ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - استاندار خراسان شمالی از دستور تخصیص صد در صدی اعتبارات محور بجنورد- گلستان توسط رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور خبر داد. روزنامه خراسان در شماره روز پنجشنبه 31تیرماه 95 با این مقدمه نوشته است: «محمدرضا صالحی» ظهر روز گذشته در نشستی صمیمی با مدیران رسانه های خراسان شمالی گفت: درباره جاده بجنورد به جنگل گلستان دستور تخصیص 100 درصد با اولویت آنی را از نوبخت  به شکل مکتوب گرفتم.
وی در همین ارتباط خطاب به مسئولان اظهار داشت: حالا دوستان از  حوزه بخشی و  از حوزه معاونتمان آن را به پول  تبدیل کنند و بیاورند تا کار انجام شود.گفتنی است در سفر خرداد ماه سال گذشته رئیس جمهور به خراسان شمالی، دو هزار میلیارد ریال اعتبار برای چهار خطه شدن محور بجنورد- جنگل گلستان پیش بینی شده بود که روند اختصاص آن کند بود. با وجود وعده مسئولان برای پایان این پروژه مهم تا پایان سال 95 عملاً عملیات اجرایی آن به علت کمبود اعتبار به کندی پیش می رود که پی گیری اختصاص این اعتبارات در دستور کار رسانه ها قرار گرفت. به عنوان نمونه روزنامه «خراسان شمالی» در ادامه مطالب مستمر خود در این مورد، چند روز پیش در یادداشتی به قلم سردبیر روزنامه های استانی خراسان، موضوع توجه جدی به پروژه یاد شده را مورد اشاره و تأکید قرار داده بود.  موضوع تغییرات احتمالی مدیران استان که شاید برخی افراد منتظر آن باشند هم از موارد دیگری بود که مقام عالی دولت در خراسان شمالی آن را مورد اشاره قرار داد و در همین ارتباط گفت: اصل برای بنده تثبیت مدیران است مگر این که به جایی برسیم که ببینیم ادامه فعالیت مدیر به مصلحت استان نیست؛ اما تا زمانی که به عنوان مدیر و نماینده دولت در استان کار می کنند من مدافع آن ها در سطح کلان قضیه ام چرا که حفظ جایگاه مدیران جزو واجبات است.«صالحی» که تعبیر نوجوانی را برای استان خراسان شمالی قبول ندارد، اضافه کرد: خراسان شمالی استانی فرهنگی و بسیار مستعد است اما نتوانسته ایم استان را بشناسانیم و در جلساتی که در تهران با برخی افراد داشتم به معرفی استان اقدام کردم زیرا هنوز برخی افراد بجنورد را با بیرجند و بروجرد اشتباه می گیرند.

 

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - در روزهای پایانی هفته گذشته و با تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی، لایحه ایجاد 7 منطقه آزاد تجاری و 12 منطقه ویژه اقتصادی جدید با یک‌فوریت در دستور کار مجلس قرار گرفت. مهدی محسنی در یادداشت روز روزنامه خراسان شماره پنجشنبه 31/5/95با این مقدمه نوشته است: لایحه‌ای که در ماه‌های پایانی مجلس نهم و به فاصله کم‌تر از دو ماه (29 آذرماه و 5 بهمن‌ماه)، دو بار در صحن علنی مجلس مطرح ولی با مخالفت نمایندگان مردم  بایگانی شده بود. دولت با ارسال مجدد این لایحه در نظر دارد مناطق آزاد بوشهر، جاسک، اینچه‌برون، اردبیل، بانه و مریوان، مهران و زابل را به 7 منطقه آزاد فعلی اضافه کند که به معنای 2 برابر کردن تعداد مناطق آزاد کشور خواهد بود.اکبر ترکان، دبیر شورای عالی مناطق آزاد، هدف دولت از ایجاد مناطق آزاد جدید را آزاد کردن نوار مرزی کشور و فراهم کردن زمینه صادرات عنوان کرده است. به علاوه، برخی نمایندگان مجلس نیز در دفاع از لایحه دولت در این زمینه، به موضوعاتی مانند محرومیت‌زدایی و ایجاد اشتغال از طریق تأسیس مناطق آزاد جدید اشاره می‌کنند.به نظر می‌رسد یکی از بهترین راهکارها برای موضع‌گیری صحیح درباره لایحه افزایش مناطق آزاد، بررسی کارنامه مناطق آزاد فعلی کشور باشد. بررسی‌های انجام‌شده نشان می‌دهد که ایجاد این مناطق در کشور که با اهدافی مانند جذب سرمایه‌گذاری خارجی و افزایش صادرات صورت گرفت، تاکنون توفیق چندانی نداشته و حتی خسارات سنگینی نیز به اقتصاد کشور وارد کرده است. جوانب مختلف این ناکامی و همچنین دلایل آن‌ها را می‌توان این‌گونه بیان کرد:
1.  عدم تحقق صادرات و تسهیل واردات: یکی از اصلی‌ترین اهداف ایجاد مناطق آزاد، تولید با استفاده از معافیت‌های گوناگون در این مناطق و سپس صادرات محصولات تولیدی آن است. به عبارت دیگر، قرار بود این مناطق «صادرات محور» باشند اما تاکنون نه تنها در زمینه تولید و صادرات توفیق خاصی نداشته‌اند که به دلایلی مانند معافیت‌های گمرکی و برخی اشتباهات در قوانین مرتبط با اداره مناطق آزاد، به دروازه واردات و محملی برای ورود کالاهای قاچاق نیز تبدیل شده‌اند. این موضوع مورد تأکید بسیاری از مقامات ارشد کشور مانند وزیر صنعت، معدن و تجارت، رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز و مدیرکل نظارت بر ترانزیت گمرک ایران نیز قرار دارد. به عنوان مثال، نعمت زاده در همایش روز ملی صنعت و معدن در تاریخ 19 تیرماه امسال صراحتاً گفت: «خبری از تولید در مناطق آزاد نیست». از جمله دلایل رونق واردات در مناطق آزاد، تأمین زیرساخت‌های این مناطق از محل درآمدهای وارداتی است. به علاوه، امتیاز خرده‌فروشی و اعطای معافیت کالای مسافری نیز  از سایر دلایل جذابیت بالای واردات در مناطق آزاد به شمار می‌روند.
2.  فراهم شدن زمینه قاچاق کالا: یکی دیگر از مشکلاتی که بر اثر نارسایی در قوانین مناطق آزاد به وجود آمده، تسهیل قاچاق کالاست. دراین‌باره وزیر صنعت، معدن و تجارت در همایش روز ملی صنعت و معدن امسال، اعلام کرد که مناطق آزاد «یکی از گلوگاه‌های واردات و قاچاق کالا» است. علیرضا دشتانی، مدیرکل نظارت بر ترانزیت گمرک ایران نیز چند ماه قبل (مصاحبه با خبرگزاری فارس، 5 دی‌ماه 94) اعلام کرده بود که مناطق آزاد به «محلی برای ورود کالاهای قاچاق یا کالاهایی که مستقیم نمی‌توانند از مبادی رسمی وارد شوند» تبدیل شده‌اند. معافیت واردات کالای مسافری و کالاهای ته لنجی و همچنین عدم نظارت و کنترل در مبادی مناطق آزاد و عدم هماهنگی گمرک مناطق مذکور و سرزمین اصلی از دلایل اصلی تسهیل قاچاق در مناطق آزاد به حساب می‌آید. در واقع سودجویان از فرصت‌های موجود در مناطق آزاد و عدم نظارت‌های گمرکی به خوبی استفاده کرده و کالاهای قاچاق را به راحتی به داخل کشور منتقل می‌کنند.
3. محقق نشدن اهداف سرمایه‌گذاری خارجی: فراهم شدن زمینه سرمایه‌گذاری خارجی، یکی دیگر از اهداف ایجاد مناطق آزاد بود. با وجود این، برآوردها از ناچیز بودن این سرمایه‌گذاری‌ها در مناطق فوق در یک دهه اخیر حکایت دارد به‌گونه‌ای که میانگین سرمایه‌گذاری خارجی در مناطق آزاد حدود 40 میلیون دلار در سال  برآورد می‌شود. وجود معافیت‌های مشابه در سرزمین اصلی و عدم مزیت این مناطق برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی باعث شده تا مناطق آزاد در جذب سرمایه‌گذاری خارجی نیز توفیقی نداشته باشند.
4. عدم توفیق در ایجاد اشتغال و رفع محرومیت: با وجود تصوری که درباره ارتباط توسعه مناطق آزاد و محرومیت‌زدایی وجود دارد، بررسی‌ها نشان می‌دهد که در سال‌های گذشته موفقیت چندانی در این زمینه به دست نیامده است. به عنوان مثال، رحیم زارع، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس درباره موضوع فوق در گفتگوی ویژه خبری 14 تیرماه امسال گفت: «در جزیره قشم در طول ۲۰ سال می‌بایست ۱۰۰ هزار شغل ایجاد می‌شد اما تاکنون فقط ۲۴ هزار شغل با احتساب ۱۲ هزار شغل ناپایدار، ایجاد شده است». علت این اتفاق را می‌توان در عدم شکل‌گیری مناطق آزاد بر پایه تولید دانست زیرا مناطق مذکور بدون تولید تنها معبری برای عبور کالا (واردات یا قاچاق) هستند و با این‌که ظاهر آن‌ها با ساختمان‌های تجاری رنگین شده ولی اشتغالی برای مردم بومی آن‌ها در پی نداشته است. طبیعتاً تا زمانی که محور فعالیت این مناطق به جای تولید، «تجارت» باشد به‌گونه‌ای که به قول نعمت زاده، هر روز صفحات روزنامه‌ها مملو از تبلیغات خرید املاک تجاری در مناطق آزاد باشد (همایش روز ملی صنعت و معدن امسال)، نمی‌توان به محرومیت‌زدایی با ایجاد مناطق جدید امیدوار بود.با توجه به نکات فوق، افزایش مناطق آزاد در شرایط فعلی، نتیجه‌ای جز تسهیل قاچاق کالا و واردات بی‌رویه و  تضعیف تولید داخلی ندارد و قطعاً برخلاف سیاست‌های کلی اقتصاد مقاومتی خواهد بود. بنابراین امید می‌رود نمایندگان مجلس، منافع بلندمدت کشور را مدنظر قرار داده و علاوه بر عدم تصویب لایحه افزایش مناطق آزاد، اصلاح قوانین مربوط به مناطق آزاد فعلی را در دستور کار قرار دهند. این همان پیشنهادی است که مرکز پژوهش‌های مجلس در سال 90 با انتشار گزارشی با عنوان «بررسی چالش‌های مناطق آزاد» (گزارش شماره 12017) مطرح کرده بود تا مناطق آزاد واقعاً «صادرات محور» شوند و دیگر دروازه واردات و محملی برای ورود کالاهای قاچاق نباشند. بدون تردید، شرط لازم برای اجرای این پیشنهاد، ترجیح منافع ملی بر منافع حزبی و منطقه‌ای از سوی نمایندگان مردم در خانه ملت است.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - پس از مخالفتي كه نمايندگان دور نهم مجلس با لايحه تبديل ١٩ منطقه ديگر به مناطق آزاد و ويژه داشتند، طرح دوباره اين لايحه، توانست ابتداي هفته جاري از مجلس دهم موافقت با يك فوريت را اخذ كند.
روزنامه اعتماد در شماره روز 30تیر95با این مقدمه نوشته است: مجلس نهمي‌ها در واقع از سر لجبازي لايحه دولت را رد كردند. آنها اصرار داشتند در قبال راي مثبت به لايحه مناطق آزاد و ويژه دولت، منطقه و شهر تحت نمايندگي خودشان نيز به منطقه آزاد يا ويژه تبديل شود. يك مقام مطلع در مجلس به خبرنگار «اعتماد» گفت: در آن زمان درخواست اضافه شدن ٧٠ منطقه آزاد و ويژه از سوي نمايندگان به دولت مطرح شد و وقتي دولت با اين درخواست مخالفت كرد، نمايندگان نيز با راي منفي خود، مانع از ايجاد ١٩ منطقه جديد آزاد و ويژه شدند.
در صورتي كه ١٩ منطقه ديگر به جمع مناطق آزاد و ويژه كشور اضافه شود، در مجموع ٦٨ منطقه آزاد و ويژه در كشور وجود خواهد داشت و با روند توسعه شتابان اين مناطق در كشور كه قوانين سهل‌تري براي تجارت با دنيا دارند، تبديل شدن كل كشور به منطقه آزاد و ويژه اتفاق دور از انتظاري نخواهد بود.
موضوع وقتي نگران‌كننده مي‌شود كه طبق بررسي‌ها مشخص مي‌شود مناطق آزاد كشور كه با معافيت‌هاي مالياتي قابل توجه، محملي براي رشد سرمايه‌گذاري پيش‌بيني شده بود، نه‌تنها نتوانسته به اهداف اوليه تشكيل خود دست يابد بلكه تبديل به سرپل واردات نيز شده است.

