هفتصد و پنجاه و پنجمین شماره نشریه همزیستی به تاریخ ششم مردادماه یک هزار و چهارصد و سه در هشت صفحه منتشر شد.
در این شماره می خوانیم:
بازی های المپیک ۲۰۲۴ پاریس آغاز شد
درخواست مجله فارن پالیسی از دولت بایدن:
پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات اخیر ایران ممکن است فرصتی
برای یک موضوع فوری ایجاد کند: منافع مشترک واشنگتن و تهران در
جلوگیری از یک جنگ تمام عیار بین اسرائیل و حزب الله در لبنان
نیروی کار خارجی به حساب گردشگر ورودی نوشته می شود؟
اندیشکده کارنگی:
مدیرعامل سازمان منطقه آزاد قشم با انتقاد از غفلت 30 ساله در خصوص راه اندازی این کانون تاکید کرد
نشریه همزیستی از سال 1380 با گستره توزیع استان گلستان و از سال 1395 با گستره توزیع سراسری با صاحب امتیازی و مدیرمسئولی تاج محمد کاظمی منتشر می شود و پایگاه خبری آن hamzistinews.ir است.
همزیستی نیوز - از سال ۶۲ به مدت ۱۴ سال در روزنامه های اطلاعات و کیهان به عنوان خبرنگار و گزارشگر کار کرده بودم. من هیأت تحریریه روزنامه های بزرگ را دیده بودم و می دانستم حرفه ای ها چطور کار می کنند و حالا می خواستم همان الگو را در ابعادی کوچکتر در مختصات جغرافیایی که متعلق به آن بودم در قالب یک نشریه محلی اجرا کنم. تصمیم داشتم یک کار مستقل رسانه ای را با بهره گیری از تجربه ای که در کنار بزرگان این عرصه آموخته بودم در استان گلستان شروع کنم. آرمانم این بود نشریه ای بسازم که فارغ از نگاه قومیتی، نژادی و جنسیتی، نماد زیست مسالمت آمیز و بدون تعصب اقوام و فرهنگ ها در یک سرزمین باشد. این شد که عکس چهار دختر ترکمن،قزاق، سیستانی و فارس در کنار یکدیگر، نشست روی صفحه اولِ اولین شماره ی هفته نامه. نامش را هم گذاشتم “همزیستی”…
……………….
تاج محمد کاظمی از جمله با سابقه ترین اهالی رسانه گلستان است. او از جمله معدود فعالین رسانه ای استان به شمار می آید که فوق لیسانس علوم ارتباطات دارد و سالهاست به عنوان مدرس دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه های وزارت فرهنگ و ارشاد درس روزنامه نگاری می دهد.او فعالیت روزنامه نگاری اش را به صورت حرفه ای از سال ۶۲ در ۲۴ سالگی و در روزنامه اطلاعات آغاز کرد.
همکاری با فریدون جیرانی
روزنامه اطلاعات آن زمان به مدیرمسئولی مرحوم دعایی منتشر می شد و احمد ستاری دبیر شورای تحریریه اش بود. با جلال رفیع همکار بودم. روزنامه نگاری در اطلاعات را با سرویس اقتصادی شروع کردم که آقای خاکی نژاد دبیرش بود. در سرویس اقتصادی کنار فریدون جیرانی می نشستم. او هم خبرنگار اقتصادی روزنامه اطلاعات بود. یادم هست چند باری با هم رفتیم برای مصاحبه. بیژن امکانیان هم همکارمان بود که آن زمان خبرنگار سرویس اجتماعی روزنامه اطلاعات بود.
۶ سال بعد، کیهان…
تاج محمد کاظمی بعد از ۶ سال فعالیت در اطلاعات، در سال ۶۸ وارد روزنامه کیهان شد در روزهایی که مهدی نصیری سردبیرش بود.
………………………..
سال ۶۸ کیهان آگهی داد که خبرنگار استخدام می کند. آن زمان سرباز بودم در شیراز. روزی نبود کیهان و اطلاعات که دو روزنامه اصلی و مرجع در آن سالها بودند را مطالعه نکنم. یک روز آگهی استخدام خبرنگار را در کیهان دیدم و خیلی زود در روزی که یادم هست جمعه بود آمدم در سلف سرویس ساختمان روزنامه کیهان برای آزمون. شاید حدود ۳۰۰ نفر از کل کشور آمده بودند. خود مهدی نصیری هم با من مصاحبه کرد. قبول شدم و درست از شنبه پنجم اسفند ۶۸ در سرویس گزارش روزنامه کیهان مشغول کار شدم. با توجه به رشته تحصیلی ام که کارشناسی مترجمی زبان بود علاقه مند بودم در سرویس خارجی کار کنم اما مهدی نصیری که یکی دو مقاله از من را خوانده بود خواست که در سرویس گزارش باشم.آنجا با مجید رزازی و مینو بدیعی- از نام آشنایان عرصه مطبوعات- همکار بودم و با هدایت دکتر فرقانی هر روز بر تجربیات گزارش نویسی ام افزوده می شد.
گزارشی که باعث شد از غرضی خواسته شود از مأموریت خارجی به ایران بازگردد
یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین مطالبم در کیهان، گزارش مفصلی بود که در حوزه تلفن و مخابرات نوشتم. مساله ثبت نام خط ثابت تلفن و قطعی های مکرر خطوط از جمله مشکلات جدی مردم در آن سالها بود. یادم هست آن زمان مردم برای دریافت خط ثابت ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان ودیعه می گذاشتند و چندین ماه و گاه چند سال در صف انتظار می ماندند. در چنین شرایطی دبیر سرویس از من خواست که در این حوزه گزارشی بنویسم. دولت اول هاشمی رفسنجانی بود و محمد غرضی وزیر پست و تلگراف و تلفن. ابتدای امر رفتم سراغ آرشیو روزنامه. آن موقع کیهان، همه مطالب اعم از خبر، گزارش، مقاله، یادداشت درباره یک موضوع واحد را که در شماره های پیشین منتشر شده بود به صورت بریده جراید در قالب پرونده ای جمع آوری و نگهداری می کرد.
در موضوع تلفن و مخابرات هم همه آنچه از قبل منتشر شده بود به شکل بریده جراید موجود بود و به این ترتیب من یک سابقه غنی، حول این موضوع جمع آوری کردم. مسئول صفحه ی نامه های مردمی هم نوشته ای تحویلم داد و گفت که عده ای از مخابرات تهران نامه فرستاده و مشکلات عدیده ای را طرح کرده اند و جهت پیگیری شماره تماسشان را هم گذاشته اند. صفحه نامه های مردمی یکی دو بار در هفته منتشر می شد. مردم مشکلاتشان را در قالب نامه به روزنامه می فرستادند. مسئولین هم همیشه آن صفحه را مطالعه می کردند و جواب می دادند.
