همزیستی نیوز – هفته نامه سراسری همزیستی شماره 603به تاریخ 16بهمن ماه 95با مطالب متنوع منتشر شد.
در این شماره می خوانیم:
50هزار دانش آموخته با مدرک دکتری در کشور بیکارند
در بخشی از این مطلب آمده است:
معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفت: درحال حاضر در کشور 50 هزار دانشآموخته بیکار با مدرک دکتری داریم.
- ظرفیت خالی در دانشگاهها به بحران رسیده است.
- مردم بدانند که دیگر مدرک به درد نمیخورد!
- چارهای جز مهارتی کردن رشتهها نیست.
-امروز 50 هزار دانشآموخته بیکار در مقطع دکتری داریم که سالانه 30 هزار نفر نیز به این آمار اضافه میشود.
-درحالیکه وزارت علوم بهعنوان دستگاهی که بیشترین جذب را در این زمینه دارد، تنها میتواند 2 هزار هیات علمی را در سال به کار گیرد
- امسال دانشگاه علمی کاربردی 130 هزار دانشجو جذب کرد درحالیکه ظرفیت دانشگاه 850 هزار نفر بود، یعنی از هر هفت صندلی، یک صندلی پرشده است که روند کاهش دانشجو در سالهای آینده نیز ادامه خواهد یافت.
- حدنصاب داشتن دانشجو در مراکز 500 نفر است، در صورتی که برخی مراکز ما در کشور تنها 50 دانشجو دارند که با این وضعیت نمیتوانند به فعالیت خود ادامه دهند، چراکه از پس هزینهها برنمیآیند.
سرمقاله: پلاسکو فرو ریخت تا......
دیدگاه: بررسی یک تصمیم افراطی ترامپ
ترامپ مولود افراط است
یادداشت: درس هایی که در قشم آموختم
مقاله: خلیج دلفین ها
دیدگاه دادستان گرگان در خصوص تلگرام
نوروزی متفاوت در انتظار مسافران جزیره قشم است
و چندین خبر، گزارش، مقاله و .......
هفته نامه همزیستی در قطع روزنامه ای با مدیرمسئولی تاج محمد کاظمی و با گستره توزیع سراسری منتشر می شود/
همزیستی نیوز - پس از انتخابات مجلس در اسفند ٩٤ برخی از کارشناسان رسانههای مجازی و شکستن انحصار خبری رسانههای رسمی را مهمترین بخش حادثه سالهای اخیر قلمداد میکردند و معتقد بودند این رسانهها با ظرفیتی که در خبررسانی دارند میتوانند باعث اتفاقات مثبتی در آینده کشور باشند.
بدونشک کسی ظرفیت این رسانهها در تاثیرگذاری بر افکار عمومی را نمیتواند نادیده بگیرد اما در همان زمان برخی از اساتید حوزه ارتباطات با تأیید این تأثیر مثبت هشداری را نیز درخصوص معایب فضای مجازی ذکر میکردند که در آن برهه زمانی کمتر شنیده شد.
حسینعلی افخمی، مدرس ارتباطات در همین خصوص معتقد است: «رسانههای رسمی در شرایط دنیای امروز رسانهای باید بتوانند از ویژگی «خبر موثق» به خوبی استفاده کنند، چراکه یکی از آفتهای بزرگ فضای مجازی امکان ایجاد شایعه و خبر کذب به راحتی آب خوردن است. اگر رسانههای رسمی عنصر خبر موثق را در کنار سرعت به درستی حفظ کنند جامعه متوجه تفاوت اخبار در این رسانهها با رسانههای مجازی میشود.»
متاسفانه شنیدهنشدن صداهایی از این جنس باعث شد که وقوع حادثه پلاسکو و ازدحام مردم در اطراف محل وقوع حادثه، بحث معایب رسانههای مجازی با تاوانی تلخ در جامعه بهتر شنیده شود.
مفهوم «شهروند - خبرنگار» اصطلاحی است که از چندسال پیش برخی از رسانههای برون مرزی برای تهیه مواد خام گزارشهای خبری خود از آن استفاده کردند و درواقع منظور از این اصطلاح فیلمهایی است که مردم حاضر در صحنه از حوادث غیرمترقبه میگیرند. پس از مدتی اما این اصطلاح از رسانههای برونمرزی به خبرگزاریها و رسانه ملی کشور نیز وارد شد؛ اصطلاحی که در ابتدا برداشت مثبتی از آن وجود داشت اما حادثه پلاسکو نشان داد که همیشه و همه جا حاضران در صحنه بهعنوان راویان بدون جانبداری از حادثه نیستند و گاهی ممکن است همین «شهروند - خبرنگاران» به دلیل ازدحام بالا مانع از رسیدن به موقع نیروهای امدادی به محل حادثه شوند.
در این گزارش نگاهی به مفهوم «شهروند - خبرنگار» خواهیم انداخت اما این بار از جهتی دیگر و درخصوص معایبی که این مفهوم نو در جامعه میتواند داشته باشد.
رسانههای اجتماعی با وجود کارکردهای مثبتشان، به طریقی غیرمستقیم در ایران نقشی منفی یافتهاند. پس از حادثه غمبار ساختمان پلاسکو این نقش منفی تأثیر خودش را بهطور صریح در جامعه نشان داد. در واقع، یکی از کارکردهای رسانههای اجتماعی، اطلاعرسانی به شهروندان و کمک به افراد درگیر در حوادث و بحرانهاست. نمونههایی از کارکرد مثبت این رسانهها در چنین حوادثی در دنیا وجود دارد اما باوجود این نقش بالقوه مثبت، رسانههای اجتماعی به بستری برای بازنمایی خود نیز تبدیل شدهاند، بازنمایی خود که هدف آن عمدتاً کسب محبوبیت از طریق پسند شدن یا همان لایک و بالارفتن تعداد دنبالکنندگان یا فالوئر است.
در حادثه پلاسکو، تلاش برای کسب پسندها و دنبالکنندگان بیشتر در رسانههایی همچون اینستاگرام و تلگرام موجب شد تا افراد زیادی برای گرفتن عکس و فیلم به محل حادثه مراجعه کنند و ازدحام جمعیت باعث اخلال در کمکرسانی شد. البته این تنها یک فرضیه است و عوامل دیگری نیز در ازدحام افراد دخیل بوده است، اما این عامل که در بسیاری از عکسها و فیلمها نیز قابلمشاهده است عاملی مهم و اثرگذار است. توجه به این مسأله حداقل دو موضوع خوب و کاربردی برای تحقیق در این زمینه به دست میدهد: نخست چرایی علاقه وافر کاربران ایرانی به پسند شدن و تعداد دنبالکنندگان و مقایسه آن با نمونههای دیگر و دوم، شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر ذائقههای کاربران در مواقع بحرانی است، چراکه همزمان با این اتفاق تعداد زیادی نیز به نکوهش رفتار دسته نخست پرداختند. شکلگیری هشتگهایی همچون # من-گوسفند-هستم و #سلفی گیران از جمله این واکنشها بود.
