عصر ایران؛ مهرداد خدیر
- «بررسی تمامی دستگاهها نشان میدهد که کمتر از 10 درصد بانوان بدحجاب هستند».
این سخنِ عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور در حاشیۀ یکصد و بیست و سومین جلسۀ شورای اجتماعی که به موضوع «حجاب و عفاف» اختصاص داشته با واکنشهای متفاوت در داخل و حتی برخی رسانههای فارسی زبان خارج از کشور روبه رو شده است:
- دستۀ اول برخورد طعنهآمیزی داشتهاند و بی آنکه علامت تعجب بگذارند یا در حاشیۀ آن تحلیل و تفسیر ارایه کنند، تصاویری انتخاب کردهاند که نشان میدهد حجاب حداکثری مورد نظر یا تبلیغ حکومت را اکثریت رعایت نمیکنند.
- دستۀ دوم موضوع را به مسؤولیت آقای وزیر و وضعیت خاص او ارتباط میدهند. از این نظر که از یک طرف صبغه و سابقۀ او اصولگرایی است اما وزیر و عضو دولت اعتدالگراست و هوای هر دو را باید داشته باشد. خاصه این که رأی زنان به آقای روحانی پررنگ بوده است.
- دیدگاه یا دستۀ سوم کسانی هستند که معتقدند آمارهای رسمی را نباید چندان جدی گرفت. مثلا میتوان پرسید منظور از بررسی «تمام دستگاه ها»این است که تمام دستگاهها آمار گرفتهاند یا از تمام دستگاهها آمار گرفته شده است؟ یا منظور از دستگاهها ادارات است و پوشش خانم های کارمند یا نوع حجاب ارباب رجوع؟
یا منظور کمتر از 10 درصد چقدر است؟ 9.99 درصد یا کمتر؟
از سوی دیگر این نوع گزارشدهی را می توان برای جلب اطمینان خاطر و به سبک و سیاق سَلَف ایشان جناب علی محمد بشارتی در 24 سال قبل دانست.
آقای هاشمی رفسنجانی رییس جمهوری وقت در خاطرۀ مربوط به روز شنبه دوم اردیبهشت 1374 مینویسد:
«آقای علی محمد بشارتی وزیر کشور تلفنی اطلاع داد اکثریت نیرومند مردم تهران، داوطلبانه آنتنهای ماهواره را برداشتهاند.»
وقتی وزیر کشور دولت هاشمی 24 سال پیش می تواند از «اکثریت نیرومند»ی سخن بگوید که «داوطلبانه»، « آنتنهای ماهواره» را برداشتهاند وزیر کشور دولت روحانی هم میتواند از « اکثریت نیرومند»ی بگوید که «بد حجاب» نیستند.
این اشارات اما به معنی آن نیست که نویسندۀ این سطور با گزینه های بالا موافق است. بلکه اتفاقا می توان نشانههای دیگری از آن دید:
1. وقتی وزیر کشور میگوید بررسی ها از 10 درصد حکایت میکند به این معنی هم می تواند باشد که در عرصه عمومی به حداقل ها رضایت دادهاند و نوعی توافق نسبی حاصل آمده است.
مثل وقتی که یک نهاد رسمی دربارۀ اشتغال و بیکاری آمار تهیه می کند بیکار به کسی نمیگوید که در هفته 44 ساعت کار نمی کند و مشمول بیمۀ تأمین اجتماعی هم نیست. اگر حداقل 2 تا 4 ساعت در هفته کار کند و بابت آن مزد بگیرد نیز در آمار بیکاران تعریف نمیشود.
در این فقره هم تعریف خود از بدحجاب را به شکلی تقلیل دادهاند که اکثر دختران جوان و بانوان طبقه متوسط را دربرنگیرد وعملا سبک زندگی و پوشش آنان را به رسمیت بشناسد. روزگاری جوراب سفید و مانتوی بالای زانو و شال قرمز هم از مصادیق بدحجابی یا شُل حجابی یا کم حجابی بود اما حالا نیست. بنابر این مصادیق را محدودتر کرده اند.
2. اگر کسی بیکار باشد و از او بپرسید بیکار هستید یا نه، بر شما خُرده نمی گیرد که چرا برای من لفظ بیکار را به کار بردید؟ چون بر اساس آن توافق وجود دارد و بار ایدیولوژیک و ارزشی ندارد. اما اگر به خانمی گفته شود «آیا شما بدحجاب هستید» او پاسخ مثبت نمیدهد چون به احتمال زیاد به لحاظ تنوع و رنگ و مد آن پوشش را انتخاب کرده و اگر خارج از نگاه پلیس و حکومت بیحجاب باشد آن مقدار حجاب را که به خاطر حکومت و پلیس انتخاب کرده کافی میداند و زیر بار توصیف با کلمۀ منفی «بد» نمیرود.
