همزیستی نیوز - ویژگی جدید نقشه گوگل یا همان "گوگل مپز" میتواند شلوغ بودن احتمالی اتوبوس یا قطار مترویی که کاربر قصد سوار شدن در آن را دارد، پیشبینی کند. این امکان بهزودی در ۲۰۰ شهر در دسترس قرار میگیرد.
به گزارش ایسنا و به نقل از انگجت، حمل و نقل عمومی برای عموم مردم حیاتی و بسیار کاربردی است، اما هیچکس نمیخواهد در یک قطار مترو یا اتوبوس محصور شود و در شلوغی گیر کند.
سرویس "نقشه گوگل" (Google Maps) به منظور کمک به شهروندان در دانستن میزان شلوغی وسیله نقلیه مورد استفاده برای رسیدن به مقصد، شلوغی را پیشبینی میکند و آن را به کاربران نشان خواهد داد.
گوگل با استفاده از دادههای سفرهای قبلی اتوبوسها و قطارهای مترو، خلوتی یا شلوغی اتوبوس یا قطار بعدی را پیشبینی میکند.
این ویژگی از امروز در ۱۸ شهر بریتانیا شامل بیرمنگام، برایتون، بریستول، کمبریج، کاردیف، کاونتری، کراولی، ادینبرو، گلاسکو، لیدز، لیورپول، لندن، نیوکاسل، ناتینگهام، آکسفورد، ردینگ، شفیلد و ساوتهمپتون در دسترس خواهد بود. گوگل قصد دارد پیشبینیهای خود را برای تقریباً ۲۰۰ شهر در سراسر جهان بر روی سیستم عامل اندروید و iOS فراهم کند.
در عین حال "نقشه گوگل" اطلاعات تأخیر وسایل نقلیه عمومی را به طور زنده نمایش میدهد.
گوگل اعلام کرده است که این برنامه جزئیات بیشتری را درباره اینکه آیا اتوبوس شما تأخیر خواهد داشت یا نه و اینکه چقدر باید انتظار بکشید، ارائه میدهد و همچنین بر اساس شرایط ترافیک پیشبینی دقیقتری از مدت سفر خواهد داشت.
"نقشه گوگل" همچنین به کاربران نشان خواهد داد که اتوبوس یا قطاری که تأخیر کرده، هماکنون کجاست، بنابراین کاربران تکلیف خود را میدانند.
کاربران با این ویژگی حداقل قادر خواهند بود حرف دقیقتری راجع به زمان رسیدنشان به دیگران بگویند و یا در صورت اطلاع از شلوغی بیش از حد، مسیر دیگری را انتخاب کنند.
همزیستی نیوز- شماره ششصد و پنجاه و چهار هفته نامه همزیستی به تاریخ اول تیر ماه نود و هشت با مطالب متنوع منتشر شد.
مطلب اول این شماره همزیستی به گزارش خبری درباره معضل رو به گسترش پناهندگی اتباع کشورهای مختلف دنیا اختصاص دارد. در این گزارش که عنوان آن «هردقیقه 25 نفر آواره می شوند؟» به نقل از یورونیوز آمده است: آژانس پناهندگی سازمان ملل متحد در گزارش جدید خود که به مناسبت روز جهانی پناهجویان منتشر شد، اعلام کرد در سال ۲۰۱۸ میلادی روزانه بطور متوسط ۳۷ هزار نفر در سراسر جهان به دلیل جنگ و درگیری، آزار و شکنجه، خشونت و نقض حقوق بشر مجبور به فرار از سرزمین خود و تن دادن به آوارگی شدهاند.به عبارت دیگر در سال گذشتۀ میلادی هر دقیقه ۲۵ نفر در سراسر جهان مجبور به فرار از خانههایشان شدهاند.
در بخش دیگر این مطلب نیز می خوانیم: در سال گذشته میلادی در مجموع اطلاعات ۱۱۱ هزار کودک پناهجوی بدون همراه و جدا شده از خانواده به ثبت رسید و از این تعداد ۲۷۶۰۰ نفر بطور انفرادی درخواست پناهندگی کردند. گمان میرود شمار واقعی این افراد بسیار بیش از آنچه باشد که به ثبت رسیده است.
در ادامه این گزارش هم آمده است: در این سال ۱۶۱۹۰۰ نفر به فهرست متقاضیان دریافت پناهندگی از آلمان اضافه شد. از این تعداد سوریها با ۴۴۲۰۰ تقاضای پناهندگی، بیشترین متقاضیان محسوب میشدند و پس از آنها عراقیها با ۱۶۳۰۰ تقاضا و ایرانیها با ۱۰۹۰۰ تقاضا و درنهایت افغانها با ۹۹۰۰ تقاضای پناهندگی قرار داشتند.
این گزارش این گونه پایان می یابد: تا پایان این سال همچنان ۳.۵ میلیون آواره در سراسر جهان در انتظار تصمیم دولت ها در پاسخ به تقاضای پناهندگی شان بودند و ۲.۹ میلیون نفر نیز مجبور به بازگشت به کشورشان شدند.
مطلب دیگر این شماره همزیستی یادداشتی به قلم صدیقه جاذبی ستون نویس این نشریه است. در این یادداشت با عنوان «وزن ما چند؟» می خوانیم: از زمانی که سیل به سان یک حیوانی درنده به ترکمن صحرا حمله کرد و روزهای نفسشمار مقابله با آن حماسهساز شد تا الان که لاشه گندیده این حیوان را کسی نیست از روی زمین بردارد، استان گلستان با چالشهایی مواجه شد. استاندار که در زمان سیل در غیبت بود و خلاصه بعد از کلی این ور و آن ور غلطیدن به خودش رضا داد تا از خواب بیدار شود و سری به استانی که گوشهاش در سیل فرو رفته بزند، به دلیل خواب سنگینی که رفته بود و بر اثر فشار شبکههای اجتماعی از مسوولیت عزل شد.
در ادامه این مطلب با اشاره به نحوه انتخاب استاندار جدید استان گلستان آمده است: واقعا وزن ما چقدر است؟ مثلا وزن یک فعال اجتماعی، وزن یک خبرنگار، یک روزنامهنگار، یک نویسنده، وزن یک تحلیلگر، یک روشنفکر و وزن مردم؟ ماها چقدر میارزیم که نیامدند حتی از این گرینههایی که استان انتظار داشت یک نفر را انتخاب کنند؟
جاذبی در انتهای مطلبش می نویسد: استانداران هرچند توسط هیات وزیران انتخاب میشوند اما نمایندگان استان گلستان در مجلس بهعنوان نماینده مردم آیا نمیتوانند به این انتصابها اعتراض کنند؟ آنان چرا در مقابل هر تصمیمی که برای استان گرفته میشود سکوت اختیار میکنند. آیا امکان اینکه بین نمایندگان اجماعی صورت بگیرد و به عنوان نماینده ملت در مقابل تصمیم دولت اعتراض کنند وجود ندارد؟
همچنین در این شماره همزیستی مطالبی با عناوین «تاکید استاندار گلستان برسرعت درجبران خسارت سیل»، «فرهنگ مردم ایران و ترکمنستان بسیار به یکدیگرنزدیک است»، « پیشگیری از اسیدپاشی و لزوم توقف چرخه خشونت»، « چرا زنان به پشت دوربین مهاجرت کرده اند؟» و چندین مطلب متنوع دیگر همراه با خبرهای استان گلستان و منطقه آزاد قشم به چاپ رسیده است.
