همزیستی نیوز - ما بچه‌های دهه ۱۹۷۰ میلادی به گفته «مایکل هریس» نویسنده کتاب «پایان غیبت» آخرین نسل از بچه‌هایی بودیم که بدون اینترنت، بزرگ شدیم. به عبارتی دیگر واپسین معصومانی بودیم که فضای واقعی را در زندگی تجربه کردیم.

راستش را بخواهید، وقتی بچه بودیم چیزی برای فخر فروشی به والدین نداشتیم، اما امروز بچه‌هایی را می‌بینیم که از پدرها و مادرهای خود جلو زده‌اند و به سرعت دارند در فضای مجازی پیشروی می‌کنند؛ چرا که دسترسی آنان به ابزارها بیشتر شده است و انگیزه و علاقه بیشتر و مدت زمان بیشتری هم دارند. اما درمقابل این فرزندان پیشرو در فضای مجازی، والدینی داریم که به علت مشغله برای استفاده از این ابزار حوصله زیادی ندارند این در حالی است که باید ملاحظات فرزند هزاره سوم را در نظر بگیرند.

اصلاً امروزه به نظر میرسد که اقتدار در خانواده تغییر کرده است. اگر در گذشته نان آور خانواده - که معمولاً مرد بود- صاحب اقتدار بود، اکنون ماتریکس رابطه انگار تغییر کرده است و در برخی مواقع میبینیم که کوچکترین بچه صاحب اقتداراست. لابد پرسش دارید چگونه؟ آشکار است که چگونگی آن به این علت است که تسلط و اشراف او به تکنولوژی بیشتر از پدر و مادر است! و این والدین هستند که عقب می مانند و بیشتر مواقع حتی برای اینکه برخی کارهای اداری را در فضای مجازی انجام دهند به همین فرزند کوچک نیازپیدا میکنند.

دیگر گذشت آن زمان که از مادربزرگ به مادر و از مادر به دختر، آموزههایی منتقل می‌شد. یادم میآید مرحوم مادربزرگم نان می‌پخت و این مهارت را از مادرش یاد گرفته بود. او حتی برای یکسال خانواده رشته تهیه می‌کرد و با انگور، شیره درست می‌کرد تا افراد خانواده به جای مربا، صبح‌ها نوش جان کنند. همه این‌ها از مادرش منتقل شده بود.

اما امروزه هنر و فنی اندک باقی مانده است که از مادر به دختر منتقل شود، یعنی بسیار کم رنگ شده است. مادرهایی را می‌بینیم که بغایت کدبانو اما در عوض دخترها را می‌بینیم که بزرگ شده‌اند و در شرف ازدواج هستند ولی به جای کدبانوگری، آنچه در چنته دارند مهارت استفاده از انواع و اقسام ابزار تکنولوژیک است که با آن روزگار می‌گذرانند، در حالی که مادر با این ابزار در بیشتر مواقع بیگانه است.به عبارت دیگر، اگر پیشتر آموزه‌ها، قابل الگوبرداری بود و تحولات، آرام در جریان قرار می‌گرفت و نسل به نسل انتقال می‌یافت، اکنون چیزی نیست که بازتولید شود و انگار با فرزندانی در هزاره سوم مواجه‌ایم که حتی داناتر از بزرگسالان هستند.

هر روز که می‌گذرد دنیای دیجیتال پوست می‌اندازد و تازه می‌شود و فرزندان نیز همچون پیروانی گوش به فرمان دنباله رو آن. در این دنیا والدین می‌مانند و جدایی آنان از دنیای فرزندان و اینکه احتمالاً روزی برسد ببینند فرسنگ‌ها و شاید قاره‌ها از دنیای آنان دور شده‌اند.

در این میان دو مشکل بیش از پیش سر برمی‌آورد و مهم است یکی اینکه روابط والدین و فرزندان رو به سردی می‌گراید و زبان همدیگر را نمی‌فهمند و دیگرآنکه فرزندان هزاره سوم آنقدر در دنیای مجازی و دیجیتال غرق می‌شوند که از دنیای واقعی درکی بسیار سطحی و اندک خواهند داشت. به جایی می‌رسیم که این فرزندان هزاره سوم غرق در دیجیتال مهارت‌هایی مانند خوب صحبت کردن، خوب شنیدن و خوب دیدن را از دست می‌دهند و چیزی از دنیای واقعی نمی‌فهمند. به جایی می‌رسیم که اول تصاویر دنیای واقعی را در دنیای دیجیتال می‌بینند و بعد آن را در خارج از دیجیتال، تجربه می‌کنند که این، خود معضلی خواهد بود.

به عنوان مثال فرزندان، ابتدا خروس را در فضای مجازی می‌بینند و بعد آن را در واقعیت – البته اگر شرایطش پیش بیاید – مشاهده می‌کنند. یا اینکه روابط خانوادگی را اول در مجاز درک می‌کنند و بعد تلاش می‌کنند آن را در دنیای واقعی جستجو کنند.

در این میان والدین باید چه کنند؟ چگونه تعادل برقرار کنند؟ از کجا شروع کنند تا هم به فرزندان برسند و هم اینکه از دنیای دیجیتال آنان سر بردربیاورند و آنان را رها نکنند. طبیعی است که والدین هم باید همگام با فرزندان، سواد رسانه‌ای خود را ارتقاء دهند چرا که اگر ابتکار عمل را به دست رسانه‌های مختلف بسپارند و خودشان ابتکار عمل نداشته باشند مطمئن باشند که فرزندان آنان، آن جهان بینی را برداشت می‌کنند که نظام رسانه‌ای به آنان می‌دهد و رسانه‌ها به عنوان والدین مجازی به ایفای نقش والدین در دنیای حقیقی می‌پردازند.

اینکه چرا باید این ارتقاء سواد رسانه‌ای از خانه و خانواده شروع شود به این علت است که هر گونه تلاشی از سوی مراکز آموزشی دیگر بی ثمر خواهد بود مگر اینکه با محیط خانه و خانواده سازگاری داشته باشد. از این رو، ایفای نقش والدین امروزی بسیار سخت تر می‌شود چون با فرزندانی مواجه‌اند که در عصر دیجیتال به دنیا آمدهاند و این فضا عین اکسیژن برای آنان لازم است. پس پدرها و مادرها نمی‌توانند این فضا را از بچه‌ها بگیرند و تنها راهی که می‌ماند این است تا خود وارد این فضا شوند و سواد رسانه‌ای خود را بالا ببرند و تعادل را ایجاد کنند.

حال، پرسشی بس مهم مطرح است و آن اینکه والدین چگونه می‌توانند سواد رسانه‌ای خود را بالا ببرند و در عین حال فرزندان خود را فضای مجازی و دیجیتال کنترل کنند؟ بهاره نصیری، کارشناس ارتباطات و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چندی پیش در نشستی با عنوان «سواد رسانه‌ای وچالش‌های پیش رو در ایران» که در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد، سخنرانی در این زمینه داشت که بدین شرح است.

نصیری خطاب به والدین تاکیدی می‌کند: فرزند ما اگر از ما (والدین) جلوتر است ما می‌توانیم با بازآفرینی فضای مشارکتی و همدلانه به جای اینکه در مقابلش قرار گیریم در کنارش باشیم اما متاسفانه می‌بینیم که ترجیح می‌دهیم جا را خالی کنیم و آنها نیز خیلی راحت ما را در این فضا آچمز می‌کنند و دور می‌زنند.‌اگر در گذشته نان آور خانواده - که معمولاً مرد بود- صاحب اقتدار بود، اکنون ماتریکس رابطه انگار تغییر کرده است و در برخی مواقع می بینیم که کوچک ترین بچه صاحب اقتداراست.

این پژوهشگر حوزه ارتباطات، کودکان را در واقع مظلوم ترین و بی دفاع ترین مخاطبان رسانه‌ها می‌داند. کودکان با انجام کارهایی در فضای مجازی مثل دیدن بازی‌های کامپیوتری و کارتون‌ها خیلی وقت‌ها از درک زیبایی‌ها و روابط انسانی کم کم دور می‌شوند و وقت خود را با ابزارهای رسانه‌ای صرف می‌کنند که ذاتی سرد و کرخت کننده دارد و باعث می‌شود که به کاهش روابط عاطفی بین والدین و فرزندان منجر شود. آنوقت است که دیگر کسی نیست برای کودکان زیر سن مدرسه، مرز بین واقعیت و مجاز را توضیح دهد این در حالی است که باید یک نفر کنار آنها باشد و تفسیر کند. یک نفر باید به آنها بگوید که آنچه می‌بینند ممکن است ما به ازای بیرونی نداشته باشد. فرزندان ما که در دنیای دیجیتال بسر می‌برند، بیشتر وقت ها عکس حیوانات و طبیعت را می‌بینند ممکن است در آینده شاید هم الان گرفتار آن هستیم که دیگر هیچ جوجه‌ای وجود نداشته باشد تا به دست فرزندان ما نوک بزند و یا مرغی دنبال بچه‌های ما بدود.

او ادامه می‌دهد: همه اینها نشان می‌دهد که فرزندان ما دارند کم حوصله و بی‌حوصله می‌شوند. شاید با یک کلیک وضعیت آب و هوای سه روز دیگر را به شما بگویند اما واقعاً از لمس طبیعت فاصله گرفته‌اند و صرفاً با روایتی از طبیعت در فضای مجازی سر و کار دارند.

 **دست کودکان را بگیریم و آنان را به دامن طبیعت ببریم

نصیری به پژوهش‌های کارشناسان ارتباطات اشاره می‌کند که تاکید دارند تا والدین در کنار به روز بودن در سواد رسانه‌ای باید رجعت به طبیعت داشته باشند. روایتگر رسانه‌ای خوب برای فرزندان، لزوماً اشراف به تکنولوژی نیست بلکه باید دست کودکان را بگیریم و از جلوی صفحه نمایش به دامن طبیعت ببریم.

 **حداقل ۴۰ دقیقه با فرزندان وقت بگذرانیم

نصیری به تکنیک بهبود روابط با فرزندان اشاره می‌کند و تاکید دارد که حداقل ۴۰ تا ۵۰ دقیقه با آنان بویژه با نوجوانان وقت بگذرانیم.

او خاطرنشان می‌کند که یادمان باشد، اینترنت و سایر ابزار رسانه‌ای برای یک کودک به عنوان یک حق نیست بلکه یک امتیاز است و والدین تا زیر سن ۱۴ سال قطعاً باید برای کارهایی مثل بازی‌های کامپیوتری، چک کردن ایمیل و فیلم نگاه کردن در کنار فرزندان قرار گیرند.

 ** چطور می توانیم کنار فرزندانمان باشیم؟

فرزندان ما امروز با تصویری از رابطه‌ها مواجه هستند در فیلم ها و کارتون‌ها والدین را می‌بینند که از سر کار به خانه میآیند و چقدر با حوصله سر بچه‌هایشان را گرم می‌کنند. اما چند درصد از پدرهای ایرانی این گونه عمل می‌کنند برخی به علت چند شغله بودن دیر به خانه می‌آیند و همین باعث می‌شود که رفتارهایی محقق نشده در کودک ایجاد می‌شود چون کودک با آن شخصیت‌ها در فیلم و کارتون همزاد پنداری می‌کند و کم کم دلخوری‌هایی ایجاد میشود که شاید خودمان به عنوان پدر یا مادر ندانیم از کجا آمده است اما متاسفانه .همین دلخوری‌ها تبعاتی روحی روانی و ذهنی برای فرزندان ما دارد

برخی می‌پرسند که چطور می‌توانیم کنار فرزندانمان در فضای مجازی باشیم که دراین ارتباط، نصیری چنین پاسخ میدهد: اگر ما این تکنیک بهبود رابطه را داشته باشیم و برای فرزندان، وقت بگذرانیم، آنان نیز پذیرا خواهند بود. مثلاً اگر پیام نامناسب و غیراخلاقی مثلاً در ایمیل او مشاهده کردیم، زود موضع نگیریم و آن را نفی نکنیم یا از او بلافاصله نپرسیم که چه کسی این ایمیل‌ها را فرستاده است؟ به جای مطرح کردن این پرسش‌ها بهتر است در کنار او قرار گیریم و بگوییم که ممکن است در این فضاها این اتفاق بیفتد. همانطور که درب خانه را قرار نیست روی غریبه باز کنیم قرار نیست که هر پیامی را در فضای مجازی ببینیم و هر چه که به دست ما می‌رسد باز کنیم. این در کنار فرزندان بودن و تجربه مشترک داشتن با آنها شانس برقراری ارتباط مناسب و درک بیشتر آنها بیشتر است.

نصیری معتقد است: هر اتفاقی قرار است در حوزه زندگی رسانهای ما رخ دهد باید قبل از سن ۱۴ سالگی برسد. شما مطمئن باشید با این کار فرزندان را از آسیبهای رسانه مصون نگاه میدارید. بچهها در نوجوانی شاید سرکش و نافرمان شوند اما مطمئن باشید اگر طوفان بیاید شاخهها را میشکند اما ریشه را از بین نمیبرد. چون چیزهایی را که به فرزندان خود با عشق و علاقه آموزش دادیم یک روزی آنها را برداشت میکنیم. اما در عوض، پدر و مادری که مقهور رسانه‌اند و ساعتهای طولانی در مقابل انواع صفحه نمایش قرار میگیرند نمیتوانند از فرزندان خود انتظار داشته باشند که آسیبی در این فضا نبینند.

