همزیستی نیوز - ضربه های سهمگین یکی پس از دیگری بر صورت دخترک فرود می آید، تمام غضروف های بینی له شده اند، کبودی صورت را هزاران روشنایی نمی تواند از یاد او ببرد؛ در سالروز تولدش، مرگ را جلوی چشمانش می بیند اما پدرش دست بردار نیست؛ آخرسر این همسایه ها هستند که او را از زیر ضربات مشت و لگد پدر بیرون می کشند.
به گزارش ایرنا قربانی خشونت، دختر یکی یکدانه پدر است و تنها خطایش تلاش برای نجات مادر از ضربه های او در روز تولدش بوده است؛ روزی که قرار بوده تولدش جشن گرفته شود اما چنان در چنگال خشونت گرفتار می شود که مادرش هم نیز نمی تواند به او کمک کند، حالا او چنان از لحاظ ظاهری آسیب دیده است که برای روزها نمی تواند سر کار برود. او در سالروز تولدش انتظار جشنی باشکوه نداشت اما فکر هم نمی کرد که این بلا سرش بیاید.
اما این پایان ماجرا نیست، خشونت به همین جا ختم نمی شود، مادر و دختر شبانه و بدون اینکه فرصت داشته باشند حتی لباس مناسب خیابان بپوشند، از خانه رانده می شوند. جمجمه مادر دچار شکستگی شده و دختر نیاز به عمل دارد.
یکی از همسایه ها خوشبختانه با شماره ۱۲۳ بهزیستی آشنایی داشته و با تماس با آنان این مورد همسرآزاری و خشونت علیه فرزند را گزارش می دهد؛ مادر و دختر در خانه امن استقرار پیدا می کنند؛ خانه ای که همواره مامن زنانی است که متاسفانه اغلب آنان حتی لباس مناسبی بر تن ندارند و دست خالی و کتک خورده از خانه ها رانده شده اند.
تهدید از مادرشوهر، کتک خوردن از برادر شوهر
زنی که بیش از ۲۰ سال است ازدواج کرده و حالا شوهرش جمجمه اش را شکسته و به چشمش صدمه رسانده به خبرنگار ایرنا از روزهای آشنایی با شوهرش تا رانده شدن از خانه و آمدن به خانه امن می گوید: از قم به خانه عمویم در تهران، مهمانی آمده بودم و همسرم در آن زمان کارگر دوست عموی من بود که مرا آنجا دید و به خواستگاری آمد.
او می افزاید: خواستگارم را در آن زمان رد کردم چون نمی خواستم در تهران ازدواج کنم اما بعد از بازگشت به قم، خانواده همسرم تا ماه ها به خواستگاری ام آمدند و مادرشوهرم با وعده هایش نوید زندگی خوبی را به من داد و من هم بالاخره قبول کردم.
وی ادامه می دهد: دو سال اول به خوبی متوجه رفتار همسرم نبودم. همسرم با مادرشوهرم هر دو با هم همیشه کتکم می زدند و حتی برادرشوهر کوچکم نیز مرا مورد ضرب و شتم قرار می داد و طی این سال ها خیلی اذیت شدم.
وی اضافه می کند: چند سال بعد خدا دختری به من داد و گفتم با آمدن او شاید وضع بهتر شود اما بدتر شد؛ چون بچه کوچک داشتم مادرشوهرم همیشه تهدیدم می کرد که اگر بخواهی بروی بچه ات را می گیریم. به خاطر دخترم زندگی کردم تا دختر سر و سامان بگیرد و به سنی برسد که بد را از خوب تشخیص بدهد و شرایط من را درک کند.
این زن ادامه می دهد: دخترم بارها می گفت «چرا با بابا زندگی می کنی وقتی اینقدر اذیتت می کند» اما من می خواستم بعد از ۱۸ سالگی دخترم از همسرم جدا شوم.
وی می افزاید: همسرم سال هاست کارش ضرب و شتم است و هیچوقت هم پشیمان نشده است. مادرش هم از رفتار پسرش نسبت به من گلایه ای ندارد و حتی به نظر می رسد او را حمایت هم می کند؛ همسرم مشروبات الکلی و قرص های آرامبخش زیاد مصرف می کند. اما آن روزی که من و دخترم را اذیت کرد، ندیدم قرصی بخورد.
وی اضافه می کند: همسرم کوچکترین چیزی را برای حمله کردن و فحاشی بهانه می کند. در دعوای اخیر نیز می خواستم برای تولد دخترم حداقل سالاد اولویه ای درست کنم و سیب زمینی روی گاز گذاشته بودم و از همسرم ۲۰ هزار تومان برای تهیه مواد دیگر آن خواستم، بهانه کرد که برای چی پول های من را خرج می کنی، برای چی پول های من را از حسابم می کشی. برای چی می خواهی ۲۰ هزار تومان برداری، مگر خودت کار نمی کنی.
از ریختن غذا در زباله دانی تا شکستن ظرف ها
این زن ادامه می دهد: اینطور نیست که دعوا فقط بر سر پول باشد، هربار چیزی را بهانه می کند به طورمثال می گوید غذا گرم یا سرد است؛ غذایی که از ساعت ۶ تا ساعت ۱۲ می گذارم جا بیفتد موقعی که آماده می شود و می خواهیم آن را بخوریم، بلند می شود غذا را در زباله می ریزد و همواره ظرف ها را می شکند.
وی می افزاید: همسرم همواره ظرف ها را می شکند، باور نمی کنید اما الان ظرف یکجور ندارم که جلوی مهمان بگذارم، یک نمکدان در سفره ندارم. با این حال سرویس ۱۲ نفره خریدم که بگذارم کنار که اگر مهمان می آید، آبرو داشته باشم؛ به هرحال تمام وسایل خانه را می شکند؛ ناسزا می گوید، کتک می زند و هیچوقت هم پشیمان نمی شود. هر بار هم به او اعتراض می کنی فایده ای ندارد. بارها به او گفته ام که اگر مشکل روحی و روانی داری نزد روانپزشک برویم، من هم با تو می آیم شاید من مشکل دارم اما اصلاً راضی نمی شود و به این کار تن نمی دهد.
واکنش عجیب همسر به ماندن زن در خانه امن
این زن می گوید: بیش از ۲۰ سال است که پایم را در کلانتری و دادسرا نگذاشته ام اما حالا کار به جاهای باریک کشیده است.
وی می افزاید: همسرم همین چند روز پیش به من گفت «برگرد و از این کاری که می کنی، خجالت بکش، مگر دفعه اولمان است، حالا یک دعوا کردیم، مگر می خواهی دخترمان بچه طلاق شود» اما حالا هر چی فکر می کنم می بینم امنیت ندارم.
وی ادامه می دهد: شاید الان به خانه برگردم کارهایش را تشدید کند و کارهایش بدتر هم شود.
ضربه ها منجر به شکستگی جمجمه و دوبینی شد
این زن درباره عوارض ضرب و شتم اخیر خود می گوید: چشم راست نیاز به عمل دارد و براثر ضرب و شتم دو بینی پیدا کرده ام، طبق مدارک موجود به گفته پزشک، طول درمان هم دارم.
وی می افزاید: همسرم با مشت زده است اما اینقدر ضربات شدید بوده که پزشکان به من گفتند حواست نبوده و احتمالاً با لگد زده است. اما گفتم تا جایی که یادم است با مشت زد و یک سمت هم زد و نمی دانم چرا سمت دیگر صورتم هم کبود شده است، گفتند روی این سمت هم تاثیر گذاشته است. جمجمه ام شکستگی دارد.
وی در پاسخ به این سئوال که آیا قبلاً هم مورد ضرب و شتم قرار گرفته است، می گوید: قبلاً همیشه بیشتر به سرم ضربه می زد. یک بار چنان ضربه ای به سرم زد که خون فواره زد و حالم خیلی بد بود. چند بار هم موهایم را از ته کنده است.
وقتی طاقت همسایه هم طاق می شود
این زن می گوید: اولین بار است که به خانه امن می آیم. همسرم مشغول ضرب و شتم من و دخترم بود که پسر طبقه بالا با شماره ۱۲۳ اورژانس اجتماعی تماس گرفت. می گفت «نمی شود تو اینقدر اذیت شوی، چهار سال است که می بینیم اذیت می شوی، دیگر طاقت نداریم، شورش را درآورده است.»
وی اضافه می کند: تصمیم ۱۰۰ درصد به جدایی گرفتم. فعلاً اما فقط به پزشکی قانونی مراجعه کردم. شاید از حق خودم بگذرم اما از حق دخترم نمی توانم بگذرم، دخترم خیلی شدید مورد ضرب و شتم قرار گرفته است و غضروف های بینی اش له شده بود.شاید از حق خودم بگذرم اما از حق دخترم نمی توانم بگذرم، دخترم خیلی شدید مورد ضرب و شتم قرار گرفته است و غضروف های بینی اش له شده بود.
وی ادامه می دهد: دخترم به من می گوید «هنگام ضرب و شتم مرگ را جلوی چشمم دیدم»، طوری او را مورد ضرب و شتم قرار داد که حتی نمی توانست نفس بکشد. مادرشوهرم ایستاده بود و اجازه نمی داد من بچه را از پدرش جدا کنم. برای اولین بار در همسایه طبقه بالا را زدم و از او کمک خواستم.
وی با ابراز رضایت از تلاش کارکنان خانه امن بهزیستی می گوید: آنان تلاش کردند اینجا را شبیه خانه کنند و دخترم چند روز است اینجا آمده است؛ درست است که او دوست ندارد اینجا بماند اما می گوید «مامان حداقلش این است که می دانیم سرپناه بالا سرمان است و آواره نیستیم».
وی ادامه می دهد: حالا من این در و آن در زدم تا حداقل بتوانم پولی جور کنم و خانه ای بگیرم؛ خودم استقلال مالی دارم و می توانم روی پای خود بایستم. خیاط هستم و از نظر مالی مشکل ندارم؛ درآمد ماهانه همسر من پنج و نیم میلیون تومان بود اما خودم هم می توانم استقلال مالی داشته باشم.
فرزندان دختر تا ۱۸ سال می توانند نزد مادر در خانه امن بمانند
طاهره حقدادی مسئول یکی از خانه های امن در تهران به خبرنگار ایرنا می گوید: اگر زنی شبانه از خانه رانده شود ابتدا از ۱۱۰ صورت جلسه می گیریم که بعداً
مشکلی پیش نیاید. چون می خواهند بگویند ما شب اینجا بودیم و نامه ای داشته باشند که فردا مثلاً شوهرشان برای آنان مشکلی درست نکند.
وی می افزاید: زنان به صورت خودمعرف هم به خانه امن می آیند. از اورژانس اجتماعی ۱۲۳، از کلانتری ۱۱۰ و از دادگاه نیز مراجعه می کنند. خودمعرف زیاد داریم.
وی خاطرنشان می کند: دختران تا ۱۸ سال اینجا نگهداری می شوند و بعد از آن به مرکز نگهداری می روند. اما معمولاً می مانند. به طور مثال زمانی پیش آمده دختری ۲۲ ساله دانشجو که وابستگی زیادی به مادرش داشته، اینجا مانده است اما معمولاً دختر تا ۱۸ سال می ماند.
حقدادی خاطرنشان می کند: کودکان پسر هم تا ۱۰ یا ۱۲ سال (اگر جثه ریزی داشته باشند) می توانند در خانه امن بمانند و بعد از آن برای آنها مرکز داریم. تاحدامکان معمولاً تلاش می کنیم مادر و فرزند را از هم جدا نکنیم و معمولاً جدا نمی کنیم.
