

همزیستی نیوز – وقتی در سال 1360 عده ای به بهانه کمبود ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاه های دولتی و جلوگیری از خروج جوانان ایرانی جهت تحصیل در دانشگاه های خارجی، سنگ بنای دانشگاه و مراکز آموزش عالی غیردولتی را در این کشور گذاشتند هرگز فکر نمی کردند که تیشه به ریشه علم، دانش، دانشگاه، دانشجو و مدرک دانشگاهی و به تبع آن کل نظام منبعث از این ارزش های بنیادین جهانی می زنند.
بودند در آن زمان دلسوزانی که فریاد زدند: " نکنید این کارها را "، " حرمت دانشگاه را حفظ کنید " ، " ارزش عنوان استاد و دانشجو را پایین نیاورید" ، و هشدارهای دیگر که متاسفانه گوش های کسانی که باید این هشدارها را می شنیدند انگار کر شده بود و نه تنها به این هشدارها وقعی ننهادند بلکه با تشویق و تمجید بانیان این بدعت بنیان برانداز، فضایی در کشور ایجاد کردند که درهر شهر و روستا و در هر کوی و برزن تابلو دانشگاه! بالا رفت و مسابقه ای بنیان براندازتر تحت عنوان مردمی و همگانی کردن دانشگاه در کل کشور به راه افتاد!
نتیجه چی شد؟ آیا اهداف مورد نظر محقق شد؟ آیا با وضع سهل ترین و راحت ترین مقررات و ضوابط پذیرش دانشجو در این به اصطلاح دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی که پرداخت شهریه، اصلی ترین شرط ورود و ادامه تحصیل در آنها بود، به هدف تربیت نیروهای انسانی متخصص کارآمد رسیدیم؟
با دادن مدرک لیسانس، فوق لیسانس و دکتری به افراد واجد شرایط و غیر واجد شرایط در این دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و بالا بردن درجه تب مدرک گرایی و مدرک سالاری در جامعه به کجا رسیدیم؟ مگر جز این است که بسیاری از خانواده ها متاثر از این فضا، دار و ندار خود را برای تامین شهریه دختران و پسران دلبند خود هزینه کردند با این امید که بچه های شان پس از فارغ التحصیلی در مشاغل مرتبط با رشته های شان اشتغال پیدا کنند؟
آیا رشد نگران کننده نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاه ها و تبعات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این پدیده حداقل در دو دهه اخیر نباید متولیان توسعه کمی بی حساب و کتاب آموزش عالی را در این کشور از خواب بیدار کند؟
گرچه خوابی که مواهب مادی بادآورده این تجارت را برای عده ای به ارمغان آورده است، می تواند خیلی شیرین و طولانی باشد اما به نظر می رسد که صداهایی از گوشه و کنار برای بیدار کردن این افراد به گوش می رسد!
بنا به آخرین گزارش موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم که در اختیار ایسنا قرار گرفته، در ایران ۲۵۶۹ دانشگاه وجود دارد که از این میان تعداد ۵۳۰ واحد سهم دانشگاه آزاد بوده، ۳۰۹ موسسه غیرانتفاعی، ۱۷۰ مرکز فنی حرفه ای، ۴۶۶ مرکز پیام نور، ۹۵۳ واحد علمی کاربردی و ۱۴۱ دانشگاه دولتی( وزارت علوم، تحقیقات و فناوری) در ۳۱ استان کشور ثبت شده است. ایسنا- 9خرداد 97
به گفته معاون وزیر علوم از این تعداد دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی ایران که از تعداد دانشگاه های چین با جمعیت یک میلیارد و 413 میلیون نفرنیز بیشتر است، افزون بر 50درصد مراکز آموزش عالی دولتی از نظز کیفیت پایین تر از سطح استاندارد قرار دارند. مهر 4 مهر 97
به گفته وزیر علوم، تحقیقات و فناوری هم ساماندهی آموزش عالی، تکلیف برنامه ششم توسعه است و چون یکی از ایرادات آموزش عالی کشور توسعه کمی دانشگاهها و فقدان استانداردهای لازم عنوان شده است دراین راستا با ساماندهیهای صورت گرفته، تعداد واحدهای دانشگاهی از دو هزار و 500 تا دو هزار و 800 واحد به کمی بالاتر از دو هزار واحد کاهش پیدا کرده است. ایسنا 19شهریور 97
گرچه فعالیت های اکثر واحدهای باقیمانده نیز به علت شرایط بد اقتصادی جامعه خود به خود دچار رکود شده و می شود و بسیاری از صندلی های دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی نیز خالی مانده است، اما پدیده دیگری در کنار این شرایط رشد کرده است و آن جعل مدارک تحصیلی و فروش آنها به متقاضیان است. گزارش مفصل این پدیده را باهم می خوانیم:
گسترش دامنه فعالیت جاعلان مدارک در سراسر کشور!
مهر ماه گذشته بود که با شکایت هیئت نظارت و ارزیابی آموزش عالی خراسان رضوی در دستگاه قضایی و در ادامه ورود قاطع دادسرای ویژه جرایم رایانه ای مشهد به ماجرا، پرده از تخلفی عظیم در زمینه جعل مدارک علمی در مقاطع مختلف برداشته و موضوع در 9 مهر ماه در خط قرمز روزنامه قدس منتشرشد.
در گام اول رسیدگی قضایی به این پرونده پیچیده که در شعبه 751 بازپرسی و تحت نظارت قاضی امیرحسین جوانبخت صورت پذیرفت، مشخص شد سه نفر در مشهد به صورت کاملا حرفه ای در مراکز غیرمجاز اقدام به فروش مدارک علمی نامعتبر می کنند.
جاعلان مدارک علمی که برای جذب مشتری در فضای مجازی، رسانه های مکتوب وسالن های همایش صدا وسیما دست به تبلیغات گسترده ای زده بودند، مدعی اعطای مدرک پروفسوری، معادل دکتری و...هم بودند.
در گام بعدی و طی یک عملیات ضربتی سه دلال مدرک در مشهد دستگیر شدند. این گزارش حاکی است: در حالی که از ناحیه متهمان تعداد زیادی مدارک علمی جعلی داخلی در مقاطعی گوناکون کشف شد، وجود برخی مدارک جعل شده تحصیلی گرجستان درمیان مستندات مکشوفه نشان از عمق تخلفات آنها داشت.
سه جاعل مدارک علمی که تحت عنوان آموزشگاه های عالی آزاد فعالیت می کردند، با دستور بازپرس شعبه 751 دادسرای ویژه رسیدگی به تخلفات جرایم رایانه ای و در وقت فوق العاده به شعبه مذکور منتقل و روند بازجویی از آنها آغاز شد.
در پی برگزاری چندین جلسه فشرده و فنی، نتایج عجیب و غریبی حاصل و مشخص شد، چرا که برخی از آنها بنا به درخواست افراد مختلف مدارک جعلی معادل سازی شده در مقاطع مختلف را در یک چشم بهم زدن حاضر و در ازای آن، برای مقطع کاردانی یک میلیون و 500، لیسانس دو میلیون و 500 و فوق لیسانس دومیلیون و 900 هزار تومان پول می گرفتند.