 ** تفاوت کودکان دیروز و امروز

نصیری، امتیازی را برای والدین که کودکان دیروز بودند قایل است و آن این است که آندسته از والدین دهه ۵۰ خورشیدی و دهه ۷۰ میلادی که به دنیا آمده این شانس را داشتهاند که نیمی از زندگی را در دنیای واقعی و بخشی را در دنیای دیجیتال بسر بردهاند. در واقع زندگی دیجیتال آنان از نیمه دوم زندگیشان شروع شده است.

او به نقل از «مایکل هریس» در کتاب «پایان غیبت» میگوید: ما مهاجران دیجیتال هستیم برخلاف فرزندان ما که بومیان دیجیتال هستند و در این فضا بزرگ شدند و زندگی کردند به قول جامعهشناسان، ما واپسین معصومانی هستیم که فضای واقعی را در زندگی خود تجربه کردیم. یک پیشبینی غیر قابل انکار وجود دارد و آن این است که چیزی نمیماند تا زمانی که هیچکس روی زمین یادش نمیآید که افراد چطور احساس میکردند. در عین حال، صد البته سوابق و مدارک باقی میماند اما آن تجربه زیستی واقعی دیگر در دورههای بعد وجود ندارد.

این پژوهشگر ارتباطات از تجربه زیستی واقعی یاد میکند که فرزندان بومی دیجیتال آن تجربه را ندارند. باید دید این تجربه مثل چه تجربهای است. نصیری به فضاهای خالی اشاره میکند که کودکان قدیم، آن را تجربه میکردند که کودکان حال چنین تجربهای را ندارند مثلاً والدین، تلاش میکردند که بچهها را هر طور شده بعد از ظهرها، بخوابانند اما گاهی موفق نمیشدند.

نصیری ادامه میدهد: وقتی بعد از ظهرها خوابمان نمیبرد در واقع در نوعی فضای خالی قرار میگرفتیم و این فضا به ما اجازه سرگردانی میداد تا به خودمان و رفتارهایمان فکر کنیم. شاید این زمانها، گاهی بیهیجان و کسالت آور بود ولی همانها بود که زمینه ساز تخیل میشد. شاید شگفتآورترین دستاورد بشر که فضای مجازی و اینترنت است دستاورد همان زمانها باشد.

و اما باید دید آیا پدر و مادرهای امروزی چنین فضاهایی را به کودکان خود میدهند؟ نصیری تاکید میکند: پدر و مادرهای امروزی به جای اینکه بچهها را به کلاسهای متعدد بفرستند بهتر است به آنان زمان بدهند تا به کارها و فعالیتهایشان فکر کند ولی متاسفانه این فضاها را به دلایل متعدد گرفتهاند.‌والدین تا زیر سن ۱۴ سال قطعاً باید برای کارهایی مثل بازیهای کامپیوتری، چک کردن ایمیل و فیلم نگاه کردن در کنار فرزندان قرار گیرند.

 

**چه مهارتهایی فرزندانمان میتوانند در حوزه سواد رسانهای داشته باشند

حال که به دنیای دیجیتال، آمدهایم و از آن گریزی نیست باید دید برای غرق نشدن در آن و دور نیفتادن از دنیای واقعی باید چه مهارتهایی را داشته باشیم و به فرزندان نیز منتقل کنیم.

**مهارت خوب دیدن

نصیری میگوید: از نظر کارشناسان، اولین مهارت، مهارت خوب دیدن است به عبارت دیگر هرآنچه را که میبینیم به راحتی پذیرا نباشیم.شک داشته باشیم و پرسشگر باشیم و این روحیه را در خودمان و فرزندان آموزش دهیم. ای‌کاش والدین، وقتی بچه‌ها از مدرسه می‌آیند به جای اینکه از آنها بپرسند که چه چیزی یاد گرفتند، این را بپرسند که امروز چه سوالاتی برای آنها مطرح شد؟ یا اینکه برای سوالات خود چه پاسخ‌های متفاوتی را پیدا کرده‌اند؟ از مسیر مدرسه چه چیزهایی نظرشان را جلب کرده است. این سوالات در واقع، دقت بچه‌ها را در خوب دیدن افزایش میدهد. پدر و مادرها میتوانند درباره پلان‌هایی از نمایش یک فیلم با بچه‌ها صحبت کنند. اگر فیلمی، یک دوره تاریخی را نشان می‌دهد، بروند مطالعه کنند و ببینند که آیا واقعاً آن دوره تاریخی را فیلم به نمایش گذاشته است یا چیز دیگری را نشان می‌دهد.
 **مهارت خوب شنیدن

این کارشناس ارتباطات، مهارت دوم را خوب شنیدن بیان می‌کند؛ یعنی ارتقاء و قدرت شنوایی در خود و فرزندان که از قدرت بینایی مهم‌تر است. طوریکه، شنیدن به قوه تخیل ما انقدری که کمک می‌کند، دیدن، آن کار را انجام نمی‌دهد.

این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیمی گوید: وقتی شما یک فایل صوتی کتاب را می‌شنوید خودتان تصویرسازی در ذهنتان انجام می‌دهید. کاش والدین وقتی تبلیغی از تلویزیون پخش می‌شود پارچه ای روی صفحه نمایش تلویزیون بیاندازند و از فرزندان بپرسند که چه چیزی را شنیده و تصور کرده‌اند. با این تمرین‌های ساده میتوان به بچه‌ها کمک کرد که نسبت به اشیاء و اتفاقات اطراف، هم حس و هم تصور داشته باشند.

او ضبط صدا را هم با اهمیت می‌داند؛یعنی والدین با ضبط کردن صدای خود و کودکانشان و نیز گوش کردن به صدای ضبط شده (کودکان نیز از این امر مستثنی نیستند)، کاستیهای کلام خود را دریابند و آن را اصلاح کنند.

 **مهارت خوب صحبت کردن

نصیری، دیگر مهارت مهم را مهارت صحبت کردن می‌داند. این مهارت برگرفته از این است که چطور خوب دیده و چطور خوب شنیدهایم. در خوب صحبت کردن است که میتوان در جمله مکسهای لازم و بجا را رعایت کرد. وقتی خوب صحبت میکنیم میدانیم که کجا باید بار احساسی به واژهها بدهیم و اینکه تا وقتی بار معنا را درک نکرده باشیم صحبت ما قطعاً نمیتواند اثرگذاری لازم را باشد.

 **مهارت خوب خواندن

این کارشناس، مهارت خوب خواندن را هم از مهارتهای مهم بر میشمرد. حتی از قول شهید مطهری می‌گوید: نحوه صحیح کتاب خوانی یا هر متن نوشتاری، زمانی اتفاق میافتد که حداقل سه بار، آن را بخوانیم. یعنی برای بار اول که کتاب یا متن را میخوانیم نمیتوان موضعی برای آن داشت این برای بار دوم است که همدلانهتر، متن را میتوان خواند؛ انگار که صحبت های دوستی را داریم گوش میدهیم.

نصیری، خواندن در بارسوم را خواندنی نقادانه بیان میکند که میتوان در این مرحله از خواندن، نقاط ضعف و برجستگیها یا نقاط قوت را مدنظر قراردهیم. وقتی متنی را می‌خوانیم، درک محتوی و معناهای عبارت‌های آن را زمانی میفهمیم که درک عمیقتری از موضوع داشته باشیم که با یک بار خواندن این درک ایجاد نمیشود.

خوب خواندن را میتواند در شبکههای اجتماعی و بازنشر متنها در این شبکهها عملیاتی کرد. به عبارت دیگر وقتی یک بار، متنی را میخوانیم نباید آن را سریع باز نشر دهیم. باید دید، آن مطلب چقدر با ارزشهای ما همراستا است و بعد از تفسیر و تجزیه و تحلیل آن را باز نشر دهیم.

 **مهارت خوب نوشتن

نصیری درباره این مهارت اظهار میدارد: خوب نوشتن، رخ نمیدهد مگر اینکه اهل مطالعه باشید و اینکه زمانی میتوانید بخوبی قلم بزنید که مهارتهای قبلی را فراگرفته باشید. منظور نظر نصیری از خوب نوشتن آن است که هر چقدر روی مهارتهای ذکر شده بیشتر متمرکز شویم وقتی به آموزه‌های سواد رسانه‌ای میرسیم در واقع میخواهیم به پاسخهایی مشابه برسیم که مثلاً چه کسی چه میگوید؟ از چه کانالی و با چه تکنیک و انگیزهای و با چه تاثیری سخن میگوید؟

او فایده ارتقاء این مهارتها را در این میداند که میتوان به مسئولیت اجتماعی خودمان واقف شویم و اصلاً اخلاق مراقبت را ایجاد کنیم؛ یعنی علاوه بر اینکه مراقب اندیشه و آنچه که میخوانیم و میشنویم باشیم، مراقب فرزندمان هم باشیم که چه پیامی را دارد دریافت میکند.ضمن اینکه فرزندمان هم مراقب اندیشهاش می شود و تلاش میکند پیامهایی را با دوستانش به اشتراک بگذارد که درست و اخلاقی باشد.

این پرسش مطرح میشود که برای کودکی که خواندن، نوشتن بلد نیستند، چه کنیم؟ نصیری در این خصوص این پاسخ را میدهد: ما میتوانیم از او بخواهیم که مثلاً خلاصهای از فیلمی را برایمان تعریف کند که دیده است یا ویژگیهای قهرمان فیلم را برایمان توصیف کند. همچنین میتوانیم از کودک بخواهیم ما به ازای شخصیتهای داستانی را که برایش خواندهایم در واقعیت پیدا کند. مثلاً کلاغی را که در کتاب داستان دیده است در عالم واقع هم به ما نشان دهد و اینکه آیا کلاغها مثل کلاغی که در کتاب داستان دیدهاند، کفش پایشان میکنند یا لباس تنشان میکنند؟ اینگونه است که میتوان با این تمرینها با بچهها، مرز بین اقعیت و مجاز را برای آنان جدا کرد.یعنی تجربه رسانهای او را با خودتان به اشتراک بگذارید.

یک مزیت اینگونه با فرزندان ارتباط برقرار کردن این است که اگر در آینده نزدیک درخواستی از آنان داشته باشید پذیراتر میشوند. اینکه کنارشان چند دقیقه بنشینیم و با آنان حرف بزنیم باعث میشود که در آینده اعتمادی متقابل بین ما و آنان رخ دهد.

از نظر نصیری، بزرگترین نقطه ضعف ما خانوادهها همین عدم گفت و گو بین والدین و فرزندان است.او به تجربهای اشاره میکند مبنی براینکه یک بار از ۵۰ پدر و مادر پرسید که آیا به موسیقی رپ علاقه دارند؟ جالب اینکه از ۵۰ مخاطب نصیری، ۴۵ نفر بودند که علاقهای به این نوع موسیقی نداشتند این در حالی بود که فرزندان آنان علاقهمند به رپ بودند. این تفاوت از نظر این کارشناس ارتباطات عجیب است و نشان میدهد که والدین در جزیرهای جدا از فرزندان زندگی میکنند. بویژه از وقتی که تلویزیون آمد و بعد از آن ابزارهایی دیگر و ارتباطات شفاهی، بسیار کم رنگ شد، والدین از فرزندان خود، بیشتر جداماندند.

این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، می گوید: در زمان حاضر اعضای خانواده جدا از هم، اما زیر یک سقف بسر میبرند. پدر مقابل تلویزیون، مادر در آشپزخانه و فرزندان هم در اتاقهای خود مشغول چت کردن هستند اما رابطههایشان کاهش یافته است.

درست است که دیجیتالی شدن فرهنگ خانواده ایرانی، قطعاً به «والدگری رسانه‌ای» نیازمند است، اما آیا به این معناست که والدین باید حتماً اشراف کامل به تکنولوژی داشته باشند؟ در این راستا نصیری چنین اشرافی را مد نظر ندارد. یعنی میگوید که لازم نیست که والدین اشراف کامل یاد شده را داشته باشند؛ یعنی حتماً نباید به کارگاه های متعدد بروند تا وبگردی یاد بگیرند و نقش مفتش برای کودک خود داشته باشند بلکه والدگری رسانهای چیزی جز تعامل و ارتباط نیست یعنی نگاه مذاکره محور با فرزند خود داشته باشیم همراهی، احساس دوستی و احترام متقابل با هم داشته باشیم؛ یعنی هم در مقام یادگیرنده و هم در مقام یاد دهنده باشیم. مطمئن باشید که اگر والدین با فرزندانشان رابطهای نداشته باشند، فرزندان در جایی دیگر این رابطه را خواهند یافت.

 **راهکارها برای والدگری رسانه ای

راهکارها برای والدگری رسانهای اتفاقاً چیزهایی ساده است که ما ممکن است به آنها بی توجه باشیم. نخستین راهکاری که نصیری از آن سخن میگوید این است که هر گونه مدیریت و برنامهریزی را باید از خودمان (والدین) شروع کنیم.

در کتاب «تربیت بدون فریاد» اثر «هال ادوارد رانکل» تاکید شده است که اگر مشکلی را در فرزند می بینیم باید در ابتدا خودمان را اصلاح کنیم. اگر خودمان استفاده بجا از رسانه داشته باشیم فرزندمان هم یاد میگیرد. مادری که ۶ یا هفت ساعت در مقابل انواع صفحه نمایش قرار میگیرد نمیتواند از فرزند خود این انتظار را داشته باشد که این کار را نکند.

نصیری از بی حوصله بودن برخی والدین انتقاد میکند و میگوید: ما والدین به واسطه انواع فشارها، کمی بی حوصله شده‌ایم و این مساله باعث میشود که همدلانه و با صبوری با فرزندان رفتار نکنیم. تا قبل از مادرشدنم آنقدرها خویشتن دار نبودم در حالی که وقتی مادر شدم چون کسی مثل فرزندم را مثل آینه در مقابلم میدیدم مواظب حرف زدن و رفتار خود بیشتر بودم. راستش، وقت گذاشتن با بچهها بشدت فاصله را کم و درک متقابل را ایجاد می کند.

