همزیستی نیوز - رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس مصوبه هیات دولت در مورد تعیین افزایش ضریب حقوق کارکنان دولت در سال ۹۷ را تخلف قانونی دانست و گفت که این مصوبه با قانون بودجه سال ۹۷ که از سوی دولت ابلاغ شده، تفاوت دارد.
غلامرضا تاجگردون رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در گفتوگو با ایسنا درباره مصوبه هیات وزیران در مورد تعیین افزایش ضریب حقوق کارکنان دولت در سال ۹۷ اظهار کرد: در قانون بودجه سال ۹۷، سقف افزایش حقوق ۲۰ درصد و به صورت پلکانی تعیین شده است و نمیتوان بر اساس قانون، افزایش حقوق را بین شش تا ۱۰ درصد پیشبینی کرد، بلکه باید بین ۲۰ تا دو درصد باشد.
وی افزود: در قانون بودجه ما میخواستیم افزایش حقوق کارکنانی که حقوقهای پایینی میگیرند به حقوق کارکنانی که پرداختی بالا دارند نزدیک شود اما اگر این چیزی که رسانهها به عنوان مصوبه هیات وزیران اعلام کردند درست باشد یعنی دولت تمایلی ندارد بین قشر پایین و بالا این عدالت را اجرا کند. با مصوبه دولت اگر حکم حقوقی من هشت میلیون تومان باشد درصد افزایش حقوقم ۴۸۰ هزار تومان خواهد بود و کسی که حقوقش یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان است با ۱۲ درصد افزایش حقوق، ۱۴۰ تا ۱۵۰ هزار تومان افزایش خواهد داشت که این با قانون مغایر است.
این نماینده مجلس با بیان اینکه «تخلف دولت مردم را ناامید خواهد کرد»، گفت: دولت به جای کاهش هزینههای غیرضروری در افزایش حقوقها چنین چیزی را اعمال کرده است.
تاجگردون با اشاره به تعیین سقف برای پاداش بازنشستگی کارکنان دولت، گفت: عملکردها نشان میدهد بسیاری از کارکنان در آستانه بازنشستگی پیش از عید خود را بازنشسته کردند و تقریبا پاداش بازنشستگی کسانی که شب عید کنار رفتند تا به قانون سال ۹۷ برنخورند، یک عدد میلیاردی وحشتناک و یک سوم منابعی است که ما برای افزایش حقوقها میتوانستیم تامین کنیم.
ه گزارش ایسنا، هیئت وزیران در جلسه روز چهارشنبه خود ، میزان افزایش ضریب حقوق کارکنان دولت در سال ۱۳۹۷ را تعیین کرد. بر این اساس، حقوق مقامات و همطرازان مندرج در قانون مدیریت خدمات کشوری، مدیران عامل و اعضای هیئت مدیره و رؤسای دستگاه های اجرایی، استانداران، شهرداران مراکز استان ها و اعضای شورای اسلامی شهر مراکز استان ها در سال ۹۷ افزایش نمییابد. حقوق دیگر کارکنان دولت به تناسب حقوقی که سال قبل دریافت میکردند، به صورت پلکانی بین ۶ تا ۱۲ درصد افزایش می یابد و در هر صورت پرداختی به هیچ یک از کارکنان دولت در سال ۹۷ از مبلغ ۱۲ میلیون ریال کمتر نخواهد بود. حقوق بازنشستگان نیز در سال ۱۳۹۷ نسبت به سال قبل به میزان ۱۰ درصد افزایش می یابد و هیچ یک از بازنشستگان بعد از افزایش سنواتی و همسان سازی حقوق، کمتر از ۱۲ میلیون ریال دریافت نخواهند کرد.
چه میشد اگر به جای بازتاب اخبار ضد و نقیض توام با موضعگیری مثبت و منفی درباره خبر کشف جسدی مومیایی که از جانب برخی، منسوب به سرسلسلهی پهلوی در ایران قلمداد شده است، نخست بررسیهای علمی و اصالتسنجی نسبت به اصل خبر و آنچه گفته میشود کشف شده است انجام شود؟
به گزارش ایسنا، همه چیز از انتشار یک خبر در فضای مجازی آغاز شد؛ خبری که هر چند هنوز به صورت رسمی و علمی تائید نشده است اما زمزمهی آن حتی به عنوان یک خبرِ درِگوشی هم بخشی از تاریخ کشور را میتواند تحت تاثر قرار دهد: «احتمال کشف جسد مومیایی منسوب به رضا شاه در صحن حرم حضرت عبدالعظیم (ع)»
در این شرایط و با توجه به صحبتهایی که هر لحظه در فضای مجازی به تعداد آنها افزوده میشود، اما همچنان هیچ مسئولی پاسخگوی آنها نیست تا شبههها از بین بروند. نیاز هر چه بیشتر مشاهده و معاینهی باقی ماندهی جنازهی به دست آمده در طرح توسعهی حرم حضرت عبدالعظیم یا جسدی که گفته میشود به صورت مومیایی به دست آمده است تا نه تنها وجه تاریخی آن با تکیه بر اسناد تاریخی مورد بررسی قرار گیرد، بلکه از سوی دیگر بررسیهای دقیق ژنتیکی نیز روی آن انجام شود.
در کنار وجوه شرعی و فرهنگی ایجاد شده در این شرایط و البته امکان دفن جسد به دست آمده به عنوان جسد یک فرد که در قبرستان مسلمانان به دست آمده است، قطعا وجه سیاسی مساله نیز حایز اهمیت است، آن هم به واسطهی انتساب این جسد به شاه پهلوی. بنابراین اکنون جای خالی لزوم اظهار نظر مسئولان این حوزه نیز به چشم میخورد.
درست مانند درصد زیادی از مطالبی که در یکی دو روز گذشته در فضای مجازی منتشر شدهاند و به جای پرداختن به ابعاد تاریخی و دورهی تاریخی مورد نظر، بیشتر رویکرد سیاسی در پیش گرفتهاند.
با این شرایط، حتا اگر آنچه که یافته شده جسد رضاشاه پهلوی نباشد یا حتا جسدی مومیاییشده نباشد، با شرایط و روندی که پیش میرود، بعید است که افکار عمومی، چیزی غیر از تعلق جسد یادشده به شاه پهلوی را باور کنند.
سمیه ایمانیان - ایسنا
همزیستی نیوز - «فکری به حال من بکنند. امسال، سال حمایت از کالای ایرانی است و من هم یک کالای ایرانی به حساب میآیم. پدر و مادرم ایرانی هستند. سابقه کیفری ندارم، از نظر شهروندی هم مشکلی ندارم. من فرزند همین کشورم. حرفهایم همه مستند است. مقالاتم به فارسی و انگلیسی در اینترنت وجود دارد. اخیرا هم در مجله «واتر ریسرچ» مقالهام منتشر شده. میخواستم این فیلم را مسئولان ببینند و از من دعوت به کار کنند. گفتم این فیلم منتشر شود تا شاید مسئولان از سر دلسوزی با من تماس بگیرند.»
به گزارش ایسنا، روزنامه شهروند نوشت: «از لحظهای که «صلاحالدین» جارویش را به کناری گذاشت، دستها را پشت کمر قفل کرد و جلوی دوربینِ موبایل با مردم درددل کرد، دو روز بیشتر نمیگذرد و سیل تلفنها برای کمک به او ادامه دارد.
صلاحالدین کامرانی، جوان ٣٠سالهای است که مدرک کارشناسی را در رشته زمینشناسی در دانشگاه خوارزمی گرفته، کارشناسی ارشد منابع آب زیرزمینی را در دانشگاه شیراز گذرانده و دکترای همین رشته را در دانشگاه خوارزمی تمام کرده اما آخرین باری که سر کار رفت در انبار مواد شیمیایی شرکت نفت اهواز بود که به عنوان یک کارگر ساده برای جاروکشی و سیمانکشی و جابهجایی بتنها، روزمزد، به کار گرفته شد. سه روز تحمل کرد، سیمان رویش ریخت، هوای آلوده اذیتش کرد، او هم بساطش را جمع کرد و به شهرش برگشت، به مریوان. او بعدازظهر دوشنبه، کلافه از بیکاری چندینساله، با شلوار خاکی و پیراهن سرمهای و دستمال سفیدی که به سر بسته بود، جلوی دوربین ایستاد و از وضعش گفت. شماره تلفنش را هم اعلام کرد: «منتظر تماس دوستان و مسئولان هستم.» چند ساعت بیشتر نگذشته بود که سیل تلفنها شروع شد. صبح دیروز اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری با او تماس گرفت و صلاحالدین شگفتزده شد: «باورم نمیشد که آقای جهانگیری با من تماس گرفته. منی که یک مسئول را از فاصله ٥٠٠متری ندیده بودم.»