هفته نامه همزیستی که صاحب امتیاز و مدیرمسئول آن تاج محمد کاظمی است از سال 1380 منتشر می شود.
همزیستی نیوز - شماره ششصد و پنجاه و سوم هفته نامه همزیستی به تاریخ بیست و سوم خرداد ماه نود وهشت با مطالب متنوع منتشر شد.
مطلب اول این شماره همزیستی به یک گزارش خبری درباره سفر دو روزه نخست وزیر ژاپن به تهران با هدف کاهش تنش بین ایران و آمریکا اختصاص دارد. در این گزارش با عنوان «پرواز دو روزه پرنده صلح » آمده است:
«هفت بار تحقیق کنید سپس به کسی شک کنید» این یک ضرب المثل قدیمی ژاپنی است، ضرب المثلی که نشان می دهد مردم ژاپن قبل از شک کردن به یکدیگر نه یکبار، نه دوبار بلکه هفت بار درباره آن فرد تحقیق می کنند و وقتی هم از این هفت خان عبور می کنند تازه به مرحله شک می رسند و معلوم نیست کی به یقین می رسند!
نیازی نیست درباره فرهنگ و تمدن استثنایی و پیشرفت های فوق العاده کشور ژاپن سخنی بگوییم چرا که کمتر کسی در دنیا یافت می شود که آوازه نیکی ها و موفقیت های این ملت را نشنیده باشد، اما آنچه که امروز برای ما ایرانی ها نام ژاپن به صورت ویژه اهمیت پیدا کرده است، سفر دو روزه «شینزو آبه» نخست وزیر ژاپن به تهران و دیدارش با مقامات عالی کشورمان بود.
در بخش دیگر این مطلب نیز می خوانیم: ژاپنی ها که طعم تلخ جنگ و پیامدهای دهشتناک درگیری با کشورهای دیگر را با تمام وجودشان چشیده بودند با احساس مسئولیت، نخست وزیرشان را به ایران فرستادند تا به فرونشاندن تنش بین ایران و امریکا کمک کنند.
بدیهی است مردمانی که به جای شعار، شعور، به جای کینه، مهر، به جای دشمنی، دوستی و به جای جنگ، صلح را در کشورشان نهادینه کردند، نمی توانستند مانند خیلی از کشورهای دیگر نظاره گر روند و روال حوادثی در این گوشه دنیا باشند که پیامدش می تواند برای جامعه جهانی بسیار ویرانگرباشد.
در ادامه این مطلب هم آمده است: پرنده صلح در آسمان همه کشورهای دنیا در حال پرواز است، ملت هایی مانند ملت ژاپن آشیانه ای زیبا و امن برای این پرنده درست کرده اند و با دانش، هوشمندی، کوشش، محبت، گذشت و دوستی با همه ملت های دیگر حتی با کسانی که زمانی دشمنشان بودند، از این پرنده حفاظت و حراست می کنند.
در ادامه این گزارش به نقل از یک روزنامه ژاپنی هم می خوانیم: خیلی زود است قضاوت شود که آیا سفر آبه موفق بوده است یا نه، اما در کمترین حالتش، او به عنوان کسی شناخته شده است که با تلاش هایش تهران را تشویق کرده تا برای اولین بار گام مهمی را در تغییر خواسته شده وضعیت از «برخورد» به «گفت و گو» براساس گفته یک متخصص سیاست خارجی بردارد.
نویسنده این مطلب روزنامه ژاپن تایمز در پایان می نویسد: « آقای آبه از دیدار پیشین خود به یاد دارد که چگونه وضعیت ایران سخت است.» این را یک منبع دولت ژاپن قبل از سفر نخست وزیر گفت و افزود: « ایران همچنین می داند آبه نمی تواند با دست خالی به کشورش برگردد!»
همچنین در این شماره همزیستی مطالبی با عناوین « ردپای وعده ها در پساسیل «گلستان » و مناطق «ترکمن صحرا»، « «هادی حق شناس » استاندار گلستان شد»، « ایران سخت گیرانه ترین قانون کار را در دنیا دارد»، « ایران 30 خبرگزاری، اتحادیه اروپا هم 30 خبرگزاری دارد!»، « خشونت کلامی علیه زنان»، « اعلام برنامه های روزهای فرهنگی
ترکمنستان در ایران » و چندین مطلب متنوع دیگر همراه با خبرهای استان گلستان به چاپ رسیده است.
هفته نامه همزیستی که صاحب امتیاز و مدیرمسئول آن تاج محمد کاظمی است از سال 1380 منتشر می شود.
«مشکل اصلی صداوسیما آلودگی در نگاه رسانهای است. اگر کارشناسان و نخبگان جامعه صداوسیما را از خود بدانند، انتقادهای خود را بیشتر و زودتر مطرح میکنند که در این صورت موردی باقی نمیماند که مقامات عالی نظام مجبور شوند اقدام به انتقاد کنند.»
به گزارش ایسنا، عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی و اجتماعی، در یادداشتی در روزنامه ایران نوشت: «بنده چون تلویزیون ایران را نگاه نمیکنم، درباره وضعیت زبان رایج در آن نیز اطلاع خاصی ندارم که بنویسم. هر چند از ویدئوهای کوچکی که در برخی زمانها با دیدن برنامههای پخش شده از تلویزیون در فضای مجازی، میتوان فهمید که مشکلات زبانی صدا و سیما خیلی عمیقتر از آن است که ابتدا به ذهن میرسد. نه فقط زبان رایج آنجا، بلکه برنامههای تکراری یا تقلیدی از برنامههای مشهور خارجی، بسیار اعصاب خردکن است. حتی در حد همان ویدئوهای کوچک نیز اعصاب بیننده آشنا به رسانه خرد میشود. رسانهای که مهمترین محور تبلیغاتیاش ضد آمریکایی بودن است ولی یکی از برنامههای مشهور آمریکایی را به شکل عجیب و باورنکردنی تقلید میکند، بلکه مخاطب به دست آورد یا مخاطب موجود را حفظ کند. روشن است که این نهاد برای کسب و رضایت مخاطب سادهلوح یا سادهپسند حاضر است تن به هر نوع مجریگری با هر ادبیات و مضمون گفتاری بدهد. آخرین مورد آن توهینهای یک مداح بود. مورد دیگر گفتوگوی تمسخرآمیز دو نفر درباره پزشکان بود که نمیدانم یکی از آنها مجری بود یا هر دو نقش مجری را داشتند؟ بدترین موردش نیز نحوه پوشش خبری و تبعیضآمیز قتل خانم میترا استاد بود.