افراد به اصطلاح «شهروند - خبرنگار» درکی از سواد رسانهای ندارند
سیداحمد موسویصمدی، کارشناس رسانه در همین خصوص معتقد است: «مزیت شبکههای اجتماعی در سرعت بالای انتقال اخبار و امکان ارسال خبر از یک رسانه شخصی به میزانی برای همه ما هیجانانگیز است که گاهی حاضر میشویم خیلیچیزها را فراموش کنیم یا به تعبیر بهتر به آنها فکر نکنیم. حادثه ساختمان پلاسکو نمونه تمام عیار چنین اتفاقی است. ازدحام جمعیت برای مشاهده و ثبت لحظات عجیب و خطرناک و ارسال نخستین تصاویر از محل حادثه، علاوه بر مخاطرات جانی که برای خود فرد دارد، باعث بروز مشکلاتی در فرآیند اطفای حریق و امدادرسانی میشود. وقتی همه ما #خبرنگار- بحران میشویم، سعی میکنیم دلخراشترین صحنهها، سختترین زاویهها و نزدیکترین نماها را از واقعه مخابره کنیم. اما یادمان میرود که این تجربه هیجانانگیز به چه قیمتی رقم میخورد. حتی تصور اینکه شاید به خاطر ازدحام بیمورد، امکان نجات دادن یک نفر از زیر آوار کم شود، آواری است بر سر همه ما.»
وی درخصوص لزوم توجه به مفهوم سواد رسانهای در اتفاقاتی همچون حادثه پلاسکو خاطرنشان میکند: «سواد رسانهای فقط مهارتی درباره رژیم مصرف رسانهای یا تفکر انتقادی و تولید محتوای رسانهای استاندارد نیست، اخلاق، تدبیر، تعقل و درک شرایط بحرانی همه و همه مواردی است که باید بیش از پیش به آنها فکر کنیم.»
بیژن نفیسی، مدرس ارتباطات نیز یکی از معایب انتشار اخبار براساس دریافتیهای مردم را توجه نداشتن این افراد به انتشار ندادن تصاویر فجیع به دلیل آموزش ندیدن در این خصوص میداند. نفیسی با اشاره به اهمیت در محوریت قرار گرفتن رسانههای رسمی برای انتشار اخبار خاطرنشان کرد: «امروز رسانههای اجتماعی در اختیار مردم قرار گرفتهاند و چون مردم ما از سواد رسانهای خوبی برخوردار نیستند و از اطلاعرسانی و پوشش اخبار در مواقع بحرانی اطلاعاتی ندارند، اغلب شاهد بیاخلاقیهایی در این رسانههای اجتماعی هستیم. امروز جامعه ما به آموزش سواد رسانهای آن هم در سطح گسترده نیازمند است. چراکه امروز به نوعی رسانهها در اختیار مردم قرار گرفتهاند و از آنجایی که به اصول طلاعرسانی آشنا نیستند، اغلب شاهد چنین اتفاقاتی هستیم که همانند امروز در پی فروریختن ساختمان پلاسکو تصاویر نامناسبی منتشر میشوند. افرادی که در رسانههای اجتماعی خبررسانی میکنند نمیدانند که گاهی مسائل اخلاقی را فراموش و اصول حرفهای را زیر پا میگذارند. الان در کشورمان آموزشهای راهنمایی و رانندگی از دبستان آغاز میشود، ولی برای موضوع مهم و تاثیرگذاری مثل حضور در رسانههای اجتماعی هیچ برنامهریزی وجود ندارد.»
وقتی رسانه ملی نیز با تعداد بالای خبرنگار خود به دنبال «شهروند - خبرنگار» میگردد
سوالی که پس از وقوع حادثه پلاسکو به ذهنها میرسد، این است که چرا با وجود تأکید به حضور نیافتن مردم عادی در مکانی که حادثه رخ داده است، در برخی از رسانهها شاهد اقدام به تشویق حضور یافتن مردم و فیلم و عکس گرفتن آنها هستیم؟! همین امر سبب شد که برخی از مردم که یا محل کارشان آنجا بود و یا برای کنجکاوی به آنجا میآمدند، در محل حادثه تجمع کنند و این درحالی بود که این تجمع سبب میشد امدادرسانی به حادثهدیدگان و تلاش برای اطفای آتش، بهدلیل همین ازدحام با مشکل مواجه شود. در این بین بارها مسئولان و ماموران آتشنشانی از طریق بلندگو از مردم میخواستند که به خیابانهای اطراف خیابان جمهوری مراجعه نکنند ولی متاسفانه اینگونه نشد و هر لحظه بر ازدحام جمعیت افزوده شد؛ بهگونهای که در آن همه مشکلات امدادرسانی که وجود داشت، در یکی از رسانهها آمده بود که «تصاویرتان را برای ما ارسال کنید تا با نام خودتان منتشر شود...» و از طرفی هم یکی از شبکههای تلویزیونی اخبار تصاویر و فیلمهای مردم را بهعنوان شهروند - خبرنگار پخش کرد.
حال این سوال پیش میآید که این همه گفته میشود در محدوده بروز هر حادثهای مردم حضور نداشته باشید تا امدادرسانیها به موقع انجام شود، آیا در این میان برخی از رسانهها با مطرحکردن این چنین مسائلی سبب تشویق به حضور یافتن مردم و فیلم و عکس گرفتن نمیشوند؟ فاجعه امروز فقط در آتشسوزی نبود، بلکه فاجعه یعنی اینکه گروهی برای نجات جان هموطنان تلاش میکردند ولی جمعی دیگر به فکر گرفتن سلفی و تهیه گزارش تصویری بودند. برخی مسئولان حاضر در محل نیز با بیان اینکه عکاسان و خبرنگاران در محل حضور داشته و به نظر نمیرسد که نیازی به فعالیت شهروند - خبرنگارها و تجمعشان برای ثبت تصویر در محل عملیات وجود داشته باشد، از شهروندان میخواستند که مسیرهای اطراف ساختمان پلاسکو را برای تردد خودروهای امدادی باز بگذارند. در این میان آن چیزی که بعد از وقوع این امر چشمگیر بود، این بود که در تمام شبکههای اجتماعی مردم نسبت به این بیمبالاتیها در تجمع واکنش نشان میدادند و همه با پخش تصاویر و مقایسه این امر با سایر کشورها ابراز تاسف میکردند. با این حال، برخی شبکههای تلویزیونی همچنان مردم را تشویق میکردند که خبرنگار تلویزیون باشند.
