همزیستی نیوز - «تحرک زیاد میتواند هر شاخص قلب سالم را بهبود بخشیده و خطر بیماری را کاهش دهد. بر همین اساس است که اغلب از افراد خواسته میشود روزانه ۱۰ هزار گام یا تقریباً پنج مایل پیادهروی کنند.»
به گزارش ایسنا، عصر ایران به نقل از "هاپکینزمدیسن" نوشت: «آگاهی از چند معیار کلیدی میتواند تصویری نسبتاً دقیق از آمادگی قلبی فعلی شما ارائه و انگیزه لازم را برای حفظ اعداد سالم مرتبط با قلب و بهبود آنهایی که در محدوده سالم قرار ندارند، فراهم کند. شما میتوانید این را بازی اعداد سالم بنامید.
به خاطر داشته باشید تمامی این اعداد در مقیاسی مداوم قرار دارند. این که گفته شود شما فشار خون بالا یا پایین دارید، کافی نیست و پزشک شما میزان بالا و پایین بودن را بررسی میکند.
در ادامه با پنج عدد کلیدی مرتبط با سلامت قلب بیشتر آشنا میشویم.
روزانه چند گام بر میدارید؟
تحرک زیاد میتواند هر شاخص قلب سالم را بهبود بخشیده و خطر بیماری را کاهش دهد. بر همین اساس است که اغلب از افراد خواسته میشود روزانه ۱۰ هزار گام یا تقریباً پنج مایل پیاده روی کنند. یک قاعده دیگر انجام ورزش به میزان ۱۵۰ دقیقه در هفته است. فعال بودن از نظر بدنی بیتردید بهتر از عدم فعالیت و کمتحرکی است.
فشار خون شما چقدر است؟
فشار خون بالا یا پرفشاری خون به طور معمول هیچ علامت و نشانهای ندارد. این شرایط تنها از طریق اندازهگیریقابل تشخیص است. خوانش فشار خون ۱۲۰ روی ۸۰ وضعیت مطلوب محسوب میشود. محدوده فشار خون ۱۳۰ تا ۱۳۹ روی ۸۰ تا ۸۹ به عنوان فشار خون مرحله یک شناخته میشود. خوانش فشار خون ۱۴۰ روی ۹۰ یا بیشتر نیز به عنوان فشار خون مرحله ۲ شناخته میشود. خوانشهای بیشتر از حد مطلوب به معنای آن است که سرخرگها واکنش خوب و درستی به نیروی وارده از خون به دیواره سرخرگها (فشار خون) ارائه نمیکنند که به طور مستقیم خطر حمله قلبی یا سکته مغزی را افزایش میدهد.
کلسترول غیر HDL شما چقدر است؟
این شامل خوانش کلسترول کلی شما منهای کلسترول HDL میشود که یک شاخص اندازهگیری چربیهای موجود در خون که میتوانند سرخرگهای منتهی به قلب را تنگ یا مسدود کنند، محسوب میشود. هرچه این شاخص کمتر باشد، بهتر است. اعداد کمتر از ۱۳۰ میلی گرم در دسیلیتر مطلوب هستند یا اگر در معرض خطر زیاد بیماری قلبی قرار دارید، باید اعداد کمتر از ۷۰ تا ۱۰۰ میلی گرم در دسیلیتر را هدفگذاری کنید.
قند خون شما چقدر است؟
قند خون بالا خطر ابتلاء به دیابت را افزایش میدهد که این بیماری میتواند به سرخرگها آسیب وارد کند. در واقع، دیابتهای نوع ۱ و نوع ۲ در میان مضرترین عوامل خطرآفرین برای بیماری قلبی-عروقی قرار دارند.
چند ساعت میخوابید؟
اگرچه پاسخی یکسان برای همه وجود ندارد اما خواب کافی به کاهش خطر بیماری قلبی کمک میکند. بیشتر افراد به شش تا هشت ساعت خواب شبانه نیاز دارند.
به اعداد توجه داشته باشید
برای آگاهی و پیگیری اعداد مرتبط با سلامت قلب خود میتوانید از ردیابهای تناسب اندام استفاده کنید. با بررسی روزانه اعداد توسط کاربر این دستگاهها میتوانند عادات شما را تغییر دهند. از ردیابهای تناسب اندام میتوانید برای نظارت بر میزان پیادهروی خود استفاده کنید و اگر با اهداف سلامت شما سازگاری ندارد، تغییراتی برای بازگشت به مسیر درست ایجاد کنید. به عنوان مثال، به جای آسانسور از پله استفاده کنید یا خودرو خود را دورتر از محل کار پارک کرده و باقی راه را پیاده بروید. اگر این اقدامات برای افزایش فعالیت بدنی شما کفایت نمیکنند، انجام یک ورزش یا تمرین در باشگاه پس از اتمام ساعات کاری را برنامهریزی کنید.
به اعداد مرتبط با سلامت و آمادگی قلب خود توجه داشته باشید و اقدامات لازم را در راستای بهبود آنها انجام دهید.»
همزیستی نیوز - گرچه انتقاد دستگاههای نظارتی نسبت به فیشهای حقوقی غیر شفاف یکی از عوامل مؤثر در تصویب حکم قانونی برای راهاندازی سامانه حقوق و مزایای مدیران و شفافسازی آن بود، اما آنطور که مسئولان مربوطه اعلام میکنند، تاکنون برخی دستگاهها از جمله قوه قضائیه نسبت به بارگذاری اطلاعات خود در این سامانه اقدام نکرده و کسی هم نیست که آنها را تحت فشار قرار دهد.
به گزارش ایسنا، اخیراً انصاری - رئیس سازمان اداری و استخدامی - که مسئولیت راهاندازی سامانه ثبت حقوق و مزایا را بر عهده داشت، اعلام کرد که با وجود راهاندازی سامانه همچنان برخی دستگاهها برای اعلام پرداختیهای خود ورود نکردهاند. وی با انتقاد از رویه موجود گفته که "وقتی صراحتاً میگوئیم صدا و سیما و قوه قضائیه اطلاعات مربوط به حقوق و مزایای مدیران خود را در این سامانه بارگذاری نکردهاند، کسی به این دستگاهها فشار نمیآورد".
از اظهارات معاون رئیس جمهور و البته اعلام قبلی وی، در اواخر سال گذشته در مورد عملکرد دستگاهها در ورود به سامانه ثبت حقوق و مزایا، این گونه به نظر میرسد که بین سه قوا ظاهراً فقط قوه قضائیه مانده که برای اعلام پرداختیهای خود در سامانه اقدام چندانی انجام نداده است.
این در حالی است که تا اواخر دی ماه سال قبل حدود ۲۲۶۳ دستگاه ورود نکرده بودند و دستگاههای زیرمجموعه قوه مجریه بیشترین ورود به سامانه را داشته و زیرمجموعههای قوه مقننه نیز در حال بارگذاری اطلاعات بودند و به گفته انصاری قوه قضائیه عملکرد مناسبی نداشت.
سامانه ثبت حقوق و مزایا بر اساس ماده (۲۹) برنامه ششم توسعه راهاندازی شده و در تبصره یک این ماده قانونی تاکید شده که دیوان محاسبات و سازمان بازرسی کل کشور موظف هستند طبق وظایف و اختیارات قانونی خود اطلاعات مربوط به پرداختها را مورد رسیدگی قرار داده و بر آن نظارت کنند.
با وجود این تکلیف قانونی، اکنون این موضوع مورد توجه است که سازمان بازرسی کل کشور به عنوان یکی از ناظران بر سامانه، خود زیرمجموعه قوهای قرار دارد که گفته میشود هنوز حقوق و مزایای خود را شفافسازی نکرده است.
این در شرایطی است که شکلگیری سامانه حقوق و مزایا عمدتاً به دلیل مسائل و حواشی مربوط به فیشهای حقوقی نجومی در چند سال اخیر بود که دستگاههای نظارتی خود بر شکلگیری چنین سامانهای تاکید داشتند.
با این حال گرچه تاکنون بارها سازمان اداری و استخدامی موضوع عدم ورود قوه قضائیه به اعلام حقوق و مزایا در سامانه را مطرح کرده اما پاسخی از سوی این قوه و یا زیرمجموعه آن اعلام نشده است که مشخص شود دلیل این تأخیر چیست؟ آنهم در شرایطی که انتظار بر این است که دستگاههای نظارتی خود از اولین گروههایی باشند که برای شفافسازی در پرداختها و امور مالی اقدام کنند..
البته این تنها مساله مربوط به سامانه ثبت حقوق و مزایا نیست و اکنون تحویل سامانه از سازمان اداری و استخدامی به وزارت اقتصاد (طبق تکلیف قانون بودجه ۱۳۹۸) در بلاتکلیفی به سر میبرد.