واردات در مناطق آزاد ١١ برابر صادرات صورت گرفت
مقايسه ارزش واردات با صادرات صورت گرفته در مناطق آزاد از يك واقعيت ناخوشايند حكايت دارد كه برخلاف هدف اصلي ايجاد اين مناطق است. براساس آمار ثبت شده ورودي و خروجي‌هاي گمركات كشور، ارزش واردات كالا از مناطق آزاد ١١ برابر بيشتر از ارزش صادرات انجام شده از اين مناطق بوده است.
 تنها در طول دو سال گذشته دو ميليون و ٥٣٩ هزار تن كالا به ارزش دو ميليارد و ١٦٢ ميليون و ٤٠٣ هزار دلار از طريق گمركات كيش، قشم، چابهار، منطقه آزاد انزلي، منطقه آزاد اروند، منطقه آزاد چابهار، منطقه آزاد حسن رود و منطقه آزاد جلفا وارد كشور شده است. در مقابل اين ميزان واردات در سال ١٣٩٣، ٧٠٣ هزار تن كالا به ارزش ١٩٦ ميليون و ٥٢٢ دلار صادر شده است. برداشتن قيد تعرفه‌ها از كالاهاي ورودي از اين مناطق عاملي شد كه دروازه‌هاي كشور هرچه بيشتر به روي كالاهاي خارجي گشوده شود.
منطقه آزاد كه با الگوبرداري از كشور چين در ايران ايجاد شد؛ هدفش توسعه منطقه‌اي و فضايي براي پيرامون مناطق آزاد شكل گرفته بود. هرچند ايران تنها كشوري است كه با داشتن مناطق آزاد از يك طرح جامع براي اين مناطق بي‌بهره است اما در همان اهداف اوليه در لوايح تشكيل مناطق آزاد، ارتقاي سطح معيشت ساكنان منطقه لحاظ شده بود.
با اين حال اين اهداف در سايه فعاليت گسترده دلالان در سال‌هاي گذشته تا حد زيادي رنگ باخته است و خريد كالاهاي بدون تعرفه و انتقال چمداني آن به سرزمين مادر، كار اصلي تعدادي از واسطه‌گران شده است.
چگونگي و نحوه ارتباط مناطق آزاد با سرزمين اصلي از اساسي‌ترين موضوعاتي است كه بايد در طرحي جامع از بدو پيدايش اين مناطق تعريف مي‌شد اما بدون تعيين اين استراتژي‌ها عملا مناطق آزاد دروازه ورود كالاهاي بدون عوارض به سرزمين مادر شده است. براساس اين مدل حاكم بر مناطق آزاد كشور نيز مشاهده مي‌كنيم كه توسعه فضايي كه به دنبال آن بوديم اتفاق نيفتاده و به جز معدود مناطق، در باقي منطقه‌هاي آزاد تشكيل شده سطح زندگي ساكنان تغيير چنداني نكرده است.

نسبت ٠٧/٠درصدي صادرات به واردات
نسبت ارزش واردات به صادرات صورت گرفته در مناطق آزاد نشان مي‌دهد كه در مقابل ٩٣/٩٩درصد واردات تنها ٠٧/٠درصد صادرات انجام شده است.
با وجود آنكه از ابتداي شكل‌گيري مناطق آزاد نسبت واردات و صادرات به صورت ناعادلانه به نفع واردات شكل گرفته بود اما اين نسبت در سال‌هاي گذشته شدت و وخامت بيشتر پيدا كرده است.
نسبت ارزش صادرات به واردات مناطق آزاد كشور از حدود ٣٥/٠ درصد در سال ١٣٨٠ به حدود ٠٧/٠ در سال ٩١ كاهش يافته است؛ به عبارت ديگر در ١٠ سال گذشته واردات تقريبا همواره با شيب زيادي افزايشي بوده است ولي صادرات از مناطق آزاد در سال‌هاي مورد اشاره رشد چنداني نداشته است و مناطق آزاد كشور در توسعه صادرات موفق نبوده است. مقايسه ارقام صادارت و واردات در مناطق آزاد و ويژه نشان مي‌دهد تقريبا ميزان واردات شش برابر صادرات بوده است.
بررسي نسبت صادرات از مناطق آزاد و ويژه اقتصادي به مجموع صادرات غيرنفتي نيز وضعيتي مشابه را به تصوير مي‌كشد. اين نسبت از ٥٠ درصد در سال ٨٤ به كمتر از ١٥ درصد در سال ٩١ كاهش يافته است كه نشان‌دهنده عدم‌توجه به صادرات در مناطق آزاد است.
به گفته كارشناسان بخش صادرات كشور در طول سال‌هاي متمادي دچار يك بيماري مزمن بوده است؛ پايين نگه داشتن دستوري نرخ ارز توسط دولت. البته اتخاذ اين سياست ممكن نبوده است مگر با دسترسي به منابع عظيم حاصل از فروش نفت.

پيشنهاد عجيب نمايندگان
در مجلس قبل به دنبال طرح ايجاد مناطق آزاد جديد از سوي دولت پيشنهاد عجيب و بهت‌آور تشكيل بيش از ٧٠ منطقه آزاد از سوي نمايندگان مطرح شد. به تعبيري نمايندگان هركدام خواهان تبديل مناطق تحت نمايندگي خود به مناطق آزاد بودند و به همين دليل با ايجاد منطقه آزاد در خارج از محدوده خود مخالفت كردند. البته اين بخشي از دلايل رد لايحه مزبور از سوي مجلس بود چرا كه اساسا توسعه مناطق آزاد بيش از آنچه هست، وجود ندارد. مگر آنكه ضرورت ايجاد آن و چگونگي جبران هزينه‌هاي ناشي از تشكيل اين مناطق تشريح شود. تحليلگران معتقدند بايد مدنظر داشته باشيم كه توسعه مناطق آزاد به هر قيمتي نمي‌تواند ايجاد شود. براي داشتن اين مناطق بايد نيازسنجي كرد و برآوردي از چگونگي جبران هزينه‌هاي ايجاد اين مناطق داشت چرا كه تشكيل منطقه آزاد با هزينه‌هاي زيادي همراه است و دولت بايد جايگزين اين هزينه‌ها را معرفي كند.

٢٠٠ هكتار پهنه مناطق آزاد در جهان
براي توسعه مناطق آزاد برنامه‌هايي تدوين شده اما اين برنامه‌ها را براي بهره‌مندي مردم مناطق اجتماعي نكرده‌ايم. برنامه جامعي هم نداريم كه ارتباط بين مناطق آزاد و ويژه را با سرزمين مادر و همچنين جهان تعريف كند به همين دليل اين مناطق هيچ سرريز و عايدي براي ساكنان مناطق و سرزمين اصلي ندارد. كارشناسان مي‌گويند مجموعه شرايط مناطق آزاد و ويژه را تبديل كرده است به محفلي براي رانت‌خواري.
در شرايطي كه در روابط بين‌الملل نيز تنش وجود دارد هم اين رانت‌خواري بيشتر مي‌شود. امروز‌ زاده شدن اين تعداد منطقه آزاد و ويژه دليلي جز وجود رانت ندارد.
در دنيا محدوده اين مناطق ٢٠٠ هكتار است و بسيار محدود اما در ايران مي‌بينيم مدام با طرح‌ها و لوايح بر اين پهنه اضافه مي‌كنند. از مناطق آزاد پورشه وارد مي‌شود بعد براي دادن بخش كوچكي از رانت به مردم به خاطر دلجويي از آنها، اجازه عبور پورشه را در آن استان مي‌دهند. اساس ايجاد مناطق آزاد الگوبرداري سراسيمه از يك طرح چيني بود اما الگوبرداري بدون داشتن طرح جامع، مناطق آزاد را سرپل واردات كرده است لذا مي‌بينيم اين مناطق به جاي آنكه باعث توسعه شوند، مانع توسعه هستند.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - همین چند روز پیش بود که قاضی سراج، رئیس سازمان بازرسی کل کشور، با حضور در برنامه‌ای تلویزیونی خبر از ثبت ٩هزارو ٣٠٠ شرکت صوری در جزیره کیش با یک کد ملی و دوهزارو ٨٠٠ پرونده مربوط به یک آپارتمان داد.

روزنامه شرق در شماره روز پنجشنبه خود با این مقدمه نوشته است:به گفته او، معلوم است که اینها کارشان صدور فاکتور صوری و فرار از مالیات است. صحبت‌های سراج در برنامه تلویزیونی واکنش تند اکبر ترکان، دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری- صنعتی و ویژه اقتصادی را در پی داشت. ترکان در واکنش به اظهارات سراج با رد این ادعا گفت: «من تعجب می‌کنم چرا آقای سراج قبل از اینکه مدارک را برای ما ارسال کنند یا اینکه موضوع را به بنده بگویند تا پیگیری لازم را در‌این‌خصوص انجام دهم، مطلب را در یک رسانه اعلام می‌کنند؛ نمی‌دانم این کار برای چیست؟». این دومین‌باری است که در چند هفته اخیر، اظهارات رئیس سازمان بازرسی کشور با واكنش مواجه می‌شود. پیش‌تر ناصر سراج درباره انتصاب مدیرعامل بانک رفاه گفته بود: «زمانی ‌که مدیرعامل این بانک رئیس بانک ملی بود، پرونده سنگینی داشت که پرونده وی هنوز هم در دادسرا مطرح است. همان زمان آقای حسین فریدون اصرار کرد که ایشان بیاید و رئیس بانک رفاه شود حتی بنده مخالفت کردم و گفتم وی پرونده سنگینی دارد، ولی متأسفانه با اصرار و لابی ایشان، وی رئیس بانک رفاه شد». این گفته‌های او هم در همان زمان با واکنش تند حسین فریدون، دستیار اجرائی رئیس‌جمهور روبه‌رو شده بود. فریدون با تکذیب ادعای مطرح‌شده از سوی رئیس سازمان بازرسی کل کشور، گفته بود: «این اظهارات را موجب هتک حیثیت افراد در رسانه‌ها و مخدوش‌شدن جایگاه مهم سازمان بازرسی کل کشور می‌دانم و درعین‌حال حق پیگیری قانونی به جهت هتک حرمت و افترا را برای خود محفوظ می‌دانم».