راندن شبانه زن باردار از خانه یک هفته قبل از زایمان
این مسئول خانه امن می گوید: مراجعه زن باردار هم داشتیم. دو هفته پیش زن بارداری که یک هفته به زایمان او مانده بود ساعت ۱۲ شب همراه مادرش به خانه امن آمد و بعد او را به مرکز مداخله در بحران راهنمایی کردیم؛ با همسرش صحبت کرد و در نهایت بازگشت به خانه داشت.
حقدادی می افزاید: مادر این خانم از همسرش جدا شده بود و جا و مکان نداشت و خانه دخترش زندگی می کرد و داماد آن شب به او گفته بود باید برود و دختر هم گفته بود که پس من هم با مادر می روم.
از خانه بدون کفش رانده شد
مسئول خانه امن می گوید: زنان مراجعه کننده به خانه امن از همه طبقات هستند؛ آنها تحصیلات مختلفی دارند از دکترا و فوق لیسانس تا سطوح پایین تر؛ زمانی مراجعه زنی را داشتیم که خودش در کلانتری کار می کرد.
حقدادی می افزاید: مراجعه زنان معلم و سرپرستار بیمارستان که وضع مالی خوبی داشته اند هم داشتیم؛ زنی بود که همسرش پزشک بود و او را بدون کفش بیرون کرده بود و با ماشین اینجا آمده بود.زنی بود که همسرش پزشک بود و او را بدون کفش بیرون کرده بود و با ماشین اینجا آمده بود.
وی یادآور می شود: زنان در خانه امن تا چهارماه می توانند بمانند بستگی دارد که کارهای حقوقی آنها چه مدت طول بکشد که در صورت نیاز مدت اقامت در خانه امن را تمدید هم می کنیم اما معمولاً همان ۱۲۰ روز است.
داد و هوار شوهران پشیمان
این مسئول خانه امن می گوید: مواردی داریم که شوهرانی که به این خانه مراجعه می کنند و داد و فریاد راه می اندازند چرا همسرشان به این مرکز آمده است. در این موارد روانشناس با آنها صحبت می کند.
حقدادی می افزاید: شوهران این زنان معمولاً نمی پذیرند که همسرشان به خانه امن بهزیستی مراجعه داشته باشد و دید مثبتی به بهزیستی ندارند. ممکن است روز اول ناراحت و عصبانی باشند. سعی می کنیم با آنها صحبت کنیم و آنها را آرام کنیم. بعد از چند جلسه پشت سر هم که می آیند دیدشان بهتر می شود.
وی ادامه می دهد: برخی شوهران پشیمان نیز با داد و هوار می خواهند با همسر خود ملاقات داشته باشند، به آنها می گوییم که خانمت شرایط خوبی ندارد و بگذار حالش بهتر شود. کسی خبردار نمی شود که همسرت به خانه امن مراجعه داشته است.
زنان رانده شده از خانه با پوشش نامناسب
این مسئول خانه امن می گوید: اگر زنی مورد خشونت و ضرب و شتم قرار گرفته باشد، اولین کاری که می کنیم ارجاع به پزشکی قانونی است و تمام کارهای مربوط به آن زن را انجام می دهیم به طور مثال زن بیماری به اینجا مراجعه کرده بود و خدمات درمانی بیمارستانی کارهایش را انجام می دهیم و تا زمانی که زن اینجاست، دولت هزینه های آن را می پردازد.
حقدادی از مردم می خواهد به خانه های امن کمک کنند و می گوید: واقعیت این است که خدمات ارزشمند به زنان و کودکان در خانه امن ارائه می شود. حتی هزینه میوه بچه ها را از هزینه خودمان تهیه می کنیم و دلمان نمی آید که چون بودجه ای نداریم برای آنها هزینه نکنیم.
وی می افزاید: خدمات خانه امن برای مردم شناخته شده نیست بیشتر خیران شیرخوارگاه ها را می شناسند.
وی تاکید می کند: معمولاً زنانی که از خانه رانده می شوند، حتی لباس مناسب بر تن ندارند.
خانه امن، مامن گذری است
حسین کریم پور ماکیانی معاون این مجموعه مرکز بهزیستی نیز به خبرنگار ایرنا می گوید: زنان تا زمان پیگیری کارهای حقوقی خود در خانه امن می مانند و تا تکلیف قانونی این زنان در چهارچوب ضوابط تعریف شده، حل نشود و تا مددکار و تیم کارشناسی ما تشخیص شان بر صلاح آن همسر نباشد، رهایش نمی کنند و حتی پیگیری های بعد هم دارند.
وی تاکید می کند: زنان رانده شده از خانه یا تحت خشونت باید در خانه امن تکلیفشان معلوم شود تا بتوانند در ساختارهای دیگر بهزیستی تعریف شوند و خدمات دیگری دریافت کنند. خانه امن، محلی گذری تا تعیین تکلیف قانونی زن است.
وی اضافه می کند: وقتی تکلیف قانونی زن مشخص شد دیگر دست ما باز می شود تا این زن در خانه همسرش، خانه پدرش یا مراکز ما نگهداری شود که آن داستان دیگری دارد. مدت زمان ماندگاری زن در خانه امن البته بستگی به نظر قاضی دارد. اگر قاضی صلاح بداند که بیشتر بماند، بیشتر می ماند اما معمولاً تا چهار ماه می ماند.
قاضی نیستیم
معاون این مجموعه مرکز بهزیستی می گویدا: بسیاری از مردان که زنان خود را مورد خشونت قرار می دهند بعد از ساعتی پشیمان شده و دچار بحران روحی می شوند.
وی می افزاید: به طورمثال شوهر یکی از زنان از در و دیوار می آمد برای اینکه زن را ببیند و قضیه را حل کند اما ما (مسئولان مجموعه بهزیستی) قانون نیستیم، ما مجری قوانینی هستیم که به ما ابلاغ می شود و تشخیص صلاحیت ملاقات با همسر با تشخیص قاضی است.
پورکریم ماکیانی می افزاید: هر آنچه که تشخیص قاضی باشد ما عمل خواهیم کرد. البته مشاوره می دهیم، ما گزارش می دهیم ما به مراجع قانونی می گوییم که شرایط این زن یا کودک چطور است اما همسرانی هم هستند که می آیند و از کرده خود پشیمان هستند اما چون در شرایط قانونی قرار گرفتند، حتماً باید قانون این تشخیص را بدهد که او پشیمان شده است.
مداخله تیم مشاوره در بحران های خانوادگی
معاون این مجموعه مرکز بهزیستی می گوید: سازمان بهزیستی موارد مداخله در خشونت خانگی و موارد رانده شده همسر از خانه را تحت پوشش داردو زنان خشونت دیده را در خانه امن اسکان می دهد تا از آسیب دیدگی آنها جلوگیری کند.
پورکریم می افزاید: این زنان، زنانی هستند که از هر طریقی خشونت دیده می شوند، زنانی که در خانواده ها طرد می شوند، ترکشان می کنند یا از خانه بیرونشان می کنند، ما اینجا آنان را نگهداری می کنیم تا تکلیف شان معلوم شود.
وی ادامه می دهد: این زنان که توسط همسران خود در خیابان ها سرگردان و ویلان می شوند توسط حکم قضایی یا ۱۱۰ نیروی انتظامی به خانه امن ارجاع داده می شوند و ما آنها را اسکان می دهیم تا تکلیف قانونی آنان مشخص شود.
وی اضافه می کند: ما تیم مشاوره داریم و این زنان را به مرکز مداخله در بحران ارجاع می دهیم. کارشناسان مراکز مداخله در بحران با این زنان صحبت می کنند و اگر نیاز باشد با شبکه های حمایتی این زنان مانند پدر و مادر یا برادر خواهر ارتباط می گیرد و بهترین راهکار برای حل مشکل آنان انتخاب می شود.
رانده شدن کودکان همراه مادران از خانه
معاون مجموعه مرکز بهزیستی می گوید: رویکرد ما برای همسران یا فرزندان همواره رویکرد بازگشت به خانواده هایشان است و اعتقاد داریم هیچ کجا مثل خانواده برای زنان و کودکان مفید نیست اما این اطمینان حاصل می شود که دوباره دچار آسیب مجدد نشوند.
پورکریم ماکیانی می افزاید: تیم تخصصی ما این مسائل را بررسی و اعلام خواهد کرد، از ابتدای امسال حدود ۳۷ زن و ۲۰ فرزند را اینجا نگهداری کردیم که کودکان همراه مادرشان از خانه رانده شده بودند.
وی ادامه می دهد: اینجا غذای رایگان، فضای رایگان، امکانات رایگان و مشاوره رایگان در کنار خدمات مددکاری و روانشناسی رایگان به آنان ارائه می شود تا تکلیف قانونی آنها مشخص شود.
مردم به خانه های امن کمک کنند
خانه امن مامن زنان و کودکانی است که به بهانه های مختلف تحت خشونت و ضرب و شتم قرار می گیرند و فرصتی ندارند تا توشه ای از خانه همراه خود ببرند. بنابراین این مراکز نیز همانند مراکز دیگر بهزیستی مانند شیرخوارگاه ها نیاز به کمک های مردمی دارند تا لباس و دیگر مایحتاج برای ساکنان این خانه ها فراهم شود.
پورکریم ماکیانی، معاون مجموعه مرکز بهزیستی شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۱۸۹۹۶۵۹۶۴۷ و شماره شبا ir120170000002173451374001 را جهت واریز کمک های مردمی اعلام کرده است.
همزیستی نیوز - مردان مبتلا به افسردگی شاید نشانه های کلاسیک این بیماری را نشان ندهند. در همین راستا، فرد ممکن است به جای احساس غم و اندوه، رفتاری پرخاشگرانه داشته باشد.
گاهی اوقات خارش در یک قسمت از بدن تنها به واسطه یک مساله جزئی شکل گرفته یا احساس درد در ماهیچه تنها یک ماهیچه درد ساده است. زمانی که علائم پایدار نیستند، به طور معمول جای نگرانی وجود ندارد.
اما زمانی که علائم پایدار بوده و متوجه بروز الگوهایی خاص میشوید، این میتواند به در جریان بودن مسالهای جدیتر اشاره داشته باشد. در ادامه با پنج علامت که مردان نباید آنها را نادیده بگیرند و همواره ارزش مراجعه به پزشک برای بررسی دقیقتر شرایط را دارند، بیشتر آشنا می شویم.
تودهای که از بین نمیرود
چگونه احساس میشود: ممکن است فکر کنید که با یک جوش یا یک خال مواجه هستید و برخی مردان هنگام اصلاح با تیغ موجب خونریزی از آن می شوند. برخی دیگر از خراش یا جای زخمی جدید شکایت میکنند که به یاد نمیآورند چگونه شکل گرفته است.
چرا باید به پزشک مراجعه کنید: این جوش مرموز می تواند کارسینوم سلول بازال، نوعی قابل درمان از سرطان پوست باشد که در مردان بیشتر از زنان شایع است. از جمله مناطق بدن که بیشتر تحت تاثیر این شرایط قرار می گیرند، به ویژه اگر زمان زیادی را در فضای باز سپری می کنید، می توان به پوست سر، پلک ها، نوک گوش ها و پشت اشاره کرد. کارسینوم سلول بازال به سرعت ملانوما به دیگر مناطق بدن گسترش نمی یابد اما هرچه در درمان آن تاخیر کنید، توده یا جای زخم شما شرایط وخیمتری به خود می گیرد.
مشکلات مرتبط با دفع ادرار
چگونه احساس میشود: شما ممکن است به طور ناگهانی شب ها برای دفع ادرار بیش از یک بار از خواب بیدار شوید یا در طول روز نیاز به استفاده مکرر از توالت داشته باشید. همچنین، ممکن است جریان ادرار شما ضعیفتر شده یا هنگام دفع ادرار با احساس درد مواجه باشید.