هدف از این یادداشت پرداختن به ضعفهای تلویزیون ایران نیست که از منظر کارشناسی برنامههایش را، دیگران باید نقد کنند. هدف بنده طرح این نکته است که چرا مسأله به این واضحی در خصوص اشکالات فرهنگ زبانی تلویزیون از سوی هیچکس طرح نمیشود تا این که رهبری نظام به آن میپردازند؟ این منحصر به ایرادات زبانی صدا و سیما نیست حتی در موضوع اخیر نیز آقای علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس از تذکر رهبری به صداوسیما به خاطر نحوه پوشش اخبار مربوط به قتل همسر محمدعلی نجفی خبر داده است.
پاسخ در همین نوع واکنش صداوسیما نسبت به این نقد مقام رهبری است. در واقع پس از بیان این انتقاد، مسئولین صداوسیما فوراً دست به کار شدند و بخشنامه تند و تیزی صادر کردند. دیدم که آقای علی مطهری نیز به این نحوه برخورد معترض بود و گفته است که گویی مسئولین صداوسیما یا سایر ادارات عقل خودشان به این مسائل نمیرسد و باید رهبری کشور متذکر شود. به نظر میرسد که اگرچه نقد آقای مطهری وارد است و در مورد نحوه پوشش خبر قتل نیز هنگامی که با انتقاد اهل رسانه مواجه شدند آن را به حسادت منتقدین ربط دادند! ولی شاید دو نکته دیگری وجود دارد که اهمیت آنها بیشتر است.
اولین نکته این است که تلویزیون ایران دچار ریزش جدی مخاطب و کاهش شدید اعتماد شده است. این را تمامی نظرسنجیها تأیید میکنند ولی مهمتر از ریزش تعداد مخاطبان، ریزش شدیدتر کیفیت مخاطبان است. به این معنا که افراد مؤثرتر در جامعه به نسبت گذشته خیلی کمتر از صداوسیما استفاده میکنند. بنابراین صداوسیما در یک دوراهی قرار دارد. یا باید کیفیت را ارتقا دهد تا افراد مؤثر جامعه را به سوی خود جذب کند یا با برنامههای اینچنینی و عوامپسند، جلوی ریزش مخاطبان عادی و پایین را بگیرد. از میان این دو راه حل، آنان راه دوم را پذیرفتهاند و این راه نیز مستلزم تن دادن به ادبیاتی نازل، کوچهبازاری و تهیه گزارشهای زرد است که بر محور مجریان و گزارشگران به نسبت خودمختار و کمسواد میگردد. پذیرش راه حل اول که افزایش کیفیت تولیدات صداوسیما است، مستلزم غلبه بر ممیزی و باز شدن فضای این رسانه است که بعید است حتی یک گام به سوی آن بردارند.
نکته دوم شاید مهمتر باشد. بسته بودن گوش صداوسیما نسبت به انتقاد مردم و نخبگان است. اطمینان دارم که اگر همین انتقاد مقام رهبری از سوی یک کارشناس یا حتی عضو فرهنگستان ادب و زبان فارسی طرح میشد، هیچ بازتابی در صداوسیما نمیداشت و سخن او را منتشر نمیکردند و شاید او را تحریم هم میکردند. همچنان که همین مواجهه را با منتقدین نحوه پوشش خبر قتل داشتند. اتفاقاً همین رفتار است که موجب میشود نخبگان جامعه صداوسیما را از خود ندانند و حتی انتقادهای اینچنینی را طرح نکنند. بیگانگی این افراد با صداوسیما صد برابر بدتر از آلودگی زبان فارسی در این رسانه است. مشکل اصلی صداوسیما آلودگی در نگاه رسانهای است. اگر کارشناسان و نخبگان جامعه صداوسیما را از خود بدانند، انتقادهای خود را بیشتر و زودتر مطرح میکنند که در این صورت موردی باقی نمیماند که مقامات عالی نظام مجبور شوند اقدام به انتقاد کنند.»
همزیستی نیوز - مدیرکل مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه «۳۰ خبرگزاری فعال در کشور وجود دارد»، گفت: در کل کشورهای اتحادیه اروپا جمعا ۳۰ خبرگزاری وجود ندارد؛ یعنی مردم ما علاقهمند شدید به تأسیس رسانه هستند.
به گزارش ایسنا، محمدرضا دربندی در دهمین سالگرد تأسیس روزنامه شهرآرا که در تالار شهر برگزار شد، اظهار کرد: از ابتدای انقلاب تاکنون ۱۱ هزار رسانه از وزارت ارشاد مجوز گرفتند از این تعداد در حال حاضر ۵۷۰۰ رسانه فعال هستند و بقیه به دلایل مختلف فعالیتی انجام نمیدهد.
وی افزود: از ۵۷۰۰ رسانه فعال، ۴۱۰۰ نشریه مکتوب و ۱۶۰۰ رسانه غیر مکتوب شامل پایگاههایی خبری و خبرگزاریها هستند. در بین ۱۶۰۰ رسانه غیر مکتوب، ۳۰ خبرگزاری فعال در کشور وجود دارد. در کل کشورهای اتحادیه اروپا جمعاً ۳۰ خبرگزاری وجود ندارد؛ یعنی مردم ما علاقهمند شدید به تأسیس رسانه هستند.
مدیرکل مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی عنوان کرد: از ۴۱۰۰ نشریه مکتوب ۳۰۰ مورد روزنامه هستند، در آلمان ۱۲۰ روزنامه و در کانادا ۱۰۰ روزنامه داریم. وجود ۱۸۰۰ هفته نامه و دو هفته نامه و ۲۰۰۰ ماهنامه آمار کمی نشریات در ایران است.
دربندی در مورد نشریات تخصصی ادامه داد: ۳۵۰ نشریه با موضوع ورزش، ۲۸۰ نشریه با موضوع دین و معارف اسلام، ۱۰۰ نشریه در حوزه سینما، هنر و ادبیات، ۷۵ نشریه با موضوع کودک و نوجوان و ۹۰ نشریه در حوزه خانواده، سرگرمی و جدول داریم.
وی یادآور شد: ۱۴۰۰ نفر از مدیران مسئول این نشریات خانم و ۱۵۰ نفر اهل رسانه هستند.
مدیرکل مطبوعات و خبرگزاریهای داخلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اشاره به اینکه «روزنامهها را به سه گروه تقسیمبندی کردهایم»، گفت: گروه اول دسته الف هستند و روزنامه شهرآرا جز گروه الف و برترینهاست، این نشریه با ۱۶ صفحه و با شعار روزنامه شهر امید و زندگی آغاز کرده و به شعار جنبه عملی داده است. روزنامه شهرآرا آمادگی هماوردی با روزنامههای سراسری را دارد و میتواند خود را به عنوان یک روزنامه سراسری عرضه کند. همیشه شهرآرا را به عنوان یک الگوی مناسب معرفی میکنیم.
