همزیستی نیوز - ترکیه که داعیه دار دولتی سکولار است، در زدودن دین از دامن دولت خود عاجز است.مصطفی عبدی عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد قشم با این مقدمه نوشته است: امروزه دوجریان اصلی در ترکیه به اصطلاح سکولار مناسبات قدرت را تعیین می کنند، که هردو جریان رگه های مذهبی دارند. مهم ترین جریان سیاسی حاکم بر ترکیه امروز که مناسبات قدرت را تحت تاثیر قرار داده و در شکست ها و پیروزی های سیاسی نقش دارد، دولت موازی موجود در دل دولت حاکم است. یعنی علاوه بر اردوغان شخص دیگری سکان دار قدرت و مناسبات آن در داخل ترکیه است. محمد فتح الله گولن روحانی سرمایه دار ترکیه که امروزه به دلیل عمیق تر شدن شکاف سیاسی بین او رقیبانش و خصوصاً اردوغان در امریکا به سر می برد، با برنامه ریزی های دقیق و حساب شده از طریق آموزش و تعلیم و تربیت نخبگان نظامی و سیاسی شبکه نفوذی را در حاکمیت ترکیه ایجاد کرده که امروزه دولتمردان ترک از آن با نام دولت موازی یاد می کنند. دست پروردگان و شاگردان فتح الله گولن پس از ورود به دولت، ارتش و سیستم قضایی با هموار شدن راههای ترقی و پیشرفت توسط همان شبکه گولن به جایگاهها و مناصب بالایی در حاکمیت سیاسی ترکیه دست یافتند و امروزه این ارتقاء یافته گان در سیستم ارتش، دولت و قضائی آن شبکه دولت موازی را تولید و بازتولید می کنند. گفته می شود رجب طیب اردوغان نیز خود از طریق همین شبکه گولن پله های ترقی را طی نموده و بر مسند ریاست جمهوری تکیه زده است. اما با بروز اختلافات بین گولن و اردوغان زمینه های پی ریزی کودتا های متعدد در ترکیه امروزی فراهم شد. کارشناسان بر این گمانه هستند که هدف از ارتقاء اردوغان فراهم کردن بستر تبدیل گولن به یک رهبر سیاسی ـ دینی کاریزما که همچون امام خمینی در ایران بازیگر انقلابی اسلامی در ترکیه باشد بود. البته اسلام مورد نظر گولن متفاوت از اسلام انقلابی ایرانیان است. پس این عدم وفای به عهد اردوغان منجر به رویارویی دو جریان یکی قدیمی (گولن چی ها) و دیگری جدید که با اردوغان و تاسیس حزب عدالت و توسعه اسلامی به وجود آمد شد.
نقش کلیدی ارتش
در این رویارویی دو جریان اسلام گرا که هردو برای ترکیه سکولار مسئله خواهند بود و آن سکولاریسم مورد نظر را دستخوش تغییر خواهند کرد، ارتش نقش کلیدی دارد چون بازوی قدرت گولن چی ها قدرت نظامی است. پس اردوغان برای آنکه طعم خوش قدرت را بیشتر حس کند و آن را به گولن تقدیم نکند باید پیش از هرچیز برای ارتش چاره ای بیندیشد. این کشاکش در سال های گشته نیز به شکل های دیگر بروز کرد مثلا چندسال پیش خبری حاکی از رو رفتن طرح یک کودتا و دستگیری نخبگان آن در ارتش منتشر شد و بعد از آن نیز فساد مالی کابینه اردوغان افشاء شد و حتی در این افشاگری پای پسر اردوغان نیز به میان آمد. پس این کشاکش همچنان امتداد دارد تا اینکه چند روز پیش خبر یک کودتای نظامی در ترکیه توسط خبرگزاری های متعدد بین االمللی اعلام شد.
یکی از گمانه های اصلی علت بروز این کودتا خود رجب طیب اردوغان است. برخی بر این نظرند که با توجه به برنامه های پیش رو دولت اردوغان برای اصلاحات، او با این کودتای نافرجام پایه های مردمی خود را تقویت نموده و با این مقبولیت به دست آمده زمینه برای پیش برد اصلاحات فراهم تر می شود. از طرف دیگر با این کودتای نمایشی اردوغان و یاران اش راحت تر می توانند این دولت موازی رقیب خود را سرکوب کنند. بیشترین نفوذ دولت موازی در ارتش است و با این کودتای نافرجام اردوغان می تواند مهره های دولت موازی در ارتش را تسویه حساب می کند.
گمانه زنی دیگر درخصوص علت این کودتا به گولن و دولت موازی او باز می گردد، گولن با کودتا می تواند اردوغان را کنار زده و قدرت را به دست گیرد. کودتا در ادبیات جامعه شناسی سیاسی به معنای تغییر هرم قدرت بدون تغییر ساختارهای سیاسی و اجتماعی به شکل سریع است. اما با اعلام رسمی محمد فتح الله گولن مبنی بر عدم ارتباط با کودتا چیان به نظر مصداق رد اینگونه تحلیل ها ظاهر شد.
همانطور که در سطور بالا بیان شد؛ دو فرض برای این کودتا مطرح است. فرض اول این مسئله را دامن می زند که کودتا توسط خود اردوغان و نیروهایش به راه افتاده و یا حداقل امکان ایجاد آن فراهم شده تا با سرکوب کودتا و به میدان فراخواندن مردم زمینه های تقویت مقبولیت اجتماعی دولت اردوغان و برنامه های در دست اقدامش فراهم شود. و فرض دوم نیز کودتا را منتسب به گولن و دولت موازی او می دانند. هردو اقدام بعید به نظر نمی رسد اما من بنا به شواهدی مسیر دوم را برای راه اندازی کودتا محتمل تر می دانم به چند دلیل؛ یکی آنکه گولن از طرف دولت های ابرقدرت جهان و نظام سرمایه داری غرب به شکل آشکار و پنهان حمایت می شود و از این رو به دلیل نزدیک تر شدن اردوغان در این اواخر به رقیب اصلی اردوگاه سرمایه داری غربی، یعنی روسیه و همچنین جریان روبروی این اردوگاه در مسئله سوریه حساسیت آن ها را برانگیخته است. تجربه نشان داده که در این گونه مواقع که برخی کشورها از مواضع آمریکا و کشورهای هم پیمانش دور می شوند، یکی از سیاست های این ابرقدرت ها در مقابله با این کشورها تقویت مخالفان داخلی و بیرونی آن هاست تا به شکل غیر مستقیم به آن ها فشار آورده و آن ها را به سمتی که خود می خواهند هدایت کنند. مثلاً نمونه مشابه این موضوع را در خصوص رو درویی چین با امریکا و هم پیمانانش در مسئله تحریم ها و فشار بر ایران را می توان در تاریخ نزدیک مشاهده کرد. در آن زمان که چین سیاستی به غیر از سیاست مورد نظر آمریکا را اتخاذ کرد بلافاصله امریکا دالایی لاما را از یکی از مناطق دور افتاده هند برای مذاکره و پررنگ کردن مسئله حقوق بشر در چین به امریکا فراخواند تا این مخالفان دیرین دولت چین را در معرض توجه افکار عمومی جهانی قرار دهد. پس یکی از راهکارهای مقابله با سیاست های غیر همسو با سیاست های امپریالیسم تقویت مخالفان است و از این بابت گولن و دولت موازی او یک ظرفیت بالقوه است که یکی از راههای به بالفعل در آوردن آن می تواند همین کودتا باشد.
سمت گیری دولت اردوغان ناهمسو با منافع آمریکا
علاوه بر این سمت گیری دولت اردوغان در مواجه با روسیه و مسائل جهانی، اسلام گرایی، تغییرات در قانون اساسی ترکیه با این گرایش اسلامی، در مسیر تأسیس جمهوری مادام العمر قدم نهادن و سایر برنامه های دولت و حزب اردوغان می تواند همسو با اهداف و منافع امریکا و خصوصاً گولن نباشد، گولن که خود اسلام گرایی نوینی را پی انداخت و درصدد استوار کردن آن در ترکیه سکولار است، با اینگونه برنامه ها و اصلاحات برنامه ها و زحمات چندین ساله خود را در خطر می بیند.