چرا باید به پزشک مراجعه کنید: بزرگ شدن پروستات اغلب دلیل اصلی این شرایط محسوب میشود. بیش از نیمی از تمام مردان بزرگ شدن پروستات را در زندگی خود تجربه می کنند. برخی بی نیاز از دخالتی خاص می توانند به زندگی خود ادامه دهند اما دیگران برای کاهش ناراحتی خود نیازمند مصرف دارو یا اقدامات دیگر هستند. نیاز به عمل جراحی برای پیشگیری از عوارض انسداد مانند آسیب کلیوی کمتر شایع است. مشکلات مرتبط با دفع ادرار می توانند نشانه ای از مسائل دیگر مانند دیابت یا در موارد نادر، سرطان پروستات نیز باشند.
مشکلات مرتبط با رابطه جنسی
چگونه احساس میشود: ناتوانی در نعوظ از جمله مشکلات رایج بین مردان است.
چرا باید به پزشک مراجعه کنید: هر مردی که به ناگاه با اختلال در نعوظ مواجه می شود باید به پزشک مراجعه کند. فکر نکنید که شما برای ابتلا به اختلال نعوظ بیش از حد جوان هستید زیرا حدود یک چهارم مردان ۴۰ ساله و جوانتر این شرایط را تجربه می کنند. اختلال در نعوظ شرایطی است که می تواند از استرس یا عاداتی مانند مصرف نوشیدنی های الکلی و سیگار کشیدن ناشی شود اما مقصر دانستن سبک زندگی می تواند به نادیده گرفتن مشکلی واقعی منجر شود. اختلال در نعوظ می تواند نشانگر اولیه مشکلات قلبی عروقی باشد. رگ های مسدود شده جریان خون به قلب و اندام های تناسلی را کاهش می دهد. مراجعه زودهنگام به پزشک و تشخیص دلیل زمینه ای بروز این شرایط می تواند حتی از تجربه یک حمله قلبی یا سکته مغزی پیشگیری کند.
رفتار خشن و آزار دهنده
چگونه احساس می شود: شما پرخاشگر و تحریک پذیر شده اید یا در رفتارهای پر خطر درگیر می شوید.
چرا باید به پزشک مراجعه کنید: افسردگی می تواند خود را این گونه در مردان نشان دهد و تشخیص آن برای دیگران دشوار باشد. مردان مبتلا به افسردگی شاید نشانه های کلاسیک این بیماری را نشان ندهند. در همین راستا، فرد ممکن است به جای احساس غم و اندوه، رفتاری پرخاشگرانه داشته باشد. همچنین، ممکن است بیش از حد الکل مصرف کرده یا با سرعت زیاد رانندگی کند. مردان احتمال کمتری دارد در پی دریافت کمک یا مصرف داروهای ضد افسردگی باشند. اگر احساس می کنید با افسردگی دست به گریبان هستید، مراجعه به پزشک برای بررسی شرایط و تشخیص بهترین گزینه است. سطوح پایین ویتامین های B۱۲ و D با افسردگی در ارتباط هستند. همچنین، درد مزمن و بیماری ها حتی دیابت می توانند با افسردگی مرتبط باشند. پزشک می تواند با توجه به علائم و وضعیت فعلی شما بهترین گزینه درمان را ارائه کند.
سرفهای که از بین نمیرود
چگونه احساس میشود: سرفهای خشک و مداوم که چهار هفته یا بیشتر ادامه داشته است یا گرفتگی مکرر صدا. هنگام غذا خوردن توجه داشته باشید که غذا به راحتی پایین میرود یا در بلع با دشواری مواجه هستید.
چرا باید به پزشک مراجعه کنید: این می تواند نشانه ای پنهان از بیماری بازگشت اسید معده به مری (GERD) باشد. در صورت عدم درمان، این بیماری می تواند به سرطان مری منجر شود که احتمال ابتلا به این شرایط بین مردان بیش از سه برابر زنان است. همچنین، سرفه مداوم می تواند به آسم، ترشحات پشت حلق، یا با شیوع کمتر به سرطان ریه یا نارسایی فلبی اشاره داشته باشد.
اگر با این علائم مواجه هستید با مرکز فوریت های پزشکی تماس بگیرید
سکته مغزی دومین دلیل مرگ و میر افراد در جهان است. اگر با هر یک از علائم زیر مواجه شدید، حتی اگر از بین رفتند، در پی دریافت کمک پزشکی فوری باشید:
- ضعف یا بی حسی در یک سمت بدن (معمولا در صورت، دست یا پا).
- تاری دید یا از دست دادن بینایی در یک یا هر دو چشم.
- دشواری در صحبت کردن، کلمات بریده بریده، دشواری در درک آنچه دیگران می گویند یا ناتوانی در تکرار یک جمله ساده.
- سرگیجه ناگهانی یا یک سردرد شدید.
منبع: عصرایران
همزیستی نیوز - به صورتهایشان که نگاه کنی، سن شان بیشتر از آن چیزی است که شناسنامهشان میگوید؛ مشکلاتی که در زندگی داشتهاند آنقدر بزرگ بوده که حالا در حوالی ۴۰ سالگی بیشتر به زنانی شبیهاند که سنشان از ۵۰ و ۶۰ عبور کرده است؛ «ستین»، «ایلماه» و «چیمه» جزو آن زنها هستند.
به گزارش ایسنا، از خروجی غربی شهرستان کوهرنگ حدود ۴۵ کیلومتری که دورتر شویم، کم کم روستاهایی پیدا میشوند؛ روستاهایی که در پیج و خم جادهای برف گیر خودنمایی میکنند و یکی از آنها دهستانی است به نام "موگویی"، جایی که تا بهار خیلی دیرتر از دیگر نقاط کشور به آن پا میگذارد و تابستانش نیز زودتر بار سفر میبندد و جایش را به زمستان میدهد.
برای رسیدن به روستاهای منطقه، مسیر از شهرستان کوهرنگ آغاز میشود، گلههای متعدد گوسفند و بز در کنار یخچالهای طبیعی خودنمایی میکنند. جاده پیچ میخورد و جلو میرود. میانه راه، جاده خاکی جایش را به راه آسفالت شده می دهد. دشتهای فراخ با چشمههای پرآب درست همان جایی است که عشایر نیمه کوچ منطقه در آن چادرهایشان را برپا کردهاند. جاده پر سنگلاخ روستاهای موگویی تمام زمستان بسته است و ساکنان روستاها را وا میدارد تا آنچه را که مایحتاج زمستان است از تابستان ذخیره کنند.
«ستین»، «ایلماه»، «چیمه» سه زن در منطقه موگویی هستند که سن شان کمتر از آنچه که صورتشان نشان میدهد است. این سه زن از روزهایی میگویند که در جهانی به نام موگویی برایشان سپری شده است.
خطوط چهرهاش آنقدر عمیق است که کسی باور نمیکند ۴۳ ساله باشد؛ زنی به نام «ستین» که نماد خوبی برای معنای نامش است. خودش ستین را عزیز و تکیه گاه معنا میکند و فرهنگ فارسی هم آن را مترادف با ستون میداند؛ تکیه گاه و عزیر هفت فرزند از همسری که سه سال پیش سیل او را با خود برد.
ستین و غلامحسین هر دو اهل روستای «سرآقا سید» از توابع دهستان موگویی بودند، اما بعد از گذشت چند سال از زندگی مشترکشان به اصفهان مهاجرت کردند؛ با ایجاد مشکلات مالی و البته دلتنگی برای روستای زادگاهشان، با فرزندانشان دوباره به سرآقا سید برگشتند و این بار تمام عزمشان را جزم کردند تا خانهای برای خود بسازند. او با زبان لری و چشمانی اشک آلود داستان تلاشهای خود و شوهرش برای ساخت خانه در روزهای سخت زمستان و زیر تیغ آفتاب را تعریف میکند و میگوید: «تمام آرزویمان این بود که زیر یک سقف محکم زندگی کنیم.
خانه قبلی مان در روستا بعد از چند بار سیل و زلزله تبدیل به ویرانهای شده بود که جرات نداشتم بچههایم را زیر سقفش بخوابانم. نه حمام داشتیم و نه دستشویی، خودمان دو نفر آجر به آجر خانه جدید را روی هم گذاشتیم».
آن دو خانهای میساختند که اگر در ساخت و ساز مهندسی شدهاش تردید باشد، در عاشقانه ساخته شدنش ابهامی نیست؛ بالاخره در بهار سه سال پیش تکمیل شد اما روزهای خوش زندگی در آن چندماهی بیشتر دوام نیاورد. ستین درحالی که صورتش را سمت عکس همسرش روی دیوار میچرخاند، با دست به سمت او اشاره میکند و میگوید:« ۵۱ سال بیشتر نداشت. همه چیز داشت خوب پیش میرفت که سیل شوهرم را برد. ۳ سال پیش بود که او را از دست دادم. زندگیام یکباره سیاه شد».
اشک در چشمانش می دود و خطوط صورتش عمیق تر میشود، سرش را پایین می اندازد و با صدایی لرزان ادامه میدهد:« ۲۸ روز از بهار گذشته بودکه غلامحسین مرد. شوهرم آن شب نگهبان کرفسهای کوهی بود که میخواستیم آن را بچینیم و بعد هم به برای فروش به شهر ببریم، اما آن شب یکباره باران شدید شد و سیل او را با خود برد».
ـ جنازه همسرت را پیدا کردی؟
هرچه گشتیم هیچ جا نبود. چند ماه زندگیام شده بود گشتن و گشتن. فرش و خانه زندگیام را فروختم تا شکم بچههایم را سیر کنم. بعد از اینکه از پیدا کردنش ناامید شدم با خودم فکر کردم اینطور نمیشود. باید دستم را به زانوهایم میگرفتم و به خاطر بچههایم بلند میشدم».
«رضا» کوچکترین فرزند ستین است که هشت سال دارد. او که تا آن لحظه چشم از عکس پدرش برنداشته بود کم کم سمت مادرش میخزد و خودش را به دامن مادر میچسباند. ستین دستهای زبر و پینه بستهاش را که یادگار بافت گلیم و شیردنگ هستند روی موهای پسرش میکشد و از او میخواهد تا شیردنگهای بافته شدهاش را که به گفته خودش صنایع دستی اصیل بختیاری است بیاورد و نشان دهد. میگوید:« خیلی ها اسم شیردنگ برایشان آشنا نیست، اما آن را دیدهاند. برای همین به رضا گفتم شیردنگها را بیاورد تا بدانید از چه چیزی صحبت می کنم. شیردنگ همان آویزهای بافتنی است که صنایع دستی چهارمحال و بختیاری است و بهترینهایش را عشایر میبافند. اینها را با کمک دو دخترم رقیه و سمیه که هنوز شوهرشان ندادهام میبافم.» بعد هم با ذوق به مهرههای انداخته شده در شیردنگ ها و جزئیات بافتشان اشاره میکند و با لبخند مادرانهای میگوید: « از هر انگشت دخترهایم یک هنر میریزد».
- درس هم خواندی؟
نه، اصلا سواد ندارم دوران کودکیام به سختی گذشت. پدرم بی پول بود. بیشتر از ۱۴ سال سن نداشتم که ازدواج کردم. اولش راضی نبودم اما وقتی بهم گفتند باید ازدواج کنم، گریه نکردم. همدیگر را ندیده بودیم. آن موقع هم مثل الان نبود؛ نه آزمایش دادیم و نه عقد نامهای داشتیم. بزرگترهایمان روی یک تکه کاغذ نوشتند و عاقد عقد ما را خواند. شوهرم قبلا یکبار ازدواج کرده اما همسرش مرده بود. دو سال بعد از ازدواج به نهضت سواد آموزی رفتم. یک سال که خواندم شب امتحانم بچهام مریض شد و به بیمارستان رفتیم. سال دوم همزمان با اتفاقی بود که برای شوهرم افتاد و بعدش که دیگر برای آدم دل و دماغی نمیماند که ادامه بدهد».
