همزیستی نیوز - برخی مقامات کشور صف بستن مردم عادی در میدان فاطمی را وهن انتخابات میدانند اما در زمان اصلاح قانون، مخالف آن میشوند.
از حدود 640 نفری که در سه روز نخست مهلت پنج روزه ثبتنامها، در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم نامنویسی کردهاند، بسیاری حتی خود در لحظه ثبتنام تاکید کردهاند که امیدی به تایید صلاحیت نداشته و تنها آمدهاند تا صدای خود را به گوش مسئولان برسانند! شاید بتوان فرآیند ثبتنام نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری را به اعتراضات در هایدپارک لندن شبیه دانست که در آن همه آزادند با صدای بلند دیدگاهها و نظرات خود را اعلام کنند و هر کسی هم متعرض به حقوقشان نشود.
قانون چه میگوید؟
براساس اصل یکصد و پانزدهم قانون اساسی، رئیسجمهور باید از میان رجل مذهبی و سیاسی که واجد شرایطی چون ایرانیالاصل، تابع ایران، مدیر و مدبر، دارای حسن سابقه و امانت و تقوی، مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور است، انتخاب شود. به این ترتیب براساس قانون اساسی همه برای آنکه صلاحیتشان مورد بررسی شورای نگهبان قرار گیرد، میتوانند نام خود را در ستاد انتخابات کشور ثبت کنند؛ چراکه اصل یکصد و شانزدهم قانون اساسی تنها تصریح کرده است: نامزدهای ریاستجمهوری باید قبل از شروع انتخابات آمادگی خود را رسماً اعلام کنند.
تلاشهای ناکام برای تغییر قانون
در آخرین روز از آبان سال 1391، نمایندگان مجلس نهم عزم خود را جزم کردند تا وضع موجود در فرآیند ثبتنام کاندیداها را اصلاح کرده و مانع از آن شوند که از نوجوان دوازده ساله تا دوقلوهای ناشناخته، خود را به عنوان نامزد انتخابات ریاستجمهوری مطرح کنند. از آنجا که تعیین مصداق برای ویژگیهای تعیین شده برای نامزدها در قانون اساسی، خیلی شفاف نبود و مشکلاتی را میآفرید، نمایندگان در طرح اصلاح قانون انتخابات این موارد را تعیین کردند؛ 1- سن کاندیداهای ریاست جمهوری از 45 تا 75 سال 2- مدرک نامزدها کارشناسی ارشد و معادل حوزوی نامزدهای انتخابات باشد. 3- لزوم تایید رجل سیاسی توسط 100 نماینده مجلس،وزرا، سفرا، دبیران کل مجلس و یا 25 نفر از اعضای مجلس خبرگان 4- 8 سال سابقه وکالت و وزارت، نمایندگی مجلس، فرماندهی نیروهای مسلح و... برای تایید مدیر و مدبر بودن کاندیدا.
یکی از 50 نماینده ای که این طرح را پنج سال پیش پیگیری میکرد، محمدحسین فرهنگی بود. او همان زمان گفته بود: «در قانون ریاستجمهوری ایرادهایی وجود دارد. به طوری که بیش از 1000 نفر که فاقد شرایط حداقلی برای مدیریت در یک بخش جزئی هستند، میتوانند برای حضور در انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کنند. این در حالی است که تنها 4 یا 5 نفر از آنها تایید صلاحیت میشوند و این موضوع در رسانههای مختلف منعکس میشود.»
مخالفت پایداریها با نامزدی چهرههای موجه
با وجود آنکه به نظر می رسید پس از حاشیه سازی صورت گرفته در آستانه ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری؛ کلیت مجلس با این اصلاحیه موافق باشند اما این طرح با مخالفت جمعی از نمایندهها بویژه اعضای جبهه پایداری روبرو شد. مهرداد بذرپاش، 12 آذر 1391 در جلسه بررسی کلیات طرح اصلاح موادی از قانون انتخابات، تصریح کرده بود: «مجلس میخواهد طرحی را به تصویب برساند که علاوه بر اعلام مخالفت صریح شورای نگهبان در این رابطه، با پنج اصل قانون اساسی یعنی اصول 115، 114، 110، 60 و 57 مغایر است. اینکه مجلس با علم به اینکه طرحی مخالف با اصول قانون اساسی است، آن را به تصویب برساند در شان مجلس نیست. اصلاح قانون انتخابات به صورت جزئی و در سالهای 60، 64 و 84 در مجالس مختلف به تصویب رسیده بود که شورای نگهبان آن را رد کرد. در سال 87 استفساریهای در این رابطه به شورای نگهبان ارائه شد که نظر شورای نگهبان نیز در این رابطه به مجلس اعلام شد. اینکه مجلس نهم با علم به تمامی این اتفاقات طرحی خلاف قانون اساسی را به تصویب برساند در شان مجلس اصولگرا نیست؛ مگر ما همچون مجلس ششم هستیم که با علم به اینکه شورای نگهبان طرحی را رد کند، آن را تصویب کنیم؟»
محمد دهقان عضو هیات رئیس مجلس که از اعضای جبهه پایداری بود هم بر این باور بود که طرح مجلس انتخابات را به انتصابات تبدیل می کند. او همچنین نگران خطر باب شدن خرید امضا بود. در حالیکه اگر کسب 100 امضا از نمایندگان مجلس، تصویب شده بود دیگر هر کودک شش سالهای هوس نامزدی در انتخابات ریاست جمهور به سر نمیزد!