بعد از این دو مرحله، به سطح شهر رفتم و مصاحبه مفصلی از مردم گرفتم. دیگر وقت آن رسیده بود که نسبت به اخذ نظر مسئولان در وزارتخانه اقدام کنم. با روابط عمومی وزارتخانه تماس گرفتم و خواستم زمانی را تعیین کند تا با مهندس غرضی گفتگو کنم اما گویی که حرف غریبی می شنود با تعجب آمیخته به تشر گفت اصلا امکان این کار وجود ندارد و بعد از آن گفت که حتی گفتگوی تلفنی با مدیر روابط عمومی هم میسر نیست . به درِ بسته خورده بودم. رفتم سراغ آن نامه مردمی که دستم بود. متوجه شدم نگارندگان نامه عده ای هستند که با مدیریت غرضی مشکلات جدی و بنیادین دارند و اصطلاحاً اپوزوسیون وزارتخانه هستند. در نامه، مسائلی از پشت پرده و مواردی از فساد در وزارتخانه نوشته شده بود. با شماره تماس گرفتم. برای روز بعد در طبقه ۱۸ توپخانه قرار گذاشتیم. فردا وارد سالن که شدم دیدم گوش تا گوش آنجا آدم نشسته. بالاترین مقام حاضر در آن میان هم معاون وقت توسعه وزارتخانه، آقای کهزادی بود که بعدها به معاونت صدا و سیما منصوب شد. گفتگو را شروع کردیم. گلایه و انتقاد و افشاگری بود که از هر سو می آمد. برای هر آنچه ازشان می شنیدم سند می خواستم. آنها هم فی الفور آماده می کردند.
در نهایت با مجموعه ای از صداهای ضبط شده، دست نوشته های خودم و انبوهی سند و مدرک برگشتم به ساختمان روزنامه و شروع کردم به نوشتن. انگیزه زیادی داشتم. برخورد نامناسب وزارتخانه از یک سو و حجم بالای داده و اطلاعاتی که دستم بود از سوی دیگر به من انگیزه داده بود تا گزارش مستند قابل اعتنایی بنویسم؛ که نوشتم. آن گزارش در ۱۲ قسمت پشت سر هم در صفحه ۵ کیهان منتشر شد. بعدها همان آقای کهزادی گفت آن مطلب سر وصدای زیادی در کل کشور ایجاد کرده بود. آن مدیر روابط عمومی هم که کارمندش آن روز به من گفته بود نمی توانی حتی تلفنی با او صحبت کنی بعد از انتشار این گزارش با پای خودش به کیهان آمد! یادم هست تحت تأثیر این گزارش، وزیر کار وقت با مهندس غرضی، که در مأموریت خارج از کشور به سر می برد، تماس گرفت و گفت زود برگرد که اینجا کیهان دارد پنبه ات را می زند!!
از این مدل کارها زیاد انجام شد. آن زمان روزنامه ها قدرت و ابهتی داشتند. تعدادشان انگشت شمار و منبع جدی مردم برای پیگیری خبر و گزارش و تحلیل بودند. به دلیل همین نفوذ مطبوعات در جامعه، مدیران و مسئولان خود را موظف به پاسخگویی می دانستند و به اخبار و مطالب واکنش نشان می دادند.
……………………
مجوز انتشار هفته نامه همزیستی بعد از سه سال انتظار در سال ۸۰ صادر و در ردیف اولین نشریات استان گلستان جای گرفت. پیشنهاد اولیه اش را سال ۷۷ زمانی که کاظمی در عشق اباد فعالیت تجاری می کرد یکی از دوستانش به او داده بود. مجوز که رسید او در ایرنا گلستان تمام وقت مشغول کار بود. میل به آغاز یک کار مستقل و حرفه ای رسانه ای حرکتش داد و در همان آغاز، دفتری در خیابان گلشهر گرگان اجاره و در همان شماره اول در آبانماه ۸۰ آگهی استخدام نیرو چاپ کرد و ۱۲ نیرو از شهرهای مختلف از علی آباد و گنبد گرفته تا کردکوی و بندرگز و آق قلا و گرگان جذب کرد. او می خواست به تدریج و با آموزش علاقه مندان به حرفه روزنامه نگاری، هیأت تحریریه ای شبیه به آنچه خود در کیهان و اطلاعات تجربه کرده بود بسازد. C
………………
«تمام فکر من آن زمان حول تشکیل یک مجموعه حرفه ای برای انجام یک کار حرفه ای می چرخید و از احتیاط لازم برای توجه به قوانین کار و تأمین اجتماعی در جریان جذب نیرو غافل ماندم. از طرفی چون کارمند ایرنا بودم زمان کافی برای آموزش، تعامل و همنشینی با نیروها نداشتم و در همان ماه های آغازین کار با ضرر مالی هنگفت، ناشی از شکایت نیروها به اداره کار مواجه شدم. شکست ناشی از این اتفاق باعث شد که بعد از آن نتوانم محتوای نشریه را آنطور که مد نظرم بود فراهم کنم. از هدفم دور و خود به خود در مسیر یک نشریه خنثی افتادم. اتفاقی که اصلا دلم نمی خواست رخ دهد. مواجهه با این مساله مرا کمی دلسرد کرد به طوری که در انتشار هفته نامه وقفه ای کوتاه افتاد. اما خوب از آنجا که انسان قدرت دارد خود را با هر شرایطی هر چه قدر هم تلخ و سخت تطبیق دهد بعد از مدتی مجدداً به عرصه برگشتم و در مدت ۲۱ سال هفتصد و چهل و هشت شماره از همزیستی را منتشر کردم. آبانماه امسال که بیاید همزیستی ۲۲ ساله می شود.»
…………………….
تاج محمد کاظمی که ۴ دهه خاک صحنه رسانه را خورده معتقد است ساختار بسته و حکومتی مطبوعات و رسانه در ایران از کار مطبوعاتی یک شغل پرهزینه ساخته به طوری که امروز عنصر جسارت که لازمه تحقق رسالت کار روزنامه نگاری است تا اندازه زیادی از فعالین این حوزه سلب شده است.
مدیر مسئول هفته نامه همزیستی، شبکه های اجتماعی را “فرشته نجات” جامعه ای با مختصات کشور ما می داند.
کاظمی معتقد است شبکه های اجتماعی، منجی جامعه ای است که رسانه مستقل ندارد و به دلایل مختلف گردش آزاد اطلاعات از کانال رسانه های رسمی انجام نمی گیرد. به نظر او امروز رسانه های سنتی مثل صدا و سیما و مطبوعات در برابر شبکه های متنوع مجازی زمین خورده و بسیار عقب مانده اند.
او در عین حال معتقد است تشنگی و ولع جامعه نسبت به دریافت اخبار از یک سو و عدم ارائه آموزش صحیح در تشخیص و تمیز خبر صحیح از جعلی از سوی دیگر، باعث بروز برخی معضلات در بستر جهان مجازی شده است.
او بر این باور است که آموزش های غیرمستقیم از طریق فیلم، نمایش، کتاب، مرور اخلاق حرفه ای و معرفی سلبریتی های رسانه ای به عنوان مراجع خبری مورد اعتماد مردم، تا اندازه زیادی می تواند در ایجاد فضای پاکیزه رسانه ای در بستر مجازی موثر باشد.
