ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - مهران مدیری در بخشی از برنامه شنبه‌شب دورهمی پس از متلک انداختن به مدیران غیرفوتبالی، مجری- تهیه‌کننده برنامه پرمخاطب ۹۰ را هم بی‌نصیب نگذاشت و گفت: «... یا اینکه مثلاً در یک برنامه تلویزیونی فوتبالی ۳ نفر همزمان روی خط تلفنی کله‌پاچه همدیگر را می‌خورند و مجری هم پا روی پا انداخته و کرکر می‌خندد. ۳ نفر روی آنتن برنامه تلویزیونی به هم فحش می‌دهند و آن یکی هم تماشا می‌کند!»

به گزارش ایسنا، «خبر ورزشی» با این مقدمه نوشت: جماعت مهمان حاضر در استودیوی برنامه دورهمی با شنیدن این جملات از شدت خنده روده‌بر شدند و به نظر می‌رسید روی صحبت مهران مدیری با مجری ۹۰ باشد.

تصور می‌کردیم عادل فردوسی‌پور به شدت از دست مهران مدیری ناراحت باشد و بخواهد جواب دندان‌شکنی به این طنزپرداز سرشناس بدهد اما مجری - تهیه‌کننده سرشناس برنامه ۹۰ تمامی تصورات ما را به هم ریخت! عادل نه تنها جواب مهران مدیری را نداد بلکه کلی هم از او تعریف کرد و ... .

برنامه شنبه شب دورهمی را دیدید؟

نه، چطور مگر؟!

اصلاً این برنامه را می‌بینید؟

کم و بیش دورهمی را نگاه می‌کنم. مگر اتفاقی افتاده است؟

پس خبر ندارید که مهران مدیری حسابی به شما تیکه انداخته است؟!

(با کنجکاوی) مگر چه گفت؟!

گفته است در یک برنامه تلویزیونی ۳ نفر همزمان روی خط تلفن می‌روند، کله‌پاچه هم را می‌خورند و فحش می‌دهند آنگاه آقای مجری پا روی پای خود انداخته و کرکر می‌خندد!

(با صدای بلند می‌خندد) عجب!

ناراحت نشدید؟!

نه، اصلاً و ابداً! چرا باید ناراحت بشوم؟

به نظر می‌رسد مهران مدیری را خیلی قبول داشته باشید؟

مهران مدیری استاد است و نابغه! چنین آدم‌هایی کم پیدا می‌شوند.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز -معاون رسانه‌ای مرکز اطلاع رسانی وزارت آموزش و پرورش جزییات برگزاری آزمون استخدامی آموزش و پرورش را اعلام کرد.

به گزارش ایسنا، رسول پاپایی، در جمع خبرنگاران و در حاشیه آیین افتتاح طرح نماد گفت: بر اساس مجوز سازمان اداری و استخدامی کشور و در چهارچوب قانون خدمات کشوری تعداد 10 هزار نفر افراد واجد شرایط که دارای مدرک دانشگاهی هستند و از طریق آزمون کتبی و صلاحیت عمومی، مصاحبه استخدامی و انجام معاینات پزشکی متناسب با نیاز واحد های آموزشی، به شرط گذراندن موفق آمیز دوره مهارت و آموزش که توسط دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی برگزار می شود، به صورت پیمانی در مشاغل آموزشی استخدام می شوند.

وی بیان کرد: براین اساس، استخدام سال 95 بر مبنای نیاز مناطق آموزشی و بومی گزینی است.

معاون رسانه ای مرکز اطلاع رسانی وزارت آموزش و پرورش گفت:تعداد 4007 نفر زن و 5993 مرد جذب می شود. براساس ماده 28 اساسنامه دانشگاه فرهنگیان پذیرفته شدگان ملزم به گذراندن دوره یکساله در دانشگاه فرهنیگان و شهید رجایی هستند.

پاپایی تصریح کرد: پذیرفته شدگان آزمون استخدامی مکلفند در آزمون جامعی که درپایان دوره آزموشی یکساله برگزار می شود شرکت کرده و گواهی موفقیت در آزمون را کسب کنند.

وی همچنین اعلام کرد: واجدان شرایط بعد از انتشار آگهی از طریق سازمان سنجش کشور از 17 مهر 95 نسبت به ثبت نام کنند. پیش بینی می شود 21 آبان ماه سال جاری آزمون برگزار شود.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - شهرام ناظری در ابتدای برگزاری کنسرت خود در کیش گفت: سال‌هاست از صداوسیما که خانه اصلی‌ام بوده دور شده و در واقع اکنون مدت‌هاست که از خانه خود رانده‌ شده‌ام.

به گزارش ایسنا، کنسرت گروه "ناگفته" به سرپرستی شهرام و حافظ ناظری با حضور داریوش مهرجویی، رضا عطاران و نیکی کریمی پس از ۲ ساعت تأخیر ساعت ۱ بامداد روز جمعه ۹ مهرماه در مرکز همایش‌های سالن خلیج‌فارس کیش برگزار شد.

این برنامه که قرار بود در تالار بزرگ شهر اجرا شود، به دلیل ناهماهنگی و هم‌زمان شدن با یک کنسرت دیگر به مرکز همایش‌ها منتقل شد. بااین‌حال بیش از هزار نفر ۲ ساعت تأخیر ایجادشده را برای اجرای شهرام ناظری و گروه وی تحمل کردند.

در ابتدای این کنسرت شهرام ناظری ضمن تشکر و خیرمقدم از استقبال گسترده مردم، از ناهماهنگی‌های پیش‌آمده عذرخواهی کرد و گفت: بابت اینکه وقت شما دوستداران هنر تا این حد به هدررفته عذرخواهی می‌کنم، البته ما نیز در وضعیت مشابهی بودیم.

وی ناهماهنگی‌های موجود در برنامه‌ها را یک مسئله همیشگی خواند و گفت: همه با این وضعیت آشنا هستیم، زیرا همیشه این ناهماهنگی‌ها و تأخیرها وجود دارد.

 هنر به همت شخصی افراد پیش می‌رود

ناظری در ادامه گفت: ما دوست نداریم حداقل در برنامه‌های هنری چنین اتفاقاتی رخ دهد، اما چیزی که من طی این سال‌ها به خاطر می‌آورم، این است که همیشه همین‌طور بوده چراکه هیچ‌وقت یک مقررات و نظم درست برای این مسائل وجود نداشته است.

او مشکلات حوزه هنر را در ایران بی‌شمار خواند و گفت: مدت‌هاست که از خانه خودم یعنی صداوسیما آواره شده‌ام. همه این‌ها مسائلی است که باعث می‌شود که گاهی برخی از دوستان بپرسند که چرا هنوز در ایران حضور دارید؟ متأسفانه همیشه مشکلات و فشار روحی در ایران وجود دارد، زیرا به هر حال هیچ‌گونه برنامه‌ریزی برای مسائل فرهنگی واقعی نیست و اگر اتفاقی افتاده است هم به همت شخصی افراد بوده که باعث شده هنر در سخت‌ترین شرایط پیش برود.

ناظری ادامه داد: به امید روزی که سالن‌های مناسب برای هنر ایجاد شود و دولت تسهیلاتی را از نظر بودجه فراهم کند تا مردم سهل‌تر و راحت‌تر بتوانند به کنسرت‌ها بیایند. زمانیکه من در پاریس کنسرت می‌دادم، شاهد بودم که قیمت کارهای هنری برای مردم بسیار ارزان بود، زیرا دولت به این بخش یارانه می‌داد؛ زیرا دولت سعی داشت که مردم عامه را به سمت هنر سوق دهد. اغلب کشورها در عرصه‌های هنری بسیار کمک می‌کنند تا مردم با ارزان‌ترین قیمت و سالن‌های مناسب به کنسرت‌ها بیایند. امیدوارم روزی اتفاقات مناسب هنری در کشور ما نیز رخ دهد.