در کنار این درخواست اما یکی دیگر از انتقادهایی که به رسانه ملی وارد میشد درخصوص انتشار اخباری بود که بعد از چند دقیقه تکذیب میشد که یکی از عوامل این اتفاق استناد صداوسیما به اخبار فضای مجازی بود. بهعنوان مثال به دنبال اعلام خبر پیدا شدن چهار تن از جانباختگان حادثه «پلاسکو»، خبرگزاریها نیز به این خبر شبکه صداوسیما، استناد و آن را در رسانههای خود منتشر کردند؛ این درحالی بود که به گفته خبرنگاران حاضر در محل حادثه، از ورود خبرنگاران دیگر رسانهها به محل پیدا شدن اجساد جلوگیری شده بود و تنها خبرنگاران صداوسیما امکان تهیه خبر از آن محل را داشتند. در ادامه، دقایقی پس از تکذیب خبر توسط سخنگوی آتشنشانی، انتقادهایی در شبکههای اجتماعی مطرح شد و به دنبال آن، برخی از خبرگزاریها بابت انتشار اطلاعاتی غلط از مخاطبانشان عذرخواهی و اعلام کردند که این خبر را به استناد خبر اعلام شده توسط شبکه خبر منتشر کرده بودند.
در این میان خبرنگار اعزامی شبکه خبر در ارتباطی مستقیم به مخاطبان اعلام کرد که خبر پیدا شدن پیکر چهار تن از جانباختگان که توسط این شبکه اعلام شد، به استناد اخباری بوده است که در برخی از خبرگزاریها منتشر شده بود.
اما در میان حجم گسترده خبرهایی که از حادثه پلاسکو منتشر شده، مهم آن نیست که این اشتباهات در اعلام اخبار به نظر مسئولان برمیگردد یا سیاستهای خبری صداوسیما؛ مهم این است که آشفتگی اعلام اخبار در شرایطی که مردم و بهخصوص خانوادههای آتشنشانهایی که در زیر آوار ماندهاند شرایط مناسبی ندارند، میتواند صدماتی را به دنبال داشته باشد که شاید بعضا جبرانناپذیر هم باشد. این درحالی است که از روز شنبه که از حضور خبرنگاران در محل پیداشدن پیکر جانباختگان جلوگیری شده است، تعداد اخبار کذبی که دقایقی بعد توسط یکی از مسئولان تکذیب میشود، افزایش یافته و این میتواند اعتماد مردم را به رسانهها خدشهدار کند.
باید نهادهایی را نقد کرد که فرد را وامیدارند تا به هرقیمتی که شده خود را نشان دهد
در این میان اما برخی از کارشناسان معتقد بودند که نباید همه اشتباهات را به گردن مردم حاضر در محل واقعه و کسانی که به اصطلاح «شهروند- خبرنگار» نامیده میشوند، انداخت. در همین خصوص محمدمهدی اردبیلی، جامعهشناس معتقد است: «به جای نقد سرسری رفتار مردم در حادثه پلاسکو و ژستهای فحاشانه پاکدست و انداختن تقصیر به گردن این یا آن تماشاگر یا بحثهای بیهوده و فرافکنانه درباره بافرهنگی یا بیفرهنگی مردم، باید عمیقا نهادهای اصلی دستاندرکار در جامعه نمایش را نقد کرد که فرد را وامیدارند تا به هرقیمتی که شده خود را نشان دهد. وقتی کسی خودی برای نشان دادن نداشته باشد، مجبور است «خود را با دیگری» نشان دهد. این «نشان دادن خود همراه با دیگری» از نمایش خود در مقام عکسبردار فلان رویداد «جذاب» گرفته تا اوج حضور خودنمایانه، یعنی «سلفی» را دربرمیگیرد.
به گفته او، «نمایش فاجعه» در سه سطح اتفاق میافتد: ١. تماشای فاجعه به صورت دستهجمعی از فاصلهای امن (و حتی ناامن)؛ ٢. تصویربرداری از فاجعه و ٣. حضور نمایشی در فاجعه (سلفی). حال، اعتبار من به آن رویدادی است که خودم را با آن نشان میدهم. این رویداد، هرچه مهیبتر، عظیمتر و فاجعهبارتر باشد، من احساس بزرگی بیشتری میکنم و اصلا برایم مهم نیست که حضور من در فلان جا منجر به مرگ یا آزار چه کسانی میشود. این ربطی به بافرهنگی و بیفرهنگی ندارد.» اردبیلی در ادامه با اشاره به مفهوم «میل به خودنمایی» اظهار داشت: «از مهدی هاشمی عزادار مشتاق عکسبرداری در کنار جنازه پدر، تا سلفیهای کژ و کوژ لب غنچههای اینستاگرامی، تا خیل عزاداران حاضر در تشییع جنازه مرتضی پاشایی تا تماشاگران مبهوت فروریزی ساختمان پلاسکو، تا حتی کشتهشدگان فاجعه، همه و همه قربانی محصولات جامعه نمایشند؛ قربانی تلاش برای «تماشا/نمایش» پوچی خودشان. میل به «خودنمایی» به منزله «پوچنمایی» امروز بیش از هر زمانی در تاریخ، در جامعه ما بیداد میکند و خطر این است که فرداروزی فرصتطلبی مقتدر از راه سر برسد و از این میل به سود اهدافش بهره ببرد و لشکری از خودنمایان دگرشیفته را تشکیل دهد. بیرحمی این لشکر را میشود از هماکنون، از سلفیهای خندان امروزشان با فاجعه دریافت. رسالت ما اما بهجای متهمکردن قربانیان (اعم از خندان و گریان)، نقد نهادهای فرهنگیای است که فرصتطلبانه و با اغراض گوناگون در تلاشند نوع نوین و مفرطی از جامعه نمایش را شکل دهند که چیزی نمیطلبد جز نمایش پوچی و تماشای پوچی ...»
سعید خال، استاد ارتباطات نیز برخلاف برخی دیگر از کارشناسان عملکرد صداوسیما را در حادثه پلاسکو مثبت ارزیابی میکند. خال با اشاره به اینکه اخیرا شاهد تحولی در بخش خبری رسانه ملی هستیم، اظهار داشت: «بهنظر میرسد در اتفاقات اخیر همچون درگذشت آیتاللههاشمی رفسجانی یا فروریختن ساختمان پلاسکو که اتفاقات مهمی محسوب میشوند، بخش خبری سازمان صداوسیما به خوبی توانست در بحث پوشش اخبار عمل کند. پوشش اخبار حوادث در رسانه ملی باید به گونهای باشد که علاوهبر شفافسازی و پوشش همزمان اخبار حوادث به این نکته هم توجه کرد که حس ناامنی در جامعه به وجود نیاید. آنچه مسلم است انتشار اخبار حوادثی همچون آتشسوزی و ریزش ساختمان پلاسکو که صبح پنجشنبه رخ داد، در فضای مجازی با سرعت بیشتری انجام میگیرد؛ اما نمیتوان به صحت اخبار منتشر شده در فضای مجازی مطمئن بود و به همین خاطر است که در این فضا شایعه بسیار رواج پیدا میکند و اخباری منتشر میشود که اغلب باعث سردرگمی بیشتر مخاطبان میشود.»