تاج محمد کاظمی به رغم علاقه مندی به شبکه های مجازی، خود تاکنون به طور جدی به این فضا ورود نکرده است. او در این باره می گوید: نسل جدید، شگردهای فنی و محتوایی دیده شدن در این فضا را به خوبی بلد است و این قابلیتی است که نسل من فاقد آن است. شاید محتوایی که من تولید می کنم جذابیتی برای عموم نداشته باشد و در نتیجه تعداد دنبال کننده هایم چشمگیر نباشد. در حالی که در این فضا خیلی مهم است که چند نفر شما را می بینند و پیگیر مطالبتان می شوند. شاید بیم از همین امر باعث شده نتوانم به طور جدی وارد عرصه تولید محتوا در بستر مجازی شوم. ضمن آنکه فرم ارائه محتوا در قالب ویدئو و اینفوگرافی باید جایگزین متن نویسی شود تا در کمترین زمان بیشترین اطلاعات به مخاطب منتقل شود. همین هم مهارت خاصی می طلبد که باید آن را کسب کرد.
……………
یک پایان تلخ…
تاج محمد کاظمی پس از ۴ دهه فعالیت روزنامه نگاری و تدریس، امروز در جایی ایستاده است که درباره اش می گوید: در شرایط حاضر کشور، انگیزه کافی برای انجام کار مطبوعاتی را ندارم. با توجه به اشکالات زیاد در حوزه قوانین کار ، نبود منبع مالی مناسب و مطمئن برای گذران امور نشریه و همچنین عدم اقبال مردم از نشریات محلی تمایلی به انجام کار جدی و حرفه ای ندارم. اگرچه معتقدم هنوز هم می شود محتوایی تولید کرد که مردم با اشتیاق برای خواندنش صف بکشند اما شخصاً دیگر از این فضا خسته ام. اگر به گذشته بر میگشتم هرگز دنبال کار مطبوعات نمیرفتم!
منبع: پایگاه خبری پریشهرwww.parishahr.ir
همزیستی نیوز - انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران به مناسبت فرا رسیدن روز خبرنگار بیانیهای منتشر کرد که در زیر میخوانید:
جامعه روزنامهنگاری ایران ظرف یک سال گذشته اتفاقات ریز و درشت زیادی را از سر گذرانده است؛ اتفاقاتی که متأثر از فضای عمومی جامعه بوده و موجب شده تا روزنامهنگاران برای انجام وظیفه حرفهایشان در رخدادهای حساس با محدودیتها و چالشهای متعددی روبهرو باشند. دو موضوع دارای اهمیت که نظام سیاستگذاری باید به روشنی موضعاش را درباره آن روشن کند، عبارت است از «تقویت مرجعیت رسانهها» و «آزادی فعالیت رسانهای» که به یکدیگر پیوند ناگسستنی دارند. حوادث تلخی که سال گذشته پس از جانباختن «مهسا امینی» در کشور رخ داد بار دیگر لزوم خبررسانی آزاد و حرفهای را برای افکار عمومی و سیاستگذاران یادآوری کرد. قریب به یکصد تن از خبرنگاران پاییز و زمستان سال گذشته بازداشت شده یا برای بازجویی فراخوانده شدند. این اتفاق حاکی از سیاست غیرمنسجم و نادقیق درباره وظایف رسانهها و مرجعیت آنها نزد افکار عمومی است. البته که این متن در پی رد هرگونه خطا در جامعه روزنامهنگاری نیست بلکه مقصود ما رویههایی است که آزادی فعالیت روزنامهنگاران را مخدوش کرده و موجب شده مرز میان کار حرفهای و تخلف چنان باریک باشد که بسیاری از خبرنگاران از بیم پیگردهای بعدی قید عمل به وظایف حرفهایشان را بزنند. در یک سال اخیر و بهویژه پس از حوادث شهریور ۱۴۰۱ نهادهای دولتی مسئولیت بخشی از مشکلات به وجود آمده را مطابق یک روش تکراری و بدون زمینه عینی و عقلانی بر دوش رسانههای رسمی و منتشرکنندگان اخبار انداختند. احضار، بازداشت، بازجویی مکرر، تفهیم اتهامات تکراری، ضبط وسایل شخصی از جمله تلفن همراه و رایانه خبرنگاران، خبر رایج پاییز و زمستان گذشته بوده است. تعدادی از روزنامهنگاران کماکان درگیر تبعات قضایی این اعتراضات هستند و خبرنگاران و رسانههایی اخیراً در دور جدیدی از مسائل قضایی گرفتار شدهاند. برای نمونه الهه محمدی خبرنگار روزنامه «هممیهن» و نیلوفر حامدی خبرنگار روزنامه «شرق» پس از انتشار گزارشهایی درباره جانباختن خانم مهسا امینی بازداشت شدند که این بازداشت تاکنون ادامه دارد و این دو روزنامهنگار پس از برگزاری دو جلسه دادگاه در انتظار صدور رای دادگاه هستند. سخنگوی محترم قوهقضائیه اخیراً اعلام کردهاند که این دو خبرنگار به دلیل انتشار این گزارشها بازداشت نشدهاند و وعده کردهاند که به زودی گزارشی از همکاری این دو نفر با دولت آمریکا منتشر میکنند. متاسفانه روند و زمان دستگیری این دو خبرنگار و بیان این سخنان پیش از صدور رای قاضی دادگاه بر شائبهها و نگرانیهای خانوادهها و جامعه روزنامهنگاری افزوده است.انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران در حد توان خود و از همه راههایی که گمان کرده، نتیجهای دارد در پیگیری وضعیت روزنامهنگاران بازداشتی کوشیده است. کمک به تشکیل کمیته پیگیری وضعیت خبرنگاران بازداشتی، تماس و دیدار با مسئولان قضایی، نامهنگاری با مسئولان ارشد کشور و رایزنی با مسئولان نهادهای مرتبط با موضوع و ارائه مشاورههای حقوقی و قانونی بخشی از این فعالیتها بوده است. لازم است از عفو گسترده پیشنهادی رئیس قوه قضائیه در زمستان سال گذشته که شامل تعداد نسبتاً زیادی از متهمان رسانهای نیز شد به عنوان یک اقدام مثبت یاد کنیم. این اقدام میتوانست گستردهتر صورت گیرد و شامل همه خبرنگارانی که دچار مشکل قضایی شدهاند، شود. در این مورد میتوان ردپای اقداماتی را برای بیاثر کردن آثار این عفو با انجام شکایتهای مکرر از سوی اشخاص و نهادها از روزنامهها و روزنامهنگاران، دید. چند شکایت جدید در ماههای اخیر از روزنامههای منتقد را میتوان بهعنوان نمونهای از این اقدامات ذکر کرد.