چه اتفاقی افتاد که بعد از این همه سال تحمل بیکاری، جلوی دوربین بایستید و از وضعتان بگویید؟
من اهل مریوانم. متأهلم، کارت پایان خدمت دارم، یک نیروی آماده به کارم و تنها دکترای بومی آبهای زیرزمینی را در استانم دارم. هر کس تلویزیون نگاه کند، میداند که کشور با چه خشکسالی و بیآبی مواجه است و چقدر این رشته من میتواند کاربردی باشد، خیلی جاها درخواست کار دادم اما شانسی نداشتم و استخدامم نکردند. سالها دنبال کار گشتم و غیر از کارگری، کار دیگری پیدا نمیکردم. اخیرا از طریق یکی از دوستانم به این انبار مواد شیمیایی شرکت نفت معرفی شدم و قرار بود به صورت روزمزد آنجا کارگری کنم. شیفتهای این انبار، ٤٠روزه است اما سه روز بیشتر نتوانستم بمانم. سیمان رویم ریخت و هوایش به شدت آلوده بود. موقع جاروزدن نمیتوانستم نفس بکشم. دیگر صبرم تمام شد و تصمیم گرفتم از این طریق خودم را معرفی کنم، شاید کاری برایم پیدا شود. ٣٠سال دارم اما احساس میکنم آدم بیثمری هستم. باور کنید به بچههای فامیل رویم نمیشود بگویم درس بخوانید به درد آیندهتان میخورد.
حقوقتان در همان انبار چقدر بود؟
دیگر به حقوق نرسید، من چند روز کار کردم اما هنوز با من تسویه نکردند.
فیلمی که گرفتید، چطور منتشر شد؟
من برای چند نفر از دوستانم فرستادم، آنها هم برای دوستانشان فرستادند و یکدفعه به صورت وسیع منتشر شد. اصلا فکرش را نمیکردم که همه جا دست به دست شود.
دقیقا برای چه کسانی این فیلم را گرفتید؟
برای مسئولان. خواهشم این است که فکری به حال من بکنند. امسال، سال حمایت از کالای ایرانی است و من هم یک کالای ایرانی به حساب میآیم. پدر و مادرم ایرانی هستند. سابقه کیفری ندارم، از نظر شهروندی هم مشکلی ندارم. من فرزند همین کشورم. حرفهایم همه مستند است. مقالاتم به فارسی و انگلیسی در اینترنت وجود دارد. اخیرا هم در مجله «واتر ریسرچ» مقالهام منتشر شده. میخواستم این فیلم را مسئولان ببینند و از من دعوت به کار کنند. گفتم این فیلم منتشر شود تا شاید مسئولان از سر دلسوزی با من تماس بگیرند.
تماس هم گرفتند؟
بله. از وقتی فیلم منتشر شد، از وزارت نیرو، از وزارت جهاد کشاورزی و حتی آقای جهانگیری، معاون اول رئیسجمهوری هم با من تماس گرفتند. صدایش را که شنیدم، یخ کردم. اصلا باورم نمیشد. من از ٥٠٠متری هم یک مسئول ندیده بودم و حالا با من تماس میگرفتند.
آقای جهانگیری به شما چه گفت؟
قول داد به من کمک کند. گفت مشکلی نیست، نگران نباشید.
نگفتند چه کمکی؟
به هر حال ایشان معاون اول رئیسجمهوریاند و هر کاری از دستش برمیآید.
بقیه کسانی که از وزارتخانهها تماس گرفتند، چه گفتند؟
آنها هم گفتند که کمکم میکنند. از سپاه هم با من تماس گرفتند، گفتند من میتوانم با آنها همکاری کنم.
خودتان چه میخواهید؟
یک شغل مرتبط با رشته تحصیلیام در کنار خانواده.
خودتان از اتفاقاتی که افتاده، راضی هستید؟
فکر نمیکردم این قدر بازتاب داشته باشد اما به هر حال من یکنفرم. افراد زیادی هستند که مثل من تخصص دارند اما بیکارند و مثل من فیلمی از خودشان نگرفتهاند. به نظر من مشکل در نبود هماهنگی است، وگرنه کار هست. بازتابهایش هم مثبت بود هم منفی.
چرا منفی؟
بعضی به من گفتند که از این فیلم سوءاستفاده میشود اما من به خود مردم کشورم و مسئولانش پناه آوردم.
تخصص شما به چه کار میآید؟
من مدیریت منابع آب دارم، میتوانم به عنوان کارشناس منابع آب کار کنم، خودم خیلی به این رشته علاقه دارم.
چه شد که در این رشته درس خواندید؟
معلم دبیرستانم من را تشویق کرد. خودم خیلی دوست داشتم.
الان از این که در این رشته و تا این مقطع درس خواندهاید، پشیمان نیستید؟
نمیدانم واقعا. سوال سختی است. از یک طرف اگر این رشته را نمیخواندم، به این میزان آگاهی نمیرسیدم و طرز تفکر الان را نداشتم. واقعا نمیدانم باید به درآمد این رشته فکر میکردم یا به علاقهام.
همسرتان شاغل نیست؟
نه دانشجوست.
مستأجر هستید؟
بله.
چند وقت است که دنبال کار هستید؟
از دوران دانشجویی.
چرا بعد از این همه مدت نتواستید جایی استخدام شوید؟
خیلی جاها درخواست دادم اما هیچجا من را نخواستند. همیشه کارگری کردهام. از همان دوره دانشجویی، مشغول به این کارها بودم. یک مدت درس خواندم، پساندازم که تمام شد، دوباره دنبال کار گشتم که باز هم موفق نشدم.
کجاها درخواست کار دادید؟
هر جایی که فکرش را بکنید، در فرمانداری، اداره آب، یک نامهای برای اداره کار فرستادند اما باز هم بینتیجه بود.
نمیتوانستید در بخشهای دیگر فعال شوید، کارهایی غیر مرتبط با رشتهتان؟
میخواستم اما کاری پیدا نمیکردم. در یک آزمون استخدامی هم شرکت کردم اما قبول نشدم.
به نظر خودتان مشکل کجا بود؟
واقعا نمیدانم، شاید عرضه با تقاضا تناسب نداشتند.
حتما میخواستید در مریوان کار کنید؟
نه، اما برایم بهتر است کنار خانوادهام باشم.
با وجود تبلیغات گسترده و بدون حد و مرز سایتهای همسریابی در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، تنها یک سایت همسریابی اینترنتی مجوزدار در کشور وجود دارد. سایتی که در زیر مجموعه طرح «همسان گزینی» در برخی از استانهای کشور فعالیت میکند و از سال ۹۴ با همکاری وزارت ورزش وجوانان راهاندازی شده است. آنطور که مدیر طرح «همسان گزینی» میگوید: «تاکنون ۱۷ هزار نفر از سوی سایت همسان گزینی به یکدیگر معرفی شدند و بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ ازدواج هم از همین طریق صورت گرفته است.»
به گزارش ایسنا، «ایران» در ادامه نوشت: با این همه همچنان فعالیت بیشمار سایتهای همسریابی غیرمجاز ادامه دارد و این مسأله موجب شده تا مردان و زنان مجرد زیادی به این سایتها اعتماد کرده و در دام کلاهبرداری آنها بیفتند. در همین زمینه با «زهره حسینی»، مدیر تنها سایت مجاز همسریابی به گفتوگو نشستیم تا درباره چگونگی آشنایی دختران و پسران جوان از طریق این سایت توضیح دهد.
لطفاً درباره چگونگی ثبتنام و آشنایی متقاضیان ازدواج در این سایت توضیح دهید؟ این آشناییها به چه صورت اتفاق میافتد؟
متقاضیان ازدواج ابتدا باید به سایت مراجعه کرده و فرم مربوطه را پر کنند. کارشناسان ما بلافاصله پس از پر کردن چند فرم و شرکت در دو آزمون پرونده آنها را بررسی میکنند و با آنها جلسهای برگزار میکنند تا در جریان خواستههایشان قرار گیرند. پساز طی شدن مراحل اداری پرونده، کارشناسان شروع به پیدا کردن همسر مناسب برای ثبتنامکننده میکنند و با خانواده او تماس میگیرند. یکی از اصلیترین سیاستهای کاری ما این است که بدون خانوادهها هیچ اقدامی انجام نشود تا آنها از این بابت نگرانیای نداشته باشند.
ثبتنامکنندگان چه شرایطی باید داشته باشند؟ ممکن است پرونده فردی به دلایلی مورد تأیید نباشد؟
شرط اصلی برای ثبتنام در سامانه همسان گزینی، تجرد است. نکته بعدی اطلاع خانوادهها از ثبتنام متقاضیان است. بله، امکان رد شدن افراد در آزمونهای ما به هر دلیلی وجود دارد، اما اگر کسی مورد تأیید نبود، میتواند از امکانات غربالگری و مشاورهای ما استفاده کند تا پس از حل مشکل مربوطه، برای همسریابی و تشکیل پرونده برای او اقدام شود.