مصطفی افضلی فر عضو کمیسیون اصل نود هم بر این باور بود که جمع آوری امضا برای کاندیدای ریاست جمهوری ترویج لابیگری است. برخی دیگر هم که از منتقدان ریاست لاریجانی در مجلس بودند به کنایه او را متهم میکردند که در پی حذف رقبای احتمالی اش است!
علیرضا سلیمی دیگرنماینده عضو جبهه پایداری هم با تاکید بر اینکه شرایط انتخاب شوندگان کاندیداهای ریاست جمهوری در قانون اساسی آمده، اصلاحیه مجلس را مغایر قانون اساسی عنوان کرد. همزمان در آن زمان حتی برخی دانشجویان خاص در مقابل مجلس تجمع کرده و اصلاح قانون انتخابات ریاستجمهوری را موجب فراهم شدن بستر وابستگی رئیس جمهور به جریانهای قدرت و ثروت توصیف کردند.
شورای نگهبان مخالف اصلی اصلاح قانون
اما نهایتا مذاکرات مجلس برای اصلاح قانون انتخابات بی نتیجه ماند. چرا که شورای نگهبان نظر استمزاجیاش در این باره را اینگونه به سمع رئیس مجلس رسانده بود: در تفسیر قانون اساسی، نظر شورای نگهبان شرط است. این شورا نسبت به ماده 35 قانون انتخابات ریاست جمهوری -که به شرایط نامزدی اشاره دارد- نظر حصری دارند و معتقدیم شرایطی که در این بند آمده است باید فقط در حدود شرایط ایران الاصل بودن، تابعیت ایران داشتن، مدیر و مدبر بودن و این نوع شروط باشد. شرایط اضافه شده در طرخ مجلس، خلاف قانون اساسی است.
به این ترتیب تلاش مجلس برای اصلاح قانون انتخابات ناکام مانده و با رای مجلس، طرح مذکور به کلس از دستور کار خارج شد! یعنی اصلا تبدیل به مصوبه نشد که راهی شورای نگهبان شود و پس از نظر مخالف این شورا برای حل اختلاف به مجمع تشخیص مصلحت ارجاع شود.
عجیب است که چطور شش سال پس از آن اظهارنظر شورای نگهبان دبیر این شورا بدون بررسی پرونده ها اعلام می کند که اغلب ثبت نام کنندگان روز اول رجل سیاسی نبودند.
سخنگوی همین شورا که پنج سال پیش در مخالفت با طرح مجلس برای اصلاح قانون انتخابات موضع گرفته بود؛ روز گذشته در مواجهه با تعداد بالای دواطلبان انتخابات گفت: «افرادی که سن قانونی برای امور اداری دیگر را ندارند قطعا نباید برای داوطلبی انتخابات نامنویسی کنند.». او همچنین پرسید:چرا افرادی که قطعا واجد شرایط نیستند، ثبتنام میکنند؟ البته نه او نه دبیرش و نه دیگر اعضای شورای نگهبان به این پرسش پاسخ نمی دهند که چرا وقتی فرصت کافی برای اصلاح قانون انتخابات محیا بود وارد عمل نشدند؟
نظر موافق احمدینژاد با قانون فعلی
کار حتی به جایی رسید که محمود احمدینژاد به این طرح تاخت و تصریح کرد: «صرفنظر از اینکه این طرح به چه سرنوشتی دچار خواهد شد، نفس این کار خلاف قانون اساسی است و نباید وقت و پول و هزینه مردم و بیتالمال صرف این طرح شود. این طرح مخالف اصل 6 و 115 قانون اساسی است، چراکه اصل بر رای مردم و انتخابات آزاد نیز حق مردم است که هم اصالت دارد، هم ضرورت و هم اهمیت. اینکه ما برخلاف قانون اساسی کاری کنیم که کسی حق نداشته باشد کاندیدا شود مگر اینکه قبلا از کسانی تائیدیه بگیرد، سیاستش را کسی تایید کند و دینداریش را کسی دیگر، آیا این مکانیزم انتخاب رئیسجمهور است؟ اگر میخواهید قانون اساسی را تغییر دهید راهش را بروید. قبلا هم تلاشهایی شد که قانون انتخابات تغییر کند اما نباید کاری کنیم که حضور مردم کمرنگ شود و خیال کنند که افرادی به جای آنها میخواهند تصمیم بگیرند. قانون اساسی شرایط رئیسجمهور را مشخص کرده است و تنها نحوه برگزاری انتخابات به قانون عادی واگذار شده است.» منظور از راهی که احمدینژاد به آن اشاره کرده بود، برگزاری رفراندوم برای اصلاح قانون اساسی است.
