همزیستی نیوز - دریاچه ارومیه یکی از مهم ترین شریان های حیاتی آذربایجان و ایران است و کشاورزی، صنعت و زندگی میلیون ها نفر از ایرانیان تحت تاثیر این شریان قرار دارد.
نشریه الکترونیکی نگاه (آذربایجان غربی) با این مقدمه نوشته است: طی چند سال گذشته آنقدر از بحران خشک شدن دریاچه ارومیه گفته و نوشته شد که به نظر می رسد به دلیل این همه تکرار، گویی محو شدن تدریجی بزرگترین دریاچه آب شور دنیا به موضوعی کاملاً عادی و باورپذیر تبدیل شده است.
هرچند به عقیده کارشناسان بحران دریاچه ارومیه از ۱۹ سال پیش شروع شده اما بطور جدی از سال ۸۶ مورد توجه قرار گرفته و در طول این سال ها بقدری درخصوص این بحران گفته اند و نوشته اند که دیگر نیازی به توصیف مشخصات زیست بومی و جغرافیایی و تبعات گسترده خشکی این دریاچه نیست
هر چند در ماههای اخیر شاهد رشد بارش نزولات آسمانی بودهایم اما دریاچه ارومیه بیش از ۹۸ درصد از وسعت خود را از دست داداه است.
بر اساس اعلام مسئولان و کارشناسان ستاد احیای دریاچه ارومیه اقدامات اساسی در سال های اخیر برای نجات دریاچه آغاز شده که نتایج آن نیازمند زمان است اما هنوز دریاچه ارومیه با کمبود آب دست و پنجه نرم میکند.
در ادامه مشروح گفتگوی فاطمه صمد زاده خبرنگار نشریه الکترونیکی نگاه (آذربایجان غربی) را با دکتر ناصر آق، اهل گنبدکاووس، بنیان گذار پژوهشکده آرتمیا و آبزیان دانشگاه ارومیه در زمینه بررسی آخرین وضعیت دریاچه ارومیه، دلایل وقوع بحران این دریاچه و طرح فاز بندی و احیای گام به گام دریاچه ارومیه را می خوانید:
در خصوص ویژگی ها و مشخصات اکولوژیکی دریاچه ارومیه توضیحاتی بفرمایید؟
دریاچه ارومیه حدود ۶هزار و ۷۰۰ کیلومتر مربع وسعت داشت و حدود ۳۵ میلیارد مترمکعب حجم آب این دریاچه بوده و عمق آن حداکثر ۱۶ متر و میانگین عمق شش متر و طول دریاچه ارومیه ۱۰۲ کیلومتر و عرض آن در عریضترین بخش ۵۴ کیلومتر و در کم عرضترین بخش ۱۵ کیلومتر بود، شوری آب در زمانهای مختلف متفاوت بوده و معمولا بین زیر ۱۰۰ گرم در لیتر تا ۱۶۰ گرم در لیتر بود
ولی در حال حاضر تنها ۷۰۰ میلیون متر مکعب از حجم آب باقی مانده و شوری آب این دریاچه به بیش از ۴۰۰ گرم در لیتر و به حالت فوق اشباع رسیده است.
دریاچه ارومیه علاوه بر اینکه تنها زیستگاه گونه ویژهای از آرتمیا به نام آرتمیا اورمیانا بود جلبکهای تک سلولی و پر سلولی به صورت طبیعی در دریاچه ارومیه وجود داشتند و تعداد بسیار زیادی پرنده به صورت پرندگان بومی و مهاجر به صورت فصلی در دریاچه تردد داشتند و در جزایر آن گوزن زرد و قوچ ارمنی و… زندگی میکردند و ۱۰۲ جزیره کوچک و بزرگ وجود دارد.
وجود دریاچه ارومیه به عنوان یک اکوسیستم آبی بی نظیر، فاکتور کلیدی آب و هوای خوب و جذاب منطقه بود،
روند خشکی دریاچه ارومیه از چه زمانی آغاز شد؟
اوج شکوفایی دریاچه ارومیه بین سالهای ۷۱ تا ۷۵ بود که میزان آب دریاچه ارومیه خیلی زیاد شد و پیشرویهای زیادی به طرف مزارع کشاورزی و روستاهای اطراف کرد
پس از ثبت بالاترین تراز برای دریاچه در سال ۱۳۷۴، با رقوم ۱۲۷۸٫۶۰، در طی دو دهه سالانه بهطور متوسط تراز دریاچه ۴۰ سانتیمتر کاهش داشته و در شهریورماه سال ۱۳۹۴ با کاهش ۷٫۵ متری تراز آب به کمترین میزان آب یعنی ۱۲۷۰٫۰۴ رسید. که تنها ۲ درصد کل آب دریاچه بود. با توجه به کم عمق بودن دریاچه در این مدت دریاچه میزان قابل توجهی از مساحت و حجم آب خود را از دست داده است
دریاچه ارومیه از سال ۱۳۷۶ خشکسالیاش شروع شد.
از آخرین وضعیت دریاچه بفرمایید؟
در دوره ریاست جمهموری احمدی نژاد ستاد احیای دریاچه شکل گرفت اما هیچ اقدام عملیاتی در آن دوره انجام نگرفت . خوشبختانه در دولت یازدهم با آغاز فعالیت های جمع آوری اطلاعات و جلسات بحث و دعوت از متخصصان داخلی و خارجی که ۸ سال طول کشید؛ تصویب مصوبه ۲۷ پروژه ای برای تثبیت و احیای دریاچه ارومیه تا مدت ۱۰ سال و رساندن تراز آب به تراز اکولوژیک (۱۲۷۴٫۰۱) از نتایج دولت یازدهم بود.
تا پاییز ۹۴ بیش از ۹۰ درصد مساحت دریاچه ارومیه از بین رفته و تنها ۱۰ درصد آن باقی مانده بود . مهر ماه ۱۳۹۴ بدترین شرایط دریاچه ارومیه بود .
حجم آب دریاچه در تیر ماه ۱۳۹۵ با توجه به بارش های ممتد و سیل آسا و ورود بیشتر آب به دریاچه برابر با ۳ میلیارد متر مکعب ، وسعت ۲۵۰۰ کیلومتر مربع و میانگین عمق در یاچه ۱ متر بوده است .
متاسفانه در پایان هر سال آبی ۴ میلیار متر مکعب تبخیر داریم که اگر این روند ادامه داشته باشد شاهد خشکی دوباره دریاچه خواهیم بود . در این راستا باید سالانه ارتفاع آب دریاچه را ۱ متر و ۴۰ سانتی متر نسبت به سال های گذشته افزایش دهیم . تنها زمانی که بیشتر از ۴ میلیارد متر مکعب آب ورودی داشته باشم شاهد بالا بودن سطح تراز در سالهای آینده خواهیم بود در غیر اینصورت امکان احیای دریاچه نخواهد بود.
در حال حاضر با ورود آب و افزایش آب در یاچه تخم آرتمیا که از قدیم در آب وجود داشت، احیا شده. و در ۴/۱ دریاچه آرتیمیا وجود دارد .
متاسفانه این آرتمیاها به زودی با تبخیر آب دریاچه و افزایش شوری آب به بالاتر از ۴۰۰ گرم در لیتر، از بین خواهند رفت.
با بارش های اخیر وضعیت تغییر کرد که امیدواریم با فعالیت های ستاد و انتقال آب به پیکره دریاچه و روش های مختلف کاهش تبخیر آب دریاچه حجم و روش های سازه ای و مدیریتی حجم آب نسبت به سطح بیشتر را بیشتر کنیم.
مهمترین موانع احیای دریاچه چه بوده است؟
عدم تخصیص بودجه برای مطالعات و شناخت وضعیت کنونی دریاچه یکی از مهم ترین موانع در احیای این زیست بوم است. چرا که در صورت عدم مطالعه تمامی برنامه ها با شکست مواجه خواهد شد.
