ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - «تهران ۲۰» شامگاه دوشنبه ـ پنجم اسفند ماه ـ برای لحظاتی به صحنه درگیری لفظی مهمان برنامه با مجری بدل شد که تلاش می‌کرد بر طرح سوال‌های چالشی‌ درباره آزادراه تهران ـ شمال تاکید کند.

به گزارش ایسنا، این برنامه زنده‌ی تلویزیونی که شامگاه گذشته با حضور پرویز فتاح، رییس بنیاد مستضعفان و با اجرای محمد دلاوری از شبکه تهران پخش شد، حدود ۳۰ دقیقه بعد از پخش و پس از پشت سر گذشتن مباحثی درباره عملکرد بنیاد مستضعفان و معرفی اقدامات اخیر و همچنین دارایی‌های این نهاد، به موضوع آزادراه تهران شمال رسید که در ادامه طرح پرسش‌های چالشی مجری درباره نرخ عوارض این آزادراه و مدت زمان ساخت و بهره‌برداری آن، اعتراض جدی مهمان را در پی داشت.

سوال مجری درباره نرخ عوارض اینگونه شروع شد: خیلی‌ها پیام داده‌اند که عوارض بزرگراه تهران ـ شمال که در روزهای تعطیل ۳۵ و در روزهای عادی ۲۵ هزار تومان است سنگین است و شما که بنیاد مستضعفان هستید آنجا را برای ثروتمندان ساختید نه مستضعفان!

مهمان برنامه که گویا اصلا انتظار چنین پرسشی را نداشت، به تندی واکنش نشان داد و صراحتا اعلام کرد شما که صداوسیما هستید نباید این را بگویید!

در ادامه‌ی این تنش ایجادشده، پرویز فتاح در واکنش به مجری که توضیح داد این سوالات مردم است که مطرح می‌شود، گفت: آن‌ها می‌توانند بپرسند اما در ذهن شما نباید باشد و وقتی مجری در دفاع از این پرسش چنین عنوان کرد که به عنوان نماینده مردم این سوال را می‌پرسد، فتاح گفت: شما نماینده مردم نیستید!

رییس بنیاد مستضعفان همچنین در پایان صحبت‌های اعتراضی‌اش خطاب به سازندگان «تهران بیست»، گفت: در شب ولادت مرا اینجا آورده‌اید که زیر سوال ببرید؟! دوربین شما باید این افتخار را هم زیر سوال ببرد؟ برای این مرا خواسته‌اید شما؟!

در ادامه‌ی طرح این دیالوگ اعتراضی از سوی فتاح، مجری برنامه تلاش کرد فضا را مدیریت کند. او با لبخند و دعوت مهمان به آرامش، مخاطبان را به تنفسی کوتاه دعوت کرد. و البته در ادامه‌ این گفت‌وگو در فضایی آرام و بدون تنش با موضوع اموال و دارایی‌های بنیاد مستضفان ادامه یافت.

اما از شامگاه گذشته که ویدئوی این درگیری لفظی در فضای مجازی دست به دست می‌شود، محل بحث عده‌ای شده که پرسش‌هایی از این دست را مطرح می‌کنند: آیا مجری و خبرنگار صداوسیما نماینده مردم محسوب نمی‌شود؟ وظیفه صداوسیما در قبال افکار عمومی جامعه چیست؟ چرا پرویز فتاح انتظار داشته است که صداوسیما صرفا برای تعریف و تمجید او را مقابل دوربین‌هایش بنشاند و در مجموع اگر مسوولان خود را در مصاحبه‌ها موظف به پاسخ‌گویی به سوالاتی که مطرح می‌شود نمی‌دانند پس چرا حضور در گفت‌وگوهای زنده را می‌پذیرند و آیا آنها می‌آیند تا برنده گفت وگویی از پیش تعیین شده باشند؟

خبرنگار ایسنا برای رسیدن به پاسخ این پرسش‌ها گفت‌وگویی داشته است با علی‌اکبر عبدالرشیدی ـ از مجریان قدیمی تلویزیون ـ که در ادامه این گفت‌وگو را می‌خوانید:

عبدالرشیدی درباره‌ی رسالت و وظیفه رسانه در برابر افکار عمومی به ایسنا گفت: رسانه نمی‌تواند نسبت به سوالاتی که میانگین افراد یک جامعه دارند بی‌تفاوت باشد. اصطلاحی در دنیای رسانه است که می‌گوید، سوال تند و چالشی می‌تواند پاسخ پراطلاع و چالشی به دنبال داشته باشد.

او در این زمینه افزود: یکی از وظایف رسانه دیده‌بانی و انتقال سوال از جانب مردم به مقامات و مسوولان و انتقال اطلاعات از جانب مقامات به مردم است. اگر رسانه بتواند وظیفه خودش را به عنوان سخنگو و نماینده مردم به خوبی انجام دهد و افکار عمومی بتوانند خودشان را در آیینه رسانه ببینند، می‌توانند به رسانه اعتماد کنند و اعتماد به رسانه، آن هم یک رسانه فراگیر در یک کشور معادل ایجاد یک کانون همبستگی و همسوسازی است.

این مجری درباره نحوه طراحی و طرح پرسش‌ها در گفت‌وگوهای زنده تلویزیونی، گفت: «اگر سوالات خنثی باشند و محتاطانه مطرح شوند، طبعا پاسخ‌های قوی و جذابی دریافت نخواهد شد و افکار عمومی را اقناع نخواهد کرد.

ما در رسانه اصل بسیار مهمی داریم به نام اقناع که اگر افکار عمومی از طریق اطلاعاتی که از طریق رسانه دریافت می‌کنند قانع شوند، جلوی شایعه و توسعه اطلاعات نادرست در فضای مجازی و تبلیغات منفی در رسانه‌های غیرخودی گرفته می‌شود.»

او روند برنامه‌های صداوسیما در سال‌های اخیر در زمینه طرح سوالات و شبهات مردم از مقامات را نسبتا چالشی‌تر از گذشته دانست و عنوان کرد: در سال‌های گذشته بعضی از مقامات در برابر یک سوال ساده هم گاهی مقاومت می‌کردند و فکر می‌کردند نباید سوال بشود و سوالات باید به‌گونه‌ای باشد که آن‌ها را از اشتباه مبرا کند و باعث تقویت جایگاهشان بشود؛ در صورتی که پرسیدن آن سوال و جواب دادن آن به نفع افکار عمومی و مسوولان و جامعه است. چون رسانه کارش بعد از اقناع، همسوسازی و همگرا کردن افکار عمومی در جامعه حول محکر منافع ملی است که منجر به وحدت نظر و همبستگی می‌شود. اما در چند سال اخیر صدا و سیما از رویه گذشته کمی فاصله گرفته و سوالات و استدلال‌های مناسب تری مطرح می‌کند که این اتفاق خوبی است. تصور اینکه همیشه در رسانه خبر خوب داده بشود تصوری غیرحرفه‌ای است.

او ضمن تاکید بر اینکه یک شبکه مدیریتی، اجرایی و تصمیم‌گیری در کشور باید در یک ساختمان شیشه‌ای بنشیند و خودش را در معرض قضاوت افکار عمومی قرار بدهد، افزود: اگر این کار را نکند افکار عمومی از راه‌های دیگری به قضاوت می‌نشینند که ضررش بیشتر است.

عبدالرشیدی درباره نحوه‌ برخورد مسوولان با سوال‌های چالشی مجری و خبرنگار، خطاب به آنها گفت: اگر فکر می‌کنید که سوال مطرح‌شده، سوال مردم نیست می‌توانید پاسخ ندهید اما اگر تصمیم گرفتید که پاسخ دهید، پاسخ شما باید پر از اطلاعات و قانع کننده باشد.

او در این‌ زمینه افزود: پاسخ دادن به سوال خبرنگار یکی از هنرها، فنون و ماموریت‌های شخصیت‌های مدیریتی، اجرایی و تصمیم‌گیر کشور است.

عبدالرشیدی همچنین مجری و خبرنگار هر رسانه‌ای را بالفعل نماینده مردم خطاب کرد و گفت: مجری در تلویزیون یا خبرنگار در هر رسانه‌ای نماینده مردم است و چون نماینده افکار عمومی است، طبعا نباید نفع شخصی داشته باشد. جایگاهش جایگاه سوال کردن و آن هم طرح سوال به صورت محترمانه است و دریافت پاسخ بدون دخالت در ضریب پاسخگویی طرف مقابل. خبرنگار باید به دعنوان نماینده مردم آرامش و صلابت خودش را حفظ کند و به عنوان نماینده افکار عمومی محترمانه رفتار کند و طرح سوالات را زیرکانه و محترمانه دنبال کند و به پاسخ برسد.

 

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز- خالی شدن سریع باتری،‌ هنگ کردن مداوم گوشی، ریست شدن ناگهانی وای‌فای و داغ کردن، می‌تواند نشان‌دهنده ویروسی شدن گوشی باشد.

به گزارش ایسنا، ویروسی شدن گوشی ممکن است به دلیل استفاده از اینترنت ناامن یا دانلود یک اپلیکیشن و نصب آن روی گوشی اتفاق افتاده باشد. کاربران در چنین مواقعی باید سریعا برای مقابله با ویروس اقدام کرد و این کار می‌تواند با استفاده از آنتی‌ویروس‌های معتبر صورت گیرد، با وجود این پیش از مقابله با ویروس لازم است از این‌که دستگاه ویروسی چه ویژگی‌هایی دارد، اطلاع پیدا کرد. وب‌سایت لایف‌وایر به ویژگی‌هایی که می‌تواند نشان‌دهنده گوشی‌های ویروسی باشد اشاره کرده است.

خالی شدن سریع باتری یکی از نشانه‌های ویروسی شدن گوشی است. اگر گوشی به یکباره شارژ خالی می‌کند، باید حدس بزنید که گوشی ویروسی شده است، زیرا وجود ویروس‌ها موجب می‌شود که حجم پشتیبانی باتری گوشی کم شود و هنگامی که نرم‌افزار مخربی وارد گوشی شما می‌شود، حافظه گوشی شما به صورت متداوم در حال کار است که در نهایت سبب می‌شود باتری گوشیتان زودتر از گذشته خالی شود.

داغ شدن گوشی نیز از دیگر نشانه‌های گوشی‌های ویروسی است. امروزه داغ شدن گوشی در زمان‌های طولانی، طبیعی به نظر می‌رسد، اما باید توجه داشته باشید که اگر در وضعیت عادی و زمانی که زیاد با گوشی کار نمی‌کنید، متوجه داغ شدن بیش از حد گوشی شدید، احتمال ویروسی شدن گوشی شما وجود داشته است، زیرا برخی از ویروس‌ها سبب می‌شوند که بیش از اندازه طبیعی از CUP گوشی استفاده شود، درنهایت با داغ شدن غیرطبیعی گوشی روبه‌رو می‌شوید.

روزانه برنامه‌های مخرب زیادی وجود دارند که هرچه در گوشی به دنبال آن‌ها بگردیم، نمی‌توانیم به آن‌ها دسترسی پیدا کنیم. اگر برای حذف آن‌ها با مشکل روبه‌رو شدید، حتما گوشی خود را در وضعیت Safe mode قرار بدهید و بعد از آن گوشیتان را یک بار خاموش و روشن کنید و دکمه کم و زیاد کردن گوشی را فشار دهید تا لوگو برای شما نشان داده شود و در نهایت شما در حالت Safe mode قادر هستید برنامه مخرب را پیدا و سپس آن را حذف کنید.

ریست شدن ناگهانی وای‌فای می‌تواند دلیل دیگری مبنی بر ویروسی شدن گوشی باشد. در گوشی‌های اندرویدی ممکن است به یکباره با روشن شدن ناخواسته جی‌پی‌اس روبه‌رو شویم اما نمی‌توان این مورد را دلیل ویروسی شدن گوشی دانست، درصورتی‌که اگر به‌شکل ناگهانی متوجه شدید که وای‌فای گوشی از کار افتاده می‌توانید به ویروسی شدن شک کنید و برای این که از شر این موضوع رها شوید باید گوشی را ریست کنید.

طولانی شدن زمان بوت اندروید (بالا آمدن دستگاه اندرویدی) نیز ممکن است به دلیل ویروسی شدن گوشی باشد. این امکان وجود دارد که بعد از مدتی استفاده از گوشی متوجه شوید سرعت آن کم شده است یا مثلا برای بوت شدن گوشی اندرویدی زمان زیادی صرف شود. در این صورت می‌توانید به ویروسی شدن گوشی خود شک کنید البته پیش از آن حتما از میزان حافظه و مموری خود اطلاع پیدا کنید.

وجود برنامه‌های ناشناس نیز می‌تواند زنگ هشداری برای ویروسی شدن گوشی باشد. اگر در حال کار با گوشی هستید و متوجه شدید بدون این‌ که برنامه را دانلود کنید در قسمت منوی شما وجود دارد سریعا آن را پاک کنید، زیرا ممکن است این برنامه نشانی از ویروسی شدن گوشی شما داشته باشد.

