b_300_300_16777215_00_images_0305_-5895592068829529164_121---Copy.jpg

همزیستی نیوز- آخرین بخش گفت و گوی تاج محمد کاظمی مدیرمسئول هفته نامه سراسری همزیستی و پایگاه خبری همزیستی نیوز با لطیف ایزدی مدیرمسئول و عظیم قرنجیک سردبیر ماهنامه «ترکمن دیار» به نقل از پایگاه خبری اولکامیز متعلق به لطیف ایزدی درپی می آید:

16-آیا می توان گفت که؛ سراسر تاریخ مطبوعات ما، به نوعی تاریخ «رنج و زندان و تبعید» بوده است؟

من هم با این گزاره شما موافقم. اصولا مطبوعات در هر کشور نسبت مستقیم با تحولات آن کشور دارد، یعنی جامعه ای که مطبوعات در آن فعال نباشد، جامعه مرده و ایستایی است، البته امروز شاید بخاطر پیشرفت های شگرف تکنولوژی های ارتباطی، مفهوم مطبوعات که شامل رسانه های چاپی یا کاغذی است، تغییر کرده باشد، بر این اساس امروز نمی توان گفت که اگر مطبوعات کاغذی کم شدند، یا چون اکثریت آنها وابسته به قدرت و بلندگوی قدرت هستند و تیراژشان به حداقل رسیده است، بنابراین مطبوعات فعال نیستند و به این علت جامعه مرده و ایستاست! نه، اصلا اینطور نیست بلکه نقش اطلاع رسانی و آگاهی بخشی مطبوعات به فضای مجازی منتقل شده و محصولات رسانه ای که قبلا توسط روزنامه نگاران در روزنامه ها و نشریه ها چاپ می شد در قالب های جدید و جذاب و فوری و بدون هزینه و بدون نیاز به مکان ثابت و تجهیزات فیزیکی با گستره توزیع بی کران منتشر می شود.

با این تعریف از مطبوعات، برمی گردم به پاسخ سئوال شما که بله تاریخ مطبوعات ما از گذشته تا حالا تاریخ رنج و زندان و تبعید بوده است، چرا که ماهیت مطبوعات، آگاهی بخشی آن است و آگاهی همیشه دشمنان خاص خودش را دارد. مطبوعاتی که پرچم آگاهی بخشی را همیشه در اهتزاز نگه داشته اند با این دشمنان درگیر هستند و این درگیری، رنج و زندان و تبعید را برای مدیران این مطبوعات و روزنامه نگاران همیشه به دنبال داشته است.     

17- نخستین روزنامه نگار احتمالا  تبعیدی یا زندانی و... ترکمن ؟

من حقیقتا کسی را که به عنوان روزنامه نگار ترکمن زندانی یا محکوم به زندان یا تبعید شده باشد یادم نمی آید، البته من سال های سال در منطقه ترکمن صحرا نبودم و خیلی از ریز مسائلی که بر مطبوعات و روزنامه نگاران این منطقه گذشته است، مطلع نیستم، اما احضار، بازداشت  و حتی دادگاهی شدن برخی دوستان را که کمابیش رسانه ای هم شد، شنیدم. مثلا آقایان عبدالرحمان دیه جی مدیرمسئول نشریه صحرا، مرحوم آنه محمد بیات فعال رسانه ای، امان محمد خوجملی فعال رسانه ای و لطیف ایزدی مدیر مسئول ماهنامه ترکمن دیار و پایگاه خبری اولکامیز هرکدام به یک شکلی با این گونه مشکلات دست و پنجه نرم کردند. بنده نیز حداقل سه بار دادگاهی شدم، ولی به زندان نرفتم و یک بار هم تبعید شدم که توضیح ریز این مسائل نیز بماند برای مجالی دیگر.    

