد شود و حقوق او زیر پا نرود.

مدرس علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس درمورد رعایت کرامت انسانی و حقوق بشر اسلامی بر اساس نظریات شهید بهشتی پس از گذشت حدود 40 سال از پیروزی انقلاب، گفت: متاسفانه با دستاویزهای مختلف و بهانه های مختلف ما از آنچه در سال های اول انقلاب و به عنوان آرمان های انقلاب مطرح بود و طراحان و بنیان گذاران و معماران این نظام عنون کردند، فاصله گرفته ایم. خیلی تنزل کردیم؛ امیدوارم هنوز جای بازگشت و ترمیم باشد.

بهشتی تاکید کرد: حتی در برخورد های معمولی که با شهروندان در مراجعاتشان به دولت و سایر قوای حکومت صورت می گیرد، کرامت انسانی آن ها حفظ نمی شود و حس نمی کنند که کرامت آن ها مورد احترام قرار گرفته است. درواقع شهروند ایرانی هنگام مراجعه به پایین ترین دستگاه های اجرایی و انتظامی احساس کرامت نمی کند و احساس بی پناهی می کند؛ این مساله برای نظام جمهوری اسلامی ضعف است و باید به طور اساسی باید فکری برای برخورد با ارباب رجوع کند.

وی در پاسخ به این پرسش که آیا مطالعه سخنان بزرگانی چون امام خمینی و شهید بهشتی می تواند ما را به آرمان های انقلاب نزدیک تر کند، گفت: آنچه که شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید طالقانی، امام خمینی و دکتر شریعتی و ... مطرح کردند، سخنانی است که می توان برای پاسخگویی به پرسش های جدید امروزی به کار گرفت به این صورت که مبانی و روش شناختی آن ها را مورد بررسی قرار دهیم. از این جهت بازگشت به مبادی فکری انقلابی از ضروریات فراهم شدن پاسخگویی به نیازهای امروز است.

 

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - کشور وقتی می‌تواند به توسعه همه‌جانبه دست پیدا کند که احزاب شکل بگیرند و مجلس و دولت حزبی داشته باشیم. در شرایطی که ما قرار داریم و در همه حوزه‌ها ضعف وجود دارد، مجلس و دولت باید از خودشان شروع کنند و ضعف‌های خود را رفع و زیرساخت‌های توسعه متوازن و پایدار کشور را فراهم کنند.

اینها بخشی از نقطه نظرات مصطفی معین وزیر دولت اصلاحات است که در گفت و گویی مفصل با روزنامه شرق مطرح شده است. مشروح این گفت و گو که توسط مرجان توجیدی تهیه شده است در پی می آید.  