حالا تنها دلخوشی ستین بزرگ شدن فرزندانش و بیرون کشیدن گلیمشان از آب و گل است. وقتی از روستایش حرف میزند گویی تمام خاطراتش با تصویر روزهای حضور شوهرش پیوند خورده است، میگوید: «وقتی با شوهرم از اصفهان آمدم اینجا با او عهد بستم که بدون او جایی نروم تا کفن پوش شوم. حالا هم حاضر نیستم از سرآقا سید بیرون بروم. شوهرم اینجاست و من حضورش را حس میکنم».
او خودش را در قبال فرزند همسر اول شوهرش نیز مسئول میداند و میگوید: « محمد وقت بهار که میشود می آید به من سر میزند. او را از بچههای خودم هم بیشتر دوست دارم. پدر که ندارد هیچ، بیچاره مادر هم ندارد، با بچههای خودم فرق دارد و باید او را بیشتر دوست داشته باشم».
یکی دیگر از دخترهای ستین ازدواج کرده و به اصفهان رفته است. البته پسر بزرگ تر او هم با فوت شوهرش نتوانسته ادامه تحصیل دهد و بعد از کلاس پنجم دیگر کمک دست مادرش شده است. با مادرش برای چیدن علفهای کوهی صبحها به کوه میروند و ستین هم بعد از خشک کردن، آنها را میفروشد. کمی که می گذرد به سختی از جایش بلند میشود. کمردرد و پا درد یادگارهایی هستند که خیلی زودتر از سالهای پیری مهمان او شدهاند. ما را به یک استکان چای کمرنگ با کلوچههایی که خودش آنها را پخته مهمان میکند و میگوید: « وقتی دیدم فقط خودم هستم و بچهها، تصمیم گرفتم کاری کنم که دستم جلوی هیچکس دراز نشود. آقای طهماسبی مددکاری کمیته امداد امام خمینی(ره) را سالها میشناختم. یک روز که به روستای ما آمده بود شرایطم را برایش گفتم و او خودش کارهایم را انجام داد تا وام بگیرم و گلیم بافیام را راه بیندازم.»
اگرچه روزهای بهاری زندگی «ستین»، خیلی زود جایشان را به روزهای پاییزی دادند و جای خالی همسرش تا همیشه ماندگار است اما او به روزهای روشن آینده امیدوار است. دلش می خواهد کسب و کارش را توسعه دهد. هرچند که گلایه میکند بازار فروش محصولات گیاهی و گلیمهایش چندان خوب نیست، اما با این حال امیدوار است رضا را به مدرسه بفرستد تا او مجبور نباشد تا برای غم نان، درس و مشقش را کنار بگذارد.
یک شب سرد زمستانی بود که «چیمه» زن ۴۱ ساله اهل روستای چین در موگویی، همسرش را به یکباره از دست داده است، اما حتی گذشت شش سال از مرگ همشرش نیز نتواسته داغ آن شب کذایی را از دل چیمه پاک کند و او هنوز سیاه پوش است.
وقتی مهمان خانه چیمه با حیاطی کوچک و زیبایش شدم مشغول آماده کردن خمیر نان بود. تنورش را داغ کرده بود و برایمان کنار تنور پتویی روی زمین انداخت و بعد هم با نان و پنیر تازه پذیرایمان شد. چانههای خمیر را با حوصله و دقت درست کرد و همزمان با پخت نان برایمان از روزهای تلخ و شیرین زندگیاش گفت.
دو دختر و یکی از پسرهای چیمه قبل از فوت پدرشان ازدواج کردهاند. پسرها هم به دلیل دست تنگی خانواده نتوانستند درسشان را ادامه بدهند و شروع به کار کردند. چشم چیمه از دردهای ناگهانی ترسیده است. خودش میگوید:« شوهرم فقط ۵۰ سال داشت. سالم بود، اما یک شب سرد زمستانی ناگهان گفت که دلش درد میکند و تا برسیم به بیمارستان دیگر هوشیاریاش را از دست داده بود. همان شب مرد. درد توی دلش بود. یکی از دکترها که آشنایمان بود بعدا گفت احتمالا سرطان بوده، اما ما از کجا میدانستیم».
چیمه این روزها نگران جهیزیه دختر بزرگترش است. بخش عمدهای از هزینه های زندگیاش از محل یارانه و مستمری کمیته امداد تامین میشود و از وقتی مددکارش گفته که کمیته امداد برای دخترش هم جهزیهای پرداخت میکند دلش کمی آرام گرفته و این روزها امیدوار است تا بتواند کار جدیدی را شروع کند. خودش میگوید: «سال گذشته بود که یک معلم از کمیته امداد آمد و به زنان روستا گلیم بافی یاد داد. به همه هم یک مدرک دادند، اما برای ادامه کار به مشکل برخوردیم. به همین دلیل برای دریافت وام از کمیته امداد اقدام کردم اما چون نتوانستم به موقع ضامنم را معرفی کنیم عملا مهلت دریافت وامم تمام شد و زمان از دست رفت».
چیمه امیدوار است. اگرچه سیاهی رنگ لباسش هنوز در تنش باقی مانده اما انتظار برای روزهای روشن در نگاهش موج میزند.
ایلماه؛ شهره مهربانی
«پیرمرد»، همان نامی بود که «ایلماه» با آن شوهرش را خطاب میکرد. شوهری که وقتی ۱۲ ساله بوده به عقدش درآمده و مجبور شده بود با آن سن کم از دو فرزند همسر قبلی شوهرش نیز نگهداری کند. فرزندانی که اختلاف سنی کمی با مادر جدیدشان داشتند.
ایلماه این روزها ۴۵ ساله است و درکنار همسر ۷۳ سالهاش زندگی میکند. وقتی از روزهای کودکیاش روایت میکند، سنگینی غم سینهاش، چهرهاش را نیز درهم می کند، می گوید: «ایلماه یک اسم اصیل عشایر بختیاری است، یعنی ماه ایل و به دختران زیبای ایل گفته می شود. بچه که بودم اسمم را خیلی دوست داشتم و دلم می خواست مثل اسمم باشم، ماه بشوم و با درس خواندن و پیشرفت کردن در ایلمان بدرخشم. دلم میخواست درس بخوانم اما چارهای نداشتم. پدرم خواسته بود و باید انجام میشد، من در ۱۲ سالگی هم عروس شدم و هم مادر دو فرزند.»
حالا ایلماه خودش صاحب دو دختر و چهار پسر دیگر هم شده است. اگرچه از رفتار نه چندان مهربانانه پسر و دختر ناتنیاش گله مند است اما با این حال با زبان لری میگوید: «همیشه این احساس را دارند که جای مادرشان آمدهام. حتی الان که سر زندگی خودشان هستند بازهم دوستم ندارند. اما چاره چیه؟ اگر ناراحتی هم دارند باید به پدرشان بگویند».
- دخترهای خودت چه سنی ازدواج کردند؟
یکی از دخترهایم را ۱۴ سالگی و یکی را ۱۵ سالگی شوهر دادم.
- مگه خودت از اینکه زود ازدواج کردی ناراحت نبودی؟
چارهای نبود. شوهرم میگفت من پیر هستم باید زودتر شوهر کنند تا آنها را زفت و بار (جمع و جور) کنم.
ایلماه که بین مردم روستا به مهربانی شهره است به علت کهولت سن همسرش مسئولیت تامین معاش خانه را هم به عهده دارد. پنج سال پیش از کمیته امداد وام خرید دام گرفته و با ۱۰ راس گوسفند و بز کارش را شروع کرده و حالا صاحب گلهای بزرگتر شده است. صبح ها قبل از طلوع آفتاب گوسفندها را به چرا میبرد. ظهر نهار مختصری برای همسرش تدارک میمیبیند و بازهم تا غروب در کنار گوسفندهایش به نخ ریسی مشغول می شود. از زندگیاش گلایه زیادی ندارد، اما میگوید بی هم زبانی گاهی کلافهاش میکند: « شبها با پیرمرد هیچ حرفی نمیزنیم. نان پنیر یا نان و ماستی کنار هم میخوریم و میخوابیم. نه صحبتی و نه گفت وگویی، دلم برای بچههایم تنگ است. همه شان در خوزستان هستند و سالی یکی دو هفته پیش ما میآیند».
بعد هم با ذوقی که یکباره در نگاهش میدود میگوید: « دخترم در خانهاش فر دارد. ما که ازین چیزها نداریم، توی اجاق خانهاش کیک می پزد و برایم میآورد. نمیدانی دور هم چه مزهای دارد».
ایلماه هنوز هم مثل دختربچهها ذوق می کند و میخندد. شاید دلخوشیهایش چندان بزرگ نباشند اما تلاش او برای سر و سامان دادن به زندگی خودش و پیرمرد که این روزها دیگر جانی برای کارکردن ندارد، به آدمی امید میدهد.
عکس تزئینی است
همزیستی نیوز - چرا ذهن همه ایرانی ها منحرف است، این کار که برای هوس نیست، با آقا راحت نیستم برای همین می خوام همخانه ام خانم باشد.
به گزارش ایرنا از مبدا سنندج آگهی را روی یکی از سایت های نیازمندی دیدم، خانه ای با شرایط مناسب و قیمت کم که به درد من می خورد، به محل کارم هم نزدیک بود، آنچه عجیب به نظر می رسید این بود که صاحب آگهی نوشته بود با تلگرام پیام بفرستید.
پیام دادم و خواستم تا مشخصات بیشتری از خانه ای را که به اجاره گذاشته بود بگوید، می گوید خانم هستید؟ جواب می دهم بله، ادامه می دهد برایم فایل صوتی بفرستید تا مطمئن شوم و من هم انجام می دهم.
موقیعت خانه را که توضیح می دهد، نوبت به سوال از وضعیت تاهل، کار و شغل و اینکه اهل کجا هستم می کشد و ادامه می دهد: خانه ۲ طبقه است و خودم طبقه بالا هستم، خواستید طبقه پایین را بگیرید و یا اینکه با خودم زندگی کنید.
می پرسم با خودتان؟ شما خانم هستین؟ جواب می دهد خیر آقا هستم.
مات و مبهوت از این آگهی، می گویم ممنون من دنبال چنین خانه ای نیستم و او می گوید: چرا ذهن همه ایرانی ها منحرف است، مگر همخانه خانم فقط برای هوس است؟
و من در لا به لای لایه های مغشوش ذهنم دلیلی جز هوس برای این کار پیدا نمی کنم.
چند روز بعد
به فاصله چند روز بعد به همایشی با موضوع ازدواج سفید دعوت می شوم، همایشی منطقه ای با موضوع چالش ها و آسیب شناسی همخانگی و ازدواج سفید که با حضور همیاران سلامت روان منطقه ۵ مراکز مشاوره کشور در تالار فردوسی دانشگاه کردستان برگزار شد.
تالار خلوت است و جمعیت زیادی نیامده، همایش با نیم ساعت تاخیر شروع می شود و قرار است تا بعد از ظهر هم ادامه پیدا کند.
معنای جدید روابط بشری در دنیای دیجیتال
رئیس مرکز مشاوره دانشگاه کردستان از ازدواج سفید به عنوان تابویی چالش خیز نام برده و می گوید: در گذر تاریخ با نگاهی به این پدیده می توان زیرساخت های آن را کالبدشکافی و دادها را در دنیای امروز بر ریشه های زبان فراموش شده بشر که در لایه های پنهان مستتر است، واکاوی کرد.
احمد امانی به برخی تمثیل ها، نمادها و سمبل های برگرفته از طبیعت اشاره کرد و گفت: الفبای هستی در جمع کردن اضداد پیغامی دارد که باید به آن توجه کرد.
وی افزود: سیستم وحشی تکنولوژی غرب با پیامدها و آسیب های خود، زبان فراموش شده در ناخودآگاه بشر را روز به روز سرکوب تر می کند.
