همزیستی نیوز - دومین جلسه دادگاه تجدیدنظر دادستان سابق تهران در ارتباط با پرونده کهریزک برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، سعید مرتضوی روز یکشنبه در شعبه ۲۲ دادگاه تجدیدنظر استان تهران در ارتباط با پرونده بازداشتگاه کهریزک حاضر شد. او همچنین در نامهای که در اختیار دادگاه نیز قرار داده، از فجایع بازداشتگاه کهریزک عذرخواهی و ابراز شرمندگی کرده است.
در بخشی از نامه عذرخواهی مرتضوی آمده که به عنوان دادستان وقت عمیقا ابراز تأسف و اعتذار میکنم و از مقام شهیدان مظلوم این حادثه جوادیفر، روحالامینی و کامرانی طلب پوزش کرده و علو درجات آنها را از خداوند بزرگ مسئلت میکنم.
در قسمتی دیگری از نامه او آمده است که در پیشگاه خداوند و وجدان خود از وقوع این حادثه هولناک اگرچه خداوند باریتعالی عالم است، در شکلگیری آن هیچ عمدی نبوده، ابراز شرمندگی میکنم.
مرتضوی در بخش دیگر نامه اش پس از اظهار شرمندگی، اظهار امیدواری کرده که تلخی این حادثه و هزینههای عظیم در حافظه مسئولان مربوطه باقی بماند تا شاهد تکرار اینگونه وقایع نباشیم!!
همزیستی نیوز - «اگر آیتالله طالقانی در روزگار ما به سر میبرد، هیچ نمایندهای در مجلس یا غیر آن جرأت نمیکرد به اصحاب رسانه اهانت کند، چه رسد که دست از آستین قدرت برآورد و مشت بر دهان خبرنگار بکوبد. اگر آیتالله طالقانی در روزگار ما بود، با عوامفریبی و فریفته عوام شدن هر دو مبارزه میکرد و با خرج کردن ثروت ملی برای جمعآوری آراء و وعدههای آب و نان مبارزه میکرد و آنها را کینهتوزترین دشمنان خدا میدانست.»
به گزارش ایسنا، هفتهنامه صدا نوشت: «۱۹ شهریور سالروز درگذشت آیتالله سیدمحمود طالقانی است. هر پاسخی به این سوال که «اگر آیتالله طالقانی زنده بوده امروز چه میکرد؟» ناگزیر همراه با احتمال است اما غیرممکن نیست. نزدیکترین راه برای یافتن پاسخ، مراجعه به اشتغالات فکری و سیره عملی و خصوصا دغدغههای آیتالله طالقانی است که زندگی خود را با آنها سر کرد. اشتغال فکری و دغدغه اصلی آیتالله طالقانی را باید در دو لایه جستوجو کرد. یعنی در زندگی او به عنوان یک روحانی و به عنوان یک مرد سیاسی.
طالقانی: شخصیت روحانی
او یک روحانی بود که در حوزههای علمیه ایران و نجف درس خوانده بود و با کسب بالاترین مراجع علمی و فقهی به مرحله اجتهاد رسیده بود اما به دنبال مرجعیت و زعامت دینی نبوده بلکه با درک نیازهای زمانه خود، به فعالیت دینی و فرهنگی برای رشد فکری مردم و آگاهیرسانی و گسترش فرهنگ دینی مردم پرداخت. آیتالله طالقانی در این کار سراغ طبقات نخبه و درسخوانده رفت و سعی کرد با آنها گفتوگو کند و نیازهای زمانه خود را از زبان ایشان بشنود.
وی با نخبگان و پژوهشگران و روشنفکران ارتباط مستمر داشت و جلسات بحث و بررسی را برای مباحث فکری و عقیدتی روز و مکاتب سیاسی به ویژه تعالیم کمونیسم تشکیل داد. در آن روزگار آیتالله طالقانی با توجه به نیازهای روز، روشنگری و دفاع از تعالیم دینی و قرآنی در مقابل شبههافکنیها و موجهای جدید فکری از قبیل پاکدینی کسروی یا انتقادات سنگین علمی و فکری در مورد اسلام و تشیع را وجهه همت خود قرار داد. آیتالله طالقانی با چنین سبک و شیوهای، نوآوری بزرگی در سنت تبلیغ روحانیان به وجود آورد.
سخنرانیهای او در رادیو در دهه ۱۳۲۰ که با اطلاع و تشویق آیتالله بروجردی انجام میشد، نخستین حضور یک روحانی در دستگاه رادیو به شمار میرفت. آیتالله طالقانی هم مانند هر روحانی دیگری، مسجد و محراب داشت و با مردم عادی ارتباط مستقیم برقرار میکرد و از سنت عملی روحانیان در تبلیغ مانند سخنرانی در جلسات دینی و هیأت مذهبی و پیشنمازی در مساجد به دور نبود اما آن را به سبک خود انجام میداد. باری، اوج فعالیتهای آیتالله طالقانی به عنوان یک روحانی را باید در مسجد هدایت در دهههای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ مشاهده کرد. جلسات تفسیر قرآن و درس او در این مسجد و خصوصا دعوت از فضلا و روحانیون و روشنفکران برجسته مانند مهندس بازرگان، دکتر سحابی، شهید باهنر، شهید بهشتی، شادروان محمدتقی جعفری و دیگر پیشگامان نوآوری دینی برای سخنرانی، در ساختن و پرداختن شاکله فکری و دینی نسلهای نو نقش مهمی داشته است. پایههای تفسیر پرتوی از قرآن نیز در همین جلسات گذاشته شد و بعدا در دهه ۱۳۴۰ ادامه یافت.
تأملی در سیر زندگی آیتالله طالقانی به عنوان یک روحانی و سبک و شیوه او در تبلیغ نشان میدهد که او به خوبی نیازهای دوران خود را درک کرده بود و بدون این که دچار افراط شود، به دنبال نوآوری فکری و نوسازی فکر دینی بوده است. هدف او تلفیق آموزههای دینی با نیازهای حادث و تطبیق دین با یافتههای علمی و بالاخره دفاع از کیان دین و فرهنگ مردم به زبان روز و رفع شبهات و اثبات حقانیت قرآن کریم و آموزههای اسلام بوده است.
طالقانی: رجل سیاسی
زندگی سیاسی او چهره دیگری از وی ترسیم میکند و بخش دیگری از اشتغالات فکری و دغدغهها و نگرانیهای او را نشان میدهد. شروع فعالیت سیاسی او در دهه ۱۳۲۰ و اوج آن در دهه ۱۳۳۰ و دهه ۱۳۴۰ است. در این دو دهه مهمترین مسائل روز سیاسی عبارت است از مساله بیحجابی در عصر رضا شاه، مساله ملی شدن نفت در دهه ۳۰ و بالاخره نهضت ۱۵ خرداد در دهه ۴۰ و اوج استبداد شاهنشاهی و حکومت ساواک در دهه ۵۰ که وی اغلب در زندان بود. بحث و گفتوگو درباره منش و روش سیاسی آیتالله طالقانی در هر یک از این ادوار مختلف، مستلزم مراجعه به سوابق و تاریخ آن سه دهه است اما مبارزه با استبداد و استعمار دفاع از قانون اساسی مشروطه واقعی و حمایت از نهضتهای آزادیبخش به ویژه فلسطین و شیوه مدارا و تلاش برای فهم و سپس اقناع مخالفین همراه با سعه صدر و احترام به عقاید دیگران از ویژگیهای مبارزه سیاسی او در این دوره است.
