با انتشارمقاله ای تحت عنوان «پیام من به دنیای جدید» در روزنامه انگلیسی زبان تهران تایمز به قلم دکتر مسعود پزشکیان رییس جمهوری جدید ایران که در نوع خود ابتکار جدیدی بشمار می رود، ابعاد جدید سیاست خارجی دولت چهاردهم که حداکثر تا دو هفته دیگر پس از برگزاری آیین های تنفیذ و تحلیف رسما آغاز بکار می کند به جهان مخابره شد.
دکتر پزشکیان در این مقاله با تاکید بر سیاست های بنیادی جمهوری اسلامی و تایید رویکردهای اصلی سیاست خارجی دولت های گذشته ایران به تشریح برخی از مواضع دولت خود درخصوص مسائل منطقه ای و جهانی پرداخته و دیدگاه های خود را درباره روابط دوجانبه و چند جانبه ایران با دیگر کشورها و قدرت های جهانی مطرح کرده است.
آنچه که در این مقاله مورد توجه تحلیل گران و صاحب نظران داخلی و خارجی قرار گرفته، تغییر لحن و ادبیات جدید بکار گرفته شده در آن است که این موضوع بخاطر جایگاه آقای پزشکیان در دسته بندی سیاسی و جناحی کشور و انتساب او به اصلاح طلبان چندان نیز دور از انتظار نیست.
اما آنچه که باعث شگفتی این تحلیل گران و صاحب نظران شده برخی چرخش های آشکار آقای پزشکیان در این مقاله نسبت به دیدگاه ها و وعده های او در زمان کارزار انتخاباتی است که با توجه به صبغه اخلاقی و شخصیتی وی که او را از همه اسلاف خود مجزا کرده است، بسیار تعجب آور و تاسف برانگیز است.
همزیستی با یادآوری این مساله که قضاوت درعملکرد آقای پزشکیان را چه در عرصه مسائل داخلی و چه در عرصه مسائل خارجی هنوز بسیاز زود ارزیابی می کند، برخی از نکات مثبت یا منفی قابل تامل این مقاله را صرفا از دیدگاه یک ناظر بی طرف مورد نقد و بررسی قرار می دهد.
نقد و بررسی برخی از نکات مقاله
این مقاله با این مقدمه شروع می شود:
« در بحبوحه جنگ و ناآرامیهای منطقه، با برگزاری انتخاباتی رقابتی، مسالمتآمیز و منظم، نظام سیاسی ایران ثبات خود را به نمایش گذاشت و بر ادعاهای برخی از «کارشناسان ایران» در برخی دولتها خط بطلان کشید. ثبات سیاسی و شیوه افتخارآمیز برگزاری انتخابات، نشانگر تدبیر رهبر معظم انقلاب، آیتالله خامنهای، و تعهد مردم ایران به انتقال دموکراتیک قدرت حتی در شرایط دشوار است.»
آوردن عبارت « انتقال دمکراتیک قدرت » و نسبت دادن آن به « تعهد مردم ایران » در اصل درست است و طبیعتا مردم در هر کشور خواستار انتقال دمکراتیک قدرت هستند ولی کیست که نداند مردم در جوامعی که سازوکار دمکراتیک انتخابات برقرار نیست نمی توانند در انتقال دمکراتیک قدرت نقش آفرینی کنند.
آقای پزشکیان که در این مقاله شیوه برگزاری انتخابات را افتخارآمیز خوانده بخوبی می داند که نظارت استصوابی و رد صلاحیت های صورت گرفته و مهم تر از همه تحریم انتخابات از سوی بیش از نیمی از حائزین شرایط، جایی برای این توصیف شیوه انتخابات باقی نمی گذارد.
در بخش دیگری از این مقاله آقای پزشکیان به درستی می نویسد: من با برنامهای که بر «إصلاحات»، «تقویت وحدت ملی» و «تعامل سازنده با جهان» تأکید داشت وارد کارزار انتخابات شدم.
ولی وقتی در ادامه می نویسد: « ... و در نهایت موفق شدم اعتماد هموطنانم را، حتی زنان و مردان جوانی که از وضعیت کلی کشور ناراضی بودند، در پای صندوقهای رأی جلب نمایم.» در واقع 50درصد حائزین شرایط که این انتخابات را تحریم کردند(بیش از 30 میلیون نفر) و رای دهندگان به کاندیدای رقیب (حدود 5 /13 میلیون نفر) را نادیده می گیرد و حدود 5/16 میلیون رای خود را اعتماد هم وطنان معنی می کند. در صورتی که با آوردن عبارت «بخشی از» به «هم وطنانم» می توانست حق مطلب را بجا بیاورد.
دکتر پزشکیان در ادامه این مقاله می نویسد: « این اعتماد برای من بسیار ارزشمند است و مصمم هستم با ایجاد اجماع، هم در داخل کشور و هم در سطح بینالمللی، وعدههایی را که در دوران تبلیغات انتخاباتی به مردم کشورم دادهام، محقق سازم.»
البته تصمیم برای ایجاد اجماع از سوی یک سیاستمدار در داخل و خارج از کشورش بسیار ارزشمند است و موفقیت وی در ایجاد اجماع به معنی اثبات قدرت و توان رهبری اوست و قاعدتا همه ما آرزو داریم و دعا می کنیم که آقای پزشکیان در این راه موفق شوند ولی یادمان نمی رود معجزه هزاره سوم را که مدعی راهبری دنیا بود و سرانجام سر از ناکجاآباد درآورد.