وی در ادامه از هنرمندان حاضر در جمع تشکر کرد و آنان را باعث دلگرمی خود و گروه دانست.

نخستین اجرای گروه با تک‌نوازی ویلن آغاز شد که طنین دلنوازی ایجاد کرد. این قطعه که فصل یک آلبوم «ناگفته» به نام «آفرینش» است، با آواز ناظری ادامه یافت.

متأسفانه عده‌ای سنگ‌اندازی می‌کنند

ناظری پیش از شروع قطعه دوم از آلبوم "ناگفته‌ها" از کسانی که برای برپایی این کنسرت تلاش کرده بودند تشکر کرد و گفت: طبیعی است که برنامه‌های این‌چنینی با دشواری زیادی انجام می‌شود. زیرا یک عده همواره برای برپایی چنین برنامه‌هایی زحمت می‌کشند و کمک می‌کنند، اما عده دیگری سنگ‌اندازی می‌کنند. متأسفانه گاها این جدال و این مخالفت‌ها باعث مشکلاتی می‌شود و عموماً مشکلات سر این مسائل است. در هر صورت این‌ها تناقضاتی است که ما با آن بزرگ‌شده‌ایم و با آن آشنا هستیم.

وی قسمت بعدی برنامه را قسمت اصلی آلبوم "ناگفته" خواند و بخش‌هایی از شعر این قسمت را خواند و آن را تقدیم به حضار کرد.

وی با اشاره به استاندارد نبودن سالن اجرا گفت: متأسفانه من اینجا حسرت می‌خورم وقتی می‌بینم آکوستیک درست نیست و صدای دلنواز موسیقی آن‌چنان باید به شما نمی‌رسد. طبیعتاً این سالن اصلاً برای این کار طراحی نشده، البته تمام سالن‌های کشور و از جمله تهران نیز این مشکل را دارند و تنها تالار وحدت دارای استاندارد نسبی است.

وی افزود: تالار وحدت تنها سالن استاندارد است که آن‌هم با ظرفیت ۷۰۰ نفر متعلق به ۵۰ سال پیش است. این ظرفیت اندک هم به دلیل آن است که در آن دوران جمعیت بسیار کمتر بوده و حتماً استقبال از موسیقی تا این اندازه نبوده است، اما متأسفانه از آن زمان سالن مناسبی ساخته نشده است؛ لذا این نقص‌ها باعث حسرت ما می‌شود که صدای موردنظر به علاقه‌مندان نمی‌رسد.

ناطری ادامه داد: همه ما با این ضعف‌ها ساخته‌ایم و باید بسازیم، البته شاید در آینده سالن‌های درست و آکوستیکی ساخته شد.

وی قسمت آخر اجرا را به نام " آب حیات عشق" معرفی کرد.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - اول مهر با همه روزهای سال متفاوت است. نه فقط به خاطر این که بچه ها به مدرسه می روند و آغاز سال تحصیلی است و فراتر از دانش آموزان دانشجویان و حتی سن و سال دارها نیز روانه کلاس درس می شوند.

مهرداد خدیر در عصرایران با این مقدمه نوشته است: بیشتر به این خاطر که اول مهر خاطره خیز است. انسان شاید سال های بعد و دانشگاه را هم حتی با جزییات به خاطر نیاورد اما این روز خاص و آغاز دبستان چنان در ذهن می ماند که ته نشین می شود.

همین حالا اگر از مردان و زنانی که دهه هشتم و نهم عمر را سپری می کنند بخواهید خاطره ای از کتاب های درسی وآنچه را که در گذار سال ها به یاد دارند بازگو کنند غالب آنها به شعر «علیمردان خان» ایرج میرزا اشاره می کنند:
 
داشت عباسقلی خان پسری
پسر بی ادب و بی هنری

اسم او بود علیمردان خان
کلفَت خانه ز دستش به امان

هر چه می گفت لَلـه لج می کرد
دهنش را به لَلـه کج می کرد

هرچه می دادند می گفت کم است
مادرش مات که این چه شکم است!

مدرسه اما در دهه های اخیر هویت اصلی خود را از دست داده و به جای کانونی برای «آموزش» و «پرورش» به دورخیزی برای دانشگاه تبدیل شده و دغدغه پدر و مادرها از روز نخست ورود به دانشگاه و یافتن شغل مناسب است و چقدر این سؤال آزارنده است که می خواهی چه کاره شوی و پاسخ ها همه تکراری: دکتر، مهندس و خلبان!

قامت کوچک فرزندان مان را زیر بار کتاب های درسی به انضمام کمک درسی خم کرده ایم که چه شود؟!

این که پیران امروز شعر های دوران کودکی را به خاطر می آورند به این سبب است که مدرسه از زندگی جدا نبود.

آموزش حساب و  کتاب و زبان رسمی و زبان مادری لازم است اما درس زندگی لازم تر.
   
 مدرسه جای تربیت است اما تربیت تنها این نیست که به بزرگ‌ترها احترام بگذاریم، کلمات زشت نگوییم، پیش دیگران پای خود را دراز نکنیم، حرف‌شنو باشیم، صبح‌ها به همه سلام كنیم، دست و روی خود را با صابون بشوییم، لباس تمیز بپوشیم، دست در بینی نبریم  در حالی که ساده‌ترین و ضروری‌ترین مسائل زندگی را درمدارس یاد نمی دهند.

 این که چگونه نفس بكشیم، چگونه اضطراب را از خود دور کنیم، موفقیت چیست، ازدواج برای حل چه مشکلی است، در مواجهه با مخالف چگونه رفتار كنیم؟

  رضا بابایی در «پارسی انجمن» می نویسد: « در كودكی به ما آموختند كه چموش نباشیم، اما پرسشگری و آزاداندیشی و شيوه‌های نقد را به ما نياموختند»  و این جمله  داگلاس سیسیل نورث- اقتصاددان آمریكایی و برندۀ جايزۀ نوبل اقتصاد در سال ۱۹۹۳- را نقل می کند:

«اگر می‌خواهید بدانید كشوری توسعه می‌یابد یا نه، سراغ صنایع و كارخانه‌های آن كشور نروید. اینها را به‌راحتی می‌توان خرید یا دزدید یا كپی كرد. می‌توان نفت فروخت و همۀ اینها را وارد كرد.

برای اینكه بتوانید آیندۀ كشوری را پیش‌بینی كنید، بروید در دبستان‌ها؛ ببینید آنجا چگونه بچه‌ها را آموزش می‌دهند. مهم نیست چه چیزی آموزش می‌دهند؛ ببینید چگونه آموزش می‌دهند. اگر كودكانشان را پرسشگر، خلاق، صبور، نظم‌پذیر، خطر‌پذیر، اهل گفتگو و تعامل و برخوردار از روحیۀ مشاركت جمعی و همكاری گروهی تربیت می‌كنند، مطمئن باشید كه آن كشور در چند قدمی توسعۀ پایدار و گسترده است.»

  و این سخن را هم از جان راسکین:

«اگر دست من بود، درس طراحی را در همۀ مدارس جهان اجباری می‌کردم تا بچه‌ها قبل از اینکه به نگاه‌های سرسری عادت کنند، درست نگاه کردن به اشیا را بیاموزند. چون کسی که به کلاس‌های طراحی می‌رود تا مجبور شود به طبیعت و پیرامون خود، بهتر و دقیق‌تر نگاه کند، هنرمندتر است از کسی که به طبیعت می‌رود تا در طراحی پیشرفت کند.»

مدرسه جایی نیست که اضطراب فردای نیامده را به دانش آموزان پمپاژ کنیم. اگر اعتماد به نفس و درست نگاه کردن را بیاموزند آینده آنان نیز به نیکی رقم خواهد خورد. مدرسه جای تربیت است. اما تربیت به مفهوم آموختن درس زندگی.