این استاد ارتباطات با اشاره به اینکه پیششرط ورود مفهوم «شهروند- خبرنگار» در جامعه ما آموزش سواد رسانهای به شهروندان است، خاطرنشان کرد: «سواد رسانهای مخاطبان باعث میشود تا بتوانند با خواندن اخبار در شبکههای مجازی، برداشت درستی از آن اخبار داشته باشند و به راحتی به هر خبری اعتماد نکنند. درست است که سرعت در انتشار اخبار امتیاز بسیار بالایی محسوب میشود، اما باید به عدم اعتبار این اخبار نیز توجه کرد. در این شرایط شاهدیم که رسانههای رسمی همانند خبرگزاریها اخبار ر ا با سرعت کمتری از شبکههای مجازی منتشر میکنند، ولی اخبار منتشر شده صحت دارند و میتوان به آنها اعتماد کرد. اما در این میان که نه میتوان به اخبار فضای مجازی اعتماد کرد و هم خبرگزاریها دیرتر از فضای مجازی اخبار موثق را منتشر میکنند، رسانه ملی میتواند با پوشش آنلاین و حضور در محل حادثه، نیاز خبری مخاطبان را برطرف کند. صداوسیما میتواند ضمن سریع بودن در انتشار اخبار در شفافسازی اخبار حوادثی همچون اتفاق پلاسکو نقش بسیار مهمی را ایفا کند.
به اعتقاد برخی از کارشناسان رسانه، نیاز به آگاهی در همه جوامع وجود دارد و این نیاز باید توسط رسانهها برطرف شود؛ تلاش شبانهروزی خبرگزاریها و رسانههای تصویری و رادیویی در دنیا برای اطلاعرسانیهای لحظه به لحظه از اتفاقات جاری نیز حاکی از همین هدف است که برای رسانهها تعریف شده است؛ البته در این میان رسانههای دیگری همچون روزنامهها و شبکههای خصوصی نیز بنا به ساختارشان برای تحلیلهای خبری که انجام میدهند، هزینهای دریافت میکنند، اما پرداخت هزینه تنها برای آگاهی از اخباری که با منابع موثق در رسانههای رسمی منتشر و در شبکههای اجتماعی بازنشر میشوند، اتفاقی است که امروز چندان با منطق مخاطبان همخوان نیست.
خن آخر
«مصلحت» یکی از مهمترین خطوط قرمز رسانهها، بهویژه رسانههای دولتی و حکومتی است؛ هر چند، رسانههای دیگر نیز به حکم اخلاق و مسئولیت اجتماعی، موظف به رعایت آن هستند. یادمان نرفته پوشش خبری سونامی را. آنجا که تصاویر، اجساد روی هم انباشته شده را نشان میداد، اما وزیر کشور ژاپن بنابر «مصلحت» میگفت مردم نگران نباشند. اتفاقی نیفتاده است. یا در کشور اروپایی، صرفا بنابر «مصلحت» اقتصادی، خبر فوران آتشفشان و تعطیلی فرودگاهها پوشش داده نشود، نکند به اقتصاد گردشگریاش آسیب برسد.
بدونشک منظور از «مصلحت» این نیست که دروغ بگوییم. اتفاقا برعکس، منظورم این است که اینقدر دروغ نگوییم. هنوز هیچ چیز مشخص نیست. یک کانال خبری در دقایق اولیه حادثه با دعوت کردن مخاطبان به کانالش میگوید: «تاکنون ۳۰آتشنشان جان باختهاند.» نمیشود خبرنگاران و رسانهها با انتشار اخبار درگذشت دهها امدادرسان، حتی اگر واقعیت داشت خانواده آنان را نگران کنند و بعد توقع داشته باشند خانوادههای آنان در خانه بنشینند. خبرنگار مسئول است از انتشار ادعاهای بیربط، دروغین، غیرعقلانی، جناحی، تبلیغاتی و گمراهکننده جلوگیری کند. در چنین شرایطی است که باید نسبت به مفهوم «شهروند- خبرنگار» با احتیاط قضاوت کرد. هنگامی که خبرنگاران رسمی ما نیز گاهی دچار خطاهایی در پوشش خبری بحران میشوند نباید انتظار داشت که عملکرد مردمی که در صحنه حادثه حضور دارند و احیانا خود را شهروند- خبرنگار تلقی میکنند درست باشد. قبل از ورود این مفهوم به کشور بایستی تلاش شود جامعه را به سلاح سواد رسانهای مجهز کرد.
روزی که همه ضعیف عمل کردیم
به گزارش ایسنا، در ادامه این گزارش، قادر باستانی - کارشناس ارتباطات - در یادداشت کوتاهی نوشته است: من روز تلخ ٣٠دی بهصورت اتفاقی، نزدیک حادثه پلاسکو بودم و فروریختن ساختمان را به چشم خود دیدم. درخصوص این حادثه از نظرگاه ارتباطی مواردی به نظرم جالب آمد که برای دوستان عزیز مینویسم. نخست اینکه اگرچه شبکههای اجتماعی، سرعت و حجم اطلاعرسانی را به شدت بالا بردهاند، اما هنوز رسانههای سنتی میداندار هستند.
در خیابان جمهوری، اغلب مغازهها در پاساژهای مختلف، اگرچه به چشم خود شاهد روند حادثه بودند، اما در همه مغازههایی که من دیدم، شبکه خبر صداوسیما روشن بود و اخبار از طریق آن دنبال میشد. دوم اینکه شبکه خبر، بدون مقایسه با شبکههای مشابه در کشورهای پیشرفته، در این حادثه در قواره خوبی ظاهر شد و حادثه را از نزدیک و زنده گزارش کرد؛ گرچه هم خبرنگار و هم مجری میتوانستند بهتر از این جلوه کنند، اما در هر حال مخاطب راضی بود. نکته سوم اینکه آنچه من دیدم، هم مردم و مدیریت بحران حادثه، هر دو جای انتقاد بسیار دارند. مردم حاضر در صحنه که اصلا متوجه مسئولیت شهروندی خود نبودند و مثل دنبالکردن کودکانه یک هیجان روزانه، در پی سرگرمی بودند و مدیریت بحران که شلخته عمل میکرد و محل حادثه شیرتوشیر بود و وحدت فرماندهی قابل مشاهده نبود.