تاکنون چند نفر از این طریق باهم آشنا شده یا ازدواج کردهاند؟
آمارهای سال ۹۶ نشان میدهد روزانه حدود ۲۰ تا ۲۵ نفر بهطور تقریبی برای همسریابی در سایت همسانگزینی ثبتنام میکنند. اما از زمان تأسیس تاکنون حدود ۴۳ هزارو ۳۸۰ نفر در این سامانه ثبتنام کردهاند که از این تعداد ۲۷ هزار و ۵۳۵ نفر زن و ۱۵ هزار و ۸۵۱ نفر مرد هستند. البته درباره ازدواج ثبتنام کنندگان، آمار دقیقی وجود ندارد، چراکه ممکن است برخی معرفها از ازدواج این افراد باخبر نشوند، اما بر اساس آخرین آمار، حدود ۱۷ هزار نفر از طریق سایت همسانگزینی با یکدیگر آشنا شده و بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ ازدواج هم از این طریق صورت گرفته است. همچنین حدود هزار و دویست نفر از این افراد نیز پس از گذراندن دوره مشاوره و شرکت در جلسات روانشناسی عنوان کردهاند که شریک زندگی خود را از راههای دیگر پیدا کردهاند. با وجود این تعدادی از این افراد نیز به دلایل مختلف از این فرآیند انصراف دادهاند که البته تعدادشان زیاد نیست.
این انصرافها چه دلایلی میتواند داشته باشد؟
انصرافها دلایل مختلفی دارد. برخی بهخاطر تعداد، سبک و سیستم معرفیها ممکن است از مجموعه رضایت نداشته باشند. یکی دیگر از دلایلی که باعث نارضایتی افراد میشود عدم امکان رد و بدل کردن عکس است. ما عقیده داریم رد و بدل کردن تصویر افراد نمیتواند جایگزین ملاقات حضوری برای شناخت میان آنها شود. با این حال تعدادی میخواهند قبل از معرفی عکسهای ثبتنامکنندگان را مشاهده کنند و همین مسأله گاهی موجب انصرافشان میشود.
هزینهای هم از ثبتنامکنندگان برای معرفی خواستگار گرفته میشود؟
خیر. تمام پروسه ثبتنام، مصاحبه و معرفی بهطور رایگان صورت میگیرد، اما هزینههای مشاوره رایگان نیست و به درخواست خود افراد انجام میشود.
مطلقهها هم میتوانند در این طرح شرکت کنند؟
بله. شرط اصلی برای ثبتنام مجرد بودن است. بهطوری که حدود ۸درصد از افرادی که در حال حاضر در طرح همسانگزینی ثبتنام کردهاند، مطلقه هستند.
در حال حاضر همسانگزینی در چه استانهایی اجرا میشود و بیشترین تقاضا مربوط به چه استانهایی است؟
هماکنون استانهای تهران، اصفهان، البرز، همدان، در این طرح فعال هستند و استانهای مرکزی و کردستان نیز به تازگی به جمع ما اضافه شدهاند. بیشترین تقاضا و ثبت ازدواج برای همسریابی هم در استانهای تهران و اصفهان بوده است، چراکه سابقه فعالیت سامانه سایت همسانگزینی در این استانها بیشتر است.
چرا تصمیم به اجرای طرح در استان مرکزی و کردستان گرفتید؟ تقاضا در این استانها بالاتر بود یا تعداد مجردان؟
در همه استانها و شهرها این دغدغه وجود دارد، ولی مشکل ما برای اجرای این طرح در استانها، همکاری مسئولان استانی است. برهمین اساس شروع کار ما در استانهای مرکزی و کردستان هم به علت همکاری و دغدغهمندی مسئولان آن به وجود آمد. ما بارها عنوان کردهایم که مؤسسه ما به تنهایی قادر به پوشش سراسری طرح نیست و اگر مسئولان به ما کمک کنند میتوانیم طرح را گسترش دهیم. با وجود آنکه تقاضای جوانان مجرد در خراسان رضوی و شیراز برای عضویت در سایت و ازدواج از این طریق زیاد است، اما هنوز نتوانستهایم این طرح را راهاندازی کنیم و متأسفانه هیچ نهادی در این استانها هم هنوز اعلام آمادگی نکرده است.
آیا استانهای دیگری هم به این طرح اضافه میشوند؟
خوشبختانه در استان آذربایجان شرقی تعاملاتی با نماینده ولی فقیه انجام شده و در صورت طی شدن مراحل مربوطه میتوانیم در این استان نیز سامانه را اجرا کنیم. استان سیستان و بلوچستان نیز گزینه دیگری است که در حال مذاکره با مسئولان آن برای راهاندازی سایت در سال جدید هستیم.
به خاطر فعالیت برخی از سایتهای غیر مجاز ممکن است برخی خانوادهها نسبت به سایت همسانگزینی نگاه مثبتی نداشته باشند، دغدغه آنها را چطور رفع میکنید؟
در سالهای اولی که سامانه تأسیس شده بود تعداد زیادی از خانوادهها نسبت به نحوه ثبتنام و آشنایی برای ازدواج دچار شک و تردید بودند. چراکه تصور میکردند ثبتنام در این طرح مثل ورود به سایر سایتهای همسریابی است که در آنها کلاهبرداری و سوءاستفاده بهطور مکرر اتفاق میافتد. خوشبختانه با پیشرفت کار، ارائه گزارشهای متعدد و همچنین افزایش آمار ازدواجهای موفق از طریق این طرح، بتدریج اعتماد خانوادهها به این طرح بیشتر شد. البته هنوز هم ممکن است تعداد زیادی از خانوادهها با سامانه آشنا نباشند یا نسبت به آن شک و تردید داشته باشند.
چه تعداد از خانوادهها بعد از آشنایی با سامانه نسبت به عملکرد آن رضایت داشتهاند؟
مسأله رضایت ثبتنامکنندگان موضوعی است که باید حتماً بهنظرسنجی گذاشته شود. تاکنون هیچ گزارشی در خصوص طلاق افرادی که از طریق همسانگزینی با یکدیگر ازدواج کردهاند به ما اعلام نشده است. برخی از ثبتنامکنندگان ممکن است به علت نرسیدن به نتیجه لازم پس از معرفیهای متعدد به نتیجه لازم نرسند یا به علت خواستههای غیرمعقول نتوانند مورد مناسب خود را برای ازدواج پیدا کنند. بههمین دلیل ممکن است تعدادی از عملکرد سایت رضایت کامل نداشته باشند اما تمام تلاش ما جلب رضایت خانوادههاست.
بیشتر چه افرادی در سایت همسانگزینی ثبتنام میکنند و مهمترین خواستهشان چیست؟
اغلب ثبتنامکنندگان طرح همسانگزینی متولدین دهه شصت هستند به طوری که ۲۶ هزار و ۷۹۸ نفر ثبت نام کننده ما از متولدین این دهه می باشند که از این تعداد ۱۶ هزار و ۵۳۲ نفر زن و ۱۰ هزار و ۲۹۶ نفر مرد هستند. اما ما از تمام سنین و اقشار جامعه درخواستکننده داریم. بهطور کلی تعداد زنان مجرد دهه ۵۰ و مردان دهه ۷۰ در میان متقاضیان بسیار زیادتر از سایر افراد است. درباره مهمترین خواستهها آنها نیز باید بگویم متأسفانه برخی از آقایان بیش از حد به مسأله زیبایی ظاهری توجه کرده و برخی از زنان هم ثروت را مد نظر قرار میدهند. گاهی نیز برخی میخواهند تمام نداشتههای خود را با ازدواج بهدست بیاورند که در این زمینه، مشاوران و معرفان ما توضیحات کافی و راهنماییهایی صحیح برای ملاکها و معیارهای درست را انجام میدهند، اما این موضوع شامل تمام افراد نمیشود.
مراجعهکننده متأهل هم برای ازدواج دوباره دارید؟
بله با وجود اینکه بارها اعلام کردهایم که خدمات همسانگزینی تنها در زمینه ازدواج دائم آن هم به شکل تک همسری است؛ افرادی بودهاند که با وجود داشتن همسر، خواهان ازدواج با همسر دوم یا ازدواج موقت بودهاند که در همان مرحله اول از پروسه رسیدگی به پرونده کنار گذاشته شدهاند. در برخی موارد دیدگاه و خواستههای متقاضیان بسیار منطقی است، اما مواردی هم داریم که متأسفانه خواستههای غیرعادی و نامعقول دارند. البته تعداد این افراد قابل توجه نیست.
فکر میکنید روش همسانگزینی برای ازدواج و آشنایی زوجهای جوان با یکدیگر، تا چه اندازه مطابق معیارهای روز است؟
ما در همسانگزینی بهدنبال این هستیم تا با استفاده از ابزار مدرن و بر پایه ازدواجهای سنتی و حضور خانوادهها به ازدواجهای پایدار و موفق برسیم. به همین خاطر کیفیت ازدواجها برای ما مهمتر از کمیت آنها است. با اینکه ثبتنام و پروسه ازدواج در سامانه اینترنتی اتفاق میافتد، ولی همه مراحل پس از ثبتنام در فضای حقیقی با حضور خانوادهها و مشورت مشاوران و وساطت معرفان صورت میگیرد.