دربندی بیان کرد: روزنامه شهرآرا طیف متنوعی از مخاطبان را مدنظر دارد و مطالب تولیدی آن نسبت به مطالب کپیپیست بسیار زیاد است. ویژهنامهها آن قابل توجه است و خلاقیت در کارشان فوق العاده است. حتی در نوشتن تاریخ روز که همه روزنامهها آن را افقی مینویسند شهرآرا به صورت عمودی مینویسد و زیبایی خاصی به الگوی نشریه میدهد. امروز متوجه شدم این روزنامه کار چند رسانهای هم انجام میدهد.
همزیستی نیوز - تحقیقات نشان میدهد تحمل دوری افراد از موبایل به زیر ۱۵ دقیقه رسیده است.
به گزارش ایسنا، روزنامه ایران نوشت: وقتی دو ساعت گوشی موبایلتان خاموش است چه احساسی دارید؟ وقتی اینترنت قطع میشود چطور؟ اضطراب میگیرید یا مثل من دائم حس میکنید گوشی خاموش موبایل توی جیبتان ویبره میرود؟ این اعتیاد به موبایل و وقتگذرانی در فضای مجازی حالا تبدیل به یک رفتار عمومی شده. تصور کنید اگر یک نفر از ۱۰۰ سال پیش یکدفعه در خیابانهای تهران ظاهر شود با دیدن این همه آدم که سرشان داخل دستگاهی کوچک است چه فکری با خودش میکند؟ آدمهایی که با خودشان حرف میزنند و آنقدر غرق دنیای مجازی هستند که دیوار رو به رویشان را هم نمیبینند. کارشناسان میگویند نبود زمینههای تفریح برای جوانان و ضعف در ارتباط برقرار کردن در دنیای واقعی و رفتن به فضای مجازی دلیل اصلی این اعتیاد به موبایل و اینترنت است.
اضطراب دوری از موبایل و اینترنت رفتاری است که پیشینه تاریخی ندارد اما در سالهای اخیر آنقدر همه گیر شده که تبدیل به نگرانی عمدهای شده؛ بخصوص در میان جوانانی مثل پدرام که تجربه یک سال دوری از موبایل را دارد و با خنده میگوید: «من هم چند سالی است که سر به زیر شدهام و در کوچه و خیابان دائماً سرم به گوشی گرم است؛ یا مشغول بازی هستم یا در فضای مجازی برای خودم میچرخم.»
او که یک سال به خاطر کنکور مجبور بود خودش را از این فضا دور کند میگوید: «امروز تعداد گوشیهای موبایل از تعداد آدمها بیشتر شده. یعنی اینکه زندگی واقعی جای خودش را به زندگی مجازی داده است. دوری از تکنولوژی تقریباً غیرممکن است و من که نهایتاً میتوانم برای چند ساعت این دوری را تحمل کنم. من با اینکه کار زیادی با گوشی موبایل ندارم اما از اینکه حتی برای چند ساعت آهنگهای گوشی موبایلم را گوش ندهم استرس میگیرم. البته خیلیها برای بازی از موبایل استفاده میکنند و حتی یکی از دوستانم به خاطر اینکه ساعتهای زیادی در گوشی موبایل مشغول بازی کلش آف کلنز بود بیهوش شد. خیلی از هم سن و سالهای من برای اینکه تنهاییشان را پر کنند ساعتهای زیادی در موبایل و تبلت یا کامپیوتر غرق میشوند.»
زهرا همه نگاه و حواسش به مانیتور است و توجهی هم به اطراف ندارد. هرچند لحظه یک بار صفحات مختلف را باز میکند و مطلبی روی کاغذ مینویسد. او که ۳۰ سال دارد معتقد است: «سواد تکنولوژیک بخشی از سواد نسل امروزی است و کسی که این سواد را نداشته باشد عملاً از عهده هیچ کاری برنمیآید.» او هم مثل خیلی از هم سن و سالهای خودش ساعتهای زیادی را در گوشی موبایل و کامپیوتر پرسه میزند اما از اینکه یک روز اینترنت نداشته باشد نگران نمیشود.
زهرا که به خاطر شغلش ساعتهای زیادی را در اینترنت سپری میکند میگوید: «وقتی در خانه هستم بیشتر سعی میکنم سنتی باشم و سراغ تکنولوژی و گوشی موبایل نروم. حتی اینستاگرام ندارم و به آن هم احساس نیاز پیدا نمیکنم. گاهی اوقات ساعتها از گوشی موبایل یا تبلت فاصله میگیرم و اگر همراه خانواده به میهمانی بروم ترجیح میدهم که موبایلم را همراه نبرم. البته کسانی را میشناسم که اگر برای یک ساعت اینترنتشان قطع شود حالشان بد میشود. احساس میکنند چیز خیلی مهمی را گم کردهاند و آرام و قرار ندارند.»
زهرا دلیل اعتیاد به اینترنت در نسل جوان را مرتبط با سبک زندگی امروزی میداند: «سبک زندگی امروز باعث شده حتی تفریحات هم به شکل مجازی باشد. امروز اینستاگرام به یکی از تفریحات اصلی جوانان تبدیل شده است. چرخیدن در اینستاگرام و عکس گذاشتن و کنجکاوی در صفحات افراد مختلف یک تفریح مجازی محسوب میشود. البته زیاده روی در این تفریح هم آسیبزا است.»
یاسمن برخلاف زهرا وابستگی شدیدی به موبایل و فضای مجازی دارد و حتی یک روز هم بدون گوشی موبایل نمیتواند زندگی کند. او میگوید تا جایی که ممکن است برای راه انداختن کارهایش از اینترنت استفاده میکند. یاسمن که ۲۴ ساله است در میان صحبتها گاهی به صفحه گوشی موبایلش نگاهی میاندازد و میگوید سالهاست به این کار عادت کرده است. به آدمهایی که از کنار صندلی او در پارک عبور میکنند توجهی ندارد و همه حواس او به آدمهایی است که در اینستاگرام برایش پیغام میگذارند: «مگر میشود بدون تکنولوژی زندگی کرد؟ من همه کارهای شخصی از خرید پوشاک و مواد غذایی گرفته تا مطالعه کتاب و جزوات دانشگاهی را با گوشی موبایل یا تبلت انجام میدهم. نمیتوانم یک ساعت هم از موبایل و تبلت دور باشم. اگر هم فراموش کنم آن را همراه بیاورم بلافاصله پیک موتوری میگیرم و میگویم برایم بیاورد.»
یاسمن در عین حال منتقد این فضا و نوع تأثیرگذاری آن بر زندگی است: «شب وقتی به خانه میروم پدر و مادرم هم ساعتها سر در گوشی موبایل دارند و کمتر به من و برادرم توجه میکنند. هر کدام هم برای خودشان گروههای مختلفی از دوست و فامیل در تلگرام و اینستاگرام دارند و ساعتهای زیادی مشغول حرف زدن با آنها هستند. گوشی موبایل و فضای مجازی جذابیتهای زیادی دارند و به همین دلیل خیلیها سعی میکنند گمشده زندگیشان را در این فضا پیدا کنند. با این همه متأسفانه ما هنوز هم نحوه استفاده درست از تکنولوژی را بلد نیستیم. برای اینکه از سرو صدای کودک خلاص شویم به او گوشی موبایل یا تبلت میدهیم و از همان کودکی به او القا میکنیم بدون گوشی نمیتوانی سرگرم باشی.»