نکته چهارم اینکه مطلب قابل مطالعه و بررسی برای علمای علوم ارتباطات، حضور فوری برخی افراد در محل حادثه و اقدام برای شایعه پراکنی و جوسازی در محیط است. آنچه من دیدم، چند نفر مطالب خاص و هدفداری را در همان تجمع مردم بیان میکردند. مثلا یک خانم با ظاهر ناراحت و هراسان، مرتب تکرار میکرد که این حادثه تروریستی است، اما حکومت نمیخواهد اعلام کند و بیشتر از هزار نفر در زیر آوار ماندهاند، ولی تلویزیون آن را پنهان میکند. مرد میانسالی میگفت تقصیر شهردار است. اگر یک صدم آن هزارمیلیارد تومان تجهیزات پروژه انتخاباتی پل صدر را به خرید تجهیزات برای آتشنشانی میداد، امروز شاهد این حادثه نبودیم و آتش به راحتی از بالا مهار میشد. مرد جوان دیگری میگفت که در موتورخونه ساختمان، داعش بمب جاسازی کرده بود تا ساختمان فروبریزد. یک راننده تاکسی مسن، دولت را مقصر میدانست و میگفت به دستاندرکاران گفته بودند که این ساختمان از نظر ایمنی مشکل دارد و باید خراب شود و دوباره ساخته شود، اما او با پرداخت وام مخالفت کرده بود. نکته آخر نیز اینکه برخی خبرنگاران سایتها و بنگاههای مختلف خبری، بخشی از اطلاعات خود را از گروههای تلگرامی نقل میکردند که بعداً کذب بودن آنها مشخص میشد و در حوادث غیرمترقبه، جایگاه تیمهای خبری، جایگاه متزلزل و نامشخصی است.
منبع: روزنامه شهروند
همزیستی نیوز - رئیس کل دادگستری استان هرمزگان در تشریح جزئیاتی تازه از دستگیری ۳۲ نفر از مدیران و اعضای کانالهای تلگرامی در این استان گفت: این افراد با تحریک اشخاص به انحرافات جنسی، گرایش به مضامین غیر اخلاقی و ایجاد پروفایل غیر واقعی به جذب بیش از ۳۰۰۰ نفر در کانالهای غیراخلاقی اقدام کرده بودند.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام و المسلمین اکبری در گفتوگو با «میزان» افزود: این افراد به انتشار محتویات مستهجن از قبیل ویدئو و عکس در پیامرسانها و شبکههای اجتماعی تلگرام، واتسآپ و اینستاگرام اقدام میکردند که بر اساس بندهای «الف» و «ب» فهرست مصادیق محتوای مجرمانه، مورد تعقیب قضایی قرار گرفتند و به دستور مقام قضایی و با عملیات مرکز اطلاعات فضای مجازی نیروی انتظامی استان هرمزگان دستگیر شدند.
وی ادامه داد: در پی این اقدام قضایی، مدیران ۷۸ صفحه، کانال و گروه در شبکههای اجتماعی مذکور، دعوت، احضار یا دستگیر شدهاند که گزارشات مردمی نقش موثری در شناسایی این افراد متخلف داشته است.
رئیس شورای قضایی استان هرمزگان اظهار کرد: در راستای اقدامات پیشگیرانه دستگاه قضایی استان هرمزگان و به دستور مقام قضایی، کارشناسان مرکز اطلاعات فضای مجازی و پلیس فتا در پوشش اطلاعاتی با تلاشهای شبانهروزی موفق به شناسایی این ۷۸ کانال، گروه و اکانت در شبکههای اجتماعی مجازی شدند که در جهت نشر اکاذیب، بر هم زدن نظم عمومی، ایجاد رعب و وحشت در مردم، اشاعه مضامین ضد فرهنگی و تشویش اذهان عمومی نسبت به انتشار موارد غیر اخلاقی و تبلیغات نامتعارف و غیرمجاز در حوزه اماکن عمومی اقدام میکردند.
اکبری خاطرنشان کرد: با تکمیل مستندات، پرونده این افراد در حال رسیدگی است و به دستور مسئولان قضایی استان هرمزگان تعدادی از کانالهای مذکور مسدود شده است.
وی گفت: این اقدام در پی افزایش سطح مطالبات عمومی مردم به منظور برخورد با مجرمان مجازی و با هدف حمایت از کیان خانواده و جامعه اسلامی و پالایش فضای مجازی از محتوای غیراخلاقی و مجرمانه صورت گرفته است.
رئیس کل دادگستری استان هرمزگان با بیان اینکه گسترش روزافزون شبکههای اجتماعی در کنار مزایای آن، آسیبهای فراوانی را نیز ایجاد کرده است، تصریح کرد: متأسفانه افزایش بیش از پیش محتوای ضد اخلاقی و ضد ارزشی که کیان خانواده را هدف قرار داده، از جمله این آسیبهاست.
اکبری همچنین با هشدار به افرادی که نسبت به ایجاد کانالهایی از این دست و با محتوای غیراخلاقی اقدام میکنند، تاکید کرد: دستگاه قضایی هرگز اجازه نخواهد داد که عدهای سودجو با اقدامات مخرب، مجرمانه و هنجارشکنانه، امنیت عموم مردم و کاربران فضای مجازی را به خطر بیندازند.
همزیستی نیوز - دغدغه اهالی رسانه در چهار حوزه حمایتی باید مورد توجه قرار گیرد: حوزه معیشتی، رفاه، درمان و امنیت شغلی که متأسفانه در این چهار حوزه سیاستگذاری مدونی صورت نگرفته است و تمامی تصمیمگیریها و برنامهریزیها مقطعی و دورهای هستند.
به گزارش ایسنا، سیدابوتراب فاضل - فعال حوزه رسانه - در روزنامه «شرق» نوشته است: ١- فردا مجمع عمومی انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران با هدف انتخاب هیأت مدیره و ارکان اجرایی برگزار میشود. تا اینجای کار یعنی تولد یک نهاد مدنی - صنفی، آنهم در حوزه رسانه، کاری بسیار مبارک و شایسته تکریم است، اما اینکه کارکرد این نهاد چه باید باشد و چگونه باید حرکت کند که اولا دغدغه صنفی اهالی رسانه را پوشش دهد و ثانیا مستمر و کارآمد باشد، نکته دیگر و البته بسیار مهم است.
