سارا فلاحی نماینده ایلام:
■ به والله قسم، امروز دشمن هیچ برنامهای برای ساقط کردن اقتصاد و سیاست ما ندارد، جز آن که چشمش را به اشتباهات درونی و استراتژیک ما دوخته است
■ دشمن خارجی به ما نگفته است پراید بُنجل ۷ میلیونی را صد و سی میلیون بفروشیم و کک وجدان هیچ کسی گزیده نشود
■ امروز کاسه ای زیر نیم کاسه است که برخی خدمات این نظام و انقلاب را در پستوهای بی کفایتی خود به اسارت گرفته اند
■ پدرانشان اینجا مرگ بر آمریکا بگویند و فرزندانشان آنجا به ریش این مملکت بخندند
معینالدین سعیدی نماینده مردم چابهار:
■ وقتی که کسی اینگونه اقدامی می کند(تن فروشی بخاطر تامین آب برای فرزندانش) شرافت انسانی اش از من، وزیر و رئیس جمهور بالاتر است.
■ در مورد آب (جنوب استان سیستان و بلوچستان) وزارت نیرو کاری با این مردم کرده است که به نظر من چنگیز خان مغول با ایران نکرده بود.
همزیستی - سارا فلاحی، نماینده ایلام و عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس در نشست علنی هفته گذشته مجلس شورای اسلامی نطقی آتشین ایراد کرد که بازتاب بسیاری در رسانه ها داشت.
به گزارش خبرگزاری خانه ملت سارا فلاحی در نطق میان دستور خود گفت: سلام بر مادران سرزمینم که همواره در طول تاریخ این سرزمین، سرداران شجاعی را در دامان خود پرورش داده اند؛ از آریوبرزن تا سردار شجاع ایران و جهان اسلام قاسم سلیمانی.هرچند برخی سیاستمداران بی مقدار قدرشان را ندانستند، هرچند که این سیاستمداران با نَفس بد فرمای خود با بی کفایتی، گرای شهادتشان را دادند.
■ برخی از مسولین سکوت مردم را رضایت فرض می کنند
وی خطاب به مردم ادامه داد: برادران و خواهران عزیزم؛ همیشه آنانی که باید بدانند و بفهمند سکوت شما را سرشار از ناگفته ها نمی دانند؛ بلکه گاهی این سکوت را نشانه رضایت فرض میکنند. رضایت برلجام گسیختگی بازار و اقتصاد این سرزمین.
نماینده مردم ایلام در مجلس در ادامه افزود: امروز سکوت ما خیانت است به ۱۵ نوجوانی که در سال ۶۵ در زمین فوتبال چوار به خاک و خون کشیده شدند؛ خیانت است به حماسه سازان تنگه کوشگ، میمک، قاضیانی، خرمشهر، نفت شهر، سومار و کردستان. به والله قسم، امروز دشمن هیچ برنامهای برای ساقط کردن اقتصاد و سیاست ما ندارد، جز آن که چشمش را به اشتباهات درونی و استراتژیک ما دوخته است.
دشمن خارجی به ما نگفته است پراید بُنجل ۷ میلیونی را صد و سی میلیون بفروشیم و کک وجدان هیچ کسی گزیده نشود.
نماینده مردم ایلام، ایوان، چرداول، مهران، ملکشاهی و شیروان در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: بنده طرفدار توهم تئوری توطئه نیستم ؛اما معتقد هستم امروز کاسه ای زیر نیم کاسه است که برخی خدمات این نظام و انقلاب را در پستوهای بی کفایتی خود به اسارت گرفته اند.
این نماینده مردم در مجلس یازدهم با بیان اینکه دشمن، دشمن است و کارش دشمنی است، تاکید کرد: کجا دشمن خارجی به ما گفته است پراید بُنجل ۷ میلیونی را 1۳۰۰۰۰۰۰۰(یکصد و سی میلیون تومان) بفروشیم و کک وجدان هیچ کسی گزیده نشود. کدام دشمن خارجی ما گفته است که فرزندان برخی مسئولین رده بالای این مملکت به مراکز جاسوس پروری انگلیس، آمریکا و کانادا بروند؛ سبک زندگی شان عوض شود، باورهایشان عوض شود و بعد به عنوان سفیران دشمن برگردند و دوباره با رانت پدرانشان در فضای سیاسی و اقتصادی این سرزمین جاخوش کنند؟ پدرانشان اینجا مرگ بر آمریکا بگویند و فرزندانشان آنجا به ریش این مملکت بخندند.
فلاحی در ادامه افزود: کجا دشمن خارجی ما گفته است که بورس را به قتلگاه سرمایه های مردم تبدیل کنیم؟ کجا دشمن خارجی به ما گفته است که شعبان بی مخ هایی را به جان اقتصاد این سرزمین بیاندازیم و هر روز یک کودتای جدید علیه اقتصاد این مردم ارائه می دهند. کجا دشمن خارجی به ما گفته است که چشم بر خون شهدا و خدمات این نظام و این انقلاب بسته شود و مردم نسبت به آینده خود ناامید شوند؟
■ طرح های فاقد اولویت را کنار گذاشته و به سفرههای مردم توجه کنیم
وی مطرح کرد: برادران و خواهران؛ قانون مصوب کنیم، طرح های فاقد اولویت را کنار بگذاریم، به سفرههای مردم، اقتصاد معیشت به خطر افتاده مردم توجه بکنیم، ضربالاجل مشخص کنیم. روش کمیسیون داری را عوض کنیم، نگذاریم وزیری بیاید و بگوید و برود و او را به خیر و ما را به بی خیالی. اجازه ندهیم که این گزاره غلط درمیان ما جا بیفتد که ۸ ماه مانده، بگذاریم و برود.
■ مردم مهم ترین پاسداران گفتمان انقلاب اسلامی هستند
عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس تاکید کرد: در این ۸ ماه اگر شجاعانه کار بکنیم، اگر طلبکارانه وکارشناسانه کار کنیم میتوانیم این سرزمین را ۸ سال و ۸۰ سال جلو ببریم. اما اگر کار نکنیم؛ تک تک ثانیه های این هشت ماهی که به پایان دولت مانده است، فجایع بسیاری اتفاق خواهد افتاد.
