همزیستی نیوز - معاون وزیر بهداشت گفت: استفاده از چای داغ، آمار مبتلایان به سرطان مری را افزایش می دهد.
به گزارش ایسنا، همایش سرطان مری با حضور دانشجویان، رزیدنت ها، متخصصان و اساتید برجسته کشور و شهرستان بابل با محوریت بررسی راه های شناخت و درمان این بیماری با حضور معاون تحقیقات و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی برگزار شد.
رضا ملک زاده معاون وزارت بهداشت در این همایش با بیان اینکه سرطان مری از جمله بیماری های شایع در کشورهای در حال توسعه است، اظهار کرد: در سال، ۳۳۵هزار نفر به خاطر ابتلا به سرطان مری در جهان جان خود را از دست می دهند که ۹۰درصد از این میزان سهم کشورهای ضعیف و در حال توسعه است.
وی با اشاره بر اینکه این نوع از سرطان بیشتر در میان مردان دیده می شود، خاطرنشان کرد: تنها در ایران و چین در جهان، زنان سهم بیشتری از مردان درباره ابتلا به این بیماری دارند.
معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت با ابراز نگرانی از افزایش آمار سرطان مری در شمال کشور، تصریح کرد: در دهه ۷۰میلادی در دانشکده بهداشت دانشگاه تهران، مطالعاتی انجام و آماری گزارش شد که شیوع سرطان مری در استان گلستان در بین مردان 165 و در زنان ۱۹۵نفر در صدهزار نفر بوده است که این آمار نگران کننده بود.
ملک زاده با بیان اینکه در گلستان نیز از غرب به شرق استان این میزان تفاوت دارد، افزود: پزشکان با بررسی های بیشتر متوجه شدند که از غرب به شرق، آمار ابتلا به سرطان مری کاهش پیدا می کند.
وی همچنین افزایش سرطان کلون روده بزرگ و پایین آمدن سرطان مری نسبت به دهه های قبل را نشان از تغییر سبک زندگی دانست و گفت: در کشور آمریکا از سال ۱۹۳۰ به بعد سرطان بدون هیچ برنامه ریزی کاهش پیدا کرد که بعدها با تحقیقات انجام شده متوجه شدند با اضافه شدن یخچال، رشد آمار سرطان با کاهش روبه رو بوده است.
معاون تحقیقات و فناوری اطلاعات وزارت بهداشت با اشاره به اینکه استفاده از چای داغ در میان مردم گلستان فراوان است و این امر از عوامل اصلی شیوع سرطان مری به حساب میآید، خاطرنشان کرد: در گذشته استفاده از چای داغ در میان مردم گلستان مرسوم بوده که این امر یکی از دلایل ابتلا به سرطان است همچنین هر غذای داغ دیگری نیز این احتمال را افزایش میدهد.
ملک زاده از عوامل ایجاد سرطان مری به نداشتن یخچال، استفاده نکردن از غذای مناسب، آب بهداشتی و استفاده از غذاهای داغ اشاره و تصریح کرد: استفاده از مواد مخدر مانند تریاک می تواند خطر ابتلا به بیماری سرطان مری را تا دو برابر افزایش دهد.
وی افزود: نداشتن بهداشت دهان و دندان و استفاده از آب انبار نیز از عوامل مهم ایجاد این بیماری است.
ملک زاده با اشاره به اینکه چای با گرمای بیش از ۷۰ درجه می تواند بافت مری را با مشکلات فراوان رو به رو کند، گفت: مردم با تغییر رژیم غذایی خود و نخوردن نوشیدنی های داغ می توانند در جلوگیری از ایجاد این بیماری نقش موثری داشته باشند.
در پایان این مراسم با حضور معاون وزیر و به مناسبت هفته منابع طبیعی، نهال نارنج در حیاط بیمارستان روحانی کاشته شد.
«مرتضی رحمانیموحد» از انعطاف وزارت آموزش و پرورش نسبت به تعطیلات زمستانی خبر داد و تثبیت و یکسانسازی ۴ روز تعطیلی در نوروز مطابق تقویم رسمی کشور را پیشنهاد کرد.
معاون گردشگری کشور در گفتوگو با ایسنا تاکید کرد: این پیشنهاد سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری که به دولت ارائه شده، به منزله کاهش تعطیلات نوروزی نیست، بلکه تاکیدی بر رعایت اصول و یکسانسازی تعطیلات نوروزی برای همه است.
او در توضیحات بیشتر گفت: طبق تقویم، نوروز رسما و فقط چهار روز تعطیل است، لازم نیست ما آن را کم کنیم، فقط باید آن را رعایت کنیم و همه تابع آن چند روز تعطیلی باشیم. چرا آن را اینطور بین بخش آموزشی و غیره تقسیم کردهایم؟
وی تاکید کرد: برای اجرای این قاعده باید شجاع بود و درباره آن تصمیم گرفت.
تعطیلات زمستانی به خان آخر رسید
معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری همچنین درباره سرنوشت طرح تعطیلات زمستانی که چندی پیش یکی از مقامات سازمان محیطزیست خبر تصویب آن را داده بود، گفت: در دولت قبل، طرح تعطیلات زمستانی به مجلس پیشنهاد شده بود. سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نیز در همان راستا پیشنهاد جامعتری را که شامل ساماندهی تعطیلات مناسبتی، زمستانی و نوروز میشد به دولت ارائه کرده بود. روی این طرحها بررسیها و مذاکرات زیادی شده است. اکنون این طرح در کمیسیون اجتماعی دولت مصوب شده که پس از آن به کمیسیون امور اجتماعی الکترونیک دولت ارجاع شد و سپس به شورای اجتماعی وزارت کشور رفت.
وی گفت: در گذشته نگاه سنتی و غیراصولی نسبت به تعطیلات، موجب تولد پدیدههای جدیدی همچون اسکان در مدارس شد که آسیبهای زیادی را در پی داشت. این اتفاق در نتیجه تعطیلی سه هفته مدارس رخ داد، درحالیکه با ساماندهی تعطیلات نوروز، زمستان و تابستان میتوان از فضای مخربی که بر مراکز آموزش و پروش وارد شده، کاست و فضای آموزشگاهها را حفظ کرد، چالشی که اکنون با آن مواجه شدهایم.
رحمانی موحد اظهار کرد: نباید تعطیلات متمرکز بر تابستان شود. کشور ما طولانیترین تعطیلی تابستانی را دارد، درحالیکه زمستان اصلا از این نظامِ تاثیرگذار بهرهمند نیست، زمستانی که با آلودگی هوای دائمی روبرو شده است.
وی درباره انعطاف وزارت آموزش و پرورش با تعطیلات زمستانی با توجه به مقاومتهایی که پیشتر نشان میداد، گفت: با شرایطی که زمستان پیدا کرده، آموزش و پرورش نمیتواند انعطافی نشان ندهد.
او تاکید کرد: باید شهامتِ گرفتن این تصمیم را داشته باشیم، چون یکی از شاخصهایی که به توسعه کسب و کار، برقراری امنیت، توزیع ثروت در کشور و استفاده بهینه از فصول و زمانهای مختلف کمک میکند، ساماندهی تعطیلات است. این موضوع در دنیا بسیار مهم است، چون تاثیر زیادی در اقتصاد و در اشتغال دارد.
معاون گردشگری درباره تعداد روزهایی که برای تعطیلات زمستانی در نظر گرفته شده، اظهار کرد: اطلاع دقیقی ندارم، اما معمولا یک هفته در نظر گرفته میشود.
وی سپس به پیشنهاد دیگری که در قالب سامان دهی تعطیلات ارائه شده، اشاره کرد و افزود: باید به اقلیمهای متفاوت اجازه داد برای شروع و پایان تعطیلات تحصیلیشان متناسب با شرایط اقلیمی تصمیم بگیرند و برنامهریزی کنند. راهحل این کار فقط داشتن انعطاف است، میتوان سقفی را برای ساعت آموزشی تعیین کرد تا هر اقلیم با توجه به آن و متناسب با شرایط خود، برای آموزش و تعطیلات تحصیلی برنامهریزی داشته باشند.
تغییر تعطیلات پایان هفته هنوز به هیات دولت نرفته
معاون گردشگری درباره آخرین دیدگاهها نسبت به تغییرات پایان هفته و پیشنهادی که برای جمعه و شنبه ارائه شده، گفت: نظر و تاکید ما بر این است که آخر هفته باید دو روز تعطیل شود که حالا میتواند جمعه و شنبه باشد. باید به دستگاههایی که امکان اجرای این طرح را دارند این اجازه داده شود.
او درباره واکنش دولت به تغییر و افزایش تعطیلات پایان هفته، بیان کرد: فکر میکنم دولت موافق باشد. مشکلی نداریم، هرچند این طرح هنوز به دولت ارائه نشده است. پیشنهاد نخست از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بوده، یک پیشنهاد هم در مجلس مطرح است که یکدیگر را پوشش میدهد، اما فعلا تاکید و تمرکز بر تعطیلات زمستانی است.
رحمانی موحد گفت: حرف ما این است اگر می خواهیم توسعه و رشد در کشور متوازن شود باید تعطیلات ساماندهی شود، چرا که اقتصاد، توسعه گردشگری، ساماندهی ترددها، سلامت و آرامش خانوادهها، حفط امنیت، اشتغال و رفع چالشهای اجتماعی به جهتگیری تعطیلات ارتباط زیادی دارد. برای همین این طرح خیلی مهم است.