همکاری در تأسیس نهضت مقاومت در جریان مبارزات جبهه ملی و سپس همکاری با نهضت آزادی و همچنین سالهای زیاد زندان و تبعید با صبوری همراه با استقامت در نظر و عمل سیاسی نیز در همین سالها است که رخ میدهد و وجهه سیاسی او را پررنگتر میکند اما به نظر من نکته مهم که در اواخر حیات سیاسی آیتالله طالقانی رخ داد، پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ است که مجاهدتها و زحمات آیتالله طالقانی و دیگر مبارزان و پیشگامان، به بار نشست و طومار ۲۵۰۰ سال سلطنت و استبداد را در هم پیچید و انقلاب پیروز شد و قدرت را در دست گرفت.
برای متفکرین و مبارزین سیاسی کمتر پیش میآید که نتیجه تلاشها و مبارزات خود را در زمان حیات خود مشاهده کنند ولی آیتالله طالقانی این بخت را داشت که فروریختن بساط استبداد و پیروزی مردم را که عمری بر سر آن گذاشته بود به چشم ببیند اما نکتهای که در زندگی سیاسی او شاخص و برجسته است این است که او شیفته قدرت نشد و به دلیل صداقت و بینش دینی و سیاسی عمیقی که داشت، زودتر از همه متوجه شد که تازه اول کار است و اگر غفلت شود یا کار به دست آدمهای طماع و قدرتپرست و عوامفریب و تودههای انقلابی و هیجانزده بیفتد، زمینه برای سوءاستفاده و انحراف فراهم میشود. مراجعه به سخنرانیهای ایشان در هشت ماه پس از پیروزی انقلاب و خصوصا خطبههای ایشان در نماز جمعه تهران به خوبی نشاندهنده دغدغه اصلی او است. تأکید بر این که مردم باید در امور کشور و جامعه حضور داشته باشند (شوراها) و نیز تأکید بر این که هدف اصلی و نهایی انقلاب، نجات انسان است و سرنگونی رژیم استبداد، نقطه آغاز این حرکت بزرگ است، همواره در سخنان ایشان بوده است. نقطه اوج نگرانی آیتالله طالقانی را که بیشتر به یک پیشبینی هوشمندانه شبیه است تا یک خطابه، میتوان در آخرین سخنرانی ایشان در نماز جمعه در مرداد ۱۳۵۹ که در بهشت زهرا برگزار شد - یعنی یک ماه قبل از درگذشت ایشان- دید. اخطار نسبت به عوامفریبی و سوءاستفاده از اعتماد مردم، بها دادن به مردم به عنوان صاحبان اصلی انقلاب و تأکید بر هوشیاری در مقابل وعدههای توخالی و ... به جای هرگونه توضیح و شرح بهتر است بخشی از عین سخنان ایشان را بیاوریم: «انسان میخواهد آزاد نفس بکشد، آزاد زندگی کند و در مقدرات خودش آزاد باشد. آن کس که وعده آب و نان فقط میدهد، دلسوز بشر نیست.»
و اما امروز
از آن چه گفتیم میتوان فهمید که اگر آیتالله طالقانی در روزگار ما به سر میبرد، با موجسازیهای فرهنگی برای پنهان کردن حقایق از مردم یا اشرافیگری تازه به دوران رسیدهها، با تنگ گرفتن و سخت گرفتن به رسانهها، با سختگیریها و نظارتهای جورواجور و البته بیجا بر حق انتخاب مردم، با سختگیری بر صاحبان اندیشه و هنر مخالفت میکرد، او آزادهمردی بود که درد دینداری همراه با آزادی هر دو را داشت. شیفته دینداری همراه با آزادی و کرامت انسان بود. اگر آیتالله طالقانی در روزگار ما به سر میبرد، هیچ نمایندهای در مجلس یا غیر آن جرأت نمیکرد به اصحاب رسانه اهانت کند، چه رسد که دست از آستین قدرت برآورد و مشت بر دهان خبرنگار بکوبد. اگر آیتالله طالقانی در روزگار ما بود، با عوامفریبی و فریفته عوام شدن هر دو مبارزه میکرد و با خرج کردن ثروت ملی برای جمعآوری آراء و وعدههای آب و نان مبارزه میکرد و آنها را کینهتوزترین دشمنان خدا میدانست.»
همزیستی نیوز - رئیس مجمع نمایندگان استان هرمزگان در خانه ملت در واکنش به حواشی وجود آمده پیرامون انتخاب مدیرعامل شرکت فولاد هرمزگان بهعنوان ریاست هیئت فوتبال استان اصفهان، گفت: اگر این شخص وقت زیادی دارد، این وقت را صرف خدمت بیشتر به مردم هرمزگان کند و اگر وقت کم دارد به همان ریاست هیئت فوتبال استان اصفهان بپردازد، معنا ندارد فردی دو مسئولیت را در دو استان متفاوت بپذیرد.
حسین هاشمی تختی در گفتوگو با ایسنا، منطقه خلیجفارس، افزود: اینیک درد مزمنی است که آقایانی میآیند از ظرفیت، توانمندی، اقتصاد، صنعت و پتانسیلهای استان هرمزگان بهره لازم را برده و به استانهای دیگر میبرند.
وی بابیان اینکه بهشدت از این موضوع نگرانم و به این وضعیت اعتراض دارم، تصریح کرد: آقایان باید بدانند اگر مدیر دستگاهی اجرایی یا بنگاهی اقتصادی در استان هرمزگان هستند باید تمامی توان، ظرفیت، استعداد و تجاربش را در استان هرمزگان به کار ببندد.
هاشمی تختی اظهار کرد: اگر این مدیر وقت زیادی دارد خب این وقت را صرف خدمت بیشتر به مردم هرمزگان کند یا اگر وقت کم دارد خب به همان ریاست هیئت فوتبال استان اصفهان بپردازد، معنا ندارد فردی دو مسئولیت در دو استان متفاوت را بپذیرد.
این نماینده مجلس با اشاره به اینکه این اقدام مدیرعامل شرکت فولاد هرمزگان بههیچعنوان معنا و توجیه ندارد و شدیداً مجمع نمایندگان استان هرمزگان را نگران کرده است، اضافه کرد: این اقدام درست نبوده و بهطور حتم آن را از طریق وزارت صنعت، معدن و تجارت، دستگاههای ذیربط، استاندار هرمزگان پیگیری خواهم کرد.
رئیس مجمع نمایندگان استان هرمزگان در خانه ملت بابیان اینکه قرار نیست کسی که در هرمزگان مسئولیت دارد ظرفیتش را در استان دیگری استفاده کند، تصریح کرد: بهطور حتم در این انتصاب از ظرفیتهای اقتصادی و صنعتی فولاد هرمزگان در بخشهای ورزش استان اصفهان استفاده خواهد شد و بهشدت مجمع نمایندگان با این موضوع مخالف بوده و اجازه چنین کاری را نخواهد داد.
هاشمی تختی با اشاره به اینکه استان هرمزگان استانی ورزش خیز بوده و حرفهای زیادی در این حوزه دارد، انتظار دارد که مدیرانی که در هرمزگان خدمت میکنند از توان و ظرفیتهای مجموعه تحت نظرشان در جهت توسعه ورزش هرمزگان استفاده شود که این مطالبات جدی مجمع نمایندگان استان است.