عضو فراکسیون محرومیتزدایی و گروههای جهادی مجلس شورای اسلامی تاکید کرد: همه ی ما مسئولین در یک کشتی هستیم و همه ما سکانداریم و مسئولیت داریم در قبال مردمی که امروز چشم امیدشان به این مجلس است. مردم مهم ترین پاسداران گفتمان انقلاب اسلامی هستند و هرکسی این مردم را ناامید کند، خائن است و باید مسیر یکه تازی اش بسته شود.
معینالدین سعیدی نماینده مردم چابهار:
همزیستی - چند روز پیش معینالدین سعیدی نماینده مردم چابهار و نیکشهر در مجلس شورای اسلامی طی جلسه با اردکانیان وزیر نیرو در خصوص تشنگی مردم در حوزههای انتخابیه خود سخنانی تاثربرانگیز را به زبان آورد.
ویدئویی از نماینده مردم چابهار در مجلس در فضای مجازی منتشر شده که وی با اشاره به بحران کمآبی در این منطقه ادعایی را درباره مرگ یک زن در رابطه با بحران آب مطرح کرده است. در ویدئویی که منتشر شده معین الدین سعیدی مدعی شده است: زنی در سیستان و بلوچستان برای تامین آب فرزندانش مجبور به همخوابی با یک مردی میشود و بعدا خودکشی میکند! زمان دقیق انتشار این ویدئو مشخص نیست.
نماینده چابهار در مجلس یازدهم در این خصوص به سایت خبری مدآرا گفت: چطور می شود اسناد و مدارکی آورد که برای خانواده ای 4 سال پیش چنین اتفاقی افتاده است.
معین الدین سعیدی، نماینده مردم چابهار در مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار پارلمانی سایت خبری مدآرا با اشاره به مشکلات آب آشامیدنی در سیستان و بلوچستان و واکنش معاون سیاسی وزیر کشور به اظهارات خود در جلسه کمیسیون کشاورزی مجلس گفت: بنده واکنش معاون سیاسی وزیر کشور را مشاهده کردم. ای کاش این دوستان که اینقدر برای واکنش ها به این شکل فوری و خیلی حساب شده حضور دارند، یک مقدار هم درخصوص تشنگی تاریخی این مردم تلاش می کردند تا شاهد فاجعه بی آبی نبودیم.
وی ادامه داد: بنده حرفم را زدم. نباید صرفاً بخشی از آن صحبت ها توجه کرد. مسئله تشنگی مردم جنوب استان سیستان و بلوچستان است. مردمی که پاسدار غیور نظام مقدس جمهوری اسلامی هستند و مقام معظم رهبری به عنوان گنج پنهان از این منطقه نام می برد.
نماینده مردم چابهار در مجلس گفت: در کنار اقدامات بزرگی که در حوزه های مختلف بعد از انقلاب شکوهمند اسلامی اتفاق افتاده است در مورد آب وزارت نیرو کاری با این مردم کرده است که به نظر من چنگیز خان مغول با ایران نکرده بود.
معین الدین سعیدی گفت: آقایان می فرمایند که چنین مشکلاتی وجود نداشته است اشکالی ندارد ولی کاش واکنش های سریع این چنینی برای تشنگی مردم هم وجود داشت.
وی با اشاره به خودکشی زنی در استان سیستان و بلوچستان به علت تهیه آب برای فرزندان خود گفت: من در این خصوص صبحتی نخواهم کرد؛ البته هر کجا که لازم باشد پاسخگو خواهم بود اما چطور می شود که اسناد و مدارکی آورد برای خانواده ای که ۴ سال پیش چنین اتفاقی برای آنها افتاده و آبرو و حیثیت خانواده را خدشه دار کرد.
نماینده مردم چابهار در مجلس گفت: من در همان جلسه هم گفتم وقتی که کسی اینگونه اقدامی می کند شرافت انسانی اش از من، وزیر و رئیس جمهور بالاتر است.
این مورد یک اتفاق نادر و استثنایی بود. اما چرا موضوع را تحت الشعاع قرار می دهند اصل موضوع تشنگی این مردم است که باید فکری برای آنها کرد.
حسن روحانی، رئیس جمهور گفته است: «امام حسن (ع) صلح کرد چون اکثریت جامعه صلح میخواست و وقتی به او اعتراض کردند گفتند شما 10 نفر یا 20 نفر همۀ مردم نیستید. وقتی اکثریت جامعه صلح میخواهد باید صلح را انتخاب کرد.»
و کیهان هم به او تاخته که: «روشن است که بحثهای جناب روحانی درباره صلح امام حسن(ع) مربوط به سرنوشت مذاکرات هستهای است و رئیسجمهوری چندمینبار است که اصرار دارد صلح امام حسن(ع) را مصادره به مطلوب کند و به خیانت برخی خواص و فرماندهان لشکر در این صلح تحمیلی نپردازد؛ اما چرا؟! آیا فصل خیانت یارانی مانند عبیدالله بنعباس را مطالعه نکرده یا تعمدی برای کتمان این فصل مهم وجود دارد؟!»
نمایی از سریال تنهاترین سردار، درباره زندگی امام حسن(ع)
و کتاب صلح امام حسن(ع)، پرشکوه ترین نرمش قهرمانانه تاریخ، ترجمه حضرت آیت الله خامنه ای
اگر صرفاً طرفین می خواهند بحث تاریخی کنند، ادامه اش می تواند مفید باشد ولی هم خودشان و هم ما می دانیم که هدف، فراتر از تحلیل تاریخ اسلام است؛ بحث درباره سیاست کنونی کشورمان در عرصه تعاملات بین المللی است و بنابراین، اگر تا ابد هم بحث کنند، در ابد و یک روز، باز هم در خانه اول خواهند بود.
نکته کلیدی این است که یکی می گوید امام حسن (ع) به نظر اکثریت عمل کرد و صلح را پذیرفت و دیگری صلح آن حضرت را نه تابعی از نظر جمع، که اجبار ناشی از خیانت خواص می شمارد.