18- در مورد عبارت؛« جهان روزنامه نگاری، جهان دغدغه هاست»، چه نظری دارید؟

فکر می کنم این توصیف بسیار قشنگی از روزنامه نگاری است و جهان روزنامه نگاری با تعاریف و توصیفاتی که درباره کارکرد و ماهیت آن در پاسخ به سئوالات قبلی انجام دادم، چیزی جز همان جهان دغدغه ها نیست، دغدغه هایی که روزنامه نگاران حرفه ای و مستقل همیشه آنها را با خودشان حمل می کنند. به عبارت دیگر می توان گفت روزنامه نگاری زمانی به دنیا آمد که دغدغه حل مشکلات ریز و درشت جامعه در وجود برخی ازانسان های فهیم، دلسوز و مسئولیت پذیر بوجود آمد.  

19- کدام مقطع تاریخی برای پیشرفت و تعالی مطبوعات و روزنامه نگاری، بهترین مقطع و موقعیت بوده است؟

اینکه مطبوعات و روزنامه نگاران در مقاطع مختلف بخاطر فضای سیاسی ایجاد شده دستخوش تحولات و تغییراتی شده اند لزوما به معنی ارتقاء و توسعه آنها نبوده است. یعنی هرکدام از مقاطع تاریخی قبل و بخصوص بعد از انقلاب سال 57 را اگر برسی کنیم، می بینیم که مطبوعات و روزنامه نگاران متاثر از جنبش های سیاسی اجتماعی صرفا برای رسیدن به اهداف این جنبش ها تلاش کرده اند و هرگز به فکر این نبودند که جایگاهی مستقل، قوی و حرفه ای برای خود ایجاد کنند که البته دلیل اصلی آن وابستگی مدیران مطبوعات به قدرت بوده است.

البته من مقطع تاریخی بعد از روی کارآمدن دولت آقای خاتمی در سال 1376 تا توقیف فله ای مطبوعات در اردی بهشت سال 1379 را یک مقطع متفاوت از بقیه مقاطع می دانم چرا که در این مقطع گرچه مطبوعات و روزنامه نگاران حمایت از دولت اول اصلاحات و مجلس ششم را سرلوحه فعالیت های خود قرار دادند اما فضای آزاد ناشی از وجود این دولت و مجلس که تعدادی از روزنامه نگاران با سابقه، زبده و مجرب در مدیریت و بدنه این دو قوه ورود کرده بودند، باعث شد که حمایت از روزنامه نگاری حرفه ای و نوگرا چه در محتوا و چه در فرم بیشتر شود و در نتیجه روزنامه ها و نشریات جدید با جذب روزنامه نگاران متخصص، جوان و با انگیزه  تاسیس شدند.        

20- شرایط فعلی مطبوعات کشور را با کدام دوره تاریخی مطبوعات می توان مقایسه کرد؟

مطبوعات کشور در شرایط فعلی در کلیت یعنی از نظر ساختار نظام رسانه ای تفاوتی با دوره های گذشته حداقل در بعد از انقلاب سال 57 ندارد ولی اگر منظور وضعیت آن از نظر کمی و کیفی و تاثیرگذاری آن بر جامعه باشد اولا اینکه تیراژ مطبوعات که اتفاقا یک معیار جهانی برای سنجش توسعه فرهنگ جوامع محسوب می شود، امروز بنا به آمارهای رسمی در پایین ترین سطح در مقایسه با دوره های گذشته قرار دارد.

دوما از نظر تعداد عناوین مطبوعات یعنی تعداد مجوزهایی که برای انتشار نشریات صادر شده شاید در دنیا اول باشیم ولی این رتبه نه تنها یک افتخار یا موفقیت نیست، بلکه نشانه تفرق، پراکنده کاری و تضعیف قدرت مطبوعات است. شما ببینید مثلا امروز ما در استان مان بجای مثلا 50 نشریه کوچک و پراکنده مکتوب، پنج  یا 10 نشریه بزرگ و قوی مکتوب داشته باشیم، چه تحولی در تیراژ، کارکرد و تاثیرگذاری مطبوعات در استان ایجاد که نمی شد! 