طبق ماده (۲۹) قانون برنامه ششم توسعه مقامات، رؤسا، مدیران کلیه دستگاههای اجرایی شامل قوای سهگانهجمهوری اسلامی اعم از وزارتخانهها، سازمانها و مؤسسات و دانشگاهها، شرکتهای دولتی، مؤسسات انتفاعی وابسته به دولت، بانکها و مؤسسات اعتباری دولتی، شرکتهای بیمه دولتی، مؤسسات و نهادهای عمومی غیر دولتی، مؤسسات عمومی، بنیادها و نهادهای انقلاب اسلامی، مجلس، شورای نگهبان قانون اساسی، بنیادها و موسساتی که زیر نظر ولی فقیه اداره میشوند و همچنین دستگاهها و واحدهایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر یا تصریح نام است اعم از اینکه قانون خاص خود را داشته یا از قوانین و مقررات آن تبعیت میکنند نظیر وزارت جهاد کشاورزی، شرکت ملی نفت، شرکت ملی گاز، سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، بانک مرکزی، سازمان بنادر و کشتیرانی، سازمان توسعه و نوسازی معادن و صنایع معدنی ایران، صدا و سیما، ستاد اجرایی و قرارگاههای سازندگی و اشخاص حقوقی وابسته به آنها، اشخاص و دستگاههایی هستند که باید اطلاعات حقوق و دستمزد خود را در این سامانه ثبت کنند؛ به نحوی که میزان ناخالص پرداختی به هر یک از افراد مشخص باشد و امکان دسترسی برای نهادهای نظارتی و عمومی مردم فراهم شود.
همزیستی نیوز - معاون میراثفرهنگی سازمان میراثفرهنگی و گردشگری میگوید: هنوز برای آغاز مرمتهای اضطراری بناهای تاریخی که از بارانهای سیلآسا آسیبدیدهاند اعتباری دریافت نکردهایم، اما با وجود همه تنگناها، تا جایی که در توانمان است، کارهایی را انجام میدهیم.
محمدحسن طالبیان در گفتوگو با ایسنا اظهار میکند: هنوز از ستاد بحران اعتباری به ما ندادند، از سوی دیگر اعتبارات «بند ز» را نیز برای میراثفرهنگی حذف کردهاند و با وجود اعتراضهای زیادی که کردهایم هر چند به برخی دستگاهها برگردانده شده، اما این اعتبارات به میراث فرهنگی برگردانده نشد و فقط اعلام شد که مناطق مختلف از ستاد بحرانِ استانها تقاضا کنند، که به همه ستاد بحرانها اعلام شده و آنها نیز اعتبار مورد نیاز را در ردیفهای بودجه گذاشتهاند، اما به نظر میرسد با توجه به اولویتهای مدنظر خود، مانند اموال مردم و کشاورزی و دیگر موارد، هنوز نوبت میراثفرهنگی نشده است.
او با تاکید بر اینکه سازمان میراثفرهنگی با وجودِ همه تنگناها و نبود اعتبار، اقدامات اضطراری را تا حد توان در مناطق مختلف آغاز کرده و استادکاران در آن مناطق حضور دارند، ادامه میدهد: از سوی دیگر نیاز به مرمت اضطراری برخی از آثار آسیبدیده باید زودتر انجام میشد که برای حفظ آنها این کار نیز انجام شد. در حال حاضر نیز منتظریم تا امسال بخشی از اعتبارات را دستکم از ستاد بحران گرفته و هزینه کنیم.
او با بیان اینکه نیاز است تا ستاد بحران در استانهای خوزستان، لرستان و گلستان برای این کار بودجه بگذارند، میافزاید: از نظر ما هویت و فرهنگِ افراد کم از اموال مردم نیست. اگر این کارها انجام نشود، حتما آیندگان به ما اعتراض میکنند، بنابراین ما به سرعت باید به این موارد رسیدگی کنیم.
وی با اشاره به اینکه هنوز نمیتوان درصدی برای انجام مرمتهای مورد نیاز در محوطههای تاریخی آسیبدیده بیان کرد، ادامه میدهد: در نقاطی که وضعیت خطرناکی داشتهاند مانند پایه «پل کشکان» سعی کردیم با فروکش کردن آب، بندهایی زده و آب را انحراف دهیم، اما این پایه پل نیز نیازمند استحکامبخشی و مستندنگاری است.
طالبیان همچنین از اعلام آمادگی یونسکو و دستگاههای جهانی برای کمک به آسیبدیدگان سیل فروردین امسال خبر میدهد و میگوید: احتمالا این دستگاهها در طول روزهای آینده با مسوولان ایرانی جلساتی برگزار میکنند که نماینده سازمان میراثفرهنگی نیز در آن حضور دارد.
او با بیان اینکه مهم است که ستادهای بحران به درخواستها برای اعتبارهای مورد نیاز اهمیت دهند، اضافه میکند: سیل در برخی از مناطق زندگی مردم را به طور کامل نابود کرد، اما استقرارهای تاریخی به آن معنا که زندگی مردم را تخریب کرده باشد، از بین نرفتهاند. آثار تاریخی بیش از اینکه از سیل آسیب ببینند، از نظر بارندگی شدید از بین رفتند.
معاون میراثفرهنگی درباره اعلام هشدارهای جدید اداره هواشناسی مبنی بر احتمال وقوع مجدد سیلاب در برخی از مناطق جنوبی و شمالی کشور، بیان میکند: به استانهای در معرض خطر هشدار میدهیم که باید ناودانها و وضعیت بناهای مختلف تاریخی چک شود و راه آبها باز شوند. در اجلاس ثبت میراث ناملموس در استان اردبیل نیز اعلام کردیم همه استانها باید با یکدیگر همکاری تنگاتنگ داشته باشند تا این بحرانها را از سر بگذرانیم.
در آخرین اظهارنظرهای مطرحشده توسط طالبیان درباره آخرین اقداماتی که باید برای پیدا کردن راه حل مناسب برای وضعیت آثار تاریخی استانهای درگیر سیل انجام داد، وی «بند ز» را راهکار آزادسازی حریم سازههای آبی شوشتر اعلام کرده بود.
به گزارش ایسنا، در بند "ز" ماده ۱۱۷ برنامه چهارم توسعه کشور نوشته شده است: «به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اجازه داده میشود به منظور اعطای مجوز کاربری و بهرهبرداری مناسب از بناها و اماکن تاریخی قابل احیا با هدف سرمایهگذاری بخش خصوصی داخلی و خارجی، صندوق احیا و بهرهبرداری از بناها و اماکن تاریخی و فرهنگی را ایجاد کند.»
همزیستی نیوز - رئیس اتحادیه توزیعکنندگان و فروشندگان جراید گفت: به دلیل کاهش چاپ و فروش روزنامه، فروش تنقلات و دخانیات جای فروش و درآمدزایی روزنامه را برای کیوسکداران گرفته است.
حسن فکری در گفتوگو با ایسنا، در رابطه با وضعیت کسبوکار کیوسکهای روزنامهفروشی گفت: در سالهای اخیر به دلیل گسترش فضای مجازی، میزان مطالعه روزنامه در قالب کاغذ کاهش یافته که در ماههای اخیر با افزایش قیمت کاغذ و کاهش تیراژ روزنامه، این موضوع تشدید هم شده است بهگونهای که میزان تقاضا برای روزنامه به شدت کاهش یافته و بهطور مستقیم بر کسبوکار کیوسکداران تأثیر گذاشته است.
رئیس اتحادیه توزیعکنندگان و فروشندگان جراید افزود: میزان درآمد و کسبوکار کیوسکداران از عرضه روزنامه ارتباط مستقیمی با قدرت خرید مردم، میزان چاپ روزنامه و اخبار و اطلاعات بهروز دارد و هر زمانی که کسبوکار روزنامهها رونق داشته باشد، درآمد واحدهای کیوسک روزنامه رونق خواهد داشت.
وی با بیان اینکه کیوسکداران در گذشته در کنار فروش روزنامه، به عرضه تنقلات و دخانیات میپرداختند اما در شرایط فعلی این روند تغییر کرده است، یادآور شد: فروش تنقلات و دخانیات از سوی کیوسکداران روزنامه، پوششی برای هزینههای جاری و محل درآمد محسوب میشود و در سالهای اخیر با تغییر شرایط روزنامهها، فروش تنقلات جای عرضه روزنامه را گرفته است.
فکری خاطرنشان کرد: در صنف کیوسکداران، دریافت و مالکیت کیوسک در قالب سرقفلی مطرح نیست و به عنوان حق کسب و پیشه به آن نگاه میشود که این حق با توجه به میزان رونق کسبوکار، دستخوش تغییر و افزایش قیمت میشود.
رئیس اتحادیه توزیعکنندگان و فروشندگان جراید یادآور شد: در حال حاضر در شهر تهران ۱۲۰۰ کیوسک فعالیت دارند که در سالهای اخیر از تعداد آنها کاسته نشده و با درصد بسیار اندکی بر میزان آنها افزوده شده است.
وی تأکید کرد: برای ساخت و نصب هر کیوسک روزنامهفروشی در شرایط فعلی به جز مراحل قانونی دریافت مجوز باید ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان هزینه کرد.
فکری گفت: در سالهای اخیر بارها از سوی شهرداری اعلام شده که کیوسکها در سطح شهر بهروزرسانی و یکسانسازی خواهند شد اما تا به امروز این مهم از سوی شهرداری اجرایی نشده است.
همزیستی نیوز - انتشار رای وحدت رویهای از سوی هیات عمومی دیوان عالی کشور در باره دیه زن و مرد خبرساز شده است.