وجود بخش بزرگ اقتصاد دولتی و خصولتی زمینههای عینی فساد را در کشور ما فراهم کرده است، بهطور منطقی برای مقابله با پولهای بزرگ تنها نهادی که میتواند با کمترین هزینه و بیشترین کارایی بر این بخش اقتصاد نظارت کند و مانع فساد شود، نهاد رسانه است. لرزان بودن امنیت شغلی روزنامهنگاران، فقیر بودن بنگاههای رسانهای و در معرض شکایت و اتهام مکرر بودن روزنامهنگاران مانع کارآمدی نهاد رسانه برای مقابله با فساد میشود که شده است. به نظر میرسد روزنامهنگاری در ایران اسیر نگاهی رسمی است که ایشان را نه رکن اصلی مردمسالاری و مبارزه با فساد و نیروی محرکه توسعه و مانع خطاهای بزرگ در برنامهریزی و اجرا، بلکه مخل فضای مطلوب صاحبان قدرت و وابسته به بیگانه یا دارای همدلی با بیگانگان و موجب تنش در فضای جامعه میداند. نبود درک تفاوت رسانه رسمی با رسانه دولتی باعث شده تا مبالغ هنگفت بودجه کشور صرف رسانههای دولتیای شود که بهجز ایجاد شکاف اجتماعی و فراهم آوردن زمینه فساد بیشتر و از همه مهمتر ایجاد زمینه خودفریبی دولتمردان نقشی اجرا نمیکنند. از همین رو تا حکومت دیدگاه خود را در مورد لزوم و وجوب حضور رسانههای رسمی غیردولتی (که مسئول آنچه منتشر میکنند باشند و بابت فعالیت خود وامدار دولت نباشند)، تغییر ندهد، چشمانداز روشنی برای تغییر این وضعیت وجود نداشته باشد. این در حالی است که تحلیل اغلب جامعهشناسان و اقتصاددانان و کارشناسان فرهنگی از جناحهای مختلف سیاسی از زمینههای پیدایش شرایط اسفبار پاییز و زمستان ۱۴۰۱، حاکی از خطاهای راهبردی در حکمرانی پیرامون مسائل مربوط به انتخابات، اقتصاد و امور اجتماعی و دینی بوده است. فروکاستن دلایل عمیق اجتماعی و اقتصادی حوادث ناگوار سال گذشته به عملکرد بدنه نحیف رسانههای خصوصی، ممکن است در کوتاهمدت رسانهها را از پرداختن به مشکلات مانع شود، اما در بلندمدت مشکلی را حل نکرده و بر مشکلات و معضلات میافزاید.
لزوم چارهاندیشی درباره تضعیف مرجعیت رسانههای رسمی نکتهای است که در کوران حوادث پارسال بارها مورد تایید جریانهای سیاسی، استادان ارتباطات و روزنامهنگاران از طیفهای مختلف فکری قرار گرفت. پیش از این انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران در بیانیهها و اسناد متعددی نسبت به موضوع مهم مرجعیت رسانهای و آسیبهای وارد شده به آن موضعگیری کرده است. راهبرد متناقض نهادهای صاحب قدرت در تضعیف رسانههای رسمی داخلی از یکسو (که سالهاست آغاز شده و اکنون تماشاگر نتایج زیانبار آن هستیم) و اظهار نگرانی از تاثیر رسانههای برونمرزی که قطعاً منافع ملی ما را دنبال نمیکنند تاکنون نتایج وخیمی را به دنبال داشته است. برای بازگشت و حفظ مرجعیت رسانهای داخلی مطلقاً هیچ راه دیگری به جز حمایت از آزادی تمام و کمال رسانهها در دسترسی به منابع اخبار و انتشار بیدغدغه آنها وجود ندارد. ممانعت از دسترسی آزاد به اطلاعات، انتشار و اعلام آمارهای گمراهکننده و متوهمانه که صرفاً اثر تبلیغاتی کوتاهمدت داشته و در بلندمدت آثار مخرب اجتماعی دارند، با اظهار نگرانی از اثرگذاری رسانههای خارج از ایران مباینت تام دارد. دستگاه رادیو و تلویزیون و رسانههای دولتی طی دهههای گذشته ناکارآمدی خود را در زمینه اقناع عمومی نشان دادهاند. مسیر بازگشت به توسعه، پیشرفت و رفاه عمومی و تعمیق همبستگی اجتماعی فقط با حمایت از آزادیهای قانونی و حتی تفسیر قوانین موجود به نفع آزادی رسانهها میسر است. عوارض احتمالی که از تفسیر قوانین به نفع آزادی متصور است قطعاً یک هزارم عوارض مسدود کردن آزادی نخواهد بود. افزایش فقر، فساد و شکاف اجتماعی از جمله عوارض نادیده گرفتن نقش آزادی بیان و پس از بیان در رسانههای کشور است. ضروری است حاکمیت با ارزیابی منصفانه، نقش خود را در تضعیف رسانههای داخلی و مرجعیت خبری داخلی بپذیرد و از مسیر خطا بازگردد. نادیده گرفتن نهاد صنفی روزنامهنگاران در تصمیمگیریهای مربوط به رسانهها نیز از جمله سیاستهای اعلامنشده است که در محدود کردن و تضعیف جایگاه روزنامهنگاری اجرا میشود. از نهاد صنفی روزنامهنگاران تقریباً در هیچ نهاد تصمیمگیر مرتبط با حوزه کار خود طلب مشورت و مشارکت نمیشود. در چنین بستری میتوان دلایل عدم وجود بنگاههای قدرتمند رسانهای را در ایران درک کرد. با وجود سابقه دهها ساله مطبوعات در ایران، کشور ما فاقد روزنامههایی با قدرت و شمارگان نشریات برخی کشورهای همسایه است. در همین زمینه انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران توجه مقامات و نهادهای تصمیمگیر حوزه رسانه را به متن پیشنهادی سند ملی رسانه که با تلاش دستاندرکاران روزنامهنگاری کشور تهیه شده و مورد بیتوجهی مطلق دولت قرار گرفته، جلب میکند. پذیرش این متن به عنوان پیشنهاد نهاد صنفی و ارزیابی دقیق و مجدد آن توسط همه افراد و نهادهای ذیربط میتواند گام اولیهای برای ساماندهی حوزه رسانه محسوب شود. موضوع تاسفبار دیگر مدیریت رسانهها و مطبوعاتی است که با بودجه عمومی اداره میشوند و بعضا با توجه به سابقه خود جزو سرمایههای کشور محسوب میشوند. این رسانهها در دوره جدید فعالیت خود از نگرش ملی و شهری خود فاصله گرفتهاند و از آنها برای اهداف کوتاهمدت سیاسی استفاده میشود. این رویکرد باعث کاهش اعتماد عمومی به رسانههایی است که سالها و به رغم تغییر دولتها مسائل عمومی و ملی و شهری را بازتاب دادهاند.
بررسی مستقل انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران نشان میدهد میانگین دستمزد اغلب خبرنگاران در بسیاری از رسانهها اندکی از حداقل دستمزد رسمی بالاتر است. امروز دستمزد روزنامهنگاران باتجربه بیش از ده سال کار و در سمتهای دبیر سرویس کمی بیشتر از حداقل دستمزدهای مصوب وزارت کار است. بخش زیادی از خبرنگاران فاقد بیمه تامین اجتماعی هستند و قطع همکاری با روزنامهنگاران معمولاً با کمترین هزینه برای کارفرما اتفاق میافتد. رسانههایی که به لحاظ ساختاری، مالی و شیوه اداره بنگاه مطبوعاتی وضعیت بهتری دارند اندکند.