متاسفانه ستاد احیای دریاچه اهمیتی نسبت به تغییرات حاصله در شرایط کنونی دریاچه نمی دهد. آب ریختن به دریاچه مشکلی را حل نمی کند .نخستین کارتغییر در نحوه مدیریت آن است . با عدم مدیریت صحیح اکوسیستم دریاچه از بین رفته و در اثر لایروبی های صورت گرفته صدها تن گل و خاک وارد دریاچه شده و با رسوب این گل و لای ها بر روی نمک دریاچه مانعی برای حل این میزان نمک خواهد شد که به مرور زمان دریاچه را به یک بحران تبدیل خواهد کرد
عدم بهره مندی از مراکز پژوهشی و دانشگاهها بخصوص از متخصصین دانشگاه ارومیه از دیگر مشکلات در راستای احیای در یاچه در سال های اخیر است.
ما باید به نحوی مدیریت کنیم که هم اکوسیستم دریاچه احیا شود و هم دریاچه به عنوان تالابی برای ایجاد اشتغال و درآمد برای مردم استان باشد.
با خشکی دریاچه و افزایش نمک، با توجه به اینکه سطح نمکی دریاچه ارومیه باید با آب پوشانده شود احیای فاز بندی شده دریاچه علاوه بر احیای بخشی از دریاچه ارومیه به موضوع پوشاندن نمکهای دریاچه ارومیه با آب مازاد پرداخته شده است
این طرح در زمان کوتاه و قابل اجراست و باعث کنترل و مدیریت تبخیر آب های ورودی می شود. این طرح به موضوع احیای دریاچه ارومیه از چندین بعد نگاه میکند هم نگاه زیست محیطی هم نگاههای اقتصادی و اجتماعی به آن دارد
با کنترل صحیح، بهره برداری بهینه و صرفه جویی در مصرف منابع آبهای موجود که در فازهای دوم و سوم طرح پیشبینی شده است
به نظر شما طبیعت به داد دریاچه رسید یا دولت؟
بخش عمده فعالیتهای ستاد احیای دریاچه ارومیه برای حل مشکل این دریاچه مفید است. به نظر من ستاد بر اساس برنامه زمانبندیشده نمیتواند دریاچه ارومیه را احیا کند و روند برنامهها بهگونهای است که فرآیند احیای دریاچه را طولانی میکند. عملکرد ستاد بهگونهای است که شاید ناگزیر باشیم بیش از ۱۰ سال پیشبینیشده، برای نجات این دریاچه، تلاش کنیم.
تلاش هایی که شده به نظر من در خیلی جاها کارگشا بوده و تغییری را ایجاد کرده، اما این وسط نبود بارش باران می توانست اینقدر زیاد باشد که فعالیت آنها زیر سوال برود و یا از این هم بیشتر شده و کمک بیشتری شود. در کل می توانم بگویم که این اتفاق محتمل و نزدیک به واقعیت است که اتفاقات طبیعی و بارش های اخیر به نوعی کمک کرده است.
با نادیده گرفتن واقعیتها و عدم کارایی مسئولان، دریاچه احیا نمیشود و اگر به خوبی کار نشود تا پایان شهریور ماه سال ۹۵ جز یک منطقه کوچک در شمال دریاچه چیز از این پارک ملی باقی نخواهد ماند.
طبق گفته های شما میزان آب ورودی به حوزه دریاچه کمتر از میزان تبخیری که سالانه صورت می گیرد، هست . چه راهکاری برای حل این مسئله وجود داراد؟
با خشک شدن دریاچه ارومیه شوری آب بالا رفته و به حد اشباع و فوق اشباع رسیده است. قبل از آغاز بحران در دریاچه ارومیه برآوردی در زمینه نمک موجود در این پهنه آبی انجام دادیم. در آن زمان بر اساس برآوردها حدود ۵/۵ میلیارد تن نمک در این دریاچه وجود داشت. با خشک شدن دریاچه، نمک محلول در آب شروع به تهنشین شدن کرد. این نمک در مناطق عمیق دریاچه رسوب کرد و لایههای سه تا پنجمتری را در بستر دریاچه تشکیل داد. بهاینترتیب بستر به محوطهای صاف تبدیل شد و عمق آن در بسیاری از نقاط از دست رفت. و مقدار آب موجود نیز در سطح وسیع و عمق کم به سرعت تبخیر می شود.
با روش های مختلف کاهش تبخیر و روش های سازه ای جدید از جمله فاز بندی احیای دریاچه و افزایش عمق آب در فازهای مختلف عملیاتی امکان کاهش ۶۰ درصدی تبخیر آب در سطح دریاچه وجود خواهد داشت.
اخیرا شاهد سرخی رنگ دریاچه ارومیه هستیم . توضیحاتی در خصوص دلایل این اتفاق بفرمایید؟
این روزها آب دریاچه ارومیه به سرخی تغییر رنگ داده است، کارشناسان، افزایش فعالیت آرتمیا، فعالیت جلبکی با نام «دونالی لاسالینا» به دلیل شوری بیش از حد آب از دلایل مهم این پدیده است. این اتفاق هر سال در دریاچه های شور دنیا در نتیجه بالا بودن شوری ۲۸۰ گرم رخ می دهد. با وارد شدن آب به دریاچه ارومیه، تخم آرتمیا که از قدیم در آب وجود داشت، احیا شده و با توجه به بالا بودن شوری و کاهش اکسیژن مقدار زیادی هموگلوبین تولید می کنند که باعث قرمزی رنگ دریاچه شده است.
از دیگر عوامل این پدیده فعالیتهای جلبک ها و باکتری ها و تولید رنگدانه های قرمز در نتیجه این فعالیت ها است.
نظر شما در خصوص برداشت نمک از دریاچه چیه؟
شوری آب این دریاچه به بیش از ۳۸۰ گرم در لیتر و به حالت فوق اشباع رسیده است. نمک باید از دریاچه برداشت شود اما با روش های اصولی و علمی صورت گیرد و باید از قسمت های دارای آب این اقدام صورت گیرد که متاسفانه این اتفاق روی نمی دهد . با برداشت غیر اصولی نمک و تردد زیاد در بخش های خشک دریاچه اثرات منفی زیادی برای مردم روستاهای اطراف دریاچه در پی خواهد داشت.
برنامه های اجرایی از سوی ارگان های مربوطه را چگونه ارزیابی می کنید . نظر شما در خصوص طرح قرق و کاشت نهال از سوی منابع طبیعی برای جلوگیری از ریزگردها چیه؟
با خشک شدن دریاچه، پیرامون این زیست بوم به کانونهای تولید ریزگرد تبدیل می شود که در این راستا نیازمند تثبیت این ریزگردها هستیم .
در این زمینه طرح قرق یکی از موفق ترین طرح ها از سوی اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان برای تثبیت ریزگرد ها در اطراف دریاچه ارومیه بوده است و میتوان در همه جا این عملیات را انجام داد.
کاشت گیاهان و نهال کاری در برخی نقاط دریاچه به انضمام انتخاب اشتباه گیاهان سبب شکست این طرح شد و تنها ۲ درصد موثر بوده است . چرا که با توجه به ارتفاع زیاد ریزگردهای نمک، کاشت نهال در تثبیت ریزگرد ها موثر نخواهد بود.
صحبت پایانی؟
حفظ دریاچه ارومیه برای منطقه بسیار ضروری است زیرا خشک شدن آن تبعات بسیار وحشتناکی خواهد داشت نباید اجازه بدهیم این فاجعه زیست محیطی اتفاق بیفتد. لذا باید از مرحله شعار خارج شویم، دریاچه ارومیه نیازمند حرف و شعار نیست بلکه نیازمند اقدام عملی بسیار فوری برای احیا و زنده ماندن است.
به گزارش ایرنا، گزارش اخیر سازمان ملل متحد از دانمارک به عنوان شادترین کشور جهان یاد کرده است.
گرچه افزایش احساسات ضدپناهجویان در این کشور نشان می دهد که همه چیز چندان هم بر وفق مراد نیست، اما مردم دانمارک نظام آموزشی و فرهنگ کودک پروری را مایه مباهات خود می دانند.
نشریه واشنگتن پست آمریکا به همین بهانه به سراغ نویسنده یک کتاب برجسته در این زمینه رفته است.
«ایبن دیسینگ سندل» نویسنده کتاب «پرورش کودک به روش دانمارکی» در این رابطه می گوید : پیشنهادی که می توانم به والدین بدهم این است که کودکان خود را آزاد بگذارند. این کار از طریق تلاش برای درک کودک امکان پذیر است.