تکنولوژی دولبه
«کارکرد فضای مجازی و تکنولوژی دولبه است. به طور مثال خودرو وسیلهای است که اگر از آن درست استفاده کنیم میتواند در زندگی تأثیر مثبت به همراه داشته باشد اما اگر بد استفاده کنیم میتواند باعث مرگ خودمان و دیگران شود.» دکتر مجید صفارینیا، روانشناس اجتماعی معتقد است: «نسل جوان بیشترین گروه سنی هستند که خود را درگیر تکنولوژیهای ارتباطی و فضای مجازی میکنند. او با بیان اینکه از تکنولوژی میتوان هم استفاده درست داشت و هم استفاده نامطلوب میگوید: تحول، توسعه و رشد جوامع با ظهور استفاده از فضای مجازی همراه است و کاربرد آن نیز در جامعه ما اجتنابناپذیر است. این امر در نسل جوان ما که اطلاعات بسیار خوبی از فضای مجازی دارد و در آن موفق به ثبت اختراع یا مدالآوری شده است بسیار پررنگ است.
تکنولوژی و به تبع آن فضای مجازی برای من به عنوان استاد دانشگاه با کارکرد مفید همراه است. مثلاً در این فضا تمام کارهای دانشنامه، پایان نامه دانشجویان و رساله آنها را مطالعه میکنم و به آنها پیام میدهم و در کنار آن نیز با تشکیل یک گروه به دانشجویان اطلاع رسانیهای لازم را انجام میدهم. این ممکن است برای افراد دیگری با تشکیل گروههای خانوادگی و تعامل بین آنها همراه باشد. این افراد به جای اینکه در فضای واقعی با یکدیگر تعامل کنند در فضای مجازی به دنبال برقراری ارتباط هستند اما همین فرآیندها میتواند وابستگی ایجاد کند که گاهی این وابستگیها نیز میتواند به سمت و سوی نامطلوبی پیش برود. به طور مثال ممکن است در یک شبکه برای ترویج مواد مخدر یا دوست یابی آنلاین یا ترویج مشروبات الکلی و میهمانیهای خارج از عرف تبلیغ شود. این لبه دیگر کارکرد تکنولوژی و فضای مجازی است. این امر هم اجتناب ناپذیر است چون طراحی و تکنولوژی این فضا از نظر رنگ و فرم جنبههای دیگر به نحوی است که آدمها را با خودش درگیر میکند.»
دنیای واقعی و دنیای مجازی
ورودی دانشگاه تهران شلوغتر از روزهای قبل است. این روزها همه دانشجوها درگیر امتحانات پایان ترم هستند و خیلی از آنها به جای گوشی موبایل سر در کتاب یا تبلت دارند. راضیه ۲۲ سال دارد و دانشجوی ترم شش مهندسی صنایع است. او میگوید کسانی که نمیتوانند در دنیای واقعی با اطراف خودشان ارتباط برقرار کنند وقتی سراغ فضای مجازی میروند از تکنولوژی استفاده صحیحی نمیکنند: «من معمولاً روزی پنج ساعت از گوشی موبایل یا تبلت استفاده میکنم. خیلی از کارهای مربوط به دانشگاه یا صحبت با دوستان را در تلگرام و اینستاگرام انجام میدهم و بیشتر وابستگیام به اینترنت و موبایل به خاطر درس و دانشگاه است. البته این وابستگی زیاد نیست و تقریباً برای چهار ساعت میتوانم از گوشی موبایلم دور باشم، تا زمانی هم که مجبور نباشم سراغ موبایل و تبلت نمیروم و بارها هم پیش آمده که موبایلم را فراموش کردهام همراه ببرم.»
راضیه درباره اینکه چرا خیلی از جوانها نمیتوانند دوری از موبایل و تبلت را تحمل کنند نظر جالبی دارد: «ضعف در ارتباط برقرار کردن در دنیای واقعی خیلیها را به سوی فضای مجازی و استفاده نادرست از تکنولوژی مرتبط با آن میکشاند. در جایی به نام توئیتر برخی با اکانت ناشناس وارد میشوند و سعی میکنند با آدمهایی که نمیشناسند خلأ زندگیشان را پر کنند درحالی که کارکرد توئیتر خبررسانی و بیان نظرات شخصی است ولی برخی با فراموش کردن این کارکرد از آن استفاده نادرستی میکنند.»
علیرضا، دلیل وابستگی نسل جوان به تکنولوژی را نبود امکانات تفریحی مناسب میداند و معتقد است: «خیلیها از تکنولوژی برای تفریح استفاده میکنند و ترجیح میدهند این تفریح به شکل مجازی باشد تا واقعیت. ما هنوز در جامعه بستر مناسبی برای تفریح جوانان فراهم نکردهایم و انتظار داریم که یک جوان از تکنولوژی ارتباطی به شکل صحیح آن استفاده کند در حالی که شاید درصد کمی این کار را انجام بدهند و جنبه تفریح و سرگرمی برای خیلیها در اولویت باشد.»
هجران ۱۵ دقیقهای
تحقیقات جالبی در ارتباط با اینکه مردم تا چه مدت زمانی میتوانند از تکنولوژی ارتباطی دور باشند انجام گرفته که نتایج جالبی نیز دارد. در یکی از این تحقیقات مشخص شد میانگین مدت زمانی که افراد موبایل خودشان را چک نمیکنند به زیر ۱۵ دقیقه رسیده است. دکتر صفاری نیا با اشاره به نتایج این تحقیق میگوید: «اگر اعضای یک خانواده همراه هم به رستوران بروند آنها در کمتر از ۱۵ دقیقه حتماً گوشی موبایل خودشان را کنترل میکنند. حال این سوال مطرح است که ما برای نحوه درست استفاده از تکنولوژی و مهمترین آن یعنی گوشیهای هوشمند و فضای مجازی چه کردهایم؟
در دنیا توسعه فناوری و تکنولوژی به شکل گستردهای اتفاق افتاده و ادامه دارد و متناسب با آن توسعه علوم و علوم انسانی نیز انجام گرفته است اما متأسفانه ما به رشد علوم انسانی بیتوجهیم. در دنیا همزمان با رشد تکنولوژی و فناوری بقیه حوزهها نیز رشد میکنند. در بسیاری از دانشگاههای جهان رشتهای به نام روانشناسی فضای مجازی تدریس میشود.