برخی از کسانی که با فهرست «امید» به‌طور ‌ویژه وارد مجلس شدند، فراکسیونی به اسم «اعتدال» تشکیل داده‌اند. سخنگوی آنها دراین‌باره گفته بود که ما نه به جریان پایداری معتقد بودیم و نه می‌توانیم مثل جریان امید یک‌سری خط قرمزها را نادیده بگیریم. به‌خاطر‌ همین مسائل فراکسیون اعتدال را تشکیل دادیم. به نظر شما ما می‌توانیم این‌گونه افراد را اعتدال‌گرا یا اعتدالی بدانیم. معنی و تعریف اعتدال در فضای فعلی چیست؟
ابتدا باید مشخص شود هر واژه‌ای که در ادبیات سیاسی به کار می‌‌رود، چه نوع نگرش و اهدافی را پیگیری می‌کند. به طور کلی اعتدال یعنی پرهیز از افراط و تفریط، یعنی کاری که انجام می‌شود، از یک منطق درست برخوردار باشد، مبتنی بر احساسات صرف نباشد و از منطق عقلانی برخوردار باشد. کاری که براساس کارشناسی تخصصی و علمی انجام گیرد و برای جامعه مفید باشد. چنین کاری را می‌توانیم مبتنی بر اعتدال بنامیم و ما هم مدافع اعتدال هستیم؛ اما اگر از «اعتدال» فقط به‌عنوان یک واژه «بی‌مسمای سیاسی» و یک «حرکت تاکتیکی» استفاده شود، مفهومی نخواهد داشت. اعتدال با محافظه‌کاری متفاوت است. محافظه‌کاری در عرف سیاسی، یعنی حفظ وضع موجود و اینکه طوری حرکت کنیم که بیشتر از تأمین منافع جامعه، منافع گروهی، باندی یا شخصی پیگیری شود. این ضعف می‌تواند متوجه احزاب هم باشد. یک ضعف عمومی احزاب در کشور ما این است که استراتژی یا راهبردی برای خود تدوین نکرده‌اند؛ یعنی اینکه به صورت خیلی سنجیده از خرد جمعی استفاده شود و راهبردهای خود را براساس اهداف عالی خود تدوین کنند؛ سپس براساس آن راهبردها، اولویت‌ها و سیاست‌های خود را تدوین و به سمت برنامه و اجرای آن حرکت کنند. این یک ضعف عمومی و مشترک در احزاب ماست و در مواقع حساس خواه‌ناخواه خود را نشان می‌‌دهد؛ ازجمله در انتخابات مجلس دهم که خود را نشان داد.
اصلاح‌طلبان از خرداد ۹۲ به این سمت ائتلاف‌های مختلفی را شکل داده‌اند و به نظر می‌رسد در همه این ائتلاف‌ها از مواضع و گفتمان اصلاح‌طلبی عدول شده تا اهداف انتخاباتی محقق شود. در انتخابات اخیر، اصلاح‌طلبان چتر خود را تا جایی باز کردند که حتی اصولگرایان معتدل را هم پذیرا شدند؛ ولی به نظر می‌رسد عملا آنچه در این چند ماه اتفاق افتاد، نشان داد که این ائتلاف چندان پایدار نبوده است. نظر شما دراین‌باره چیست؟ این ائتلاف‌ها چقدر می‌توانند قوام داشته باشند؟ آیا باید به صورت تاکتیکی روی آنها حساب کنیم و اصلا نباید برنامه درازمدت درباره این ائتلاف‌ها داشته باشیم؟ می‌توان این توجیه را پذیرفت که اگر فردا در مجلس افرادی که با بلیت ما وارد شدند، برخلاف اهداف و گفتمان سیاسی ائتلاف حرکت کردند، نباید نگران باشیم؛ چون ائتلاف ما تاکتیکی بوده است؟ آیا شما به این قرائت اعتقاد دارید؟
باید توجه کرد که نگاه اصلاح‌طلبانه دارای چه رویکردی است. نگاه اصلاح‌طلبانه باید بر اهداف آرمانی، انسانی، اخلاقی و حتی جهانی استوار باشد. حرکت باید بلندمدت باشد، نه مقطعی و مبتنی‌بر احساسات و افراط و تفریط! باید مبتنی بر عقلانیت، دانش علمی و تخصصی و مستمر و مبتنی بر اهداف و راهبردها باشد؛ اما در انتخابات این ضعف وجود داشت. وقتی راهبردها، آن‌طور که باید روشن، سنجیده، مکتوب و تدوین نشده باشد، آن زمان تاکتیک‌هایی که به کار برده می‌شود، ممکن است راهبردها را مخدوش کند. حفظ هویت اصلاح‌طلبی با آن ویژگی‌هایی که گفتیم، یک اصل است و ملاحظات و تاکتیک‌ها نباید آن را نقض کند. هویت اصلاح‌طلبی نباید به چالش کشیده شود. ائتلافی نباید شکل گیرد که اصل حرکت اصلاح‌طلبی را به چالش بکشد و مردم را دچار سردرگمی کند. ما اجازه بدآموزی نداریم. آموزش‌های سیاسی، اجتماعی و اخلاقی نباید تناقضی با یکدیگر داشته باشند و افراد را دچار سردرگمی کنند؛ به‌طوری که نتوانند شرایط را تشخیص دهند و به یک تحلیل درست سیاسی دست یابند... .
یعنی اتفاقی که در جریان مجلس افتاد که همان شکل‌گیری ائتلاف است، باعث شد که ما از هویت خود عدول کنیم و این بدآموزی داشته است؟
داخل یک جبهه انتخاباتی بهتر است از سلایق مختلف در احزاب و تشکل‌های جبهه اصلاحات استفاده شود و این باعث می‌شود که با انسجام و پایداری بیشتری در انتخابات شرکت کنند و موفق شوند؛ اما اگر به‌عنوان ائتلاف، افرادی را وارد کردید که با دیدگاه اصلاح‌طلبی - براساس سوابق آن افراد و شواهدی که وجود دارد- تعارض جدی وجود داشته باشد، زمانی که در یک فهرست مشترک وارد انتخابات می‌شوید، قاعدتا در مراحل بعدی نباید با آنها رقابت کنید. اینکه اول فهرست مشترک بدهید و بعد با آنها وارد رقابت شوید، از لحاظ منطقی پذیرفتنی نیست. منطقی این است که شما در داخل جبهه یک فهرست انتخاباتی داشته باشید و در یک فضای سالم با رقبای سیاسی خود به رقابت بپردازید. درصورتی‌که مبانی کار جمعی، سیاسی و حزبی براساس اهداف و راهبردها تدوین نشود، این ضعف‌ها خود را نشان خواهد داد و آن ائتلاف هم تضمینی برای تداوم نخواهد داشت.
  فکر می‌‌کنید بهتر بود آن ائتلاف به آن شکل انجام نمی‌شد؟
به نظر من این‌طور بود. اگر به دلایلی این کار انجام شد، در مراحل بعدی نباید آن ائتلاف نقض می‌شد. شما ائتلافی را اعلام می‌کنید، بعد درباره انتخاب ریاست مجلس، به رقابت می‌پردازید. باید اجازه می‌دادید تا در چارچوب یک تفاهم و برنامه مشترک، مسئولیت‌های مجلس تقسیم می‌شد و سعی می‌کردید آن حرکت کلی که براساس ائتلاف امید شکل گرفته است، استمرار پیدا کند، نه اینکه دچار ریزش شود.
به نظر شما نقض عهد از جانب دو طرف اتفاق افتاد؟ چون درحال‌حاضر بیشتر انتقادات به جریان اصولگرایی است که در ائتلاف شرکت داشته است. فکر می‌کنید جریان اصلاح‌طلبی هم که در ائتلاف بود، در جریان همین رقابت‌های درونی مجلس نقض عهد کرده است؟
نقضی چندجانبه است! نقض عهد اصلی وقتی انجام شد که بسیاری امکان حضور پیدا نکردند، آن هم افراد کارآزموده، شناخته‌شده و دارای مقبولیت اجتماعی. دوم، همان‌گونه که قبلا گفتم ضعف مشترک گروه‌های سیاسی ماست که راهبردهای مشخص و روشنی ندارند و براساس حفظ هویت سیاسی- اجتماعی‌شان در مراحل مختلف، حرکت خود را تنظیم نمی‌‌کنند و سوم، ضعف فرهنگ سیاسی یا توسعه‌نیافتگی سیاسی جامعه هم به‌طورکلی مطرح است. با‌این‌حال، آنها مجبور هستند وقتی یک فهرست اعلام می‌شود- با اینکه ممکن است درباره نامزدهای اعلام‌شده آگاهی لازم نداشته باشند- به آنها رأی دهند. اگر یک حافظه قوی تاریخی وجود داشته باشد، خود جامعه ممکن است حرکت سیاسی و حزبی را نقد کند که شما بر چه اساسی با هم توانستید جمع شوید و یک فهرست مشترک اعلام کنید؟ ممکن است جامعه بگوید ما مدارکی داریم که برخی از افراد در گذشته و در مسئولیت‌های خود ضربه‌های اساسی به جنبش اصلاح‌طلبی وارد کرده‌اند! خلاصه اینکه مجموعه ضعف‌های تشکیلاتی گروه‌های سیاسی و ضعف فرهنگی- سیاسی جامعه و ساختار انتخاباتی که برگزار می‌شود، همه می‌تواند از دلایل این نقض عهد باشد. فرایند رسیدن به دموکراسی در جامعه یک دوره کوتاه‌مدت نیست؛ یک روند بلندمدت است که باید مرحله به مرحله طی شود و آهنگی روبه‌رشد داشته باشد. بااین‌حال، فکر می‌‌کنم در ارتباط با این فرایند، در مسیر درستی پیش می‌رویم؛ هر چند این حرکت بطئی و کند است، ولی همین که ادامه دارد، نشانه خوبی است.
 توجیهی که برای این ائتلاف‌ها مطرح شده، همه بر این اساس استوار بوده است که کشور در شرایط طبیعی به سر نمی‌‌برد و برای اینکه بتوانیم کشور را از این شرایط خارج کنیم، باید ائتلاف کنیم. می‌توان این توجیه را پذیرفت؟ و اینکه از سال ۹۲ به این سمت این تحرکات و ائتلاف‌هایی که شکل گرفته‌اند، دستاوردی داشته‌اند؟
مهم‌ترین مبنایی که در دفاع از ائتلاف مطرح شده، موافقت یا مخالفت با برجام است؛ یعنی دورکردن خطر از کشور و از این می‌توان دفاع کرد؛ چون در شرایطی قرار داشتیم که جنگ و خون‌ریزی بر منطقه حاکم بود و تنها جزیره ثبات، یعنی ما، در دولت قبلی در معرض خطر جدی قرار گرفته بود. چندین قطع‌نامه در شورای امنیت علیه ما تدوین کردند و براساس فصل هفت منشور سازمان ملل قدرت‌های سلطه‌گر می‌توانستند دخالت نظامی داشته باشند و به زور متوسل شوند. براین‌اساس، می‌‌توان گفت سال ۹۲ نقطه ‌عطفی بود برای زمینه‌سازی تصمیم‌هایی که برای یک اقدام ملی باید گرفته می‌شد. با این نگاه، بله، آنهایی که مخالف جنگ و ستیز با دنیا بوده و مخالف مخدوش‌شدن امنیت ملی هستند، طبیعی است سعی کنند به هم نزدیک شوند و خطر را دور کنند. این به نظر من پذیرفتنی است و می‌توان از آن و دفاع کرد. خوشبختانه در سال ۹۲ این نگاه به نتیجه رسید و موفق شد به جای شعار جنگ و ستیز، شعار «تدبیر و امید» را با رأی آگاهانه مردم به پیروزی برساند.
فکر می‌کنید مجموع این اتفاقات و انتقادات تا چه حد باعث ریزش نیروها و سرمایه‌های اجتماعی اصلاح‌طلبان شود؟
خسارت دارد و صدمه وارد می‌کند. قرار نبود برجام همه مسائل را حل کند. مسائلی مانند ایجاد اشتغال یا رفع بی‌کاری، تورم و رکود اقتصادی، توسعه‌نیافتگی سیاسی، توسعه‌نیافتگی حزبی و نهادهای مدنی در کشور، آزادی‌ها و حقوق اساسی مردم، اینها مسائلی نیست که قرار باشد در خارج از کشور برای آنها راه‌حل پیدا شود. راه‌حل آنها داخل کشور است. طبیعی است دولت و مجموعه نظام و نیز نخبگان مسئولیت اصلی را دراین‌میان بر عهده دارند تا این مسائل بتوانند به‌تدریج حل شوند، این حرکت تدریجی است. به نظر من دولت با بهره‌گیری از نقاط قوتی که داشت - مثل برجام - موفق شد معضلاتی مثل تورم را تا حدودی کنترل کند. دولت همچنین باید از فضای با‌ثبات نسبی به لحاظ سیاسی، احساس امنیت و امیدهایی که در مردم وجود دارد، بهره‌برداری و به وعده‌های انتخاباتی‌اش ازجمله رفع محدودیت‌های سیاسی عمل کند. همچنین از پتانسیل بزرگ دانشگاهی کشور استفاده بهتری کند. هرچه سریع‌تر ضعف رسانه‌ای خود را برطرف کند و در نشریات و به‌ویژه فضای مجازی حضوری فعال داشته باشد. به نظر من رئیس‌جمهور باید هفتگی و به‌صورت منظم در صداوسیما حضور یابد و مستقیم با مردم گفت‌وگو کند و سطح آگاهی مردم را بالا ببرد. اینها فرصت‌های خیلی مغتنمی است برای یک دولت در دوره هشت‌ساله مسئولیت که در مسیر توسعه سیاسی، اجتماعی و فرهنگی جامعه باید حداکثر استفاده را از آن بکند و پیامد ریزش آرا و دلزدگی مردم را با بهره‌گیری بهتر از فرصت‌ها و نقاط قوت، دور کند و پاسخ‌گوی مسئولیت‌هایش باشد.
 دولت در سه ‌سالی که از عمرش گذشته چقدر توانسته در اهدافش موفق باشد و انتظارات افکار عمومی را برآورده کند؟ نظر می‌رسد بخشی از افکار عمومی درحال‌حاضر ناراضی است. از نتیجه ائتلاف در مجلس گرفته تا موضوع برجام که اثرات آن را در زندگی خود هنوز به‌ طور ملموس ندیده است. فکر می‌کنید دولت در این یک سال باقی‌مانده چگونه می‌تواند به این وضعیت سامان دهد؟
این مسائلی که مطرح کردید، مقداری به خاطر ناشی‌‌گری یا ضعف‌های این طرف بوده است؛ اینها نشانه قوت طرف مقابل نیست. طرف مقابل قوتی ندارد، قوتش در آن هشت سال سیاهی که بر کشور ما تحمیل کرد و صدها ‌میلیارد دلار درآمدی که هیچ نشانی از آن وجود ندارد، مشاهده شد! اما رقیب، از ضعف‌ها و ناشیگری‌های ما استفاده می‌‌کند؛ برای نمونه ناشیگری در انتخابات مجلس این بود؛ به‌جای اینکه روی خود فراکسیون امید سرمایه‌گذاری شود و مسائل اصلی را قانون‌گذاری، نظارت بر کار دولت و تحقیق و تفحص در همه امور کشور بداند یا تلاش کند در کمیسیون‌های مجلس حضور جدی داشته باشد؛ موضوع به سمت ریاست مجلس که یک سمت سیاسی است، تغییر داده شد. درست است که ریاست مجلس به‌عنوان رئیس یکی از قوا مهم است؛ اما به نظر من کار اصلی در خود مجلس و بدنه آن انجام می‌شود و انسجام این فراکسیون (امید) می‌‌تواند نقطه آغازی برای شکل‌گیری و گسترش فرهنگ تحزب در کشور نیز باشد. اگر یک فراکسیون منسجم داشته باشیم، منجر به برکاتی در سطح جامعه خواهد شد، به این معنا که همین نگاه کار جمعی و حزبی ترویج داده می‌شود. به نظر من پررنگ‌کردن این موضوع کار ناشیانه‌ای بود، چراکه به اعتقاد من اگر قرار است در یک فهرست مشترک قرار بگیرید، پس نباید رقابتی میان شما باشد. دوم اینکه باید در ارتباط با میزان رأی‌آوری هم بررسی بیشتر و دقیق‌تری می‌شد و اینکه آیا از اکثریت آرا برخوردار هستید یا نه. در ارزیابی اگر متوجه شدید آرا در حد کافی نیست و تضمین وجود ندارد، از طرفی نیروهایتان هم جدید هستند و ارزیابی دقیقی از آنها ندارید، نباید ریسک می‌کردید.
اصلاح‌طلبان تا چه زمانی قرار است به این ائتلاف‌ها با این تیپ افراد پایبند بمانند. اشتباهات این ائتلاف برای انتخابات آینده که شورای شهر است، به چه شکل جبران خواهد شد، آیا اصلاح‌طلبان همچنان می‌خواهند در این مسیر باقی بمانند یا نه بهتر است این شکل ائتلاف‌ها را تغییر دهیم؟