 **از کجا وقت بیاوریم؟

نصیری در پاسخ به این سوال، چنین گفت: اگر وقت چندانی نداریم می‌توانیم از وقتهایی استفاده کنیم که به ظاهر مهم نیست اما اتفاقاً میتوان از آن زمانها برای گفت و گو با فرزند استفاده کرد که یکی از این وقتها، زمان رانندگی است. میتوان برای کودک زیر سن مدرسه در آغاز صبح کنار تختش بنشینیم و به او صبح بخیر بگوییم و این نکته را بازگو کنیم که قرار است روز خوبی داشته باشد. یا اینکه اگر به مدرسه میرود به او گوشزد کنیم که از معلم خودش سوال کند. همچنین آخرشب بچه در اتاق بچه چند دقیقه‌ای درکنارش بنشینیم و حرف بزنیم؛ بدین ترتیب ارتباطات ما خیلی موثرتر می شود.

‌نصیری معتقد است: میتوان سطح سلیقه فرهنگی فرزندان را زیر سن مدرسه با کارهایی مثل توجه کردن برای خرید یک کتاب خوب، بردن او به سینما برای دیدن یک فیلم خوب، ارتقاء و افزایش داد.هر چه این ذائقه و سلیقه فرهنگی فرزندان ما در کودکی افزایش یابد قطعاً آسیبهای آنان در آینده در فضای مجازی کاهش مییابد.

به گفته این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، میتوان بچه را به شهر کتاب برد و با او بین قفسههای کتاب قدم زد و به او اجازه داد تا کتاب دلخواه خود را انتخاب کند، این کار نسبت به اینکه خودمان از جایی دیگر برای او کتاب بخریم، خیلی بهتر است. این توجه کردن به انتخاب رسانهای فرزندانمان میتواند خیلی کمک کند تا در آینده در مواجهه با پیام‌های رسانه‌ای عاقلانه گزینش گر باشند و هر پیشن‌هادی را در پیام رسانه نپذیرند.‌در کتاب «تربیت بدون فریاد» اثر «هال ادوارد رانکل» تاکید شده است که اگر مشکلی را در فرزند می بینیم باید در ابتدا خودمان را اصلاح کنیم.

او نیاز به بازتعریف حریم خصوصی را هم مهم میداند؛ منظور این است که والدین یکسری ابزارهای رسانهای را به شکل خصوصی برای خودشان در خانواده مطرح می کنند به گونهای که ورود افراد به این حریم را تعدی به حریم خصوصی خودشان تلقی میکنند. مساله اینجاست وقتی کودک بزرگ می شود، دقیقاً همین مطالبه را از پدر یا مادر دارد. در اینجا چالشی رخ میدهد. یعنی پدر و مادر درحالی که نمی‌خواهند فرزندشان به حریم خصوصی آنها وارد شود اما این اجازه را به خودشان میدهند وارد حریم او شوند و این سرآغاز یک چالش فلسفی بین والدین و حریم فرزندان است.

راهکار آن این است که ما از همان ابتدا حوزه حریم خصوصی را متفاوتتر تعریف کنیم مثلاً بگوییم که وسیلهای هست که من بیشتر از او (فرزند) استفاده میکنم ولی به این معنا نیست که اگر کسی به طور اتفاقی یا از روی عمد از آن استفاده کرد به معنای تعدی به حریم خصوصی من است و مجازات میشود.

نصیری اظهار میدارد: اینگونه رفتار و صحبت کردن با فرزند باعث میشود تا به جای اینکه مقابل او قراربگیریم در کنار او باشیم و این کمک میکند که ما را پذیرا شود. والدین وقتی سایتی را دارند میبینند و یکدفعه فرزندشان نیز سرمی رسد، به او نگویند «دوست ندارم کنار من باشی» یا اینکه بلافاصله صفحه را عوض کنند؛ بلکه میتوانند به آنها بگویند که «فکر نمیکنم، مناسب سن و سال تو باشد و مناسب من هست و در حوزه کاری من هست وقتی خودت بزرگتر شدی این مطالب شاید بیشتر به دردت خورد» این همدلی، می‌تواند جلوی خیلی از مشکلات تهدید کننده رسانهای برای فرزند را بگیرد.

این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تاکید میکند که همیشه سواد رسانهای سلسله آموزشهای بی پایان است چون دانش، پایان ندارد باید خودمان را با فرزندانمان به روز کنیم اگر نمیتوانیم پابه پای آنان برویم بنشینیم کنارشان و یاد بگیریم و این کار چه اشکالی میتواند داشته باشد؟

او خاطرنشان میکند: والدین نباید تسلیم شوند و فضا را به بچه‌ها بسپارند. چرا فکر میکنیم که وقت گذاشتن برای بچه‌ها در واقع لطف کردن به آنان است؟ ما در قبال آنان مسئول هستیم، برای فرزندان وطن هم مسئول هستیم؛ اگر ببینیم دوستشان پیامی را میفرستد و مناسب نیست از فرزندان سوال کنیم که آیا دوستشان وقتی داشته این پیام را می فرستاده با پدر و مادرش مشورت کرده است؟ به هر حال سعی کنیم فضای سرگرمی و فراغت و آسایش را با فرزندانمان را بیشتر کنیم هر چه تجربه مشترک رسانهای و غیر رسانهای بیشتر باشد شانس برقراری ارتباط با فرزندمان افزایش پیدا میکند و آنان بیشتر با واقعیات آشنا میشوند.

همزیستی نیوز - نقصی در سیستم‌عامل پیام‌رسان واتس‌اپ در دستگاه‌های اندرویدی شناسایی شده که می‌تواند با بازکردن گالری واتس‌اپ توسط کاربر، به‌طور خودکار باعث آسیب‌پذیری ‌شود و برای جلوگیری از این آسیب، لازم است کاربران واتس‌اپ خود را به آخرین نسخه به‌روز کنند.

به گزارش ایسنا، یک محقق امنیتی، نقصی را در سیستم‌عامل پیام‌رسان محبوب واتس‌اپ در دستگاه‌های اندرویدی شناسایی کرده است که می‌تواند به مهاجمان، امکان ارتقاء امتیاز و اجرای کد از راه دور (RCE) دهد. این حفره‌ی امنیتی که توسط محققی با نام مستعار «Awakened» کشف شده ، به عنوان یک اشکال «double-free» توصیف و به آن شناسه‌ی « CVE CVE-2019-11932» اختصاص داده شده است.

این نقص، در نسخه‌ی 2.19.230  واتس‌اپ در دستگاه‌های دارای اندروید 8.1 و 9.0 اجازه‌ی اجرای کد از راه دور را می‌دهد و در نسخه‌های قبلی فقط می‌تواند برای حملات انکار سرویس (DoS) استفاده شود. آسیب‌پذیری شناسایی‌شده، در یک کتابخانه‌ی منبع‌باز به نام «libpl_droidsonroids_gif.so» وجود دارد که توسط واتس‌اپ برای تولید پیش‌نمایش پرونده‌های GIF استفاده می‌شود.

 بنا بر اعلام مرکز ماهر(مرکز مدیریت امداد و هماهنگی رخدادهای رایانه‌ای) بهره‌برداری از این نقص، شامل ارسال یک پرونده‌ی GIF مخرب است که می‌تواند هنگام بازکردن گالری واتس‌اپ توسط کاربر (به‌عنوان مثال، زمانی که کاربر می‌خواهد برای یکی از مخاطبین خود تصویری ارسال کند) به‌طور خودکار باعث آسیب‌پذیری ‌شود.

به‌گفته‌ی این محقق، مهاجم نمی‌تواند تنها با ارسال یک GIF ویژه، از این نقص بهره‌برداری کند و کنترل تلفن همراه را در دست بگیرد. مهاجم ابتدا باید از آسیب‌پذیری دیگری که در تلفن کاربر وجود دارد، سوءاستفاده کند تا به چیدمان حافظه دسترسی پیدا کند، زیرا یک اشکال « double-free » نیاز دارد تا یک مکان از حافظه را دوبار فراخوانی کند و این کار می‌تواند منجر به خرابی یک برنامه یا ایجاد یک آسیب‌پذیری شود.

در این حالت، هنگامی که یک کاربر واتس‌اپ، نمایه‌ی گالری را برای ارسال پرونده‌ی رسانه باز می‌کند، واتس‌اپ آن‌را با استفاده از یک کتابخانه‌ی منبع‌باز بومی به نام «libpl_droidsonroids_gif.so » برای تولید پیش‌نمایش پرونده‌ی GIF که شامل چندین فریم رمزگذاری‌شده است، تجزیه می‌کند.

برای ذخیره‌سازی فریم‌های رمزگشایی‌شده، از بافری با نام "rasterBits" استفاده می‌شود. اگر همه‌ی فریم‌ها دارای اندازه‌ی یکسان باشند، مجدداً از "rasterBits" برای ذخیره‌ی قاب‌های رمزگشایی‌شده، بدون تخصیص مجدد استفاده می‌شود که همین امر می‌تواند به مهاجم اجازه‌ی سوءاستفاده از آسیب‌پذیری دهد.

پس از بهره‌برداری، دو بردار حمله وجود دارد که مهاجمان می‌توانند از آن استفاده کنند. اولین مورد، افزایش امتیاز محلی است که در آن، یک برنامه‌ی مخرب روی دستگاه نصب می‌شود که آدرس کتابخانه‌های "zygote" (فرایند قالب برای هر برنامه و سرویس آغازشده در دستگاه) را جمع‌آوری می‌کند و یک فایل GIF مخرب تولید می‌کند که منجر به اجرای کد در متن واتس‌اپ می‌شود. این کار به نرم‌افزار مخرب اجازه می‌دهد تا پرونده‌های موجود در سندباکس واتس‌اپ از جمله پایگاه‌داده‌ی پیام را سرقت کند.

بردار حمله‌ی دوم، RCE است که در آن، یک مهاجم با برنامه‌ای که دارای آسیب‌پذیری افشای اطلاعات حافظه‌ی از راه دور است، برای جمع‌آوری آدرس‌های کتابخانه‌های "zygote" و تهیه‌ی یک فایل GIF مخرب جفت می‌شود. به محض اینکه کاربر نمای گالری را در واتس‌اپ باز می‌کند، پرونده‌ی GIF یک پوسته در زمینه‌ی واتس‌اپ ایجاد می‌کند.

محقق Awakend، فیس‌بوک را از این اشکال مطلع و این شرکت، همان زمان وصله‌ی رسمی برای برنامه را در نسخه‌ی واتس‌اپ 2.19.244 منتشر کرد. بنابراین به کاربران توصیه می‌شود که واتس‌اپ خود را به این نسخه به‌روز کنند تا از این اشکال در امان بمانند.

همزیستی نیوز - کاربران اینستاگرامی که خواهان بهره‌مندی از حالت تاریک در این اپلیکیشن هستند، قادر خواهند بود با انجام چند مرحله ساده، این قابلیت را فعالسازی کنند.

به گزارش ایسنا، تقریبا یک ماه پیش بود که اخبار و گزارش‌های منتشر شده در رسانه‌های خبری نشان می‌داد که حالت تاریک (Dark mode) به پلت‌فرم اپلیکیشن اینستاگرام نیز اضافه شده است تا کاربران و علاقمندان در کنار بهره‌مندی از این قابلیت در سایر اپلیکیشن‌های مورد استفاده خود، بتوانند در شبکه اجتماعی محبوب خود نیز از این قابلیت بهره ببرند.

حالت تاریک در اپلیکیشن‌های مختلف نظیر اینستاگرام به کاربران اجازه می‌دهد تا در اماکن و فضاهای تاریک و با نور کم نیز به راحتی از گوشی خود استفاده کنند و نور سفید نمایشگر و پس زمینه صفحه نمایش گوشی، چشم آنها را آزرده نکند.  

حالا این گزارش که در وب سایت fastcompany آمده، به کاربران آموزش می‌دهد تا بتوانند با طی مراحل ساده، حالت تاریک (Dark mode) را در اپلیکیشن اینستاگرام خود فعالسازی کنند.

در صورتی که کاربران از دستگاه‌های مبتنی بر سیستم عامل اندروید استفاده می‌کنند، برای این کار کافیست جدیدترین نسخه از سیستم عامل ( اندروید ۱۰) را دریافت کرده باشند. همچنین از آپدیت بودن به آخرین نسخه از اپلیکیشن اینستاگرام اطمینان حاصل کنید. بعد از آن، وارد قسمت تنظیمات (setting) شوند و پس از مشاهده گزینه نمایشگر (Display)، بر روی گزینه advanced ضربه بزنند. حالا با انتخاب حالت تاریک از منوی موجود، می‌توانند این قابلیت را به هنگام ورود به اینستاگرام فعالسازی کنند.

کاربرانی هم که از آیفون و سایر دستگاه‌های مبتنی بر سیستم عامل iOS استفاده می‌کنند، به همین ترتیب باید در ابتدا گوشی خود را در صورت امکان، به آخرین نسخه از این سیستم عامل، یعنی iOS ۱۳، آپدیت کنند. سپس جدیدترین نسخه از اینستاگرام خود را نیز دریافت کنند تا بتوانند وارد تنظیمات (Setting) شده و با انتخاب Display & Brightness، منوی فعالسازی حالت تاریک (Dark mode) را مشاهده کنند. آنها همچنین می‌توانند به جای فعالسازی همیشگی این قابلیت، آن را به گونه ای تنظیم کنند که متناسب با ساعات شبانه روز، تغییر کند.