در بخش دیگر این مقاله می خوانیم: «چین و روسیه همواره در روزهای سخت دوست و پشتیبان ما بودهاند. ما این دوستی را بسیار ارزشمند میدانیم. نقشهٔ راه ۲۵ ساله ایران و چین یک گام مهم در جهت ایجاد یک «شراکت جامع راهبردی» سودمند برای هر دو کشور بود؛ و ما تمایل داریم در آستانه ورود به نظم جدید جهانی، همکاریهای گستردهتری در این مسیر با پکن برقرار سازیم.
روسیه یک همپیمان راهبردی ارزشمند و همسایه ایران است و دولت من متعهد است که به گسترش و تقویت همکاریهایمان پایبند بماند.»
در مورد چین فقط کافیست به سخنان و مواضع دکتر پزشکیان در مناظرات انتخاباتی درباره چین رجوع کنیم که به درستی به نقش منفی چین در روابط دوجانبه تهران – پکن تاکید و مواضع دولت قبلی را در نزدیکی افراطی به چین و همچنین روسیه نکوهش می کرد.
مردمی که به آقای پزشکیان رای داده اند هیچوقت انتقاد صریح او را از چین در این مناظرات بخاطر اجرا نکردن قرارداد 25 ساله با ایران فراموش نکرده اند. قراردادی که در این مقاله نقشه راه 25 ساله ایران و چین نامیده شده و آن را یک گام مهم در جهت ایجاد یک شراکت جامع راهبردی سودمند یرای هر دو کشور ارزیابی شده است!
و البته خیلی از ماها هم نمی دانیم که چین و روسیه در بسیاری از قطعنامه های سازمان ملل بر علیه ایران رای داده اند. دو کشوری که در این مقاله دوست و پشتیبان ایران در روزهای سخت خوانده شده است!
دکتر پزشکیان البته به غیراز تکرار بسیاری از مواضع دولت های گذشته، دیدگاه ها و مواضع دلگرم کننده ای را نیز در این مقاله برشمرده است که مهم ترین آنها عبارتند از:
من بعد از انتخابات 96 درهیچ انتخاباتی شرکت نکردم و بنا دارم تا زمانی که انتخابات در کشور حائز حداقل معیارهای پذیرفته شده جهانی نباشد در هیچ انتخاباتی شرکت نکنم، چرا که شرکت در چنین انتخاباتی را توهین به شعور خود می دانم . البته این نظر شخصی نگارنده است و قاعدتا کسانی که مخالف این نظر هستند و در انتخابات مختلف بخصوص در دو انتخابات اخیر شرکت کردند از نظر نگارنده قابل احترام هستند.
بنابراین من به عنوان یکی از ایرانیان شامل 60درصد تحریم کنندگان مرحله اول و 50درصد تحریم کنندگان مرحله دوم انتخابات منتج به انتخاب دکتر مسعود پزشکیان، در پاسخ به دعوت ایشان از تحریم کنندگان برای مشارکت در توسعه ایران، مواردی را به شرح ذیل متذکر می شوم:
1- من خواستار یک زندگی نرمال هستم و طبق این خواسته، انتظار دارم کشورم نیز رفتار نرمال در صحنه بین المللی داشته باشد. از نظر من زندگی و رفتار نرمال آن چیزی است که در اکثریت قریب به اتفاق جوامع انسانی دنیا وجود دارد.
2- من به کسانی که زندگی و رفتار نرمال را برنمی تابند و معتقد به نوع دیگری از زندگی و رفتار هستند، احترام می گذارم و معتقدم هرکس آزاد است که روش خود را برگزیند ولی اعمال و اجرای هر روش در کشور از کانالی غیر ازانتخابات آزاد و عادلانه قابل قبول نیست.
3- من معتقدم سازو کار انتخابات در کشور آزاد و عادلانه نیست و تبعات و پیامدهای آن را در زندگی خود نامطلوب می دانم و به همین دلیل شرکت در هر نوع انتخابات را توهین به شعور خود می دانم.
4- من معتقدم انتخابات اخیر نیز جدا از انتخابات گذشته نبود، اما نتیجه آن، افق جدیدی پیش روی من که رویای داشتن یک زندگی نرمال برایش بیش از چهاردهه به درازا کشیده، گشوده است.
مختصات این افق را من در دو بخش این گونه ترسیم می کنم:
الف - بخش اول مربوط به دکتر پزشکیان رییس جمهوری منتخب
1- رییس جمهوری بر سر کار آمده است که صداقت و شجاعت در پرونده سابقه اش وجود داشته و دارد. آقای پزشکیان را من از دوره وزارتش در دولت دوم آقای خاتمی می شناسم و کمابیش از طریق رسانه ها از مواضع و دیدگاهایش بخصوص در چند دوره نمایندگی اش در مجلس آشنا هستم و در مجموع هیچوقت حرفی از او نشنیدم که دلم را آزار بدهد و بگویم این هم مثل بقیه است! گرچه در کوران رقابت های انتخابات اخیر فیلم ها و فکت هایی از مواضع و سوابق او در فضای مجازی و کانال های تلویزیونی ماهواره ای منتشر شد که نشانه تفکرات و اعتقادات خاص او بود. همین که در بدو ورود به کارزار انتخاباتی، اعتقادش را آشکارا و با صدای بلند اعلام کرد، به رغم اینکه می دانست سبب ریزش رای برایش خواهد بود، می تواند نشانه ای از صداقت و شجاعتش باشد.
2- رییس جمهوری بر سرکار آمده است که نه تنها خودش دارای بالاترین تخصص و درجه علمی است، بلکه در همه سخنرانی ها و مناظرات بر اعتقادش به کار کارشناسی و ارجاع امور دولت به کارشناسان، آن هم نه به کارشناسان دارای مدارک دانشگاهی به قول معروف کیلویی، بلکه به کارشناسان متخصص و مجرب واقعی، تاکید کرده است.