وی در خصوص انتصاب افشارزاده به سمت مشاور ورزشی مدیرعامل منطقه آزاد قشم، افزود: شناخت چندانی از افشارزاده ندارم و امیدوارم حضور این فرد بادید و نیت خدمت باشد اما این از دردهای کهنه استان هرمزگان است که از زمان قبل استانداری بنده هم وجود داشت و با پیگیریهایی که کردم از ظرفیتها و منابع انسانی استان هرمزگان به نحو مطلوب استفاده شد.
هاشمی تختی بابیان اینکه دید بستهای ندارم که از ظرفیت افراد خبره و توانمند خارج استان استفاده نشود، تصریح کرد: اما اینکه از ظرفیت نیروی انسانی استان هرمزگان استفاده نشود جفا و توهین به مردم هرمزگان است و متأسفانه این موضوع صورت گرفته اگرچه در زمان استانداری بنده تغییر رویکردی در مجموعه مدیران حاصل شد اما متأسفانه در حال تغییر این روند و بازگشت به شکل سابق هستیم و انتظار ما این است که مجموعه عالی مدیریت استان از ظرفیت نیروهای ماندگار هرمزگان بیشازپیش بهره ببرد.
همزیستی نیوز - مناطق آزاد چابهار، قشم، کیش، اروند، ماکو، ارس و انزلی براساس تقاضای درخواست تحقیق و تفحص 10 نماینده زیر ذرهبین نظارتی مجلس قرار میگیرند.
علیاکبر کریمی، عضو کمیسیون نظارتی مجلس در گفتوگو با خبرنگار ایسنا گفت: مناطق آزاد تجاری و اقتصادی از اهداف پیشبینی شده خود در قانون منحرف شدند و در مسیر وارداتمحوری حرکت میکنند و در سالهای اخیر نگرانیهایی درباره عملکرد این مناطق بهوجود آمده است.
او افزود: اقلام مختلف کالا نظیر پوشاک، لوازم بهداشتی و آرایشی، مواد خوراکی و بسیاری دیگر از تولیدات خارجی از طریق مناطق آزاد وارد کشور میشود و وارداتمحوری در مناطق آزاد را به دنبال داشته که مغایر با سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی است و آثار و تبعات سویی را به دنبال داشته است.
وی تصریح کرد: توفیق نداشتن مناطق آزاد در توسعه صادرات، جذب نکردن مطلوب سرمایهگذاری خارجی با وجود تسهیلات مناسب برای این مناطق، عزل و نصبهای متعدد مدیران ناموفق در این مناطق و رشد اقتصادی نامطلوب از مشکلات موجود و محورهای تحقیق و تفحص است.
نماینده اراک اظهار کرد: لایحه تشکیل مناطق آزاد جدید از سوی دولت در شرایطی تقدیم مجلس شده که مناطق آزادی که پیش از این در کشور تشکیل شده بود، عملکرد مثبت و قابل دفاعی نداشتند و بیشتر به سکوی واردات تبدیل شدند تا محلی برای توسعه صادرات و ایجاد فضای اقتصادی به نفع کشور؛ و کمیسیون اقتصادی در مجلس دهم نیز به شرط تامین شروط مشخصی با این لایحه موافقت کرده بود. از این رو تعدادی از نمایندگان با تنظیم تقاضای تحقیق و تفحص از برخی مناطق آزاد به دنبال نظارت بر عملکرد این مناطق و جلوگیری از تجربه ناموفق گذشته در لایحه جدید دولت برای تشکیل مناطق آزاد هستند.
او در پایان تصریح کرد: درخواست تحقیق و تفحص از مناطق آزاد با 10 امضا تقدیم هیات رییسه مجلس شد و تعداد زیادی از نمایندگان نیز موافقت خود را با آن اعلام کردند و به محض تکمیل مراحل قانونی آن و موافقت مجلس این تحقیق و تفحص وارد فاز اجرا خواهد شد.
همزیستی نیوز - آخرین نشست علنی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در فصل تابستان که صبح چهارشنبه تشکیل شده بود، با اعلام مسعود پزشکیان، نایب رئیس اول پارلمان پایان یافت.
به گزارش «تابناک»، جلسه علنی بعدی خانه ملت یکشنبه چهارم مهر ماه تشکیل میشود. وکلای ملت از هفته آتی برای سه هفته نشست علنی نخواهند داشت و در این مدت یک هفته برای سرکشی به حوزههای انتخابیه میروند و دو هفته نیز دور دوم تعطیلات تابستانی خود را سپری میکنند.
وکلای ملت پیش از این در تیرماه دور اول تعطیلات تابستانی خود را پس از گذشت 54 روز از آغاز به کار مجلس دهم به مدت دو هفته گذرانده بودند.
بر پایه ماده 84 آییننامه داخلی مجلس ـ که تصویب آن به قبل از انقلاب بر میگردد ـ تعطیلات تابستانی مجلس در هر سال سی روز است که زمان آن با تشخیص مجلس تعیین میشود. هیأت رئیسه میتواند در تنظیم برنامه جلسات علنی و کمیسیونها به گونهای عمل کند که نمایندگان در هر ماه یک هفته کاری هم برای رسیدگی به وظایف نمایندگی فرصت داشته باشد.
طولانی بودن تعطیلات تابستانی یکی از مباحث قدیمی مطرح در مجلس شورای اسلامی است که همواره انتقادات زیادی را نیز در طول دوه های مختلف داشته و در مجالس گذشته نیز نمایندگان بارها تلاش کرده اند تا بتوانند کمی از میزان آن کاهش دهند؛ اما هر بار که این موضوع در مجلس به مرحله رأی گیری رسید با مخالفت نمایندگان مجلس مواجه شد.
موضوع تعطیلات تابستانی در مجلس هفتم، هشتم و نهم نیز در اوایل کار با انتقاد نمایندگان همراه بود، به گونه ای که در اوایل مجلس نهم، بسیاری از نمایندگان خواهان تغییر قوانین آیین نامه داخلی بودند. در آن زمان یکی از اعضای جبهه پایداری با تأکید بر اینکه اگر مجلس بخواهد بسیاری از قوانین را اصلاح کند، باید از خود شروع شود، گفته بود، اقدام در مجلس و مواردی از این دست به دولت، قوه قضاییه و جامعه پیام دارد که ما میخواهیم زنده و سالم باشیم.
رسایی با بیان اینکه مطمئناً نمایندگان مجلس نهم در این چهار سال به دلیل اینکه تعطیلات در کشورمان زیاد است، طرحی میآورد تا این تعطیلات کم شود، افزود: بنابراین لازم است ابتدا ما این کار را از خودمان شروع کرده و تعطیلات مجلس را کم کنیم تا بتوانیم در موارد دیگر تصمیم قاطعانه بگیریم.
وی در ادامه خطاب به نمایندگان یادآور شد: بیشتر شما نمایندگان در این مدت یک ماهه تعطیلات تابستانی کار نمایندگی انجام میدهید و به حوزه انتخابیه خود سرکشی میکنید؛ اما فحش تعطیلات تابستانه را میخورید، همچنین از آنجا که از هفته دیگر تعطیلات تابستانه مجلس شروع میشود، رسانهها از اکنون انتقادات خود را به این تعطیلات آغاز کردهاند که البته این انتقادات نیز بحق است.