نفس ائتلاف چیز بدی نیست؛ اما باید مبتنی بر همدلی، اعتماد، همفکری و هم‌گرایی باشد و منظور از آن رسیدن به اهداف مشترک باشد. سؤال این است که آیا خود احزاب و افرادی که می‌خواهند ائتلاف کنند از نظر تشکیلاتی آمادگی ائتلاف را دارند؟! مشکل اصلی ما اینجاست، هنوز حزب به‌معنای واقعی نداریم. مهم‌ترین کار یک گروه سیاسی که می‌خواهد کار حزبی انجام دهد، این است که آموزش دهد هم به کادرهای خود و هم به جامعه و این آموزش استمرار داشته باشد. راهبردها، اهداف، سیاست‌ها و برنامه‌های خود را مشخص و تدوین کند تا اگر قرار است ائتلافی پدید آید، مبتنی بر مبانی درست و آمادگی کافی باشد و یک کار سلیقه‌ای زودگذر و فاقد واقع‌بینی نباشد که با شکست مواجه شود؛ البته این هم یک کاری است که سریع نتیجه نمی‌دهد. برای انتخابات شورا حداقل باید از ضعف‌هایی که در همین یکی، دو سال گذشته وجود داشته، عبرت بگیریم. به نظرم باید انسجام درونی را تقویت کرد، ارتباط تنگاتنگی با نخبگان کشور به وجود بیاید؛ نخبگان مدیریتی یا سیاسی یا علمی و دانشگاهی که ظرفیت بزرگی هستند. باید ارتباطات با نهادهای اجتماعی و مدنی که کم‌وبیش وجود دارد، بیشتر شود و از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی که معجزه این قرن است، حداکثر استفاده برای اطلاع‌رسانی و ترویج نوع نگاه و دیدگاه‌ها انجام شود. گروه‌های سیاسی می‌کوشند خود را برای انتخابات بعدی آماده کنند و آن تفکیک اولیه جریان‌های سیاسی را از نظر تفکیک آنهایی که موافق ثبات و آرامش جامعه به‌دور از افراطی‌گری هستند با گروهی که کسب‌وکار آن در افراطی‌گری، تنش، جنگ و تحریم است، انجام دهند و درعین‌حال هویت خود را در هر مرحله حفظ کنند. به نظر من امید و امکان تکرار پدیده هفتم اسفند در انتخابات ریاست‌جمهوری ٩٦ و در شوراها وجود دارد.
دکتر عارف به‌تازگی گفته‌اند ما در انتخابات مجلس به‌نوعی از هویت و گفتمان اصلاح‌طلبی خود عدول کردیم. انتخابات مجلس یک انتخابات تقریبا ملی است و همه ترجیح دادند برای دسترسی به منافع ملی از منافع جریانی خود به‌ویژه منافع اصلاح‌طلبی گذر کنند. در انتخابات‌هایی که پیش‌رو داریم به‌ویژه انتخابات شورای شهر به نظر می‌رسد دیگر آن نگاه ملی مطرح نیست، بیشتر نگاه محلی و شهری است و حتی قومی و قبیله‌ای. به نظر می‌رسد اینجا بشود به‌نوعی گفتمان اصلاح‌طلبی را و هویتی را که از آن عدول شده، دوباره تقویت کرد. شاید به نظر برسد که لازم نباشد همچنان بخواهیم فهرست سراسری در قالب ائتلاف‌های بزرگ با گروه‌های مختلف، ارائه بدهیم. یا فهرست‌ها را به‌صورت کامل ارائه ندهیم، فکر می‌کنید این نگاه چقدر درست است؟
آقای دکتر عارف تلاش‌های ارزشمندی در انتخابات اخیر مجلس انجام دادند. البته در یک جامعه توسعه‌یافته، حفظ هویت‌ها و موقعیت‌های حزبی و انجام رقابت سالم انتخاباتی برای تأمین منافع ملی است؛ یعنی احزاب وقتی موقعیت خاص خود را دارند، می‌توانند با هم رقابت کنند و اهداف و برنامه‌های خود را پیگیری کنند. درباره انتخابات شوراها با شما موافق هستم، بیشتر فضای رقابت شهری و منطقه‌ای بر این انتخابات حاکم است؛ بنابراین احزاب می‌توانند نامزدهای خود را به جامعه معرفی کنند و رقابت سالمی با هم داشته باشند.
یعنی جریان اطلاح‌طلب می‌تواند برای ریاست‌جمهوری و شورای شهر دو راهبرد متفاوت داشته باشد؟ برای ریاست‌جمهوری ائتلافی پیش برود و برای شوراها دنبال تقویت هویت و گفتمان خودمان باشد؟ این فرضیه چقدر می‌تواند به حقیقت نزدیک باشد؟
انتخابات مجلس و شوراها استانی و شهری است؛ اما انتخابات ریاست‌جمهوری فرق می‌کند و با آرای کل ملت سروکار دارد؛ بنابراین رویکرد ملی در آن ضروری است.
نقدهای خود را به جریان شکل‌گیری ائتلاف مطرح کردید؟
نقدهایی داشته و گفته‌ام، اما به نظر اکثریت باید احترام گذاشت.
به نظر می‌رسد به دلیل  متغیر‌های ثابتی که در فعالیت‌های سیاسی وجود دارد، اصلاح‌طلبان پله‌پله در حال عقب‌نشینی از هویت و گفتمان اصلاح‌طلبی هستند. در این شرایط چه ابزار و مؤلفه‌ای برای حفظ گفتمان و هویت وجود دارد؟
ببینید، شاید مثلا ١٠ تا ٢٠ درصد مسائل مبتلا به جامعه ما موضوعاتی از نوع مسائل سیاسی است. بیشتر از ٨٠ درصد مسائل از نوع مسائل و مشکلات اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیست‌محیطی و ... است. بنابراین باید در همه عرصه‌ها فعالیت کرد. اما متأسفانه این ٨٠ درصد فراموش شده. البته آن ٢٠ درصد هم مدتی قبل از انتخابات خود را نشان می‌دهد که البته ارزشی هم ندارد، چراکه نه باعث رشد جامعه می‌شود و نه به توسعه پایدار کشور منجر می‌شود. این موضوع جزء ضعف‌های نگرشی ما است. جامعه ما نیاز به سیاست‌ها و برنامه‌ریزی‌های مناسبی در حوزه اجتماعی دارد، چراکه دچار آسیب‌های بسیار جدی‌ای شده است. این نوع نگرش باعث شده فاصله‌ای بین روشنفکران، دانشجویان و نخبگان علمی و سیاسی و جامعه به وجود‌ آید.
 دولت‌ها به تنهایی نمی‌توانند کاری انجام دهند! ما دچار فقر سرمایه اجتماعی هستیم، همگی به هم سوءظن داریم. اما از کجا باید شروع کرد؟ هرکس باید ابتدا از خودش شروع کند. هرکس که آگاهی و احساس مسئولیت بالاتری دارد، از خودش شروع کند و نگاه مسئولانه‌ای به خود و جامعه خود داشته باشد. بی‌تفاوت و بی‌انگیزه نباشد. انسان مسئول است و مسئول آفریده شده است. انسان اجتماعی است منتها در جامعه ما، نخبگان، چه سیاسی یا علمی یا مدیریتی، احساس مسئولیت کمی نسبت به جامعه دارند. بیشتر درگیر منافع شخصی، خانوادگی و درنهایت قبیله‌ای هستند که قابل قبول نیست. توسعه سیاسی مهم است، ولی فقط در بعد مسائل سیاسی خلاصه نمی‌شود. مطمئن باشید جامعه‌ای که از حداقل زندگی برخوردار باشد، به حقوق خودش آگاه باشد به حقوق خود و دیگران نیز احترام می‌گذارد، به حقوق دیگران تجاوز نمی‌کند و حقوق جمعی خود را مطالبه می‌کند، خواه ناخواه در توسعه سیاسی کشورش نقش و مشارکت داشته و مؤثرتر خواهد بود. ما نمونه این موضوع را در کشورهایی مثل مالزی، اندونزی یا ترکیه داریم، یعنی از توسعه اجتماعی و دولت رفاه به سمت توسعه سیاسی حرکت کرده‌اند، درحالی‌که در کشور ما برخلاف آن عمل می‌شود، فقط به فکر قدرت و سیاست هستند و بعد هم فراموش‌کردن همه قول‌هایی که در انتخابات داده می‌شود و فراموش‌کردن مشکلاتی که جامعه ما دارد! از منظر دیگری فضای جامعه امروز ما، فضای بسیار مساعدی به لحاظ جهانی و ملی و نیز به لحاظ دسترسی به فضای مجازی دارد. تقریبا یک‌سوم جمعیت ما دانش‌آموخته دانشگاهی هستند. در هیچ مقطع تاریخی چنین سرمایه‌ای در اختیار کشور نبوده است. یک‌سوم جمعیت ما، جوانان و میان‌سالانی هستند که از تحصیلات عالی برخوردار هستند و همه دنیا از این خوان یغما بهره‌مند می‌شود به جز خود ما! به نظر من در این شرایط استثنایی، اگر نخبگان از فرصت استفاده کنند، نهادهای مدنی را گسترش دهند و دولت هم پشتیبانی کند، زمینه‌ساز اتفاقات خوبی خواهد بود. اگرچه دولت‌ها معمولا «ان‌جی‌اوها» را رقیب خودشان می‌دانند. البته عملکرد این دولت نسبت به دولت قبلی در این زمینه‌ها اصلا قابل مقایسه نیست. به نظر من باید از این فرصت استفاده کرد و حتما هم جواب خواهد داد.
در این سه‌سالی که از دولت روحانی گذشت فرصت خوبی بود که بشود کادر‌سازی کرد. ژنرال‌های اصلاح‌طلب به هر دلیل اجازه ورود ندارند و برای آنها جایگزینی نیز ساخته نشده است. در این سه سال که امکان فعالیت بیشتر بود، اصلاح‌طلبان برای پرکردن خلأ کادر‌سازی چه‌کار کرده‌اند؟ تشکیلاتی که راه‌اندازی شدند چقدر توانستند دراین‌باره فعالیت کنند؟ اصلاح‌طلبان چه‌کار باید بکنند که در زمان انتخابات گفته نشود ما نیروهای خود را از دست دادیم یا نیرویی نداریم و بعد هم نتوانیم پاسخ افکار عمومی را بدهیم که انتظارات خود را دارند؟
اینها سؤالات مهمی است که دغدغه مشترک ماست. در همه عرصه‌هایی که به حقوق اساسی ملت و آینده کشور مربوط است، کادر‌سازی ضروری است. همین کادرها وقتی که درآستانه انتخابات قرار می‌گیرند، قطعا انگیزه و تحلیل سیاسی واقع‌بینانه‌ای دارند و می‌دانند کار حزبی و تشکیلاتی یک اصل است. براین‌اساس، کار آنها انسجام و تداوم آن، آثار مهمی به دنبال خواهد داشت. به نظرم در این سه سال، دولت با مسئله سیاست خارجی و برجام و زمین سوخته‌ای که تحویل گرفت، درگیر بود. نخبگان هم که از ضعف کم‌توجهی نسبت به مسائل اجتماعی رنج می‌برند و به‌همین‌دلیل از شناخت جامعه خود و راه‌حل‌هایی که باید دراین‌باره ارائه می‌دادند، نتوانستند یا نخواستند بهره‌ای ببرند. دولت نتوانست، ولی نخبگان نخواستند. نخبگان می‌توانستند اما نخواستند. از طرف دیگر، با مجلسی مواجه بودیم که به جای آنکه عصاره فضایل مردم باشند، بداخلاقی می‌کردند. کار آن نمایندگان در دولت جدید فقط کارشکنی بود. آنها در زمان دولت آقای روحانی به پنج الی شش وزیر علوم یا رأی ندادند یا تهدید و توهین و استیضاح کردند و ثباتی وجود نداشت. من شخصا بیشترین امیدم به دوره بعد است. اینکه من گفتم سرمایه‌گذاری اصلی باید در رابطه با فراکسیون امید و درون خود مجلس انجام گیرد، به‌همین‌دلیل است و هنوز هم بر این نظر پایبند هستم. هر نماینده، نماینده کل ملت است. اینها باید به صورت سازمان‌یافته با یکدیگر ارتباط برقرار کنند؛ هم در میان خود و هم با نهادهای بیرون از مجلس و هر کدام از آنها در منطقه و در کل کشور محوری برای ایجاد آگاهی، امید و هم‌بستگی باشند. این نمایندگان می‌توانند مخاطبان خود را در جامعه و به‌ویژه در میان جوانان پیدا کنند و آنها را رشد دهند. من با تنوع احزاب موافق هستم. تنوع سیاسی و احزابی که بتوانند در یک فضای سالم رقابت و از حقوق یکدیگر حمایت کنند. ما هنوز به این مرحله نرسیده‌ایم ولی نقطه شروع آن می‌تواند این مجلس باشد. دو قوه باید با هم همکاری کنند و با تقنین قوانین درست، می‌توانند آینده خیلی بهتری را برای کشور به ارمغان آورند. ما در دولت آقای خاتمی و مجلس ششم همین وضع را داشتیم، ولی عملا استفاده حداکثری از آن نشد.
ولی این برعکس فرمی است که در همه جای دنیا اتفاق می‌افتد! در دنیا هر حزب برای انتخابات جداگانه فعالیت می‌کند و پس از مشخص‌شدن وزن و میزان کرسی‌های هر کدام از احزاب، اگر قرار بر ائتلاف باشد، این کار در مجلس انجام می‌شود. اما در ایران ظاهرا باید برعکس عمل کنیم.
اینها گروه‌هایی سیاسی هستند که مقطعی به وجود می‌آیند و عمل می‌کنند. وقتی انتخابات تمام شد، ارتباطشان هم با کاندیداها خودبه‌‌خود قطع می‌شود. می‌خواهم بگویم که اشکال ما همه‌جانبه است. هم حزب نیست، هم وقتی به‌عنوان نماینده انتخاب می‌شوند، ارتباطشان با همان گروه‌های سیاسی که انتخابشان کردند، قطع می‌شود و به کارهای خرد مشغول می‌شوند. جاده‌کشیدن و ساختن‌ بیمارستان و انتقال یک دانشجو از دانشگاهی به دانشگاه دیگر که وظیفه یک نماینده نیست. شهرها برای خودشان استاندار، شورا و شهردار دارند که می‌توانند این کارها برای آنها انجام دهند. نماینده‌ای که انتخاب می‌شود، باید از حقوق ملت دفاع کند و نگاه او کلان و در سطح ملی باشد. کشور وقتی می‌تواند به توسعه همه‌جانبه دست پیدا کند که احزاب شکل بگیرند و مجلس و دولت حزبی داشته باشیم. در شرایطی که ما قرار داریم و در همه حوزه‌ها ضعف وجود دارد، مجلس و دولت باید از خودشان شروع کنند و ضعف‌های خود را رفع و زیرساخت‌های توسعه متوازن و پایدار کشور را فراهم کنند.
 بعد از انتخابات ۸۴ شما هم قرار بود جبهه‌ای را با عنوان جبهه دموکراسی و حقوق ‌بشر راه‌اندازی کنید. چرا آن تشکل جان نگرفت و ادامه پیدا نکرد؟
قبلا بارها توضیح داده‌ام؛ بیشتر از اینکه موانع بیرونی مانع فعالیت آن بوده باشد، موانع درون جبهه بود. همان احزابی که پشتیبانی می‌کردند و الان نمی‌خواهم اسم بیاورم، در ادامه کار، وقتی به زمان انتخابات مجلس رسیدیم، رأسا برای آن برنامه‌ریزی کردند و درواقع جبهه را دور زدند. یعنی علت توقف فعالیت جبهه دموکراسی و حقوق‌ بشر نه از طرف من بود و نه موانع بیرونی. نشد که همه تفکرات را راضی کنیم، اگرچه من کاندیداتوری احزاب را پذیرفته بودم و معتقد بودم که کشور باید به سمت تحزب حرکت کند.
نمی‌خواهید در این سه سال دوباره آن فعالیت را احیا کنید؟
من بعد از اینکه از دولت آقای خاتمی بیرون آمدم، وارد عرصه دیگری شدم و این یک ورود آگاهانه بود. چراکه ضعف‌های اصلی را در عرصه عمومی و اجتماعی می‌دانستم، به همین دلیل به تأسیس نهادهای مدنی در زمینه‌های اخلاق، توسعه علمی، رشد و توسعه کشور، آسیب‌های اجتماعی، فرهنگ گفت‌وگو و اخیرا تأسیس انجمن تاریخ اجتماعی علم و فناوری اقدام کردم. این فعالیت‌ها را در آینده زمینه‌ساز یک سیاست درست و کارآمد اخلاقی می‌دانم. ولی این به آن معنا نیست که ما به آن جبهه نیاز نداریم. اگر فضای مناسب و حمایت مسئولانه از سوی گروه‌های سیاسی ایجاد شود، باز هم می‌توان این کار را از سر گرفت.
یکی از خروجی‌های حرکتی که تحت عنوان تشکیل نهاد مدنی دنبال می‌کنید، طبیعتا باید تربیت کادرهای جوانی باشد که آموزش‌دیده هستند. این کادرها به نظر شما چه زمانی این قابلیت را دارند که بتوانند وارد عرصه شوند و مثلا در مقاطع انتخابات، بشود از همین کادرها استفاده کرد. این را چه اندازه در دستور کار خود قرار داده‌اید؟
محور حرکتی را که با جمعی از همکاران دانشگاهی آغاز کرده‌ایم، رویکرد علمی و مطالعات پژوهشی بوده است. اما موضوع این است که نگاه دولت و نیز توده مردم، نگاه چندان مثبتی به این‌گونه فعالیت‌ها نیست. از طرفی ان‌جی‌او‌ها معمولا کمبود منابع مالی دارند. مثلا فرض کنید اگر هر استان می‌توانست امکانات موردنیاز کار را برای نهادهای مدنی در نظر بگیرد و به آنها خدمات مشترک بدهد، می‌توانست بسیار راهگشا باشد، ولی دولت‌ها هیچ‌وقت چنین سرمایه‌گذاری‌ای نکردند.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - رئیس جمهور با بیان اینکه در نوروز 95 به مردم وعده داده که شاهد سال بهتری خواهیم بود، گفت که امروز در این باره بسیار امیدوارتر از روز اول سال 95 است.

