همزیستی نیوز - محمد معتمدی، خواننده ی موسیقی ایران، با نگارش نامه یی اعتراضی برای رئیس صداو سیما، به زمان اندک اختصاص یافته برای اجرا و گفتگویش در برنامه ی یلدایی شبکه ی سوم سیما اعتراض کرد و اعلام کرد دیگر در صداو سیما حضور نخواهد یافت.
به گزارش روز چهارشنبه ی گروه فرهنگی ایرنا، یکی از ویژه برنامه های یلدایی صدا و سیما برای شب یلدایی که گذشت، برنامه ی «حرف تو برف» بود که با اجرای فرزاد حسنی دیشب از شبکه ی سوم سیما پخش شد.
این برنامه نیز مانند بیش تر برنامه های مناسبتی سالیان اخیر تلویزیون لبریز بود از مهمان های فراوان اما با زمان بسیار کوتاه برای حرف زدن و اجرا. یکی از مهمان های برنامه ی «حرف تو برف» محمد معتمدی، خواننده ی جوان موسیقی ایران بود که گویا برخلاف قرارهای قبلی با مسئولان برنامه، زمانی کم تر از قول و قرارهای پیشین روی آنت بوده است. از این رو، این خواننده با نگارش نامه یی سرگشاده به رئیس سازمان صدا و سیما، اعلام کرده که دیگر در تلویزیون به طور فیزیکی حضور نخواهد یافت.
متن نامه ی محمد معتمدی بدین شرح است:
«مدیریت محترم صدا و سیما، جناب آقای دکتر علی عسکری؛
با سلام؛
این، یک نامه ی سیاسی نیست؛ بلکه نامهیی از سر دلسوزی و شاید دلسردی است. من فرزند فرهنگ همین خاک هستم و میدانم شما و دیگر خوانندگان این سطور از حرف هایم برداشتی جز از سر خیرخواهی نخواهید داشت.
نمی دانم دلیل یک هفته اصرار سازمان برای حضور من در آن برنامه ی کذایی چه بود؟ و اینکه چرا تمام شرایط ما برای حضور پذیرفته شد، ولی در عمل اتفاقی دیگر افتاد و برنامه یی که می توانست جولانگاه فرهنگ و اصالت باشد، به قتلگاه هنر و اندیشه بدل شد. به هرحال اتفاقی که در شب یلدای ٩٥ برای من افتاد اتفاقی تلخ ولی خجسته بود.
اگر در رسانه ی شما به کسانی بی حرمتی شود که نماینده ی نوعی تفکر در جامعه هستند، این بی حرمتی نه به یک شخص، بلکه بی احترامی به نوعی اندیشه است؛ اندیشه یی که جای خالی آن امروز در رسانه ی ملی به شدت احساس می شود و شاید به همین دلیل است که این رسانه با ریزش عظیم مخاطب مخصوصاً در میان قشر فرهیخته ی جامعه روبرو گردیده است.
جناب دکتر علی عسکری، ما برای اصلاح آن رسانه ی محترم کاری نمی توانیم انجام دهیم چون عملاً اختیاری در آنجا نداریم؛ ولی اختیار خود و حضور و عدم حضور خود را داریم. حضور نداشتن بنده و امثال بنده در برنامه های تلویزیون، کم ترین کاری است که برای صیانت از فرهنگ و تفکر اصیل ایرانی می توان انجام داد. گاهی حضور نداشتن خود حضوری تأثیرگذار است.
بنده، تحصیل کرده ی دانشکده ی صدا و سیما هستم و شاید به همین خاطر در این سالها همیشه تلاش کردم به دلیل تعلق خاطر نسبیی که به آن رسانه داشتم، در مجامع هنری و مطبوعاتی رابطه ی از دست رفته ی تلویزیون و قشر فرهیخته ی جامعه را به سهم خودم بهبود بخشم، ولی متأسفانه در یلدای ٩٥ به بیهوده بودن این تلاش پی بردم.
جناب دکتر علی عسکری، شما یک شخصیت انقلابی هستید. صدا و سیما برای خروج از بحران مخاطب و تأثیرگذاری گسترده، نیاز به انقلاب دارد؛ انقلاب اندیشه و انقلاب عملکرد.
می دانم که جنابعالی و متولیان فرهنگ و رسانه اهداف بلندی در سر دارید و باید پرچمدار و قافله سالار تعالی فرهنگ و هنر فاخر باشید، ولی با این رویکرد و با این بینش و با یکّه تازی برنامه سازان و مجریان کوته نظر و عامی در آن رسانه ی محترم، قطعاً این هدف والا محقق نخواهد شد.