از این رو میتوان پرسید برخی در خارج از ایران چرا اصرار دارند آنچه را که «بد» نمیدانند ذیل عنوان «بد» تعریف کنند؟!
3. میتوان حدس زد در این تعریف و نه الزاما در عمل پوشش غالب زنان یعنی همین دختران وزنان که در مترو و مغازهها و نه ادارات و مدرسه ها میبینیم به رسمیت شناخته شده و تنها بخش واقعا تحریکآمیز یا آن دسته که به عمد می خواهند باورنداشتن خود را نشان دهند مصداق «بدحجاب» دانسته و از این منظر وزیر کشور حرف درستی زده است.
چند سال پیش مدیر یک رستوران مشهور در تهران برای خلاص شدن از تذکرات مربوط به حجاب زنان از پلیس خواست مأمور زن بگمارد. در طول یک سال می دیدم که سخت گیری های او به مرور کمتر می شود چون همه را نمی توانست از سر میز به بیرون راه نمایی کند و اواخر تنها نظاره گر بود یا سراغ آن ده درصد می رفت.
سخن وزیر کشور را می توان به منزلۀ نوعی نگاه عرفی و بر پایۀ سبک زندگی هم دانست.
از نگاه خانم چادری مانتو کافی نیست و خانم مانتویی به سبک و سیاق یونیفورم های اداری طبعا مانتوهای رنگی را مصداق بدحجابی می داند و همین طور می توان نسبت ها را بازگفت.
بر اساس آنچه در سریال های تلویزیونی و حتی در خانه می بینیم قطعا شمار زنان بدحجاب بسیار بیشتر از 10 درصد است اما بر اساس تصاویر همین خانم های بازیگر در شبکه های اجتماعی که بی حجاب هم ظاهر نمی شوند همین ده درصد است و اصل داستان بر سر کلمه «بد حجاب» است.
تصور کنید دخترجوانی که مدرسه و دانشگاه نمی رود و تلویزیون ایران را هم نگاه نمی کند و اهل سیاست و پی گیری بحث های اجتماعی هم نیست و خانواده هم بر او سخت نمی گیرد و پاک و عفیف هم هست اما تظاهر دینی چندانی ندارد چه پوششی دارد؟ می توان حدس زد شلوار جینی به پا میکند و با مانتویی کوتاه یا جلو باز و روسری بلندی که هر جا لازم باشد بیش از مو را می پوشاند با بخشی از مو که بیرون افتاده است.
تصور یا تصویر غالب این است. او مشکلی با اصل حجاب ندارد. بلکه این سبک لباس میپوشد به همان دلیل که از فلان عطر استفاده می کند و اگر به او گفته شود بدحجاب چه بسا تعجب کند و نپذیرد. دختر مذهبی هم پیداست با چه پوششی خارج می شود و چه بسا با هم دوست هم باشند اما همان گونه که مردی با محاسن از مشاهده دوست ریش تراشیده تعجب نمیکند آنان نیز چه بسا تعجب نکنند.
اعلام ده درصد بد حجاب را میتوان به این معنی دانست که ده درصد زیر بار حداقل ها هم نمیروند یا عمدی در کارشان است. با این منطق وزیر درست میگوید.
تعجب از منتقدان در هر دو سوست. مخالفان حجاب اجباری توقع داشتند بگوید 90 درصد بدحجاب هستند؟ در این صورت عدد 90 درصد نوعی هنجار را تعریف نمیکرد که با اطلاق «بد» سازگار نباشد؟
موافقان حجاب اجباری چه؟ آیا آنان هم انتظار داشتند وزیر بگوید 90 درصد بد حجاب اند؟
در آن صورت اصل مسأله لوث نمی شد؟ فیدل کاسترو رهبر فقید کوبا در نشست سران آمریکای لاتین که غالبا به کشورهای صنعتی بدهکار بودند این پرسش را طرح کرد چند کشور بالای فلان میلیارد دلار بدهی دارند؟ بایستند. اکثر جمعیت برخاستند. کاسترو گفت: شما دیگر بدهکار به حساب نمی آیید. شریک شان هستید!
حجاب شرعی مشخص است. بد و خوب و شل و کم ندارد. اما حکومت هم اجباری را در نظر گرفته که مثل دستمزد یا ساعت کار نمی تواند حداکثری باشد و باید حداقلی باشد.
