همزیستی نیوز - روزنامه آفرینش در شماره سه شنبه 19 مرداد در سرمقاله به قلم حمیدرضا عسگری نوشت: هیچ مفسده و آفتی بالاتر و بزرگتر از بداخلاقی در جامعه نیست، چرا که بد اخلاقی زمانی بروز می کند که افراد از جهات مختلف باید ها و نباید ها را در گفتار و کردار زیر پا بگذارند و برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود هیچ ابایی از توهین، افترا، تهمت، دروغ گویی، عوام فریبی، ناحق گویی نسبت به دیگران ندارند.
در ادامه این مطلب آمده است: اما فعلیت این موضوع از سوی کسانی که باید به عنوان الگوهای مردم باشند و تریبون های مختلف را در دست دارند، عمق فاجعه را دوچندان می کند. طی چند ماه اخیر افراد و گروه های مختلف انواع و اقسام توهین ها را به شخص رئیس جمهوری نسبت داده اند.
این در حالیست که حفظ شأنیت ارکان نظام از واجبات سیاسی است، اما برخی سیاسیون به سبب جایگاه و توجیه اهداف سیاسی، خود را از این قاعده مستثنی می دانند و هرآنچه دشمنان نظام قادر به طرح آن نیستند را به طور مستقیم به جایگاه ریاست جمهوری کشور نسبت می دهند.
بودن یا نبودن روحانی برای دور دوم ریاست جمهوری صرفاً با رای نظر مردم خواهد بود و اما حاشیه سازی برای کشور و تخریب وحدت جامعه به منزله پایمال کردن حقوق ملت تلقی می گردد و نمی توان به راحتی از آن گذشت. دراختیار داشتن تریبون های مختلف سیاسی و رسانه ای مسئولیتی را بر دوش صاحبان آن گذاشته تا از طریق آن موجب شفاف سازی افکار عمومی گردد، نه اینکه فضای جامعه را صرفاً به سبب اختلاف سیاسی مسموم و بداخلاقی را در ادبیات نظام ترویج کنند.
مسامحه با قانون گریزان رویه غلطی است که طی سال های گذشته از تریبون های مختلف حتی رسانه ملی به شیوه ای معمول تبدیل شده است که در آن جایگاه افراد فارغ از آن که چه شأنیت حقوقی دارند مورد بی احترامی و تخریب قرار می گیرند. براساس مرقانون توهین به شخصیت ها و ارکان نظام جرم تلقی می شود و پیگرد قانونی دارد. گویا در برخورد با این قانون نام افراد توجیه کننده زیرپا گذاشتن شأن حقوقی آنها می باشد.
این انتظار از جهات مختلف برای جامعه به وجود آمده است که چرا مقامات و نهادهای قضائی برخوردی با این بداخلاقی ها نمی کنند. چرا نهادحقوقی ریاست جمهوری پیگیر بی احترامی ها و دعوی حقوقی نسبت به این مسائل نیستند. آیا دادستان به عنوان مدعی العموم در صیانت از قانون و حفظ جایگاه حقوقی ارکان نظام وظیفه ای ندارد؟!
درحال حاضر بحث حمایت شخص حسن روحانی نیست، چرا که انتقادات فراوانی نسبت به عملکرد دولت ایشان همچون دولت های دیگر وجود دارد. اما حفظ جایگاه ریاست جمهوری به عنوان دومین رکن نظام جمهوری اسلامی از واجبات سیاسی و قانونی کشور می باشد.
آیا واقعا این رویه در راستای اخلاق اسلامی است؟ آیا افرادی که در کسوت روحانی و مبلغان دینی ریش و مویی سفید کرده اند، یا چهره های سیاسی که خود را مقید به اصولگرایی دینی می دانند، حاضرند برای میل قدرت رسالتی را که اسلام و اخلاق انسانی بر دوش آنها گذارده را نادیده بگیرند و دنیای امروز خود را آباد نمایند؟ البته این آبادی همچون سرابی است که در برهوت بداخلاقی به چشم می خورد. وقتی والیان اخلاق که وظیفه هدایت عامه برعهده آنها گذاشته شده بر سلک بداخلاقی حرکت کنند، چگونه می توان انتظارداشت جامعه از گزند بداخلاقی های مختلف درامان باشد.
رعایت انصاف و منطق در هرمقوله ای سفارش موکد بزرگان و دلسوزان نظام است، نباید صرفاً به خاطر اختلاف سلیقه سیاسی ویا مخالفت با موضوعاتی همچون برجام مردم را نسبت به دولت بی اعتماد ساخت و قبه حفظ شأنیت ارکان نظام را از پشت تریبون های عمومی شکست.
باب شدن فحاشی ها و توهین های علنی به جایگاهی همچون ریاست جمهوری، پرده حیای عمومی را خواهد درید و باید به یاد داشت که این بی حرمتی ها به جایگاه و شخصیت افراد و بزرگان نظام ریشه در رفتار افراد و گروه هایی دارد که از ابتدای انقلاب با آن ها برخورد قاطعانه نشده و همچنان با خود محوری به دنبال اهدافشان هستند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.