ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - ٢٢ بهمن و سالگرد پیروزی انقلاب ماجرای حصر و تلاش مسئولان برای پایان‌ دادن به آن را دوباره در سرخط خبرها قرار داده است.

به گزارش روزنامه شرق «ماجرای دیدار با محصوران نخست از نشست علی مطهری در دانشگاه فردوسی مشهد سر زبان‌ها افتاد. کمی بعدتر علی مطهری خبر منتشر شده از سوی ایسنا را تصحیح کرد و گفت، دیداری با محصوران نداشته اما تلاش‌ها و برنامه‌هایی در راه است تا بتواند با سه شخصیت سیاسیِ در حصر گفت‌وگو داشته باشد.

حالا فرزند حجت‌الاسلام مهدی کروبی به «امید ایرانیان» خبر داده که مسئولان با درخواست ملاقات علی مطهری با محصوران پاسخ مثبت داده‌اند اما هنوز زمانی برای آن تعیین نشده است. علی مطهری نیز به ایلنا خبر داده که «زمان قطعی این دیدار هنوز نهایی نشده است. در حال گفت‌وگو هستیم. امیدوارم این دیدار انجام شود.» مطهری همچنین بر آشتی ملی تأکید کرده و گفته «آشتی ملی برای همه دوره‌ها ضروری است.»

کروبی نیز تأکید کرده «علی مطهری مدت‌هاست که این موضوع را پیگیری می‌کند و به یک‌ سری موفقیت‌هایی دست پیدا کرده‌اند. در واقع با دیدارهایی که داشته‌اند، توانسته‌اند مسئولان را برای دیداری با محصوران راضی کنند.»

دیدار حسین کروبی و فاطمه کروبی با علی مطهری

به گفته او «در واقع مسئولان هم برای صورت‌ گرفتن این دیدار قانع شده‌اند اما هنوز زمانی برای این دیدار تعیین نشده است. چون ما هم ارتباطی با آقای مطهری نداریم، نتوانسته‌ایم در این زمینه از او سؤال بپرسیم. فقط یک‌ بار سال گذشته برای تشکر به همراه مادرم به منزل ایشان رفتیم و در یک سال گذشته هم ارتباطی نداشته‌ایم. بنابراین هر دو خانواده یعنی هم خانواده آقای موسوی و هم ما از موضوع بی‌اطلاع هستیم.»

او درباره این که آقای مطهری گفته‌اند محصوران مایل به وحدت هستند نیز تأکید کرده «آقای کروبی خودشان را جزء یکی از بنیانگذاران نظام بعد از امام (ره) می‌دانند. بنابراین مشخص است که چنین فردی، روی نظام و اصل نظام جمهوری اسلامی بسیار تعصب دارد. بنابراین خود را در چارچوب نظام تعریف می‌کند اما اعتقاداتی دارد که منتقدانه است و معتقد است باید اصلاحاتی در برخی نقاط صورت گیرد. آقای موسوی و خانم رهنورد هم همین‌طور. در واقع فرزندان آقای موسوی و خانم رهنورد هم گفته‌اند پدر و مادرشان با اصل نظام مشکلی ندارند.»

وضع محصوران در این دوره بهتر شده است

او همچنین درباره این که آیا باید در انتظار خبر خوشی درباره محصوران باشیم یا نه، نیز به «امید ایرانیان» گفت: «نمی‌دانم اما اگر صادقانه بخواهم بگویم، هیچ تماس و ارتباط تازه‌ای از طرف کسی ندیده‌ایم که بخواهیم پیش‌بینی کنیم یا به مردم خبر خوش یا تازه‌ای بدهیم اما در این دوره کمی وضعیت محصوران بهتر شده و به‌ لحاظ ارتباطی که مطالعه روزنامه و داشتن تلویزیون است، مشکلی ندارند.»

ماجرای دیدار با محصوران سخن تازه‌ای نیست. بارها تلاش‌هایی از سوی برخی شخصیت‌های سیاسی در دستور کار بوده اما راه به جایی نبرده است. علی مطهری از جمله افرادی است که تلاش فراوانی داشته تا بتواند ماجرای شخصیت‌های سیاسی در حصر را سامان ببخشد. در همین زمینه دیدار با محصوران شاید بتواند روزنه امیدی به وجود بياورد.

کمی پیش‌تر نیز محمدرضا عارف در نشست خبری‌اش درباره این که قرار بود به این زودی‌ها خبر خوشی مطرح شود و آیا بناست در موضوع حصر خبر خاصی پیش‌ آید نیز گفته بود: «برخی مطالب را پیگیری می‌کنیم. شاید اگر رسانه‏‌ای نشود، خروجی بهتری داشته باشد.»

به گفته عارف پیگیری‌هایی درباره رفع حصر و ممنوعیت تصویری رئیس‌جمهوری اصلاحات انجام شده و «خوش‌بین» هستیم که «اتفاق خوبی بیفتد.» با این‌ حال او وعده داده بود در این زمینه پیگیری‌هایی در جریان بوده و برخی پیگیر این امور هستند.

حسن روحانی، رئیس‌جمهوری ایران نیز در آخرین مصاحبه مطبوعاتی خود در پاسخ به سؤالی درباره این مسئله گفته بود: «حل برخی مسائل زمان می‌برد و توان ما در حدی است که به کمک دیگران نیاز داریم. نیاز به اجماع نظام داریم.»

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - برجام مهم‌ترین دستاورد روحانی است. دستاوردی که باید به هر شکل ممکن حفظ شود. این حفظ شدن هم تنها از طریق دیپلماسی فعال شکل می‌گیرد
 مصطفی داننده در عصر ایران نوشت: ترامپ آمده است. پر سروصدا هم آمده است. هر روز پشت میزش دستور جدیدی را امضا می‌کند یا دستور اوباما را لغو می‌کند. رییس جمهور جدید آمریکا برخلاف شعارهای انتخاباتی‌اش بیشترین حواس خود را معطوف به سیاست خارجی کرده است.

ایران در صدر برنامه‌های ترامپ قرار دارد. او می‌خواهد بر هر شکل ممکن تمام بال‌های ایران در منطقه خاورمیانه و جهان را قیچی کند و ایران را تبدیل به کشوری آرام را در غرب آسیا کند. تصمیمات ترامپ اما مخالفان جدی دارد. مخالفانی که از داخل آمریکا تا قلب اروپا و آسیا صدای خود را علیه ترامپ بلند کرده‌اند.

فاصله‌ای که امروز میان سران کشورهای جهان و رییس جمهور آمریکا ایجاد شده است در طول تاریخ بی سابقه بوده است. کشورهای جهان به ترامپ بی‌اعتماد هستند و تصمیمات آن را حاصل بی‌تجربگی سیاسی او می‌دانند.

نگرانی سران کشورهای جهان در مورد آینده برجام نمونه بارز این معناست. ترامپ می‌خواهد برجام را ملغی یا حداقل در آن تغییراتی ایجاد کند. در این میان سران کشورهایی که برجام را امضا کرده‌اند به رییس جمهور مو بور آمریکا توصیه می‌کنند که به امضای اوباما پای برجام پایبند باشد.

این شکاف ایجاد شده بهترین فرصت برای ایران است که اهداف خود را در سیاست خارجی پیش ببرد. پیش بردن این هدف اما یک دیپلماسی فعال می‌خواهد. محمد جواد ظریف به عنوان ناخدای کشتی دیپلماسی ایران باید به سرعت فعالیت‌های خود را برای مقابله با ترامپ آغاز کند.

نشستن در ایران و حرف زدن قطعا نمی‌تواند نوشداروی زهر ترامپ باشد. به نظر می‌رسد ظریف باید سفرهای جهانی خود را برای مذاکره و گفت‌وگو با سران کشورهای جهان آغاز کند.

ترامپ می‌گوید ایران غیرقابل اعتماد است و مخل امنیت جهان. ظریف باید در این سفرها پیام صلح ایران را به جهان منتقل کند. سفر به کشورهای جهان باعث می‌شود مردم صدای ایران در برابر ترامپ را بشنوند. ظریف با سران کشورها دیدار کند. به دانشگاه برود. در مجلس با نمایندگان صحبت کند.

ایران باید عقلانیت خود را در برابر دیوانگی‌های ترامپ فریاد بزند. دیپلماسی فعال می‌تواند تمام توپ‌هایی که ترامپ به سمت ایران شوت کرده است دوباره به سمت او بازگردانیم.

برجام مهم‌ترین دستاورد روحانی است. دستاوردی که باید به هر شکل ممکن حفظ شود. این حفظ شدن هم تنها از طریق دیپلماسی فعال شکل می‌گیرد. نه تنها ظریف بلکه حسن روحانی هم باید سفرهای خارجی را در دستور کار خود قرار دهد.

پذیرش ایران از سوی کشورهای جهان پیام مهمی را برای ترامپ مخابره خواهد کرد. دیگر جهان به ساز آمریکا نخواهد رقصید. در زمانی نه چندان دور به خاطر سیاست‌های بسته ایران، آمریکا توانست اتحاد جهانی را علیه ایران ایجاد کند.

دیپلماسی فعال تنها پادزهر ترامپ است. بهتر است برای حفظ منافع ملی کشور، چند ماهی ظریف را در تهران نبینیم بلکه همچون زمان مذاکرات هسته‌ای عکس‌های او را در پایتخت کشورهای اروپایی مشاهده کنیم.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - نماینده مردم نقده و اشنویه در مجلس گفت: نگاه‌مان به یکدیگر نباید از دریچه قومی، نژادی، فرهنگی، زبانی و مذهبی باشد بلکه با دید شهروندی به یکدیگر است که می‌توانیم اثبات کنیم برای نسل حاضر و نسل‌های آینده «ارزش» قائل هستیم.

به گزارش ایسنا، عبدالکریم حسین‌زاده در جمع ۴۰۰ نفر از ائمه جمعه اهل تسنن و تشیع و  نخبگان علمی، دانشگاهی و فرهنگیان نقده و اشنویه، گفت: جوامع چندفرهنگی ویژگی‌ها و مشخصه‌های خاصی دارند که نمی‌توان نسبت به آنها بی‌توجه بود. این مسئله امروز از چنان اهمیتی برخوردار است که جامعه شناسان را در ابعاد مختلف به خود مشغول کرده است.

وی ادامه داد: در کانادا ساعت‌ها وقت کلاس‌های دانشگاهی را صرف آموزش کودکان می‌کنند تا راه های تفاهم و درک متقابل کودکان و والدین آموزش داده شود. این مسئله بسیار اهمیت دارد که اقوام، مذاهب و فرهنگ‌های مختلف در کنار  هم، سرنوشت خود را چگونه رقم بزنند و  چگونه آینده را برای خود تصویر کنند.

این  عضو کمیسیون عمران مجلس تاکید کرد: هرگز مسیر هویتی یک فرهنگ و قوم، بی‌اعتنایی و بی‌احترامی به فرهنگ و قومیت دیگر نیست بلکه حرمت گذاشتن به هویت یکدیگر است که می‌تواند هویت واقعی فرهنگی، قومی و مذهبی مردم یک سرزمین را تثبیت کند. موضوعی که  در کشور به ویژه در مناطق کردزبان، لرزبان، عرب‌زبان و شیعه و سنی مذهب اهمیت زیادی دارد «شهروند» بودن است. باید با دید شهروندی به یکدیگر نگاه کنیم و تعامل داشته باشیم به بیان دیگر نگاه‌مان به یکدیگر نباید از دریچه قومی، نژادی، فرهنگی، زبانی و مذهبی باشد در این صورت می‌توانیم  اثبات کنیم برای نسل حاضر و نسل‌های آینده «ارزش» قائل هستیم.