3- رییس جمهوری بر سر کار آمده است که با صراحت تعامل با دنیا و گشودن درهای کشور برای سرمایه گذاری خارجی را مورد تاکید قرار داده و گفته که بدون حل مشکلات پیش روی سیاست خارجی کشور و بدون گشودن گره های موجود در مسیر روابط با دیگر کشورها، امکان دستیابی به رشد اقتصادی قابل قبول وجود ندارد.
4- رییس جمهوری بر سر کار آمده که آشکارا از تعرض به کرامت انسانی زنان و دختران این سرزمین که تاج سر هر ملت متمدن در دنیا هستند، در خیابان ها و اماکن عمومی به بهانه بی حجابی انتقاد کرده و گفته که با تمام قوا در مقابل این گونه حرکات غیرانسانی خواهد ایستاد.
5- رییس جمهوری بر سرکار آمده که قول داده در مقابل فیلترینگ اینترنت بایستد و دکان کاسبان فیلترشکن را پلمب کند.(نقل به مضمون)
6- رییس جمهوری بر سر کار آمده که ارتقای عدالت اجتماعی و جایگاه شهروندی اقوام و مذاهب را مورد تاکید قرار داده و گفته به همه ایرانیان بر اساس حقوق شهروندی و شایستگی های حرفه ای نه بر مبنای تفاوت های زبانی و مذهبی توجه خواهد کرد و ارتباط میان آحاد مردم ایران از اقوام و مذاهب مختلف را از طریق گفت وگو تقویت می کند.
7- و سرانجام رییس جمهوری بر سر کار آمده که بر خلاف همه کسانی که از مردم رای گرفته و پس از انتخاب به رای دهندگان خود پشت می کنند با صراحت قول داده که اگر نتواند به وعده های خود عمل کند، استعفا خواهد داد.(نقل به مضمون)
ب - بخش دوم مربوط به فضای داخلی و خارجی
اما دیدگاه های من:
اینکه گفته می شود هر رییس جمهوری بیاید آش همان آش و کاسه هم همان کاسه و تاکید می شود که اتفاقا یک فرد غیر خودی رییس جمهور شود رقابت کانون قدرت با این فرد و جریان حامی آن (اصلاح طلبان) دودش به چشم مردم می رود، نمی تواند برای هر زمان و هر رییس جمهور قابل قبول باشد، چرا که این ادعا دقیقا بر می گردد به دو برهه از تاریخ حکومت بعد از انقلاب 57 و دو رییس جمهور مربوط به این دو برهه یعنی سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی که هردو با عمل نکردن به وعده های خود، رویای مردم را در مسلخ مصلحت های شخصی و گروهی خود قربانی کردند.
حال ممکن است گفته شود از کجا معلوم مسعود پزشکیان نیز پا در جاپای این دو نگذارد و به رغم وعده های قشنگش پس از نشستن بر کرسی گرم و نرم ریاست جمهوری با عبارات آشنای « نمی گذارند من کار کنم »، « در حیطه اختیارات من نیست »، « گروه های فشار مانع ایجا می کنند » و عباراتی مشابه، سناریوی نخ نمای ریاست جمهوری های پیشین را تکرار نکند؟
درپاسخ باید بگویم این نگرانی کاملا بجاست و هیچ تضمینی نیست که پزشکیان تافته جدابافته ای باشد و از پیامدهای هولناک مماشات و فرار از مسئولیت خاتمی و روحانی، درس گرفته باشد و بعد از انتخاب شدن با صلابت و قدرت در کنار مردم بر مواضع و قول و قرارهای خود در قبل از انتخابات پای بفشارد!
من شخصا نگرانم، اما باید بگویم در شرایط فعلی که حداقل 50درصد مردم به این انتخابات(بخوان رفراندوم) نه گفتند و توازن قوا را بصورت معناداری بهم زدند، هم حاکمیت و هم پزشکیان بخوبی می دانند که امروز دیروز نیست و امسال پارسال و سال های گذشته نیست و دو رویداد تاریخی 8 تیر و 15 تیر به مثابه شمشیر داموکلس بر گرده هر کسی که بخواهد همچنان بر سیاق سابق ساز خودش را بزند و به خواست مردم گردن ننهند، قرار دارد.
من شخصا همیشه آدم خوش بینی هستم و می گویم انشاءالله این بار گربه است و آقای پزشکیان آمده است که امید نه تنها حدود 16 میلیون رای دهند ه اش را بلکه حدود 30 میلیون تحریم کننده را نیز به واقعیت تبدیل کند.
در کنار خوش بینی، واقع بین هم هستم و می دانم که کار به این راحتی ها هم نیست و آقای پزشکیان بطور قطع از فردای نشستن بر کرسی ریاست جمهوری ایران با دو گروه مخالف که بسیار قوی و پرسروصدا هم هستند، مواجه خواهد شد که نشانه های آن امروز بعد از گذشت دو هفته از انتخابات 15 تیرماه 1403 هم در فضای واقعی و هم در فضای مجازی بخوبی قابل رویت است.
گروه اول بطور طبیعی طرفداران کاندیدای شکست خورده هستند که قاعدتا به علت از دست دادن منافع، امکانات و فرصت های بی حساب و کتاب در دولت، ناراحت هستند، همانطور که در گذشته عکس آن هم بطور طبیعی اتفاق افتاده است.
گروه دوم مخالفان نظام جمهوری اسلامی هستند که عمدتا هم در خارج مستقرند و تمام هم و غم شان هم این است که ثابت کنند این نظام اصلاح پذیر نیست و بطور طبیعی اگر پزشکیان موفق به اصلاحات شود، ادعای آنها اثبات نخواهد شد.