به گزارش ایسنا، پس از انتشار رأی وحدت رویهای از هیأت عمومی دیوان عالی کشور در رابطه با «پرداخت معادل تفاوت دیه زنان تا سقف دیه مردان» مباحثی در این رابطه مطرح شد و برخی از آن به عنوان برابری دیه زن و مرد یاد کردند، در حالی که دیوان عالی کشور صرفاً از قانونی که در سال ۹۲ در این باره تصویب شده رفع ابهام کرده است.
با توجه به اینکه به صراحت ماده ۵۵۰ قانون مجازات اسلامی «دیه قتل زن، نصف دیه مرد است» و همچنین طبق ماده ۵۶۰ «دیه زن و مرد در اعضا و منافع تا کمتر از ثلث دیه کامل مرد، یکسان است و چنانچه ثلث یا بیشتر شود دیه زن به نصف تقلیل مییابد» ماجرا از چه قرار است؟
قانون مجازات اسلامی جدید که در سال ۱۳۹۲ به تصویب رسید، در تبصرهای ذیل ماده ۵۵۱، مقرر داشته است: «در کلیه جنایاتی که مجنیٌعلیه مرد نیست، معادل تفاوت دیه تا سقف دیه مرد از صندوق تأمین خساراتهای بدنی پرداخت میشود.»
بر این اساس، از سال ۹۲، «صندوق تأمین خساراتهای بدنی» در مورد جنایاتی که بر روی یک زن واقع میشد با حکم دادگاه، موظف به پرداخت معادل تفاوت دیه تا سقف دیه مرد شد.
پس علت صدور رأی وحدت رویه اخیر از سوی دیوان عالی کشور چیست؟
ماجرا از این قرار است که چند شعبه تجدیدنظر استانهای مختلف با استنباط متفاوت از تبصره ذیل ماده ۵۵۱ قانون مجازات اسلامی، آرای متعارض صار کردهاند؛ به طوری که برخی از این شعب، پرداخت تفاوت دیه زن و مرد از سوی صندوق تأمین خساراتهای بدنی را منحصر به جنایت علیه نفس (قتل نفس) و برخی دیگر پرداخت آن را شاملمطلق جنایت علیه نفس و عضو دانستهاند.
لذا هیأت عمومی دیوان عالی کشور -با توجه به حکم ماده ماده ۴۷۱ قانون آئین دادرسی کیفری- تشکیل جلسه داد و برای رفع تعارض، اقدام به صدور یک رأی وحدت رویه کرد؛ رأیی که همچون سایر آرای وحدت رویه دیوان عالی کشور، برای دادگاهها در حکم قانون است و فقط به موجب قانون یا رأی وحدت رویه موخر، بیاثر میشود.
هیأت عمومی دیوان عالی کشور در این رأی تاکید کرد که در کلیه جنایات علیه زنان، اعم از نفس یا اعضا، مابهالتفاوت دیه مربوط به آنان، باید از محل صندوق مذکور پرداخت شود و این موضوع اختصاص به «دیه نفس» ندارد.
متن رأی وحدت رویه شماره ۷۷۷- ۱۳۹۸/۲/۳۱ هیأت عمومی دیوان عالی کشور در این باره به شرح زیر است:
با عنایت به مفاد ماده ۲۸۹ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ در نحوة تقسیمبندی جنایات علیه نفس یا عضو یا منفعت و عمومیت مقررات تبصره ذیل ماده ۵۵۱ این قانون، نظر به اینکه مکلف شدن صندوق تأمین خسارتهای بدنی به پرداخت معادل تفاوت دیة اناث تا سقف دیة ذکور امتنانی است لذا در کلیة جنایات علیه زنان، اعم از نفس یا اعضا، مابهالتفاوت دیه مربوط به آنان، باید از محل صندوق مذکور پرداخت شود و بر این اساس آرا دادگاههای تجدیدنظر استانهای لرستان و گلستان در حدی که با این نظر انطباق دارد به اکثریت آرا صحیح و قانونی تشخیص میگردد. این رأی به استناد قسمت اخیر ماده ۴۷۱ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ در موارد مشابه برای شعب دیوان عالی کشور و دادگاهها و سایر مراجع اعم از قضائی و غیر آن لازمالاتباع است.
همزیستی نیوز - اگرچه هنوز لازم است مطالعات بیشتری درباره نوشیدنیهایی که باعث بهبود کیفیت خواب میشوند، انجام گیرد اما متخصصان تاکید دارند که باید از مصرف برخی نوشیدنیها پیش از خواب خودداری کرد.
به گزارش ایسنا، به گفته متخصصان مصرف نوشیدنیهای حاوی کافئین پیش از خواب به طور قطع برای اغلب مردم مناسب نیست. البته زمان خودداری از مصرف این نوشیدنیها پیش از خواب در طول روز به میزان حساسیت افراد به کافئین بستگی دارد، به طوری که برای برخی این زمان بعدازظهرها و برای برخی درست پس از صرف شام است تا خوابی راحت را در طول شب داشته باشند.
به عبارت دیگر اگر عادت دارید برای جلوگیری از چرت بعدازظهر قهوه بنوشید برای داشتن خوابی آرام در شب بهتر است به تدریج از مقدار آن بکاهید.
یک مطالعه کوچک منتشر شده در سال ۲۰۱۳ میلادی نشان میدهد بهترین زمان خودداری از نوشیدن قهوه، شش ساعت پیش از خواب است.
متخصصان همچنین تست ژنتیک را برای تعیین میزان حساسیت به کافئین در افراد پیشنهاد میکنند. کافئین علاوه بر قهوه در برخی از انواع چای، نوشابه و شکلات نیز وجود دارد.
متخصصان همچنین نسبت به خطرات نوشیدن الکل در ارتباط با خواب هشدار میدهند. نوشیدنیهای حاوی الکل خواب را سبکتر کرده و کیفیت خواب را در طول شب به طور قابل توجهی کاهش میدهد. این نوع از نوشیدنیها از حرکت سریع چشمها در خواب و رفتن به خواب عمیق جلوگیری کرده و اجازه بازیابی را به بدن در طول شب نمیدهد و در نتیجه فرد به هنگام بیدار شدن احساس خستگی و کوفتگی میکند.
برخی از مطالعات نیز حاکی از آن است که نوشیدن شیر به ویژه مخلوط شیر گرم و عسل پیش از خواب به بهبود کیفیت خواب در طول شب کمک میکند. این یکی از توصیههایی است که مدتهاست برای داشتن خوابی راحت وجود داشته است، چرا که شیر منبع "تریپتوفان" محسوب میشود.
تریپتوفان یک اسید آمینه است که میتواند برای داشتن خوابی راحت مفید باشد چرا که به محض ورود به بدن به دو ماده شیمیایی مرتبط با خواب در مغز تبدیل میشود. این دو ماده شامل ملاتونین که به تنظیم خواب و چرخه بیداری طبیعی بدن کمک کرده و سروتونین که باعث آرامش و خوابآلودگی میشود، هستند.
با این حال هنوز به تحقیقات بیشتری برای بررسی تأثیر شیر و شیر گرم بر بهبود کیفیت خواب افراد نیاز است، چرا که بسیاری از متخصصان بر این باورند که "تأثیر روانی" نوشیدن شیر پیش از خواب بیش از تأثیرات دیگر است.
برخی از متخصصان نیز نوشیدن آب را بیش از هر نوع نوشیدنی دیگری پیش از خواب توصیه کرده و بر اهمیت مصرف کافی آب در طول روز تاکید میکنند. بر اساس اعلام بنیاد ملی خواب ایالات متحده حتی کمبود بسیار جزئی آب پیش از خواب میتواند باعث ایجاد اختلال در خواب شود.
بنا بر گزارش سیانان، برای حفظ میزان مناسب آب بدن، متخصصان به مردان نوشیدن روزانه حدود ۳.۷ لیتر معادل ۱۵.۵ فنجان آب و به زنان نوشیدن روزانه حدود ۲.۷ لیتر معادل ۱۱.۵ فنجان آب را توصیه میکنند.
همزیستی نیوز - ۷۰۰ هزار و ۷۱۱ ایرانی در پنج ماه نخست سال ۲۰۱۹ میلادی به ترکیه سفر کردند. این آمار در مقایسه با سال قبل حدود ۲۸ درصد کمتر شده است. با این حال اتحادیه آژانسهای مسافرتی ترکیه از هدفگذاری برای جذب ۲.۵ میلیون ایرانی تا پایان سال ۲۰۱۹ خبر داده است.
به گزارش ایسنا، وزارت فرهنگ و گردشگری ترکیه در گزارشی وضعیت سفر به این کشور در ۵ ماه نخست سال ۲۰۱۹ را درحالی روشن کرده که ارزش لیر (واحد پولی این کشور) در چند ماه اخیر با افت مواجه بوده است و انتظار میرود این شرایط که کاهش هزینهی خدمات را برای گردشگران خارجی به دنبال دارد، تا حدی برنامه جذب گردشگر در ترکیه را پیش براند.
بیش از ۱۲ میلیون و ۷۵۰ هزار نفر در پنج ماه نخست سال ۲۰۱۹ به ترکیه سفر کردهاند که ۱۱.۳۰ درصد رشد را نسبت به مدت زمان مشابه در سال ۲۰۱۸ نشان میدهد. «طرح جامع و صندوق توسعه گردشگری» ترکیه پیشبینی کرده است این کشور امسال میزبان ۵۰ میلیون گردشگر خارجی باشد و سطح درآمد آن از این صنعت به ۳۵ میلیارد دلار برسد.