اول مهر بهانه ای است برای بزرگ ترها تا خاطره ها را تازه کنند و زمانی هم برای طرح این پرسش که « کو درس زندگی»؟    

ادامه مطلب...

لیلا اوتادی چند وقت پیش در یک پست اینستاگرامی با انتشار عکس‌هایی تکان دهنده از مردم خواست که در مصرف آب صرفه‌جویی بکنند. این هنرپیشه مطرح کشورمان ضمن ابراز نگرانی جدی خود از این وضعیت گفت: "دوستان آب نداریم عزیزان آب نداریم، باور کنید آب نداریم…. من به شخصه کارم شده اینکه یکسره مثل مامور بالای سر شیرآب بایستم و به همه دوستانم و اطرافیان تذکر بدم، مراعات کنید، به گفته محققان و اساتید دانشگاه احتمالا از ۵سال دیگر بین استان‌ها نزاع آب بالا خواهد گرفت، لطفا یکبار هم که شده پیشگیری کنیم"

بعضی‌های معتقدند که لیلا اوتادی این روزها به دلیل مطرح کردن خود از کنار مسائل اجتماعی به راحتی رد نمی‌شود و دائما در حال اظهار نظر است، اما حتی اگر خانم اوتادی به دلیل تبلیغ و مطرح کردن خود این کار را بکند، بازهم اتفاق خیلی خوبی است.

به عبارت دیگر ورود هنرمندان و چهره‌های سرشناس به مسائل اجتماعی، ظرفیت بزرگی است که متاسفانه در کشور ما مغفول مانده است.

اگر قرار است اظهار نظر یک هنرپیشه در رابطه با مشکلات جامعه، کمی به حال ما کمک کند، چرا که نه، باید  از این ظرفیت استفاده کرد، حتی اگر به بهای بیشتر مطرح شده و سر زبان‌ها افتادن آن بازیگر باشد. هرچند به شخصه اعتقاد دارم که نه صرفا برای تبلیغ بلکه این دغدغه واقعی و شخصی لیلا اوتادی در رابطه با مساله آب است. با اینکه او بازیگر مورد علاقه من نبود ولی به دلیل اظهار نظرها و دغدغه‌هایش در مسائل جامعه او را دوست دارم. او جزو آن دسته از بازیگرانی است که می‌داند ادامه بازیگری‌اش منوط به زیستن در کشوری است که در آن بحران نباشد. لااقل می‌داند که آتیه بهتر در حرفه‌اش منوط به این است که در کشورش نزاع بر سر آب نباشد. او می‌داند که آب نباشد آتیه بهتری برای هیچ کدام از ما نیست.

هرکدام از ما اگر با این نگاه که می‌خواهیم آتیه بهتری داشته باشیم و حتی صرفا به خاطر خودمان اقدام به صرفه‌جویی کنیم، بی‌شک کلی در مصرف آب صرفه‌جویی خواهد شد. هرکدام از ما اگر خودمان را دوست داشته باشیم به خاطر خودمان هم که شده صرفه‌جویی خواهیم کرد.

اما طبق نظر کارشناسان بحران آب در کشور ما واقعا جدی است. درحالی که ما این بحران را در پیش داریم هنوز هم تدابیر لازم برای مقابله با این بحران اتخاذ نشده است.

بعضا تنها ترغیب مردم به صرفه‌جویی کافی نیست بلکه گاهی باید در روش زندگی‌مان هم تغییر ایجاد کنیم. تغییر در روش زندگی هم میسر نیست مگر اینکه دولت هم ورود پیدا بکند. دولت در این رابطه تجربه‌های موفق زیادی دارد. به‌عنوان نمونه در رابطه با کاهش زادو ولد با شعار «فرزند کمتر زندگی بهتر» توانست جزو موفق‌ترین کشورها در این زمینه باشد و یا در رابطه با نریختن زباله در معابر با شعار «شهر من خانه من» توانست تاحدودی موفق عمل کند. در زمینه سوادآموزی هم همینطور. الان در رابطه با صرفه جویی، بخشی از قضیه را می‌توان با افزایش آگاهی و تبلیغ حل کرد اما بخشی هم همانطور که گفتم به تغییر روش زندگی مردم برمی‌گردد.

به عنوان نمونه در بین مردم ایران استفاده از ماشین ظرفشویی چندان رواج ندارد. اولا استفاده از این وسیله هنوز در فرهنگ مردم جا افتاده نیست و به عنوان یک کالای لوکس تلقی می‌شود. دوم به همان نسبت که این کالاها لوکس تلقی می‌شود قیمت آنها هم زیاد است. سوم مواد شوینده این دستگاه‌ها هم گران است. حتی من دیدم خیلی از خانواده‌هایی که این وسیله را گرفته‌اند به دلیل گران بودن مواد شوینده به ندرت از آن استفاده می‌کنند و بیشتر در گوشه آشپزخانه‌شان استفاده آن برای روزهایی است که مهمان می‌آید، حواله شده است.

درحالی که قیمت هر تبلت (قرص شستشوی ظرف) در ایران هزار تومان است مردم ترجیح می‌دهند ظروف را با دست بشورند و آب بیشتری مصرف کنند و هزینه آب را که به مراتب کمتر است، پرداخت کنند. حق هم دارند. نمی‌شود هم دستگاه را به قیمت گران بخری و هم برای هر شستشو سوای برق و آب، هزار تومان هزینه کنی. این درحالی است که در کشورهایی که به مساله آب اهمیت می‌دهند قیمت دستگاه چند برابر کمتر از ایران و قیمت تبلت‌ها هم به مراتب ارزان‌تر از آب است. همین است که باعث می‌شود مردم کمتر تمایل به شستن ظرف با دست داشته باشند و نه تنها در منازل بلکه در رستوران‌ها و تمام غذاخوری‌ها و غیره ماشین ظرفشویی جزو لاینفک زندگی مردم است.

ما براي شستن ظرف‌هایي که در سینک آشپزخانه جمع شده به مصرف آب زیادی نیاز داریم، اما اگر برای تمیز کردن آنها از ماشین ظرفشویی استفاده کنیم میزان مصرف آب خیلی کمتر می‌شود. به این صورت است که با استفاده از  ابزارهایی مثل ماشین ظرفشویی می‌توان میزان مصرف آب خانگی را به صورت قابل توجه کاهش داد و مردم را ترغیب کرد که بیشتر قدر آب را دانسته و خودشان مامور خودشان شوند. تا زمانی که برخی کالاهای مصنوعی ما گران‌تر از آب هستند نباید انتظار داشته باشیم در مصرف آب صرفه‌جویی شود.

من به شخصه لیلا اوتادی را به دلیل این دغدغه‌شان تحسین می‌کنم. اگر مردم ما هنوز این پدیده را جدی نگرفته و یاد نگرفته‌اند که خودشان مامور خودشان باشند باید شکر کرد که امثال خانم اوتادی آگاهانه خود را مامور صرفه‌جویی می‌دانند. کاش بشود کمپینی از هنرمندان برای صرفه‌جویی در مصرف آب ایجاد شود تا دغدغه هنرمند محبوب مردم، دغدغه خود مردم هم بشود.