تاچه اندازه سایتهای غیرمجاز همسریابی موجب نگاه منفی بهعملکرد سایت شما شده است؟ موردی هم داشتید که بعد از مراجعه بهیک سایت غیرمجاز برای ثبتنام به تبیان آمده باشد؟
بله تعداد زیادی از مراجعهکنندگان، قبل از آشنا شدن با این سایت، بهدام سایتهای کلاهبردار افتاده بودند. متأسفانه بسیاری از این سایتها اصلاً با هدف ازدواج جوانان راهاندازی نشده و در نهایت منجر به دوستیابی و در برخی موارد کلاهبرداری و سوءاستفاده از اطلاعات میشوند. بیشترین ضربه در این سایتها نصیب دخترانی میشود که صادقانه و از روی بیاطلاعی در این سایتها ثبتنام میکنند و اطلاعات خود را در معرض دید عموم قرار میدهند. مشکل اساسی سایتهای غیر مجاز، در معرض قرار دادن اطلاعات ثبتنامکنندگان است. به هرحال مشاهده و انتخاب همسر به صورت چشمی میتواند موجب تنوع طلبی در آقایان شود.
چه تعداد معرف در این زمینه مشغول به کار هستند و فعالیت آنها بهچه صورت است؟
معرفان، افراد معتمد و گزینش شدهای هستند که در زمینه همسانیابی و معرفی موارد مناسب به خانوادهها با تبیان همکاری میکنند. در حال حاضر نزدیک به ۵۰۰ نفر معرف فعال در این طرح بهطور رایگان همکاری میکنند که برخی از آنها نیز از طریق دانشگاهها به جمع ما اضافه شدند.
آیا پس از ازدواج هم ثبتنامکنندگان را رصد میکنید؟
از آنجاکه ۴ سال اول زندگی مشترک از اهمیت زیادی برخوردار است در این مدت به طور مرتب ثبتنامکنندگان را رصد میکنیم. بهطوری که حتی هر ۶ ماه یکبار کارشناسانمان با آنها ملاقات میکنند تا اگر مشکلی وجود داشت، سریع وارد عمل شوند.
همزیستی نیوز - واکنش نیروی انتظامی و وزارت کشور به انتشار کلیپ برخورد گشت ارشاد با یک دختر جوان در یکی از پارکهای تهران گرچه سبب جلوگیری از سوءاستفاده فرصت طلبان از این اقدام برای ضربه به سرمایه اجتماعی پلیس شد، اما بی شک همانطور که وزیر کشور نیز تاکید کرد، برخورد با مأمور خاطی و اعلام آن در افزایش اعتماد عمومی موثر است.
به گزارش ایسنا، عبدالرضا رحمانی فضلی در پی انتشار این کلیپ بلافاصله دستور بررسی جامع و ارائه گزارش آن تا روز شنبه (دیروز) را صادر کرد. این دستور وزیر البته منجر به ارائه گزارشی از سوی پلیس در موعد مقرر شد، گزارشی که دستور بعدی وزیر کشور و جانشین فرمانده کل قوا در ناجا را درپی داشت و رحمانی فضلی در پی نوشت این گزارش خطاب به نیروی انتظامی نوشت: «ضمن ارج گذاشتن به زحمات شبانه روزی و موثر نیروهای خدوم و زحمت کش ناجا که بر کسی پوشیده نیست و ضرورت برخورد با متخلفان به صورت قانونی، اقدامات معدود نیروها خارج از حوزه اختیارات و قانون موجب خدشه دار شدن تلاش و زحمات همه نیروها می شود. با توجه به گزارش، ضمن رسیدگی کامل به تخلفات انجام شده توسط خاطی، اقدام خلاف قانون فرد مأمور هم با سرعت در حوزه تخلفات انتظامی مورد بررسی و اقدام قانونی لازم صورت گرفته و نتیجه گزارش شود و بدیهی است نحوه اقدام و نتیجه با توجه به طرح آن در افکار عمومی، برای عموم منتشر شود. همچنین ضروری است تمهیداتی اندیشیده شود تا این نوع اقدامات صورت نگرفته و با متخلفان به سرعت برخورد شود.»
قرائی مقدم: افزایش اعتمادعمومی با برخورد با ماموران متخلف
در همین راستا، دکتر امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس در گفت وگو با ایسنا اظهار کرد: قطعا برخورد با ماموران خاطی در کلیپ مذکور سبب بالا بردن اعتماد عمودی در جامعه خواهد شد. دو جور اعتماد در جامعه وجود دارد. یکی اعتماد افقی که اعتماد بین دو فرد است و دیگری اعتماد عمودی که به اعتماد میان مردم و مسئولان گفته میشود و اقدام پلیس در برخورد با این تخلف مستقیما بر روی اعتماد عمودی مردم تاثیرگذار است.
وی با بیان اینکه به نظر میرسد آن ماموران خودسرانه با آن دختران درگیر شدهاند، گفت: همه دیدند که پلیس با چه تدبیری در ماجرای اعتراضات دی ماه حضور پیدا کرد و چقدر خوب آن وقایع را مدیریت کرد. خط مشی اصلی پلیس این است و به همین دلیل است که معتقدم اقدام آن مامور گشت ارشاد خودسرانه بود و متاسفانه این اقدام جامعه را آزرده خاطر کرد و انتظار میرود که پلیس در کوتاهترین زمان ممکن به تخلف این افراد رسیدگی کرده و با آنها برخورد کند و نتیجه را نیز از طریق رسانهها به اطلاع مردم برساند.
مردم برای پلیس احترام زیادی قائلند
وی پلیس را مدل و الگوی جامعه دانست و گفت: مردم برای پلیس احترام زیادی قائلند همه ما می دانیم که ماموران این نیرو چه جانفشانی هایی برای تامین امنیت میکنند و حتی خانوادههای آنها نیز در این مسیر متحمل چه سختیها میشوند، بنابراین رفتار غیرقابل دفاع چند مامور نمیتواند این زحمات را تحت الشعاع قرار دهد.
قرائی مقدم برخورد با این تخلفات را در افزایش آرامش روانی جامعه موثر برشمرد و گفت: قوه قضائیه نیز نباید در برخورد با این تخلف مماشات کند. چرا که اگر برخورد مناسبی صورت نگیرد در اعتماد مردم خدشه وارد می شود به ویژه آنکه در قسمتی از آن کلیپ نیز گفته میشود که شکایت کردن هیچ نتیجهای نخواهد داشت.
ناجا از گروههای مرجع جامعه است
دکتر غلامرضا علیزاده پژوهشگر و جامعه شناس در این باره به ایسنا میگوید: اصلی در جامعه شناسی وجود دارد و آن این است که باید برای هر مشکلی راه حلی از جنس همان مشکل پیدا کرد. بنابراین اگر مشکلی فرهنگی در کشور وجود دارد باید با راه حلهای فرهنگی آن را حل کرد و هر نهادی که بخواهد با راه حلی به غیر از آن با این مشکل مواجه شود طبیعتا سرمایه اجتماعی خود را از دست خواهد داد.
وی با اشاره به کلیپ مذکور، اظهار کرد: خوشبختانه مسئولان نیروی انتظامی و وزارت کشور موضع به موقع و سریعی در این باره گرفتهاند اما باید توجه داشت که حتما و در اسرع وقت با افرادی که خارج از وظایف خود چنین اقدامی کردند برخورد و نتیجه آن اعلام شود.
علیزاده با بیان اینکه نیروی انتظامی جزء گروههای مرجع جامعه محسوب میشود، ادامه داد: یعنی هر کاری که از سوی وابستگان به این نیرو انجام شود در جامعه بازتولید خواهد شد. پلیس میتواند نوعی از آرامش و آسایش را در زندگی اجتماعی افراد ایجاد کند، بنابراین اگر فردی باعث شود تا چهرهای خشن از این نیرو نمایش داده شود در حقیقت به مجموعه خود ظلم کرده است.
وی با طرح این پرسش که چرا باید در شرایطی که تمام عوامل جهانی دست به دست هم دادند تا به نظام جمهوری اسلامی آسیب برسانند. عدهای در داخل نیز چنین کاری میکنند، گفت: متاسفانه رفتارهایی نظیر آنچه که از سوی مامور گشت ارشاد سر زد مانند این است که ما خودمان با دست خودمان به این دشمنان کمک کنیم.
به گفته وی، انتشار کلیپ مذکور شوک بزرگی را به جامعه وارد کرد و مردم به نوعی دچار اضطراب شدند و باید پرسید چرا در حالیکه قانون اجازه ضرب و شتم را به ماموران نمیدهد آن مامور زن دست به چنین کاری زده است. ماموران پلیس باید آموزشهای لازم را ببینند و بر رفتارشان تسلط داشته باشند.