«رسانه در ایران کارکرد سیاسی دارد»، «ابزار قدرت است»، «در نبود احزاب جایگزین آنهاست»، «پلکان ترقی در نردبان قدرت است»، «کارکرد اقتصادی پیدا کرده است» و دهها تعبیر دیگر سالهاست در تعریف رسانه و روزنامه در ایران گفته میشود. حتی اگر به تاریخ سیاسی صدساله گذشته هم نگاهی گذرا بیندازیم، همین شواهد را میبینیم، افرادی مانند سیدضیاء طباطبایی که از روزنامهنگاری به نخستوزیری رسیدند، تا آدمهای مهم و تصمیمسازی که همه قدرتشان در داشتن جریده خلاصه میشد و در دوره اخیر همه به یاد داریم که در دوران رونق مطبوعات در دوره اصلاحات، چگونه فهرست روزنامهنگاران دومخردادی ترکیب نهایی ٣٠ نفره تهران برای مجلس ششم را تعیین کرد؛ اما سؤال اساسی اینجاست که این جماعت روزنامهنگار و به قول امروزیها، اهالی رسانه فقط باید دغدغه قدرت داشته باشند؟ آیا این گروه همهشان باید از نردبان قدرت بالا بروند و اگر نرفتند - که قریببهاتفاق نرفتند و نمیروند - دغدغه زندگی روزمره و معیشت و امنیت شغلی و رفاه خود را باید چگونه رفع کنند؟
در پاسخ به همین دو سؤال اساسی شاید به ضرورت تأسیس انجمن صنفی برسیم، اما این همه واقعیت نیست. انجمنهای صنفی در حقیقت یک انسجام صنفی - تشکیلاتی برای پیگیری حقوق حقه اعضا محسوب میشود و دراینصورت حق باید قبلا ایجاد شده باشد تا بهعنوان یک مطالبه اصولی از طرف انجمن پیگیری شود. به عبارت بهتر قبل از اینکه انجمن تشکیل شود، باید حقوق صنفی اهالی رسانه به رسمیت شناخته شود و سپس از طریق ابزارهای قانونی و تشکیلات منسجم پیگیری شده و احقاق حق صورت گیرد؛ اتفاقی که متأسفانه تاکنون صورت نپذیرفته است. در این راستا البته دولتمردان (به مفهوم عام)، نقش مهمی دارند، ولی تاکنون وظیفه خود را در برابر اهالی رسانه انجام ندادهاند. مطالبهگری در این باب مسلما حق خبرنگاران و روزنامهنگاران است.
٢- دغدغه اهالی رسانه در چهار حوزه حمایتی باید مورد توجه قرار گیرد: حوزه معیشتی، رفاه، درمان و امنیت شغلی که متأسفانه در این چهار حوزه سیاستگذاری مدونی صورت نگرفته است و تمامی تصمیمگیریها و برنامهریزیها مقطعی و دورهای هستند. معیشت خبرنگاران از آنجا آسیبپذیر شده که رسانه در ایران هیچگاه بهمثابه یک بنگاه اقتصادی با الزامات و سازوکار خاص مورد توجه قرار نگرفته است؛ ازهمینرو استمرار معیشت خبرنگاران نمیتوانسته موضوع مورد توجه صاحبان رسانه قلمداد شود. ناامنی شغلی تالی فاسد معیشت ناپایدار اهالی رسانه است و بههمینترتیب رفاه، موضوعی فراموششده قلمداد میشود. شاید یکی از دلایل ناپایداری شغلی خبرنگاران، نگاه ابزاری سیاستمداران به اهالی رسانه است. برخی اهالی سیاست علاقه دارند اهالی رسانه را همیشه در بند خویش کنند. این در حالی است که اهالی رسانه هیچوقت دوست ندارند در بند و دام کسی از جمله برخی اهالی سیاست بیفتند، چراکه استقلال حرفهای خبرنگاران باعث میشود بیمحاباتر نقد کنند و این به مذاق برخی اهالی قدرت خوش نمیآید. این وضعیت متأسفانه در نبود نهاد صنفی متشکل و منسجم آزاردهندهتر هم شده است. این ناامنی شغلی موجب شده در ایران بهجز برخی رسانههای خاص که از قضا مدیریت آن هم همیشه همان افراد قبلی بودهاند و در ٣٥ سال گذشته تغییری نداشتهاند، خبرنگاری را نشناسیم که معرف برند یک رسانه باشد و آن رسانه معرف برند آن خبرنگار باشد. این از طنزهای تلخ تاریخ مطبوعات در ایران است که ظاهرا هنوز درمانی برای آن پیدا نشده.
٣- خبرنگاری اگرچه یک رشته دانشگاهی است، اما در ایران امروز ما شغلی عمومی محسوب میشود که حرفهایگری در آن به کیمیا بدل شده است. امروز متأسفانه نگاه نازل به این شغل و از همه مهمتر ناامنی شغلی خبرنگاران موجب شده تا افراد زیادی به خود اجازه دهند مقطعی از عمر خود را به کار خبرنگاری تخصیص دهند و پس از آن شغل دیگری را برای امرارمعاش برگزینند. این نگاه فرومایه به شغل خبرنگاری حاکی از نبود «حرفهایگری» در این شغل است. متأسفانه با گسترش شبکههای مجازی و امکان تشکیل کانالهای خبری، این آفت بیش از گذشته دامن اهالی رسانه را گرفته است. بسیاری از مشاغل که البته حساسیت بسیار کمتری نسبت به این شغل دارند دارای مراتب حرفهای و گواهینامههای خاص هستند که درصورت نداشتن آنها فرد، وارد حوزه کاری نمیشود؛ مانند نظام مهندسی برای مهندسان یا نظام پزشکی برای پزشکان یا گواهیهای حرفهای برای حسابداران و ... . اما درباره کار سخت و نفسگیر روزنامهنگاری و خبرنگاری چنین سازوکاری وجود ندارد. این نقصان بدونتردید، امنیت شغلی خبرنگاران را تهدید میکند که باید به آن بهعنوان یک مطالبه صنفی توجه شود؛ البته صلاحیت حرفهای خبرنگاران باید با یک سازوکار حرفهای و مستند به تجارب جهانی از سوی انجمن صنفی صادر و تأیید شود و در این مسیر دخالت دولتها هیچگونه وجاهتی ندارد. در حوزه حقوق و دستمزد نیز اگرچه سخت و زیانآوربودن کار خبرنگاری به قانون تبدیل شده است، ولی به دلایل غیرکارشناسی صندوق تأمین اجتماعی بهطور کامل درصدد اجرائیکردن آن برنیامده و از این حیث زیان بزرگی به خبرنگاران وارد شده است.
٤- تشکیل انجمن صنفی برای اهالی رسانه از جهت دیگر نیز درخور تأمل و تأکید است. تجربه سه دهه گذشته فعالیت در روزنامهها به همه ثابت کرده که تحدید فعالیت روزنامهنگاران با توقیف روزنامهها به هر دلیل موجه و غیرموجهی که باشد و بیکاری خیل عظیم روزنامهنگاران و کارکنان رسانه، موجب شده تا اهالی قدرت کمتر به وجه معیشتی این اقدام سیاسی نگاه کنند.