حال با تمام این توضیحات می گویند چون گولن این ارتباط را تکذیب کرده است پس ارتباطی با این کودتا ندارد و تحلیل حاضر یکی از مصادیق رد خود را یافته است. پاسخ من به این نقد تحلیلم آن است که در ترکیه هیچ جریان و شبکه منسجم و قوی دیگری جزء دولت موازی گولن وجود ندارد که توان رودرویی در سطح ملی را با دولت حاکم داشته باشد. شبکه اجتماعی اقلیت های قومی همچون کردها نیز گرچه مخالف دولت و بطور کلی نظام سیاسی هستند ولی توانایی مقابله آن ها ملی نبوده و درسطح قومی و محلی است که تنها می تواند چند قسمت جغرافیایی کشور را درگیر مبارزه کند ولی این شبکه اجتماعی در درون سیستم سیاسی رسوخ کرده و دربین ارتشیان، دولتمردان و خصوصا سیستم قضایی مهره های بسیاری دارد که نقش های کلیدی را هم برعهده دارند.
پس تنها نیروی سیاسی ـ اجتماعی که توان چنین اقدامی را دارد دولت موازی است. حال اینکه این اقدام از طریق مهره های دولت موازی صورت گرفته برکسی پوشیده نیست ولی با محکوم کردن این اقدام مردان دولت موازی توسط رهبرشان(گولن) این ذهنیت ایجاد شده که مردان کودتا بدون ارتباط با رهبر خود دست به این اقدام زده اند که به نظر چنین اقدامی بعید می آید. خوب پس چرا گولن این ارتباط را انکار می کند، فرض نویسنده آن است که با آشکار شدن مصادیق شکست کودتا و آشکار شدن ایستادگی مردم در صف مقابل، فتح الله گولن برای حفظ منزلت و وجه مردمی خود، در سخن خود را از هرگونه ارتباط با این کودتا بعنوان برهم زننده نظم عمومی و زندگی روزمره عوام و همچنین مخرب مهم ترین منبع درآمد مردم ترکیه( توریسم) مبراء اعلام می کند.
در خصوص ارتباط احتمالی امریکایی ها با این کودتا با دنبال کردن لحظه به لحظه اخبار این کودتا درروز اول پس از شب کودتا برای من شبه ای ایجاد شد؛ به راستی چرا تلوزیون ایران( شبکه6) لحظه به لحظه این مسئله را پوشش می داد ولی تلوزیون هایی چون بی بی سی اعم از فارسی و غیره و صدای آمریکا این همه شور و هیجان و تحرکات سیاسی و اجتماعی را رها کرده و مدام به حادث تروریستی فرانسه که روز قبل اتفاق افتاده بود می پرداختند؟ مسئله ای که روزهای قبل نیز به آن پرداخته بودند. این شبکه های تلوزیونی فقط در زمان مقرر اخبار شان توجه خود را معطوف به گزارش تقریبا مفصل کودتا نمودند، این زمان نیز زمانی بود که کودتا سرکوب شده بود. این را نمی توان بعنوان مصداقی برای یک تحلیل سیاسی و یا هر ادعای دیگر بشمار آورد ولی در هر حال موضوعی پرسش برانگیز است.
با این وجود درخصوص ارتباط یا عدم ارتباط فتح الله گولن با کودتا که موارد عدم ارتباط او مصداقی مبنی بر درست نبودن تحلیل حاضر است موضوع دیگری باید یاداور شد و آن اینکه اردوغان باوجود ادعای گولن مبنی بر عدم ارتباط با این مسئله سیاسی همواره بر نقش کلیدی او در این قضایا تاکید کرده و بر این باور است که پشت پرده تمام این وقایع دولت موازی و درنهایت رهبر این دولت موازی همانا محمد فتح الله گولن است.
همزیستی نیوز - رئیس جمهوری ترکیه پس از فرود در فرودگاه آتاتورک استانبول، با حضور در جمع مردم، کودتای این کشور را شکستخورده خواند.
به گزارش ایسنا، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهوری ترکیه در جمع مردم استانبول با تاکید بر شکست کودتا گفت: دست در دست ملت ترک به جنایتکاران درس عبرت خواهیم داد.
اردوغان گفت: کودتاگران با هر گرایش و وابستگی با پاسخ مناسب روبه رو خواهند شد. وی افزود کودتاگران وحدت کشور را هدف قرار دادند.
وی در کنفرانس خبری گفت: برخی در ارتش ترکیه از پنسیلوانیا یعنی محل سکونت فتحالله گولن دستور گرفتهاند. این کودتا نشان داد که سازمان گولن تروریستی است.
گروهی کوچک از نظامیان مردم را هدف قرار دادند و نیروهای مسلح ترکیه با کمک نیروهای پلیس توانستند بر آنها مسلط شوند و این کسانی که این اقدام خائنانه را انجام دادند بهای کار خود را خواهند پرداخت.
وی ادامه داد:دولت ترکیه هوشیارانه با پشتیبانی مردم به کار خودش ادامه میدهد و ما بار دیگر با دولت قانونی و شرعی خود به کار خود ادامه میدهیم.
رئیس جمهوری ترکیه تأکید کرد: این یک مسئلهای بود که باعث شد نیروهای مسلح ترکیه دست به دست هم دهند و کنترل را در دست بگیرند. این اقدام پیش از نشست نظامی کشور انجام شد و این سوال را ایجاد کرد که چرا اکنون این مسئله باید رخ دهد اما گویا عاملان نمیدانستند که ترکیه، ترکیه قدیم نیست و آنها هر کاری انجام دهند نمیتوانند به اهداف خود دست پیدا کنند.
اردوغان با تأکید بر حضور خود در فرودگاه آتاتورک ادامه داد: ما اکنون در فرودگاه آتاتورک هستیم و تنها در مدت کوتاهی این اتفاقات رخ داد. ما تنها مدت کوتاهی شاهد حملات این گروه و کنترل آنها بر فرودگاه بودیم. اکنون با وجود اینکه زمانی از حملات داعش نمیگذرد شاهد قدرت موازی هستیم که با اقدامات نظامی تلاش میکند به اهداف خود برسد. اما ما این اجازه را نخواهیم داد.
رئیس جمهور ترکیه درباره اقدامات فعلی ارتش کشور گفت: جنگندههای ترکیه اکنون به مأموریت خود ادامه میدهند و از ملت ترکیه دفاع میکنند. من در جای دیگری بودم و از آنجا اوضاع را رصد میکردم. شورشیان تلاش کردند تا به مقر ریاست جمهوری و سازمان اطلاعات حمله کنند که ناکام ماندند.
اردوغان خطاب به ارتش و رؤسای سهگانه قوای نظامی گفت: من به شما اعتماد دارم. شما از جان مردم دفاع میکنید. برخی از نظامیانی که این کار را انجام دادهاند خائنند. این افسران دونپایه در ارتش ترکیه جایی ندارند. ارتش ترکیه از ملت ترکیه دفاع میکند و شما در کنار ملت هستید و از مردم حمایت میکنید و ملت ترکیه به شما افتخار میکند.
وی ادامه داد: ارتش ترکیه، ارتشی پاک و شفاف است. به شما میگویم که ما به شما افتخار میکنیم و نیروهای مسلح کار خود را مثل گذشته انجام خواهد داد. همانطور که ترکیه را از سازمانهای تروریستی پاک سازی کردهاند. شما مورد حمایت ملت ترکیه هستید و پیروز خواهید شد.
اردوغان گفت: برخی نمیخواهند ترکیه متحد باشد. اما به اهداف خود نمیرسند و این گروه کوچک با ملت ترکیه میجنگند و ما با قدرت به کار خود ادامه میدهیم و وزرای دولت، در کابینه حاضر خواهند شد و اینگونه نیست که شورشیان میخواهند. ما در اینجا حضور داریم و مردم در حمایت از دولت حاضر شدهاند.