در جمع بندی فحوای مخالفت های این دو گروه، استنباط من این است که آنها معتقدند چون پزشکیان منتسب به جریان اصلاحات و اعتدال گرا است پس راه دولت های خاتمی و روحانی را در پیش خواهد گرفت و به سرنوشت آنها نیز دچار خواهد شد.
بنا براین، با یک ذهنیت نهادینه شده در تمام وجودشان، شمشیر را از رو بسته و همه گفته ها، حرکات و سکنات آقای پزشکیان را 24 ساعته رصد می کنند تا دلیلی بر صحت ذهنیت خود پیدا کنند و به رای دهندگان آقای پزشکیان بگویند که شما اشتباه کردید!
اما پاسخ من به این دو گروه:
اولا که به قول معروف فعلا نه به بار است و نه به دار. هنوز غیر از خود دکتر پزشکیان هیچ یک از معاونین، مشاوران و وزرای دولت چهاردهم مشخص نشده و قاعدتا حداقل یک ماه باید صبر کنیم تا ترکیب و برنامه های این دولت به تدریج آشکار شود.
مضاف بر اینکه قانونا و عرفا اختیار انتخاب همه وزرا و همکاران رییس جمهوری در ایران با پزشکیان نیست. بنابراین گمانه زنی و اتهام زنی و به قول معروف قصاص قبل از جنایت شایسته شایسته جویان نیست!
دوما اینکه عقلانیت حکم می کند که حداقل در یک بازه زمانی مشخص مثلا 100 روزه رویکرد و عملکرد دولت چهاردهم را در ترازوی نقد بگذاریم و بعد بگوییم که دکتر پزشکیان در کجای آمال و آرزوهای ما قرار گرفته است.
و آخر اینکه ما در کشوری زندگی می کنیم که قواعد بازی در آن رعایت نمی شود و چه بپذیریم و چه نپذیریم، بازی برگزار شده و پزشکیان برنده شده است. من که روی اسب برنده شرط بندی می کنم، شما را نمی دانم!
تاج محمد کاظمی
منبع: هفته نامه همزیستی شماره 752 به تاریخ 27 تیرماه 1403
اخیراً دوست محترمی در مطلبی که درباره مرحوم دکتر سیدحسین فاطمی (وزیر خارجه دکتر محمد مصدق) و همسرش پریوش سطوتی و پسرش سیروس فاطمی نوشته بود، اشاره داشت که پس از اعدام فاطمی، گویا محمدرضا پهلوی، فرزند او را تحت حمایت قرار داده بود، در این خصوص این موارد قابل طرح است:
همزیستی نیوز - بزرگداشت چهل و یکمین سالروز شهادت آیت الله بهشتی عصر روز پنجشنبه 2 تیر ماه با سخنرانی علیرضا بهشتی، آیت الله محمد سروش محلاتی و فرشاد مؤمنی در مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد برگزار شد.
سارا فلاحی نماینده ایلام:
■ به والله قسم، امروز دشمن هیچ برنامهای برای ساقط کردن اقتصاد و سیاست ما ندارد، جز آن که چشمش را به اشتباهات درونی و استراتژیک ما دوخته است
■ دشمن خارجی به ما نگفته است پراید بُنجل ۷ میلیونی را صد و سی میلیون بفروشیم و کک وجدان هیچ کسی گزیده نشود
■ امروز کاسه ای زیر نیم کاسه است که برخی خدمات این نظام و انقلاب را در پستوهای بی کفایتی خود به اسارت گرفته اند
■ پدرانشان اینجا مرگ بر آمریکا بگویند و فرزندانشان آنجا به ریش این مملکت بخندند
معینالدین سعیدی نماینده مردم چابهار:
■ وقتی که کسی اینگونه اقدامی می کند(تن فروشی بخاطر تامین آب برای فرزندانش) شرافت انسانی اش از من، وزیر و رئیس جمهور بالاتر است.
■ در مورد آب (جنوب استان سیستان و بلوچستان) وزارت نیرو کاری با این مردم کرده است که به نظر من چنگیز خان مغول با ایران نکرده بود.
همزیستی - سارا فلاحی، نماینده ایلام و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در نشست علنی هفته گذشته مجلس شورای اسلامی نطقی آتشین ایراد کرد که بازتاب بسیاری در رسانه ها داشت.
به گزارش خبرگزاری خانه ملت سارا فلاحی در نطق میان دستور خود گفت: سلام بر مادران سرزمینم که همواره در طول تاریخ این سرزمین، سرداران شجاعی را در دامان خود پرورش داده اند؛ از آریوبرزن تا سردار شجاع ایران و جهان اسلام قاسم سلیمانی.هرچند برخی سیاستمداران بی مقدار قدرشان را ندانستند، هرچند که این سیاستمداران با نَفس بد فرمای خود با بی کفایتی، گرای شهادتشان را دادند.
■ برخی از مسولین سکوت مردم را رضایت فرض می کنند
وی خطاب به مردم ادامه داد: برادران و خواهران عزیزم؛ همیشه آنانی که باید بدانند و بفهمند سکوت شما را سرشار از ناگفته ها نمی دانند؛ بلکه گاهی این سکوت را نشانه رضایت فرض میکنند. رضایت برلجام گسیختگی بازار و اقتصاد این سرزمین.
نماینده مردم ایلام در مجلس در ادامه افزود: امروز سکوت ما خیانت است به ۱۵ نوجوانی که در سال ۶۵ در زمین فوتبال چوار به خاک و خون کشیده شدند؛ خیانت است به حماسه سازان تنگه کوشگ، میمک، قاضیانی، خرمشهر، نفت شهر، سومار و کردستان. به والله قسم، امروز دشمن هیچ برنامهای برای ساقط کردن اقتصاد و سیاست ما ندارد، جز آن که چشمش را به اشتباهات درونی و استراتژیک ما دوخته است.