همزیستی نیوز - «همه به چشم مجرم نگاهمان میکنند. همه میگویند خودتان مقصرید. لابد غلطی کردهاید که اکنون گرفتار شدهاید. کسی نه ما را میپذیرد و نه حتی نزدیکمان میشود». این بخشی از صحبتهای «شهربانو»، زن ۳۱ سالهای است که به قول خودش نه غلطی کرده است و نه کار اشتباهی که مبتلا به ایدز شود.
با این حال، ساز روزگار برای او و خیلیهای دیگر که ناخواسته مبتلا به ایدز شدهاند، کوک نبوده است. بیماران مبتلا به اچ.آی.وی مثبت، روزهای عمرشان پس از ابتلا به بیماری، روزهای سیاهی است. گروهی خواسته و از طریق روابط جنسی پرخطر و سرنگ مشترک مصرف اعتیاد، مبتلا به ایدز شدهاند اما گروهی هم هستند که ناخواسته و بدون هیچ اطلاع و آگاهی، مبتلا به ایدز میشوند. آنها زنانی هستند که در زندگی مشترک، بیآنکه اطلاعی از آلوده بودن همسرشان داشته باشند، به اچ.آی.وی مثبت مبتلا شده و راهی نیز برای گریز ندارند.
این گروه از زنان که تعدادشان کم هم نیست، قربانی خیانت همسرانی میشوند که با هوسرانی در برقراری روابط غیرمعمول آلوده شدهاند یا اعتیاد و سرنگ مشترک، آلودهشان کرده است. آنها اما سخنی از آلودگی خود در زندگی به میان نمیآورند تا اینگونه، زندگی افراد دیگری را نیز آلوده کنند. «شهربانو» یکی از همین زنان است که هنگام ازدواج، اطلاعی از بیماری ایدز همسرش نداشته و پس از ازدواج و آلودهشدن، پی به روزگار سیاه خود برده است.
روزگار او، روزگار سخت و غیرقابل تحمل در جامعهای است که همه به او به چشم مجرم و یک موجود خطرناک نگاه میکنند و زین سبب، به او نه کاری میدهند، نه خدمات درمانی بالینی، نه خانهای برای زندگی دارد و نه... . در ادامه، داستان زندگی «شهربانو» را از زبان خودش در گفتوگو با «قانون» میخوانید:
داستان زندگیتان را بفرمایید؛ اهل کجایید؟ کجا زندگی میکنید؟ تحصیلاتتان چقدر است؟ چند سالتان است؟
من اصالتاً اراکی هستم. ۳۱ سال سن دارم که پس از ازدواج، وارد تهران شدم. ۱۵ سال است که در تهران زندگی می کنم و ده سال است که سابقه این بیماری را دارم. همسرم ایدز داشت و به من این خبر را نداده بود و من نیز مبتلا شدم. آنهم زمانی که از او باردار شدم و الان یک پسر هشت ساله دارم.
زمانی که ازدواج کردید، نمیدانستید همسر شما قبل از اینکه با شما ازدواج کند مبتلا بوده و به شما چیزی نگفته بود؟ شما کی متوجه این قضیه شدید؟
من سر ابوالفضل حامله بودم. همسرم سر مصرف مواد به کما رفته بود که در بیمارستان به ما گفتند به ایدز مبتلاست. من هم پس از اطلاع از بیماری همسرم، به بیمارستان مراجعه کردم آزمایش دادم، که متوجه شدم به من نیز انتقال داده است. در بیمارستان قرار شد که به داد بچه برسند و این تنها کاری بود که میتوانستند انجام دهند. در بیمارستان متوجه شدم که او از سال ۸۲ یعنی سه چهار سال قبل از ازدواج به ایدز مبتلا شده اما هرگز به من نگفته است. من از هیچ چیز خبر نداشتم و فقط اعتیادش را میدانستم که البته پنج سال پاکی داشت و بعد از پنج سال دوباره پاکیاش را خراب کرد و مواد زد.
خانواده همسرتان خبر نداشتند که پسرشان مبتلا به ایدز است؟
بله بیماری را میدانستند ولی خبر ندادند. در حالی که پدرشوهر من سال ۸۲ فرزندش را در امینآباد بستری کرده بود، در آنجا مطلع از بیماری میشود اما هرگز به من نگفتند.
بعد از اطلاع از بیماری خود چه کار کردید؟
خیلی سخت است که آدم یک روزی بشنود چنین بیماری گرفته باشد. آنهم در شرایطی که یک بچه در شکم است. اصلا نمیتوانستم خودم را نگاه کنم و در حالت شوک بودم. یک هفته به زایمانم بود كه این موضوع را متوجه شدم. هیچ کاری هم نمیتوانستم انجام بدهم. در بیمارستان، کادر پزشکی دست به کار شد و خدا را شکر میکنم که به داد ابوالفضل رسیدند و او مبتلا نشد.
چرا خانواده همسرتان چیزی به شما نگفتند؟
هیچ وقت پاسخ این سؤال را نفهمیدم. هنگام کما رفتن شوهرم که به بیمارستان میرفتم، خانوادهاش هیچچیز به من نمیگفتند و همهاش نگران بودند. من میگفتم چه شده اما هیچ کس موضوع را به من نمیگفت و من بیشتر از دکتر خبردار میشدم. دکتر میگفت برو واکسن بزن. آنجا متوجه شدم که علاوه بر ایدز، همسرم هپاتیت هم داشته است و واقعاً شانس آوردم هپاتیت نگرفتم.
بعد که متوجه شدید، مسیر درمانیتان را شروع کردید؟
چند ماه اول خیلی حال بدی داشتم و در دنیای خودم بودم. فکر کنید زمانی که بچه در شکمم بود، گفتند بیمار هستم. اصلا حس خوبی نداشتم و فقط فکر ابوالفضل را میکردم که سالم به دنیا بیاید. بعد که ابوالفضل به دنیا آمد، با موضوع کنار آمدم اما نمیدانستم که ایدز چیست.
شما ۹ سال است که میدانید مبتلا هستید؟
بله.
این ۹ سال را چطور زندگی کردید؟
با عذاب و سختی.
این عذاب و سختی چه بود؟ خانواده وقتی متوجه شدند چه واکنشی داشتند؟
من پنج سالی بود که دور از خانواده بودم. بعد که آنها را دیدم، پذیرش موضوع از طرف آنها زیاد جالب نبود. اصلا حمایتم نکردند و بیشتر ضربه زدند. این انگ را به من زدند که خودت خواستی و حالا هم بکش. برادر خودم وقتی که شنید بیمار هستم، بسیار بد برخورد کرد و تازه فهمیدم اشتباه بود که به خانواده ام خبردادم و آنها کاملا مرا طرد کردند. پس از آن، مرگ شوهرم، وضعیت زندگی را بسیار بدتر کرد و هیچ راه و پناهی نداشتم.
زمانیكه شوهرتان فوت کرد چه سالی بود؟
سال ۹۰.
یعنی ۵ سال است که خود سرپرست هستید و خودتان با کار، زندگی را می چرخانید؟
بله و در این سالها تا حدودی کار میکردم.
کجا کار می کردید؟
تولیدی بود.
در این تولیدی کسی متوجه بیماری شما بود؟
یکبار وقتی حالم بد شد، رئیسم مرا به بیمارستان برد و آنجا وقتی فهمید بیمار هستم، از کار اخراجم کرد! خیلی بد رفتار کرد و گفت کارگران از در و دستشویی بیماری را میگیرند و حق نداری اینجا کار کنی!
واقعا؟ یعنی نمیدانستند این بیماری چگونه منتقل میشود؟
نه نمیدانستند. دکتر برایشان نامه فرستاد و آگاهی داد. حتی درخواست کرد که رئیس کارگاه را ببیند و توضیح بدهد، اما نپذیرفت و گفت اخراج!
بعد که اخراج شدید، کجا رفتید؟
دنبال کار گشتم. ولی با این بیماری یکسری جاها میدیدم که آزمایش میخواهد و به خاطر همین نمیرفتم و مجبور بودم کارهای موقت انجام دهم.
چند بار اخراج شدید؟
من دو بار اخراج شدم.
دفعاتی که اخراج نشدید، علتش چه بود؟ خودتان نمیگفتید؟ یا اینکه میگفتید و مدیر قبول میکرد و میگفت کار کنید؟
من دیگر دنبال کار دائمی که آزمایش و ... بخواهد، نگشتم. سعیکردم دنبال کاری باشم که از بیماریم خبردار نشوند. الان هم دنبال کار هستم. خیلی وقت است بیکارم. بیشتر از یک سال است که بیکارم.
ابوالفضل هم با شما زندگی میکند؟
ابوالفضل در انجمن حمایت از کودکان کار است.
دوری از ابوالفضل برای شما سخت نیست؟ هر چند وقت یک بار او را می بینید؟
ماهی دو بار. دو روز باهم هستیم.
چه شد که ابوالفضل را به انجمن کودکان کار فرستادید؟
اصلا بحث کار نبود، مشکلات من بود و من به رئیس قبلیام وقتی موضوع زندگیام را گفتم، ابوالفضل را فرستاد به انجمن تا آنجا نگهداری شود. الان هم ابوالفضل درس میخواند و زندگی میکند و البته از بیماری من هم خبری ندارد. او با سن ۸ سال هنوز نمیتواند درک درستی از بیماری داشته باشد.