این جامعه شناس گفت: برخورد به موقع و سریع با ماموران متخلف، سرمایه اجتماعی پلیس را افزایش داده و علاوه بر اینکه سبب تلطیف جامعه میشود شهروندان را نیز از نگرانی خارج خواهد کرد.
ضمن اینکه درنظر داشته باشیم که آن مامور زن نیز از فرزندان این کشور هستند، آنها باید تحت آموزش دقیق قرار گرفته و پلیس نیز اعلام کند که چه برخوردی با آنها شده است. ضمن این موضع پلیس در این زمینه نیز صحیح بوده و در همان ساعات اولیه انتشار این کلیپ تاکید کرد که چنین کاری مورد تایید پلیس نیست اما اگر در آن ایام به دنبال توجیح کار مامورانشان میرفتند قطعا سرمایه اجتماعی پلیس آسیب میدید.
برخورد با ماموران متخلف مطالبهایست که نباید به دست فراموشی سپرده شود
دکتر ناصر قاسم زاد روانشناس و مدیرعامل انجمن حمایت از سلامت، بهداشت و روان جامعه نیز در این باره به ایسناگفت: اتفاقات ناگوار با توجه به فراگیریشان بر روی آرامش و بهداشت روانی مردم تاثیر میگذارد و در نتیجه افکار عمومی خواهان برخورد با عامل آن اتفاقات ناگوار میشوند.
وی با بیان اینکه برخورد با ماموران خاطی باید در کوتاهترین زمان ممکن انجام شود، گفت: پس از انتشار آن کلیپ افکار عمومی به دنبال پاسخ است تا ببیند که چه برخوردی با خاطیان خواهد شد. چرا که متاسفانه جریان رسانههای معاند اینطور اعلام میکنند که با این افراد برخوردی نخواهد شد.
مدیرعامل انجمن حمایت از سلامت، بهداشت و روان جامعه با بیان اینکه پلیس ضامن امنیت و آرامش مردم است، گفت: اقدام نخست مسئولین از جمله وزیر کشور و سخنگوی نیروی انتظامی در مواجهه با این اقدام بسیار درست و سنجیده بود اما نباید فراموش کرد که برخورد با متخلفان نیز یک مطالبه است و نباید به دست فراموشی سپرده شود.
وی با بیان اینکه جامعه ما یک جامعه متحد بوده و به دلیل مسائل اقتصادی، اجتماعی و ... دچار مشکلاتی است، گفت: اینها همه جزء مواردی است که روی بهداشت روان جامعه تاثیر گذاشته و آن را تحت الشعاع قرار میدهد.
پلیس هنگام استخدام ویژگی های شخصیتی افراد را بررسی کند
قاسم زاد با تاکید بر اینکه این مسئله باید مورد آسیب شناسی قرار بگیرد، گفت: هنگام استخدام و قرارداد با نیروهای پلیس نیروی انتظامی باید ویژگیهای شخصیتی افراد را بررسی کند و در مرحله نخست ببیند که آیا آن فرد با شغلی که انتخاب میکند سنخیت دارد یا خیر؟ که این اقدام از طریق تستهای روانشناسی و مصاحبههای استخدامی انجام میشود. به عنوان مثال یک مامور پلیس در کنار شجاعت باید بردباری، سعه صدر و مردم داری هم داشته باشد.
مدیرعامل انجمن حمایت از سلامت، بهداشت و روان جامعه ادامه داد: موضوع دیگر در بررسی روی این ماموران متخلف این است که بررسی شود که این افراد چرا این شغل را انتخاب کرده اند، آیا از سر ناچاری چنین شغلی انتخاب کردهاند یا به آن علاقمند بودهاند.
قاسم زاد با بیان اینکه بهتر است برخورد با ماموران متخلف نیز سریعا اطلاع رسانی شود، گفت: پلیس حافظ امنیت و آرامش مردم است و در بسیاری از نقاط دنیا از جمله کشور خودمان ارتباط بین مردم و پلیس بر اساس اعتماد است، بنابراین باید کاری کرد تا اعتماد میان پلیس و مردم افزایش یابد.
مدیرعامل انجمن حمایت از سلامت، بهداشت و روان جامعه درباره ورود رسانهها به این موضوع نیز گفت: خوشبختانه برخی از رسانهها از جمله ایسنا ورود منصفانه و درستی به این مسئله داشته و در راستای ارتقای سلامت روان جامعه فعالیت کردند.
همزیستی نیوز - «رفتار یک مأمور زن در برخورد با یک دختر جوان یا خانم که در فضای مجازی موجی از انزجار ایجاد کرده، جفا در حق پلیسهای زنی هم هست که دورههای دشوار تخصصی را میگذرانند و در این سلک نیستند.»
به گزارش ایسنا، مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: «ویدیوی برخورد خشونتبارِ یک مأمور پلیسِ زن با دخترکی به جُرم کمحجابی یا بدحجابی یا شُلحجابی را که دیدم، پنداشتم فیلم مربوط به قبل است و حتی فرستنده را سرزنش کردم که چرا نادانسته به هر ویدیو یا تصویری اعتماد و آن را بازنشر میکند اما اخبار تکذیبها و تقبیحها و ابراز انزجارها که پیاپی منتشر شد و مهمتر از آن پس از موضع رسمی نیروی انتظامی که به جای تکذیب توضیح داد، دانستم فیلم، قدیمی نیست و تازه است.
این که کجای قانون و دین و تاریخ و فرهنگ ما چنین اجازهای میدهد از زبان دیگران هم پرسیده شده است. این که قانون مجازات اسلامی برای زن بیحجاب و آن که به عمد حجاب را برمیدارد - نه هر پوششی که پلیس اعم از مذکر و مؤنث نپسندد - جریمه پنج تا پنجاه هزار تومانی تعیین کرده و بابت تخلف پنج تا پنجاه هزار تومانی هم کتک نمیزنند نیز پیشتر گفته شده است. این که مشکل بخشی از دختران نسل جدید با لباس رسمیای که برای آنان تعریف شده، ناشی از سبک زندگی متقاوتی است که جلوههای دیگر آن را در قالب حاکمیت ارزشهای سرمایهداری و زندگی مدرن همهروزه مشاهده میکنیم و ابراز بیعلاقگی به لباس متحدالشکل یکی از آنهاست و قصد مقابله با نظام و شرع ندارند، مگر اندکشماری که داستان جدایی دارد نیز نکته ناگفتهای نیست.
این گفتار را پس به قصد بیان دو - سه موضوع دیگر مینویسم:
نخست این که از پلیس یک مملکت تنها دزد و قاچاقچی و تروریست باید بترسد و البته اگر کشوری دموکراتیک نباشد، مخالفان متشکل و به رسمیت شناخته نشدۂ حکومت نیز.
این که دخترکان و زنانی که پوشش یا آرایش متفاوت دارند یا حداکثرهای مورد انتظار را رعایت نمیکنند، از پلیس کتک بخورند، هیچ دستاوردی ندارد؛ جز این که در جامعه تولید انزجار میکند و بیش از همه جفا در حق دیگر ماموران پلیس است که امنیت و آرامش ما را بیکتک و توهین تأمین میکنند. چرا افسران آگاهی و کلانتری و راهور و گذرنامه و دیگر بخشها باید تاوان رفتارهای کسانی را بپردازند که اگر چه هملباس آنان هستند ولی دنیاهای متفاوتی دارند؟ جای دیگر اگر هم بزنند دزد یا متهم دزدی است نه دختر جوان.
دیگر این که این همه خشونت یک پلیس زن برای برقراری قرائت مذهبی مورد نظر اسباب شگفتی است. زیرا تصور میکردم دختران و زنانی که در خانوادههای مذهبی پرورش مییابند، علاقه یا اجازه حضور در این گونه ماموریتها را ندارند و خانوادههای مذهبی و سنتی اگر هم اجازه دهند، غالبا برای بخشهای دیگر است و در سطوح تخصصی است و نه در این سطح و حالا یا تصور من نادرست بوده یا آن قدرها که اصرار دارند خود را متعصب نشان دهند، نیستند.