دشمن خارجی به ما نگفته است پراید بُنجل ۷ میلیونی را صد و سی میلیون بفروشیم و کک وجدان هیچ کسی گزیده نشود.
نماینده مردم ایلام، ایوان، چرداول، مهران، ملکشاهی و شیروان در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: بنده طرفدار توهم تئوری توطئه نیستم ؛اما معتقد هستم امروز کاسه ای زیر نیم کاسه است که برخی خدمات این نظام و انقلاب را در پستوهای بی کفایتی خود به اسارت گرفته اند.
این نماینده مردم در مجلس یازدهم با بیان اینکه دشمن، دشمن است و کارش دشمنی است، تاکید کرد: کجا دشمن خارجی به ما گفته است پراید بُنجل ۷ میلیونی را 1۳۰۰۰۰۰۰۰(یکصد و سی میلیون تومان) بفروشیم و کک وجدان هیچ کسی گزیده نشود. کدام دشمن خارجی ما گفته است که فرزندان برخی مسئولین رده بالای این مملکت به مراکز جاسوس پروری انگلیس، آمریکا و کانادا بروند؛ سبک زندگی شان عوض شود، باورهایشان عوض شود و بعد به عنوان سفیران دشمن برگردند و دوباره با رانت پدرانشان در فضای سیاسی و اقتصادی این سرزمین جاخوش کنند؟ پدرانشان اینجا مرگ بر آمریکا بگویند و فرزندانشان آنجا به ریش این مملکت بخندند.
فلاحی در ادامه افزود: کجا دشمن خارجی ما گفته است که بورس را به قتلگاه سرمایه های مردم تبدیل کنیم؟ کجا دشمن خارجی به ما گفته است که شعبان بی مخ هایی را به جان اقتصاد این سرزمین بیاندازیم و هر روز یک کودتای جدید علیه اقتصاد این مردم ارائه می دهند. کجا دشمن خارجی به ما گفته است که چشم بر خون شهدا و خدمات این نظام و این انقلاب بسته شود و مردم نسبت به آینده خود ناامید شوند؟
■ طرح های فاقد اولویت را کنار گذاشته و به سفرههای مردم توجه کنیم
وی مطرح کرد: برادران و خواهران؛ قانون مصوب کنیم، طرح های فاقد اولویت را کنار بگذاریم، به سفرههای مردم، اقتصاد معیشت به خطر افتاده مردم توجه بکنیم، ضربالاجل مشخص کنیم. روش کمیسیون داری را عوض کنیم، نگذاریم وزیری بیاید و بگوید و برود و او را به خیر و ما را به بی خیالی. اجازه ندهیم که این گزاره غلط درمیان ما جا بیفتد که ۸ ماه مانده، بگذاریم و برود.
■ مردم مهم ترین پاسداران گفتمان انقلاب اسلامی هستند
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تاکید کرد: در این ۸ ماه اگر شجاعانه کار بکنیم، اگر طلبکارانه وکارشناسانه کار کنیم میتوانیم این سرزمین را ۸ سال و ۸۰ سال جلو ببریم. اما اگر کار نکنیم؛ تک تک ثانیه های این هشت ماهی که به پایان دولت مانده است، فجایع بسیاری اتفاق خواهد افتاد.
عضو فراکسیون محرومیتزدایی و گروههای جهادی مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: همه ی ما مسئولین در یک کشتی هستیم و همه ما سکانداریم و مسئولیت داریم در قبال مردمی که امروز چشم امیدشان به این مجلس است. مردم مهم ترین پاسداران گفتمان انقلاب اسلامی هستند و هرکسی این مردم را ناامید کند، خائن است و باید مسیر یکه تازی اش بسته شود.
معینالدین سعیدی نماینده مردم چابهار:
همزیستی - چند روز پیش معینالدین سعیدی نماینده مردم چابهار و نیکشهر در مجلس شورای اسلامی طی جلسه با اردکانیان وزیر نیرو در خصوص تشنگی مردم در حوزههای انتخابیه خود سخنانی تاثربرانگیز را به زبان آورد.
ویدئویی از نماینده مردم چابهار در مجلس در فضای مجازی منتشر شده که وی با اشاره به بحران کمآبی در این منطقه ادعایی را درباره مرگ یک زن در رابطه با بحران آب مطرح کرده است. در ویدئویی که منتشر شده معین الدین سعیدی مدعی شده است: زنی در سیستان و بلوچستان برای تامین آب فرزندانش مجبور به همخوابی با یک مردی میشود و بعدا خودکشی میکند! زمان دقیق انتشار این ویدئو مشخص نیست.
نماینده چابهار در مجلس یازدهم در این خصوص به سایت خبری مدآرا گفت: چطور می شود اسناد و مدارکی آورد که برای خانواده ای 4 سال پیش چنین اتفاقی افتاده است.
معین الدین سعیدی، نماینده مردم چابهار در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار پارلمانی سایت خبری مدآرا با اشاره به مشکلات آب آشامیدنی در سیستان و بلوچستان و واکنش معاون سیاسی وزیر کشور به اظهارات خود در جلسه کمیسیون کشاورزی مجلس گفت: بنده واکنش معاون سیاسی وزیر کشور را مشاهده کردم. ای کاش این دوستان که اینقدر برای واکنش ها به این شکل فوری و خیلی حساب شده حضور دارند، یک مقدار هم درخصوص تشنگی تاریخی این مردم تلاش می کردند تا شاهد فاجعه بی آبی نبودیم.