امروز نسبت به داشتن سالی بهتر امیدوارترم

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی در گفت‌وگوی تلویزیونی امشب خود با اشاره به اینکه دولت در سال 94 با مشکلات زیادی همراه بود، اظهار کرد: مذاکرات با فراز و نشیب پیش رفت و در 26 دی ماه 94 اجرای آن آغاز شد؛ از سویی به خاطر کاهش بی‌سابقه قیمت نفت فشار اقتصادی برای مردم وجود داشت.

وی افزود: من امیدوار بودم امسال سال گشایش‌ها باشد و هر روز که پیش می رویم با کمک مردم و سایر قوا بتوانیم قدم‌های موثرتری برای سربلندی و رفاه مردم برداریم. اکنون من نسبت به روز اول سال 95 بسیار امیدوارتر هستم.

روحانی با اشاره به اوضاع امنیتی منطقه اظهار کرد: دولت این افتخار را دارد که در طول این سه سال و در چهار ماهه اول امسال در کنار قوای مسلح و همت مردم یک آرامش و ثبات بی‌نظیری را ایجاد کند. ایران همواره منطقه ثبات بوده و در امنیت و ثبات کشورهای همسایه هم تأثیرگذار است.

روحانی با اشاره به شرایط اقتصادی کشور خاطرنشان کرد: گرچه ما هنوز آمار اولیه از سه ماه اول سال در زمینه شد اقتصادی نداریم اما همه علائم به ما می‌گوید حرکت کشور رو به جلو است. من بسیار امید دارم به هدف رشد 5 درصدی دست پیدا کنیم. علائم هم این را به ما می‌گوید. یکی از این علائم مصرف برق در بخش صنعت است که در چهار ماه اول امسال ما شاهد رشد 4.2 درصد در مصرف برق در صنعت بودیم که این علامت به معنای حرکت کشور در مسیر توسعه است. از سویی ما در این چهار ماهه اول سال شاهد این هستیم که 461 هزار نفر نسبت به پارسال بیشتر در تأمین اجتماعی بیمه شده‌اند. این هم یکی دیگر از علائم رشد کشور است.

رئیس دولت تدبیر و امید در ادامه با تأکید بر اینکه در صادرات غیرنفتی هم یک حرکت بسیار خوبی را شاهدیم تصریح کرد: در چهار ماهه اول سال 95 میزان صادرات ما 13.4 میلیارد دلار و واردات ما 12.9 میلیارد دلار بوده است. در واقع صادرات از وادرات پیشی گرفته است. البته واردات کالاهایی مصرفی بد است که در داخل مشابه آن تولید شود والا واردات قطعات برای تولید خوب است. مسیر حرکت کشور هم به سمت مسیر مثبت اقتصادی است.

ادامه مطلب...

رئیس جمهور همچنین درباره تلاش‌های دولت برای مبارزه با قاچاق گفت: طبق آماری که از مسئولان مربوط به من رسیده در یک سال گذشته آمار قاچاق کاهش یافته و به رقم 15 میلیارد رسیده است. در این زمینه باید نیروهای مسلح و مرزبانی تلاش بیشتری بکنند و زمانی که ما به سمت دولت الکترونیک حرکت کنیم بهتر می‌توانیم با قاچاق مبارزه کنیم. عزم دولت در مبارزه با قاچاق جدی است و البته سایر قوا و نیروهای مسلح هم باید به کمک دولت بیایند.

برجام سایه شوم تهدید را از سر مردم برداشت

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام حسن روحانی در ادامه گفت و گوی زنده تلویزیونی خود با مردم در خصوص بدعهدی‌های آمریکا در مسیر اجرای برجام گفت: ما وقتی در برابر طرف خارجی قرار می‌گیریم باید یک جور حرف بزنیم یعنی کمبودها، کاستی‌ها و اهمال آن‌ها را به رخشان بکشیم و وقتی با مردم حرف می‌زنیم باید طرف دیگر قصه را نیز برای‌شان توضیح دهیم.

وی افزود: طرف مقابل ما اهمال‌هایی داشته است ، اما در عین حال برجام فضای خوبی در کشورمان به وجود آورده است.

رئیس جمهور کشورمان با سپاس از مسئولین نفتی کشور اظهار کرد: مسئولان در این حوزه کار بزرگی انجام دادند و تولیدات صادرات نفتی و میعانات بسیار بالا رفت و تقریباً به شرایط قبل از تحریم بازگشتیم که این آمادگی از قبل از اجرای برجام ایجاد شده بود و امروز ما با آمار و ارقام خوبی در این رابطه مواجه هستیم.

روحانی با نشان دادن نموداری از آمار و ارقام تولیدات و صادرات نفت خام در 10 ماهه اول سال 94 و پس از آن خاطرنشان کرد: تولیدات و صادرات ما چیزی حدود یک میلیون بشکه در عرض چهار ماه افزایش داشته است که این رقم بسیار خوبی است.

ادامه مطلب...

وی افزود: یکی دیگر از آثار برجام علاوه بر افزایش فروش و تولیدات نفت خام و میعانات این است که آن‌ها تا دیروز به ما تحمیل می‌کردند که چقدر باید بفروشیم و به چه کشورهایی باید صادر کنیم و فروش داشته باشیم، اما امروز این عزت را داریم که هر تعداد بشکه و با هر ارزی که خواستیم فروش و صادرات داشته باشیم و این از لحاظ سیاسی و انقلاب در جهت استقلال کشور بسیار مهم و قابل توجه است؛ چرا که می‌توانیم در برابر قدرت‌های بزرگ این‌گونه ایستادگی کنیم.

رئیس جمهور کشورمان یادآور شد: امروز 400 بانک خارجی با ما در ارتباط هستند و تعدادشان روز به روز بیشتر می‌شود و دوران پسابرجام فرصت خوبی را برای دسترسی به اموالمان در کشورهای دیگر، در حوزه بیمه، کشتی‌رانی و فروش نفت فراهم کرده است.

روحانی همچنین تصریح کرد: اگر شرایط قبل از برجام و مذاکرات دولت یازدهم و توفیقاتی را که به دست آمده را ببینیم، شاهد خواهیم بود شرایط این گونه بود که باید فقط یک میلیون بشکه نفت می‌فروختیم و با تصویب تحریم‌ها به مرور زمان  این مقدار ، 20 درصد کاهش پیدا می‌کرد. در عین حال شرایط دسترسی به اموالمان هر روز سخت‌تر می‌شد، کشورها سخت‌گیری می‌کردند و در حوزه‌های دیگری همچون پتروشیمی، فلزات گرانبها و خودرو هم نمی‌توانستیم صادرات داشته باشیم.

وی با تأکید بر اینکه مهم‌ترین اثر برجام این بود که سایه شوم تهدید از بالای سر ما دفع شد، ادامه داد: شش یا هفت قطعنامه علیه ما تصویب کرده بودند و شرایط طوری بود که هر لحظه ممکن بود یک جنگ و یا آتش ناخواسته در کشور ما ایجاد شود. اما با تصویب برجام ایران‌هراسی از بین برده و تهدید از سر ما برداشته شد.

روحانی خاطرنشان کرد: توفیق ما در برجام لطف 1+5 نبوده و مردم با ایستادگی، مقاومت، اتحاد و با هدایت رهبر شجاعشان حقشان را بازستاندند پس لطف کسی نبوده بلکه در سایه‌ی این مقاومت ما به پیروزی رسیدیم البته از ابتدا گفتیم که دنبال برد ـ برد هستیم و طرف مقابل هم احساس پیروزی می‌کند.

رئیس جمهور کشورمان تأکید کرد: آن‌ها امروز می‌گویند ما آن‌ها را از ساخت بمب دور کردیم. بگذار دلشان خوش باشد چرا که با فتوای مقام معظم رهبری ما اصلاً دنبال ساخت بمب هسته‌ای نبودیم، بنابراین مهم‌ترین مسئله احقاق حقوقمان است که به آن دست پیدا کردیم و در بسیاری از زمینه‌ها شرایط بهتری برای مردم فراهم شده است.

اگر در برجام حسن نیت رعایت می‌شد چه بسا در موضوعات دیگر هم مذاکره می‌کردیم

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام والمسلمین حسن روحانی درباره اجرای تعهدات طرف مقابل در برجام گفت: اگر طرف مقابل به تمام تعهدات خود عمل می‌کرد، ما شرایط بهتری داشتیم. اکنون قطعاً سنگ‌اندازی‌هایی توسط کسانی که با اصل برجام مخالف بودند انجام می‌گیرد. برخی کشورهای منطقه از روی کودک‌صفتی خود و همچنین رژیم صهیونیستی مخالف برجام‌اند و سنگ‌اندازی می‌کنند. کنگره و جمهوری‌خواهان نیز این اقدامات را انجام می‌دهند و دولت آمریکا مجبور است برخی مصوبات آن‌ها را وتو کند.

وی گفت: همانطور که رهبری فرمودند اگر طرف مقابل به تعهدات خود عمل می‌کرد هم به نفع منطقه و هم به نفع خودش بود. رهبری گفتند برجام یک آزمایش برای طرف مقابل بود. اگر آمریکا با حسن نیت برجام را رعایت می‌کرد و جلوی سنگ‌اندازی‌ها و کندکاری‌ها را می‌گرفت، چه بسا به طرف مقابل اعتماد می‌کردیم و در یک موضوع دیگر با آن‌ها مذاکره می‌کردیم که مذاکرات به نفع آن‌ها، ما و منطقه بود اما متأسفانه آن‌ها این آزمایش را به خوبی انجام ندادند. ما باید حواسمان هم جمع باشد.

رئیس دولت یازدهم در ادامه با تأکید بر اینکه برجام حاصل وحدت و انسجام ملی، همکاری همه قوا، حمایت مردم و رهنمودهای رهبری بود خاطرنشان کرد: امروز هم برای استفاده از فرصت به وجود آمده باید در کنار هم باشیم تا اگر دیدیم طرف مقابل می‌خواهد بدعهدی کند همه مقابل او بایستیم.

روحانی درباره دستاوردهای برجام تصریح کرد: برجام در برخی مسائل همانند صادرات نفت و گاز، کشتیرانی، بیمه و نقل و انتقالات پول خیلی خوب اجرا شد، بعضی‌ جاها مثل فعالیت بانک‌های بزرگ به کندی پیش رفت و در برخی مسائل دیگر مثل نقل و انتقالات ذخایر و یا تبدیل ذخایر ما به ارز کم و بیش مشکل وجود دارد اما روند کلی این گونه است که گشایش‌های بیشتری پیش روی ماست.

روحانی در ادامه این گفت‌وگو در پاسخ به پرسشی درباره فعالیت دولت برای مبارزه با فساد و فیش‌های نامتعارف گفت: فیش‌های حقوقی حرکت خیری بود. در این موضوع افراد با نیات مختلف فیش‌های حقوقی را دنبال کرده بودند اما این مسئله در نهایت به نفع کشور و مردم ما شد و در مسیر درست برخورد با فساد و شفافیت قرار گرفت. در این بین نقش فضای مجازی هم بسیار موثر بود. برخی دنبال فیلتر شبکه‌های مجازی بودند اما تأکید دولت یازدهم بر استفاده از فضای مجازی بود زیرا بیش از 60 درصد مردم برای تفریح و سرگرمی از فضای مجازی استفاده می‌کنند و 20 تا 30 درصد مردم برای اخبار، اطلاعات یا مسائل علمی از این شبکه‌ها بهره می‌گیرند. مردم ما هوشیار و بیدار هستند و با آگاهی خود نمی‌گذارند فضای مجازی مورد سوءاستفاده عده‌ای قرار بگیرد.