الان کجا زندگی میکنید؟
هیچجا. درگیر پیدا کردن خانه هستم که بتوانم جایی را بگیرم. من خانه و زندگی داشتم اما به خاطر کرایه خانه و بستری شدنهای چندباره در بیمارستان، پول پیش خانه را از دست دادم. محله فلاح و آزادی زندگی میکردم ولی به خاطر اینکه پشت و پناهی نداشتم، نه خانواده خودم و نه خانواده شوهر؛ همه چهار میلیون تومانی که داشتم پارسال از دست رفت.
یعنی شما تا سال ۹۴ خانهای داشتید و زندگی میکردید. مساحتش چقدر بوده و شرایطش چه جوری بود؟
آپارتمان خیلی خوبی بود. امسال، محرم تا تاسوعا عاشورا در بیمارستان بستری بودم و شرایطی داشتم که نمیتوانستم کار کنم. شرایطم خیلی خاص شد. چند دفعهای بیمارستان بستری شدم؛ بهخاطر همین پول پیش از دستم رفت.
صاحب خانه متوجه شد شما بیمار هستید؟
نه. اصلا از بیماریام خبردار نشد.
اگر خبر داشت، میگفت اصلا اینجا نباید زندگی کنی و باید بروی؟
خدا را شکر این اتفاق برایم نیفتاده و امیدوارم باز هم نیفتد.الان هم پیش دوستای هم نوع خودم هستم و زندگی می کنم.
آنها هم همین مشکلات شما را دارند؟
بعضیهایشان خانه و زندگی و البته مشکلاتی را دارند، ولی خب مشکلاتشان آنچنان مثل من نیست که بخواهند عذاب کشیده باشند. اما به هرحال زندگی کردن در کنار دوستان به طور مقطعی خیلی سخت است. الان تنها درآمد ثابتم، یارانه دولت است که می گیرم و به جز آن درآمدی ندارم.این روزها بیشتر درگیر پیدا کردن خانه ای بدون پول هستم یا یک جایی که در آن ثبات داشته باشم. حتی یک اتاق خانه را تهیه کنم و در آن کمی به آرامش برسم.بعد شروع کنم به کار کردن که بتوانم کرایه خانه بدهم و محتاج کسی نباشم. خیلی برایم سخت است که دائما پیش کسی باشم و هی جایم را تغییر دهم.
تحصیلاتتان چی بود؟
من پارسال سیکلم را گرفتم ولی متاسفانه به خاطر پول، برای دیپلم هم شرکت کردم ولی چون هزینهاش را نداشتم، نتوانستم بخوانم.
ابتدای صحبت گفتید که مردم جامعه وقتی اسم شما را به عنوان یک بیمار مبتلا به HIV+ می شنوند، احساس می کنند عزاییل آمده و از آن دور می شوند. چقدر در این سال ها مورد بیاحترامی قرار گرفتید؟
خیلی! ماه محرم امسال که بستری بودم، شنیدم که دکتر گفت اچ.آی.وی مثبت است و کار من را راه نینداختند. وقتی برای مشکلی به بیمارستان می روم و حقیقت را می گویم، انگار یک لولو خورخوره دیدهاند و خدماتی نمی دهند. در حالی که هپاتیت C از بیماری ما خطرناکتر است اما پذیرش آن در جامعه بسیار بهتر است.یک بار با یکی از دوستانم به یک دندانپزشک مراجعه کردیم؛ دوستم به دکتر گفت که هپاتیت C دارد و من هم گفتم HIV+ دارم. پس از آن دکتر من را بیرون کرد ولی دوستم را پذیرش کرد و دندان دوستم را کشید! درحالی که ما با نقشه وارد شده بودیم که ببینیم برخورد اینها چطور است. متاسفانه هر چه آگاهی درباره این بیماری داده می شود که اچ.ای.وی، بیماری نیست که بخواهد به راحتی منتقل شود، اما فایده ای ندارد. الان بیشترین آماری که درباره انتقال ایدز وجود دارد، رفتار پرخطر جنسی است نه چیزهای دیگر. اما باز هم انگ و تبعیض را در بیماری مان داریم. راستش را بخواهید اصلا بیماری اذیتمان نمی کند و این حرف و حدیثها و نگاههای تحقیر آمیز جامعه است که اذیتمان می کند.رفتارهایی که مردم با ما می کنند، به ما فشار می آورد ؛به طوری که اگر کسی مبتلا به HIV+ شده باشد، از ترسش نمی تواند به خانواده اش بگوید.
از خدمات انجمنها و تشکلهایی که حمایتی هستند، استفاده میکنید؟
بیماران ایدز در بیمارستان امام خمینی و جاهای دیگر باشگاه مثبت دارند که با هم جمع می شوند و کلاس و اردو می گذارند. مثل جایی که آدم های معتاد می نشینند و اعلام پاکی می کنند، ماهم دور هم جمع میشویم تا بچه ها روحیه شان عوض شود. اما به طور کل خدماتی که باید به بیماران ایدزی داده شود، خدمات مناسبی نیست و مشکلات این گروه از افراد جامعه بسیار زیاد است.
شما دوستی دارید که HIV+ نداشته باشد؟
بله. دوست دارم اما خب خیلی از دوستان من نمیدانند HIV+ هستم.
چرا به دوستانتان نمیگید HIV+ دارید؟
چون میترسم آگاهی داشته باشند و از من دوری کنند و کسانی که در کنارم بودند را از دست بدهم. ولی خب با بچههایی که هستیم و هم دردهای خودم هستند، میدانیم که HIV+ هستیم و با همدیگر درد و دل میکنیم ولی به دوستان عادی چیزی نمیگوییم.
خودتان مراقب رفتارهای خودتان هستید؟
خیلی زیاد. من خودم مراقبت های زیادی دارم.
اگر قرار باشد یک خواسته داشته باشید، مهمترین دغدغه ممکن برای شما چه می تواند باشد؟
مهمترین دغدغه و خواسته ام این است که جامعه و دولت به امثال ما که واقعا ناخواسته درگیر این بیماری شدیم، توجه کند. واقعا یک زن بیسرپرست در شرایط ما چهجوری می تواند در جامعه زندگی کند؟ چهجوری باید صبح را به شب برساند؟ آنهم بدون هیچ درآمدی. بیتوجهی مردم و دولت به اچ.آی.وی و نبود حمایت از آنها باعث بیشترشدن این بیماری شده است. آیا می توان انتظار داشت زنی که ناخواسته مبتلا به ایدز شده و الان هیچ حمایتی ندارد، به فکر انتقام و یا کسب درآمد نامشروع نیفتد؟
اگر قرار باشد از یک نفر خیلی دل پری داشته باشید، آن یک نفر چه کسی است؟
جامعه.
یعنی از همسرتان که عامل ابتلای شما بود هم بیشتر؟
بله. البته همسرم خیلی مقصر بود و همچنین خانواده همسرم که بسیار از آنها گله دارم. بی گناه بودن خیلی سخت است، من نه اعتیاد داشتم و نه حتی آدم سیگاری بودم! در خانواده ای بزرگ شدم که سالم بودند و اهل هیچ برنامه ای هم نبودم. من الان ۳۱ سال دارم و جوانی به خودم ندیدم. همیشه دستم جلوی این و آن دراز بوده و آرزوهایم از دست رفت. با این حال، نگاه جامعه و طرد شدن از آن، درد بسیار بدتری نسبت به همه اینها هست که قابل تحمل نیست. چند روز پیش چاقو را برداشته بودم که بروم بیابان و خودم را خلاص کنم که چرا با من این طور برخورد میشود؟ منی که سی و یک سالم است، دائما از جامعه عذاب می بینم. تا الان یک روز خوش و تفریح به خودم ندیدم. یک روز آرزو داشتم دست بچه ام را بگیرم، مسافرت باشم، توی خانه خودم باشم و مثل بقیه مردم زندگی کنم و...
چه بسا اگر جامعه شماهایی که بیگناه مبتلا شدید را میپذیرفت، درد این قضیه خیلی کمتر می شد. شما به هر حادثه و علتی دچار شدید ،بعدش حق زندگی دارید و باید زندگی کنید اما دیواری که جامعه جلوی شما کشیده، این حق را از شما میگیرد. در این ده سال چقدر فکر مرگ و خودکشی داشتید؟
چند روز قبل تو تلگرامم نوشتم که من مرده ام! بعد از آن بچه ها هی پیام می دادند که این رو بردار، این چه کاری است که می کنی؟ این چیه که روحیه ات را خراب کرده؟ من زیاد قصد خودکشی نداشتم اما واقعا دیگه دارم کم میارم. در جامعه خیلی سخت است که بخواهی این جوری زندگی کنی. چه تهران باشد، چه شهرستان. واقعا برای یک زن خیلی سخت است. دوری بچه ات هم باشد، خیلی برایت سخت است . هربار که ابوالفضل را میبینم و بعد با گریه می رود، می گوید که : مگه تو مامان من نیستی؟ چرا منو نگه نمی داری؟ من اینجا ماندم جواب بچه را چی بدم. فقط می گویم مامان مریض است، بذار خوب بشم بعد میام. بیماری من رو نمی داند اما برای هر دوی ما سخت است.