این روزها ما تک و توک چهره‌ی دیگر هنرمندانمان را می‌بینیم که به نحوی سعی می‌کنند در مسائل اجتماعی، خیریه و غیره وارد شوند. آنها حتی خودشان را رسانه‌ای هم می‌کنند. رسانه‌ای کردن آنها نه تنها هیچ منافاتی با عمل خیرشان ندارد، بلکه باید اینطور باشد. چه خوب است که هنرمندانمان بیشتر و بیشتر در مسائل مبتلا به جامعه وارد شوند و چه خوب است که مردم در قبال این کارها و رسانه‌ای شدن آن سعه صدر داشته باشند و با آغوش باز در کنار هنرمندشان بایستند.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - فیلم «فروشنده» برای معرفی به فرهنگستان علوم و هنرهای سینمایی انتخاب شد.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بنیاد سینمایی فارابی، امیر اسفندیاری - سخنگوی هیات معرفی فیلم ایرانی - اعلام کرد: «پس از بحث های همه جانبه و بررسی های تکمیلی در خصوص پنج فیلمی که در فهرست کوتاه دوم قید شده بود، این هیات با اکثریت قوی آراء، فیلم «فروشنده» ساخته اصغر فرهادی را برای معرفی به فرهنگستان و رقابت از سوی کشورمان در رشته بهترین فیلم خارجی زبان برگزید.
اسفندیاری افزود: اعضاء هیات ضمن تشکر از سازمان سینمایی، بنیاد سینمایی فارابی و خانه سینما که در تعاملی مطلوب هماهنگی های لازم را برای برگزاری جلسات انجام داده اند، امید دارند فیلم برگزیده با اتکاء به پشتیبانی کلیه مراکز تاثیرگذار فرهنگی کشور، ظرفیت های سینمای ایران را در این رقابت بزرگ جهانی به خوبی نمایندگی کند.
گفتنی است در سال جاری، خانم پوران درخشنده و آقایان محمد بزرگ نیا، محمد حیدری، سعید عقیقی، امیر حسین علم الهدی، شهرام مکری، تورج منصوری، اکبر نبوی و امیر اسفندیاری در این هیات عضویت دارند.
شایان ذکر است سینمای نوین ایران که بیست و دو سال است به شکل منظم، معرفی فیلم به فرهنگستان علوم و هنرهای سینمایی را در دستور کار قرار داده، با سابقه یک نامزدی و کسب یک جایزه از جایگاهی قابل اعتنا در میان مدعیان اسکار بهترین فیلم خارجی زبان برخوردار است و با اتکاء به همین پیشینه، توانسته گشایشی بزرگ در عرضه تجاری فیلم های ایرانی را رقم زند.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان این جمله که «شهریار در تاریخ ایران جاودان است»، برگزاری کنگره روز شعر و ادب را کاری پسندیده خواند و گفت: باید از این سرمایه بی‌بدیل قوم ایرانی برای معرفی بیشتر صفات ایرانیان در دنیا استفاده کنیم.

به گزارش ایسنا، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، پیش از ظهر امروز در دیدار اعضای ستاد برگزاری کنگره روز شعر و ادب فارسی، مرحوم شهریار را محوری بسیار مناسب برای جمع شاعران معاصر ایران دانست و با یادآوری خاطرات شعرگویی و شعرنویسی خویش در زمان طلبگی، گفت: در مقطعی تمام کتاب الفیه ابن مالک را که دوره کامل نحو است، حفظ بودم که طی نامه‌ای به آیت‌‌الله العظمی بروجردی، این کتاب را به همراه قرآن کریم و منطق تفتازانی امتحان دادم.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، با شرح کامل آن خاطره که منجر به جایزه نقدی آیت‌الله بروجردی و برقراری شهریه شد، گفت: به شعر علاقه داشتم و کم‌کم که وارد عالم سیاست شدم، نتوانستم از ذوق و قریحه‌ام استفاده نمایم که البته یک بار با شعر شهریار آن جوشش در من زنده شد که شعری با مطلع «ای صفای تو رهنمون هنر/ شعرهایت پر از طلا و گهر» سرودم و برای ایشان فرستادم.

هاشمی رفسنجانی، با یادآوری خاطراتی از دیدارهایش با مرحوم شهریار، گفت: از آذربایجان مردخیز، طبیعی است که شخصیتی چون شهریار برخیزد که بر قله شعر و ادب فارسی و ترکی می‌درخشد.

وی با اشاره به عشق شهریار به بسیجیان مخلص دفاع مقدس، گفت: توصیفات عاشقانه شهریار نسبت به بسیجیان را خودم در جنگ می‌دیدم که واقعاً عاشق اسلام، ایران، تشیّع و انقلاب بودند و مردانه می‌جنگیدند.

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، با بیان این جمله که «شهریار در تاریخ ایران جاودان است»، برگزاری کنگره روز شعر و ادب را کاری پسندیده خواند و گفت: باید از این سرمایه بی‌بدیل قوم ایرانی برای معرفی بیشتر صفات ایرانیان در دنیا استفاده کنیم.

در آغاز این دیدار، مهرعلی‌زاده از اعضای ستاد برگزاری کنگره و اصغر فردی، دبیر کنگره بزرگداشت استاد شهریار، ضمن ارائه گزارشی از برنامه‌ها و فعالیت‌های برگزاری کنگره، با یادآوری مشاعره شهریار و آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به قرائت ابیاتی از آن اشعار متقابل پرداختند.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - شرکت‌های زیادی در ایران که مرکز آن‌ها در خیابان‌های روبروی دانشگاه تهران است،‌ از طریق اینترنت و آگهی با دریافت مبلغی پول برای دانشجویان پایان‌نامه‌ها و مقالات علمی می‌نویسند.

به گزارش ایسنا، مجله علمی ساینس به ارائه گزارشی در این مورد پرداخته و می‌نویسد: هنوز مشخص نیست چه میزان از این مقالات و پایان‌نامه‌ها بر اساس ادعاهای واهی و دروغین نوشته شده‌اند.

در سال 2014، یک عضو فرهنگستان علوم ایران برآورد کرده بود که هر ساله حدود پنج هزار پایان‌نامه که برابر با 10 درصد پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد و دکترای ارائه شده در کشور است، از بازار خریداری می‌شوند.

چنین معاملاتی احتمالا به زودی غیرقانونی می‌شوند. مجلس ایران قرار است پاییز  امسال طرحی ارائه کند که معاملات مشکوک در انتشارات علمی را غیرقانونی اعلام کند.

دکتر جواد رحیقی، مدیر شرکت چشمه نور ایران اظهار کرد: این مساله برای چهره علمی ایران بسیار بد است. این مشاغل کاذب و انگلی بوده و راه ناسالمی برای انجام کارها هستند.

سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری افزود: این یکی از مشکلات کشور دارای منابع گازی و نفتی است. ما فکر می‌کنیم می‌توانیم همه چیز را بخریم.

بهزاد عطایی آشتیانی، استاد مهندسی عمران دانشگاه صنعتی شریف اظهار کرده بود که 330 هزار پیوند به مقاله‌فروش‌ها را در جستجوی فارسی گوگل یافته‌ است. وی برآورد کرده که حداقل چند هزار شغل این چنینی در ایران وجود دارد.

دانشمندان ایرانی سالانه حدود 30 هزار مقاله در مجلات بین‌المللی منتشر می‌کنند که 20 برابر بیشتر از زمان قبل از انقلاب اسلامی است. به گفته حسین آخانی، زیست‌شناس دانشگاه تهران، مقاله فروشی به حیثیت تعداد زیادی از دانشمندان ایرانی که تقلب نکرده‌اند، آسیب زده و اعتماد جامعه علمی بین‌المللی را تضعیف می‌کند.

این گزارش مدعی شده که ردپای برخی دانشمندان را نیز می‌توان در این بازار آشفته پایان نامه‌نویسی در رشته‌های تخصصی پیدا کرد که شغل مناسب خود را پیدا نکرده‌اند.

اگر طرح مجلسی‌ها به قانون تبدیل شود، می‌تواند این مشکلات را تا حد زیادی حل کند. این طرح که توسط وزارت علوم و تحقیقات ارائه شده، تولید مقالات آکادمی برای شخص دیگر به منظور استفاده برای کسب درجه تحصیلی یا گرفتن اعتبار برای ارتقاء موقعیت در دانشگاه را جرم به شمار می‌آورد که جریمه نقدی و حتی زندان را به دنبال دارد.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - در آیین بزرگداشت هجدهمین جشن سینمای ایران، از فاطمه معتمدآریا، علیرضا رضاداد، سیدمحمد خادم و منوچهر محمدی به عنوان چهار چهره‌ی اثربخش سینمایی، با حضور وزیر کار و اهالی سینما قدردانی شد که با صحبت‌های صریح و طنازانه‌ای نیز همراه بود.