برای نمونه طی یک سال گذشته همکاری تعداد قابلتوجهی از روزنامهنگارانی که در روزنامهها و خبرگزاریهای عمدتا دولتی به روش عقد قراردادهای کوتاهمدت مشغول به کار بودند، علیرغم سوابق کار طولانی، قطع شده است. برخی از این افراد بیش از ۲۰ سال سابقه کار داشتهاند و عذر آنها احتمالا به دلیل دیدگاههای سیاسی مدیران جدید، خواسته شده است. افرادی که با آنها قطع همکاری شده همچنان نگران بیمه، بازنشستگی و دریافت حقوق مربوط به سنوات خود هستند. فقیرتر شدن بنگاههای رسانهای موجب شده است تا کارفرمایان توسعه خدمات جنبی از جمله خدمات رفاهی و مسکن را بهطورکلی فراموش کنند و تلاش خود را معطوف حفظ حیات حداقلی بنگاه خود کنند. تغییر فضای رسانهای غالب از رسانههای رسمی به سوی رسانههای غیررسمی و شخصی، همچنین، باعث شده سهم روزنامهها و رسانههای رسمی از تبلیغات تجاری کاهش یابد و به صفر نزدیک شود. در عین حال سازوکار اجتماعی برای حمایت شفاف بخش خصوصی اقتصاد از رسانههای خصوصی شکل نگرفته و زمینههای فرهنگی آن مهیا نشده است. آگهیهای دولتی نیز بیش از آنکه در رفع مشکلات اقتصادی بنگاهها موثر باشد به عنوان عامل کنترلکننده عمل میکند. کاهش درآمدهای بنگاههای رسانهای علاوه بر آنکه باعث کاهش صفحات و تولیدات روزنامهها و رسانهها شده است همچنین موجب آن شده است که رسانهها نه تنها به آموزش نیروهای انسانی تازهنفس نپردازند بلکه برای انجام امور خود از افراد با استانداردهای بالاتر و احتمالا پرهزینهتر استفاده نکنند و اساسا به دنبال بهترین محتواها و تولیدات رسانهای نباشند.
در این شرایط بخشی از روزنامهنگاران مجبور به کار در دو شیفت و در دو رسانه یا کار مکمل در مشاغلی متباین با توانایی اصلی خود شدهاند. کار در روابط عمومیها که در بسیاری موارد روزنامهنگاران را دچار مشکل تعارض منافع میکند یا با رسالت تعریف شده خود آنها در تعارض است، کار در شرکتها به عنوان تولیدکننده محتوا یا سرپرستی صفحات مجازی شرکتها نیز از جمله فعالیتهایی است که روزنامهنگاران نه با رغبت بلکه به دلیل مشکلات حاد معیشتی بدان مشغول شدهاند.
درکنار عوامل یادشده باید پذیرفت رسانهها در ایران در زمینه آموزش نیروهای جدید و تازه نفس و توانمندسازی نیروهای فعلی موفق ظاهر نشدهاند. لزوم آشنایی با تغییرات کارکرد رسانهها در جهان، آشنایی با ابزارهای جدید مورد استفاده در روزنامهنگاری مدرن و گذار از شیوههای سنتی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. لزوم توجه خبرنگاران به شیوههای روزنامهنگاری تحلیلی و تحقیقی، آموختن روزنامهنگاری تخصصی و افزایش مهارتهای خبرنگاری چند رسانهای از جمله این موارد است. ناگفته پیداست که چنین رویکردی نیاز به سرمایهگذاری هم دارد اما پیش از آن لازم است عزم و اراده این تغییرات در روزنامهنگاران و صاحبان بنگاههای مطبوعاتی دیده شود. غفلت از تربیت نظاممند نیروی انسانی جدید برای رسانهها، فقدان ساز و کار شفاف از مرحله جذب و استخدام تا قطع همکاری با نیروهای انسانی رسانهها و کمبود آموزشهای باکیفیت متناسب با نیازهای روز همگی از چالشهای این حوزه به شمار میروند. انجمن صنفی روزنامهنگاران به سهم خویش میکوشد ظرف ماههای آتی با برگزاری رویدادهای رقابتی و آموزشی تا حدودی به بهبود وضع موجود کمک کند. اما اقدامات موثر نیازمند همیاری مدیران رسانهها و تجدیدنظر آنها در سیاستهای مرتبط با جذب و ارتقای نیروی انسانی است. همچنین لازم است اعضای صنف نیز به اهمیت و لزوم مهارتهای توسعه فردی و حرفهای اهتمام ورزند.
جمعبندی موارد پیش گفته نشان میدهد که روزنامهنگاری حرفهای در ایران در وضعیتی بغرنج و وخیم گرفتار است. فشارهای رسمی و غیررسمی، نگاه توام با بدبینی به عملکرد رسانهها در وضعیتهای بحرانی جامعه، احضار، بازداشت و متهم شدن و ممنوع از کار شدن شماری از خبرنگاران و روزنامهنگاران، حیات لرزان اقتصادی رسانهها از پی شکایتهای مکرر و اغلب غیرحرفهای افراد و نهادهای صاحب قدرت، نبود امنیت شغلی، دستمزدهای اندک در حد پایینترین مشاغل روزانه و فصلی، ضعف پوشش بیمهای، نهادن بار وظایف رسانهای بر دوش بنگاههای کوچک و فقیر، تبعات ناشی از جامعه دوقطبی و توقع اجتماعی برای دخالت در سیاست روز و انتخاب جهتگیری سیاسی از یک سو و افزایش نابسامانیهای اجتماعی به دلیل گسترش فقر و تورم از سوی دیگر روزنامهنگاری ایران را به حرفهای بیدفاع و بیمدافع بدل کرده است. با اینحال نگاه دقیق به سویههای موفقیتآمیز روزنامهنگاری در ایران میتواند چراغ امید را در دل جامعه رسانهای زنده نگاه دارد. در یک سال گذشته شاهد بودیم که روزنامهنگاران با تولید انواع آثار رسانهای کوشیدند سویههای تاریک اتفاقات سیاسی، اجتماعی، ورزشی و... را برای مخاطبانشان روشن کنند. مصادیق این تلاشها که خوشبختانه اندک هم نبوده برای مخاطبان آگاه رسانهها روشن است. همین تلاشهای ارزشمند موجب شده تا روزنامهنگاری مستقل در ایران زنده بماند و چراغ آن هر چند کمسو، اما خاموش نشود. شجاعت در چارچوب مفهوم شهروندی و حقوق قانونی، تلاش برای آموختن بیشتر مبانی نظری از یک سو و استفاده از تکنیکهای رسانهای جدید از سوی دیگر، دست زدن به تجربههای نو و بعضاً اثرگذار در خلق شیوههای ارائه مطلب، تحمل صبورانه فشارهای اجتماعی و سیاسی و در عین حال عدول نکردن از راه و روش حرفهای، نقاط روشن روزنامهنگاری ایران امروز است. متعهد بودن به میهن و سعادت ایرانیان بالاتر از هر موضوع دیگری همچنان روزنامهنگاری ایران را زنده و اثرگذار نگه داشته است. تعهدی که باعث شده تا روزنامهنگاران ایرانی به رغم شرایط سخت پیشگفته، در کشور بمانند و چراغ این خانه را روشن نگه دارند.