نماینده مردم نقده و اشنویه در مجلس ادامه داد: مسئله مهم بعدی که علاوه بر نقده در کل ایران اهمیت بالایی دارد موضوع «ایرانیت» ماست. افرادی که در سیستان و بلوچستان، گیلان و در هر نقطه از این سرزمین زندگی می‌کنند، ایرانی هستند. ما موظفیم برای ایرانی بودن‌مان احترام قائل باشیم و این  تنها مسیر احترام گذاشتن و حرمت گذاشتن به یکدیگر است علاوه بر آن باید با نگاه «شایسته‌سالارانه» به یکدیگر بنگریم. همه این مسائل می‌تواند توسعه‌ساز ایران اسلامی باشد. همه در برابر فرزندانی که در آینده در ایران زمین به دنیا خواهند آمد، مسئولیم. برای انجام درست این مسئولیت‌مان  هیچ راهی جز مدارا، دوستی و با هم بودن نداریم.

حسین‌زاده متذکر شد: موظفیم حس تعلق مردم  به ایران را افزایش دهیم. وقتی این اتفاق افتاد احساس وطن دوستی ما عمیق‌تر می‌شود. باشد روزی که هیچ احدالناسی در ایران احساس در حاشیه بودن و غریبه بودن نکند. اگر قرار باشد حضور شخصی مثل من به قیمت اختلاف بین مردم آذری‌زبان و کردزبان تمام شود هرگز در هیچ منصب و جایگاهی نمی‌مانم. حضورم را تنها در کنار یکدیگر قرار گرفتن مردم حوزه انتخابیه‌ام می‌دانم.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - رئیس فراکسیون امید ضمن تاکید بر ضرورت وحدت و همدلی در خانواده بزرگ انقلاب گفت: جریان اصلاحات حاضر است از حق خود به نفع منافع ملی بگذرد.

به گزارش ایلنا، محمدرضا عارف به همراه جمعی از نمایندگان تهران به مناسبت سالگرد پیروزی انقلاب با حضور در جماران و دیدار با حجت‌الاسلام سید حسن خمینی یاد و خاطره رهبر فقید انقلاب را گرامی داشتند.

رئیس فراکسیون امید در این دیدار ضمن تبریک سالگرد پیروزی انقلاب  و گرامی داشت یاد و خاطره امام راحل به شخصیت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی اشاره کرد و گفت: آیت‌الله هاشمی رفسنجانی که حقیقتاً جای خالی او در ایام متعلق به سالگرد انقلاب بسیار احساس می‌شود در تمامی دوران‌های قبل و بعد از انقلاب یار و همراه امام و رهبر معظم انقلاب بودند و سهم بالایی در دستاوردهای انقلاب داشتند.

او با اشاره به نگاه امام به نقش آفرینی مردم در شئون مختلف جامعه در کنار  حاکمیت اسلام  و یادآوری تأثیر حضور مردم در ماه‌ها و روزها منتهی به پیروزی انقلاب،تاکید کرد: اگر مردم در روزهای منتهی به بهمن ۵۷ به صحنه نمی‌آمدند معلوم نبود چه اتفاقی برای رهبران انقلاب می‌افتاد.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به تجلی نقش آفرینی مردم در دوران بعد از انقلاب اشاره کرد و گفت: حضرت امام به خاطر باور عمیق به نقش مؤثر مردم در اداره امورات جامعه، نوع نظام حکومتی را از طریق رفراندوم به رأی مردم گذاشتند و در کمتر از دو سال نیز کشور را از طریق آرای مردمی به قانون اساسی به نظم قانونی رساندند.

عارف با اشاره به فصول مختلف قانون اساسی بویژه فصل سوم این قانون که به نقش آفرینی مردم تاکید دارد، اظهار کرد: به دلایل مختلف فصل سوم قانون اساسی به صورت جامع و کامل عملیاتی نشده است و جا  دارد با تأسی به رهنمودهای رهبر فقید انقلاب که نقش مردم را در اداره امور جامعه در سخنان مختلف خود مورد تاکید قرار می‌دادند بیش از گذشته از ظرفیت‌های مردمی استفاده کنیم.

او مهمترین عامل پیروزی انقلاب را وحدت و همبستگی میان آحاد جامعه دانست و گفت: در شرایط حساس کنونی و با توجه به وضعیت ویژه‌ای که در منطقه حاکم است هیچ راهی جز وحدت در داخل خانواده انقلاب نداریم و جمهوری اسلامی ایران باید برای کاهش تنش‌ها در منطقه نقش موثری ایفا کند و برای این کار نیازمند همبستگی در داخل کشور داریم.

رئیس فراکسیون امید با اشاره به طرح «گفت‌وگوی ملی» که از سوی فراکسیون متبوع وی دنبال می‌شود گفت: اگرچه در ابتدا با تشکیل کارگروهی در داخل فراکسیون امید «گفت‌وگوی ملی» را در داخل پارلمان دنبال کردیم اما اکنون به صورت جدی موضوع گفت‌وگوی ملی را در سطح ملی  برای رسیدن به اهدافی که ترسیم کرده‌ایم دنبال می‌کنیم.

او تاکید کرد:گفتمان اصلاحات از حق خود به نفع منافع ملی عبور می‌کند و انتظار داریم بزرگان کشور در  عملیاتی شدن گفت‌وگوی ملی به فراکسیون امید کمک کنند.

عارف بر ضرورت تبیین شرایطی که انقلاب به پیروزی رسید برای نسل جوان کشور تاکید کرد و گفت:دشمنان برای فاصله انداختن جوانان با نظام اسلامی از هییچ کوششی فرو گذار نمی‌کنند و به همین دلیل وظیفه نسل اولی‌هاست که به درستی و با شفافیت و صداقت شرایطی که انقلاب به پیروزی رسید را برای نسل جوان تبیین کنند.

وی با اشاره به نگرش امام به جوانان و زنان ،خاطرنشان کرد: باید به جوانان میدان داد مطالبات اکثر جوانان این است که زمینه برای مسئولیت پذیری آنها در سطوح مدیریتی فراهم شود.در انتخابات مجلس دهم لیست امید سهم خوبی به جوانان داد و از این بابت هم پشیمان نیستیم و در انتخابات شوراها هم باید حضور زنان و جوانان بسیار پررنگ و تأثیر گذار باشد.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام تاکید کرد :روند متوسط سنی دولتها در جمهوری اسلامی ایران رو به افزایش است و این چالش جدی است که اگر حل نشود جای نگرانی دارد.

عارف همچنین با ذکرخاطراتی از رهبر فقید انقلاب نگاه ایشان به زنان را بازگو کرد.

رئیس فراکسیون امید همچنین از عموم ملت ایران درخواست کرد در اهپیمایی روز ۲۲ بهمن حضور بانشاطی داشته باشند.

گفتنی است در این دیدار تنی چند از نمایندگان تهران نیز اظهاراتی درباره مسائل مختلف کشور از جمله شرایط به وجود آمده بعد از ارتحال آیت الله هاشمی رفسنجانی و ضرورت وحدت و همدلی  را مطرح کردند.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - «ممکن است گفته شود که آقای خاتمی اپوزیسیون نظام نیست؛ بسیار خوب؛ ایشان با یک موضع‌گیری رسمی این امر را به اثبات برساند و سپس به عنوان یک فعال سیاسی وارد عرصه شود و قطعا حضورش برکاتی را خواهد داشت.»

به گزارش ایسنا، روزنامه اعتماد نوشت: «در حالی که بسیاری از نوراستگرایان سیاسی ایران مدام بر صور حذف رییس دولت اصلاحات می‌دمند و جمعی دیگر از این جناح بر خلاف اعتقادشان سکوت کرده‌اند، محمدرضا باهنر با صراحت اعلام کرده که فعالیت سیاسی سید محمد خاتمی در کشور برکاتی خواهد داشت. باهنر البته برای بیان این اعتقاد خود، شرط و پیش‌شرط‌هایی را بیان کرده.

دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری که بی‌تردید یکی از شاه‌مهره‌های جناح اصولگرایی محسوب می‌شود، در مصاحبه‌ای که دیروز با سایت دیده‌بان ایران داشته، گفته است که بر خلاف بسیاری از اصولگرایان اعتقاد ندارد که رییس دولت اصلاحات از سران فتنه است. این سیاستمدار کارکشته اصولگرایان از سیدمحمد خاتمی درخواست کرده با یک موضع‌گیری رسمی اثبات کند که اپوزیسیون نظام نیست: «ممکن است گفته شود که آقای خاتمی اپوزیسیون نظام نیست؛ بسیار خوب؛ ایشان با یک موضع‌گیری رسمی این امر را به اثبات برساند و سپس به عنوان یک فعال سیاسی وارد عرصه شود و قطعا حضورش برکاتی را خواهد داشت.»

استقبال از بازگشت خاتمی به عرصه سیاست و برداشت با برکت بودن آن از سوی لابی‌گر قهار اصولگرایان از آن جهت اهمیت دارد که باهنر یکی از متغیرهای موثر در سیاست‌ورزی جناح راست به شمار می‌آید و رویکرد و تحلیل او در قبال موضوعات مختلف به سرعت می‌تواند در سلول‌های پیکره اصولگرایی جاگیری کند.

باهنر در این مصاحبه البته به تمجید و تکریم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و ناطق نوری هم پرداخته. او درباره هاشمی گفته است: «در شرایط فعلی ما کسی را نداریم که همچون آقای هاشمی بر کرسی چنین مجمعی تکیه زند و روسای قوا از او تبعیت داشته و تمکین کنند.»

باهنر در عین حال با بیان این که «شخصیتی که ٥٩ سال سابقه رفاقت و همکاری با مقام معظم رهبری داشته و شخصیتی که در عالی‌ترین مناصب و کلیدی‌ترین پست‌های نظام خدمت کرده بود، جایگزینی ندارد»، تاکید می‌کند که «آقای ناطق حتما یک سری از مشخصات آقای هاشمی را داراست که البته باید تکمیل شود.» همین است که در ادامه این مصاحبه گفته است: «آقای ناطق قطعا یک سری از ویژگی‌ها و مشخصات آقای هاشمی را دارا هستند اما قطعا کپی آقای هاشمی نیست و با وجود بهره‌مندی از تجارب فراوان اما سابقه و تجارب ارزشمند آقای هاشمی نظیر اداره جنگ و ریاست قوه مجریه را در کارنامه خود ندارد.»

این سیاستمدار سرشناس اصولگرایان در ادامه از احتمال تغییر ساختار مجمع تشخیص مصلحت نظام خبر داده است: «شاید ساختار مجمع تغییر کند؛ برای مثال ریاست مجمع تشخیص نواب ندارد؛ قاعدتا ساختار مجمع باید به گونه‌ای تغییر کند که برای آن، نواب رییس تعریف شود و جلسات مجمع حتی در زمان غیبت رییس هم دایر گردد. این احتمال وجود دارد که ساختار مجمع تشخیص به گونه‌ای تغییر یابد که محور فعالیت‌های آن همچون شورای عالی انقلاب فرهنگی با دبیرخانه باشد و رییس مجمع هم به همراه نایبان رییس صرفا جلسه را اداره کنند.»

باهنر در بخش دیگری از این مصاحبه از تلاش‌های ناموفق جریان اصولگرایی برای بازگرداندن ناطق نوری به مدیریت جناح راست خبر داده و در بیان دلایل مخالفت با این درخواست گفته است: «ایشان دلایل مختلفی دارد. یک سری از این دلایل مربوط به درشت‌گویی‌های آقای احمدی‌نژاد است که معتقدند آن گونه که شایسته بود در مقابل این درشت‌گویی‌ها مورد حمایت اصولگرایان قرار نگرفت.»

باهنر در ادامه اعتراف کرده که توقع ناطق از اصولگرایان درباره حرف‌های احمدی‌نژاد بحق بوده و اصولگرایان درباره این مساله جدی موضع‌گیری نکرده‌اند: «در قضیه هجمه‌های آقای احمدی‌نژاد نسبت به آقای ناطق ما اصولگرایان باید جدی‌تر موضع‌گیری می‌کردیم. البته تاکید می‌کنم که دلایل عدم تمایل آقای ناطق برای بازگشت به عرصه سیاسی، صرفا به این امر منحصر نمی‌شود.»

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - علی مطهری به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی در دانشکده مهندسی این دانشگاه حضور یافت و به سوالات نمایندگان تشکل‌های دانشجویی پاسخ داد.