ازهمینرو بیمحابا، بستهشدن یک رسانه را در دستور کار قرار میدهند. از فردای توقیف یک رسانه، خیل عظیمی از خبرنگاران و کارکنان بخشهای اداری و فنی آن با مشکل بیکاری و معیشت مواجه میشوند که از قضا همین بخش اصلا مورد توجه کنشگران سیاسی قرار نمیگیرد. برخی از باب بهخطرافتادن منافع سیاسی خود فریاد وا آزادی سر میدهند و برخی نیز موارد ديگر را توجیه اقدام خود قرار میدهند، اما هیچکس به حرمت حرفهای خبرنگاران بیکارشده و به تنگنای معیشتی کارکنان اعتنایی نمیکند. ازآنرو حتما و ضرورتا باید یک تشکل صنفی منسجم و قدرتمند باشد که فریاد وامعیشتا سر دهد و از حریم و حرمت همصنفان خود دفاع کند. این ضرورتی است انکارنشدنی.
همزیستی نیوز - دبیر شورای عالی فضای مجازی با تاکید بر افزایش مسئولیت پذیری و شفاف بودن ارتباطات در شبکه ملی اطلاعات از شناسایی و ثبت مشخصات صاحبان کانال ها وخدمات مشابه در شبکه های اجتماعی که مخاطبانی بیش از۵۰۰۰ عضو و یا دنبال کننده دارند ظرف مدت یک ماه در سامانه تعیین شده از سوی وزارت ارشاد اسلامی با توجه به اثرات اجتماعی آنها در کشور خبر داد.
به گزارش ایسنا، سیدابوالحسن فیروزآبادی در تشریح سند تبیین الزامات شبکه ملی اطلاعات گفت: الزامات شبکه ملی اطلاعات به عنوان زیرساخت ارتباطی فضای مجازی کشور به منظور یکپارچه سازی و تضمین هماهنگی طراحی در حوزه های فرهنگی، زیرساخت، استقلال، مدیریت، خدمات،سالم سازی و امنیت و تعرفه ومدل اقتصادی شبکه تبیین شده است.
وی با اشاره به این که در حوزه فرهنگی شبکه ملی اطلاعات به خط و زبان فارسی توجه ویژه ای شده و تولید خدمات بومی دراین شبکه بر سایر مشابه های خارجی مقدم است، افزود: سواد رسانه ای، آموزش دیجیتالی و عمومی باید در سراسر کشوربه نحوی صورت گیرد تا تمامی آحاد جامعه و کل جغرافیای کشور بتوانند از شبکه ملی اطلاعات استفاده کرده و نیازمندیهای شبکه ای خود را برطرف سازند.
فیروزآبادی تاکید کرد: در حوزه تعرفه و مدل اقتصادی شبکه ملی اطلاعات دولت موظف شده تا خدمات دولت الکترونیک، سلامت الکترونیک و تجارت الکترونیک را با تعرفه ای که همه مردم بتوانند از آن بهره مند شوند، ارایه دهد وهمچنین بایستی کیفیت بهتری برای خدمات داخلی تولید داخل نسبت به خارجی ارایه شده و تعرفه آن بسیار ارزان تر از سرویس خارجی مشابه باشد.
دبیر شورای عالی فضای مجازی تصریح کرد: در شبکه ملی اطلاعات باید از ایجاد انحصار اقتصادی در کسب وکارها جلوگیری شود تا بخش خصوصی بتواند با رعایت اصول رقابتی کسب و کاری خودگران و قابل پیشرفت داشته باشد.
رئیس مرکز ملی فضای مجازی در خصوص امنیت و سالم سازی شبکه ملی اطلاعات گفت: برای صیانت از کودکان و خانواده در فضای مجازی در این شبکه محصولات و خدمات با توجه به رده بندی سنی، جنسی،شغلی و تحصیلات ارایه می شود و نظام های حقوقی، قضائی و انتظامی مناسب برای سالم سازی فضای مجازی فراهم خواهد شد.
وی افزود: در شبکه ملی اطلاعات میزان ترافیک و خدمات داخلی نسبت به خارجی باید از لحاظ کمیت غلبه داشته باشد و شرایطی فراهم شود تا ترافیک خدمات ارتباطی و پایه کاربردی شبکه ملی کشوربه استثنای مواردی که بایستی با شبکه های خارجی ارتباط برقرار کند، از کشور خارج نشود.
او با بیان این که باید بهره برداران را به سمت رفتارهای قانونمند و پرهیز ازرفتارهای پرمخاطره تشویق کرد، اظهار کرد: زیرساخت های حیاتی، حساس و مهم کشور به داشتن شبکه اختصاصی که در تامین قابلیت های درونی امنیت خود دارای استقلال حداکثری باشند، الزام شده اند و بر همین اساس دستگاه ها و مراکز حیاتی بایستی از قابلیت مسیرهای چندگانه و منابع ذخیره لازم برخوردار باشند.
وی اعلام کرد: امکان ثبت کامل ادله قانونی دیجیتال و مدیریت آسیب پذیری ها، تهدیدات و مخاطرات نیز بایستی به طور جدی در شبکه ملی اطلاعات رعایت شود تا از گسترش حوادث و انواع جرایم رایانه ای جلوگیری کرده و حریم خصوصی و حقوق عمومی محافظت شود.
دبیر شورای عالی فضای مجازی کشور در تشریح حوزه خدمات شبکه ملی اطلاعات گفت: در این شبکه الزام شده است تا خدمات پایه کاربردی همچون خدمات مراکز داده، خدمات نام و نشان گذاری با تاکید بر خط و زبان فارسی، جویشگر، رایانامه، پیام رسان های ارتباطی،هاب پیام و مراکز تبادل ارتباطات و خدمات ابری با کیفیت وظرفیت مناسب و به صورت داخلی ارایه شود.
وی با اشاره به این که در حوزه مدیریت شبکه بایستی برنامه ریزی، طراحی، تامین منابع، اجرا، پشتیبانی، توسعه، پایش و ارزیابی با استفاده از نیروی متخصص داخلی صورت گیرد، افزود: مدیریت یکپارچه در کل شبکه ملی اطلاعات و بهره برداری بهینه از منابع ملی مانند نام، آدرس و فرکانس باید امکانپذیر باشد و مدیریت مستقل در شرایط جدایی این شبکه از اینترنت جهانی باید فراهم شده و تضمین کیفیت تامین شود.