بعید می‌دانم شرکت‌های صوری وجود خارجی داشته باشد
به‌هرحال دیروز هم‌زمان با تصویب لایحه «ایجاد هفت منطقه آزاد تجاری- صنعتی و ۱۲ منطقه ویژه اقتصادی» در صحن علنی مجلس و ارجاع آن برای بررسی‌های بیشتر به کمیسیون اقتصادی، ترکان به اظهارات سراج واکنش نشان داد. او دیروز در گفت‌وگو با تابناک گفت: از رئیس محترم سازمان بازرسی کل کشور مي‌خواهم اگر مدارک و سندی درخصوص آنچه اعلام کرده‌اند، دارند؛ برای ما در مناطق آزاد ارسال کنند تا بررسی و نتیجه را اعلام کنیم. دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری- صنعتی و ویژه اقتصادی با اشاره به نحوه ثبت شرکت‌ها در این مناطق، تصریح کرد: پس از اینکه شرکت‌ها در مناطق آزاد ثبت می‌شوند، باید سالانه ترازنامه، که یکی از مهم‌ترین گزارش‌های مالی است و وضعیت دارایی، بدهی و سرمایه واحد تجاری را در تاریخ مشخصی نمایش می‌دهد، بدهند. ترکان تأکید کرد: اگر شرکتی در مناطق آزاد باشد که ترازنامه سالانه خود را برای بررسی ارائه نکند، قطعا جلوی ادامه فعالیت آن گرفته خواهد شد. اینکه شرکتی در مناطق آزاد باشد که صرفا نسبت به صدور فاکتور برای فرار از مالیات اقدام کند، بعید می‌دانم وجود خارجی داشته باشد. او اعلام کرد: بهتر است ایشان به ‌عنوان رئیس سازمان بازرسی کل کشور، اگر مدارکی درخصوص مطالبی که فرموده‌اند دارند، به ما بدهند تا بررسی کنیم. اگر صحت داشت، آن‌گاه موضوع اعلام رسانه‌ای بشود.

مناطق آزاد ۷گانه در مرزها ایجاد می‌شود
مشاور رئیس‌جمهور درعین‌حال با حضور در صحن علنی مجلس از درخواست دولت برای ایجاد هفت منطقه آزاد جدید تجاری و صنعتی دفاع کرد و گفت: این مناطق در نوار مرزی و برای توسعه ارتباط با همسایگان ایجاد می‌شود. به گزارش خبرگزاری‌ها، او ادامه داد: براي مثال منطقه آزاد اروند که پیش از این بوده است، برای توسعه ارتباط با مناطق جنوبی عراق بوده و سال گذشته یک‌میلیاردو ۲۰۰ میلیون دلار مراوده تجاری داشته است. در لایحه جدید، منطقه آزاد مهران برای توسعه ارتباط با مناطق مرکزی عراق و منطقه آزاد بانه-مریوان برای توسعه ارتباط با اقلیم کردستان عراق پیشنهاد شده است. مشاور رئیس‌جمهور همچنین درباره منطقه آزاد اینچه‌برون گفت: پیشنهاد ایجاد این منطقه آزاد زمانی ارائه شد که رؤسای جمهور قزاقستان، ترکمنستان و ایران برای افتتاح راه‌آهن مشترک به این منطقه آمدند و این منطقه می‌تواند استعداد ایجاد قطب متالورژی و توسعه صنعتی در گلستان را داشته باشد. ترکان افزود: منطقه آزاد سیستان نیز براي تغییرات اقلیمی و آسیب‌های زیادی که به اقتصاد این منطقه وارد شده پیشنهاد شده است؛ در نهایت منطقه آزاد جاسک با این هدف ارائه شده است که به ‌عنوان پایانه دوم صادرات نفت ایران پس از منطقه خارک فعالیت کند تا بتوانیم از طریق جاسک با خط لوله از شمال خلیج فارس نفت را به خارج از آن صادر کنیم.

کوچکی‌نژاد: کارنامه مناطق آزاد قابل قبول نیست
البته این لایحه با انتقاداتی نیز همراه بود. جبار کوچکی‌نژاد نماینده مردم رشت در مخالفت با یک‌فوریت این لایحه اظهار کرد: با توجه به اینکه فلسفه این مناطق، گسترش صادرات بوده است، این سؤال وجود دارد که آیا مناطق فعلی کاری جز واردات انجام داده‌اند؟ وی با اشاره به فرار مالیاتی، مشوق‌های خاص و رانت‌ها و فسادهای بسیار در مناطق آزاد، تصریح کرد: اگر سازمان بازرسی کل کشور گزارش دهد، بسیاری از دوستان از موافقت خود با این لایحه می‌گذرند. مناطق آزاد حتی تا امروز به دیوان محاسبات اجازه نداده‌اند که منابع جمع‌شده در این مناطق را بررسی كنند.

حاجی‌دلیگانی: به دلیل اشکالات مناطق آزاد، صورت‌مسئله را پاک نکنیم
در مقابل، این لایحه با موافقانی نیز همراه بود؛ حسینعلی حاجی‌دلیگانی، نماینده شاهین‌شهر، در موافقت با یک‌فوریت این لایحه، گفت: اشکالات وارد شده به این مناطق پذیرفتنی است؛ اما این مسئله به مجریان امور یا به قوانینی که برای نحوه اداره این مناطق گذاشته‌ایم، برمی‌گردد. او تأکید کرد: اگر اشکال از مجریان است، باید فشار بیاوریم که درست اداره کنند و اگر ناشی از قانون است، باید قانون را اصلاح کنیم، نه اینکه صورت مسئله را پاک کنیم. در نهایت، یک فوریت این لایحه با ۱۳۰ رأی موافق، ۱۰۰ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع از مجموع ۲۵۶ نماینده حاضر در صحن علنی تصویب و برای بررسی بیشتر به کمیسیون اقتصادی ارسال شد.

زمین‌خواری ٥٠ هکتاری در منطقه آزاد ماکو
با وجود این، انتقادهای مطرح‌شده درباره مناطق آزاد کم نیست؛ معافیت‌ مالیاتی ٢٠ساله این مناطق، بهره‌گیری از امتیازهای ویژه و رانت‌خواری، از شمول قانون کار خارج‌شدن کارگاه‌ها و مواردی از این دست، سبب شده این مناطق درعین‌حال که پتانسیل بالایی برای ایجاد روابط تجاری خارجی برای کشور دارند و می‌توانند در رشد اقتصادی تأثیرگذار باشند، جذابیت‌های ویژه‌‌ای هم برای سوءاستفاده‌کنندگان داشته باشند. یکی از این انتقادها بهره‌گیری از معافیت‌های مالیاتی یا استفاده از شرکت‌های صوری برای فرار از مالیات است. گویا این مناطق به بهشت مالیاتی شرکت‌های سودجو در کشور تبدیل شده‌اند. درعین‌حال زمین‌خواری‌های گسترده‌ای هم در این مناطق شکل گرفته است. آن‌گونه که مدیرعامل منطقه آزاد ماکو دیروز در گفت‌وگو با ایسنا اعلام کرده بود، ‌هزار پرونده زمین‌خواری در این منطقه به دادگاه ارسال شده که برخی از این زمین‌خواری‌ها به بالای ۵۰ هکتار هم می‌رسد؛ او از این پدیده به‌عنوان اساسی‌ترین معضل منطقه آزاد ماکو یاد کرده بود. 

حسین فروزان گفت: شرایط منطقه آزاد ماکو با مناطقی مانند کیش و قشم بسیار متفاوت است، چراکه مساحت ماکو حدود پنج هزار کیلومترمربع است و مشکلات زمین‌خواری در ماکو عمیق‌تر از کیش و قشم است. او ادامه داد: بسیاری از زمین‌خواری‌ها در منطقه آزاد ماکو مربوط به سال‌های قبل است و بخشی از بیت‌المال در این منطقه آسیب دیده است. بخشی از زمین‌های مرغوب که طبق اسناد باید برای مثال ۵۰۰ هکتار باشند، ۲۰۰ هکتار بیشتر نیستند و بلایای بسیاری سر این زمین‌ها آمده است که باید از گذشته به آنها رسیدگی می‌شد. به گفته او، پیش از این، زمین در ماکو خیلی ارزش نداشت و با تغییر کاربری منطقه، حدود سه تا چهار برابر افزایش یافته است.

 

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - فرشاد مومنی معتقد است برای رسیدن به اهداف پروژه اقتصاد مقاومتی باید سه دستگاه قوه قضاییه، مقننه و مجریه با یکدیگر همکاری کنند و از ظرفیت دانایی کشور استفاده شود، در غیر این صورت با توجه به میراث فاجعه‌باری که از دولت گذشته باقی مانده است دولت نمی‌تواند از باتلاق گرفتاری‌ها بیرون آید.

به گزارش ایسنا، عضو هیئت علمی گروه اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی اظهار کرد: اکنون اقتصاد کشور در شرایط ویژه‌ای است و در این شرایط ویژه فهم ریشه‌های اصلی گرفتاری‌هایی که به وجود آمده و فهم صحیح اولویت‌ها، نقش بسیار تعیین‌کننده‌ای در سطح موفقیت‌ ما برای روبه‌رو شدن با شرایط موجود را دارد.
 
وی ادامه داد: برداشت ما این است که سال ۱۳۹۵، زمان فکر کردن درباره‌های برنامه میان‌مدت است و می‌تواند نقطه عطفی باشد که بعد از آن تجربه‌های فاجعه‌آمیزی که کشور از سال ۱۳۸۴ تجربه کرد، مجالی پیدا شود از رویه‌های روزمره و کوته‌نگرانه به سمت رویه‌های مبتنی بر برنامه، خرد جمعی، کارشناسی و... برویم.
 
این استاد دانشگاه ادامه داد: با این همه ظواهر حکایت می‌کند که گروه‌هایی که منافع‌شان در گرو شرایط تشنج‌آمیز است هم‌چنان از قدرت نسبتا بالا برای جریان‌سازی و به هرز دادن انرژی‌های وتوانایی‌هایی کشور برخوردارند و شاید در چنین شرایطی جدی‌ترین کاری که در سطح امثال ما می‌توانند انجام دهند این است که کمک کنیم نظام تصمیم‌گیری کشور، اولویت‌های خود را بهتر تشخیص بدهد.
 
او با بیان اینکه نظام تصمیم‌گیری را فقط در چارچوب دولت نمی‌داند، بیان کرد: به نظر من تمرکزی که اکنون بر قوه‌ مجریه می‌شود و فشارها و بار مطالبات بر آن متمرکز می‌شود، به نوعی بستری را برای دامن زدن بر آشوب‌ناکی فضای تصمیم‌گیری و تخصیص منابع فراهم کرده است.
 