همچنین هنگ کردن مداوم گوشی از معمول‌ترین نشانه‌های ویروسی شدن گوشی است. بنابراین در صورتی که گوشی مداوم هنگ می‌کند و سرعت‌اش به شدت پایین آمده و شما از این وضعیت کلافه شده‌اید، باید به ویروسی شدن گوشی شک کنید، زیرا ویروس‌ها سبب می‌شوند که میزان سرعت گوشی پایین بیاید.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - یکی از دانشگاه‌های آمریکا برای بررسی زمان حضور دانشجویان در کلاس‌ها، از یک اپلیکیشن استفاده می‌کند.

به گزارش ایسنا و به نقل از دیلی‌میل، دانشجویان ورودی جدید "دانشگاه میزوری" (MU) باید یک اپلیکیشن را دانلود کنند که با ردیابی موقعیت آنها، به بررسی حضور در کلاس می‌پردازد و آنها را وادار می‌کند تا در کلاس حضور داشته باشند.

این اپلیکیشن موسوم به "اسپاتر" (Spotter)، مجموعه حسگرها را مورد استفاده قرار می‌دهد و به وای‌فای دانشگاه متصل می‌شود؛ بدین ترتیب مسئولان دانشگاه می‌توانند از زمان ورود و خروج دانشجویان به کلاس‌ها آگاه شوند.

مسئولان دانشگاه ادعا می کنند که این اپلیکیشن، به بهبود نمرات دانشجویان کمک کرده و به آنها امکان داده است تا بتوانند حضور دانشجویان را بررسی کنند.

اسپاتر که در سال ۲۰۱۴ ابداع شده است، جایگاه ویژه‌ای در میان مربیان بسکتبال دانشگاه میزوری دارد زیرا "ریک کارتر" (Rick Carter)، مربی سابق بسکتبال این اپلیکیشن را ابداع کرده است.

اپلیکیشن اسپاتر با کمک حسگرهای خود، داده‌های مربوط به دانشجویان را هنگام ورود یا خروج از کلاس گردآوری می‌کند. اگرچه این اپلیکیشن، قابلیت‌های GPS را ندارد اما می‌تواند روزانه به گردآوری هزاران داده مربوط به موقعیت مکانی دانشجویان بپردازد.

دانشگاه میزوری، تنها دانشگاه ایالت کانزاس است که از این اپلیکیشن استفاده می‌کند اما ۳۰ دانشکده دیگر نیز در سراسر آمریکا از این اپلیکیشن استفاده می‌کنند.

در هر حال، همه افراد نمی‌توانند این فناوری را به عنوان یک اپلیکیشن محبوب بپذیرند. "کایل جونز" (Kyle Jones)، استاد "دانشگاه ایندیانا بلومینگتون" (IU) آمریکا در مصاحبه‌ای گفت: این گونه فناوری‌ها، توجیهی برای نظارت بر جمعیت دانشجویان و بررسی علایق و برنامه‌های آنها هستند.

ممکن است برخی موسسات، از این اپلیکیشن‌ها برای تمرکز بر جمعیت کوچکی از دانشجویان استفاده کنند. دانشجویان باید حقوق، مسئولیت‌ها و امتیازات مخصوص به خود را داشته باشند؛ بنابراین نباید از فناوری برای تمرکز بر آنها و یا رفتار متفاوت با آنها استفاده کنیم.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - طبق اعلام شرکت گوگل، مترجم گوگل به زودی قادر خواهد بود گفتار را به صورت زنده به نوشتار تبدیل کرده و همزمان ترجمه کند.

به گزارش ایسنا و به نقل از انگجت، در آینده مترجم گوگل(Google Translate) قادر خواهد بود ضمن ترجمه یک زبان به زبان دیگر در زمان واقعی، سخنرانی‌های طولانی را نیز به حالت نوشتار درآورده و ترجمه کند.

شرکت گوگل این ویژگی موسوم به "حالت رونوشت"(Transcribe mode) را در رویدادی در سانفرانسیسکو معرفی کرده است که در آن برخی از پروژه‌های هوش مصنوعی خود را به نمایش گذاشته است.

گوگل قبلاً یک اپلیکیشن موبایلی مترجم معرفی کرده بود، اما این مترجم تنها برای مکالمات و جملات کوتاه بین دو نفر طراحی شده بود در حالی که این ویژگی جدید برای گفتارهای بلند و سخنرانی‌ها طراحی شده است.

حالت رونوشت راهی را برای کاربران فراهم می‌کند که مثلاً سخنرانی‌ها به زبان‌های دیگر یا فیلم‌های خارجی را در تلویزیون‌های هوشمند تماشا کنند چرا که مترجم گوگل، آنها را به صورت زنده به زبان کاربر ترجمه می‌کند.

لازم به ذکر است که این ویژگی پس از راه اندازی به اتصال به اینترنت نیاز خواهد داشت، چرا که ترجمه از طریق سرورهای گوگل و نه در دستگاه‌های کاربران انجام خواهد شد و در ابتدا فقط با صدای زنده ضبط شده از طریق بلندگوی گوشی کار خواهد کرد.

این ویژگی به طور مستمر کلمات را ارزیابی می‌کند، ترجمه‌ها را بر اساس محتوای جملات تغییر می‌دهد و روند کلی را نشانه‌گذاری می‌کند.

احتمالاً کاربران در ابتدا با برخی از ترجمه‌های عجیب و غریب مواجه خواهند شد، اگرچه گوگل گفته است که هوش مصنوعی با آموختن از نسخه‌های مختلف به سرعت و به طور قابل توجهی بهبود می‌یابد.

در حال حاضر این ویژگی در چندین زبان از جمله اسپانیایی، آلمانی و فرانسوی مورد آزمایش قرار گرفته است.

انتظار می‌رود "حالت رونوشت" در ماه‌های آینده عرضه شود، اما گوگل می‌گوید هنوز جدول زمانی مشخصی وجود ندارد. گوگل همچنین گفت که این ویژگی در ابتدا برای دستگاه‌های اندرویدی عرضه خواهد شد.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی می‌گوید: این کشور ارث پدری کسی نیست که چنین حرف‌هایی را مطرح کند. این مملکت مال مردم است و حاکمان و قدرتمندان هم برای مردم هستند و در خدمت آنها. باید دید که چطور یک مجری به خودش اجازه می‌دهد که چنین حرف‌هایی را در برنامه زنده تلویزیونی بزند؟!

به گزارش خبرنگار ایلنا، رویکرد صداوسیما هموار مورد نقد اغلب مردم و حتی جریان‌های بسیار معتدل بوده است با این‌حال این رسانه نشان داده که کمتر تغییری در جهت‌گیری‌های افراطی خود ایجاد نخواهد کرد و همچنان بر رویه توهین به مخاطبان خود پافشاری می‌کند. تازه‌ترین اتفاق در این زمینه، اظهارنظر یک مجری زن در برنامه زنده‌ی شبکه افق است که در آن صراحتا اعلام می‌کند: "اگر کسی به وضعیت کنونی اعتقاد ندارد، جمع کند و از ایران برود."

گرچه صحبت‌هایی از این دست هر بار با واکنش‌های تندی از سوی مردم مواجه شده، اما اینکه رسانه‌ای که از آن با نام ملی یاد می‌شود چگونه آشکارا خواستار حذف صدای مخالفان خود و حتی اخراج آنها از کشور است و هربار در پوشش‌ها و اظهارنظرهای تند به ایجاد فضای خصمانه و انشقاق در کشور دامن می‌زند، خود جای سوال است! آیا واقعا قصدی از انتخاب این افراد و بیان این اظهارات در آنتن رسانه ملی خطاب به مردم ولو بخشی از آنها که انتقادهایی به برخی تصمیمات و اتفاقات داشته باشند، وجود دارد؟ آیا قرار است رسانه ملی در اختیار تعدادی تندرو با افکار جدایی‌طلبانه قرار گیرد؟!

آن‌گونه که از قراین برمی‌آید این رسانه آشکارا آنتن خود را در اختیار افرادی تندرو قرار داده که تحت تاثیر برخی معلمان خود(!) از جدی‌ترین و وحدت‌آفرین‌ترین رسانه کشور برای بیان اعتقادات شخصی خود و دار و دسته‌ خود استفاده می‌کنند. به این ترتیب تلویزیون به‌جای آرام کردن شرایط، رسما به ایجاد تفرقه در بین مردم دامن می‌زند.

پروانه سلحشوری (نماینده مردم تهران در مجلس) که خود مخاطب این اظهارات عجیب در تلویزیون بوده است، گفت: یادم می‌آید چند سالی از انقلاب گذشته بود که آقای مصباح یزدی عین همین حرف را مطرح کرد که هرکس با ما نیست از کشور بیرون برود؛ ما در این کشور می‌خواهیم به کسانی که همفکرمان هستند، حکومت کنیم. اکنون نیز این دختر درست همین حرف را زده است. اما این کشور ارث پدری کسی نیست که چنین حرف‌هایی را مطرح کند. این مملکت مال مردم است و حاکمان و قدرتمندان هم برای مردم هستند و در خدمت آنها. باید دید که چطور یک مجری به خودش اجازه می‌دهد که چنین حرف‌هایی را در برنامه زنده تلویزیونی بزند؟!

وی ادامه داد: این درست است که این رسانه به کسی پاسخگو نیست ولی مملکت که به مصادره این افراد درنیامده است. متاسفانه این افراد در حال نفرت‌پراکنی هستند. من به عنوان یک عضو از جامعه مدنی ایران معتقدم چرخه نفرتی که با خودی و غیرخودی کردن مردم در حال ایجاد است، باید گسسته شود. اما امثال این خانم و کسانی که مثل ایشان فکر می‌کنند به تداوم این چرخه کمک می‌کنند.

این نماینده مجلس در ادامه بیان کرد: ما مردم اینقدر قدرت داریم که همه سلایق را با هم بپذیریم و بگوییم که همه متعلق به ایران هستند. همه مردم این مرز و بوم، فارغ از جنسیت و نگاه‌های سیاسی و فارغ از حتی نگاه‌های فرهنگی‌شان عضوی از خانواده بزرگ کشور ایران هستند اما امثال این دختر جوان که در هیچیک از دشواری‌های جامعه حضور نداشته و گرم و سرد این جامعه را ندیده، می‌خواهند اتحاد کشور را از بین ببرند اما قطعا در این راه موفق نمی‌شوند.

سلحشوری با تاکید بر اینکه جامعه ایرانی از یک تمدن چند هزارساله ریشه گرفته است، اظهار داشت: سال‌هاست که مردم این تمدن را حفظ کرده‌اند. این تمدن بعد از حمله مغول، اعراب و جنگ‌های بسیار که آخرین آن جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود، حفظ شده و بعد از این هم حفظ خواهد شد. امثال این مجری‌ها و گزارشگرها اصلا نمی‌توانند جامعه ما را به انزوا بکشانند و مردم را از هم جدا کنند. همانطور که مردم در مراسم تشییع شهید سلیمانی، فارغ از قومیت، جنسیت و مباحث سیاسی همه با هم عزادار بودند و اتحاد خودشان را نشان دادند؛ همانطور وقتی که به آنها دروغ گفته شد، صبر نشان دادند و به صاحبان سیاست فهماندند که نباید دروغ گفت و ملت را نامحرم فرض کرد، همانطور هم خودشان بهتر می‌دانند که چطور کشور را اداره کنند و چگونه با یکدیگر صحبت کنند.

وی ادامه داد: تلویزیون باید سیاست‌های خود را تغییر دهد وگرنه روز به روز مخاطبان بیشتری را از دست خواهد داد و به دامنه‌ی تحریمی که سال‌هاست مردم آن را در قبال این رسانه در پیش گرفته‌اند، افزوده خواهد شد. گاهی به گرداننده‌های سیاست‌های صداوسیما شک می‌کنم که آیا آنها افراد ملی هستند؟ آیا آنها کاملا به دین مبین اسلام متصف هستند چون این سیاست‌ها نه با دین همخوانی دارد نه با ایرانی بودن.

سلحشوری در پاسخ به این پرسش که آیا صداوسیما به عنوان یک رسانه از دانش مواجهه با بحران برخوردار نیست یا به صورت نادانسته به این صورت عمل می‌کند؟ گفت: این کار به صورت آگاهانه انجام می‌شود. صداوسیما اساسا رویکرد ضد ملی و تفرقه‌افکنانه دارد. این نوع نگاه حاصل تفکرِ سیاست‌گذاران آن است که می‌بینیم این رسانه دقیقا برعکس اکثریت مردم عمل می‌کند. به عنوان مثال برنامه نود پرمخاطب‌ترین برنامه تلویزیونی بود که سال‌ها روی آنتن می‌رفت؛ یک برنامه کاملا غیرسیاسی که به نقد آنچه در فوتبال می‌گذشت، می‌پرداخت و فردوسی‌پور به عنوان یک سرمایه اجتماعی در آنجا کار می‌کرد اما آن را در سکوت خودشان حذف کردند که دلیل آن به صورت رسمی باید دنبال شود.