اگر فکر میکنید صحبتی مانده یا خواستهای دارید، بفرمایید؟
من خواستهام این است که مردم در جامعه، این بیماری را بپذیرند و آگاهی شان را بیشتر کنند و به راحتی انگ نزنند. در بیمارستان و مراکزدرمانی، رفتارشان با بچه های HIV+ خوب باشد چرا که این بچه ها ضربه اصلی را با ابتلا به بیماری خورده اند. اگر رفتار جامعه خوب باشد که این ها هم بتوانند راحت زندگی کنند و با مشکلاتشان کنار بیایند، کمک بزرگی به بیماران خواهد بود
منبع: روزنامه قانون
همزیستی نیوز - وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بار دیگر در پی حواشی رویداده در جریان سفرش به ایلام عذرخواهی کرد.
به گزارش ایسنا، سیدحسن هاشمی در کانال تلگرامی خود نوشت: سفر چهار روزهام به استانهای ایلام و خوزستان، مثل سفرهای استانی دیگر برایم بسیار شیرین و لذتبخش بود؛ سفرهایی که در آنها با مردمانی بیریا و صادق و مهربان همکلام میشوم، کنارشان مینشینم و محرومیتهایشان را با گوشت و پوست لمس میکنم و تمام تلاشم این است که به عنوان یک پزشک، یک وزیر و کارگزار دولت، گرهی از مشکلات درمانی آنها باز کنم.
سفر به ایلام و شهرستان «بدره» اما با حاشیهای تلخ همراه شد که خود معلول علل و عواملی دیگر بود. بالاخره ما انسانیم و گاه در شرایطی خاص، ناخواسته به گونهای رفتار میکنیم که خود نمیخواهیم. با این حال باور دارم که هیچ دلیلی نباید سبب میشد رفتاری تند از من سر بزند؛ پس وقتی آرام شدم یک بار دیگر با خود عهد کردم در برابر اهریمن درون بایستم و اجازه ندهم به بهانهای، آن برخورد را برایم موجه جلوه دهد که آموختهایم این توجیهات، آرام آرام آدمی را به غفلتی میکشاند که شایسته شرافت انسانی نیست.
از اینرو در مکالمهای تلفنی از فرماندار محترم «بدره» عذرخواهی کردم و از مردم مهربان آن دیار و همه هموطنانم نیز پوزش میطلبم. آرزو میکنم خدای مهربان همه ما را از شر نفس اماره در امان نگاه دارد و فرهنگ عذرخواهی در برابر اشتباه را در میان یکایک ما بهویژه اگر مقام و مسئولیتی داریم، گسترش دهد. مرا نیز به خود وامگذارد و از یادم نبرد که من از جنس همان یاران و همرزمان دوران جهاد سازندگی و دفاع مقدس هستم، نه از جنس سیاست.
همین جا به مردم عزیز بدره نیز میگویم به زودی هیاتی را به آنجا اعزام خواهم کرد که کاستیهای منطقه را بار دیگر و دقیقتر بررسی کنند تا اگر خستگی، عصبانیت و ازدحام آن روز کاری باعث تضییع حقی از مردم آن شهر حدودا پنج هزار نفری شده، حقوق آنها را تا جایی که قانون اجازه میدهد و در توان دولت است، ادا کنم.
همزیستی نیوز - وزیر بهداشت با تقبیح برخی بیاخلاقیهای رسانهای، به انتشار کلیپی علیه جامعه پزشکی واکنش نشان داد و گفت: با سلب اعتماد مردم از یک بخش، همه کشور زیان میبیند.
به گزارش ایسنا، دکتر سیدحسن هاشمی در نشست خبری اظهار کرد: انتظار ما از قوه قضاییه این است که حداقل در مواردی از این دست که یک بخش شناسنامهدار و مشخص به تخریب میپردازد با عوامل این بیاخلاقیها برخورد قانونی کند.
وی با اشاره به سیاسی بودن این تخریبها افزود: کشور ما با وجود محدودیتهایی که در آن وجود دارد در مجموع کشوری است که در آن آزادی بیان وجود دارد، اما در جاهایی که میبینیم تخریبکنندگان با آرم مشخص و شناسنامهدار تخریب میکنند انتظار ما این است که با این عمل نادرست که جای نکوهش دارد، برخورد شود.
وی با بیان اینکه البته جامعه پزشکی هم مثل هر بخش دیگری مزایا و معایبی دارد تصریح کرد: جامعه پزشکی از آن بخشهایی است که اگر اعتماد و اطمینان مردم از آن سلب شود، جایگزینی برای آن نداریم لذا عقلانیت حکم میکند که مانع از این تخریبها شویم.
هاشمی با بیان اینکه برخی کارها چه آگاهانه باشد چه ناآگاهانه به ضرر مردم تمام میشود، گفت: متاسفانه برخیها به بهانه و تصور اینکه از حق مردم دفاع میکنند دارند به منافع مردم و کشور آسیب می رسانند.
وی با اشاره به بیاخلاقی بودن مسائل مطرح شده در این کلیپ ادامه داد: در این کلیپ با ایجاد تشابه بین خودروسازها و پزشکان برچسبهای ناروا به این قشر خدوم میزنند، اضافه کرد: متاسفانه این کلیپ شناسنامه دارد و برخی جشنوارههای به اصطلاح ارزشی هم آنها را تکریم کردند.
وی با بیان اینکه این برخوردها و رفتارها از نظر من خیانت است نه خدمت گفت: رهبر معظم انقلاب بعد از ترخیص از بیمارستان در مصاحبهای فرمودند که من به این سرمایه ملی و جامعه خدوم حوزه سلامت افتخار میکنم. لذا من باور دارم که این گونه مسائل آگاهانه یا از سر ناآگاهی خیانت به مردم است.
وی با بیان اینکه دولت یازدهم و از جمله ما در وزارت بهداشت با روی باز از انتقاد سازنده استقبال میکنیم افزود: اما آنجا که تخریب و توهین است را نمیپسندیم و از دستگاه قضا هم میخواهیم که با این رویه ها و تخریبها برابر قانون برخورد کند.
هاشمی با بیان اینکه ما در حوزه رسانهای نیازمند این هستیم که به یک عقلانیت برسیم ادامه داد: امیدوارم که زمانی به این عقلانیت برسیم که دیر نشده باشد.
وی در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران با اشاره به اجرای طرح تحول نظام سلامت افزود: هدف نهایی ما در طرح تحول نظام سلامت، ایجاد نظام ارجاع است.
وی ادامه داد: با ایجاد زیرساختها، خانههای بهداشت، مراکز سلامت، کلینیکها، توسعه تختهای بیمارستانی و...و ایجاد دولت الکترونیک بستر برای ایجاد نظام ارجاع هم فراهم میشود.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از بیمه مرکزی، عبدالناصر همتی یکی از کمبودهای جدی در صنعت بیمه را قانون قدیمی بیمه شخص ثالث دانست و گفت: این بیمه که حجم زیادی از پرتفوی صنعت بیمه را به خود اختصاص داده بود، مشکلات زیادی به همراه داشت؛ اما خوشبختانه در سال ۱۳۹۵ اصلاحات لازم در این قانون اعمال و قانون جدید بیمه شخص ثالث تصویب شد. بر این اساس، بیمه مرکزی نقش موثری در تدوین، پیگیری و تصویب قانون جدید و تلاش برای تدوین آییننامههای مرتبط با آن در موعد قانونی مشخص شده داشت.
رئیس کل بیمه مرکزی در خصوص مزایای قانون جدید بیمه شخص ثالث گفت: با اجرای این قانون، کسانی که در حادثه رانندگی آسیب میبینند؛ به حق و حقوق خود در کوتاهترین زمان ممکن میرسند و مقصران حادثه نیز چنانچه عمدی در کار آنان نباشد یا از سایر قوانین و مقررات تخطی نکرده باشند؛ بری الذمه محسوب میشوند و تمامی تکلیف بیمهای آنان بر عهده شرکتهای بیمه خواهد بود. در واقع با اجرای این قانون، هیچ مقصر حادثهای زندان نمیرود.
وی خاطرنشان کرد: در این قانون، ضمانت های اجرایی لازم و کافی دیده شده و بسیاری از ابهامات و خلاءهای متعدد قانونی آن در موضوعات حقوق و تعهدات بیمهگر و بیمهگذار برطرف شده و اصلاح معیارهای تعیین حق بیمه، تأثیر سوابق رانندگی و بیمهای، تسهیل شرایط در پرداخت خسارات و همچنین امکان مقابله با تقلبات بیمهای، توجه به کارکرد بازدارندگی قانون و پیشگیری از تخلفات رانندگی، رفع بسیاری از موانع و نواقص موجود و تعیین تکالیف نهادها و دستگاههای ذیربط و وضع مقررات کیفری در این قانون مورد لحاظ قرار گرفته است.
همتی افزود: همچنین مشکل خرید الحاقیه در مقاطع ابتدایی هر سال و همچنین مسأله "تعدد دیات" حل شده و در هر ۲ زمینه شرکتهای بیمه و یا صندوق تأمین خسارتهای بدنی مسئول جبران شدند.