رئیس جمهور ترکیه ادامه داد: مقامات ترک از جمله نخست وزیر و رئیس جمهور در بین مردم حاضر خواهند شد و قدردان شما مردم ترکیه خواهند بود. ملت ترکیه، ملت هوشیار و متحدی است و هرگز از خواستههای خود عقبنشینی نمیکند.
وی در حالی که نشست خبری خود را نیمهتمام گذاشت در آخرین اظهارات خود عنوان کرد: مردم ترکیه به حضور هوشیارانه خود در خیابانها ادامه خواهند داد و تا زمانی که سربازان به پادگانها بازگردند آنها از خیابانها خارج نخواهند شد. همهچیز آشکار خواهد شد که چه کسانی در این شورش دست داشتند.
همزیستی نیوز - در حالی که برخی منابع خبری از درگیریهای شدید در آنکارا خبر میدهند، نیروهای ارتش ترکیه پلهای اصلی استانبول را بستهاند و گزارشهایی از پرواز هواپیماهای جنگی در ارتفاع کم بر فراز استانبول منتشر شده است.
به گزارش55دقیقه بامداد شنبه ایسنا، بنعالی ییلدیریم، نخستوزیر ترکیه گفته است حضور نیروهای نظامی در خیابانهای استانبول بدون مجوز بوده و او اجازه نمیدهد تلاشهای غیرقانونی گروهی در ارتش به نتیجه برسد. نخست وزیر ترکیه در عین حال گفته اتفاقی که افتاده کودتا نیست. او اطمینان داده که دموکراسی ترکیه آسیب نخواهد دید. ییلدیریم تأکید کرد، نیروهای امنیتی فراخوانده شدهاند تا هر آنچه که لازم است را انجام دهند.
یک شاهد عینی به رویترز گفته است که در آنکارا صدای تیراندازی شنیده شده است. منابع خبری در حالی از ورود تانک به خیابانهای آنکارا خبر دادهاند که گروهی از مردم این شهر در مسیر حرکت تانکها دراز کشیدهاند و مخالفت خود را با این اقدام ارتش ابراز میکنند. شعار «اللهاکبر» نیز از میان شهروندانی که به خیابانها رفتهاند، شنیده میشود.
از سوی دیگر برخی منابع خبر میدهند که فرودگاه آتاتورک استانبول به تصرف ارتش درآمده و تمام پروازها متوقف شده است. حریت گزارش داده که تانکها در مقابل ورودی فرودگاه آتاتورک مستقر شدهاند و رفت و آمد به این فرودگاه متوقف شده است.
بی.بی.سی گزارش داد، تصاویری از حضور سربازان ارتش درون ساختمان تلویزیون دولتی ترکیه منتشر شده است. تلویزیون دولتی که به تصرف نیروهای ارتش در آمده اعلام کرد که ارتش قدرت را در سراسر کشور به دست گرفته است.
از سوی دیگر، در بیانیهای که ظاهراً از سوی ارتش ترکیه منتشر شده است آمده که ارتش برای دموکراسی و حقوق بشر اداره امور را در دست گرفته است. در این بیانیه آمده که تمام روابط خارجی کشور به شکل موجود باقی خواهد ماند. ارتش در بیانیهاش آورده که برقراری قانون باید اولویت اصلی باشد.
خبرگزاری اسپوتنیک نیز گزارش داد، ارتش ترکیه اعلام کرده که کنترل قدرت را در این کشور بر عهده گرفته است. در بیانیهای که از سوی ارتش در تلویزیون قرائت شد، آمده است: نیروهای مسلح ترکیه کنترل کامل قدرت را در اختیار گرفتهاند.
همچنین خبرگزاری رسمی ترکیه گزارش داد که عدهای از افسران ارتش رئیس ستاد کل ارتش را به گروگان گرفتهاند. سیانان ترک به نقل از خبرنگاران گزارش داد، تیراندازی از بالگرد در مقر رئیس ستاد ارتش و مقر اطلاعات ارتش دیده شده است.
خبرگزاری آناتولی ترکیه به نقل از شاهدان عینی میگوید هلیکوپتر نظامی به سوی کاخ ریاستجمهوری تیراندازی کرده است.
وزیر دادگستری ترکیه اعلام کرده است که کودتاچیان در دستیابی به اهداف خود شکست خوردند. دیلی صباح هم گزارش داد، وزیر دادگستری اعلام کرد: اینها از گروه گولن دستور میگیرند و مستقل از فرماندهی ارتش عمل میکنند.
منابع خبری مختلف از وقوع انفجار در مرکز آموزشی نیروهای ویژه پلیس در آنکارا خبر میدهند.
گزارشها و تصاویری در شبکههای اجتماعی منتشر شده که حکایت دارد گروههایی از مردم در ترکیه برای برداشتن پول نقد جلوی ماشینهای خودپرداز بانکها صف بستهاند.
اردوغان خطاب به مردم: در مقابل کودتا از دولت مشروع حمایت کنید
رییسجمهوری ترکیه با انتشار پیامی از مردم کشورش خواست در مقابل کودتایی که به راه افتاده، از دولت مشروع آنکارا حمایت کنند.
به گزارش ایسنا، درحالی که برخی منابع از خروج رجب طیب اردوغان از ترکیه و سفر وی با استفاده از هواپیمای شخصی به یک کشور همسایه خبر میدهند، منابع دیگری اعلام کردهاند که رئیس جمهوری ترکیه در حال حرکت به سمت استانبول است.
شبکه خبری بیبیسی عربی گزارش داده که اردوغان از مردم کشورش خواست در اعتراض به کودتا به خیابانها بروند.
اردوغان در پیامی که از طریق اسکایپ منتشر کرد، خواستار آن شد که مردم علیه کودتاچیان در میادین اصلی تجمع کنند.
وی با تأکید بر این که ترکیه بر این کودتا پیروز خواهد شد، تصریح کرد، کودتای نظامی بعد از مدت زمانی کوتاه برچیده خواهد شد.
اردوغان گفت، از مردم میخواهد با حضور در خیابانها از دولت مشروع این کشور در مقابل کودتا حمایت کنند.
رئیسجمهوری ترکیه با بیان اینکه وی همچنان فرمانده کل قوا در کشور است، اظهار کرد که کودتاچیان بهای سنگینی را بابت اقدامی که انجام دادهاند، خواهند پرداخت.
در همین حال، خبرگزاری اسپوتنیک گزارش داد که اردوغان در گفتوگو با شبکه خبری سیانان ترک، خواهان مبارزه متقابل علیه کودتای نظامی در مکانهای عمومی و فرودگاهها شده است. اردوغان در این گفتوگوی تلفنی اظهار کرد: به رغم این که دولت در مواردی کنترل خود را از دست داده، همچنان به دنبال مقابله با کودتا در زمانی بسیار کوتاه خواهیم بود.
اردوغان اظهار کرد: کاملاً مشص است که اقدام روی داده یک کودتاست و من منتظر این هستم که همهی مردم ما به میادین و خیابانها بیایند. ما در کنار یکدیگر میتوانیم پاسخ لازم و کافی را بدهیم. مشخص است که این کودتا در یک ساختار موازی مدیریت و رهبری شده است.
اظهارات اردوغان در حالی مطرح میشود که صلاحالدین دمیرتاش، رهبر حزب حامی کردها با حضور مردم در خیابانها مخالفت کرده است.
قطع شبکههای اجتماعی در ترکیه
در حالی که گروهی از نظامیان در ترکیه اقدام به کودتا در این کشور کردهاند، شبکههای اجتماعی از ساعاتی پس از وقوع ناآرامیها قطع شدند.
به گزارش خبرگزاری اسپوتنیک، پیش از این، رسانههای ترکیه گزارش دادند که ارتش کنترل برخی از شبکههای تلویزیونی را به دست گرفته است.