وی افزود: از خود پرسیده‌ایم که اکنون مخاطبان برنامه نود جذب کدام برنامه شده‌اند؟! متاسفانه ما عامدانه مخاطبان صداوسیما را از دست می‌دهیم. ما خودمان ایجاد تفرقه و فاصله می‌کنیم تا مردم جذب تلویزیون و رادیو‌های بیگانه شوند. البته نباید به آنها رسانه‌های بیگانه بگوییم چون متاسفانه اکنون آنها در حال خودی شدن هستند و ما در حال غیرخودی شدن. من گرچه به شخصه با این واژه‌های خودی و غیرخودی مخالف هستم ولی آنقدر این دست واژگان را به کار برده‌اند که من هم ناچار هستم از آنها برای بیان منظورم بهره ببرم.

نماینده مردم تهران در مجلس در پاسخ به اینکه آیا این رویکرد صداوسیما اتفاقا سبب تحریک مردم و کنش‌های اجتماعی در خیابان‌ها نمی‌شود، گفت: من فکر نمی‌کنم که تلویزیون تا این اندازه قدرتِ ایجاد خشم را داشته باشد. صداوسیما اساسا ارزش و اعتباری ندارد که بخواهد خشمی ایجاد کند. اگر جایی اعتباری موجود باشد و بعد این اعتبار از دست برود، این تاثیرگذاری صدق می‌کند اما این رسانه اعتبار خود را به صورت کامل از دست داده است. به عنوان مثال دولت اعتبار داشت ولی با بیان دروغ و نگفتن حقیقت به مردم، مقداری از اعتباری که به دولت و نظام بود، سست شد. اما تلویزیون ما سال‌هاست که هیچ اعتباری ندارد که حالا مردم به خاطرش مردم بیرون بیایند یا نیایند.

سلحشوری در بخش دیگری از صحبت‌هایش تاکید کرد: صداوسیما هرگز رسانه ملی نیست. خیلی از همکاران ما هر ساله به شدت فعالیت می‌کنند تا علاوه بر بودجه سالیانه که این رسانه می‌گیرد، از صندوق توسعه نیز برای آنها ارز بگیرند. به این ترتیب هر ساله ۱۵۰ میلیون یورو از این صندوق نیز به آنها داده می‌شود. این مبلغ فارغ از درآمد از آورده‌ی تبلیغاتی است که اتفاقا مدلِ سلامت مردم را به هم می‌ریزد. ولی مشکل این صداوسیما به مجلس برمی‌گردد که باید آن را حل کند که متاسفانه مجلس هم نمی‌تواند این مشکل را حل کند چراکه ما در قانون اساسی به صداوسیما انحصار داده‌ایم.

وی در پایان گفت: صداوسیمای ما منحصرا حاکمیتی است و چون رقیبی برای آن در داخل کشور وجود ندارد، این دوستان میدان‌دار هستند و یکه‌تازی می‌کنند. به نوعی نه به مجلس، نه به مردم و نه به هیچکس دیگری پاسخگو نیستند. به نظر من حتی به رهبری هم پاسخگو نیستند؛ چون در آخرین سخنرانی که رهبری انجام دادند، از لفظ باید برای حفظ اتحاد مردم استفاده کردند. اتحادی که بعد از شهادت سردار سلیمانی به وجود آمد و حالا صداوسیما به وضوح در حال شکستن این اتحاد است. در نتیجه مدام دروغ می‌گویند. امروز نماینده مجلس به بهانه‌ی اینکه به نظام و ولی‌فقیه التزام ندارد، رد صلاحیت می‌شود اما آیا واقعا مسئولان صداوسیما به نظام التزام دارند که این سیاست‌گذاری‌ها را انجام می‌دهند؟! مملکت ما برای بقای خود بیشترین نیاز را به اتحاد درونی دارد اما اینها در حال از بین بردن ریشه اتحاد هستند.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - ما بچه‌های دهه ۱۹۷۰ میلادی به گفته «مایکل هریس» نویسنده کتاب «پایان غیبت» آخرین نسل از بچه‌هایی بودیم که بدون اینترنت، بزرگ شدیم. به عبارتی دیگر واپسین معصومانی بودیم که فضای واقعی را در زندگی تجربه کردیم.

راستش را بخواهید، وقتی بچه بودیم چیزی برای فخر فروشی به والدین نداشتیم، اما امروز بچه‌هایی را می‌بینیم که از پدرها و مادرهای خود جلو زده‌اند و به سرعت دارند در فضای مجازی پیشروی می‌کنند؛ چرا که دسترسی آنان به ابزارها بیشتر شده است و انگیزه و علاقه بیشتر و مدت زمان بیشتری هم دارند. اما درمقابل این فرزندان پیشرو در فضای مجازی، والدینی داریم که به علت مشغله برای استفاده از این ابزار حوصله زیادی ندارند این در حالی است که باید ملاحظات فرزند هزاره سوم را در نظر بگیرند.

اصلاً امروزه به نظر میرسد که اقتدار در خانواده تغییر کرده است. اگر در گذشته نان آور خانواده - که معمولاً مرد بود- صاحب اقتدار بود، اکنون ماتریکس رابطه انگار تغییر کرده است و در برخی مواقع میبینیم که کوچکترین بچه صاحب اقتداراست. لابد پرسش دارید چگونه؟ آشکار است که چگونگی آن به این علت است که تسلط و اشراف او به تکنولوژی بیشتر از پدر و مادر است! و این والدین هستند که عقب می مانند و بیشتر مواقع حتی برای اینکه برخی کارهای اداری را در فضای مجازی انجام دهند به همین فرزند کوچک نیازپیدا میکنند.

دیگر گذشت آن زمان که از مادربزرگ به مادر و از مادر به دختر، آموزههایی منتقل می‌شد. یادم میآید مرحوم مادربزرگم نان می‌پخت و این مهارت را از مادرش یاد گرفته بود. او حتی برای یکسال خانواده رشته تهیه می‌کرد و با انگور، شیره درست می‌کرد تا افراد خانواده به جای مربا، صبح‌ها نوش جان کنند. همه این‌ها از مادرش منتقل شده بود.

اما امروزه هنر و فنی اندک باقی مانده است که از مادر به دختر منتقل شود، یعنی بسیار کم رنگ شده است. مادرهایی را می‌بینیم که بغایت کدبانو اما در عوض دخترها را می‌بینیم که بزرگ شده‌اند و در شرف ازدواج هستند ولی به جای کدبانوگری، آنچه در چنته دارند مهارت استفاده از انواع و اقسام ابزار تکنولوژیک است که با آن روزگار می‌گذرانند، در حالی که مادر با این ابزار در بیشتر مواقع بیگانه است.به عبارت دیگر، اگر پیشتر آموزه‌ها، قابل الگوبرداری بود و تحولات، آرام در جریان قرار می‌گرفت و نسل به نسل انتقال می‌یافت، اکنون چیزی نیست که بازتولید شود و انگار با فرزندانی در هزاره سوم مواجه‌ایم که حتی داناتر از بزرگسالان هستند.

هر روز که می‌گذرد دنیای دیجیتال پوست می‌اندازد و تازه می‌شود و فرزندان نیز همچون پیروانی گوش به فرمان دنباله رو آن. در این دنیا والدین می‌مانند و جدایی آنان از دنیای فرزندان و اینکه احتمالاً روزی برسد ببینند فرسنگ‌ها و شاید قاره‌ها از دنیای آنان دور شده‌اند.

در این میان دو مشکل بیش از پیش سر برمی‌آورد و مهم است یکی اینکه روابط والدین و فرزندان رو به سردی می‌گراید و زبان همدیگر را نمی‌فهمند و دیگرآنکه فرزندان هزاره سوم آنقدر در دنیای مجازی و دیجیتال غرق می‌شوند که از دنیای واقعی درکی بسیار سطحی و اندک خواهند داشت. به جایی می‌رسیم که این فرزندان هزاره سوم غرق در دیجیتال مهارت‌هایی مانند خوب صحبت کردن، خوب شنیدن و خوب دیدن را از دست می‌دهند و چیزی از دنیای واقعی نمی‌فهمند. به جایی می‌رسیم که اول تصاویر دنیای واقعی را در دنیای دیجیتال می‌بینند و بعد آن را در خارج از دیجیتال، تجربه می‌کنند که این، خود معضلی خواهد بود.

به عنوان مثال فرزندان، ابتدا خروس را در فضای مجازی می‌بینند و بعد آن را در واقعیت – البته اگر شرایطش پیش بیاید – مشاهده می‌کنند. یا اینکه روابط خانوادگی را اول در مجاز درک می‌کنند و بعد تلاش می‌کنند آن را در دنیای واقعی جستجو کنند.

در این میان والدین باید چه کنند؟ چگونه تعادل برقرار کنند؟ از کجا شروع کنند تا هم به فرزندان برسند و هم اینکه از دنیای دیجیتال آنان سر بردربیاورند و آنان را رها نکنند. طبیعی است که والدین هم باید همگام با فرزندان، سواد رسانه‌ای خود را ارتقاء دهند چرا که اگر ابتکار عمل را به دست رسانه‌های مختلف بسپارند و خودشان ابتکار عمل نداشته باشند مطمئن باشند که فرزندان آنان، آن جهان بینی را برداشت می‌کنند که نظام رسانه‌ای به آنان می‌دهد و رسانه‌ها به عنوان والدین مجازی به ایفای نقش والدین در دنیای حقیقی می‌پردازند.

اینکه چرا باید این ارتقاء سواد رسانه‌ای از خانه و خانواده شروع شود به این علت است که هر گونه تلاشی از سوی مراکز آموزشی دیگر بی ثمر خواهد بود مگر اینکه با محیط خانه و خانواده سازگاری داشته باشد. از این رو، ایفای نقش والدین امروزی بسیار سخت تر می‌شود چون با فرزندانی مواجه‌اند که در عصر دیجیتال به دنیا آمدهاند و این فضا عین اکسیژن برای آنان لازم است. پس پدرها و مادرها نمی‌توانند این فضا را از بچه‌ها بگیرند و تنها راهی که می‌ماند این است تا خود وارد این فضا شوند و سواد رسانه‌ای خود را بالا ببرند و تعادل را ایجاد کنند.

حال، پرسشی بس مهم مطرح است و آن اینکه والدین چگونه می‌توانند سواد رسانه‌ای خود را بالا ببرند و در عین حال فرزندان خود را فضای مجازی و دیجیتال کنترل کنند؟ بهاره نصیری، کارشناس ارتباطات و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چندی پیش در نشستی با عنوان «سواد رسانه‌ای وچالش‌های پیش رو در ایران» که در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد، سخنرانی در این زمینه داشت که بدین شرح است.

نصیری خطاب به والدین تاکیدی می‌کند: فرزند ما اگر از ما (والدین) جلوتر است ما می‌توانیم با بازآفرینی فضای مشارکتی و همدلانه به جای اینکه در مقابلش قرار گیریم در کنارش باشیم اما متاسفانه می‌بینیم که ترجیح می‌دهیم جا را خالی کنیم و آنها نیز خیلی راحت ما را در این فضا آچمز می‌کنند و دور می‌زنند.‌اگر در گذشته نان آور خانواده - که معمولاً مرد بود- صاحب اقتدار بود، اکنون ماتریکس رابطه انگار تغییر کرده است و در برخی مواقع می بینیم که کوچک ترین بچه صاحب اقتداراست.

این پژوهشگر حوزه ارتباطات، کودکان را در واقع مظلوم ترین و بی دفاع ترین مخاطبان رسانه‌ها می‌داند. کودکان با انجام کارهایی در فضای مجازی مثل دیدن بازی‌های کامپیوتری و کارتون‌ها خیلی وقت‌ها از درک زیبایی‌ها و روابط انسانی کم کم دور می‌شوند و وقت خود را با ابزارهای رسانه‌ای صرف می‌کنند که ذاتی سرد و کرخت کننده دارد و باعث می‌شود که به کاهش روابط عاطفی بین والدین و فرزندان منجر شود. آنوقت است که دیگر کسی نیست برای کودکان زیر سن مدرسه، مرز بین واقعیت و مجاز را توضیح دهد این در حالی است که باید یک نفر کنار آنها باشد و تفسیر کند. یک نفر باید به آنها بگوید که آنچه می‌بینند ممکن است ما به ازای بیرونی نداشته باشد. فرزندان ما که در دنیای دیجیتال بسر می‌برند، بیشتر وقت ها عکس حیوانات و طبیعت را می‌بینند ممکن است در آینده شاید هم الان گرفتار آن هستیم که دیگر هیچ جوجه‌ای وجود نداشته باشد تا به دست فرزندان ما نوک بزند و یا مرغی دنبال بچه‌های ما بدود.

