همزیستی نیوز - بیماریهای قلبی عروقی یکی از دلایل اصلی مرگ و میر در دنیا است و افزایش این نوع بیماری ناشی از تغییرات در رژیم غذایی، فعالیت بدنی ناکافی و مصرف دخانیات بوده که بیتردید به دلیل تغییر در شیوه زندگی ناشی از شهرنشینی و صنعتی شدن است...
به گزارش ایسنا، امروزه مردم نسبت به گذشته، بیشتر غذاهای پرکالری مصرف میکنند و از طرفی تحرک بدنی آنان نیز کمتر از گذشته شده است، بنابراین یکی از مهمترین مداخلات به منظور پیشگیری و کنترل بیماریهای قلبی – عروقی اصلاح رژیم غذایی است.
باید توجه کرد که عوامل موثر در بروز بیماریهای قلبی - عروقی شامل اختلال در چربیهای خون و بالا بودن سطح کلسترول خون، کم تحرکی، فشار خون بالا، رژیم غذایی نامناسب، استرس و فشارهای روحی و روانی، چاقی و استعمال دخانیات است.
توصیههای تغذیهای موثر در پیشگیری و کنترل عوامل خطر بیماریهای قلبی-عروقی عبارتند از:
- تعادل و تنوع در برنامه غذایی روزانه: تعادل به معنی مصرف مقادیر کافی از مواد غذایی مورد نیاز برای حفظ سلامت بدن است و تنوع یعنی مصرف انواع مختلف مواد غذایی که در پنج گروه اصلی غذایی یعنی گروه نان و غلات، شیر و لبنیات، گوشت، تخم مرغ، حبوبات و مغزها، میوهها و سبزیها معرفی میشوند.
- کاهش مصرف چربی و روغن در برنامه غذایی: سعی کنید غذاها را تا حد امکان به صورت آبپز، بخارپز یا کبابی مصرف کرده و از سرخ کردن زیاد غذا خودداری کنید. همچنین مصرف غذاهای سرخ شده، سوسیس، کالباس، خامه، چیپس، پفک، سسها، مغز، دل و قلوه، کله و پاچه را در برنامه غذاییتان کاهش دهید و پوست مرغ و چربیهای قابل مشاهده گوشت و مرغ را قبل از طبخ جدا کرده و از قسمتهای کم چرب گوشتها استفاه کنید. همچنین از گوشتهای کم چرب مانند مرغ و ماهی به جای گوشت قرمز استفاده کنید و حداقل دو بار در هفته ماهی مصرف کنید؛ چرا که چربی موجود در ماهی از انوع چربیهای مفید است. حال به جای سرخ کردن ماهی، آن را به شکل بخارپز و یا تنوری استفاده کنید.
- توجه به نوع روغن مصرفی: از روغنهای مایع مانند روغن زیتون و روغن آفتابگردان به جای روغن حیوانی و روغن نباتی جامد، برای پیشگیری از افزایش کلسترول خون استفاده کنید. از مصرف غذاهای سرخ کرده پرهیز کرده و در صورت لزوم از روغن مخصوص سرخ کردنی استفاده کنید. زیرا روغن جامد هیدروژنه، حاوی اسیدهای چرب اشباع و اسیدهای چرب ترانس است که خطر ابتلا به امراض قلبی و عروقی را افزایش میدهد. از طرفی مصرف روغن زیتون و مغزها به دلیل کنترل انرژی دریافتی، باید متعادل باشد. بنابراین از روغنهای مایع معمولی (غیر سرخ کردنی) و روغن زیتون در سرخ کردن غذاها (به دلیل حساسیت این روغنها به حرارت بالا) استفاده نکنید.
- کاهش مصرف مواد قندی: مصرف بیش از حد مواد قندی و نشاستهای مانند برنج، ماکارونی، شیرینی، کیک، شکلات، مربا، عسل و نوشابهها، باعث افزایش وزن، بالا رفتن فشار خون و چربی خون شده و منجر به بروز بیماریهای قلبی عروقی میشود. بنابراین باید در برنامه غذایی روزانه از مصرف بیش از اندازه آنها خودداری کرد.
- کاهش مصرف نمک: مصرف نمک باید به هنگام تهیه و طبخ غذا کاهش یابد و از نمکدان در هنگام صرف غذا و سر سفره استفاده نشود. همچنین از مصرف غذاهای کنسرو شده و بسیاری از مواد غذایی بستهبندی شده آماده، به دلیل دارا بودن مقادیر زیادی نمک و از مصرف بیش از اندازه غذاهای شور مانند ماهی دودی، آجیل شور، چیپس، پفک، انواع شور، سوسیس و کالباس خودداری کنید و از سبزیهای تازه مانند سیر، لیموترش تازه، آب نارنج، آویشن، شوید و ... برای بهبود طعم غذا و کاهش مصرف نمک استفاده کنید.
- افزایش مصرف فیبر: فیبرها ترکیباتی هستند که در دیواره سلولهای گیاهان مانند سبزیها، میوهها، سبوس، غلات کامل، حبوبات و مغزها وجود دارند. مصرف فیبرها خطر ابتلا به بیماریهای قلبی - عروقی را کاهش میدهند و همچنین از یبوست پیشگیری میکنند.
- افزایش مصرف میوهها و سبزیها در برنامه غذایی روزانه: میوهها و سبزیها در پیشگیری از بیماریهایی مانند بیماریهای قلبی – عروقی و برخی از انواع سرطانها به خصوص سرطانهای سیستم گوارشی و یبوست موثرند. بنابراین توصیه میشود که روزانه سه الی پنج واحد میوه و سبزی در برنامه غذایی خود استفاده کنید.
بنابر اعلام دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت، برای داشتن قلب سالم اولا فعالیت بدنی، ورزش منظم، متناسب با سن و شرایط جسمی خود را فراموش نکنید و روزانه حداقل ۳۰ دقیقه پیادهروی کنید. دوم اینکه استرس و فشارهای روانی یکی از عوامل ابتلا به بیماریهای قلبی است، بنابراین روشهای کنترل و برخورد مناسب با استرس را یاد بگیرید.
بسیاری از والدین کودکان و نوجوانان خود را تا دم در مدرسه می رسانند و خوشحالند که هرجا که می روند کودک خود را همراهی می کنند غافل از اینکه تنها همراهی در خیابان و مدرسه کفایت نمی کند و خطراتی از جمله دوستان ناباب، مصرف مواد و دیگر خطراتی که حتی فکر والدین نیز به ذهنشان خطور نمی کند، در غیبت دوست نبودن با کودک در کمین فرزندانشان است.
فرقی نمی کند مدرسه شاهد باشد یا تیزهوشان، نمونه دولتی یا غیرانتفاعی و عادی، منطقه پایین باشد یا بالا، از هر نوعش باشد والدین نباید به اطمینان این اسامی از فرزندانشان غافل باشد، بحث سر مدرسه نیست، بر سر آن است که والدین فکر می کنند اگر فرزند خود را در فلان مدرسه خوب یا فلان آموزشگاه معتبر یا باشگاه ورزشی ثبت نام کنند و فرزند رفت و آمد دیگری غیر از این مکان ها نداشته باشد، دیگر هیچ چیزی نه مواد و نه حتی سیگار، فرزندشان را تهدید نمی کند.
بسیاری از الگوهای مصرف مواد و دخانیات و دیگر آسیب ها از پدر و مادرها و فامیل و آشنایان به کودک منتقل می شود اما در اینجا از الگوی همسالان غفلت شده است؛ بسیاری از کودکان و دانش آموزان با مهارت «نه گفتن» غریبه هستند و در بین همسالان خود برای کم نیاوردن حاضرند هرکاری کنند. آسیب های اجتماعی بین کودکان و نوجوانان از چشم دیگر اقشار جامعه نامرئی نیست؛ پس از تعطیلی مدارس می توان دانش آموزانی را در خیابان ها دید که سیگار به دست دارند و یا با الفاظ زشتی یکدیگر را مورد خطاب قرار می دهند اما والدین فکر می کنند کودک آنها از این آسیب ها مبرا است و بهترین فرزند روی زمین را دارند.
دوستی داشتم که تعریف می کرد فرزندش بسیار نجیب و سر به زیر است. این پسر نوجوان حتی به طورکامل به فرائض دینی خود نیز عمل می کرد. این نوجوان هرگاه او خانه نبود لحظه به لحظه با او تماس می گرفت و می پرسید که مثلا غذا را گرم کنم یا خانه را مرتب کنم؛ روزی او زودتر از سر کارش به خانه بازمی گردد و پسرنوجوانش را با یکی از دوستان ناباب می بیند. پدر دیگری نیز برایم تعریف می کرد که حتی در اتاق فرزندش دوربین گذاشته بود و دخترش از اخلاق و رفتار خوب زبانزد فامیل بود اما در نهایت متوجه می شود که دختر نوجوانش گل مصرف می کند. این مسائل ناشی از این می شود که به طورمثال آن پدر به دوربین و آن مادر نیز به فرائض دینی ظاهری اطمینان کرده بود غافل از اینکه مسائل تربیتی، دینی، عقیدتی و محبت و دوستی با کودک توامان در شکل گیری شخصیت کودکان و نوجوانان نقش دارند و یکی به تنهایی کفایت نمی کند.
خطرات برای دانش آموزان فقط به مواد و سیگار ختم نمی شود؛ بسیاری از خطرات نوپدیدی در ایران در رابطه با آسیب های جنسی نیز آنان را تهدید می کند که به علت تابو بودن به راحتی قابل تشخیص و بیان نیست. بسیاری از تین ایجرها (نوجوانان 13 تا 19 سال) از مدارس و طبقات اجتماعی گوناگون با آسیب های نوپدیدی روبرو هستند. بنابراین حتی والدین نباید خیالشان راحت باشد که به طورمثال دخترم با جنس مخالف ارتباطی ندارد و من دیگر کاری به او نداشته باشم. این درحالی است که شاید حتی غفلت از تنها ماندن نوجوانان همجنس نیز خطراتی را متوجه آنان کنند. نوجوانی علت گرایش خود به آسیب را برایم ترند (مد) اجتماعی و نوجوان دیگر علت را محدودیت ها، عنوان می کرد. می گفت دوران شما گذشته است، اگر من با همسالان خود همراهی نکنم دیگر دوستی نخواهم داشت. موبایل و شبکه های اجتماعی نیز به این به اصطلاح ترندهای اجتماعی دامن می زنند. شاغل بودن والدین نیز وقت کمی برای رسیدگی به امور فرزندان در اختیارشان قرار می دهد و در این شرایط الگوپذیری نوجوانان از همسالان خود شدت می گیرد و وای به روزی که یکی از این همسالان هم دچار آسیب باشد و هم نقش مدیریتی گروه همسالان را برعهده بگیرد آنگاه است که می تواند عده زیادی از نوجوانان را به یک آسیب اجتماعی ترغیب کند و اطمینان بیش از حد والدین به فرزند خود یا به شیوه های تربیتی شان می تواند زندگی کودک و نوجوان را تباه کند.