این را ننوشتم که از پلیس زن تعجب کنم. معلوم است که به پلیس زن هم نیاز داریم و میدانیم که تقریبا ۲۰ سال است در یک مجتمع آموزشی زنانه پلیس زن پرورش میدهند اما نه برای این کارها. گیر دادن به دختر نوجوان و جوان که تربیت ویژۀ پلیسی نمیخواهد. اگر هم پرورش یافته خانوادۂ مذهبی نیستند این همه تعصب یا ادعا را از کجا آوردهاند و چرا به کار دیگری مشغول نمیشوند؟
آن قدر این دو غیر قابل جمع هستند که یک خبرگزاری اصولگرا چندی پیش گزارش خود را دربارۀ تربیت پلیس زن این گونه شروع کرد:
«بر خلاف تصور خیلیها که نام زنهای پلیس، در ذهنشان تداعی کننده زنان گشت ارشاد است، این دختران، پلیسهایی هستند که سالها آموزش دیدهاند. آموزش دیدهاند تا در مواقع لزوم، هر آن چه لازم است برای امنیت کشور انجام دهند. از پیگیری پروندههای پلیس آگاهی که حضور زنان پلیس در آن الزامی است تا بازجویی و پیگیری متهمان زن در پلیس اطلاعات و امنیت، ارائه مشاوره در کلانتریها تا... .» به عبارت دیگر خبرنگار تلاش کرده در ابتدا ذهنیت منفی دربارۀ پلیس زن گشت ارشاد را اصلاح کند و بگوید خیال نکنید پلیس زن تنها در گشت ارشاد است.
اما چرا پلیسهای آموزشدیدۀ زن در بخشهای دیگر حتی در آغاز آن گزارش هم از گشت ارشادیها تفکیک شده بودند؟ آیا این تصور شکل گرفته که این بخش نه تخصص میخواهد و نه تربیت خاص و کتک و فحاشی بلد باشی کافی است؟ آیا در این انگاره رفتارهایی از این دست تأثیر ندارد؟
این زن اما اگر مادر است، رفتار مادرانهاش کو و اگر هنوز ازدواج نکرده دوست دارد با این فیلم به خواستگار شناسانده شود؟
معیار ارزیابی ساده است. وقتی پلیس زن در بخشی دیگر دزدی را دستگیر میکند یا کودکی را از دست گروگانگیری نجات میدهد، ستایش میشود اما این رفتار را کی تایید میکند؟ از خانواده خودش بپرسد کافی است.
روزی مامور راهنمایی و رانندگی مرا متوقف کرد و میخواست جریمه کند چون حین رانندگی با تلفن همراه صحبت میکردم. به او گفتم: از من بگذر. همکاریم! گفت چه همکاریای؟ ناجایی یا راهوری هستید؟ گفتم نه. من در کار ارایه خدمات اطلاعرسانیام و شما خدمات راهنمایی ارایه میدهید. هر دو به صفت خدماتی بودن همکاریم! خندید و گفت با این منطق با پزشک و رفتگر نیز همکاریم. چون یکی خدمات سلامت ارایه میدهد و دیگری خدمات نظافت! گفتم حالا نه با این شمول اما این دو نیز خدمات ارایه میدهند.
پیداست که گفتوگوی ما برای تلطیف فضا بود و در این حد و با این غلظت همکار نیستیم (و با این خانم که مطلقا نیستیم) اما در اصل ارایه خدمات، اشتراک وجود دارد.
پلیس یک نیروی خدماتی است نه دستگاه تولید ترس. اگر هم باید ترس تولید کند برای مجرمان و بزهکاران و به قصد ارایه خدمات ایمنی به بخشهای دیگر اجتماع است. اگر پلیس واقعا زیر نظر وزارت کشور بود، ماموری در این سطح این قدر احساس استقلال نمیکرد که در پایان به دختر بگوید هیچ غلطی نمیتوانی بکنی! البته حالا لابد وزیر کشور کمیتهای تشکیل داده تا بررسی کنند. اما اگر واقعا زیر نظر او بود فیالفور دستور میداد از خدمت معلق شود و دنبال یک کار دیگری بفرستندش و نیاز به کمیتۀ حقیقتیاب نبود.
این خانم اما ظاهرا با این تعاریف بیگانه است و پنداشته وظیفه او تولید انزجار است.
در فرهنگ ایرانی دختران و زنان جایگاه ویژهای دارند و تردید ندارم رفتار و گفتار این زن دهها هزار بیننده را آزرده است. هم به آن دختر جفا کرده هم به همکاران خود در بخشهای دیگر پلیس و حتی گشت ارشادیهایی که کتک نمیزنند و هم به خودش و آیندهاش و خانوادهاش و هم به فرماندهانش.
درد دل یک فرمانده ارشد پلیس را فراموش نمیکنم که هر چه تلاش و فعالیت میکنیم فاصلهها را کم کنیم این داستان برخورد با زنان بر باد میدهد و میان ما و جامعه فاصله میاندازد.»
همزیستی نیوز: وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با بیان اینکه گرفتار بیسوادی مدرن هستیم، گفت: غفلت از ارتقای علمی موجب ناکارآمدی می شود.
به گزارش ایرنا، حسن قاضی زاده هاشمی در جشن هفتاد سالگی دانشگاه علوم پزشکی تبریز با بیان اینکه با شعار نمی شود کشور را ساخت و برای توسعه به علم نیاز داریم، خاطرنشان کرد: در طب بی توجهی به موضوع علم کمتر دیده می شود.
وی با بیان اینکه انقلاب اسلامی ایران درصدد نفی وابستگی ها بود و به این خاطر خسارت های زیادی متحمل شده است، گفت: در دنیایی متفاوت زندگی می کنیم که همه به هم نیاز دارند.
وی گفت: برای تربیت دانشمند باید در مسیر حرکت جهانی قرار گیریم و نمی توانیم خود را از این مسیر جدا بدانیم.
قاضی زاده هاشمی ادامه داد: علم با سرعت چشمگیری در حال پیشرفت است و در این معرکه کسانی که زحمت بیشتری می کشند و به راه خود ایمان دارند، موفق ترند.
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با اشاره به اینکه راه پیشرفت از دانشگاه و حوزه می گذرد، اظهار کرد: گره خوردن این دو نهاد علمی در جهت رفع مشکلات موجب موفقیت است.
وی به پیشنیه علمی و پزشکی تبریز اشاره کرد و گفت: در کنار کارهای عمرانی توسعه منابع انسانی ضروری است .
نایب رییس مجلس شورای اسلامی هم با بیان اینکه 750 سال پیش از این در دانشگاه ربع رشیدی به هفت زبان زنده دنیا تدریس می شد، گفت: مدیریت این دانشگاه فرآیندی بوده و این در حالی است که بسیاری از مدیران ما نمی دانند مدیریت فرآیندی چیست.
مسعود پزشکیان با اشاره به اینکه دانشگاه ربع رشیدی تبریز خودگردان بوده و تولید و اشتغال زایی داشته است، احیای این دانشگاه را خواستار شد.
استاندار آذربایجان شرقی هم با بیان اینکه پیشگیری وظیفه ای همگانی است، به کم توجهی در موضوع سلامت به ویژه در زمینه تغذیه اشاره کرد و گفت: بیشترین لطمه را از سهل انگاری ها می بینیم.
مجید خدابخش با بیان اینکه عملکرد دولت تدبیر و امید در حوزه سلامت شاخص و قابل دفاع است، گفت: از نظر نوع خدمات و کاهش هزینه ها انقلابی در بیمارستان ها اتفاق افتاده است.
وی با اشاره به نقش خیران در توسعه و تجهیز فضاهای بیمارستانی گفت: تجهیز بیمارستان مردانی آذر تبریز در سفر رییس جمهوری تامین اعتبار می شود.
امام جمعه تبریز هم با اشاره به اینکه هدف دانش پزشکی تامین سلامت جامعه است، گفت: اهمیت این موضوع از دیدگاه دین اسلام بر کسی پوشیده نیست و اسلام تا آنجا به سلامت انسان اهمیت می دهد که اگر تکلیف واجبی به تندرستی لطمه بزند نه تنها الزامی بر انجام آن نیست، بلکه حرام شمرده می شود.
حجت الاسلام محمد علی آل هاشم هفتادمین سالگرد تاسیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز را گرامی داشت و گفت: از آنجا که پزشک ریزه کاریهای نظام خلقت را مطالعه می کند بیش از سایران به عظمت آفرینش آشنایی دارد و زمینه کسب معرفت برای این قشر بیش از همه است.
وی با بیان اینکه طبیب واقعی خداست و پزشکان وسیله هستند، گفت: از نظر اسلام پزشکی حرفه ثروت اندوزی نیست بلکه مسوولیتی شرعی و انسانی است.
در پایان این برنامه از کتاب 'دانشگاه علوم پزشکی تبریز در گذر تاریخ' و نیز تمبر هفتاد سالگی تاسیس دانشگاه، رونمایی و از تعدادی از پزشکان پیشکسوت و کارکنان جانباز تجلیل شد.
امروز با حضور وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در تبریز 3 طرح بهداشتی درمانی با اعتبار هزینه شده 190 میلیارد ریال افتتاح شد.
همزیستی نیوز: معاون اول رئیس جمهوری با ابلاغ بخشنامه ای دستگاه های دولتی، قوای سه گانه و نهادهای عمومی غیردولتی را موظف کرد ظرف یک هفته از این تاریخ، هرگونه فعالیت و ارایه خدمات خود را از طریق پیام رسانهای اجتماعی داخلی انجام دهند و بسترهای لازم در این زمینه را فراهم کنند.