مولف کتاب «علم اقتصاد و بحران در اقتصاد ایران» همچنین بیان کرد: برای پیش‌برد جدی پروژه اقتصاد مقاومتی در کشور باید کانون اصلی بحرانی‌ شدن کشور را از نظر توان مقاومت دربرابر ناامنی در حقوق مالکیت و هزینه‌های بالای مبادله هم جست‌وجو کرد که کلیدهای اصلی آن در قوه قضاییه است. ولی همان‌طور که می‌بینیم در فضای سیاست‌زده امروز، اولویت‌ها و هم فهم روشمند نظری درباره اینکه چه چیزهایی به هم بستگی دارد گم شده است. به نظر من تا زمانی که وضعیت حقوق مالکیت به شکل کنونی باشد، گرایش نظام‌وار به سمت تولید غیر ممکن است.

مومنی همچنین درباره قوه مقننه چنین توضیح داد: تا زمانی‌که نظام قاعده‌گذاری ما به ویژه در مجلس از بنیه‌ کارشناسی بسیار ضعیف برخوردار باشد، قاعده‌گذاری‌های ضعیف به عملکرد ضعیف منجر می‌شود. بنابراین برای بالا بردن توان مقاومت اقتصاد کشور نباید در جریان انتخابات رویه‌ حذف در دستور کار قرار گیرد بلکه باید رویه تقویت بنیه فکری مجلس مورد نظر قرار گیرد تا ورود انسان‌های با کیفیت به مجلس در اولویت قرار گیرد.
 
این استاد دانشگاه بیان کرد: تا زمانی‌که قوه‌قضاییه و قوه‌مقننه به این شکل داشته باشیم طبیعتا قوه‌ مجریه نمی‌تواند از عهده بار حل مشکلات بر آید، آن هم قوه مجریه‌ای که از میراث فاجعه‌باری قبل خود در رنج است و به نوعی در باتلاقی گرفتار شده است.

او با بیان اینکه اکنون کاستی‌های جدی در قوه‌ مجریه هم وجود دارد، بیان کرد: تبلور این کاستی‌ها را در کیفیت اسناد پشتیبان و سند برنامه میان‌مدت مشاهده کردیم و این سند نشان داد بنیه قوه مجریه هم دست‌خوش آسیب‌های بسیار جدی شده است. با این همه با وجود همه دشواری‌هایی که در این مسیر وجود دارد به نظام تصمیم‌گری کشور گوشزد می‌کنیم اگر از همه ظرفیت‌های دانایی کشور استقاده کند می‌تواند بخش‌هایی از این بحران‌ها را مهار کند ولی اگر ماجرا این باشد که طبق ادعای مسئولان دولتی هر چهار روز یکبار با بحرانی روبرو می‌شوند که از جاهایی ساخته می‌شود که مناسبات تشنج‌آمیز برای آن‌ها امکان گرفتن ماهی از آب گل‌آلود را فراهم می‌کند، آن وقت به سختی می‌شود کار کشور را  سامان‌دهی کرد.
 
مومنی با بیان اینکه با توجه به شرایط  اقتصادی کشور باید یکبار دیگر وضعیت رکودی کشور را بازخوانی کرد، گفت: وقتی می‌گوییم اشتغال یک متغییر سیستمی است به این معنی است که اگر رکود عمق پیدا کند کل سیستم و نه فقط قوه‌مجریه نارسا و ناقص کار خواهد کرد.
 
او ادامه داد: مسئله این است که اشتغال که یک متغیر سیستمی است اهمیت وجوه غیر اقتصادی آن از وجه اقتصادی آن به مراتب با اهمیت‌تر است و برخوردار سهل‌انگارانه با رکود عمق‌یافته بیش از آنکه کشور را از جنبه اقتصادی دستخوش بحران کند، از حیث جنبه‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن کشور را دچار بحران می‌کند که به مراتب شکنندگی آورنده‌تر، پرهزینه تر و ماناتر از تبعات اقتصادی آن خواهد بود.

در ادامه این بحث عباس شاکری، عضو هیئت علمی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: اکنون کشور ما در رکود ماندگاری قرار دارد که اولین سوالی که در این زمینه جای طرح دارد این است که چرا کشور ما در رکود گرفتار شده استو با آن چه باید چه کرد؟

وی ادامه داد: اگر روند استفاده از ظرفیت‌های کشور را در نظر بگیریم متوجه می‌شویم که ظرفیت‌های بالقوه و در حقیقت غیر قابل تبدیل در کوتاه مدت اقتصادی ما کمابیش در رکود قرار داشته است و سه - چهار دهه است که رشد اقتصادی سه و چهار درصدی را تجربه کرده است و اگر زمانی که اقتصاد ما به رشد هشت و حتی ۱۴ درصدی رسیده است، این روند موقتی بوده و اینطور نیست که کار خاصی صورت گرفته باشد که ماحصل آن رشد بلند مدت قابل توجه باشد.
 
شاکری که در نشست هم‌اندیشی موسسه دین و اقتصاد سخن می‌گفت بیان کرد: ما سرزمین آباد و نیروی انسانی قابل توجهی داریم ولی به هر حال دنیای صنعتی اقتضائات خاص و پیچیدگی‌های خود را دارد و نمی‌توانیم با اقدامات مقطعی بلندپروازانه مشکلات اقتصادی کشور را حل کنیم. مسئله اصلی ما توسعه‌نیافتگی است و مشکل این است که اجماع لازم برای تغییر وجود ندارد.
 
عضو هیئت علمی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی افزود: از سوی دیگر انتظارات هم متناسب نیست می‌بینیم که هر دولتی یا مجلسی می‌آید مردم می‌گویند بگذار ببینیم چه می‌شود؟ دولت می‌تواند اوضاع را درست کند و یا خیر؟ و بعد از مدتی ممکن است پیش خود فکر کنند که این دولت هم آمد واین مجلس هم آمد و کاری پیش نرفت. اکنون در ایجاد ذهنیت درست که مردم بدانند در کجا قرار دارند و چگونه باید عمل کنند، مشکل داریم. مردم باید بدانند اینکارهایی که انتظار دارند محقق شود، امری کوتاه مدت و روبنایی نیست. واقعیت این است که باید فکر و ذهن  جامعه را متناسب با اقتضائات جامعه رو به جلو ارتقا داد.
 
رئیس دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: این مسئله در مسئولان هم دیده می‌شود، اکنون دیده می‌شود که وقتی کسی سر کار می‌آید، عده‌ای می‌پرسند چرا مشکلات را حل نمی‌کنید؟ و رفاه ایجاد نمی‌کنید؟ در حالی‌که مشکلات اقتصادی کشور خیلی زیربنایی‌تر از آن است که در کوتاه‌مدت بتوان برای حل آن برنامه‌ریزی کرد. متاسفانه اکنون وحدت نظر هم وجود ندارد و اجماعی بر سر این موضوع وجود ندارد که چه باید کرد تا مشکلات اقتصادی کشور از قبیل رکود حل شود.
 
وی همچنین بیان کرد: عده‌ای این سوال را مطرح می‌کنند که اگر بخواهیم اقتصاد کشور توسعه پیدا کند، باید از فرهنگ و سنت و آنچه داریم چشم‌پوشی کنیم؟ به نظر من چنین نیست تجربه کشورهای دیگر می‌گوید می‌شود با داشته‌های خودمان با استفاده از تجارب دیگران به سمت توسعه برویم. باید تفکر توسعه داشت، خواهان آن بود و به لوازم و اقتضائات آن نیز پایبند باشیم. در غیر این صورت باید منتظر اعجاز بنشیم!
 
شاکری تاکید کرد: کشور ما دارای منابع طبیعی است که کمک کرده هر قدر هم که تا کنون بد عمل کرده‌ایم، شاهد اتفاقات خیلی بدی در اقتصاد کشورمان نباشیم.
 
عضو هیئت علمی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه مسئله اصلی کشور ما توسعه‌نیافتگی است که برای حل آن نیز تا کنون چاره‌جویی لازم نشده است، بیان کرد: مشکلات اقتصادی کشور از قبیل وضعیت سرمایه‌گذاری، رشد، رفاه و ... که در دهه‌های اخیر تقریبا یکنواخت بوده‌اند به توسعه نیافتگی ربط دارد، البته از مسائل کوتاه‌مدت هم نمی‌شود گذشت و خط‌مشی‌های ما بسیار تاثیر گذار است ولی با این همه موضوع توسعه‌نیافتگی در کشور ما زیربنایی است که برا یحل مشکلات آن نیاز داریم همه قوا باید درگیر باشند.
 
شاکری گفت: در نظر بگیرید که تا کنون نشده است مجالس از وزرا مثلا وزیر علوم سوال کنند که تولید علم دانشگاه در چه حدی است؟ استقلال فکری دانشگاه در چه سطحی است؟ چشم‌انداز تولید علم چگونه است؟ فقط سوال می‌شود که چرا فلان فرد را گذاشتید و چرا آن یکی فرد را عزل کردید؟ این نشان دهنده این است که به مسائلی که عامل توسعه در کشور باشند، توجه نمی‌شود.
 
او با بیان اینکه توسعه بعد از انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی همواره در برنامه مسئولان قرار داشته است، بیان کرد: ما به این منظور حدود شش برنامه‌های توسعه هم نوشتیم ولی این برنامه‌ها می‌بایست با تحلیلی واقعی از شرایط تاریحی که در آن قرار داشتیم، نوشته می‌شد ولی این موضوع در برنامه‌ها لحاظ نشده و ما فکری هم برای حقوق مالکیت و شفافیت نکردیم.

وی اظهار کرد: خلاصه برنامه‌هایی که تا کنون نوشته شده است، به تغییر برخی قیمت‌ها و برخی آزادسازی‌ها خلاصه شده که البته فقط برخی از آن‌ها جواب داده است چون بصورت مجزا و بدون مقدمه اجرا شده است.

عضو هیئت علمی اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: باید بررسی کنیم که تصورمان از تجارت، تولید و توزیع چگونه بود که شرایط به گونه‌ای که امروز شاهد نقدینگی بالا، رکود و تورم نامتناسب هستیم. در برخی کشورها اکنون می‌بینیم که خدمات تجاری برای افراد رفاه ایجاد کرده است و کالاهایشان را به کشورهای دیگر صادر می‌کنند و... ولی کشور بزرگی مثل ما نتوانسته است آنگونه که باید تقویت تولید، ارائه خدمات و فعالیت‌های مکمل را پیش ببرد.
 
این استاد دانشگاه درباره علل ناتوانی کشور در حل برخی مشکلات اقتصادی بیان کرد: ما در برنامه‌های توسعه کشور خود نگرش‌های کوتاه‌مدتی داشتیم مثلا برخی قیمت‌ها را تغییر دادیم، در برخی موارد رهاسازی کردیم و نه البته خصوصی‌سازی در حالی‌که اگر به هماهنگی متغیرها با یکدیگر توجه می‌کردیم، وضعیت بهتر می‌شد.
 
او افزود: یکی از اشکالات این بود که در بحث تجارت، فقط به واردات توجه شد، و همین موضوع منجر شد که علی‌رغم زحمات بسیار زیادی که کشیده شد ولی مشکلات حل نشود. در زمینه خصوصی‌سازی هم مشکلاتی به وجود آمد چون مشخص نشد که چه کسانی خریداری کرده‌اند و چه با آچه خریده‌اند کرده‌اند.
 
وی توضیح داد: بیشترین خصوصی‌سازی در دولت دهم انجام شد ولی دیدیم که فقط بخش اندکی از آنچه واگذار شد در چارچوب خصوصی‌سازی قرار گرفت و  آن هم از طریق سهام بود ما بقی به بخش شبه دولتی و بخش‌های ذی‌نفع منتقل شد. همچنین ابنیه تاریخی رها شدند به این ترتیب که آن‌ها را بهره‌بردار دادیم در حالی‌که بهره‌برداران رقابتی عمل نکرده و خروجی مناسبی به جای نگذاشتند.
 