امانی با بیان اینکه اضداد بند ناف معنوی دارد که نیاز به ریشه دار بودن است، اظهار داشت: بشر بعد از زندگی های گروهی و جنگلی، دریافت که نیازمند ساز و کار سازمند اجتماعی است و در مقاطعی کلید واژه خون بس در برخی مناطق بود و انتقام را با یک پیوند پایان می دادند.
عضو هیات علمی دانشگاه کردستان به مسیر تحول ازدواج از ایران باستان تا بعد از اسلام اشاره کرد و گفت: در این ابعاد زن جایگاه مدیریتی خود را پیدا کرد اما در دنیای دیجیتال امروز معنای روابط بشری کاملاً متحول شد.
انقلاب جنسی در اروپا و نفوذ به آسیا
رئیس مرکز مشاوره دانشگاه کردستان به وقوع انقلاب جنسی در دهه ۱۹۶۰ در اروپا اشاره کرد و یادآور شد: زنان به تناسب ارزش های حاکم بر جامعه، خواستار توجه به خواسته های جنسیتی خود شدند.
امانی افزود: به فاصله یک دهه بعد از آن ۴۰۰ هزار زوج همخانه در آمریکا شناسایی شدند که در سال ۲۰۱۰ این تعداد به بیش از هفت میلیون نفر رسید.
وی گفت: این فرهنگ کم کم وارد آسیا شد و فرهنگ بازدارنده این منطقه هم نتوانست در مقابل انقلاب جنسی غرب ایستادگی کندد و اکنون ۲۰ درصد جمعیت در ژاپن همخانه هستند.
امانی از این پدیده به عنوان روندی نام برد که پیوندجویی را در معرض تحرکات خود قرار داده و باز تعریف می کند.
عفونت عاطفی دوران کودکی
وی با بیان اینکه به ازدواج سفید نمی توان گفت آسیب هست یا نیست، افزود: در موقعیت امروز و با ساز وکار فرهنگی این پدیده یک آسیب است اما از دیدگاه دیگر طلاق هم روزگاری آسیب بود اما اکنون از آن به عنوان راه حل یاد می شود و بعید نیست همخانگی هم در مسیر تحول این سیستم تبدیل به راه حل شود.
عضو هیات علمی دانشگاه کردستان نگاه امروز به این پدیده را نگاه آسیب شناسی دانست و گفت: ریشه های این پدیده به عفونت و زخم های عاطفی دوران کودکی و نوجوانی بر می گردد.
خانواده های بدسرپرست، فرزندان طلاق، خانواده های معتاد، خانواده هایی با مرزهای در هم تنیده، رشد یافتن در اتمسفر فاقد مهارت فرزندپروری و خانواده های سلطه جو و دیکتاتور، تغییر سبک و آهنگ زندگی، ضربه های دلبستگی، مرگ دیالوگ و گفت و گو در خانواده باز بودن روابط جنسی، مشکلات اقتصادی و بیکاری، تشریفات پرهزینه عروسی و پدیده مولتی فاخری از ریشه های بنیادین این پدیده است که امانی به آنها اشاره کرد.
حرکت خزنده از شهرهای بزرگ به کوچک
رئیس مرکز مشاوره دانشگاه کردستان اظهار داشت: در سنندج هم ۱۰ مورد همخانگی به کلنیک مشاوره مراجعه کردند که نشان می دهد این پدیده به صورت خزنده از شهرهای بزرگ به سمت شهرهای کوچک در حال حرکت است.
وی با بیان اینکه ۶۵ درصد خانم ها تحصیلات کارشناسی و کارشناسی ارشد دارند و ۳۵ درصد مردان دیپلم هستند، گفت: یعنی تا ۱۰ سال آینده خواستگار دختران تحصیل کرده، پسرانی با شغل صنعتی و خدماتی و تحصیلات دیپلم خواهند بود.
امانی مرگ هیجان را از چالش های اصلی و علت های پناه بردن به ازدواج سفید برشمرد و اضافه کرد: راه برون رفت هیجان تمرکز بر خویشتن و شاهراه اصلی آن هم غرایض جنسی است که از خودارضایی تا پدیده همخانگی امتداد دارد.
سندهای سفید
نگرش سکولاریسم در جریان سیال اطلاعات و پدیده جهانی شدن نکته دیگری بود که این استاد دانشگاه کردستان به آن اشاره کرد و اظهار داشت: نگرش به باورهای حاکم بر جامعه در این دهکده جهانی تغییر یافته است.
امانی به تعریف متفاوت ازدواج سفید در غرب و ایران اشاره کرد و افزود: در ایران به معنای یک سند است که چیزی در آن نه به صورت شرعی و نه قانونی ثبت نشده ولی در غرب معتقد به همخانگی بدون ارتباط جنسی هستند.
وی یادآور شد: زیرساخت این اقدام به جنگ جهانی دوم بر می گردد که برخی سربازان برای نجات جان زنان و دختران یهودی از مرگ، آنان را همسر و یا معشوقه خود معرفی کردند و چالشی برای نجات جان یک انسان در بازی سیاسی جنگ آغاز شد.
خفه!
رئیس مرکز مشاوره دانشگاه کردستان طول عمر یک رابطه همخانه را یک تا سه سال اعلام کرد و تاکید کرد: این پدیده بیشتر دامنگیر سنین ۲۵ تا ۳۰ سال است که اوج تکاپوی جنسی و عاطفی آنها به شمار می رود.
امانی گفت: از بحران های روانشناختی این پدیده می توان به افسردگی، اضطراب، سندروم ضربه به عشق، احساس بی ارزشی به ویژه در دختران، بی هویتی، فرزندان بی سرپرست و خشونت بالای خانوادگی اشاره کرد.
وی رسالت دانشگاه در این زمینه را این معرفی کرد که خط قرمزی در این رابطه نیست و نقاط غیرقابل سوال وجود ندارد و دچار تفکر مربعی نشویم.
امانی تاکید کرد: تله دهه ۶۰ اعتیاد، تله دهه ۷۰ ایدز، تله دهه ۸۰ طلاق عاطفی بود که در همه دهه ها تنها به جامعه گفتند خفه شود و درباره آنها «حرفی زده نشود و باید تلاش کنیم امروز به تله ازدواج سفید نیفتیم».
این استاد دانشگاه گفت: برای نجات روستای در معرض سیل نمی شود آن را جابجا کرد اما می شود به مردمش آموزش شنا داد.
پوست اندازی اجتماعی و فرهنگی
یک متخصص روانپزشکی هم ازدواج سفید را نوعی پوست اندازی اجتماعی و فرهنگی برشمرد و افزود: جلوی این پدیده را مانند طلاق و دیگر آسیب ها نمی توان گرفت.
رضا ویسانی فر اضافه کرد: از دیدگاه تحول اجتماعی گذر از دنیای کلاسیک به سبک زندگی مدرن است و بلوغ فکری است.
وی با بیان اینکه از دیدگاه دیگر این پدیده نوعی فردگرایی مطلق است، افزود: این فردگرایی تا جایی پیش می رود که خانم های متاهل تحصیلکرده و سوپراستارها و افراد مهم حتی برای به دنیا آوردن فرزندان خود رحم اجاره می کنند و حتی برای تربیت فرزند خود هم با وجود وقت فراغتی که دارند، زمانی صرف نمی کنند.
ویسانی فر گریز از خانواده گسترده به خانواده هسته ای و سپس خانوار ۲ نفره را در سیر تحول خانواده برشمرد و گفت: خانواده ۲ نفره همان افرادی هستند که ازدواج سفید را انتخاب کرده و ضربه های عاطفی، فرار از حس مسئولیت و فردگرایی را انتخاب کرده اند.
این متخصص روانپزشکی یادآور شد: شخصیت فرد زمانی واقع گرا است که واقعیت های موجود در جامعه را بپذیرد و افرادی که به سرکوب واقعیت ها بپردازند به راههای دیگری پناه می برد.
وی هوس و شهوت را برجسته ترین بخش این پدیده معرفی کرد و افزود: تعهد، گذشت، فداکاری و صمیمیت در این ارتباط وجود ندارد و از آنجا که ثبات و دوامی ندارد، احساس شایستگی را در آن نمی توان دید.
ویسانی فر نیازهای روانشناختی را قربانی نیازهای جنسی برشمرد و گفت: نبود احساس تعلق آسیبی برای این افراد است.
وی با بیان اینکه این پدیده تنها برای دوران کوتاهی لذت بخش است، اضافه کرد: امنیت و آزادی بیش از حد باعث اضطراب می شود.
نبود نظارت و بازدارندگی
دکترای جامعه شناسی، مدرس دانشگاه فرهنگیان کردستان هم با بیان اینکه در ازدواج سفید یا ازدواج مدنی که به عنوان زندگی زناشویی بدون ازدواج نیز شناخته شده زوجین زیر یک سقف زندگی و تمام وظایف زناشویی را برعهده می گیرند اما این رابطه را از نظر قانونی یا شرعی و عرفی به ثبت نمی رسانند.
مسعود بیننده افزود: این الگوی جدید خانواده که همباشی و همخوابگی نیز نامیده میشود معلول تغییر ساختار خانواده در جامعه ی پسا صنعتی و تغییر کارکردی خانواده است.
وی تاکید کرد: خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی مهم، لزوماً مثل گذشته دارای کارکردهای فراوان نبوده و شکل آن به مقیاس هسته ای، کوچک و سیال تغییر یافته است.
بیننده گفت: این الگوی نوین همباشی در بستر فرهنگ و اقتصاد جوامع پساصنعتی شکل گرفته است و ورود آن به کشوری مثل ایران برمبنای بسترهای لازم و ضروری این جامعه نیست.
وی با تاکید بر اینکه نمی توانیم وجود و شیوع این پدیده را نیز نفی کنیم و آن را صرفاً ناشی از ورود ارزش های منفی تلقی کنیم، افزود: در جامعه ایران وجود چنین الگوهایی که در شهرهای بزرگ بویژه تهران دیده می شود ناشی از این واقعیت است که جوانان با توجه به مشکل بیکاری و عدم پشتوانه اقتصادی و همچنین سنت های دست و پاگیر توان دست یافتن به ازدواج رسمی را نداشته و به همین دلیل به کم هزینه ترین نوع ازدواج که مسئولیت چندانی هم به بار نمی آورد، روی می آورند.
قرار گرفتن خرده فرهنگ جوانان در برابر ارزش های نسل مسلط را نوعی مبارزه و تلاش برای تغییر برشمرد و گفت: در جوامع مصرفی با خودبیانگری، فردگرایی محصولی به عنوان ازدواج سفید رخ می دهد که در جوامع تولیدی این پددیه خانواده گرایی است.
وی یادآور شد: ۷۵ درصد این همخانگی ها یک تا سه سال دوام دارد و کمتر به ازدواج دائمی منجر می شود.
کمرنگ شدن کارکردهای خانواده
مدیرکل امور اجتماعی استانداری کردستان هم در این همایش گفت: ازدواج سفید برگرفته از این نظریه است که خانواده امروزی کارکرد خود را گم و یا فراموش کرده است.
فرانک قدسی پدیده چند شوهری زنان را قبل از اسلام بررسی و اظهار داشت: در آن زمان، زنان تنها با نصب پرچم هایی بر درب خانه های خود اعلام می کردند که تنها زندگی می کنند که امروز این الگوها تغییر پیدا کرده است.
وی با بیان اینکه در اسلام ازدواج باید مبتنی بر شرع و قانون باشد، افزود: ازدواج سفید آسیب نوپدید است که بستر و زمینه هایی از قبل داشته و آمار دقیقی از آن در دست نیست.
مدیرکل امور اجتماعی استانداری کردستان با بیان این پدیده عفت جامعه را لکه دار می کند، گفت: ازدواج سفید با الگوگیری از دیگر مکاتب بروز یافته است.