به قول سعدی: ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی/ این ره که تو می روی به ترکستان است
از آثارم می توانید در جای درست استفاده کنید ولی از حضور در جلو دوربین های فاقد اندیشه معذورم بدارید.
با نهایت احترام؛ سید محمد معتمدی».
این برنامه نیز مانند بیش تر برنامه های مناسبتی سالیان اخیر تلویزیون لبریز بود از مهمان های فراوان اما با زمان بسیار کوتاه برای حرف زدن و اجرا. یکی از مهمان های برنامه ی «حرف تو برف» محمد معتمدی، خواننده ی جوان موسیقی ایران بود که گویا برخلاف قرارهای قبلی با مسئولان برنامه، زمانی کم تر از قول و قرارهای پیشین روی آنت بوده است. از این رو، این خواننده با نگارش نامه یی سرگشاده به رئیس سازمان صدا و سیما، اعلام کرده که دیگر در تلویزیون به طور فیزیکی حضور نخواهد یافت.
متن نامه ی محمد معتمدی بدین شرح است:
«مدیریت محترم صدا و سیما، جناب آقای دکتر علی عسکری؛
با سلام؛
این، یک نامه ی سیاسی نیست؛ بلکه نامهیی از سر دلسوزی و شاید دلسردی است. من فرزند فرهنگ همین خاک هستم و میدانم شما و دیگر خوانندگان این سطور از حرف هایم برداشتی جز از سر خیرخواهی نخواهید داشت.
نمی دانم دلیل یک هفته اصرار سازمان برای حضور من در آن برنامه ی کذایی چه بود؟ و اینکه چرا تمام شرایط ما برای حضور پذیرفته شد، ولی در عمل اتفاقی دیگر افتاد و برنامه یی که می توانست جولانگاه فرهنگ و اصالت باشد، به قتلگاه هنر و اندیشه بدل شد. به هرحال اتفاقی که در شب یلدای ٩٥ برای من افتاد اتفاقی تلخ ولی خجسته بود.
اگر در رسانه ی شما به کسانی بی حرمتی شود که نماینده ی نوعی تفکر در جامعه هستند، این بی حرمتی نه به یک شخص، بلکه بی احترامی به نوعی اندیشه است؛ اندیشه یی که جای خالی آن امروز در رسانه ی ملی به شدت احساس می شود و شاید به همین دلیل است که این رسانه با ریزش عظیم مخاطب مخصوصاً در میان قشر فرهیخته ی جامعه روبرو گردیده است.
جناب دکتر علی عسکری، ما برای اصلاح آن رسانه ی محترم کاری نمی توانیم انجام دهیم چون عملاً اختیاری در آنجا نداریم؛ ولی اختیار خود و حضور و عدم حضور خود را داریم. حضور نداشتن بنده و امثال بنده در برنامه های تلویزیون، کم ترین کاری است که برای صیانت از فرهنگ و تفکر اصیل ایرانی می توان انجام داد. گاهی حضور نداشتن خود حضوری تأثیرگذار است.
بنده، تحصیل کرده ی دانشکده ی صدا و سیما هستم و شاید به همین خاطر در این سالها همیشه تلاش کردم به دلیل تعلق خاطر نسبیی که به آن رسانه داشتم، در مجامع هنری و مطبوعاتی رابطه ی از دست رفته ی تلویزیون و قشر فرهیخته ی جامعه را به سهم خودم بهبود بخشم، ولی متأسفانه در یلدای ٩٥ به بیهوده بودن این تلاش پی بردم.
جناب دکتر علی عسکری، شما یک شخصیت انقلابی هستید. صدا و سیما برای خروج از بحران مخاطب و تأثیرگذاری گسترده، نیاز به انقلاب دارد؛ انقلاب اندیشه و انقلاب عملکرد.
می دانم که جنابعالی و متولیان فرهنگ و رسانه اهداف بلندی در سر دارید و باید پرچمدار و قافله سالار تعالی فرهنگ و هنر فاخر باشید، ولی با این رویکرد و با این بینش و با یکّه تازی برنامه سازان و مجریان کوته نظر و عامی در آن رسانه ی محترم، قطعاً این هدف والا محقق نخواهد شد.
به قول سعدی: ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی/ این ره که تو می روی به ترکستان است
از آثارم می توانید در جای درست استفاده کنید ولی از حضور در جلو دوربین های فاقد اندیشه معذورم بدارید.
با نهایت احترام؛ سید محمد معتمدی».
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.