وی ادامه داد: بنده حرفم را زدم. نباید صرفاً بخشی از آن صحبت ها توجه کرد. مسئله تشنگی مردم جنوب استان سیستان و بلوچستان است. مردمی که پاسدار غیور نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند و مقام معظم رهبری به عنوان گنج پنهان از این منطقه نام می برد.
نماینده مردم چابهار در مجلس گفت: در کنار اقدامات بزرگی که در حوزه های مختلف بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی اتفاق افتاده است در مورد آب وزارت نیرو کاری با این مردم کرده است که به نظر من چنگیز خان مغول با ایران نکرده بود.
معین الدین سعیدی گفت: آقایان می فرمایند که چنین مشکلاتی وجود نداشته است اشکالی ندارد ولی کاش واکنش های سریع این چنینی برای تشنگی مردم هم وجود داشت.
وی با اشاره به خودکشی زنی در استان سیستان و بلوچستان به علت تهیه آب برای فرزندان خود گفت: من در این خصوص صبحتی نخواهم کرد؛ البته هر کجا که لازم باشد پاسخگو خواهم بود اما چطور می شود که اسناد و مدارکی آورد برای خانواده ای که ۴ سال پیش چنین اتفاقی برای آنها افتاده و آبرو و حیثیت خانواده را خدشه دار کرد.
نماینده مردم چابهار در مجلس گفت: من در همان جلسه هم گفتم وقتی که کسی اینگونه اقدامی می کند شرافت انسانی اش از من، وزیر و رئیس جمهور بالاتر است.
این مورد یک اتفاق نادر و استثنایی بود. اما چرا موضوع را تحت الشعاع قرار می دهند اصل موضوع تشنگی این مردم است که باید فکری برای آنها کرد.
حسن روحانی، رئیس جمهور گفته است: «امام حسن (ع) صلح کرد چون اکثریت جامعه صلح میخواست و وقتی به او اعتراض کردند گفتند شما 10 نفر یا 20 نفر همۀ مردم نیستید. وقتی اکثریت جامعه صلح میخواهد باید صلح را انتخاب کرد.»
و کیهان هم به او تاخته که: «روشن است که بحثهای جناب روحانی درباره صلح امام حسن(ع) مربوط به سرنوشت مذاکرات هستهای است و رئیسجمهوری چندمینبار است که اصرار دارد صلح امام حسن(ع) را مصادره به مطلوب کند و به خیانت برخی خواص و فرماندهان لشکر در این صلح تحمیلی نپردازد؛ اما چرا؟! آیا فصل خیانت یارانی مانند عبیدالله بنعباس را مطالعه نکرده یا تعمدی برای کتمان این فصل مهم وجود دارد؟!»
نمایی از سریال تنهاترین سردار، درباره زندگی امام حسن(ع)
و کتاب صلح امام حسن(ع)، پرشکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ، ترجمه حضرت آیت الله خامنه ای
اگر صرفاً طرفین می خواهند بحث تاریخی کنند، ادامه اش می تواند مفید باشد ولی هم خودشان و هم ما می دانیم که هدف، فراتر از تحلیل تاریخ اسلام است؛ بحث درباره سیاست کنونی کشورمان در عرصه تعاملات بین المللی است و بنابراین، اگر تا ابد هم بحث کنند، در ابد و یک روز، باز هم در خانه اول خواهند بود.
نکته کلیدی این است که یکی می گوید امام حسن (ع) به نظر اکثریت عمل کرد و صلح را پذیرفت و دیگری صلح آن حضرت را نه تابعی از نظر جمع، که اجبار ناشی از خیانت خواص می شمارد.
کدام شان راست می گوید امری دیگری است ولی اگر موضوع بحث، ایران امروز ماست، باید گفت که چرا به جای خوانش نیت های مردم عصر امام حسن(ع) که بدانیم صلح می خواستند یا خیر، از مردم خودمان نمی پرسیم که نظرتان درباره سیاست خارجی کشورتان در حال حاضر چیست؟
مگر نه این که نظام حاکم بر ایران، جمهوری اسلامی است و جمهور، مگر معنایی جز مردم دارد؟ مگر نه این است که این مردم ایران هستند که به عنوان "مالکان" سرزمین خویش، خود باید سرنوشت شان را تعیین کنند و درباره مسائل حیاتی شان، تصمیم بگیرند؟ خب! در کنار پرداختن به مباحث تاریخی و تلاش برای این که بدانیم مردمانی در صدها سال پیش چه می خواستند، از مردم حال حاضر بخواهیم که بگویند چه می خواهند؟ جنگ؟ صلح؟ مدارا؟ تقابل؟ تعامل؟
در سرزمینی که مردمانش انقلاب کرده اند تا به تعبیر بنیانگذار نظام شان، "میزان، رأی مردم" باشد، چه کاری ساده تر و کاربردی تر و عقلانی تر و حتی دینی تر از رجوع به آرای مردم؟ قرار نیست که درباره اصول و فروع دین رأی گیری شود و انتقاد شود که نمی توان احکام خدا را به رأی گذاشت. سخن بر سر کسب نظر مردم درباره سیاست خارجی کشور است و نحوه تعامل ملت ایران با ملت های دیگر همعصرشان.
قرار هم نیست الزاماً همه پرسی صورت گیرد؛ با یک نظرسنجی علمی و بی طرفانه هم می توان واقعیت امر را فهمید و بر اساس آن عمل کرد.
به عنوان یک ایرانی نظر خودم را می گویم و بر اساس آنچه از جامعه ام دریافته ام، فکر می کنم اکثریت نیز بر این باور هستند که مردم ایران امروز، خواهان تعامل، صلح و همکاری با انسان های دیگر این کره خاکی هستند. البته که نه به هر بهایی و صد البته که بر اساس سربلندی مبتنی بر تاریخ و تمدن و ریشه های هویتی شان.