کدام شان راست می گوید امری دیگری است ولی اگر موضوع بحث، ایران امروز ماست، باید گفت که چرا به جای خوانش نیت های مردم عصر امام حسن(ع) که بدانیم صلح می خواستند یا خیر، از مردم خودمان نمی پرسیم که نظرتان درباره سیاست خارجی کشورتان در حال حاضر چیست؟
مگر نه این که نظام حاکم بر ایران، جمهوری اسلامی است و جمهور، مگر معنایی جز مردم دارد؟ مگر نه این است که این مردم ایران هستند که به عنوان "مالکان" سرزمین خویش، خود باید سرنوشت شان را تعیین کنند و درباره مسائل حیاتی شان، تصمیم بگیرند؟ خب! در کنار پرداختن به مباحث تاریخی و تلاش برای این که بدانیم مردمانی در صدها سال پیش چه می خواستند، از مردم حال حاضر بخواهیم که بگویند چه می خواهند؟ جنگ؟ صلح؟ مدارا؟ تقابل؟ تعامل؟
در سرزمینی که مردمانش انقلاب کرده اند تا به تعبیر بنیانگذار نظام شان، "میزان، رأی مردم" باشد، چه کاری ساده تر و کاربردی تر و عقلانی تر و حتی دینی تر از رجوع به آرای مردم؟ قرار نیست که درباره اصول و فروع دین رأی گیری شود و انتقاد شود که نمی توان احکام خدا را به رأی گذاشت. سخن بر سر کسب نظر مردم درباره سیاست خارجی کشور است و نحوه تعامل ملت ایران با ملت های دیگر همعصرشان.
قرار هم نیست الزاماً همه پرسی صورت گیرد؛ با یک نظرسنجی علمی و بی طرفانه هم می توان واقعیت امر را فهمید و بر اساس آن عمل کرد.
به عنوان یک ایرانی نظر خودم را می گویم و بر اساس آنچه از جامعه ام دریافته ام، فکر می کنم اکثریت نیز بر این باور هستند که مردم ایران امروز، خواهان تعامل، صلح و همکاری با انسان های دیگر این کره خاکی هستند. البته که نه به هر بهایی و صد البته که بر اساس سربلندی مبتنی بر تاریخ و تمدن و ریشه های هویتی شان.
می توان از خود مردم پرسید، بی هیچ مجادله ای.
جعفر محمدی
منبع: عصر ایران
رییس کل دادگستری استان زنجان از آزادی نرگس محمدی-فعال حقوق بشری- خبر داد.
به گزارش ایسنا، حجت الاسلام والمسلین صادقی نیارکی رییس کل دادگستری استان زنجان در این باره، گفت: مجازات این فرد با استفاده از قانون اخیرالتصویب کاهش مجازات حبس، تقلیل یافت و از زندان آزاد شد.
وی با بیان اینکه دادگاه در مورد این محکوم اعمال تخفیف کرد و با رافت اسلامی آزاد شد، افزود: نرگس محمدی ده سال مجازات حبس لازم الاجرا داشت که با استفاده از قانون کاهش مجازات حبس و موافقت دادگاه، میزان حبس وی به هشت و نیم سال کاهش پیدا کرد و با پایان محکومیت هشت سال و نیم حبس، شب گذشته از زندان آزاد شد.
دوگانگی برخورد برخی از منتقدان تا حدی قابل فهم است، چون باید ملاحظه خیلی از خطرات را بنمایند، ولی دوگانگی شدید جناح صاحب قدرت را فقط باید در ایران دید. بگذریم.
با آغاز به کار مجلس جدید، وضعیت روحانی برای آنان مثل استخوانی شد که در گلو گیر کرده، نه میتوانند آن را قورت دهند و اگر قورت هم دهند نمیتوانند هضم کنند، و نه میتوانند آن را بالا بیاورند. به همین دلیل مدعی شدند که او را تحمل میکنند. ولی این تحمل از روی ناچاری است و نه اختیار. به همین علت در تیر ماه یادداشتی نوشتم که «تحمل لازم نیست استیضاحش کنید»، ولی اجازه این کار را نیز ندارند یا توانش را ندارند.
تا اینجا و آنچه که به دعوای جناح حاکم و دولت برمیگردد، برای مردم اهمیتی ندارد، ولی مشکل اینجاست که دود این وضعیت به چشم مردم میرود. نیازی به توضیح جزییات این ادعا و وضعیت نیست. طی ده ماه گذشته هیچ مشکلی حل نشده که بر مشکلات اضافه هم شده است. در این ده ماه کدام چشماندازی تیره بود که تیرهتر نشده است. بنابراین عاقلانه نیست که این وضع ادامه یابد.
از سوی دیگر این روزها اخبار جسته و گریختهای از گفتگوهای رسمی یا غیر رسمی میان نمایندگان ایران و کاخ سفید مطرح میشود. اگر چه براساس شواهد و تحلیل شخصی خودم به این اخبار اطمینانی ندارم ولی در هر صورت این مسیری است که دیر یا زود باید برگزید، و مهمترین عاملی که میتواند بر آن موثر باشد، انتخابات آمریکا و ویژگی صاحبان قدرت در ایران است.
برای انتخابات آمریکا سه حالت متصور است. اول اینکه بدون دردسر و با قاطعیت ترامپ رأی بیاورد. دوم اینکه بایدن رأی بیاورد و ترامپ نیز به راحتی تمکین کند. سوم اینکه بایدن رأی بیاورد و ترامپ تمکین نکند و آمریکا وارد چالش جدی سیاسی شود. به نظر میرسد که هیچکدام از این سه حالت در صورتی که تغییری در ایران رخ ندهد، نفعی برای ما ندارند. حتی بهترین حالت از سه حالت فوق که به نظر میرسد، آمدن بیسر و صدای بایدن است، اگر در ایران تغییری رخ ندهد، به سود ایران نیست و چه بسا از دو حالت دیگر نیز بدتر باشد.
بجز ادامه وضع موجود تغییری که در ایران میتواند رخ دهد، دو حرکت متفاوت است. اول به سوی یکدست شدن بیشتر و دوم افزایش حضور و مشارکت سیاسی واقعی و نه صوری مردم است. منظور از افزایش مشارکت واقعی، به رسمیت شناختن همه نیروهای سیاسی و اجتماعی و احترام گذاشتن به آنان و حق حضورشان در عرصه سیاست است.
از میان این دو حالت، به ظاهر ارادهای برای تحقق حالت دوم وجود ندارد یا حداقل اینکه بنده نمیبینم. البته این بهترین راه است، ولی اگر امیدی به تحقق این راه نیست، تداوم وضعیت و شکاف موجود جز تضعیف بیشتر و از دست دادن فرصتهای سیاسی برای کاهش مشکلات نتیجه دیگری نخواهد داشت.