بیشترین گردشگران ترکیه از روسیه بوده که با جمعیتی بالغ بر یک میلیون و ۶۷۰ هزار نفر همچنان پیشتاز است. روسها در این ۵ ماه به نسبت دوره مشابه گذشته حدود ۲۰.۵ درصد بیشتر به ترکیه سفر کردهاند. روسیه از جمله بازارهای قدیمی و مهم گردشگری ترکیه به حساب میآید که نوع روابط سیاسی دو کشور همواره در سطح تعاملات گردشگری آنها اثر داشته است.
آلمان نیز با حدود یک میلیون و ۲۰۰ نفر در رده دوم کشورهایی که گردشگری به ترکیه میفرستند قرار دارد و پس از آن به ترتیب گردشگران بلغارستان، ایران و گرجستان در ردههای پایینتر جای گرفتهاند.
از ایران در ۵ ماه نخست سال ۲۰۱۹ میلادی ۷۰۰ هزار و ۷۱۱ نفر به ترکیه سفر کردهاند که این عدد در مدت زمان مشابه سال گذشته ۹۸۰ هزار و ۱۰۳ نفر بوده است.
هرچند گزارش ۵ ماهه وزارت فرهنگ و گردشگری ترکیه، ۲۸.۵۱ درصد افت در سفر ایرانیها را به این کشور نشان میدهد اما آمار گردشگران ایرانی در ماه «می» (خرداد و اردیبهشت ۹۸) از حدود ۱۶ درصد رشد حکایت دارد. در همین یک مدت حدود ۱۴۲ هزار ایرانی به ترکیه سفر کردهاند، درحالیکه این عدد در مدت زمان مشابه سال ۲۰۱۸ حدود ۱۲۲ هزار نفر بوده است.
اتحادیه آژانسهای مسافرتی نیز با اشاره به سفر یک میلیون و ۶۷۰ هزار ایرانی در سال گذشته، پیشبینی کرده است: جمعیت گردشگران ایرانی در سال ۲۰۱۹ به ۲.۵ میلیون نفر برسد.
راهاندازی قطار تهران ـ وان ـ آنکارا با حجم تبلیغات گستردهای که روی هزینه پایین آن در مقایسه با مسیر هوایی میشود، از جمله عوامل افزایش سفر ایرانیها به ترکیه تلقی میشود.
حسن اردم ـ معاون رییس اتحادیه آژانسهای مسافرتی ترکیه ـ نیز به خبرگزاری آناتولی گفته که ایرانیها بیشتر متقاضی سفر به شهرهای ساحلی آلانیا، آنتالیا و مارماریس هستند.
او گفته که پروازهای چارتر از ایران به دلیل برخی موانع قانونی امکان ورود مستقیم به فرودگاههای این شهرها را ندارند و ناچارند پس از فرود در دیگر فرودگاهها از جمله دنیزلی، عافیون کارا حصار و آدانا مسافران را با پروازهای دیگر راهی شهرهای ساحلی کنند.
حرمتالله رفیعی ـ رییس انجمن آژانسهای مسافرتی ایران ـ نیز پیشتر هشدار داده بود که محدود شدن پروازهای ایرانی به شهرهای ساحلی جنوب ترکیه، بیشتر به نفع شرکتهای هواپیمایی ترکیه و ضرر مالی هواپیماها و مسافران ایرانی منجر شده است.
همزیستی نیوز - فشارخون وقتی بالا میرود که یا خون با قدرت بیشتر از قلب پمپ شود و یا مجرای سرخرگ تنگ شود؛ همین عامل آغازی است برای بروز سکته قلبی...
به گزارش ایسنا، مهمترین عامل در ایجاد تنگی بر سر راه جریان خون، رسوب چربی است. با بالا رفتن سن به تدریج چربی بیشتری در جدار سرخرگها رسوب می کند و فرد بیشتر در معرض فشارخون بالا قرار میگیرد. علاوه بر افزایش سن، برخی رفتارها مانند فعالیت بدنی کم، تغذیه ناسالم و مصرف سیگار یا قلیان هم در ایجاد و تشدید فشارخون تاثیر دارند.
فشارخون بالا معمولا علامت ندارد. البته ممکن است افراد دارای فشارخون بالا سردرد در ناحیه پشت سر، سرگیجه، تاری دید، خستگی زودرس و تپش قلب، تنگی نفس شبانه یا هنگام فعالیت درد در قفسه سینه داشته باشند.
باید توجه کرد که تنها راه تشخیص و اندازهگیری فشارخون با دستگاه فشارسنج است. برای اطلاع از وضعیت فشارخون خود میتوانیم به خانههای بهداشت، پایگاههای سلامت، مراکز خدمات جامع سلامت، مطب پزشکان، درمانگاهها و بیمارستانها مراجعه کنیم و از پزشکان، پرستاران و ماماها بخواهیم تا فشارخون ما را اندازه بگیرند.
در افرادی که فشارخون بالا دارند، به علت فشار وارد بر قلب به تدریج عضله قلب آنها ضخیم میشود. این ضخیم شدن میتواند فشار بر قلب را افزایش دهد و در طولانی مدت، عمر فرد را کم کند.
فشارخون بالا همچنین باعث میشود تا چربی در دیواره سرخرگها سریعتر رسوب کند. رگهای قلب در این افراد زودتر تنگ میشوند و خون کمتری به عضله قلب میرسد. حال اگر رگهای قلب بسته شوند و خون اصلا به عضله قلب نرسد، سکته قلبی رخ میدهد. رسوب چربی در دیواره سرخرگهای مغزی نیز باعث کم شدن جریان خون به مغز میشود. اگر تنگی بسیار شدید شود و یا رگهای مغز کاملا بسته شوند، سکته مغزی رخ میدهد.
فشارخون بالا میتواند باعث پارگی رگهای مغز شود و خونریزی مغزی ایجاد کند که ممکن است باعث مرگ شود و یا باعث اختلال در حرکت اندامها، بینایی و قدرت تکلم شود. در عین حال فشارخون بالا میتواند باعث نارسایی کلیهها شود. همچنین در فشارخون بالا، چشم ممکن است مشکل پیدا کند و باعث خونریزی ته چشم، تاری دید و حتی کوری شود.
لازم است هر بار که به پزشک و یا دیگر ارائه کنندگان خدمات سلامت مراجعه میکنیم، از آنها بخواهیم که فشارخون ما را اندازهگیری کنند. اگر فشار خون از حد طبیعی بالاتر باشد، مراجعه به پزشک ضروری است.
بنابر اعلام وزارت بهداشت، در عین حال توجه کنید که حداقل نیم ساعت قبل از اندازهگیری فشارخون خود، غذا نخورید، قهوه و چای ننوشید، فعالیت بدنی انجام ندهید، سیگار یا قلیان نکشید، ادرار خود را کاملا تخلیه کنید و عصبانی نباشید.
همزیستی نیوز - صندوق بازنشستگی کشوری اسامی و میزان دریافتی مدیران عامل و اعضای هیات مدیره شرکت های وابسته به خود را اعلام کرد. در این بین ارقام بزرگی دیده می شود.
نام و نام خانوادگی | میزان خالص دریافتی |
جمشید تقی زاده | 25.6 میلیون تومان |
نعمت الله ایزدی | 19.4 میلیون تومان |
محمدمهدی انتشاری | 18.2 میلیون تومان |
کمال الدین پیرموذن | 18.2 میلیون تومان |
علیرضا سیاسی راد | 17.1 میلیون تومان |
علی اکبر عرب مازار | 16.9 میلیون تومان |
گزارش حقوق و مزایای دریافتی مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره شرکت سرمایه گذاری آتیه صبا در سال 1397
نام و نام خانوادگی | میزان خالص دریافتی |
ولی آذروش | 53.9 میلیون تومان |
علی محمد علیخان زاده | 44.6 میلیون تومان |
سید علیرضا میرنیا | 22.1 میلیون تومان |
علیرضا بیگدلی | 1.2 میلیون تومان |
گزارش حقوق و مزایای دریافتی مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره شرکت سرمایه گذاری صندوق بازنشستگی کشوری در سال 1397
گزارش حقوق و مزایای دریافتی مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره شرکت سرمایه گذاری صندوق بازنشستگی کشوری در سال 1397 | |||
نام و نام خانوادگی | سمت | متوسط ناخالص دریافتی ماهانه (ریال) |
متوسط خالص دریافتی ماهانه (ریال) |
اعضای موظف | |||
محمد رضا رستمی | مدیر عامل و عضو هیئت مدیره | 317,860,122 | 230,500,956 |
حجت اله اسماعیلی | عضو هیئت مدیره | 223,732,687 | 184,925,000 |
اعضای غیر موظف | |||
محمد مهدی نواب مطلق | رئیس هیئت مدیره (*) | 97,916,667 | 94,666,667 |
منصور حقیقت پور | نایب رئیس هیئت مدیره (**) | 89,583,333 | 86,333,333 |
احمد صیفی کاران قم | عضو هیئت مدیره (**) | 89,583,333 | 86,333,333 |
(*) ایشان در سال 97 غیر از حق حضور ماهانه، بابت پاداش مجمع سال 96 مبلغ 800,000,000 ریال دریافت کرده اند. مجموع دریافتی ایشان به صورت خالص مبلغ 1,136,000,000 ریال بوده است که متوسط ماهیانه آن در جدول درج شده است. | |||
(**) ایشان در سال 97 غیر از حق حضور ماهانه، بابت پاداش مجمع سال 96 مبلغ 700,000,000 ریال دریافت کرده اند. مجموع دریافتی ایشان به صورت خالص مبلغ 1,036,000,000 ریال بوده است که متوسط ماهیانه آن در جدول درج شده است. |
حقوق و مزایای دریافتی مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره شرکت سرمایه گذاری صبا جهاد در سال 1397
|
|||
نام و نام خانوادگی | سمت | متوسط ناخالص دریافتی ماهانه (ریال) |
متوسط خالص دریافتی ماهانه (ریال) |
اعضای موظف | |||
علی رومی | مدیر عامل (سابق) | 262,050,447 | 211,162,230 |
فخراله مولایی | مدیر عامل و نایب رئیس هیئت مدیره (*) | - | - |
مسعود حسین زاده وجدانی | رئیس هیئت مدیره | 247,384,185 | 219,256,050 |
اعضای غیر موظف | |||
حمزه رستم پور کاکرودی | عضو هیئت مدیره | 12,500,000 | 11,250,000 |
مهرنوش امجدی گلپایگانی | عضو هیئت مدیره | 12,500,000 | 11,250,000 |
علی حاج آقا پور | عضو هیئت مدیره | 15,000,000 | 13,500,000 |
(*) بر طبق گزارشات واصله، ایشان در سال 1397 همزمان مدیرعامل شرکت صنعتی و معدنی توسعه فراگیر سناباد بوده اند و از شرکت سرمایه گذاری صبا جهاد دریافتی نداشته اند.