او ادامه می‌دهد: همه اینها نشان می‌دهد که فرزندان ما دارند کم حوصله و بی‌حوصله می‌شوند. شاید با یک کلیک وضعیت آب و هوای سه روز دیگر را به شما بگویند اما واقعاً از لمس طبیعت فاصله گرفته‌اند و صرفاً با روایتی از طبیعت در فضای مجازی سر و کار دارند.

 **دست کودکان را بگیریم و آنان را به دامن طبیعت ببریم

نصیری به پژوهش‌های کارشناسان ارتباطات اشاره می‌کند که تاکید دارند تا والدین در کنار به روز بودن در سواد رسانه‌ای باید رجعت به طبیعت داشته باشند. روایتگر رسانه‌ای خوب برای فرزندان، لزوماً اشراف به تکنولوژی نیست بلکه باید دست کودکان را بگیریم و از جلوی صفحه نمایش به دامن طبیعت ببریم.

 **حداقل ۴۰ دقیقه با فرزندان وقت بگذرانیم

نصیری به تکنیک بهبود روابط با فرزندان اشاره می‌کند و تاکید دارد که حداقل ۴۰ تا ۵۰ دقیقه با آنان بویژه با نوجوانان وقت بگذرانیم.

او خاطرنشان می‌کند که یادمان باشد، اینترنت و سایر ابزار رسانه‌ای برای یک کودک به عنوان یک حق نیست بلکه یک امتیاز است و والدین تا زیر سن ۱۴ سال قطعاً باید برای کارهایی مثل بازی‌های کامپیوتری، چک کردن ایمیل و فیلم نگاه کردن در کنار فرزندان قرار گیرند.

 ** چطور می توانیم کنار فرزندانمان باشیم؟

فرزندان ما امروز با تصویری از رابطه‌ها مواجه هستند در فیلم ها و کارتون‌ها والدین را می‌بینند که از سر کار به خانه میآیند و چقدر با حوصله سر بچه‌هایشان را گرم می‌کنند. اما چند درصد از پدرهای ایرانی این گونه عمل می‌کنند برخی به علت چند شغله بودن دیر به خانه می‌آیند و همین باعث می‌شود که رفتارهایی محقق نشده در کودک ایجاد می‌شود چون کودک با آن شخصیت‌ها در فیلم و کارتون همزاد پنداری می‌کند و کم کم دلخوری‌هایی ایجاد میشود که شاید خودمان به عنوان پدر یا مادر ندانیم از کجا آمده است اما متاسفانه .همین دلخوری‌ها تبعاتی روحی روانی و ذهنی برای فرزندان ما دارد

برخی می‌پرسند که چطور می‌توانیم کنار فرزندانمان در فضای مجازی باشیم که دراین ارتباط، نصیری چنین پاسخ میدهد: اگر ما این تکنیک بهبود رابطه را داشته باشیم و برای فرزندان، وقت بگذرانیم، آنان نیز پذیرا خواهند بود. مثلاً اگر پیام نامناسب و غیراخلاقی مثلاً در ایمیل او مشاهده کردیم، زود موضع نگیریم و آن را نفی نکنیم یا از او بلافاصله نپرسیم که چه کسی این ایمیل‌ها را فرستاده است؟ به جای مطرح کردن این پرسش‌ها بهتر است در کنار او قرار گیریم و بگوییم که ممکن است در این فضاها این اتفاق بیفتد. همانطور که درب خانه را قرار نیست روی غریبه باز کنیم قرار نیست که هر پیامی را در فضای مجازی ببینیم و هر چه که به دست ما می‌رسد باز کنیم. این در کنار فرزندان بودن و تجربه مشترک داشتن با آنها شانس برقراری ارتباط مناسب و درک بیشتر آنها بیشتر است.

نصیری معتقد است: هر اتفاقی قرار است در حوزه زندگی رسانهای ما رخ دهد باید قبل از سن ۱۴ سالگی برسد. شما مطمئن باشید با این کار فرزندان را از آسیبهای رسانه مصون نگاه میدارید. بچهها در نوجوانی شاید سرکش و نافرمان شوند اما مطمئن باشید اگر طوفان بیاید شاخهها را میشکند اما ریشه را از بین نمیبرد. چون چیزهایی را که به فرزندان خود با عشق و علاقه آموزش دادیم یک روزی آنها را برداشت میکنیم. اما در عوض، پدر و مادری که مقهور رسانه‌اند و ساعتهای طولانی در مقابل انواع صفحه نمایش قرار میگیرند نمیتوانند از فرزندان خود انتظار داشته باشند که آسیبی در این فضا نبینند.

 ** تفاوت کودکان دیروز و امروز

نصیری، امتیازی را برای والدین که کودکان دیروز بودند قایل است و آن این است که آندسته از والدین دهه ۵۰ خورشیدی و دهه ۷۰ میلادی که به دنیا آمده این شانس را داشتهاند که نیمی از زندگی را در دنیای واقعی و بخشی را در دنیای دیجیتال بسر بردهاند. در واقع زندگی دیجیتال آنان از نیمه دوم زندگیشان شروع شده است.

او به نقل از «مایکل هریس» در کتاب «پایان غیبت» میگوید: ما مهاجران دیجیتال هستیم برخلاف فرزندان ما که بومیان دیجیتال هستند و در این فضا بزرگ شدند و زندگی کردند به قول جامعهشناسان، ما واپسین معصومانی هستیم که فضای واقعی را در زندگی خود تجربه کردیم. یک پیشبینی غیر قابل انکار وجود دارد و آن این است که چیزی نمیماند تا زمانی که هیچکس روی زمین یادش نمیآید که افراد چطور احساس میکردند. در عین حال، صد البته سوابق و مدارک باقی میماند اما آن تجربه زیستی واقعی دیگر در دورههای بعد وجود ندارد.

این پژوهشگر ارتباطات از تجربه زیستی واقعی یاد میکند که فرزندان بومی دیجیتال آن تجربه را ندارند. باید دید این تجربه مثل چه تجربهای است. نصیری به فضاهای خالی اشاره میکند که کودکان قدیم، آن را تجربه میکردند که کودکان حال چنین تجربهای را ندارند مثلاً والدین، تلاش میکردند که بچهها را هر طور شده بعد از ظهرها، بخوابانند اما گاهی موفق نمیشدند.

نصیری ادامه میدهد: وقتی بعد از ظهرها خوابمان نمیبرد در واقع در نوعی فضای خالی قرار میگرفتیم و این فضا به ما اجازه سرگردانی میداد تا به خودمان و رفتارهایمان فکر کنیم. شاید این زمانها، گاهی بیهیجان و کسالت آور بود ولی همانها بود که زمینه ساز تخیل میشد. شاید شگفتآورترین دستاورد بشر که فضای مجازی و اینترنت است دستاورد همان زمانها باشد.

و اما باید دید آیا پدر و مادرهای امروزی چنین فضاهایی را به کودکان خود میدهند؟ نصیری تاکید میکند: پدر و مادرهای امروزی به جای اینکه بچهها را به کلاسهای متعدد بفرستند بهتر است به آنان زمان بدهند تا به کارها و فعالیتهایشان فکر کند ولی متاسفانه این فضاها را به دلایل متعدد گرفتهاند.‌والدین تا زیر سن ۱۴ سال قطعاً باید برای کارهایی مثل بازیهای کامپیوتری، چک کردن ایمیل و فیلم نگاه کردن در کنار فرزندان قرار گیرند.

 

ادامه مطلب...

**چه مهارتهایی فرزندانمان میتوانند در حوزه سواد رسانهای داشته باشند

حال که به دنیای دیجیتال، آمدهایم و از آن گریزی نیست باید دید برای غرق نشدن در آن و دور نیفتادن از دنیای واقعی باید چه مهارتهایی را داشته باشیم و به فرزندان نیز منتقل کنیم.

**مهارت خوب دیدن

نصیری میگوید: از نظر کارشناسان، اولین مهارت، مهارت خوب دیدن است به عبارت دیگر هرآنچه را که میبینیم به راحتی پذیرا نباشیم.شک داشته باشیم و پرسشگر باشیم و این روحیه را در خودمان و فرزندان آموزش دهیم. ای‌کاش والدین، وقتی بچه‌ها از مدرسه می‌آیند به جای اینکه از آنها بپرسند که چه چیزی یاد گرفتند، این را بپرسند که امروز چه سوالاتی برای آنها مطرح شد؟ یا اینکه برای سوالات خود چه پاسخ‌های متفاوتی را پیدا کرده‌اند؟ از مسیر مدرسه چه چیزهایی نظرشان را جلب کرده است. این سوالات در واقع، دقت بچه‌ها را در خوب دیدن افزایش میدهد. پدر و مادرها میتوانند درباره پلان‌هایی از نمایش یک فیلم با بچه‌ها صحبت کنند. اگر فیلمی، یک دوره تاریخی را نشان می‌دهد، بروند مطالعه کنند و ببینند که آیا واقعاً آن دوره تاریخی را فیلم به نمایش گذاشته است یا چیز دیگری را نشان می‌دهد.
 **مهارت خوب شنیدن

این کارشناس ارتباطات، مهارت دوم را خوب شنیدن بیان می‌کند؛ یعنی ارتقاء و قدرت شنوایی در خود و فرزندان که از قدرت بینایی مهم‌تر است. طوریکه، شنیدن به قوه تخیل ما انقدری که کمک می‌کند، دیدن، آن کار را انجام نمی‌دهد.

این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگیمی گوید: وقتی شما یک فایل صوتی کتاب را می‌شنوید خودتان تصویرسازی در ذهنتان انجام می‌دهید. کاش والدین وقتی تبلیغی از تلویزیون پخش می‌شود پارچه ای روی صفحه نمایش تلویزیون بیاندازند و از فرزندان بپرسند که چه چیزی را شنیده و تصور کرده‌اند. با این تمرین‌های ساده میتوان به بچه‌ها کمک کرد که نسبت به اشیاء و اتفاقات اطراف، هم حس و هم تصور داشته باشند.

او ضبط صدا را هم با اهمیت می‌داند؛یعنی والدین با ضبط کردن صدای خود و کودکانشان و نیز گوش کردن به صدای ضبط شده (کودکان نیز از این امر مستثنی نیستند)، کاستیهای کلام خود را دریابند و آن را اصلاح کنند.

 **مهارت خوب صحبت کردن

نصیری، دیگر مهارت مهم را مهارت صحبت کردن می‌داند. این مهارت برگرفته از این است که چطور خوب دیده و چطور خوب شنیدهایم. در خوب صحبت کردن است که میتوان در جمله مکسهای لازم و بجا را رعایت کرد. وقتی خوب صحبت میکنیم میدانیم که کجا باید بار احساسی به واژهها بدهیم و اینکه تا وقتی بار معنا را درک نکرده باشیم صحبت ما قطعاً نمیتواند اثرگذاری لازم را باشد.

 **مهارت خوب خواندن

این کارشناس، مهارت خوب خواندن را هم از مهارتهای مهم بر میشمرد. حتی از قول شهید مطهری می‌گوید: نحوه صحیح کتاب خوانی یا هر متن نوشتاری، زمانی اتفاق میافتد که حداقل سه بار، آن را بخوانیم. یعنی برای بار اول که کتاب یا متن را میخوانیم نمیتوان موضعی برای آن داشت این برای بار دوم است که همدلانهتر، متن را میتوان خواند؛ انگار که صحبت های دوستی را داریم گوش میدهیم.

نصیری، خواندن در بارسوم را خواندنی نقادانه بیان میکند که میتوان در این مرحله از خواندن، نقاط ضعف و برجستگیها یا نقاط قوت را مدنظر قراردهیم. وقتی متنی را می‌خوانیم، درک محتوی و معناهای عبارت‌های آن را زمانی میفهمیم که درک عمیقتری از موضوع داشته باشیم که با یک بار خواندن این درک ایجاد نمیشود.

خوب خواندن را میتواند در شبکههای اجتماعی و بازنشر متنها در این شبکهها عملیاتی کرد. به عبارت دیگر وقتی یک بار، متنی را میخوانیم نباید آن را سریع باز نشر دهیم. باید دید، آن مطلب چقدر با ارزشهای ما همراستا است و بعد از تفسیر و تجزیه و تحلیل آن را باز نشر دهیم.