طی چند ماه اخیر که شاهد عرضه حالت تاریک (Dark Mode ) برای سرویس و نرم‌افزارهای موبایلی مختلف نظیر یوتیوب، اندروید مسیجز و واتس‌اپ بوده‌ایم، حالا نوبت به اینستاگرام رسیده و این پلت‌فرم محبوب قرار است به طور گسترده‌تری امکان مذکور را در اختیار کاربرانش قرار دهد. 

همانطور که از نام حالت شبانه و تاریک مشخص است، این تم برای آن دسته از افرادی که با حالت خودکار و معمول شبکه‌های اجتماعی که پس زمینه سفید و روشنی دارد، مشکل دارند و جزو آن دسته از کاربرانی‌اند که بیش‌تر هنگام شب و تاریکی محیط از اینترنت و گوشی‌های هوشمند استفاده می‌کنند، بسیار کاربردی خواهد بود و چشمان آن‌ها را کمتر اذیت خواهد کرد.

همزیستی نیوز - علی‌اکبر قاضی‌زاده درباره ادبیات امروز رسانه‌ها، همچنین صداوسیما، با اعتقاد بر اینکه زبان صداوسیما در مقایسه با خیلی از رسانه‌های دیگر (غیر از رسانه‌های اینترنتی) زبان سلامتی است، در عین حال مطرح کرد: عیب کار در صداوسیما آنجاست که هر اشتباهی در آن مرجع می‌شود، به ویژه اینکه اگر دو یا سه بار تکرار شود و خطر این است.

این استاد روزنامه‌نگاری در گفت‌وگویی با ایسنا درباره‌ی وضعیت این روزهای ادبیات فارسی (زبان مرجع) در رسانه‌ها، با اعتقاد بر اینکه یکی از سختگیری‌هایش در عرصه‌ی کار، همیشه احترام به زبان مرجع در جامعه است، اظهار کرد: با بی‌بند و بار نوشتن در رسانه اصلا موافق نیستم. از آن گذشته به نظر من فضای مجازی و این گروه‌های اجتماعی، ادبیات، نگارش و رسم‌الخطی را به کار می‌برند که کاملا مخرب و بسیار خطرناک است.

وی ادامه داد: با توجه به سختگیری‌هایی که در صداوسیما می‌شود ـ البته کاری به متن قضایا ندارم منظورم زبان فارسی است ـ فکر می‌کنم زبان صداوسیما در مقایسه با خیلی از رسانه‌های دیگر (غیر از رسانه‌های اینترنتی) زبان سلامتی است. علت آن هم این است که از خیلی سال قبل، از اوایل دهه‌ ۶۰ شاهد بودیم که بر سر درست‌نویسی و درست‌گویی در رادیو و تلویزیون تاکید می‌شد. اما اشتباهی بزرگ هم می‌شود؛ برای مثال فردی در یکی از شبکه‌ها کلمه‌ «صبغه» را به جای «سابقه» به کار می‌برد! این به سرعت در رسانه جا افتاد. علت آن هم این بود که آن گوینده محترم یک صبغه‌ای در جایی شنیده بود. در حالی که صبغه با صاد و غین نوشته می‌شود و به معنی منش و طرز تفکر است و هیچ ربطی به سابقه ندارد.

این استاد روزنامه‌نگاری با اعتقاد بر اینکه زبان صداوسیما در مقایسه با خیلی از رسانه‌های دیگر (غیر از رسانه‌های اینترنتی) زبان سلامتی است، در عین حال مطرح کرد: عیب کار در صدا و سیما آنجاست که هر اشتباهی در آن مرجع می‌شود، به ویژه اینکه اگر دو یا سه بار تکرار شود و خطر این است. خوب یا بد چه قبول داشته باشیم و چه نداشته باشیم صداوسیما پرمخاطب است. پس باید از زبان عمومی جامعه زبان فارسی، بسیار مراقبت کند؛ البته باید بگویم این اصرار در تمام دنیا وجود دارد. من قبلا فکر می‌کردم ما زیادی بحث ادبیات را شور می‌کنیم که مراقب باشیم چه می‌گوییم و چه می‌نویسیم؛ در حالی که اینگونه نیست. من می‌گفتم به هر واژه‌ای که می‌نویسید کمی فکر و تعمق کنید که معنی آن چیست. من در پاریس متوجه شدم که فرانسوی‌ها خیلی اصرار به ادبیاتشان دارند، آلمان‌ها هم همین‌طور. چینی‌ها، ژاپنی‌ها و کره‌ای‌ها که به شدت از زبان مرجعشان پاسداری می‌کنند، خیلی اصطلاحات فناورانه و مربوط به تکنولوژی هست که ما معادل آن را نداریم و باید به آنها راه بدهیم. تا آنجا که می‌شود باید برای آنها معادل گذاشت و تا آنجایی هم که نمی‌شود خیلی سخت‌گیری نکنیم.

قاضی‌زاده در بخش پایانی گفت‌وگوی خود با ایسنا درباره‌ی ادبیات فعلی مطبوعات گفت: در ارتباط با ادبیات روزنامه‌ها باید دید چه کسانی بالای سر آنها هستند؛ اسم نمی‌برم. یادم است زمانی سنت خوبی به راه افتاده بود، زمانی که مطبوعات و خبرگزاری‌ها به این میزان پرتعداد نبود. هم در ایرنا و هم در روزنامه‌ها هر رسانه‌ای برای خودش یک واژه‌نامه داشت. انتشاراتی‌های معتبر هنوز هم دارند که بر اساس آن کتاب‌هایشان را ویرایش می‌کنند. دفترچه‌های فشرده کوچکی هستند که من هنوز دو سه نمونه از آن را دارم که بر نگارش درست تاکید داشت. این راهنما را دست هر خبرنگار دبیر و سردبیری که می‌آمد، می‌دادند و از او می‌خواستند که همین را رعایت کند. اینها کار آدم‌های فهمیده‌ای مثل ابوالحسن نجفی و برخی دیگر بود که فارسی را می‌فهمیدند و درخواست می‌کردند یک واژه‌نامه به هر رسانه‌ای داده شود تا به عنوان اصل باشد. ولی مشکل ما امروزه صدا و سیما و روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها نیست. مشکل ما این است که جامعه‌ی ما جامعه‌ی بی‌سواد و بی‌سوادپسندی شده است. هیچ دانشجو و رونامه‌نگاری احساس کوچکی نمی‌کند که سقط را با غین بنویسد و خیلی نگران هم نمی‌شود؛ در حالی که اگر ما در خبر و گزارشی کلمه‌ای را اشتباه می‌نوشتیم کل تحریریه را صدا می‌کردند که به ما بخندند اما حالا قبح این اشتباهات ریخته شده است. مشکل این است که ما و نسل ما بچه‌هایی در مدارس و خانه‌هایمان تربیت نکردیم که مبنای زبان ملی خودشان را بشناسند. واژه‌ای به نام «دوستت دارم» داریم که خیلی پیش‌پا افتاده است. اکثر بچه‌های الان «دوسِت دارم» می‌نویسند و به جای دو تا «ت» یک «ت» می‌گذارند؛ یعنی فارسی ما در حال آسیب دیدن است آن هم به دلیل نسل ما. ما نباید بچه‌ها را از خواندن و یاد گرفتن دور می‌کردیم.

همزیستی نیوز - مراسم بزرگداشت یونس شکرخواه، روزنامه‌نگار پیشکسوت که به‌تازگی بازنشسته شده است، با حضور جمعی از دوستان و همکارن قدیمی‌اش برگزار شد. او در این مراسم خاطرنشان کرد که نسل ما هیچ‌گاه بازنشسته نمی‌شود و ما همچنان ادامه داریم.

به گزارش ایسنا، مراسم بزرگداشت یونس شکرخواه به پاس ۳۰ سال تلاش رسانه‌ای صبح روز سه‌شنبه (۱۶ مهر ماه) با حضور محمد خدادی (معاون امور مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، حسن نمکدوست تهرانی، هادی خانیکی، مهدی فرقانی، علی‌اکبر قاضی‌زاده، فرید قاسمی، حجت‌الاسلام و المسلمین عاملی (دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی)، گیتا علی‌آبادی (رئیس دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها)، سید محمود دعایی (مدیر مسئول روزنامه اطلاعات)، حجت‌الله ایوبی، سیدوحید عقیلی، حمید شکری خانقاه، محمدعلی ابطحی، ایوبی و جمعی از اهالی رسانه و قلم و استادان حوزه علوم ارتباطات در فرهنگسرای رسانه‌ برگزار شد. 

در ابتدای مراسم مهدی محمدی، رئیس فرهنگسرای رسانه در سخنانی کوتاه ضمن عرض خوشامدگویی، اعلام کرد که اگر اجازه بدهند یکی از سالن‌های این فرهنگسرا را به نام یونس شکرخواه تغییر خواهند داد. 

شکرخواه در ظرف احزاب سیاسی نمی‌گنجد

سپس حجت‌الاسلام و المسلمین سعیدرضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در سخنانی خاطرنشان کرد: همه ما می‌دانیم اگر فرهنگ در جوامع شکل گرفته، در پرتو ارتباطات بوده است و اساساً فرهنگ، بدون ارتباطات معنا و تحقق پیدا نمی‌کند. از طرفی دیگر نیز کیفیت فرهنگ یک جامعه به ارتباطات آن جامعه بستگی دارد. البته درباره ارتباطات سالم تاکنون صحبت‌های زیادی مطرح شده، ولی قطعا یکی از عناصر اصلی آن اخلاق الهی و انسانی است؛ در واقع توجه به این مفهوم که انسان با دیگران چگونه برخورد می‌کند؛ آیا ذهن او پُر از قضاوت‌ها و انگاره‌ها است و افراد را بر اساس موقعیت‌های شغلی و قومی و اندیشه‌های سیاسی تعریف می‌کند یا اینکه به کرامت انسانی افراد توجه می‌کند. 

او با بیان اینکه «کیفیت ارتباطات بر کیفیت فرهنگ تاثیر می‌گذارد»، ادامه داد: یکی از شاخصه‌های این موضوع پویا بودن و ماندگار ماندن است. در واقع می‌توان گفت که ارتباطات کیفی نوستالوژی تولید می‌کند و بر این اساس آدم‌ها احساس دلتنگی می‌کنند و می‌خواهند که برخی افراد و رویدادها تکرار شود. در این میان آنچه در رفتارهای اغراق‌آمیز ما با جامعه گم شده، ارتباط با خدا است که اتفاقا بیشتر هم در جوامع مذهبی این اتفاق رخ می‌دهد.

حجت‌الاسلام والمسلمین عاملی با اشاره به تاثیر کنش و واکنش‌های اجتماعی بر ارتباطات کیفی، اظهار کرد که ما در حوزه ارتباطات انسانی نیازمند تعلیم هستیم تا بدانیم چه مسیری را باید طی کنیم تا آسایش بیشتری داشته باشیم و وقتی در محیطی قرار می‌گیریم احساس نگرانی و خطر نکنیم. 

او همچنین در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به روزنامه‌نگاری هوشمند و برشمردن ویژگی‌های آن و با بیان اینکه «آقای شکرخواه پایه‌گذار روزنامه‌نگاری برخط در ایران هستند»، یادآور شد: در ادامه روزنامه‌نگاری برخط، امروز در حال رسیدن به روزنامه‌نگاری هوشمند هستیم‌ که توانش آن را خودمان تعریف می‌کنیم. هوش مصنوعی در دنیا قدرت پیدا کرده است‌؛ به عنوان مثال سال ۲۰۱۷، ۳۹ و نیم میلیارد دلار در حوزه هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری شده است که بیشترین سرمایه‌گذاری برای کشورهای آمریکا، چین، آلمان، روسیه و ... بوده است‌. جالب است بدانید که ۲ ترلیون دلار تولید ناخالص کشورها صرف هوش مصنوعی شده است و پیش‌بینی می‌شود این مبلغ تا ۵ سال آینده به ۱۷ و نیم ترلیون دلار برسد. 

 

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه «هوش مصنوعی دنبال این است که حرف و رفتار انسان را تکرار کند»، افزود: در واقع هوش مصنوعی هوشی است که در مسیر فکر و عمل منطقی حرکت می‌کند. در این میان ما در حوزه روزنامه‌نگاری با حضور افرادی همچون آقای شکرخواه به صورت تدریجی به سمت روزنامه‌نگاری هوشمند حرکت کرده‌ایم. 

او یادآور شد: از لحاظ شخصیتی نیز آقای شکرخواه یک دوست خیلی مهربان است. من نزدیک  ۱۸ـ ۱۷ سال است که با ایشان آشنا شدم و مهمترین نکته درباره او این است که انسان اخلاق‌مدار و در رفاقت پایدار است. او رفیق تلخ و شیرین است و نه رفیقی که به اقتضای زمانه یا خیلی نزدیک یا خیلی دور می‌شود. این وجه اخلاقی آقای شکرخواه است که کیفیت ارتباطات را برای ایشان فراهم کرده است و همان وجه اخلاقی است که روزنامه‌نگاری کیفی را فراهم آورده است. چراکه روزنامه‌نگاری کیفی محصول ارتباطات کیفی است. او همچنین در ظرف احزاب سیاسی نمی‌گنجند. او متعلق به احزاب سیاسی نبوده است. 