وی می افزاید که کودکان به قدری باهوش هستند که ناخودآگاه با جهان اطراف ارتباط برقرار کنند و والدین باید به توانایی کودکان خود اطمینان داشته باشند.
سندل معتقد است که تلاش برای ارتباط با کودک و ثبت خاطرات مشترک، می تواند هدف و معنای متفاوتی به زندگی آنها بدهد.
وی گرچه حمایت های دولت دانمارک در این زمینه، از جمله مرخصی طولانی مدت زایمان را بی تاثیر نمی داند، اما معتقد است که ایجاد تعادل بین محیط کار و خانه حتی برای والدین دانمارکی هم امری چالش برانگیز است.
سندل مدعی است که در این کشور، پدران هم پا به پای مادران در آموزش و حمایت از کودکان نقش دارند و همه وظایف به صورت برابر بین والدین تقسیم شده است. این موضوع خود حس امنیت و آرامش بیشتری برای کودکان به ارمغان آورده است.
این محقق و نویسنده تاکید می کند که با وجود نقش پررنگ والدین، نظام آموزشی هم نقش بسیار زیادی در آینده کودکان دارد. یک معلم متعهد، مسیر شکوفایی استعداد های کودک را تسهیل و آینده روشنی برای آنها رقم می زند.
همزیستی نیوز - ایرانیها در مصرف این سه قلم مواد غذایی رکورد ویژهای دارند: نمک، روغن و شکر. سازمان بهداشت جهانی میزان استاندارد مصرف نمک را برای هر فرد 5 گرم در روز عنوان کرده اما ایرانیها حدود دو تا سه برابر بیشتر از میزان توصیه شده نمک مصرف میکنند. سرانه مصرف شکر ایرانیها تا 30 کیلوگرم است در حالی که سرانه مصرف شکر در جهان فقط 5 کیلوگرم است. این یعنی ایرانیها 6 برابر مردم جهان از شکر استفاده میکنند.
به گزارش ایسنا، روزنامه ایران در ادامه نوشت: «در مورد مصرف روغن نیز ایران آمار حیرتانگیز است. به گفته رئیس سازمان غذا و دارو، سرانه مصرف روغن در کشور 20 کیلوگرم است. این در حالی است که به گفته وزیر بهداشت سرانه مصرف روغن هر ایرانی سالانه 3 کیلوگرم افزایش پیدا میکند. هر چند کاهش مصرف چربی، شکر و نمک در برنامه غذایی به منظور جلوگیری از بروز برخی بیماریها از محورهای مورد توجه وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بوده و مسئولان سازمان غذا و دارو طرح درج برچسبگذاری مواد غذایی و نشانگرهای رنگی تغذیهای را برای این منظورشروع کردهاند اما با این همه به ادعای صاحبنظران در حوزه فرهنگسازی اصلاح سبک زندگی و الگوی غذایی کمکاریهایی نیز وجود دارد.
حالا بر همین اساس انستیتو تحقیقات تغذیهای کشور و دفتر بهبود تغذیه وزارت بهداشت و دانشگاههای علوم پزشکی با کمک سازمان بهداشت جهانی و FAO در حال تدوین برنامه پیادهسازی رهنمودهای غذایی هستند. به عبارتی قرار است نتایج تحقیقات مختلف که در زمینه تغذیه و سلامت مردم انجام میشود، تبدیل به رهنمودها یا توصیههایی شود که قابلیت به کارگیری در زندگی روزمره مردم را داشته باشد. برای مثال آموزش رهنمودهای غذایی به مردم این آگاهی را میدهد که غذای کمچرب و کم نمک بخورند یا به صنعت کمک میکند، چیپس و پفکهایی با اسید چرب ترانس کمتری تولید کند.
رفتار تغذیهای مردم باید تغییر کند
رئیس انستیتو تحقیقات تغذیهای کشور درباره برنامه رهنمودهای تغذیهای که برای نخستین بار در کشور اجرا میشود، به خبرنگار «ایران» گفت: هر ساله تحقیقات متعددی برای ارتقای توسعه علم تغذیه در ایران انجام میشود و این تحقیقات در مجلات معتبر علمی چاپ میشود ولی عملاً بسیاری از افراد از نتیجه این تحقیقات نمیتوانند استفاده کنند. به این خاطر مجموعهای با عنوان «ترجمان دانش تغذیه و غذا» در انستیتو تحقیقات تغذیهای کشور ایجاد شده که وظیفهشان این است که نتایج تحقیقات را به زبان ساده به مردم آموزش دهند.
دکتر هدایت حسینی گفت: رهنمودهای تغذیهای، اطلاعات تغذیهای حاصل از نتایج تحقیقات تغذیهای را به شکل ملموس به مردم آموزش خواهند داد. حاصل این کار علاوه بر این که تأثیر مثبتی در بهبود فرهنگ مصرف غذا به دنبال دارد در ارتقای سلامت غذا و تغذیه کشور نیز مؤثر است.
به گفته وی بررسی جدید برنامه مصرف سبد غذایی مردم ایران در حال انجام است. نتایج تحقیقات اولیه میزان مصرف عوامل خطر تغذیهای را در کشور نشان میدهد به طوری که در پایشهای مستمر مشخص شد، مصرف سه گروه مواد غذایی نمک، شکر و روغن در ایران نسبت به قبل افزایش پیدا کرده است.
گذر تغذیهای در ایران با رشد فزاینده چاقی، بیماریهای قلبی عروقی و دیابت همراه است و افزایش اختلالات مقاومت به انسولین، چربی و فشار خون، چاقی شکمی و بیماریهای قلبی و عروقی ارتباط بسیار نزدیکی با شیوه زندگی و الگوی غذایی مردم دارد. همچنین مطالعاتی که در ایران انجام گرفته، نشان میدهد، دریافت بالای چربیهای ترانس با چاقی شکمی و سرطان سینه ارتباط دارد و منبع دریافت آن غذاهای فرآیند شده و روغنهای هیدروژنه است.
مردان ایرانی 9 گرم در روز نمک میخورند
عضو هیأت علمی انستیتو تحقیقات تغذیهای کشور درباره تغییر رفتار تغذیهای مردم به «ایران» گفت: «مطالعهای که توسط انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی کشور انجام گرفته، نشان میدهد دریافت نمک در مردان ایرانی 9 گرم در روز و در زنان 7 گرم در روز است که حدوداً 2 برابر مقدار توصیه شده روزانه است و عمده آن از طریق نان، پنیر و دوغ دریافت میشود. نکته جالب آن که عمده نمک سر سفره به غذا اضافه میشود و نزدیک به 30 درصد مردم قبل از چشیدن غذا به آن نمک اضافه میکنند. به عبارتی 14 درصد از زنان خانوار و 36 درصد مردان سر سفره قبل از تست غذا به آن نمک میپاشند. نتایج تازهترین تحقیقات نشان میدهد، حدود 90 درصد خانوارها نمک را در زمان پخت غذا میافزایند.»
به گفته دکتر مرجان عجمی با توجه به الگوهای تغذیهای نامناسب در خانوادههای ایرانی دریافت قند و شکر در سالهای اخیر نیز افزایش چشمگیر داشته است. شیرینکنندههایی مثل شکر و در مواردی شیرینکنندههای حاوی فروکتوز و گلوکز در قالب نوشیدنیهای شیرین از جمله مهمترین منابع شکر افزودنی در غذا است.
وی افزود: «مصرف بیرویه نمک، اسید چرب ترانس و شکر با افزایش بیماریهای قلبی و عروقی و چاقی شکمی به خصوص در بچهها همراه بوده، بنا بر این روند رو به افزایش این بیماریها اهمیت رهنمودهای تغذیهای را به ویژه در میان زنان، زنان باردار و کودکان زیاد میکند. اصلاح شیوه زندگی و عادات غذایی در سنین کودکی اهمیت بسیار دارد، زیرا عمده رفتارهای تغذیهای در این سنین شکل میگیرد و باعث آغاز اضافه وزن و چاقی در این سنین و ماندگار شدن آن تا بزرگسالی میشود. با توجه به نقش بسیار مهمی که الگوی دریافت غذا با سلامتی مردم دارد، رهنمودهای غذایی توسط متخصصان متعدد از دانشگاههای مختلف و با حمایت دفتر بهبود تغذیه و سازمان بهداشت جهانی تدوین شده است. این رهنمودها بر تنوع و تعادل در رژیم غذایی، حفظ وزن ایدهآل، افزایش دریافت فیبر، مصرف لبنیات کمچرب، کاهش مصرف قند، نمک، چربی و دریافت کافی آب سالم تأکید میکند.»