شاکری با تاکید بر اینکه بخشی از مشکلات اقتصادی کشور در حوزه تجارت است بیان کرد: در گذشته وقتی تصمیم گرفتین در جهت تسهیل تجارت در حوزه بین‌الملل عمل کنیم درهای کشور را بازکردیم و موانع را برداشتیم ولی به این فکر نکردیم که باید با مقدمات و حساب و کتاب این کار انجام شود و در همان سال‌ها رشد بی‌رویه واردات منجر به آن شد که برخی کالاهایی که در کشور تولید می‌شود مثل چای با جدیت ضربه خورد، در حالی که در کشورهای سرمایه‌داری مبتنی بر بازار باز هم اینطور نیست که هر کسی هر چه دوست دارد وارد کند.
 
او همچنین اظهار کرد: در برنامه‌ سوم توسعه استارت بانک‌های خصوصی خود و در برنامه چهارم شروع شد بعد هم گفته شد که به دستگاه‌های دولتی اجازه داده شود خودشان بانک‌های عامل خود را انتخاب کند و هر کجا که دوست دارند سپرده‌های خود را بگذارند و... این چنین شد که یکی پس از دیگری بانک‌ها در صحنه اقتصاد ظاهر شدند و اکنون در هر کوی و برزنی بروید بانک‌ها را می‌بینید که یکی پس از دیگری ظاهر شده‌اند. این در حالی‌ است که قاعدتا وقتی بنگاه‌ها خصوصی می‌شوند باید قیمت‌ خدمات پایین بیاید ولی می‌بینیم که این اتفاقات در زمینه بانک‌ها نیفتاد.
 
وی توضیح داد: عمدتا بانک‌های خصوصی به سمت مسکن، واردات و... رفتند و همزمان با حضور این‌ها در اقتصاد بخش زمین و مسکن، قیمت‌ها به صورت نامتناسب نسبت به سایر بخش‌ها رشد کرد و لذا شهرها و فضاهای اطراف را می‌بینیم که به چه شکلی درآمد. همه برج‌ساز و ساختمان‌ساز شدند. این عدم تناسب نشان می‌دهد که چرا تولیدکنندگان کشور اینقدر دچار مشکل شدند چون درآمد عاید کسانی شده است که عامل تولید نیستند.
 
این استاد دانشگاه افزود: اکنون باید این موارد مورد توجه قرار بگیرند، بیشتر از اقداماتی مانند بازار اوراق بدهی و بالا رفتن سرمایه بانک‌ها. گاهی دیده می‌شود که اقداماتی از این دست نیز خود مشکل‌آفرین می‌شود مثلا در حالی‌که نرخ سود سپرده ۱۵ درصد تعیین شده ولی نرخ اوراق  ۱۸ درصد تعیین می‌شود و سوالی که اینجا جای طرح دارد این است که‌ چرا سود ۱۸ درصد تعیین شده و از کجا قرار است این سود پرداخت شود؟

وی افزود: من فکر می‌کنم برای اقتصادی که هم بخش آن نامولد است باید فکری بیشتر از انتشار اوراق و... کرد. اگر نا مولدها به رسمیت بشناسیم باید منابع را مدیریت بکنیم و نظارت بر بانک‌ها را دقیق‌تر کنیم که پول‌ها را کجا سرمایه‌گذاری کنند. باید در وهله اول بر سیاست‌های تجاری، منابع بانکی و... نظارت شود. بی توجه به اینکه عده‌ای بر این کار برچسپ سوسیالیستی و پوپولیستی و... می‌زنند، باید از صنوف تولیدی حمایت کرد، اولیت‌بندی کرد و بخش‌های اشتغالزا توجه کرد. در نظر داشته باشید که مسائل ما کوتاه‌مدت نیست که با اعمال سیاست‌های کوتاه مدت به مسیر رشد بیفتیم.
 
به گفته شاکری، اکنون عده‌ای به دولت می‌تازند که چرا امکانات نمی‌دهد؟ در حالی‌که دولت در تنگنای مالی قرار دارد. کشور در نیمه دوم ۱۳۸۰ فرصت‌های بسیاری داشت که آن را از دست داد ولی اکنون باید بدون اینکه دنبال مقصر بگردد با همدلی و همفکری مشکلات ریشه‌یابی و حل شوند.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - «من تعجب می‌کنم چرا آقای سراج قبل از این که مدارک را برای ما ارسال کنند یا این که موضوع را به بنده بگویند تا پیگیری لازم را در این خصوص انجام دهم، مطلب را در یک رسانه اعلام می‌کنند. نمی‌دانم این کار برای چیست.»

به گزارش روز چهارشنبه ایسنا، دو روز پیش ناصر سراج، رئیس سازمان بازرسی کل کشور با اعلام این که ۹۳۰۰ شرکت در جزیره کیش با یک کد ملی ثبت شده‌اند، به دولت درباره افزایش مناطق آزاد هشدار داد. موضوعی که امروز با واکنش تند اکبر ترکان، مشاور ارشد رئیس‌جمهور ایران و دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی و ویژه اقتصادی مواجه و تکذیب شد.

اکبر ترکان در گفت‌وگو با «تابناک» به اظهارات اخیر رئیس سازمان بازرسی کل کشور درباره نحوه ثبت شرکت‌ها در مناطق آزاد و این که کار برخی از این شرکت‌ها، صدور فاکتور صوری برای فرار از مالیات است، واکنش تندی نشان داد و اظهار کرد: چنین چیزی که از سوی ایشان اعلام شده به هیچ عنوان وجود خارجی ندارد.

او افزود: از رئیس محترم سازمان بازرسی کل کشور می‌خواهم چنانچه مدارک و سندی در خصوص آنچه اعلام کرده‌اند، دارند، برای ما در مناطق آزاد ارسال کنند تا بررسی و نتیجه را اعلام کنیم.

دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری - صنعتی و ویژه اقتصادی با اشاره به نحوه ثبت شرکت‌ها در این مناطق تصریح کرد: پس از این که شرکت‌ها در مناطق آزاد ثبت می‌شوند، باید سالانه ترازنامه، که یکی از مهم‌ترین گزارش‌های مالی است و وضعیت دارایی، بدهی و سرمایه یک واحد تجاری را در تاریخ مشخصی نمایش می‌دهد، بدهند. اگر شرکتی در مناطق آزاد باشد که ترازنامه سالانه خود را برای بررسی ارائه نکند، قطعا جلوی ادامه فعالیت آن گرفته خواهد شد. این که شرکتی در مناطق آزاد باشد که صرفا نسبت به صدور فاکتور برای فرار از مالیات اقدام کند، بعید می‌دانم وجود خارجی داشته باشد.

او ادامه داد: تعجب می‌کنم که چرا آقای سراج قبل از این که مدارک برای ما ارسال کنند یا این که موضوع را به بنده بگویند تا پیگیری لازم را در این خصوص انجام دهم، مطلب را در یک رسانه اعلام می‌کنند. نمی‌دانم این کار برای چیست.

دبیر شورای هماهنگی مناطق آزاد تجاری ـ صنعتی و ویژه اقتصادی اعلام کرد: بهتر است ایشان به عنوان رئیس سازمان بازرسی کل کشور، اگر مدارکی در خصوص مطالبی که فرموده‌اند، دارند به ما بدهند تا بررسی کنیم. اگر صحت داشت، آنگاه موضوع اعلام رسانه‌ای بشود.

دو روز پیش ناصر سراج، رئیس سازمان بازرسی کل کشور با حضور در یک برنامه تلویزیونی با اشاره به برخی تخلفات در مناطق آزاد گفت: بیش از ۹ هزار شرکت در جزیره کیش ثبت شده است در حالی که ۹۳۰۰ شرکت مربوط به یک کد ملی است. ۲۸۰۰ پرونده مربوط به یک آپارتمان است. معلوم است که این‌ها کارشان صدور فاکتور صوری و فرار از مالیات است. دولت هم لایحه دو فوریتی داده که ۱۲ مناطق آزاد تأسیس شود که اگر بشود، یک سال دیگر من باید دوباره به برنامه شما بیایم و جواب بدهم که چه کرده‌ایم.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - مجمع جهانی اقتصاد از سال 2013 گزارش شاخص سرمایه انسانی را منتشر می‌کند. در جدیدترین و سومین گزارش مجمع جهانی اقتصاد با عنوان «گزارش سرمایه انسانی 2016»، رتبه کشورها در شاخص سرمایه انسانی اعلام شده است.

روزنامه دنیای اقتصاد با این مقدمه نوشته است: به اعتقاد این مجمع اگر بخش‌های خصوصی و دولتی کشورها برای آموزش و مهارت‌های کاربردی، سرمایه‌گذاری بیشتری کنند، نیروی کار بهتر و فعالتری در آینده خواهند داشت. در این مطالعه از بین 130 کشوری که مورد بررسی قرار گرفته‌اند، تنها 19 کشور جهان از 80 درصد از پتانسیل سرمایه انسانی خود استفاده می‌کنند. فنلاند، نروژ و سوییس به ترتیب رتبه‌های اول تا سوم را به دست آوردند که با اختلاف بسیار کمی هر سه کشور از 85درصد از منابع انسانیشان بهره‌برداری کرده‌اند. ژاپن رتبه چهارم را کسب کرده و نسبت به سال گذشته به دلیل از بین بردن شکاف جنسیتی در آموزش، یک رتبه صعود کرده است. سوئد همچنین یک پله صعود کرده و در جایگاه پنجم ایستاده است که نسبت به همسایه خود دانمارک با رتبه 7، عملکرد بهتری داشته ‌است. نیوزلند رتبه 6 را گرفته است و هلند و بلژیک نیز با رتبه‌های 8 و 10 نسبت به سال گذشته پیشرفت کرده‌اند. اما کانادا با رتبه 9 نسبت به سال گذشته 5 پله سقوط کرده‌ است. در خاورمیانه و شمال آفریقا، بحرین با رتبه 46 در صدر ایستاده است و بعد از آن قطر و امارات با رتبه‌های 66 و 69 قرار دارند.

 سرمایه انسانی در ایران

ایران با 16/ 64 درصد استفاده از پتانسیل‌های سرمایه انسانی خود رتبه 85 را در شاخص سرمایه انسانی بین 130 کشور جهان به‌دست آورده است. این در حالی است که سال گذشته ایران با امتیاز 2/ 63درصد در میان 124 کشور، رتبه 80 را به خود اختصاص داده بود و نسبت به سال 2013 که رتبه 94 را به دست ‌آورده بود 14 پله صعود کرده‌ بود.به‌طور کلی شاخص سرمایه انسانی هر کشور با در نظر گرفتن 46 معیار به دست آمده است. ارزش هر یک از این معیارها از آماری که توسط سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان بین‌المللی کار، یونسکو و سازمان بهداشت جهانی منتشر می‌شود، استخراج می‌‌شود. در روش‌شناسی این شاخص امکان مقایسه درون کشوری و بین کشوری وجود دارد. در واقع این شاخص مشخص می‌کند کشورها چگونه سرمایه انسانی خود را توسعه می‌دهند و وارد میدان می‌کنند. این شاخص سطح تحصیلات، مهارت و مشاغل موجود برای افراد را در 5 گروه سنی بررسی می‌کند و به آنها از صفر تا 100 امتیاز می‌دهد.