در همین حال خبرگزاری اسپوتنیک گزارش داد که شبکههای اجتماعی توئیتر، یوتیوب و فیسبوک در این کشور قطع شدهاند.
یک حساب کاربری توئیتری در ترکیه که به بررسی وضعیت شبکههای اجتماعی در این کشور میپردازد، اعلام کرده که این شبکه اجتماعی از ساعت ۱۱ شب بدین سو قطع بوده است.
واکنشها
از سوی دیگر بانکیمون، دبیر کل سازمان ملل متحد ضمن ابراز نگرانی در خصوص تحولات اخیر ترکیه خواستار برقراری آرامش و ثبات در این کشور شد.
جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا که در مسکو به سر میبرد، گفته است که امیدوار است که ترکیه صلح و ثبات داشته باشد.
بوریس جانسون، وزیر امور خارجه انگلیس هم از تحولات ترکیه ابراز نگرانی شدید کرده است.
فدریکو موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا هم در واکنش خواهان خویشتنداری و احترام به نهادهای دموکراتیک شده است.
بلومبرگ گزارش داد، ارزش لیر ترکیه در برابر دلار آمریکا کاهش محسوسی داشته است.
همزیستی نیوز - یک دستگاه کامیون مردم حاضر در تجمع روز ملی فرانسه در شهر نیس را زیر گرفت و بنا بر اعلام پلیس این کشور 84 تن را کشته و 130 دیگر را زخمی کرد.
به گزارش بامداد جمعه ایسنا به نقل از رسانه های فرانسوی در مراسمی که به مناسبت روز ملی فرانسه در شهر نیس در حال برگزاری بود یک دستگاه کامیون با سرعت به سمت جمعیت هجوم آورده و دست کم 84 تن از حاضرین را کشته و تعدادی را زخمی کرد که حال 18 تن از زخمیها وخیم گزارش شده است.
خبرگزاری فرانسه این اتفاق را "حملهای آشکار" خوانده و پلیس میگوید حمله تروریستی بوده است.
بنا بر اعلام پلیس، لحظاتی پس از اقدام راننده کامیون، بین وی و نیروهای امنیتی درگیری مسلحانه روی داده که در نهایت به کشته شدن مهاجمان انجامید. پلیس از مردم در شهر نیس خواسته است از خانه بیرون نروند.
پلیس فرانسه که ابتدا از کشته شدن 60 نفر سخن گفته بود، پس از دریافت گزارشهای بیمارستانی، مرگ 84 تن را تایید کرده است.
تعداد دقیق زخمیهای این حمله مشخص نیست اما روزنامه لوفیگارو به نقل از مقامات دولتی زخمیها را دستکم 130 تن اعلام کرده است.
فرانسوا اولاند رئیسجمهوری فرانسه برای برگزاری جلسهای اضطراری وارد محل وزارت کشور شده و با مقامات نظامی و امنیتی نشست داشته است.
دولت فرانسه گروگانگیری در نیس را تکذیب کرده و گفته است حمله تنها از سوی یک نفر یعنی راننده کامیون که یک شهروند تونسی-فرانسوی بوده انجام شده است و انگیزه مهاجم هنوز مشخص نیست.
دادستانی فرانسه نیز اعلام کرده راننده کامیون در مسیری به طول 2 کیلومتر مردم را زیرگرفته است و احتمال افزایش تلفات وجود دارد.
پلیس فرانسه اعلام کرده در داخل کامیون مقادیری اسلحه و مهمات از جمله چندین نارنجک دستی وجود داشت که نشان میدهد عامل حمله قصد داشته علاوه بر زیر گرفتن مردم به سوی آنها تیراندازی کند که به طور کامل موفق به استفاده از مهمات خود نشده است. شهردار نیس اما میگوید مهاجم قبل از زیرگرفتن مردم، به آنها شلیک کرده است.
وزارت کشور فرانسه اعلام کرده به علت تعداد بالای زخمی ها بیمارستان صحرایی در محل حادثه برای امدادرسانی به آسیبدیدگان برپا شده است.
شاهدان عینی میگویند کامیون حمله کننده به مردم از پیاده رو حرکت کرده و پس از طی مسافتی حدود 2 کیلومتر متوقف شده است. آنها میگویند راننده پس از توقف پیاده شده و به طرف مردم شلیک کرده است.
گفته میشود یک مهاجم دیگر در رستورانی در نزدیکی محل حادثه به ضرب گلوله پلیس کشته شده است. انگیزه عامل این حمله تروریستی تا این لحظه مشخص نشده است.
بیبیسی در گزارشی از صحنه حمله به نقل از یک شاهد عینی آورده است "دور تا دور جسد کشتهشدگان و بدن زخمیها روی زمین است و هوا بوی خون میدهد."
کلود مونیک، کارشناس تروریسم، میگوید "تقریبا واضح" است که این واقعه، یک حمله تروریستی بوده است.
رسانه های فرانسه گزارش کردند که در میان کشته شدگان افرادی با ملیت فرانسوی، آمریکایی، فلسطینی، بریتانیایی، تونسی و الجزایری شناسایی شدهاند.
رئیس جمهور فرانسه حالت فوقالعاده در این کشور را به مدت سه ماه دیگر تمدید کرده و 18 هزار نیروی ذخیره را برای کمک به برقراری امنیت فراخوانده است.
با توجه به امکان تکرار این حمله تروریستی و یا سناریوهای دیگر تروریستی پلیس به مردم سایر شهر ها هم هشدار داده است.
پلیس فرانسه با اعلام شماره تلفنی از مردم فرانسه خواست تا هرگونه مورد مشکوک را به پلیس اطلاع دهند.
همچنین پلیس فرانسه از مردم خواست تا از انتشار فیلم و عکس های این حادثه وحشتناک که "حاوی تصاویر دلخراش و غمبار است" در شبکه های اجتماعی اجتناب کنند.
فرانسوا اولاند در کاخ الیزه در مقابل دوربین های تلویزیونی قرار گرفت و با تایید تروریستی بودن این حادثه اعلام کرد برای مقابله با عاملان چنین حملاتی فرانسه مبارزه با تروریسم را در عراق و سوریه با شدت بیشتری ادامه خواهد داد.
پیر هنری برانده، سخنگوی وزارت کشور فرانسه اعلام کرد که این حمله زمانی صورت گرفت که عدهای در حال آتشبازی، مشغول جشن گرفتن روز ملی فرانسه موسوم به "باستی" در این کشور بودند.
وی افزود: تحقیقات در حال انجام است که مشخص شود، آیا این عامل به تنهایی طراح حملات بوده یا همدستان وی گریختهاند.
به گزارش ایرنا، کامرون پیشتر پس از سخنرانی کوتاهی در برابر داونینگ استریت ( ساختمان نخست وزیری معروف به ساختمان شماره 10) راهی کاخ محل اقامت ملکه الیزابت دوم شده بود تا استعفای خود را رسما تقدیم او کند.
ترزا می،59 ساله رهبر جدید حزب محافظه کار، به دنبال استعفای دیوید کامرون، از سوی ملکه الیزابت مامور تشکیل کابینه شد.
'ترزا می' بدین ترتیب از غروب روز چهارشنبه رسما به عنوان هفتاد و ششمین نخست وزیر تاریخ انگلیس، فعالیتش را شروع کرد.
وی دومین بانوی نخست وزیر در تاریخ بریتانیا پس از 'مارگارت تاچر' شمرده می شود.
نخست وزیر جدید انگلیس در اولین سخنرانی اش پس از رسیدن به این سمت در برابر دوانینگ استریت گفت که دولت جدیداین کشور بر اساس تحقق منافع همه ملت این کشور عمل خواهد کرد.
وی با بیان اینکه میراث واقعی دیوید کامرون، عدالت اجتماعی بوده است گفت: گام به گام از یک رهبری مدرن بزرگ تبعیت می کند و علیه نا عدالتی مبارزه خواهد کرد.