 **مهارت خوب نوشتن

نصیری درباره این مهارت اظهار میدارد: خوب نوشتن، رخ نمیدهد مگر اینکه اهل مطالعه باشید و اینکه زمانی میتوانید بخوبی قلم بزنید که مهارتهای قبلی را فراگرفته باشید. منظور نظر نصیری از خوب نوشتن آن است که هر چقدر روی مهارتهای ذکر شده بیشتر متمرکز شویم وقتی به آموزه‌های سواد رسانه‌ای میرسیم در واقع میخواهیم به پاسخهایی مشابه برسیم که مثلاً چه کسی چه میگوید؟ از چه کانالی و با چه تکنیک و انگیزهای و با چه تاثیری سخن میگوید؟

او فایده ارتقاء این مهارتها را در این میداند که میتوان به مسئولیت اجتماعی خودمان واقف شویم و اصلاً اخلاق مراقبت را ایجاد کنیم؛ یعنی علاوه بر اینکه مراقب اندیشه و آنچه که میخوانیم و میشنویم باشیم، مراقب فرزندمان هم باشیم که چه پیامی را دارد دریافت میکند.ضمن اینکه فرزندمان هم مراقب اندیشهاش می شود و تلاش میکند پیامهایی را با دوستانش به اشتراک بگذارد که درست و اخلاقی باشد.

این پرسش مطرح میشود که برای کودکی که خواندن، نوشتن بلد نیستند، چه کنیم؟ نصیری در این خصوص این پاسخ را میدهد: ما میتوانیم از او بخواهیم که مثلاً خلاصهای از فیلمی را برایمان تعریف کند که دیده است یا ویژگیهای قهرمان فیلم را برایمان توصیف کند. همچنین میتوانیم از کودک بخواهیم ما به ازای شخصیتهای داستانی را که برایش خواندهایم در واقعیت پیدا کند. مثلاً کلاغی را که در کتاب داستان دیده است در عالم واقع هم به ما نشان دهد و اینکه آیا کلاغها مثل کلاغی که در کتاب داستان دیدهاند، کفش پایشان میکنند یا لباس تنشان میکنند؟ اینگونه است که میتوان با این تمرینها با بچهها، مرز بین اقعیت و مجاز را برای آنان جدا کرد.یعنی تجربه رسانهای او را با خودتان به اشتراک بگذارید.

یک مزیت اینگونه با فرزندان ارتباط برقرار کردن این است که اگر در آینده نزدیک درخواستی از آنان داشته باشید پذیراتر میشوند. اینکه کنارشان چند دقیقه بنشینیم و با آنان حرف بزنیم باعث میشود که در آینده اعتمادی متقابل بین ما و آنان رخ دهد.

از نظر نصیری، بزرگترین نقطه ضعف ما خانوادهها همین عدم گفت و گو بین والدین و فرزندان است.او به تجربهای اشاره میکند مبنی براینکه یک بار از ۵۰ پدر و مادر پرسید که آیا به موسیقی رپ علاقه دارند؟ جالب اینکه از ۵۰ مخاطب نصیری، ۴۵ نفر بودند که علاقهای به این نوع موسیقی نداشتند این در حالی بود که فرزندان آنان علاقهمند به رپ بودند. این تفاوت از نظر این کارشناس ارتباطات عجیب است و نشان میدهد که والدین در جزیرهای جدا از فرزندان زندگی میکنند. بویژه از وقتی که تلویزیون آمد و بعد از آن ابزارهایی دیگر و ارتباطات شفاهی، بسیار کم رنگ شد، والدین از فرزندان خود، بیشتر جداماندند.

این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، می گوید: در زمان حاضر اعضای خانواده جدا از هم، اما زیر یک سقف بسر میبرند. پدر مقابل تلویزیون، مادر در آشپزخانه و فرزندان هم در اتاقهای خود مشغول چت کردن هستند اما رابطههایشان کاهش یافته است.

درست است که دیجیتالی شدن فرهنگ خانواده ایرانی، قطعاً به «والدگری رسانه‌ای» نیازمند است، اما آیا به این معناست که والدین باید حتماً اشراف کامل به تکنولوژی داشته باشند؟ در این راستا نصیری چنین اشرافی را مد نظر ندارد. یعنی میگوید که لازم نیست که والدین اشراف کامل یاد شده را داشته باشند؛ یعنی حتماً نباید به کارگاه های متعدد بروند تا وبگردی یاد بگیرند و نقش مفتش برای کودک خود داشته باشند بلکه والدگری رسانهای چیزی جز تعامل و ارتباط نیست یعنی نگاه مذاکره محور با فرزند خود داشته باشیم همراهی، احساس دوستی و احترام متقابل با هم داشته باشیم؛ یعنی هم در مقام یادگیرنده و هم در مقام یاد دهنده باشیم. مطمئن باشید که اگر والدین با فرزندانشان رابطهای نداشته باشند، فرزندان در جایی دیگر این رابطه را خواهند یافت.

 **راهکارها برای والدگری رسانه ای

راهکارها برای والدگری رسانهای اتفاقاً چیزهایی ساده است که ما ممکن است به آنها بی توجه باشیم. نخستین راهکاری که نصیری از آن سخن میگوید این است که هر گونه مدیریت و برنامهریزی را باید از خودمان (والدین) شروع کنیم.

در کتاب «تربیت بدون فریاد» اثر «هال ادوارد رانکل» تاکید شده است که اگر مشکلی را در فرزند می بینیم باید در ابتدا خودمان را اصلاح کنیم. اگر خودمان استفاده بجا از رسانه داشته باشیم فرزندمان هم یاد میگیرد. مادری که ۶ یا هفت ساعت در مقابل انواع صفحه نمایش قرار میگیرد نمیتواند از فرزند خود این انتظار را داشته باشد که این کار را نکند.

نصیری از بی حوصله بودن برخی والدین انتقاد میکند و میگوید: ما والدین به واسطه انواع فشارها، کمی بی حوصله شده‌ایم و این مساله باعث میشود که همدلانه و با صبوری با فرزندان رفتار نکنیم. تا قبل از مادرشدنم آنقدرها خویشتن دار نبودم در حالی که وقتی مادر شدم چون کسی مثل فرزندم را مثل آینه در مقابلم میدیدم مواظب حرف زدن و رفتار خود بیشتر بودم. راستش، وقت گذاشتن با بچهها بشدت فاصله را کم و درک متقابل را ایجاد می کند.

 **از کجا وقت بیاوریم؟

نصیری در پاسخ به این سوال، چنین گفت: اگر وقت چندانی نداریم می‌توانیم از وقتهایی استفاده کنیم که به ظاهر مهم نیست اما اتفاقاً میتوان از آن زمانها برای گفت و گو با فرزند استفاده کرد که یکی از این وقتها، زمان رانندگی است. میتوان برای کودک زیر سن مدرسه در آغاز صبح کنار تختش بنشینیم و به او صبح بخیر بگوییم و این نکته را بازگو کنیم که قرار است روز خوبی داشته باشد. یا اینکه اگر به مدرسه میرود به او گوشزد کنیم که از معلم خودش سوال کند. همچنین آخرشب بچه در اتاق بچه چند دقیقه‌ای درکنارش بنشینیم و حرف بزنیم؛ بدین ترتیب ارتباطات ما خیلی موثرتر می شود.

‌نصیری معتقد است: میتوان سطح سلیقه فرهنگی فرزندان را زیر سن مدرسه با کارهایی مثل توجه کردن برای خرید یک کتاب خوب، بردن او به سینما برای دیدن یک فیلم خوب، ارتقاء و افزایش داد.هر چه این ذائقه و سلیقه فرهنگی فرزندان ما در کودکی افزایش یابد قطعاً آسیبهای آنان در آینده در فضای مجازی کاهش مییابد.

به گفته این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، میتوان بچه را به شهر کتاب برد و با او بین قفسههای کتاب قدم زد و به او اجازه داد تا کتاب دلخواه خود را انتخاب کند، این کار نسبت به اینکه خودمان از جایی دیگر برای او کتاب بخریم، خیلی بهتر است. این توجه کردن به انتخاب رسانهای فرزندانمان میتواند خیلی کمک کند تا در آینده در مواجهه با پیام‌های رسانه‌ای عاقلانه گزینش گر باشند و هر پیشن‌هادی را در پیام رسانه نپذیرند.‌در کتاب «تربیت بدون فریاد» اثر «هال ادوارد رانکل» تاکید شده است که اگر مشکلی را در فرزند می بینیم باید در ابتدا خودمان را اصلاح کنیم.

او نیاز به بازتعریف حریم خصوصی را هم مهم میداند؛ منظور این است که والدین یکسری ابزارهای رسانهای را به شکل خصوصی برای خودشان در خانواده مطرح می کنند به گونهای که ورود افراد به این حریم را تعدی به حریم خصوصی خودشان تلقی میکنند. مساله اینجاست وقتی کودک بزرگ می شود، دقیقاً همین مطالبه را از پدر یا مادر دارد. در اینجا چالشی رخ میدهد. یعنی پدر و مادر درحالی که نمی‌خواهند فرزندشان به حریم خصوصی آنها وارد شود اما این اجازه را به خودشان میدهند وارد حریم او شوند و این سرآغاز یک چالش فلسفی بین والدین و حریم فرزندان است.

راهکار آن این است که ما از همان ابتدا حوزه حریم خصوصی را متفاوتتر تعریف کنیم مثلاً بگوییم که وسیلهای هست که من بیشتر از او (فرزند) استفاده میکنم ولی به این معنا نیست که اگر کسی به طور اتفاقی یا از روی عمد از آن استفاده کرد به معنای تعدی به حریم خصوصی من است و مجازات میشود.

نصیری اظهار میدارد: اینگونه رفتار و صحبت کردن با فرزند باعث میشود تا به جای اینکه مقابل او قراربگیریم در کنار او باشیم و این کمک میکند که ما را پذیرا شود. والدین وقتی سایتی را دارند میبینند و یکدفعه فرزندشان نیز سرمی رسد، به او نگویند «دوست ندارم کنار من باشی» یا اینکه بلافاصله صفحه را عوض کنند؛ بلکه میتوانند به آنها بگویند که «فکر نمیکنم، مناسب سن و سال تو باشد و مناسب من هست و در حوزه کاری من هست وقتی خودت بزرگتر شدی این مطالب شاید بیشتر به دردت خورد» این همدلی، می‌تواند جلوی خیلی از مشکلات تهدید کننده رسانهای برای فرزند را بگیرد.

این عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تاکید میکند که همیشه سواد رسانهای سلسله آموزشهای بی پایان است چون دانش، پایان ندارد باید خودمان را با فرزندانمان به روز کنیم اگر نمیتوانیم پابه پای آنان برویم بنشینیم کنارشان و یاد بگیریم و این کار چه اشکالی میتواند داشته باشد؟

او خاطرنشان میکند: والدین نباید تسلیم شوند و فضا را به بچه‌ها بسپارند. چرا فکر میکنیم که وقت گذاشتن برای بچه‌ها در واقع لطف کردن به آنان است؟ ما در قبال آنان مسئول هستیم، برای فرزندان وطن هم مسئول هستیم؛ اگر ببینیم دوستشان پیامی را میفرستد و مناسب نیست از فرزندان سوال کنیم که آیا دوستشان وقتی داشته این پیام را می فرستاده با پدر و مادرش مشورت کرده است؟ به هر حال سعی کنیم فضای سرگرمی و فراغت و آسایش را با فرزندانمان را بیشتر کنیم هر چه تجربه مشترک رسانهای و غیر رسانهای بیشتر باشد شانس برقراری ارتباط با فرزندمان افزایش پیدا میکند و آنان بیشتر با واقعیات آشنا میشوند.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - نقصی در سیستم‌عامل پیام‌رسان واتس‌اپ در دستگاه‌های اندرویدی شناسایی شده که می‌تواند با بازکردن گالری واتس‌اپ توسط کاربر، به‌طور خودکار باعث آسیب‌پذیری ‌شود و برای جلوگیری از این آسیب، لازم است کاربران واتس‌اپ خود را به آخرین نسخه به‌روز کنند.

به گزارش ایسنا، یک محقق امنیتی، نقصی را در سیستم‌عامل پیام‌رسان محبوب واتس‌اپ در دستگاه‌های اندرویدی شناسایی کرده است که می‌تواند به مهاجمان، امکان ارتقاء امتیاز و اجرای کد از راه دور (RCE) دهد. این حفره‌ی امنیتی که توسط محققی با نام مستعار «Awakened» کشف شده ، به عنوان یک اشکال «double-free» توصیف و به آن شناسه‌ی « CVE CVE-2019-11932» اختصاص داده شده است.

این نقص، در نسخه‌ی 2.19.230  واتس‌اپ در دستگاه‌های دارای اندروید 8.1 و 9.0 اجازه‌ی اجرای کد از راه دور را می‌دهد و در نسخه‌های قبلی فقط می‌تواند برای حملات انکار سرویس (DoS) استفاده شود. آسیب‌پذیری شناسایی‌شده، در یک کتابخانه‌ی منبع‌باز به نام «libpl_droidsonroids_gif.so» وجود دارد که توسط واتس‌اپ برای تولید پیش‌نمایش پرونده‌های GIF استفاده می‌شود.

 بنا بر اعلام مرکز ماهر(مرکز مدیریت امداد و هماهنگی رخدادهای رایانه‌ای) بهره‌برداری از این نقص، شامل ارسال یک پرونده‌ی GIF مخرب است که می‌تواند هنگام بازکردن گالری واتس‌اپ توسط کاربر (به‌عنوان مثال، زمانی که کاربر می‌خواهد برای یکی از مخاطبین خود تصویری ارسال کند) به‌طور خودکار باعث آسیب‌پذیری ‌شود.