این عضو هیأت علمی انستیتو تحقیقات تغذیهای کشور در پاسخ به این پرسش که آموزش رهنمودهای تغذیهای به چه صورت به مردم انجام میشود، گفت: وزارت بهداشت، جهاد کشاورزی، صنعت، معدن و تجارت، شهرداریها، سازمان نظام پزشکی، سمنها، سازمان بهداشت جهانی، FAO و یونیسف در اجرا و طراحی این برنامه به انستیتو تحقیقات تغذیهای کمک میکند. البته همکاری سازمانهای زیادی نیز لازم است که از جمله آنها میتوان به وزارت آموزش و پرورش، رسانههای عمومی، شوراهای شهر و شهرداریها، کارخانجات و دانشگاهها اشاره کرد. این برنامه که در راستای ارتقای فرهنگ و سواد تغذیهای جامعه است، به زودی به صورت گسترده در سطح استانها آغاز خواهد شد.
حالا باید ببینیم آموزش و به کار گیری رهنمودهای تغذیهای که تازهترین برنامه وزارت بهداشت برای کاهش مصرف نمک، شکر و روغن است میتواند به ارتقای سواد تغذیهای، اتخاذ رفتار سالم توسط افراد، گروهها و جوامع و گسترش فرهنگ تغذیه سالم در سطح جامعه کمک کند یا این که همچنان ایرانیها رکورد مصرف مواد غذایی پرخطر را در دست خواهند گرفت.
همزیستی قشم - آخر هفته قرار است یک سری کالای قاچاق دیگر را «امحاء» کنند؛ این بار 13 ماشین لوکس خارجی.
به گزارش ایسنا آنچه به عنوان « امحا»ی کالای قاچاق در ایران شناخته شده، برای سالها یادآور مراسم سوزاندن مواد مخدر بود، بعدها مراسم شکستن شیشهها و لهکردن بطریهای مشروبات الکلی هم اضافه شد، تازگی مراسم نابودکردن دیش یا رسیور ماهوارهها هم چیزی شبیه همان گردهمآییهاست.
سال گذشته نمونه دیگری از این مراسم جنجالآفرین شد. اواخر اسفند سال 94، 31 تن میوه از جمله مقدار زیادی پرتقال را سوزاندند، این بار نه تنها به این دلیل که گفته میشد میوهها قاچاق هستند، بلکه به این دلیل که وزارت بهداشت اعلام کرده بود میوهها آلوده هم هستند و نه میتوان آنها را وارد بازار کرد، نه در بازارهای صادراتی به فروش رساند و نه حتی میتوان آنها را به عنوان کود دفن کرد.
در حالی که حجم کل واردات ایران در سال گذشته شمسی، 41 میلیارد و 499 میلیون دلار اعلام شده ، ستاد مبارزه با قاچاق کالا میگوید سال گذشته حداقل 15.5 میلیارد دلار کالای قاچاق وارد کشور شده است. بر اساس یک گزارش در سال 94، بالاترین میزان کالای قاچاق وارداتی کشفشده، پوشاک، مواد غذایی، گوشی تلفن همراه، شمش طلا و انواع لوازم خانگی است که کمتر از نیمی از 15.5 میلیارد دلار ارزش کالای قاچاق به ایران را شامل میشود. در کنار این کالاها، لوازم یدکی خودرو، رایانه، تجهیزات پزشکی، چای، پارچه، دارو، کفش، طلا، لوازم آرایش، سیگار، اسباببازی و کالاهای ممنوعه هم وجود دارد. همانطور که از این گزارش مشخص است، سال گذشته خودرو به کشور قاچاق نشده!
قوانین مبارزه با قاچاق مربوط به کشورهایی است که عضو سازمان تجارت جهانی نشدهاند، سایر کشورها از جمله کشورهای اتحادیه اروپا مجاز به تنظیم هیچ نوع تعرفهای بر واردات کالا نیستند، این کشورها تنها میتوانند ملاحظات محیطزیستی در مورد واردات برخی کالاها را به عنوان قانون در مرزهای خودشان اعمال کنند، اما در کشورهایی که عضو سازمان تجارت جهانی نیستند، هنوز بستن تعرفه و حقوق گمرکی روی کالاهای وارداتی و صادراتی، جزء محلهای در آمد دولتها محسوب میشود و با کسانی که از این رویه تخلف کنند برخورد میشود، از جمله در ایران، حکم به امحای این کالاها داده میشود.
«امحاء» یا همان نابودکردن کالاهای قاچاق کشفشده در ایران، طبق آییننامه اجرایی بندهای 55 و 56 قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز مصوب سال 92 انجام میشود . در این مواد آمده است: «ماده 55- فروش کالای قاچاق منوط به رعایت کلیه ضوابط قانونی از جمله ضوابط فنی، ایمنی، بهداشتی و قرنطینهای است.
در صورتی که فروش کالا مطابق ضوابط فوق بلامانع باشد و به تولید و تجارت قانونی و نیاز واقعی بازار لطمه وارد نکند، پس از اخذ مجوز از مراجع ذیربط و نصب رمزینه موضوع ماده (13) این قانون، توسط سازمان جمعآوری و فروش اموال تملیکی، فروخته میشود.
آییننامه اجرایی این ماده توسط ستاد تهیه میشود و به تصویب هیئت وزیران میرسد.
تبصره - درباره آن دسته از کالاهای قاچاق که وفق قوانین در اختیار سازمانها و نهادهای دیگر از جمله نهاد مأذون از سوی ولیفقیه قرار دارد مانند کالاهای قاچاق بلاصاحب و صاحب متواری و مجهولالمالک، سازمان یا نهاد مربوط موظف است در فروش اموال مذکور مقررات این قانون را رعایت نماید.
ماده56- صدور یا معدومکردن کالاهای قاچاق مکشوفه که فاقد ضوابط فنی، ایمنی، بهداشتی و قرنطینهای است و کالاهای قاچاق ممنوع، همچنین آن بخش از کالاهای موضوع ماده(54) که فروش آن در کشور به تولید داخلی و تجارت قانونی لطمه میزند برابر آییننامهای است که توسط ستاد تهیه میشود و به تصویب هیئت وزیران میرسد.»
در ماده دوم آییننامه اجرایی این دو ماده از قانون مبارزه با قاچاق آمده است که « کالای قاچاق مکشوفه در صورت امکان به صادرات و با اخذ تضمین لازم به فروش میرسند، در غیر این صورت باید امحاء شوند.»
ماده 3 این آییننامه، فروش کالای قاچاق مکشوفه را به شرط این که به تولید داخلی و تجارت خارجی لطمه وارد نکند، به پیشنهاد وزارتخانه مرتبط و تصویب هیات دولت مجاز میداند.
تنها جایی که در این آییننامه به عنوان «خودرو » اشاره شده، در مورد «فروش ضایعات حاصل از امحای خودروهای قاچاق است»؛ تبصره 25 ماده 10 این آییننامه به « سازمان جمعآوری و فروش اموال تملیکی» اجازه میدهد که ضایعات حاصل از امحای موتورسیکلت یا خودروهای قاچاق مکشوفه را بفروشد.
در مورد خودروهای قاچاقی که اخیرا ضبط شده ، دقیقا گفته نشده است که خودروهایی که قرار است آخر هفته امحاء شود چگونه وارد شدهاند؟ چه تعداد از چه مدلها و چه کمپانیهایی هستند، اما «سیدعبدالمجید اجتهادی» مدیرکل مبارزه با قاچاق کالا و ارز سازمان تعزیرات حکومتی تایید کرده است که بنز اس500، پورشه، رنجروور، و بیام و ترکیب این محموله مکشوفه را تشکیل میدهند و «میثم رضایی» رییس انجمن صنفی کارفرمایان و واردکنندگان خودرو هم گفته است که ارزش تقریبی این خودروها حدود 4 میلیون دلار است، به قیمت روز بازار ارز تهران، چیزی در حدود 14 میلیارد تومان، یعنی همان رقمی که واردکننده این خودروها محکوم شده است تا به عنوان جریمه به دولت بپردازد.