|
حقوق و مزایای دریافتی مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره شرکت گروه مدیریت ارزش سرمایه در سال 1397 | |||
نام و نام خانوادگی | سمت | متوسط ناخالص دریافتی ماهانه (ریال) |
متوسط خالص دریافتی ماهانه (ریال) |
اعضای موظف | |||
محمود طهماسبی کهیانی | مدیر عامل و عضو هیئت مدیره | 260,954,728 | 193,238,687 |
اعضای غیر موظف | |||
محمد نادر خمجانی | رئیس هیئت مدیره | - | - |
حسین پناهیان | عضو هیئت مدیره | 6,000,000 | 5,500,000 |
رضا تهرانی | عضو هیئت مدیره | 6,000,000 | 5,500,000
|
گزارش حقوق و مزایای دریافتی مدیر عامل و اعضای هیئت مدیره شرکت عمران و ساختمان تراز پی ریز در سال 1397 (اعم از حقوق و مزایای مستمر، اضافه کار، کارانه، پاداش، عیدی، حق مأموریت و ...) | |||
نام و نام خانوادگی | سمت | متوسط ناخالص دریافتی ماهانه (ریال) |
متوسط خالص دریافتی ماهانه (ریال) |
اعضای موظف | |||
مهدی اکبرپور | مدیر عامل و نایب رئیس هیئت مدیره | 384,365,751 | 288,997,156 |
سید مسعود نصر آزادانی | عضو هیئت مدیره | 195,098,308 | 194,098,308 |
علی رضا ترابی | عضو هیئت مدیره (*) | - | - |
اعضای غیر موظف | |||
علیرضا فرتاش | رئیس هیئت مدیره | 15,400,000 | 13,860,000 |
حسنعلی اسدی | عضو هیئت مدیره | 15,400,000 | 13,860,000 |
امین مرعشی | عضو هیئت مدیره | 15,400,000 | 13,860,000 |
سعید رضا عاصمی زواره | عضو هیئت مدیره (*) | - | - |
(*) با توجه به انتصاب در اسفند 1397، ایشان در سال 1397 دریافتی نداشته اند.
|
منبع: جماران
گزارش: لیلا خطیب زاده
منبع: ایرنا
همزیستی - نوشتن، همیشه آسان و راحت نیست. یک وقتهایی خیلی تلخ میشود. گاهی جرأت نمیکنی دلت را مثل سفره پهن کنی و هر چه را که دیده یا شنیدهای، روی کاغذ ببری. دستت می لرزد و چشمانت پر از اشک میشود و دلت گر میگیرد. انگار درونت را با هیتر روشن کرده باشند با هیچ چیزی خنک نمیشود.
یک وقتهایی هست که حتی نمیتوانی برخی مسائل را به زبان بیاوری چه رسد که آن مسائل را برای دیگران تعریف کنی.
اگر تعریف کنی اول از همه فشارخودت بالا میرود، قلبت شروع میکند به تند زدن، فکر میکنی الان است که قلبت از جا کنده شود و از دهانت بزند بیرون. اشک توی چشمانت جمع میشود و مدام وقت تعریف کردن، عزیز دلت جلوی چشمانت میآید.
بیش از ۲۰ سال است که خوب یا بد، مینویسم. من که گاهی اوقات کسی یا کسانی را با گزارشهایم با خاک یکسان کردهام و خیلی چیزها نوشتهام این بار جرأت از من گرفته شده است. این اولین بار است که نمی دانم از کجا شروع کنم. این اولین بار است که میترسم برای پوشش خبری به جلسهای بروم. قبل از آنکه جلسه شروع شود، بیرون درب سالن روی یک صندلی ولو شدهام.
بیش از ۲۰ سال است که خوب یا بد، مینویسم. من که گاهی اوقات کسی یا کسانی را با گزارشهایم با خاک یکسان کردهام و خیلی چیزها نوشتهام این بارجرات از من گرفته شده است.
عقلم میگوید برو و دلم میگوید نه، این کار را نکن که اگر بروی، خواب به چشمانت تا روزها، حرام میشود. اگر بروی شاید تا آخر عمرت، صحنهها جلوی چشمانت رژه برود. اصلاً اگر بروی شاید سکته کنی. از طرفی عقلم درست است که قبول دارد این همه حال بد را اما میگوید برو شاید فرجی شود برای بی پناهان. شاید کسی دلش به رحم آمد و کاری کرد.
بعد از ۲۰ سال پاهایم سست میشود برای حضور در جلسهای. صدای قلبم را دوباره می شنوم و تند تند زدنهایش را. می دانم اگر بروم داخل جلسه حالم، احتمال بسیار زیاد، بد میشود، خیلی بد.
یک کتاب کوچک حافظ خیلی وقتها داخل کیفم هست کارم به جایی میرسد که تفال به لسان الغیب زنم. برایم این پیام را دارد: «برید* باد صبا دوشم آگهی آورد – که روز محنت و غم رو به کوتهی آورد».
هر چه بادا باد میروم شاید روزی محنت و غم، کم شود. درب سالن را باز میکنم. پزشکان فوق تخصص جراحی کودکان، همه، کیپ تا کیپ در سالن نشستهاند. من هم کنار در، یک صندلی پیدا میکنم و مینشینم که اگر عکسی، چیزی در جلسه نشان دادند و نتوانستم تحمل کنم به در نزدیک باشم برای فرار کردن.
و اما موضوع جلسه یا سخنرانی «کودک آزاری» با حضور پزشکان جراح کودکان است. چقدر هم که این قشر با این مبحث آشنا هستند و چه چیزها که از کودک آزاری و ضرب و شتم و حتی سو رفتار جنسی به کودکان که ندیدهاند. دلشان پر است از این سو رفتارها و دستشان بسته و چقدر حرص میخورند از اینکه نمیتوانند به کودک آزار بگویند، بالای چشمت ابروست.
چشمانم را می بندم و ذهنم را پرواز میدهم. کودک آزاری را می بی نم که با دستان خودش، کودک معصومی را که از حال رفته به بیمارستان آورده است. اول، یک مشت به دهانش می کوبم. یقه اش را میگیرم و او را محکم به سینه دیوار می کوبم وتا میخورد و جا دارد، کتکش می زنم آنقدر که جانش در بیاید. این کمترین کاری است که آدم میتواند با یک کودک آزار انجام دهد اما مساله این است که پزشکان نمیتوانند این کار را انجام دهند.
این فانتزی با سخنرانی دکتر مهران هیرادفر، جراح کودکان در ذهنم از هم می پاشد. او عکسی از زیر شکم یک پسربچه چهار ساله را در سخنرانی اش نشان میدهد که ناپدری به این ناحیه از بدن کودک ضربه زده بود.
وقتی عکس آن قسمت آسیب دیده بچه را می بی نم آرزو میکنم که بمیرم. آه خدایا چقدر خوب است که عمرهای ما ابدی نیست. چقدر خوب است که یک روز همه ما میمیریم و همه این محنت ها تمام میشود. و آه از این همه زخم نهان.
این چه استغناست یا رب وین چه عین حکمت است
این همه زخم نهان هست و مجال آه نیست.
دکتر هیراد فر میگوید: بچه را با حال بد آورده بودند بیمارستان و او (هیراد فر) مجبور شده بود به علت شدت ضربه ناحیه تناسلی او را زیر تیغ جراحی ببرد.
بچه را جراحی کردند و مادر و ناپدری برای اینکه هزینه بیمارستان را ندهند تمام مدت بستری بودن بچه، ناپدید میشوند.