فیروزآبادی در خصوص استقلال شبکه ملی اطلاعات تاکید کرد: شبکه ملی اطلاعات باید از استقلال فنی در برنامه ریزی، طراحی و پیشبرد نظام مند بومی سازی و حمایت از آن درلایه ها وابعاد مختلف برخوردار بوده و به شبکه های غیر ازخود متکی نباشد.
وی در پایان با بیان این که این شبکه به عنوان زیرساخت ارتباطی کل کشور کلیه شبکه های مستقل خصوصی در داخل کشور را به هم مرتبط می کند، گفت: مسیریابی درخواست های دسترسی داخلی نبایستی از طریق خارج ازکشورصورت گیرند و به منظورحفظ عدالت اجتماعی باید خدمات پهن باند برای کل سطح کشور در این شبکه امکانپذیر شده و متناسب با نیازهای خدمات و محتوای بومی در سراسر کشورتوسعه پیداکند.
همزیستی نیوز - با آغاز هفته پژوهش، با حضور رییس دانشگاه علامه طباطبایی و رییس دانشکده علوم ارتباطات این دانشگاه، از تندیس رئال زندهیاد کاظم معتمدنژاد رونمایی شد.
به گزارش ایسنا، امروز (۲۰ آذر ماه) پس از برگزاری مراسم یادبود زندهیاد کاظم معتمدنژاد در دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه، با حضور سلیمی (رییس این دانشگاه)، مهدی فرقانی (رییس دانشکده علوم ارتباطات)، هادی خانیکی و جمعی از اساتید و پژوهشگران علم ارتباطات، از تندیس رئال دکتر معتمدنژاد، در دفتر او در دانشکده ارتباطات، رونمایی شد.
دفتر زندهیاد معتمدنژاد در دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه، پس از درگذشت وی، همچنان دست نخورده نگه داشته شده است و قرار است تندیس رئال پدر علم ارتباطات هم در این دفتر نگهداری شود.
اردیبهشت ماه امسال هم همزمان با روز جهانی ارتباطات، در مراسمی که به نکوداشت بنیانگذار علم ارتباطات و احیاگر آموزش روزنامهنگاری - استاد کاظم معتمدنژاد - اختصاص داشت، از سردیس جدید این استاد، به پاس مقام علمی و اخلاقیاش رونمایی شد.
به مناسبت سومین سالروز درگذشت پدر علم ارتباطات، امروز (۲۰ آذر ماه) مراسم یادبودی با حضور استادان و دانشجویان علم ارتباطات در دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد که جریان این مراسم متعاقبا ارسال میشود.
به گزارش ایسنا، دکتر معتمدنژاد سال ۱۳۱۳ در بیرجند متولد شد. دوران متوسطه را در دبیرستان مروی در تهران پشت سر گذاشت و در سال ۳۶، با لیسانس رشته قضایی از دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شد. در کارنامه تحصیلی او دکتری علوم سیاسی از دانشکده حقوق و علوم اقتصادی دانشگاه پاریس، دکتری تخصصی روزنامهنگاری از انستیتوی مطبوعات و علوم خبری در دانشگاه پاریس و دیپلمعالی تدریس روزنامهنگاری از مرکز بینالمللی تعلیمات عالی روزنامهنگاری دانشگاه استراسبورگ نیز دیده میشود.
در کارنامه حرفهای کاظم معتمدنژاد، دانشیاری دانشکده حقوق و علوم سیاسی و اقتصادی دانشگاه تهران، استادی و ریاست دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی، استاد گروه علوم ارتباطات دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، استاد مهمان دانشگاههای فرانسه (پاریس و رن) و مدیریت تحقیقات (استاد راهنمای رسالههای دکتری) دانشگاه پاریس به چشم میخورد.
او علاوه بر عضویت در انجمنهای بینالمللی، تألیفهای متعددی نیز از خود به جای گذاشت که «روش تحقیق در محتوای مطبوعات»، «وسایل ارتباط جمعی»، «مبانی حقوقی بینالمللی گزارشگری برای صلح»، «اجلاس جهانی سران درباره جامعه اطلاعاتی»، «جامعه اطلاعاتی: اندیشههای بنیادی، دیدگاههای انتقادی و چشماندازهای جهانی»، «حقوق مطبوعات» و ... از جمله آنهاست.
همزیستی نیوز – هفته نامه سراسری همزیستی ویژه ششصدمین شماره این نشریه با مطالب متنوع روز شنبه 13آذر 95منتشر شد.
در این شماره می خوانیم:
توسعه نافرجام مطبوعات در ایران
در بخشی از این مطلب آمده است:
- تاکنون اقدامی برای وضع قانون نظام رسانه ای که متاسفانه همیشه در هیاهوی مقوله های قشنگ و دهن پرکن مانند آزادی و امنیت به حاشیه رانده شده است از سوی دولت ومجلس صورت نگرفته است، در صورتی که آزادی و امنیت روزنامه نگاران نیز در سایه وجود یک نظام رسانه ای قوی نهادینه می شود.
- خدایش بیامرزد استاد فرزانه و محبوب دل های همه مطبوعاتی های واقعی مرحوم دکتر معتمدنژاد را که در کلاس درسش از روند نافرجام تهیه لایحه نظام رسانه ای کشور در برنامه های 5ساله توسعه دولت به تلخی یاد می کرد و عمر پربرکتش هم کفاف نداد تا همچنان شاهد این روند تلخ باشد.
- مطبوعات به رغم کاستی ها، محدودیت ها و نامهربانی ها نسبت به آن، جای خود را به عنوان یک رکن اساسی در تنظیم و تعدیل قدرت در کشور، البته به تدریج، باز می کند.
- تاریخ انتخابات مختلف در طول این نزدیک به چهاردهه گذشته، نشان داده که هروقت مطبوعات فرصت عرض اندام در انتخابات داشته، تاثیرات شگرف خود را نیز در نتایج آنها برجای گذاشته است.
2 – تریلوژی مطبوعات – سه مطلب درباره مطبوعات از دکتر محمد مهدی فرقانی استاد علوم ارتباطات و روزنامه نگاری در دانشگاه
*مطبوعات محلی توان رقابت با مطبوعات سراسری را ندارد
*وابستگی مالی خبرنگاران به منابع خبری بسیار مخرب است
*واقعیت تلخ مطبوعات ما
3- موانع و تنگناهای مطبوعات محلی در ایران
4 – پزشکیان: مشکل اصلی جامعه عدم پایبندی به قانون است
5– آغاز بهره برداری از طرح توسعه پارک کروکودیل نوپک قشم
6– امکان تردد خودروها از بندر شهید باهنر به قشم فراهم شد
و چندین خبر، گزارش، مقاله و .......
هفته نامه همزیستی در 8صفحه در قطع روزنامه ای با مدیرمسئولی تاج محمد کاظمی و با گستره توزیع سراسری منتشر می شود/