همچنین نام این واردکننده خودرو اعلام نشده، دو واردکننده سرشناس خودرو هم در تماس خبرنگار ایسنا گفتهاند که خبر ندارند خودرو ها توسط چه کسانی وارد شده و « احتمالا پیدا کردن اسم و آدرس چنین شخصی غیرممکن است.»
به نظر میآید راه انتقاد از این موضوع بسته است، حالا اگر کسی بگوید چرا به جای صادرکردن کالای کشفشده که اختیار آن در قانون آمده است، از عواید این کار صرف نظر شده و تصمیم به نابودی این خودروها گرفته شده، دولت میتواند بگوید که جریمه وضعشده برای فرد خاطی ( که معلوم نیست چرا نام او اعلام نشده) به اندازه پول خودروهای نابودشده است، و از این نظر ضرری متوجه منافع عمومی نیست، به غیر از این که معلوم نیست قاچاقچی گرفتارشده اصلا میتواند این پول را به دولت پرداخت کند؟ یا اگر توان مالیاش را داشته باشد میخواهد این کار را انجام دهد یا ترجیح میدهد از راههای دیگری مثلا از کشور خارج شود و همه چیز را به دست فراموشی بسپارد!
اما در مورد این که چرا نمیشود این خودروها را در بازارهای خارجی فروخت، مسوولان قبلا گفته بودند که هزینههای صادراتی خودروها از قیمت خود آنها بیشتر خواهد بود و به همین دلیل فروش در بازار خارجی عملی نیست، اما سخنگوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، «قاسم خورشیدی»، در مورد علت برنامهریزی برای فروش این خودروها گفته است: « راهی برای صادرات ایمن این خودروها وجود ندارد.» او البته بدون توضیح این که «صادرات ایمن» به چه معنی است گفته است کسی که بخواهد در کشورهای همسایه یکی از این خودرو ها را بخرد به نمایندگی مراجعه میکند و خودرو را با ضمانتنامه میخرد و این دلیل دیگری برای عملینبودن فروش خودروها در بازار خارجی است، به نظر میآید آقای خورشیدی فراموش کرده است که خودروهایی که به عنوان قاچاق ضبط شدهاند هم نمیتوانند از تولیدکننده قاچاق خریداری شده باشند و قاعدتا باید در کشورهایی که تولیدکننده آنها دفتر نمایندگی دارد، ارائه خدمات برای آنها هم صورت بگیرد.
خورشیدی همچنین گفته است یکی از دلایل دیگری که امکان فروش داخلی این خودروها را از سازمان جمعآوری و فروش اموال تملیکی سلب میکند این است که کمپانیهای سازنده این خودروها در ایران دفتر نمایندگی ندارند و در صورت فروش داخلی این خودروها، حق مصرفکننده زایل خواهد شد. « براساس قانون حمایت از مصرفکننده کالای وارداتی در صورتی می تواند وارد شود که از طریق نمایندگی بوده و نمایندگی پس از فروش داشته باشد.»
این اظهارات آقای خورشیدی در حالی بیان شده که بنز و بیامو در ایران زیر نامهای «پرشیا خودرو» و شرکت «ستاره ایران» نمایندگی رسمی دارند، و پورشه هم تا همین چند ماه پیش نمایندگی رسمی فعالی در ایران داشته است که به دستور وزارت صنعت فعلا تعطیل است.
در شبکههای اجتماعی در مورد این خبر غوغا به پا شده است؛ عدهای با یادآوری این که امحای این خودروها تجویز قانون است از ربط دادن این مساله به بیانات مقام معظم رهبری در مورد خودروهای لوکس، توسط برخی خبرگزاریها انتقاد کردهاند، اما بیش از این، خیلیها فکر میکنند تصمیم برای امحای این خودروها عاقلانه نیست.
سازمان جمعآوری و فروش اموال تملیکی همانطور که در قانون به آن اشاره شده میتواند راههایی برای فروش این خودروها پیدا کند، امکان برگزاری مزایده فروش این خودروها برای خارجیها، یا در مناطق آزاد تجاری، یکی از راههاست، همچنین خلاف گفته سخنگوی ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز، هنوز کشورهایی هستند که پورشه، بیام و و بنز در آنها نمایندگی نداشته باشند و اتفاقا در همسایگی ما هم باشند؛ بنابراین میتوان در کشورهای همسایهای به جز کشورهای جنوب خلیخ فارس به دنبال مشتری برای این خودروهای گرانقیمت بود و برای حمل و نقل آنها هم مناقصه برگزار کرد تا هزینهها هرچه کمتر شود و کسی متمحل ضرر نشود!
درست است که خلاف گفته آقای خورشیدی، خودرو تقریبا در تمام دنیا، کالای مصرفی محسوب میشود و نه سرمایهای، اما فعلا، این خودروهای ضبط شده، میتواند برای خیلی دردهای معطل پول در دستگاه اجرایی کشور، حکم سرمایهای را داشته باشد که باید از بهترین راه به آن دست یافت. بعید است که بهترین راه فروش ضایعات آهنی چنین خودروهایی باشد.
ایسنا - فاطمه کریمخان
همزیستی نیوز - چای یکی از نوشیدنی های پرطرفدار در بین ایرانی هاست که مصرف آن قاعده و اصول خاصی دارد که خیلی ها از آن بی خبرند.
زهرا یعقوب نژاد روز چهارشنبه درگفت و گوی اختصاصی با ایرنا افزود: این آمار نشان می دهد که دردولت تدبیر وامید واگذاری مسئولیت های اداری به بانوان در همسنجی با دولت های قبل نزدیک به دوبرابر افزایش یافته و موجب دلگرمی وتلاش هرچه بیشتر بانوان و رفع مسائل ومشکلات آنان نیز می شود.
وی ادامه داد: سیاست کلان دولت تدبیر و امید در حوزه زنان، برقراری عدالت جنسیتی در تمامی حوزه ها از جمله اشتغال، مدیریت زنان و خانواده و مشارکت های اجتماعی است.
مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری هرمزگان اظهارکرد: عدالت جنسیتی در واقع رعایت تناسب زنان و مردان در دسترسی به همه امکانات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که باید به معنای واقعی در جامعه اجرایی شود و حضور مساوی بانوان در جامعه ضروری است ، لازم است این موضوع در سطح استان و کشور نیز نهادینه شود.
یعقوب نژاد ، محورهای اولویتی دفتر بانوان را خانواده ، سلامت جامعه زنان، اشتغال و کاهش آسیب های اجتماعی امور بانوان ذکر کرد و گفت: برای حل مشکلات باید از درون خانواده ها شروع کرد چرا که اگر تنش ها و مسائل در خانواده برطرف شود منجر به سلامت زنان ، اشتغال و کاهش آسیب های اجتماعی می شود.
وی اضافه کرد: حوزه زنان با مشکلات و آسیب های اجتماعی از جمله اعتیاد ، خشونت های خانوادگی، فرار دختران و طلاق دست و پنجه نرم می کند، اما آمار استان هرمزگان نسبت به سایر استان ها تهدید کننده و خطرآفرین نیست.
همزیستی نیوز - زنگهای ظروف پلاستیکی برای سرطان بهصدا در میآیند.
مهندس «آرمین روشن قیاس» کارشناس صنایع پلیمر در گفتوگو با خبرنگار ایسنا مرکز گیلان در خصوص تأثیر ظروف پلاستیکی در سلامت انسان گفت: امروزه بهعلت رشد روزافزون زندگی شهری و کمبود وقت در برآوردن نیازهای روزمره تقاضا برای استفاده از ظروف یکبار مصرف پلاستیکی به خاطر مواردی از جمله قیمت پائین و دسترسی سریع به آن جزئی از زندگی روزانه مردم شده است.
وی افزود: برای مثال استفاده از این ظروف سالهاست که بر سر سفرههای مهمانی، جشن و مسافرتها همراه مردم است.
روشن قیاس ادامه داد: طبق آماری که در سایت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی آمده است، ایران جزو 10 کشور اول در زمینه مصرف ظروف پلاستیکی است و این درحالی است که در گزارش خبرگزاری سرویس محیطزیست ایسنا سالانه بیش از 2 میلیون تن مواد پلاستیکی بهویژه ظروف پلاستیکی یک بارمصرف، مصرف میشود.