نخست وزیر جدید انگلیس عنوان کرد: با یکدیگر بریتانیای بهتری را خواهیم ساخت و دولت جدید بر اساس تحقق منافع همه ملت انگلیس عمل خواهد کرد.
'ترزا می ' اضافه کرد که دولت جدید به مردم این قدرت را خواهد داد که کنترل بیشتری بر زندگی خود داشته باشند.
نخست وزیر جدید انگلیس گفت: اولویت در نظام مالیات ها تنها برای ثروتمندان نبوده و برای همه این موضوع خواهد بود و ما مردم عادی و نه ثروتمندان را در اولویت قرار می دهیم.
وی اضافه کرد: ما شاهد تغییرات ملی بزرگ پس از تصویب خروج انگلیس از اتحادیه اروپا خواهیم بود.
کاخ باکینگهام پیش از دیدار 'ترزا می ' با ملکه انگلیس اعلام کرده بود که ملکه الیزابت استعفای دیوید کامرون را پس از شش سال خدمت پذیرفته است.
کامرون پیش از ترک داونینگ استریت و رفتن به کاخ باکینگهام در سخنان کوتاهی گفت: خوشحال است که برای دومین بار در تاریخ انگلیس یک زن از حزب محافظه کار نخست وزیر کشور خواهد شد.
وی در حالی که همسر و سه فرزندش در کنارش بودند، در آخرین سخنان در مقابل دفتر نخست وزیری انگلیس:' گفت کار کردن در این دفتر، بزرگ ترین موهبت زندگی ام بود؛ یگانه آرزویم، تداوم موفقیت برای این کشور بزرگ است که بسیار آن را دوست می دارم.'
وی همچنین برای آخرین بار به عنوان نخست وزیر در نشست روز چهارشنبه مجلس عوام که اختصاص به پرسش و پاسخ نمایندگان دارد، حضور یافت و از کارنامه و سیاست های دولتش در طول شش سال گذشته دفاع کرد.
کامرون در این نشست خطاب به خانم 'ترزا مِی' گفت: «نصیحتم به جانشینم، که مذاکره کننده ای عالی است، این است که ما بایستی تلاش کنیم تا جای ممکن بخاطر منافع تجاری، همکاری و امنیتی به اتحادیه اروپا نزدیک باشیم. کانال مانش با خروج ما از اتحادیه اروپا عریض تر نخواهد شد و این اساس رابطه ای است که ما بایستی در پی آن باشیم.»
دیوید کامرون در سال 2010 میلادی در جریان انتخابات عمومی به عنوان رهبر حزب محافظه کار، توانست با شکست حزب کارگر، حزبش را پس از 13 سال دوباره به قدرت برساند و در سن 43 سالگی بر کرسی نخست وزیری تکیه زتد.
تصمیم غیرمنتظره دیوید کامرون برای دادن استعفا به دلیل رأی شوک آور مردم کشورش به برگزیت در همه پرسی 23ژوئن ( سوم تیرماه )، سبب شد که رقابت ها بر سر جانشینی او پیش از موعد مقرر که قبل از انتخابات عمومی انگلیس در سال 2020 میلادی انتظار آن می رفت، کلید بخورد.
کامرون، که مخالف جدایی کشورش از اتحادیه اروپا بود، بیان کرده بود تا زمان برگزاری اجلاس سرتاسری حزب محافظه کار در ماه اکتبر آینده و انتخاب رهبر جدید این حزب که نخست وزیر آینده انگلیس نیز خواهد بود، به کارش ادامه خواهد داد.
اما وی روز دوشنبه به دنبال کناره گیری 'آندریا لدسام' رقیب 'ترزا می ' از رقابت رهبری حزب محافظه کار گفت: با توجه با تغییرات صورت گرفته، ما نیازی به طی کردن فرایند انتخاب رهبری ندارم و به همین دلیل من روز سه شنبه برای آخرین بار ریاست نشست کابینه را برعهده خواهم داشت.
کامرون همچنین افزود: بعد از شرکت در نشست مجلس عوام در روز چهارشنبه، استعفای خودم را تقدیم ملکه انگلیس خواهم کرد.
کامرون با بیان اینکه از اینکه 'ترزا می ' جانشینش می شود 'خوشحال است' گفت: ' ترزا می' فردی قوی و شایسته ' است.
نخست وزیر انگلیس افزود:' 'ترزا می' قادر به رهبری کشور در سال های در پیش رو بوده و مورد حمایت کامل من است.'
'ترزا می' روز اول اکتبر 1956 میلادی متولد شد و در سال 1997 میلادی به مجلس عوام راه پیدا کرد. او از ماه می 2010 میلادی به مدت شش سال وزیر کشور انگلیس بوده و در یک قرن اخیر بیش از هر کس دیگری در این پست کلیدی مقاومت کرده است.
حزب محافظه کار انگلیس که ریشه در حزب 'توری' دارد، در سال 1834 میلادی پایه گذاری شده و دارای 184 هزار عضو رسمی است .
این حزب که به دلیل پیشینه اش همچنان اعضایش را 'توری ها' می خوانند، در مجلس عوام که دارای 650 کرسی است ، دارای 331 کرسی، و در مجلس اعیان که دارای 800کرسی است، 224 کرسی در اختیار دارد.
همزیستی نیوز - این روزها در نقطه نقطه سازمانهای دولتی غرب این زنان هستند که زمام امور را در دست گرفتهاند و یا در مسیر آن قرار دارند. از آلمان گرفته که صدر اعظماش قدرتمندترین زن جهان است تا هیلاری کلینتون که در آستانه ریاست جمهوری آمریکا قرار دارد.
به گزارش ایسنا، دومینیک سندبروک، مورخ بریتانیایی در یادداشتی برای روزنامه دیلی میل به بررسی نقش زنان در سمتهای عالی سیاسی کشورهای غربی پرداخته و آورده است: «زمانی که شنیدم ترزا می و آندرهآ لدسام به دور نهایی انتخابات نخست وزیری انگلیس در حزب محافظه کار این کشور رسیدهاند و به این ترتیب تضمین شد که نخست وزیر آتی کشور یک زن خواهد بود اولین اسمی که به یادم آمد "ادموند کوپر" بود.
این روزها کسی کوپر را به یاد نمیآورد اما او یکی از معروفترین نویسندگان دهه 60 و 70 بود که رمانهای علمی تخیلی طول و درازی مینوشت. اما چیزی که او را مشهور کرد عقاید نه چندان خوشبینانهاش در قبال زنان بود.
زمانی که همه از آزادی زنان صحبت میکردند کوپر قاطعانه علیه این اندیشه ایستاد. در نگاهش به قرن 25، کوپر زنان را در راس امور پیش بینی میکرد. کوپر در نوشتههایش در این باره توضیح داده است که تا قرن 25 زنان چگونه مردان را تحت سیطره خود در خواهند آورد و سیاستمداران مرد بریتانیایی چگونه از آنها میگریزند. کوپر که در سال 1982 از دنیا رفت در مورد مسائل زیادی اشتباه کرده بود اما یک چیزی را درست میگفت: از جنبه سیاسی دست کم آینده به کسانی تعلق یافته که زمانی تنها به آنها "جنس لطیف" میگفتند.
زمانی که هر کدام از بانوان نامزد حزب محافظه کار به دومین نخست وزیر زن انگلستان تبدیل شوند یکی از آنها (ترزا می) در واقع به جامعه زنان سیاستمدار ارشد جهان میپیوندد. در حقیقت اغراق نیست اگر بگویم در انگلستان سال 2016 تقریبا تمامی شخصیتهای تاثیرگذار در زندگی مردم، زن هستند.
یکی از این زنان نیکولا استورجن، وزیر اول اسکاتلند یکی از توانمندترین بانوان در جزیره بریتانیاست. در حالی که از آن طرف روث دیویدسون، به عنوان یک بانوی سیاستمدار دیگر به رهبری حزب محافظه کار اسکاتلند رسیده است. حتی وزیر اول ایرلند شمالی "آرلن فاستر" نیز یک زن است.