رئیس کل بیمه مرکزی در خصوص تدوین آیین نامه های اجرایی قانون جدید، گفت: طبق مفاد قانون مزبور باید ۱۶ آییننامه اجرایی برای این قانون تهیه شود. در این راستا، آیین نامه های مربوط به ماده ۱۸ قانون (موضوع تعیین سقف حق بیمه موضوع این قانون و نحوه تخفیف، افزایش یا تقسیط آن) ماده ۳۰ (موضوع نحوه مراجعه مستقیم زیان دیدگان به شرکت های بیمه مربوط و یا صندوق تأمین خسارت های بدنی) و ماده ۳ (موضوع پوشش بیمه خسارت های بدنی واردشده به راننده مسبب حادثه و حق بیمه آن) در بیمه مرکزی تهیه و پس از تأیید شورای عالی بیمه برای طی مراحل نهایی تصویب به هیأت دولت ارسال شده است که در حال حاضر در کمیسیون های مربوط در حال بررسی می باشد. پیش نویس سایر آیین نامه های موضوع این قانون نیز تهیه و سیر مراحل تصویب را طی می کند.
وی گفت: در تدوین آیین نامه مربوط به ماده ۱۸ این قانون تلاش شده سوابق رانندگی و همچنین ملاحظات اجتماعی چون رایج بودن استفاده از وسیله نقلیه در تعیین ساختار تعرفه حق بیمه مدنظر قرار گیرد تا نرخ های حق بیمه منصفانه تر شود. در تدوین آیین نامه مربوط به مواد ۳۰ و ۳ این قانون نیز تلاش شده، ضمن توجه به ملاحظات فنی، ابهامات و خلاءهای مقرراتی موجود در این خصوص تا حد امکان مرتفع و حقوق متقابل زیان دیدگان و شرکت های بیمه مد نظر قرار گیرد.
همزیستی نیوز - به رغم تصمیم اخیر جلسه وزیر ارتباطات با فعالان کسبوکارهای نوین اینترنتی هنوز دغدغه فعالیت اسنپ و تپسی رفع نشده است و موسسات اتومبیل کرایه مدعی هستند که برای مقابله با این شرایط ایستادگی خواهند کرد.
به گزارش اقتصاد آنلاین، این هفته جلسه مشترکی میان فعالان کسب و کارهای نوین و وزیر ارتباطات و فناوری و همچنین وزیر کار و امور اجتماعی دولت یازدهم برگزار شد. در این جلسه معاون علمی و فناوری رییس جمهور و معاون حقوقی رییس جمهور هم حضور داشتند. از جمله تصمیم های اتخاذ شده در این جلسه موضوع صدور مجوزهای قانونی به فعالان صنفی کسب و کارهای اینترنتی بود.
محمود واعظی در این جلسه با بیان اینکه در حاشیه دولت همواره درباره کسب و کارهای اینترنتی مشورت میکنیم، گفت: دولت حامی این کسب و کارها است اما ملاحظه این است که باید این کار آرام و بدون خونریزی انجام شود. زیرا آنهایی که به کسب و کارهای سنتی مشغولند حق ادامه فعالیت دارند و باید دورهای را برای گذر به مدرنیته پیشبینی کنیم.
در این نشست علی ربیعی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی هم با استقبال از ظرفیت اشتغال زایی کسب و کارهای نوین اینترنتی این طور گفت: به خاطر ماهیت بازار فناوری اطلاعات اکنون بخش خصوصی از دولت در این بازار جلو زده است. دولت برنامه ایجاد سالانه یک میلیون شغل را دارد که برای ایجاد سالانه 300 هزار شغل نیازمند اشتغال در حوزه ICT هستیم.
اما وزیر کار در این جلسه به یک سوال مهم که مدت هاست فضای رسانه ها را به خود مشغول کرده است، نیز پاسخ داد، وی در پاسخ به این سوال که آیا با تشکیل اتحادیه کسب و کارهای اینترنتی آیا مشکل مجوز فعالیت اسنپ و تپسی از طریق دریافت مجوز از این اتحادیه حل میشود، گفت: گام اول این است که مجوزهای صنفی را صادر کنیم که قدرت نظارت دولت را افزایش میدهد و در گام دوم تشکلهای صنفی را خواهیم داشت که مسیر گفتوگوی دولت با فعالان این عرصه را باز میکند.
انصاری معاون حقوقی رئیس جمهوری نیز گفت: ایجاد اتحادیه صنفی مهم است اما باید به ارتباط اتحادیه صنفی الکترونیکی و اتحادیه صنفی سنتی نیز توجه داشته باشیم تا جنگ اتحادیهها رخ ندهد.
ابوالحسن فیروزآبادی دبیر شورای عالی فضای مجازی نیز اظهار داشت: فشار تکنولوژی ارتباطات و فناوری اطلاعات از یکسو و کشش بازار از سوی دیگر باعث شکلگیری کسب و کارهای اینترنتی شده است که عمده فعالان آن از طیف جوان هستند. سیاست کلی این است که تمام کسب و کارها اگر امکان الکترونیکی شدن دارند باید الکترونیکی شوند و دولت برای الکترونیکی شدن کسب و کارها حمایت و دخالت میکند تا در نهایت تفکیکی به نام اتحادیه صنف کسب و کارهای اینترنتی و اتحادیه صنف کسب و کار سنتی در کشور نداشته باشیم.
موضوع استفاده از اپلیکیشن های موبایلی جهت استفاده از سیستم حمل و نقلی یکی از نمودهای بارز گذر از دوره سنت به مدرنیته در کشور ماست. به این معنی که سیستم حمل و نقلی که در حال حاضر در کشور ما استفاده می شود با روش سنتی اداره می شود و به عنوان مثال اگر شخصی بخواهد از منزل خود اتومبیل با راننده کرایه کند، باید به نزدیک ترین دفتر آژانس تلفن کند و درخواست اتومبیل و راننده بدهد و در صورتی که دفتر مربوطه خودرویی در اختیار داشته باشد بعد از چند دقیقه خودرو به محل درخواست شده می رسد. در پایان سفر هم گاهی پیش می آید که اختلاف بر سر قیمت طی شده و پرداخت مبلغ کرایه پیش می آید.
در سیستم های جدید حمل ونقل که از طریق نرم افزارهای موبایلی می توان خودرو درخواست کرد، کاربر بدون معطل شدن خاصی از طریق برنامه های نصب شده در گوشی خود می تواند به نزدیک ترین راننده در این سیستم ها دسترسی پیدا کند و در پایان سفر بدون درگیر شدن در خصوص موضوع کرایه مبلغ را به صورت غیر نقدی پرداخت کند.
راه اندازی چنین سیستم هایی که مبتنی بر دانش و تکنولوژی های روز هستند به طور حتم خیلی زود پذیرفته نمی شوند و رقبای چنین سیستم هایی اعتراض هایی را به این سیستم ها وارد می کنند. در میان این اعتراض ها برخی افراد در خصوص فعالیت این شرکت ها موضوعاتی را مطرح می کنند که نشان دهنده فعالیت های خلاف قانون این شرکت ها است، البته طرح این موضوعات مدنظر این گزارش نیست چرا که با توجه به موافقت دولت برای صدور مجوز نسبت به فعالیت این شرکت ها چنانچه شرکتی مشمول فعالیت قانونی نباشد به طور حتم نمی بایست مجوز فعالیت هم دریافت کند.
مشاهدات میدانی خبرنگار اقتصاد آنلاین نشان می دهد که اغلب کاربران تلفن های همراه هوشمند با نام دو شرکت اسنپ و تپسی آشنا هستند و بیشتر جوانان هم راغب هستند از سیستم نوین حمل و نقلی استفاده کنند. در زیر با تعدادی از مشتریان تاکسی های اینترنتی به گفت و گو نشسته ایم که در ادامه می خوانید؛
خانم جوانی می گوید: استفاده از این سیستم حمل و نقلی مقرون به صرفه است و به راحتی می توانم با تلفن همراهم به خودروی مورد نظرم دسترسی پیدا کنم.
آقای جوان دیگری هم در خصوص این سیستم حمل و نقلی این طور می گوید: استفاده از این سیستم حمل و نقل را خودم تجربه نکردم اما اعضای خانواده ام که مسافر سیستم های حمل و نقل کرایه اتومبیل هستند استفاده کرده اند و راضی هستند. این رضایت هم به خاطر این است که در همان زمان که به آژانس تلفن می کردیم تا خودرو را با معطلی بفرستد، در سیستم تلفن همراه می توانستیم ببینیم نزدیک به محل زندگی مان 10 خودرو عضو سیستم حمل و نقل با نرم افزار موبایلی هستند.
خانم دیگری رفتار مناسب رانندگان و احساس امنیت در استفاده از این سرویس ها، یکی از مزیت های اسنپ و تپسی عنوان می کند و می گوید: علاوه بر این هزینه پایین استفاده از تاکسی در مقایسه با آژانس های کرایه اتومبیل دلیل اصلی استفاده مداوم من از سرویس های جدید حمل و نقل است.
در میان کاربران سیستم حمل نقل با تلفن همراه و برخی از رقبای این سیستم سوالی مطرح است، مبنی بر اینکه چگونه ممکن است این سیستم حمل و نقل بتواند ارزان عمل کند. در حالی که سایر خودروهای حمل و نقل عمومی نمی توانند تا این حد کرایه ارزان دریافت کنند. در پاسخ به این سوال یکی از مدیران شرکت های حمل و نقلی می گوید: این سیستم های حمل و نقلی جلوی هزینه های تحمیل شده به مسافر در خصوص خالی بازگشتن خودرو به مقصد را گرفته اند و مسافران به طور اشتراکی از خودرو استفاده می کنند.