فاصله معنادار عدد ثبتنام کنندگان و نامزدهای نهایی
سکوت قانون درباره ثبتنام نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری باعث شده تا در هر دوره از انتخابات فاصله معناداری میان ثبتنام کنندگان و کاندیداهای نهایی انتخابات وجود داشته باشد. مثلا در دوره ششم انتخابات ریاستجمهوری ۱۱۵ نفر ثبتنام کردند اما تنها شش نفر در نهایت به رقابت پرداختند. نسبت این عدد در دوره هفتم 238 به چهار بود. در دوره هشتم تعداد ثبتنام کنندگان به 756 رسید اما فقط 10 نامزد در گردونه انتخابات باقی ماندند. برای دوره نهم 1015 نفر نام نویسی کردند که هشت نفرشان تایید شدند و در دوره دهم هم از میان 482 نفر، تنها چهار نفرشان راهی مرحله نهایی انتخابات سال 88 شدند. در دوره یازدهم اما جمعیت مدعیان پاستور به 686 نفر رسید که از این میان باز هم فقط هشت نفر توانستند از فیلتر شورای نگهبان عبور کرده و صلاحیت خود را برای ورود به دوره نهایی انتخابات احراز شده ببینند.
وقتی صدای مراجع تقلید هم بلند میشود
اما اعتراض به وضع موجود تنها محدود به شورای نگهبان نیست. حتی مراجع تقلید هم وضع موجود را مناسب ارزیابی نمیکنند. به عنوان مثال آیت الله مکارم شیرازی در این رابطه گفته است: «شكايات زيادى از افراد متعدد از نقاط مختلف به ما رسيده كه از وضع نابسامان ثبتنام انتخاب رياست جمهورى بسيار نگران هستند و معتقدند عدهاى ناآگاه و گروهى آگاهانه براى به سُخره كشيدن انتخابات رياست جمهورى و ضربه زدن به نظام با نداشتن هيچگونه صلاحيتى، براى نامنويسى شركت كرده و حتى صف تشكيل مىدهند و ادامه اين وضع به ضرر نظام مقدس جمهورى اسلامى است. اگر تصور شود قانون اساسى اجازه اضافه شرطى نمىدهد ظاهراً اشتباه است زيرا قيودى كه در قانون اساسى آمده شرايطى را در كنار خود مىطلبد، مثلا هنگامى كه گفته مىشود يكى از شرايط «مدير و مدبر بودن» است مفهومش آن است كه شخص تقاضاكننده بايد سوابق اجرايى كلان خود را ارائه دهد. لااقل شرايطى براى سن و مدرك تحصيلى و سابقه مديريتى كه موافق چنين كار مهمى باشد گزارده شود تا اين وضع نابسامان، سامان يابد».
شورای نگهبان در معرض آزمون دوباره
با همه این انتقادات به نظر میرسد که شوی سیاسی - رسانه ای برخی افراد در ادوار مختلف انتخابات ریاستجمهوری تا زمانی که قانون اصلاح نشود، تمامی ندارد. شویی که روند ثبت نام انتخاب نخستین مقام اجرایی کشور را به دست مایه تمسخر و بعضا تحقیر این حضور در رسانههای داخلی و خارجی درآورده است. در روزهای گذشته علاوه بر رسانه ملی، اغلب رسانههای فارسی برون مرزی نیز ویژه برنامههایی در این خصوص داشتهاند که فقط و فقط نمایش وهن آمیزی است.
حضور چهرههایی در ستاد انتخابات که در حالت معمول، کمتر شانسی برای دیده شدن در رسانهها دارند، نشان میدهد که ثبتنام در انتخابات ریاستجمهوری به فرصتی برای دیده شدن چهرههای گمنام منتهی شده و همین امر پنج روز ثبتنام نامزدها را به یک عرض اندام توده وار بدل میکند. شاید اگر رسانهها و به ویژه رسانه ملی، در طول چهار سال فرصتی را برای بیان دیدگاههای شهروندانی که فکر میکنند حرفی برای گفتن دارند قرار دهند، آنها مجبور نمیشوند برای طرح دیدگاههای اغلب عجیب غریبشان، زحمت حضور در ساختمان فاطمی را به خود بدهند.
اصلاح قانون میتواند گره موجود در ارتباط با وهن جایگاه ریاستجمهوری را باز کند اما چه سود که تجربه ثابت کرده، برخی منتقدان وضع موجود چون از مقطع انتخابات عبور کنند، به مخالفت با هرگونه تغییری در مسیر نامنویسی نامزدها تبدیل میشوند.
چه آنکه در انتخابات گذشته مجلس نیز جمعی از اعضای مجلس خبرگان رهبری در اجلاسیه ای به شیوه ثبت نام ها اعتراض کردند اما حتی اعتراضاتی از سوی آن مجلس هم سبب نشد که شورای نگهبان از موضع خود کوتاه بیاید. حال که اعتراض به کرسی سخنگوی شورای نگهبان هم رسیده، این شورا در برابر آزمون دوبارهای قرار داد تا نشان دهد تدبیری خواهد اندیشید یا بار دیگر ماجرا را تا چهارسال آینده به فراموشی می سپارد؟ تدبیری از جنس آنکه این زمینه اصلاح قانون اساسی را بیافریند. چه در مجلس در قالب موافقت با طرح برگزاری رفراندوم اصلاح قانون اساسی یا اصلاح قانون انتخابات و چه با تبیین این موضوع به عنوان مسائل کلان کشور و ارجاع آن از سوی رهبری به مجمع تشخیص مصلحت نظام.