این طرح سرانجام پس از بیان نظرات تعدادی دیگر از نمایندگان، یک فوریت طرح حذف تعطیلات تابستانی نمایندگان با 84 رأی موافق، 139 رأی مخالف و 11 رأی ممتنع به تصویب نمایندگان نرسید و مقرر شد ، عادی در دستور کار مجلس قرار گیرد و طرحی که میتوانست حداقل شائبه رفاه زدگی در میان نمایندگان را که در افکار عمومی ایجاد شده است، تا حدودی مرتفع کند، با نه بهارستان نشینان روبه رو شد و تا به امروز به تنیجه نرسیده است.
اکنون با شروع مجلس دهم، بار دیگر انتقادات به تعطیلات مجلس افزایش یافته است؛ اما این بار خود نمایندگان هستند که انتقادات را آغاز کرده اند و خواهان کاهش میزان تعطیلات هستند.
در همین ارتباط، عیلرضا رحیمی، نماینده مردم تهران در گفت و گو با تابناک با اشاره به اینکه از ابتدای تابستان تا کنون مجلس شورای اسلامی حدود شصت روز تعطیلات داشته، اظهار داشت: بسیاری از نمایندگان مجلس دهم نمایندگانی هستند که برای اولین بار به مجلس آمده اند و می توان گفت، حدود 70 درصد از نماینده های دوره نهم دیگر در مجلس نیستند؛ بنابراین، انگیزه بسیاری بین این افراد برای قانون گذاری و نظارت در بین آنها وجود دارد، ولی این حجم از تعطیلات برای آنها باور نکردنی بود.
این نماینده مجلس گفت: متأسفانه آیین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی نیز مانند برخی دیگر از قوانین دیگری که در کشور وجود دارد دچار مشکلاتی است که باید اصلاح گردد، یکی از مهم ترین ایراداتی هم که به مجلس وارد است بحث کثرت تعطیلات است که باید در اسرع وقت به این موضوع رسیدگی شود.
رحیمی در ادامه گفت: البته هیأت رئیسه مجلس تلاش دارد، کار غیر قانونی در مجلس انجام نشود و به همین دلیل هم لاریجانی موضوع تعطیلات را به رأی نمایندگان گذاشت، ولی به هر حال تعطیلات در مجلس بسیار است و باید فکری برای آن کرد، دور ماندن نماینده ها از مجلس باعث می شود تا تمرکز نماینده ها از مشکلات کلان کشور سلب شود و این می تواند در دراز مدت آسیب زا باشد.
وی گفت: بنا بر قانون، وظیفه نماینده مجلس قانون گذاری و نظارت است؛ اما عملا با رویه ای که در مجلس وجود دارد نماینده ها تمرکزی بر قانون گذاری ندارند و بیشتر درگیر مشکلات اجرایی در مناطق خود هستند. نماینده سه هفته در مجلس کار می کند و تازه زمانی که برنامه های خود را سر سامان می دهد و بر مسائل کلان کشور تمرکز می کند، تعطیلات شروع و دوباره مشکلات جدید در منطقه ایجاد می شود و نماینده باید پیگیر آن شود.
رحیی گفت: درکل تعطیلات اگر باعث شود که مجموعه کارهای قانون گذاری و نظارت عقب بماند به هیچ عنوان نه قابل قبول است و نه از طرف افکار عمومی مورد پذیرش است. ما با این میزان تعطیلات در نهاد قانون گذاری مخالف هستیم و کمیسیون آیین نامه باید فکری برای آیین نامه داخلی کند.
مصطفی کواکبیان دیگر نماینده مخالف تعطیلات در گفت و گو با تابناک در خصوص این موضوع اظهار داشت: شخصا با این میزان تعطیلات در مجلس مخالف هستم اما نمایندگان شهرستانی بیشتر پیگیر این تعطیلات هستند و برای سرکشی به حوزه های انتخابیه خود از تعطیلات مجلس استقبال بیشتری می کنند.
وی گفت: تعطیلات تابستانی البته یک ماه در سال است که هر تابستان نمایندگان از آن استفاده می کنند؛ اما این بار بعد از چها هفته کاری، نمایندگان تصمیم گرفتند، یک هفته سرکشی نیز به دو هفته تعطیلی خود اضافه کنند و به همین دلیل تعطیلات این دوره قدری طولانی شده است.
وی افزود: البته می توانست این میزان تعطیلات مجلس طولانی نباشد و در واقع می شد نمایندگان کار سرکشی را هم در همین دو هفته تعطیلی انجام دهند و به جای 25 روز تعطیلی، چهارده روز به تعطیلات بروند اما به هر حال شهرستانی ها اصرار داشتند که تعطیلات را یکسره کنند.
کواکبیان گفت: برای نمایندگان تهران تعطیلات خیلی موضوعیت ندارد؛ اما دوستان شهرستانی علاقه دارند به حوزه های خود سر بزنند و در حوزه باشند. البته این دو هفته برای خوشگذرانی نیست و تعطیلاتی است که در آیین نامه است و باید آیین نامه اصلاح شود.
محمد جواد فتحی، دیگر نماینده ای بود که به این میزان تعطیلات اعتراض داشت، این نماینده مجلس در گفت و گو با تابناک در خصوص این موضوع اظهار داشت: متأسفانه قوانین موجود در کشور بسیار و برخی بسیار ناکارآمد است؛ از جمله این قوانین آیین نامه داخلی مجلس است.
وی در ادامه گفت: قوانین بسیاری در سالهای گذشته در مجلس تصویب شده که بدون کار کارشناسی و انجام مراحل مطالعاتی بوده است. متأسفانه نماینده ها زمان زیادی برای بررسی قوانین صرف نمی کنند و از این جهت شاید نبودن نماینده ها در مجلس بهتر از بودنشان باشد.
همزیستی نیوز - عارف نشان داده اهل سکوت است نه هیاهو و مشخص نیست چطور رهبران اصلاحات از او انتظار دارند در خط مقدم رقابت با اصولگرایان داد بزند.
به گزارش ایسنا، عصر ایران نوشت: «این روزها هر اتفاقی در مجلس شورای اسلامی میافتد، بخشی از جامعه و مهمتر از همه اصلاحطلبان از محمدرضا عارف انتظار دارند تا نقش پررنگی در مسائل و اتفاقات داشته باشد.
این انتظار نشان میدهد که عارف به عنوان رهبر در میدان اصلاحات پذیرفته شده است و جریان اصلاحات از او انتظار دارند در فضای سیاسی کشور فعال باشد و نقش تاریخی و مهم خود را بازی کند. امروز بعد از گذشت سه دوره اصلاحطلبان در مجلس بیش از 100 کرسی دارند. این حضور پررنگ باعث شده، رایدهندگان به فهرست امید انتظار تکاپوی سیاسی بیشتری از این فهرست و رییس آن یعنی محمدرضا عارف داشته باشند.
محمدرضا عارف اما از زمان آغاز مجلس دهم تا امروز نتوانسته است چهره فعالی از خود نشان دهد و همین باعث شده است سیل انتقادها به سوی او روانه شود. به نظر میرسد جریان اصلاحات در تعریف خود از نقش عارف دچار یک اشتباه استراتژیک شده است.