سادات حسینی خواه
منبع: ایرنا
همزیستی نیوز - حدود ۱۵۰ کشور در سراسر جهان در فعالیتهای روز جهانی محیط زیست شرکت دارند.
به گزارش ایسنا، از سال ۱۹۷۲ میلادی تاکنون "پنجم ژوئن" روز جهانی محیط زیست محسوب میشود که هر سال یک موضوع مهم زیستبومی را شعار محوری خود قرار میدهد تا تاکیدی خاص بر نگرانی محیط زیستی در آن دوران باشد.
امسال نیز موضوع روز جهانی محیط زیست در ۲۰۱۹ با شعار "آلودگی هوا را شکست دهید" انتخاب شده که فراخوانی عمومی برای غلبه بر این بحران جهانی است.
بنابر گزارش جدید سازمان ملل متحد، این شعار که از سوی چین به عنوان کشور میزبان برای برگزاری مراسم امسال، انتخاب شده همه ما را دعوت می کند تا به طور جدی به این موضوع بپردازیم که چطور میتوانیم با اعمال تغییراتی در زندگی روزمرهمان به کاهش میزان آلودگی هوایی که تولید میکنیم و نیز کاهش نقش آن در گرمایش زمین و در نهایت کاهش اثرات آن بر سلامت خودمان کمک کنیم.
این سازمان که پنجم ژوئن را به عنوان این روز برگزیده هشدار میدهد که حفاظت از محیط زیستِ انسانی و بهبود شرایط آن موضوع مهمی است و بر سلامت و رفاه جوامع بشری و رشد اقتصادی آنها در سراسر جهان اثرگذار است.
آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل نیز در این باره تاکید کرد: وقت آن رسیده که قاطعانه وارد عمل شویم. پیام من به همه دولتها شفاف است: تعیین مالیات بر آلودگی، پایان دادن به یارانههای سوخت فسیلی و توقف احداث کارخانههای جدید زغال سنگ. ما به اقتصاد سبز نیاز داریم نه اقتصاد خاکستری.
در پیام دبیرکل سازمان ملل به مناسبت این روز همچنین آمده است: آلودگی هوا سالانه دست کم جان هفت میلیون انسان را می گیرد، به رشد کودکان آسیب می زند، به اقتصادها خسارت وارد می کند و در عین حال در بروز شرایط بحرانی اقلیمی در سراسر دنیا موثر است.
همچنین براساس گزارش نشریه "بیزینس استاندارد"، آلودگی هوا چه در بیرون و چه در داخل خانهها قاتل خاموشی است که منجر به مرگ زودهنگام دست کم هفت میلیون نفر در سال میشود و ۶۰۰ هزار نفر از این قربانیان را کودکان تشکیل می دهند.
دیوید بوید، استادیار دانشگاه بریتیش کلمبیا در کانادا در این باره میگوید: بیش از شش میلیارد نفر در جهان که یک سوم آنها را کودکان تشکیل میدهند به طور مستمر هوای بسیار آلوده تنفس میکنند که زندگی، سلامت و رفاه آنها را به طور جدی به خطر میاندازد.
بنابراین گزارش همچنین در هر ساعت ۸۰۰ نفر جان خود را از دست میدهند و بسیاری از آنها سالها پس از تحمل رنج بیماریهایی چون سرطان، امراض تنفسی یا بیماریهای قلبی که مستقیما با استنشاق هوای آلوده در ارتباط هستند، قربانی میشوند.
دویچهوله نیز در گزارش محیط زیستی خود به مناسبت این روز بر ضرورت حمایت از تنوع زیستی و زیستگاههای طبیعی و نیز حفاظت از حشرات تاکید کرده است.
در این گزارش آمده است: سازمانهای مدافع محیط زیست و نهادهای وابسته به آنها با برنامههای متنوع میکوشند آگاهی زیست محیطی عموم مردم جهان را ارتقا دهند. فعالیتهای مخرب انسانی بیش از هر عامل دیگری تنوع زیستی و ثبات و تعادل محیط زیست را در معرض تهدید قرار داده است.
حشرات بیش از نیمی از گونههای مختف حیوانات را تشکیل میدهند. زمین زیستگاه میلیونها گونه مختلف از حشرات است. بقای این جانواران کوچک در تعادل زندگی ما انسانها و زندگی دیگر جانداران اهمیت بزرگی دارند. برای نمونه آنان به گردهافشانی گیاهان، کنترل آفاتها، تصفیه آب و باروری زمین کمک میکنند. در دهههای گذشته از تنوع زیستی حشرات به شکل فاجعهباری کاسته شده است.
در این گزارش تاکید شده است: با دقت بیشتر در خرید موادغذایی میتوانیم به حشرات یاری برسانیم. یک عامل مهم خرید محصولات ارگانیک است. در کشت محصولات ارگانیک کمتر از کودهای سمی و آفتکشها استفاده میشود و این امر به رشد گیاهان خودرو کمک میکند. این گیاهان هم حشرات بسیاری را به خود جذب میکنند، هم تضمینی برای امنیت زیستی و غذایی آنها هستند. نکته مهم خرید مواد غذایی از بازارهای محلی و فصلی و کاهش در مصرف گوشت است.
به گزارش ایسنا، امروزه در اکثر نقاط دنیا تقریبا کسی از پیامدهای سوء آلودگی هوا در امان نیست و طبق هشدار سازمان ملل از هر ۱۰ سکنه زمین، ۹ نفر در حال حاضر هوای آلوده تنفس میکنند.
با این حال بسیاری از کارشناسان معتقدند راههای بسیاری برای مقابله با این معضل جهانی با تغییر در الگوی زندگی روزانه وجود دارد و تک تک ما با جدی گرفتن عواقب این بحران میتوانیم با مطالعه و پیگیریهای بیشتر و مستمر تا حد زیادی در کنترل و بهبود شرایط فوق تاثیرگذار باشیم.
همزیستی نیوز - معاون تحقیقات وزیر بهداشت ضمن تشریح نتایج دومین گزارش «ثبت سرطان مبتنی بر کل جمعیت ایران، پرخطرترین استانهای کشور در ۱۰ سرطان شایع را معرفی کرد.
به گزارش ایسنا، دکتر رضا ملک زاده، رئیس پژوهشکده گوارش و کبد علوم پزشکی تهران با اشاره به اینکه تازهترین آمار ثبت شده موارد جدید بروز سرطان، تحت «نظام ثبت سرطان ایران»، مربوط به سال ۱۳۹۴ (دومین سال ثبت سرطان با پوشش ۷۷ میلیون و ۵۳۹ هزار نفری کل جمعیت در ۳۰ استان) است، توضیح داد: به دنبال ایجاد شبکه ملی ثبت سرطان در ایران، نخستین نتایج گزارش ثبت سرطان در کشور که مربوط به آمار ثبت شده سرطانها در سال ۹۳ بوده، پس از تجزیه و آنالیز دادهها، طی سال گذشته نهایی و اعلام شد و امروز شاهد اعلام نتایج دومین گزارش آن هستیم.
آخرین آمار بروز سرطان در ایران
مجری اصلی بزرگترین مطالعه کوهورت خاورمیانه و شمال افریقا در ایران از بروز ۱۰۸ هزار و ۷۹۸ مورد جدید سرطان در ایران شامل ۵۸ هزار و ۹۲ مرد (۵۳.۳۹ درصد) و ۵۰ هزار و ۷۰۶ زن (۴۶.۶ درصد) در سال ۹۴ خبر داد و گفت: این رقم در سال پیش از آن، ۱۱۲ هزار مورد شامل ۶۰ هزار و ۴۳۲ (۵۳.۹ درصد) مرد و ۵۱ هزار و ۶۲۸ (۴۶.۱ درصد) زن بوده است.
به گفته ملک زاده، شمار سرطانهای بروز یافته بر اساس نرخ استاندارد شده سنی در هر دو جنس کل کشور طی سال ۹۴، شامل ۱۴۹.۷۴ در هر ۱۰۰ هزار نفر (حدود ۱۵۶.۹۵ مرد از هر ۱۰۰ هزار و ۱۳۴.۴۳ زن از هر ۱۰۰ هزار) بوده است.
شایعترین سرطانها در ایران
معاون تحقیقات وزیر بهداشت، شایعترین سرطانها در ایران را بر اساس آخرین آمار بروز استاندارد شده سنی آنها در سال ۹۴ شامل: سرطان پستان با ۳۲.۹، سرطان پروستات با ۱۶.۹۳، سرطان پوست (غیرملانوم) با ۱۴.۶۸، سرطان معده با ۱۳.۷۰، سرطان روده بزرگ با ۱۳.۳۱ در هر ۱۰۰ هزار نفر برشمرد.
وی افزود: این رتبه بندی شایعترین سرطانهای ایران در سال ۹۴ در مقایسه با سال ۹۳ حفظ شده است.