رشته تخصصی دانشگاهی به کنار، به اعتقاد من آموزش و پرورش هم این فضا را نادیده گرفته یا علاقهای به بحث درباره آن ندارد. باید این واقعیت را قبول کنیم که امروز جهان به یک دهکده جهانی تبدیل شده و فضای مجازی در این دهکده اثربخشی بسیاری دارد و تحت عنوان سرمایه اجتماعی ایفای نقش میکند. امروز با استفاده از تکنولوژیهای نوین میتوان بهترین اخبار و گزارشها را در بستر اینترنت پیدا کرده و در فضای مجازی آن را منتشر کرد. پس نمیتوان آن را کنار گذاشت، اما میتوان در ارتباط با نکات منفی که میتواند جوانان و نوجوانان را آلوده کند اقدامات پیشگیرانه انجام داد که این امر باید از کودکی انجام شود؛ باید به جای مخالفت، مهارت خویشتنداری و کنترل هیجان را آموزش داد. در این زمینه باید به دنبال راهکارهای نوین باشیم.»
همزیستی نیوز - شماره ششصد و پنجاه و یک هفته نامه همزیستی به تاریخ یازدهم خرداد نود و هشت با مطالب متنوع منتشر شد.
مطلب اول این شماره همزیستی به موضوع قتل همسر دوم محمد علی نجفی شهردار اسیق تهران و وزیر آموزش و پرورش در دهه هفتاد اختصاص دارد. در این مطلب که عنوان آن «شوک نجفی» است، آمده است: « محمد علی نجفی از جمله چهرههای شناخته شده در عمر ۴۰ ساله جمهوری اسلامی است. او از ابتدای انقلاب تا سال گذشته، عهده دار مسئولیتهای مختلفی بوده است. از وزیری آموزش عالی تا آموزش و پرورش، از ریاست سازمان میراث فرهنگی تا شهرداری تهران. او همچنین استاد دانشگاه و از موسسین حزب کارگزاران سازندگی بوده است.
در بخش دیگر این مطلب به نقل از خبرآنلاین نیز می خوانیم: « او سهشنبه ۷ خرداد ۱۳۹۸، پس از آنکه پسر ۱۳ ساله او به مدرسه میرود، به حمام میرود و در آن موقع محمدعلی نجفی با اسلحهای که از سال ها پیش در اختیار داشته، او را میکشد. هرچند او در اعترافاتش میگوید که به دلیل توهینهای مستمر او به وی و پدرش و آزار و اذیتها، میخواسته تهدیدش کند و با یورش او به سمتش، مورد اصابت گلوله قرار میگیرد. نجفی در سخنانش که از رسانهها پخش شد، توضیح داد که بنا بر شواهدی که برای او محرز است، همسرش با نهادهای امنیتی یا فردی در آن مجموعه نظیر در تماس بوده و پیام هایی رد و بدل میشده است»
در ادامه این مطلب هم مهدی فرقانی، رئیس دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در یادداشتی کوتاه به این موضوع پرداخته و نوشته است: « چارچوبهای اخلاقی و حرفهای خاصی برای رسانهها در زمان چنین حوادثی وجود دارد و بر همین اساس، لازم است آنها در زمان پخش اخباری که حاوی بدآموزی و خشونت است بسیار محتاطانه عمل کنند. این چارچوبها تنها مربوط به کشور ما نیست و تمام کشورهای دنیا ملزم به رعایت آن هستند. همچنین بر اساس قانون مطبوعات و مجازات عمومی، رسانه قبل از اثبات جرم و صدور حکم محکومیت مجاز به پخش تصویر و اطلاعات مجرم نیست. بر این اساس، انتشار تصویر آلت قتل در صدا و سیما آن هم در دست خبرنگار، بشدت نادرست است. آلت قتل باید توسط پلیس ضبط میشد. »
در ادامه این گزارش سرهنگ بابك نمك شناس، رييس مركز اطلاعرساني فرماندهي انتظامي تهران بزرگ در گفت و گو با «اعتماد» گفته است: « ببينيد آلت جرم زماني در اختيار خبرنگار قرار گرفت كه متهم صراحتا به ارتكاب جنايت با اسلحه كشفشده اعتراف ميكند. يعني بعد از آن است كه سلاح خالي كه خشابش از آن جدا بود را در اختيارش قرار ميدهيم آن هم با نظارت بچههاي آگاهي.» در ويدئوي منتشر شده البته خبرنگار است كه خشاب را رو به دوربين از بدنه اسلحه جدا ميكند.
محمدرضا گيوكي، قاضي سابق جنايي و وكيل دادگستري نظر متفاوتي نسبت به نمكشناس دارد و به «اعتماد» ميگويد كه نمايش تلويزيوني اين پرونده كه هنوز نقاط مبهم آن برطرف نشده با روند معمول و عادلانه پروندههاي جنايي منافات دارد: « شايد به اين دليل كه زماني در حوزه پيشگيري از جرم مسووليتي داشتم، اين نحوه انعكاس را مغاير با پيشگيري از جرم ميدانم.
اينقدر راحت اسلحه را در دست گرفتن و فشنگهايش را شمردن اصلا كار خبرنگار نيست. تحقيقات در اين مرحله بايد كاملا محرمانه باشد و برملا كردنش هم از نظر پيشگيري از جرم كار غلطي است و هم اينكه يك درصد بايد احتمال بدهيم كه يك عامل ديگري در اين قتل دخيل باشد.»
این گزارش به نقل از اعتماد ادامه می یابد: دوربين صداوسيما همچنان روشن است. حالا ديگر تصوير وزير اسبق، شهردار سابق و آن محمدعلي نجفي كه پيشتر ميشناختيم با لباس مجرمان و در حال سوال و جواب با بازپرس هم منتشر شده است تا تصوير نجفي سابق به قاتل فعلي گره بخورد. نمايش تلويزيوني پيش از رسيدن دادگاه علني يا غيرعلني، كار قضاوت را بر عهده گرفته است.
آخرین بخش این گزارش به گفته های نماینده ولی فقیه در کهگیلویه و بویراحمد آیت الله ملک حسینی به نقل از بهارنیوزاختصاص دارد. وی با بیان اینکه انتظار می رفت مسئله شخصی مسئله شخصی بماند، اظهار کرد: اگر هدف سیاسی و برای آبرو بردن یک جبهه ای است که واقعا زشت است. وی گفت: من هر چه فکر کردم که در شب قدر مردم این چه گزارشی در شبکه های تلویزیونی است که به مردم ارائه میدهند، نفهمیدم. از چنین اقدامی احساس شرم میكنم.»
« اینجا نه بهشت است نه جهنم» مطلب دیگر این شماره همزیستی است که به پدیده مهاجرت ایرانی ها به ترکیه می پردازد.
در بخشی از این مطلب به قلم صدیقه جاذبی ستون نویس همزیستی می خوانیم: « مینا زن جوانی که با پسر نوجوانش حدود دو سال پیش آمده و یک کانال فروش آپارتمان در تلگرام دارد. میگوید "«بیلیک دوزو» و «اسن یورت» این روزها جان میدهد برای کسانی که بودجه کمی برای خرید آپارتمان در استانبول دارند و به زودی این دو محله پر خواهد شد از ایرانیان طبقه متوسطی که بیشترشان به خاطر آینده بچههایشان به اینجا آمدهاند". »
در ادامه این مطلب آمده است: « با هر مهاجری که از ایران وارد ترکیه میشود نه تنها باری از کشور کاسته نمیشود بلکه بخشی از سرمایه کشور نیز وارد کشور میزبان میشود. هرچند با تمام این مزایایی که یک ایرانی برای این کشورمیزبان دارد اما مردم این کشور از این وضعیت چندان دل خوشی ندارند. از آن طرف ایرانیانی که ترکیه را بهعنوان میزبان انتخاب کردند می گویند از سر ناچاری است. آنها هم دل خوشی ندارند. اینجا نیامدهاند که در بهشت باشند بلکه آمدهاند تا آن را پیدا کنند، آیا موفق می شوند؟ ».