اصلاحات از عارف انتظار دارد جور تمام رهبران خود را به عنوان منتخب اول تهران در مجلس دهم به دوش بکشد. به نظر میرسد این انتظار از ابتدا هم اشتباه بوده است. با نگاهی به نقش عارف در سالهای گذشته میتوان پی به این معنا برد که او یک سیاستمدار آرام است. یا حتی میشود گفت نگاه او به سیاست عارفانه است نه سیاستورزانه.
عارف نشان داده اهل سکوت است نه هیاهو و مشخص نیست چطور رهبران اصلاحات از او انتظار دارند در خط مقدم رقابت با اصولگرایان داد بزند و نقشی همچون مطهری را در مجلس دهم بازی کند.
عارف در اوج درگیریهای سیاسی اصلاحطلبان و اصولگرایان در سال 88 و بعد از آن که تقریبا تمام فعالان سیاسی کشور درگیر آن بودند، روش میانه را انتخاب و بیشتر سکوت کرد و ترجیح داد وارد حوادث آن سال نشود. البته باید گفت حضور او در صحنه سیاسی کشور در این سالها به ویژه بعد از 92 مدیون همین سکوت او در سال 88 بود. بسیاری از اصلاحطلبان به خاطر حضور در حوادث بعد از انتخابات سال 88 از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شدند.
جریان اصلاحات از عارف باید اندازه محمدرضا عارف انتظار داشته باشد. عارف «سیاستمدار – چریک» نیست و این را رایدهندگان به فهرست امید باید بدانند. عارف باید در مجلس دهم نقش ستون خیمه اصلاحطلبان را بازی کند اما رقابت میدانی با رقیب را دیگر اصلاحطلبان نظیر حضرتی، کواکبیان، تابش و ... بازی کنند.
شاید قبل از انتخابات از عارف چهرهای غیرواقعی ساخته شد. حالا اما حداقل میشود این نگاه را تغییر داد و از عارف اندازه عارف انتظار داشت. عارف نشان داده است، اهل معجزه نیست، چون سیاست دنیای معجزه نیست بلکه سپهر سیاست دنیای واقعیت است. پس باید باد واقعیت عارف کنار آمد.»
همزیستی نیوز - جامعهای که از «عقلانیت» فاصله گیرد، «گفتمان پوپولیستی» در آن طرفداران بیشتری پیدا میکند.
به گزارش ایسنا، دکتر ناصر فکوهی، استاد دانشگاه تهران و مدیر مؤسسه انسانشناسی و فرهنگ در روزنامه ایران نوشت: «گفتمان و رفتار سیاسی، بنا بر تعریف و پیش از ظهور نظامهای دموکراتیک، روندهایی آمرانه و استوار بر تنبیه، تحمیل درد و عذاب و محرومیت بودهاند. این ساختار تنبیهی که به قول ماکیاولی مبنای خود را بر «ترس» بر پا میکرد، تا زمانی که قدرتها مدعی بودند یا باشند که مشروعیت خود را یا از خدایان به دست میآورند یا از اشرافیت خون و نژاد و هر نوع برتری «طبیعی»، نیاز به شکل و محتوای دیگری از مشروعیت با عنوان «محبوبیت» و «مورد پسند بودن» نداشته و ندارند.
اما با روی کار آمدن نظامهای دموکراتیک در کشورهای مرکزی و سپس تقلید تصنعی از آنها در کشورهای پیرامونی، ادعای مشروعیت داشتن قدرت سیاسی، به دلیل محبوبیت مردمی آن نیز مطرح میشود و هر چه بیشتر به عنوان یک «استدلال» و دلیلی که به خودی خود مشروعیتبخش است، اصل دموکراتیک و مردمی بودن را به خود نسبت داده و مشروط میکند.
از همین زمان است که «پوپولیسم» یا عامهگرایی (که لزوماً برابرنهاده مناسبی برای آن واژه نیست) به بخشی تفکیکناپذیر از گفتمان و رفتار دموکراتیک تبدیل میشود. از این زمان است که قدرتهای سیاسی تلاش میکنند روند سیاست را از واقعیت زندگی روزمره دور کرده و در جایی در دوردست، در اتوپیاهایی قرار بدهند که اغلب دست نایافتنی و حتی خیالین و ساختگی هستند و البته تقریباً همیشه با این ادعا که میتوان آنها را، اگر مردم حاضر باشند، بهایش را پرداخت کنند، به دست آورند؛ بهایی که اغلب بسیار سنگین و بیرحمانه بوده اما به این صورت برای مردم تشریح نشده است و از همه بدتر، تجربهای واقعی به ما نشان نمیدهد که پرداخت چنین بهایی لزوماً نتیجهای دربرداشته باشد.
با وجود این و از آنجا که نظامهای کنش اجتماعی و کنشگران اجتماعی عموماً بر اساس فراموشی دردها و ناکامیها و به خاطر سپردن خوشیها و موفقیتها کار میکنند، نظامهای اجتماعی نیز برای «گفتمان اتوپیایی» حتی سطحینگر ارزش و قابلیت بیشتری نسبت به «گفتمانها و رفتارهای واقعگرایانهای» قائل هستند، که تلخ به نظر میآیند و نمیتوانند یا نمیخواهند در سطح وعدههای پیشپاافتاده و بدون پشتوانه باقی بمانند و بر عکس تمایل دارند با تحلیل و اندیشیدن دقیقتر و ژرفتر به راهحلهایی اساسیتر دست پیدا کنند.
«اتوپیا» همیشه تحقق یافتن اهداف خود را به یک «ارادهگرایی کاذب» موکول میکند که مدعی است هر کسی و هر گروهی میتواند داشته باشد. تفکر اتوپیایی کمترین تلاش را از کنشگر اجتماعی میخواهد و حتی وقتی بهایی سنگین در راه است، وعده آن را میدهد که این بها پرداخت خواهد شد و از موانع و مشکلات عبور میکنیم. به عبارت دیگر مشکلات را کوچک جلوه داده و دستیابیها را ساده مینمایاند.
شاید هم بتوانیم این گونه بگوییم که «اتوپیا» فرآیند «وعده دادن» را به یکی از سکانسهای واقعگرایانه رسیدن به حقیقت و اهداف مورد نظر تبدیل میکند. یعنی وقتی وعدهای داده میشود بیشک چیزی در انتهای راه در انتظار ما است که با این وعده ارتباطی منطقی و حتی ضروری دارد و البته گفتمان اتوپیا، بیشترین انطباق را با سیستم حیاتی ما دارد و برای آن ضروری است.
این در حالی بود و هست که گفتمان واقعگرایانه که «اخلاقگرایی» را بر «ارادهگرایی» ارجح میداند، بر این باور است که ترسیم چشماندازهای اتوپیایی و ادعای در دسترس بودن تضمینی آنها با کمترین تلاش یا حتی با تلاشهایی سخت ولی لزوماً ممکن، غیر اخلاقیترین کاری است که یک سیاستمدار میتواند انجام دهد. به همین دلیل نیز گفتمان واقعگرا ناچار است بیشتر بر تلاش سرسختانه (اما بدون تضمین برای دستیابی به هدف) کنشگران اجتماعی تأکید کند، بدون آن که امیدی اضافه و خیالین را بر استدلالهای خود بیفزاید.