شایعترین سرطانها در مردان ایرانی
رئیس پژوهشکده بیماریهای گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی تهران، سرطان معده با ۱۷.۷۴، پوست غیرملانوم با ۱۷.۴۹، پروستات با ۱۶.۹۳، روده بزرگ با ۱۴.۱۳ و مثانه با ۱۲.۵۶ در هر ۱۰۰ هزار نفر را شایعترین سرطانها در میان مردان ایران برشمرد و گفت: سرطان معده شایعترین بدخیمی در جمعیت مردان ایرانی است. به طوری که در سال ۹۴، ۶ هزار و ۵۳۷ نفر مبتلا به سرطان معده شدند؛ این درحالیست که پروژه Globocan سازمان بهداشت جهانی، سرطان ریه را به عنوان شایعترین سرطان در میان مردان دنیا و سرطان معده را چهارمین سرطان شایع این جمعیت معرفی کرده است.
به گفته استاد ممتاز گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی تهران، میزان بالای بروز سرطان معده در ایران اگرچه کاهش یافته و پیش بینی میشود این روند کاهش در سالهای آینده نیز ادامه یابد اما بروز بیشتر آن در میان جمعیت مردان ایران، ممکن است به علت شیوع بالای عفونت هلیکوباکتر پیلوری و چندین عامل خطر محلی بویژه مصرف تریاک، مصرف بالای نمک و سایر عادات غذایی باشد؛ بر همین اساس، مطالعات بیشتر برای مشخص کردن عوامل خطر و در نتیجه طراحی برنامههای مناسب برای پیشگیری از سرطان معده در ایران ضروری است.
شایعترین سرطانها در زنان ایرانی
معاون تحقیقات وزیر بهداشت، همچنین سرطانهای پستان با ۳۲.۹، روده بزرگ با ۱۱.۷۰، پوست (غیرملانوم) با ۱۰.۸۵، معده با ۸.۶۷ و تیروئید با ۷.۳۱ را پنج سرطان شایع در بین زنان ایرانی اعلام کرد و گفت: در سال ۹۴، ۱۲ هزار و ۵۸۸ زن ایرانی مبتلا به سرطان سینه شدند.
وی با اشاره به عوامل خطر بروز سرطان پستان و افزایش سرطان روده در بین زنان کشور، به طور ویژه بر تأثیر چاقی بر این نوع سرطانها تاکید کرد و با بیان اینکه متأسفانه شاهد افزایش شیوع چاقی در بین زنان ایرانی به دلیل عادات غذایی، کم تحرکی و چاقی هستیم، گفت: میزان بالاتر بروز سرطان پستان در زنان ایرانی نسبت به سایر سرطانهای شایع در این جنس، سیاستگذاری ها برای پیشگیری، تشخیص و درمان زودهنگام این نوع سرطان را ضروری میسازد.
رتبه بندی ۳۰ استان ایران در ۱۰ سرطان شایع مردان
ملک زاده، با استناد به نتایج نخستین سال اجرای ثبت سرطان مبتنی بر کل جمعیت ایران (سال ۹۳) پرخطرترین استانهای کشور در بروز ۱۰ نوع سرطان شایع مردان و زنان را اعلام کرد و با بیان اینکه نتایج سال ۹۴ نیز پس از آنالیز دادهها، بزودی اعلام خواهد شد، افزود: در بین جمعیت مردان ایران، در سرطان معده: اردبیل، زنجان، خراسان شمالی،
سرطان پروستات: یزد، فارس، تهران،
سرطان روده بزرگ: سمنان، تهران و یزد،
سرطان مثانه: کرمان، یزد، آذربایجان غربی،
سرطان ریه: آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، کرمان،
سرطان خون: اصفهان، یزد، کرمانشاه،
سرطان سیستم عصبی: آذربایجان غربی، یزد، زنجان،
سرطان مری: زنجان، خراسان شمالی، گلستان،
سرطان غدد لنفاوی: یزد، خوزستان، کرمانشاه و
سرطان حنجره: خراسان شمالی، کرمان، خراسان جنوبی، استانهای دارای رتبه اول تا سوم (پرخطر) هستند.
معاون تحقیقات وزیر بهداشت، سه استان یزد، زنجان و آذربایجان غربی را استانهای پیشتاز در کل ۱۰ سرطان شایع مردان معرفی کرد.
رتبه بندی ۳۰ استان ایران در ۱۰ سرطان شایع زنان
وی سپس استانهای دارای رتبه اول تا سوم ۱۰ سرطان شایع زنان ایران را شامل
سرطان پستان: تهران، یزد، سمنان،
سرطان روده بزرگ: سمنان، تهران، یزد،
سرطان معده: اردبیل، زنجان، آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی،
سرطان تیروئید: کهکیلویه و بویراحمد، یزد، چهار محال و بختیاری،
سرطان خون: اصفهان، یزد، اردبیل،
سرطان ریه: بوشهر، آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی،
سرطان سیستم عصبی: یزد، زنجان، آذربایجان غربی،
سرطان مری: زنجان، خراسان شمالی، گلستان،
سرطان تخمدان: یزد، تهران و سمنان،
سرطان رحم: زنجان، یزد و تهران را معرفی کرد.
به گفته معاون وزیر بهداشت، استانهای یزد، خراسان رضوی و اصفهان دارای بیشترین موارد بروز ۱۰ سرطان شایع زنان ایران هستند.
گروه سنی بیشترین بروز سرطان در ایران
ملک زاده گفت: بیشترین موارد بروز تمام انوع سرطان در ایران، در گروه سنی ۷۵ تا ۸۵ سال دیده میشود.
جغرافیای سرطان در ایران
مجری اصلی مطالعه بزرگ کوهورت گلستان خاطرنشان کرد: درحالیکه سرطانهای دستگاه گوارش فوقانی بویژه معده و مری در شمال غرب و شمال شرق ایران به دلیل وجود عوامل خطری همچون مصرف تریاک، نوشیدن چای داغ، مصرف کم میوه و سبزیجات تازه و بهداشت نامناسب دهان و دندان بیشتر است، بدخیمیهای پستان، روده بزرگ، پوست، تیروئید، مثانه، پروستات و تخمدان در بخشهای مرکزی و جنوب ایران عمدتاً به دلیل سبک زندگی، رژیم غذایی، کم تحرکی و چاقی فراوانی بیشتری دارد؛ هر چند که اظهار نظر دقیق در این باره نیازمند مطالعاتاپیدمیولوژیک است.
ملک زاده یادآور شد: البته سرطان مری در استان گلستان به دلیل بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی و بویژه دسترسی کامل به آب آشامیدنی بهداشتی به جای آب غیر لوله کشی و سوخت استاندارد به جای سوختهای نفتی وبیوزیستی در فضای بسته خانه که از جمله عوامل خطر سرطان مری در این استان طی سالهای گذشته بود، کاهش چشمگیری یافته به طوری که از ۱۰۰ در هر ۱۰۰ هزار، به ۲۰ در هر ۱۰۰ هزار بروز (یک پنجم) رسیده است.
جایگاه سرطان در علل مرگ در جهان و ایران
معاون تحقیقات وزیر بهداشت در ادامه به جایگاه سرطان در علل مرگ و میر پرداخت و گفت: سرطان دومین علت مرگ و میر در جهان است که در سال ۲۰۱۵ باعث ۸.۷ میلیون مرگ شده است. بر اساس پیش بینی سازمان بهداشت جهانی، شیوع سرطان در کشورهای توسعه یافته تا سال ۲۰۲۵، ۴۵ درصد افزایش خواهد یافت.
وی افزود: در ایران پس از حوادث ترافیکی و بیماریهای قلبی و عروقی، سرطان به عنوان سومین علت مرگ شناخته میشود.
به گفته وی بر اساس نتایج مطالعه جهانی «بار سرطان در ۱۹۵ کشور جهان» در سال ۲۰۱۶، ۵۴ هزار ایرانی بر اثر سرطان فوت کردهاند که این میزان مرگ، ۱۴.۹ درصد از کل مرگها (۳۶۰ هزار مرگ) در این سال را شامل شده است.
مقایسه بروز سرطان در ایران و جهان
ملک زاده گفت: نرخ بروز سرطان در ایران، به طور قابل ملاحظهای در مقایسه با میزان بروز سرطان گزارش شده از کشورهای توسعه یافته و حتی برخی از کشورهای همسایه همچون ترکیه پایینتر است.
به گفته وی، در حالی که نرخ بروز سرطان در ایران ۱۴۹.۷۴ در هر ۱۰۰ هزار نفر است، متوسط بروز سالانه سرطان در دنیا (بدون در نظر گرفتن سرطان پوست) بر اساس گزارش مرجع جهانی «ثبت سرطان در پنج قاره جهان»، ۱۸۲ در هر ۱۰۰ هزار نفر و حاکی از نرخ بسیار پایینتر بروز سرطان در ایران در مقایسه با متوسط دنیاست.
نویسنده همکار در مطالعه جهانی بار بیماری سرطان افزود: بر اساس گزارش مرجع جهانی «ثبت سرطان در پنج قاره»، همچنین، متوسط نرخ بروز سرطان در کشورهای اروپایی، ۲۶۷ در هر ۱۰۰ هزار و در آمریکا ۳۱۸ در هر ۱۰۰ هزار نفر است که نشان میدهد میزان بروز سرطان در ایران در مقایسه با متوسط اروپا و آمریکا نیز بسیار پایینتر است.
رئیس پژوهشکده بیماریهای گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی تهران، با اشاره به تأثیر افزایش فاکتورهای خطر سرطان، رشد جمعیت و پیری جمعیت در افزایش موارد بروز سرطان در کشورهای در حال توسعه (شامل ۸۲ درصد جمعیت جهان)، به علت افزایش آمار کلی سرطان در ایران پرداخت و گفت: علاوه بر سه عامل بالا، باید «ثبت دقیق و منظم موارد بروز سرطان» پس از شکل گیری «شبکه ملی ثبت سرطان در ایران» را نیز حتماً به این عوامل افزود که سبب شده آمار سرطان بیشتر از گذشته به نظر برسد.
غیرعلمی بودن سونامی سرطان در ایران
ملک زاده با غیرعلمی خواندن ادعای وقوع سونامی سرطان در ایران گفت: ضمن آماری که از مقایسه بروز سرطان در ایران با کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه ارائه شد، باید گفت: بر اساس گزارش جهانی، ایران در منطقه خطر متوسط بروز سرطان قرار دارد.
