همزیستی نیوز - واقعیت اینست که عدهای از ائمه جمعه در حد مطلوبی به وظایف خود عمل میکنند و در جذب مردم و ایجاد وحدت و همدلی و تقویت جبهه حق موفقند، عدهای نیز هرچند موفق نیستند ولی کارنامه منفی هم ندارند، اما عدهای متاسفانه در کارنامه خود غیر از ایجاد تفرقه، چرکین کردن قلبها نسبت به همدیگر و دفع مردم چیزی ندارند.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه «جمهوری اسلامی» در سرمقاله این روزنامه نوشت: منبر امامت جمعه، از موقعیتهای بسیار مهم در نظام جمهوری اسلامی است که اگر از آن به درستی استفاده شود میتواند به جذب و هدایت مردم به مسیر حق کمک شایانی کند و در همراه نگهداشتن آنها با نظام و انقلاب اسلامی مؤثر باشد.
روشنترین دلیل بر اهمیت منبر امامت جمعه اینست که نصب ائمه جمعه با حاکم اسلامی است و این بدان معناست که امام جمعه نماینده کسی است که در بالاترین جایگاه قرار دارد. همین ویژگی اقتضا دارد کسی که منبر امامت جمعه را در اختیار دارد همواره بهگونهای سخن بگوید و عمل کند که گفتار و کردار او به تقویت حاکم اسلامی بیانجامد و فلسفه وجودی حاکمیت اسلامی که وحدت، همدلی و تقویت جبهه حق است را محقق کند.
اگر امام جمعهای به جای تلاش برای ایجاد وحدت و همدلی و تقویت جبهه حق، بر طبل تفرقه بکوبد، دلها را نسبت به همدیگر چرکین کند و نتواند جامعه مخاطب خود را برای تشکیل صف واحدی که از حق دفاع میکند و در برابر دشمن میایستد تقویت کند، چینن فردی شایستگی قرار داشتن در جایگاه امامت جمعه را ندارد. این قبیل افراد به جای تقویت حاکم اسلامی و تحقق فلسفه وجودی حاکمیت اسلامی، موجب تضعیف حاکم و تخریب فلسفه وجودی حاکمیت اسلامی خواهند شد.
حاکم اسلامی، به منزله پدر عموم مردم است نه رئیس یک حزب یا جناح. او متعلق به همه است و هیچکس نباید خود را خارج از دایره محبت و توجه او بداند. چتر حاکم اسلامی آنچنان گسترده است که بر سر عموم سایه میافکند و کسی را از این گستره بیرون نمیراند. جاذبه حاکم اسلامی در حد اعلای ممکن و دافعه او در حداقل است. همین ویژگیها را ائمه جمعه باید داشته باشند تا بتوانند موفق باشند و به مسئولیتی که برعهده دارند به درستی عمل کنند.
در جواب این سؤال که آیا کارنامه ائمه جمعه کشورمان اکنون در اواخر دهه چهارم از عمر نظام جمهوری اسلامی با توجه به تعریفی که از جایگاه امامت جمعه داریم مثبت است یا منفی؟ اگر گفته شود یکسره منفی است، واقعاً قضاوتی غیرمنصفانه است ولی اگر یکسره مثبت و مطلوب دانسته شود نیز قضاوت نادرستی است.
واقعیت اینست که عدهای از ائمه جمعه در حد مطلوبی به وظایف خود عمل میکنند و در جذب مردم و ایجاد وحدت و همدلی و تقویت جبهه حق موفقند، عدهای نیز هرچند موفق نیستند ولی کارنامه منفی هم ندارند، اما عدهای متاسفانه در کارنامه خود غیر از ایجاد تفرقه، چرکین کردن قلبها نسبت به همدیگر و دفع مردم چیزی ندارند.
نگاهی اجمالی به مصلاهای جمعه و کاهش مستمر نمازگزاران میتواند این واقعیت تلخ را به اثبات برساند. مردم ما ذاتاً مذهبی و دارای گرایش قوی به فرائض دینی هستند و نماز جمعه را دوست دارند، اما در بسیاری موارد به خاطر دافعه امام جمعه برخلاف میل قلبی خود در نماز جمعه حاضر نمیشوند. امام جمعهای که به جای پدری کردن برای مردم در قامت رئیس یک حزب یا جناح ظاهر میشود، برای مردمی که سیاست را با دیانت یکی میدانند هیچ جاذبهای نمیتواند داشته باشد.
تفاوتی نمیکند که حزب یا جناح مورد علاقه آن امام جمعه، راست باشد یا چپ، اصولگرا باشد یا اصلاح طلب. امام جمعه باید برای راست و چپ و اصولگرا و اصلاحطلب پدری کند. حتی باید برای افرادی که با دین و مذهب میانهای ندارند نیز پدری کند تا بتواند آنها را به دین و مذهب علاقمند نماید. خوشبختانه امام جمعههائی هم داریم که دقیقاً همین ویژگیها را دارند و بسیار موفق هم هستند. اینها باید برای بقیه الگو باشند و شورای محترم سیاستگذاری ائمه جمعه باید عملکرد این دسته از ائمه جمعه را به یک فرهنگ برای امامت جمعه این جامعه اسلامی و انقلابی تبدیل کند.
متأسفانه یکی از مشکلات آن دسته از ائمه جمعه که دارای کارنامه منفی هستند اینست که یا معلومات کافی برای اداره نماز جمعه ندارند و یا فرصت کافی برای مطالعه و آماده کردن مطالب جهت پربار کردن خطبهها اختصاص نمیدهند. این قبیل افراد چون با دست خالی بر منبر نماز جمعه تکیه میزنند، خود را ناچار میبینند برای جلب توجه مخاطب به پرخاش کردن به این و آن متوسل شوند و از مسیر پدری به مسیر طرفیت واز جاده انصاف به بیراهه تخریب و منفیبافی کشانده شوند. این شیوه، مردم را از نماز جمعه دور میکند، قلبها را از همدیگر مکدر مینماید و مانع وحدت و انسجام میشود.
نقش عناصر فرصتطلب را که تلاش میکنند با نزدیک شدن به این دسته از ائمه جمعه، اغراض خود را به آنها القا کنند نیز نباید نادیده گرفت. آنها نه علاقهمند به ائمه جمعه هستند و نه دلسوز انقلاب و نظام و کشور و مردمند، بلکه فقط درصدد هستند نان خود را در این تنور داغ بپزند و منافع شخصی و حزبی و جناحی خود را تامین کنند. ائمه جمعه حتی همین افراد را نیز باید بپذیرند اما نباید تحت تاثیر آنها قرار بگیرند و به بلندگوی آنها تبدیل شوند. شنیدن حرفها و نقطهنظرهای گوناگون و مراوده داشتن با جمعها و جناحهای مختلف است که ائمه جمعه را به جمعبندی صحیح همراه با اطلاعات کامل میرساند و در آن صورت است که آنها میتوانند برای مردم پدری کنند و جاذبه نماز جمعه را به حد اعلای ممکن برسانند.
مردم مایلند وقتی در نماز جمعه شرکت میکنند، در یک خطبه معارف دینی بیاموزند و در خطبه دیگر با مسائل روز اعم از سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آشنا شوند و در این هر دو بخش، اخلاق و انصاف و تقوا را با تمام وجود احساس کنند. چارهای نداریم جز اینکه اعتراف کنیم بسیاری از نماز جمعهها فاقد این ویژگیها هستند. درست به همین دلیل است که لازم میدانیم دلسوزانه از عمق جان فریاد بر آوریم تا دیرتر نشده نماز جمعهها را دریابید!
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.