بنابراین، من خیلی قائل به این نیستم که مثلا برخی تحولات سیاسی مقطعی که منشاء تحولاتی در مطبوعات شده است را نشانه تحولات و تغییرات تاریخی در مطبوعات بدانم و برای آن مقطع، هویتی مستقل تعریف کنم.     

21- بعضی ها را اعتقاد بر این است که؛« آفات روزنامه و روزنامه نگاری در دل روزنامه هاست، نه در بیرون.» نظر شما در مورد این گزاره چیست؟

فکر می کنم پاسخ این سئوال را نیز در پاسخ  به سئوالات قبلی شما داده باشم، همانجا که چندین بار تاکید کردم در ساختار دولتی و حکومتی مطبوعات، شما نیازی نیست آفات روزنامه نگاری را در درون یا برون آنها جستجو کنید، چرا که اصل قضیه که استقلال مطبوعات از قدرت است، در آنها موضوعیت ندارد و در نتیجه تبعات بعدی هم در فقدان اصل قضیه، قابل بحث نیست.

22- چه زمانی روزنامه نگاران ما به امنیت شغلی و شخصی خود می رسند؟

پاسخ سئوال قبلی، فکر می کنم پاسخ مناسبی برای این سئوال شما هم باشد. یعنی تنها در مطبوعات مستقل از قدرت که توانایی نظارت و کنترل قدرت را داشته باشند، روزنامه نگاران قدرتمند هم از نظر شغلی، هم از نظر جایگاه اجتماعی و هم از نظر مالی و اقتصادی حضور خواهند داشت.

23- مشکلات روزنامه نگاری به لحاظ درونی و بیرونی کدامند؟ چه آسیب هایی گریبانگیر مطبوعات است؟

پاسخ این سئوال شما را هم در سطور بالا به کرات داده ام!

24- مطبوعات واجد چه ویژگی هایی باید باشند که حمایت مخاطبان را بدست آورند؟

من خیلی با این نگاه که مطبوعات به حمایت نیاز دارند، حالا چه حمایت دولت باشد و چه حمایت خوانندگان یا به قول شما مخاطبان، موافق نیستم، بلکه نگاه من به مطبوعات یک نگاه تعاملی است. یعنی. مثلا در ژاپن روزنامه آساهی روزانه با 11 میلیون نسخه تیراژ منتشر می شود. فکر می کنید خوانندگان این روزنامه برای حمایت از آن مبادرت به خرید این روزنامه می کنند؟ اصلا این طور نیست، تک تک آن 11 میلیون ژاپنی که هر روز بطور منظم  و بموقع یا از نزدیک ترین سوپرمارکت یا باجه مطبوعات آن را تهیه می کنند یا اینکه در چرخه دقیق آبونمان این روزنامه در منزل یا محل کار به دست آنها می رسد، نیازهای واقعی خود را در این روزنامه می بینند که آن را می خرند، اگر مطالب این روزنامه با نیازهای خوانندگانش همخوانی نداشت، بعید است در جامعه ای مانند جامعه ژاپن روزنامه آساهی بتواند دوام بیاورد.   

25-مطبوعات چه نقشی در کم کردن فاصله روشنفکران و توده های مردم می توانند ایفا کنند؟

من فکر می کنم یک روزنامه نگار حرفه ای با آن مشخصاتی که برای آن در سطور بالا برشمردم، خودش یک روشنفکر هم است، یعنی همانطور که یک روشنفکر با اندیشمندی و اندیشه ورزی دغدغه صلاح و رفاه جامعه و مردم را دارد، یک روزنامه نگار حرفه ای نیز به عنوان یک اندیشمند این دغدغه را دارد.