معاون تحقیقات وزیر بهداشت «ثبت سرطان» را ضرورت اولیه نظام ارائه آمار سرطان در دنیا و از جمله مهمترین زیر ساختهای مورد نیاز برای استقرار برنامه کنترل سرطان دانست که نقش مهمی در طراحی و پایش برنامههای کنترلی سرطان از جمله ارزیابی برنامههای غربالگری سرطان، پیگیری بیماران مبتلا به سرطان و ارزیابی شاخصهای پیش آگهی و اختصاص منابع مالی و انسانی و … دارد.
وی یادآور شد: گزارش رسمی «ثبت سرطان مبتنی بر کل جمعیت ایران که جهت انتشار در Cancer Incidence in Five Continents ، معتبرترین مرجع جهانی ثبت سرطان نیز مورد تأیید و پذیرش قرار گرفته است، در حالی با تلاش سه جانبه معاونتهای «تحقیقات و فناوری»، «درمان» و «بهداشت» وزارت بهداشت و با همکاری دانشگاههای علوم پزشکی کشور به عنوان مجری برنامه ثبت سرطان، تهیه و اجرا شد که ثبت سرطان در ایران، تا پیش از این، همچون سایر کشورهای در حال توسعه، همواره با محدودیتها، دشواریها و نقایص فراوانی مواجه بود؛ لبر همین اساس تهیه این گزارش را میتوان گامی بسیار مهم برای کنترل سرطان در کشور توصیف کرد.
رئیس پژوهشکده بیماریهای گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی تهران «ثبت سرطان در پنج قاره جهان » / Cancer Incidence in Five Continents را نیز معتبرترین مرجع جهانی در زمینه « ثبت سرطان در کشورهای مختلف دنیا» توصیف کرد و گفت: ایران هم اکنون از جمله کشورهای برخوردار از جامعترین و دقیقترین برنامه ثبت سرطان منطقه و جهان است.
به گفته وی، با اینکه حدود ۷۰ درصد کل موارد سرطان در جهان، در کشورهای در حال توسعه اتفاق میافتد، بیشتر سیستمهای ثبت سرطان مبتنی بر جمعیت، در کشورهای توسعه یافته قرار دارند و تعداد کمی از آنها در کشورهای در حال توسعه هستند؛ از سویی دیگر، متأسفانه اغلب سیستمهای ثبت سرطان موجود در کشورهای در حال توسعه، با کیفیت بسیار پایینی اطلاعات لازم را جهت بررسی موارد سرطان جمع آوری میکنند؛ اما ایران در این زمینه خود را به سطح کشورهای پیشرفته رسانده است.
به گزارش پژوهشکده بیماریهای گوارش و کبد دانشگاه علوم پزشکی تهران، نخستین مقاله از اولین گزارش ثبت سرطان مبتنی بر کل جمعیت ایران، توسط دکتر رضا ملک زاده، دکتر غلامرضا روشندل و همکارانشان، بتازگی در مجله Cancer Epidemiology منتشر شده است.
همزیبستی نیوز - بررسیها حاکی از افزایش هشداردهنده موارد حمله قلبی در میان زنان جوان است که این موضوع اهمیت توجه به سلامت این عضو حیاتی بدن را برای آنها ضروری میسازد.
به گزارش ایسنا، طبق اعلام انجمن قلب آمریکا در سال ۲۰۱۴ حدود ۳۱ درصد از موارد بستری شدن در بیمارستانها و مراکز درمانی مربوط به زنان ۳۵ تا ۵۴ ساله بوده و این درحالیست که این آمار در سال ۱۹۹۵ حدود ۲۱ درصد گزارش شده است.
گزارشها نشان میدهد: اگرچه بیماری قلبی اغلب مشکلی مردانه تلقی میشود اما حملات قلبی در این بازه زمانی در میان مردان جوانتر کاهش پیدا کرده است.
در این گزارش محققان خواستار آن شدند تا اقدامات بیشتری برای مقابله با فاکتورهای خطرزایی همچون فشار خون بالا و دیابت که زنان جوان با آن روبرو هستند در نظر گرفته شود.
همچنین استرس میتواند بر سلامت قلب اثر بگذارد زیرا مغز نمیتواند تفاوت بین انواع فیزیکی و روانی استرس را تشخیص دهد. به گفته محققان آمریکایی هر دو نوع استرس موجب افزایش ترشح هورمونهای آدرنالین و کورتیزولشده و ضربان قلب و فشار خون را بالا میبرد.
به گزارش ایسنا به نقل از هرالد تریبیون، اکنون این موضوع مطرح است که زنان جوان مستعد فشار خون بالا و استرس باید چه نکاتی را رعایت کنند؟
با پزشک معالج خود مشورت کنید
محققان به زنان توصیه میکنند با پزشک خود صادق باشند. افراد نباید از بازگو کردن احساس اضطراب خود، نگران باشند و احساس شرمندگی کنند. همچنین پزشکان باید توجه داشته باشند بیماران به کمک آنان نیاز دارند و به بیماران اطمینان دهند افسردگی و اضطراب از بیماریهای قابل درمان هستند.
ذهن آگاهی یا حضور در لحظه را تمرین کنید
مدیتیشن و تمرین ذهن آگاهی و کاهش استرس کمک میکند تا ذهن از منطقه خطر خارج شود، ترشح هورمونهای آدرنالین و کورتیزول افزایش پیدا نکند و از میزان ضربان قلب و فشار خون کاسته شود. به گفته محققان کنترل آنچه که در اختیار ما نیست منبع اصلی استرس در بسیاری از افراد به حساب میآید. همچنین این تمرین کمک میکند تا موارد استثنا را کنترل کنیم و آگاه باشیم که میزانی از استرس غیر قابل اجتناب است و میتواند گاهی اوقات مثبت باشد.
ورزش کنید و فعالیت بدنی داشته باشید
بررسیها نشان میدهد افرادی که فعالیت بدنی کافی دارند میزان کمتری از فشار خون بالا را تجربه میکنند. فوایدجسمی ورزش کردن مستقیماً با کاهش استرس مرتبط است. هنگام ورزش کردن و فعالیت جسمی با کاهش سطح هورمونهای استرس شامل آدرنالین و کورتیزول از فشار خون نیز کاسته میشود.
همزیستی نیوز - مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری از شناسایی ۴۰۰ ویژه خوار از هتلهای ایرانگردی و جهانگردی خبر داد و گفت: بیش از ۴۰۰ ویژهخوار، اسکان و حتی غذای نوروز را مهمان جیب بازنشستگان بودهاند.
به گزارش ایسنا، سید میعاد صالحی در صفحه اینستاگرامی خود در این باره نوشت: طبق گزارش عضو جدید منصوب اینجانب در هیئت مدیره شرکت هتلهای ایرانگردی و جهانگردی، بیش از ۴۰۰ ویژهخوار، اسکان و حتی غذای نوروز را مهمان جیب بازنشستگان بودهاند.
وی ادامه داد: تعطیلات عید فطر در پیش است. هر ۶۳ هتل و اماکن اقامتی، موظف هستند فاکتورهای مربوطه این افراد را از عید نوروز تا عید فطر یک جا تسویه کنند. در غیر این صورت، ضمن اخذ هزینههای مربوطه از مدیر هتل و سفارش شونده و سفارش کننده، اسامی ایشان را منتشر خواهم کرد.
مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری تاکید کرد: این بذل و بخششها را از جیب چه کسانی انجام میدادند؟! همه بدانند در دفاع از بیتالمال با احدی تعارف نداریم و به حول و قوه الهی دیگر اجازه این ویژه خواریها به احدی داده نخواهد شد.
همزیستی نیوز - یک روانشناس کودک و نوجوان ضمن بیان اینکه افرادی که والدینشان را در کودکی از دست میدهند سه برابر بیشتر از افراد دیگر دچار افسردگی میشوند، راهکارهایی درباره نحوه برخورد صحیح با این کودکان ارائه کرد.
مونا فلسفی در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه اگر فردی در دوران کودکی والدین یا یکی از اعضای خانوادهاش را از دست بدهد از نظر روانی و جسمانی دچار مشکل میشود، گفت: کودکان در هر سنی، از مرگ درک متفاوتی دارند. در سنین ۰ تا ۲ سالگی به دلیل اینکه کودکان درک کاملی از مرگ ندارند، جو عاطفی سوگ برایشان آزار دهنده است این در حالیست که در سنین ۲ تا ۷ سالگی اغلب کودکان خودمحور میشوند و نمیتوانند دیدگاه دیگران را در نظر بگیرند، آنها در این دوران فهم ناقصی از برگشتناپذیری و همگانی بودن مرگ، قطعی علائم فرد بعد از مرگ و علت مرگ دارند و آن را با تعابیری مثل خواب، جدایی و مسومیت توجیه میکنند، اما در سنین ۷ تا ۱۲ سالگی، با آغاز تفکر انتزاعی مرگ را به علل بیرونی ربط میدهند، آنها بر این باور هستند که تنها افراد پیر میمیرند، در ۱۳ سالگی به بعد کودکان به خوبی متوجه میشوند که مرگ اجتنابناپذیر است و دلایل اصلی مرگ را به خوبی درک میکنند.
فلسفی با بیان اینکه سن پیشدبستانی، دوران بسیار بحرانی برای سوگ در کودکان محسوب میشود، گفت: به دلیل اینکه درکی از مفهوم برگشتناپذیری درباره مرگ وجود ندارد، کودک در این دوران احساس گناه و خیالبافی میکند، او اینطور میاندیشد که متوفی پس از مرگ غذا میخورد و سرما و گرما را درک میکند. آنها این تفکر را در سر میپرورانند که "چون مامان را اذیت کردم مامان مرد"، اما از سویی دیگر با این احساس که "اگر کار خوبی انجام بدم مامان زنده میشه" تفکرات جادویی در سر میپرورانند.
به گفته وی، طبق پژوهشهای انجام شده در زمینه سوگ کودکان، افرادی که والدینشان را در کودکی از دست دادهاند سه برابر بیشتر از افراد دیگر دچار افسردگی میشوند که در این زمینه عملکرد و رفتارهای مراقب از کودک در سازگاری با مرگ والدینش تاثیر قابل توجهی دارد.