« افزایش دو هزار درصدی قیمت سکه طی ۱۰سال»، « چرا پول بیارزش میشود؟»، « دانشگاه ها درگیر برخورد های سخت امنیتی هستند»، «عشق به اضافه ایدز»، « این دختر ایرانی باهوش تر از اینشتین است » و چندین مطلب متنوع دیگر همراه با خبرهای استان گلستان سایر مطالب این شماره همزیستی را تشکیل می دهند.
هفته نامه همزیستی که صاحب امتیاز و مدیرمسئول آن تاج محمد کاظمی است از سال 1380 منتشر می شود.
صداوسیما قدرتمندترین رسانه هر کشور به حساب میآید، از این رو هرگونه کاستی و یا بیتوجهی در آن میتواند تبعات منفی بسیاری را بهدنبال داشته باشد. گفتنی است رسانه ملی تنها پل ارتباطی مردم و دولت میباشد بهگونهای که بسیاری از افراد اخبار رسمی را تنها از رسانه ملی پیگیری میکنند با این اوصاف میتوان به اهمیت بالای صدا و سیما پی برد، بنابراین شاید انتظار نظارت و دقت بیشتر در تولید برنامههای صدا و سیما امری بدیهی بهنظر برسد.
با نگاهی گذرا به برخی از برنامههای سیما میتوان به این مهم دست یافت که طی چند سال گذشته شاهد کاهش کیفیت برنامههای تلویزیونی هستیم که این خود جای بسی تأمل دارد بهعنوان مثال عدم رعایت پوشش مناسب، عدم رعایت گفتار مناسب و مواردی از این دست متأسفانه در بسیاری از برنامههای تولید شده سیما به چشم میخورد که این خود میتواند نشان از جای خالی نظارت دقیق مسئولان را داشته باشد، چراکه صداوسیما بهعنوان تنها رسانه ملی در کشور باید در تولید برنامههای خود دقت و وسواس بیشتری را به خرج دهد.
**نبود تلویزیون غیردولتی
به طور کلی باید در نظر داشت که در بسیاری از کشورهای دنیا در کنار رسانه ملی شاهد رشد و ایجاد شبکههای تلویزیونی خصوصی نیز وجود دارد که این خود میتواند عاملی برای ارتقای سطح رسانه ملی نیز باشد، اما این در حالی است که متأسفانه در ایران این مهم هرگز اتفاق نیفتاد، از این رو بسیاری از کارشناسان بر این باور هستند که نبود رسانههای غیردولتی در کشور خود بلای جان رسانه ملی شده است، چراکه در سایه نبود رسانههای غیردولتی شاهد پایین آمدن کیفیت تولیدات صداوسیما نیز بوده ایم.
به عبارت سادهتر هرگاه رقابت وجود نداشته باشد کیفیت نیز افزایش نخواهد یافت. بهطور کلی باید در نظر داشت که صدا و سیمای ایران از بسیاری جنبهها، قدرتمندترین رسانه و نهاد آموزشی– فرهنگی کشور بهشمار میرود. این سازمان علاوه بر تملک و کنترل رادیو و تلویزیون، مالک شرکت فیلمسازی «سیما فیلم» است، جشنوارههای فیلم، موسیقی و هنری برگزار میکند، کتاب، روزنامه و مجله منتشر میکند و از دانشگاه صداوسیما بهعنوان یک بازوی آموزشی بهره میگیرد، بنابراین وجود این همه ضعف در صدا و سیما به هیچوجه قابل توجیه نمیباشد.
**اختصاص بودجه کلان برای صدا و سیما
لازم به ذکر است که باوجود اختصاص بودجه کلان برای صداوسیما متأسفانه شاهد این موضوع هستیم که این سازمان یکی از پر ضررترین سازمانهای دولتی به حساب میآید، این در حالی است که امروزه شاهد افزایش تبلیغات در تلویزیون و یا رادیو هستیم بهگونهای که بهرغم اختصاص بودجه کلان هیچگونه تغییر فاحش و قابل تأملی را در صدا و سیما نمیتوان یافت که این خود جای بسی تأمل دارد.
**گافهای مجریان تلویزیون
شایان ذکر است که طی سالهای اخیر شاهد افزایش گافها و تپقهای مجریان تلویزیون هستیم که این خود میتواند نشان از بیدقتی مسئولان در انتخاب مجریان و یا همچنین عدم توجه چندان به مسائل را داشته باشد چرا که انتظار میرود صداوسیما بهعنوان تنها رسانه کشور و با دریافت بودجه بالا باید دقت بیشتری را برای انتخاب مجریان داشته باشد اما این در حالی است که متأسفانه طی سالهای اخیر شاهد این موضوع بودیم که افرادی به مجری گری مشغول شدهاند که متأسفانه نه تنها تجربهای ندارند بلکه حتی نمیتوانند از پس این کار نیز بر بیاید اما تنها به خاطر جذب مخاطب اسپانسرهای برنامه به انتخاب این افراد روی آوردهاند، هرچند در عمل ایدئولوژی محکوم به شکست میباشد چراکه تجربه ثابت کرده مردم تمایل چندانی به دیدن برنامههای بیمحتوایی که برخی از چهرههای مطرح سینما و یا تلویزیون در آن به مجریگری میپردازند ندارند که این خود میتواند نشان از شکست برنامههای اسپانسرها داشته باشد.
از سوی دیگر باید خاطرنشان کرد یکی دیگر از مشکلات پیش روی تولیدات سیما را میتوان در این مهم جستوجو کرد که متأسفانه در حال حاضر برخی از تولیدات صدا و سیما از نظر امکانات فنی، نداشتن سندیت لازم برای تولید برخی از فیلمها و سریالهای تاریخی با مشکل مواجه هستند که این خود میتواند عاملی برای کاهش میزان مخاطبان باشد.
**سریال ممنوع التصویری
جالب است بدانیم که طی سالهای اخیر شاهد افزایش ممنوع التصویر شدن بسیاری از بازیگران و مجریان تلویزیونی بودهایم که این خود میتواند در زمره دیگر معایب صداوسیما قرار بگیرد، همچنین این عامل باعث شده است تا بازیگران مجریان و یا حتی مردم نسبت به صداوسیما بدبین شوند و دیگر اعتماد خود را نسبت به آن از دست بدهند.