اما اینکه روزنامه نگاران از طریق مطبوعات، روشنفکران و توده ها را به یکدیگرنزدیک بکنند و به قول معروف آنها را آشتی بدهند، من خودم شخصا این گزاره را قبول ندارم، چرا که یک روشنفکر واقعی هرگز از توده ها جدا نبوده و نیست و کسانی که با اتهام زدن به روشنفکران آنها را بیگانه از رنج و آلام توده ها می دانند در واقع از نقش آگاهی بخش روشنفکران در هراسند  و در تلاشند تا آنها را در نزد توده ها بدنام کنند.

روزنامه نگاران اگر بتوانند این تلاش ها را از طریق تولید و انتشار انواع محصولات رسانه ای خنثی کنند بزرگ ترین خدمت را هم به روشنفکران هم به توده ها انجام داده اند.  

26- مطبوعات چه نقشی در نقد سنت ها و پیش بردن جامعه به سمت جامعه ای مدرن دارند؟

بهترین و مهم ترین نقش را می توانند داشته باشند، یعنی همانطور که گفتم روزنامه نگاران به عنوان اندیشمندان جامعه نمی توانند شاهد رواج تفکرات و عقایدی در جامعه باشند که با عقلانیت در تضاد باشد، بنابراین نقد و روشنگری در خصوص اینگونه تفکرات و عقاید که غالبا هم در قالب هایی مانند سنت ها و باورها در نزد برخی از افراد جامعه نهادینه شده است، از وظایف ذاتی روزنامه نگاران است و قاعدتا اینگونه نقدها و روشنگری ها راه را برای حرکت این افراد و کل جامعه به سوی عقلانیت و ساختن جامعه ای مدرن بر پایه علم و تجربه هموار خواهد کرد.

27-« آموزش شرط لازم کار مطبوعات و روزنامه نگاران است، اما کافی نیست. همانطور که تجربه هم لازم است و کافی به مقصود نیست. بدون آموزش کسی در این عرصه موفق نمی شود و بدون تجربه هم، همین طور است. شما که هم آموزش دیده اید و هم انبانی از تجربه هستید و کوله باری از تجربه اندوخته اید،و بواقع می توان گفت که؛ کار عملی با کار نظری ، توامان ثمربخش خواهد بود و نتیجه خواهد داد. »در مورد این اظهارنظر اینجانب اگر ممکن است ، نظرات خود را بیان کنید.

حالا که صجبت آموزش و تجربه را کردید بگذارید کمی درباره تلفیق این دو در مورد خودم که جنابعالی اشاره کردید توضیح بدهم و به نظرات شما هم در این خصوص بپردازم.

من در سال  1362 زمانی که دانشجوی سال دوم رشته مترجمی زبان انگلیسی بودم با شرکت در فراخوان همکاری روزنامه اطلاعات به عضویت هیات تحریریه این روزنامه در تهران درآمدم و به مدت چهارسال به عنوان خبرنگار اقتصادی و سیاسی در آین روزنامه کار کردم و در سال 1368 بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه و پایان خدمت سربازی نیز با شرکت در آزمون استخدام روزنامه کیهان رسما درهیات تحریریه این روزنامه به عنوان گزارشگر مشغول کار شدم و در سال 1371 همزمان با اشتغال در کیهان در آزمون کنکور فوق لیسانس رشته علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی قبول و در سال 1374 فارغ التحصیل شدم.

من همانطور که کار روزنامه نگاری را بطور عملی در این دو روزنامه بزرگ آن زمان در کنار بزرگان روزنامه نگاری کشور مانند دکتر محمد مهدی فرقانی، دکتر یونس شکرخواه، فریدون صدیقی، منصور سعدی و مینو بدیعی در کیهان تجربه کردم، دانش روزنامه نگاری را نیز در معتبرترین دانشگاه کشور که دوره های فوق لیسانس و دکترای رشته روزنامه نگاری را برای اولین بار در کشور تاسیس کرد، در نزد اساتید برجسته روزنامه نگاری از جمله مرحوم دکتر کاظم معتمد نژاد و همچنین دکتر نعیم بدیعی و دکتر مهدی محسنیان راد فرا گرفتم.