همزیستی نیوز - معاون امور مطالعات راهبردی وزیر دفاع دولت اصلاحات، بنیانگذار موسسه پژوهشهای راهبردی تصمیم و دانشآموخته صلحسازی و حفظ صلح با ذکر پنج دلیل معتقد است که حسن روحانی سکاندار دولت دوازدهم نیز خواهد بود.
علیرضا اکبری در «خبرآنلاین» نوشت: معتقدم موضوع انتخابات ریاست جمهوری، در میان مسایل ملی، از «اهم» آنهاست. انتخابات پیش رو، برای تعیین دوازدهمین رییسجمهور نیز فوقالعاده مهم است زیرا این «مهم»، با تحولات و روندهای ماندگار و مؤثری در محیطهای داخلی و خارجی کشور، مقارن خواهد بود.
به شدت معتقدم كه رياست جمهوري آقاي حسن روحاني براي چهار سال بعد نيز تداوم خواهد يافت. براي اين نظر، دلايلي محكم دارم:
يكم: علت موجبه رياست جمهوري آقاي روحاني، علت مبقيه آن نيز خواهد بود. از مهمترين زمينهها و علل انتخابشدن روحاني در سال ٩٢، ضرورتهاي سياست خارجي و فيصلهدادن به يك تعارض شديد و سرد ده ساله بود؛ همان امري كه به «برجام» منتهي شد. هنوز همان زمينهها، علل و ضرورتها باقي است. نه فقط اجراي برجام، بلكه «مديريت نامناسبات» فيمابين ايران و آمريكا، جوهر آن ضرورت است كه كماكان تداوم دارد.
دوم: تا آنجا كه در رويكرد محوري سياست خارجي جمهوری اسلامی ايران، تغييري اعمال نشود، وضعيت روابط خارجي ايران و نيز ضرورتهاي اقتصادي كشور، وجود يك دولت «مادِرِيت» (ميانهرو) و تقريبا تكنوكرات را در راس قوه اجرايي ايجاب ميکند. دولت آقاي حسن روحاني در بين همه احتمالات، بهترين خصوصيات را از هر لحاظ داراست.
سوم: در بين خطوط سياسي داخلي و چهرههاي متعلق به هر گرايش، هيچ شخصي نيست كه امكان، صلاحيت، قابليت و مقتضيات «رياست جمهوري» را در حد و اندازه آقاي روحاني داشته باشد. سوابق و لواحق آقاي روحاني و موقعيت خاص ايشان در مقايسه با ديگر «رجال سياسي» كشور كه در مظان «رياست جمهوري» ميگنجند، به مراتب مشعشعتر و پر و پيمانتر است.
چهارم: آقاي روحاني طي سي و هشت سال اخير، اثبات كرده است كه قواعد بازي را به خوبي ميشناسد و رعايت ميكند، از خطوط قرمز «نظام» را كاملا آگاه است و رعايت ميكند، تابعيت و التزام عملي قابل ملاحظه نسبت به اركان و اصول موضوعه نظام دارد، قابليت اعتماد لازم را از خود اثبات كرده، قواره رسمي سياست خارجي را آنگونه كه مركزيت نظام تأييد ميكنند، ميتواند اداره كند، در سياستهاي داخلي و اقتصادي كشور، در حد ضرورتهاي نظام، ايفاي نقش ميكند، در امور نظامي، دفاعي و امنيتي داراي تجربه و سابقهاي كمنظير است و در سطح ملي، به شدت «ماموريتپذير» است.
پنجم: آقاي روحاني، يك روحاني است و اصولا به بال راست و اصولگراي نيروهاي انقلاب تعلق خاطر دارد، داراي گرايشات مدرنيستي است و روابط عميقي با نيروهاي تكنوكرات دارد، در حفظ مناسبات با جريانات نوگرا و اصلاحطلب كشور از ذكاوت و سابقه قابل ملاحظهاي برخوردار است، سعي در حفظ اعتدال و گرايش به توسعه از ويژگيهاي بارز ايشان است و در حفظ مناسبات سياسي مملكت، با كشورهاي مهم جهان بهويژه غربي و نيز كشورهاي مهم منطقه، داراي ظرفيت و استعداد قابل ملاحظهاي است.
اين پنج دليل و مجموعه خصوصيات آقاي روحاني در قياس با دو دسته از واقعيات محيط داخلي و خارجي كشور، جايگاه وي را در صدر احتمالات منتخب بعدي رياست جمهوري، به شدت استحكام بخشيده است.
شرح واقعيت محيط داخلي: هيچكدام از جريانات و گرايشات سياسي داخل كشور قادر نيستند چهرهاي را به ملت عرضه كنند كه بتواند بر جذابيتهاي آقاي روحاني در تامين مقتضيات موقعيتي بقاي نظام، غلبه كند.
شرح واقعيت محيط خارجي: تا زماني كه وضعيت «نامناسبات» فيمابين ايران و آمريكا، در نقطه كنوني يعني نقطه تعادل ميان تضاد و توافق قرار داشته باشد، موقعيت دولت روحاني نيز مستحكم است. اگر وضعيت مذكور به سمت «تضاد يا توافق» حركت كند، آنگاه احتمال ضرورت جايگزيني دولت، با خصوصياتي متفاوت از دولت روحاني، به شدت افزايش خواهد يافت و اين جابجايي، ضرورت جدي خواهد يافت.