قدسی تاکید کرد: دختران با تحصیل عالیه و یادگیری مطالبه گری صاحب شغل شده و با استقلال اقتصادی که به دست آورده اند هر مساله ای را در خانواده بر نمی تابند و مسیر دیگری را برای خود بازگو می کنند.
تک فرزندی و کاهش جمعیت خانواده، کمرنگ شدن کارکرد تربیت خانواده دوری فرزندان از خانواده به دلیل کار، از عواملی بود که قدسی آن را دلیل گرایش جوانان به همخانگی اعلام کرد.
وی اضافه کرد: همخانگی بر مبنای ارضای میل شهوانی است که بُعدی است که نمی توان آن را حذف کرد.
همباشی سیاه
ازدواج سفید یکی از چالش های جدید و نوپدید جامعه ایران است و مهمترین عوامل گرایش به این رابطه تغییرات فرهنگی جامعه، مشکلات مالی جوانان، محک زدن رابطه، آشنایی بیشتر، عدم اعتقاد به ازدواج، سست شدن اعتقادات مذهبی برخی افراد، افزایش مردان و زنان تنها، الگو برداری از برنامه های ماهواره و رسانه های بیگانه که قبح این نوع رابطه را از بین می برند، توقعات بالای دختران، ناتوانی جوانان در تامین هزینه های ازدواج، مصرف مواد مخدر و ایجاد خلأ روانی برای دختران، دور ساختن طرفین از شروع جدی زندگی، احساس فریب خوردگی تعهد مالی کمتر در این رابطه و رهایی از هفت خوان ازدواج رسمی است.
این ازدواج آسیب های اجتماعی و روانی زیادی برای جامعه، طرفین و خانواده آنان ایجاد می کند که مهمترین آسیب ها کم شدن حس مسئولیت، تحمیل هزینه اضافی بر جامعه برای پرورش فرزندان این نوع ارتباط، کم شدن اعتماد زوجین به یکدیگر، زیاد شدن احتمال طلاق، کم شدن شادی و نشاط زوجین به خصوص زنان، کاهش فرزندآوری و کاهش شانس مادر شدن برای دختران است.
همزیستی نیوز - شما احتمالاً دهها و صدها فهرست از غذاهای سالم و مفید برای قلب را دیدهاید اما تعجب میکنید اگر بدانید برخی از گزینههای غذایی که شاید ناسالم به نظر میرسند، میتوانند به این فهرستها اضافه شوند.
به گزارش ایسنا، قهوه یکی از این گزینهها است. مطالعات اخیر نشان داده قهوه باعث افزایش سطح HDL یا همان کلسترول خوب خون میشود، ضمن اینکه التهاب را نیز کاهش میدهد.
مصرف منظم قهوه کاهنده خطر ابتلا به دیابت نیز هست. مطالعات متعددی ارتباط بین قهوه و نارسایی قلبی را مورد بررسی قرار دادهاند و مشخص شده نوشیدن چهار فنجان قهوه در روز برای سلامت قلب مفید است.
اگر نگران سلامت قلب خود هستید، دیگر در مصرف تخم مرغ شک نکنید. بسیاری از مطالعات ثابت کردهاند که تخم مرغ، کلسترول خون را افزایش نمیدهد. جالب توجه است اگر بدانید حتی مصرف روزانه سه عدد تخم مرغ، کلسترول HDL را افزایش میدهد نه LDL. تخم مرغ حاوی ویتامینهای B و D است که هر دو برای سلامت قلب ضروریاند.
کره بادام زمینی از جمله گزینههای غذایی است که بسیاری به آن می گویند خوشمزه ناسالم. بله، این نوع کره دارای محتوای چربی بالاست اما تحقیقات نشان میدهد این چربیها برای قلب عالی هستند. مطالعات نشان دادهاند که مصرف این کره به اندازه مصرف آجیل از سلامت قلب محافظت میکند. فقط اگر در حال تلاش برای کاهش وزن هستید، در میزان مصرف خود دقت کنید چون یک قاشق غذاخوری از کره بادام زمینی، ۹۴ کیلو کالری دارد.
بنابر گزارش دویچهوله، در میان انواع شکلات، شکلات تیره دارای خواص آنتی اکسیدانی است. فلاونولهای موجود در این شکلات، سلامت قلب و عروق را با بهبود گردش خون و جلوگیری از لخته شدن خون بهبود میدهد. هنگام خرید مطمئن شوید که این نوع شکلات حاوی بیش از ۷۰ درصد کاکائوی خالص و بدون شکر باشد.
چرا نباید قهوه را با معده خالی بنوشید؟
از فواید نوشیدن قهوه گفتیم اما نوشیدن آن هم آدابی دارد. با وجود مزایایی که گفته شد نباید این نوشیدنی پرطرفدار را با معده خالی خورد.
مصرف قهوه با معده خالی و در اوایل صبح، قبل از وعده صبحانه، میتواند سطح کورتیزول را در بدن شما افزایش دهد. از لحظهای که چشمهای خود را باز میکنید، این هورمون که مسئول تنظیم پاسخ سیستم ایمنی بدن، سوخت و ساز و متابولیسم و پاسخ استرس است، در بدن آزار میشود. وقتی شما کافئین را با معده خالی مصرف میکنید، سطح کورتیزول به اوج خود میرسد و بدن را تحت فشار بیشتری قرار میدهد.
به نوشته "Readersdigest" در مطالعهای که تاثیرات مربوط به نوشیدنیهای کافئیندار را در میان دانشجویان پزشکی ارزیابی میکرد، نشان داده شد دانشجویانی که این نوشیدنیها را با معده خالی دریافت میکردند، بیشتر در معرض تغییرات خلقی و استرس قرار میگرفتند.
همزیستی نیوز - نتایج یک پژوهش نشان میدهد زوجین با سطوح تحصیلی همسان، از شیوههای کارآمدی برای ابراز احساس استفاده کرده و ارتباط سازندهتری نسبت به زوجین با سطح تحصیلی غیرهمسان دارند.
به گزارش ایسنا، ارتباط اعضای خانواده، به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی که بر پایه ازدواج بنا شده است، در شکلگیری نگرشها و بازخوردهای اجتماعی آمادگی و توسعه مهارتهای اجتماعی اعضای خانواده نقش بسیار مهمی دارد. در رابطه بین افراد، یکی از مؤلفههای مهم سازگاری است که به صورت تمایل به برقراری ارتباط هر موجود زنده با وضع موجود با محیط موجود تعریف میشود. به طور اخص یکی از زمینههای سازگاری در زندگی انسان، سازگاری زناشویی است. ثبات و سازگاری زناشویی یکی از ملاکهای موفقیت تعامل زوجین است. پژوهشگران در مقالهای با عنوان «بررسی سازگاری زناشویی و عملکرد ازدواج بر اساس میزان تفاوت سطح تحصیلی در زوجین» به بررسی تفاوت سطح تحصیل بر روابط زوجین پرداختند.
در پژوهشی که فاطمه شجاعی؛ دانشآموخته کارشناسی ارشد مشاوره دانشگاه اصفهان، رضوانالسادات جزایری؛ استادیار گروه مشاوره خانواده دانشگاه اصفهان، سید احمد احمدی؛ استاد گروه مشاوره خانواده دانشگاه اصفهان و مریمالسادات فاتحیزاده؛ دانشیار گروه مشاوره خانواده دانشگاه اصفهان، انجام دادهاند، آمده است: «علاوه بر رضایت زناشویی بالا و عملکرد مطلوب خانواده که از عوامل شکلگیری یک ازدواج موفق است، عوامل دیگری نیز در این راستا دارای اهمیت هستند. از جمله این عوامل، میزان توافق زوجین در حوزههای مختلف از جمله میزان تحصیلات است، زیرا دانشآموخته به دلیل فراگیری علمی در زمینههای گوناگون و کسب آگاهیهای بیشتر، دارای این خصوصیت است که فرد را از انجام و یا بروز رفتارهای نامناسب باز میدارد و علاوه بر این، تعیینکننده جایگاه فرد در جامعه است.»
در این مقاله آمده است: «این پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسهای بوده و برای جمعآوری دادههای پژوهش از شیوه کمی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین ساکن در شهر اصفهان در تمام سطوح تحصیلی در سال ۱۳۹۶ بود که به سه گروه مختلف تقسیم شدند. ۱- مرد دارای تحصیلات عالی است و زن تحصیلات کمتری دارد، ۲- زن دارای تحصیلات عالی است و مرد تحصیلات کمتری دارد، ۳- هر دو از یک سطح تحصیلی برخوردارند.»
در این پژوهش از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای استفاده شد. از این رو ابتدا از بین نواحی شهر اصفهان، به صورت تصادفی پنج ناحیه انتخاب شد. سپس از بین فرهنگسراهای موجود در مناطق برگزیده به صورت تصادفی به یک فرهنگسرا در هر ناحیه مراجعه شد و از بین زوجین مراجعهکننده در کارگاههای زوجی در حال اجرا در فرهنگسراها، با توجه به نیاز هر گروه درخواست مشارکت کرده و پرسشنامههای مورد استفاده در پژوهش توسط نمونهی موردنظر تکمیل شد. برای هر گروه اندازه نمونه به میزان ۲۰ زوج یعنی تعداد ۴۰ نفر به ازای هر گروه منظور شد؛ که در مجموع سه گروه مورد پژوهش، حجم نمونه ۱۲۰ نفر (۶۰ مرد و ۶۰ زن) انتخاب شدند.
در بخش دیگری از این مطالعه آمده است: «سازگاری زناشویی زوجین در گروهی که میزان تحصیلات مرد نسبت به زن بالاتر بود، نسبت به گروههای زوجی دیگر بالاتر است. با توجه به اینکه سازگاری زناشویی از زمینههای فرهنگی تأثیر میپذیرد، میتوان در تبیین نتایج این پژوهش چنین بیان کرد که طی نسلهای متوالی در جامعه ایرانی این وضعیت متعارف و معمول بوده است که عموماً امکان دستیابی به میزان تحصیلات بالاتر برای مردان بیشتر بوده و در نتیجه دستیابی به میزان تحصیلات بالاتر، امکان رسیدن به زمینههای اشتغال بیشتر و همچنین رشد اقتصادی و مالی و درآمد بالاتر، رسیدگی غنیتر به نیازهای اقتصادی خانواده و قدرت تصمیمگیری بیشتر فراهم میشود.»
محققان در این پژوهش میگویند: «زوجین با سطوح تحصیلی همسان، از شیوههای کارآمدی برای ابراز احساس استفاده کرده و ارتباط سازندهتری نسبت به سایر گروههای پژوهشی دارند. همچنین عملکرد این زوجین در رابطه با اقتصاد و مسائل مالی کیفیت بالاتری نسبت به زوجین با تحصیلات بالاتر مرد نسبت به زن و زوجین با تحصیلات بالاتر زن از مرد، دارد.»
در این مقاله آمده است: «محدودیت در تعمیم نتایج این مطالعه به فرهنگهای دیگر، به واسطه تأثیر احتمالی تفاوتهای فرهنگی در نحوه برخورد با تفاوت یا تشابه میزان تحصیلات همسران لازم است مد نظر قرار بگیرد.»
این پژوهش در سیوهشتمین شماره دوره دهم فصلنامه فرهنگ مشاوره و رواندرمانی منتشر شده است.
همزیستی نیوز - خواستم بنویسم دو سال از خاموشی یک ستاره میگذرد؛ بعد فکر کردم مگر میشود یک نابغه، آن هم کسی شبیه "مریم میرزاخانی" که بر روی پیچیدهترین مسائل ریاضی کار کرد و فعالیتهایش الهامبخش افراد زیادی شد، خاموش شده باشد؟ مگر میشود درخشش اولین زن برنده مهمترین جایزه ریاضی جهان از یادها برود؟ دو سال از مرگ میرزاخانی میگذرد و او شاید بیش از قبل الهامبخش و تاثیرگذار در عرصههای مختلف علمی، سیاسی و اجتماعی است.