البته همانطور که شما هم به درستی اشاره کردید هیچکدام از این دو یعنی تجربه و تخصص به تنهایی برای روزنامه نگاری کافی نیست و دوستانی که علاقه به فعالیت حرفه ای در این عرصه دارند باید بدانند که صرف ورود به این عرصه و داشتن تجربه کار در یک نشریه کفایت نمی کند، همانطور که صرف داشتن مدرک دانشگاهی در رشته روزنامه نگاری هم کفایت نمی کند. تلفیق این دو، مطلوب ترین شرایط را برای کسی که می خواهد روزنامه نگار حرفه ای شود می تواند فراهم کند و البته خصوصیات و قابلیت های فردی مورد نیاز را هم که قبلا به تفصیل برشمردم باید به این شرایط اضافه کنیم. 

28- تاریخچه ای از آموزش روزنامه نگاری یا گزارش گری و... را بصورت خلاصه بیان کنید.

آموزش روزنامه نگاری در کشور ما با احساس مسئولیت مدیران موسسه کیهان در دوره شاه آغاز شد. به این صورت که در سال‌ ۱۳۴۳ شمسی‌ موسسه‌ کیهان‌ به‌ منظور تقویت‌ هیأت‌ تحریریه‌ نشریات‌ خود و به‌ عنوان‌ یک‌ اقدام‌ آزمایشی‌ کشوری، با کوشش‌ دکتر کاظم معتمدنژاد‌ و همکاری‌ دکتر ابوالقاسم‌ منصفی‌، یک‌ «دوره‌ آموزش‌ عالی‌ روزنامه‌نگاری‌» ایجاد کرد.

موفقیت‌ این‌ تجربه‌ جدید، مدیر مؤسسه‌ کیهان‌ را تشویق‌ کرد تا برای‌ تأسیس‌ دانشکده‌‌ مورد نظر و تربیت‌ نیروی‌ انسانی متخصص‌ وسایل‌ ارتباط‌ جمعی‌ در سطح‌ کشور‌، از شورای‌ مرکزی‌ دانشگاه‌ها که‌ در آن‌ زمان‌ و پیش‌ از تأسیس‌ وزارت‌ علوم‌ و آموزش‌ عالی‌، در وزارت‌ فرهنگ‌ وقت‌ (وزارت‌ آموزش‌ و پرورش‌ کنونی‌) مستقر بود، موافقت‌ کسب‌ کند.

شورای‌ مرکزی‌ دانشگاه‌ها پس‌ از چندین‌ ماه‌ بحث‌ و بررسی،‌ سرانجام‌ در بهمن‌ماه‌ ۱۳۴۵ شمسی‌، با واگذاری‌ امتیاز تاسیس‌ «موسسه‌ عالی‌ مطبوعات‌ و روابط‌ عمومی‌» به‌ روزنامه‌ کیهان‌ موافقت‌ کرد و این‌ مؤسسه‌ از پاییز سال‌ بعد با پذیرش‌ دانشجو در دوره‌های‌ لیسانسِ روزنامه‌نگاری‌، روابط‌ عمومی‌ و تبلیغات‌، فیلمبرداری‌، عکاسی‌ و ترجمه ‌فعالیت‌ خود را آغاز کرد و در خرداد ۱۳۵۰ شمسی‌ و همزمان‌ با پایان‌ تحصیلات‌ دوره‌ لیسانس نخستین‌ دانشجویانش، نام آن به‌ «دانشکده‌ علوم‌ ارتباطات‌ اجتماعی‌» تغییر یافت‌.