هم اينك اما نوعي آرامش و سكون تاملبرانگيز بر اين وضعيت حاكم است. بين سه تا شش هفته تا محدوده زماني تعيينكننده دولت دوازدهم، باقي مانده است. تحولات اين مدت، به شدت حائز اهميت خواهد بود.
همزیستی نیوز - ایران دیگر توان آن را ندارد آزمایشگاه افرادی باشد که ایبسا انسانهای خوبی هم باشند ولی تازهکار، احساسی، شعارزده و بیتجربهاند. ریاست جمهوری محل آزمون و خطا نیست و مردم خسته ایران، موش آزمایشگاهی نیستند.
آیا باید به روحانی رأی بدهیم؟ جواب برای دو گروه کاملاً واضح است: کسانی که روحانی منافعشان را به خطر انداخته، به او رأی نخواهند داد و کسانی که نفعشان در استمرار دولت روحانی است نیز بیتردید به او رأی خواهند داد.
اما برای افرادی که فراتر از این دولت و آن دولت، به «منافع کشور» و «آینده فرزندانشان» میاندیشند، مهمتر از روحانی و غیر روحانی، آینده کشورشان است و از این رو، اگر کاندیدایی قویتر، مجربتر و کارآمدتر از روحانی بیاید به آن فرد رأی خواهند داد ولی اگر افرادی که کاندیدا میشوند، فاقد «کارنامه و برنامه قوی» باشند و صرفاً به شعار و وعده و وعید بپردازند، ترجیحشان این خواهد بود که به روحانی رأی دهند تا کشور در مسیر توسعۀ ولو تدریجی باقی بماند.
ما نیز برآنیم که مهم نیست نام رئیسجمهور آینده حسن روحانی باشد یا خیر؛ مهم این است که هر که میآید، ایران را از مسیر رشد داخلی و تعامل جهانی باز ندارد.
اگر امروز بر این باوریم که روحانی بهترین گزینه موجود برای ریاست جمهوری است، به این دلیل است که از بین کاندیداهایی که نامشان بر سر زبانهاست، روحانی تنها کسی است که میتواند مسیر خروج ایران از بحران، حفظ آرامش، بازسازی زیرساختهای تخریبشده کشور، توسعه تدریجی اقتصادی و عادیسازی روابط ایران با دنیا را ادامه دهد.
قبلاً نیز گفتهایم و باور قلبی و تجربه جمعی همه ما ایرانیان نیز میگوید که ایران بعد از سالها تنش و تلاطم، نیاز به آرامش، ثبات و تعامل با دنیا دارد.
ایران دیگر تحمل دعوا و تنش، ناسازگاری با دنیا، افراط و تفریط را ندارد.
ایران دیگر توان آن را ندارد آزمایشگاه افرادی باشد که ایبسا انسانهای خوبی هم باشند ولی تازهکار، احساسی، شعارزده و بیتجربهاند. ریاست جمهوری محل آزمون و خطا نیست و مردم خسته ایران، موش آزمایشگاهی نیستند.
جعفر محمدی / منبع: عصر ایران
همزیستی نیوز - رییس جمهور، همه کارگزاران نظام و مدیران دستگاههای اجرایی را به تلاشی فراگیر برای تولید و اشتغال در کشور فرا خواند
روحانی در این دیدار که در دفتر رییس جمهور برگزار شد؛ با آرزوی سالی توام با رفاه عمومی ، اشتغال جوانان، امنیت و رشد و شکوفایی در همه زمینه های اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی ، گفت: اشتغال یکی از مهمترین مسایل اقتصادی، اجتماعی و امنیت آفرین کشور است و اگر مردم احساس کنند اشتغال در مسیر درستی قرار گرفته ، امید و آرامش عمومی در جامعه افزایش خواهد یافت.
رییس جمهور به تلاش های دولت در عرصه اشتغال اشاره کرد و با بیان اینکه در دنیا طی سال های گذشته تنها چند کشور بوده اند که توانسته اند اشتغال بالای 600 هزار نفر ایجاد کنند ، گفت: درسال گذشته به طور میانگین موفق شدیم 700 هزار اشتغال ایجاد کنیم اما باید برای بالا بردن این رقم با توجه به آمار انباشته شده متقاضیان کار، تلاش ها مضاعف شود.
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود، تراز مثبت تجاری،تورم تک رقمی و خروج از رکود ، تقویت روند اشتغالزایی، جذب سرمایه خارجی ، نوسازی صنایع حمل و نقل هوایی، ریلی و جاده ای و فعال کردن 24 هزار واحد صنعتی در کشور را از دستاوردهای دولت یازدهم برشمرد و با اشاره به نقش ارزنده برجام در تحقق بخشی از این دستاوردها گفت: هدف ما در برجام این بود که سایه تهدید را از سر کشور برداریم و همچنین زنجیر تحریم های ظالمانه و تحمیلی را پاره کنیم که همه اینها در سایه کمکهای خداوند ، هدایت های مقام معظم رهبری و حمایت های مردم تحقق یافت.