از این رو حالا که اصولگرایان غالب، قدرت و اراده استیضاح را ندارند، پیشنهاد میکنم که روحانی شخصا دست به کار شود. کناررفتن نه به معنای اعتراض، بلکه به معنای گشودن راه برای حل ماجرا.
متأسفانه در ایران استعفا هم به سرنوشت طلاق دچار شده است. هر زوجی که طلاق میگیرند، حتماً باید با دشمنی و نفرت و کینهورزی و بدگویی حتی زد و خورد و دعوا همراه باشد، در حالی که میتوان دوستانه هم طلاق گرفت، اگر دو نفر متوجه شدند که به هر علتی نمیتوانند با یکدیگر زندگی کنند میتوانند دوستانه و مدنی از یکدیگر جدا شوند.
استعفای دیوید کامرون نخست وزیر بریتانیا را به یاد بیاوریم. هنگامی که رفراندوم برگزیت رأی آورد، خیلی راحت و مدنی استعفا داد و خانم ترزا می جانشین او شد. این استعفاها اعتراضی نیست، بلکه راهگشا است.
هر کدام از حالات سهگانهای که در انتخابات آمریکا رخ دهد، نیازمند مدیریتی سیاسی در ایران است که برای آن برنامه داشته باشد. بدون شک و تردید این مدیریت به روحانی و تیم او سپرده نخواهد شد و با حضور آنان، نیز چنین مدیریتی را دیگران نیز نمیتوانند عهدهدار شوند.
بهتر است که مدنی رفتار شود و برای 10 ماه باقیمانده شخص دیگری عهدهدار حل این مشکل شود. حداقل به خاطر مردم و کشور کاری باید کرد. اگر برای حل مشکلات و گرانی آدرس کاخ سفید داده میشود، در این صورت کسی که قادر به گفتگو با آن نیست باید کنار برود و راه را باز کند تا دیگران اقدام کنند. حداقل بخاطر کشور و مردم چنین کنید.
همزیستی نیوز - مجلس یازدهم در چند ماه اخیر با حواشی چون پرداخت 200 میلیون برای مسکن و اعطای خودروی دناپلاس همراه بوده که واکنش منفی افکارعمومی را در پی داشته است.
به گزارش خبرآنلاین، پس لرزه های اعطای خودرو دنا پلاس به نمایندگان مجلس همچنان ادامه دارد، برخی نمایندگان در نتیجه اعتراضات افکارعمومی از دریافت خودرو انصراف داده و برخی دیگر همچنان معتقدند اعطای این خودروها حق نمایندگان بوده است.
در همین رابطه روزنامه جمهوری اسلامی به بهانه امکانات اختصاصی برای نمایندگان مجلس : هنوز زمان زیادی از اعتراض افکار عمومی به پرداخت ۲۰۰ میلیون تومان به هریک از نمایندگان مجلس یازدهم بابت حق مسکن نگذشته بود که همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس، خبر رسید نمایندگان این مجلس که خود را انقلابی و مردمی میدانند، خودروی «دنا پلاس» هم خارج از نوبت به صورت اقساطی گرفتهاند. حضرات نمایندگان مجلس انقلابی و مردمی در شرایطی این خودروی گرانقیمت را بدون نوبت و به صورت اقساطی در اختیار گرفتهاند که مردم عادی برای رسیدن به آن اولاً باید در قرعهکشی شرکت کنند، ثانیاً مدتها در نوبت بمانند و ثالثاً پول آن را نیز همزمان با تحویل، تمام و کمال پرداخت کنند.این روزنامه در بخش دیگری از نوشته خود آورده است:
آنچه از رفتارها در کشورمان دیده میشود، سخن سیدجمال را به یاد میآورد که میگفت در غرب مسلمان ندیدم ولی اسلام را دیدم اما در شرق مسلمان دیدم و اسلام را ندیدم.
رفتارهائی که اکنون در میان مسئولین کشورمان دیده میشود با اینکه همه مسلمانند، نشانی از اسلام ندارد. برای روشن شدن مطلب خوبست این رفتارها را با آنچه درباره نمایندگان مجلس سوئد میدانیم مقایسه کنیم.
شرایط نمایندگان مجلس سوئد، یکی از کشورهای فوق پیشرفته دنیا را مشاهده کنید!
- نه دستیار نه قهوه مجانی نه حقوق زیاد.
- این مجلس فقط سه خودرو دارد برای مناسبتهای رسمی.
- انتظار اینست که نمایندگان از وسایل حمل و نقل عمومی استفاده کنند.
- تا سال ۱۹۵۷ (۱۳۳۶) حقوق اصلاً دریافت نمیکردند، الان حقوقشان ۴۰۰۰۰ کرون سوئد است کمتر از حقوق یک معلم ساده!
- برای رفت و آمد، کارت بلیط اتوبوس و غیره سالیانه به آنها داده میشود.
- نمایندگان حق ندارند حقوق خود را بالاتر ببرند!
- فقط به نمایندگانی آپارتمان مسکونی داده میشود که ساکن استکهلم نبوده باشند.
- آپارتمان ۴۵ مترمربعی بدون اتاق خواب جداگانه.
- دوست و فامیلشان حق ندارند شب را در آنجا سپری کنند، مگر اینکه هزینه اقامت آن شخص را بپردازند.
- در مجلس گارسون وجود ندارد، هر نماینده هزینه غذای خودش را میپردازد و ظرف غذای خودش را میشوید.
- نماینده دستیار ندارد، منشی ندارد، خودش برنامههای کاری خود را تنظیم میکند و تلفنهایش را جواب میدهد.
- اگر تاکسی کرایه کند انتظار اینست که نزدیکترین مسیر را انتخاب نماید.
- مجلس اشتراک رسانههای مهمتر کشور را دارد و همه رسانهها برای نمایندگان رایگان است که مشترکاً استفاده کنند.
- اگر بخواهند سفر کاری بروند باید ارزانترین گزینه مثلاً کوپه ارزانتر قطار را انتخاب کنند.
- برای سفر خارجی حداکثر ۵۰۰۰۰ کرون معادل ۵۴۰۰ دلار حق دارند هزینه کنند.
- هیچگونه پرداخت حقوق مادامالعمر ندارند بلکه فقط تا دو سال بعد از پایان دوره نمایندگی به شرط اینکه ثابت کنند که به دنبال کار بودهاند میتوانند تا وقتی کار گیر بیاورند معادل ۸۵ درصد حقوق نمایندگیشان را دریافت کنند.