این کارشناس پلیمر با اشاره به اینکه این آمار زنگ خطر را در ابتدا برای سلامت خود ما و پس از آن برای محیطزیست به صدا در آورده است، خاطر نشان کرد: پایه سازنده ظروف یکبار مصرف آنها مواد پلیمری است.
وی تصریح کرد: استفاده نادرست از این مواد میتواند سلامت مردم را به خطر بیندازد. این مواد در زمان تماس با حرارت بهویژه گرمای مواد غذایی یک آستانه تحمل دمایی دارند و اگر از حد استاندارد بیشتر باشد، باعث آزاد شدن مواد آلی و ترکیبات شیمیایی بهخاطر افزودنیهای موجود در این پلاستیکها میشود که با اضافه شدن این ترکیبات به مواد غذایی پس از مصرف وارد بافتهای بدن شده و از آن جایی که بیماریهای ناشی از این ظروف دیر تشخیص داده میشوند و حتی در صورت تشخیص بهراحتی درمانپذیر نیستند.
روشن قیاس افزود: بهعنوان مثال ظروفی که با ماده پلاستیکی پلیاستایرن ساخته شدهاند، توانایی تحمل دمایی آن تا 65 درجه سانتیگراد است و ایرن نوعی پلاستیک شفاف و شکننده بوده و با شعله تولید دود میکند. از این ظروف بیشتر برای مواد نوشیدنی پلی است اسیدی و چرب مانند نوشابه و کاکائو استفاده میشود.
وی ادامه داد: نوعی پلاستیک مات و غیرشکننده هم وجود دارند که با شعله آبی و زرد میسوزند و هنگام سوختن چکه میکنند. از این ظروف برای نگهداری انواع روغنها، لبنیات و موادی از این دست استفاده میشود.
این کارشناس پلیمر استان با بیان اینکه افزایش دما بیش از این مقدار مواد شیمیایی موجود در آن را آزاد کرده که بسیار مضر و خطرآفرین است حال آنکه بسیاری از مردم غذاهای گرم خود را در این ظروف نگهداری میکنند، خاطرنشان کرد: به طورکلی میتوان گفت براساس عقیده بسیاری از کارشناسان، پزشکان و محققان حوزه تغذیه علت نامناسب بودن ظروف یکبار مصرف پلاستیکی ناتوانی در تحمل دمایی و مقاومت پائین آن که باعث ایجاد واکنشهای شیمیایی بوده و با آزاد کردن گازهای سمی و مخلوط شدن این گازها با مواد غذایی که بسیار خطرناک بوده خطر ابتلا به انواعی از بیماریها از جمله سرطان را در مردم افزایش میدهد.
روشن قیاس ادامه داد: با توجه به این مشکلات در دهه 80 میلادی کشورهای اروپایی و آمریکا بر آن شدند تا تحقیقاتی در این زمینه انجام داده و مواد دیگری را جایگزین این مواد شیمیایی کنند و از آن زمان بود که تحقیقات بر روی مواد پلیمری گیاهی که امروزه با نام ظروف یکبار مصرف گیاهی سبز میشناسیم آغاز شد.
وی گفت: آمریکا بهعنوان نخستین تولیدکننده این مواد است و پس از آن در سالهای 2003 تا 2004 کشورهای آلمان، ایتالیا و انگلستان هم توانستند وارد این عرصه شوند.
وی تصریح کرد: پایه سازنده این ظروف گیاهی نشاسته است، یعنی هر نوع نشاستهای میتواند به کار گرفته شود برای مثال آمریکا از نشاسته ذرت و انگلستان از نشاسته سیبزمینی استفاده کردند. نشاسته را در این مورد با افزودن موادی مانند موم عسل، روغن گیاهی، فیبر سلولز و ... که هرکدام باعث بهبود خواص نشاسته میشوند، ارتقا میدهند. مثلاً فیبر سلولز استحکام نشاسته و موم عسل باعث نرم شدن آن میشود.
روشن قیاس در ادامه با اشاره به اینکه در کشور ما نیز به جهت فراوان بودن نشاسته ذرت از این تکنیک استفاده شده است، گفت: ظروف یکبار مصرف گیاهی در مقابل واکنشهای شیمیایی و حرارت زیاد و غذاهای گرم مقاوم بوده و بسیار سالمتر از ظروف دیگر هستند و با توجه به ترکیبات سازنده طبیعی میتوانند سلامت را برای مردم به ارمغان آورند. اگر بخواهیم یک مقایسه ساده بین ظروف یکبار مصرف گیاهی و پلاستیکی داشته باشیم به موارد زیادی برمیخوریم.
وی توضیح داد: ظروف گیاهی در مقایسه با ظروف پلاستیکی از تحمل دمایی زیادتری برخوردارند و حتی میتوان از آنها در مایکروفر استفاده کرد و دامنه تحمل دمایی بین 20 تا 100درجه سانتیگراد را به راحتی تحمل میکنند حال اینکه ظروف پلاستیکی شیمیایی مانند پلی استایرن با افزایش دما بیش از 65 درجه سانتیگراد باعث آزاد شدن مواد شیمیایی و سمی میکنند. ظروف گیاهی پس از 6 ماه در محیطزیست تجزیه میشوند حال آنکه امروزه ما بحران آلودگی محیط زیست مواجه هستیم و مواد پلاستیکی سالیان سال بدون تجزیه در محیطزیست باقی میمانند و برای تجزیه به بازه زمانی در حدود 300 – 500 سال نیاز دارند.
کارشناس پلیمر با اشاره به اینکه ظروف گیاهی هیچ گونه وابستگی به مواد مضر پلاستیکی و پایه نفتی ندارند بلکه بیشتر نیازمند توسعه در صنعت کشاورزی هستند، تصریح کرد: با توجه به مطالبی که بیان شد امروزه دیگر نمیتوان نقش ظروف یکبار مصرف را در زندگی انسان نادیده گرفت و میتوان گفت که تقریباً اکثر موارد مصرفی مرد را با خود درگیر کرده است.
وی افزود: از طرفی هم مواد پلاستیکی محیطزیست ما را محاصره کرده و بهعلل استفاده بیش از حد از آنها امروزه عامل بزرگترین مشکلات زیستمحیطی هستند که به سبب آلودگی محیط زندگی و آسیب رساندن به انسان و دیگر موجودات زنده همچنین تأثیرات کوتاه مدت همچون انواع بیماریهای صعبالعلاج مانند انواع سرطانها و بلند مدت همچون تغییرات ژن در نسلهای آینده خواهد بود.
روشن قیاس خاطرنشان کرد: با تمام این گفتهها و ناگفتههای موجود باید کوشید تا با اطلاعرسانی شفاف در خصوص ظروف گیاهی و پلاستیکی برای مردم نوعی فرهنگ مصرفی را ایجاد کرد که با استفاده درست از وسایل باکیفیت درست، سلامتی خود وخانوادهشان را بیمه کنند.
به امید آن که با افزایش سطح دانش و فرهنگ بتوان ظروف یکبار مصرف گیاهی را جایگزین 100درصدی ظروف پلاستیکی کرد.
همزیستی نیوز - اگر نگاهی به وضعیت عمومی جامعه بیندازیم که پر از فشار و استرس و مشغله و گرفتاری های روزمره زندگی است، بیش از پیش مقولات شادی و رضایت از زندگی و نشاط و شادکامی معنا و مفهوم پیدا می کند. غالبا وقتی بحث «شادی» پیش می آید، تصورات به سمت جشن ها، سرگرمی، خندیدن و در یک کلام تفریح می رود اما این عامل تنها یکی از عوامل شادی است.
محمد مهدی مقیمی در ماهنامه همشهری ماه با این مقدمه نوشته است: شادی و نشاط متغیرهای بسیاری از آسایش و امنیت خاطر، امید به آینده و احساس رضایت داشتن و ... را شامل می شود. امروز شادی و نشاط در هر طبقه و گروهی از جامعه به عنوان یک ضرورت ریست مناسب مطرح است. علی رغم اینکه تجربه تاریخی فرهنگی غنی در شادی داشته ایم و تاریخ و فرهنگ و تقویم ما از گذشته تاکنون پر از اعیاد و مناسبت های دینی و مذهبی و جشن ها و گردهمایی ها و ... بوده است، اما وضعیت امروز یک مقدار متفاوت تر شده است. این را می شود از لابلای گزارش های موسسات بین المللی در سال های مختلف و واقعیت های موجود در جامعه درک کرد. اینکه شادی ها و نشاط جامعه با وجود مسائل متعدد اجتماعی و روندهای نزولی در حوزه اقتصادی کمرنگ تر شده است.