به‌گفته‌ی این محقق، مهاجم نمی‌تواند تنها با ارسال یک GIF ویژه، از این نقص بهره‌برداری کند و کنترل تلفن همراه را در دست بگیرد. مهاجم ابتدا باید از آسیب‌پذیری دیگری که در تلفن کاربر وجود دارد، سوءاستفاده کند تا به چیدمان حافظه دسترسی پیدا کند، زیرا یک اشکال « double-free » نیاز دارد تا یک مکان از حافظه را دوبار فراخوانی کند و این کار می‌تواند منجر به خرابی یک برنامه یا ایجاد یک آسیب‌پذیری شود.

در این حالت، هنگامی که یک کاربر واتس‌اپ، نمایه‌ی گالری را برای ارسال پرونده‌ی رسانه باز می‌کند، واتس‌اپ آن‌را با استفاده از یک کتابخانه‌ی منبع‌باز بومی به نام «libpl_droidsonroids_gif.so » برای تولید پیش‌نمایش پرونده‌ی GIF که شامل چندین فریم رمزگذاری‌شده است، تجزیه می‌کند.

برای ذخیره‌سازی فریم‌های رمزگشایی‌شده، از بافری با نام "rasterBits" استفاده می‌شود. اگر همه‌ی فریم‌ها دارای اندازه‌ی یکسان باشند، مجدداً از "rasterBits" برای ذخیره‌ی قاب‌های رمزگشایی‌شده، بدون تخصیص مجدد استفاده می‌شود که همین امر می‌تواند به مهاجم اجازه‌ی سوءاستفاده از آسیب‌پذیری دهد.

پس از بهره‌برداری، دو بردار حمله وجود دارد که مهاجمان می‌توانند از آن استفاده کنند. اولین مورد، افزایش امتیاز محلی است که در آن، یک برنامه‌ی مخرب روی دستگاه نصب می‌شود که آدرس کتابخانه‌های "zygote" (فرایند قالب برای هر برنامه و سرویس آغازشده در دستگاه) را جمع‌آوری می‌کند و یک فایل GIF مخرب تولید می‌کند که منجر به اجرای کد در متن واتس‌اپ می‌شود. این کار به نرم‌افزار مخرب اجازه می‌دهد تا پرونده‌های موجود در سندباکس واتس‌اپ از جمله پایگاه‌داده‌ی پیام را سرقت کند.

بردار حمله‌ی دوم، RCE است که در آن، یک مهاجم با برنامه‌ای که دارای آسیب‌پذیری افشای اطلاعات حافظه‌ی از راه دور است، برای جمع‌آوری آدرس‌های کتابخانه‌های "zygote" و تهیه‌ی یک فایل GIF مخرب جفت می‌شود. به محض اینکه کاربر نمای گالری را در واتس‌اپ باز می‌کند، پرونده‌ی GIF یک پوسته در زمینه‌ی واتس‌اپ ایجاد می‌کند.

محقق Awakend، فیس‌بوک را از این اشکال مطلع و این شرکت، همان زمان وصله‌ی رسمی برای برنامه را در نسخه‌ی واتس‌اپ 2.19.244 منتشر کرد. بنابراین به کاربران توصیه می‌شود که واتس‌اپ خود را به این نسخه به‌روز کنند تا از این اشکال در امان بمانند.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - کاربران اینستاگرامی که خواهان بهره‌مندی از حالت تاریک در این اپلیکیشن هستند، قادر خواهند بود با انجام چند مرحله ساده، این قابلیت را فعالسازی کنند.

به گزارش ایسنا، تقریبا یک ماه پیش بود که اخبار و گزارش‌های منتشر شده در رسانه‌های خبری نشان می‌داد که حالت تاریک (Dark mode) به پلت‌فرم اپلیکیشن اینستاگرام نیز اضافه شده است تا کاربران و علاقمندان در کنار بهره‌مندی از این قابلیت در سایر اپلیکیشن‌های مورد استفاده خود، بتوانند در شبکه اجتماعی محبوب خود نیز از این قابلیت بهره ببرند.

حالت تاریک در اپلیکیشن‌های مختلف نظیر اینستاگرام به کاربران اجازه می‌دهد تا در اماکن و فضاهای تاریک و با نور کم نیز به راحتی از گوشی خود استفاده کنند و نور سفید نمایشگر و پس زمینه صفحه نمایش گوشی، چشم آنها را آزرده نکند.  

حالا این گزارش که در وب سایت fastcompany آمده، به کاربران آموزش می‌دهد تا بتوانند با طی مراحل ساده، حالت تاریک (Dark mode) را در اپلیکیشن اینستاگرام خود فعالسازی کنند.

در صورتی که کاربران از دستگاه‌های مبتنی بر سیستم عامل اندروید استفاده می‌کنند، برای این کار کافیست جدیدترین نسخه از سیستم عامل ( اندروید ۱۰) را دریافت کرده باشند. همچنین از آپدیت بودن به آخرین نسخه از اپلیکیشن اینستاگرام اطمینان حاصل کنید. بعد از آن، وارد قسمت تنظیمات (setting) شوند و پس از مشاهده گزینه نمایشگر (Display)، بر روی گزینه advanced ضربه بزنند. حالا با انتخاب حالت تاریک از منوی موجود، می‌توانند این قابلیت را به هنگام ورود به اینستاگرام فعالسازی کنند.

کاربرانی هم که از آیفون و سایر دستگاه‌های مبتنی بر سیستم عامل iOS استفاده می‌کنند، به همین ترتیب باید در ابتدا گوشی خود را در صورت امکان، به آخرین نسخه از این سیستم عامل، یعنی iOS ۱۳، آپدیت کنند. سپس جدیدترین نسخه از اینستاگرام خود را نیز دریافت کنند تا بتوانند وارد تنظیمات (Setting) شده و با انتخاب Display & Brightness، منوی فعالسازی حالت تاریک (Dark mode) را مشاهده کنند. آنها همچنین می‌توانند به جای فعالسازی همیشگی این قابلیت، آن را به گونه ای تنظیم کنند که متناسب با ساعات شبانه روز، تغییر کند.

طی چند ماه اخیر که شاهد عرضه حالت تاریک (Dark Mode ) برای سرویس و نرم‌افزارهای موبایلی مختلف نظیر یوتیوب، اندروید مسیجز و واتس‌اپ بوده‌ایم، حالا نوبت به اینستاگرام رسیده و این پلت‌فرم محبوب قرار است به طور گسترده‌تری امکان مذکور را در اختیار کاربرانش قرار دهد. 

همانطور که از نام حالت شبانه و تاریک مشخص است، این تم برای آن دسته از افرادی که با حالت خودکار و معمول شبکه‌های اجتماعی که پس زمینه سفید و روشنی دارد، مشکل دارند و جزو آن دسته از کاربرانی‌اند که بیش‌تر هنگام شب و تاریکی محیط از اینترنت و گوشی‌های هوشمند استفاده می‌کنند، بسیار کاربردی خواهد بود و چشمان آن‌ها را کمتر اذیت خواهد کرد.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - علی‌اکبر قاضی‌زاده درباره ادبیات امروز رسانه‌ها، همچنین صداوسیما، با اعتقاد بر اینکه زبان صداوسیما در مقایسه با خیلی از رسانه‌های دیگر (غیر از رسانه‌های اینترنتی) زبان سلامتی است، در عین حال مطرح کرد: عیب کار در صداوسیما آنجاست که هر اشتباهی در آن مرجع می‌شود، به ویژه اینکه اگر دو یا سه بار تکرار شود و خطر این است.

این استاد روزنامه‌نگاری در گفت‌وگویی با ایسنا درباره‌ی وضعیت این روزهای ادبیات فارسی (زبان مرجع) در رسانه‌ها، با اعتقاد بر اینکه یکی از سختگیری‌هایش در عرصه‌ی کار، همیشه احترام به زبان مرجع در جامعه است، اظهار کرد: با بی‌بند و بار نوشتن در رسانه اصلا موافق نیستم. از آن گذشته به نظر من فضای مجازی و این گروه‌های اجتماعی، ادبیات، نگارش و رسم‌الخطی را به کار می‌برند که کاملا مخرب و بسیار خطرناک است.

وی ادامه داد: با توجه به سختگیری‌هایی که در صداوسیما می‌شود ـ البته کاری به متن قضایا ندارم منظورم زبان فارسی است ـ فکر می‌کنم زبان صداوسیما در مقایسه با خیلی از رسانه‌های دیگر (غیر از رسانه‌های اینترنتی) زبان سلامتی است. علت آن هم این است که از خیلی سال قبل، از اوایل دهه‌ ۶۰ شاهد بودیم که بر سر درست‌نویسی و درست‌گویی در رادیو و تلویزیون تاکید می‌شد. اما اشتباهی بزرگ هم می‌شود؛ برای مثال فردی در یکی از شبکه‌ها کلمه‌ «صبغه» را به جای «سابقه» به کار می‌برد! این به سرعت در رسانه جا افتاد. علت آن هم این بود که آن گوینده محترم یک صبغه‌ای در جایی شنیده بود. در حالی که صبغه با صاد و غین نوشته می‌شود و به معنی منش و طرز تفکر است و هیچ ربطی به سابقه ندارد.

این استاد روزنامه‌نگاری با اعتقاد بر اینکه زبان صداوسیما در مقایسه با خیلی از رسانه‌های دیگر (غیر از رسانه‌های اینترنتی) زبان سلامتی است، در عین حال مطرح کرد: عیب کار در صدا و سیما آنجاست که هر اشتباهی در آن مرجع می‌شود، به ویژه اینکه اگر دو یا سه بار تکرار شود و خطر این است. خوب یا بد چه قبول داشته باشیم و چه نداشته باشیم صداوسیما پرمخاطب است. پس باید از زبان عمومی جامعه زبان فارسی، بسیار مراقبت کند؛ البته باید بگویم این اصرار در تمام دنیا وجود دارد. من قبلا فکر می‌کردم ما زیادی بحث ادبیات را شور می‌کنیم که مراقب باشیم چه می‌گوییم و چه می‌نویسیم؛ در حالی که اینگونه نیست. من می‌گفتم به هر واژه‌ای که می‌نویسید کمی فکر و تعمق کنید که معنی آن چیست. من در پاریس متوجه شدم که فرانسوی‌ها خیلی اصرار به ادبیاتشان دارند، آلمان‌ها هم همین‌طور. چینی‌ها، ژاپنی‌ها و کره‌ای‌ها که به شدت از زبان مرجعشان پاسداری می‌کنند، خیلی اصطلاحات فناورانه و مربوط به تکنولوژی هست که ما معادل آن را نداریم و باید به آنها راه بدهیم. تا آنجا که می‌شود باید برای آنها معادل گذاشت و تا آنجایی هم که نمی‌شود خیلی سخت‌گیری نکنیم.

قاضی‌زاده در بخش پایانی گفت‌وگوی خود با ایسنا درباره‌ی ادبیات فعلی مطبوعات گفت: در ارتباط با ادبیات روزنامه‌ها باید دید چه کسانی بالای سر آنها هستند؛ اسم نمی‌برم. یادم است زمانی سنت خوبی به راه افتاده بود، زمانی که مطبوعات و خبرگزاری‌ها به این میزان پرتعداد نبود. هم در ایرنا و هم در روزنامه‌ها هر رسانه‌ای برای خودش یک واژه‌نامه داشت. انتشاراتی‌های معتبر هنوز هم دارند که بر اساس آن کتاب‌هایشان را ویرایش می‌کنند. دفترچه‌های فشرده کوچکی هستند که من هنوز دو سه نمونه از آن را دارم که بر نگارش درست تاکید داشت. این راهنما را دست هر خبرنگار دبیر و سردبیری که می‌آمد، می‌دادند و از او می‌خواستند که همین را رعایت کند. اینها کار آدم‌های فهمیده‌ای مثل ابوالحسن نجفی و برخی دیگر بود که فارسی را می‌فهمیدند و درخواست می‌کردند یک واژه‌نامه به هر رسانه‌ای داده شود تا به عنوان اصل باشد. ولی مشکل ما امروزه صدا و سیما و روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها نیست. مشکل ما این است که جامعه‌ی ما جامعه‌ی بی‌سواد و بی‌سوادپسندی شده است. هیچ دانشجو و رونامه‌نگاری احساس کوچکی نمی‌کند که سقط را با غین بنویسد و خیلی نگران هم نمی‌شود؛ در حالی که اگر ما در خبر و گزارشی کلمه‌ای را اشتباه می‌نوشتیم کل تحریریه را صدا می‌کردند که به ما بخندند اما حالا قبح این اشتباهات ریخته شده است. مشکل این است که ما و نسل ما بچه‌هایی در مدارس و خانه‌هایمان تربیت نکردیم که مبنای زبان ملی خودشان را بشناسند. واژه‌ای به نام «دوستت دارم» داریم که خیلی پیش‌پا افتاده است. اکثر بچه‌های الان «دوسِت دارم» می‌نویسند و به جای دو تا «ت» یک «ت» می‌گذارند؛ یعنی فارسی ما در حال آسیب دیدن است آن هم به دلیل نسل ما. ما نباید بچه‌ها را از خواندن و یاد گرفتن دور می‌کردیم.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - مراسم بزرگداشت یونس شکرخواه، روزنامه‌نگار پیشکسوت که به‌تازگی بازنشسته شده است، با حضور جمعی از دوستان و همکارن قدیمی‌اش برگزار شد. او در این مراسم خاطرنشان کرد که نسل ما هیچ‌گاه بازنشسته نمی‌شود و ما همچنان ادامه داریم.