روحانی اظهارداشت: ما برای نخستین سال از زمان تصویب سند چشم انداز 20 ساله جمهوری اسلامی ایران، به رشد 8 درصدی در سال 95 دست یافتیم و این تحقق آرزویی 12 سال در این عرصه بود.
رییس جمهور، آسیب ناپذیری در برابر فشارهای خارجی را از جمله اهداف اقتصاد مقاومتی دانست و گفت: خودکفایی در عرصه تولید گندم و تامین مواد غذایی ، تامین گاز مورد نیاز کشور و افزایش صادرات نفت و میعانات نفتی ، تلاش هایی در عرصه اقتصاد مقاومتی بود.
روحانی افزود: عده ای تلاش دارند حقایق را معکوس جلوه دهند و فکر می کنند با وارونه کردن حقایق به دولت ضربه می زنند، اما این اقدام مردم را مایوس و ناامید می کند که ضربه به نظام ، کشور و ملت است .
رییس جمهور تصریح کرد: باید واقعیات را به مردم گفت و شرایطی سالم، شفاف و رقابتی را ایجاد کنیم تا مردم بتوانند انتخاب درستی انجام دهند.
روحانی در بخش دیگری از سخنان خود به دو انتخابات مهم و سرنوشت ساز اردیبهشت ماه اشاره کرد و گفت: در انتخابات پیش رو، آنچه مهم است حضور حداکثری مردم در پای صندوق های رای و تشویق همگان به رای دادن است.
رییس جمهور تصریح کرد: مایوس کردن مردم از حضور در پای صندوق های رای حرکت در مسیر دشمنان ملت است و مردم بدانند سرنوشت کشور با نتیجه صندوق آراء رقم می خورد و حضور آنان در انتخابات، برای عظمت کشور بسیار اهمیت دارد.
روحانی، انتخابات را کلید جمهوریت و مردمسالاری و از مبانی مشروعیت برشمرد و گفت: جمهوری اسلامی ایران متکی به رای مردم و انتخابات است و اهداف بلند ملت و کشور از این طریق محقق می شود.
رییس جمهور با اشاره به نقش و اهمیت حضور پرشور و باشکوه مردم در انتخابات در تقویت جایگاه کشور در عرصه بین المللی گفت: ما دنبال برگزاری انتخاباتی پرشور، باشکوه و توام با اخلاق و رقابت در کشور هستیم و خواهان انتخاباتی همانند برخی کشورها که با بداخلاقی و تخریب مواجه بود، نیستیم.
روحانی با اشاره به اینکه باید نتیجه صندوق های رای، شکوفایی اهداف مورد نظر ملت ایران باشد و همه قوا باید دست به دست هم دهند و حضور حداکثری توام با اخلاق و راستگویی را در انتخابات پیش رو رقم بزنند، گفت: رشد نظام در سایه مشارکت مردم و صندوق های آراء است و ضروری است که همگان مردم را به حضور فعالتر و حداکثری در پای صندوق های رای تشویق کنند و مردم نیز باید همیشه به صندوق های رای امید داشته باشند و اگر مایوس شوند و این امید قطع شود، پایان مردمسالاری و دمکراسی است.
همزیستی نیوز - دو عضو فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی با اشاره به انصراف رحمت الله حافظی از کاندیداتوری در انتخابات دوره پنجم شورای شهر تهران، خداحافظی وی را تلنگری به نمایندگان مجلس و شورای شهر دانستند و عنوان کردند که ناامیدی مردم از نهادهای نظارتی منتخب زنگ خطری است که تا دیر نشده باید آن را بشنویم و از آن پند بگیریم.
به گزارش ایسنا، در نوشتاری که عبدالکریم حسینزاده نایب رییس و بهرام پارسایی سخنگوی فراکسیون امید منتشر کردهاند، آمده است:
«آن هنگام که زنگ ساعت نواخته شد و مهلت ثبتنام در انتخابات شوراها به پایان رسید و حافظی ثبت نام نکرد، ما به عنوان کسی که مانند او منتخب مردم هستیم و از این حیث وی را همکار خود میدانیم، به پاسخ قطعی سوال خویش رسیدیم. سوالی با این مضمون که "حافظی کیست؟"
آیا از آن دسته آدمهاییست که چون از سفره شهرداری لقمهای به او نرسیده، کین شهردار را به دل گرفته، یا از آنها که به نمایندگی از یک جناح سیاسی، تنها به تقابل با شخص شهردار و دوستانش به عنوان نمادی از یک جریان سیاسی دیگر میاندیشد؟ آیا به دنبال چهره شدن در شهر و راهیابی به لیست اصلاحطلبان یا سر لیست شدن در انتخابات است یا با نمایش فسادستیزیش راه خود برای مناصب بعدی را هموار میکند؟ اینها و چند آیای دیگر به یک سمت بود و سمت دیگر این احتمال بود که او واقعا فسادستیز است و دغدغه مسئولیت رای مردم و وظیفه نظارتی خود را دارد. این احتمال آخر، به ویژه این روزها که انسانهایی از این جنس در جامعه ما نادرند و کمیاب، به سختی قابل باور بود. اما حافظی، نه تنها پا به میدان انتخابات نگذاشت، بلکه در آخرین روزها، خود را از چشم ها پنهان کرد تا در معذوریت جوانان و مردمی که کمپین دعوت از او را به راه انداخته بودند قرار نگیرد، چرا که او تصمیم خود را از ابتدا گرفته بود.