به گزارش خبرنگار سینمایی ایسنا، در این شب از سلسله شب‌های جشن سینمای ایران، به قدردانی از چند چهره مطرح سینمایی اختصاص داشت. منوچهر شاهسواری با بیان اینکه امشب، شب تکریم و احترام به بزرگان، پیشکسوتان و خلاقان است، اظهار کرد: نسل جوان سینما باید بدانند چه کسانی با چه دشواری‌هایی پرچم سینما را به اهتزاز درآورده‌اند.

در این مراسم که شنبه‌شب در تالار ایوان شمس برگزار شده بود، مدیرعامل خانه‌ی سینما ادامه داد: خوشحالم که در روز عید در جشن بزرگ سینمای ایران میزبان شما خواهم بود و آرزو می‌کنم در این روز بار دیگر کنار هم میزبان مردم باشیم. سینمای ما بدون درک و فهم مردم راه به جایی نمی‌برد. باید همیشه رنج‌ها، رویاها و افتخارات مردم را در پرده سینما به نمایش دربیاوریم.

معتمدآریا:‌ هیچ‌وقت ایمانمان را نفروختیم

فاطمه معتمدآریا یکی از چهار چهره‌ی سینمایی بود که در این مراسم از او تجلیل شد. در ابتدای این بخش فیلم کوتاهی درباره‌ی مردی ساده‌لوح که با دیدن فیلم‌های معتمدآریا دلباخته او شده است پخش شد. این فیلم کمدی از تولیدات مدرسه‌ی ملی سینما بود که کارگردانی آن را نیز بهرام و بهمن ارک انجام داده بودند و پس از آن هنرمندانی درباره این بازیگر با سابقه صحبت کردند.

علی نصیریان که با دعوت جالب کامران ملکی (مجری برنامه) که با زانو زدن در مقابل صحنه از او دعوت کرد، به روی صحنه آمد، در ابتدا با بیان اینکه باعث افتخار است که برای قدردانی از خانم معتمدآریا اینجا هستم، گفت: بسیار این قدردانی را شایسته ایشان می‌دانم چرا که از برجسته‌ترین بازیگران خلاق در این حرفه هستند. همه خیال می‌کنند بازیگری ساده است اما برای رسیدن به آن سادگی، مسیر خلاقانه‌ای هست که شاید همه نتوانند آن را طی کنند. خلاقیت در بازیگری هم از امتیازات کار خانم معتمد آریاست. تمام متدها و فوت‌وفن‌ها در بازیگری هم برای طی کردن این مسیر خلاقه و رسیدن به سادگی و باورپذیری است.

نصیریان افزود: معتمدآریا با کارهایی که از خود به‌جا گذاشته، بازیگری ممتاز است که شایسته‌ی هرگونه تجلیلی است و مهم‌تر از آن اینکه شخصیت انسانی برجسته‌ای دارد و همه‌ی این کارهای هنری هم برای رسیدن به آن «انسانیت» است.

همایون اسعدیان نیز درباره‌ی معتمدآریا گفت: «معتمد چقدر زود پیشکسوت شدی! این قطار چقدر تند می‌رود!» اما مگر قرار است در این زندگی چه کنیم!؟ کاری به خوب یا بد بودن فیلم‌هایش ندارم اما او با ماست و وارد زندگی‌های ما شده است. «معتمد خیلی عزیزی، ممنون که هستی»!

آتیلا پسیانی برای تمجید از فاطمه معتمدآریا به سال‌های دور برگشت و گفت: وقتی دانشجوی کارگردانی و بازیگری تئاتر بودم، دختر نوجوانی همیشه بین ما می‌پلکید و در تمام کارها مشارکت داشت و بسیار پر شروشور و جست‌وجوگر بود؛ هنوز هم همین‌طور است.

پسیانی خطاب به معتمدآریا گفت: تو را به خاطر سه چیز تحسین می‌کنم؛ به خاطر خلاقیت و جستجوگری‌ات، برای پایداری و مقاومتت در برابر تمام بی‌عدالتی‌ها و ناملایمت‌ها و همین‌طور به خاطر حضور اجتماعی و بین‌المللی درخشانت.

رخشان‌ بنی‌اعتماد نیز با جملات کوتاهی درباره این هنرپیشه گفت: «سیمین عزیز بابت مقاومتت و حضور محترمانه و ستایش‌انگیزت در سینما و حضورت در قلب مردم از تو سپاسگزاریم. سپاس که هستی و خوشا به حال ما».

حجت الاسلام‌والمسلمین سیدمحمود دعایی سخنران دیگری بود که پشت میکروفون حاضر شد و از فاطمه معتمدآریا بابت اتفاقاتی که در گذشته افتاده است عذرخواهی کرد.

مدیر مسئول روزنامه‌ی اطلاعات که صحبت‌های خود را با یک جمله‌ی طنزآمیز مبنی بر اینکه «نمی‌شود در جمهوری اسلامی مراسمی برگزار شود که یک آخوند در آن صحبت نکند» شروع کرد، بار دیگر به اتفاقاتی که در کاشان برای فاطمه معتمدآریا افتاده بود اشاره کرد و گفت: حادثه تلخی اتفاق افتاد و به هنرمند نازنینی که همه‌ی ما او را می شناسیم بی حرمتی شد. برخورد ایشان در این واقعه به قدری دقیق و آموزنده بود که ما از او درس گرفتیم. او شرایط را درک کرد و گلایه‌ای نکرد. دوست داشتم شخصاً از ایشان عذرخواهی کنم که یک هملباس ما به ایشان بی حرمتی کرده است گرچه این فرصت برای من فراهم نشد اما یک روحانی دیگر در کاشان این کار را کرد و به نوعی اشتباه قبلی را جبران کرد.

فاطمه معتمدآریا بالأخره بعد از این صحبت‌ها در میان تشویق‌های ممتد حاضران روی صحنه آمد و بعد از دریافت تندیس خانه سینما و «جایزه‌ی سیف‌الله داد»، صحبت‌های خود را با یک بیت شعر آغاز کرد و گفت: «دل و دین بردی و اکنون پی جان آمده‌ای/ بنشین تا بسپارم به تو آن هم، بنشین». این شعر را تقدیم می‌کنم به آقای دعایی که همه‌جا همه‌جور هوای ما را داشته است.

معتمدآریا ادامه داد: این اهالی سینما و این آدم‌های شریف را جای امنی گوشه عبای خودتان نگاه دارید. بین اهالی سینما فقط عشق حکمفرماست. عشق به زندگی و انسانیت؛ و هیچ‌چیز جز این نیست و جز این باقی نمی‌ماند. ما هیچ‌وقت ایمانمان را نفروختیم. اگر روزی ایمان‌ها را بسنجند مطمئنم سینما اول می‌شود، چراکه در سینما آفرینش وجود دارد و ما خدایگان روی زمینیم و تلاش می‌کنیم بخشی از عشق خدایی را با دیگران تقسیم کنیم. هیچ‌چیز دیگر از ما برنمی‌آید؛ پس دنبال چیز دیگری نگردید!

در این مراسم کامران ملکی دبیر هیئت‌مدیره‌ی خانه‌ی سینما که اجرای این مراسم را بر عهده داشت با اشاره به اینکه معصومه ابتکار (رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست) و علی ربیعی (وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی) هریک چهار تابلو برای چهار هنرمندی که از آن‌ها تجلیل می‌شود هدیه کرده‌اند، به سبد گلی که از طرف شهردار تهران برای این مراسم ارسال شده بود نیز اشاره کرد که با خنده و همهمه حاضران مواجه شد!