به گزارش ایسنا، مراسم بزرگداشت یونس شکرخواه به پاس ۳۰ سال تلاش رسانه‌ای صبح روز سه‌شنبه (۱۶ مهر ماه) با حضور محمد خدادی (معاون امور مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی)، حسن نمکدوست تهرانی، هادی خانیکی، مهدی فرقانی، علی‌اکبر قاضی‌زاده، فرید قاسمی، حجت‌الاسلام و المسلمین عاملی (دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی)، گیتا علی‌آبادی (رئیس دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها)، سید محمود دعایی (مدیر مسئول روزنامه اطلاعات)، حجت‌الله ایوبی، سیدوحید عقیلی، حمید شکری خانقاه، محمدعلی ابطحی، ایوبی و جمعی از اهالی رسانه و قلم و استادان حوزه علوم ارتباطات در فرهنگسرای رسانه‌ برگزار شد. 

در ابتدای مراسم مهدی محمدی، رئیس فرهنگسرای رسانه در سخنانی کوتاه ضمن عرض خوشامدگویی، اعلام کرد که اگر اجازه بدهند یکی از سالن‌های این فرهنگسرا را به نام یونس شکرخواه تغییر خواهند داد. 

شکرخواه در ظرف احزاب سیاسی نمی‌گنجد

سپس حجت‌الاسلام و المسلمین سعیدرضا عاملی، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران در سخنانی خاطرنشان کرد: همه ما می‌دانیم اگر فرهنگ در جوامع شکل گرفته، در پرتو ارتباطات بوده است و اساساً فرهنگ، بدون ارتباطات معنا و تحقق پیدا نمی‌کند. از طرفی دیگر نیز کیفیت فرهنگ یک جامعه به ارتباطات آن جامعه بستگی دارد. البته درباره ارتباطات سالم تاکنون صحبت‌های زیادی مطرح شده، ولی قطعا یکی از عناصر اصلی آن اخلاق الهی و انسانی است؛ در واقع توجه به این مفهوم که انسان با دیگران چگونه برخورد می‌کند؛ آیا ذهن او پُر از قضاوت‌ها و انگاره‌ها است و افراد را بر اساس موقعیت‌های شغلی و قومی و اندیشه‌های سیاسی تعریف می‌کند یا اینکه به کرامت انسانی افراد توجه می‌کند. 

او با بیان اینکه «کیفیت ارتباطات بر کیفیت فرهنگ تاثیر می‌گذارد»، ادامه داد: یکی از شاخصه‌های این موضوع پویا بودن و ماندگار ماندن است. در واقع می‌توان گفت که ارتباطات کیفی نوستالوژی تولید می‌کند و بر این اساس آدم‌ها احساس دلتنگی می‌کنند و می‌خواهند که برخی افراد و رویدادها تکرار شود. در این میان آنچه در رفتارهای اغراق‌آمیز ما با جامعه گم شده، ارتباط با خدا است که اتفاقا بیشتر هم در جوامع مذهبی این اتفاق رخ می‌دهد.

حجت‌الاسلام والمسلمین عاملی با اشاره به تاثیر کنش و واکنش‌های اجتماعی بر ارتباطات کیفی، اظهار کرد که ما در حوزه ارتباطات انسانی نیازمند تعلیم هستیم تا بدانیم چه مسیری را باید طی کنیم تا آسایش بیشتری داشته باشیم و وقتی در محیطی قرار می‌گیریم احساس نگرانی و خطر نکنیم. 

او همچنین در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به روزنامه‌نگاری هوشمند و برشمردن ویژگی‌های آن و با بیان اینکه «آقای شکرخواه پایه‌گذار روزنامه‌نگاری برخط در ایران هستند»، یادآور شد: در ادامه روزنامه‌نگاری برخط، امروز در حال رسیدن به روزنامه‌نگاری هوشمند هستیم‌ که توانش آن را خودمان تعریف می‌کنیم. هوش مصنوعی در دنیا قدرت پیدا کرده است‌؛ به عنوان مثال سال ۲۰۱۷، ۳۹ و نیم میلیارد دلار در حوزه هوش مصنوعی سرمایه‌گذاری شده است که بیشترین سرمایه‌گذاری برای کشورهای آمریکا، چین، آلمان، روسیه و ... بوده است‌. جالب است بدانید که ۲ ترلیون دلار تولید ناخالص کشورها صرف هوش مصنوعی شده است و پیش‌بینی می‌شود این مبلغ تا ۵ سال آینده به ۱۷ و نیم ترلیون دلار برسد. 

 

ادامه مطلب...

دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی با بیان اینکه «هوش مصنوعی دنبال این است که حرف و رفتار انسان را تکرار کند»، افزود: در واقع هوش مصنوعی هوشی است که در مسیر فکر و عمل منطقی حرکت می‌کند. در این میان ما در حوزه روزنامه‌نگاری با حضور افرادی همچون آقای شکرخواه به صورت تدریجی به سمت روزنامه‌نگاری هوشمند حرکت کرده‌ایم. 

او یادآور شد: از لحاظ شخصیتی نیز آقای شکرخواه یک دوست خیلی مهربان است. من نزدیک  ۱۸ـ ۱۷ سال است که با ایشان آشنا شدم و مهمترین نکته درباره او این است که انسان اخلاق‌مدار و در رفاقت پایدار است. او رفیق تلخ و شیرین است و نه رفیقی که به اقتضای زمانه یا خیلی نزدیک یا خیلی دور می‌شود. این وجه اخلاقی آقای شکرخواه است که کیفیت ارتباطات را برای ایشان فراهم کرده است و همان وجه اخلاقی است که روزنامه‌نگاری کیفی را فراهم آورده است. چراکه روزنامه‌نگاری کیفی محصول ارتباطات کیفی است. او همچنین در ظرف احزاب سیاسی نمی‌گنجند. او متعلق به احزاب سیاسی نبوده است. 

رئیس دانشکده مطالعات جهان با بیان اینکه «آقای شکرخواه هیچ‌گاه آبروی کسی را نبرده است»، یادآور شد: او همواره در درست‌نویسی، راست‌نویسی و پرهیز از هر راست‌نویسی تاکید کرده است. به طور کلی معتقدم که اگر رسانه‌ای نقد می‌کند باید معطوف به حال مساله باشد. در واقع نقدی قدرتمند است که ما را به کوچه بن‌بست نبرد. نقدهای تلخی که جز ناامیدی ثمره دیگری ندارد کمکی به اصلاح اجتماعی نمی‌کند.

در ادامه این بخش، با حضور معاونت امور مطبوعاتی، هدایایی از سوی حجت‌الاسلام و المسلمین عاملی و حجت‌الله ایوبی به یونس شکرخواه اهدا شد.

سپس پیام سیدعباس صالحی (وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی) توسط سید محمد طباطبایی (دبیر شورای ارزش‌مندی هنرمندان) قرائت شد.

ادامه مطلب...

 

مشکل روزنامه‌نگاری ایران دفن تجربه‌ها است

همچنین فرید قاسمی، روزنامه‌نگار و پژوهشگر تاریخ مطبوعات ایران و از دوستان قدیمی یونس‌ شکرخواه در سخنانی بیان کرد: درباره دوست به تمام معنا، جناب آقای شکرخواه من بارها نوشته‌ام و هر چه درباره ایشان بگویم از خَلق مبتکرانه و خُلق بزرگوارانه ایشان کم گفتم و حق مطلب ادا نخواهد شد. 

او که به عنوان حافظه گویای مطبوعات ایران شناخته می‌شود، یادآور شد: روزنامه‌نگاری ایران یک حرفه مظلوم است و این مظلومیت برای امروز و دیروز نیست و از همان سرآغاز مظلوم بود. اولین روزنامه‌نگار ایران، ۱۸ سال در صف یک‌نفره صدور مجوز بود و بعد هم که موفق به انتشار شد، سه سال کار مطبوعاتی کرد و به او گفتند بیا شغل دیگری برای تو سراغ داریم و روزنامه‌اش را تعطیل کردند. او را از مدیرمسوولی سخن امروز برکنار کردند و به او سمت مسوول وصول مطالبات شهرداری تهران را دادند.

قاسمی ادامه داد: حتی روزی که فرهنگستان و دانشگاه در این کشور نبود، بار فرهنگی را روزنامه‌نگاری به دوش می‌کشد. زمانی که اصلا در ایران شیوه نگارش فارسی نبود، این روزنامه‌نگاران بودند که اولین شیوه‌نامه را نوشتند. از اهل جهل هیچ توقعی نیست، اهل علم هم برای اینکه خودشان را متمایز کنند، به روزنامه‌نگاری نگاه نادرستی دارند. استادی در دانشگاه نشسته، لغتنامه دهخدا در دست دارد و دایرةالمعارف فارسی هم پشت سرش قرار دارد و علیه روزنامه‌نگاری صحبت می‌کند؛ اما با خودش نمی‌گوید این لغت‌نامه محصول سردبیر روزنامه «صور اسرافیل» و آن دایرةالمعارف محصول سردبیر روزنامه «برق» است. 

 

 

ادامه مطلب...

این پژوهشگر خاطرنشان کرد: امروز هم می‌بینیم که درباره روزنامه‌نگاری ‌حرف‌های ناصواب بسیاری زده می شود. بسیاری از عزیزانی که در این حوزه بودند و رفتند یا به حوزه‌های دیگر پرتاب شدند، هیچ علاقه‌ای نداشتند که از روزنامه‌نگاری جدا شوند؛ اما زمینه و زمانه‌ای برای ادامه نمی‌دیدند و برای همین هم حرفه خودشان را تغییر دادند. 

قاسمی گفت: ما نمی‌توانیم از دره بین نسلی حرف بزنیم و به راحتی سرمایه‌های روزنامه‌نگاری را از دست بدهیم. به نظر من امروز مشکل روزنامه‌نگاری ایران دفن تجربه‌هاست. ما باید به فکر باشیم که این تجارب دفن نشود. اگر به من بگویند مشکل امروز روزنامه‌نگاری چیست، فهرستی تهیه می‌کنم و در ابتدای آن می‌نویسم تهی شدن تحریریه‌ها از صدیقی‌ها، قاضی‌زاده‌ها، شکرخواه‌ها و تلاش نمکدوست‌ها برای اینکه مفری برای بازنشستگی پیدا کنند. 

او صحبت‌های خود را با این شعر به پایان برد که «دانی کدام روز عدم شد وجود ما / روزی که عاشقی وجود آمد از عدم».

 

ادامه مطلب...

یونس شکرخواه؛ انصاف، دانایی و ادب

در ادامه سیدمحمود دعایی، مدیر مسوول روزنامه «اطلاعات» نیز در سخنانی از تجربه دوستی و همکاری با یونس‌ شکرخواه سخن گفت. 

او صحبت‌های خود را با طرح یک شوخی آغاز کرد و گفت: امروز خیلی آرام گفتم، من اگر دختر بودم زنش می‌شدم. این صحبت‌های او با تشویق و خنده‌های حاضران همراه شد. 

دعایی سپس خاطرنشان کرد: زمانی که برای اولین بار به روزنامه «اطلاعات» رفتم، عناصر فرهیخته‌ زیادی بودند که دستم را گرفتند و آقای شکرخواه یکی از آن عناصر بود که برایم قوت قلب بود. او آگاهی زیادی به ما داد و مهمتر اینکه با مشی خود برای ما سرمشق بود.  

او همچنین انصاف، دانایی و ادب را از مهمترین ویژگی‌های شکرخواه برشمرد.

 

ادامه مطلب...

 

برای روزنامه‌نگاری که علم و اخلاق را پیوند زد

محسن اسماعیلی، نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری از دیگر سخنران‌های این مراسم بود که در سخنانی خاطرنشان کرد: امروز حدود ۲۵ سال است که از نزدیک با آقای شکرخواه ارتباط دارم و خدا را شکر می‌کنم هر روز که گذشت این ارتباط نزدیک‌تر شد.