این روانشناس با بیان اینکه کودکانی که سوگ را تجربه میکنند زودتر از سایر کودکان به مرحله شناختی میرسند، تاکید کرد: عدم صحبت درباره مرگ و سوگواری پیش آمده برای کودک نه تنها غم او را برطرف نمیکند بلکه این موضوع را پیچیدهتر میکند، در این مرحله باید به سوالات کودک پاسخ داد. اگر کودکان در این دوران پاسخ سوالاتشان را دریافت نکنند مضطرب میشوند، امکان دارد در این دوران کودکان بازی کنند و این به آن معنا نیست که کودک مرگ را متوجه نشده است و خوشحالی میکند، بلکه او درحال مقابله است چراکه او با بازی کردن احساسات خود را تخلیه میکند.
وی در ادامه به تاثیرات روانی و جسمانی سوگ والدین در کودکان اشاره کرد و گفت: بیاشتهایی، نقص توجه، مشکل در تصمیمگیری، افکارهای منفی، پرخاشگری، مشغله ذهنی و نگرش منفی، خشم، غمگینی، تنهایی، ناامیدی، اضطراب، تپش قلب، کمخوابی، کابوسهای شبانه، خودادراری، چسبندگی به افراد بازمانده، نیاز مداوم به بغل کردن و نوازش کردن، گوشهگیری، سکوت ممتد و طولانی، افت تحصیلی، فراموشکاری، افکار خودتخریبی، احساس گناه، تنگی نفس، احساس کرختی، ضعف عضلانی، درد معده، خشکی دهان و خستگی از تاثیرات جسمانی و روانی سوگ در کودکان تلقی میشود.
این روانشناس کودک و نوجوان در پاسخ به این سوال که آیا کودکان میتوانند در مراسم سوگواری عزیزشان شرکت کنند؟ پاسخ داد: شرکت کردن یا نکردن کودک در مراسم سوگواری نباید با اجبار باشد. نظر کودک و شرایط سوگواری در این زمان بسیار مهم است و اگر ممکن است اتفاقات دل خراشی رخ دهد بهتر است کودک در مراسم حضور نداشته باشد.
وی سن کودک را برای حضور او در مراسم سوگواری مهم دانست و گفت: اگر کودکان در مراسم شرکت نکردند بهتر است. در مراسم شبه سوگواری مانند مراسم ختم حضور داشته باشند، اما در هر حال بهتر است کودک را در مراسم سوگواری شرکت دهیم.
بنابر اظهارات فلسفی شیوههای مقابله با سوگ ناشی از مرگ عزیزان در کودکان متفاوت است، برخی کودکان با بازی، خشم، انزوا طلبی، گریه و.. غم درونی خود را بروز میدهند اما به طور کلی مراحل سوگواری در کودکان با انکار، خشم، چانهزنی، افسردگی و پذیرش به پایان میرسد.
این روانشناس در ادامه به ارائه راهکارهایی جهت کاهش غم و اندوه پرداخت و افزود: ابراز هیجانات کودک در سوگ میتواند کلامی یا غیرکلامی، مستقیم یا غیر مستقیم باشد در همین راستا بزرگسالان میتوانند از کودکان بخواهند که درباره فرد متوفی داستان بنویسند، با او نامه نگاری کنند، در صورت دلتنگی او را به مزار فرد متوفی ببرند. این روشها باعث میشود که کودک هیجانات خود را در سوگ ابراز کند.
بنابر اظهارات فلسفی، باورهای غلطی درباره سوگ کودکان مانند اینکه "کودکان نباید در مراسم سوگواری شرکت کنند"، "کودکان کوچکتر از آن هستند که بتوانند سوگواری را درک کنند"، "کودکی که به تازگی یکی از والدین خود را از دست داده اما خود را با بازی سرگرم میکند سوگ را نمیفهمد"، "بروز غم و اندوه بزرگترها در کودکان تاثیرگذار نیست"، "تجربه سوگ و طی کردن مراحل عاطفی آن برای همه یکسان است"، "کودکان در آینده سوگ و غم از دست دادن والدین خود را فراموش میکنند"، نباید در مقابل کودکی که والدینش را از دست داده گریه و درباره متوفی صحبت کرد"، "کودکان نباید در مواجهه با سوگ گریه کنند" و … وجود دارد، این درحالیست که سوگواری بخشی از التیام غم و اندوه ناشی از مرگ عزیزان به شمار میرود.
فلسفی معتقد است که گرچه نباید با سوگواری شدید کودکان را وحشت زده کنیم اما از طرفی نیز نباید این مسئله را در مقابل آنها بیاهمیت جلوه دهیم. در زمینه مرگ باید به کودک توضیح داده شود که بزرگترها نیز نیاز به گریه کردن دارند، در غیر این صورت آنها کنجکاوانه تغییرات خلقی بزرگسالان را درک میکنند.
وی با اشاره به اینکه کنجکاوی کودکان درباره مرگ طبیعی است و نباید بزرگسالان از پاسخ دادن به آن فرار کنند، افزود: بهتر است از اتفاق پیش آمده استفاده کنیم و به کودک کمک کنیم تا بتواند با غم از دست دادن دیگران روبهرو شود، ممکن است درباره سوگ برای کودکان سوالاتی مطرح شود که باید با جوابهای آسان و ساده او را آگاه سازیم.
طبق اظهارات این روانشناس آنچه که کودکان خردسال باید درباره مرگ بدانند توقف تمام کارهای جسمانی است و در صورتی که آنها درباره زمان مرگ خود کنجکاوی کردند میتوان اینطور پاسخ داد که "هیچکس نمیداند چه زمانی میمیرد، اما همه ما زمان زیادی را زندگی میکنیم و من مطمئن هستم تو تا زمانی که پیر شوی زندگی میکنی". ذکر این نکته ضروری است که باید به پرسشهای کودکان مطابق با قدرت درک آنها و به طور واقعبینانه پاسخ داده شود، باید به کودکان اطمینان خاطر دهیم که مرگ به عنوان تنبیه در برابر رفتار اشتباه نیست و نباید رنج مرگ را با گناه، تنبیه الهی و مجازات مرتبط دانست، همچنین نباید از تعبیر و تفسیرهای فلسفی و مذهبی برای کودکان کم سن و سال استفاده شود.
فلسفی ادامه داد: صداقت و صراحت گفتار باید در شرایط سوگ کودکان مورد توجه قرار گیرد زیرا کودکان میتوانند نیات پنهانی والدین را از پس گفتههای آنها درک کنند، بنابراین به کار بردن جملاتی مانند اینکه "فرد متوفی به سفر طولانی رفته و هرگز باز نمیگردد"، دروغ آشکار و بیاساسی است. این درحالیست که به طور کلی نزدیکان اعضای خانواده فرد متوفی قصد دارند حقیقت مرگ را پنهان کنند که دیر یا زود پیامدهای ناگوار این عدم صداقت در رفتار کودکان مشاهده خواهد شد؛ لذا باید حقیقت را آنگونه که وجود دارد باتوجه به ظرفیت و خلقیات کودک صادقانه بیان کرد.
وی با بیان اینکه در توضیح مرگ به کودکان باید از هرگونه فریب و تحریف واقعیت پرهیز کرد، یادآور شد: میتوان با به کار بردن جملاتی مانند "همانطور که گلها میمیرند آدمها نیز روزی میمیرند" کودک را آگاه کنیم، این درحالیست که به کار بردن جملاتی مانند "مردن شبیه خوابیدن است" او را دچار کابوسهای شبانه و اضطراب میکند".
این روانشناس در ادامه اظهار کرد: اغلب بزرگسالان در زمان فوت والدین کودک جملاتی مانند "والدینات به مسافرت طولانی رفتهاند"، "خدا آنها را به آسمان برده چون آدمهای خیلی خوبی بودند" بهره میگیرند و به دنبال آن کودک عاجزانه از خداوند درخواست میکند که والد از دست رفته را به او بازگرداند، او از خدا انتظار دارد که به درخواست او پاسخ مثبت داده شود و این امر باعث میشود در دورههای بعدی رشد، مشکلاتی در اعتقادات او ایجاد شود.
فلسفی در ادامه به همدلی و "مشارکت در احساسات کودکان" اشاره کرد و گفت: همانطور که بزرگسالان در مواجهه با اتفاقات ناگوار نیازمند همدلی و همدردی هستند، کودکان نیز به بیان احساسات خود نیازمندند، باتوجه به اینکه نقش والدین در تلطیف و تعدیل احساسات کودکان بسیار موثر است، بزرگسالان باید شرایطی را فراهم کنند که کودک بتواند فشارها، ناراحتیها و درد و دلهایش را آزادانه برونریزی کند. این درحالیست که در برخی مواقع مشاهده میشود که بزرگسالان احساسات واقعی کودک را نادیده و به تمسخر میگیرند البته فلسفی معتقد است که عوامل ایجاد کننده سوگ در کودکان تنها به مرگ والدین بستگی ندارد، بلکه مرگ حیوان خانگی، طلاق، نقل مکان، مهاجرت، در معرض تهاجم قرار گرفتن نیز میتواند موجب بروز غم و اندوه در کودک شود.
همزیستی نیوز - حدود شش سال از بررسی پرونده بابک زنجانی میگذرد و در نهایت او در رأی قطعی به بازپرداخت بدهی یک میلیارد و ۹۶۷ میلیون و ۵۰۰ هزار یورویی به وزارت نفت مکلف میشود اما با گشودهشدن پرونده علیرضا زیباحالت منفرد، شریک بابک زنجانی، گرههای دیگری از ماجرا پیش چشم قرار میگیرد.
طبق بارنامههایی که در دادگاه زنجانی مطرح شده، ۱۰ کشتی نفت معادل ۲۰ میلیون بشکه نفت از ۱۷ کشتی که در پرونده زنجانی مطرح است، ردوبدل شده، اما با بررسیها مشخص شد که در اسناد جیپی اسهای ماهوارهای، کشتیها به مقصدی که در بارنامه به آن اشاره شده است، نرفتهاند. سوال اینجاست این کشتیها با این حجم از محموله که بر مبنای ادعای وکیل زنجانی، ارزش حدودی آن بالای یک میلیارد یورو است، کجا هستند؟
رسول کوهپایهزاده، وکیل بابک زنجانی، خبر میدهد بارنامههایی که در جلسه دادگاه زنجانی مطرح شده و روی بدهیهای او نشسته است، با بارنامههایی که بعدها در شعبه سوم بازپرسی کارکنان دولت در پی شکایت زنجانی از منفرد و وزارت نفت، ارائه شده، کاملاً متفاوت است.