رئیس دانشکده مطالعات جهان با بیان اینکه «آقای شکرخواه هیچ‌گاه آبروی کسی را نبرده است»، یادآور شد: او همواره در درست‌نویسی، راست‌نویسی و پرهیز از هر راست‌نویسی تاکید کرده است. به طور کلی معتقدم که اگر رسانه‌ای نقد می‌کند باید معطوف به حال مساله باشد. در واقع نقدی قدرتمند است که ما را به کوچه بن‌بست نبرد. نقدهای تلخی که جز ناامیدی ثمره دیگری ندارد کمکی به اصلاح اجتماعی نمی‌کند.

در ادامه این بخش، با حضور معاونت امور مطبوعاتی، هدایایی از سوی حجت‌الاسلام و المسلمین عاملی و حجت‌الله ایوبی به یونس شکرخواه اهدا شد.

سپس پیام سیدعباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) توسط سید محمد طباطبایی (دبیر شورای ارزش‌مندی هنرمندان) قرائت شد.

 

مشکل روزنامه‌نگاری ایران دفن تجربه‌ها است

همچنین فرید قاسمی، روزنامه‌نگار و پژوهشگر تاریخ مطبوعات ایران و از دوستان قدیمی یونس‌ شکرخواه در سخنانی بیان کرد: درباره دوست به تمام معنا، جناب آقای شکرخواه من بارها نوشته‌ام و هر چه درباره ایشان بگویم از خَلق مبتکرانه و خُلق بزرگوارانه ایشان کم گفتم و حق مطلب ادا نخواهد شد. 

او که به عنوان حافظه گویای مطبوعات ایران شناخته می‌شود، یادآور شد: روزنامه‌نگاری ایران یک حرفه مظلوم است و این مظلومیت برای امروز و دیروز نیست و از همان سرآغاز مظلوم بود. اولین روزنامه‌نگار ایران، ۱۸ سال در صف یک‌نفره صدور مجوز بود و بعد هم که موفق به انتشار شد، سه سال کار مطبوعاتی کرد و به او گفتند بیا شغل دیگری برای تو سراغ داریم و روزنامه‌اش را تعطیل کردند. او را از مدیرمسوولی سخن امروز برکنار کردند و به او سمت مسوول وصول مطالبات شهرداری تهران را دادند.

قاسمی ادامه داد: حتی روزی که فرهنگستان و دانشگاه در این کشور نبود، بار فرهنگی را روزنامه‌نگاری به دوش می‌کشد. زمانی که اصلا در ایران شیوه نگارش فارسی نبود، این روزنامه‌نگاران بودند که اولین شیوه‌نامه را نوشتند. از اهل جهل هیچ توقعی نیست، اهل علم هم برای اینکه خودشان را متمایز کنند، به روزنامه‌نگاری نگاه نادرستی دارند. استادی در دانشگاه نشسته، لغتنامه دهخدا در دست دارد و دایرةالمعارف فارسی هم پشت سرش قرار دارد و علیه روزنامه‌نگاری صحبت می‌کند؛ اما با خودش نمی‌گوید این لغت‌نامه محصول سردبیر روزنامه «صور اسرافیل» و آن دایرةالمعارف محصول سردبیر روزنامه «برق» است. 

 

 

این پژوهشگر خاطرنشان کرد: امروز هم می‌بینیم که درباره روزنامه‌نگاری ‌حرف‌های ناصواب بسیاری زده می شود. بسیاری از عزیزانی که در این حوزه بودند و رفتند یا به حوزه‌های دیگر پرتاب شدند، هیچ علاقه‌ای نداشتند که از روزنامه‌نگاری جدا شوند؛ اما زمینه و زمانه‌ای برای ادامه نمی‌دیدند و برای همین هم حرفه خودشان را تغییر دادند. 

قاسمی گفت: ما نمی‌توانیم از دره بین نسلی حرف بزنیم و به راحتی سرمایه‌های روزنامه‌نگاری را از دست بدهیم. به نظر من امروز مشکل روزنامه‌نگاری ایران دفن تجربه‌هاست. ما باید به فکر باشیم که این تجارب دفن نشود. اگر به من بگویند مشکل امروز روزنامه‌نگاری چیست، فهرستی تهیه می‌کنم و در ابتدای آن می‌نویسم تهی شدن تحریریه‌ها از صدیقی‌ها، قاضی‌زاده‌ها، شکرخواه‌ها و تلاش نمکدوست‌ها برای اینکه مفری برای بازنشستگی پیدا کنند. 

او صحبت‌های خود را با این شعر به پایان برد که «دانی کدام روز عدم شد وجود ما / روزی که عاشقی وجود آمد از عدم».

 

یونس شکرخواه؛ انصاف، دانایی و ادب

در ادامه سیدمحمود دعایی، مدیر مسوول روزنامه «اطلاعات» نیز در سخنانی از تجربه دوستی و همکاری با یونس‌ شکرخواه سخن گفت. 

او صحبت‌های خود را با طرح یک شوخی آغاز کرد و گفت: امروز خیلی آرام گفتم، من اگر دختر بودم زنش می‌شدم. این صحبت‌های او با تشویق و خنده‌های حاضران همراه شد. 

دعایی سپس خاطرنشان کرد: زمانی که برای اولین بار به روزنامه «اطلاعات» رفتم، عناصر فرهیخته‌ زیادی بودند که دستم را گرفتند و آقای شکرخواه یکی از آن عناصر بود که برایم قوت قلب بود. او آگاهی زیادی به ما داد و مهمتر اینکه با مشی خود برای ما سرمشق بود.  

او همچنین انصاف، دانایی و ادب را از مهمترین ویژگی‌های شکرخواه برشمرد.

 

 

برای روزنامه‌نگاری که علم و اخلاق را پیوند زد

محسن اسماعیلی، نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری از دیگر سخنران‌های این مراسم بود که در سخنانی خاطرنشان کرد: امروز حدود ۲۵ سال است که از نزدیک با آقای شکرخواه ارتباط دارم و خدا را شکر می‌کنم هر روز که گذشت این ارتباط نزدیک‌تر شد.

او ادامه داد: ایشان را به دو ویژگی می‌ستایند؛ یک ویژگی دانش برتری است که دارند و از شناخته‌شده‌ترین استادان دانش ارتباطات هستند. دومین ویژگی نیز منش و رفتار اوست. این فروتنی آشکار و بی‌ادعایی، کیمیای نایابی است که به‌رغم دانش و جایگاه علمی، همیشه می‌توان او را به صفت تشنگی برای فراگیری دانش بیشتر ستود. او همیشه خندان و خوش برخورد است و هیچ‌گاه در فراز و نشیب‌ها گره به پیشانی نداشت و همواره صادق بود و همچنان نیز هست. 

اسماعیلی با بیان اینکه «آقای شکرخواه بی نیش هست و همه نوش»، گفت: در همه این سال‌ها ندیدم که کسی از او رنجیده شود. به هر حال قلم دست گرفتن و زبان در کام چرخاندن گاهی حتی ناخودآگاه می‌تواند کسانی را آزرده خاطر کند؛ اما ندیدم که کسی از او آزرده خاطر شود.  

این عضو مجلس خبرگان رهبری یادآور شد: در این میان آنچه یونس شکرخواه را برای من بزرگ کرده است، این دانش و منش نیست؛ بلکه جمع بین این دو است. من به احترام دانش و منش و پیوند علم و اخلاق اینجا آمده‌ام.

 

امتداد حروف چاپی به روزنامه‌نگاری آنلاین

همچنین فرشاد مهدی‌پور، مدیر مسوول روزنامه «صبح نو» و از دوستان یونس شکرخواه نیز در سخنانی کوتاه خاطرنشان کرد که یونس شکرخواه امتداد بین چاپ، کاغذ و صفحه‌های حروف‌چینی‌شده قدیمی و روزنامه‌نگاری آنلاین در کشور است. 

او بیان کرد:‌ گفته شد که ایشان حزبی نیست. می‌توانم به اعتبارِ تجربه‌ی شخصی بگویم که او را همیشه حافظ منافع ملی دیدم. یادم است که در یکی از مواقع حساس کنونی، می‌گفت من همیشه صبر می‌کنم ابرها کنار برود و بتوانم درست تصمیم بگیرم. این صبر و نگاه عاقلانه به پدیده‌ها و حفظ منافع ملی از مهمترین صفت‌های اوست. او برای ما اهالی مشهد یکی از مفاخر مهم روزنامه‌نگاری به حساب می‌آیند.

به جای گسست‌ها، روی پیوست‌ها حرکت کنیم

همچنین هادی خانیکی، روزنامه‌نگار پیشکسوت و استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: آشنایی ما به دوران اوایل پیروزی انقلاب برمی‌گردد، زمانی که هر دو معلم بودیم و هر دو علاقه‌های فرامعلمی داشتیم. او به ترجمه و من هم به دغدغه‌های سیاسی و فرهنگی علاقه داشتیم. دوست داشتیم حرف‌هایمان را در جایی منعکس کنیم. من آن زمان ارتباطات بیشتری داشتم و برخی از مقالات خوبی که آقای شکرخواه ترجمه می‌کرد را برای روزنامه «اطلاعات» می‌فرستادم. به هر حال دست تقدیر من را به روزنامه «کیهان» کشاند و من هم از آقای شکرخواه خواستم معلمی را رها کند و به «کیهان» بیاید.

او همچنین یادآور شد: همه ما با ویژگی‌های روزنامه‌نگاری آقای شکرخواه و وارد کردن مولفه‌ها و عناصر جدید به روزنامه‌نگاری آشنا هستیم. اما آنچه من می‌خواهم به آن اشاره کنم قدرت جابه‌جایی او در موقعیت‌های مختلف‌ است؛ به عنوان مثال زمانی که در «کیهان» بودیم، یکی از مهمترین کارها این بود که چطور می‌توان میان عکس و متن رابطه برقرار کرد که آقای شکرخواه این کار را انجام می‌داد.  

خانیکی اظهار کرد: هیچ‌گاه یادم نمی‌آید آقای شکرخواه برای کسی بَد خواسته باشد. این خصوصیت مهمی است و به نظر من جامعه و به‌طور خاص جامعه روزنامه‌نگاری نیازمند اینچنین کسانی است که اعتقاد به تقویت همگرایی داشته باشند و به جای اینکه روی گسست‌ها حرکت کنند، سعی کنند روی پیوست‌ها پیش بروند.  

 

 

شکرخواه همیشه فرزند زمانه خود است

در ادامه حسن نمکدوست‌تهرانی، روزنامه‌نگار پیشکسوت و از دوستان و همکاران قدیمی شکرخواه در سخنانی اظهار کرد: توهمی در جامعه است مبنی بر اینکه روزنامه‌نگاران وقتی می‌خواهند واقعیتی را روایت کنند، آن را تنزل می‌دهند. در حالی که اصلا چنین نیست. به طور کلی ما جهان را از دو طریق مستقیم و با واسطه فهم می‌کنیم. در این میان ما روزنامه‌نگاران، کنشگران فهم جهانِ روزمره هستیم. بدون ما جهان روزمره فهم نمی‌شود. قطار جهان نمی‌ایستد که سال‌ها بعد از رویدادها جامعه‌شناس‌ها، فلاسفه‌ و محققان مطالعه کنند و بگویند اتفاق چه بوده است! مردم که نمی‌توانند صبر کنند ۵۰ سال بعد از کودتای ۲۸ مرداد یا انقلاب ۵۷، تاریخ‌دان‌ها این وقایع را روایت کنند.

او افزود: ما دانشمندان زندگی روزمره هستیم و به همین اعتبار است که از جمله مهمترین منابع اطلاعاتی در هر رشته‌ای، رسانه‌هاست. چرا امحققان اینقدر به کاغذهای شکسته و زرد شده روزنامه‌ها در کتابخانه ملی و دانشگاه تهران مراجعه می‌کنند؟ اگر ما واقعیت را تنزل می‌دهیم، چرا همچنان مهمترین منابع برای پژوهش هستیم؟

نمکدوست خاطرنشان کرد: مهمتر از همه اینکه ما شناخت روزمره را دموکراتیک می‌کنیم و می‌گوییم هر کسی می‌خواهد می‌تواند از تلاش ما بهره ببرد و مانعی برای هیچ کسی قائل نمی‌شویم. در این میان عده‌ای دانشمند در این زمینه بیشتر و دقیق‌تر تلاش می‌کنند تا تعهد ما را به واقعیت بیشتر کنند. ماحصل کتاب «عناصر روزنامه‌نگاری» این است که مهمترین ارزشی که روزنامه‌نگاری دارد این است که خودش را وقف حقیقت کند. کسانی هستند دانش نزدیک شدن روزنامه‌نگاران به حقیقیت را عمق و بسط ببخشند و آنها متخصصان ما هستند. کسانی که به ما می‌گویند خبر چیست؟ و چه ویژگی‌هایی دارد؟  

این استاد روزنامه‌نگاری یادآور شد: مهمترین سازه‌ای که ما روزنامه‌نگاران تولید می‌کنیم خبر است و مقاله و گزارش فرزند خبر هستند. به این موضوعات اشاره کردم که بگویم وجه دانشمند بودن آقای شکرخواه نباید مغفول بماند. او دانشمندی است که با خبر سر و کار دارد. پیشتر هم گفته بودم که در حوزه خبر آقای شکرخواه دماوند هستند و دیگرانی همانند من، تپه‌های عباس آباد. در این میان ما احتیاج داریم که این دانش و روایت‌های روزنامه‌نگارانه در سطح جامعه جاری شود. امروز یکی از معضلات ما این است که خبر در فرآیندهای طبیعی خود در سطح جامعه جریان پیدا نمی‌کند. 