قطعا این کودکانه خواهد بود که بگوییم عدم تعادل تاریخی بین زنان و مردان مسالهای درباره گذشته بوده است چرا که با وجود ورود میلیونها زن طی نیم قرن اخیر به بازارهای کاری اکثر آنها تنها توانستهاند به مشاغل سطح پایین و مشاغل پاره وقت دست پیدا کنند.
تعداد زنان صاحب 100 کمپانی برتر در انگلیس گویای همین مدعاست. در انگلیس تنها 17 درصد از مدیران 100 شرکت برتر این کشور را زنان تشکیل میدهند. در عرصه سیاسی در همین حال تنها از هر سه عضو شورا یک نفر زن است و در مجلس عوام فعلی تنها 191 تن از نمایندگان یعنی کم تر از یک سوم کل جمعیت این مجلس زن هستند.
با این حال حضور برجسته زنان در مناصب عالی سیاسی داستان خود را روایت میکند. این روزها در قیاس با گذشته دیگر زن بودن مانعی فوق بزرگ در مسیر رهبری نبوده و این تنها در انگلیس در حال وقوع نیست. در حقیقت اگر فراتر از مرزهای انگلستان را بنگرید تصویری که خواهید دید متقاعد کنندهتر خواهد بود.
در انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا هیلاری کلینتون، گزینه پیشتاز است. کمی عمیقتر هم نگاه کنید خانم کریستین لاگارد را میبینید که رئیس صندوق بینالملل پول است. با این تفاسیر کاملا ممکن است که طی چند ماه تقریبا تمام شخصیتهای قدرتمند در جهان را زنان تشکیل دهند.
اما چه چیزی میتواند دلایل این اتفاقات را توضیح دهد؟
بسیاری از دلایلی که علت افزایش حضور زنان سیاستمدار را توضیح میدهد چندان قابل قبول نیست. برای مثال مطالعه یک وب سایت آمریکایی نشان میدهد که زنان رهبرانی فوقالعاده میشوند چرا که در میان تمام ویژگیها، آنها شنوندگان خوبی هستند، به ارزشها احترام میگذارند و انعطاف پذیرند. اما این ویژگیها معمولا از جمله استریوتایپهایی هستند که زنان سالهای زیادی با آنها مقابله کردهاند.
به هیچ وجه هیچ کس به ترزا می یا نیکولا استورجن به دلیل اینکه شنوندگان خوبی هستند رای نداده است. جواب واضح به این سوال این است که این رهبران زن موفق بودهاند چرا که رقبای مرد آنها بسیار ضعیف عمل کردهاند.
تا همین دو هفته پیش هم شاید کسی گمان نمیکرد که یک زن در آستانه نخست وزیری انگلیس قرار بگیرد. اگر دیوید کامرون فرار نمیکرد، اگر بوریس جانسون از هم فرو نمیپاشید، اگر "میشل گوو" از پشت به دوستانش خنجر نمیزد، پیش از اینکه خودش را از پای درآورد، آن زمان ممکن بود ما منتظر یک نخست وزیر مرد دیگر باشیم و آن موقع بود که جامعه سیاست انگلیس به نفرت از زنان متهم میشد.
اما تمامی زنانی که به سمتهای عالی سیاسی دست یافتهاند یک اصل مشترک دارند. اگر بخواهیم ساده بگوییم آنها نماینده نسلی از زنان هستند که نیاز دارند ماهیتی خاص را نشان دهند تا در بین جامعه مردگونه مطرح شوند. این زنان توانایی این را دارند تا به بقایای جنسیت گرایی در میان همکارانشان غلبه کنند.
به طور قطع درست است که طی نیم سده اخیر ما در جهانی برابر طلب زندگی کردهایم. حتی مسنترین زنانی که من از آنها نام بردم یعنی هیلاری کلینتون متولد سال 1947 است و در فضایی بزرگ شده که دختران مانند پسرها خوب و برابر بودهاند و فرصتها برای آنها در دوران جوانی در قیاس با نسلهای گذشته بیش از اندازه بوده است. اما با این تفاسیر کلینتون باز هم باید بر موانعی که به خاطر زن بودن با آنها مواجه بوده، غلبه میکرده است.
هیلاری کلینتون با وجود اینکه در دوران تحصیلش در دانشکده حقوق در دانشگاه ییل یک ستاره محسوب میشد از او انتظار میرفت که شوهرش را به شغل خودش ترجیح دهد. زمانی که بیل کلینتون در سال 1992 کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا شد، همسرش مجبور بود سطح خود را تا اندازه یک زن خانه دار پایین بیاورد. هر چیزی که شما درباره هیلاری کلینتون فکر میکنید، نشان دهنده ایستادگی بسیار پس از شکستهای متعدد است.
اما حتی حالا خانم کلینتون هنوز هم با خشونتهای کلامی مواجه میشود که در آن فردی به او میگوید: «پیراهنم را اتو کن» ؛ خشونتی که یک مرد هرگز با آن رو به رو نخواهد شد.
و برای من بسیار عجیب است که مرکل از زمان ورودش به کابینه هلموت کوهل در اوایل دهه 1990 چقدر صبر و تحمل به خرج داده آن هم در مقابل کسانی که احتمالا "دخترم" خطابش میکردهاند.
مشکل برای بسیاری از زنان به طور قطع این است که اگر از خنده در مقابل چنین اظهاراتی خودداری کنند همکاران مرد آنها را افرادی عبوث خواهند دانست که رفته رفته باید کنار گذاشته شوند.
زمانی که حزب محافظه کار انگلیس از خانم می به عنوان "زنی بسیار سرسخت" یاد کرد، زنان شاغل در سراسر کشور از اینکه به رسمیت شناخته شدهاند به وجد آمدند. در تاریخ انگلستان اما زنان دیگری هم بودهاند که در مسندهای سیاسی تکیه زده باشند. مارگارت تاچر یکی از این بانوان است که میتوان از او به عنوان نمونه بارز زنان سیاستمدار یاد کرد. تاچر هرگز خود را فمنیست معرفی نکرد با این حال جنسیتاش بزرگترین برجستگی درباره او بود. تاچر سالها زخم زبان و شکست را تجربه کرد تا پایش به پارلمان باز شد و مدت بیشتری هم از نگاههای جنسیتی آسیب دید تا سرانجام به نخست وزیری رسید.
اما در تاریخ این فقط مارگارت رابرتز (تاچر) جوان نبوده که توانسته به سمتهای عالی سیاسی دست یابد. در طول تاریخ نمیتوان الیزابت اول، ملکه اسپانیا در سال 1588 را نادیده گرفت حتی با وجود اینکه از زن بودنش به عنوان ضعف یاد میکرد. کافی است که عقب تر برویم که به کلوپاترا، آخرین ملکه مصر یا کاترین کبیر ملکه روسیه برسیم. حقیقت این است که در طول تاریخ زنان برای رسیدن به سطحی در امور سیاسی باید ویژگیهای خاص و یگانهای میداشتند، همانند اکنون که به سادگی میتوان گفت زنان در مقایسه با مردان همراه خود از تواناییهای بیشتری برخوردارند. ملکه انگلستان نیز یکی دیگر از این نمونهها است که پس از 64 سال تنها عضو خاندان سلطنتی است که تا این اندازه حکومت کرده است. شاید ملکه انگلیس تجربه خوبی از همکاری با اولین نخست وزیر زن خود نداشته باشد اما پس از داشتن چهار نخستوزیر مرد به نظر میرسد اکنون کنار رفتن کامرون را انتظار میکشد تا بتواند با زنی که به دنبال تغییر است درباره مسائل گفتوگو کند.
با همه اینها دوست دارم اصطلاحی از کوپر را قرض بگیرم و صحبتم را با آن خاتمه دهم: حالا چه کسی به مردان نیاز دارد؟!»