بنابراین شاید بدیهی به نظر برسد که «گفتمان پوپولیستی» باید همواره به صورتی طبیعی بر «گفتمان واقعگرا» برتری ظاهری داشته باشد، در حالی که واقعیت دو قرن دموکراسی چنین چیزی را نشان نمیدهد. بر عکس، آنچه با اطمینان از بررسی تاریخ معاصر ایران و جهان بیرون میآید، گویای نکتهای اساسی است: نه در هر شرایطی بلکه وقتی شرایط جامعهای از «عقلانیت» فاصله بگیرد، گفتمان پوپولیستی در آن طرفداران بیشتری پیدا میکند.
پوپولیسم در کشــورهای توسعهنایافته ممکن است سبب شود فردی به سادگی با لاف و گزافهایش به قدرت برسد اما در کشورهایی که دارای عقلانیت و تجربه واقعی دموکراتیک هستند، این گفتمان بهرغم آن که ممکن است در مراحل ابتدایی خود موفقیتهایی به دست آورد، چون طبیعت انسان بر انتظار استوار است اما پس از این مرحله با دخالت اندیشه و عقل انسانی بازمیایستد. به عنوان مثال موفقیتهای پوپولیسم در آرژانتین دوره پرون یا در دورههایی در ایران که تا رأس قدرت سیاسی هم پیش رفت.
از این رو اگر فرض عقلانی خود را ضرورت استفاده و بهرهبرداری از تجربههای سیاسی پیشین برای ساختن رفتارهای سیاسی آتی، بدانیم، گفتمان و رفتار دموکراتیک به هیچ عنوان نباید دچار «وسوسه پوپولیستی» شود بلکه باید در همان حال که برای کنشگران راه رسیدن درست را مبتنی بر تلاش سخت و آگاهی داشتن به همه مشکلات اعلام میکنند با توجه به تجربیات نشان دهد چرا گفتمان پوپولیستی جز سرابی خطرناک نیست. تــن دادن بــه عافیــتطلبـــی پوپولیستی که نوعی تن دادن نخبگان سیاسی به سطحینگری است و هراس از این که محبوبیت مردمی را از دست دهند، خطرناکترین راهکاری است که یک نظم در راه دموکراسی میتواند پیش گیرد.
پیروزی به قیمت درغلتیدن در گفتمان و رفتار پوپولیستی که اعتقادی هم به آن نداریم، اگر هم به دست بیاید نه فقط ناپایدار است بلکه زمینه را برای پیروزیهای بزرگتر پوپولیستهای واقعی فراهم میکند.
پوپولیسم هرگز نتوانسته از شکست ناگزیر خود در راه دستیابی به اهداف مورد ادعایش جلوگیری کند و در عمل و بهرغم هرگونه حسن نیاتی که ممکن است در آن باشد، ویرانگر بودنش همیشه به اثبات رسیده است. شکستی که یا در کوتاهمدت از راه میرسد یا در میان و دراز مدت، زیرا با اصل عقلانیت ضرورت مدیریت قدرت برای ساماندهی به زندگی اجتماعی در تضاد است.»
به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی روز دوشنبه در مراسم گرامیداشت روز پزشک که با حضور جامعه پزشکان در سالن همایش های ابوریحان دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، افزود: ما باید از اخلاق، فرهنگ و جامعه حراست کنیم.
وی ادامه داد: یک جا به پزشک و یک جا به هنرمند بی احترامی می شود، یک جا که کنسرتی می خواهد برگزار شود، مجلس قانونگذاری ایجاد می شود.
رییس قوه مجریه تصریح کرد: ما مجلس شورای اسلامی داریم، هر کسی صبح بلند شد و یک تریبونی یافت که نمی تواند قانونگذاری کند. وزیر ما هم نباید تبعیت کند و باید تابع قانون باشد.
روحانی همچنین اظهار داشت: اگر قانونی می خواهد، وضع شود نمایندگان در مجلس شورای اسلامی تصویب می کنند و آن را شورای نگهبان تایید می کند و پس از آن ابلاغ و عملیاتی می شود اما قبل از سیر قانونی، بی قانونی خوب نیست. بی قانونی به نام دین و دلسوزی برای دین بدتر است، ما قانون و مقررات داریم و به آن افتخار می کنیم.
وی با بیان این که این کشور، کشور قانون است، گفت: در کلمات امام خمینی(ره) نگاه کنید، دهها و صدها بار تاکید شده که حکومت اسلامی حکومت قانون است.
رییس جمهوری خاطرنشان کرد: اگر قانون مورد بی احترامی قرار گیرد سنگ روی سنگ بند نمی شود.
روحانی ادامه داد: باید به هنرمندان، پزشکان، اساتید دانشگاه و دیپلمات هایمان احترام بگذاریم، از هر جمله و کلامی در رسانه ها استفاده نکنیم. احترام و اخلاق به نفع ما و جامعه است.
وی همچنین گفت: گاهی از برخی امور در جامعه بسیار متاسف می شوم، ما نقد غیرمنصفانه دولت را کم کم تحمل کردیم و به آن عادت می کنیم و وقتی هم یک روز حرف بد در رسانه های نوشته نمی شود، تعجب می کنیم.
رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: در جامعه بزرگ ما اگر احترام اقشاری که دارای احترام هستند، خدشه دار شد زندگی مردم خدشه دار می شود. مگر می شود در جامعه ای به دیپلمات های دلسوزی که 30 ماه شبانه روز برای کشور تلاش کردند، «آدم همینجور دهانش را باز کند و هر لفظ و لغتی به کار ببرد»، برای کسانی به کار می رود که می دانم چه شب هایی تا صبح بیدار بودند و چه فراز و نشیبی بود تا یک حرف بالا و پایین شود.
روحانی یادآور شد: جامعه ای که قدردان آدم های مخلص، پاک، زحمت کش، بزرگان و عالمان خود نباشد آن جامعه دچار مشکل می شود. چرا کفران نعمت می کنیم؟ آیا از جامعه ای پزشکی، جامعه ای خدوم تر وجود دارد. در کنار تخت بیمار بودن کار آسانی نیست و پیچیدگی های بسیاری دارد.
رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: ما ایرانی هستیم و غیر از فرهنگ اسلام که فرهنگ ادب، اخلاق، مودت و اعتدال است دارای تمدنی بزرگ هستیم.
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود به شرایط فضای مجازی اشاره و تاکید کرد فضای مجازی ضمن با همه خوبی هایی که دارد و دولت بیشترین تلاش را در این سه سال انجام داد تا این فضا با آرامش در اختیار مردم باشد و بتوانند برای ارتباطات، پیام رسانی، علم، دانش، اطلاعات و اتصال به جهان استفاده کنند، برخی هنگامی که در فضای مجازی می روند چه می شود، عبارت ها لحن ها، جملات، کلمات و واژه هایی فضای مجازی دیده می شود که آدم کمتر سراغ دارد.
** برجام سلامت مردم را بهتر تضمین کرد
رییس جمهوری در بخش دیگر از سخنان خود طرح تحول سلامت را کار بزرگی توصیف کرد که از سال 93 شروع شد.
روحانی افزود: این طرح دو سال ادامه یافت و اگر سختی هم باشد، ادامه خواهد یافت.
وی با یادآوری این که سال گذشته سال سختی بود و افت شدید قیمت نفت باعث مشکلات مالی کشورهای بزرگ نفت خیز و منطقه شد، گفت: ایران سال گذشته تحریم هم بود و تا برجام اجرایی شود طول کشید و از آخر دی ماه اجرایی شد.