منبع: روزنامه هم میهن
همزیستی نیوز - حجتالاسلام سیدمحمود دعایی، مدیرموسسه اطلاعات ایران ظهر امروز ـ یکشنبه ـ ۱۵ خرداد ماه ـ در سن ۸۱ سالگی بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت.
نزدیک به یک سال است که ویروس کرونا وارد دنیای ما شده و در این میان خبرگزاریها و رسانههای کاغذی همراه با صداوسیما برای اطلاعرسانی و آموزش مردم تلاش زیادی کردهاند؛ اما گاهی برخی عملکردهای دستگاهها و انحصار رسانهای، سبب میشود تا از نگاه برخی مسئولان، رسانه فقط تلوزیون باشد.
به گزارش ایرناپلاس، با ظهور کرونا همه رسانهها اعم از صداوسیما، خبرگزاریها و رسانههای کاغذی و ...به پوشش اخبار مربوط به ویروس کرونا و راههای مقابله با آن پرداختند. در این میان اهالی رسانهها چه خبرگزاری و چه رسانههای کاغذی مانند هر بحران دیگری، میدان را خالی نکردند و به پوشش اخبار و اطلاعرسانی پرداختند.
اما مدتی است وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی انتشار اخبار ستاد مقابله با کرونا را به طور انحصاری در اختیار صداوسیما گذاشته است و ستاد ملی مقابله با کرونا برای اطلاعرسانی و پوشش اخبار خود تنها از خبرنگاران این رسانه دعوت میکند. این اتفاق از چند جهت پرسشهایی را به همراه دارد و موجب دلخوری فعالان رسانهای در خبرگزاریها شده است.
طبق بررسیها، هفته گذشته بسیاری از خبرنگاران وزارت بهداشت در اعتراض به این روند که خبرگزاریها به جای مصاحبه، تبدیل به پوششدهنده حضور مسئولان وزارت بهداشت در برنامههای صداوسیما شدهاند، در یکی از نشستهای وزارت بهداشت شرکت نکردند. به گفته آنها، این مساله سبب شد تا در این هفته، برای دو معاون وزیر بهداشت نشست آنلاین برگزار شود هرچند که مصاحبههای اختصاصی مختص صداوسیماست.
اما چنین اتفاقی چه پیامدهایی برای دیگر رسانهها و فعالان حوزه خبر خواهد داشت و اصولا پوشش اخبار کرونا در خبرگزاریها و صداوسیما باید چگونه باشد؟ دکتر محمدعلی الستی جامعهشناس ارتباطات و استاد دانشگاه در این زمینه پاسخگوی ایرناپلاس بود.
تبعیض در اطلاعرسانی رسانهها
الستی درباره شیوه پوشش اخبار ستاد ملی مقابله کرونا که تنها به دعوت از خبرنگاران صدا و سیما ختم میشود به خبرنگار ایرناپلاس گفت: زمانی که از سیستم ارتباطی صحبت میکنیم طبیعتا میدانیم رسانهها باید در ابتدا خوراک لازم را داشته باشند. یعنی باید ورودی رسانهها را مورد بررسی قرار دهیم بعد به پردازش اطلاعات، چگونگی نشر خبرها یا مسائل تحلیلی بپردازیم.
متاسفانه میبینیم ستاد مقابله با کرونا پوشش نامتقارن دارد. به این معنا که در اطلاعرسانی تبعیضآمیز عمل میکند. گویی تنها خبرنگاران صداوسیما و واحد مرکزی خبر متولی رسانهها هستند و بقیه رسانهها را به رسمیت نمیشناسند. طبیعتا در شرایطی که مسئولان ستاد میخواهند سیاستهای خود را تنها به وسیله خبرنگاران صداوسیما اعلام و مردم را آگاه کنند؛ اگر خبرنگاران نشریات و خبرگزاریهای دیگر بخواهند درباره کرونا اطلاع کسب کنند به خبر دسته دوم میرسند. این مساله به معنی نقص در سیستم اطلاعرسانی است. بنابراین این اتفاق در شرایط موجود تاثیر میگذارد. این عمل روی کارکرد رسانههای دیگر، خبرگزاریها، سایتها و روزنامهها تاثیر بسیار خواهد داشت و به همین دلیل، نقد تبعیض در اطلاعرسانی رسانهها وارد است.
کمکاری رسانههای معتبر و شایعهها
این استاد دانشگاه درباره دلایل انتشار اخبار و شایعههای گوناگون درباره کرونا در رسانههای رسمی، غیررسمی و فضای مجازی گفت: زمانی که اخبار به اندازه کافی از مجاری رسمی و معتبر منتشر نشود و منابع خبری معتبر نتوانند خوب کار کنند، مجاری غیررسمی به شایعهپراکنی و انتشار اخبار دست میزنند. وقتی شایعهها بیایند، انتشار اخبار و دیگر آموزشهای اشتباه نیز اتفاق میافتد. طبیعی است شبکههای اجتماعی و دیگر رسانههای رسمی و غیر رسمی دیگر، حرفهای نامربوط بسیاری را در کنار مطالب مفید منتشر میکنند که این اتفاق به دلیل کم کاری رسانهها ایجاد میشود.
اهمیت انسجام روزنامهنگاری تحقیقی در پوشش اخبار کرونا
الستی با اعلام اینکه، پدیده کرونا به شکل تخصصی در هیچیک از رسانههای ما پیگیری نشده است، درباره نوع اخبار مربوط به کرونا بیان کرد: ما دو دسته اخبار داریم؛ یک دسته رویدادمدار و دیگری فرآیندمدارند؛ که اصطلاحا به خبرهای رویدادمدار، هاردنیوز یا سختخبر میگویند و به فرآیندمدارها، سافتنیوز یا نرمخبر.
وقتی از یک سانحه قطار خبری تهیه میشود، در مورد آن قطار، محل سانحه و مسائل اینچنینی صحبت میشود. به این معنا که این حادثه، خبر مشخصی است که تفسیرپذیر نیست. خبرهایی که به این شکل منتشر میشوند رویدادمدار و شبیه هم هستند. اما وقتی صحبت از این میشود که به طور مثال وزارت راه و ترابری ضعیف عمل کرده است که قطار دچار سانحه شده یا اینکه بگویند راننده قطار اشتباه کرده؛ در این جا خبر، ماهیت فرآیندمدار خود را نشان میدهد.
به خبرهایی که مشخصا مشترک است و بین همه نهادهای خبری وجود دارد، هاردنیوز یا سختخبر گفته میشود. اما آنهایی که قابل تفسیرند و بیانگر نظر خبرنگار، تحلیلگر و رسانه است و از علت پدیده فراتر میرود، سافتنیور یا نرمخبر هستند. وقتی با یک همهگیری سختی مانند کرونا مواجهایم باید فراتر از اخبار فرآیندمدار و رویدادمدار برخورد کنیم و روزنامهنگاری تحقیقی انجام دهیم و درباره بسیاری از جنبههای این مساله صحبت شود.