این روزنامه‌نگار افزود:‌ همچنین ابهامی وجود دارد که بعضی می‌گویند روزنامه‌نگاری سنتی و روزنامه‌نگاری مدرن. با قاطعیت می‌گویم این اشتباه است. روزنامه‌نگاری همیشه مدرن بوده است؛ چون با خبر سر و کار دارد. ما مدیوم‌ها را عوض می‌کنیم و مفاهیم پایه خبری را تغییری نمی‌دهیم. خبر همیشه باید صحیح، دقیق و جامع باشد و در اسرع وقت به افراد بیشتری برسد. به این اعتبار می‌گویم که آقای شکرخواه چه زمانی که در روزنامه‌ کار می‌کردند و چه الان که چهره شاخص روزنامه‌نگاری مدرن هستند، این نگاه را داشتند. او همیشه فرزند زمانه خود بوده است. 

 

 

دست نیاز به سوی شما اساتید دراز می‌کنم

سپس محمد خدادی، معاون امور مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در سخنانی کوتاه اظهار کرد:‌جامعه مطبوعاتی ایران جامعه‌ای قدیمی، غنی و صمیمی است. درست است که ما به لحاظ کمی رسانه را در ایران گسترش داده‌ایم، ولی باور کنید به همین میزان جریان روزنامه‌نگاری کشور عمیق نیز است. 

او یادآور شد: وظیفه ما شاگردی شما اساتید است و اینکه از دل شما، خواسته‌ها و نیازها را پیاده و برای شما برآورده کنیم. این مراسم نیز به نمایندگی جامعه رسانه‌ای کشور برای آقای شکرخواه برگزار شده است. ما یکی هستیم. باور کنید ایران امروز محصول اقتدار همبستگی است. ما امروز در روزهای حساسی به سر می‌بریم و همین روزها آینده کشور را ترسیم می‌کند و قدرت کشور ما در افکار عمومی است که منجر به اقتدار و همبستگی می‌شود. 

او با تاکید بر اینکه نیاز اول امروز رسانه‌ها اخلاق است، بیان کرد: ماموریت اول رسانه‌های تکثیر خوبی‌ها در جامعه است. مهارت نیز در حوزه روزنامه‌نگاری بسیار حائز اهمیت است. امروز  در میان هزاران فارغ‌التحصیل کمتر کسانی از مهارت کافی برخوردار هستند. لذا من دست نیاز به سوی شما استادان دراز می‌کنم تا بتوانیم بعد مهارت را در میان جامعه رسانه‌ای کشور گسترش دهیم. 

معاون مطبوعاتی تاکید کرد که در واقع جامعه رسانه‌ای ما به یک مثلث سه‌ضلعی اخلاق‌، مهارت و دانش نیاز دارد. من به رسانه‌ها این انتقاد را دارم که برای همه می‌نویسند جز خودشان.

 

 

در ادامه مراسم با حضور جمعی از دوستان و همکاران قدیمی یونس شکرخواه از او تقدیر شد. 

سپس یونس شکرخواه نیز صحبت‌های او خود را با زبان طنز آغاز و خاطراتی را از همکاران قدیمی خود بیان کرد.

او سپس اظهار کرد: از نظر مهر و محبت که دوستان اشاره کردند، حاصل جمع همین کسانی هستم که صحبت کردند.‌ من مهربانی را از مهدی فرقانی، ذکاوت و سرسختی را از خانیکی، تکنیک را از فریدون صدیقی و آرامش را از منصور سعدی و بزرگ‌منشی را از آقای دعایی یاد گرفتم. یادم نیست چه سالی پیش آقای دعایی رفتیم و اولین پولی که گرفتم ۷ هزار تومان و واقعا مبلغ خیلی زیادی بود. در واقع آقای دعایی من را به طرف این فضا هُل داد. 

شکرخواه که با بغض سخن می‌گفت در ادامه به مشکلات روزنامه‌نگاران اشاره کرد و گفت: هیچ‌کدام از ما وابستگی به مقام نداریم. من هنوز هم مستاجرم و شجاعانه می‌گویم که در برابر صدها فرصت قرار گرفتم که خانه و ماشین بگیرم، اما یاد گرفته بودم پاکتی که درونش دیده نشود را دستم نگیرم.

 

 

این روزنامه‌نگار پیشکسوت یادآور شد: نسل ما نسل حاصل جمع است و قدر هم را می‌دانیم. ما معلم‌هایی هستیم که همکلاسی داریم و نه شاگرد و هر لحظه می‌توانیم از هم بیاموزیم. ما نسل حاصل جمع هستیم و این جوری از دست رفتیم یا از دست داده شدیم. برای ما انتقال قدرتی در کار نیست. این را بدانید که ما بازنشسته نمی‌شویم. سازمان‌ها اگر نمی‌خواهند، ما خودمان می‌توانیم تجربیاتمان را مدون کنیم و سر کلاس‌هایمان حرف بزنیم.

او در پایان سخنانش گفت: ما بازنشسته نمی‌شویم؛ آموختیم روزنامه‌نگاری ما را می‌کشد، مگر آنکه با آن زندگی کنی.

 

همزیستی نیوز - «تیک‌تاک» طی دو سال توانست خود را به جایگاهی برساند که اکنون از آن به عنوان رقیبی برای اینستاگرام، نت‌فلیکس، یوتیوب، اسنپ‌چت و حتی فیسبوک یاد می‌کنند. این اپلیکیشن توانست در بیش از ۱۵۰ کشور دنیا که به ۷۵ زبان صحبت می‌کنند، بیش از یک میلیارد دانلود را برای خود ثبت کند.

به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای‌ اقتصاد نوشت: «در میان صدها شرکت و استارت‌آپی که قدم به عرصه وجود گذاشته‌اند، کمتر پیش آمده که شرکتی بتواند مانند استارت‌آپ چینی بایت‌دنس (ByteDance)، خالق اپلیکیشن تیک‌‌تاک (TikTok)، مسیر رشد و محبوبیت را با چنین سرعتی بپیماید.

«تیک‌‌تاک» طی دو سال توانست خود را به جایگاهی برساند که اکنون از آن به عنوان رقیبی برای اینستاگرام، نت‌فلیکس، یوتیوب، اسنپ‌چت و حتی فیسبوک یاد می‌کنند. این اپلیکیشن توانست در بیش از ۱۵۰ کشور دنیا که به ۷۵ زبان صحبت می‌کنند، بیش از یک میلیارد دانلود را برای خود ثبت کند. با کمک این اپلیکیشن، کاربران می‌توانند ویدئوهای کوتاه خود را در حالت‌ها و با افکت‌های مختلف تهیه کرده و در شبکه‌های اجتماعی با دیگر کاربران جهانی به اشتراک بگذارند. محیط کار با این نرم‌افزار به‌گونه‌ای طراحی شده که نیازی به ترجمه ندارد و استفاده از آن بسیار آسان است. این ویژگی، برگ برنده تیک‌‌تاک در مقایسه با نرم‌افزارهای مشابه چینی همانند «وی‌چت» یا «تنسنت» محسوب می‌شود.

استراتژی تیک‌‌تاک

ژانگ ییمینگ (Zhang Yiming)، بنیانگذار استارت‌آپ بایت‌دنس به همراه تیم خود در طراحی تیک‌‌تاک نشان داد که می‌توانند علاوه بر بازار چین، در یک بازار بین‌المللی نیز با دیگر شرکت‌های فعال، رقابت کنند. گفتنی است نهادهای قانونگذار در چین قوانین سفت و سختی را پیش‌ روی شرکت‌های آمریکایی قرار می‌دهند و دسترسی مردم این کشور به وبسایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی را مسدود می‌کنند. اما ژانگ ییمینگ، استراتژی مناسبی را برای تیک‌‌تاک برگزید؛ به این معنی که وی دو نسخه از این اپلیکیشن را تولید کرد که یک نسخه برای چینی‌ها و متناسب با بازار اینترنت این کشور تولید و نسخه دیگر برای کاربرانی از سراسر جهان طراحی شد. این استراتژی و راهکار خلاقانه می‌تواند الگویی برای دیگر استارت‌آپ‌ها و شرکت‌هایی باشد که به‌دنبال جذب کاربرانی از سراسر جهان هستند؛ به‌ویژه شرکت‌هایی که می‌خواهند از جمعیت میلیاردی چین نهایت استفاده را ببرند و با این روش می‌توانند نسخه‌ای از اپلیکیشن خود را همسو با قوانین و مقررات این کشور طراحی کنند.

ژانگ که سابقه کار در شرکت مایکروسافت را دارد و یکی از کارآفرینان برجسته چین به شمار می‌رود، از همان اولین روزهایی که خود را در دنیای آی‌تی پیدا کرد، رویای راه‌اندازی شرکتی بزرگ و بی‌حدومرز را در سر می‌پروراند. او که اکنون تنها ۳۶ سال دارد، جزو نسل جدیدی از چهره‌های تاثیرگذار چین به حساب می‌آید که به‌دنبال ادامه دادن راه بزرگانی همچون «جک ما» بنیانگذار علی‌بابا، «رابین لی» بنیانگذار بایدو و «پونی ما» موسس تنسنت است. در حال حاضر، ارزش شرکت تحت هدایت ژانگ یعنی بایت‌دنس، حدود ۷۸ میلیارد دلار برآورد شده است. بایت‌دنس، حمایت شرکت‌هایی همچون Sequoia از چین، Softbank Group از ژاپن، KKR از آمریکا، Hillhouse از چین و Sig Asia را پشت سر خود می‌بیند. اگرچه بایت‌دنس توانسته در چین، اعتماد نهادهای رگولاتوری را به‌دست آورد، اما کار این شرکت در عرصه بین‌المللی بسیار سخت است؛ چرا که بنا به دلایلی همچون مسائل امنیتی و مشکلاتی که برای شرکت‌های چینی مانند هوآوی در راه‌اندازی نسل پنجم شبکه ارتباطی یا همان ۵G به‌وجود آمده، در معرض مسدود شدن و محدودیت‌های زیادی قرار دارد.

در اوت ۲۰۱۲، یعنی ۵ ماه بعد از را‌ه‌اندازی استارت‌آپ بایت‌دنس، ژانگ اولین اپلیکیشن موبایلی خود را تحت عنوان Toutiao که با نام Headlines نیز شناخته می‌شود، ایجاد کرد. این اپلیکیشن از فناوری هوش مصنوعی بهره می‌برد و محتوای خبری به روز را در اختیار کاربران قرار می‌دهد. در سال ۲۰۱۶ نیز، ژانگ از اپلیکیشن دیگری به نام Fouyin ویژه اشتراک ویدئو برای کاربران چینی پرده برداشت و یک سال بعد تیک‌‌تاک را برای استفاده کاربران دیگر کشورهای جهان توسعه داد. در همان سال، بایت‌دنس چیزی حدود ۹۰۰ میلیون دلار را برای خرید یکی از اپلیکیشن‌های فعال در این زمینه به نام Musical.ly پرداخت کرد. نزدیک به ۲۰۰ میلیون کاربر در جهان از این کاربر استفاده می‌کردند. بنابراین، تیک‌‌تاک توانست با تکیه بر فناوری هوش مصنوعی و استفاده از نوآوری‌های به‌کار رفته در اپلیکیشن Musical.ly، نگاه کاربرانی از سراسر جهان را به خود جلب کند. در آگوست ۲۰۱۸، شرکت بایت‌دنس با ترکیب اپلیکیشن Musical.ly و تیک‌‌تاک، یک اپلیکیشن واحد را ‌با عنوان تیک‌‌تاک روانه بازار کرد و جالب آن که ظرف سه ماه توانست، بالغ بر ۳۰ میلیون کاربر را به نصب و استفاده از این اپلیکیشن ترغیب کند. محیط کار با این نرم‌افزار بسیار ساده و کاربرپسند طراحی شده و قادر است با توجه به سابقه استفاده کاربر از این برنامه و عادت‌های وی در مشاهده ویدئوها، پیشنهادهایی را به وی ارائه می‌دهد. تیک‌‌تاک از طریق آگهی‌ها و فروش محصولات مجازی همچون ایموجی‌ها و استیکرها به کاربران، درآمد کسب می‌کند.

گزارش‌ها نشان می‌دهد که تیک‌‌تاک توانسته در کشورهای کمتر توسعه‌یافته، مناطق محروم چین و هند و به طور کل، کشورهایی که کاربران برای دسترسی به برخی اپلیکیشن‌ها با محدودیت‌هایی مواجهند، با استقبال خوبی مواجه شود. ژانگ در استفاده از فناوری نوظهور هوش مصنوعی در این اپلیکیشن نیز بسیار مصمم است و اعلام کرده که هدف این شرکت استفاه از قدرت هوش مصنوعی و کمک گرفتن از رشد اینترنت موبایل برای به‌وجود آوردن تحولی عظیم در نحوه مصرف و دریافت اطلاعات توسط کاربران است. در تیک‌‌تاک از الگوریتم‌هایی مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده می‌شود که تجربه نسبتا شخصی را از کار با این اپلیکیشن برای هر کاربر فراهم می‌کند و این روش‌ها، با آنچه که توسط شرکت‌های فیس‌بوک، نت‌فلیکس، اسپاتیفای و یوتیوب در استفاده از هوش مصنوعی برای ارائه پیشنهادها به کاربران به‌کار گرفته می‌شود، متفاوت است. بایت‌دنس طی یکی دو سال اخیر توانسته چند استارت‌آپ را خریداری و به مجموعه خود اضافه کند. هر کدام از این اپلیکیشن‌ها، ویژگی‌های خاص خود را دارند و بایت‌دنس سعی دارد تا با ادغام این قابلیت‌ها، اپلیکیشنی جامع را در اختیار کاربران قرار دهد.