 به گزارش ایسنا نماینده انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی خطاب به علی مطهری گفت: خوشحالیم آقای مطهری آمدند تا برای ما که نه جنگ را دیدیم نه انقلاب را درباره انقلاب توضیح دهند، آن‌چه به ما گفتند انقلاب ما انقلاب مستضعفین بود و امام (ره) بارها بر آن تاکید داشتند و این مساله از آرمان‌های انقلاب اسلامی بود.

وی از علی مطهری پرسید: سوال من این است که چرا در مشهد از هر سه نفر یک نفر حاشیه‌نشین است و مسئولین انگار به کلی لغت مستضعفین از حافظه‌شان پاک شده است، ما برای چه به اینجا رسیده‌ایم و چرا جایگاه عدالت اجتماعی در جامعه ما پایین است؟

مطهری در پاسخ به سوال این دانشجو با بیان اینکه انقلاب مستضعفین تعبیر درستی نیست، اظهار کرد: انقلاب چون با فطرت انسان‌ها سر و کار داشت تمام مردم اعم از پیر و جوان، ثروتمند و فقیر، مسلمان و غیرمسلمان وارد میدان شدند؛ البته طبیعی است قشر ضعیف جامعه به خاطر وابستگی‌های کمتری که دارند از خودگذشتگی بیشتری نشان دهند اما این که بگوییم انقلاب مال مستضعفین است اشتباه است.

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی افزود: جهت‌گیری انقلاب مستضعفین بود نه خاستگاه آن، اما اشکال اصلی این مساله که چرا هر روز نه تنها به آرمان از بین بردن فقر پس از انقلاب نزدیک نمی‌شویم بلکه دور می‌شویم در نوع مدیریت ماست، مشکلاتی مثل پدیده، ثامن‌الحجج و اخیرا هم ماجرای کاسپین که این‌ها در مشهد کم نیستند، وقتی می‌رویم به بانک مرکزی می‌گوییم مگر خبر نداشتید ثامن‌الحجج تا حدود ۳۰% سود می‌دهد و باعث ضربه خوردن نظام اقتصادی کشور می‌شود پس چرا جلویش را نگرفتید پاسخ می‌دهند این وصل است به فلان شخص، و اکثر مشکل ما در این بخش از همین رودربایستی‌ها است، اما با توجه به گشایش‌هایی که پس از برجام صورت گرفته نسبت به آینده بسیار خوش‌بین هستم و نباید ناامید باشیم.

در ادامه این مراسم نماینده جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی خطاب به علی مطهری با بیان اینکه در جنبش دانشجویی مهم‌ترین معضل کشور ما در کنار مسائلی که شما مطرح کردید، شعارزدگی است، گفت: اینکه شما حرفی می‌زنید و مورد تشویق قرار می‌گیرید خیلی خوب است، اما بگویید در عمل چقدر این حرف‌ها را اجرا می‌کنید؟ اگر به شعاردادن بود که ما بهتر از شما بلدیم.

مطهری در پاسخ به این دانشجو اظهار کرد: شما در میانه راه هستید، آشکار کردن برخی مسائل ممکن است از ادامه دادن درست آن جلوگیری کند، ما در بحث‌های مختلفی مانند مساله پدیده وارد عمل شدیم و جلساتی را برگزار کردیم و و این مسائل رو به بهبود است، اما تا وقتی که به طور کامل به انجام برسد لزومی نیست رسانه‌ای شود.

در ادامه این مراسم، نماینده انجمن اسلامی دانشجویان نواندیش ضمن خوش‌آمدگویی به مطهری خطاب به وی بیان کرد: ما خوشحال هستیم که بالاخره توانستید ویزای مشهد را بگیرید.

این دانشجو ادامه داد: شما از شعارهای انقلاب اسلامی گفتید، استقلال، آزادی، چیزی که در زمان پدران شما وجود داشت و هرکسی با هر اندیشه‌ای می‌توانست راحت حرف خودش را بزند، ۳۸ سال از آن زمان می‌گذرد و نمی‌دانم چه اتفاقی افتاده که این روزها رئیس جمهور ۸ ساله مملکت ممنوع‌التصویر است و هر روز یک ممنوعیت به آن اضافه می‌کنند. ظواهر اسلامی را خیلی خوب می‌بینیم اما معلوم نیست چه اتفاقاتی می‌افتد در جمهوری اسلامی که خود شما در ابتدا برای مجلس رد صلاحیت شدید، کسی که حالا نائب رئیس مجلس است، ما فقط می‌خواهیم که جمهوری اسلامی را نشان ما بدهید.

مطهری در پاسخ به این دانشجو گفت: اولا که ما خودمان ویزای مشهد صادر می‌کنیم، چراکه من هم پدرم ریشه خراسانی داشتند و اهل فریمان بودند و هم مادرم متولد مشهد هستند، درباره محدودیت‌هایی که صحبت شد نظر من هم چنین است و معتقدم نباید جلوی آزادی بیان را گرفت، این کارها اثر معکوس دارد، شما دیدید در تشییع آیت‌الله هاشمی رفسنجانی مردم خیلی راحت شعار رفع حصر می‌دادند. این کارها درست نیست.

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: حتی من از دادستان پرسیدم که حکم ممنوع‌التصویری که از آن سخن می‌گویید کجاست، به ما نشان بدهید و در آخر هم پاسخی دریافت نکردم.

در ادامه این نشست، نماینده بسیج دانشجویی سوال خود را در باب اولویت‌شناسی مطرح کرد و گفت: آقای مطهری! شما نماینده مردم هستید و نماینده یک شهر خاص یا یک حزب نیستید. آن‌‍طور که نشان دادید در ماه‌های اخیر، بسیار علاقه‌مند به پرداختن به حاشیه‌ها هستید. امروز وضعیت اقتصاد و رکود ناشی از سیب و گلابی برجام اسفناک است، نرخ رشد بیکاری که امروز شاهد آن هستیم رکورد پس از انقلاب را زده است و شاهد فجایعی مثل پلاسکو، سیل سیستان و آلودگی اهواز هستیم اما به طور مثال شما در باب پلاسکو نه تنها اقدامی نکردید بلکه از مدیریت جهادگونه ۹ روزه نیز تشکری نکردید. بسیج دانشجویی امیدوار است پرداختن به حاشیه‌ها کمتر شود و بیشتر به مسائل مهم بپردازید.

نائب رئیس دوم مجلس شورای اسلامی در واکنش به این صحبت‌ها اظهار کرد: اولویت‌ها را چه کسی تعیین می‌کند؟ شما تعیین می‌کنید؟ آیا شما مساله آزادی را کمتر از مساله معیشت می‌بینید؟

وی افزود: گاهی حتی مساله آزادی از معیشت مهم‌تر است و برخی مردم معیشت‌شان را برای رسیدن به آزادی کنار می‌زنند. بحث کنسرت هم که مطرح شد تاکید ما روی کنسرت نبود بلکه بحث ما روی اجرای قانون بود و گفتیم نمی‌شود یک جایی قانون اجرا شود و یک جا نه، چه اشکالی دارد یک شعر عرفانی از حافظ را آقای سراج یک گوشه از مشهد بخوانند، بحث تبعیض در اجرای قانون است و اگر اینگونه پیش برویم کم کم هر استانی برای خودش استثناهایی قائل می‌شود، گاهی اگر ممکن است باعث ایجاد مفسده شود. خب آن بر عهده نهادهای اجرایی است که نظارت داشته باشند؛ حتی اگر لازم باشد کنسرت زنانه و مردانه اجرا می‌شود. این خیلی کار زشتی است که تا یک دولت اصلاح‌طلب روی کار می‌آید شروع می‌کنند و می‌گویند آی معیشت مردم آی وضع اقتصادی.

مطهری خاطرنشان کرد: شما ببینید در دوره دولت اصلاحات هم همین بود که می‌توانید در روزنامه کیهان ببینید . هیچ کشوری نتوانسته در معیشت مردم به نقطه ایده‌آل برسد. بنابراین همیشه می‌توان از وضع اقتصادی ایراد گرفت. اصلا ما باید بپرسیم شما چرا درباره آزادی حرف نمی‌زنید؟ شما چرا در خصوص حصر حرف نمی‌زنید؟

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه این نشست در پاسخ به سوال کتبی یکی از دانشجویان که پرسید انقلاب اسلامی را بعد از درگذشت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی چطور می‌بینید، خاطرنشان کرد: انقلاب ما قائم به اشخاص نیست. به نظر من مردم راه خود را پیدا کرده‌اند و آن را ادامه خواهند داد.

وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه پیگیری‌های شما در رابطه با موضوع شیراز و لغو سخنرانی قبلی شما در مشهد به کجا رسید، تصریح کرد: ماجرای شیراز این‌طور بود که ما وارد فرودگاه که شدیم یک عده با آجر و سنگ ایستاده بودند و ما سوار تاکسی بودیم که ناگهان ضربه زدند و یکی پرید روی ماشین و این یک برنامه طراحی شده بود که ما را برگردانند و از طرف یک نهادی دستور نظامی داشتند که جلوی ما گرفته شود. در مشهد هم من از دادستان مشهد شکایت کردم که گفته بودند احتمال وقوع جرم وجود دارد؛ اگر بخواهیم اینگونه نگاه کنیم که کلا نباید از خونه بیرون آمد چون همیشه احتمال وقوع جرم هست، این کارها در کشور زشت است و باید فکری به حالش کرد.

وی در پاسخ به سوال دانشجویی در خصوص مساله حصر توضیح داد: ما کارهایی در این زمینه انجام داده‌ایم و به ما اجازه دادند ملاقاتی با محصوران داشته باشیم تا ببینم اگر آزاد شوند برنامه‌شان چیست، آنها گفته‌اند نظام را دوست دارند و مایل به وحدت هستند که خب این‌ها را به مقامات و رهبری ابلاغ کردیم. ما نمی‌گوییم خطایی نبوده خیلی‌ها اشتباه می‌کنند اما خب هفت سال گذشته است و حصر بدتر از حبس است، در یک خانه دو سه اتاقه که پر شنود است بدون روزنامه و تلویزیون که البته اخیرا گذاشتند چند روزنامه وارد شود. تنها این‌ها مقصر نیستند و دوطرف در این جریان مقصر بودند.اگر هم بیایند بیرون دیگر اتفاقی نمی‌افتد مانند زمانی که آیت‌الله منتظری بیرون آمدند و مشکلی پیش نیامد.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - «ایران باید برنامه مؤثر و جامع برای مقابله با تهدیدات بیشتر دولت ترامپ داشته باشد که قطعاً استفاده از دیپلماسی نرم، بخشی از آن خواهد بود. هیچ نیازی به ترس، عقب‌نشینی، وادادگی یا واکنش از موضع ضعف نیست اما انتخاب مؤثرترین شیوه و تاکتیک برای مقابله با تهدید و استفاده از فرصت‌ها، ضرورتی آنی و حیاتی است.»

به گزارش ایسنا، سیدحسین موسویان - عضو اسبق تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران و پژوهشگر ارشد دانشگاه پرینستون آمریکا - در روزنامه «ایران» نوشته است: تصمیمات ترامپ در روزهای آغازین تصدی صندلی کاخ سفید، موجب ایجاد جنجال‌های کم‌سابقه‌ای در آمریکا و جهان شده است. ترامپ در دوره مبارزات انتخاباتی تعهداتی داده که اکنون باید پاسخگو باشد. او عضویت آمریکا در قراردادهای بزرگ بین‌المللی و چندجانبه اقتصادی - امنیتی - نظامی - سیاسی آمریکا همچون نفتا، ناتو، ترانس پاسیفیک و برجام را به چالش کشیده تا جایی که موجب نگرانی و حتی وحشت شرکای آمریکا ازجمله اروپا و کانادا و استرالیا هم شده است.

طبیعتاً عاقبت این تحولات برای ایران مهم خواهد بود اما دغدغه کنونی ما باید تهدیدات احتمالی آنی تأثیر‌گذار برامنیت ملی و منافع ملی ایران باشد. من از چند ماه پیش مکرراً در مصاحبه‌ها و مقالات داخلی و خارجی گفتم که ترامپ برجام را پاره نخواهد کرد اما سناریوی خطرناک‌تری روی میز کاخ سفید قرار خواهد گرفت و آن‌هم اعمال تحریم‌های جدید در مورد سایر موضوعات اختلافی همچون تروریسم و حقوق بشر و موشک و منطقه خواهد بود.