یک طفل چهار ساله بستری میماند روی دست مسئولان بیمارستان. مسئولان بیمارستان نیز بعد از دو هفته که کودک کمی بهبود مییابد و میبینند کسی نیامد بچه را ببرد، به پرورشگاه می سپارندش.
دکتر هیراد فر شنیده است که مادر بچه، بچه را از پرورشگاه تحویل میگیرد. البته این پایان قضیه نیست. دکتر هیراد فر میگوید که حدو دو ماه بعد، دوباره بچه را در بیمارستان با حال زار و کتک خورده ویزیت کرده است. میگوید: بچه، ۱۰ روز در آی سی یو بستری بود.
این پزشک فوق تخصصی جراحی کودکان نمیداند که بعداً چه بر سر این طفل معصوم آمد. نمیداند هنوز از کتکهای ناپدری زنده است یا نه؟ شاید هم مرده باشد کسی چه میداند.
هیراد فر از پزشک اجتماعی، پیگیر حال بچه میشود اما اظهار تأسف میخورد که از نظر قانونی نمیتواند کاری برای این قبیل بچهها انجام دهد فقط میتواند گزارش دهد.
فقط همین یک قلم، نگاه کردن به عضو آسیب دیده کودک و سخنرانی دکتر هیراد فر برای هفت پشت من بس است. شنیدن این چیزها عین یک شکنجه، روحم را دارد سوهان میکشد آنقدر که برادههای سفیدی را می بی نم که از سوهان روحم دارد روی زمین پخش میشود. وه که چه دردناک که چشم داری و بینی چه بلاها که بر سر فرشتههای کوچک نمیآید و چه بالها که نمی شکند و چه فریادها که گاهی برای همیشه خاموش میشود.
دکتر بهروز جلیلی، فوق تخصص روانپزشکی کودکان است. او هم سخنران بعدی است. او از بی مارهایش میگوید و مثل دکتر هیراد فر، کاملاً دارد تخصصی حرف میزند به گونهای که من هیچی نمیفهمم. فقط آنهایی را که فهمیدهام نوشتهام. دکتر جلیلی قبل از سخنرانی، پیش درآمد حرفهایش این است که یک ماه پیش با او برای شرکت در سخنرانی تماس گرفتهاند و او گفته است: «متاسفانه در این سخنرانی شرکت می کنم».
دلیل اینکه چرا جلیلی از قید «متأسفانه» استفاده کرده است برای این است که تمام این مبحث (کودک آزاری) شر است و هیچ جای خیر ندارد.
دکتر جلیلی به پزشکان حاضر در جلسه تاکید میکند که اگر کودکی را معاینه کردند و مشکوک به کودک آزاری شدند، حتماً از عضو آسیب دیده عکس بگیرند. او میگوید: «من مجبورم پزشکی قانونی هم برای این بیمارها باشم. شما (پزشکان) حتماً از عضو آسیب دیده عکس بگیرید و به بخش امنیتی بیمارستان تحویل دهید. از پوست سر تا نوک انگشتان پای بچه را معاینه کنید».
او به کودکان زیر ۱۸ سالی اشاره میکند که مورد سو استفاده جنسی قرار گرفتهاند. او با ناراحتی میگوید: گاهی اوقات وقتی چنین مواردی را می بی نم، این ادعا هم میشود که کودک، خودش هم رضایت داشته است!
جلیلی با غیض ادامه میدهد: مگر فرد کمتر از ۱۸ سال که کودک است،در این خصوص (Sexual Abuse یا سو استفاده جنسی) قادر به رضایت دادن است!؟
این روانپزشک کودکان اظهار میدارد: بچه زیر یکسال را میآورند و ادعا میکنند که بچه از دستشان افتاده است! مگر بچه از دست، میافتد! معلوم است که دروغ میگویند و بچه را پرت کردهاند. اثر شلاق و خط کش زیر گوش بچه معلوم است و آنوقت میگویند؛ به میز یا صندلی گیر کرده است.
جلیلی، عکس پاهای سوخته طفل معصومی را نشان میدهد که با سیگار سوخته است و یا عکس رادیولوژی که سوزن به سر بچه فرو کردهاند. یا اثر گاز روی دست و پایش است.
« قالب دهان Abuser(فرد آزاردهنده) را که بگیری دقیقاً با اثر گاز روی بدن بچه مطابقت می کند».
این روانپزشک، بعد از این همه عکس نشان دادن، تازه میخواهد سه عکس دیگر هم روی پرده سفید سالن، نمایش دهد! به نظر میرسد که عکسها باید خیلی فجیع باشد چون قبل از نمایش عکسها این هشدار را میدهد که هر کس، دل دیدن عکسها را ندارد از اتاق برود بیرون.
من تنها کسی هستم که از سالن، بیرون می زنم. قبل از بیرون رفتن به دکتر جلیلی می گویم: «آقای دکتر! من خبرنگارم نمیتوانم عکسها را ببینم. بی زحمت هر وقت تمام شد، یک نفر من را مطلع کند. من بیرون سالن ایستاده ام».
چند دقیقه بعد، یکی از خانمها در سالن را باز میکند و میگوید: بیایید داخل. تمام شد. من هم عین ترسوها در سالن را نیم لا باز میکنم و خطاب به آن خانم با شک می پرسم: مطمئنید که تمام شد؟
او هم به من اطمینان میدهد. درب را کامل باز میکنم و بعد ناباورانه به پرده سفید و عکسها نگاه میکنم. چند ثانیه جلو درب سالن به حالت فرار، میایستم که اگر دکتر جلیلی عکس دیگری را نشان داد من دوباره بیرون بروم که خوشبختانه اینگونه نشد. راستش، کمی خجالت می کشم. با خودم فکر میکنم که این بزرگواران جراح حاضر در جلسه، حتماً آنقدر موارد کودک آزاری دیدهاند که برایشان عادی شده است. لابد پیش خودشان فکر میکنند که چه خبرنگار ترسویی! اما مهم نیست بگذار اینگونه فکر کنند. حاضرم تمام دنیا به من بگویند ترسو اما برای همیشه کودک آزاری از دنیا رخت بربندد.
ادامه سخنرانی جلیلی است و به آنجا رسیده است که دارد ویژگیهای والدین کودک آزار را میشمرد. او این سوال را می پرسد که اگر کسی به زیر شکم بچه لگد میزند یا در حضور جمع، به او سیلی میزند، عادی است؟ والدین Abuser (آزاردهنده) خودشان در کودکی، آزار دیدهاند، بدبین هستند، رفتار پارانوئید دارند، منزوی هستند و به جای اینکه بچه به آنان متکی باشد آنان به بچه متکی هستند. مشکلات خود را با کتک زدن بچه، تلافی میکنند و چیزی که عجیب است این است که زنان، خیلی بیشتر از مردان More Child Abuser (کودک آزارتر) هستند!
جلیلی آخرین راه قانونی برای خلاصی کودک از والدین کودک آزار را خارج کردن او از قیمومیت والدین و سپردن او به دولت (بهزیستی) میداند اما در عین حال تاکید میکند که اگر کودک را به یکی از اقوام مثل پدربزرگ یا مادربزرگ بسپارند خیلی بهتر است از وقتی که به بهزیستی بسپارند.
چیزی که در این سالها دکتر جلیلی متوجه شده است فقر است که یکی از علل مهم کودک آزاری والدین به شمار میآید. وقتی فقر باشد، خشم هم بالا میرود.
این روانپزشک کودکان در آخر سخنرانی اش خطاب به جراحان حاضر در جلسه به این نکته تاکید دارد که اگر بچهای را مکرر میبینند که در بیمارستان بستری میشود به کودک آزاری مشکوک شوند.
به گفته این روانپزشک، کودکان عقب مانده ذهنی، بیش فعال و نیز نابالغ بیشتر از هر کودک دیگری کتک میخورند و مورد آزار و اذیت قرار میگیرند.
او همچنین تاکید میکند که والدین دچار اختلاف خلقی – شخصیتی را که کودک آزاری میکنند حتماً باید درمان کرد اما حیف که بودجه دولت در این خصوص خیلی کم است.
سخنرانی تمام میشود و بعد از وقفهای چند دقیقهای قرار است پانلی تحت عنوان «کودک آزاری» در همین سالن برگزار شود. یک سوال خیلی مهم دارم یعنی دو سوال دارم یکی اینکه آیا دیدن عکسها و موارد کودک آزاری برای جراحان عادی شده است و دیگری اینکه اگر یک مورد کودک آزاری را میبینند، تا بحال با فرد کودک آزار برخوردی کردهاند یا خیر؟
سه جراح در خصوص سوال اول اظهار میدارند که هیچ وقت این صحنهها برای آنان عادی نبوده است. یکی از جراحان به من میگوید: خانم! فکر میکنید من دل دیدن عکسهایی که دکتر جلیلی نشان دادند و شما هم طاقت دیدن عکسها را نداشتید و بیرون رفتید را دارم؟ باور کنید به عنوان یک جراح، خجالت کشیدم که بیرون بروم. ترسیدم مسخره ام کنند وگرنه من هم مثل شما به خارج از سالن میرفتم و عکسها را نمیدیدم. باور میکنید که وقتی تصاویر را دیدم، اشک در چشمانم جمع شد!