همزیستی نیوز - این نامه خداحافظی گابریل گارسیا مارکز است که به تمام دوستدارانش نوشته است. این نویسنده و روزنامه نگار بزرگ کلمبیایی در قسمتی از این نامه نوشته است: به انسان ها نشان می دادم که چه در اشتباهند که گمان می برند وقتی پیر شدند دیگر نمی توانند عاشق باشند. به آدم ها می گفتم که عاشق باشند و عاشق باشند و عاشق.
آنچه در پی می آید متن کامل این نامه است همراه با زندگینامه گابریل گارسیا مارکز:
اگر خداوند براي لحظه اي فراموش ميكرد كه من عروسكي كهنه ام و تكه كوچكي از زندگي به من ارزاني ميداشت احتمالا همه آنچه را كه به فكرم ميرسيد نميگفتم بلكه به همه ي چيزهايي كه ميگفتم فكر ميكردم.كمتر ميخوابيدم و بيشتر رويا ميديدم.چون ميدانستم هر دقيقه اي كه چشممان را بر هم ميگذاريم شصت ثانيه ي نو را از دست ميدهيم.هنگامي كه ديگران مي ايستند راه ميرفتم و هنگامي كه ديگران ميخوابيدند بيدار ميماندم.هنگامي كه ديگران صحبت ميكردند گوش ميدادم و از خوردن يك بستني شكلاتي چه لذتي كه نميبردم.کینه ها و نفرت هایم را روی تکه ای یخ مینوشتم و زیر نور آفتاب دراز میکشیدم.
اگر خداوند تكه اي زندگي به من ارزاني ميداشت قبايي ساده ميپوشيدم و طلوع آفتاب را انتظار ميكشيدم.... با اشكهايم گلهاي سرخ را آبياري ميكردم تا درد خارشان و بوسه ي گلبرگهايشان در جانم بخلد و هر روز غروب خورشید را عاشقانه مینگریستم.
خدايا اگر تكه اي زندگي ميداشتم نميگذاشتم حتي يك روز بگذرد بي آنكه به مردمي كه دوستشان دارم نگويم كه دوستشان دارم.بله تا جایی که میتوانستم به آنها میگفتم که دوستشان دارم.هر لحظه. به همه ي مردان و زنان میقبولاندم كه محبوب منند و در كمند عشق زندگي ميكردم.به انسان ها نشان ميدادم كه چه در اشتباه اند كه گمان ميبرند وقتي پير شدند ديگر نميتوانند عاشق باشند.به آدمها میگفتم که عاشق باشند و عاشق باشند و عاشق .به هر كودكي دو بال ميدادم اما رهايش ميكردم تا خود پرواز را بياموزد و به سالخوردگان ياد ميدادم كه مرگ نه با سالخوردگي كه با فراموشي سر ميرسد.به انسانها یاد آوری میکردم که در قبال احساسی که به یکدیگر میدهند مسئولند.
آه !! انسانها ، از شما چه بسيار چيزها آموخته ام . من دريافته ام كه همگان ميخواهند در قله كوه زندگي كنند بي آنكه بدانند خوشبختي واقعي جاییست که سراشیبی به سمت قله را میپیماییم.دريافته ام كه وقتي طفل نوزاد براي اولين بار با مشت كوچكش انگشت پدر را مي فشارد او را براي هميشه به دام مي اندازد.دريافته ام كه يك انسان فقط هنگامي حق دارد به انسان ديگر از بالا به پايين بنگرد كه ناگزير باشد او را ياري دهد تا روي پاي خود بايستد.
من از شما بسي چيزها آموخته ام اما در حقيقت فايده چنداني ندارد چون هنگامي كه آنها را در اين چمدان ميگذارم بدبختانه در بستر مرگ خواهم بود.اما شما این را بخاطر بسپارید.چون هنوز زنده اید.
گابریل خوزه گارسیا مارکِز ،در ۶ مارس ۱۹۲۷ در در دهکدهٔ آرکاتاکا در منطقهٔ سانتامارا در کلمبیا بدنیا آمد. مارکز رماننویس، روزنامهنگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور است و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی کرد.
او در سال ۱۹۴۱ اولين نوشتههايش را در روزنامهای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبيرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصيل رشتهٔ حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت. در سال ۱۹۶۵ شروع به نوشتن رمان صد سال تنهايی کرد و آن را در سال ۱۹۶۸ به پايان رساند که به عقيدهٔ اکثر منتقدان شاهکار او به شمار میرود. او در سال ۱۹۸۲ برای این رمان، برندهٔ جایزه نوبل ادبیات بوده است.
او در سال ۱۹۹۹ رسماً مرد سال آمريکای لاتین شناخته شد و در سال ۲۰۰۰ مردم کلمبيا با ارسال طومارهايی خواستار پذيرش رياست جمهوری کلمبيا توسط مارکز بودند که وی نپذيرفت.
مارکز یکی از نویسندگان پیشگام سبک ادبی رئالیسم جادویی است، اگرچه تمام آثارش را نمیتوان در این سبک طبقهبندی کرد.
این نویسنده چیره دست سرانجام در 17آپریل 2014در بیمارستانی در شهر مکزیکوسیتی دیده برجهان فروبست.
حاصل عمر گابریل گارسیا مارکز از زبان خودش:
در 15 سالگی آموختم كه مادران از همه بهتر میدانند، و گاهی اوقات پدران هم.
در 20 سالگی یاد گرفتم كه كار خلاف فایدهای ندارد، حتی اگر با مهارت انجام شود.
در 25 سالگی دانستم كه یك نوزاد، مادر را از داشتن یك روز هشت ساعته و پدر را از داشتن یك شب هشت ساعته، محروم میكند.
در 30 سالگی پی بردم كه قدرت، جاذبه مرد است و جاذبه ، قدرت زن.
در 35 سالگی متوجه شدم كه آینده چیزی نیست كه انسان به ارث ببرد؛ بلكه چیزی است كه خود میسازد.
در 40 سالگی آموختم كه رمز خوشبخت زیستن، در آن نیست كه كاری را كه دوست داریم انجام دهیم؛ بلكه در این است كه كاری را كه انجام میدهیم دوست داشته باشیم.
در 45 سالگی یاد گرفتم كه 10 درصد از زندگی چیزهایی است كه برای انسان اتفاق میافتد و 90 درصد آن است كه چگونه نسبت به آن واكنش نشان میدهند.
در 50 سالگی پی بردم كه كتاب بهترین دوست انسان و پیروی كوركورانه بد ترین دشمن وی است.
در 55 سالگی پی بردم كه تصمیمات كوچك را باید با مغز گرفت و تصمیمات بزرگ را با قلب.
در 60 سالگی متوجه شدم كه بدون عشق میتوان ایثار كرد اما بدون ایثار هرگز نمی توان عشق ورزید.
در 65 سالگی آموختم كه انسان برای لذت بردن از عمری دراز، باید بعد از خوردن آنچه لازم است، آنچه را نیز كه میل دارد بخورد.
در 70 سالگی یاد گرفتم كه زندگی مساله در اختیار داشتن كارتهای خوب نیست؛ بلكه خوب بازی كردن با كارتهای بد است.
در 75 سالگی دانستم كه انسان تا وقتی فكر میكند نارس است، به رشد وكمال خود ادامه میدهد و به محض آنكه گمان كرد رسیده شده است، دچار آفت میشود.
در 80 سالگی پی بردم كه دوست داشتن و مورد محبت قرار گرفتن بزرگترین لذت دنیا است.
در 85 سالگی دریافتم كه همانا زندگی زیباست.
کتابهای گابریل گارسیا مارکز:
صد سال تنهایی ، طوفان برگ ، پاییز پدر سالار ، زیستن برای باز گفتن ، زائران غریب ،ساعت نحس ،خانه بزرگ ، وقایع نگاری یک قتل از پیش اعلام شده ،یادداشت های روز تنهایی و ...