او ثابت کرد که دغدغهاش، پیراستن دامان مدیران نظام از فساد و رانت بوده و تلاشش در راه اجرای فرمان هشت مادهای مقام رهبری برای مبارزه با مفاسد اقتصادی است. او نشان داد که تنها معیار عملش، حس مسئولیت نسبت به تک تک شهروندان به عنوان موکلانش است و در این راه نه به دنبال خودنمایی و شهرت است و نه این حرفها را برای عوام فریبی و کسب جایگاه به زبان می آورد.
نامه خداحافظی این عضو شریف شورای شهر تهران، جدا از حسرتی که برای صندلی خالی او در شورای پنجم بر دل شهروندان تهران و دلسوزان نظام گذاشت، حاوی چند پیام و هشدار جدی بود که اگر درک نشود، خسرانی بالاتر از فقدان حافظی در شورا، گریبانگیر نظام مدیریتی ما خواهد شد.
او نوشته که شورای شهر به عنوان نهاد برخاسته از رای مردم برای نظارت بر اداره امور شهر، این کارایی را ندارد و وقتی نماینده مردم در شورا نمیتواند جلوی فساد را بگیرد، ماندن را جایز نمیداند و اگر میتوانست همین الان و چند ماه قبل از پایان عمر شورای چهارم، عطای حضور در شورا را به لقایش میبخشید و استعفا میداد. این سخن اگر از زبان کسی که به دنبال جلب رای و وجهه سازی برای خود بود، بیان میشد، شاید شعارگونه به نظر میآمد، اما تاسف آور است که همه مردم میدانند حافظی راست می گوید و خطرناک است اگر همه مردمی که به زبان سرخ و احساس مسئولیت حافظی دل بسته بودند، به این نتیجه برسند که شورا و نمایندگانش در برابر ارباب قدرت و ثروت و در مسیر مبارزه با فساد، دست و پا بسته و ناتوانند. چرا که ناامید شدن مردم از اثربخشی پارلمانهای شهری، میتواند مقدمهای بر ناامیدی مردم از سایر نهادهای انتخابی شود و این نه به صلاح نظام است و نه به صلاح هیچ یک از جناح های سیاسی داخل نظام.
حافظی همچنین در بخشی دیگر از نامه خداحافظیاش، به موضوع رای نیاوردن تحقیق و تفحص شهرداری در مجلس و زمینههای این اتفاق تلخ اشاره کرده است. او از مراسم روز درختکاری تا برخی مسائل مربوط به لابیهای درون مجلس را تلویحا مورد اشاره قرار داده و آنچه که ما به عنوان نمایندگان متقاضی تحقیق و تفحص در این ایام دیدیم و حافظی نیز بسیاری از آنها را میداند، بسیار بیشتر از آن چیزهایی است که او در نامهاش مورد اشارت قرار داده است. از منیتها و منفعت طلبیها و سیاسیکاری هایی که دست به دست هم دادند تا مجموع آرای موافقان تحقیق و تفحص به عدد 90 برسد، میشود چندین صفحه شرح نوشت. اما نتیجه همه این ها یک چیز است؛ و آن ناامیدی مردم از نهادهای نظارتی منتخب خودشان است؛ یعنی همان زنگ خطری که تا دیر نشده باید همگی آن را بشنویم و از آن پند بگیریم.
ما به عنوان نمایندگان ملت ایران در مجلس شورای اسلامی، به برادر شریف خود که حق امانتداری و ادای دین به رای مردم را به احسن نحو اجرا کرد و با انصرافی معنادار، بار دیگر به همه همکاران و حامیان و حتی مخالفان خود درس داد و نهیبی انذار گونه زد، اعلام میکنیم و بر این سخن خود متعهد می شویم که در این مجلس، موضوعات مد نظر وی در زمینهی تخلفات شهرداری تهران به فراموشی سپرده نخواهد شد و نمایندگانی که مانند وی، نه به دنبال جاهطلبی و خودنمایی هستند و نه به این موضوع به عنوان تریبونی برای عرضه خویش مینگرند، از همه ابزارهای نظارتی قوه مقننه برای به سرانجام رساندن این موضوع استفاده خواهند کرد. چرا که عدم توفیق در این راه را ضربه به حیثیت نظام و مدیران لایق نظام، و اصرار بر روشن شدن حقایق و جلوگیری از مفاسد را تنها راه ترمیم اعتماد خدشه دار شده موکلان خود میدانند.
بدون شک تلنگری که حافظی با خداحافظی معنادار خود، به همه نمایندگان مجلس و شورای شهر فعلی و بعدی زد، مانند تلاشهای خالصانه او در یک سال گذشته، به عنوان سند فسادستیزی وی در تاریخ ثبت خواهد شد. امید که ما و همه آنها که باید معنای این تلنگر را درک کنند، پیش از آنکه دیر شود، برای بازگرداندن آب رفته به جوی، همدل شوند.