به گفته رئیس جمهور باید از فضای مجازی به نفع کشور استفاده کرد و دولت به دنبال ساخت شبکه اطلاعات ملی است.

رئیس دولت تدبیر و امید همچنین با بیان اینکه اساس مسئله در فیش‌های حقوقی شفافیت و دسترسی مردم به اطلاعات است تأکید کرد: در مبارزه با فساد، رانت، سوءاستفاده و قاچاق باید همه کنار همدیگر باشیم و این مسئله را جناحی نکنیم.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: در رابطه با فیش‌های حقوقی به این مسئله رسیدم که در موضوع امور استخدامی و اداری یک معاونت جداگانه تشکیل بدهم که با حکم امروز من سازمان برنامه و بودجه کشور و سازمان امور اداری و استخدامی ایجاد شد. ما باید به تشکیلات‌مان سامان دهیم تا از فساد دور شویم نه اینکه اجازه دهیم فساد رخ دهد سپس به مقابله با آن برویم.

روحانی تشکیل نهادهای عمومی غیردولتی و قوانین مربوط به حقوق و دریافتی را ریشه‌های فیش‌های نامتعارف دانست و گفت: متأسفانه شکاف‌ها و استثناهایی در قانون مربوط به دریافتی‌ها وجود داشت که موجب سوءاستفاده شد. از سویی نهادهای عمومی غیردولتی هم تحت کنترل دولت نبود. اولین باری که مسئله دریافتی‌های نامتعارف در دولت مطرح شد زمانی بود که مقررات بودجه اجرایی 95 در دولت طرح شده بود. آن‌جا بحث شده بود که عده‌ای حقوق نامتعارف می‌گیرند و از  وام‌های نامتعارف بهره می‌گیرند که البته همانجا مقررات خوبی در دولت وضع شد اما همزمان با آن مسئله فیش‌های حقوقی در جامعه مطرح شد و معلوم شد برخی حقوق‌ها در چارچوب متعارف نیست.

وی ادامه داد: بندهایی مثل پاداش، کارانه یا رفاهیات در حقوق‌ها آمده بود یا اینکه برخی هیئت مدیره‌ها برای خودشات تصمیم می‌گرفتند که من گفتم لایحه شفافیت و ذی‌نفعان تهیه شود تا این مسئله تکرار نشود.

روحانی با بیان اینکه ما متوجه شدیم برخلاف انصاف دریافت‌هایی انجام شده است، اظهار کرد: تصمیمات خوبی در این زمینه شروع شد. همه قوا و رهبر انقلاب هم کمک کردند و در نهایت شورای حقوق و دستمزد میزان حقوق را مشخص کرد. البته لازم است بگویم کارمندان از این مسئله کاملاً مبرا هستند. در این زمینه حقوق آن‌ها کاسته نمی‌شود و این‌ها همه شایعه است. ما چند هزار مدیر دولتی و غیردولتی داریم و آنهایی که حقوق نامتعارف داشتند به یک درصد مدیران هم نمی‌رسند. بنابراین تخلفات عام نبود اما مهم بود.

رئیس جمهور همچنین تأکید کرد: تخلفات به وسیله سوءاستفاده از قانون بوده و این پول‌ها برمی‌گردد و اگر فسادی هم انجام شده به قوه قضاییه معرفی می‌شود. دولت به این موضوع حساس است و در مقررات جدید دولت، بحث حقوق و فوق‌العاده مطرح نیست بلکه به مجموع دریافتی بازمی‌گردد که از حدی بالاتر نرود.

قرار است سود تسهیلات 18 درصد و سود سپرده‌ها 15 درصد باشد

به گزارش ایسنا، رئیس جمهور کشورمان در ادامه گفت و گوی زنده تلویزیونی خود بامردم گفت هدف نظام در سیاست‌ها

به گزارش ایسنا، رئیس جمهور کشورمان در ادامه گفت‌وگوی زنده تلویزیونی خود با مردم گفت: هدف نظام در سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی این بود که بخش‌های غیرضروری که ضرورتی ندارد، تصدی آن‌ها بر عهده دولت باشد به مردم واگذار شود اما اجرای بد اصل 44 بسیاری از این مسائل و فسادها را به وجود آورد؛ چرا که بسیاری از این واگذاری‌ها به بخش‌های عمومی بود و بخش بزرگی از فساد همین جا رقم خورد.

وی ادامه داد: بخش بسیار کمی از این واگذاری‌ها به بخش خصوصی واقعی داده شد و تلاش ما این است که این واگذاری‌ها به درستی انجام گیرد. اقتصاد باید به خود مردم واگذار شود، باید دست بخش خصوصی را باز بگذاریم و موانع را از جلوی پای آن‌ها برداریم. دولت باید حامی بخش خصوصی باشد. چارچوب‌ها و امنیت را برای آن‌ها تعیین و تأمین کند، بنابراین اگر مدیریت ما دقیق باشد ریشه بسیاری از مفاسد خشکانده خواهد شد.

روحانی همچنین درباره اقدامات دولت برای رونق بیشتر تولید داخل اظهار کرد: ما برای اینکه در بخش تولید کشور را در مسیر رونق قرار دهیم نیاز به سرمایه داخلی، سرمایه خارجی، بودجه دولت و یا حمایت بانک‌ها داریم.

وی با بیان اینکه بودجه دولت محدود است و نمی‌تواند تحولات بزرگ را ایجاد کند تصریح کرد: سرمایه داخلی نیز بدون کمک بانک‌ها نمی‌تواند اثرگذار باشند بنابراین بانک‌ها باید متحول شوند و ما بسته‌ای تحت عنوان لایحه اصلاح امور بانکی تقدیم مجلس کردیم که می‌تواند منشاء تحول باشد. طبق آن تسهیلات ارائه شده توسط بانک‌ها بیشتر و در عین حال نرخ سودها کمتر می‌شود و دولت در این زمینه با بانک‌ها در حال مشورت و رسیدن به تفاهم است.

رئیس جمهور کشورمان خاطرنشان کرد: قرار است سود تسهیلات 18 درصد و سود سپرده‌ها نیز 15 درصد باشد و چون تورم کاهش پیدا کرده این کار شدنی است.

روحانی همچنین گفت: از سال 92 و با روی کار آمدن دولت یازدهم روند کاهش مداوم تورم را شاهد بودیم. پیش‌بینی ما این بود که در سال 96 به تورم یک‌رقمی برسیم اما امسال تورم 9.5 درصد شد و ما در این مسئله شرایط خوبی را ایجاد کردیم.

ادامه مطلب...

 

وی در رابطه با این‌که برخی تحلیل‌ها کاهش تورم را در کنار تشدید رکود ارزیابی می‌کنند اظهار کرد: سال 93 ما یک بار توانستیم از رکود عبور کرده و به رشد 3 درصد برسیم، اما در ادامه راه قیمت نفت کاهش پیدا کرد و سال 94 با مشکلاتی رو به رو شدیم. اما ان‌شاءالله امسال رشد 5 درصد را خواهیم داشت و می‌توانیم از رکود هم عبور کنیم که این کار نیازمند تشدید سرمایه‌گذاری و رشد فناوری دارد. در مجموع من سال خوبی را در بخش کشاورزی و صنعت می‌بینم و حرکت‌های خوبی در چارچوب اقتصاد مقاومتی انجام شده است.

روحانی یادآور شد: تلاش می‌شود که امسال 36 پروژه بزرگ و عظیم به ثمر و نتیجه برسد و ان‌شاءالله بیش از 10 سد در کشور تکمیل می‌شود. باید بدانیم اگر در برجام به نتیجه برسیم یا نرسیم راه ما اقتصاد مقاومتی است و باید اقتصادی درون‌زا و برون‌گرا داشته باشیم. شفافیت جزو همین چارچوب اقتصاد مقاومتی است و اگر همه ابعاد آن اجرا شود قطعاً تحول بزرگی رخ خواهد داد.

نباید آبروی مردم توسط رسانه‌ها و تریبون‌ها خدشه‌دار شود

به گزارش ایسنا، رئیس جمهور در ادامه با بیان اینکه برجام زمینه را برای تحقق اقتصاد مقاومتی احیا می‌کند، اظهار کرد: اکنون در کشور 2500 شرکت دانش‌بنیان فعال شده‌اند. در جلسه‌ای نماینده جهاد دانشگاهی می‌گفت آنقدر شرکت دانش‌بنیان وجود دارد که نمی‌دانیم که با کدامشان پس از برجام کار کنیم. درواقع یکی از گشایش‌های برجام دریافت فناوری جدید است و برجام زمینه را برای اقتصاد دانش‌بنیان فراهم کرده است.

روحانی با اشاره به اینکه هدف ما رونق اقتصادی و اشتغال جوانان است خاطرنشان کرد: در کشور 11 میلیون تحصیل‌کرده دانشگاهی داریم و جزء 5 کشور اول دنیا در زمینه فارغ‌التحصیلان مهندسی هستیم. 47 درصد جمعیت کشور بین 15 تا 40 سال است. بیکاری جوانان تحصیل‌کرده بار زیادی بر دوش ما گذاشته است.

روحانی افزود: در یک سال اخیر 250 نفر از تحصیل‌کردگان مقاطع دکترا و بالاتر به ایران بازگشته‌اند و روند بازگشت مغزها به کشور آغاز شده است.

رئیس جمهور با اشاره به دستورش برای اصلاح استخدام کشوری خاطرنشان کرد: نحوه استخدام به گونه‌ای است که فقط پسران جذب می‌شوند اما من گفتم ما به دنبال شایسته‌سالاری هستیم و جایی که هر دو جنس بتوانند فعال باشند نباید تفاوتی بین دختران و پسران وجو داشته باشد. در زمینه آموزش و پرورش هم دستور دادم اجبار دانش‌آموزان وجود نداشته باشد و هدایت انجام شود. درواقع نباید یک فرد برای 100 دانش‌آموز تصمیم بگیرد. البته باید یک چارچوب و مقرارت برای هدایت تحصیلی داشته باشیم تا سلیقه‌ای عمل نشود.

روحانی در ادامه این گفت و گو با اشاره به در پیش بودن المپیک گفت: المپیک آنقدر مهم بود که خودم به بدرقه ورزشکاران رفتم و قول‌هایی که به ورزشکاران داده بودیم را عملی کردیم. اهتمام دولت توسعه ورزش قهرمانی و ورزش عمومی است و طبق آمار ورزش عمومی از 9 به 21 درصد افزایش یافته است. تعداد ورزشکاران المپیکی ما نیز نسبت به دوره قبل بیشتر شده و امیدواریم در المپیک ورزشکاران برای کشور افتخارات خوبی به دست آورند. ورزش برای سلامت مردم و غرور ملی خیلی مهم است.

رئیس جمهور با بیان اینکه یکی از وعده‌های من احیای اخلاق بود اظهار کرد: از ابتدای دولت یک چارچوب اخلاقی برای همه مسئولان آماده کردیم و همه هم به آن قسم خوردند. ضعف اخلاق یکی از ریشه‌های آسیب‌های اجتماعی و شکاف در جامعه است.

روحانی افزود: رعایت مسائل اخلاقی موجب ایجاد امنیت می‌شود نباید آبروی مردم توسط رسانه‌ها و تریبون‌ها خدشه دار شود. حتی اگر فردی در دادگاه محکوم شود حق نداریم به آن توهین کنیم. ما حق نداریم به هموطنان خود توهین کنیم. خداوند گفته است اگر کسی به مومنی اهانت کند به خدا اعلام جنگ شده است اما در جامعه ما به راحتی توهین انجام می‌شود و با کلماتی مجهول شنیده شده یا گفته شده تهمت‌هایی زده می‌شود.

وی افزود: ما باید کاری کنیم که اگر کسی اخلاق را زیر پا گذاشت و هتاکی کرد منزوی شود و گوش شنوایی برای او وجود نداشته باشد. باید دولت در این زمینه کار بیشتری انجام دهد و باید در سایه اخلاق و احترام به یکدیگر عمل کرده و به سهولت آبرو و حیثیت مردم را به تاراج نگذاریم.

به گفته رئیس جمهور هزینه‌های مختلفی در دستگاه‌های مختلف برای مسائل فرهنگی اختصاص داده می‌شود اما بهتر است این پول به معلمان داده شود چرا که آن‌ها بهتر می‌توانند کار فرهنگی انجام دهند.