می توان از خود مردم پرسید، بی هیچ مجادله ای.
جعفر محمدی
منبع: عصر ایران
رییس کل دادگستری استان زنجان از آزادی نرگس محمدی-فعال حقوق بشری- خبر داد.
به گزارش ایسنا، حجت الاسلام والمسلین صادقی نیارکی رییس کل دادگستری استان زنجان در این باره، گفت: مجازات این فرد با استفاده از قانون اخیرالتصویب کاهش مجازات حبس، تقلیل یافت و از زندان آزاد شد.
وی با بیان اینکه دادگاه در مورد این محکوم اعمال تخفیف کرد و با رافت اسلامی آزاد شد، افزود: نرگس محمدی ده سال مجازات حبس لازم الاجرا داشت که با استفاده از قانون کاهش مجازات حبس و موافقت دادگاه، میزان حبس وی به هشت و نیم سال کاهش پیدا کرد و با پایان محکومیت هشت سال و نیم حبس، شب گذشته از زندان آزاد شد.
دوگانگی برخورد برخی از منتقدان تا حدی قابل فهم است، چون باید ملاحظه خیلی از خطرات را بنمایند، ولی دوگانگی شدید جناح صاحب قدرت را فقط باید در ایران دید. بگذریم.
با آغاز به کار مجلس جدید، وضعیت روحانی برای آنان مثل استخوانی شد که در گلو گیر کرده، نه میتوانند آن را قورت دهند و اگر قورت هم دهند نمیتوانند هضم کنند، و نه میتوانند آن را بالا بیاورند. به همین دلیل مدعی شدند که او را تحمل میکنند. ولی این تحمل از روی ناچاری است و نه اختیار. به همین علت در تیر ماه یادداشتی نوشتم که «تحمل لازم نیست استیضاحش کنید»، ولی اجازه این کار را نیز ندارند یا توانش را ندارند.
تا اینجا و آنچه که به دعوای جناح حاکم و دولت برمیگردد، برای مردم اهمیتی ندارد، ولی مشکل اینجاست که دود این وضعیت به چشم مردم میرود. نیازی به توضیح جزییات این ادعا و وضعیت نیست. طی ده ماه گذشته هیچ مشکلی حل نشده که بر مشکلات اضافه هم شده است. در این ده ماه کدام چشماندازی تیره بود که تیرهتر نشده است. بنابراین عاقلانه نیست که این وضع ادامه یابد.
از سوی دیگر این روزها اخبار جسته و گریختهای از گفتگوهای رسمی یا غیر رسمی میان نمایندگان ایران و کاخ سفید مطرح میشود. اگر چه براساس شواهد و تحلیل شخصی خودم به این اخبار اطمینانی ندارم ولی در هر صورت این مسیری است که دیر یا زود باید برگزید، و مهمترین عاملی که میتواند بر آن موثر باشد، انتخابات آمریکا و ویژگی صاحبان قدرت در ایران است.
برای انتخابات آمریکا سه حالت متصور است. اول اینکه بدون دردسر و با قاطعیت ترامپ رأی بیاورد. دوم اینکه بایدن رأی بیاورد و ترامپ نیز به راحتی تمکین کند. سوم اینکه بایدن رأی بیاورد و ترامپ تمکین نکند و آمریکا وارد چالش جدی سیاسی شود. به نظر میرسد که هیچکدام از این سه حالت در صورتی که تغییری در ایران رخ ندهد، نفعی برای ما ندارند. حتی بهترین حالت از سه حالت فوق که به نظر میرسد، آمدن بیسر و صدای بایدن است، اگر در ایران تغییری رخ ندهد، به سود ایران نیست و چه بسا از دو حالت دیگر نیز بدتر باشد.
بجز ادامه وضع موجود تغییری که در ایران میتواند رخ دهد، دو حرکت متفاوت است. اول به سوی یکدست شدن بیشتر و دوم افزایش حضور و مشارکت سیاسی واقعی و نه صوری مردم است. منظور از افزایش مشارکت واقعی، به رسمیت شناختن همه نیروهای سیاسی و اجتماعی و احترام گذاشتن به آنان و حق حضورشان در عرصه سیاست است.
از میان این دو حالت، به ظاهر ارادهای برای تحقق حالت دوم وجود ندارد یا حداقل اینکه بنده نمیبینم. البته این بهترین راه است، ولی اگر امیدی به تحقق این راه نیست، تداوم وضعیت و شکاف موجود جز تضعیف بیشتر و از دست دادن فرصتهای سیاسی برای کاهش مشکلات نتیجه دیگری نخواهد داشت.
از این رو حالا که اصولگرایان غالب، قدرت و اراده استیضاح را ندارند، پیشنهاد میکنم که روحانی شخصا دست به کار شود. کناررفتن نه به معنای اعتراض، بلکه به معنای گشودن راه برای حل ماجرا.
متأسفانه در ایران استعفا هم به سرنوشت طلاق دچار شده است. هر زوجی که طلاق میگیرند، حتماً باید با دشمنی و نفرت و کینهورزی و بدگویی حتی زد و خورد و دعوا همراه باشد، در حالی که میتوان دوستانه هم طلاق گرفت، اگر دو نفر متوجه شدند که به هر علتی نمیتوانند با یکدیگر زندگی کنند میتوانند دوستانه و مدنی از یکدیگر جدا شوند.