رییس اتحادیه موسسات توریستی و اتومبیل کرایه در گفت و گو با خبرنگار اقتصاد آنلاین در خصوص مواضع اعضای اتحادیه نسبت به این سیستم حمل و نقلی این طور می گوید: اعضای اتحادیه نگرانی هایی دارند که باید مسئولان نسبت به آن گوش شنوا داشته باشند. زیرا اعضای این اتحادیه در حال حاضر به جزء رانندگان شامل بیش از 30 هزار پرسنل و 10 هزار مالک آژانس است. به همین دلیل حتی اگر رانندگان خودروها مجبور شوند که جذب سیستم حمل ونقل با نرم افزارهای موبایلی شوند، بیکاری 40 هزار نفر دیگر موضوعی نیست که بتوان به سادگی با آن برخورد کرد.
سید حسن هاشمی می افزاید: درخواست اعضای اتحادیه از دولت این است که در کنار صدور مجوز برای فعالیت شرکت های اینترنتی کسب و کار حوزه حمل و نقل، نوسازی سیستم حمل و نقل سنتی موسسات اتومبیل کرایه هم در دستور کار قرار گیرد تا اعضای این اتحادیه هم بتوانند متناسب با پیشرفت روز از امکانات جدید در حوزه حمل و نقل استفاده کنند و توان رقابتی خود را از دست ندهند.
وی خاطرنشان کرد: طرح یک برنامه جامع داخلی حمل و نقلی با طراحی مهندسان داخلی انجام شده است که در صورت صدور مجوزهای قانونی می توان این سیستم را جایگزین روش سنتی حمل و نقل کرد. از مزایای این سیستم شناسایی دفاتر آژانس هایی است که نزدیک منطقه سکونت افراد هستند و همچنین قابلیت پرداخت کرایه به روش الکترونیکی است.
«روستای کمب آب لولهکشی ندارد. برای تأمین آب مدرسه مجبوریم هر ماه از بچهها پول جمع کنیم؛ نفری ۵۰۰ تومان که بسیاری از دانشآموزان همین مبلغ را هم ندارند. خیلی از خانوادهها حتی پول این را ندارند که برای فرزندانشان کتاب و دفتر بخرند...»
هفتهنامه جامعه پویا نوشت: «زنگ تفریح که به صدا درمیآید، یکی از بچههای سالبالایی با کلیدی که در دست دارد، به سمت بشکه پلاستیکی آب گوشه حیاط روانه میشود. شیر آب تانکر با قفل بزرگ طلاییرنگی بسته شده و فقط با کلیدی که در دست مأمور آب مدرسه است، باز میشود؛ آنهم ۱۵ دقیقه در زنگ تفریح. یکی از بچههای کلاس اول با دمپاییهای سبزرنگ جلوی صف ایستاده؛ شست پای راستش زخمی شده، چسب زخم ندارد، مانتوی سورمهایرنگی که به تن دارد، برایش بزرگ است. به جای لیوان صورتی نیدار با برچسب باربی، بطری نوشابه خالی کدری در دست دارد. کلید درون قفل چرخی میخورد و آب درون بطری کدر نوشابه سرازیر میشود. هر ثانیه که میگذرد به تعداد بچههایی که در صف یکدیگر را برای خوردن آب هل میدهند، افزوده میشود. بچههای اینجا بهتر از هر کسی تشنگی در لب دریا را میدانند.
رؤیا چند ماهی است به عنوان مدیر مدرسه در اینجا مشغول به کار است: «روستای کمب آب لولهکشی ندارد. برای تأمین آب مدرسه مجبوریم هر ماه از بچهها پول جمع کنیم؛ نفری ۵۰۰ تومان که بسیاری از دانشآموزان همین مبلغ را هم ندارند. خیلی از خانوادهها حتی پول این را ندارند که برای فرزندانشان کتاب و دفتر بخرند. با یکی از مسئولان کارخانه آب در تیس صحبت کردیم که برای کمک به این بچهها به جای ۶۰ هزار تومان از ما برای بشکههای ۲۰۰ لیتری آب ۵۰ هزار تومان بگیرد. با این حال ماه گذشته فقط ۳۵ هزار تومان از ۲۵۰ دانشآموز جمعآوری شد. معمولا در این شرایط بقیه پول را همکاران مدرسه پرداخت میکنند. ماه اولی که به این مدرسه آمدم، هر هفته یک بشکه آب میخریدیم تا این که مدیر یکی از مدارس به من پیشنهاد داد مانند آنها شیر آب را قفل کنیم. بعد از قفل کردن شیر آب، هر بشکه آب تقریبا برای سه هفته بچهها کافی است.»
تانکر زنگزده گوشه حیاط را نشان میدهد: «دانشآموزان شیفت مقابل از آب این تانکر استفاده میکنند. چند بار با مدیر شیفت مقابل صحبت کردم تا به اشتراک برای مدرسه آب خریداری کنیم اما قبول نکرد. مدرسه چاه آب دارد. صاحب این ملک بارها به من گفته به جای ۲۰ هزار تومان، از ما ۱۰ هزار تومان برای هر بار پر کردن تانکر آب میگیرد اما دلم رضا نمیدهد به دانشآموزان از این آب بدهم؛ آبی که برای مدرسه میخریم تصفیهشده است و کیفیت بالایی دارد.»
حسن نوروزی، مدیر آموزشوپرورش شهرستان چابهار با بیان این که ۴۰۰ روستا در استان سیستانوبلوچستان به صورت سقایی و با تانکر آبرسانی میشوند، میگوید: «حتی در شهر چابهار نیز در هفته دو روز و در آن دو روز هم دو ساعت آب لولهکشی وجود دارد. باقی روزها از آبی که درون مخزن ذخیره کردهایم استفاده میکنیم. مدارس در این روستاها از خانههای مسکونی جدا نیستند. بیش از یکسوم از روستاها آب لولهکشی ندارند که کمب یکی از آنهاست. این مدارس مجبور هستند خودشان آب آشامیدنی را از تانکرهای آبرسانی خریداری کنند. به طور کلی مدارس هزینههای خودشان را از طریق سرانه دانشآموزی که وزارت آموزش و پرورش به حسابشان واریز میکند، تأمین میکنند که آب هم یکی از این هزینههاست اما متأسفانه این سرانه کفاف هزینه آنها را نمیدهد. به همین دلیل اولیا، مسئولان و خیرین برای پیشبرد مجموعه، برخی هزینهها را پرداخت میکنند. طرحی به نام حامیان مدارس در حوزه چابهار در حال اجراست که بر اساس آن سرپرستی هر مدرسه را به یکی از ارگانها و مؤسسات دولتی و غیردولتی سپردهایم تا در تأمین مخارج و تجهیزات به آنها کمک کنند.»
یونیفرم یکدست ندارند. هر یک از دانشآموزان مانتویی با طرح و رنگ متفاوت به تن دارند؛ مشکی، سورمهای، طوسی و زرشکی. گوشهای از حیاط دختر ۹سالهای با چشمهای سیاهش اطراف را نگاه میکند، مانتویی مندرس با آستینهای تاکرده به تن دارد. بینیاش را سوراخ کردهاند و به جای طلا، نخ سیاهرنگی درون سوراخ بینیاش گره زدهاند. تعدادی از دانشآموزان گوشهای از حیاط کز کردهاند، برخی با یکدیگر حرف میزنند، بازی نمیکنند، دنبال هم نمیدوند، شاید زندگی برای آنها جدیتر از یک بازی کودکانه است. زنگ تفریح که به پایان میرسد، دانشآموزان به کلاس درس بازمیگردند. اینجا اندازه کلاسها کوچکتر از مدارس معمولی است. انتهای راهرو جلوی کلاس «ماهو» مقداری وسایل روی هم تلنبار شده. سفیدی چشمهای ماهو روی پوست تیرهاش خودنمایی میکند، کلاس دوم است: «اینجا قبلا انباری مدرسه بود. این وسایل هم زمانی که کلاس ما انباری بود، آنجا بودند.»
چیدمان صندلیهای این کلاس مانند بقیه کلاسها نیست. تعدادی از میز و صندلیها به سه گوشه دیوار تکیه داده شده و در فضای میانی نیز باقی میز و صندلیها به صورت ردیفی چیده شدهاند. اینجا برای جا کردن هر چه بیشتر میز و صندلیها از حداکثر فضا استفاده شده، به قدری که روزنهای هم برای رفتوآمد دانشآموزان باقی نمانده است. ماهو دو دستش را روی میز شکسته جلوی کلاس میگذارد و با خیزی ناگهانی روی آن میپرد، از روی همه میزها عبور میکند تا سر جایش قرار بگیرد. دانشآموزان هر بار که میخواهند سر جایشان بنشینند یا از جایشان بیرون بیایند، مجبور میشوند با کفش از روی میزهای کهنه و شکسته یا چهاردستوپا از زیر آنها عبور کنند. در هر میز دونفره، سه نفر به یکدیگر چسبیده و کنار هم نشستهاند. جلوی کلاس سه میز امتحانی تکنفره دستهدار قرار دارد که دو تای آنها دسته ندارد. سارای هشتساله که قدش از بقیه دانشآموزان کوتاهتر است، جلوی کلاس روی یکی از همین میزها نشسته، پاهایش به زمین نمیرسد و از صندلی آویزان است. میزی ندارد که دفتر و کتابش را روی آن بگذارد، کتاب را روی پایش میگذارد و مداد و پاکنش را با دستش نگه میدارد.