به گزارش ایرنا، این بخشنامه خطاب به 'کلیه نهادهای قوای مجریه، مقننه و قضائیه، وزارتخانهها، سازمانها، موسسات دولتی شرکتهای دولتی، استانداریها، نهادهای عمومی غیردولتی و کلیه دستگاههایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر و یا تصریح نام است'؛ به امضای اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهوری رسیده است.
این بخشنامه تاکید دارد که چنین اقدامی به منظور حمایت از پیامرسانهای اجتماعی داخلی و ایجاد مزیت رقابتی صادر شده است.
**متن این بخشنامه به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
بخشنامه به کلیه نهادهای قوای مجریه، مقننه و قضائیه، وزارتخانهها، سازمانها، موسسات دولتی شرکتهای دولتی، استانداریها، نهادهای عمومی غیردولتی و کلیه دستگاههایی که شمول قانون بر آنها مستلزم ذکر و یا تصریح نام است
به منظور حمایت از پیامرسانهای اجتماعی داخلی و ایجاد مزیت رقابتی، کلیه دستگاههای یاد شده موظفند ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ این بخشنامه هرگونه فعالیت و ارایه خدمات خود را از طریق پیامرسانهای اجتماعی داخلی انجام دهند و بسترهای لازم در این زمینه را فراهم کنند.
«خوشحالم برای جهان که کاوه مدنی به جایی میرود که میتواند کار کند. مگر چه گلی به سر فارغ التحصیلان زدهاند؟ امثال من با بورس تحصیلی به خارج از کشور رفتهایم. مگر خشک شدن دریاچه ارومیه و تالاب هامون را پیشبینی نکرده بودیم؟ تمام اینها گزارش شده و در سازمان حفاظت محیط زیست هست و عمر ۴۴ سالهمان را سر این تحقیقات گذاشتیم. بهترین فرزندان این مملکت بورسیه میشوند ولی وقتی برمیگردند به حرفشان گوش نمیدهند!»
به گزارش ایسنا، اسماعیل کهرم، استاد دانشگاه، در روزنامه آرمان امروز(سه شنبه) نوشت: «گفته میشود سالانه ۵۰ هزار نخبه از کشور خارج میشود و هر کس تحصیلات دانشگاهی به خصوص فوق لیسانس به بالا داشته باشد، نخبه محسوب میشود و الزاما یک مخترع یا دانشمند در سطح انیشتین نخبه نیست که آنها نوابغ دنیا هستند؛ مثل نیوتن یا استیون هاوکینگ که اخیرا از دنیا رفت.
ما چقدر هزینه یک فوق لیسانس میکنیم؟ آماری در این باره وجود دارد که بعضا نخبگانی که خرجشان در این مملکت پرداخت شده، خدمتشان را جای دیگری میکنند. اوایل انقلاب شایع شد که کانادا از مهاجرت نخبهها بیشترین سود را برده است؛ چرا که تحصیلکردههای ایران به کشورشان مهاجر کردند و هنوز هم مهاجرت میکنند. دانشجویانی که میخواهند مهاجرت کنند بعضا برای پر کردن فرمهای سفارتخانههای مربوطه مشورت میکنند. فرمهایی که خواهان گل ِسرسبد ِگلهای ما هستند تا از نظر مالی و رشته تحصیلی و جسمی و روحی موقعیت خوب آنها را جذب کنند. سوالاتشان چنان دقیق طرح شدهاند که گلهای سرسبد مملکت ما را گلچین میکنند و میبرند. نمونهاش کاوه مدنی که با عشق و علاقه به ایران آمد؛ در حالی که دانشیار امپریال کالج لندن بود و نه تنها در انگلستان که در سطح دنیا کار کرده بود. او دارای مدرک فوق دکترا بود ولی با کمال تاسف کاری کردیم که بعد از رفتنش در شعری نوشت که با میل خودش رفته و استعفایش را بعد از رفتن فرستاد.
اما اگر بخواهیم در دنیا سرفراز شویم نیاز به این نخبهها داریم. با یکی از خبرنگاران شرط بستم که کاوه مدنی تا شش ماه بیشتر در اینجا دوام نمیآورد و حالا من شرط را بردهام! اینجا شرایط برای کار کردن چندان مناسب نیست و متاسفانه سنگ اندازی شاخص و مهارت محسوب میشود. خوشحالم برای جهان که کاوه مدنی به جایی میرود که میتواند کار کند. مگر چه گلی به سر فارغ التحصیلان زدهاند؟ امثال من با بورس تحصیلی به خارج از کشور رفتهایم. مگر خشک شدن دریاچه ارومیه و تالاب هامون را پیشبینی نکرده بودیم؟ تمام اینها گزارش شده و در سازمان حفاظت محیط زیست هست و عمر ۴۴ سالهمان را سر این تحقیقات گذاشتیم. بهترین فرزندان این مملکت بورسیه میشوند ولی وقتی برمیگردند به حرفشان گوش نمیدهند! متاسفانه متخصصین به کار نمیآیند و دیده میشود که گاه بیتخصصها طرفدار بیشتری دارند. کاوه مدنی مدحگو نبود. او خیلی سعی کرد که خودش را هماهنگ کند ولی نشد. در این بازی و تا اینجا یک به نفع انگلستان و جهان و هیچ به نفع ایران! کاوه مدنی در سن جوانی دانشیار دانشگاه امپریال کالج لندن بود. دور جهان بگردیم تا یکی دیگر مثل او پیدا کنیم. اما رئیس سازمان محیط زیست با وجود مشکلاتی که برای معاونش پدید آمد به دفاع از او نپرداخت. عیسی کلانتری حمایتی را که باید میکرد، نکرد.»
مجله مهر: دیماه سال گذشته با وحید رجبلو آشنا شدیم. جوان دهه شصتی که با وجود ۹۸ درصد معلولیت توانست در جشنواره «توان تک» برگزیده شود و نرم افزاری طراحی کند که در صورت ارائه به بازار میتواند زندگی معلولین را دچار تحولی اساسی میکند. وحید با ما درباره فراز و نشیبهای زیاد زندگیاش صحبت کرد و گفت که در صورت پیدا کردن اسپانسر خوب میتواند این اپلیکیشن را به زودی راهی بازار کند. بعد از انتشار گزارش در مجلهمهر به یکباره نخبه توان یاب کرجی در رسانهها و شبکههای اجتماعی مورد توجه قرار گرفت. برنامههای تلویزیونی زیادی دعوت شد و اسامی اسپانسرهای مختلفی به زبان آمد. وحید در ماههای اخیر بالا و پایینهای زیادی را تحمل کردهاست. دلخوریهای زیادی را کشیدهاست و حتی گاهی لب به شکوه باز کردهاست اما وحید در هفدهم فروردینماه همزمان با تولد سی و یک سالگی از اپلیکیشن جدیدش «توانیتو» رونمایی کرد تا دنیای تازهای را شروع کند.
به بهانه رونمایی از این اپلیکیشن دوباره سراغ وحید رفتیم تا از اتفاقات و حواشی چندماه اخیر او بپرسیم و از بخواهیم که برای ما از دنیای تازهاش بگوید. دنیایی که خودش با دستهای خودش ساختهاست.
حامیانم در این کار کمک کردند
وحید همهاش ارادهاست این را چندماه قبل که تلاشش را دیدیم و حسابی شوکه شدیم گفتیم اما این بار که سراغش رفتیم به موفقیتش ایمان داشتیم و حالا وحید این روزها کیک تولد توانیتو را نیز بریدهاست و در این باره به ما میگوید:«از هفدهم فروردین رونمایی کردیم و ان شالله تا آخر اردیبهشت قرار است بهرهبرداری کنیم. استارت آپ به طور معمول ۳ تا ۵ سال راهاندازی آن زمان میبرد اما ما این کار را خیلی زود انجام دادیم و حدود یکسال و نیم است که رویش کار میکنیم. من در این چندماه تلاش کردم از منابع آدمهایی که دوستم داشتند را استفاده کنم چون تعداد زیادی گفتند ما حاضریم پشتت باشیم و به تو کمک کنیم. من هم یک تیم از برنامهنویسها و گرافیک کارها درست کردم و با همان تیم کارهایی که میتوانستیم را بی هزینه انجام دادیم. مثل این سایت و اپلیکیشن را درست کردیم و یعنی همان سیستم «همیارمهر» را به روزتر کردیم.»