کوهپایهزاده در اینباره میگوید: «حلقه مفقوده ارتباط آقای منفرد، با فردی به اسم فرزاد بازرگان است که مسئول بینالمللی شرکت نیکو است … نکته قابل تأمل آن است که وقتی زنجانی دستگیر میشود و دو سال نیز از بازداشت او میگذرد و قطعاً طرف مقابل میدانسته که آقای زنجانی دچار مشکل شده که بازداشت است، اما چطور مسئولان نفتی با کلیدیترین مهره زنجانی که همان منفرد است، ارتباط میگیرند؟».
او میگوید با طرح این موضوع در جلسه اخیر با وزارت نفت، با تعجب وکلای وزارت نفت نیز روبهرو شده است. با این حال، او تأکید میکند این اظهارات به هیچ عنوان تفاوتی در پرونده بابک زنجانی ایجاد نمیکند و او مکلف است تا یوروی آخر بدهی را نیز بپردازد اما اگر این بدهیها با همکاری وزارت نفت در ارائه اسناد تکمیل شود، قطعاً حکم اعدام او منتفی خواهد شد.
***
جلسه اخیری که درباره پرونده بابک زنجانی برگزار شد، پیرامون چه موضوعی برگزار شد؟
در جلسه مذکور از ابتدا تا انتها حضور داشتم و کنار موکلم نشسته بودم. نماینده قوه قضائیه (معاون دادستان تهران)، مسئولان بانکی، مسئولان وزارت نفت و مسئولان وزارت اطلاعات حضور داشتند. این جلسه، متعاقب جلسهای که پنج ماه پیش در همین محل و با حضور همین دوستان برگزار شده بود، برگزار شد و در واقع به دلیل همکارینکردن و تأخیر و تعلل شرکت ملی نفت و وزارت نفت در ارائه برخی اسناد و مدارک برگزار شده بود. در دیماه جلسهای تشکیل دادیم که قرار شد شرکت ملی نفت اقداماتی را انجام دهد؛ از جمله در اختیار قراردادن برخی اسناد و مدارک تا بتوانیم پرداخت بدهیها را انجام دهیم. متأسفانه این کار انجام نشد. بنده بهعنوان وکیل آقای زنجانی مکاتبات متعددی با مراجع ذیصلاح قضایی داشتهام. این همکارینکردن و کوتاهی را به مراجع ذیصلاح قضایی منتقل کردیم. جلسه چهارشنبه، اول خرداد برگزار شد و خوشبختانه دادستانی تهران به این عدم همکاری و تعلل پایان داد و وزارت نفت را ملزم کرد که همکاری لازم را انجام و اسناد و مدارک را در اختیار قرار دهد.
این عدم همکاری مربوط به چه چیزی بود؟
این جلسه برای همکارینکردن وزارت نفت در انجام یکسری اقدامات بهمنظور بازپرداخت بدهی موکلم برگزار شده بود. بر اساس رأی قطعی، یک میلیارد و ۹۶۷ میلیون و ۵۰۰ هزار یورو است. جلسه با این هدف برگزار شد و خوشبختانه ماحصل خوبی داشت. به این معنا که دادستانی تهران، وزارت نفت را مکلف کرد در اسراع وقت، اسناد و مدارک لازم را در اختیار قرار داده و به این کوتاهی و عدم همکاری پنجماهه خاتمه دهند. موضوع بحث تهدید آقای زنگنه از سوی آقای زنجانی با این مضمون که جای ما عوض میشود و بهزودی بیرون میآیم و تو زندانی میشوی نیز از دل همین جلسه بیرون آمد اما من به عنوان کسی که تمام مدت در جلسه حضور داشتم، بهصراحت میگویم این موضوع کذب محض است و به نحوی یک فرافکنی است. به این معنا که مسائل اخیری که در دفتر وزیر نفت اتفاق افتاده است، همچنین بحث استیضاح وزیر نفت را متأثر کند.
پس آقای زنجانی هیچ ادعایی مبنی بر اینکه تخلفی از طرف آقای زنگنه صورت گرفته، ندارد؟
خیر. این بحث هرگز در جلسه مطرح نشد. آقای زنجانی هم مدعیالعموم در این قضیه نیست. کسی که شش سال در انفرادی بوده است، تمام تمرکز او روی این ماجراست که بتواند این پول را به کشور برگرداند که در وضعیت کنونی گشایشی ایجاد شود. ناراحتی من نیز از همین قضیه است. بهعنوان کسی که مطلع بودم و در جلسه نیز حضور داشتم، وقتی اساساً چنین موضوعی مطرح نشده است؛ اینکه چنین حرف کذبی منتسب به موکل بنده بشود، آن هم صرفاً به این خاطر که بهرهبرداری سیاسی انجام گیرد، کار درستی نیست. مشاور آقای وزیر نفت، اگر خیلی وقت و فرصت و صلاحیت دارند، به دو موضوع بپردازند. یکی آنکه کمک کنند اسناد و مدارکی که پنجماهه میگوییم بفرستید تا بشود آن بدهی را پرداخت کرد، در اختیار ما قرار دهند. دوم اینکه مراقب باشند قصور و سهلانگاری و اهمال صورت نگیرد تا در دفتر وزیر دستگاه پوزی برده شود! فارغ از اینکه چه اتفاقی افتاده که بحث دیگری است.
اکنون اگر اسناد و مدارک مد نظر در اختیار شما قرار بگیرد، توان پرداخت یک میلیارد یورو بدهی را خواهید داشت؟
قطعاً این توان وجود دارد و اساساً صورتجلسه کردیم؛ اما به دلیل آنکه این موضوع کاملاً محرمانه است، نمیتوانیم وارد جزئیات آن شویم که به چه نحو این نقل و انتقال صورت خواهد گرفت؛ بهویژه در فضای بانکی بینالمللی فعلی.
یعنی این داراییها خارج از کشور است؟
بله. آن چیزی که وظیفه وزارت نفت بوده، براساس صورتجلسهای که در پنج ماه پیش برگزار شده بود، باید یکسری اسناد و مدارکی را در اختیار ما قرار دهد که بتوانیم پروسه و انتقال وجوه را انجام دهیم؛ اما تا همین جلسه اخیر این اقدام صورت نگرفته؛ بههمینخاطر اکنون الزام و تکلیف قانونی شده که این همکاری انجام شود.
وزارت نفت چه دلایلی را برای تأخیر در ارائه مدارک مطرح کرده است؟
به دلیل برخی معذوریتها نمیتوانم این موضوع را با جزئیات بیشتری به شما اعلام کنم؛ اما بدانید که اگر پنج ماه پیش به وظیفه خود عمل میکردند، دلیل نداشت جلسه یکم خرداد مطرح شود و اینبار صورتجلسه شود و وزارت نفت از سوی دادستانی مکلف شود به این موضوع عمل کند. اینکه چرا تعلل صورت میگیرد و با چه انگیزهای و مقصر کیست، موضوعی است که چندان حقوقی نیست.
چند روز پیش که جلسه دادگاه آقای زیباحالت منفرد برگزار شد، دفاعیات شما این شائبه و ذهنیت را ایجاد کرد که گویی تلاش میشود یکسری از اتهامات گردن آقای منفرد انداخته شود تا بار جرائم آقای زنجانی کمتر شود.
در همان جلسه روی این موضوع تأکید کردم که صحبتهای ما در دادگاه و اسناد و مدارکی که ارائه شد، بههیچعنوان نافی مسئولیت آقای بابک زنجانی نیست. برای آقای زنجانی یک رأی قطعی صادر شده و در آن، آقای زنجانی بهعنوان بدهکار ملزم شده تا مبلغ کامل بدهی را پرداخت کند. ما نیز در مقابل رأی قطعی تمکین کردهایم. هیچ تغییری هم در این رأی به وجود نخواهد آمد تا زمانی که پرداخت بدهی صورت بگیرد. همچنین آن رأیی که در دیوان عدالت اداری، بابک زنجانی را به اشد مجازات محکوم کرده، در سطوح پایانی آورده که بدیهی است چنانچه محکومعلیه بدهی خود را پرداخت کند، استحقاق استفاده از مقررات ذیل ماده ۱۴ قانون مجازات اسلامی را دارد. این ماده، بحث عفو را مطرح میکند. آقای زنجانی بدهکار است و مسئول و متعهد است که این بدهی را بپردازد.
اگر عفو بخورند، حکم اشد مجازات به چه حکمی تغییر میکند؟
این یک پروسه قضایی است و تشخیص آن برعهده مقام قضایی است؛ اما قطعاً به اعدام منتهی نخواهد شد. نکتهای که خبرنگارها در دادگاه کمتر به آن توجه کردند و بین اخبار گم شد، این بود که در نظر داشتیم روی این نکته تأکید کنیم که بله آقای زنجانی بدهکار است و باید آن را پرداخت کنند؛ اما نکتهای که وجود دارد، این است که ۱۰ کشتی نفت معادل ۲۰ میلیون بشکه نفت ردوبدل شده؛ بدون آنکه اسناد لازم را به موکل نشان بدهند. بارنامههایی که شرکت ملی نفت در دادگاه موکل ارائه داد، با بارنامههایی که در شعبه سه بازپرسی ارائه داده است، کاملاً متفاوت است.
موضوع شعبه سوم بازپرسی چیست؟
موضوع آن است که موکلم از مسئولان نفتی و آقای زیباحالت منفرد شکایت کرده است؛ آن هم مبنی بر آنکه این نفت اصلاً به دست من نرسیده است. در دادگاه، اسناد جیپیاسهای ماهوارهای کشتیها را نشان دادم. کشتیهایی که مدعی هستند این نفت را تحویل دادند، هیچگاه به آن مقصد نرفتهاند. حلقه مفقوده ارتباط همین آقای منفرد، با فردی به اسم فرزاد بازرگان است که مسئول بینالمللی شرکت نیکو است. از دادگاه خواستیم که به این موضوع رسیدگی کند؛ اما در اخبار این موضوع گم شد. حرفمان آن است که ببینیم این ۱۰ کشتی کجا رفته است؟ زنجانی فکر میکند زرنگ است؛ اما کلاه گشادی بر سر او رفته است.