 زیر شاخه‌های تشکیل دهنده رتبه ایران

در این گزارش گروه سنی صفر تا 14 ساله کشورها از لحاظ نام‌نویسی در بخش آموزش و کیفیت آموزش و آسیب‌پذیری مورد بررسی قرار گرفته‌ است. ایران در این گروه سنی بالاترین امتیاز خود (86/ 87 درصد) را کسب کرده است و رتبه 44 را دارد. گروه سنی 15 تا 24 سال از لحاظ نام نویسی در بخش آموزش، کیفیت و دستاوردهای آموزشی، مشارکت اقتصادی و مهارت‌ها مطالعه شده‌اند. رتبه ایران در این گروه سنی 69 است. گروه سنی 24تا 54 ساله از لحاظ دستاورد آموزشی، محیط آموزش کار، مشارکت اقتصادی و مهارت‌ها بررسی شده‌اند.

 این گروه بیشترین درصد نیروی کار را تشکیل می‌دهند و رتبه ایران با امتیاز 60/ 53 درصد در این گروه سنی جایگاه مطلوبی ندارد و 106 است و کمترین امتیازش در بخش مشارکت اقتصادی این افراد است که از میان 130 کشور بدترین رتبه یعنی رتبه 130 را به‌دست آورده است. بی‌شک می‌توان گفت که پاشنه آشیل ایران در شاخص سرمایه انسانی، معیار مشارکت افراد 24 تا 54 ساله (افراد در سن اشتغال و اغلب با تحصیلات دانشگاهی) در اقتصاد است. دو گروه سنی 55تا 64 و 65 به بالا تنها از لحاظ دستاورد آموزشی و مشارکت اقتصادی مورد بحث قرار گرفته‌اند که رتبه ایران به ترتیب در این دو گروه 102 و 96 است. از جمع تک تک این رتبه‌ها، رتبه کلی ایران در شاخص سرمایه انسانی به‌دست آمده که 85 است.

 معرفی معیارها

اولین موضوع، آموزش است که خود شامل 4 زیرشاخه‌ است:

1. نام‌نویسی در بخش آموزش: در این معیار میزان دسترسی به آموزش برای کودکان و جوانان امروز که نیروی کار فردا هستند، بررسی شده و همچنین یک معیار برای سنجش تفاوت تعداد ثبت‌نام دختران و پسران در سطح راهنمایی و دبیرستان است. ایران تنها امتیاز کامل خود را در بخش برابری جنسیتی در نام‌نویسی در بخش آموزش کسب کرده است و رتبه اول را دارد.2. کیفیت آموزش: میزان ثبت‌نام، کیفیت فضای یادگیری را مشخص نمی‌کند اما این شاخص دو معیار کیفی در مورد کیفیت آموزش ابتدایی و چگونگی تامین نیازهای اقتصاد رقابتی توسط سیستم آموزشی را در نظر گرفته است. 3.دستاورد آموزشی: نیروی کاری که تحصیلات عالی دارد یا دست‌کم از زیربنای یادگیری مناسبی برخوردار است، بهتر خود را با تکنولوژی‌های جدید تطبیق می‌دهد، نوآور است و قادر به رقابت در سطح جهانی است. به همین دلیل دستاورد آموزشی اهمیت بالایی دارد. در گزارش امسال، ایران در بین 5 کشوری است که بیشتر تعداد فارغ التحصیلان رشته‌های علوم، تکنولوژی، مهندسی و ریاضی را دارند. چین، هند، آمریکا، روسیه، ایران، اندونزی و ژاپن به ترتیب 7 کشور اول دنیا در این زمینه هستند.4. یادگیری در محل کار: این معیار میزان فراگیری افراد در محل کار را به‌صورت یادگیری از طریق انجام کار، دانش ضمنی، تبادل اطلاعات با همکاران و همچنین یادگیری رسمی حین کار، آموزش مستمر و آموزش کارکنان بررسی می‌کند.

دومین موضوع، اشتغال است که در فعالیت‌های نیروی کار چند‌جنبه را تحت پوشش قرار می‌دهد:1. مشارکت اقتصادی: این معیار تعداد افرادی که قادرند به‌طور فعال به‌عنوان نیروی کار کشور حضور داشته باشند و افرادی که نیروی کار غیر موثر هستند را بررسی می‌کند. نرخ مشارکت نیروی کار هر کشور که دو گروه افراد دارای شغل و افراد جویای کار را در بر می‌گیرد، گسترده‌ترین معیار سنجش سهم افراد هر کشور در بازار کار است. 2. مهارت‌ها: این جنبه از اشتغال این موضوع را مورد بررسی قرار می‌دهد که آیا دانش و تحصیلات افراد به خوبی با وضعیت اقتصادی کشور و کیفیت شغلی که افراد می‌یابند همخوانی دارد یا نه. علاوه بر این میزان سهولت پیدا کردن افراد دارای مهارت بالا مورد اندازه‌گیری قرار گرفته است. 3. آسیب‌پذیری: این معیار میزان روابط سودجویانه در کار را که موجب از بین رفتن پتانسیل‌های درازمدت فردی می‌شود، می‌سنجد. در واقع در این جنبه نهایی از معیار اشتغال، آسیب‌پذیری جوانان یک کشور در برابر بهره‌کشی را نشان می‌دهد.

 
 

 

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - رای مردم بریتانیا به ترک اتحادیه اروپا هشداری بر ظهور پوپولیسم بود که جهان را به تفکر جدی وا داشته است. عدم توفیق احزاب میانه و سوسیال دموکرات در اروپا در اداره بازارهای به هم پیوسته و سازماندهی ابزارهای گوناگون بازارهای مالی و در نتیجه توزیع نامتعادل منافع جهانی شدن بین طبقات مختلف راه را برای ظهور احزابی با راه‌حل‌های افراط‌گونه (extreme) اعم از راست یا چپ باز کرده است.

 دکتر مهدی بهکیش با این مقدمه در روزنامه دنیای اقتصاد نوشته است: در رای‌گیری سال‌های اخیر در اروپا این روند کاملا مشهود است؛ زیرا که از فنلاند تا فرانسه و مجارستان احزاب راست ملی‌گرا (در این روزها ملی‌گرایی در اروپا بیشتر در شکل مخالفت با مهاجرپذیری تعبیر می‌شود) و بعضا نژادپرست موفقیت بیشتری داشته‌اند در حالی که در یونان و اسپانیا احزاب چپ رادیکال موفق‌تر بوده‌اند. در هر دو مورد مردم جذب شعارهای پوپولیستی شده و سیاست‌های کلان کلاسیک را مورد سوال قرار داده‌اند، زیرا دارندگان کسب‌و‌کار از یک طرف و دارندگان منابع و نیروی کار از طرف دیگر به آینده نامطمئن شده‌اند و به‌دلیل فقدان اطلاعات قانع‌کننده به دام شعارهای ظاهرا زیبا گرفتار آمده‌اند.

Christoph Schreider در اتاق بازرگانی فدرال اتریش پس از انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر در آن کشور گفته است که تا پنج سال پیش ما موفقیت اقتصادی، ثبات سیاسی و آرامش اجتماعی را با هم داشتیم ولی اینک موفقیت اقتصادی و ثبات سیاسی مورد سوال قرار گرفته که بخشی از آن در انتخابات ریاست‌جمهوری ظاهر شد و به‌نظر می‌رسد که به‌هم‌ریختگی در آن دو، آرامش اجتماعی را نیز با بحران مواجه خواهد ساخت.

اگر ترکیب نمایندگان کشورهای اروپایی در پارلمان اروپا را مورد توجه قرار دهیم ملاحظه می‌شود که «ملی‌گراها» رای بیشتری در پارلمان آورده‌اند. همچنین اگر به سیر ترکیب آرا در کشورهای اروپایی در سال‌های اخیر نگاه کنیم به سهولت می‌بینیم که ملی‌گراها رو به رشد هستند. به‌عنوان چند نمونه درصد رای ملی‌گراها در چند کشور در سال‌های اخیر عبارتند از: اتریش 35 درصد، سوئیس 29 درصد، دانمارک و مجارستان 21 درصد، فنلاند 18 درصد، فرانسه 14 درصد و سوئد 13 درصد.

پوپولیسم روالی است که سیاستمداران برای مردم فریبی انتخاب می‌کنند. رواج پوپولیسم به خصوص در اروپا در دهه‌های اخیر در شرایطی اوج می‌گیرد که جنگ بین برندگان و بازندگان جهانی شدن آشکارتر می‌شود. در نتیجه احزاب چپ افراطی و همچنین راست افراطی به یکدیگر نزدیک شده و با شعارهای پوپولیستی جامعه را به سویی هدایت می‌کنند که اروپا در دهه 1920 با آن مواجه بود و در آن بستر حزب جمهوری وایمار (Weimar) به‌وجود آمد و هیتلر در آن زاده شد. تحلیلگران رای‌گیری اخیر بریتانیا برای ترک اتحادیه اروپا را در همین بستر مورد بررسی قرار می‌دهند و حتی امکان انتخاب ترامپ در آمریکا را در همین راستا می‌بینند و امکان انتخاب ماری لوپن در فرانسه 2017 به همین روال تحلیل می‌شود.

آنچه در ایران می‌توانیم از تجربه اروپا بیاموزیم آن است که چرا اروپای مدرن و موفق به فضایی در مسیر زوال دموکراسی و رشد پوپولیسم دچار شده است. آیا ریشه آن در چگونگی پیاده کردن نظام یکپارچه اقتصادی ناشی از جهانی شدن است؟ آنچه اروپا را دو شقه و فضا را برای پوپولیست‌ها باز کرده آن است که دولت‌ها نتوانسته‌اند یا نخواسته‌اند اطلاعات دقیقی به جامعه بدهند و در نتیجه آنان را سرخورده کرده‌اند. مثال بارز آن وضع موجود در بریتانیا است که کامرون نخست‌وزیر در زمان انتخابات خود قول داد که مهاجران به انگلیس را به شدت کاهش خواهد داد در حالی که هم اقتصاد بریتانیا به مهاجران نیازمند است؛ زیرا که آنها مشاغلی را به‌عهده می‌گیرند که معمولا انگلیسی‌ها با آن قیمت به‌عهده نمی‌گیرند و هم مقررات اروپا اجازه نمی‌دهد که مهاجرت را محدود کنند؛ بنابراین شعار فوق جز فریب رای‌دهندگان نبوده که سرخوردگی آنان را در رای‌گیری اخیر نمایان کرد. دولتمردان ما باید یاد بگیرند که جز شفافیت در مقابل مردم راه دیگری برای جذب نظر آنان ندارند. عدم شفافیت فضا را برای پوپولیست‌ها باز می‌کند، همان‌گونه که در دوره دولت گذشته مشاهده شد.