- سیاستمداران محلی که اصلاً حقوق دریافت نمیکنند چون کار سیاسی محلی کار عمومی محسوب میشود و حقوق ندارد.
همزیستی نیوز - آمار و ارقام منتشر شده وزارت كشور حاكیست كه در انتخابات میاندورهای مجلس كه روز جمعه برگزار شد، سطح مشاركت به شكل بیسابقهای ریزش داشته است به گونهای كه در سه كلانشهر اهواز، كرج و كرمانشاه در حالیكه واجدان شرایط در انتخابات حدود 4 میلیون نفر بود، جمعا زیر 200 هزار رای به صندوقها ریخته شد كه مشاركتی زیر 8 درصد را نشان میدهد و سه نمایندهای كه از این سه شهر بزرگ به مجلس راه یافتند مجموعا حدود 96 هزار رای كسب كردند!
گفتنی اینكه روز جمعه، در 11 حوزه انتخابیه «میانه» در استان آذربایجانشرقی، «سمیرم» و «لنجان» استان اصفهان، «کرج، اشتهارد و فردیس» استان البرز، «دهلران، درهشهر، آبدانان و بدره» استان ایلام، «اهواز، باوی، حمیدیه و کارون» استان خوزستان، «زنجان و طارم» استان زنجان، «بیجار» استان کردستان، «کرمانشاه» و «اسلامآباد غرب و دالاهو» استان کرمانشاه و «کردکوی، ترکمن، بندر گز و گمیشان» استان گلستان، مرحله دوم اتنتخابات برگزار شد.
در زمینه مشاركت پایین مردم در این انتخابات، روزنامه كارون در استان خوزستان در یادداشتی نوشت: مشارکت کمتر از 7 درصد واجدين شرايط حوزه انتخابيه اهواز، کارون، حميديه و باوی موضوعي است که بايد به جد توسط تحليل گران اجتماعي موردبررسی علمي قرار گيرد تا دلايل عدم مشارکت سياسي مردم مشخص شود.
فارغ از نتيجه انتخابات ميزان پايين مشارکت مردم پاي صندوقهای رأی بسيار قابلتأمل و شايد از نتيجه خود انتخابات معنادارتر باشد. گرچه بيماري واگير کرونا عامل مهمي در کاهش ميزان مشارکت است اما فعالیتهای اجتماعي مردم نشان میدهد که شرايط بهداشتي مهمترین عامل کاهش مشارکت نيست.ميزان مشارکت پايين خود حاوي پيام بزرگي است که مردم با عدم حضور خود آن را ابراز کردهاند. بايد اين پیام عدم حضور را دريافت و تحليل کرد و به سمع پایتختنشینان رساند.
بايد دولت مردان استاني و برگزارکنندگان و نهادهاي ناظر انتخابات شرايط را تحلیل و به تهران ارسال نمايند، فعالان اجتماعي،جرايد و کنشگران سياسي هم بايد در اين روند تلاش نمايند. در آمارها اعلامشده برگزارکنندگان انتخابات حدود 15 هزار بودهاند، که اين ميزان در دل مشارکتکنندگان حدود 79.500 نفري قرار دارند، که به دليل حضور فيزيکي در محل شعبه حتماً رأی دادهاند اگر اين رقم از کل آراي مأخوذه کسر شود نشان میدهد فقط حدود شصت و هزار نفر بهقصد رأی دادن از خانه خارجشدهاند که رقم مناسبي نيست، حال بايد بررسي کرد که چه عاملي باعث عدم حضور حدود یکمیلیون و صدوبیست هزار نفر پاي صندوق رأی شده است، اين افراد چرا پاي صندوقهای رأی نیامدهاند.
اگر قبول کنيم در بهترين شرايط اقتصادي و سياسي ميزان مشارکت مردم در انتخابات بيشتر از 65 درصد نمیشود با همين پیشفرض هم معادله حضور ايراد دارد و نشان میدهد جايي از کار لنگ میزند که مردم اینهمه دلسرد هستند.از مهم دلايل میتوان به نااميدي از تغيير شرايط توسط مجلس اشاره کرد، اگر مردم اين احساس را داشتند که مجلس میتواند نهادي مؤثر باشد حتماً ميزان مشارکت بيش از اين رقم میشد، حال که اعتماد مردم کاهشیافته، نمايندگان فعلي و حتي حاکمان بايد به فکر چارهاندیشی باشند که چگونه میتوان اعتماد مجدد مردم را جلب کرد، براي جلب نظرات مردم بايد خواسته های آنها را شنيد و جمعبندی و تحليل کرد تا بتوان نسخه و راهکار ارائه داد. بهطور مثال همين چندماهه گذشته تشکيل مجلس جديد، دو نماينده فعلي مجلس به چه ميزان به خواست و نياز مردم و ارتباط مؤثر با آن ها اقدام کردهاند، تا خواست مردم را بدانند، يا تنها بارأی و نظر خود و اطرافيان به پيگيري امور پرداختهاند؟
در کليت موضوع شرايط کشور مجلس تا چه حد توانسته و يا میتواند به رسالت واقعي خود يعني خواست مردم جامعه عمل بپوشاند، مثلاً در نظام بینالملل و نحوه ارتباط و تعامل سازنده با دنيا و کشورهاي مختلف و داشتن مراودات مالي و اقتصادي و ... مجلس تا چه حد اثر گذار بوده است، يا در شرايط و اوضاع اقتصادي و معيشتي که هر هفته تندبادهاي لحظهای میوزد و قيمت دلار و ماشين و مسکن و اجناس و ... تغيير میکند، مجلس جز برگزاري جلسه و پيگيري و ... چه اهرم مؤثر ديگري داشته يا دارد، گرچه براي قضاوت عملکرد مجلس فعلي هنوز زود است، اما مردم در انتظار اقدامهای بزرگ و مؤثری هستند که دورنماي شفاف و امیدآفرینی در پيش پاي آنها قرار دهد، اگر نمايندگان نتوانند به اين رسالت خود عمل نمايند و بخواهند صرفاً پيرو و دنبالهرو يک تفکر و ايده و جريان باشند و دچار روزمرگي شوند نمیتوانند به خواست جامع مردم پاسخ مناسب دهند.نتیجه همين میشود که دوره به دوره مردم دلسردتر و ميزان مشارکت سياسي و اجتماعي آنها کاهش مییابد، در انتخابات دور دوم اهواز دو کانديدا با تفکر اصولگرايي بودند که اتفاقا داراي پايگاه مردمي و ارتباطهای ويژه بودهاند، بهگونهای که يکي از کانديداها ، تعداد زيادي از نمايندگان استاني فعلي و ادوار گذشته را با خود همراه کرد، و نماينده ديگر با ارتباطهای ساختاري و مردمي و عقيدتي توانست عليرغم جوان بودن درصد خوبي از همين رأی را صاحب شود اما در کل ميزان پايين مشارکت نشان داد مردم حرف و خواسته ديگري دارند و اول وضع معيشت و شرايط اجتماعي خود را مدنظر دارند. لذا بر تمامي حاکمان تکليف است که بهفوریت وضعيت اين ميزان پايين مشارکت در را جويا شوند و بر اساس خواست مردم اقدام عاجل نمايند، دادن وعدههای بیعمل و سوق دادن افکار عمومي به آیندهای که اعتماد و اميد آن سالهاست ازدسترفته چاره کار نيست و جلب نظر را مردم را دشوارتر خواهد کرد.