این ۱۰ کشتی از چند کشتی هستند؟
کلاً ۱۷ کشتی است که این ۱۰ کشتی مشخص نیست به کجا رفته است.
معتقدید که آقای بازرگان مطلع است و اسناد دست اوست؟
ما معتقدیم که دادگاه باید تشخیص دهد و رمزگشایی کند که چه شده است. آن کسی که بهصورت فیزیکی نفتها را تحویل میگرفته است، آقای منفرد بوده و آقای زنجانی با ایمیل و تلفن کارهایش را انجام میداده است. برداشت ما این است که باید ارتباطی بین این دو نفر وجود داشته باشد و نهاد ذیصلاح باید پیگیری کند که سرنوشت این نفتها چه شده و به کجا رفته است؟
آقای بازرگان چین هستند؟
نمیدانم کجا هستند، هنگکنگ، چین یا داخل ایران!
قرار تعقیب برای او صادر نشده است؟
فکر نمیکنم. نکته قابل تأمل آن است که وقتی زنجانی دستگیر میشود و دو سال نیز از بازداشت او میگذرد و قطعاً طرف مقابل میدانسته که آقای زنجانی دچار مشکل شده که بازداشت است، اما چطور مسئولان نفتی با کلیدیترین مهره زنجانی که همان منفرد است، ارتباط میگیرند؟ در آخرین دادگاه منفرد، عکسی را نشان دادم که نشان میداد در جلسات میهمانی خانوادگی کنار هم نشستهاند. البته در آن عکس، نه انگشتری دست منفرد بود و نه مهری بر پیشانی داشت! نکته آن است که چه ارتباطی بین نفت و منفرد و محمولههای نفتی که هنوز عاقبتشان مشخص نیست، وجود دارد؟ منفرد در دادگاه گفت من آدم میهماننوازی هستم و اگر میهمانی گرفتم و بازرگان هم حضور داشته، دلیلی برای این ارتباط ویژه نیست، اما مدارک دیگری وجود دارد مانند ارتباطات پستی که این ارتباط را نشان میدهد.
چرا موضوع بازرگان در دادگاه خود آقای زنجانی مطرح نشده است؟
مطرح نشده بود و کیفرخواستی هم برای آن صادر نشده بود و پرونده نیز به او ارتباطی پیدا نمیکرد تا زمانیکه منفرد دستگیر شد. با دستگیری منفرد، اسناد و مدارکی از جمله ردیابیهای ماهوارهای به دست آمد. از آن مهمتر، زنجانی پس از آنکه حکمش قطعی شد، شکایتی علیه منفرد و مسئولان وزارت نفت تنظیم کرد که اکنون در شعبه سوم بازپرسی کارکنان دولت مفتوح است و در آنجا اصرار میکنیم که اگر شرکت نفت، مدعی است که نفت را تحویل داده، آن بارنامههای نفتی را ارائه بدهد، زیرا بارنامهها سند تحویل محموله محسوب میشوند. وقتی این بارنامهها از سوی وزارت نفت ارائه میشود میتوان آن را با بارنامههایی که مورد ادعا در دادگاه بابک زنجانی بود، تطبیق داد. وقتی این بارنامهها را با یکدیگر قیاس کردیم، دیدیم که این بارنامهها با یکدیگر کاملاً متناقض است. اگر ما بگوییم میگویند بابک زنجانی میخواهد از زیر بدهیاش شانه خالی کند، درحالیکه بههیچوجه زنجانی نمیتواند چنین کند و باید تا یوروی آخر را پرداخت کند، زیرا در دادگاه قطعی شده است. اما باید دید این محمولههای نفتی دچار چه سرنوشتی شدهاند که باید بررسی شود.
یعنی پس از دستگیری آقای منفرد، تازه متوجه حضور فردی به نام آقای بازرگان شدید؟
بله همینطور است.
ارزش این ۱۰ محموله نفتی که به آنها اشاره کردید، چقدر است؟
بخش عمدهای از بدهی بابک زنجانی مربوط به همین ۱۰ کشتی است که محموله آن مفقود است. عدد دقیق آن در خاطرم نیست اما قطعاً میلیارد یورویی خواهد بود.
اگر مشخص شود که آقای زنجانی در جریان این محمولهها نبوده، رقم آن از بدهیها کسر خواهد شد؟
در آن صورت هم روند طولانی و پرتشریفات قضایی باید طی شود. منتها تا زمانیکه این رأی باقی است، آقای زنجانی ملزم به پرداخت این رقم بدهی است و اکنون نیز در همان مسیر حرکت میکند. اما این موضوع، مسئولیت نهادهای ذیصلاح را برای بررسی موضوع و کشف حقیقت، منتفی نمیکند.
موضوع تفاوت بارنامهها را در جلسه مطرح کردید؟
بله مطرح کردم. تازه وکیل وزارت نفت گفت که شما کجا پرونده را مطرح کردید؟ اعلام کردم که در شعبه سوم بازپرسی کارکنان دولت این شکایت انجام گرفته است. او پرسید که آیا بارنامهها متفاوت هستند و من نیز توضیح دادم که بارنامهها متفاوتاند و با تعجب وکلای وزارت نفت روبهرو بودیم.
پس وکلای وزارت نفت هم از این ماجرا مطلع نبودند...
خیر اطلاعی نداشتند.
شما این بارنامهها را در جریان دادگاه آقای زنجانی ارائه داده بودید؟
ما ۲۶ جلسه در آن دادگاه گفتیم که وزارت نفت، بارنامهها را ارائه دهد، اما این وزارت، صرفاً نامهای نوشت و در آن نامه، مشخصات کشتیها و محمولهها را عنوان کرد تا اینکه پس از چند سال شکایت دیگری مطرح شد که اکنون در شعبه سوم بازپرسی کارکنان دولت است. اینجا بازپرس وزارت نفت را مکلف کرد که بارنامهها را ارائه دهد. وقتی این بارنامهها را با آنچه در نامه نوشته بودند، تطبیق میدهیم وجود تفاوت کاملاً پیداست.
منبع: روزنامه شرق
«خب ببينيد در اداره آگاهي هستيم، خيابان وحدت اسلامي. ساعت 7 بعدازظهر امروز بود كه آقاي نجفي، قاتل همسر دومشان خودشان را به اداره آگاهي معرفي كردند. هماكنون براي توضيحاتي (نزد) سردار لطفي رييس آگاهي و كارشناسانشان هستيم.»
همزیستی نیوز - می دانم همسرم مبتلا به ایدز است. اوایل آشنایی مان ترس داشتم اما وقتی مشاوره رفتیم و متوجه شدم ایدز از چه روش هایی منتقل می شود و از طرفی با پیشگیری می توان مبتلا نشد وایمن زندگی کرد، با خیال راحت با همسرم ازدواج کردم. نیروی عشق بالاتر از ترس هایم بود.
این گزارش درباره زوج جوانی است که یکی از آن ها سالم(منفی) و دیگری مبتلا به ایدز(HIV مثبت) است. شاید تا دیروز درک اینکه دو فرد با چنین شرایطی تن به ازدواج دهند نامعقول به نظر می رسید اما امروز با پیشرفت هایی که در خصوص کنترل این بیماری صورت گرفته، اطلاع رسانی و روش های پیشگیری حالا، دو فرد با شرکت در کلاس های مشاورره و در صورت تمایل می توانند ازدواج کرده و صاحب فرزند سالم هم شوند.
این گزارش روایت مردی است که با وجود آنکه می داند همسرش مبتلا بوده تن به ازدواج با او می دهد. او با بالا بردن سطح آگاهی اش درباره این بیماری حالا می داند که در صورت رعایت مسائل ایمنی و بهداشتی مبتلا نخواهد شد. این گزارش نقطه روشنی باشد برای مبتلایانی که درهای امید و آینده را به روی خود بسته و تلاشی برای داشتن زندگی بهتر نمی کنند اما با خواندن زندگی این زوج دیدگاهشان عوض شود و به زندگی برگردند. با این حال تصمیم گیری درباره این سبک زندگی با خودتان است.
*آزمایش ایدز
همه چیز از 17 سال پیش شروع شد. پدر حسین و سمیرا در یک کوچه ساکن بودند. حسین می گوید: همسایه دیوار به دیوار بودیم. این دو خانواده دورادور یکدیگر را می شناختند و در عالم همسایگی با هم مراوده داشتند. پس از مدتی اما سمیرا با مرد جوانی آشنا و کمی بعد به عقد هم درآمدند. اما این ازدواج با اتفاقات خوشی برای سمیرا همراه نبود. او که صاحب دو فرزند شده بود، سال 91 همسرش را به طرز مشکوکی و براثر بیماری از دست داد.
مرگ همسر سمیرا اتفاقات ناخوشایندی را برای این زن جوان رقم زد. او تازه متوجه شد که همسرش بر اثر ایدز جانش را از دست داده است. با مشاوره پزشکان سمیرا نیز آزمایش داد و متوجه شد در رابطه با همسرش، او نیز مبتلا شده است.
*زندگی جدید با HIV
شروع زندگی جدید با ابتلا به HIV برای زن جوان با سختی های فراوانی همراه بود. او از طریق پزشکان با انجمن احیا ارزش ها که در زمینه HIV فعالیت دارند آشنا شد. پس از آن سمیرا شوکه و افسرده شده بود. فکر می کرد دنیا به پایان رسیده و دیگر نقطه روشنی پیش رویش نیست. اما با مشاوره گروه احیا، سمیرا مسیر زندگی اش را پیدا کرد و تصمیم گرفت به خاطر بچه هایش هم که شده غم و غصه را کنار بگذارد. او زندگی جدیدش را پذیرفت و در کنار فرایند پیشگیری از بیماری و درمان سعی کرد خودش را پیدا کند.