آنچه اروپا را با مشکل جدی مواجه کرد فقدان اطلاعات دقیق درباره جهانی شدن و عضویت در اتحادیه اروپا در سطح مردم عادی بود، اعم از وجوه مثبت یا منفی آن و اینکه جهانی شدن یک فرآیند بده بستان است که البته هر دو طرف از آن سود می‌برند؛یعنی عضویت بریتانیا در اتحادیه اروپا از یک طرف دسترسی بدون تعرفه به بازار‌های 27 کشور عضو را برای آنان به ارمغان می‌آورد و از طرف دیگر بازار بریتانیا را به روی کشورهای اروپایی باز می‌کند. یا همان‌گونه که در اتحادیه ماندن برای بریتانیا موجب آزادی نیروی کار آنان برای کار کردن در 27 کشور دیگر می‌شود هم‌زمان بازار بریتانیا را برای نیروی کار 27 کشور دیگر عضو می‌گشاید. حال اگر نخست‌وزیر انگلیس به‌دلیل حساسیت مردم نسبت به مهاجران اطلاعات غلط به مردم داده است نتیجه آن همان است که در رای‌گیری هفته گذشته در آن کشور اتفاق افتاد. نتیجه ارائه اطلاعات نادرست آن است که در صورت خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا زیان‌های بسیاری به آن کشور وارد خواهد شد و پوپولیست‌های بسیار قوی‌تر روی کار خواهند آمد و شاید یک دهه طول بکشد تا مردم متوجه شوند چه اشتباه بزرگی مرتکب شده‌اند.

مشکل ما در ایران بسیار فراتر از آن است؛ زیرا علاوه‌بر ارائه اطلاعات نادرست توسط سیاستمداران پوپولیست که نمونه بسیار بارز آن را در دولت سابق داشتیم که تحریم‌ها را کاغذ پاره می‌خواند در دولت حاضر نیز اعتقاد جدی به تولید و ارائه اطلاعات اقتصادی وجود ندارد که بارز‌ترین آن فقدان ارائه اطلاعات در باره رشد اقتصادی کشور توسط بانک مرکزی به بهانه جلوگیری از یأس و ناامیدی مردم است. در حالی که در دنیای دیجیتال شایعات به سرعت دست به دست می‌شوند و اتفاقا تاثیر مخرب‌تری به‌جا می‌گذارند و سال دیگر که رکود آشکارتر شود متوجه می‌شویم که سرمایه‌گذاران خصوصی در فضای پر ابهام کشور سرمایه‌گذاری نکرده‌اند؛ بنابراین فضایی برای اشتغال به‌وجود نیامده و درآمدها رشدی نکرده‌اند. در آن شرایط فضا برای پوپولیست‌ها آماده‌تر می‌شود تا با شعارهای مردم‌فریب قدرت را در دست گیرند و اوضاع و احوال اقتصادی را به سویی هدایت کنند که در دولت‌های نهم و دهم کردند.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - اکبر ترکان اظهار کرد: حقوق و مزایای اینجانب از سال ۱۳۹۲ تاکنون به تمام دستگاه‌های نظارتی ابلاغ شده است. دریافتی من از تمام مدیران قبلی مناطق آزاد کمتر است.

به گزارش ایسنا، رییس سازمان نظام مهندسی در نشست خبری که بعد از ظهر دوشنبه برگزار شد، افزود: حقوق مدیران مناطق آزاد به جز یک منطقه بقیه زیر 20 میلیون تومان است.

رییس مناطق آزاد خطاب به خبرنگاری که وی را چند شغله خطاب کرد و رقم دریافتی وی را پرسید، با خنده گفت: با توجه به جوابی که دادم سوال شما مقداری جوسازی بود.

ترکان درباره‌ی چند شغله بودنش تصریح کرد: بنده چند شغله نیستم. من رییس مناطق آزاد و مشاور رییس جمهور هستم. سازمان نظام مهندسی هم شغل محسوب نمی‌شود. تمام مسوولیت‌هایی همچون معاونت اجرایی رییس جمهور، معاونت امور بین‌الملل، دبیرخانه اجلاس عدم تعهد و شورای عالی ایرانیان از جمله سمت‌هایی بود که به بنده پیشنهاد شد که تمام این مسوولیت‌ها را به اشخاص دیگری واگذار کردم و آنها را نپذیرفتم.

وی همچنین اظهار کرد که در جریان انتخابات هیات مدیره سازمان نظام مهندسی که ۲۶ و ۲۷ تیرماه در کیش برگزار می‌شود کاندیدا نمی‌شود و بدین ترتیب آخرین جلسه‌ای است که به عنوان رییس سازمان نظام مهندسی با خبرنگاران صحبت می‌کند.

رییس مناطق آزاد در پاسخ به سوال ایسنا مبنی بر تخلف ۴۰ میلیارد تومانی در هیات مدیره دوره قبل سازمان نظام مهندسی استان تهران گفت: هیات رییسه سازمان نظام مهندسی استان تهران بدون اطلاع هیات مدیره وقت دوره گذشته بخشی از منابع سازمان را نزد بانک سپرده‌گذاری کرده که این اقدام معمول است، اما تخلفی که صورت گرفته این است که هیات رییسه بدون تصویب هیات مدیره وقت از محل منابع سپرده‌گذاری شده، برای شرکتی که هیچ ربطی به نظام مهندسی ندارد تسهیلات گرفته است. این یعنی اختلاس؛ یعنی استفاده از مال غیر برای استفاده‌های نابه‌جا.

ترکان افزود: اعضای سازمان نظام مهندسی در استان تهران مالک این پول هستند و بدون این‌که مالکان مطلع باشند، این مبلغ سپرده‌گذاری شده است. البته سودش قرار بوده به سازمان نظام مهندسی برسد ولی این‌که به نفع شرکتی دیگر وام گرفته شود اقدامی است که نباید صورت می‌گرفت و آقای مهندس بی‌طرف هم گزارش این اختلاس را به دستگاه قضایی ارجاع کردند. همچنین موضوع به شورای انتظامی ارسال شده و هر کدام نقش خود را برای پیگیری انجام می‌دهند.

ترکان ادامه داد: امسال 117 نفر برای شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی کاندیدا شده‌اند که دو برابر مورد نیاز است. اسامی آنان نیز به وزیر راه و شهرسازی داده می‌شود و وزیر 25 نفر را به عنوان عضو اصلی و هفت نفر را به عنوان عضو علی‌البدل انتخاب می‌کند.

رییس سازمان مناطق آزاد همچنین درباره‌ی آیین‌نامه کنترل ساختمان که وزارت راه و شهرسازی تنظیم کرده است، گفت: سازمان‌های نظام‌ مهندسی استان‌ها به دلایلی همچون حذف مهندس ناظر با این آیین‌نامه مخالفند، اما به هر حال این اقدام را دولت انجام داده و در هیات وزیران در دست بررسی است.

وی با بیان این‌که امضاء‌فروشی در سازمان نظام مهندسی را رد نمی‌کند، عنوان کرد: امضاء‌فروشی اتفاق می‌افتد که من منکر آن نیستم، ولی بسیار نادر است و در شهرهای بزرگ انجام می‌شود. مطابق ماده 90 و 91 با نظارت سازمان نظام مهندسی با خطاها در استان‌ها به سختی برخورد می‌شود. همچنین یک مرجع تحت نظر در شورای مرکزی داریم که موارد اختلاف را بررسی می‌کند.

ترکان راهکار خود برای ریشه‌کن کردن رانت و فساد احتمالی در سازمان نظام مهندسی را گشایش اعتبار به نفع ناظر عنوان و تصریح کرد: آنچه در نظام‌های مهندسی موجب اشکال می‌شود، جمع شدن پول در نظام‌های مهندسی است. مالکان مبالغی را پرداخت می‌کنند، ناظر را سازمان مهندسی تعیین می‌کند، پول به نظام مهندسی می‌رود و طی پنج قسط باید به مهندس ناظر داده شود. در این پول امکان وقوع فساد وجود دارد و به همین دلیل پیشنهاد کردیم گردش پول از سازمان‌های نظام مهندسی خارج شده و به جای آن پول را به حساب‌های سپرده بگذارند تا از آنجا به نفع ناظر گشایش اعتبار شود.

ادامه مطلب...

 همزیستی نیوز -  تسهیلات خرید خانه در کشورهایی که به لحاظ نظام تامین مالی مسکن، پیشرو و کارآمد به‌حساب می‌آیند، براساس یک مدل مشترک پرداخت می‌شود. تحقیقات از 10 کشور جهان نشان می‌دهد 4 عنصر وام خرید مسکن شامل «نرخ سود، سقف تسهیلات، مبلغ قسط و دوره بازپرداخت» به جای آنکه با شیوه‌های دستوری یا سلیقه‌ای تعیین شود، از الگوی «اعتبارسنجی متقاضیان» تبعیت می‌کند. بانک‌ها متناسب با اعتبار مشتری، تسهیلاتی با شرایط متنوع و نرخ‌های سود مختلف ارائه می‌کنند. این مدل علاوه‌بر اثربخشی حداکثری وام، دو عایدی برای بازار پول و کل اقتصاد دارد.

بهار فردنیا در روزنامه دنیای اقتصاد با ذکر این مطلب نوشته است: بانک‌ها و موسسات مالی کشورهای پیشرو در حوزه «حمایت مالی موثر از متقاضیان مسکن»، با بهره‌گیری از سبک واحد در تعیین عناصر اصلی وام خرید خانه، سه هدف اقتصادی را همزمان در بازار مسکن، بازار پول و بدنه اقتصاد دنبال می‌کنند. بررسی‌های «دنیای اقتصاد» درباره تفاوت فاحش بین مدل فعلی بانک‌های ایرانی و بانک‌های جهان در پروسه پرداخت وام خرید مسکن حاکی است: در 10 کشور با درجات مختلف توسعه‌یافتگی اما هم مسیر در نظام تامین مالی مسکن، ملاک عمل همه فرآیندها در پرداخت تسهیلات بانکی به خریداران خانه، بر «اعتبارسنجی افراد متقاضی وام» استوار شده است به این معنا که بانک‌ها به جای تبعیت از مدل‌های دستوری یا سلیقه‌ای برای تعیین «نرخ سود، میزان سقف، مبلغ اقساط و طول بازپرداخت» وام خرید مسکن، از الگوی اعتباری برای محاسبه این چهار عنصر استفاده می‌کنند. نهادهای مالی ارائه‌کننده وام خرید مسکن در آمریکا، انگلستان، فرانسه، کانادا، استرالیا، سوئد، هند، اتریش، نروژ و آفریقای جنوبی، به مجموعه‌ای از بانک‌های اطلاعاتی برای اعتبارسنجی وام‌گیرنده‌ها مجهز هستند که رتبه اعتباری هر فرد را برحسب حداقل چهار پارامتر شامل «درآمد فعلی، درآمد چند سال گذشته، شغل حال و سابق و همچنین میزان خوش‌حسابی در پرداخت وام‌های قبلی، مالیات، عوارض و قبوض خدمات شهری» مشخص می‌کند.

تسهیلات خرید مسکن در این کشورها به نسبت نمره اعتباری متقاضیان، با نرخ‌ سود متفاوت و شناور پرداخت می‌شود به‌طوری که معمولا فاصله حداقل یک و متوسط دو واحد درصدی بین بالاترین و پایین‌ترین نرخ سود وام خرید مسکن اعمال می‌شود. نرخ سود کمتر برای فرد دارای بیشترین رتبه اعتباری، علاوه بر اینکه به پرداخت بالاترین مبلغ تسهیلات خرید مسکن به آن فرد منجر می‌شود، قیمت تمام شده وام و در نتیجه اقساط ماهانه تسهیلات را بین 10 تا 12 درصد کاهش می‌دهد و باعث افزایش طول دوره بازپرداخت خواهد شد. در غالب کشورهایی که بازار تسهیلات رهنی در آنجا ابعاد بزرگ و قابل قبولی دارد –حجم کل وام‌های خرید مسکن پرداختی معادل حداقل نیمی از تولید ناخالص داخلی است- این تسهیلات با طول دوره بازپرداخت 20 تا 40 سال به متقاضیان ارائه می‌شود. در آمریکا عمده وام‌های خرید مسکن در اقساط 30 ساله پرداخت می‌شود. در ژاپن و سوئیس وام‌های بین نسلی با دوره بازپرداخت 100 ساله برای خرید مسکن ارائه می‌شود!