با شنیدن این حرف کمی دلم آرام میگیرد با خودم می گویم: «پس من تنها نیستم و چه خوب که من جراح نیستم و به خاطر ندیدن آن عکسها از بیرون رفتن خجالت نکشیدم». یکی از جراحان به من میگوید: خانم! فکر میکنید من دل دیدن عکسهایی که دکتر جلیلی نشان دادند و شما هم طاقت دیدن عکسها را نداشتید و بیرون رفتید را دارم؟ باور کنید به عنوان یک جراح، خجالت کشیدم که بیرون بروم. ترسیدم مسخره ام کنند
و اما سوال دوم یعنی آیا یک جراح کودکان، تا بحال با فرد کودک آزار برخوردی داشته است یا خیر؟ دکتر محسن روزرخ، یکی دیگر از جراحان کودک که در این پانل حضور دارد به من در خصوص این سوال، پاسخ میدهد.
او هم منکر موارد کودک آزاری و حتی سو استفاده جنسی از دختران توسط محارم را نمیشود اما در عین حال اظهار می دارد» ما پزشک هستیم و نمیتوانیم قضاوت کنیم و فقط مراتب را به پزشکی قانونی و مراجع قانونی منتقل میکنیم. وقتی که چیزی برای ما غیرطبیعی است و به سو رفتار در هر شکلی در خصوص کودک مراجعه کننده به بیمارستان، برمی خوریم، به هیچ وجه حق قضاوت نداریم.
او باز هم تاکید میکند: ما (پزشکان) نمیتوانیم فراتر از قانون تصمیم بگیریم. حتی اگر والدینی را میبینیم که صلاحیت نگهداری از بچه را ندارند، باز هم نمیتوانیم فراتر از قانون تصمیم بگیریم و فقط به مراجع قانونی منتقل میکنیم. ما (پزشکان) نمیتوانیم فراتر از قانون تصمیم بگیریم. حتی اگر والدینی را میبینیم که صلاحیت نگهداری از بچه را ندارند، باز هم نمیتوانیم فراتر از قانون تصمیم بگیریم و فقط به مراجع قانونی منتقل میکنیم.
روزرخ میگوید: قانونگذاران باید برخورد قانونی با این موارد کودک آزاری داشته باشند. متأسفانه درخصوص این مواردی که بارها و بارها جراحان کودک با آن مواجه اند، هم خلاء قانونی و هم مشکل در اجرای قانون داریم.
این جراح کودکان اظهار میدارد: یکی از مشکلاتی که داریم این است که تا یکسری مسائل مطرح میشود، آن را سیاسی میکنند در حالی که خیلی چیزها به سیاست ارتباطی ندارد.
این جراح کودکان از دیدن بارها و بارها موارد کودک آزاری و بیماران کوچکی که هیچ نایی برای آنان بابت سو رفتار اعمال شده بر آنان ندارند، فقط احساس تأسف میکند که اقدام دیگری به جز انتقال این موارد به مراجع قانونی ندارد و اینکه نمیتواند مداخله دیگری در جایگاه یک پزشک انجام دهد.
یاد پزشکی می افتم که چند سال پیش از خاطرات خود از موارد کودک آزاری مراجعه شده به او میگفت. از وقتی میگفت که دو سه باری با پدر بچه زد و خوردی داشته است و با او (آن پزشک) برخورد قانونی شده بود.
میگفت: درست است که ما نباید با کودک آزار برخوردی کنیم و فقط باید درمان کنیم اما گاهی اوقات نمیتوانم جلو خودم را بگیرم و این خیلی بد است.
او از پدری تعریف میکند که به دختر خودش تجاوز کرده بود و وقتی با او (پدر) مشاجره میکند، پدر با عصبانیت به آن پزشک پرخاش کرده بود که «به شما ربطی ندارد بچه مال خودم هست». بعد دختربچه را با خود از درمانگاه برده بود.
برخی، کودک را مایملک خود میدانند
پانل با سخنان دکتر محمد عفت پناه، روانپزشک کودکان شروع میشود. او به سو استفاده جنسی در خصوص کودکان اشاره میکند و میگوید: هر گونه تماسی به نواحی خاص، نشان دادن عکسهای پورنو و نیز به کار بردن طفل در پورنو گرافی، سو رفتار جنسی تلقی میشود.
وی اظهار میدارد: موارد پنهان سو استفاده جنسی کودک مثل «دستمالی کردن کودک» ۴۰ برابر بیشتر از موارد آشکار سو استفاده جنسی است.
وی در خصوص والدین کودک آزار میگوید: برخی والدین که بچه را خیلی کتک میزنند این عقیده را دارند که «بچه بی تربیت را باید کتک زد». آنان کودک را مایملک خود میدانند و فکر میکنند که میتوانند هر کاری با او انجام دهند و کتک زدن را حق قانونی خود میدانند.
او در خصوص کودکان کار و اینکه یکی از مصادیق کودک ازاری هست یا خیر نیز میگوید: برخی کشورها مثل برزیل، کار کودکان را به معنای شغل، به رسمیت میشناسند و کودکان کار برای آنان، نرمال (عادی) است. در برخی مناطق کشور مثل گیلان و مازندران هم کار کودک در مزرعه، پذیرفته شده است. یعنی هنجاری وجود دارد که کودک را میتوانند به جای مدرسه به مزرعه بفرستند تا کار کند.
عفت پناه این را میگوید که این توضیح را دهد که کودک آزاری بر اساس فرهنگهای مختلف، تعاریف متعددی دارد. یک وقت براساس یک فرهنگ، کار کودک در مزرعه، کودک آزاری تلقی نمیشود و در فرهنگی دیگر گرفتن لپ بچه بدون اجازه والدین، پیگرد قانونی دارد.
او میگوید: اینکه کودکی را بوجود بیاوریم و او را به بهانه کار کردن به سرچهار راهها بفرستیم نوعی Neglect(جامعه شناسان این واژه را غفلت ترجمه کردهاند) انجام دادهایم. در واقع بر اساس تعاریف بین المللی، نفرستادن کودک به مدرسه لااقل، اهمال تلقی میشود.
دکتر عاطفه مرجعی، متخصص پزشکی قانونی است. او به محض اینکه در این جلسه متوجه حضور من به عنوان خبرنگار میشود، آماری را که قرار بود ارائه دهد، بیان نمیکند.
البته او توپ را به زمین بهزیستی میاندازد و میگوید: کاش از بهزیستی دعوت میکردید. آنها آمار دارند. ما هم از بعد دیگری آمار داریم که محرمانه است!
وی اظهار میدارد که میزان کودک آزاری ما هر سال بیشتر میشود. همچنین مکانیزم زیادی هم برای شناخته شدن موارد کودک آزاری نداریم.
مرجعی در بخش دیگری از سخنانش به کنوانسیون حقوق کودک اشاره میکند که برخی موارد کودک آزاری در این کنوانسیون، عرف جامعه ما به شمار میآید و نمیتوان جزو کودک آزاری بیاوریم. در واقع ما عضو کنوانسیون هستیم اما عملاً نیستیم.
این متخصص پزشکی قانونی، در خصوص اینکه پزشکی قانونی چه مواردی را کودک آزاری میداند، اینگونه توضیح میدهد: ما دنبال مکانیزم خاصی برای کشف کودک آزاری نیستیم و روی مواردی کار میکنیم که به صورت شایع و جرم عمومی از سوی پلیس یا اورژانس اجتماعی مطرح میشود.
یکی از جراحان حاضر در پانل از مرجعی تقاضای آمار کودک آزاری را دارد و از او این سوال را دارد که این مسائل را اگر در اینجا نگویید بفرمائید کی و کجا آمار میدهید؟
مرجعی هم جواب داد: مصالح کشوری ایجاب میکند که یکسری مسائل برای عموم مطرح نشود! مسئولان اجرایی آمار میگیرند!
او در خصوص این سوال که آیا کودک آزاری فیزیکی بیشتر است یا عاطفی (Emotional)، پاسخ میدهد: از نظر من که پزشکی قانونی هستم کودک آزاری بیشتر است اما ممکن است از نظر دکتر جلیلی که روانپزشک کودکان هستند بعد عاطفی بیشتر باشد.
مشکلات قانونی در شکایت از پزشک
دکتر جلیلی (روانپزشک کودکان) در خصوص مرگ ناشی از کودک آزاری در دنیا اظهار میدارد: وقتی این مرگ گزارش میشود معمولاً ۲۰ تا ۴۰ برابر با واقعیت فاصله دارد و ما باید جامعه از جمله کادر درمان را در خصوص کودک آزاری، حساس کنیم. از تکنسینهای آزمایشگاه گرفته تا پرستار و پزشک، باید با علائم کودک آزاری آشنا شوند. مثلاً آن کسی که دارد از بچه خون میگیرد باید متوجه کودک آزاری شود. حتی وقتی که پدر و مادر با پزشک در نحوه معاینه، بیش از حد همکاری میکنند باید به مورد احتمال کودک آزاری شک کرد. بنابراین باید آموزشهای لازم را به کارکنان درمان داد تا موارد کودک آزاری را بیشتر گزارش دهند.