با این حساب می‌توان گفت شرکت‌هایی همچون فیسبوک، رقیبی جدید و بسیار جدی پیش‌روی خود خواهند دید. در سال ۲۰۱۸، تیک‌‌تاک توانست رده چهارم فهرست برترین اپلیکیشن‌های دانلودی غیر بازی را از آن خود کند. برای این اپلیکیشن، حدود ۶۶۳ میلیون دانلود ثبت شد که این رقم برای فیسبوک برابر با ۷۱۱ میلیون نصب عنوان شد. شواهد نشان می‌دهد که حدود یک چهارم دانلودهای تیک‌‌تاک، از سوی هندی‌ها بوده به طوری که برای سه ماهه نخست سال ۲۰۱۹، بالغ‌بر ۱۸۸ میلیون دانلود از سوی کاربران این کشور ثبت شده است. این در حالی است که این میزان دانلود، برای اپلیکیشن محبوبی همچون فیسبوک ۱۷۶ میلیون بار گزارش شد.

واهمه فیسبوک از تیک‌‌تاک

در اواخر سال ۲۰۱۸، شرکت فیسبوک که تهدید تیک‌‌تاک را برای خود بسیار خطرناک می‌دید، از اپلیکیشنی به نام Lasso رونمایی کرد که عملکردی تقریبا مشابه با تیک‌‌تاک ارائه می‌داد و به زعم بسیاری از کارشناسان، صرفا برای خارج کردن این اپلیکیشن چینی از توجهات روزافزون کاربران طراحی و وارد بازار شده بود. تعداد دانلودهای Lasso در چهار ماهه نخست عرضه در آمریکا، حدود ۷۰ هزار بار عنوان شده که در مقایسه به ۴۰ میلیون دانلود تیک‌‌تاک در همین بازه زمانی، رقم ناچیزی به حساب می‌آید. هرچند تیک تاک مستقیما مشابه اینستاگرام ( متعلق به فیس‌بوک ) نیست و روی ویدئو تاکید بیشتری دارد اما به نظر می‌رسد این اپلیکیشن نوظهور می‌تواند بسیاری از کاربران اینستاگرام را به سمت خود جلب کند. به‌خصوص با توجه به علاقه‌مندی نسل جوان‌تر این اپلیکیشن احتمالا به‌زودی سایر شبکه‌های اجتماعی رقیب را به شدت تحت‌فشار قرار خواهد داد. افزایش محبوبیت تیک‌‌تاک در میان جوانان و نوجوانان، نگرانی‌هایی را برای کشورهایی همچون آمریکا به‌وجود آورده و اخیرا کمیسیون تجارت فدرال این کشور، تیک‌‌تاک را به‌دلیل عدم‌دریافت اجازه والدین برای گردآوری اسامی، آدرس ایمیل و دیگر اطلاعات شخصی افراد زیر ۱۳ سال، ۷/ ۵ میلیون دلار جریمه کرد.

در هند نیز، استفاده از این اپلیکیشن از آوریل گذشته برای کاربران اندروید و iOS ممنوع اعلام و دلیل آن نیز «تخریب فرهنگی» عنوان شد. اما چند هفته بیشتر طول نکشید که وکلای بایت‎دنس توانستند مقامات این کشور را مجاب کنند که سیستم تیک‌‌تاک قادر است مانع از نمایش محتواهای نامناسب برای کودکان و نوجوانان شود. آنها همچنین عنوان کردند که این اپلیکیشن همواره به‌روزرسانی و مشکلات شناسایی‌شده رفع خواهد شد. به‌رغم تمامی‌سنگ‌اندازی‌هایی که در مسیر حرکت روبه‌جلویی بایت‌دنس و اپلیکیشن تیک‌‌تاک انجام می‌گیرد، این شرکت برای رسیدن به هدف خود یعنی ایجاد امپراتوری از اپلیکیشن‌ها برای نسل جدید کاربران مصمم است. بایت‌دنس با تیک‌‌تاک توانست این باور را در شرکت‌ها و استارت‌آپ‌ها به‌وجود آورد که می‌توانند به بازارهای بین‌المللی نیز بیندیشند و خود را به عنوان رقیبی جدی برای شرکت‌های بزرگ فعال در این عرصه معرفی کنند. چنین رویه‌ای سبب می‌شود تا گزینه‌های بیشتری پیش‌روی کاربران دنیای دیجیتال قرار گیرد.

همزیستی نیوز - عبارتی که در یکی از بخش‌های خبری صداوسیما توسط محمدرضا حیاتی با موضوع «برگزیت» قرائت شد، در دو ـ سه روز اخیر سیل عظیمی از انتقادها را با خود همراه کرده است و البته این بار اول نیست که ادبیات خبر در این رسانه که عنوان «ملی» را هم دارد، چنین حاشیه‌ساز می‌شود.

به گزارش ایسنا، یکی از نمونه‌های پُر سر و صدا از حاشیه‌های بخش‌های خبری صداوسیما، اعلام خبر درگذشتِ شیمون پرز و استفاده از عبارت «شیمون پرز در مذاکرات سازش نقش هویج را داشت» توسط همین گوینده خبری بود.

این در حالی است که در توضیحاتی که در روزهای اخیر به محمدرضا حیاتی نسبت داده می‌شود، این گوینده بازنشسته که به صورت برنامه‌ای با صداوسیما همکاری دارد، با ابراز شرمندگی از برخی خبرهایی که سردبیر و دبیران این بخش خبری تنظیم می‌کنند، گفته است که در عمرش بی‌ادبی نکرده است!

حیاتی خاطرنشان کرده است که «اکنون سال‌هاست که در صداوسیما و در اخبار ما که باید منبع و منباء ادب و آموختن و فرهنگ باشد اینچنین خبر نگاشتن واقعا تاسف‌برانگیز است. متاسفانه این‌گونه خبرها و خبرنویسی‌ها چندین بار گویندگی آن سهم من شده است و تاختن فضای مجازی به این خدمتگذار رسانه.»

در این میان اما صداوسیمایی که به تعبیر امام (ره) قرار است به کارکرد «دانشگاه» روز به روز نزدیک‌تر شود، در حالی بر به کاربردن از عبارت‌های نامتعارف با اصول خبرنویسی ابرام می‌ورزد که به باور بسیاری از کارشناسان حوزه رسانه زیر پا گذاشتن اخلاق حرفه‌ای در رسانه‌ها و استفاده از عبارت‌ها و لغت‌هایی که در ادبیات عموم جامعه مورد قبول نیست، نه تنها باعث می‌شود که قبح استفاده از این کلمه‌ها در جامعه فرو بریزد و به ناهنجاری منجر شود، بلکه جامعه را نیز به این کار ترغیب می‌کند.

 

** نباید در برابر این نوع هتاکی‌ها سکوت کرد**

 در همین راستا محمد سلطانی‌فر ـ استاد علوم ارتباطات و معاون سابق امور مطبوعاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ در گفت‌وگویی با ایسنا در این زمینه اظهار کرد: اعتبار رادیو و تلویزیون ملی یک کشور اعتبار شخصی کسی نیست که بخواهد آن را در جهت منافع شخصی خود یا جریانات خاصی هزینه کند.

او ادامه داد: این چندمین بار است که این نوع اتفاقات در رادیو و تلویزیون اتفاق افتاده است و به دلیل سکوت کسانی که مسوول هستند، همانند شورای نظارت بر سازمان صداوسیما، نهادهای نظارتی، اساتید دانشگاه در حوزه ارتباطات و حتی کارمندان این سازمان، شاهد تکرار آنها هستیم. اما این بار دیگر نباید در برابر این نوع رفتارهای سخیف، هتاکانه و از بین بَرَنده اعتبار رادیو و تلویزیون ملی کشور سکوت شود و همه باید با قلم و رفتارشان و زیر سوال بردن این رویکرد به میدان بیایند تا دیگر شاهد اینگونه رفتارهای هنجارشکنانه و نامربوطِ عده‌ای که خبرها را می‌نگارند، نباشیم. 

سلطانی‌فر خاطرنشان کرد: قطعاً آقای حیاتی نه تنها در این مساله نقشی ندارد و اگر هم تصمیم می‌گرفت که این خبر را نخواند به گونه‌ای با او رفتار می‌شد که انگار از انجام وظایف خود تخطی کرده است. آقای حیاتی هیچ‌گونه خطایی نکرده و به هیچ عنوان نباید مورد سوال واقع شود؛ بلکه آن کسانی که متن‌های اخبار را می‌نویسند باید مورد سوال قرار بگیرند و اگر با آنها برخورد نشود مطمئناً شاهد تداوم این جریان خواهیم بود. 

او با بیان اینکه «گوینده خبر در صداوسیما نقش یک ربات را بازی می‌کند»، تاکید کرد: گوینده خبر موظف است هر متنی را که به او بدهند بخواند و اگر این کار را نکند از وظیفه خود تخطی کرده است. بنابراین مقصر حیاتی نیست، بلکه مقصر کسانی هستند که این متن‌ها را می‌نگارند و فکر می‌کنند باید خشونت مطبوعاتی را به صداوسیما راه بدهند. 

 

 این استاد علوم ارتباطات همچنین اظهار کرد: به عنوان کسی که مسوولیت اجتماعی خودم می‌دانم که نسبت به این موضوع واکنش نشان بدهم، سکوت نخواهم کرد و خواهان این هستم که از طریق مجلس، نهادهای نظارتی و شورای نظارت بر سازمان صداوسیما این نوع مسائل یک بار برای همیشه مورد بررسی و مورد برخورد قرار بگیرد تا دیگر شاهد تکرار این اتفاقات نباشیم.

*به اطلاع آن دسته از مخاطبان ایسنا که از محتوای مورد انتقاد در این خبر آگاهی ندارند می‌رساند، ادبیات غیرحرفه‌ای و سخیف استفاده شده در این خبر صداوسیما، باعث شد که خبرگزاری دانشجویان ایران با تاکید بر رعایت اخلاق حرفه‌ای و حفظ شأن این رسانه و مخاطبانش، از بازنشر مکتوب و ویدئویی آن خودداری کند.

همزیستی نیوز - شرکت اوبر به رهبری دارا خسروشاهی پس از مواجه شدن با موجی از اخبار بد در مورد حوادثی که برخی از رانندگان این سرویس تاکسی آنلاین برای کاربران به وجود آورده بودند، ویژگی جدیدی را در برنامه خود تعبیه کرده که کاربر به راحتی می‌تواند در صورت احساس خطر صدای محیط را ضبط کند تا اقدامات لازم از طرف اوبر به سرعت انجام گیرد.

به گزارش ایسنا و به نقل از انگجت، شرکت اوبر(Uber) اخیرا به دلیل نقص و قصور در فراهم کردن ایمنی مسافران، خصوصاً در مورد موضوع شکایات تجاوز جنسی از سوی رانندگان با انتقادهای قابل توجهی روبرو شده است.

به تازگی گزارش شد که این شرکت به کارکنان خود گفته است که گزارش‌های مربوط به حمله و تجاوز را به پلیس فاش نکنند و همین خبر موجی از انتقادات را به سمت اوبر روانه کرد.

اکنون این شرکت تلاش می‌کند تا با فراهم کردن ویژگی آزمایشی امکان ضبط صدا توسط مسافر از تلفن هوشمند خود در صورت احساس خطر و ناامنی در طول سفر، آن را مستقیما به اوبر بفرستد.

اضافه شدن این ویژگی ضبط صدا به برنامه اوبر توسط "جین مانچون وونگ" محققی که مهندسی معکوس را برای یافتن ویژگی‌های جدید برنامه‌های مختلف انجام می‌دهد و سابقه کشف‌های دقیقی را در کارنامه دارد، فاش شده است. او این یافته را در توییتر خود اعلام کرد، اما می‌گوید که این ویژگی جدید را آزمایش نکرده است، زیرا وقتی آن را یافته در حال انجام یک سفر با اوبر بوده است.

اوبر قبلا هم تلاش‌هایی را برای انجام اقدامات ایمنی مانند ویژگی "RideCheck" در شرایط اضطراری و درخواست کمک، داشته است.

به نظر می‌رسد این ویژگی جدید تلاش تازه اوبر در امتداد همین مسیر است تا ابزارهای ایمنی بیشتری را در برنامه خود قرار دهد.

شرکت تاکسی آنلاین چینی موسوم به "دیدی"(Didi) نیز در پی اعلام خبر تجاوز و قتل دو مسافر زن، ویژگی ضبط صدا را به برنامه خود اضافه کرده است.

بنابراین می‌توان از این ویژگی به عنوان یک امکان خوب برای آگاه کردن شرکت و پلیس در مواقع اضطرار یاد کرد، جایی که مسافر احساس خطر می‌کند و کار بیش از حد با گوشی توجه فرد مهاجم را جلب می‌کند یا اصلا امکان انجام این کار ندارد ولی به راحتی با ارسال صدای محیط و مکالمات خود و راننده می‌تواند از مهلکه نجات پیدا کند.

همزیستی نیوز - شماره ششصد و شصت و یک هفته نامه همزیستی به تاریخ دوم شهریورماه نود و هشت  با مطالب متنوع منتشر شد.