منبع: بهارنیوز
همزیستی نیوز - پرونده اکبر طبری معاون پیشین اجرایی قوه قضاییه هر روز با اظهار نظرهای جدید از سوی برخی مقامات ابهاماتی را ایجاد میکند. این بار معاون اول دستگاه قضا در اظهاراتی جالب از محرز نشدن فساد طبری برای حلقه اول مقامات قضایی سخن گفته و البته در سخنانی عجیب از باز بودن باب توبه سخن گفته است. موضوعی که منتقدان بسیاری نسبت به آن انتقاد کرده و میگویند این اظهارات چرا باید در چنین مقطعی مطرح شود.
به گزارش ایسنا، غلامحسین محسنیاژهای معاون اول قوه قضائیه روز سهشنبه ۲۷ خرداد در یک نشست خبری به مناسبت هفته قوه قضائیه، با اشاره به پرونده اکبر طبری گفت: «برای بسیاری از معاونین عالی قوه، رئیس پیشین و حتی من احراز نشد که ایشان متخلف است وگرنه حتما اقدامی میکردیم.»
البته او همچنین عنوان کرد: «اگر کسی از من در مورد اکبر طبری بپرسد و من به او بگویم واقعا از تخلفات وی مطلع نشدم من حق را به او میدهم که قانع نشود. از وقتی بعضی قرائن مشخص شد، کارگروهی تشکیل شد اما وی کار را پیچیده انجام داده بود و اکنون چون معما حل شده، آسان شده است.»
محسنیاژهای همچنین درباره اظهارات چند روز پیش از سوی او مبنی بر در نظر گرفتن فرصت "توبه" برای مجرمین و انتقاداتی که از این اظهارات که همزمان با برگزاری دادگاه طبری مطرح شده است، تاکید کرد: «من عرضم در خصوص در نظر گرفتن فرصت توبه برای مجرمین درست بوده و الان هم بر این مسئله پافشاری دارم. انسانها جایزالخطا هستند و نعمتی که خدا به ما داده این است که توبه ما را میپذیرد. ما باید بستر فساد را کم کنیم و اگر ما نتوانتیم بستر لغزش را کم کنیم مقصر هستیم و باید بعد از برطرف کردن بستر هشدارهای لازم را بدهیم. اگر فردی مرتکب خطا شد و واقعا میخواهد کارش را جبران کند فرصت جبران دهیم.»
با انتشار این اظهارات، چند پرسش مهم از سوی افکار عمومی در حال مطرح شدن است:
۱. به گفته یکی از مخاطبان ایسنا، با وجود دستگاه عریض و طویل نظارتی در قوه قضائیه چگونه معاونان اصلی و رئیس پیشین متوجه چنین فسادی نشدهاند؟
۲. سوال یکی دیگر از مخاطبان ایسنا این بود: آقای اژهای چگونه است که اینگونه مسائل مثل فساد طبری برای شما هیچ وقت محرز نمیشود ولی موارد دیگر سریعا محرز میشوند؟
۳. آیا از نظر معاون دستگاه قضا برای سایر مجرمین هم راه توبه باز است و یا منظور از فرصت توبه برای امثال طبری و به قول برخی از مردم خودیهاست؟ به گفته مخاطبان ایسنا، چرا برای غیرخودیهایی مثل روزنامهنگاران، کارگران، محیطزیستیها، اهالی علم و فرهنگ و هنر و ... فرصت توبه برای آنها در نظر گرفته نمیشود و مستحق اشد مجازات هستند؟
۳. یکی از سوالات پرتکرار این است که چرا معاون دستگاه قضا پیش از این و درباره بسیاری از پروندههای بحثبرانگیز به یاد فرصت توبه نبوده و در این مقطع و همزمان با پرونده طبری به یاد مطرح کردن چنین موضوعی افتاده است؟
۴. آیا مطرح کردن چنین مباحثی در چنین مقطعی نمیتواند بر قاضی پرونده، دادستان و کسانی که قصد مبارزه با چنین مفاسدی را دارند تاثیر بگذارد و دادگاه را تحت فشار قرار دهد؟
۵. این فرصت توبه که برای طبری و امثال او که حقالناس به گردن دارند و خود را مدیون میلیونها ایرانی کردهاند چگونه خواهد بود؟
۶. وقتی برخی مسئولان از فساد نزدیکترین افراد به خود مطلع نمیشوند چگونه میتوان توقع داشت که حق مردم بیدفاع را از برخی مفسدین بگیرند و یا چنین مسئولینی چگونه میتوانند به دیگر سازمانها و نهادها درباره وجود فساد هشدار دهند و یا با آن برخورد کنند؟
*شما مخاطبان ایسنا هم میتوانید پرسشهای خود را درباره این خبر در بخش نظرات مطرح کنید.
همزیستی نیوز - «اگر مردم از مسئولان نیز نقد بشنوند پس چه کسی باید مشکلات را حل بکند.» این جمله محمدباقر قالیباف رئیس جدید مجلس اشاره به معضلی است که مدتهاست در میان مسئولان به عنوان یک نقطه ضعف بدل شده است؛ خودانتقادی و بیعملی.