اکنون اظهارات مقامات عالیه کاخ سفید و کنگره نشان می‌دهد که این سیاست آغازین عصر ترامپ در مورد ایران است. کاخ سفید و کنگره با مشورت و هماهنگی متحدین واشنگتن همچون اسرائیل و عربستان به این نتیجه رسیده‌اند که بدون نقض برجام، تحت پوشش موضوعات غیر هسته‌ای، فشارهای گسترده‌ای علیه ایران اعمال و با برخی اقدامات امنیتی ایذایی، عزم جزم خود را نشان دهند.

عرض من به بزرگان نظام این است که به دو دلیل شرایط را جدی بگیرند:

اول اینکه، ترامپ در عملیاتی کردن هرکدام از قول‌هایش همچون ناتو و نفتا، دیوار مکزیک، پیمان آب و هوا و حتی در مبارزه با داعش با چالش‌های جدی در داخل و خارج آمریکا مواجه خواهد شد. «ایران» تنها موضوعی است که او می‌تواند اجماع داخلی را با حداقل چالش به وجود آورد و کسری‌ها، شکست‌ها و عقب‌نشینی‌هایش در سایر موضوعات را جبران کند.

دوم اینکه، ترامپ غیرقابل‌پیش‌بینی و تأثیرپذیر است. قدرتمندترین افراد تیم اصلی سیاست خارجی و امنیت ملی او هم ژنرال ماتیس (رئیس پنتاگون)، ژنرال فلین (مشاور امنیت ملی) و مشاور ویژه او، استیو بنن از افسران سابق ارتش آمریکا هستند. ژنرال ماتیس و ژنرال فلین سال‌ها در منطقه ما همچون عراق و افغانستان مسئولیت‌های مهم نظامی به‌عهده داشته، ناچاراً با سپاه پاسداران ایران در چالش بوده‌اند و لذا همه چیز درمورد ایران را صرفاً از این زاویه می‌بینند. ضمن اینکه همه نیز ضد اسلامگرایی هستند و ایران را هم یک منبع و منشأ مهم این گرایش می‌دانند.

من در دوران اوباما ابایی نداشتم که بگویم و بنویسم که ترکیب اوباما - کری - مونیز - بایدن، فرصت برای ایران است اما به هرحال در داخل هم مخالفین جدی داشتیم و داریم. برخی در داخل مخالف برجام بودند و نرم‌خویی دولت اوباما را نشانه ضعف آمریکا می‌دانستند، ضمن اینکه مذاکرات فراهسته‌ای با آمریکا هم مجاز نبود. برخی مشتاق پیروزی ترامپ بودند و گمان می‌کردند که ترامپ علیه عربستان و شیخ‌نشین‌های عرب و اسرائیل اقدام خواهد کرد، نیروهای نظامی آمریکا را از منطقه خارج خواهد کرد و با ایران و روسیه برای بقای اسد همکاری خواهد کرد.

نهایتاً شرایط فعلی به‌گونه‌ای است که دولت ترامپ هر زمان که در داخل کم بیاورد، سعی خواهد کرد با استفاده از مسأله ایران، جبران و توجهات داخلی و خارجی را به سمت موضوعی منحرف کند که با کمترین مقاومت روبه‌رو نشود. همان‌طور که دیدید بعد از فرمان اجرایی منع ورود مسلمانان هفت کشور، زلزله سیاسی - رسانه‌ای علیه او در داخل آمریکا و در سطح جهان ایجاد شد اما او توانست با استفاده از موضوع تست موشکی ایران، به بزرگنمایی تهدید جمهوری اسلامی پرداخته، تحریم‌های جدید اعمال کند، افکار عمومی را منحرف کرده و با مخالفت داخلی و خارجی هم مواجه نشود.

برخی از تحلیلگران جهانی از احتمال وقوع جنگ بین ایران و آمریکا و تهاجم نظامی به منابع و مراکز حیاتی ایران هشدار داده‌اند. معتقدم چنین سناریویی ضمن اینکه غیرممکن نیست، اما فعلاً در دستور کار دولت ترامپ نیست و شامل تهدیدات آنی جمهوری اسلامی هم نیست. جنجال در مورد احتمال جنگ، بخشی از جنگ روانی است که همراه با اعمال تحریم‌ها، فضای بین‌المللی را برای همکاری‌های اساسی تکنولوژیک، سرمایه‌گذاری و تجاری با ایران تیره و تار می‌کند و این دقیقاً استراتژی طراحی شده جاری علیه ایران است. ترامپ در دوره انتخابات، عربستان را منشأ اصلی تروریسم جهان خواند و اخیراً ژنرال ماتیس ایران را تهدید اول تروریستی جهان خواند. روند جدید فشارهای کشنده علیه ایران اینگونه خواهد بود. دولت ترامپ به‌تدریج سوی اسلام‌هراسی را پایین و «ایران‌هراسی» را جایگزین خواهد کرد.

ایران نیازمند چهار تدبیر است: اول اینکه، بهانه به دست تندروهای دولت ترامپ برای اقدامات ضد ایرانی بیشتر ندهد. دوم اینکه، از اقدامات و شعارهای احساسی بی‌خاصیت بپرهیزد. سوم اینکه، در ایجاد فضای جنگی و جو التهاب بین‌المللی علیه ایران، با دولت ترامپ مسابقه نگذارد بلکه برعکس فضای ثبات و امن با حداقل ریسک به جهانیان عرضه کند، چهارم اینکه یک برنامه مؤثر و جامع برای مقابله با تهدیدات بیشتر دولت ترامپ داشته باشد که قطعاً استفاده از دیپلماسی نرم، بخشی از آن خواهد بود. هیچ نیازی به ترس، عقب‌نشینی، وادادگی یا واکنش از موضع ضعف نیست اما انتخاب مؤثرترین شیوه و تاکتیک برای مقابله با تهدید و استفاده از فرصت‌ها، ضرورتی آنی و حیاتی است.

راجع به زمینه دیپلماسی نرم، بد نیست دو نمونه عینی کوچک را که در دو روز اخیر برای خودم پیش آمده، ذکر کنم. صبح همسایه دندانپزشک آمریکایی من در منزل را زد. وقتی در را باز کردم گفت فقط آمده‌ام از شما و خانواده‌تان به خاطر توهین ترامپ به مسلمانان عذر خواهی کنم. درحالیکه گریه می‌کرد، یک دسته گل به من داد و رفت. همسرم برای خرید به مغازه‌ای رفته بود. مغازه‌دار از او پرسیده بود شما محجبه‌اید؛ از کدام کشور هستید؟ همسرم پاسخ داده بود من ایرانی هستم. صاحب مغازه دست بر سینه گذاشته، به نشانه احترام در مقابل همسرم خم شده و به او گفته بود بدانید که خیلی از ما آمریکایی‌ها اکنون شرمنده شما و مسلمانان هستیم. این نمونه، قطره‌ای از فرصت‌هاست.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - علی مطهری گفت: شیوه برخورد ما با منتقدین و مخالفان درست نیست.

به گزارش ایسنا، نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در نشستی با عنوان "انقلاب اسلامی، خواسته ها و دستاوردها" که به همت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در دانشکده مهندسی برگزار شد، اظهار کرد: اگر بخواهیم انقلاب اسلامی کشورمان را با انقلاب های دیگر مثل انقلاب فرانسه و روسیه مقایسه کنیم در انقلاب فرانسه مساله آزادی و حقوق مردم و در انقلاب روسیه مساله عدالت مطرح بود.

وی افزود: همه این شعارها به اضافه شعارهای دیگری در انقلاب ما در چارچوب قوانین اسلامی مطرح بود، مثلا عدالتی که ما به دنبالش هستیم با عدالتی که روسیه به دنبال آن بود متفاوت است.

مطهری با بیان اینکه آزادی و حقوقی که ما به دنبال آن هستیم با سایر کشورها متفاوت است، افزود: در غرب آزادی فرد را آزادی دیگران محدود می‌کند، اما در اسلام مصلحت خود فرد و جامعه می تواند آزادی فرد را محدود کند.

وی با بیان اینکه شعار اصلی نهضت ما استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود، گفت: همه کشور این شعار را فریاد می‌زد، این شعار خودجوش و از دل مردم بیرون آمد، حال باید بررسی کنیم ببینیم این انقلاب را چگونه پیش بردیم.

مطهری با اشاره به اینکه استقلال اعم از استقلال سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است، بیان کرد: استقلال سیاسی یعنی کشور خودش برای خودش تصمیم بگیرد، استقلال اقتصادی نیز یعنی در مسائل اقتصادی خودمان تصمیم بگیریم و متاثر از دیگران نباشیم، اما بدین معنی شاید هیچ کشوری را پیدا نکنیم که از نظر اقتصادی نیازی به هیچ کشور دیگری نداشته باشد، اما باید در تامین کالاهای اساسی متکی به خود باشیم.

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه استقلال فرهنگی اهمیت بیشتری نسبت به استقلال سیاسی و اقتصادی دارد، افزود: در رژیم گذشته در برابر فرهنگ غربی بسیار متاثر بود، مثلا اگر در غرب یا کشورهای اروپایی رنگ نارنجی به عنوان مد سال اعلام می‌شد می‌دیدیم که  همه بانوان در کشور نارنجی‌پوش می‌شدند، شهید مطهری نیز فرمودند اگر یک استعمارگر فکر  یک ملت را تسخیر کند به راحتی می‌تواند آنها را استعمار سیاسی و اقتصادی کند.

وی با تاکید بر اینکه کسی نمی‌تواند استقلال سیاسی و اقتصادی ایران را انکار کند گفت: درباره استعمار فرهنگی هم نسبت به رژیم  گذشته پیشرفت‌های زیادی داشتیم، اما نمی‌توانیم ادعا کنیم هیچ خودباختگی نداریم مثلا علائم آن را می‌توانیم در تهران حتی از روی نام فروشگاه‌ها مشاهده کنیم که اینها قطعا نشانه خودکم‌بینی فرهنگی است.

مطهری ادامه داد: شعار دیگر ما آزادی بود، این شعار از جهات مختلف قابل تقسیم است، اما منظور ما آزادی انسانی است، قوا و استعدادهای انسانی باید آزاد باشد، چرا که منشاء اینها خلقت و طبیعت انسان است، انسان حق تفکر دارد پس حق آزادی بیان نیز دارد.

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه باید ببینیم چقدر رفتار ما به روشی که پیشینیان ما داشتند نزدیک است، گفت: امام رضا(ع) با اربابان ادیان مناظره می‌کردند، در حضور ایشان گاهی به پیغمبر اسلام اهانت می‌شد و  ایشان با روی باز پاسخ می‌دادند و از خشونت استفاده نمی‌کردند، روش ائمه ما با مخالفانشان این گونه بوده است.

وی یادآور شد: شهید مطهری دو ماه بیشتر بعد از انقلاب در قید حیات نبودند، در همان دوره چه قدر از آزادی بیان دفاع کرده، ایشان می‌گوید حتی احزاب غیر اسلامی هم در جمهوری اسلامی آزاد هستند، اما منوط به اینکه با تابلوی خودشان به میدان بیایند، اگر حزب کمونیستی است با تابلوی خودش بیاید، تا مردم انتخاب کنند، اگر می‌خواهد تظاهرات کند با عکس مارکس بیایید و با تابلوی امام(ره) و نهج‌البلاغه نیاید و مردم را فریب ندهد، ایشان تاکید می‌کردند که مبادا فکر کنید راه مبارزه در انقلاب اجازه ندادن به اظهار نظر مخالفان است، بلکه باید با آنان با روی خودش مواجه شویم.

مطهری بیان کرد: شهید مطهری معتقد بود همانطور که ما نسبت به خلوت زن و مرد حساسیت داریم همین حساسیت‌ها را اروپایی‌ها درباره به خلوت رفتن قدرت دارند.