با اجازه مقام معظم رهبری 8 میلیارد دلار برای معضل آب از صندوق توسعه برداشت می‌کنیم

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام و المسلمین حسن روحانی در بخش پایانی سخنان خود با مردم در برنامه زنده تلویزیونی درباره معضلات محیط زیستی و برنامه‌های دولت برای آن‌ها گفت: در کنار مسائل مهمی همچون سیاست خارجی و برجام، ایجاد آرامش و ثبات در اقتصاد و فعالیت در زمینه‌ی سلامت، یکی از اولویت‌های بسیار مهم ما مباحث محیط زیستی و آب بود و دیدیم که اولین مصوبه دولت یازدهم در ارتباط با احیای دریاچه ارومیه بود.

وی ادامه داد: در سفری که به ارومیه داشتم بسیار خوشحال شدم که دیدم آب این دریاچه تثبیت شده و چند سانتی هم بالا آمده البته هنوز بسیار کار دارد اما از خطر حتمی دور شده است.

رئیس جمهور کشورمان خاطرنشان کرد: ما همواره برای رسیدن به وضعیت محیط زیست در تلاش هستیم و در عین حال در رابطه با مشکلات بنزین و گازوئیل نیز کارهای زیادی انجام شده است. در سال 92، 43 درصد سوخت نیروگاه‌های کشور از سوخت مایع بود اما امسال به 9 درصد رسیده و سال گذشته هم این رقم به 18 درصد کاهش یافته بود که همه این ها گوشه‌ای از فعالیت‌های دولت در زمینه محیط زیست است.

روحانی با بیان اینکه آب مسئله‌ای حیاتی است تصریح کرد: اگر دیر بجنبیم برای تأمین آب آشامیدنی برخی شهرها در آینده‌ی نزدیک دچار مشکل جدی خواهیم شد که واردات آب یکی از راه‌حل‌ها است. در عین حال 125هزار هکتار از زمین‌های کشاورزی در سال گذشته به روش آبیاری‌های نوین تجهیز شده است.

وی در پایان گفت: شیرین کردن آب دریاها و مهار آب‌های مرزی نیز از دیگر راه‌حل‌ها است که با اجازه مقام معظم رهبری 8 میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی برای مسئله آب‌ برداشت می‌کنیم. در برنامه ششم توسعه نیز یکی از اولویت‌های اصلی ما آب و محیط زیست است.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - رئیس فراکسیون امید با هشدار نسبت به اقداماتی که موجب سلب اعتماد مردم از نظام می‌شود گفت: مردم منتظر اقدامات دولت در برابر حقوق‌های نامتعارف هستند و البته نباید این معضل دستاویزی برای تخریب مدیران و تسویه حساب‌های سیاسی شود.

به گزارش ایسنا، محمدرضا عارف در دیدار جمعی از مدیران وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سازمان تأمین اجتماعی با اشاره به نقش تاثیرگذار مردم در انقلاب اسلامی ایران، گفت: اگر بگوییم انقلاب اسلامی ایران مردمی‌ترین انقلاب در دنیا بود اغراق نکرده‌ایم و به همین دلیل سرمایه اصلی نظام مردم هستند و با همین سرمایه در سال‌های بعد از انقلاب در برابر قدرت‌های بزرگ جهانی ایستادیم و توانستیم از حقوق خود دفاع کنیم.

وی به وظیفه حاکمیت در برابر مردم اشاره کرد و گفت: مردم بزرگوار ما نجیبانه مشکلات را تحمل می‌کنند و هر وقت احساس کنند نظام به آنها نیاز دارد در صحنه حضور دارند و در عمل نشان دادند صاحب اصلی انقلاب هستند. حاکمیت هم باید به مطالبات به حق مردم رسیدگی کند و کوتاهی در این خصوص پذیرفتنی نیست.

رئیس فراکسیون امید دغدغه‌های معیشتی را مشکل اصلی مردم دانست و خاطرنشان کرد: داشتن زندگی آبرومند حق طبیعی مردم است ولی متاسفانه می‌بینیم که درصد قابل توجه ای از مردم در تأمین حداقل‌های یک زندگی آبرومند با مشکلات مختلفی رو به رو هستند.

وی با اشاره به پدیده تکدی‌گری در جامعه گفت: در شان نظام اسلامی نیست که در خیابان‌ها، کودکان و نوجوانان به تکدی‌گری مشغول باشند و دستگاهای مسئول هم به جای حل ریشه‌ای این معضل به برخوردهای فیزیکی متوسل ‌شوند.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام یکی از اقشار مرتبط با وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را کارگران دانست و با اشاره به نقش قشر کارگر در پیروزی انقلاب اسلامی، تصریح کرد: کارگران در طول انقلاب اسلامی هیچ گاه توقع زیادی نداشتند و همواره قناعت و صبوری آنان را شاهد بودیم به طوری که در طول دوران دفاع مقدس کارگران علاوه بر حضور در جبهه عموما بخشی از حقوق خود را به هزینه‌های جبهه اختصاص می‌دادند.

عارف با بیان اینکه اعتماد مردم به نظام اسلامی سرمایه ملی است نسبت به اقداماتی که موجب سلب اعتماد مردم از نظام می‌شود هشدار داد و گفت: مردم نسبت به حقوق‌های نامتعارف حساس هستند وقتی یک جوان برای گرفتن وام دو میلیون تومانی باید ماه‌ها منتظر باشد و وقتی می‌بیند مدیری در این نظام حقوق‌های آنچنانی می‌گیرد آیا به مانند گذشته به مسئولان اعتماد می‌کند؟ مردم منتظر اقدامات دولت در برابر حقوق‌های نامتعارف هستند و البته نباید این معضل دستاویزی برای تخریب مدیران و تسویه حسابهای سیاسی شود.

رئیس فراکسیون امید اعتقاد به عدالت اجتماعی را مزیت اصلی اصلاح طلبان دانست و از اولویت فراکسیون متبوع خود برای تهیه و ارائه طرحهایی برای تحقق عدالت اجتماعی خبر داد.

وی بر ضرورت افزایش ثروت ملی تاکید کرد و با بیان اینکه با منابع محدود نمی‌توان معجزه کرد، گفت: سازمان تأمین اجتماعی در دوران جدید اقدامات قابل توجه ای انجام داده است و مشکلاتی که برای این سازمان در گذشته بخاطر برخی بی‌تدبیری‌ها و سوء مدیرت‌ها ایجاد شده بود از یاد نمی‌بریم. باید مجموعه بزرگ تأمین اجتماعی که برای توسعه آن تلاش زیادی شده در خدمت اقشار مختلف بخصوص کارگران بماند چرا که این مجموعه از دسترنج کارگران ایجاد شده و باید حق و حقوق کارگران مراعات شود.

عارف در پایان با بیان اینکه وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی اقدامات خوبی در این وزراتحانه انجام داده است گفت: فضای مجلس دهم فضای مچ گیری از دولتمردان نیست و به دنبال اصلاح برخی کاستی‌ها و نارسایی‌ها در بخش‌های مختلف است. انتظار می‌رود دولت با همکاری با مجلس بتواند تلاش بیشتری را در جهت بهبود وضعیت اقتصادی کشور و ارتقاء شاخص‌های رشد اقتصادی انجام دهد و به مطالبات مردم بویژه  در ارتباط با امر اشتغال جوانان و معیشت جدی‌تر پاسخگو باشد.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - رییس جمهوری به سازمان مدیریت و برنامه ریزی دستور داد تا هنگام اطمینان از تأمین حقوق زنان در فرصت های شغلی، آزمون استخدامی به تعویق بیفتد و سهمیه های جنسیتی در جهت رعایت عدالت، اصلاح شود.

به گزارش ایرنا از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، این دستور حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی، در پی اعلام خبر برگزاری آزمون جامع استخدامی و عناوین شغلی و سهمیه های تبعیض آمیز جنسیتی در نظر گرفته شده توسط دستگاه های اجرایی صادر شد.
رییس جمهوری در جلسه عصر یکشنبه هیأت وزیران، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور را موظف کرد ضمن ابطال سهمیه های مبتنی بر تبعیضات ناروا، به سرعت نسبت به بازنگری عناوین شغلی و سهمیه های استخدامی با رویکرد عدالت و پیش بینی تناسب سهمیه استخدامی زنان در فرصت های شغلی متناسب با شایستگی ها و در چارچوب برنامه ها و وعده های رییس جمهور اقدام نماید و نتیجه اصلاحات به هیأت وزیران گزارش شود.
در ادامه، هیأت وزیران با اختصاص مبلغ 500 میلیون دلار از محل منابع صندوق توسعه ملی برای اجرای طرح های آبیاری تحت فشار موافقت کرد. این اقدام با هدف افزایش بهره وری در تولید محصولات کشاورزی و صرفه جویی در مصرف آب انجام می گیرد.
در راستای تعیین تکلیف نرخ و فرآیند تسویه بدهکاران ارزی از محل حساب ذخیره ارزی، دولت با تسری مهلت تمدید شده برای بدهکارانی که نسبت به تعیین تکلیف بدهی خود اقدام نموده ولیکن تاکنون موفق به تسویه کامل بدهی شان نشده اند، موافقت کرد.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - عباس عبدی می‌گوید: رقیب اصلی روحانی عملكرد خودش است و اینكه مجموعه اطرافیانش تا چه حد كارآمد و با سلامت عمل كنند. نه احمدی‌نژاد و نه كس دیگری رقیب اصلی و اولیه او نیست.

به گزارش ایسنا، روزنامه «اعتماد» نوشته است: فصل انتخابات كه نزدیك می‌شود تحركات در گروه‌ها و جناح‌های سیاسی به اوج خود می‌رسد و شاید به همین دلیل است كه چند هفته‌ای است بحث حضور محمود احمدی‌نژاد در انتخابات سال آینده شكل جدی‌تری به خود گرفته است. مركز جهان برای رئیس دولت سابق همچنان حاشیه‌ها و شهرستان‌های كوچك است و به باور بسیاری حرف‌ها و سیاست‌هایش هم جز در این مناطق خریداری ندارد.

عباس عبدی اما بر خلاف بسیاری دیگر احمدی‌نژاد را به هیچ عنوان تهدیدی برای روحانی نمی‌داند و برای این ادعا دلایل خودش را دارد. او معتقد است سال ٨٤ همدستی متن و حاشیه بود كه همای سعادت را روی شانه‌های احمدی‌نژاد نشاند و او را پاستورنشین كرد اما امروز دیگر چنین همدستی وجود ندارد و حاشیه‌ها هم نمی‌توانند بر متن غلبه كنند، بنابراین محال است كه بار دیگر احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور ایران شود و بر همین اساس است كه می‌گوید: پیش از انتخابات مثل یك گلوله برف در تابستان داغ، به سرعت آب خواهد شد. در عین حال اما نقطه ضعف بزرگ روحانی را در عدم ارتباط‌گیری با نخبه‌ها و گروه‌های اجتماعی می‌داند. اصو لا او ارتباط با توده‌های جامعه را وقت تلف كردن می‌داند و معتقد است ارتباط با نخبگان و گروه‌های اجتماعی جامعه است كه راه ارتباطی سالم با مردم را می‌سازد، مساله‌ای كه دولت روحانی به‌شدت از نبود آن ضربه خواهد خورد.

مشروح گفت‌وگو با عباس عبدی را در ادامه بخوانید.

زمزمه‌های بازگشت محمود احمدی‌نژاد در این روزها مطرح است اما سوال اصلی این است كه در فضای جامعه و به ویژه توده‌ها چقدر این زمزمه جدی است؟

مشكل اصلی در ساختار سیاسی ایران فقدان نظام حزبی است. در چنین ساختاری افراد به نحو غیرقابل پیش‌بینی محوریت پیدا می‌كنند و به همین دلیل هم تا حدود زیادی دچار توهم لایزالی قدرت خود نیز می‌شوند. در این ساختار شهرت نقش حامی‌پروری را ایفا می‌كند. این در حالی است كه همه تجربیات گذشته نشان داده است كه شهرت اگرچه از جهتی ممكن است نقطه قوت باشد ولی در عین حال نقطه ضعف هم محسوب می‌شود، زیرا رای منفی را قطعی می‌كند. این موضوع در انتخابات سال ١٣٨٤ و حتی ١٣٩٢ دیده شد. نیروهای سیاسی چون نمی‌توانند طرفداران خود را حول شعارها و مفاهیم سیاسی بسیج كنند، حول افراد بسیج می‌كنند، و در این میان عده‌ای كه فاقد شهرت هستند، در برابر آنها راهبرد محتوایی و جریان‌سازی را و ضد شهرت و تخریبی را پیش می‌گیرند، و چه‌بسا برنده هم می‌شوند. ولی در مورد اینكه مردم چه اندازه چنین حضور احتمالی را جدی می‌گیرند، نمی‌توان اظهارنظر قطعی كرد، زیرا چنین اظهارنظری مستلزم وجود نظرسنجی است. با این حال باید دید كه از سوی یك نامزد احتمالی چه پیامی می‌تواند داده شود. گمان نمی‌كنم كه نیروهای سیاسی منتقد ظرفیت دادن شعاری ملموس را داشته باشند.