به گزارش ایسنا، بیستوسومین روز تیر ماه ۱۳۹۶ خبری شوکهکننده جهان را در بهت فرو برد. اولین زن و اولین ایرانی برنده جایزه فیلدز، استاد تمام دانشگاه استنفورد، مریم میرزاخانی درگذشت. خبر درگذشت مریم میرزاخانی به سرعت به تیتر اول اخبار سراسر جهان تبدیل شد. میرزاخانی فارغالتحصیل رشته ریاضی دانشگاه شریف بود که به صورت مستقیم توانست وارد مقطع دکتری در دانشگاه هاروارد شود. او در سیویک سالگی استاد تمام دانشگاه استنفورد شد و در سال ۲۰۱۴، یعنی سه سال پیش از درگذشتش برنده جایزه فیلدز شد که به "نوبل ریاضیات" معروف است. بنابر اعلام داوران جایزه فیلدز، مریم میرزاخانی در زمینه نظریه سطوح ریمانی و فضاهای مدولی آن به پیشرفتهای چشمگیری نائل آمد و افقهای جدیدی را در این رشته گشود.
میراث علمی مریم میرزاخانی
دکتر ایمان افتخاری، معاون دپارتمان ریاضی پژوهشگاه دانشهای بنیادی در مقالهای که در سایت پژوهشگاه دانشهای بنیادی منتشر شده، به مرور پژوهشهای ریاضی مریم میرزاخانی پرداخته است. افتخاری در این مقاله میگوید: «کارهای ریاضی دکتر مریم میرزاخانی با معرفی ایدههایی کاملاً جدید و پیوند دادن شاخههای مختلفی از ریاضیات، پیشرفتهای بسیار مهمی را در مطالعه رویههای ریمان و خانواده آنها رقم زده است. شاخههایی نظیر هندسه هذلولوی، آنالیز مختلط، توپولوژی، سیستمهای دینامیکی و هندسه جبری شمارشی در کارهای میرزاخانی به هم پیوند میخورند.»
در این مقاله آمده: «رساله دکتری مریم میرزاخانی، در کنار نتایج مهم و ارزنده دیگر و نوآوریهای فراوان، اثباتی جدید از حدس ادوارد ویتن – که ماکسیم کنتسویچ به خاطر اولین اثبات از آن در سال ۱۹۹۸ جایزه فیلدز را دریافت کرد- درخود داشت. این رساله خیلی زود مورد توجه تعداد زیادی از ریاضیدانان قرار گرفت. در سالهای بعد، میرزاخانی موفق به اثبات ارگودیک بودن شارترستن شد و سپس در پروژهای مشترک با اسکین (و در بخشی مشترک با محمدی) "نظریه راتنر" را توسعه داد و نتایج مختلفی از آن گرفت.»
خواسته مریم میرزاخانی، بهانهای برای تغییر یک قانون قدیمی
درگذشت مریم میرزاخانی از دو سال پیش تاکنون بازتابهای زیادی در ایران و جهان داشته است؛ از پیام تسلیت چهرههای مختلف علمی و سیاسی تا مطرح شدن خواسته مرحوم میرزاخانی برای اعطای تابعیت ایرانی به فرزند خردسالش. همسر میرزاخانی اهل جمهوری چک است و مطابق آنچه که در ماده ۹۷۶ قانون مدنی وجود دارد، داشتن تابعیت ایرانی برای فرزند میرزاخانی ممکن نیست. دو روز پس از درگذشت این نابغه علم ریاضیات، رضا شیران، نماینده مردم مشهد و کلات، با اشاره به خواسته مریم میرزاخانی برای اعطای تابعیت ایرانی به فرزندش، آناهیتا، از درخواست تعدادی از نمایندگان زن مجلس برای تسریع رسیدگی به طرح اصلاح قانون تابعیت خبر داد.
پس از آن، دولت هم دستبه کار شد و به گفته معاون اول رئیسجمهور قانون قدیمی تابعیت را که بر اساس آن، فرزند از پدر تابعیت میگرفت، تغییر داد و لایحهای به مجلس فرستاد تا فرزند بتواند از مادر هم تابعیت بگیرد. این لایحه ۲۲ اردیبهشت ماه امسال که به صورت تصادفی با سالروز تولد مرحوم میرزاخانی همزمان بود، در مجلس تصویب شد. این لایحه به شورای نگهبان فرستاده شد؛ اما با ایراداتی که شورای نگهبان به این لایحه گرفت، مجدداً مورد بررسی مجلس قرار گرفت. هرچند که با گذشت دو سال از درگذشت مریم میرزاخانی، تحقق خواسته وی برای اعطای تابعیت به فرزندش همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد؛ اما در صورت اجرایی شدن این قانون، فرزندانی که حاصل ازدواج زنان ایرانی با مردان غیر ایرانی هستند، به صورت قانونی به هویت ایرانی دست پیدا میکنند.
بنیاد نیکوکاری مریم، همچنان در انتظار ثبت
حدود ۶ ماه بعد از مرگ این ریاضیدان برجسته ایرانی، پدر وی در مراسم بزرگداشت مریم میرزاخانی از تلاش برای تأسیس بنیاد نیکوکاری مریم خبر داد. به گفته احمد میرزاخانی این بنیاد با اهدافی در راستای شناسایی و کشف استعدادها تأسیس میشود و برگزاری مسابقات و همایشهای علمی در سطح محلی، منطقهای و ملی برای ایجاد تحرک علمی نخبگان و ایجاد هماهنگی با سازمانها و نهادهای مختلف با نخبگان از اهداف دیگر راهاندازی بنیاد نیکوکاری مریم میرزاخانی است.
مژگان حقیقی، مدیر روابطعمومی بنیاد مریم میرزاخانی در گفتوگو با ایسنا، در پاسخ به سوالی درباره این بنیاد گفت: این بنیاد هم چنان در حال به پایان بردن مراحل ثبت است.
بنیاد مریم میرزاخانی در صورت ثبت و شروع به کار با تدبیر مناسب میتواند تأثیر مهمی بر کشف استعدادهای علمی در نقاط مختلف کشور داشته باشد.
جایزه مریم میرزاخانی
یکی دیگر از اقداماتی که بعد از درگذشت مریم میرزاخانی انجام شد، برگزاری همایش زن و علم و اهدای جایزهای به نام مریم میرزاخانی به زنان برجسته در علم بود. همایش زن و علم (جایزه مریم میرزاخانی) دو سال پیاپی است که توسط معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و با همکاری معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده برگزار میشود. در این همایش از زنان نخبه و فعال علمی، فرهنگی و اجتماعی تجلیل میشود.
یک روز جهانی به نام مریم میرزاخانی
پس از درگذشت مریم میرزاخانی، کمیته بانوان انجمن ریاضی ایران پیشنهاد "نامگذاری روز تولد مرحوم میرزاخانی" به نام "روز زنان در ریاضیات" را به اتحادیه بینالمللی انجمنهای ریاضی جهان داد و پس از موافقت این اتحادیه، ۲۲ اردیبهشت " روز زنان در ریاضیات" نامگذاری شد.
نامگذاری روز تولد یک زن ریاضیدان برجسته ایرانی از سوی یک نهاد بینالمللی به عنوان "روز زنان در ریاضیات" قطعاً الهامبخش زنان ایرانی زیادی برای طی مسیرهای علمی و رسیدن به قلههای علم و دانش خواهد بود؛ چراکه کلیشههای غیرمنطقی و قدیمیای چون عملکرد ضعیفتر زنان نسبت به مردان در علوم و به خصوص ریاضیات را زیرپا میگذارد.
آنچه که مسلم است، این است که پس از گذشت دو سال از درگذشت مریم میرزاخانی، آنچه از وی به یادگار مانده، علاوه بر دستاوردهای عظیم و ارزشمند در ریاضیات، تأثیرگذاری وی بر مسائلی مهم همچون هویتبخشی به فرزندان حاصل از ازدواج زنان ایرانی با مردان خارجی، کشف و رشد استعدادهای علمی و انگیزهبخشیدن به افراد و مخصوصاً زنان برای فعالیتهای علمی است که کمتر دانشمند معاصر ایرانی توانسته در طول حیات و پس از مرگ چنین تأثیری بر جهان و جامعه خود داشته باشد.
همزیستی نیوز - مطالعه جدید دانشمندان فرانسوی نشان می دهد که مصرف بیشاز حد آبمیوهها و نوشابههای حاوی شکر احتمالا باعث افزایش خطر ابتلا به سرطان می شود.
بر اساس نتایج این مطالعه نه تنها نوشابههای حاوی شکر مانند کوکا، لیموناد و نوشابههای انرژیزا بلکه آبمیوههایی که گفته می شود ۱۰۰ درصد طبیعی هستند نیز با افزایش ریسک ابتلا به سرطان ارتباط دارند.
این تیم تحقیقاتی نوشیدنی را که حاوی بیش از ۵ درصد شکر باشد را بهعنوان نوشیدنی حاوی شکر تعریف کردهاند.
این مطالعه نشان میدهد که مصرف بیش از ۱۰۰ میلیلیتر نوشیدنی حاوی شکر (دو قوطی در هفته) میتواند خطر ابتلا به سرطان را تا ۱۸ درصد افزایش دهد. کسانی که خیلی زیاد نوشیدنی حاوی شکر مینوشند (حدود ۱۸۵ میلی لیتر در روز) احتمال دارد بیشتر به سرطان مبتلا شوند تا کسانی که مصرفشان کم (کمتر از ۳۰ میلی لیتر در روز) است.
همچنین کسانی که زیاد نوشیدنی حاوی شکر مینوشند با مشکلات سلامتی بیشتری مواجه خواهند بود مثلا نمک و کالری بیشتری مصرف میکنند که آنهم میتواند احتمال ابتلا به سرطان را افزایش دهد.
محققان نتیجه گرفتهاند که کاهش شکر در رژیم غذایی، اهمیتی فوق العاده برای سلامتی دارد. آنها بر این باورند که افزایش مالیات بر شکر میتواند راه حل خوبی برای کاهش مصرف آن باشد.
این مطالعه توسط گروهی از دانشمندان در دانشگاه سوربن پاریس انجام شده و در «بریتیش ژورنال» منتشر شده است. این گروه سطح قند خون بیش از ۱۰۰ هزار نفر را به مدت ۵ سال مطالعه کرده است. با این حال این محققان می گویند هنوز راه درازی باقی مانده است تا قطعا بتوان گفت که مصرف شکر باعث سرطان می شود.
آنها میگویند برای تایید و اثبات اینکه مصرف زیاد شکر با سرطان ارتباط دارد نیازمند انجام مطالعاتی در مقیاس بسیار بزرگتر هستند.
محققان در این ۵ سال با ۲۱۹۳ مورد سرطان در این جمعیت ۱۰۰ هزار نفری مواجه شدند که ۶۹۳ مورد به سرطان سینه، ۲۹۱ مورد به سرطان پروستات و ۱۶۶ مورد به سرطان کولورکتال مبتلا شدهاند.
منبع: یورونیوز
مطالعات نشان داده اند که تا ۷۰ درصد از موارد سرطان های شایع از طریق انتخاب های سبک زندگی قابل پیشگیری بوده اند.
به گزارش ایسنا، عصر ایران به نقل از "هلث اند هیومن ریسرچ" نوشت: «حتی فکر کردن درباره بیماری سرطان نیز برای بسیاری از ما ترسناک است. با این وجود سرطان یکی از بیماریهای شایع در جهان و از دلایل اصلی مرگ و میر محسوب میشود. اگر چه سرطان شرایطی سخت و ترسناک محسوب می شود اما مطالعات نشان داده اند که تا ۷۰ درصد از موارد سرطان های شایع از طریق انتخاب های سبک زندگی قابل پیشگیری بوده اند.