همچنین آنها با برگزاری دوره های داخلی و خارجی و اخذ هزینه های آنچنانی مدارک MBAوDBA هم صادر و در اختیار افراد قرار می دادند که تنها هزینه صدور اینگونه مدارک برای جاعلان خرید یک دستگاه چاپگر رنگی و و جعل فرم و امضای افراد سرشناس علمی و ... بود.
متهمان که حساب همه جا را کرده بودند و می دانستند افرادی که مدارک را اخذ می کنند از آنها برای ارتقای رتبه شغلی و ... استفاده خواهند کرد و اداره مرجع استعلام اصالت خواهد گرفت، پشت مدارک جعلی درج کرده بودند، برای استعلام و... با شماره تماس و یا آدرس ... تماس و یا مکاتبه شود، با این کار هم مدرک جعلی را صادر و هم خودشان اصالت آن را تایید می کردند!
در ادامه مراحل قضایی پرونده بازپرس امیر حسین جوانبخت به این نتیجه رسید که ماجرای جعل مدارک فرا استانی است وجاعلان بازداشت شده برای صدور برخی مدارک با افرادی دیگر هم همکاری می کنند.
دستگیری 3 فروشنده مدرک نامعتبر در شمال و مرکز ایران
تحقیقات حاکی از آن بود که یکی از جاعلان در نوشهر و دو نفر دیگر هم در اصفهان در حال جعل مدارک دانشگاهی هستند.
همه چیز هماهنگ می شود در اولین گام ماموران پلیس فتای استان خراسان رضوی با کسب نیابت قضایی راهی نوشهر شدند و جاعل مدارک دانشگاهی را که برای استمرار فعالیتش دفتری اجاره و ماهیانه 5 میلیون هم اجاره می داد را دستگیرکردند.
پس از بازداشت متهم تعداد زیادی مهر و هولوگرام مذکر جعلی ثبت اختراع و....کشف و تمامی اسناد ، مدارک و سیستم های رایانه ای متعلق متهم جمع آوری و همراه وی به مشهد منتقل گردید.
پس از انتقال متهم 28 ساله به مشهد که دارای ارتباطات زیادی با افراد ذی نفوذ در شهر محل وقوع جرم هم بود، مدارک جمع آوری شده توسط پلیس بررسی و مشخص شد و تا امروز بیش از 8 هزار مدرک علمی نامعتبر صادر و فروخته است.
همچنین مدارک جعلی صادر شده بیش از300 نفر که آماده تحویل بود هم درمیان اسناد توقیف شده، کشف شد. در شاخه ای دیگر از تحقیقات مشخص شد، متهم دارای مدرک فوق لیسانس بود اما خودش را در کانال تلگرامی و ... دارای مدرک کتری معرفی کرده است!
گزارش قدس حاکی است: عملیات دوم پلیس هم برای دستگیری جاعلان مدارک دانشگاهی آغاز و این بار تیم پلیس فتای استان راهی شهر اصفهان شد و با توجه به اطلاعاتی که از متهمان بدست آورده بودند در پوشش خریدار مدرک دانشگاهی، یکی از متهمان را پای قرار صوری کشانده و وی را دستگیر کردند. به همین واسطه مشخص شد همدست عامل بازداشت شده پسرش می باشد که وی هم به سرعت دستگیر شد.از ناحیه متهمان نیز تعداد زیادی مدارک کشف و همراه با جاعلان مدارک علمی به مشهد منتقل شدند.
درادامه سه متهم جعل مدارک علمی با دستور بازپرس شعبه751 دادسرای ناحیه 7 مشهد پای میز محاکمه قرارگرفتند و اتهام جعل مدارک و عناوین علمی توسط بازپرس پرونده به متهمان تفهیم شد.
براساس بررسی های قضایی مشخص شده بود که تمامی متهمان فقط با ثبت یک شرکت و بدون اخذ مجوز از وزارت علوم اقدامات مجرمانه خود را رقم زده اند.
*ادعای رد پای تخلف در وزارت خانه!
متهم 28 ساله نوشهری درجلسه بازپرسی مدعی شد که با فردی در وزارت علوم ارتباط داشته که به او پیشنهاد کرده است تا در قبال پرداخت 5 میلیون به صورت ماهیانه، راه فعالیت وی را هموار خواهدکرد!
همچنین متهم اظهار داشت من با دانشگاه آزاد قرارداد همکاری داشتم و برهمین اساس دوره های مختلف را برگزار می کردم و برای هر دوره بین پانصد تا یک میلیون تومان هزینه می گرفتم!
وی همچنین درپاسخ به سوال بازپرس پرونده که از او پرسید چرا خودت را دکتر معرفی کردی، پاسخ داد: این کار را کارمندم کرد و عناوین مذکور را به رزومه من اضافه کرد!
*از جعل مدارک درمانی تا اعطای پروفسوری!
در ادامه پدر و پسر جاعل هم پای میز عدالت ایستادند تا پاسخگوی اتهامات وارده باشند.آنها در تبلیغات تلگرامی و ... مدعی بودند برای بیش از 360 عنوان، مدرک علمی می دهند! در مدارک جمع آوری شده مشخص شد که آنها از مدارک کمک بهیاری، تکنسین داروخانه،دستیار دندانپزشک و... گرفته تا دوره های آموزش برای کارمندان دولت همه نوع مدرک صادر می کرده اند.
همچنین آنها در کنار صدور مدارک مذکور، مدارک معادلMBA و DMA را هم با جعل امضای برخی از مسئولان وزات علوم صادر و می فروخته اند. آنها مدعی فروش مدارک دانشگاه نیویورک آمریکا در مقطع کاردانی تا دکتری بودند! همچنین سودجویان در تبلیغات اعلام کرده بودند مدرک پروفسوری افتخاری از دانشگاه آکسفورد را هم می توانند به افراد متقاضی تحویل دهند!
متخلفان همچنین برای مشروعیت بخشیدن به اقدامات غیرقانونی خود اقدام به اجاره سالن های همایش صدا وسیما کرده و در مواردی هم پس از چاپ کتاب با روش های غیرقانونی یک نسخه از آن را به خانواده برخی شهدا هدیه داده اند.
گوشه ای دیگر از مستندات جمع آوری شده دستگاه قضایی که پیش روی پدر و پسر جاعل قرار گرفت از آن حکایت داشت که متهمان در قبال صادر کردن مدرک تحصیلی دانشگاه آزاد در هرمقطعی، 30 میلیون تومان و در مقاطع آموزش عالی آزاد، 25 میلیون تومان از متقاضیان طلب می کرده اند.
در همین رابطه مشخص شد، جاعلان در برخی موارد با جعل مُهر و مدارک یکی از موسسات آموزش عالی در اصفهان، ازآنها در این راستا سوء استفاده هم کرده بودند. در همین زمینه مدیر مرکزمذکور با حضور در دادسرا از متهمان شکایت کرد. از سوی دیگر پسر متهم که تا دیپلم درس خوانده بود، در کانال تلگرامی شان خود را دکتر معرفی کرده بود!