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی  در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه در این 38 سال آزادی بیان در کشور ما فراز و نشیب‌های زیادی داشته و در دوره‌هایی خوب بوده و در دوره‌هایی هم اینگونه نبوده است، تصریح کرد: اگر آسیبی هست باید جبران کنیم، فکر نکنیم راه دفاع از نظام و اسلام جلوگیری از اظهار نظر مخالفان است.

وی با اشاره به شعار جمهوری اسلامی گفت: این شعار حاکی از حکومتی است که شکلش جمهوری است و محتوایش اسلامی، کلمه جمهوری نیز  تعبیر دیگری از دموکراسی است، البته گاهی این بحث مطرح شده که آیا اساسا جمهوری اسلامی کلمه‌ای متناقض است، اینجا گفته می‌شود شاید در یک کشور لائیک چنین تعبیری متناقض باشد اما در کشور ما که اکثر قریب به اتفاق آن مسلمان هستند جمهوری اسلامی امکان‌پذیر است و تعبیر متناقضی نیست.

مطهری ادامه داد: دموکراسی واقعی حتی در کشورهای غربی کمتر قابل تحقق است، اما همان قدر که دموکراسی نسبی باشد قابل قبول است. البته اینگونه نیست که ما دموکراسی را از غرب گرفته باشیم، اگر به حضرت علی(ع) نگاه کنیم می‌بینیم ایشان شخصیتی دموکراتیک بودند.

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه خوارج حضرت علی(ع) را کافر می‌دانستند، گفت:  خوارج در سخنرانی‌های ایشان گاهی اختلال  ایجاد می‌کردند، در نمازها به ایشان اقتدا نمی‌کردند و هنگامی که نماز به امامت ایشان برگزار می‌شد عمدا قرآن می‌خوانند تا حضرت سکوت کنند اما شما ببنید رفتار حضرت علی(ع) با آنان چگونه بود. ایشان نه آنها را به زندان برد، نه شلاق زد و نه حتی سهمیه آنان را از بیت‌المال قطع کرد تا زمانی که سلاح به دست گرفتند.

وی تاکید کرد: اگر ما این رفتارها را با رفتارهای خودمان مقایسه کنیم می‌بینیم که نسبت به آن فاصله زیادی داریم، ما باید روش‌های خود را در برخورد با مخالفان و منتقدان اصلاح کنیم.

به گزارش ایسنا بخش دیگری از این مراسم پرسش و پاسخ دانشجویی بود. 

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - مصطفی معین می‌گوید: ما به‌جای این‌که در زمینه‌های دیگر نوآوری، ابداع و اختراع داشته باشیم، در روش‌های ایجاد محدودیت و سلب آزادی‌ها نوآوری داریم. ما کم می‌شنویم که این روش‌های عجیب‌ و غریب در تاریخ گذشته یا در کشورهای دیگر انجام‌شده باشد. بنابراین این کاری که با آقای خاتمی انجام می‌دهند نه از لحاظ سیاسی و اخلاقی توجیه دارد، نه توجیه قانونی و حقوقی دارد و نه حتی توجیه مدیریتی.

به گزارش ایسنا، «جماران» آورده است: مصطفی معین چهره‌ای است که به‌واسطه فعالیت شش ساله خود در وزارت علوم دولت اصلاحات از موقعیت خاصی بین جوانان و قشر دانشجو برخودار است و علت اصلی کاندیدا شدن خود در انتخابات سال ۸۴ را مطالبات این قشر و شرکت آن‌ها در انتخابات می‌داند.

او در حال حاضر نیز معتقد است وظیفه اصلی آگاهی‌رسانی و امیدبخشی به جامعه برای گذار به دموکراسی بر دوش نخبگان و دانشجویان است و نخبگان باید از فرصت انتخابات نهایت استفاده را برای آگاهی‌رسانی به مردم ببرند. معین با تجربیاتی که از انتخابات سال ۸۴ اندوخته است نیروهای اصلاح‌طلب و اعتدالی را به ایجاد حداکثر همفکری، اعتمادسازی و تفاهم بین نیروها برای تقسیم نشدن آراء دعوت می‌کند و می‌گوید اصلاح‌طلبان همه رأی‌شان را به سبد روحانی می‌ریزند.

وی همچنین در مورد شایعات رد صلاحیت روحانی معتقد است اجازه رد صلاحیت روحانی به شورای نگهبان داده نخواهد شد و تخریب روحانی موجب آگاهی بیشتر مردم می‌شود.

دکتر معین، مشکل پایگاه اجتماعی جناح رقیب اصلاح‌طلبان را نوع نگاه سنتی آن‌ها به جامعه می‌داند و می‌گوید تاکتیک معرفی کاندیداهای متعدد نقطه ضعف اصولگرایان است.

وزیر علوم دولت اصلاحات محدودیت‌هایی ایجاد شده برای سران اصلاحات را فاقد تدبیر و بدون توجیه قانونی، اخلاقی و مدیریتی می‌خواند و با اشاره به میراث آیت‌الله هاشمی یعنی دعوت به اعتدال، نفی افراطی‌گری و حفظ وحدت ملی، از نیروهای فعال در کشور می‌خواهد قدردان این میراث باشند.

مشروح گفت‌وگوی جماران با دکتر مصطفی معین در ادامه می‌آید:

جنابعالی مسئولیت‌های مختلفی را در سالهای گذشته بر عهده داشته‌ و همیشه در عرصه‌های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی فعال بوده‌اید. با تجربیاتی که از این سال‌ها مخصوصاً از فضای انتخاباتی سال ۸۴ دارید، چه پیشنهاداتی به اصلاح‌طلبان در انتخابات ریاست جمهوری  پیش رو دارید؟

با نگاه کوتاه‌مدت اولویت فعلی، انتخابات ریاست جمهوری و شورای های سال ۹۶ است. ایجاد حداکثر همفکری، اعتمادسازی و تفاهم بین نیروها برای تقسیم نشدن آراء ضروری است. در عین‌ حال از همین فرصت برای آگاهی دادن به مردم استفاده شود. در کل، انتخابات می‌تواند  فرصتی باشد برای توسعه سیاسی، منتها آن چیزی که اهمیت بیشتری دارد نگاه بلندمدت است که در آن، خود اصلاحات و راهبردهای آن موردبحث و تبادل‌نظر قرار بگیرد و زمینه ایجاد احزاب فراگیر و تأثیرگذار درصحنه سیاسی و اجتماعی کشور فراهم شود.

طبیعی است که در این مقطع اصلاح‌طلبان و نیروهای اعتدالی باید هر چه سریع‌تر برنامه‌ریزی کنند که هم باعث شرکت هر چه بیشتر مردم در انتخابات شوند و هم این‌که کاری کنند که آرا تقسیم نشود. به‌طور نسبی فردی که در حال حاضر اصلح است آقای روحانی است و اصلاح‌طلبان هم‌آرای خودشان را به سبد ایشان می‌ریزند.

صحبت‌هایی در میان است که اصلاح‌طلبان قصد دارند اشخاص دیگری را نیز برای ایجاد حاشیه امن به‌عنوان نامزد معرفی کنند که در صورت رد صلاحیت شدن آقای روحانی دستشان خالی نباشد. در درجه اول احتمال رد صلاحیت آقای روحانی را چه قدر می‌دانید و این تاکتیک را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من احتمال این امر (رد صلاحیت روحانی) را اصلاً جدی نمی‌بینم. اگر عقل سلیمی حاکم باشد که نباید سرمایه‌های کشور را به این صورت بسوزانند و باعث سرخوردگی عمومی و تفرق جامعه شود، فکر می‌کنم که چنین اجازه‌ای داده نخواهد شد. بنابراین ایجاد حاشیه امن، خیلی منطق جدی پشت سرخود ندارد. فکر نمی‌کنم که جریان اصلاحات قصد کاندیدا کردن افراد دیگری به‌غیراز آقای روحانی را داشته باشد. البته این حرف‌ها یک مقداری هم می‌تواند فضاسازی روانی باشد.

ما تجربه انتخابات ۹۲ را داریم و در این انتخابات با وجود این‌که همه فکر می‌کردند آیت‌الله هاشمی تأیید صلاحیت شود اما ایشان رد صلاحیت شد و اگر قبل از این اتفاق آقایان روحانی و عارف کنار کشیده بودند عملاً دست جریان اصلاحات و اعتدال‌گرا خالی می‌ماند. آیا اصلاح طلبان به فکر این کار هستند که برای امنیت خاطر بیشتر، کاندیدای دیگری را هم داشته باشند؟

وقتی در سال ۸۳ پیشنهاد کاندیداتوری به من شد، این حدس را می‌زدم که من را تأیید صلاحیت نکنند ولی همان زمان هم گفتم که البته چنین اجازه‌ای به آن‌ها داده نخواهد شد تا چنین تصمیمی بگیرند. من همین حرف را در حال حاضر در مورد آقای روحانی می‌زنم، فکر نمی‌کنم چنین اجازه‌ای داده شود تا فردی که در حال حاضر در این شرایط ویژه سیاسی اقتصادی، اجتماعی، منطقه‌ای و جهانی رئیس‌جمهور است رد صلاحیت و کشور وارد بحران جدیدی شود.

فکر نمی‌کنید دلایل تأیید صلاحیت شما در آن مقطع یک مقدار متفاوت با این انتخابات و تأیید یا رد آقای روحانی است؟

این‌ها تحلیل‌هایی بود که  یک عده بعد از مشخص شدن نتایج انتخابات سال ۸۴  انجام دادند و تائید صلاحیت من را با انگیزه تقسیم شدن رای نامزدان اصلاح طلب و اعتدالی دانستند. اما این تحلیل‌ها معلوم نیست که مبتنی بر واقعیت باشد؛ من با این تحلیل موافق نیستم. فکر می‌کنم در آن زمان بیشتر برای این‌که صحنه انتخابات صحنه پرشوری باشد و مردم و دانشگاهیان حضور پر شوری در انتخابات داشته باشند، تأیید صلاحیت شدم. چرا که کنار کشیدن دانشگاه‌ها و به تبع آنها نخبگان جامعه از انتخابات، می‌توانست به ‌طورجدی فضا را تحت تأثیر قرار دهد.

فضای سیاسی کشور را در آستانه انتخابات ۹۶ چگونه ارزیابی می‌کنید و احتمال ریاست جمهوری مجدد آقای روحانی را چه قدر می‌بینید؟

من احتمال رأی آوری آقای روحانی را کمتر از سال ۹۲ نمی‌بینیم. چون آقای روحانی در دور اول خود در سیاست خارجی عملکرد موفقی داشته‌ وتا حدودی توانسته است فسادهای اقتصادی و اداری گذشته را کنترل و در این زمینه روشنگری انجام دهند. هرچند که برای توده مردم هنوز مسائل اقتصادی و معیشتی وجود دارد اما فکر می‌کنم روندی که طی شده است یک روند تدریجی و رو به بهبود بوده است. ممکن است ریزش آرایی هم وجود داشته باشد اما از طرف مقابل این‌گونه تخریب‌های دولت و آقای روحانی و کارشکنی‌هایی که صورت می‌گیرد باعث آگاهی بیشتر مردم می‌شود و چه بسا یک عده‌ای که در سال ۹۲ رأی نداده باشند به خاطر همین چالش‌ها و بحران سازی‌ها به حقانیت این دولت بیشتر پی  ببرند و به‌پای صندوق بیایند و به آقای روحانی رأی بدهند؛ یا حداقل به خاطر شرایط کشور و تهدیدهایی که خواه یا ناخواه می‌تواند در صورت رأی نیاوردن روحانی و رأی آوردن یک فرد غیر متعادل و افراطی متوجه کشور شود و احساس خطری که مردم از این لحاظ می‌کنند، درصدی به آرای آقای روحانی اضافه شود. اما در کل آقای روحانی مشکل چندانی نخواهد داشت.