رتبه ایران در شادی
یکی از بحث های جدی در حوزه شادی و نشاط جامعه، نتایج مطالعات و گروه ها و موسسات و نشریات درباره وضعیت شادی در کشورهای مختلف است که اکثرا ایران را در رده های پایین کشورهای شاد قرار داده اند. به نتایج این مطالعات اگرچه می توان نقدهایی وارد کرد اما یافته های شان حاوی واقعیت هایی هم هست. اگر به نتایج موسسات بین المللی همچون موسسه نظرسنجی گلوپ، نشریه فوربس و گزارش توسعه انسانی و سازمان ملل نگاهی بیندازیم، وضعیت شادی و شادکامی و نشاط در جامعه ایران رتبه چندان خوبی ندارد.
فارغ از تفاوت های بین جوامع به لحاظ ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و معیارهایی که برای شادی جوامع توسط این نهادهای بین المللی در نظر گرفته می شود و می توان بحث کرد، یک نکته هم تقریبا با واقعیت های عینی شادی در جامعه ایرانی و هم ذهنیات و درونیات مان می خواند و وضعیت جامعه ایرانی چندان با گزارشات جهانی شادی تفاوت معناداری ندارد.
طبق گفته نشریه فوربس در فهرست شادترین کشورهای جهان که در سال 2013 پس از پنج سال مطالعه و بررسی، ایران در هشت زمینه اصلی اقتصاد، کارآفرینی و فرصت ها، دولت، آموزش، سلامت، اطمینان و امنیت، آزادی های فردی و سرمایه اجتماعی و بر اساس 89 متغیر در بین 142 کشور جایگاه 101 را دارد. بر این اساس جامعه ایران بین کشورهای با چهار رده شادی (رده بالا، بالاتر از میانگین، پایین تر از میانگین و رده پایین) در دسته کشورهای «پایین تر از میانگین» قرار می گیرد.
در این فهرست ایران در دو زمینه «اقتصاد» و «کارآفرینی و فرصت ها» به ترتیب رتبه 91 و 93 را دارد که ایران را در دسته «پایین تر از میانگین» قرار می دهد. در چهار زمینه «دولت»، «اطمینان و امنیت»، «آزادی های فردی» و «سرمایه های اجتماعی» ایران به ترتیب با رتبه های 120، 123، 126 و 120 در ردیف کشورهای «رده پایین» قرار می گیرد اما ایران در دو زمینه هم از کشورهای جهان سوم فاصله گرفته و خود را به کشورهای در حال توسعه می رساند. ایران با کسب رتبه 57 در «آموزش» و همچنین 67 در «سلامت» جایگاه خود را بهبود بخشیده است.
در سال 2011 هم همین مجله فهرست 110 کشور دارای شادترین مردم دنیا را منتشر کرد که در آن، کشور نروژ شادترین کشور جهان قلمداد شده بود و ایران در این رده بندی جهانی در رتبه 92 از میان 110 کشور قرار گرفته بود. بر اساس نتایج به دست آمده، جامعه ایران در سه شاخص کارآفرینی، کیفیت نظام اداری، امنیت فردی و اجتماعی و تامین اجتماعی در سطح ضعیف جای گرفته است.
در یک نظرسنجی دیگر در سال 2014 دانشگاه لیستر پروژه ای با هدف رتبه بندی کشورها از نظر شادی مردم شان تعریف کرد. در این رتبه بندی دانمارک به عنوان شادترین کشور دنیا انتخاب شده و دلیل آن ثبات سیاسی، عدم وجود خط فقر در جامعه، عدم وجود بیکاری، فرهنگ کاری راحت و بی تنش، سرویس های دولتی خدمات اجتماعی، بیمه همگانی، مدارس و دانشگاه های رایگان با کیفیت آموزشی مناسب، هویت اجتماعی مشخص برای جوانان، آلودگی محیط زیست ناچیز، میزان جرم و جنایت ناچیز و ... اعلام شده است. در رده بندی دانشگاه لیستر، ایران از بین 220 کشور، در جایگاه 202 قرار گرفته است.
این در حالی است که موسسه گالوپ که به دلیل آمارهای مختلف و نظرسنجی هایش شهرت دارد و هر ساله فهرستی از ملت های شاد دنیا ارائه می کند، در نظرسنجی جدید خود نتایج متفاوتی گرفته و نشان می دهد هفت کشور از 10 کشور با شادترین مردم در آمریکای لاتین قرار دارند. علت را هم این گونه تبیین کرده که مردم آمریکای لاتین عادت دارند علی رغم زندگی روزمره خود که ممکن است به نحو خرد کننده ای سخت باشد، بر چیزهای مثبتی مثل دوستان، خانواده و مذهب تمرکز کنند. در نظرسنجی 2015، موسسه گالوپ مانند نظرسنجی سال گذشته اش ایران را مورد بررسی قرار نداده است اما سه سال پیش ایران در بین 155 کشور، رتبه 81 را به دست آورد که نشان می دهد از نظر این موسسه ایرانی ها مردمان شادی نیستند.
در یکی دیگر از آمارهای شادترین کشورهای جهان که با همکاری چند موسسه بزرگ تحقیقاتی نظیر دانشگاه بریتیش کلمبیا، موسسه تحقیقاتی دانشگاه های کانادا، مدرسه اقتصادی لندن و موسسه افکارسنجی گلاوپ و با نظارت سازمان ملل متحد تهیه شده است، ایران در بین 156 کشور در جایگاه 115 قرار گرفته است. درآمد سرانه، امید به زندگی، رفاه جامعه، فقدان فساد، سلامت و پزشکی و آزادی های اجتماعی از جمله ملاک های این ارزیابی بوده است.
اگرچه این نظرسنجی ها ایرن را در رده های پایین شادی در دنیا قرار می دهد اما اگر ملاک ها را بر مبنای شاخص توسعه انسانی که همپانی هایی با شاخص های شادی دارد، در نظر بگیریم، وضعیت ایران به مراتب بهتر می شود چه آنکه سازمان ملل ایران را در میان کشورهای دارای توسعه انسانی بالا به حساب آورده است. بر اساس این گزارش، توسعه انسانی ایران از 112 کشور جهان بیشتر است.
چه شاخص هایی برای شادی و نشاط جامعه مهم هستند
اگر به انبوه شاخص ها و معیارهای شادی و شادکامی نگاهی بیندازیم، برخی از شاخص ها تاثیرگذاری بیشتری در شادی و نشاط جامعه دارند و باید مورد تاکید سیاستگذاران و برنامه ریزان حوزه اجتماعی فرهنگی و سیاسی باشند. شاخص های اعتماد و سرمایه اجتماعی، امیدواری و امید به آینده، احساس رضایت و احساس خوشبختی و شادکامی از مهم ترین اینهاست. به عبارتی این معیارها به نوعی به ابعاد ذهنی و درونی افراد و جامعه برمی گردد. لذا مفهومی پیچیده تر و پنهان تر از شادی دارد. شادی بیشتر بروز عینی دارد و آنی و زودگذر است.
شاید در مقاطعی شادی در جامعه بروز و ظهور یابد و هیجانات و رفتارهای هیجانی اتفاق بیفتد و جامعه احساس شادی کند که البته چندان نمی تواند ماندگار باشد اما در نقطه مقابل نشاط است که در آن وجه درونی و ذهنیات و تلقی ها و برداشت ها نسبت به وضعیت فرد نسبت به خودش و آینده اش و محیط پیرامونش مورد تاکید است. اینکه چقدر کلیت جامعه احساس خوشبختی کند و انتظار بهبود داشته باشد و امیدوار به آینده باشد، برای نشاط واقعی جامعه بسیار مهم است.