همزیستی نیوز - این روزها اروپا شاهد برگزاری همه پرسی (رفراندوم) بسیاری است. یکی از این همهپرسیها که در نوع خود بسیار جالب و قابل بحث است همهپرسی در سوییس بود که در آن دولت این کشور از ملت سوییس پرسید آیا مایل به دریافت ماهیانه مبلغ ۲۵۰۰ فرانک سوییس هستند یا خیر؟
"ش - اکبری" نویسنده این یادداشت با این مقدمه نگاهی متفاوت به ریشه این اتفاق انداخته و نوشته است:
برگزاری این رفراندوم گرچه ظاهراً در مرزهای جغرافیایی یک کشور اتفاق افتاد اما مورد تحلیل بسیاری از کارشناسان مسائل مختلف جهانی قرار گرفته است.
ماهیت رفراندوم کاملاً آشکار است اما آنچه در هالهای از ابهام قرار دارد علت اتخاذ این تصمیم است. سوییس کشوری است کوچک و ثروتمند که صنعت ظریف ساعتسازی و صنعت بانکداریاش در جهان زبانزد است و مقید بودن مردم این کشور به قانون و همچنین کوههای پوشیده از برف آلپ از دیگر مشخصات آشنای این کشور است. اما پرداخت یارانه از سوی دولت به مردم شاید از آن مواردی است که برگزاری رفراندوم برایش خندهدار باشد. چگونه میتوان تصور کرد کسی یا کسانی از دریافت پول ناخرسند باشند آن هم هر ماه؟!
شاید یکی از اولین مسائلی که ذهن را درگیر میکند مثلاً افزایش مالیاتها باشد که از عواقب این تصمیم خواهد بود یا مثلاً تلاش دولت برای فقرزدایی و عدالت اجتماعی و از این دست تحلیلها.
اما عدهای از مفسران رسانهای جهان به ویژه کارشناسان تکنولوژی روبوتیک پرده از رازی برمیدارند که گویای هدف اصلی این همهپرسی است!
چند سالی است که بحث ورود تکنولوژی روبوتیک به جامعه و متعاقب آن بیکاری نیروی کار فعال جامعه یکی از دلمشغولیهای اصلی جامعه شناسان و دولتمردان شده و این نگرانی زمانی مهم تر میشود که روبوتیک دیگر فقط در بحث فرآیند تولید مطرح نیست بلکه در بسیاری از دیگر امور خدماتی مانند بانکداری٬ بیمه٬ مخابرات و... نیز وارد شده و بسیاری از فرصتهای شغلی را اشغال میکند.
مثلاً شخصی قصد دارد تجارتی در زمینهای ایجاد کند و یا اداره کند٬ شرکتهای ارائهکننده خدمات روبوتیک به وی مراجعه و سیستمهای جایگزین انسان را معرفی میکنند که هزینه آموزش و دستمزد ندارند و به مرخصی و تعطیلات آخر هفته هم نیازی نیست و در تمام طول شبانهروز فعال هستند٬ اشتباه نمیکنند٬ اعتصاب نمیکنند٬ به خدمات نیاز ندارند٬ فضای کار کوچکی میخواهند و... محاسبه بسیار ساده است. ۲۴ ساعت در روز٬ ۷ روز در هفته و ۱۲ ماه در سال کار بیدستمزد و خدمات بیاشتباه! عالی است! سطح درآمد آن تجارت ۳ برابر٬ هزینه کمتر از یک درصد و دقت هم صد در صد٬ پس قرارداد اجیر کردن روبوتهای بینظیر امضا میشود و کار آغاز میشود اما مسألهای میماند٬ در این جامعه ثروت تولید میشود فقط برای مدیران و صاحبان تجارت و کارخانهداران و بانکداران و امثالشان. شکاف طبقاتی و فقر عمومی در کنار رونق تولید و خدمات پیش میآید چراکه همه مردم که بانکدار و کارخانهدار نیستند.
یکی از اهداف برگزاری این همهپرسی در واقع دریافت نظر جامعه پیرامون دریافت مزد بدون کار بود! که خبر از ورود بشر به دورهای از حیاتش را میدهد که میتواند بدون کار کردنهای معمول کالا تولید کند و خدمات ارائه دهد!
کشور سوییس، این جامعه کوچک و مطرح برای مردم جهان به واسطه صنعت بانکداری عظیم خود و بسیاری از صنایع پولساز دیگر که هم اینک به شکل روبوتیک اداره میشوند به عنوان پیشگام عصر جدید خود را معرفی کرد.
البته این مسأله قبلاً هم مطرح بوده مثلاً شرکت گوگل با ثروت خالص در اختیار خود به میزان ۵۰۰ میلیارد دلار که روبوتهای جستجوگر برای آن به ارمغان آوردهاند و یا شرکتهای مشابه دیگر.
میتوان گفت سوییس اولین جامعهای در جهان است که دولت آن متوجه مشکل انباشت ثروت نزد عدهای از افراد به علت استفاده از روبوتیک شد و شاید سعی کرد محکی به خود و جامعه بزند تا ببیند آماده ورود به عصر تکنولوژی و اقتصاد روبوتیکی هستند یا نه.
همهپرسی در سوییس که با رأی مخالف مردم آن کشور به دریافت ماهیانه نه و نیم میلیون تومان یارانه نقدی! به پایان رسید قطعاً آغاز راهی است که جوامع در راه بهکارگیری گسترده روبوتها هستند و شاید زمان زیادی نیاز نباشد تا از این دست رفراندومها را باز در کشورهای دیگر شاهد باشیم.
همزیستی نیوز - رویترز به نقل از بیبیسی خبر داد نزدیک به 52 درصد از شرکتکنندگان در همهپرسی دیروز به خروج انگلیس از اتحادیه اروپا رأی دادند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از خبرگزاری رویترز، بی بی سی از پیروز شدن طرفداران خروج انگلیس از اتحادیه اروپا خبر داد.
بنابر اعلام این شبکه، نزدیک به 52 درصد از شرکت کنندگان در همهپرسی دیروز به خروج انگلیس از اتحادیه اروپا رأی دادند.
با شمارش آرای 171 منطقه از مجموع 382 منطقه شرکتکننده در همهپرسی انگلیس مشخص شد 48.7 درصد به ماندن در اتحادیه اروپا و 51.3 درصد به خروج از این اتحادیه رای داده اند.
تلویزیون العالم همچنین در خبری فوری از کاهش ارزش پوند انگلیس به پایین ترین سطح خود در برابر دلار آمریکا طی 31 سال گذشته خبر داد. علت این کاهش محسوس ارزش پوند، اعلام نتایج اولیه همه پرسی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا است. این نتایج احتمال خروج این کشور از اتحادیه اروپا را تقویت کرده است.
در شهر نیوکاسل که تصور میشد با اکثریت چشمگیری به ماندن در اتحادیه اروپا رای بدهد، موافقان با اکثریتی کمتر از ۲ درصد پیروز شده اند.
در شهر ساندرلند، یکی از اولین حوزههای انتخابیه که نتیجهاش اعلام شد، طرفداران خروج از اتحادیه اروپا با اکثریت چشمگیر ۶۱ درصد به ۳۸ درصد پیروز شدند.
با اینکه هنوز نتایج بسیاری از حوزههای انتخابیه اعلام نشده و نتیجه نهایی روشن نیست، ارزش پوند افت کرده است.
پوند، که ارزش آن تا ۱.۵ دلار بالا رفته بود پس از اعلام نتایج اولیه همهپرسی با افتی محسوس به ۱.۴۳ دلار کاهش پیدا کرد.
کمال احمد، سردبیر اقتصادی بیبیسی، میگوید چنین افت ارزشی از زمان بحران اقتصادی ۲۰۰۸ به سختی دیده شده است.
در روزهای اخیر رفتار بازارهای جهانی به ترتیبی بود که به نظر میرسید سرمایهگذاران احتمال باقی ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا را بیشتر از خروج آن میدانند.
منبع: تابناک