درحالیکه ماموران بیش از 60 گیگابایت مستندات از سرور سایت فروش مدارک جعلی متعلق به متهمان استخراج کرده بودند، پسر متهم معترف شد که من برای پدرم کار می کردم. او بود که تمامی مدارک را جعل می کرد و هرچه می خواست در خانه به وسیله یک چاپگر چاپ می کرد!
وی ادامه داد: او امضای من را تحت عنوان دکتر از آن جهت پای مدارک جعلی می زد که دیده بود مدارک علمی چند امضا دارد! علت استفاده پدرم از صفحه اینستاگرامم این بود که دنبال کننده های صفحه من بالابود! او وقتی مدرکی را می فروخت، می گفت در سایت بارگزاری کن.
*پای بازیگران مشهور هم به ماجرای بازشد!
در ادامه بررسی های موشکافانه قضایی مشخص شد که در میان افرادی که مدارک جعلی علمی را خریداری کرده اند بازیگران مشهور و چهره نیز وجود دارند که در ازای پرداخت پول، به این گونه مدارک بی اعتبار دست یافته اند!
در حاشیه جلسه رسیدگی به تخلفات جاعلان مدارک علمی و دانشگاهی، کارشناس مسئول هیئت نظارت و ارزیابی آموزش عالی خراسان رضوی به قدس گفت: ما در استان 18 آموزشگاه عالی آزاد داریم که 15 آموزشگاه فعال و به صورت قانونی فعالیت می کنند. در این میان افرادی هم بدون مجوز در حال فعالیت هستند که مشخص است آنها در حال تخلف هستند.
وی تصریح کرد: اما برخی از همین 15 آموزشگاه عالی آزاد که مجوز فعالیت دارند به صورت غیرقانونی با برخی دفاتر و شرکت های غیر قانونی همکاری و به نوعی کارچاق کنی می کنند و برای آموزشگاه های مذکور به نوعی مدرک می فروشند! آموزشگاه های آموزش عالی آزاد به هیچ عنوان حق ندارند برگزاری دوره ای را به دیگر شرکت ها واگذارکنند.در حال حاضر هم در حال پیگیری موضوع از سوی دستگاه قضایی هستیم.
*متخلفان خودشان مدارک را به مرجوع کنند
در همین حال بازپرس جوانبخت هم طی هشداری به افرادی که از مدارک جعلی و نامعتبر معادل سازی شده و... را اخذ کرده اند، از آنها خواست تا قبل از آنکه دستگاه قضایی به سراغ آنها بیاید خودشان مدارک مذکور را به حراست اداره متبوع تحویل دهند. وی در حالی که عنوان کرد برخی افراد از مدارک مذکور برای افزایش حقوق و ... استفاده کرده اند، تصریح کرد: برای افرادی که توسط دستگاه قضایی شناسایی شوند، اتهام سوء استفاده از سند مجعول در نظر گرفته خواهد شد. این مقام قضایی افزود: در این زمینه اطلاعات دقیقی در اختیار دستگاه قضایی قرار دارد و پیگیری پرونده تا روشن شدن تمامی زوایای تاریک آن همچنان ادامه خواهد داشت.
منبع: قدس آنلاین

همزیستی نیوز - شماره 632هفته نامه همزیستی به تاریخ 17آذر 97 با مطالب متنوع منتشر شد.
در این شماره می خوانیم:
این تیتر که تیتر اول این شماره همزیستی را تشکیل می دهد برگرفته از یک گزارش خبری است که به مناسبت روز دانشجو تهیه و در این نشریه به چاپ رسیده است.
در این گزارش خبری همزیستی می خوانیم: وقتی در سال 1360 عده ای به بهانه کمبود ظرفیت پذیرش دانشجو در دانشگاه های دولتی و جلوگیری از خروج جوانان ایرانی جهت تحصیل در دانشگاه های خارجی، سنگ بنای دانشگاه و مراکز آموزش عالی غیردولتی را در این کشور گذاشتند هرگز فکر نمی کردند که تیشه به ریشه علم، دانش، دانشگاه، دانشجو و مدرک دانشگاهی و به تبع آن کل نظام منبعث از این ارزش های بنیادین جهانی می زنند.
بودند در آن زمان دلسوزانی که فریاد زدند: " نکنید این کارها را "، " حرمت دانشگاه را حفظ کنید " ، " ارزش عنوان استاد و دانشجو را پایین نیاورید" ، و هشدارهای دیگر که متاسفانه گوش های کسانی که باید این هشدارها را می شنیدند انگار کر شده بود و نه تنها به این هشدارها وقعی ننهادند بلکه با تشویق و تمجید بانیان این بدعت بنیان برانداز، فضایی در کشور ایجاد کردند که درهر شهر و روستا و در هر کوی و برزن تابلو دانشگاه! بالا رفت و مسابقه ای بنیان براندازتر تحت عنوان مردمی و همگانی کردن دانشگاه در کل کشور به راه افتاد!
در ادامه این گزارش با اشاره به تبعات وحشتناک توسعه بی حساب و کتاب کمی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی آمده است: آیا رشد نگران کننده نرخ بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاه ها و تبعات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این پدیده حداقل در دو دهه اخیر نباید متولیان توسعه کمی بی حساب و کتاب آموزش عالی را در این کشور از خواب بیدار کند؟
در این گزارش پدیده جعل مدارک تحصیلی و فروش آنها به متقاضیان به عنوان پدیده ای که همراه با این شرایط اسفناک رشد کرده است به تفصیل مورد برررسی قرار گرفته است.
هفته نامه همزیستی که صاحب امتیاز و مدیرمسئول آن تاج محمد کاظمی است از سال 1380 منتشر می شود.

همزیستی نیوز - درست در شرایطی که وزیر آموزش و پرورش عزم خود را برای آزمون زدایی و بریدن پای موسسات تست و کنکور از مدارس کشور جزم کرده است، خبر می رسد که عده ای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در صدد استیضاح او هستند!
به گزارش ایسنا، عصر ایران در ادامه نوشت: این ادعا را مطرح نمی کنیم که پشت پرده استیضاح وزیر آموزش و پرورش، مافیای تست و کنکور قرار دارد ولی کتمان نمی توان کرد که خوشحالترین افراد از این استیضاح، کسانی هستند که کاسبی سالانه شان از برگزاری کلاس های کنکور و فروش کتاب های تست و ... سر به 8 هزار میلیارد تومان می زد.
از وقتی سید محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش شد، مدام از این که مدارس در چنبره موسسات کنکور قرار گرفته و شادی و آرامش روانی کودکان و نوجوانان را از بین برده اند، سخن گفته و برنامه هایی نیز برای آزمون زدایی تدوین کرده است.
اگر آموزش و پرورش به روال عادی خود برگردد و پای موسسات تست و کنکور از مدارس قطع شود، هزاران میلیارد تومانی که به قیمت حراج امنیت روانی دانش آموزان به جیب این موسسات می رود، قطع خواهد شد.