سیاست و شادی
یکی از ابعاد شادی و نشاط جامعه که کمتر بدان پرداخته شده ارتباط بین سیاست و رخدادها و وقایع سیاسی با شادی و نشاط جامعه است. انتظار عموم جامعه از اتفاقات و رخدادهای سیاسی برای بهبود وضعیت در حوزه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک امر طبیعی است که اگر این رخداد و اتفاق مورد خواست اکثریت عموم جامعه باشد، آنگاه می توان انتظار نشاط و شادی طولانی مدت در جامعه را داشت. نمونه چنین احساس شادکامی ها و نشاطی را می توان در رخدادهای ورزشی هم دید.
مثلا انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و شادی های خیابانی و انتظاراتی که ایجاد شده بود و سپس راهیابی تیم ملی فوتبال به جام جهانی و بعد از آن موفقیت های پیاپی تیم ملی والیبال در لیگ جهانی و ... یک نوع احساس شادی و نشاط را در جامعه ایجاد کرد که البته به دلیل ضعف های ساختاری در حوزه اقتصادی اجتماعی و ... چندان دوامی نداشت.
شادی و نشاط جامعه علاوه بر متغیرهای اقتصادی همچون فقر، نابرابری، امنیت اقتصادی و شغلی و متغیرهای فرهنگی و تاریخی و ذهنی با تصمیم گیری های اجتماعی – سیاسی، به هنگام رویدادهای مربوط به انتخابات، مناسبت های مذهبی و ملی و رویدادهای ورزشی و غیرورزشی و اعیاد ارتباط تنگاتنگی پیدا می کند. اگر این وقایع و رویدادها مورد خواست اکثریت جامعه باشد و تداوم داشته و به بهبود در شاخص های اقتصادی – اجتماعی جامعه منجر شود، می توان شادکامی و نشاط و شادی بیشتری را شاهد باشیم.
در جهان امروزی پیشرفت و توسعه تکنولوژی سبب تغییر مرزهای این حریم شده است، به طوری که گاه شهروندان جوامع را دچار چالش می کند. بنابراین آگاه کردن افراد از حدود و مرزهای خود با دیگران و تصویب قوانین مناسب و بهره گیری درست از تکنولوژی می تواند مانع سرک کشیدن به حریم های خصوصی باشد.
ما با مسئله ای به نام « ورود به حریم خصوصی افراد » روبه روهستیم . هدف از این گفت وگو که در ادامه مطالعه خواهید کرد ، پاسخ به سؤالات و دغدغه هایی از این دست است که چگونه حریم خصوصی یکدیگر را رعایت کنیم ؟ و آیا عوامل فرهنگی در حفظ محدوده حریم ها مؤثرند؟
ایرنا در گفت وگویی با دکتر مصطفی فروتن روانشناس و رفتار شناس اجتماعی دیدگاه وی را در این زمینه جویا شد .
**س : با توجه به اینکه حریم شخصی از ویژگی های حقوق شهروندی است . در روابط خود با دیگران چگونه حریم خصوصی یکدیگر را رعایت کنیم ؟
- حریم خصوصی به بخشی از آن افکار و گستره ی فضای روانی ، فیزیکی ما اطلاق می شود که ما دوست نداریم همه ازآن باخبر شوند .
برای حفظ برخی مسائلی که دوست نداریم همه بدانند باید از آن ها صیانت شود اما در این میان اتفاقاتی رخ می دهد که ناخودآگاه آن اسرار ، خط قرمزها و حریم خصوصی ما فاش می شود.
در حقیقت شاید فردی در زبان کلامی وظاهری اعلام کند که هیچ تمایلی ندارد که اطلاعات شخصی خود را به کسی دهد اما زبان رفتار ، علائم ونشانه ها یی که از خود به جا می گذارد باعث آشکار شدن اطلاعات شخصی او می شود ونشانه های بارز آن مقوله شبکه های مجازی در جامعه امروزی ما است .
افراد پنجره ای از خود به بیرون باز می کنند که هر کاربری به راحتی به اطلاعات شخصی آن فرد دسترسی پیدا می کنند . حال این سؤال مطرح می شود که افراد تا چه محدوده ای باید مراقب حریم خود باشند ؟
بنابر نظریه مارشال مک لوهان ، ما در حقیقت در یک دهکده جهانی هستیم که هرخبر و اطلاعاتی به سرعت انتقال می یابد و فاصله مکانی و زمانی بین مردم جهان ازبین رفته است و از بین رفتن این فواصل ناخود آگاه باعث ایجاد یک فضای ناامنی در حفظ و نگهداری اطلاعات می شود .
در این فضا همه باید بدانندکه چه اطلاعاتی باید صیانت شود و در صورت دستیابی به آن اطلاعات ، کیان یک فرد تهدید می شود،در واقع آنچه که به ارزش های شخصی و خانوادگی مربوط می شود لازم است که از آن ها محافظت شود .
بحث حریم خصوصی یک نوع حجاب برای فضای روانی ، فردی و اجتماعی است که باید رعایت شود.
**س: حفظ مرزهای شخصی از نظر روانی به انسان چه احساسی می دهد ؟
این سؤال مثل این است که از شما بپرسند اگر گوشی همراه شما را بدزدند چه حالی به شما دست می دهد ؟
همه انسان ها وقتی چیزی را ازدست می دهند حال آنان بد می شود ، در بحث ازدست رفتن حریم خصوصی در گام اول انسان از نظر روانی اعتماد به نفس و درگام دوم عزت نفس خود را ازدست می دهد. عزت نفس ، به خود ناکارآمدی تعریف می شود یعنی فرد خود را سرزنش می کند که آنقدر ناتوان بودم که نتوانستم از خودم دفاع کنم ، از بعد دیگر ، بحث لو رفتن اطلاعاتی است که برای فرد خسارت به بار می آورد .
**س : آیا عوامل فرهنگی در حفظ محدوده حریم ها مؤثرند ؟
- بله به طور قطع فرایند فرهنگ در تمام شرایط زندگی انسان ها تعیین کننده است . آنچه را که ما در جامعه خود حریم شخصی می نامیم ممکن است در کشوری دیگر به عنوان حریم شخصی محسوب نشود و برعکس .
به عنوان مثال ممکن است مهمانی که به خانه ما می آید دوست داشته باشیم شب هم در منزل ما بماند و محل استراحت او را مهیا می کنیم در صورتی که در کشوری دیگری ممکن است اگر فردی بدون هماهنگی وارد محدوده زندگی خانواده ای شود آن به عنوان نقض حریم شخصی تلقی شود .
مقوله حریم شخصی به مباحث خصوصی و عمومی تقسیم می شود ، در بحث خصوصی به اختصاصی بودن آن و به نگرش های فرهنگی مربوط می شود و در بحث عمومی مؤلفه فرهنگ هیچ نقشی ندارد .
به عنوان مثال ، هیچ کسی دوست ندارد که اموالش به سرقت رود این یک بحث عمومی است اما اینکه کدامیک از اموال ما جزء اموال درجه یک محسوب می شود این مقوله به بحث فرهنگی مربوط می شود .
**س: امروزه ما چنان در محاصره تکنولوژی هستیم که دنیای ما مبدل به دنیا یی شیشه ای شده است . حال این سؤال مطرح می شود که حریم های شخصی ما کجا هستند و آیا حد ومرز حریم ما دستخوش تغییرات شده اند ؟
- بله متأسفانه دنیای ما به دنیای شیشه ای تبدیل شده است و نگهداری حدود و خط قرمزها ، نسبت به گذشته بسیار مشکل شده است . ابزارهای ارتباطی به راحتی اطلاعات شخصی ما را به نمایش می گذارند و واقعیت این است که تعامل ما با این ابزارهای ارتباطی به ویژه شبکه های اجتماعی اجتناب ناپذیر است .
اما راه حل این است که برای صیانت از حریم خصوصی باید اطلاعات دسته بندی شوند و سواد رسانه ای مردم ارتقاء یابد و دیگر آن که هر آنچه در دنیای واقعی ممنوع است در دنیای مجازی هم ممنوع شود .
به عنوان مثال اگر بانویی در فضای اجتماعی حجاب خود را رعایت می کند در فضای مجازی هم این هنجار اجتماعی را رعایت کند یا اگر آقایی در شرایط اجتماعی خودرا ملزم به رعایت هنجارهای اجتماعی می داند در شرایط مجازی هم این اصول اخلاقی را رعایت کند .