استعفای دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا را به یاد بیاوریم. هنگامی که رفراندوم برگزیت رأی آورد، خیلی راحت و مدنی استعفا داد و خانم ترزا می جانشین او شد. این استعفاها اعتراضی نیست، بلکه راهگشا است.
هر کدام از حالات سهگانهای که در انتخابات آمریکا رخ دهد، نیازمند مدیریتی سیاسی در ایران است که برای آن برنامه داشته باشد. بدون شک و تردید این مدیریت به روحانی و تیم او سپرده نخواهد شد و با حضور آنان، نیز چنین مدیریتی را دیگران نیز نمیتوانند عهدهدار شوند.
بهتر است که مدنی رفتار شود و برای 10 ماه باقیمانده شخص دیگری عهدهدار حل این مشکل شود. حداقل به خاطر مردم و کشور کاری باید کرد. اگر برای حل مشکلات و گرانی آدرس کاخ سفید داده میشود، در این صورت کسی که قادر به گفتگو با آن نیست باید کنار برود و راه را باز کند تا دیگران اقدام کنند. حداقل بخاطر کشور و مردم چنین کنید.
همزیستی نیوز - مجلس یازدهم در چند ماه اخیر با حواشی چون پرداخت 200 میلیون برای مسکن و اعطای خودروی دناپلاس همراه بوده که واکنش منفی افکارعمومی را در پی داشته است.
به گزارش خبرآنلاین، پس لرزه های اعطای خودرو دنا پلاس به نمایندگان مجلس همچنان ادامه دارد، برخی نمایندگان در نتیجه اعتراضات افکارعمومی از دریافت خودرو انصراف داده و برخی دیگر همچنان معتقدند اعطای این خودروها حق نمایندگان بوده است.
در همین رابطه روزنامه جمهوری اسلامی به بهانه امکانات اختصاصی برای نمایندگان مجلس : هنوز زمان زیادی از اعتراض افکار عمومی به پرداخت ۲۰۰ میلیون تومان به هریک از نمایندگان مجلس یازدهم بابت حق مسکن نگذشته بود که همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس، خبر رسید نمایندگان این مجلس که خود را انقلابی و مردمی میدانند، خودروی «دنا پلاس» هم خارج از نوبت به صورت اقساطی گرفتهاند. حضرات نمایندگان مجلس انقلابی و مردمی در شرایطی این خودروی گرانقیمت را بدون نوبت و به صورت اقساطی در اختیار گرفتهاند که مردم عادی برای رسیدن به آن اولاً باید در قرعهکشی شرکت کنند، ثانیاً مدتها در نوبت بمانند و ثالثاً پول آن را نیز همزمان با تحویل، تمام و کمال پرداخت کنند.این روزنامه در بخش دیگری از نوشته خود آورده است:
آنچه از رفتارها در کشورمان دیده میشود، سخن سیدجمال را به یاد میآورد که میگفت در غرب مسلمان ندیدم ولی اسلام را دیدم اما در شرق مسلمان دیدم و اسلام را ندیدم.
رفتارهائی که اکنون در میان مسئولین کشورمان دیده میشود با اینکه همه مسلمانند، نشانی از اسلام ندارد. برای روشن شدن مطلب خوبست این رفتارها را با آنچه درباره نمایندگان مجلس سوئد میدانیم مقایسه کنیم.
شرایط نمایندگان مجلس سوئد، یکی از کشورهای فوق پیشرفته دنیا را مشاهده کنید!
- نه دستیار نه قهوه مجانی نه حقوق زیاد.
- این مجلس فقط سه خودرو دارد برای مناسبتهای رسمی.
- انتظار اینست که نمایندگان از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنند.
- تا سال ۱۹۵۷ (۱۳۳۶) حقوق اصلاً دریافت نمیکردند، الان حقوقشان ۴۰۰۰۰ کرون سوئد است کمتر از حقوق یک معلم ساده!
- برای رفت و آمد، کارت بلیط اتوبوس و غیره سالیانه به آنها داده میشود.
- نمایندگان حق ندارند حقوق خود را بالاتر ببرند!
- فقط به نمایندگانی آپارتمان مسکونی داده میشود که ساکن استکهلم نبوده باشند.
- آپارتمان ۴۵ مترمربعی بدون اتاق خواب جداگانه.
- دوست و فامیلشان حق ندارند شب را در آنجا سپری کنند، مگر اینکه هزینه اقامت آن شخص را بپردازند.
- در مجلس گارسون وجود ندارد، هر نماینده هزینه غذای خودش را میپردازد و ظرف غذای خودش را میشوید.
- نماینده دستیار ندارد، منشی ندارد، خودش برنامههای کاری خود را تنظیم میکند و تلفنهایش را جواب میدهد.
- اگر تاکسی کرایه کند انتظار اینست که نزدیکترین مسیر را انتخاب نماید.
- مجلس اشتراک رسانههای مهمتر کشور را دارد و همه رسانهها برای نمایندگان رایگان است که مشترکاً استفاده کنند.
- اگر بخواهند سفر کاری بروند باید ارزانترین گزینه مثلاً کوپه ارزانتر قطار را انتخاب کنند.
- برای سفر خارجی حداکثر ۵۰۰۰۰ کرون معادل ۵۴۰۰ دلار حق دارند هزینه کنند.
- هیچگونه پرداخت حقوق مادامالعمر ندارند بلکه فقط تا دو سال بعد از پایان دوره نمایندگی به شرط اینکه ثابت کنند که به دنبال کار بودهاند میتوانند تا وقتی کار گیر بیاورند معادل ۸۵ درصد حقوق نمایندگیشان را دریافت کنند.
- سیاستمداران محلی که اصلاً حقوق دریافت نمیکنند چون کار سیاسی محلی کار عمومی محسوب میشود و حقوق ندارد.