در این ماجرا، نه فقط موسسات مذکور که جیره خواران جانبی شان نیز متضرر خواهند شد، از مدیر فلان مدرسه غیر انتفاعی که در معامله با این موسسات، دانش آموزانش را ملزم به خرید کتب این موسسه یا شرکت در آزمونهای آن می کند تا تبلیغاتچی هایی که از آنان پول می گیرند تا بر روی اعصاب و روان خانواده های ایرانی رژه بروند!
این چند نمونه را از ایلنا و کیهان بخوانید:
* علی زرافشان معاون آموزش متوسطه وزارت آموزشوپرورش: چند سال گذشته یکی از مؤسسات کنکور برای اینکه آموزشوپرورش با آن مؤسسه قرارداد ببندد، پیشنهاد داده بود که 25 دستگاه بنز به مدیران مدارس بدهد.
* هر برنامه چهل دقیقهای موسسات کنکور در صداوسیما، 100 میلیون قیمت دارد و صداوسیما برای 9 ماه مبلغی نجومی در حدود 350 میلیارد تومان از آنها دریافت میکند.
* اساتیدی که برای یک همایش دوساعته و جهت تکرار همان القائات استفاده از کتاب و DVD خاص و تضمین قبولی در کنکور از هر 300 نفری که در هر همایش شرکت میکنند نفری یک میلیون تومان پول میگیرند.
«خیلی از این افراد اصلاً مدارک دانشگاهی ندارند اما به اینکه کمتر از استاد صدایشان کنید، راضی نمیشوند. آنها تا 5 سال پیش و قبل از اوج گرفتن موسسهشان یک معلم اجارهنشین و عادی بودهاند اما حالا خانههای میلیاردی در بهترین مناطق تهران دارند. چند وقت پیش 10 ماشین آخرین مدل از شرکت BMW وارد ایران شد که 9 ماشین متعلق به همین به ظاهر اساتید بود.»
از این رو، حتی اگر در این استیضاح نیز پای موسسات کنکور در میان نباشد - که بودن یا نبودن شان در ورای این استیضاح نیازمند بررسی های اطلاعاتی است - با پیش رفتن برنامه های وزیر در آزاد سازی مدارس از سیطره مالی موسسات کنکور، دیر یا زود مافیای کنکور و دلال شان به کارشکنی خواهند پرداخت.
قطعاً شأن نمایندگان مجلس اجل از این است که مدافع منافع مافیای کنکور باشند ولی آنقدر باید هوشمندی به خرج دهند که ناخواسته آب به آسیاب مافیای 8 هزار میلیارد تومانی کنکور نریزند.

عزتالله انتظامی معروف به "آقای بازیگر" طی چند سال اخیر خانه نشین شده بود و ساعت 4 صبح، 26 مرداد ماه از دنیا رفت.
او که امسال در خرداد ماه؛ 94 سالگی را پشت سرگذاشت،خالق نقشهای ماندگاری در سینمای ایران بوده است.
عزتالله انتظامی سال 93 در سالروز تولدش اظهار امیدواری کرد همه سلامت باشند و او هم کمردردش بهبود پیدا کند.
او به ایسنا گفته بود: از ناحیه کمر درد زیادی دارم که حرکت کردن برایم مشکل شده است؛ دائم در خانه هستم و پزشک معالجم وضعیتم را زیر نظر دارد. بیشتر وقتم همچنان به مطالعه میگذرد.
عزتالله انتظامی متولد 30 خرداد 1303 در تهران فارغالتحصیل دانشکده هنرهای زیبای تهران که در سال ۱۳۳۲ به آلمان غربی رفت و در مدرسه شبانه تئاتر و سینما به نام «فولکس هوخ شوله» در «هانوفر» تحصیل کرد و در سال ۱۳۳۷ به ایران بازگشت.
از فیلمهای سینمایی این بازیگر که در این لینک تمام فعالیتهایش قابل مشاهده است میتوان به «آقای هالو»، «پستچی»، «گاو»، «ستارخان»، «صادق کرده»، «حاجی واشنگتن»، «گراند سینما»، «هامون»، «ناصرالدین شاه آکتور سینما»، «روز واقعه»، «خانهای روی آب»، «دیوانه از قفس پرید»، «گاو خونی»، «مینای شهر خاموش»، «آتش سبز»، «راه آبی ابریشم» و «چهلسالگی» اشاره کرد.

همزیستی نیوز- استخدام معلمان حقالتدریس، نیروهای پیشدبستانی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در چند سال اخیر یکی از موضوعات چالشی و بحث برانگیز حوزه تامین منابع انسانی در وزارت آموزش و پرورش بوده است.
به گزارش ایسنا، موضوع استخدام معلمان حقالتدریس همواره موافقان و مخالفان جدی داشته است و چندین مرتبه طرحها و اصلاحیههایی بر قوانین مجلس ارائه شده که برخی از آنها مورد تایید قرار نگرفته و برخی دیگر نحوه بکارگیری این گروه از معلمان را دستخوش تغییراتی کرده اما تا کنون استخدام قطعی آنها مسجل نشده است.
در همین راستا نمایندگان مجلس روز سه شنبه هفته گذشته یکبار دیگر تعیین تکلیف معلمان حقالتدریس را در دستورکار قرار دادند و نحوه استخدام معلمان حقالتدریس و آموزشیاران نهضت سوادآموزی را مشخص کردند. آنها طرح الحاق یک ماده به قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حقالتدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی را با ۱۵۴ رای موافق، ۱۳ رای مخالف و ۱۴ رای ممتنع از مجموع ۲۲۶ نماینده حاضر در مجلس به تصویب رساندند.
بر این اساس در صورت تایید شورای نگهبان، معلمان حقالتدریس، پیشدبستانی و آموزشیاران مستمر در نهضت سوادآموزی با طی یک دوره آموزشی و قبولی آزمون داخلی وزارت آموزش و پرورش به استخدام این وزارتخانه درمیآیند.
این قانون وزارت آموزش و پرورش را مکلف کرده است که مشمولان قانون اصلاح تبصره ۱۰ ماده ۱۷ قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حق التدریسی و آموزشیاران نهضت سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش مصوب ۱۳۹۵/۶/۳ را با شرایطی استخدام کند.
کلیه نیروهای حقالتدریسی و پیشدبستانی مشمول قانون مورد اشاره (شامل معلم، مربی پرورشی، تربیت بدنی، مشاور، مربی بهداشت و امور اداری) با توجه به رشته و دوره تحصیلی، جنسیت، سنوات خدمت و ظرفیت استخدام اعلامی توسط سازمان اداری و استخدامی کشور و بر اساس نیاز استانها باید یک دوره آموزشی را در دانشگاه فرهنگیان طی کنند تا پس از شرکت در آزمون پایان دوره و اخذ نمره قبولی (از سال دوم تا پایان برنامه پنج ساله ششم توسعه) به استخدام درآیند.