گفتید ممکن است که آقای روحانی با تبلیغات منفی که علیه او صورت می‌گیرد با ریزش آرایی هم مواجه شود. این ریزش به چه صورت خواهد بود؟ آیا کسانی که به آقای روحانی رأی نمی‌دهند رأیشان را به سبد رقیبان ایشان می‌ریزند؟

نه فکر نمی‌کنم، این آراء پخش می‌شود و کسی از آن بهره‌ای نخواهد برد. ممکن است از مشارکت کلی کاسته و آرای آقای روحانی کم شود اما این آرا به سبد فرد دیگری ریخته نمی‌شود. کاسته شدن رأی آقای روحانی هم بیشتر به خاطر مشکلات اقتصادی و معیشتی است که میراث دولت قبل است. ولی چون این قضیه برای مردم ملموس است و به ‌صورت مستقیم با آن درگیر هستند و با تبلیغات منفی که علیه دولت صورت می‌گیرد ممکن است یک عده‌ای به این علت ناامید شوند. مانند فراگیری آسیب‌های اجتماعی که ریشه‌ها و منشأ اصلی آن از دولت قبل است منتها عواقبش دامن‌گیر این دولت شده است.

در ابتدای صحبت‌هایتان انتخابات را فرصتی برای توسعه سیاسی دانستید. دولت اصلاحات با شعار توسعه سیاسی بر سرکار آمد و در پایان کارنامه موفقی در این زمینه و دیگر جنبه‌های توسعه از خود بر جای گذاشت؛ آیا فعالیت دولت آقای روحانی تابه‌حال در راستای این روند بوده است؟

 در هرصورت ما در یک دوره گذار تاریخی به سمت فرهنگ دموکراسی و حاکم شدن ملت بر سرنوشت خودشان هستیم. انتخابات مختلف زمینه‌ساز آگاهی هر چه بیشتر مردم برای عبور از این گذار است. هرکدام از این مراحل اگر طی شود و ما در آن‌ها به‌صورت نسبی عملکرد موفقی داشته باشیم به دموکراسی نزدیک‌تر خواهیم شد. به نظر من اگر آقای روحانی در یک انتخابات سالم و آزاد  در سال آینده رئیس‌جمهور شود و بتواند در شرایطی عادلانه  کابینه خود را به مجلس معرفی کند ، باید یک کابینه  کارآمدتر، منسجم‌تر و توانمندتری را تشکیل دهد تا بتواند به خیلی از وعده‌هایی که حتی در دوره اول به مردم داده است جامه عمل بپوشاند. من این را امکان‌پذیر می‌دانم چون وضعیت مجلس ما هم نسبت به قبل متعادل‌تر شده است و انتظارات اجتماعی بالا رفته است. بنابراین فکر می‌کنم که دولت آینده  می‌تواند قدم مؤثری در این جهت بردارد و در جهت توسعه همه‌جانبه حرکت کند.

 به نظر می‌رسد فعالین جناح اصولگرا نیز برنامه‌هایی برای این انتخابات داشته باشند و بحث‌هایی مانند تعدد کاندیداها برای تقسیم رأی‌های آقای روحانی را مطرح است. وضعیت اصولگرایان را در این انتخابات چگونه می‌بینید؟

اصولگرایان هر مقدار کاندیدای بیشتری معرفی کنند آرای خودشان بیشتر تقسیم می‌شود و این موضوع لطمه‌ای به رأی جریان اصلاحات و آقای روحانی وارد نخواهد کرد. تاکتیک معرفی کاندیداهای متعدد نمی‌تواند نقطه قوت تلقی شود بلکه بیشتر یک نقطه‌ضعف است. این نشان‌دهنده آن است که اصولگرایان نمی‌توانند بین نیروهایشان همگرایی و وحدت نظر به وجود بیاورند و با یک کاندیدای واحد به میدان بیایند.

چرا جریان اصولگرا نتوانسته است در طول این سال‌ها پایگاه خود را تقویت کند و به گفته برخی بزرگان این جناح، همیشه از این ضعف رنج برده‌اند؟

بله، این‌یک واقعیت است که برخی در این جناح یا منتسب به این جناح به‌جای پایگاه مردمی،  بیشتر از رانت قدرت برخوردار و همیشه در شرایط نابرابر مسئولیت‌ها را تصاحب کرده‌اند. ولی دلیل نداشتن پایگاه مردمی‌شان این است که آن‌ها بیشتر یک نگاه سنتی به جامعه و دنیای امروز دارند. اساساً خود واژه محافظه‌کار به همین معنی است، یعنی خواهان حفظ وضع موجود. درحالی‌که دنیا به خاطر پیشرفت  پرشتاب علم و تکنولوژی در حال تغییر است و ما شاهد تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جدی در سطح جوامع  مختلف هستیم. اگر کسی نگاهش به آینده و اصلاح وضع موجود نباشد و تغییرات و اصلاحات  متناسب با پیشرفت و تغییرات جامعه را مدنظر نداشته باشد، طبیعی است که فرصت‌ها را از دست می‌دهد و برای نسل جدید جاذبه‌ای نخواهد داشت و آن‌وقت است که پایگاهش از دست می‌رود.

نگاه و بینش نسبت به جامعه و حقوق انسان‌ها خیلی تعیین‌کننده است؛ وقتی شما در قرن ۲۱ انسان را یک انسان مطیع و فقط موظف ببینید و اختیار و آزادی برای بیان فکر و اندیشه  او قائل نباشید، راه به‌جایی نخواهید برد. چرا که در فرآیند جهانی این موضوع در حال تحول و رو به اصلاح است. بنابراین حل این ضعف نیاز به‌نوعی بازبینی و تجدیدنظر در نوع نگاه و بینش این دوستان دارد.

مسائل دیگری هم وجود دارد که مبتلابه کل جامعه است و آن ضعف مسائل و ارزش‌های  اخلاقی است. در رأس آسیب‌های اجتماعی جامعه ما، ضعف اخلاق است و متأسفانه در همه حوزه‌ها این ضعف مشاهده می شود. به‌عنوان‌مثال متأسفانه در ۸ سال دولت نهم و دهم آلوده شدن علم و آموزش عالی به برخی از آلودگی‌ها مانع رشد و پیشرفت کیفی دانشگاه ها شد. به نظرمی رسد که از این نظر ما باید به خودمان برگردیم. ما پیرو دینی هستیم که پیامبرش رسالت خود را  به کمال رساندن ارزش‌های اخلاقی و معنوی معرفی می‌کند. ما باید ببینیم که در داشتن مؤلفه‌های اخلاقی مانند صداقت نه دروغ و فریب، تلاش جدی نه کم‌کاری، وحدت نظر و اتحاد نه تفرقه و اختلاف، امانت‌داری و نه خیانت در امانت و ... در کجا ایستاده‌ایم. این مسائل مهم اخلاقی است که به نظر من در کشور ما هنوز آن‌گونه که باید سامان پیدا نکرده است و منشأ بسیاری از فسادهای که ما در حوزه‌های مختلف شاهد آن هستیم  همین مشکل عدم توجه به اخلاق است.

انقلاب اسلامی ایران انقلابی بود که بر اساس تفکرات اسلامی و اخلاق‌مداری بنا شد. چرا بااین‌وجود ما بعد از گذشت ۳۸ سال از انقلاب، امروز دچار انواع و اقسام فسادها که به گفته شما ریشه همه آن‌ها در بی‌اخلاقی است، شده‌ایم؟

همان‌گونه که اشاره کردید انقلاب ما یک انقلاب مردمی، معنوی، اخلاقی و فرهنگی بود اما ما در ادامه به خاطر حوادثی که در همان سال های اول انقلاب بر کشور تحمیل شد؛ -از ترورها و درگیری‌های اول انقلاب تا حمله عراق به کشور و شروع جنگ تحمیلی و درگیری ۸ ساله- نتوانستیم پایه‌های خیلی از مسائل را محکم کنیم به همین خاطر بسیاری از مشکلاتی که امروز از آن‌ها رنج می‌بریم تبعات آن سال هاست  و بعد هم دچار یک سری مشکلات مدیریتی شدیم.

یعنی این اتفاقات باعث شد که ما در اوایل انقلاب کل انرژی‌مان را در جهت حفاظت از تمامیت ارضی و برگرداندن شرایط به حالت عادی به کار ببندیم و نتوانیم زیربنای خیلی از مسائل را پی ریزی کنیم. البته این را هم بگویم که اگر هرکسی به‌ غیر از امام(س) بود نمی‌توانست آن دوره بحرانی ده ساله را مدیریت کند. در هر صورت ما از این اتفاقات عبور کردیم؛ منتها بعد از این دوره هم باید در مدیریت‌های کلان خود یک نوع ثبات برقرار می‌کردیم که این اتفاق رخ نداد و به خاطر مشکلات سیاسی در حوزه‌های مختلف نتوانستیم تداوم و ثبات مدیریت داشته باشیم که این درواقع به روند توسعه و پیشرفت آسیب وارد کرده است.

از طرفی هم هر چه جلوتر آمدیم ارزش‌های اولیه انقلاب، یعنی آن خلوص و نگاه مردمی در نزد مسئولان و محرومیت‌زدایی اوایل انقلاب کمرنگ­ تر و دنیادوستی جایگزین آن شد و در واقع جای هدف و وسیله تغییر کرد. پیامبر ما(ص) فرمودند: «حب الدنیا رأس کل خطیئه» یعنی مجذوب دنیا شدن در راس همه گناهان است. قرار بود جامعه ما  جامعه آگاهی باشد که به کمالات انسانی در زمینه های فکری اخلاقی، اجتماعی، فرهنگی، رفاه و عزت  برسد و قاعدتاً دین، علم و سیاست باید در خدمت این آرمان ها قرار می گرفت. اما عملاً عکس این اتفاق افتاد و قدرت هدف شد و این مسائل وسیله ای برای رسیدن به قدرت، در حالی که از دیدگاه اعتقادی ما، به هیچ وجه قدرت چه از نوع  سیاسی و یا اقتصادی هدف نبوده است بلکه همه این ها وسیله ای برای کمال و پیشرفت جامعه هستند. در این شرایط بیشترین هزینه را مردمی خواهند داد که در حال حاضر وسیله اند و نه هدف.

شاید خیلی‌ها معتقد باشند این ضعف‌های اخلاقی و مشکلاتی مانند آسیب‌های اجتماعی و فسادهای گوناگون به سیستم آموزشی یک جامعه مرتبط است. شما به‌عنوان کسی که سال‌ها و در دوره‌های مختلف در رأس آموزش عالی جمهوری اسلامی بوده‌اید، تأثیر این موضوع را بر مشکلات بیان‌شده چگونه می‌بینید؟

از نظر رتبه‌های جهانی در زمینهٔ مواردی که باعث آسیب‌های اجتماعی می‌شود مانند نرخ بیکاری و فسادهای اقتصادی، ما جزء رتبه‌های  بالای جهانی هستیم. اما یکی از موفق‌ترین بخش‌ها به لحاظ شاخص‌های جهانی در ایران، اتفاقاً بخش آموزش است. به لحاظ "توسعه انسانی" این بخش در ایران موفق‌ترین بخش بوده است و آن چیزی که باعث این آسیب‌ها می‌شود نوع نگاه غلط به جامعه است نه سیستم آموزشی. نگاه قرآنی ما این است که ما انسان را جانشین خدا بر روی زمین و حاکم بر سرنوشت خویش می‌دانیم. این حقوقی که ما آن را حقوق طبیعی، سرشتی و اساسی انسان‌ها می‌نامیم، مانند حق اندیشه، انتخاب سرنوشت، انتخاب شغل و محل زندگی، آزادی بیان و آزادی اجتماعات و حق برخورداری یک زندگی کاملاً سالم به لحاظ بهداشتی و اخلاقی، وقتی به رسمیت شناخته شود و به عمل درآید، جامعه رشد می‌کند اما وقتی  نوع نگاه به انسان، نگاهی ابزاری باشد و قدرت هدف باشد، جامعه دچار آسیب می‌شود.