به گزارش ایسنا، جلسه علنی یکشنبه ۲۵ خرداد مجلس شورای اسلامی با موضوع بررسی مسائل حوزه فرهنگی با حضور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رئیس سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد و در این جلسه محمد قمی رئیس سازمان تبلیغات اسلامی در جریان بررسی چالشهای فرهنگی با انتقاد از رهاشدگی فضای مجازی، عدم تشکیل جلسات شورای عالی فضای مجازی و شورای عالی انقلاب فرهنگی، انتقادات دیگری را هم به وضع فرهنگی کشور وارد کرد.
در همان جلسه محمدباقر قالیباف رئیس مجلس شورای اسلامی خطاب به رئیس سازمان تبلیغات اسلامی تصریح کرد: «بنده نیز نکتهای داشتم من هم مانند شما یک خدمتگزار در مجلس شورای اسلامی هستم. از نظر بنده ما که مسئولیتی برعهده داریم حق نداریم از خودمان انتقاد کنیم در جایی که وظیفه برعهده ماست. همه بایدهایی که شما به آن اشاره داشتهاید مسئولشان خودتان هستید همه باید دست به دست هم داده و مشکلات را با هم حل کنیم. به نکاتی که شما اشاره کردید چه کسی باید بپردازد همه ما مسئول هستیم که وظایفمان را به درستی انجام دهیم. اگر مردم از مسئولان نیز نقد بشنوند پس چه کسی باید مشکلات را حل بکند.»
این اظهارات که برای بار اول هم نیست که از سوی یکی از مسئولان مطرح میشود و بارها از سوی مسئولان مختلف در بخشهای متفاوت کشور شنیده شده و البته نکات درستی که رئیس مجلس به آنها اشاره کرد، پرسشهایی را ایجاد میکند:
۱. آیا مسئولان تنها باید به انتقاد از عملکرد حوزههایی که اتفاقا خودشان در آن مسئولیت دارند بپردازند و یا وظیفه اصلیشان رفع آن مشکلات است؟
۲. آیا تاکنون باید و نبایدهایی که هر روز از زبان مسئولی شنیده میشود با اقدامی قاطع به ثمر نشسته و یا تنها در حد حرف و انتقاد باقی مانده است؟
۳. آیا بهتر نیست مسئولان به جای برخی فشارها به بعضی رسانهها، پرداختن این انتقادات و باید و نبایدها را به رسانهها و افکار عمومی واگذار کنند و خود در رفع مشکلات و انجام وظایفشان بکوشند؟
۴. مخاطب باید و نبایدهایی که مسئولان در اظهارات خود خطاب به مردم بیان میکنند چه کسانی هستند؟ مردم یا خود مسئولان؟ آیا مسئولان توقع دارند انتقاداتی که خودشان نسبت به حوزههای زیر نظر خود مطرح میکنند توسط مردم به سرانجام برسد؟
۵. چه کسی ناظر بر اجرای باید و نبایدها و انتقاداتی است که اصحاب قدرت در ضرورت نیازهای جامعه مطرح میکنند؟ آیا باز هم در این مورد نبود رسانههای با دست باز برای انتقاد و البته نظارت و پیگیری مشاهده نمیشود؟
همزیستی نیوز - همه چیز را سیاه جلوه دادن، آسان است کمااینکه همه چیز را سفید جلوه دادن هم آسان است. آن که مشکل است ولی باید انجام داد، واقعی دیدن و واقعی جلوه دادن است.
به گزارش ایسنا، روزنامه جمهوری اسلامی در ادامه نوشت: زندگی برای مردم هر روز سختتر میشود. قیمتها سیر صعودی پیدا کردهاند و میل به برگشت ندارند. هر روز، مسئولان وعده ارزانی یا جلوگیری از گرانتر شدن میدهند ولی هیچوقت به این وعدهها عمل نمیشود. لوازم خانگی نه روزانه بلکه لحظهای گرانتر میشوند، قیمت لبنیات با شتاب مهارنشدنی افزایش مییابد، اقشار متوسط و ضعیف اصولاً نمیتوانند به سراغ میوههای فصل بروند، هزینه خدمات به میل این و آن افزایش مییابد و در بالا بردن قیمتها یک مسابقه اعلام نشده میان دولت و بخش خصوصی در جریان است. کارخانههای خودروسازی، خودروهای داخلی بیکیفیت و عقبمانده از مدلهای جهانی را به قرعهکشی میگذارند و جیب مردم را با لطایفالحیل خالی میکنند. ارز و سکه هم که بیاعتنا به وعدههای رئیس بانک مرکزی نه روزانه بلکه به صورت لحظهای قد میکشند و هیچکس قدرت مهار کردن آنها را ندارد. اجارهخانه هم که این روزها سر به فلک کشیدهاند. امروز واقعیت جامعه ما اینست.
جمعبندی تمام این موارد این میشود که ارزش پول ملی با شتابی باورنکردنی کاهش مییابد، قدرت خرید مردم هر روز کمتر میشود و تعداد خانوادههای زیر خط فقر بیشتر میشود. با ملاحظه همین وضعیت است که مردم میپرسند اینجا چه خبر است؟
درست در همین شرایط، یک نماینده مجلس آرزو میکند ترامپ بازهم رئیسجمهور آمریکا شود تا تحریمها را علیه ایران ادامه بدهد و بیشتر کند، چون تحریمها باعث شکوفائی و خلاقیت در کشور میشوند. یک نماینده دیگر پیشنهاد میدهد یکی از خیابانهای تهران را به نام جورج فلوید، سیاهپوست کشته شده آمریکائی که مرگ او به دست پلیس سفیدپوست موجب به راه افتادن تظاهرات ضدنژادپرستی در آمریکا شده نامگذاری کنیم. نماینده دیگر مجلس، پیشنهاد ختم قرآن در مجلس میدهد و عدهای هم قبل از اینکه به سراغ کارهای اصلی بروند طرح دوفوریتی برای تغییرنام فرودگاه مهرآباد را میدهند. کسی نیست که از این حضرات بپرسد اینها که شما با رنگ و لعاب انقلابیگری پیشنهاد میدهید، چه دردی از مردم دوا میکنند؟ شما که با وعده حل مشکلات مردم به مجلس راه پیدا کردهاید، چرا به جای آوردن طرحهای اساسی برای عمل به همین وعده، به شعار دادن مشغول شدهاید؟ اگر فکر میکنید نام این کارها انقلابی عمل کردن است، مردم هوشیارتر از آن هستند که بتوان آنها را با این قبیل اقدامات شعاری از واقعیتهای زندگی غافل ساخت. اگر میخواهید انقلابی باشید، مثل سردار سلیمانی باشید که به جای حرف زدن و شعار دادن و سرگرم کردن مردم با وعدهها، به میدان عمل رفت و نشان داد شاگردان انقلابی مکتب امام خمینی چگونه نقشههای دشمنان را نقش بر آب میکنند. سردار سلیمانی به این اقدامات شعاری نیازی ندارد، او را با طرحهای کاربردی که بتوانند مشکلات مردم را حل کنند، در مبارزه علیه آمریکا و تروریسم همراهی کنید. ما امروز به خنثی کردن توطئههای شیطان بزرگ علیه ایران و منطقه نیازمندیم. این توطئهها را با شعار و نمایشهای شبهانقلابی نمیتوان خنثی کرد. راهکارهای عملی برای حل مشکلات مردم ارائه دهید تا مردم از شما نپرسند اینجا چه خبر است؟
دولت و قوه قضائیه نیز مانند مجلس، مخاطب این سخن هستند. ما امروز در تمام بخشهای اجرائی و قضائی و تقنینی شاهدیم که حرف بیشتر از عمل است. دولت، به وعدهها برای کنترل تورم و گرانی عمل کند و قوه قضائیه در محاکمات به سراغ پروندههای مسکوت مانده که این روزها سؤالات زیادی را برانگیخته است هم برود. اگر این هر سه قوه درنهایت صداقت به وظایف خود عمل کنند، در آن صورت است که انقلابی خواهند بود و اعتماد مردم را نیز جلب خواهند کرد.