آموزشیاران و آموزشدهندگان مستمر (دو نفر و بالاتر) که قبل از سال ۱۳۹۲ با نهضت سوادآموزی همکاری داشتهاند (مشمولین قانون اصلاحی ۳ شهریور ۹۵) بعد از قبولی در آزمون داخلی که توسط وزارت آموزش و پروش برگزار میشود با توجه به نیاز آموزش و پرورش، رشته تحصیلی، جنسیت و سنوات خدمت و ظرفیت استخدام اعلامی توسط سازمان اداری و استخدامی کشور باید حداقل دوره یک ساله آموزشی را در دانشگاه فرهنگیان طی کنند و پس از قبولی در آزمون پایان دوره تا پایان برنامه ششم توسعه به استخدام درآیند.
نحوه آموزش در دانشگاه فرهنگیان و پذیرش بر اساس آییننامه اجرایی که حداکثر ظرف مدت سه ماه از تاریخ لازمالاجرا شدن این قانون توسط وزارت آموزش و پرورش و سازمان استخدامی کشور و نظارت دو نفر از اعضای کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری تهیه میشود و به تصویب هیئت وزیران میرسد، تعیین و بار مالی این قانون از محل حذف حقوق دریافتی حقالتدریسیهای تبدیل وضعیت شده در این قانون، در بودجه سنواتی تامین میشود.
عبارتی مشکل ساز در قانون جدید استخدام
۳۶ هزار آموزش دهنده مشمول قانون
علی باقرزاده، رئیس سازمان نهضت سوادآموزی در این باره توضیحاتی ارائه کرد و به ایسنا گفت: وزارت آموزش و پرورش مکلف است مشمولین قانون اصلاح تبصره ۱۰ ماده ۱۷ قانون تعیین تکلیف نیروهای حقالتدریس و آموزش دهندگان نهضت سوادآموزی مصوب سوم شهریور ۹۵ را با رعایت مواردی استخدام کند. یک بخش مربوط نیروهای حقالتدریس و پیشدبستانی است که با توجه به رشته و دوره تحصیلی، جنسیت، سنوات خدمت و ظرفیتی که سازمان اداری استخدامی تعیین میکند یک دوره را در دانشگاه فرهنگیان طی میکنند و بعد از سپری کردن دوره آموزشی در آزمون پایانی شرکت میکنند و بتدریج تا پایان برنامه ششم توسعه استخدام میشوند.
وی افزود: عبارتی در این قانون آمده که ما را دچار مشکل می کند و مربوط به آموزشیاران و آموزش دهندگان است. آموزشیاران که از استخدام سال ۹۰ و ۹۱ جامانده بودند و حدود ۱۰۰ تا ۱۱۰ نفر بیشتر نیستند. برای آموزشدهندگان نیز قید شده است آن دسته از افرادی که در آموزش دو نفر و بالاتر همکاری در قبل از سال ۹۲ همکاری داشتهاند باید در یک آزمون داخلی که وزارتخانه طراحی میکند شرکت کنند و افرادی که حدنصاب را بدست میآورند متناسب با رشته و جنس و سنوات دوره یکساله را طی کنند و بعد از قبولی در آزمون، تا پایان برنامه ششم توسعه استخدام شوند.
رئیس سازمان نهضت سوادآموزی با بیان اینکه در قانون به «آموزشدهندگان مستمر» اشاره شده است گفت: در قانون نوشته اند «آموزش دهندگان مستمر دو نفر و بالاتر » که مفهوم آن استمرار همکاری نیست بلکه حدنصاب همکاری است. اگر این تعریف را در نظر بگیریم مفهومش آن است که همه آموزش دهندگان دو نفر و بالاتر که در فاصله سالهای ۷۹ تا پایان ۹۱ با ما همکاری کردهاند مشمول اند که نزدیک به ۳۶ هزار نفر هستند.
باقرزاده در پاسخ به اینکه آیا خروج این تعداد نیرو به مجموعه نهضت ضربه وارد نمی کند؟ عنوان کرد: مجموعه آموزشدهندگان ما حدود ۱۳۰ تا ۱۴۰ هزار نفر هستند، اما آنها که استخدام میشوند مربوط به سالهای قبل از ۹۲ هستند. تعداد این افراد زیاد نیست زیرا از بین ۳۶ هزار نفر یک تعدادی در آزمون قبول میشوند و بتدریج در طول برنامه ششم توسعه جذب میشوند. بنابراین چندان لطمهای به فعالیت ما نمیزند و آموزشدهندگان زیادی را در برنمیگیرد.
وی در پاسخ به اینکه آیا آموزشدهندگان دو سال و بالاتر باید در حال حاضر هم استمرار خدمت داشته باشند؟ گفت: در پیش نویس قانون الزامی درباره استمرار خدمت بعد از سال ۹۲ نیامده است.
حقالتدریسیها که خاک کلاس را خورده اند یک گام جلوتر هستند
محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزش و پرورش نیز در پاسخ به اینکه آیا بکارگیری معلمان حقالتدریس میتواند به بهبود کیفیت آموزش در مدارس کمک کند و روش مناسبی برای جبران کمبود نیرو باشد؟ اظهار کرد: روند استخدام در همه جای جهان همینگونه است و افراد پس از گذراندن مدرسه، آموزشهای تخصصی در دانشگاه دریافت و وارد حیطه کار میشوند. اما نیروهای حقالتدریس این روند را طی نکردهاند. البته معلمان رسمی هم که وارد دانشگاه میشوند آموزشهای لازم و درخوری را در مراکز تربیت معلم دریافت نمیکنند. صرفا دروسی را می گذرانند و مدرک میگیرند و وارد کلاسهای درس میشوند.
وی افزود: چه بسا این جذب نیرو از معلمان حقالتدریس، بهتر هم باشد زیرا آنها تجربه دارند. بنده خودم معلم آموزشدیدهای بودم که در دانشگاه درس خواندم اما تا سرکار نرفتم به آموختههایم اضافه نشد و هرچه آموختم از تجربه عملی و کاریام بود. قطعا نیروهایی که تجربه تدریس دارند یک گام جلوتر هستند
این کارشناس آموزش و پرورش با بیان اینکه نیروهای حقالتدریس چند سال معلمی کردهاند و خاک کلاس خوردهاند و روندی را تجربه کردهاند که امروز به دردشان میخورد اظهار کرد: با توجه به ساختار فعلی، معلمان با تجربه کارآمدتر هستند. هرچند به اذان مسئولان آموزش و پرورش به شدت با کمبود نیرو مواجهیم و قطع روشهای موجود جبران بازنشستگی ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزار معلم بازنشسته در چند سال آتی را نمیکند.

همزیستی نیوز - خبر کوتاه بود اما مهم: کوچر بیرکار ریاضیدان ایرانیتبار و استاد دانشگاه کمبریج توانست بهعنوان دومین ایرانی، جایزه فیلدز مهمترین جایزه جهان در حوزه ریاضیات را از آن خود کند ؛جایزهای که پیش از بیرکار، مریم میرزاخانی بهعنوان نخستین زن و اولین ایرانی موفق به دریافتش شده بود.