یادم است که در دوره مجلس اول وقتی‌که اختلافی بین مجلس و شورای نگهبان پیش آمده بود، نمایندگان مجلس خدمت امام رسیدند. در آن جلسه امام فرمودند: اگر همه پیامبران الهی هم در یک‌زمان و مکان جمع باشند و یک کار مشترک انجام دهند باهم، هیچ‌وقت اختلاف نخواهند داشت چرا که همه آن‌ها هدفشان یکی است و آن کار برای خدا و دعوت به خدا است. بنابراین اگر در جامعه‌ای که قرار است همه برای خدا کار کنند دعوایی پیش آمد، معلوم است که برای خدا کار نمی‌کنند. به نظر من مشکلات و چالش‌هایی که ما در حال حاضر در حوزه‌های مدیریتی مختلف با آن‌ها روبرو هستیم از چالش‌های اصولی و منطقی نشئات نمی‌گیرد بلکه ایراد از نوع نگاه به انسان، خدا و جامعه است و راهکار آن این است که نوع نگاه باید تغییر کند. وقتی ما مردم را صاحب همه‌چیز و خودمان را در خدمت آن‌ها بدانیم، کار دیگر به دعوا و اختلاف نخواهد رسید. البته ما بدون تردید معتقدیم که مدیریت باید با نگاه علمی باشد. مدیریتی که تنها کارش گذران امور و اداره  روزمره کشور باشد و اصل را بر مسائل کوتاه ‌مدت سیاسی وحفظ  قدرت‌ قرار دهد موفق نخواهد بود. شما با نگاه علمی به آینده‌های دور نظر دارید و با آسیب‌شناسی  وضعیت موجود ریشه‌های مشکلات را پیدا می‌کنید، نقاط ضعف و قوت را می‌بینید و سعی می‌کنید از نقاط قوت و فرصت‌ها بهترین استفاده‌ها را بکنید تا به هدف برسد.

پس شما معتقدید که ما در آموزش نسبت به دیگر حوزه‌ها، کارنامه موفقی داریم اما مشکل، عملیاتی و کاربردی نشدن این آموزش‌ها در سطوح مختلف مدیریتی است؟

مشکل ما مشکل مدیریتی است، یعنی آن انسجام و هماهنگی که باید در ساختار اداره کشور در حوزه‌های مختلف از دانشگاه تا دولت، از دولت تا نخبگان و از نخبگان تا توده مردم وجود داشته باشد، وجود ندارد یا حداقل ضعیف است. در حال حاضر سرمایه اجتماعی در کشور ما خیلی پایین است؛ سرمایه اجتماعی مبتنی بر چه چیزی است؟ سرمایه اجتماعی داشتن حسن ظن و اعتماد عمومی بین بخش‌های مختلف جامعه به‌جای شکاف و گسست است. ما در حال حاضر با شکاف‌های مختلفی در حوزه‌های مختلف روبرو هستیم، شکاف‌های بین دولت و جامعه، نخبگان و توده مردم، دانشگاه و صنعت، بین نسل‌های مختلف، شکاف‌های جنسیتی و... ما در این زمینه‌ها نیاز به انسجام و اتحاد داریم. قرآن ما را به وحدت و همبستگی دعوت می‌کند و نه سوءظن و اختلاف. از این نظر کشور ما با سرمایه اجتماعی پایینی که دارد نمی‌تواند به اهداف توسعه خود دست پیدا کند، چراکه یکی از مهم‌ترین عوامل پیشرفت و توسعه کشور داشتن سرمایه اجتماعی بالا است.

این شکاف دانشگاه با دولت و جامعه به‌صورت خاص در دوره‌هایی که شما در آموزش عالی کشور مسئولیت داشتید  در دولت سازندگی و اصلاحات به چه صورت بود و در حال حاضر تا چه حد است؟

در دولت سازندگی ما دوران پسا جنگ را سپری می‌کردیم اما بااین‌وجود وضعیت اجتماعی خوبی را داشتیم چراکه مردم از همان اتحادی که در دوره دفاع مقدس ایجادشده بود کماکان برخوردار بودند و بین توده مردم با دولت و دانشگاهیان شکاف جدی وجود نداشت. البته شکافی مانند شکاف دانشگاه و صنعت وجود داشت که بیشتر یک مشکل ساختاری و مدیریتی بود. یا در زمان آقای خاتمی با آن حماسه‌ای که در دوم خرداد ۷۶ رخ داد باز یک نوع انسجام و همبستگی بالایی بین مردم و دولت و روشنفکران شکل گرفت. البته متأسفانه همان دوره طلایی هم به خاطر بحران‌هایی - که به بحران‌های هر ۹ روز یک‌بار معروف است - تحت تاثیر قرار گرفت؛ کما این‌که تا آخر دوره یک نوع  سرخوردگی بین جامعه به وجود آمده بود. البته نه از عملکرد دولت به‌طور خاص، بلکه بیشتر از بحران‌ها و چالش‌هایی که تحمیلی بود. در دولت فعلی نیز در سال ۹۲ بعد از سپری کردن یک دوره ۸ ساله بحرانی، جوانه‌های امیدی در مردم و نسل جوان به وجود آمد. به‌حق هم‌اسم این دولت را تدبیر و امید گذاشتند چون ما در آن زمان نیاز مبرمی هم به تدبیر در مدیریت و هم احتیاج به امید و انگیزه داشتیم. به عبارتی اگر می‌خواهیم مدیریت درست داشته باشیم باید سعی کنیم که جامعه ما جامعه‌ای پرنشاط، پویا و سرشار از امید باشد. یک جامعه افسرده و جدا از هم، ضد توسعه است. این مسیر در دولت تدبیر و امید شروع شد و دو سال بعد باز خودش را در انتخابات مجلس نشان داد. در حال حاضر نیز علی‌رغم همه مشکلات به ارث رسیده از گذشته، امیدواریم در سال ۹۶ نیز باز این فرآیند ادامه داشته باشد. منتها خواه، ناخواه این سنگ‌اندازی‌هایی که صورت می‌گیرد و چالش‌هایی که در گفتار و برخوردهای  مسئولان کشور خود را نشان می دهد، مردم را سرخورده می‌کند و این  نوعی آفت است.

همان‌گونه که گفتید نیرویی به‌عمد یا غیر عمد سعی دارد نوعی سرخوردگی را به مردم القا کند و از این وضعیت سود خودش را ببرد. چه باید کرد که مردم در انتخابات پیش رو و انتخابات آینده دچار این ناامیدی و سرخوردگی نشوند؟

 به نظرم مسئولیت نخبگان کشور در این زمینه بسیار مسئولیت سنگینی است، چون حاکمیت که شامل قوای سه‌گانه می‌شود درگیر مسائل کاری خود و فی‌مابینی است. دولت که بار اصلی اداره کشور را بر دوش می‌کشد و باید برای خدمت بیشتر مجال پیدا کند، خواسته یا ناخواسته  دچار این چالش‌ها و درگیری‌ها شده و ممکن است نتواند خیلی به مسئولیت خود در قبال رشد فرهنگ دموکراسی، ارزش‌های اخلاقی و آگاهی‌های سیاسی مردم عمل کند. گر چه بنده معتقدم که آقای روحانی و دولت باید ضعف‌های رسانه‌ای و اطلاع‌رسانی خود را به‌طورجدی ترمیم کند و ترکیب دولت یک ترکیب کارآمدتر و منسجم‌تری باشد. ولی نخبگان کشور که مرجعیت بیشتری در بین مردم دارند مسئولیت مضاعفی برای بالا بردن سطح آگاهی مردم دارند.

 ما در حال حاضر در عصر ارتباطات هستیم و معجزه‌ای به نام اینترنت و شبکه‌های اجتماعی وجود دارد که فرصت‌های مناسبی را برای آگاهی‌رسانی و پیشرفت جامعه فراهم کرده است. اما سؤال اصلی این است که ماچه قدر از این فضا استفاده مفید می‌کنیم؟ اگر نخبگان کشور احساس مسئولیت کنند و به‌عنوان یک وظیفه اخلاقی و انسانی و بدون هیچ چشم‌داشت سیاسی در فضای مجازی و عرصه‌های اطلاع‌رسانی فعال باشند، چه اتفاقی می‌افتد؟ ما در حال حاضر ۵ میلیون دانشجو و حداقل سه برابر این تعداد، دانش‌آموخته دانشگاهی داریم. این سرمایه و راهبرد بزرگی است که  تک‌تک این نخبگان در برابر جامعه و مشکلاتی که دامن‌گیر جامعه شده است، باید در قبال آن احساس مسئولیت کنند و اولین اولویتشان آموختن و آموزش دادن در حوزه  تخصصی خودشان به جامعه باشد و از فضاهای مجازی به‌درستی استفاده کنند و افکار خود را با دیگران تبادل کنند و تمرین بیشتری برای گفت‌وگو، تبادل‌نظر و نقادی داشته باشند.  در آن صورت از جنبه‌های مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی  و اخلاقی، دیر یا زود وضع کشور تغییر خواهد کرد. یعنی اگر افکار عمومی حول یک موضوعی بر پایه آگاهی و آموزش شکل بگیرد و حقوق خودش را مطالبه کند؛ احساس مسئولیت و پاسخگویی مسئولان نیز بیشتر می‌شود و این موضوع اثرات خودش را در رخدادهای مختلف نشان خواهد داد.

در حال حاضر شاید آگاهی‌رسانی از طریق فضای مجازی به‌واسطه آگاهی مردم  از برخی حقایق تلخی مانند فسادهای کلان اقتصادی، آسیب‌های اجتماعی و ... بیشتر باعث ناامیدی مردم شده است؟

یکی از مؤلفه‌های اصلاحات و اصلاح‌طلبی این است که ما انتقاد را از خودمان شروع کنیم نه از دیگران، یا اگر حتی می‌خواهیم تخطئه کنیم در درجه اول عملکرد خودمان را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهیم. در این حوزه من فکر می‌کنم که ضعف بیشتر به نخبگان بازمی‌گردد تا دولت‌ها، دولت مشکلات خودش را دارد، به‌خصوص که این مشکلات از دولت قبل برجای‌مانده است. یک نخبه که نباید ناامید شود، فردی که عنوان نخبه دارد باید به جامعه خودش امید دهد. ما باید تزمان این باشد که هر مقدار که شرایط دشوارتر باشد به همان نسبت و بیشتر باید به امید و انگیزه ما اضافه شود. در حال حاضر یک‌سوم از جامعه ما تحصیل‌کرده دانشگاهی هستند و این آمار کمی نیست؛ ما هیچ‌گاه در طول تاریخ چنین وضعی نداشته‌ایم. این تعداد دانش‌آموخته باید علاوه بر آگاهی‌رسانی به مردم،  نقاط ضعف دولت را در چهارچوب سازمان‌های مردم‌نهاد و جامعه مدنی تذکر دهند و به دولت ها در برطرف کردن آن‌ ضعف ها کمک کنند، نه این‌که خودشان منفعل شوند و ناامیدی را به جامعه منتقل کنند.

نگاه من این‌گونه است که جامعه مدنی و نخبگان قادرند به نحو موثری به بهبود وضعیت جامعه کمک کنند. من در این ۱۰، ۱۲ سال اخیر چندین سازمان مردم نهاد یا همان N.G.O تشکیل داده‌ام. در حال حاضر آسیب‌های اجتماعی دامن‌گیر شده است. ما در سال ۸۵ بعد از ۲ سال کارشناسی موسسه رحمان را تأسیس کردیم که از آن زمان در مورد آسیب‌های اجتماعی در حال کار تحقیقاتی است. مهم‌ترین مطالعات و گزارش‌های اجتماعی از وضعیت آسیب‌های اقشار مختلف آسیب ‌دیده  و آسیب پذیر ایران مانند زنان و کودکان و وضعیت عمومی جامعه را این موسسه انجام داده و به چاپ رسانده است. یا مثلاً در اواخر سال ۸۲ انجمن ایرانی اخلاق در امور فناوری تأسیس‌شد که بر روی اخلاق حرفه‌ای در همه حوزه‌ها کار می‌کند و در سال آتی نخستین کنگره بین‌المللی اخلاق در علوم و فناوری را با شعار "اخلاق برای همه، علم برای توسعه" برگزار خواهد کرد.