تیتر اول این شماره همزیستی به مطلبی درباره پدیده ای بدیع مبنی بر سوء استفاده از آمبولانس برای حمل برخی اشخاص خاص به جای بیمار در خیابان های پرترافیک شهرهای بزرگ بخصوص تهران اختصاص دارد. دربخشی از این مطلب با عنوان« شلیک به قلب اعتماد » آمده است: نماد آمبولانس درهمه کشورها شناخته شده است و وقتی خودرو آمبولانس بیماران و مجروحان اورژانسی را میان دو نقطه محل حادثه و یا مکان اسکان بیماران و مراکز درمانی جابجا می‌کند وحتی حین انتقال آنها اقدامات اولیه پزشکی را انجام می‌دهد، هیچکس به خودش اجازه نمی دهد که برای این خودرو کوچک ترین مزاحمتی ایجاد کند و باعث تاخیر در حرکت آن حتی به مدت یک ثانیه شود چرا که جان یک یا چند انسان در میان است.

در ادامه این مطلب می خوانیم: حال تصور کنید این باور و اعتماد عمومی در جامعه ای مورد خدشه قرار بگیرد و مردم آن جامعه حتی یک در میلیون هم شک بکنند که داخل آمبولانس نه یک بیمار یا مصدوم اورژانسی که یک شخصی نشسته است که بخاطر تمکن مالی این خودرو آمبولانس را کرایه کرده تا بتواند به برنامه خود سر موقع برسد!.

این مطلب اینگونه ادامه می یابد: رییس اداره آمبولانس خصوصی کشور در گفت‌وگو با ایسنا، درباره تردد سلبریتی‌ها، معلمین خصوصی و ... با آمبولانس‌های خصوصی در پایتخت، گفت: این پدیده تا حدی وجود دارد و به ما هم گزارش شده است، اما وضعیت به آن شدت مطرح شده، نیست.

در بخش دیگر این مطلب می خوانیم: معاون فنی و عملیات سازمان اورژانس کشور هم درباره افزایش نظارت بر آمبولانس‌های خصوصی اظهار کرد: نظارت‌ بر آمبولانس‌های خصوصی که گفته شده بعضی هنرپیشه‌ها و معلمان کنکور برای فرار از ترافیک پایتخت از آن‌ها استفاده می‌کنند، تشدید می‌شود.

در ادامه این مطلب آمده است: طبیعی است اعتراف به وجود چنین پدیده ای در جامعه می تواند زنگ های خطر را که البته خیلی وقت ها به صدا درآمده است در عرصه باورها و اعتمادهای بنیادی جامعه ما بیش از پیش طنین انداز کند.

چه کسی می تواند تضمین بدهد که وقتی چنین پدیده هایی به این راحتی در جامعه جای خود را باز می کند و برخوردی آنچنان که لازم است با آنها انجام نمی شود، مردم  از آن حداقل اعتمادهایی که در جامعه باقی مانده است، روی برنگردانند؟

در پایان این مطلب می خوانیم: خیلی دشوار نیست حال آن خانواده ای را نتوانیم درک کنیم که بیمار اورژانسی آنها توسط آمبولانس به هر دلیلی به موقع به بیمارستان نرسیده و در نتیجه جان بیمارشان از دست رفته باشد. همه دلایل دیر رسیدن این آمبولانس در مقایسه با این دلیل که راننده یا رانندگان خودروهای درحال حرکت در مسیر این آمبولانس از کنار کشیدن خودرو خود از جلو آن حتی به اندازه کسری از ثانیه با این تصور که شاید محموله این آمبولانس نه یک بیمار اورژانسی که یک مسافر ویژه باشد، در نزد خانواده داغدار رنگ نخواهد باخت؟   

مطلب دیگر این شماره همزیستی نیز به گفت و گوی صدیقه جاذبی همکار این نشریه با «آیلر کوچکی» زنی که درشهرستان محروم گمیشان برای بیماران سرطانی خیریه‌ای راه اندازی کرده است، اختصاص دارد.

این بانوی خیر در این مطلب می‌گوید: «کل درآمد خیریه صرف خود بیماران می‌شود و درحال حاضر بیش از۲۲۰پرونده ثبت شده داریم که برای تامین هزینه‌های درمانی، شیمی درمانی، معیشتی، خورد وخوراک، تحصیل بچه‌های شان وغیره فعالیت می‌کنیم. ما برای اینکه کل درآمد خیریه را صرف بیماران کنیم میز صندلی‌های اوراقی و دورانداختنی ادارات را تعمیر کرده و استفاده می‌کنیم»..

در ادامه این مطلب از قول این بانو آمده است: بخاطرفرزندم از ۲۴ساعت شبانه روز هفده ساعتش را یکسره کارمی‌کردم تاهزینه‌های گزاف آن را تامین کنم اما من فقط به فکر تامین هزینه‌های فرزند خود نبودم و در بین این کار کردن‌ها، توانستم دست ۲۰الی ۳۰نفررا هم بگیرم، به این صورت که من برش وخیاطی انجام می‌دادم و با سفارش‌هایی که می‌گرفتم برای بیشتر از سی نفرشغل ایجاد کردم، بعضی چرخ خیاطی نداشتند توانستم برایشان چرخ خیاطی تهیه کنم واز محل درآمدی که ازدوختشان داشتند کم کم هزینه چرخ را تسویه و اقساط  آنها راپرداخت کردم. برای افراد کم بضاعت به صورت قسطی لباسشوئی، یخچال، لباس، چارقد وغیره نیزمی‌خریدم و قسط‌شان را ازدرآمدشان کم می‌کردم».

آیلر کوچکی در ادامه می‌گوید: ما به غیراز دادن خدمات به بیماران سرطانی با کمک خیریه‌های بزرگ تهران سعی می‌کنیم به کودکان زیر۱۸سال که دارای مشکلات قلبی، ترمیمی، ارتوپدی و کاشت حلزون هستند نیز کمک کرده و حتی کاری کردیم که عمل جراحی عده‌ای به صورت رایگان انجام شود. در این رابطه حتی از گنبد و کلاله هم پرونده داشتیم».

می‌گویم آیلر خیلی سختی می‌کشی، مواظب خودت باش، می‌گوید: «من با وجود مشکلات روحیه‌ام را ازدست نمی‌دهم، سعی می‌کنم خود را بی‌درد نشان دهم اما این توداری و مشکلات پسر معلول یازده ساله‌ام و بلند کردن او باعث دردهای فیزیکی در وجود من شده است. من یک مادرم و یک مادر هر نوع فداکاری را برای فرزندش می‌کند. من سعی می‌کنم مشکلات خودم را خودم حل کنم بدون اینکه کمکی دریافت کنم، اما من هم نیاز به کمک دارم. خانه من نیاز به تعمیر دارد، نیاز به وسایل خانه دارم؛ اما برای خودم روا نمی‌دانم که از محل درآمد خیریه چیزی بردارم. حتی دستمزد هم نمی‌گیرم. وقتی می‌بینم بیماران نیاز دارند دلم نمی‌آید چیزی برای خودم جایز بدانم».

در این شماره همزیستی مشکلات ناشی از سهل انگاری ها و شاید هم سودجویی ها در برخی از بیمارستان ها در قالب سه نوشتار به چاپ رسیده است که دریکی از آنها آمده است: من فرزند مادری هستم که قربانی سهل انگاری و شاید هم سودجویی و ناکارآمدی برخی از دست اندرکاران امور پزشکی در بیمارستان هایی در استان های گلستان و مازندران شد. دریغ از آن که هیچگونه وجدان کاری و هیچ گونه مسئولیت پذیری هم در قبال بیماران در وجود بعضی از این افراد باقی نمانده است.

«سوزن در قلب مادر!» و «داشتن امکانات مناسب بهداشت و درمان‌ با هزینه های مناسب حق مسلم گنبدی هاست» عناوین دو نوشتار دیگر مربوط به مسائل درمان و بهداشت در بیمارستان هاست که در این شماره همزیستی منتشر شده است.

همچنین در این شماره همزیستی مطالبی با عناوین: « پدر طبیعت ایران درگذشت»، « توصیه امام جمعه گرگان به استاندار و فرمانداران گلستان در جذب سرمایه‎گذار»، « قشم یا کشم؟»، « 80بازیکن دربسکتبال بانوان قشم فعال هستند»، « نمایش 10 فیلم جشنواره کودک و نوجوان در قشم» و چندین مطلب متنوع دیگر به چاپ رسیده است.

هفته نامه همزیستی  که صاحب امتیاز و مدیرمسئول آن تاج محمد  کاظمی است از سال 1380 منتشر می شود.

 

همزیستی نیوز - گوشی و تلویزیون‌های هوشمند با قابلیت جدیدی تحت عنوان smart mirroring/view قادر خواهند بود به راحتی با یکدیگر متصل شوند و امکان تبادل هم زمان محتوا، فیلم و تصاویر را برای کاربران به ارمغان بیاورند.

به گزارش ایسنا، تلویزیون های هوشمند یکی از بهترین محصولات در حوزه تکنولوژی بودند که در سال‌های اخیر معرفی و عرضه شدند و نظر خیل عظیمی از کاربران و علاقمندان را به سمت و سوی خود جلب کرد. این تلویزیون‌ها همچون یک گوشی هوشمند مبتنی بر یک سیستم عامل که عموملا اندروید است، برنامه ریزی و توسعه داده شده اند و قابلیت اتصال به اینترنت و نصب اپلیکیشن‌های مختلف را دارند.

بر اساس گزارش وب سایت airmore ، کاربران گوشی‌های هوشمند با بهره‌گیری از اپلیکیشن‌های مختلفی که به منظور اتصال دستگاه تلویزیون با گوشی هوشمند خود طراحی و برنامه ریزی شده اند، قادر خواهند بود تمامی محتوای موردنظر صفحه گوشی هوشمند خود را بر روی صفحه نمایش بزرگ تلویزیون منزل خود تماشا کنند.

در این گزارش به معرفی بهترین اپلیکیشن‌های اندرویدی برای اتصال راحت تلویزیون‌های هوشمند با گوشی‌های مبتنی بر سیستم عامل اندروید و تماشای محتوای نمایشگر گوشی بر صفحه نمایش تلویزیون خواهیم پرداخت:

1. سامسونگ اسمارت ویو (Samsung Smart View)

اپلیکیشن اسمارت ویو که به صورت پیش فرض بر روی گوشی‌های هوشمند و جدید برند سامسونگ نصب شده است، به کاربران اجازه می‌دهد تا با گوشی خود به تلویزیون وصل شده و فیلم و سریال‌های موردعلاقه خود را که بر روی گوشی دانلود کرده‌اند،  بر روی صفحه نمایش تلویزیون هوشمند خود تماشا کنند. در واقع، با اتصال گوشی به تلویزیون هوشمند، موبایل کاربران تبدیل به یک دستگاه کنترل از راه دور می‌شود و تمامی محتوای آن قابل مشاهده بر روی نمایشگر تلویزیون خواهد بود.

در صورتی که گوشی شما از مدل‌های جدید و پرچمدار باشد، این اپلیکیشن به صورت پیش فرض بر روی آن نصب شده و قابل استفاده خواهد بود اما در صورتی که آن را در نوار بالای گوشی مشاهده نمی‌کنید، می توانید به راحتی با مراجعه به فروشگاه گوگل پلی استور آن را دانلود و نصب کنید.

2. ساید سینک (SideSync)

این اپلیکیشن که توسط شرکت کره‌ای ساسمونگ طراحی و توسعه داده شده است، به کاربران اجازه می‌دهد تا هر گونه فعالیتی که بر روی گوشی هوشمند خود انجام می‌دهند را بر روی نمایشگر بزرگ تلویزیون جلوی خود مشاهده کنند و در واقع نمایشگر کوچک موبایل خود را تبدیل به یک نمایشگر بزرگ در تلویزیون یا لپ تاپ کنند. همچنین آنها می‌توانند با استفاده از این اپلیکیشن اطلاعات و داده‌های موردنظر خود همچون فایل‌های ویدیویی و تصاویر را میان این دو دستگاه مذکور جابجا کنند.

این اپلیکیشن همچنین امکان کنترل هرگونه دستگاه هوشمند سامسونگ را از راه دور برای کاربران موبایل‌های اندرویدی فراهم می آورد.

کاربران و علاقمندان برای استفاده از آن تنها کافیست سری به پلت‌فرم فروشگاه آنلاین و اینترنتی گوگل‌پلی استور بزنند و با جستجوی کلمه SideSync آن را پیدا، دانلود و نصب کنند. البته باید بدانید که این اپلیکیشن را باید بر روی هر دو دستگاه موردنظر یعنی موبایل و تلویزیون یا لپ تاپ خود نصب کنید تا بتوانید از خدمات و امکانات آن بهره مند شوید.

3. ای پاور میرر (ApowerMirror)

وقتی سخن از اپلیکیشن‌های اتصال و ارتباط نمایشگرهای دستگاههای هوشمند (mirroring app) به میان می‌آید، یکی از بهترین گزینه‌های موجود در گوگل پلی استور بدون شک ApowerMirror است که همچون اپلیکیشن قبلی، امکانات مختلفی را در اختیار کاربران قرار می‌دهد . علاوه بر قابلیت‌های قبلی برای ارتباط راحت میان گوشی و تلویزیون‌های هوشمند، به کاربر اجازه می‌دهد تا از روی صفحه نمایش گوشی خود اسکرین شات گرفته و آن را با تلویزیون یا لپ تاپ خود مشاهده کنند. بنابراین آنها قادر خواهند بود اسکرین شات وضعیت عملکرد خود در بازی‌های موبایلی را برای رقابت با دوستان خود منتشر کرده و بر روی صفحه نمایش تلویزیون خانه خود آن را پخش کنند.

جدول زیر به اختصار قابلیت و امکانات مختلف اپلیکیشن‌های ذکر شده در بالا را بیان می‌کند:

پیشخوان

آخرین اخبار