بهگزارش ایسنا، «ایران» در ادامه نوشت: از همان دقایق اولیه انتشار خبر، نام کوچر بیرکار در صدر اخبار ایران و جهان قرار گرفت تاجایی که کاربران شبکههای اجتماعی نام کوچر بیرکار را دست به دست می کردند و هر کسی که اطلاعات تازهای از کوچر داشت به اشتراک میگذاشت تا اینکه خبر آمد که کوچر بیرکار مهاجر کرد ایرانی است.
برای خیلیها نام کوچر بیرکار ناآشنا بود؛ نخبه مریوانی که حتی بسیاری از کاربران معنای نامش را هم نمیدانستند.
نام اصلیاش فریدون درخشانی است
حیدر درخشانی برادر کوچر بیرکار میگوید: بعد از مهاجرت از کشور، نامش را به کوچر بیرکار به معنای «مهاجر متفکر» تغییر داده است. کوچر ٤٠ ساله در روستای نی مریوان به دنیا آمد و سومین فرزند یک خانواده شش فرزندی است. پدرش کشاورز است و مادرش خانهدار.
او درباره تغییر نام کوچر میافزاید: برادرم برای پدر و مادرم احترام خاصی قائل است. به همین دلیل وقتی تغییر نام داد به آنها اعلام کرد. پدرم علت این کار را پرسید و کوچر در جواب توضیح داد که عاشق ریاضی هستم و اینجا هم مهاجرم برای همین میخواهم نامی کردی روی خودم بر اساس علایقم بگذارم. میگفت چندین ماه فکر کردم تا به این اسم رسیدم. او هم عاشق ریاضی است و هم عاشق همشهریهایش.
حیدر درخشانی در ادامه توضیح داد: کوچر نوجوان بود و عاشق تحصیل اما شرایط اقتصادی خانواده اجازه نمیداد که تمرکزش را روی درس و علایقش بگذارد. به همین خاطر برادرم هم کار میکرد و هم درس میخواند. او در دوران دبیرستان علاقه زیادی به ریاضی داشت، همیشه معلمهایش میگفتند که اگر ریاضی بخواند حتماً یک کارهای میشود.
وی میگوید: البته تحصیلکردن در آن زمان خیلی سخت بود. مدرسهای در روستای ما وجود نداشت و مجبور بودیم برای ادامه تحصیل به روستاهای دورتری برویم. الان هم دانشآموزان به سختی درس میخوانند. حالا تصور کنید که ٢٥ سال پیش وضعیت بدتر از الان بود. خانوادهها میگفتند پسر باید کار کند و کمکخرج خانواده باشد. خیلی از خانوادهها اجازه درس خواندن به فرزندانشان را نمیدادند اما فریدون علاقه زیادی به تحصیل داشت. هم درس میخواند، هم کار میکرد. برادرم عاشق دانشگاه تهران بود. آن زمان قبول شدن در دانشگاه تهران سخت بود کوچر خیلی تلاش کرد و سرانجام در همان دانشگاه و در رشته ریاضی قبول شد.
درخشانی در ادامه توضیح میدهد: پدرم به سختی اجازه داد تا به تهران بیاید. در تهران هم در خوابگاه زندگی میکرد البته او برای تأمین هزینههای زندگی تابستانها هم کار میکرد. حتی به روستا میآمد و در کار کشاورزی به پدرم کمک میکرد. تا اینکه دوره لیسانس را به پایان رساند و مسئولان دانشگاه تهران هم او را بههمراه گروهی از دانشجویان نخبه برای مسابقه ریاضی به انگلیس بردند. قبل از سفرش به ما گفته بود که دیگر به ایران برنمیگردد. دلیلش هم این بود که میخواست استاد بزرگ ریاضی شود. میگفت در اینجا هرچه بود یاد گرفته و باید برای پیشرفت از این کشور خارج شود. به همین دلیل ما هم مخالفتی نکردیم.
وی درباره مهاجرت برادرش توضیح میدهد: برادرم در انگلیس درخواست پناهندگی میکند و به خاطر وضعیت علمیاش در همان روزهای اول درخواستش پذیرفته میشود تا اینکه در دانشگاه ناتینگهام دکترایش را میگیرد. البته کوچر در انگلیس هم سخت کار میکرد و بعد از مدتی هم همان جا ازدواج کرد و یک پسر دارد. الان هم حسابی از زندگیاش راضی است.
او درباره احساس خانوادهاش پس از اینکه شنیدند کوچر جایزه جهانی ریاضی را گرفته، میگوید: جایزه را که گرفت به مادرم زنگ زد و خوشحال بود. میگفت این جایزه مال شماست، برای همه همشهریان و کل مردم ایران است و در حالی که با پدر و مادرم حرف میزد از خوشحالی گریه میکرد. از پیروزی و موفقیت او همه گریه کردیم. همشهریها وقتی خبر را شنیدند جشن گرفتند چرا که این جایزه برای همه ایرانیهاست. ما خوشحالیم که برادرم با جایزهاش دل مردم ایران را شاد کرد.
درخشانی درباره آرزوهای کوچر میگوید: برادرم بهخاطر درخواست پناهندگی که به انگلیس داده نمیتواند به ایران بیاید. همه ما دلتنگش هستیم و او هم دلتنگ خانواده. مادرم چند سال یکبار میرود و برادرم را میبیند اما سخت است. فریدون دلش میخواهد به کشورش بیاید و خانواده و فامیلها را ببیند.
رؤیای جایزه جهانی فیلدز
نشان فیلدز هر چهار سال یک بار به ابتکار ریاضیدان کانادایی جان چارلز فیلدز در جریان کنگره بینالمللی ریاضیات به یک ریاضیدانان جوان داده میشود. مریم میرزاخانی، ریاضیدان فقید ایرانی در سال ۲۰۱۴ برنده این نشان شده بود. خیلیها جایزه فیلدز را در سطح نوبل میدانند.
پروفسور بیرکار به خاطر کارهایش در حوزه هندسه جبری، معروف است و پیش از این هم برنده جایزه معتبر لورهولم شده است. البته خودش رؤیای مدال فیلدز را همیشه در سر داشته، او در مصاحبه بهخاطرهای از تهران و انجمن ریاضی اشاره میکند که تصاویر برندگان مدال فیلدز همیشه در این انجمن وجود داشته و گفته بود: «من به آنها نگاه میکردم و با خودم میگفتم که آیا روزی میرسد با آنها دیداری داشته باشم؟ آن زمان فکر نمیکردم که یک روز بتوانم به غرب بروم.»

«استادان دانشگاه یک سری مقاله به بچهها میدهند برای ترجمه و ویراستاری و بعد خودشان به عنوان ویراستار کل، کار ویراستاری را نظارت میکنند و مجموعه کتاب را جاهای مختلف چاپ میکنند. این کار در قالبهای مختلف انجام میشود؛ بعضی وقتها به عنوان بخشی از پروژه و پایاننامه و برخی اوقات هم تحت عنوان پروژه کلاسی.»