رییس قوه مجریه تصریح کرد: قیمت نفت در شرایط تحریم به کمتر از 30 دلار کاهش یافت، کشورهای مختلف هم دچار مشکلات بسیار شدند که یا رشد اقتصادی آنها بسیار پایین آمد یا منفی شد اما ما در شرایط سخت توانستیم تورم را کاهش دهیم و رشد اقتصادی نیز منفی نشد.
روحانی با بیان این که سه ماهه اول امسال رشد اقتصادی کشور 4.4 درصد بود، خاطرنشان کرد: رشد صنعت 8.8 درصد است، حرکت خوبی شروع شده و پیش بینی ما تا پایان امسال رشد 5 درصد است.
وی ضمن قدردانی از جامعه پزشکان، متخصصان و وزارتخانه ها گفت: این قشر به رغم سختی ها مسیر را ادامه دادند و طرح تحول سلامت اجرایی شد که کار بسیار بزرگی است.
وی تصریح کرد: این طرح با پول و کار دولت پیش نمی رود بلکه همت، تلاش و فدارکاری کادر پزشکی و سلامت آن را جلو می برد.
رییس جمهوری ادامه داد: همه باید دست به دست هم دهیم و ادامه اجرای طرح تحول سلامت را به عنوان یک عبادت بزرگ تلقی کنیم.
روحانی گفت: با اجرای این طرح عزت بیمار تامین شده و این کار بسیار ارزشمند و بزرگ است چرا که رنج بیمار کم شد و عدالت در بخش بهداشت و سلامت در سراسر کشور بوجود آمد.
وی تاکید کرد که بخش خصوصی بهداشت و سلامت باید تقویت شود. در مدت اجرای طرح تحول سلامت حدود 16 میلیون نفر از این طرح استفاده کردند.
رییس جمهوری ادامه داد: شما پزشکان علاوه بر کار درمان سلامت و جامعه در علم و دانش گام بزرگی برداشته و جایگاه ایران را در دنیا ارتقا داده اید و موجب عزت ایران در سراسر جهان شدید.
روحانی با یادآوری گزارش روز گذشته معاون علمی و فناوری رییس جمهوری در جلسه هیات دولت مبنی بر اینکه ایران در حوزه نوآوری 28 پله پیشرفت کرده است، اظهار داشت این کار بسیار مهم و ارزشمند است و معنای آن این است که پیشرفت تنها در یک جهت نبوده است، لحن برخی دقیق نیست، می گویند این دولت فقط به فکر مذاکرات هسته ای بود. بله، به فکر مذاکرات هسته ای هم بود و به آن افتخار می کند.
وی خطاب به جامعه پزشکی تاکید کرد شما می توانید قضاوت کنید که پس از برجام آیا تجهیزات پزشکی یا دارو راحت تر به دست می آید یا سخت تر،آیا ارتباطات دارو سازهای ایرانی با بخش های داروسازی خارجی بهتر شده یا دشوارتر.
رییس قوه مجریه تاکید کرد: حداقل نکته ای که می توان گفت این است که برجام سلامت مردم را بهتر تضمین کرد. علاوه بر این که در بخش های دیگر سبب عزت مردم شد.
روحانی ادامه داد: قطعنامه های سازمان ملل را نمی توان اینجا پاره کرد، اگر می شد من هم آن را پاره می کردم. راه این بود که قطعنامه سازمان ملل باید در شورای امنیت با ابزار حقوقی لغو می شد. کاری که دولت انجام داد گام به گام راه را پیمود تا همه قطعنامه ها لغو شود.
وی ادامه داد: در یک جلسه هفت قطعنامه فصل هفتم منشور سازمان ملل لغو می شود و این تیتر برای ایران «کشوری که صلح و امنیت جهانی را به خطر انداخته است» تبدیل به این می شود که «ایران کشوری است که کشورهای دیگر باید با او همراهی کنند».
** پزشک هنرمند و به معنای واقعی کلمه حکیم است
رییس جمهوری در ادامه سخنان خود خطاب به جامعه پزشکان گفت: شما تامین کننده صحت، سلامت و امنیت روانی جامعه هستید. آنکه شفا می دهد و روح تاثیر گذار، نگاه و کلام شما است.
روحانی اظهار داشت: درست است که بخشی از درمان انسان جسمانی است و باید حل شود اما بخش بزرگی از آن روحی، روانی و معنوی است که بسیار مهم است.
وی یادآور شد: عالم و متخصص بودن، درد را شناختن، از طرق مختلف علل بیماری را یافتن و از بهترین راه به درمان بیمار پرداختن منافاتی با توکل به حق ندارد و اینکه شفای نهایی دست او است.
رییس قوه مجریه خاطرنشان کرد: بنابراین بخشی از شفای بیمار در سایه دارو و بخشی دیگر در سایه تقویت روحی و روانی است که با زبان ، نگاه، القا، بیان و تاکید شما تامین می شود.
روحانی، کار پزشکی را پیچیده و بسیار سخت توصیف و اضافه کرد این کار تنها علم نیست بلکه ایمان هم هست، پزشکی که به کار خود ایمان نداشته باشد، ناموفق است و باید به کار خود مومن باشد.
رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی پزشک را یک هنرمند و به معنای واقعی کلمه حکیم دانست و گفت: هیچکس به تنهایی نمی تواند مشکلی را حل کند که این موضوع در بخش پزشکی نیز صادق است. همه باید دست به دست هم دهیم و سلامت را به جامعه بازگردانیم.
روحانی با تاکید بر این که سرمایه اجتماعی، یک سرمایه اساسی برای حرکت صحیح جامعه است، یادآور شد: امروز شرایطی در کشور و دنیا حاکم است که سلامت نمی تواند از مسائل اجتماعی جدا باشد. آسیب های اجتماعی کار شما پزشکان را سخت تر می کند و مشکلات فراوانی را می آفریند، حتی اگر قوانین راهمنمایی و رانندگی هم به خوبی حاکم نباشد مشکلات شما را دو چندان می کند، اگر راه ها استاندارد نباشد برای شما مشکل می آفریند.
وی ادامه داد: اگر سرمایه اجتماعی هم نباشد برای شما پزشکان مشکل ایجاد می شود. سرمایه اجتماعی بین مردم و کلیت نظام ، بین مردم و وزارتخانه ها و تمامی بخش ها. اگر سرمایه اجتماعی و اعتماد نباشد بیمار بهبود نمی یابد. چرا که باید به بیمارستان، پزشک و دارو اعتماد کند. اگر محیط زیست هم درست نباشد کار پزشکان سخت می شود.
همزیستی نیوز - یک استاد دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه مهمترین کار، کار حزبی است که برای کار سیاسی در کشور کادر میسازد، اظهار کرد: خوشبختانه کار حزبی در دولت روحانی رونق پیدا کرده است ولی هنوز به مرحله حزبیابی نرسیدهایم.
به گزارش ایسنا، حمیدرضا جلایی پور عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در نشستی که با عنوان« پویاییها و ضرورت تداوم ائتلاف اصلاح طلبان، اعتدالگرایان و اصولگرایان میانه رو از سال 92 تا 96» از سوی سازمان جوانان و دانشجویان حزب اعتدال و توسعه در سالن اندیشگاه فرهنگی کتابخانه ملی برگزار شد، با بیان اینکه «ائتلاف میانه قبل از 92 شروع شد و در انتخابات ریاست جمهوری 92 خودش را نشان داد»، اظهار کرد: انتخابات ریاست جمهوری 92 رخداد مهمی بود که شاید چنانکه باید دیده نشد؛ عدم تایید صلاحیت هاشمی رفسنجانی یا همان شناسنامه انقلاب، حادثه عجیبی برای فعالان سیاسی بهشمار میآمد. آن موقع کسی فکر نمیکرد روحانی رای بیاورد اما این موضوع با ائتلاف تحقق یافت.