این‌ دانشکده‌، از زمان‌ تاسیس‌،‌ با «مرکز بین‌المللی‌ آموزش‌ عالی‌ روزنامه‌نگاری‌» یونسکو در دانشگاه‌ استراسبورگ‌ فرانسه‌، همکاری‌ نزدیک‌ داشت‌ و برخی‌ از بنیانگذاران‌ و همکاران‌ آن‌، قبلاً در دوره‌های‌ آموزشی‌ و سمینارهای‌ این‌ مرکز شرکت‌ کرده‌ بودند.

تحت‌تأثیر این‌ سوابق‌ و شرایط‌ بود که‌ اولین‌ «دوره‌ آموزش‌ عالی‌ روزنامه‌نگاری‌» ایران‌، بیش‌ از 60 سال‌ پیش‌ به‌ عنوان‌ نخستین‌ گام‌ ایجاد «دانشکده‌ علوم‌ ارتباطات‌ اجتماعی‌» در مهر ماه‌ ۱۳۴۳، به‌ وسیله‌ پروفسور «ژاک‌ لئوته‌»، رییس‌ وقت‌ مرکز بین‌المللی‌ آموزش‌ عالی‌ روزنامه‌نگاری‌ دانشگاه‌ استراسبورگ‌، در محل‌ گروه‌ مطبوعاتی‌ کیهان‌ در تهران‌ افتتاح‌ شد و پس‌ از آن‌ نیز بین‌ دانشکده‌ مذکور و مرکز اخیر و هم‌چنین یونسکو، همکاری‌های‌ آموزشی‌ و پژوهشی‌ هم‌چنان ادامه‌ یافت.

اما پس‌ از آغاز انقلاب‌ فرهنگی‌ در سال‌ ۱۳۵۹ و تعطیلی‌ دانشگاه‌ها، فعالیت‌ آموزشی‌ دانشکده‌ علوم‌ ارتباطات‌ اجتماعی‌ نیز متوقف‌ شد و در سال‌ ۱۳۶۱، همزمان‌ با تدوین‌ برنامه‌های‌ جدید برای بازگشایی‌ دانشگاه‌ها از سوی‌ ستاد انقلاب‌ فرهنگی‌، دانشکده‌ی‌ علوم‌ ارتباطات‌ اجتماعی‌ عملاً منحل‌ شد.

روند بعدی آموزش روزنامه‌نگاری در ایران به ایجاد دوره‌های‌ تازه‌ لیسانس‌ علوم‌ ارتباطات‌ اجتماعی‌ با دو شاخه روزنامه‌نگاری‌ و روابط‌ عمومی‌ در دانشگاه‌ علامه ‌طباطبایی‌ و تأسیس‌ دوره‌های‌ فوق‌لیسانس‌ (در سال‌ ۱۳۶۹) و دکترای‌ علوم‌ ارتباطات‌ (در سال‌ ۱۳۷۵) در همان‌ دانشگاه‌ برمی‌گردد که‌ به‌ بازگشایی‌ دانشکده‌ مستقل‌ علوم‌ ارتباطات‌ با سه‌ رشته‌ روزنامه‌نگاری‌، روابط‌عمومی‌ و مطالعات‌ ارتباطی‌ و فن‌آوری‌ اطلاعات‌ در سال‌ ۱۳۸۳ منتهی‌ شد.‌

دوره های آموزش روزنامه نگاری هم بطور رسمی و مستمر توسط  دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از سال 1383 شروع شد که علاوه بر برگزاری دوره‌های آموزشی کوتاه مدت روزنامه‌نگاری و گرافیک مطبوعاتی در قالب دو نیمسال تحصیلی در تهران نسبت به برگزاری دوره های فشرده استانی برای آموزش علمی و افزایش توان حرفه‌ای کادر تحریریه نشریات شهرستان‌ها، خبرگزاری‌ها، نمایندگان دفاتر روزنامه‌های کثیرالانتشار و کارکنان ادارات روابط‌عمومی اقدام می کند.