به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: «دانشجوی یکی از رشتههای علوم انسانی است. استاد برای یکی از درسها از او خواسته ۱۰۰ مقاله اول سال ۲۰۱۷ یک سایت عراقی را دانلود کند و برایش بفرستد و ۴ نمره بگیرد. ارسال آن حجم از اطلاعات قاعدتاً چند روزی طول کشیده اما حتماً ارزش ۴ نمره را داشته. استاد قرار است هر چند مقاله را به یکی از دانشجوها بدهد برای ترجمه و آنها هم بابت ترجمه ۴ نمره بگیرند و خیالشان بابت نمره آخر ترم راحت باشد. تا اینجای کار ممکن است چیز خاصی به نظر نرسد. یک کار کلاسی است به هر حال و چه اشکالی دارد که استاد از دانشجو بخواهد مقاله ترجمه کند؟ قضیه اما به همین جا ختم نمیشود. استاد مربوطه مقالههای ترجمه شده را میدهد دست یکسری دیگر از دانشجوها که ویراستاریاش کنند و بعد نگاهی اجمالی به آنها میاندازد و میدهد انتشارات دانشگاه برای چاپ و صد البته که به اسم خودش! این جوری صاحب یک کتاب میشود و بابتش هم به جای پول، نمره پخش میکند. دور بعد این که کتاب به کتابخانه دانشگاه میرود و به خود دانشجویان فروخته میشود. در واقع دانشجویان کتابی را به عنوان مرجع میخرند که خودشان آن را ترجمه و ویرایش کردهاند.
«به ما گفتند به پیشنهاد یکی از استادان، کلاس ویراستاری در دانشگاه گذاشتهاند و حضورتان در کلاس اجباری است. در کلاس شرکت کردیم و قرار شد برای پایان دوره کلاس یک کار گروهی انجام دهیم. هر کدام قسمتی از یک کتاب را ویراستاری کردیم که بعداً فهمیدیم همان کتاب به اسم استاد پیشنهاد دهنده برگزاری کلاس ویراستاری، چاپ شده است. برای ما هم یک گواهی شرکت در دوره ویراستاری صادر شد؛ همین.» این، گفتههای یکی از دانشجویان مقطع کارشناسی رشته فلسفه است.
او ادامه میدهد: «استاد دیگری هم داریم که هر بار سر کلاس به یکی از دانشجویان مأموریت میدهد تمام گفتههایش را ضبط و بعد پیاده کند. خودم چند بار این کار را انجام دادهام. حدود ۸، ۹ هزار کلمه میشود معمولاً. برای این کار قرار است ۵ نمره در آخر ترم بهمان بدهند. کار خستهکنندهای است و هیچ عایدی هم برایمان ندارد جز همان نمره. در واقع مجبوریم به خاطر نمره این کار را بکنیم.»
گفتههای سر کلاس استاد، سال بعد به عنوان کتاب چاپ میشود و دانشجویان از روی همان امتحان میدهند.
گفتههای یکی از دانشجویان کارشناسی ارشد علوم اجتماعی را هم در این باره بخوانید: «این کار خیلی رایج است. استادان دانشگاه یک سری مقاله به بچهها میدهند برای ترجمه و ویراستاری و بعد خودشان به عنوان ویراستار کل، کار ویراستاری را نظارت میکنند و مجموعه کتاب را جاهای مختلف چاپ میکنند. این کار در قالبهای مختلف انجام میشود؛ بعضی وقتها به عنوان بخشی از پروژه و پایاننامه و برخی اوقات هم تحت عنوان پروژه کلاسی.
چیزی که هست این است که چنین کارهایی خیلی زیاد و رایج است حتی در دانشگاههای طراز اول نمونههایش هست. خیلی دانشجوها هم برای این که در طول ترم سر کلاس کم کاری کردهاند، برای این که نمرهشان زیاد شود، این قبیل کارها را میکنند. بیشتر وقتها یک سری ترجمه میکنند که آن ترجمهها را به استاد میدهند و استاد یک چیزهایی به آن اضافه میکند که البته خیلی ویراستاری محدودی است و متن، همچنان غلطهای اصلی را دارد. دلیلش هم این است که آن دانشجو کار را خیلی سریع انجام داده و به خاطر همین هم غلطها کاملاً مشهود است.»
یکی از دانشجویان کارشناسی ادبیات هم که خارج از تهران مشغول به تحصیل است، در این باره این طور میگوید: «مسأله کار کلاسی دادن به دانشجویان، اصلاً جدید نیست و میشود گفت که عمومیت دارد. تهران و شهرستان هم ندارد. هم از بچههایی که تهران درس میخوانند شنیدهام و هم خودم که دانشجوی شهرستانم، درگیر این مسأله بودهام. دانشجوها مجبور میشوند این کار را بکنند چون میخواهند نمره بالاتر بگیرند. حتی در این کار با هم رقابت دارند چون دانشجو دنبال نمره است و الان هم جوری شده که کسی به اضافه کردن بار علمی و این چیزها اصلاً فکر نمیکند. همه میخواهند نمرهشان را بگیرند و بروند. نتیجه میشود دانشجویانی که بیسواد بار میآیند و استادانی که تعداد زیادی مقاله و ترجمه پرغلط دارند؛ حتی استادانی که در دانشگاههای درجه یک هستند چنین مقالههایی دارند. خیلی راحت میتوانید بروید توی سایت دانشگاهها و ببینید. بعضی از این مقالهها اصلاً به عنوان شوخی ازشان استفاده میشود. این را از خودم نمیگویم و بارها دیدهام؛ هم به لحاظ موضوع و هم نگارش. اینها بخشی از کار کلاسی است که به دانشجویان میدهند و آنها انجام میدهند و اساتید هم به عنوان رزومه خودشان در سایت میگذارند و به هیچ عنوان هم به این مسأله رسیدگی نمیشود که علت آن ارتباطاتی است که همین استادان با مراجع قانونی دانشگاه دارند. به هر حال که این مسأله خیلی رایج و معمول است. یک نکته دیگر هم در مورد مقاله هست. بروید سایت بعضی اساتید را ببینید. مثلاً استادی هست که زیر ۴۵ سال است و بالای ۶۰۰ مقاله دارد و این خیلی رقم عجیبی است چون اگر طرف سالی ۱۰ تا مقاله هم نوشته باشد، در عرض ۲۰ سال میشود ۲۰۰ تا مقاله، تازه اگر از ۲۰ سالگی نوشتن مقاله را شروع کرده باشد. این اصلاً با عقل جور درنمیآید. بروید و تعداد زیاد مقالاتی را که استادان جوان دارند، ببینید تا خودتان بفهمید. اینها همان کارهای کلاسی هستند که تناژ انجام میشوند و افتخارش میشود برای استاد جوان که تعداد مقالاتش همین طور تصاعدی بالا میرود.»