جمهوری اسلامی برای مدیران فرهنگی‌اش هزینه کرده است

بخش دیگر مراسم به قدردانی از فعالیتهای علیرضا رضاداد (مدیر اسبق فارابی و دبیر شش دورخ جشنواهر فجر) اختصاص داشت.

ابوالحسن داوودی در سخنانی درباره‌ی این مدیر سینمایی اظهار کرد: او از معدود مدیرانی است که از صمیم قلب در تمامی مراحل کارم حتی زمانی که برایم مانع ایجاد کرده او را دوست داشتم. چون کارش را با اعتقاد انجام داده است. اوایل دهه ۷۰ که با هم در تلویزیون کار می‌کردیم دوران عجیبی بود و مدیران فرهنگی با آزمون و خطا راه‌شان را پیدا می‌کردند. جمهوری اسلامی برای مدیران فرهنگی‌اش هزینه کرده است که عمده‌ی خرج آن هم از ما سینماگران بوده است! اعتماد و آرامشی که در رفتار او بود باعث شد حتی زمانی که باهم چالش داشتیم از او رنجیده نشوم.

جمشید مشایخی نیز در سخنانی کوتاه با اشاره به اینکه حرف زدن‌های زیاد همه را خسته کرده است! به‌جای حرف‌زدن درباره‌ی رضاداد، درباره ِ فاطمه معتمدآریا گفت: زمانی به فضیلت می‌گفتند هنر و هرکس فضیلتی داشت هنرمند بود؛ می‌خواهم بیتی از حضرت حافظ را به «گردآفرید سینما و تئاتر ایران» خانم فاطمه معتمدآریا تقدیم کنم «گر در سرت هوای وصال است حافظا/ باید که خاک درگه اهل هنر شوی».

در ادامه علیرضا رضاداد نیز روی صحنه آمد و پس از دریافت جایزه‌ی سیف الله داد و تندیس جشن خانه‌ی سینما گفت: عاقبت کوزه‌گر در کوزه افتاد! بارها به اعضای هیات مدیره خانه سینما گفتم که اجازه بدهید فرد شایسته‌تری را برای این قدردانی معرفی کنم اما در نهایت ناچار شدم اطاعت امر کنم.

رضاداد در ادامه به فعالیت‌های نیکوکارانه رخشان بنی‌اعتماد اشاره کرد و گفت: حدود دوماه پیش از طرف خانم بنی‌اعتماد برای دیدن فیلم «آی آدم‌ها» دعوت شدم و پس از دیدن این فیلم به حال او غبطه خوردم که در ۱۰ سال اخیر خود را وقف خیر جامعه و اقشار محروم کرده است. فیلم «آی آدم‌ها» مرا درگیر کرد و فکر کردم چه کاری می‌توانم انجام دهم. اینجا از اعضای خانه سینما دعوت می‌کنم به زنجیره امیدی که در این فیلم به آن اشاره می‌شود بپیوندند. فکر می کنم همه ما می‌توانیم یکی از اکران های این فیلم را به عهده بگیریم.

تجلیل از منوچهر محمدی- تهیه‌کننده با سابقه سینما- نیز بخش دیگر این مراسم بود که با پخش مصاحبه‌ای ساختگی از او، در حالی که به ملکوت اعلی پیوسته و با یکی از فرشتگان الهی صحبت می‌کند و از کارهایی که در زمین کرده است می‌گوید، آغاز شد!

پس از آن، محمدمهدی عسگرپور با اشاره به این کلیپ طنزآمیز که -شوخی و جدی بود- گفت: کسانی که او را از دور می شناسند ممکن است با فردی جدی روبرو شوند اما او کودک درونی دارد که در این کلیپ طنزآمیز مشهود بود. تسلط او روی اجزای فیلم با سایر تهیه‌کنندگان متفاوت است و ایده‌ی بسیاری از فیلم‌هایی که تهیه کرده را خودش داده است. او فیلمنامه‌نویس، تهیه‌کننده، مدیر سینمایی -و حتی بالقوه- کارگردان خوبی است و از تهیه‌کنندگانی است که استثنائاً همه دوست دارند سر صحنه‌ی فیلم حاضر باشد!

این کارگردان سینما با اشاره به اینکه هرساله در جشنواره آسیا پاسیفیک از یک هنرمند تاثیرگذار قدردانی می شود و بناست امسال از منوچهر محمدی تجلیل شود، گفت: دهمین جایزه‌ی آسیاپاسیفیک برای قدردانی از یک سینماگر، با رایزنی‌هایی که انجام شد به یک فیلمساز ایرانی اهدا می‌شود و در صحبت‌هایی که با اهالی خانه سینما داشتیم، عموماً پیشنهاد اولشان منوچهر محمدی بود. این جایزه دو سه ماه دیگر در استرالیا به ایشان اهدا می‌شود که پیشاپیش آن را تبریک می گویم.

جهانگیر کوثری (تهیه‌کننده سینما) نیز درباره‌ی ‌فعالیت‌های منوچهر محمدی و اثرگذاری او در دوره‌ی مدیریتش در سینما گفت: بعد از انقلاب در تمام عرصه‌ها بویژه هنر و مخصوصاً سینما، کار کردن بسیار سخت بود و پذیرش سینما در جامعه با دشواری‌هایی همراه بود که به دلیل سوابق غیراخلاقی آن طبیعی هم بود. ما آن زمان در فعالیتمان گاه تند و گاه آهسته می‌رفتیم، چون سیاست این حرکت‌ها را نمی‌دانستیم اما کسانی چون منوچهر محمدی بین ما بودند که از نظر تدبیر و سیاست امور سینمایی مانند لوکوموتیو، دیگران را به حرکت در می‌آورند. در میان مدیران دهه‌ی ۶۰ آقای محمدی از کسانی بود که کمتر دیده شد اما سکان امور را به درستی در دست داشت.

پس از این صحبت‌ها منوچهر محمدی نیز جایزه‌ی سیف‌الله داد و تندیس خانه‌ی سینما را از سیدمحمود دعایی دریافت کرد و گفت: نمی‌دانم چرا مراسم‌های ما انقدر طولانی می‌شود و چرا همیشه بیشتر مردانه است!

محمدی نیز به کلیپ طنزآمیزی که درباره‌ی او پخش شده بود اشاره کرد و گفت: اواسط کلیپ آقای ربیعی به من گفتند «داری آدم خطرناکی می‌شی!»، نمی‌دانم آدم حرف حق را بگوید واقعاً خطرناک می‌شود!؟ البته بچه‌های خانه‌ی سینما این کلیپ را هم سانسور کردند و آنجا که از من می‌پرسند «وقتی فلان فیلم را ساختی چه کسی رئیس جمهور بود؟»، من می‌گویم «احمدی‌نژاد» و آن فرشته‌ می‌گوید «خب بگذریم!» اما این بخش را از کلیپ حذف کردند!

اولین سینماداری که از او تجلیل شد

سیدمحمد خادم حقیقت مالک سینما البرز لاله‌زار و رئیس اسبق انجمن سینماداران سینماگر دیگری بود که در این مراسم از فعالیت‌های چنددهه‌ای او در سینما قدردانی شد. احسان کرمی نیز اجرای تصنیف «تا بهار دلنشین» را به او تقدیم کرد که با همنوایی و استقبال حاضران هم روبرو شد.

محمد متوسلانی درباره‌ی خادم با بیان اینکه او از نظر انسانی فردی شریف است و سوابقش نشان می‌دهد در مدیریت خود نیز موفق بوده است، اظهار کرد: او یکی از قدیمی‌ترین سینماهای ایران را سرپرستی کرده و در انجمن سینماداران نیز فعال بوده و در عرصه ورزش نیز سه دوره رئیس فدراسیون کشتی بوده است که اینها نشان از کفایت اوست و خوشحالم که خانه‌ی سینما، سینماداران را به عنوان رکن ارتباط با مخاطبان ارج می‌نهد.