29- هدف آموزش روزنامه نگاری« تقویت فهم خبر و شم روزنامه نگارانه» است. امروزه هدف از برگزاری دوره های آموزشی چه باید باشد؟ مراکز آموزش روزنامه نگاری کوتاه مدت چه باید بکنند تا پاسخ گوی نیاز مطبوعات امروز ایران باشند؟

من شخصا آموزش روزنامه نگاری را چه در دانشگاه ها و چه  به صورت  دوره ای توسط وزارت ارشاد خیلی مثمر ثمر و در راستای به قول شما تقویت فهم خبر و شم خبری خبرنگاران نمی دانم. دلیل اصلی ناکارآمد بودن این نوع آموزش نیز به نظر من روش  و شیوه آموزش است. البته سطح کیفی مدرسان این رشته مخصوصا در برخی از دانشگاه ها از یک طرف و انگیزه یادگیری دانشجویان و خبرنگاران از طرف دیگر در اثرگذاری این نوع آموزش نقش مهمی دارند.

طبیعی است مباحث مهمی مانند خبرنویسی، گزارش نویسی، مصاحبه و مانند اینها که با توجه به گستردگی و پیچیدگی مقوله خبر و کلا رسانه، یادگیری آنها نیاز به تمرین، ممارست، پرکاری و تجربه عملی در یک پروسه زمانی متناسب دارد، با گذراندن تعدادی واحد درسی دانشگاه، با توجه به کاهش شدید کیفیت آموزش ها در دانشگاه ها یا دوره های چند روزه که در آنها نیز کیفیت آموزش اغلب تابعی از فعل و انفعالات سیاسی است، نمی توان یاد گرفت.

این که می پرسید چکار باید کرد که این آموزش ها نیاز مطبوعات امروز ایران را پاسخ گو باشند، می توانم فقط بگویم که چون رقابت سالم و منطقی برای جذب مخاطب در میان مطبوعات امروز ایران نیست، در نتیجه دغدغه ارتقاء کیفیت تولیدات رسانه ای را هم ندارند و به تبع آن آموزش پرسنل هم برای آنها در اولویت نیست.

اما بطور کلی من معتقدم آموزش روزنامه نگاری باید مانند اکثر دانشگاه های معتبر جهانی، استاد محور باشد به این معنی که در هر دانشگاه یا درهر منطقه، افرادی که از نظر سابقه کاری و تخصصی به سطح قابل قبولی از نظر کمیته های مستقل روزنامه نگاری رسیده باشند، مسئولیت آموزش داوطلبان واقعی را که آن هم باید توسط این کمیته ها تایید شده باشند، بعهده بگیرند و شرایط  اجرای آموزش ها نیز توسط این کمیته ها تعیین و تامین شود. این سیکل اگر در هر جامعه ای برقرار شود، بطور قطع نتایج خوبی دربر خواهد داشت.       

30- با توجه به درهم تنیدگی روزنامه نگاری نوشتاری، دیداری و شنیداری، ماموریت جدید مراکز آموزشی کوتاه مدت چه باید باشد؟

البته با پیشرفت های شگرف تکنولوژی های ارتباطی و عصر انفجار اطلاعات و قدرت نمایی بی چون و چرا شبکه های اجتماعی در فضای مجازی و این اواخر ورود هوش مصنوعی به عرصه فناوری های دیجیتال، تغییرات و بروز شدن ماموریت های مراکز آموزش روزنامه نگاری اجتناب ناپذیر است. این نوع مراکز در کشور ما همانطور که گفتم چون ساختار دولتی و حکومتی دارند بطور قطع نمی توانند این تغییرات را بطور کامل بپذیرند و ممکن است برای خالی نبودن عریضه و حفظ ظاهر و البته بعضا از روی اجبار سعی کنند برخی قابلیت های جدید را بکار بگیرند و یا با مشابه سازی تلاش کنند به قول معروف از قافله عقب نمانند.