به‌طور كلی پوپولیسم با چه مكانیزمی باز می‌گردد؟ نسبت پوپولیسم و انتظار مردم برای بهبود وضعیت اجتماعی چیست؟

پوپولیسم یا عوام‌گرایی به همان دلایل و همانطور كه می‌آید، بازمی‌گردد. سازمان‌نیافتگی گروه‌های سیاسی، بی‌اعتمادی به ساختار و گروه‌ها، ناامیدی از آینده، و وفور دلارهای كثیف نفتی و نابخردی نیروهای سیاسی به ویژه وقتی قدرت‌طلبی كنند، فضا را برای چنین حضوری به وجود می‌آورد. برای مثال حضور آقای هاشمی در سال ١٣٨٤ و بی‌اعتمادی به او در كنار وجود درآمدهای نفتی و تشتت نیروهای سیاسی مجموعه شرایطی را به وجود آورد كه مردم حس كردند الیگارشی حكومتی همچون پیش از ١٣٧٦ قصد قبضه مجدد قدرت را دارد. لذا در برابر هاشمی قاطعانه به احمدی‌نژاد رای دادند. فراموش نكنید كه در دوره اول انتخابات سال ١٣٨٤، شعارهای پوپولیستی چندان خریدار پیدا نكرد چون یكی، دو مورد از شروط فوق در آن نبود، بلكه در سوم تیر بود كه حضور و وجود آقای هاشمی در قالب الیگارشی سیاسی به علاوه موارد پیش‌گفته چنین جریانی را ایجاد كرد. از میان موارد فوق قضیه نفت خوشبختانه مثل گذشته نیست. از سوی دیگر احمدی‌نژاد هم نمی‌تواند نقش اپوزیسیون را برای الیگارشی سیاسی بازی كند، ضمن آنكه نقد نسبت به حكومت و حضور منتقدانه اصلاح‌طلبان هم اتهام الیگارشیك بودن نامزدشان را از میان می‌برد. ولی در نهایت نقش تعیین‌كننده و مهم را برجام به عهده دارد. بازگشت از برجام به معنی خودكشی برای ایران است و حضور احمدی‌نژاد به معنای این بازگشت است.

چرا تمركز محمود احمدی‌نژاد بر مناطق حاشیه‌ای تهران است؟ به بیان دیگر آیا می‌توان گفت كه حداقل بخشی از طبقه‌های پایین‌تر و حاشیه‌ای جامعه خواهان بازگشت محمود احمدی‌نژاد هستند؟

در واقع نوعی قرابت فرهنگی و ادبی و منافعی میان آنان وجود دارد كه چاره‌ای جز این توجه نیست. به علاوه نیروهای سیاسی دیگر به دلیل انتساب به پایگاه‌های اجتماعی مشخص اصراری بر توجه به نیروهای حاشیه‌ای ندارند. نیروهای سیاسی موجود به جز جریان نزدیك و تابع احمدی‌نژاد خواهان جذب نیروهای حاشیه‌ای به متن هستند، لذا موفقیت حاشیه را اصیل نمی‌دانند و آن را به رسمیت نمی‌شناسند، در حالی كه احمدی‌نژادی‌ها اصولا این نیروها را با همین وضع اصیل می‌دانند و خواهان ارتقای قدرت آنان و تغییر جایگاه متن و حاشیه با یكدیگر هستند و نه امتزاج آنها و نه تغییر در سایر موقعیت‌های اجتماعی آنان.

اگر توجه كنید در دوره ٨ ساله آن دولت نیز این مجموعه از نیروهای حاشیه‌ای فقط توانستند چند پله از قدرت را طی كنند و هیچ تغییر دیگری در نسبت آنان با سایر گروه‌ها و اقشار اجتماعی پدید نیامد. بنابراین بخشی از نیروهای حاشیه‌ای جامعه نیز به همین دلیل همسو با این گروه هستند.

آیا می‌توان گفت كه حافظه كوتاه‌مدت مردم باعث می‌شود كه آنها كاستی‌های برخی دولتمردان را كه موجب به وجود آمدن مشكلات فراوانی شده است فراموش كنند؟

این موضوع ربط چندانی به حافظه تاریخی ندارد. به علاوه به این معنا هیچ ملتی حافظه تاریخی موردنظر شما را ندارد زیرا در انتخابات به وضع و نیروهای موجود رای می‌دهد و نه به عملكردهای تاریخ.

موضوعی كه به چشم می‌آید این است كه حتی در میان آنهایی كه تمایل به بازگشت احمدی‌نژاد دارند نگاه منفی نسبت به حسن روحانی وجود ندارد. فكر می‌كنید كه چرا برخی طبقه‌ها با وجود آنكه نگاه مثبتی به حسن روحانی دارند هنوز خواهان بازگشت فردی مثل احمدی‌نژاد هستند؟

به‌طور قطع نمی‌توان براساس برداشت‌های فردی و گفت‌وگو با چند نفر قضاوت تحلیلی و قطعی كرد. ولی با فرض درست بودن ادعای شما، می‌توان گفت كه تضادهای این دو نگرش هنوز برای برخی افراد روشن نیست. شاید فكر كنند كه برجام قطعی شده و دیگر خطری آن را تهدید نمی‌كند، از این رو و به نظر بنده هنگام انتخابات و ملاحظه تمام شرایط و مقایسه خوب و بد ماجرا، نظرات بیشتر چنین افرادی تغییر خواهد كرد. ضمن اینكه نیروهای حاشیه به خودی خود و به تنهایی نمی‌توانند بر نیروهای متن غلبه كنند، مگر آنكه مثل سال ١٣٨٤ با بخشی از نیروهای متن همدست شوند كه در مورد انتخابات سال آینده رخ‌دادن چنین اتفاقی تقریبا محال است.

آیا می‌توان گفت كه روحانی نتوانست با این بخش از مردم ارتباط برقرار یا آنكه دستاوردهایش را برای آنها ملموس‌تر كند؟

به‌طور كلی نظام و ساختار رسانه‌ای این دولت فشل است. به جای آنكه از توان نیروهایش استفاده كنند، این نیروها هستند كه دولت را هُل می‌دهند. دولتی تماما بروكراتیك و فاقد ظرفیت و اقدامات سیاسی و تبلیغی است، و همین پاشنه آشیل آن است. بنابراین مشكل مطرح شده از طرف شما نیز به شكلی بازتاب این واقعیت است.

عدم ارتباط حسنه دولت با صدا و سیما چقدر در این ضعف ارتباط روحانی با توده‌های جامعه موثر بوده است؟

فكر نمی‌كنم این صداوسیما بتواند كار مثبتی برای دولت انجام دهد، زیرا منطق و فرهنگ غالب آن بیشتر به همان نیروهای حاشیه‌ای نزدیك است تا نیروهای در متن جامعه. ولی صداوسیما می‌تواند مشكلات دولت را تشدید كند. هرچند خوشبختانه با حضور شبكه‌های مجازی و سایر رسانه‌ها از قدرت تخریبی آن نیز كاسته شده و چه بسا اقدامات تخریبی آن نتیجه معكوس داشته باشد. در اقدامات تخریبی نمونه‌ها زیاد است، از جمله همین برنامه چند روز پیش است كه یك نامه جعلی را در برنامه تلویزیونی برای تخریب دولت به كار بردند، كه واقعا تاسف‌آور بود و اگر در یك كشور دیگر چنین رویدادی رخ می‌داد، آن رسانه عذرخواهی می‌كرد و برنامه و مجری آن به‌طور كلی از مدار تولید خارج می‌شد. نكته مهم دیگر این است كه مسوولان چون خودشان تلویزیون را می‌بینند تحت تاثیر قرار می‌گیرند. اگر نبینند، تحت تاثیر قرار نمی‌گیرند و از اهمیت آن در ذهن‌شان كاسته می‌شود.

عدم اطلاع‌رسانی روحانی از میراث به جا مانده از دو دولت سابق چقدر در این موضوع بازگشت احمدی‌نژاد موثر بوده است؟

اتفاقا به میزانی كه دولت روحانی به‌طور مستقیم بر فساد و میراث ویرانگر دولت سابق تاكید كند، ضرر می‌كند، آنها باید بر دستاوردهای خودشان تاكید كنند. بیان و تحلیل آن میراث را بگذارند برای نیروهای سیاسی. نكته مهم این است كه دولت در این زمینه‌ها هم مثل افراد سیاسی برخورد می‌كند، در حالی كه باید گزارش‌های كارشناسی مستدل ارایه كند. مثل نمونه مربوط به حكم دادگاه امریكا برای برداشتن از اموال ایران به نفع خواهان‌های امریكایی، البته آن گزارش هم باید در نحوه ارایه دچار تغییراتی می‌شد تا بهتر شنیده شود.

در انتخابات مجلس شورای اسلامی شاهد بودیم در شهر تهران و حتی در مناطق حاشیه‌ای استقبال خوبی از لیست امید صورت گرفته بود. فكر می‌كنید این موضوع در تضاد با برخی خواسته‌ها برای بازگشت احمدی‌نژاد نیست؟

اول اینكه ابعاد چنین درخواستی روشن نیست ولی در هر حال علت اصلی این است كه درك مردم حاشیه از اصولگرایان متفاوت از دركی است كه از احمدی‌نژاد دارند. اصولگرایان به عنوان الیگارشی سیاسی شناخته می‌شوند، در حالی كه احمدی‌نژاد خود را در مقام ضدیت با این الیگارشی معرفی می‌كند. این یكی از مشكلات اصولگرایان است كه چگونه می‌توانند از احمدی‌نژاد حمایت كنند، در حالی كه او خود را دشمن الیگارشی آنان می‌داند، حتی این دشمنی احمدی‌نژاد با آنان بیشتر از ضدیت او با اصلاح‌طلبان است. بنابراین مقایسه میان این دو مورد دقیق نیست. رای دادن به لیست امید تا حدی مصداق ضدیت با الیگارشی اصولگرایان نیز بود.

فكر می‌كنید در شهرهای بزرگ شاهد ایجاد دو قطب بالادستی و پایین‌دستی هستیم كه ارزش‌های متفاوت و خواسته‌های متضاد و سبك زندگی منحصر به فرد خود را دارند؟ آیا جز تهران، دیگر كلانشهرهای ایران نیز از این دوقطبی پیروی می‌كنند؟

هر انتخابات رقابتی و جدی مستلزم ایجاد یك دو یا چندقطبی سیاسی است. این دو یا چندقطبی‌ها پیرامون شكاف‌هایی شكل می‌گیرد كه فعال هستند یا از جانب نیروهای سیاسی می‌توانند فعال شوند. این شكاف‌ها برحسب نوع آنها می‌توانند در همه كشور یا فقط در برخی مناطق فعال شوند. ولی در هر حال شكاف‌ها عمدتا حول منافع و به تعبیر دقیق‌تر درك از منافع است. ولی گمان نمی‌كنم كه این شكاف براساس سبك زندگی باشد زیرا صف‌بندی‌های موجود از این حیث به نسبت مغشوش‌ هستند.