محمدقاصد اشرفی رئیس انجمن سینماداران نیز در سخنانی کوتاه با بیان اینکه تجلیل از یک عضو انجمن سینماداران که برای اولین بار اتفاق می‌افتد، جای تشکر دارد افزود: انجمن سینماداران از قدیمی‌ترین اصناف خانه‌ی سینماست که در عرصه‌ی تولید و پخش و نمایش، بیش از نیم قرن فعالیت داشته اما بسیار مهجور مانده است.

عبدالله علیخانی نیز در سخنانی با اشاره به آشنایی پنجاه‌ساله‌اش با محمد خادم اظهار کرد: سینما البرز با مدیریت ایشان یکی از سینماهای خوب شهر بود و من از سال ۴۴ برای دیدن فیلم آنجا می‌رفتم و بعدها در سال ۴۷ که وارد کارهای سینمایی شدم با او مراوده داشتم. او در عرصه‌ی مدیریت انجمن سینماداران نیز کارهای مثبتی از جمله خرید ساختمان برای انجمن و تبدیل برق سینما از تجاری به فرهنگی انجام داده است.

پس از این صحبت‌ها سیدمحمد خادم روی صحنه آمد و پس از دریافت جایزه‌ی سیف الله داد و تندیس خانه‌ی سینما، در سخنان کوتاهی با قدردانی از برگزارکنندگان این مراسم گفت: برگزاری چنین برنامه‌هایی برای اینکه از افرادی که برای سینما زحمت کشیده‌اند یادی بشود لازم است.

در آخر نیز وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای صحبت درباره‌ی سینماگرانی که از آنها تجلیل شد پشت میکروفن حاضر شد و گفت: جناب خادم سینمادار است و سینما تنها یک چهاردیواری نیست؛ چون در آن مهرورزی می‌شود و غم‌ها وشادی‌ها تقسیم می‌شود. من نیز به سهم خودم از کسانی که برای ساخت سینما یک آجر روی آجر گذاشته‌اند قدردانی می‌کنم.

ربیعی درباره‌ی مدیریت علیرضا رضاداد نیز گفت: اخیراً افتخار داشتم که با ایشان در یک پروژه همکاری داشته باشم و باید بگویم مدیریت فرهنگی پروژه نیست پروسه است و سختی‌های زیادی دارد و از مدیران فرهنگی نیز سپاسگذارم.

او درباره منوچهر محمدی نیز گفت: محمدی به عنوان یک تهیه‌کننده کار بسیار سختی داشته است. همه می‌دانیم ساخت یک فیلم این روزها چه گرفتاری‌هایی دارد «مردم با فیلم‌های تو حال کردند، خدا بهت حال بده»! از خانه سینما هم تشکر می‌کنم که این دورهمی را برگزار می‌کند و هوای همدیگر را دارید.

در این مراسم که با اجرای شش قطعه‌ی موسیقی زنده توسط گروه «نوشه» با خوانندگی احسان کرمی در فواصل بین قدردانی‌ها همراه بود، چهره‌هایی چون حبیب ایل بیگی، فرید فرخنده کیش، سید مهدی طباطبایی نژاد، عبدالرضا اکبری، سیروس الوند، ابراهیم داروغه‌زاده، فرشته طائرپور، مرتضی رزاق کریمی، محمد سریر ، محمد مهدی حیدریان و ابراهیم مختاری، علیرضا تابش، غلامرضا خلیج ارجمندی کمال تبریزی، محمدرضا مویینی، و بسیاری دیگر از چهره‌های سینمایی حضور داشتند.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - نگارش مقالات علمی در حالی از حدود ۱۵ سال پیش در ایران قوت گرفت که قرار بود در دوره کوتاهی پس از افزایش حجم مقالات روند کیفی‌سازی آنها و استفاده از پژوهش‌های انجام‌ شده برای حل مشکلات جامعه و بخش‌های تولیدی کشور آغاز شود اما با روی‌ کار آمدن دولت نهم، نه‌ تنها این اقدام از مسیر اصلی خود منحرف شد بلکه تغییر آیین‌نامه‌ها و تبدیل به هدف شدن تولید مقالات به جای استفاده از آنها در بخش‌های دیگر سبب شد تا جامعه دانشگاهی نیز صرفا بر نوشتن مقالات متعدد برای ارتقای سطح علمی خود بر اساس آیین‌نامه متمرکز شود.

به گزارش ایسنا، دوهفته‌نامه روبه‌رو در شماره جدید خود نوشت: «حدود پنج سال پیش بود که انتشار گزارشی آماری در یکی از معتبرترین نشریات علمی دنیا درباره روند تولید مقاله در ایران موجی از شادی را در میان دانشگاهیان به راه انداخت و در سوی دیگر خوراک مسئولان وقت وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را برای بالیدن به سیاستهای اتخاذ شده در آن زمان فراهم کرد.

در سال ۲۰۱۱ میلادی مجله «نیچر» آماری ارائه داد که بر اساس آن، ایران را با رشد ۲۰ درصدی تولید مقالات علمی، پرشتابترین کشور از این حیث در دنیا معرفی کرد و از همان زمان مانور مسئولان روی موضوع رشد علمی کشور آغاز شد.

نگاهی به این آمار نشان میداد که ایران حدود ۱.۲ درصد از تولید مقالات در دنیا را داراست و از این نظر در رتبه ۱۶ دنیا قرار دارد اما در همین مدت برداشتهای متفاوتی در کشور از این آمار انجام شد. عدهای آن را بیانگر رشد علمی کشور عنوان کردند و جالبتر آن که برخی گزارشها این موضوع را به میزان هوش ربط داده و مطالبی با عنوان هوش ۱۱برابری محققان ایرانی نسبت به متوسط جهانی منتشر شد که در واقع چیزی جز کذب در آن وجود نداشت. هر چند ممکن است این مطالب را اشتباه در ترجمه گزارشهای بینالمللی دانست اما با نگاهی بدبینانه میتوان گفت برخی از آنها مطالب مبالغهآمیز و شبههانگیز بودند.

سرعت رشد تولید مقالات علمی در ایران را - که جرقه نخستین آن از سالهای ابتدایی دهه ۸۰ و در دوران اصلاحات به واسطه در نظر گرفتن جایزه برای نوشتن مقالات علمی بینالمللی زده شد - میتوان بیانگر افزایش مطالعه و پژوهشهای کمّی و تئوری در دانشگاهها و بین استادان و دانشجویان دانست که به خودی خود امری مثبت تلقی میشود، حال آن که رشد کمّی مقالات فقط بخشی از میزان تولید علم در یک کشور را نشان میدهد و مواردی از قبیل زیرساختهای پژوهشی جدید، کیفیت مقالات، کاربردی شدن آنها و در سادهترین حالت میزان ارجاعات و استناد به این مقالاتِ تولید شده در مقالههای جدیدتر بینالمللی نیز نقش مهمی در رشد علمی کشور دارد. نگاهی به زیرساختهای پژوهشی کشور در این مدت شاید بتواند اندکی قضیه را روشنتر کند؛ چرا که بررسی این زیرساختها نشان میدهد تعداد مقالات تولید شده متناسب با این زیرساختها نیست.

تعبیرکردن میزان کمّی تولید مقالات علمی کشور به رشد علمی و افتخار به آن، به تدریج به نسلهای بعدی مسئولان هم انتقال یافت و برخی از مسئولان پیشین نیز معتقد بودند افزایش تعداد مقالات، سیاستی بوده که از دورههای قبل آغاز شده است و نتیجه آن در این سالها دیده میشود که البته چندان خالی از حقیقت نیز نبود.