وی در خصوص توجه خبرنگاران و روزنامهنگاران به روزنامهنگاری تحقیقی گفت: با شیوع کرونا مردم با مسائل فرهنگی مختلف مواجه شدهاند، عادات و کسبوکارشان تغییر کرده و بین سلامت و نان مردم تعارضهایی پیدا شده. همه اینها بحثهایی است که بین مردم متدوال شده است. همچنین مشکلاتی که دولت در قرنطینه یا رعایت فاصلههای اجتماعی با آنها مواجه شده است.
روزنامهنگاران باید روی این مسائل به صورت کامل تحقیق انجام دهند و با عده زیادی از کارشناسان در این زمینه صحبت و نظرات آنها را منتقل کنند. در مراحل اولیه ممکن است تعدد نظرها و انبوهی اخبار باعث تشتت شود و نوعی واگرایی ایجاد کند. اما اگر از یک حدی تحقیقات گستردهتر شود، نوعی همگرایی ایجاد میشود که مردم تکلیف خود را بهتر میدادند.
متاسفانه در مورد بحران کرونا در یک سال گذشته این یکپارچگی و هماهنگی را نداشتیم و به اندازهای حرفهای مختلف زده شد و نظرات به اندازهای متشتت بود که خود رسانهها به نوعی به انتشاردهنده اخبار غیررسمی و شایعهها تبدیل شده بودند. به همین دلیل، بهتر بود رسانههایمان به طور حرفهایتر برخورد میکردند و به طور منسجم و مرتب روزنامهنگاری تحقیقی را مبنا قرار میدادند.
مردم پیگیر اخبار توسعهای شوند
الستی در ادامه با ابراز تاسف از اینکه ما عادت خیلی بدی داریم که وقتی حادثهای مانند زلزله رخ میدهد همه روزنامهها و دیگر رسانهها تا چند روز درباره ایمنسازی خانهها و ساختوساز خانههای ضد زلزله و انتقاد به مسئولان صحبت میکنند اما بعد از چند روز، همه اصل مشکل را فراموش میکنند، افزود: این کار اشتباه است. ما باید در رسانههایمان به پیگیری چنین مسائلی بپردازیم.
وی ادامه داد: به طور نمونه، در روزنامهها دائما ستونی باشد و وعدههای مسئولان، اتفاقات و مشکلات مردم را پیگیری کنیم. از نظر روزنامهنگاری این عادت را در مردم ایجاد کنیم که همیشه دنبال خبر داغ نباشند و بلافاصله خبرهای قبلی را رها نکنند، بلکه پیگیر اخبار توسعهای شوند. این رویکرد باعث میشود تا در دراز مدت مردم بتوانند به نتیجه مشخص، واضح و معتبری درباره کرونا برسند تا از نظر روحی، روانی آرامش خاطر پیدا کنند.
این استاد دانشگاه درباره اینکه صداوسیما نسبت به رسانههای دیگر چه عملکردی داشته است، گفت: هر چند صداوسیما به بحث کرونا بسیار پرداخته اما با توجه به تناسب قدرتی که صداوسیما از نظر تعداد شبکهها نسبت به سایر رسانهها دارد، میتوانست بسیار حرفهایتر برخورد کند. حتی این رسانه بهتر میتوانست در رابطه با آموزشهای آنلاین به دانشآموزان عمل کند. میتوانست پدر و مادرها را بیشتر از آن چیزی که الان وجود دارد از نظر روحی و روانی پشتیبانی کرده و به آنها کمک کند که چگونه خانواده را از نظر روحی در دوران کرونا سرحال نگه دارند. این رسانه باید نسبت به هشدارها بهتر عمل میکرد. البته همیشه برای بهتر کارکردن جا هست.
همزیستی نیوز - هجدهمین دوره انتخابات نماینده مدیران مسوول در هیات نظارت بر مطبوعات، فردا سه شنبه (۲۰ آبان ماه) برگزار میشود و در جریان آن ۱۱۶ کاندیدای نمایندگی با هم به رقابت می پردازند.
به گزارش ایسنا، بیش از ۱۵ ساعت از آغاز انتخابات نماینده مدیران مسوول در هیات نظارت بر مطبوعات باقی مانده است و آخرین خبرها از تعداد نامزدهای نهایی برای شرکت در انتخابات فردا، حاکی از شرکت ۱۱۶ مدیر مسوول رسانه است.
این انتخابات به صورت الکترونیکی و از طریق سامانه جامع رسانههای کشور از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۶ فردا سه شنبه ۲۰ آبانماه برگزار میشود و مطابق قانون در صورت عدم احراز اکثریت مطلق مدیران مسوول در مرحله اول، نوبت بعدی آن پس از دو هفته در روز سه شنبه چهارم آذرماه برگزار خواهد شد.
سیدعلاءالدین ظهوریان ـ دبیر هیات نظارت بر مطبوعات ـ آخرین فرصت اعلام انصراف نامزدهای هجدهمین دوره انتخابات نماینده مدیران مسوول در هیات نظارت بر مطبوعات را پایان وقت اداری دوشنبه، ۱۹ آبان ماه اعلام کرده بود.
همچنین طبق اعلام محمد خدادی، معاون مطبوعاتی، پلیس فتا و مرکز ماهر هم در برگزاری این انتخابات همکاری میکنند و به صورت مجازی نظارت دارند تا تخلفی صورت نگیرد.
در مجموع ۴ هزار و ۴۴ نفر از مدیران مسوول، حائز شرکت در انتخابات برای رایدهی و تعیین نماینده مدیران مسوول رسانهها در هیات نظارت بر مطبوعات بودند که در ثبت نام اولیه ۲۱۴ نفر شرکت کردند و در نهایت با انصراف ۹۸ نفر، تعداد شرکت کنندگان نهایی به ۱۱۶ مدیر مسوول رسیده است.
بر اساس این گزارش، حسین انتظامی از سال ۱۳۸۳ تاکنون، نماینده مدیران مسوول در هیات نظارت بر مطبوعات بوده است و پس از هشت بار نمایندگی، امسال از شرکت در این دوره از انتخابات انصراف داد.
همزیستی نیوز - اگر تلویزیون ناچار بود به جای پخش مسابقات پرسپولیس و استقلال، سریال بسازد و روی آنتن ببرد چقدر باید خرج میکرد.
به گزارش ایسنا، روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: «در مورد حق پخش تلویزیونی به دفعات صحبت شده است. صداوسیمای ایران مثل همه جای دنیا باید پول پخش مسابقات فوتبال را به برگزارکنندگان بپردازد اما زیر بار این تکلیف نمیرود. در این شرایط فوتبال برای تلویزیون نقش دکان دو نبش بسیار سودآور را بازی میکند؛ از یک طرف صداوسیما با پخش مسابقات مهم مخاطب جذب میکند، از سوی دیگر به واسطه پخش آگهیهای تبلیغاتی درآمد نجومی کسب میکند و از همه مهمتر این که از هزینههای برنامهسازی برای این ساعات معین معاف میشود. تمرکز گزارش پیش رو، روی همین مورد سوم است. قصد داریم مقایسه کنیم و ببینیم اگر تلویزیون ناچار بود به جای پخش مسابقات پرسپولیس و استقلال، سریال بسازد و روی آنتن ببرد چقدر باید خرج میکرد.