در ادامه با ۱۱ عامل پیشگیری از سرطان که احتمالا نادیده گرفته می شوند، بیشتر آشنا می شویم.
رژیم غذایی سالم و حفظ وزن سالم
اجازه دهید با اصول پایه آغاز کنیم. برای کاهش چشمگیر خطر ابتلا به سرطان، باید یک رژیم غذایی متعادل و سالم را دنبال کرده و وزنی سالم را حفظ کنید. این به معنای مصرف مقادیر فراوان از میوه ها، سبزی ها و غلات کامل و محدود کردن مصرف گوشت های چرب، به ویژه نمونه های فرآوری شده است. همچنین، قندهای پالایش شده با بروز التهاب در بدن پیوند خورده اند که می تواند خطر ابتلا به سرطان را افزایش دهد. پرهیز از غذاهای فرآوری شده یا بسته بندی شده می تواند به کاهش مصرف قند کمک کند.
تحرک بدنی
یک سبک زندگی کم تحرک میزبان مشکلات سلامت مختلف است که سرطان نیز یکی از آنها محسوب می شود. ورزش کردن می تواند به تقویت سیستم ایمنی بدن انسان کمک کند، التهاب را کاهش دهد و سوخت و ساز بدن را تسریع کند. هر فعالیتی که آثار مواد سرطانزا در بدن را محدود کند، مفید است. کارشناسان انجام حداقل دو ساعت و نیم فعالیت ایروبیک با شدت متوسط در هفته را برای کاهش خطر ابتلا به سرطان توصیه کرده اند.
عدم استفاده از تنباکو
سیگار کشیدن با عوارض سلامت جدی پیوند خورده است. این عادت ارتباطی قوی با سرطان های ریه، دهان، گلو، حنجره، پانکراس، مثانه، دهانه رحم، و کلیه دارد. جویدن تنباکو نیز اقدامی مضر بوده و با سرطان های دهان و پانکراس پیوند خورده است. بی تردید، ترک سیگار دشوار است اما خوشبختانه روش های مختلفی برای ترک این عادت مضر و مرگبار وجود دارند که پزشک می تواند بهترین توصیه ها را در این زمینه به شما ارائه کند.
نوشیدن آب تصفیه شده
نوشین آب تصفیه شده یکی دیگر از اقداماتی است که باید در راستای کاهش خطر ابتلا به سرطان مد نظر قرار دهید. گاهی اوقات آب لوله کشی تصفیه شده گزینه ای بهتر از آب های بطری شده محسوب می شود. استفاده از دستگاه های تصفیه آب در خانه می تواند احتمال مواجهه با مواد سرطانزا و مواد شیمیایی مختل کننده فعالیت هورمون ها را کاهش دهد. همچنین، از مصرف هر گونه نوشیدنی که در بطری های پلاستیکی حاوی BPA نگهداری می شوند، پرهیز کنید. ظروف ساخته شده از فولاد ضد زنگ یا شیشه جایگزین های بهتری هستند.
محافظت از پوست در برابر خورشید
آفتاب سوختگی ها می توانند خطر سرطان پوست را به میزان قابل توجهی افزایش دهند. در میانه روز بین ساعت ۱۰ صبح تا ۴ بعد از ظهر که خورشید با بیشترین قدرت می تابد، بهتر است از قرار گرفتن در معرض آن پرهیز کنید. برای محافظت از پوست خود در برابر نور خورشید استفاده از کرم های ضد آفتاب و لباس مناسب که پوست را پوشش می دهد، توصیه شده است. نتایج یک مطالعه در اسپانیا نشان داد که استفاده از لباس هایی به رنگ آبی یا قرمز نسبت به لباس های سفید یا زرد رنگ می تواند محافظت بهتری در برابر نور خورشید ارائه کند.
توجه به رژیم ویتامینی
مصرف یک مولتی ویتامین در روز اقدامی راحت و بی دردسر است اما ممکن است در نتیجه این کار دریافت بیش از حد برخی مواد مغذی را تجربه کنید. به عنوان مثال، یکی از اعضای خانواده ویتامین B به نام اسید فولیک برای زنان باردار یا آنهایی که قصد دارند باردار شوند، ضروری است اما مصرف بیش از حد شکل مصنوعی این ماده مغذی با خطر بالاتر سرطان ها روده بزرگ، ریه و پروستات پیوند خورده است. انتخاب ویتامین ها به صورت جداگانه برای تامین نیازهای خاص گزینه ای سالمتر و بهتر نسبت به مصرف یک مولتی ویتامین است.
ایجاد مصونیت
برخی عفونت های ویروسی می توانند خطر ابتلا به سرطان را افزایش دهند، از این رو، ایجاد مصونیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
هپاتیت B با سرطان کبد پیوند خورده است. ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) نیز یک ویروس منتقله از راه جنسی است که با سرطان های دهانه رحم و دیگر اندام های تناسلی و همچنین سرطان های سلول سنگفرشی سر و گردن پیوند خورده است. یک پزشک می تواند در تصمیم گیری برای انتخاب واکسن های مفید به شما کمک کند.
توجه به خطر تلفن های همراه
کنار گذاشتن گوشی های هوشمند در دنیای امروز غیرممکن به نظر می رسد، اما چندین مطالعه پیوند بین استفاده از تلفن همراه و سرطان مغز به واسطه قرار گرفتن سر در برابر مقادیر زیاد انرژی فرکانس رادیویی را نشان داده اند.
با استفاده از اسپیکر تلفن همراه یا یک هدست می توانید خطر را به حداقل برسانید و زمانی که تلفن همراه را روی گوش خود قرار می دهید نیز سعی کنید مدت مکالمه کوتاه باشد. زمانی که از تلفن همراه خود استفاده نمی کنید، به جای این که آن را در جیب و نزدیک به بدن خود حمل کنید، می توانید آن را در یک کیف قرار دهید.
پرهیز از خشک شویی
حلال اصلی مورد استفاده در خشک شویی پرکلرواتیلن نام دارد و به گفته آکادمی ملی علوم آمریکا و سازمان حفاظت از محیط زیست آمریکا، کارگرانی که به طور منظم با این ماده در تماس هستند در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به سرطان های کبد و کلیه و همچنین لوسمی یا سرطان خون قرار دارند. بر همین اساس، تماس پوست با پرکلرواتیلن سالمترین انتخاب محسوب نمی شود. بسیاری از لباس ها را می توان به صورت دستی شسته و در مجاورت هوا خشک کرد یا از مواد طبیعی مانند سرکه سیب برای پاک کردن لکه ها استفاده کرد که گزینه ای کمتر سمی محسوب می شود.
پرهیز از سرریز بنزین از باک خودرو
سرریز بنزین از باک خودرو نه تنها از نظر مالی می تواند هزینه ای بیشتر به شما وارد کند، بلکه مهمتر از آن می تواند سلامتتان را در معرض خطر قرار دهد. بنزین در مجاورت هوا به سرعت تبخیر می شود و این به معنای آن است که مواد شیمیایی سرطانزا مانند بنزن وارد هوا شده و سپس می توانند روی پوست بدن شما نشسته یا وارد ریه ها شوند.
پرهیز از الکل
مطالعات نشان داده اند که نوشیدن الکل می تواند خطر سرطان های مری، کولورکتال، سر و گردن، کبد و پستان را افزایش دهد. حتی اگر قادر به ترک الکل نیستید، محدود کردن مصرف آن برای کاهش خطر ابتلا به سرطان را در دستور کار خود قرار دهید.
سخن پایانی
همان گونه که در ابتدای این مطلب اشاره شد، سرطان یک بیماری ترسناک است اما شما برای مقابله و پرهیز از این بیماری از قدرت بیشتری نسبت به آن چه فکر می کنید، برخوردار هستید. نکاتی که پیشتر به آنها اشاره شد می توانند تغییری چشمگیر در خطر ابتلا به سرطان ایجاد کنند. با تعهد به یادگیری و تمایل به تغییر در عادات، شما می توانید خطر ابتلا به سرطان را به میزان قابل توجهی کاهش دهید. جدا از این عوامل پیشگیری، آشنایی با علائم سرطان ها نیز اهمیت ویژه ای دارد. مطالعات نشان داده اند که هر چه سرطان زودتر تشخیص داده شود، احتمال بهبودی و نرخ بقای بیمار نیز می تواند به میزان قابل توجهی افزایش یابد.
همزیستی نیوز - قطار مسافری تهران–آنکارا از چهارشنبه هفته جاری (۱۹ تیرماه) با قیمت بلیت ۷۶۲ هزار تومان برای بزرگسالان و ۴۵۴ هزار تومان برای خردسالان راهاندازی میشود.
به گزارش ایسنا، چهارشنبه هفته جاری اولین قطار مسافری تهران-آنکارا ساعت ۲۱:۵۰ از تهران به مقصد آنکارا حرکت خواهد کرد تا از این به بعد شاهد حرکت یک قطار مسافری از تهران به سمت آنکارا در چهارشنبه هر هفته باشیم که این حرکت همزمان از آنکارا به سمت تهران نیز خواهد بود. مسیر حرکت قطار تهران-آنکارا از تهران به سمت تبریز، مرز رازی، کاپی کوی (مرز ایران-ترکیه) و دریاچه وان خواهد بود و پس از آن مسافران با کشتی به آن سوی دریاچه انتقال خواهند یافت و به وسیله قطار طرف ترکیهای به آنکارا میرسند و مدل قطارهای مسافری تهران-آنکارا، ۴ تخته خواهد بود و شرایط این سفر به گونهای است که از تهران تا وان قطارهای شرکت حمل و نقل ریلی رجا و پس از دریاچه وان قطارهای طرف ترکیهای مسافران را به سمت آنکارا منتقل میکنند.
بر اساس اطلاعاتی که از شرکت حمل و نقل ریلی رجا در اختیار ایسنا قرار گرفته است، تمامی متقاضیان سفر از تهران به مقصد آنکارا صرفاً میتوانند از طریق دفاتر مجاز فروش بلیت قطار که لیست آن در سایت شرکت حمل و نقل ریلی رجا و در قسمت روشهای تهیه بلیت آمده است اقدام به خریداری بلیت کنند.
قیمت بلیت قطار در حال حاضر برای بزرگسالان معادل ۷۶۲ هزار و ۲۰۰ تومان و برای خردسالان معادل ۴۵۴ هزار و ۵۰۰ تومان در نظر گرفته شده است اما با توجه به اینکه بلیت این قطار بر اساس قوانین بینالمللی راهآهن های خاورمیانه CMO بوده و بر مبنای یورو است، قیمت بلیت برای مسافران مطابق قیمت روز یورو محاسبه شده و رقم ثابتی ندارد.
مسافران از طریق شماره تماس ۱۵۳۹ و یا مراجعه به مراکز مجاز فروش بلیت میتوانند نسبت به کسب اطلاعات هرچه بیشتر اقدام کنند.
به گزارش ایسنا، ۱۲ خردادماه سال جاری سعید رسولی، مدیرعامل شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران از راهاندازی قطار تهران-آنکارا و تهران-وان به صورت رفت و برگشت از اوایل تیرماه سال جاری به تعداد هفتهای یک قطار خبر داده بود. با این حال قطار بینالمللی تهران-وان از سوم تیرماه سال جاری راهاندازی شد و قرار بر این است که فعلاً با احتساب تخفیفات قابل ملاحظه نسبت به نرخ اصلی آن در جدول کرایههای مشترک راه آهنهای خاورمیانه، در مسیر رفت یا برگشت (بلیت یکسره) به میزان ۲۲۵ هزار تومان برای بزرگسالان و ۱۳۰ هزار تومان برای خردسالان باشد.