آیا طبقات فرودست جامعه در دوره محمود احمدی‌نژاد فقیرتر نشده‌اند و اگر شده‌اند چرا متوجه این حقیقت نمی‌شوند؟

درباره اینكه فقیرتر شده‌اند یا خیر، باید با آمار و ارقام صحبت كرد. یكی از مسائل مهم ضریب جینی یا همان نابرابری اقتصادی است كه در پنج سال اول دوره او بهبود كه نیافت تا حدی بدتر هم شد ولی پرداخت یارانه‌ها به صورت مبلغ ثابت آن را تا حدود اندكی كاهش داد و از حدود ٤/٠ به ٣٧/٠ رساند. ولی از همان موقع هم گفته شد كه با شكل‌گیری تورم این شاخص دوباره به جایگاه اولیه برمی‌گردد. از نظر گروه‌های حاشیه‌ای در این زمینه احمدی‌نژاد یك نقطه قوت و دو نقطه ضعف دارد. قوت او پرداخت یارانه بود، ولی نقاط ضعف او كه اساسی‌تر بود، تورم فوق‌العاده بالا، به علاوه فقدان اشتغال بود. ولی دولت فعلی از حیث تورم وضع خوبی دارد، اشتغال هم به‌طور نسبی بدتر از گذشته نیست و نقطه ضعفش عدم پرداخت یارانه در حد انتظار است. البته در موضوع فساد و امنیت خارجی هم می‌توان آنها را با یكدیگر مقایسه كرد كه كفه ترازو به‌شدت به سمت دولت فعلی است. ولی مهم‌تر از همه یادآوری نوع مدیریت و ادبیات سخیف گذشته است كه گمان نمی‌كنم به جز اندكی از مردم حاشیه به بازگشت چنان وضعی رضایت دهند.   تورم سال‌های ۸۹ تا ۹۲ همواره بیشتر از ۳۰درصد بوده و این به معنای فشار سنگین بر طبقه فرودست جامعه بیش از هر بخش دیگری است. آیا آن سال‌ها امروز فراموش شده است؟

همانطور كه عرض كردم، مساله تورم مهم است، ولی مردم در هر حال با توجه به شرایط موجود رای خواهند داد. تورم در زمان آقای هاشمی و در سال‌های ١٣٧٣ و ١٣٧٤ هم جمعا صددرصد شد، ولی چون آقای هاشمی در جهت‌گیری‌های سیاسی و ادبیات خود تغییرات كلی داد، اقبال نسبی هم به سوی او به وجود آمد. ولی گمان نمی‌كنم احمدی‌نژاد ظرفیت چنین تغییراتی را داشته باشد.

فكر می‌كنید كه واكنش بخش‌های مختلف جامعه به كاندیداتوری احمدی‌نژاد چه خواهد بود؟

به‌طور قطع بخش اصلی جامعه در برابر این حضور واكنش سختی نشان خواهند داد. این واكنش از روحانیون سنتی تا مدرن‌ترین اقشار جامعه را در برخواهد گرفت. البته به شرط آنكه بیاید یا اصولا مجاز به حضور شود زیرا صدور چنین اجازه‌ای در شرایط كنونی در حد ٥ درصد هم نیست. در هر حال شدت مخالفت‌ها و كمیت آنها در برابر چنین حضوری چند برابر موافقت‌ها خواهد بود.

وی را خطری جدی برای ادامه راه روحانی می‌دانید یا خیر؟

رقیب اصلی روحانی عملكرد خودش است و اینكه مجموعه اطرافیانش تا چه حد كارآمد و با سلامت عمل كنند. نه احمدی‌نژاد و نه كس دیگری رقیب اصلی و اولیه او نیست.

هدف فعالیت‌های اخیر احمدی‌نژاد چیست؟ كاندیداتوری در انتخابات ریاست‌جمهوری؟

اگر او اكنون فعال نشود، احتمال كمی وجود دارد كه در آینده شرایطی برای حضور سیاسی به دست آورد. او گروه و جریان سیاسی پایدار و مستمر نیست. فرد است و باید خود را زنده نگه دارد. بنابراین فعال شده تا زنده بماند، ولی هدف اصلی او آمدن نیست، هرچند اگر بتواند بیاید از آن استقبال می‌كند، شاید گمان دارد كه فضای سیاسی برای زدن روحانی به او نیاز دارد و ویزای ورود را كسب خواهد كرد. اگر چنین فكر كند این ناشی از درك نادرست او از ساختار سیاسی ایران است بنابراین او فعال می‌شود و مدتی پیش از انتخابات مثل یك گلوله برف در تابستان داغ، به سرعت آب خواهد شد.

چه چیزی در احمدی‌نژاد هست كه در روحانی نیست؟

تحلیل مساله را نمی‌توان از فرد آغاز كرد. آنچه برای یك فضای پوپولیستی با همه ویژگی‌های آن لازم است در احمدی‌نژاد جمع است یا به تعبیر دقیق‌تر او پاسخ مثبتی به چنین فضایی می‌دهد مشروط بر اینكه این فضا در عینیت جامعه باشد. با حالت عصا قورت داده حرف زدن كه نمی‌توان این نقش را ایفا كرد. به علاوه روحانی مجبور است یا می‌خواهد كه ملتزم به برخی قواعد حكومت‌داری عقلایی شود و اطرافیانش نیز متناسب با این ویژگی هستند؛ در حالی كه اطرافیان احمدی‌نژاد مثل خودش هستند، از همه مهم‌تر پس‌زمینه تاریخی آنان است. یادم می‌آید كه در تعزیه‌هایی كه قدیم می‌دیدیم، به راحتی متوجه می‌شویم كه چه كسانی باید مخالف‌خوان شوند و چه كسانی موافق‌خوان. از تن صدا گرفته تا چهره ظاهر و... همه و همه نشانگر این بود كه چگونه و چه نقشی را باید بازی كنند. حالا در سیاست هم همین‌طور است. بنابراین تحلیل فردی بعد از زمینه‌های اجتماعی قرار می‌گیرد. زمینه‌ها فراهم شوند افرادی كه نقش‌های مناسب آن زمینه‌ها را ایفا كنند نیز پیدا خواهند شد. در دو سال ٩٠ تا ٩٢ بروز هیچ یك از ویژگی‌های سال‌های اولیه را در احمدی‌نژاد نمی‌بینید چون زمینه‌هایش از میان رفته بود و خریدار نداشت. در این سال‌های آخر شما چند بار درباره هلوكاست و مدیریت جهانی شنیدید؟ چون بی‌مایه فطیر است. پول نفت ته كشید و مدیریت جهانی و هلوكاست هم فراموش شد.

آیا در دسترس بودن احمدی‌نژاد است و اینكه روحانی در بین مردم نیست مهم نیست؟

در دسترس مردم بودن یك اسطوره است. این كار در قالب عوام‌گرایانه آن برای سیاستمدار آگاه و خدمتگزار فقط وقت تلف كردن است. سیاستمدار آگاه و كارآمد، با نخبگان و نمایندگان مدنی مردم باید رابطه داشته باشد، و الا اگر بخواهد سالانه برای هر هزار نفر یك دقیقه هم وقت بگذارد، ٨٠ هزار دقیقه از وقت خود را باید صرف مردم كند كه شدنی نیست. البته نقصان جدی روحانی این است كه همان ارتباط مدنی و نخبگانی را در حد مناسب و سازمان‌یافته ندارد. البته در ماه رمضان قدری این كمبود جبران شد، ولی به نظرم باید منظم و سازمان‌یافته و مستمر باشد.

آیا یكی از علت‌های محبوبیت احمدی‌نژاد در این قشر از مردم را می‌توان در این دید كه روحانی در سیاست كلان حرف می‌زند اما احمدی‌نژاد اینگونه نیست؟

پاسخ منفی است. آیا مدیریت جهانی و سخنان ارایه شده سازمان ملل، امور جزیی و ملموس برای مشكلات مردم و جامعه بود؟ آیا هاله نور از این دست بود؟ به نظرم مشكل موضوعاتی نیست كه موضوع بحث است، بلكه نحوه بیان آنها است. روحانی همانطور با مردم سخن می‌گوید كه با نخبگان حرف می‌زند. سخنرانی وی در كنفرانس اقتصاد ایران در دو سال پیش را مقایسه كنید با سخنرانی او در تلویزیون برای مردم، ظاهرا هر دو از یك ادبیات و لحن است. او باید ادبیات و نحوه سخن گفتن خسته‌كننده خود را كنار بگذارد و با مردم خودمانی‌تر و نزدیك‌تر حرف بزند به‌طوری كه مردم فاصله‌ای میان او و خودشان حس نكنند. البته منظورم مردم است و نه یك قشر محدود حاشیه‌ای كه حتما باید در استفاده از ادبیات آنان پرهیز كرد.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - سفیر جمهوری اسلامی ایران درجمهوری ترکمنستان از امضای قرار داد مبادله محکومان زندانی بین ایران و ترکمنستان خبر داد و گفت: کار مبادله زندانیان به زودی آغاز می شود. به گزارش ایرنا، سیدمحمد احمدی روز شنبه درحاشیه بازدید از برخی واحدهای تولیدی واقع درشرق استان گلستان در گفت و گو با خبرنگاران، اضافه کرد: قرارداد مبادله محکومان زندانی دو کشور 20 روز قبل از سوی سفیر ایران به نمایندگی از جمهوری اسلامی و وزارت امور خارجه با وزیر امور خارجه کشور ترکمنستان امضا شد.
وی بابیان اینکه این قرارداد 30 روز پس از امضا اجرایی می شود، گفت: هم اکنون کار بررسی پرونده محکومان دربند دو کشور درحال بررسی است و پیش بینی می شود حدود 300 ایرانی در زندان های ترکمنستان باشند.
احمدی با اشاره به ارایه لایحه مبادله محکومان دو کشور ایران و ترکمنستان از سوی دولت به مجلس شورای اسلامی و تصویب آن توسط مجلس که باایراد شورای نگهبان مواجه شد و در نهایت با تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام تایید و به دولت جهت اجرا ابلاغ شد، اضافه کرد: این لایحه شامل استرداد مجرمان سیاسی نمی شود.
وی همچنین هدف از بازدید از واحدهای تولیدی استان گلستان را بررسی و ارزیابی توانمندی این واحدها برای افزایش صادرات به کشور ترکمنستان ذکر کرد و اظهار داشت: آشنایی با این قابلیت ها به ما امکان می دهد تا در مذاکرات طرفین، به آنان اطمینان برای تامین نیازهایشان بدهیم.
سفیر ایران در ترکمنستان خاطرنشان کرد: با توجه به بازدیدهایی که امروز از چند واحد تولیدی شرق گلستان انجام شد، می توانم با اطمینان بگویم که محصولات این واحدها نه تنها درداخل بلکه در دنیا حرف برای گفتن دارند.
احمدی گفت: هم اکنون میزان صادرات کشور به ترکمنستان حدود چهار میلیارد دلار است و گلستان از استان های فعال در صادرات به این کشور است ،ضمن اینکه براساس توافق روسای جمهوری دو کشور حجم مبادلات طی یک برنامه 10 ساله به 60 میلیارد دلار افزایش خواهد یافت.
وی به طرح منطقه آزاد اینچه برون نیز اشاره کرد و با ابراز امیدواری برای تصویب نهایی آن در مجلس شورای اسلامی، اضافه کرد: منطقه آزاد فرصت خوبی برای توسعه صادرات و رونق اقتصادی استان های مرزی و رفع برخی محرومیت ها در این استان ها است.
احمدی با ابراز گله مندی از وجود برخی دیدگاه های منفی درحوزه راه اندازی مناطق آزاد، تصریح کرد: راه اندازی این مناطق حق استان های مرزی است و اگر مناطق آزاد به محلی برای صرف واردات تبدیل شده است، ما خوب عمل نکرده ایم و بایستی جنبه صادرات از این مناطق مورد توجه ویژه قرار گیرد.
سفیر ایران در جمهوری ترکمنستان، هماهنگی ضعیف بین دستگاه های اجرایی و نیز درک پایین برخی مدیران از مسائل داخلی را دو عامل مهم در رکود تولید درکشور دانست و گفت: کشور ما با ظرفیت های موجود نباید آمار بیکاری بالایی داشته باشد.
وی افزود: اگر مدیران تولید کنندگان و صنعتگران را یاری دهند نه تنها رکود در حوزه تولید و بیکاری در کشور نخواهیم داشت بلکه ایران می تواند برای اتباع کشورهای همسایه نیز بازار کار ایجاد کند.
احمدی یادآور شد: معاون اول ریاست جمهوری با توجه به نقش و جایگاه خود می تواند این هماهنگی ها را ایجاد نماید که شواهد نشان از تلاش های جدی جهانگیری دراین خصوص می باشد.
دراین بازدید معاون استاندار گلستان و فرماندار ویژه گنبدکاووس، معاون سازمان صنعت، معدن و تجارت گلستان و رییس صنعت، معدن و تجارت گنبدکاووس نیز حضور داشتند.
شهرستان مرزی گنبدکاووس با 360 هزار نفر جمعیت درشرق گلستان واقع است و گمرگ اینچه برون به عنوان تنها مرز خشکی این استان به کشور ترکمنستان درفاصله 75 کیلومتری از مرکز این شهرستان قرار دارد.

پیشخوان

آخرین اخبار