عقربههای ساعت روی ۱۰ و ۱۰ دقیقه قرار گرفتهاند، صدای جمعی از دانشآموزان به گوش میرسد.
دو دو تا؟ چهار تا.
دو سه تا؟ شیش تا.
دو چهار تا؟ هشت تا.
نور خورشید از دو پنجره انتهای کلاس خود را به تخته وایتبرد کوچک جلوی کلاس که روی آن جدول ضرب نوشته شده است میرساند. خورشید با تمام تلاشش نمیتواند کلاس درس را کامل روشن کند، میز و صندلیها فرسوده شدهاند، تخته وایتبرد پر از لکههای سیاهرنگ است. کلاس وسیلهای برای روشنایی ندارد. تقریبا همه کلاسهای این مدرسه همین مشکل را دارند. نوروزی شرجیبودن آبوهوای این منطقه را عاملی در استهلاک ساختمان و تجهیزات این مدارس میداند: «با توجه به وجود دریا در این مناطق نباید از چوب و بتن در سازهها و تجهیزات استفاده شود. برای مثال ممکن است عمر مفید میز و صندلی مدارس در آبوهوای یزد سه سال باشد اما همان میز و صندلی در چابهار عمرش به یک سال هم نرسد. تقریبا ۴۰ درصد از مدارس ما غیر استاندارد و جزء مدارسی هستند که باید تخریب و بازسازی شوند و به مقاومسازی و جایگزینی نیاز دارند. فهرست این مدارس مشخص است. بنا به اعتباراتی که حوزه استان و وزارتخانه در نظر میگیرد، به نوبت باید جایگزین و بازسازی شوند. این که چه زمانی این اتفاق میافتد، بستگی به اعتباری دارد که به آموزش و پرورش تزریق میشود. تقریبا هشت باب از مدارس در چابهار استیجاری هستند که بیشتر آنها در روستای کمب متمرکز شدهاند، به دلیل این که سرعت رشد جمعیت از سرعت اعتبارات دولتی و فعالیتهای ما بیشتر است.»
مدیر آموزش و پرورش چابهار میافزاید: «سال جاری میانگین رشد جمعیت دانشآموزی در کشور حدود ۳.۵ درصد بود که این رقم در چابهار نزدیک به عدد ۱۴ است. به همین دلیل مجبور شدیم برای این تعداد دانشآموز مکانهایی اجاره کنیم که فضای آنها به مدرسه شباهتی ندارد. اینها خانههایی هستند که ما اجاره کردهایم تا بتوانیم به این دانشآموزان خدمات آموزشی ارائه دهیم. این ساختمانها از نظر فضای آموزشی استانداردهای لازم را ندارند و از آن جهت که ملک استیجاری است، نمیتوانیم روی آن سرمایهگذاری کنیم اما اگر صاحب ملک هزینهها را روی اجاره حساب میکرد، ما ابتدا مکان را بازسازی و بعد کار خودمان را آغاز میکردیم، ضمن این که اجاره تابع یک عرف است و نمیتوانیم برای اجاره هر مبلغی را پرداخت کنیم.»
او سرعت رشد جمعیت در این مناطق را عاملی برای کمبود امکانات میداند: «برای مثال اگر امسال هزار صندلی به ما اختصاص دادهاند، ما شش هزار نفر افزایش جمعیت دانشآموزی پیدا کردهایم، خب در این شرایط چه باید کرد؟ مجبوریم همچنان از صندلیهای قدیمی استفاده کنیم.»
صدای یکی از معلمها از حیاط مدرسه به گوش میرسد. دانشآموزان کفشهایشان را درآوردهاند و کف زمین روی موکت خاکستریرنگ نشستهاند. معلم کتاب را بالا میگیرد تا همه دانشآموزان تصویر را تماشا کنند. زیر تصویر این جمله نوشته شده است «چگونه باید مراقب سلامتی خود باشیم؟» و تصاویر بالای جمله نحوه اشتباه و درستنشستن پشت میزهای مدرسه را نشان میدهد؛ دانشآموزان آن را در ذهن خود تصویرسازی میکنند. «نازگل» به فکر فرو میرود، شاید در رؤیاهایش خود را روی میز و صندلی مدرسه تصور میکند. رؤیا از این که دانشآموزان مجبور هستند در حیاط درس بخوانند، ناراحت است: «به دلیل کمبود اتاق درس یکی از کلاسها به صورت سیار تشکیل میشود. بیشتر مدارس اینجا در دو شیفت صبح و بعدازظهر تشکیل میشوند که به صورت چرخشی تغییر میکنند. ساعات پایانی در شیفت بعدازظهر کلاسهای درس خیلی تاریک میشوند، به همین دلیل کلاسها در حیاط تشکیل میشود. برای این تعداد دانشآموز فقط یک سرویس بهداشتی وجود دارد. قبلا دانشآموزان باید از حیاط با آفتابه آب به داخل سرویس بهداشتی میبردند، به تازگی با حقوق خودم برای مدرسه مخزن آب خریدهام و از طریق لولهکشی آب آن را به سرویس بهداشتی وصل کردم.»
نوروزی میگوید: «میانگین سرانه فضای آموزشی در کل کشور به ازای هر دانشآموز ۵.۴۳ متر مربع است که بالاترین این فضا که نزدیک به ۱۰ متر مربع است، مختص استان یزد است. به همین دلیل این استان نزدیک به ۲۳ سال رتبه یک کشوری را در کنکور از آن خود کرده است. فضای آموزشی مناسب، نقش بسیار زیادی در کیفیت آموزشی میتواند ایفا کند. ضعیفترین سرانه فضای آموزشی نیز به استان سیستانوبلوچستان تعلق دارد که بالغ بر سه متر مربع است. با وجود این که مدارسی نیز در این استان ساخته شده است اما به دلیل رشد غیر طبیعی جمعیت در این استان در دو سال گذشته شاهد کاهش ۰.۱ متر مربع در فضای آموزشی بودهایم. در جنوب استان سیستانوبلوچستان که چابهار نیز جزء آن است، این عدد به ۱.۸ و در شهر چابهار به کمتر از یک متر مربع میرسد. همین اعداد و ارقام نشان میدهد مدارس چابهار در شرایط خوبی قرار ندارند.»
نوروزی با بیان این که اتفاقهای خوبی در حال وقوع است، میگوید: «معمولا هر کدام از مسئولانی که به منطقه میآیند، ابتدا مدارس کمب را به آنها نشان میدهم. ما صورت مسئله را پاک نکردهایم، بلکه فقط چهار تا مدرسه خوب را به مسئولان نشان نمیدهیم تا در جریان باشند و فکری کنند و برای این مدارس چارهای بیندیشند. هر وقت از این مدارس اسمی برده میشود، میگوییم دانشآموزانی محروم ولی مستعد. البته کارهای خوبی دارد انجام میشود. به زودی در حوزه کمب کلنگ یک مجتمع ۲۴کلاسه را بر زمین خواهیم زد. قرارداد آن امضا و سازوکارش مهیا شده است. یک مدرسه ۱۲کلاسه دیگر را هم میخواهیم پس از آن در روستای کمب کلنگ بزنیم. دو، سه پروژه نیمهکاره داشتیم که بعد از همایش خیرین که در ۱۵ شهریور برگزار شد بنیاد برکت دو تا خیر دیگر بانی آن شدند و کار عمرانی را شروع کردند. آینده خوبی را برای آنجا میبینم. قرار است یک هنرستان ۱۲کلاسه علوم دریایی شبانهروزی در چابهار ساخته شود. خوشبختانه برکت خوبی را در حوزه خیرین داشتهایم. منطقه رو به تحول است. باید به آن زمان بدهیم. خیرین هم باید کمک کنند، زیرا دانشآموزان مسئولیت مشترکی بین ما و اولیا هستند؛ اکنون کمک کنند، برای دانشآموزان خودشان سرمایهگذاری کردهاند، هر چقدر در تربیتشان کوشا باشیم، نتیجه بهتری عایدمان میشود.»
زنگ به صدا درمیآید و مدرسه تعطیل میشود. «ماهو» یک دفتر بیشتر ندارد. لبه برگهای دفتر تا خورده و برخی از برگهایش کنده شده است. قبل از برگشتن به خانه نصفه پاککنی از نایلن مشکی دستهداری درمیآورد که به جای کیف از آن استفاده میکند. هر چه را در دفتر نوشته است پاک میکند تا فردا چیزی داشته باشد که در آن مشقهایش را بنویسد.»
همزیستی نیوز - «برای بسیاری از ما تنها معیار برای تهیه یک سالاد ترکیب برخی مواد غذایی خوشمزه با یکدیگر است، اما به جز عطر و طعم باید موارد دیگری را نیز مد نظر قرار داد. برخی مواد تشکیلدهنده سالاد با هم جور درنمیآیند که از آن جمله میتوان به ترکیب گوجه فرنگی و خیار اشاره کرد. هر یک از این سبزیجات دارای مدت زمان گوارش متفاوت هستند و بنا بر آیورودا، پزشکی سنتی هند، ما باید از زمان گوارش دقیق هر ماده غذایی که مصرف میکنیم، پیش از ترکیب آنها با یکدیگر آگاهی داشته باشیم.»