همزیستی نیوز - سفیر ایران در ترکمنستان از پل تازه افتتاح شده بین ۲ کشور در سرخس به عنوان پل دوستی یاد کرد و گفت: این پل مایه تحکیم بیشتر روابط دوستانه ۲ ملت است.
غلامعباس ارباب خالص عصر دوشنبه در مراسم افتتاح این پل طی گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: ترکمنها نه تنها همسایه بلکه خویشاوند ما هستند و این پل دومین پروژه عمرانی مشترک مرزی بین دو کشور ایران و ترکمنستان است که با هدف گسترش ترانزیت و افزایش حمل و نقل جادهای ایجاد شده است و امیدواریم پس از این در کنار توسعه ترانزیت و حل مسائل مربوط به آن بتوانیم حمل و نقل مسافر را نیز از سربگیریم.
وی ادامه داد: پس از ریشه کن شدن ویروس کرونا شاهد جهش بزرگی در تمامی امور کشور خواهیم بود که یکی از آنها توسعه همکاری ها و روابط با کشور ترکمنستان است و ترانزیت، حمل و نقل جاده ای و برقراری تردد گردشگر و مسافر از جمله این اقدامات خواهد بود.
سفیر ایران در ترکمنستان گفت: نگاه این کشور به ایران و به ویژه خراسان رضوی به گونهای است که بتواند تمامی نیازهای خود را از طریق مرز مشترک موجود برطرف کند و ایران نیز آمادگی کامل خود را برای ازسرگیری روابط همه جانبه با کشور ترکمنستان اعلام کرده است و امیدواریم به زودی بتوانیم جشن فراگیری روابط را در این محل برگزار کنیم.
مشاور وزیر و مسوول نمایندگی وزارت امور خارجه در شرق کشور نیز در این مراسم گفت: پل دوستی یا پل مشترک مرزی بین سرخس ایران و سرخس ترکمنستان، راهی است که ترانزیت دو کشور را افزایش و گسترش خواهد داد.
بهشتی منفرد این پروژه مشترک را راهی برای توسعه همکاری های دو کشور دانست و افزود: ترانزیت در منطقه به ویژه در میان کشورهای همسایه اهمیت ویژه دارد که در استراتژی های دو کشور ترکمنستان و ایران قرار گرفته است.
وی ادامه داد: پل قبلی ظرفیت تبادل کامیون و حجم ترانزیتی اندک داشت اما پل دوستی در راستای تامین منافع ملی و برطرف کردن کاستی ها و مشکلات ترانزیتی منطقه و با ظرفیت ترانزیتی قابل قبول ایحا شده است.
مدیرکل راهداری و حمل و نقل جادهای خراسان رضوی نیز در این مراسم با قدردانی از تلاش های دوکشور برای ساخت و بهره برداری از این پل گفت: افتتاح پل دوستی موجبات افزایش مبادلات تجاری و اقتصاد دو کشور را فراهم خواهد کرد و از این زیرساخت باید برای بهبود شرایط اقتصادی دو کشور بهره گرفت .
نصری اظهار امیدواری کرد بتوانیم در آینده حجم ترانزیتی روزانه ۵۰۰ دستگاه کامیون و تریلی را در این منطقه شاهد باشیم و ساکنان مرزی دو کشور و همچنین در سطح کلان نیز مردم ایران و ترکمنستان از منافع این پروژه عمرانی اقتصادی استفاده کنند.
فرماندار سرخس نیز در این مراسم از اینکه سرخس به عنوان یک شهر مرزی از این زیرساخت ترانزیتی برخوردار است ابراز خرسندی کرد.
رجبی مقدم با اشاره به جاده ابریشم و اهمیت جایگاه این منطقه گفت: پل دوستی، سازه مهمی است که بر رودخانه تجن احداث شد و امروز به بهرهبرداری رسید.
وی اظهار امیدواری کرد با پایان بیماری کرونا بتوانیم ارتباطات بین دو کشور را گسترش داده و از این زیرساخت مناسب برای توسعه همکاری بهرهمندشویم.
پل مرزی جدید سرخس به عنوان دستاورد مشترک و پایدار دو کشور و با هدف ارتقای ایمنی و تسهیل ترانزیت مرزی و تسریع و بهبود کیفیت رفت و آمد در منطقه به طول ۹۶ متر و عرض ۱۵ متر به صورت رفت و برگشت و دارای دو باند در هر طرف احداث شده است و بهرهبرداری از این طرح کلیدی، همزمان با توسعه همکاریها در قالب سازمان همکاریهای اقتصادی اکو، موافقتنامه ترانزیتی عشقآباد، موافقتنامه کشورهای ساحلی حوزه دریای خزر و جاده ابریشم، نویدبخش تقویت هرچه بیشتر همکاریهای ترانزیتی در منطقه و میان دو کشور محسوب میشود.