والسلام علیکم و رحمه الله
عبدالکریم حسین زاده - بهرام پارسایی
فروردین نود و شش»
همزیستی نیوز - حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی رییس جمهور روز سهشنبه به طور رسمی در کاخ کرملین مورد استقبال ولادیمیر پوتین رییس جمهوری فدراسیون روسیه قرار گرفت.
به گزارش ایسنا، مذاکرات روسای جمهور دو کشور بلافاصله پس از حضور رییس جمهور ایران در کاخ کرملین آغاز و پس از آن در حضور روحانی و پوتین، 14 سند همکاری میان مقامهای ارشد دو کشور در حوزههای سیاسی، اقتصادی ، قضایی و حقوقی و علمی و فرهنگی امضا شد.
موافقتنامه انتقال محکومین بین دولت جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه، پروتکل اصلاح موافقتنامه معاضدت در پرونده های جزائی و مدنی بین دولت جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه، موافقتنامه لغو روادید گروهی گردشگری بین دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت فدراسیون روسیه ، یادداشت تفاهم همکاری وزارت نیروی جمهوری اسلامی ایران و وزارت نیروی فدراسیون روسیه در زمینه تجارت برق ، یادداشت تفاهم همکاری در زمینه تربیت بدنی و ورزش میان وزارت ورزش و جوانان جمهوری اسلامی ایران و وزارت ورزش فدراسیون روسیه و یادداشت تفاهم در زمینه ساخت و ساز مسکن و خدمات عمومی بین وزارت راه و شهرسازی جمهوری اسلامی ایران و وزارت ساخت و ساز، مسکن و خدمات عمومی فدراسیون روسیه از جمله این اسناد همکاری بود.
از دیگر اسناد همکاری که میان دو کشور به امضا رسید می توان به یادداشت تفاهم بین مرکز ملی تایید صلاحیت جمهوری اسلامی ایران و سرویس فدرال تایید صلاحیت فدراسیون روسیه، یادداشت تفاهم همکاری در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات بین وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات جمهوری اسلامی ایران و وزارت مخابرات و رسانه های جمعی فدراسیون روسیه، یادداشت تفاهم همکاری های راهبردی بین راه آهن جمهوری اسلامی ایران و راه آهن روسیه، یادداشت تفاهم بین سازمان انرژی اتمی ایران و شرکت دولتی انرژی اتمی روسیه (روس اتم) در زمینه حمل و نقل مواد هسته ای ، یادداشت تفاهم میان شرکت ملی نفت ایران و هلدینگ زمین شناسی روسیه (روس گیالوگیا)، یادداشت تفاهم همکاری بین اتاق بازرگانی، صنایع و معادن ایران و بنیاد روس کانگرس ، یادداشت تفاهم همکاری بین شرکت ملی نفت ایران و شرکت گازپروم روسیه در زمینه گاز و قرارداد پروژه برقی کردن خط ریلی گرمسار – اینچه برون و ارسال تجهیزات اشاره کرد.
همچنین با توجه به حضور همزمان نمایندگان بخش خصوصی کشورمان دراین سفر، بازرگانان و فعالان اقتصادی نیز جلسه مشترک و مذاکرات متعددی در حوزه های مختلف داشتند و موافقتنامه هایی نیز برای همکاری بخشهای خصوصی ایران و روسیه به امضا رسید.
همزیستی نیوز - معاون سیاسی دفتر رئیس جمهوری به ساختارشکنان هشدار داد که برای به چنگ آوردن قدرت، کشور و امنیت ملی آن را به مخاطره نیندازند.
به گزارش ایسنا، حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر رئیس جمهوری در صفحه توئیتر خود در خصوص تحرکات و سخنرانی اخیر محمود احمدی نژاد در اهواز، بدون ذکر نام وی نوشت:
"قطبی سازی حضور-جانشینی" برای جلب حمایت اصول گرایان پایدار ودوقطبی سازی جدید، ازطریق سخنان دوپهلو، تلاش می کند؛ البته باتداوم خطاهای راهبردی:
خطای راهبردی اول: تخریب دستاوردهای انقلاب و شخصیت های نظام درانتخابات ٨٤ و٨٨ ،بحران آفرینی های آن هشت سال، ایجادوتعمیق شکاف درکشور؛
خطای راهبردی دوم:خانه نشینی ١١روزه ،تهدید امنیت کلان سیاسی کشور، مقابله ساختارشکن با نظام، تعمیق شکاف دولت - نظام؛
خطای راهبردی سوم: نابودی فرهنگ واقتصادملی، تعمیق شکاف فقیروغنی،نابودی سرمایه هاومدیریت کشور،... باتبدیل عقلانیت ساختاری به عوام گرایی؛
اینک وخطای راهبردی چهارم: جوسازی دربرابر نظر حکیمانه عدم حضور،سخنرانی ساختارشکن درخوزستان، وتحریک ملی-قومی با دمیدن دربحران های خودساخته؛
اگرسیاستمدار نیستیم، بازی سیاست نمی شناسیم وراه و رسم حضور در قدرت را نمی دانیم، حداقل ارزیابی درستی ازنتایج اقدامات خود داشته باشیم.
هشیارباشیم، قدرت ارزش آن را ندارد که برای به چنگ آوردن آن، همانگونه که قبلا کردهاید، کشور و امنیت ملی آن را ساختارشکنانه به مخاطره بیاندازیم.