جلایی پور با طرح این پرسش که چرا باید ائتلاف حفظ شود، خاطر نشان کرد: از قبل از مشروطه ما با یک مسئله مواجه هستیم که یکی از چالشهای تاریخ معاصر ماست. آن زمان هم در مشروطه، جامعه ایران دچار فقر، بیماری و اقتصاد بههم ریخته بود. مشروطهخواهان دنبال ساماندادن به این شرایط بودند. در ایرانی که 11 درصد با سواد داشت مجلس تشکیل شد، اما رکود اقتصادی برای یک دوره 15 ساله کشور را در برگرفت.
وی ادامه داد: بعد از دوره تلخ 15 ساله، به راه حل داشتن دولت منظم نوگرا و متمرکز رسیدند که رضا شاه با وجود آنکه حاصل کودتا بود اما به پشتوانه این خواست و این تفکر به قدرت رسید. کشور به نظم سیاسی مشارکتی قانونی مشروع مردمی نیاز داشت که در زمان رضا شاه به آن نرسید.
جلایی پور در ادامه اظهار کرد: آن نیاز ادامه پیدا کرد و بههر صورت تا کنون این مشکل در کشور وجود دارد. این مشکل را به دو شکل سعی داشتند حل کنند. یکی آمرانه و از حاکمیت به مردم و راه دوم به صورت مردمی و مشارکتی و قانونمند، اولی جواب نداد و نیاز به دومی، شدت یافت.
استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه تهران گفت: توسعه دستگاه اداری دولت، توسعه اقتصادی و توسعه ارتش از اتفاقات دوره رضا شاه بود. با این وجود مردم از حکومت او رضایت نداشتند و این به دلیل عدم حاکمیت قانون و مشارکت مردمی در جامعه ایران بود. به دلیل همین نارضایتیها بود که انقلاب اسلامی اتفاق افتاد و مطالبات مردم اسقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بود که بر پایه اخلاقیات و انصاف استوار باشد.
جلایی پور در تشریح شرایط سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی گفت: مردم انقلاب کردند ولی شدت بی نظمی در آن شرایط ابتدای انقلاب باعث شد مردم به جان هم افتادند و کار به جایی رسید که مجاهدین خلق به اسلحه دست بردند و سال 60 را میتوان خشونتآمیزترین سال جامعه ایران دانست. اگر امام خمینی نبود و شخصیت کاریزما و نفوذ وی بر دل مردم وجود نداشت انقلاب نجات پیدا نمیکرد.
وی افزود: بعد از مشروطه و نهضت ملی و انقلاب اسلامی و سپس جنگ، دولت هاشمی به توسعه و سازندگی پرداخت که لازمه آن روزها بود، به این امید که توسعه سیاسی به دنبال توسعه اقتصادی حادث شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: بعد از دولت خاتمی کسی توجه نکرده بود که 10 میلیون فقیر در کشور وجود دارد. تمام کاندیداها به فکر خود بودند و اشتباه بزرگی رخ داد.
استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران اظهار کرد: دوره احمدینژاد که به توسعه سیاسی و اقتصادی اعتقادی نداشت و بنابراین دوره او دوره ضد توسعه و ضد شایسته سالاری بود. توسعه را غربی شدن و پول مردم را دور ریختن میدانستند.
جلایی پور ادامه داد: همه متفکران در دولت احمدینژاد یک سوال داشتند که چگونه کشور میتواند از این وضعیت خارج شود؟
وی افزود: ائتلاف پاسخ این سوال بود و توانست شرایط را به نفع مردم تغییر دهد. اما هنوز کشور به آن حاکمیت مشارکتی با نظم سیاسی مردمی منصفانه نرسیده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، تصریح کرد: هنوز ساماندهی سیاسی از مشروطه تا کنون خواست کشور ماست و باید تا حاکمیت مطلق قانون برای آن تلاش شود و ائتلاف بزرگترین سرمایه ما برای رسیدن به آن خواست است.
جلاییپور به شرایط فعلی جامعه در مسیر دموکراسی پرداخت و افزود: بسیاری از کشورها برای حاکمیت قانون تلاش کردند و تا کنون کشورهایی که برای آن تلاش کردهاند میگویند که یک فرآورده نیست، بلکه یک فرآیند سه مرحله ای است؛ مرحله اول، تمهید دموکراسی و برآورده کردن نیازهای پایه مردم است که افغانستان سالهاست در آن دست و پا میزند. مرحله دوم، گذار به دموکراسی است؛ که ایران سالهاست در این مرحله است و مرحله سوم تحکیم دموکراسی است.
وی ادامه داد: چرا ما دو دهه است چالشهای گذار را داریم؟ زمانی مشکل حل میشود که طرفداران حاکمیت قانون، قدرتمند شوند. با حمایتهای مردمی، قدرت اجتماعی کسانی که طرفدار قانون هستند باید افزوده شود. در انتخابات سال 92 دموکراسی جان تازهای پیدا کرد. باید برجام ملی اتفاق بیافتد. برجام رخداد بزرگ و شاخصه دولت روحانی است.
جلاییپور با بیان اینکه در شرایطی که احتمال رخدادهای سخت و ناگوار برای کشور وجود دارد، باید بسیار پختهتر عمل شود و ائتلاف مستحکمتر به آینده سیاسی کمک کند، گفت: قرار گرفتن در شرایط بد اقلیمی و شرایط پرتنش خاورمیانه، نیازمند ائتلاف در کشور است که این اوضاع را مدیریت کند. همچنین برای مواجهه با افزایش جرم و جنایت و اعتیاد در کشور، نیازمند توسعه اقتصادی و تولید ثروت هستیم تا به تحکیم دموکراسی برسیم.
وی ادامه داد: مهمترین کار، کار حزبی است که برای کار سیاسی در کشور کادر میسازد. خوشبختانه کار حزبی در دولت روحانی رونق پیدا کرده است ولی هنوز به مرحله حزبیابی نرسیدهایم. ما شرایط ساختاری داریم، اما شرایط کارگزاری را نداریم . باید فعالیت سیاسیمان را بیشتر کنیم.
استادیار گروه جامعهشناسی دانشگاه تهران گفت: در این شرایط به عملهای پخته عاملیتی اعتقاد دارم. عاملیت باید ساختار دهد تا مردم هدایت شوند.
وی در خصوص دولت فعلی و مخالفانش گفت: روحانی اهل تفرق نیست و اهل توسعه است. اما مخالفان روحانی سه کار میکنند؛ نخست، در افکار عمومی طوری کار میکنند که وضع معیشت را بد جلوه دهند و دولت را تخریب کنند، دوم، اطرافیان روحانی را تحت فشار میگذارند، سوم، تلاش میکنند که روحانی را مرعوب کنند تا کاندیدا نشود؛ غافل از اینکه روحانی شخصیت مبارزی است و با اینگونه حرکتها میدان را خالی نخواهد کرد.