گرچه من معتقدم نسل های جدید بخاطر تسلط و احاطه به فناوری های دیجیتال و رشد فکری بسیار بالایی که دارند خیلی به این مراکز آموزشی سنتی علاقه ندارند و به قول معروف از این مراکز عبور کرده اند. کسانی هم که در این دوره ها شرکت می کنند بیشتر شاغلان رسانه ها هستند که اغلب در چارچوب وظایف اداری و بخاطر اخذ گواهینامه گذراندن دوره های آموزشی در این دوره ها شرکت می کنند.

بدیهی است در شرایط جدید اگر یک مرکز آموزش روزنامه نگاری مثلا خبرنویسی یا گزارش نویسی را صرفا در قالب سنتی یعنی تکست و عکس تدریس کند و به قالب های جدید مانند ویدیو، صوت و اینفوگرافی اهمیت ندهد و یا به امکانات  و تسهیلات فوق العاده فضای مجازی برای جمع آوری دیتا و تنظیم و ویرایش آن در کلاس ها نپردازد، ره به جایی نخواهد برد.  

31- نظرتان در مورد این ابیات چیست؟

عاریت کس نپذیرفته ام/آنچه دلم گفت، گفته ام 

بی مزد بود و منت/هر خدمتی که کرده ام...

این ابیات را اگر به بحث خودمان یعنی روزنامه نگاری نسبت بدهیم، شاید بتوان گفت حال دل روزنامه نگاران حرفه ای و مستقل را بیان می کند، چرا که آنها نه اهل بخیه زدن و استفاده از کار دیگران و یا کپی کردن و یا تقلید کردن از دیگران است بلکه آنچه که خودش، دلش و البته عقلش تشخیص می دهد را با تحقیق و راستی آزمایی انتشار می دهد و این کار را خدمتی بی منت می داند که آن را نه برای مزد و اجرت که برای ادای رسالتی که برای خودش قائل است، انجام می دهد.

32- معمولا دوران جذاب مطبوعات ایران را به چند دوره زیر تقسیم بندی می کنند:

الف) دوره مشروطه اول،

ب) سال‌های از دوره مشروطه دوم،

ج) دوره بعد از شهریور ۲۰

د) دوره اوایل دهه ۳۰

ه ) دوران اوایل انقلاب ۵۷

و)  دوران سال‌های ۱۳۷۷و ۱۳۷۸

اگر با این تقسیم بندی موافقید، در مورد این دوران های مطبوعاتی ایران نظری تحلیلی دارید، بفرمائید.

چون غیر از دو دوران اخیر، بنده در بقیه دوره ها حضور نداشتم، قاعدتا اگر هم بخواهم درباره آنها تحلیلی بدهم باید به منابع تاریخی مراجعه کنم و تحلیل های ارائه شده توسط دیگران را باید تکرار کنم که چندان مقبول خاطر من نیست، اما درباره دو دوره اوایل انقلاب سال 57 و دوره سال های 77 تا 78 که شما مطرح کردید، فکر می کنم در پاسخ به سئوالات 12 ، 19 و 20 به تفصیل بیان کردم و دیگر اجازه بدهید که اینجا تکرار نکنم.

33- پیام و ختم کلام آخر؟

برای پیام  فکر نمی کنم با این کثرت و وسعت پرسش های شما که هم هوشمندانه و هم بجا طرح کردید، جایی باقی مانده باشد و کلام آخرهم این است که از شما بزرگواران مدیرمسئول و سردبیر نشریه وزین ترکمن دیار از صمیم قلب تشکر می کنم بخاطر زحمتی که کشیدید و زمینه این گفت و گوی مفصل را فراهم کردید و امیدوارم  مجموعه مطالب این گفت و گو مورد توجه خوانندگان فرهیحته این نشریه قرار بگیرد.

نوشتن دیدگاه

نظراتی که حاوی توهین یا افترا می باشند، منتشر نخواهند شد.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

پیشخوان

آخرین اخبار