**محتوا نداشتن برخی از برنامهها
متأسفانه امروزه برخی از برنامههای سیما باوجود داشتن مخاطبان بسیار از محتوای چندانی برخوردار نیستند که این خود میتواند نشان از عدم توجه برخی از مسئولان نسبت به تولید برنامههای تلویزیونی باشد، چرا که انتظار میرود برنامههای تولید شده دارای محتوای مناسبی باشند که با صرف زمان برای تماشای آن به افزایش سطح دانش، اطلاعات عمومی و یا فرهنگسازی مردم جامعه کمک کند.
**برنامههای فرهنگی؛ نماد بیفرهنگی
متأسفانه طی سالهای اخیر شاهد تولید برخی از برنامههای فرهنگی بودیم که در بعضی از قسمتهای این برنامهها شاهد استفاده از الفاظ نامناسب در آن بودیم که این خود میتواند برنامه فرهنگی را بهطور کامل به زیر سوال ببرد، چراکه یکی از انتظارات اولیه درباره برنامههای فرهنگی ارتقای سطح فرهنگی مردم جامعه است اما این در حالی است که متأسفانه در برخی از برنامههای فرهنگی شاهد استفاده از کلمات رکیک بودید که این خود میتواند نشان از بیدقتی برخی از مسئولان پخش را داشته باشد، هرچند در این مجال باید یادآور شد که برخی از افراد میگویند این الفاظ فی البداهه بوده و مخاطب با آن چندان مخالف نیست که این خود میتواند عاملی برای کاهش سطح فرهنگی مردم جامعه باشد.
**عدم رده بندی برنامههای تلویزیونی
امروزه با پیشرفت گسترده شبکههای تلویزیونی در داخل و خارج از کشور متأسفانه شاهد این مهم هستیم که برنامههای تلویزیونی ردهبندی نمیشود و هر فردی خارج از اینکه در چه رده سنی قرار دارد میتواند هر برنامهای را ببینند که این خود یکی دیگر از نکات منفی صداوسیمای ایران است، چراکه با نگاهی گذرا بحث صداوسیمای کشورهای دیگر میتوان به این مهم دست یافت که بسیاری از برنامههای تلویزیون دارای ردهبندی مشخص میباشد که این خود میتواند در تربیت فرزندان بسیار مؤثر باشد، چراکه بهعنوان مثال دیدن فیلمهای پلیسی و یا برخی از مستندات شاید برای کودکان و نوجوانان چندان مناسب نباشد.
یکی دیگر از ایرادات وارده بر برخی از برنامههای صداوسیما عدم پوشش مناسب مجریان و یا بازیگران میباشد که این خود با واکنش بسیاری از چهرههای مطرح سینما نیز مواجه شده است، چراکه صداوسیما الگوی فرهنگی و تربیتی بسیاری از مردم میباشد، بنابراین انتظار میرود در نوع پوشش مجریان و بازیگران دقت عمل بیشتری شود. در پایان باید خاطرنشان کرد که ساماندهی و نظارت هرچه بیشتر در صداوسیما امروزه به یک اصل انکارناپذیر تبدیل شده است، چراکه ادامه داشتن این روند خود میتواند عاملی برای کاهش چشمگیر مخاطبان محسوب شود.
منبع: روزنامه آرمان
همزیستی نیوز - شماره ششصد و پنجاه هفته نامه همزیستی به تاریخ چهارم خرداد نود و هشت با مطالب متنوع منتشر شد.
مطلب اول این شماره همزیستی به موضوع دانشگاه اختصاص دارد. در این مطلب که عنوان آن «معضلی به نام دانشگاه » است، آمده است: « گویی ورود به دانشگاه، گذشتن از دروازه ای است که در پس آن تحصیلات بالا، شغل، درآمد و نهایتاً پرستیژ اجتماعی نهفته است. چیزی که هرسال قریب به یک میلیون و دویست هزار داوطلب را در صف انتظار می نشاند. اما به راستی این شوق انتظار برای ورود با شوق فارغ التحصیلی برابر است؟ درحالیکه بیش از 40 درصد از بیکاران را فارغ التحصیلان دانشگاهی تشکیل می دهند، آیا افزایش ظرفیت دانشگاه ها توانسته گرهی از مسائل جامعه باز کند؟ »
در بخش دیگر این مطلب به نقل از ایرنا نیز می خوانیم: « هر ساله دانشگاه تعداد زیادی از دانشجویان را پذیرش می کند که بازار کاری برای آن ها وجود ندارد و از همه جالب تر این که این افزایش ظرفیت به گفته حسین توکلی مشاور عالی سازمان سنجش، تا حدی ادامه داشته که ظرفیت دانشگاه های کشور در سال 98 از تعداد متقاضیان ورود به دانشگاه بیشتر شده و برگزاری کنکور تنها برای 15 درصد از کرسی های دانشگاهی در حال جریان است.»
در ادامه این مطلب هم آمده است: « اوضاع اقتصادی و سیاسی به قدری پیچیده شده که افراد برای حل هر مشکل بهترین راه را به تعویق انداختن آن می دانند و به مصداق ضرب المثل معروف «از این ستون به آن ستون فرج است» ایرانیان نیز تحت شرایط و فشار اجتماعی برای حل یک مشکل سعی در تعویق آن را دارند تا بلکه در آینده گشایشی در کارشان حاصل شود. برای فرار از خدمت سربازی، کنکور را بهترین روش دانسته و معتقدند تا 4 سال از رفتن به خدمت معاف اند. که این امر به دلیل عدم وجود شغل مناسب و به جهت جلوگیری از انواع آسیب ها، خانواده را ترغیب می کند تا به هر طریقی فرزند را به دانشگاه بفرستد. »
این مطلب این گونه ادامه می یابد: گرچه ورود به دانشگاه و عرصه علم و تحصیل فی نفسه باید راهگشای مشکلات جامعه باشد، اما مسئله این است که امروزه دانشگاه خود به معضلی بدل شده، طوری که هم ساختار دولتی و هم ساختار جامعه پیوسته بر حجم آن می افزایند.
« پدیده پشت پدیده » مطلب دیگر این شماره همزیستی است که به پدیده هایی از قبیل گورخوابی و بام خوابی می پردازد.
در بخشی از این مطلب می خوانیم: « باید گفت که پدیده بام خوابی زاییده معضل گورخوابی است که مسئولان وقت دیدند و انگار ندیدند، شنیدند انگار نشنیدند، و... و در نهایت کاری برای حل این معضل انجام نشد و از این مسئله مهم به راحتی عبور کردند. حالا باید دید که با پدیده بام خوابی که ریشه در گورخوابی دارد چگونه برخورد می شود »
« من یک کوموش دفه ای هستم »، « شهرک صنعتی آق قلا در ماتم پساسیل »، « بلاتکلیفی در مدیریت استان گلستان » و چندین مطلب متنوع دیگر همراه با خبرهای استان گلستان سایر مطالب این شماره همزیستی را تشکیل می دهند.
هفته نامه همزیستی که صاحب امتیاز و مدیرمسئول آن تاج محمد کاظمی است از سال 1380 منتشر می شود.