سمیرا قربانی اشتباهات همسرش شده بود. او هنوز نمی داند چطور همسرش مبتلا به ایدز شده و او را نیز مبتلا کرده بود اما دیگر کاری از دستش برنمی آمد. زن جوان تصمیم گرفت به زندگی آینده اش امیدوار باشد. وی فقط خوشحال بود که دو فرزندش سالم هستند و از این بابت خدا را شکر می کرد.
در طرف دیگر ماجرا حسین با یکی از برادران سمیرا ارتباط خوبی داشت. آنها رفاقت دیرینه ای نداشتند اما به واسطه بچه محل بودن، همدیگر را می شناختند. حسین پیش از این کارهای ساختمانی انجام می داد اما پس از مدتی تصمیم گرفت نمایشگاه ماشین بزند و حالا در کار خرید و فروش ماشین است.
در این میان برادران سمیرا تصمیم گرفتند برای وی ماشین بخرند. آنها به سراغ حسین رفتند و ماشین را به نام سمیرا خریداری کردند. همین باب آشنایی را میان حسین و سمیرا باز کرد. آنها در جریان انجام کارهای ماشین تاحدودی به یکدیگر علاقه مند شده و در نهایت آشنایی شان به جایی رسید که حسین تصمیم گرفت سمیرا را به عقد خود دربیاورد.
او می دانست همسر سمیرا فوت شده و از ازدواج قبلی اش دو فرزند دارد اما هیچ کدام از این مسائل باعث نشد او روی علاقه اش پا بگذارد.
*بیان یک حقیقت
یک سال از ارتباط حسین و سمیرا می گذشت. آن ها به یکدیگر علاقه مند شده بودند و سمیرا به خوبی می دانست که حسین قصد ازدواج با وی را دارد اما باید حقیقت درباره بیماری اش را با مرد جوان در میان می گذاشت. از طرفی نگران بود که با بازگو کردن این مسئله که ایدز دارد، حسین کنار بکشد.
در حالی که سمیرا برای گفتن حقیقت زندگی اش این دست و آن دست می کرد، خانواده اش از زن جوان خواستند که حقیقت را با همه جزئیات به حسین بگوید.
تا اینکه سمیرا همه چیز را به حسین گفت. مرد جوان می گوید: شوک شده بودم. باورم نمی شد. می خواستم همه چیز خواب باشد و با تلنگری از این کابوس بیدار شوم. جا خورده بودم و تا مدتی حال خوشی نداشتم.
اما این موضوع باعث نشد که حسیین سمیرا را رها کند. او به خوبی می دانست که سمیرا خودش آسیب دیده از این ماجرا بوده است و بی خبر مبتلا به این بیماری شده اما از طرفی خودش می ترسید. نگران بود مبادا با قبول این شرایط خودش نیز مبتلا شود.
پس از مدتی به پیشنهاد سمیرا، آنها به مشاوره رفتند. حسین می گوید: مشاوره خیلی به من کمک کرد. زوجی که به این شکل ازدواج کنند در خطر هستند اما می توان با کنترل و مراقبت احتمال خطر را به صفر رساند. مصررف به موقع دارو، استفاده از کاندوم، استفاده از وایل بهداشتی شخصی و... همه در پایین آوردن ضریب خطر بسیار کمک می کند.
*عشق به اضافه ایدز
در این میان با وجود اینکه خانواده حسین مخالف این ازدواج بودند اما مرد جوان نمی توانست عشق و علاقه اش به سمیرا را نادیده بگیرد. حسین می گوید: من خودم راضی بودم و پس از مدتی خانواده ام هم کوتاه آمدند. البته گاهی از اقدام به این کار می ترسیدم اما نیروی عشق و دوست دشتن قوی تر از ترس هایم بود. حالا چند سالی از ازدواج سمیرا و حسین می گذرد. «در جریان مشاوره ها متوجه شدم امکان انتقال از مسیرهای خونی بیشتر از رابطه جنسی است اما اگر اینن ویروس تا 24 ساعت وارد بدن و فرد متوجه شود به سرعت باید به مراکز درمانی مراجعه کرده تا از انتقال بیماری در بدن جلوگیری شود».
حسین حالا اطلاعاتش درباره این بیماری بیشتر شده است. او در اینباره مطالعه می کند تا آگاهی اش را از ایدز بالا ببرید. «در یک گزارش خوانده بودم زن و مردی ایسلندی که مرد مبتلا و خانم سالم بوده با هم ازدواج کرده و از این رابطه صاحب سه فرزند سالم نیز شده بودند.
از حسین می پرسم از وقتی که اطلاعاتش درباره ایدز بیشتر شده آیا سعی می کند دیگران را نیز آگاه کرده و به اطرافیان خود اطلاع رسانی کند؟ وی می گوید:هنوز در کشور ما به آن صورتی که باید صحبت درباره این مسائل جا نیفتاده است. بای مثال اگر در یک جمع درباره ایدز صحبت کنید دیدگاه و نگاه اطرافیان نسبت به شما عوض می شود. آنها ممکن است درباره شما قضاوت کرده و اگر جلوی خودتان نگویند، حتما پشت سرتان درباره شما حرف می زنند و می گویند که شاید فلانی خودش مبتلا است.
وی ادامه می دهد: با این حال تا جایی که بتوانم و صورت سربسته اطلاع رسانی می کنم. من همیشه امیدوارم درمان قطعی این بیماری در ایران پیدا شود و همه کسانی که مبتلا شده اند به ویژه افرادی که تقصیری نداشته اند درمان شوند.
حسین معتقد است اگر درباره این بیماری به صورت ویژه و خاص اطلاع رسانی شود بدون شک مردم ترسشان از این بیماری را کنار گذاشته، آگاهانه تصمیم می گیرند و ارتباطشان را با افراد مبتلا قطع نمی کنند.
*چراغ ها را روشن کنید
شاید سوال خیلی از افراد این باشد که آیا ازدواج با فرد مبتلا به ایدز عاقلانه است؟ برای به دست آوردن جواب این سوال به سراغ نرگس نوروزی روانشناس بالینی و مشاور باشگاه سلامت پسران تهران رفته ایم. نوروزی در حدود 14 سال با بیماران HIV در مرکز تحقیقات ایدز ارتباط داشته و با تجربه ای که از سال ها کار و مشاوره با این بیماران دارد می گوید: با توجه به پیشرفت علم و اطلاعات، ویروس HIV بسیار ضعیف است. به همین دلیل اگر فردی منفی با فردی مثبت قصد ازدواج داشته باشد در صورتی که پیش از آن مشاوره صورت بگیرد، امری غیرمعقولانه نیست.
وی ادامه می دهد: در حال حاضر با پیشرفت علم و داروهایی که مبتلایان مصرف می کنند بار این ویروس نزدیک به صفر است و در اصطلاح ویروس در بدن بلوکه می شود اما در هر صورت آگاهی فرد سالم باید نسبت به بیماری طرف مقابلش افزایش پیدا کند و با تمایل و اگاهی کامل اقدام به ازدواج کند. در ادامه حتی بچه دار شدن آنها نیز باید زیر نظر مشاور باشد. آنها از این طریق می توانند فرزند سالمی نیز داشته باشند.
به گفته نوروزی، وی در طول سال ها کار و تجربه 8 مشاوره انجام داد که 6 مورد آن منجر به ازدواج فرد مبتلا با فردی سالم شد. «حالا آنها بچه های سالمی هم دارند و مشکلی برایشان پیش نیامده است. این چیزی است که من به چشم دیده ام، تجربه ثابت کرده و با توجه به علم نیز فرد سالم در صورت مشاوره می تواند با فرد مبتلا ازدواج کند».
نوروزی می گوید: فرد منفی باید درباره بیماری شناخت حاصل کند و توافق میان او و فرد مثبت صورت بگیرد. این ازدواج ها باعث می شود فرد مبتلا به ایدز روحیه اش بالا برود و به طور حتم تاثیرات مثبتی به همراه دارد.
وی اضافه می کند: ازدواج فرد مبتلا با فرد سالم به ویژه درباره این بیماری که انگ اجتماعی به همراه دارد، باعث می شود روحیه فرد مبتلا بالا برود. او متوجه می شود که تفاوتی بین او و فرد سالم نیست و با دارو می تواند بیماری اش را کنترل وامید به زندگی اش افزایش پیدا می کند.
این خانم روانشناس ادامه می دهد: در رابطه زناشویی و در حالت عادی ویروس ایدز به راحتی منتقل نمی شود. استفاده از کاندوم در رابطه جنسی بسیار ضروری است و مانع از انتقال بیماری می شود اما اگر به هر دلیلی کاندوم پاره شده یا در دسترس نباشد، زیر 72 ساعت که زمان طلایی محسوب می شود فرد سسالم فرصت دارد تا به مرکز درمانی مراجعه کرده و با مصرف دارو در یک دوره 15 تا یک ماهه می تواند ویروس را از بدنش دفع کند.
به گفته نوروزی رعایت مسائل بهداشتی مثل عدم استفاده از تیغ اصلاح مشترک یا مسواک و ... که هر فردی باید آن را رعایت کند مانع از انتقال بیماری خواهد شد. «ایدز از طریق قاشق و مسیر بزاق وارد بدن فرد نمی شود. شاید در صورتی که فرد مبتلا خونریزی مستقیم و فرد سالم زخم باز داشته باشد(که این اتفاق نیز در نوع خود نادر است) ویروس منتقل می شود. با این حال فرد سالم باز هم در زمان طلایی می تواند با مراجعه به مراکز درمانی و مصرف دارو ویروس را دفع کند.
این روانشناس در پایان با اشاره به اینکه این افراد در جامعه مظلوم واقع شده اند می گوید:در این 14 سال تنها چیزی که این بیماران دوست دارند مردم بدانند این است که ایدز مثل اتاق تاریک است که افراد از آن می ترسند اما اگر چراغ روشن شود افراد دیگر ترسی ندارند. به همین دلیل اگر اطلاعات مردم از این بیماری افزایش پیدا کند به طور حتم نوع برخورد و نگاهشان به افراد مبتلا تغییر پیدا می کند.
گزارش از فاطمه شیری
منبع: ایرنا