در عین حال، کسب نمره کمتر از کف اعتباری مدنظر بانک‌ها، امکان دریافت تسهیلات را تا اطلاع ثانونی (ارتقای رتبه در گذر زمان) سلب می‌کند.

این مدل پرداخت وام خرید مسکن علاوه بر اینکه امکان پوشش بیش از 70 درصد قیمت خانه را برای متقاضیان فراهم می‌کند، به‌صورت خودکار باعث تشویق خانوارها به پرداخت به موقع مالیات‌ها و انواع بدهی‌ها به بانک‌ها و سایر نهادها می‌شود. شرط «اعتبارسنجی» در پروسه پرداخت وام خرید مسکن همچنین به شفاف شدن سوابق مالی و اقتصادی و همچنین حجم دارایی‌های افراد کمک می‌کند و از این منظر برای کل اقتصاد یک کشور از بابت نحوه توزیع یارانه‌ها و... مثمر ثمر خواهد بود. این در حالی است که تعیین نرخ سود ثابت برای وام خرید مسکن و به دنبال آن، تثبیت سقف مبلغ تسهیلات، از یک‌سو درجه سازگاری وام با دهک‌های مختلف جامعه را کاهش می‌دهد و از سوی دیگر مانع بهره‌برداری چندمنظوره از وام توسط بانک‌ها و دولت‌ها می‌شود.

 افزایش اعتبار، راه بهره‌مندی از تسهیلات بهتر

یکی از شرط‌های لازم برای اعطای وام در کشورهایی مانند استرالیا، هند، آفریقای جنوبی، اتریش، نروژ، سوئد، انگلستان، آمریکا و کانادا، فراتر از طول مدت حساب بانکی و مقدار پولی که در حساب هر شخص وجود دارد یا پیدا کردن ضامن‌های معتبر، میزان اعتبار خود شخص است. در واقع در این کشورها اولین شرط برای گرفتن وام مسکن، سنجش اعتبار هر شخص یا سازمان است. این اعتبار حتی میزان سود وام را نیز مشخص می‌کند. یعنی سود بانک در این کشورها به‌صورت شناور است و با توجه به اعتبار هر شخص متفاوت خواهد بود. اعتبارسنجی در پرداخت وام، در جهان به‌عنوان عاملی برای تشویق افراد جامعه به افزایش اعتبارشان تلقی می‌شود چون افراد می‌دانند که هر چقدر اعتبارشان بالاتر باشد، می‌توانند از مزایای بیشتری برخوردار ‌شوند و به این ترتیب احتمال تمایل افراد به فرار از بازپرداخت وام‌ها، فرار مالیاتی یا اختلاس کاهش می‌یابد.

در جهان، نمره سنجش اعتبار عددی است که با توجه به تحلیل پرونده سوابق اعتبار افراد محاسبه می‌شود و این پرونده سوابق نیز به نوبه خود بر پایه اطلاعات واقعی به‌روز‌رسانی شده و تاریخچه رفتار اعتباری فرد تهیه می‌شود. تصمیم‌گیری بر این مبنا، در مقایسه با روش‌های سلیقه‌ای، به مراتب قابل اطمینان‌تر و منصفانه‌تر است. منبع اطلاعات اعتباری، بانک‌هایی است که اطلاعات اشخاص را از منابع مختلف جمع‌آوری می‌کنند و برای هر شخص پوشه اطلاعات اعتباری مشخصی می‌سازند. سنجش اعتبار عموما به‌صورت یک عدد (نمره) بین یک تا ۱۰۰۰ اعلام می‌شود. سنجش اعتبار در واقع مقدار ریسک وام را مشخص می‌کند؛ به این معنی که احتمال پرداخت به موقع قسط، توسط وام‌گیرنده مشخص می‌شود. در نتیجه هر تسهیلات‌دهنده، مانند بانک، به‌صورت جداگانه و بر اساس نیازهای کسب‌وکار خود، عدد سنجش اعتبار را از بانک‌های اطلاعاتی دریافت می‌کند. در بعضی کشورها همه سازمان‌های وام‌دهنده از یک سیستم واحد پیروی می‌کنند و در برخی دیگر کشورها سازمان‌های مختلف نمره‌های اعتباری متنوعی صادر می‌کنند. با توجه به میزان این اعتبار و ریسک آن، بانک‌ها، تعیین می‌کنند که آیا فرد برای گرفتن وام مجاز است و چه نرخ سود بانکی باید به وام پرداختی به وی اختصاص یابد. این اطلاعات همچنین باعث به وجود آمدن شفافیت در اطلاعات بانک‌ها می‌شود و کمک موثری در ارزیابی مشتریان بانک‌ها ارائه می‌کند، تا منابع و سرمایه‌ها به هدر نرود. این اعتبار با 4 شاخص ثابت، میزان درآمد فعلی، سابقه میزان در‌آمد، سابقه کاری و سابقه اعتباری سنجیده می‌شود. سابقه اعتباری یعنی سابقه خوش‌حسابی شخص در پرداخت قبض‌ها و قسط‌های قبلی.

در آلمان، سنجش اعتباری به‌عنوان شاخص اصلی ارزیابی اعتبار یک فرد شناخته می‌شود. این اعتبار نه تنها برای وام‌دهی استفاده می‌شود بلکه در تعیین محدودیت اعتبار شخص در خرید و استفاده از کارت‌های اعتباری فروشگاهی‌اش نیز موثر است و شخص می‌تواند با خوش‌حساب بودن اعتبار خرید خود را بالاتر ببرد. شهروندان آلمانی می‌توانند سالی یک بار یک نسخه از سنجش اعتبار خود را از بانک اطلاعات اعتباری دریافت کنند. در انگلیس برای به‌دست آوردن سنجش اعتباری از مشاهدات و اطلاعات مشتریانی که وام گرفته‌‌اند استفاده‌ می‌شود و با توجه به سابقه پرداخت قسطشان، میزان ریسک‌پذیری برای گرفتن وام بعدی محاسبه می‌شود. برای مشتریان جدید معیارهایی مانند صاحب‌خانه بودن، سن و درآمد، این ریسک را مشخص می‌کند. محاسبه ریسک اعتباری در موسسات مختلف به روش‌های متفاوتی انجام می‌شود و روش ثابتی ندارد. به همین دلیل مشتریان به سختی می‌توانند متوجه میزان اعتبار خود برای گرفتن وام بشوند. هر چقدر ثبات شغلی و ثبات درآمد بیشتر باشد، اعتبار بالاتر می‌رود. در آفریقای جنوبی، سنجش اعتبار براساس اطلاعات حساب‌بانکی، تاریخچه پرداخت اقساط، استعلام محلی و اداری و اطلاعات ثبت شده از هر شخص انجام می‌شود و تمامی سوابق مثبت و منفی در نظر گرفته می‌شوند. هر بانک اطلاعاتی با توجه به زیرمجموعه‌ای که برایشان اطلاعات را تهیه می‌کند، به روش خاصی سنجش اعتباری را انجام می‌دهد. هر شهروند تنها می‌تواند سالی یک بار گزارشی از سنجش اعتباری خود داشته باشد.

در آمریکا همه اطلاعات از سه بانک تهیه می‌شود و میزان درآمد جزو اطلاعات لازم برای تعیین میزان اعتبار در نظر گرفته نمی‌شود. در این کشور با توجه به نوع نیاز برای اعتبارسنجی، روش‌های متعددی برای محاسبه سنجش اعتبار وجود دارد. یکی از معمول‌ترین این روش‌ها که برای وام مسکن استفاده می‌شود از طریق بانک اطلاعاتی (FICO) محاسبه می‌شود. در این نوع اعتبارسنجی، 35درصد از اعتبار توسط سابقه پرداخت به موقع قسط‌‌های قبلی فرد، 30درصد با توجه به میزان بدهی‌ها، تعداد حساب‌ها، مبلغ موجود در‌‌ آنها و میزان قسطی که فرد برای هر وام می‌پردازد، تعیین می‌شود. 15 درصد با توجه به طول مدتی که فرد وارد پرونده سوابق اعتبار‌سنجی‌ها شده است که به میانگین سنی حساب بانکی بستگی دارد، محاسبه می‌شود. 10درصد به نوع حساب بستگی دارد و هر چه تنوع نوع حساب بیشتر باشد امتیاز بالاتری محسوب می‌شود. 10 درصد نیز به میزان استفاده از اعتبار برای وام‌های گرفته شده در 12 ماه اخیر و صدور کارت‌های اعتباری بستگی دارد. عاملی که میزان اعتبار فرد را در این کشور بسیار پایین می‌آورد، بدهکار تشخیص داده شدن فرد با توجه به رای دادگاه در مواردی مانند پس ندادن ودیعه رهن توسط موجر به مستاجر است.

در کانادا همچنین، سنجش اعتباری توسط گزارش‌های دو شرکت تهیه می‌شود و عددی بین 300 تا 900 دارد. در کانادا، مرکزی جداگانه نیز وجود دارد که شهروندان می‌توانند سالی چند بار و هر زمان درخواست ارسال یک نسخه از سنجش اعتبارشان را بدهند تا بتوانند برای اصلاح وضعیت اعتباری خود تلاش کنند. این درخواست اگرچه در سوابق آنها ثبت می‌شود ولی تاثیری در اعتبارشان ندارد. در آمریکا شهروندان تنها سالی یکبار می‌توانند سنجش اعتباری خود را چک کنند.

 اعتبار بیشتر، نرخ سود کمتر

سنجش و گزارش میزان اعتبار افراد غیر از اینکه مجاز بودن آنها برای دریافت وام و میزان وام را مشخص می‌کند، نرخ سود وام آنها را نیز تعیین می‌کند. یعنی هر چقدر اعتبار فرد بالاتر باشد، نرخ سود کمتری به وامش تعلق می‌گیرد در نتیجه قسط کمتری را هر ماه پرداخت می‌کند. در واقع هر چه میزان اعتبار فرد موقع گرفتن وام بیشتر باشد، به این معنا است که وی توانسته است پول بیشتری را برای خودش حفظ کند. در آمریکا با نمره اعتباری 620 به بالا می‌توانند وام مسکن بگیرند که اگر این اعتبار از 740 بیشتر باشد کمترین نرخ سود به آنها تعلق می‌گیرد. تفاوت بین کمترین نرخ و بیشترین نرخ سود 5/ 1 درصد است. اما با یک مقایسه عددی می‌توان فهمید که یک درصد تاثیر بسیار زیادی در میزان اقساط وام دارد. اگر شخصی 200 هزار دلار وام 30 ساله بگیرد به‌طور معمول 5درصد سود باید پرداخت کند یعنی ماهی 1080 دلار، اما اگر اعتبار بالایی داشته باشد 4 درصد سود یعنی ماهی 954 دلار باید پرداخت کند. در واقع می‌توان گفت اعتبار بالا ماهانه 126 دلار برای وام گیرنده ذخیره می‌کند. به همین دلیل به کسانی که به وام مسکن احتیاج دارند پیشنهاد می‌شود قبل از اقدام به گرفتن وام با توجه به موارد تاثیر گذار در تعیین اعتبار، نمره اعتباری خود را بالا ببرند.

پیشخوان

آخرین اخبار