کامران دانشجو، وزیر علوم دولت دهم، چهار سال پیش گفته بود در سال ۲۰۱۲ بیش از ۷۰ هزار مقاله بدون تکرار از سوی دانشمندان ایرانی در مجلات معتبر جهانی و در پایگاههای علمی ISI، SCOPUS و ISC ثبت شده است که این میزان پیشرفت نشان میدهد دانشگاههای ما با جدیت به دنبال تولید علم هستند و این کار، توانمندی اعضای هیأت علمی دانشگاهها و هوش بالای دانشجویان ایرانی را نمایان میکند. او این را هم گفته بود که رشد تولید علم، متأثر از توسعه تحصیلات تکمیلی دانشگاههاست، زیرا بخش زیادی از این مقالات با همکاری اعضای هیأت علمی و دانشجویان دورههای تحصیلات تکمیلی و از پایاننامههای دانشگاهی استخراج میشود اما شاید یکی از دلایل اصلی رشد تولید مقالات را در ایران بتوان مبنا قراردادن نوشتن مقاله برای پذیرش دانشجویان در دورههای تحصیلات تکمیلی و از شروط ارتقای استادان دانشگاهی دانست که همین امر این انگیزه را در دانشجویان و استادان تقویت میکرد که به جای تقویت زیرساختهای پژوهشی و پایاننامههای کاربردی فقط به دنبال نوشتن یا در شرایطی بدتر ترجمه مقالاتی برای راهافتادن کارشان باشند. به عبارت دیگر دغدغه جامعه دانشگاهی به جای پیشرفت علمی که به دنبال رفع مشکلات جامعه باشد، اموری شد که فقط سابقهای کمّی در پرونده آنها به حساب بیاید. نگاهی به آمار تولید مقاله استادان دانشگاهی نشان میدهد برخی از آنها به طور متوسط بیش از دو یا سه مقاله در سال نوشتهاند!

مهمترین نکته در این بحث، کاهش میزان ارجاعات مقالات دیگر به این مقالات تولید شده در سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۰ بوده است. بنابراین هر چند تولید مقالات با افزایش چشمگیری روبهرو بوده است اما در همین مدت استناد به این مقالات که جزء مهمترین شاخصههای کیفی بودن یک مقاله به شمار میآید، کاهش یافته است.

رضا ملکزاده، معاون تحقیقات و فناوری وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور دو سال پیش گفته بود چالشهای زیادی در مسیر پژوهش وجود دارد و یکی از آنها این است که ٨٥ درصد تحقیقات در دنیا تأثیری روی سلامت نمیگذارند و چندان مفید نیستند. وی تأکید کرده بود عامل ارزشیابی مقالات مناسب نیست و باید بیشتر به ارجاعاتی که به مقاله میشود توجه داشته باشیم؛ به طوری که از چندین سال گذشته تاکنون مقالات زیادی در ایران نوشته شده است که ٥٨ درصد این مقالات هیچ ارجاعی نداشتهاند. برخی استادان برای ارتقای خود مقالاتی مینویسند که چندان مناسب نیست و به پژوهش ضربه میزند. ملکزاده تکراری بودن مقالات را هم یکی دیگر از چالشهای پژوهش خوانده بود.

تکراری بودن مقالات علمی تولید شده در ایران فاجعه بارتر از تولید کمّی مقالات است و بعضی دانشجویان و استادان به جای پژوهش روی یک موضوع کارساز و رفع نیازهای جامعه خود سراغ مقالاتی میروند که از قبل موجود است و با اندکی تغییر، آن را بار دیگر به نام خود ثبت میکنند. درباره این موضوع بیش از هر چیز نبود نظارتِ مناسب بر پایاننامههای نوشته شده از سوی متولیان آن سؤالبرانگیز و عجیب است. در کنار کپیکردن مقالات پیشین، ترجمه مقالات و پژوهشهای بینالمللی منتشر شده در فضای مجازی، ابعاد بزرگ تقلب در این زمینه را بیش از پیش نمایان میکند. اگر نظارتی قویتر بر مقالات تولید شده وجود داشت، قطعا تعداد مقالات تولید شده کپی یا ترجمه نیز کاهش مییافت و به دلیل همین نبودِ نظارت است که تاکنون آماری مبنی بر تعداد مقالات تکراری، ترجمه یا کپی شده منتشر نشده است اما برای اطلاع از این امر، میتوان فقط سری به تبلیغات گسترده تولید مقاله «ISI» در سطح شهر زد.

سیاست افزایش تعداد مقالات در سالهای گذشته در وهله نخست امری مثبت تلقی میشود اما عمیقتر که نگاه کنید، اثرات سوء آن ضربه بزرگی به بدنه دانشگاهی و صنعتی کشور زده است. توجه بیش از حد دانشجویان، محققان و استادان دانشگاهی به تولید کمّی مقالات سبب شده تا نگاه به آسیبها و مشکلات جامعه و حل آنها از سوی جامعه دانشگاهی کاهش یابد. در مقابل بخشهایی که در کشورهای پیشرفته دنیا از مهمترین موارد استفاده از علم تولید شده دانشگاهها هستند، انتظار خود از جامعه دانشگاهی را کاهش دادهاند و به همین دلیل سالهاست که ارتباط صنعت با دانشگاه در حد شعاری دستنیافتنی باقی مانده است.

رشد تولید مقالات علمی در حال حاضر نیز به گفتمان چالشی سیاسیون عرصه دانشگاهی بدل شده، به گونهای که کاهش تعداد مقالات ایران در دو، سه سال اخیر با انتقاد از سوی مسئولان پیشین وزارت علوم مواجه شده و دولت یازدهم را دلیل اصلی کاهش رشد علمی کشور میدانند. از سوی دیگر مسئولان فعلی نیز زمان توقف این رشد علمی را از سال پایانی دولت پیشین عنوان میکنند. این در حالی است که به گفته بنیانگذار پایگاه استنادی جهان اسلام، تعداد مقالات علمی ایران در چهار ماهه نخست سال ۲۰۱۶ با افزایش همراه بوده و فقط سالی که میزان تولید مقالات کاهش یافته، سال ۲۰۱۵ بوده است.

بسیاری از کارشناسان حوزه آموزش عالی معتقدند صرف تولید مقاله روش مناسبی برای محک زدن رشد علمی کشور نیست و این امر فقط باید بستر تبدیل شدن این مقالات و پایاننامهها به تکنولوژی، رفع نیاز جامعه و حل مشکلات کشور باشد که تاکنون نه تنها این موارد جامه عمل به خود نپوشیده است، بلکه گرایش استادان به سمت و سوی تولید کمّی مقالات، راه را بر کیفیسازی آنها بسته است و بدون تغییر سیاستهای دانشگاهی کشور نمیتوان این مقالات را به سوی کاربردی شدن سوق داد و در صورتی که این مقالات دردی از جامعه دوا نکند، فقط متون علمی دستنخوردهای در کتابخانهها باقی خواهند ماند.»

نمودار شماره یک: تعداد مقالات علمی ایران در سال‌های 2000 تا 2010

نمودار شماره دو: سهم ارجاع در میان مقالات علمی ایران در طی سال‌های 1996 تا 2010

نمودار شماره سه: رتبه علمی ایران در برخی رشته‌های مهندسی و علوم انسانی

ادامه مطلب...

ادامه مطلب...

 

ادامه مطلب...

ادامه مطلب...

نمودار شماره 6: سهم مقالات کنفرانس‌ها از کل تولید علم کشور

نمودار شماره 7: سهم مقالات کشور حاصل از مشارکت در کنفرانس‌های بین‌المللی از کل مقالات کنفرانس‌های دنیا

نمودار شماره 8: سهم ایران از کل مقالات منتشر شده در معتبرترین مجلات بین‌المللی

نمودار شماره 9: سهم ایران از کل کمیت علم دنیا به تفکیک کنفرانس‌ها و مجلات

پیشخوان

آخرین اخبار