به روشهای مختلف میشود کتاب ساخت؛ بله اسمش دقیقاً همین است؛ کتابسازی. میشود در همان راسته خیابان انقلاب سراغ کسانی رفت که کارشان همین است. آنها مقالاتی را که برای انتشار در مجلههای آی.اس.آی تهیه میشود به شما میفروشند و حتی پیشنهاد نگارش یا تألیف کتاب هم میدهند. برای این کار هم به گفته خودشان از دانشجویان نخبه و فارغالتحصیلان دانشگاههای معتبر و حتی اساتید بهره میبرند. در واقع شما پول میدهید و صاحب کتاب میشوید. به گفته یکی از شاغلان در شرکتهای کتابسازی، مشتریان معمولاً اساتید دانشگاه هستند که خیلیهایشان هم تازهکارند و کتابهای تألیفی کمک زیادی به پر و پیمان شدن رزومهشان میکند. به گفته همان شخص، تألیفات بیشتر در حوزه علوم انسانی است و مبالغی بین ۵ تا ۱۵ میلیون تومان هم بسته به نوع کتاب از شخص دریافت میشود. حالا این که استادی شخصاً از طریق دانشجوها به چاپ کتاب اقدام میکند، یعنی کل کار برایش رایگان تمام میشود و منتی هم به خاطر نمره سر دانشجو گذاشته است؛ حالا این که کتاب پر از اشکال و بیکیفیت است، لابد دیگر اهمیت چندانی ندارد.
مردادماه سال گذشته بود که آییننامه تشکیل هیأتهای نظارت، ارزیابی و تضمین کیفیت استانی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تدوین و به رؤسای دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور ابلاغ شد که این امر طبق آن چه گفته شد در راستای استقرار نظام جامع ارزیابی و تضمین کیفیت و ارتقای کیفیت آموزش عالی صورت گرفت.
به گفته دکتر سعدان زکایی، رئیس مرکز نظارت و ارزیابی آموزش عالی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، بر اساس این آییننامه، هیأتهای نظارت، ارزیابی و تضمین کیفیت استانی در دانشگاه منتخب هر استان تشکیل میشود و ریاست آن بر عهده رئیس دانشگاه منتخب است.
با این حال به نظر میرسد همچنان کیفیت برخی مقالات و کتابهای چاپ شده در دانشگاهها را دانشجویانی تعیین میکنند که خود برای آموختن آمدهاند و اگر قرار بود کتابهایی که مقالاتش را خودشان دست و پاشکسته گردآوری، ترجمه و ویرایش کردهاند، بخوانند و آنها را مرجع قراردهند که دیگر چه نیازی بود به حضور در دانشگاه و دریافت آموزش؟»

همزیستی نیوز - نشریه اسپانیایی زبان ال پاییس به مناسبت سالگرد درگذشت مریم میرزاخانی نوشت: مریم میرزاخانی، بینش جدیدی را نسبت به ریاضیات به ما نشان داد. نبوغ، این بار خود را در قالب یک زن ایرانی به جهان نشان داد که روی برگههای نامحدود، نظریاتی را ارائه میداد.
به گزارش ایسنا و به نقل از "ال پاییس"، مریم میرزاخانی، ریاضیدان ایرانی، سال گذشته در اثر سرطان از دنیا رفت. او، نخستین زنی بود که موفق شد مدال فیلدز که بالاترین مدال در رشته ریاضی است، به دست آورد.
مدال فیلدز هر چهار سال یک بار در "کنگره بینالمللی ریاضی" به ریاضیدانهای برجسته زیر 40 سالی اعطا میشود که دستاورد قابلتوجهی در علم ریاضیات داشتهاند. در حال حاضر نیز میرزاخانی، تنها زن در فهرست 56 برنده این مدال است.
مریم میرزاخانی، بینش جدیدی را نسبت به ریاضیات به ما نشان داد. نبوغ، این بار خود را در قالب یک زن ایرانی به جهان نشان داد که روی برگههای نامحدود، نظریاتی را ارائه میداد.
مجله "Nature"، میرزاخانی را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین دانشمندان سال 2014 معرفی کرد و او را "پیشگام سطح" نامید. میرزاخانی در کار ناتمام خود، با موضوعاتی چون سیستمهای پویا و هندسه سروکار داشت اما تخصص او، در مورد درک تقارن سطح بود. او، سطوح را مدلی برای درک اشیایی با ابعاد بالا میدانست.
میرزاخانی برای انجام تز دکتری خود، به "دانشگاه هاروارد"(Harvard University) آمریکا رفت. سپس، در دانشگاههای "پرینستون"(Princeton University) و "استنفورد" (Stanford University) مشغول به کار شد و تا هنگام مرگ نیز استاد دانشگاه استنفورد بود.
مطالعات اصلی میرزاخانی، در مورد انواع مسائل مربوط به "هندسه هذلولی"(Hyperbolic) بود که در واقع، سطوحی شبیه به یک "چیپس" یا انحناهای یک "کلم بروکلی" را مورد مطالعه قرار میدهد اما این اشکال بر خلاف چیپس یا سبزیجات، دارای سوراخهایی در انتها هستند. اگر تجسم چنین اشکالی سخت است دلیل خوبی برای آن وجود دارد؛ سطوحی که میرزاخانی آنها را بررسی میکرد، محدود به دنیای واقعی نبودند.
در دنیای ریاضی، یک میز نباید لزوما مسطح و مستطیل شکل، بلکه میتواند هر سطحی باشد. قسمت بیرونی کره یا قسمت بیرونی دونات، مثالهای بارزی از سطوح ریاضی هستند. میان این دو نوع سطح، یک تفاوت قابل توجه وجود دارد؛ یکی از آنها دارای سوراخ است.
ما نمیتوانیم شکل یک گوی را بدون ایجاد تغییرات ناگهانی که در DNA آن تغییر ایجاد میکنند، عوض کنیم؛ بنابراین میتوان گفت که این دو شیء، از نظر توپولوژی متفاوت هستند. توپولوژی، تغییر شکل اشیاء و هندسه، چگونگی اندازهگیری آنها را بررسی میکند.
ریاضیدانان اغلب این سطوح را با مطالعه منحنیهایی که روی آنها قرار میگیرند، درک میکنند. حلقههای ساده، دسته مهمی از این سطوح هستند (در این دسته منظور از کلمه "ساده" حلقههایی است که خود را قطع نمیکنند).
میرزاخانی در تز دکتری خود مسئلهای را حل کرد که در نگاه اول ساده به نظر میرسد، اما در واقع پاسخ به آن بسیار دشوار است؛ در یک سطح هذلولی مشخص، چند حلقه ساده که کمتر از یک طول مشخص هستند، وجود دارد؟
"کورتیس مکمولن" (Curtis Tracy McMullen)، استاد راهنمای تز دکتری میرزاخانی که استاد ریاضیات دانشگاه "هاروارد" نیز بود، عنوان کرد که میرزاخانی پس از چند هفته از رسیدن به جواب این سوال با یک خبر غافلگیرکننده نزد وی رفته است. میرزاخانی از راهحل و کارهای خود برای اثبات فرضیه "Witten" استفاده کرده و با روش جدیدی آن را اثبات کرده بود که یک نتیجه مهم در نظریه این رشته بود.
میرزاخانی در سالهای تحصیل در مقطع دکترا، بررسی مسئله سطوح دارای سوراخهای بیشتر را بررسی کرد و با نتایج این بررسی توانست در سال 2014 مدال فیلدز را به دست آورد.