هزینههای سریالسازی در تلویزیون ایران همیشه یک بحث داغ و جذاب بوده است. این موضوع مربوط به امروز و دیروز هم نیست. سریال امام علی(ع) در فاصله سالهای ۷۰ تا ۷۵ با بودجه تقریبا ۲۷۰ میلیون تومانی ساخته شد. تولید سریال یوسف پیامبر در سال ۸۷ حدود ششونیم میلیارد تومان هزینه داشت. سریال در چشم باد که تولید آن از سال ۸۳ تا ۸۷ طول کشید، ۱۲ میلیارد تومان خرج روی دست مدیران تلویزیون گذاشت و ساخت سریال مختارنامه بین سالهای ۸۲ تا ۸۸ هم ۲۰ میلیارد تومان هزینه داشت. خب شاید بگویید اینها سریالهای فاخر هستند که تولید هر کدامشان چند سال طول کشیده است؛ بنابراین جالب میشود اگر بدانید سریال پایتخت ۶ که به خاطر شیوع کرونا نیمهتمام باقی ماند، با هزینه ۲۳ میلیارد تومانی روانه آنتن شد. همچنین فصل دوم سریال «نونخ» ۱۵ میلیارد تومان هزینه داشت که سه میلیارد تومان آن توسط استانداری پرداخت شد. گفته میشد هزینه تولید سریالهای عادی در تلویزیون بین دقیقهای ۳ تا ۱۰ میلیون تومان است. این البته برآورد دو سال قبل بوده که حتما تا الان تغییر زیادی کرده است. همین برآورد به ما میگوید ساخت یک سریال آپارتمانی ساده با بازیگران متوسط، حداقل دقیقهای سه میلیون تومان خرج دارد. حالا برویم سراغ لیگ برتر. شبکه سه در طول هر فصل فوتبالی ۵۸ مسابقه پرسپولیس و استقلال را بهصورت زنده پخش میکند. ۵۸ تا ۹۰ دقیقه میشود ۵۲۲۰ دقیقه و این عدد ضربدر سه میلیون تومان (کف هزینه تولید سریال) ما را به عدد ۱۵ میلیارد و ۶۶۰ میلیون تومان میرساند. حالا اگر هزینه ۱۰ میلیون تومانی مربوط به تولید هر دقیقه از سریال پربیننده را در نظر بگیریم، تنها پخش مسابقات سرخابیها ۵۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان در حوزه برنامهسازی به سود تلویزیون است.
بدون در نظر گرفتن هر ثانیه آگهی چند میلیونی که خودش سر به فلک میکشد، تلویزیون بابت پخش مسابقات سرخابیها در لیگ برتر بین ۱۵ تا ۵۰ میلیارد تومان از هزینه برنامهسازی معاف میشود. این تازه غیر از مسابقات حذفی، سوپرجام و آسیایی دو تیم است. تازه مخاطب دائمی و قطعی مسابقات فوتبال هم تضمینشده است؛ بر خلاف بسیاری از سریالهای تلویزیونی پرهزینه که شکست میخورند. همچنین تلویزیون چندین برنامه ترکیبی و تحلیلی جانبی هم با خوراک همین مسابقات روی آنتن میبرد. حالا حساب کنید ببینید بدهی واقعی صداوسیما به فوتبال چقدر است. انصافا خدا را خوش میآید باشگاههای ما به خاطر فقر مالی شاهد جدایی مهمترین ستارههایشان باشند، بعد تلویزیون چنین سود هنگفتی از قبل آنها ببرد؟»
همزیستی نیوز - شرکت گوگل در راه رسیدن به نخستین شبیه سازی کوانتومی از یک واکنش شیمیایی از پردازنده "سیکامور"(Sycamor) استفاده کرده است.
به گزارش ایسنا و به نقل از آی ای، چیزهای زیادی در مورد رایانه های کوانتومی گفته می شود و محققان ادعا می کنند که آنها قادر به انجام همه چیز از رمزگشایی دستگاه های رمزگذاری شده گرفته تا معکوس کردن زمان هستند، اما رایانه های کوانتومی هنوز استفاده اصلی خود را نیافته اند و دلیل این امر این است که آنها هنوز عملی و کاربردی نشده اند.
اکنون دانشمندان شرکت گوگل با استفاده از یک رایانه کوانتومی برای شبیه سازی یک واکنش شیمیایی، هر چند یک نمونه ساده از آن، گامی در پیشبرد عملی محاسبات کوانتومی برداشته اند. این شرکت برای دستیابی به این کار شگرف از رایانه موسوم به "سیکامور"(Sycamore) ساخته خود استفاده کرد.
شما ممکن است "سیکامور" را از سال ۲۰۱۹ به خاطر بیاورید؛ زمانی که این رایانه در مدت زمان ۲۰۰ ثانیه کاری را انجام داد که گوگل ادعا می کرد انجام آن توسط یک ابر رایانه ۱۰ هزار سال طول می کشد و گوگل با دستیابی به این نقطه عطف، ادعا کرد که به "برتری کوانتومی" دست یافته است.
در محاسبات کوانتومی، برتری کوانتومی توانایی بالقوه دستگاهها برای حل مشکلاتی است که رایانه های کلاسیک عملاً از انجام آن ناتوان هستند.
در واقع این شبیه سازی واکنش شیمیایی جدید احتمالاً برای "سیکامور" مناسبتر است، زیرا اتم ها و مولکول ها توسط مکانیک کوانتومی اداره می شوند و این امر باعث می شود رایانه های کوانتومی بهترین راه برای شبیه سازی دقیق آنها باشند.
در این مطالعه، دانشمندان یک مولکول دیازن را طی فرآیندی شبیه سازی می کنند که اتم های هیدروژن خود را در اطراف نیتروژن مستقر و تنظیم می کنند.
محققان برای بررسی اینکه شبیه سازی جدید آنها دقیق است یا نه، همان واکنش را روی رایانه های کلاسیک اجرا کردند. "رایان بابوش" از گوگل گفت که علیرغم اینکه این واکنش یک واکنش ساده است، این کار گامی بزرگ در راه محاسبات کوانتومی است.
وی افزود: اکنون ما محاسبات کوانتومی شیمی را در مقیاس کاملاً متفاوتی انجام می دهیم. کار قبلی شامل محاسباتی بود که شما اساساً می توانستید با مداد و کاغذ و به صورت دستی انجام دهید، اما مطمئناً برای انجام نمایشی که اکنون شاهد آن هستیم، به یک رایانه احتیاج دارید.
وی ادامه داد: از این پس مقیاس گذاری الگوریتم برای انجام واکنش های پیچیده تر باید تقریبا ساده باشد. تمام آنچه که مورد نیاز است تعداد بیشتری کوبیت(کوچکترین واحد کوانتومی) و تغییرات کوچک در محاسبه است.