او ادامه داد: ایشان را به دو ویژگی می‌ستایند؛ یک ویژگی دانش برتری است که دارند و از شناخته‌شده‌ترین استادان دانش ارتباطات هستند. دومین ویژگی نیز منش و رفتار اوست. این فروتنی آشکار و بی‌ادعایی، کیمیای نایابی است که به‌رغم دانش و جایگاه علمی، همیشه می‌توان او را به صفت تشنگی برای فراگیری دانش بیشتر ستود. او همیشه خندان و خوش برخورد است و هیچ‌گاه در فراز و نشیب‌ها گره به پیشانی نداشت و همواره صادق بود و همچنان نیز هست. 

اسماعیلی با بیان اینکه «آقای شکرخواه بی نیش هست و همه نوش»، گفت: در همه این سال‌ها ندیدم که کسی از او رنجیده شود. به هر حال قلم دست گرفتن و زبان در کام چرخاندن گاهی حتی ناخودآگاه می‌تواند کسانی را آزرده خاطر کند؛ اما ندیدم که کسی از او آزرده خاطر شود.  

این عضو مجلس خبرگان رهبری یادآور شد: در این میان آنچه یونس شکرخواه را برای من بزرگ کرده است، این دانش و منش نیست؛ بلکه جمع بین این دو است. من به احترام دانش و منش و پیوند علم و اخلاق اینجا آمده‌ام.

ادامه مطلب...

 

امتداد حروف چاپی به روزنامه‌نگاری آنلاین

همچنین فرشاد مهدی‌پور، مدیر مسوول روزنامه «صبح نو» و از دوستان یونس شکرخواه نیز در سخنانی کوتاه خاطرنشان کرد که یونس شکرخواه امتداد بین چاپ، کاغذ و صفحه‌های حروف‌چینی‌شده قدیمی و روزنامه‌نگاری آنلاین در کشور است. 

او بیان کرد:‌ گفته شد که ایشان حزبی نیست. می‌توانم به اعتبارِ تجربه‌ی شخصی بگویم که او را همیشه حافظ منافع ملی دیدم. یادم است که در یکی از مواقع حساس کنونی، می‌گفت من همیشه صبر می‌کنم ابرها کنار برود و بتوانم درست تصمیم بگیرم. این صبر و نگاه عاقلانه به پدیده‌ها و حفظ منافع ملی از مهمترین صفت‌های اوست. او برای ما اهالی مشهد یکی از مفاخر مهم روزنامه‌نگاری به حساب می‌آیند.

ادامه مطلب...

به جای گسست‌ها، روی پیوست‌ها حرکت کنیم

همچنین هادی خانیکی، روزنامه‌نگار پیشکسوت و استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: آشنایی ما به دوران اوایل پیروزی انقلاب برمی‌گردد، زمانی که هر دو معلم بودیم و هر دو علاقه‌های فرامعلمی داشتیم. او به ترجمه و من هم به دغدغه‌های سیاسی و فرهنگی علاقه داشتیم. دوست داشتیم حرف‌هایمان را در جایی منعکس کنیم. من آن زمان ارتباطات بیشتری داشتم و برخی از مقالات خوبی که آقای شکرخواه ترجمه می‌کرد را برای روزنامه «اطلاعات» می‌فرستادم. به هر حال دست تقدیر من را به روزنامه «کیهان» کشاند و من هم از آقای شکرخواه خواستم معلمی را رها کند و به «کیهان» بیاید.

او همچنین یادآور شد: همه ما با ویژگی‌های روزنامه‌نگاری آقای شکرخواه و وارد کردن مولفه‌ها و عناصر جدید به روزنامه‌نگاری آشنا هستیم. اما آنچه من می‌خواهم به آن اشاره کنم قدرت جابه‌جایی او در موقعیت‌های مختلف‌ است؛ به عنوان مثال زمانی که در «کیهان» بودیم، یکی از مهمترین کارها این بود که چطور می‌توان میان عکس و متن رابطه برقرار کرد که آقای شکرخواه این کار را انجام می‌داد.  

خانیکی اظهار کرد: هیچ‌گاه یادم نمی‌آید آقای شکرخواه برای کسی بَد خواسته باشد. این خصوصیت مهمی است و به نظر من جامعه و به‌طور خاص جامعه روزنامه‌نگاری نیازمند اینچنین کسانی است که اعتقاد به تقویت همگرایی داشته باشند و به جای اینکه روی گسست‌ها حرکت کنند، سعی کنند روی پیوست‌ها پیش بروند.  

 

ادامه مطلب...

 

شکرخواه همیشه فرزند زمانه خود است

در ادامه حسن نمکدوست‌تهرانی، روزنامه‌نگار پیشکسوت و از دوستان و همکاران قدیمی شکرخواه در سخنانی اظهار کرد: توهمی در جامعه است مبنی بر اینکه روزنامه‌نگاران وقتی می‌خواهند واقعیتی را روایت کنند، آن را تنزل می‌دهند. در حالی که اصلا چنین نیست. به طور کلی ما جهان را از دو طریق مستقیم و با واسطه فهم می‌کنیم. در این میان ما روزنامه‌نگاران، کنشگران فهم جهانِ روزمره هستیم. بدون ما جهان روزمره فهم نمی‌شود. قطار جهان نمی‌ایستد که سال‌ها بعد از رویدادها جامعه‌شناس‌ها، فلاسفه‌ و محققان مطالعه کنند و بگویند اتفاق چه بوده است! مردم که نمی‌توانند صبر کنند ۵۰ سال بعد از کودتای ۲۸ مرداد یا انقلاب ۵۷، تاریخ‌دان‌ها این وقایع را روایت کنند.

او افزود: ما دانشمندان زندگی روزمره هستیم و به همین اعتبار است که از جمله مهمترین منابع اطلاعاتی در هر رشته‌ای، رسانه‌هاست. چرا امحققان اینقدر به کاغذهای شکسته و زرد شده روزنامه‌ها در کتابخانه ملی و دانشگاه تهران مراجعه می‌کنند؟ اگر ما واقعیت را تنزل می‌دهیم، چرا همچنان مهمترین منابع برای پژوهش هستیم؟

نمکدوست خاطرنشان کرد: مهمتر از همه اینکه ما شناخت روزمره را دموکراتیک می‌کنیم و می‌گوییم هر کسی می‌خواهد می‌تواند از تلاش ما بهره ببرد و مانعی برای هیچ کسی قائل نمی‌شویم. در این میان عده‌ای دانشمند در این زمینه بیشتر و دقیق‌تر تلاش می‌کنند تا تعهد ما را به واقعیت بیشتر کنند. ماحصل کتاب «عناصر روزنامه‌نگاری» این است که مهمترین ارزشی که روزنامه‌نگاری دارد این است که خودش را وقف حقیقت کند. کسانی هستند دانش نزدیک شدن روزنامه‌نگاران به حقیقیت را عمق و بسط ببخشند و آنها متخصصان ما هستند. کسانی که به ما می‌گویند خبر چیست؟ و چه ویژگی‌هایی دارد؟  

این استاد روزنامه‌نگاری یادآور شد: مهمترین سازه‌ای که ما روزنامه‌نگاران تولید می‌کنیم خبر است و مقاله و گزارش فرزند خبر هستند. به این موضوعات اشاره کردم که بگویم وجه دانشمند بودن آقای شکرخواه نباید مغفول بماند. او دانشمندی است که با خبر سر و کار دارد. پیشتر هم گفته بودم که در حوزه خبر آقای شکرخواه دماوند هستند و دیگرانی همانند من، تپه‌های عباس آباد. در این میان ما احتیاج داریم که این دانش و روایت‌های روزنامه‌نگارانه در سطح جامعه جاری شود. امروز یکی از معضلات ما این است که خبر در فرآیندهای طبیعی خود در سطح جامعه جریان پیدا نمی‌کند. 

این روزنامه‌نگار افزود:‌ همچنین ابهامی وجود دارد که بعضی می‌گویند روزنامه‌نگاری سنتی و روزنامه‌نگاری مدرن. با قاطعیت می‌گویم این اشتباه است. روزنامه‌نگاری همیشه مدرن بوده است؛ چون با خبر سر و کار دارد. ما مدیوم‌ها را عوض می‌کنیم و مفاهیم پایه خبری را تغییری نمی‌دهیم. خبر همیشه باید صحیح، دقیق و جامع باشد و در اسرع وقت به افراد بیشتری برسد. به این اعتبار می‌گویم که آقای شکرخواه چه زمانی که در روزنامه‌ کار می‌کردند و چه الان که چهره شاخص روزنامه‌نگاری مدرن هستند، این نگاه را داشتند. او همیشه فرزند زمانه خود بوده است. 

 

ادامه مطلب...

 

دست نیاز به سوی شما اساتید دراز می‌کنم

سپس محمد خدادی، معاون امور مطبوعاتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، در سخنانی کوتاه اظهار کرد:‌جامعه مطبوعاتی ایران جامعه‌ای قدیمی، غنی و صمیمی است. درست است که ما به لحاظ کمی رسانه را در ایران گسترش داده‌ایم، ولی باور کنید به همین میزان جریان روزنامه‌نگاری کشور عمیق نیز است. 

او یادآور شد: وظیفه ما شاگردی شما اساتید است و اینکه از دل شما، خواسته‌ها و نیازها را پیاده و برای شما برآورده کنیم. این مراسم نیز به نمایندگی جامعه رسانه‌ای کشور برای آقای شکرخواه برگزار شده است. ما یکی هستیم. باور کنید ایران امروز محصول اقتدار همبستگی است. ما امروز در روزهای حساسی به سر می‌بریم و همین روزها آینده کشور را ترسیم می‌کند و قدرت کشور ما در افکار عمومی است که منجر به اقتدار و همبستگی می‌شود. 

او با تاکید بر اینکه نیاز اول امروز رسانه‌ها اخلاق است، بیان کرد: ماموریت اول رسانه‌های تکثیر خوبی‌ها در جامعه است. مهارت نیز در حوزه روزنامه‌نگاری بسیار حائز اهمیت است. امروز  در میان هزاران فارغ‌التحصیل کمتر کسانی از مهارت کافی برخوردار هستند. لذا من دست نیاز به سوی شما استادان دراز می‌کنم تا بتوانیم بعد مهارت را در میان جامعه رسانه‌ای کشور گسترش دهیم. 

معاون مطبوعاتی تاکید کرد که در واقع جامعه رسانه‌ای ما به یک مثلث سه‌ضلعی اخلاق‌، مهارت و دانش نیاز دارد. من به رسانه‌ها این انتقاد را دارم که برای همه می‌نویسند جز خودشان.

 

ادامه مطلب...

 

در ادامه مراسم با حضور جمعی از دوستان و همکاران قدیمی یونس شکرخواه از او تقدیر شد. 

سپس یونس شکرخواه نیز صحبت‌های او خود را با زبان طنز آغاز و خاطراتی را از همکاران قدیمی خود بیان کرد.

او سپس اظهار کرد: از نظر مهر و محبت که دوستان اشاره کردند، حاصل جمع همین کسانی هستم که صحبت کردند.‌ من مهربانی را از مهدی فرقانی، ذکاوت و سرسختی را از خانیکی، تکنیک را از فریدون صدیقی و آرامش را از منصور سعدی و بزرگ‌منشی را از آقای دعایی یاد گرفتم. یادم نیست چه سالی پیش آقای دعایی رفتیم و اولین پولی که گرفتم ۷ هزار تومان و واقعا مبلغ خیلی زیادی بود. در واقع آقای دعایی من را به طرف این فضا هُل داد. 

شکرخواه که با بغض سخن می‌گفت در ادامه به مشکلات روزنامه‌نگاران اشاره کرد و گفت: هیچ‌کدام از ما وابستگی به مقام نداریم. من هنوز هم مستاجرم و شجاعانه می‌گویم که در برابر صدها فرصت قرار گرفتم که خانه و ماشین بگیرم، اما یاد گرفته بودم پاکتی که درونش دیده نشود را دستم نگیرم.

 

ادامه مطلب...

 

این روزنامه‌نگار پیشکسوت یادآور شد: نسل ما نسل حاصل جمع است و قدر هم را می‌دانیم. ما معلم‌هایی هستیم که همکلاسی داریم و نه شاگرد و هر لحظه می‌توانیم از هم بیاموزیم. ما نسل حاصل جمع هستیم و این جوری از دست رفتیم یا از دست داده شدیم. برای ما انتقال قدرتی در کار نیست. این را بدانید که ما بازنشسته نمی‌شویم. سازمان‌ها اگر نمی‌خواهند، ما خودمان می‌توانیم تجربیاتمان را مدون کنیم و سر کلاس‌هایمان حرف بزنیم.

او در پایان سخنانش گفت: ما بازنشسته نمی‌شویم؛ آموختیم روزنامه‌نگاری ما را می‌کشد، مگر آنکه با آن زندگی کنی.

 

ادامه مطلب...

ادامه مطلب...

ادامه مطلب...

پیشخوان

آخرین اخبار