سرمایه توانیتو را از کراد فاندینگ جذب میکنیم
وحید میگوید وقتی دید که نیاز به سرمایه دارد از سایت دونیت که سایت حمایتهای جمعی است کمک گرفت و حالا از مردم میخواهد از او با حضور در این سایت حمایت کنند: «سایت دونیت یک سایت حمایت از فعالیتهای جمعی است که ما قصد داریم حدود ۴۰ تا ۹۰ میلیون از این سایت کمک بگیریم. به این روش جذب سرمایه کرادفاندینگ گفته میشود. من حالا از مردمی که همیشه به من لطف داشتند میخواهم که به من اعتماد و حمایت کنند. این فرصتها برای توان یابها برابر نیست پس از مردم میخواهم این فرصت را به من بدهند و من قول میدهم که پشیمانشان نکنم. من تک تک گزارشهای کاری و مالی را به حامیانم خواهم داد.»
از مردم میخواهم مرا حمایت کنند
وحید میگوید کسانی که در توانیتو او را یاری میکنند هیچ کدام رایگان و مجانی نیستند:«هیچکس برای توانیتو مجانی کار نمیکند؛ ان شالله قرار است اگر سرمایه جذب شد، افراد یا حق الزحمه میگیرند یا اینکه سرمایه دار میشوند و حالا خیلی دوست دارم چهرههای فرهنگی و هنری نیز حرفهای مرا به عنوان یک معلول بشنوند و این حرفها را در قالب و شعر یا آهنگ بیان کنند تا بقیه مردم نیز حرفهای ما را در قالب یک محصول فرهنگی و هنری بشنوند. من حرفها و دلخوریهای زیادی دارم. آدمی با معلولیت شدید هستم که سالها روی پای خودش ایستادهاست و استقامت کردهاست. اما تلویزیون به من بیمهریهای زیادی کرد. من توقع حمایت داشتم نه کمکهای خیریهای اما متاسفانه با من برخوردهای بدی شد که مرا خیلی عقب انداخت و حاشیههای زیادی برایم درست کرد.»
یک برنامه تلویزیونی برایم حاشیههای زیادی ساخت
وحید بعد از مصاحبه ما در خبرگزاری مهر به برنامههای تلویزیونی زیادی دعوت شد، در شبکههای اجتماعی حسابی شناخته و محبوب شد و به همین دلیل دچار حاشیههایی شد. بعد از حضور در یکی از برنامههای صبحگاهی همان حین برنامه اعلام شد که اسپانسر برنامه که یک فروشگاه اینترنتی فروش اپلیکیشنهای تلفن همراه بود تمام حمایتهای مالی برای پیشبرد استارتاپ وحید را انجام خواهد داد. اتفاقای که به گفته وحید در همان برنامه و در حد همان حرف باقی ماند و تنها حاشیههای زیادی برایش ایجاد کرد:« من پیش از این برنامه دیگری هم رفته بودم که با من با احترام برخورد شده بود و هیچ حرف و کمکی در کار نبود. اما وقتی به این برنامه صبحگاهی دعوت شدم یکباره وسط برنامه به من گفتند که اسپانسر برنامه تمام حمایتهای مالی کار مرا انجام خواهد داد. من خیلی خوشحال شدم و البته برخی از اسپانسرهای دیگر که میخواستند با من حرف بزنند دیگر این کار را انجام ندادند. بعد از یک هفته از عوامل برنامه پیگیر شدم کسی به من پاسخ نداد تا اینکه شماره تهیه کننده برنامه را گیر آوردم و بازم قول دادند و عمل نکردند.»
به دروغ گفتند که از من حمایت کردند
وحید میگوید وقتی مدام در صدد تماس و پیگیری از عوامل برنامه بود به یکباره مجری معروف برنامه روی آنتن زنده میگوید که اسپانسر به وعده خودش عمل کرده و کار وحید را راه انداخته است. موضوعی که وحید را به شدت عصبانی میکند و وقتی میبیند نمیتواند راه به جایی ببرد یک ویدئو منتشر میکند:« من یک ویدئو منتشر کردم و در آن به صراحت گفتم که تاکنون هیچ تماسی از سوی اسپانسر برنامه با من نشده است. ویدئو در کوتاه مدت بسیار منتشر شد. به یکبار یکی از عوامل برنامه با من تماس گرفت و حالم را پرسید و وقتی گفتم شما ویدئو را که دیدید زنگ زدید قطع کرد گفت نه و وقتی دوباره زنگ زد با عصبانیت تمام سر من داد میزد. من نمیتوانم تند حرف بزنم چون نفسم میگیرد تنها به این خانم گفتم که حق ندارد با من اینطوری صحبت کند. من با یک اسپانسر تازه می خواستم گفتگو کنم اما وقتی به دروغ در برنامه آن حرف را زدند اسپانسرهای بعدی عقب کشیدند و حس کردند من میخواهم یک محصول را به دو جا بفروشم.»
عوامل برنامه به جای اسپانسر به خانه ما آمدند
وحید میگوید یک روز عوامل برنامه با او تماس گرفتند و گفتند میخواهند به خانه آنها بیایند تا جایزهاش را بدهند و همان روز مجری برنامه در صفحه اینستاگرامش نوشت که ما قول داده بودیم اما نمیدانیم وحید چرا این کار را کرد و حالا قرار است به قولمان عمل کنیم و بعد از ساعت ۱ بعد از ظهر روز بعد قرار میگذارند اما خانواده وحید برخلاف انتظار اصلا روز خوبی را تجربه نمیکنند. روزی که وحید میگوید بعد از آن روزهای سختی را پشت سر گذاشت:«صبح با استرس بیدار شدم و منتظر بودم چه اتفاقی میافتد. ساعت از ۱ گذشت و آنها نیامدند. حدود ساعت سه و نیم بود که دیدم جلوی خانه خیلی شلوغ است و دارند فیلمبرداری میکنند. بعد از آن بی آنکه اجازه بگیرند با دوربین روشن به خانه آمدند و میخواستند از ما به طور ناگهانی فیلم و مصاحبه بگیرند. من به برادرم گفتم که بگویید دوربینشان را خاموش کنند بعد به خانه بیایند. بعد از کلی کلنجار و ناراحتی خاموش کردند و آمدند. من منتظر بودم از اسپانسر برنامه که از کار استارتاپ سر در میآورند کسی بیاید اما هیچکس نبود و همه عوامل برنامه بودند که هیچ چیزی سر در نمیآوردند. از سوالهایی که پرسیده میشد این موضوع کاملا مشخص بود. هرچه پرسیدم که آنها کجا هستند جواب ندادند. پرسیدم چرا بدون اینکه با من تماس بگیرید گفتید که کاری برای من کردهاید. واقعا تپش قلب گرفته بودم. من نمیتوانستم همگام آنها بحث کنم. من نفسم میگیرد. آنها میگفتند در مارکتهای ایرانی اپلیکیشنهای ایرانی دارند با قیمت دو یا سه هزارتومان فروش میروند. حالا برای شما چند است؟ من فقط برای مثال گفتم که این اپ اگر به نتیجه برسد و رونق بگیرد ماهی ۵۰۰ میلیون درآمد داشته باشد. اما آنها موضوع را طور دیگری متوجه شدند و حتی با این موضوع شوخی کردند. بعد هم یک چک ۱۰ میلیون تومانی درآوردند و گفتند ما این مقدار آوردیم و بعد بابت فیلمی که منتشر کردی معذرت خواهی کن.»
من حمایت می خواستم نه پول
وحید بعد از آن جلسه ناراحت کننده حسابی نا امید میشود و میفهمد عوامل برنامه بی اطلاع از اسپانسر این حرف را زدند و پیش از این نیز به یکی از مهمانان که مشکل خواب داشت هم چنین قولی دادند و عمل نکردند. اما پیام اینستاگرامی مجری برنامه که غیرمستقیم به این ماجرا اشاره داشت استرس و ناراحتیهای وحید را بیشتر کرد:«من از ابتدا پول نمیخواستم تنها کمک حمایتی میخواستم. مثلا اینکه اگر میتوانند به من برنامهنویس یا نیروی انسانی کمک کنند. ابتدا خودم هم نگفتم که از من حمایت کنید خودشان بیهوا روی آنتن زنده این کار را کردند. اما آنها گفتند که جایزه مرا دادند. شب دیدم آقای مجری در اینستاگرامش بدون اینکه اسم بیاورد نوشته ما به خانه شان رفتیم و گفتند اپلیکیشن نیم میلیارد تومان ارزش دارد! من این موضوع را نگفتم. من فقط گفتم این استارت اپ می تواند به روزی ۵۰۰ میلیون درآمد برسد. من اصلا پول نخواستم من فقط خواستم کارم را گسترش بدهم. اما آنها در پاسخ تنها به من گفتند ما تو را معروف کردیم وگرنه چه کسی تو را میشناخت؟ ما خواستیم دست یک نیازمند را بگیریم. من نیازمند نبودم من سالهاست خرج خودم را خودم در میآورم.»
وحید حالا با تحمل و رد شدن از همه این حاشیهها توانسته روی زانوهای نحیفش بلند شود و «توانیتو» را به نتیجه برساند. استارتآپی که همه منتظر به بارنشستن آن هستیم تا زندگی معلولین کشور را دگرگون کند.
عطیه همتی
منبع: مهر