او به یکی از مشکلات قانونی اشاره میکند مبنی بر اینکه هنوز در ایران قانونی نداریم که پزشک، سو (تعقیب قانونی و ادعای خسارت) نشود. یعنی اگر یک پزشک به اشتباه تشخیص کودک آزاری داد، والدین میتوانند از او شکایت کنند این در حالی است که در بیشتر کشورهای دنیا، کسی نمیتواند در این خصوص از پزشک شکایت کند. ما در این خصوص جلسات متعددی با نمایندگان قانون داشتیم که نتوانستیم به جایی برسیم.
۵/ ۲ درصد تروماهای مراجعه به اورژانس ناشی از کودک آزاری است
دکتر سید عبدالله موسوی، دیگر، جراح کودکان است که در این پانل به علائم کودک آزاری اشاره میکند که یک پزشک باید نسبت به آن حساس باشد. مثلاً، کودک با یک تب ساده به ما مراجعه میکند ما هم به او مسکن میدهیم در حالی که این تب ممکن است ناشی از کودک آزاری باشد. این تب، همان بخشی از کوه یخ است که بخش عمدهای از آن زیر آب است و دیده نمیشود.
موسوی میگوید: در دنیا، ۵ / ۲ درصد تروماهای مراجعه به اورژانس ناشی از کودک آزاری است. آنچه که به ما گفته شده است و ما در کتابهای مرجع پزشکی خواندهایم این است که اگر به کودک آزاری شک کردیم حتماً از علائم آن عکس بگیریم و مثلاً از کبودی، تصویر بگیریم تا بتوانیم از مورد کودک آزاری دفاع کنیم.
او تاکید میکند که کودک نمیتواند از خودش دفاع کند و تنها حامی او در وهله نخست ما پزشکان هستیم که باید تمام موارد ولو نکات کوچک را مستند سازی کنیم. مثلاً سوختگیهای ناشی از کودک آزاری با سوختگی معمولی فرق دارد. سوختگی با اتو کاملاً مشخص است تا وقتی که کسی با آب جوش سوخته است. همچنین وقتی که به شکم بچه ضربه خورده است معمولاً خط وسط را درگیر میکند. مرگ و میر ناشی از ترومای شکم در موارد کودک آزاری در دنیا ۵۳ درصد است این در حالی است که اگر مورد کودک آزاری نباشد، مرگ و میر حدود ۲۰ درصد است.
این جراح کودکان همچنین به موارد شک برانگیز برای کودک آزاری هم اشاره میکند. مثل وقتی که بچه مراجعه کننده معلوم است که تغذیه مناسبی ندارد و یا اینکه به جای والدین، یکی از همسایهها بچه را به اورژانس آورده است. دلیل آن هم این است که والدین این کودکان از والدین مشکل دار به شمار می آیند و گاهی اوقات این همسایهها هستند که به داد بچه می رسند.
او ادامه میدهد. یک وقتهایی هم بچه با تشنج مراجعه میکند و باید مشکوک شویم به اینکه شاید بچه را محکم تکان داده باشند.
یکی از پزشکان پیرو اظهارات دکتر موسوی به یک مورد ترومای رکتوم (مقعد) بچهای ۱۲ ساله اشاره میکند که وقتی خانواده اش فهمیدند که پزشک به شدت به دنبال گرفتن شرح حال کامل از بیمار است، شک کردند و هم این سو استفاده جنسی از کودک را انکار کردند و هم اینکه بلافاصله بچه را با خود بردند.
دکتر مرجعی (متخصص پزشکی قانونی) در این خصوص این پاسخ را دارد که حتماً در این موارد اگر شرح حال از بیمار با شدت تروما، همخوانی ندارد به کودک آزاری شک کنند و شرح حال کامل از بیمار بگیرید و هیچ چیز از قلم نیفتد و همه چیز بررسی و ثبت شود.
مرجعی میگوید: در قانون جدیدی که در مجلس تصویب شد اما در شورای نگهبان چند ایراد گرفته شده، نوشته شده است که اگر گروه پزشکی متوجه مورد کودک آزاری شد «باید» به مرجع قضائی و بهزیستی گزارش دهد. در مورد موارد سو استفاده جنسی از کودک هم معمولاً خانواده این مورد را انکار میکند. این متخصص پزشکی قانونی ادامه میدهد: یک اصل در پزشکی قانونی این است که معمولاً «دیر میآورند و زود هم میخواهند ببرند». بنابراین وقتی مورد کودک آزاری دیده میشود باید اجازه ترخیص داده نشود تا به مراجع قضائی اطلاع داده شود. طبق قانون، کودک آزاری یک جرم عمومی است و به شاکی خاص نیازی ندارد.
اما به نظر میرسد همیشه به این سادگی نیست. دکتر موسوی (جراح کودکان) میگوید: وقتی مددکار بیمارستان در موارد کودک آزاری با اورژانس اجتماعی تماس میگیرد و آنها نیز پرونده تشکیل میدهند به مراجع قانونی ارائه میدهند، دادستانی در شرایط خیلی خوب، دو هفته بعد جواب میدهد و گاهی هم یک ماه دیگر این جواب را به ما میدهد در این مدت که دیگر، کودک در بیمارستان بستری نیست!
او ادامه میدهد: در این موارد وقتی می بی نم ممکن است ما با این مشکل مواجه شویم به وکیل بیمارستان می گویم که مستقیماً با دادستانی تماس بگیرد و به اورژانس اجتماعی گزارش ندهد تا پرونده سریعتر به جریان بیفتد. وکیل بیمارستان هم همین کار را میکند و اتفاقاً بچه، پس از ترخیص به بهزیستی منتقل میشود و به خانواده داده نمیشود اما بعد، فکر میکنید چه میشود؟! پدر و مادر مستقیماً از بهزیستی، بچه را به خانه میبرند و پرونده هم مختومه میشود!
مرجعی در پاسخ به این اظهارات میگوید: بله. پدر و مادر ولی هستند و حق دارند. در قانونی که در مجلس تصویب شده و در کش و قوس شورای نگهبان است آمده است که در اینجا، پدر و مادر دیگر ولایت ندارند.
یکی از جراحان هم در این جلسه به کمیته اخلاق بیمارستانی که در آن شاغل است اشاره میکند که هر ماه این کمیته برای کادر درمان، برای کودک آزاری دوره آموزشی میگذارد. در این جلسات به تیم درمانگر تاکید میشود که به هیچوجه ننویسند که کودک آزاری اتفاق افتاده است بلکه باید به پزشکی قانونی بنویسند با توجه به این یافتهها آیا کودک آزاری مطرح است یا نه؟
او ادامه میدهد: نتایج نشان داده است وقتی ما این کار را میکنیم متوجه میشویم که مدیریت پزشکی قانونی خیلی بهتر از ما پزشکان است و با پدر و مادر، بهتر ارتباط برقرار میکنند.
مرجعی هم در این میان میگوید: وقتی ما (پزشکان) گاید لاین (راهنمای بالینی) و قانون آنچنانی نداریم، مجبوریم دست به عصا و با احتیاط رفتار کنیم و اگر مشکوک شدیم به مراجع قانونی نظرمان را ارائه دهیم.
دکتر روزرخ یکی دیگر از جراحان کودکان باز هم نظری دارد قابل تأمل و آن اینکه باید از ما پزشکان حمایت قانونی شود تا موارد کودک آزاری را معرفی کنند نه اینکه چون حمایت نمیشوند ما هم فقط درمان کنیم و به گزارش ندهیم.
... این گفت و گو ها باز هم ادامه دارد و پزشکان به دنبال راهی برای حمایت قانونی بیشتر در موارد گزارش دهی کودک آزاری دارند. آنها هم مثل ما انسان و شهروند به شمار می آیند و اظهار تأسف میکنند بابت اینکه گاهی نمیتوانند به جز درمان و یک گزارش به مراجع قانونی که معلوم نیست سرانجام کودک در این فرایند چه میشود، کار دیگری انجام دهند.
پزشکان هر چند گزارش میدهند و بعد از آن، گاهی هم بچه به بهزیستی سپرده میشود اما مساله این است که این تمام ماجرا نیست و گاهی خانواده، دوباره او را از بهزیستی میگیرند و باز، این چرخه شروع میشود.
این چرخه تا چه وقت ادامه دارد؟ تا کی باید موارد کودک آزاری را دید و نتوانست کار زیادی برای آن انجام داد؟ تا کی پزشک فقط به درمان کودک فکر کند و از ترس ترسو شدن کار دیگری برای او انجام ندهد؟
کودکی سه ساله، چند روز پیش وقتی ماجرای دزدی و بچه دزدی را از زبان مادر و مادر بزرگش شنید، یک سوال در ذهنش پدید آمد و خطاب به مادربزرگش با همان زبان شیرین کودکی پرسید: «مامان بزرگ! دزد چه شکلیه؟ چشم داره؟ دست و پا داره»؟
میخواهم بگویم آیا بچهای معصوم با این ذهن خالی از هر بدی و بی دفاع، زدن دارد؟ اگر کسی او را آزار داد نباید از او حمایت کنیم؟
این سخنرانیها و پانل در کنگره سالانه انجمن جراحان کودکان ایران (۱۸ تا ۲۱ خرداد) و در حاشیه چهل و سومین کنگره علمی سالانه جامعه جراحان در سالن همایشهای بین المللی رازی برگزار شد.
*برید= قاصد