به گزارش عصر ایران، «جاست نچرال لایف» نوشت: «ترکیب مواد تشکیلدهنده که از گوارش سریع و کند برخوردار هستند، ایده خوبی نیست. این شرایط میتواند تخمیر مواد غذایی در معده را به همراه داشته باشد که ممکن است کل بدن را مسموم کند. گوارش کند و تخمیر قندها و نشاستهها چیزی است که در نهایت تجربه میکنید و بر همین اساس آن گونه که باید، از وعده غذایی خود لذت نخواهید برد. افزون بر این، فرآیند تخمیر میتواند موجب شکلگیری گاز، تورم و درد در معده و همچنین مشکلات روده شود.
خیار و گوجهفرنگی با یکدیگر سازگار نیستند و نباید به همراه هم مصرف شوند. هنگامی که این دو ماده غذایی به معده میرسند و فرآیند تخمیر آغاز میشود، اسید ترشح شده در حفره شکمی برای گوارش غذا میتواند مشکلات گوارشی متعدد را موجب شود.
در ادامه با برخی از ترکیبهای غذایی دیگر که باید از آنها پرهیز کنید، بیشتر آشنا میشویم.
خوردن میوه پس از غذا ایده خوبی محسوب نمیشود. میوهها نیازمند مدت زمانی طولانی برای گوارش هستند و هرگز نباید به مدت طولانی در معده باقی بمانند. مصرف میوه پس از غذا میتواند بازگشت اسید معده به مری و دیگر مشکلات گوارشی را به همراه داشته باشد.
مصرف ماکارونی و پنیر در برخی کشورهای جهان مانند آمریکا محبوب است اما با یک ترکیب غذایی دیگر مواجه هستیم که باید از آن پرهیز کرد. ماکارونی سرشار از نشاسته است که مدت زمان گوارش آن با پروتئین متفاوت است. از این رو، تاخیر در گوارش به تخمیر اجتنابناپذیر و مشکلات گوارشی بیشتر منجر خواهد شد. شرایطی مشابه برای ماکارونی و گوشت نیز صادق است.
املت گوشت و پنیر یک وعده غذایی محبوب برای بسیاری از مردم جهان است اما باید از مصرف بیش از اندازه پروتئین در یک وعده غذایی پرهیز کرد. در هر وعده غذایی بهتر است تنها یک نوع پروتئین را انتخاب کنید.
هرگز نان یا نودل را با آب پرتقال ترکیب نکنید زیرا محتوای اسید مورد نیاز برای گوارش آب پرتقال میتواند آنزیمهای مسئول برای گوارش نشاسته را از بین ببرد.
سبزیجات و پنیر یکی دیگر از ترکیبات ممنوع محسوب میشود زیرا خوردن آنها تنها به شکلگیری نفخ منجر خواهد شد.
بسیار از مردم جهان دوست دارند موز را همراه با شیر مصرف کنند اما این ترکیب میتواند به طور قابل توجهی روند گوارش را کند کند.
مردم به طور معمول در وعده غذایی صبحانه به کاسه ماست خود میوه اضافه میکنند اما این ترکیب میتواند روند گوارش را کند کرده و به جمعیت باکتریایی روده آسیب وارد کند. این شرایط به ویژه برای ترکیب آناناس و ماست صادق است که مواد تشکیلدهنده فعال که موجب مسمومیت غذایی میشوند را افزایش میدهد.»
همزیستی نیوز - دبیر شوای سلامت دهان و دندان وزارت بهداشت با تمجید از روند رو به رشد تولید علم در ایران و بهخصوص در دولت تدبیر و امید گفت: ایران امسال از نظر تولید علم در حوزه دندانپزشکی و سلامت دهان و دندان رتبه 12 دنیا را بهخود اختصاص داده که مایه شادمانی و افتخار است.
به گزارش خبرنگار ایسنا، در سومین همایش سالیانه دانشگاه علوم پزشکی سمنان و همایش ملی ارتقاء سلامت دهان و دندان خانواده که امروز و فردا با محوریت کودک و مادر در سمنان در حال برگزاری است، اظهار کرد: تولیدات علمی کشورمان در حوزههای مرتبط با دندانپزشکی روند صعودی در این دولت داشته و سال گذشته رتبه 14 دنیا و امسال با دو پله ارتقاء به دوازدهمین کشور دنیا ارتقاء یافته است.
عضو شورایعالی مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی از اسکوپوس بهعنوان یکی از مهمترین پایگاههای معتبر دنیا در سنجش رشد تولید علم نام برد و افزود: رتبه تولید علم کشورمان در این پایگاه معتبر در بین 200کشور دنیا رتبه 16 است که رتبهای درخور و شایسته افتخار است. ضمن اینکه جایگاه ایران در همه پایگاههای معتبر از روند رو به رشد و جایگاه ممتازی برخوردار بوده است.
رئیس هیئت مدیره انجمن اندودانتیستهای ایران با تحلیل روند تولید علم در ایران به رشد تولید علم در برخی زیرشاخههای علمی در کشورمان اشاره و تصریح کرد: اگرچه در روند رشد تولید علم در زیرشاخهها با فراز و نشیبهایی روبرو هستیم اما در مجموع جایگاه ما در تولید علم در جهان و منطقه قابل توجه است.
عسگری به رشد تولید علم در رشتههای مرتبط با علومپزشکی اشاره و خاطرنشان کرد: تولید علم ایران در علوم پزشکی در سالهای 2014 و 2015 رتبه 19 جهان بوده و به عبارتی شاخص تولید علم در علوم پزشکی ما سه رتبه پایینتر از تولید علم در کشور است.
وی با بیان اینکه در زیرشاخههای علوم پزشکی تفاوتهایی در شاخههای مختلف وجود دارد از دندانپزشکی بهعنوان موفقترین زیرشاخه علوم پزشکی ایران از نظر تولیدعلم در دنیا نام برد و گفت: حوزه دندانپزشکی ایران از نظر تولید علم در دو سال گذشته به ترتیب رتبههای 14 و 12 را داشته که جایگاه بسیار ممتازی برای این زیرشاخه مهم است.
دبیر شوای سلامت دهان و دندان وزارت بهداشت در بخش دیگری از سخنان خود با اذعان به اینکه سلامت دهان و دندان با سلامت کلی افراد در ارتباط مستقیم است اضافه کرد: شواهد علمی نشان داده که بیماریهای دهان و دندان با بیماریهای عمومی ارتباط دارد.
وی با بیان اینکه درمان بیماریهای دهان و دندان مستلزم هزینههای زیادی است گفت: از همین رو سلامت و خصوصا سلامت دهان و دندان برای همه دولتها از اهمیت بالایی برخوردار است.
رییس مرکز تحقیقات اندودانتیکس ایران با بیان اینکه وزارت بهداشت ایران در اوایل دهه 80 برای اولین بار یک دوره پی.اچ.دی مشترک با کشور فنلاند که از کشورهای توسعه یافته و پیشرفته در این حوزه است برگزار کرد خاطرنشان کرد: خوشبختانه تربیت شدگان همان دوره مشترک و تلاشهایی که در آن دوره صورت گرفت امروز به ثمر نشسته و شاهد بهبود وضعیت دندانپزشکی و سلامت دهان و دندان هستیم.
وی با اشاره به اجرای طرح مهم تحول نظام سلامت در دولت تدبیر و امید تصریح کرد: خوشبختانه به فاصله یکسال پس از آغاز این طرح دولت طرح تحول نظام سلامت دهان و دندان را نیز شروع کرد.
عسگری به اجرای چندین طرح در این حوزه اشاره و اظهار کرد: اصولا طرحهای مداخلات پیشگیرانه و بهداشتی به واسطه ذات و ماهیتشان زود بازده نیستند و برای تغییر در شاخصها حداقل باید در یک بازه 10 ساله میزان تغییرات آن را در جامعه دید.
وی از اجرای طرح فلورایدتراپی با وارنیش در بین دانشآموزان کشورمان بهعنوان یکی از مهمترین طرحهای دولت تدبیر و امید در کشور و در حوزه سلامت دهان و دندان نام برد و افزود: هدف وزارت بهداشت از این طرح ارتقاء سلامت دهان و دندان و کاهش پوسیدگی دندان کودکان و نوجوانان است.
رئیس هیئت مدیره انجمن اندودانتیستهای ایران از این طرح به عنوان یکی از بزرگترین طرحهای مداخلات در دنیا یاد کرد و ادامه داد: این طرح که در این دولت و از سال قبل در کشور شروع شده به عنوان یک الگو در دنیا مطرح شده است.
عضو شورایعالی مرکز تحقیقات دندانپزشکی دانشگاه شهید بهشتی اضافه کرد: در صورت ادامه این طرح در دولتهای بعدی امید میروند که وضعیت سلامت دهان و دندان کشور در آینده تا حد زیادی ارتقاء بیابد.
وی به اهمیت اجرای این طرح از منظر وزیر بهداشت و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اشاره و خاطرنشان کرد: اجرای این طرح از چنان اهمیتی برخوردار بوده که وزارتخانه شورای سلامت دهان و دندان را برای سیاستگذاری در این حوزه راهاندازی کرده و وزیر بهداشت شخصا در آن حضور مییابد ضمن اینکه علاوه بر ستاد اجرایی طرح تحول که یک ستاد چابک است و با ریاست وزیر برگزار میشود، ستادهای طرح دهان و دندان را که اخیرا ابلاغ شده با ریاست روسای دانشگاهها در استان تشکیل داده است.