انتظار این است که افرادی که از دسترنج این مردم به‌واسطه مالیات‌هایی که می‌دهند یا پول نفتی که متعلق به همه آن‌ها است، استفاده کرده و از تحصیلات عالی برخوردار شده‌اند، خودشان را مدیون این مردم بدانند و نسبت به آن‌ها ادای دین کنند. ادای دینشان هم به این صورت باشد که نسبت به رفع مشکلات و  تنگناهایی که جامعه دچار آن است ایفای نقش کنند. همه این‌ها هم مسایل سیاسی نیست شاید ۱۰ درصد آن سیاسی باشد. ما مشکلات زیست‌محیطی داریم، از آلودگی شهرها بگیرید تا از بین رفتن و تخریب جنگل‌ها و مراتع و کمبود آب، فساد و آسیب‌های اجتماعی مشکلاتی است که با آن‌ها درگیریم. چه کسانی باید به داد مردم برسند؟ آیا همه ما باید منتظر دولت باشیم؟ نقش دولت در جامعه امروز جهان روزبه‌روز کمتر می‌شود و مردم به خاطر رشد و آگاهی و احساس مسئولیت بیشتر در نهادهای مدنی، «ان جی او»های مختلف و فضاهای مجازی در حال ایفای نقش و کمک به دولت هستند.

جوامع  مدنی نوپایی مانند جامعه مدنی ایران در ابتدا نیازمند حمایت‌های دولتی است. شما عملکرد دولت آقای روحانی را در این حوزه چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من مفیدترین نقش آقای روحانی را در مدتی که از دولتشان گذشته، رویکرد حقوقی ایشان نسبت به مشکلات و مسائل کشور می‌دانم. ایشان همان‌گونه که در شعارهایشان گفتند منشور حقوق شهروندی را تدوین کرده‌اند. همان‌گونه که در مناظره‌های انتخاباتی خود مطرح کردند که من به‌عنوان یک حقوق‌دان صحبت می‌کنم، در ادامه هم مانند یک حقوق‌دان عمل  کردند و نه مثل دبیر یا رئیس شورای عالی امنیت ملی کشور. ایشان پیش‌نویس حقوق شهروندی را به نظرخواهی صاحب‌نظران گذاشتند و چند هفته پیش از آن رونمایی کردند. این‌ها قدم‌های مؤثری است. بعضی‌ها انتقاد کردند که این حقوق چه تضمین اجرایی دارد؟ من در فضای مجازی نوشتم، نه ‌تنها آقای روحانی بلکه مجموعه دولت او هم به‌تنهایی نه می‌تواند و نه امکان آن را دارند که تک‌تک این حقوق را احیا کنند، اما این به آن معنی نیست که این قدم برداشته نشود. اتفاقاً رونمایی از منشور حقوق شهروندی قدم مؤثر و مهمی در جهت افزایش آگاهی مردم است  که بتوانند به حقوق شهروندی خودشان در این جامعه به‌عنوان یک انسان و شهروند پی ببرند. وقتی این آگاهی حاصل شد مردم حقوق خود را پیگیری و مطالبه خواهند کرد. یعنی مهم‌ترین تضمین تحقق این حقوق، آگاهی مردم نسبت به حقوق خودشان از طریق نخبگان کشور است.

نظرتان در مورد حصر یا محدودیت‌هایی که برای رئیس دولت اصلاحات ایجادشده است چیست؟ چگونه باید این موارد را رفع کرد؟

ما به‌جای این‌که در زمینه‌های دیگر نوآوری، ابداع و اختراع داشته باشیم، در روش‌های ایجاد محدودیت و سلب آزادی‌ها نوآوری داریم. ما کم می‌شنویم که این روش‌های عجیب‌ و غریب در تاریخ گذشته یا در کشورهای دیگر انجام‌شده باشد. بنابراین این کاری که با آقای خاتمی انجام می‌دهند نه از لحاظ سیاسی و اخلاقی توجیه دارد، نه توجیه قانونی و حقوقی دارد و نه حتی توجیه مدیریتی. این محدودیت‌ها حتی او را محبوب‌تر کرده است. این اقدامات آقای خاتمی را در هاله‌ای از مظلومیت قرار داده و با توجه به این‌که مردم ما مدافع مظلوم هستند، محبوبیت ایشان دوچندان شده است. بنابراین این اقدام به نظر من یک تصمیم غیرمدبرانه است. ما باید با یک مقدار عقلانیت بیشتر این نوع شیوه‌ها را منسوخ اعلام کنیم.

در مورد حصر هم همین‌گونه است. در حصر نگاه‌داشتن، چه وجه قانونی به لحاظ قانون اساسی و قوانین عادی دارد؟ این موضوع از چه وجه اخلاقی برخوردار است؟ چه تدبیری است که به این نتیجه می‌رسد که باید یک فرد را از آزادی‌های خدادادی‌اش محروم کنند و او را در حصر قرار دهند؟ به‌خصوص که من هیچ‌گاه ندیدم که آقای مهندس موسوی چه در دوران مسئولیتش چه قضایای سال ۸۸ دروغ گفته، به کسی توهینی کرده یا تهمتی زده باشد. ایشان از اخلاقی‌ترین مسئولان و شخصیت‌های انقلاب ما هستند. در ثانی شما اگر در حال حاضر به صحبت‌های انتخاباتی ایشان درباره فسادهای اقتصادی یا سیاسی در مناظره‌ها و تبلیغات توجه کنید می‌بینید که خیلی از صحبت‌ها و پیش‌بینی‌های ایشان اتفاق افتاده و حقایق نمایان شده است. حضرت حافظ می‌فرمایند: بی‌گناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق/ یوسف از دامان پاک خود به زندان رفته است

آقای دکتر! در انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ کاندیدا نمی‌شوید؟!

من برای خودم در این مقطع زمانی چنین وظیفه‌ای نمی‌بینم. در سال ۸۴ هم که من کاندیدا شدم در ابتدا خودم نظرم این نبود که پیش‌قدم شوم، منتها وقتی از طرف اصلی‌ترین احزاب اصلاح‌طلب به من پیشنهاد کاندیداتوری شد نتوانستم پاسخ رد بدهم، به این دلیل که احساس خطر می‌کردم؛ احساس خطر من به دو دلیل بود. یک این‌که در سال‌های پایانی دولت آقای خاتمی به دلیل آن بحران‌های ۹ روزه و دوم به دلیل رد آن دو لایحه اختیارات ریاست جمهوری و انتخابات، مردم و به‌خصوص دانشگاهیان  دچار یک نوع سرخوردگی شدند. من در آن مقطع دو خطر را احساس می‌کردم یکی این‌که انتخابات به‌صورت پرشور برگزار نشود و یکی هم این‌که صدای پای فاشیسم و افراطی‌گری را می‌شنیدم. صدایی که نه به قانون اهمیتی می‌دهد نه به مردم اعتقادی دارد و بیشتر با برخوردهای عوام فریبانه می‌خواهد کشور را در دست بگیرد و تاوانش را مردم و نسل جوان بپردازند.

حس ششم من به‌ نوعی شرایط آینده را پیش‌بینی می‌کرد. ممکن است که  شواهد علمی  دقیقی نبود، اما کسی که  سال‌های مدید در مسئولیت‌های مختلف سیاسی و فرهنگی و اجتماعی  بوده می‌تواند بر اساس قرائن حتی پیش‌بینی هم بکند. به دلیل احساس خطری که خودم داشتم، نتوانستم به این دعوت ها جواب منفی بدهم. حس خطری که بعد از انتخابات به حقیقت تبدیل شد. اما در حال حاضر فکر می‌کنم که در همین عرصه عمومی و عرصه‌های دانشگاهی و فرهنگی فعالیت داشته باشم، برای آینده کشور جنبه زیرساختی و موثرتری خواهد داشت. درعین‌حال واقعیت هم این است که فرض بفرمایید من کاندیدا هم بشوم، در این سیستم انتخاب استصوابی مگر من را تأیید صلاحیت می‌کنند؟ مگرسال قبل من برای مجلس شورای اسلامی از شهر شیراز کاندیدا نشدم؟ شیراز شهری بود که من همه دوران جوانیم را در آنجا بودم، در این شهر مسئولیت داشته‌ام، در دوره اول مجلس نماینده این شهر در مجلس بوده‌ام و نسبت به آن مردم احساس دین می‌کنم، به‌خصوص که نماینده‌های قبلی هم به‌نوعی همه از یک جناح بودند. فکر می‌کردم که اگر کاندیدا شوم می‌توانم در این شهر تغییر و موجی به وجود بیاورم که خوشبختانه این اتفاق هم افتاد و نمایندگان اصلاح‌طلب اکثریت آرا را به دست آوردند.

آقای معین! حدود یک ماه قبل آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از دنیا رفتند؛ میراث سیاسی ایشان را چه می دانید و فقدان ایشان در روند اعتدالی و اصلاح طلبی چه تأثیری خواهد داشت؟

میراث گرانقدر جناب آقای هاشمی رفسنجانی، دعوت به اعتدال و نفی افراطی گری، نفی دروغ و فریب، حفظ وحدت ملّی، تنش زدایی با جهان، ارائه چهره ای جذاب و غیر خرافی از اسلام و سرمایه گذاری جدی برای رشد و پیشرفت کشور و رفاه مردم است. امیدوارم که نخبگان و دانشگاهیان، احزاب و گروه های سیاسی و به ویژه جبهه اصلاحات و نیز دولت تدبیر و امید و مجلس، قدردان و ادامه دهنده آن میراث ارزشمند باشند و بتوانند تا حدودی فقدان ایشان را جبران کنند.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - رییس کمیسیون عمران مجلس گفت: متاسفانه فرهنگ عذرخواهی بین دستگاه‌ها و کارگزاران نظام نهادینه نیست و در حادثه پلاسکو نیز هیچ یک از دستگاه‌های مسئول بابت این فاجعه بزرگ از مردم عذرخواهی نکرد.

محمدرضا رضایی در گفت‌وگو با ایسنا، گفت:  مدیران کشور و مدیریت شهری به سهم خود در بروز این حادثه اعتراف نمی‌کنند و این فرهنگ، فرهنگ ناشایستی است.

نماینده مردم جهرم خواستار انجام کارهای فرهنگی روی فرهنگ مسئولیت‌پذیری مسئولان و کارگزاران نظام شد و افزود: به هر حال حادثه پلاسکو هزینه‌های جانی، مالی، روانی و اقتصادی فراوانی به  کشور تحمیل کرد و  مسئولان مختلفی به سهم خود در پدید آمدن این حادثه سهیم بودند، چه قدر شایسته و به جا بود که این آقایان مسئولیت را در حد قصور دستگاه خود و نه بیشتر، می‌پذیرفتند و به سهم خود از مردم و خانواده جانباختگان عذرخواهی می‌کردند اما گویا در نظام جمهوری اسلامی «فرهنگ عذرخواهی» مسئله‌ای ضدارزشی تلقی می‌شود که هیچ کدام تن به این کار نمی‌دهند..

وی متذکر شد: به نظر می‌رسد نظام مدیریتی کشور به این دلیل مسئولیت خطاها و تقصیرها را نمی‌پذیرند که بار کل قصورها و خطاها بر دوش آنها گذاشته می‌شود که این نیز مزید بر علت است.

رییس کمیسیون عمران مجلس تکذیب عذرخواهی رییس بنیاد مستضعفان و جانبازان را «اقدامی بد» دانست و افزود:  دیدید که در فضای مجازی صحبت از عذرخواهی محمد سعیدی‌کیا در یکی از کمیسیون‌های مجلس شد اما بعد روابط عمومی بنیاد این «عذرخواهی» را تکذیب کرد. به نظر بنده آقای سعیدی‌کیا اگر یک کار خوب در نظام مدیریتی کشور انجام داده بود همین «عذرخواهی» بود که متاسفانه آن هم تکذیب شد.

رضایی در عین حال بر تعیین میزان تقصیر کار بودن مدیریت شهری و دستگاه‌های اجرایی در بروز حادثه پلاسکو در قالب ماده ۴۹ آیین‌نامه داخلی مجلس و اطلاع‌رسانی به مردم تاکید کرد.

پیشخوان

آخرین اخبار