وزیر کشور از جنبۀ شرعی سخن نگفته و از حداقلی گفته که 90 درصد رعایت می کنند. منتها حداقل دهۀ 60 یک موضوع بود و حداقل دهۀ 90 موضوعی دیگر و آقای رحمانی فضلی احتمالا همین را مد نظر داشته است.
در یک کلاس 20 نفری اگر معلم به 5 نفر نمره 4 بدهد مدیر شاید اولیا را هم بخواهد. اما اگر از 20 نفر به 19 نفر نمره 4 بدهد مدیر اولیا را نمی خواهد به معلم می گوید این چه وضع درس دادن و امتحان گرفتن است؟
نکته عجیب قضیه همین جاست. یک عده دوست دارند آقای رحمانی فضلی به اغلب نمره 4 بدهد!
واکنش یک نماینده مجلس به درگذشت "دختر آبی"
خودسوزی این دختر با واکنشهای زیادی از جمله معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور، پروانه سلحشوری و برخی از بازیکنان فوتبال را در پی داشت و رسانه های ضدانقلاب نیز بر سر آن جنجال به پا کردند.
پروانه سلحشوری، نماینده مجلس و عضو کمیسیون فرهنگی در واکنش به خبر درگذشت "دختر آبی" که مقابل دادگاه خودسوزی کرده و دیروز درگذشت واکنش نشان داد.
او در توییتر خود نوشت: "او تنها دختر آبی نبود. سحر دختر ایران بود. در جایی که مردانش برای زنان تکلیف تعیین میکنند و ابتداییترین حقوق انسانی را از آنها سلب میکنند، و زنانی که علیه زنان در این ظلم آشکار مردان را همراهی میکنند، همه ما در حبس و سوختن سحرهای این سرزمین مسئولیم."
پیام تسلیت باشگاه استقلال در پی درگذشت دختر آبی
باشگاه استقلال در پی درگذشت یکی از هوادارانش پیام تسلیتی صادر کرد.
خانواده محترم خدایاری
درگذشت تلخ و غمانگیز فرزند دلبندتان، خانم «سحر خدایاری» موجب اندوه و تاسف فراوان مجموعه باشگاه استقلال و به خصوص هواداران این تیم گردید. این ضایعه را به شما و همه بستگان داغدار تسلیت عرض نموده و از خداوند متعال رحمت و مغفرت الهی برای ایشان و صبر و اجر و سلامتی برای شما، بازماندگان و طرفداران فوتبال مسألت میکنیم.
معصومه ابتکار به فوت دخترآبی واکنش نشان داد
معاونت امور زنان ریاست جمهوری درباره فوت سحر خدایاری و اقدامات انجام شده برای رسیدگی به شرایط او اطلاعیهای صادر کرد.
در این اطلاعیه نوشته شده است: با ابراز تاسف و تاثر شدید از درگذشت خانم سحر.خ، به اطلاع می رساند اقدامات این معاونت از زمان انتشار اخبار مربوطه در رسانه ها در پی خودسوزی نامبرده، به شرح زیر بوده است:
-معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده هفته گذشته پس از اطلاع از موضوع خودسوزی خانم سحر.خ و بررسی صحت و سقم موضوع در جلسه چهارشنبه دولت، به دستیار ویژه حقوق شهروندی خود، خانم شهناز سجادی ماموریت داد تا در محل بیمارستان حاضر و موضوع را شخصا بررسی کند.
-خانم سجادی روز پنج شنبه ۱۴ شهریور در بیمارستان با مادر و خواهر سحر دیدار و جزئیات ماجرا را همان روز به طور کتبی گزارش کرد.
-این گزارش روز شنبه به پیوست نامه ای رسمی به امضای معاون رئیس جمهور در امور زنان و خانواده برای رئیس محترم قوه قضائیه ارسال شد.
-در جلسه دولت روز یکشنبه نیز موضوع مطرح و وزیر ورزش و جوانان در مورد اقدامات صورت گرفته برای حضور خانم ها در مسابقات توضیح داد.
جزئیات ماجرا
خبر خودسوزی دختر هوادار فوتبال مقابل یکی از واحدهای قضایی در تهران واکنش برخی فوتبالیستها و پیشکسوتان این ورزش را در پی داشته است. در فضای مجازی نیز کاربران او را "دختر آبی" خطاب کرده اند و درباره اش مینویسند.
سه شنبه هفته گذشته خبری کوتاه درباره خودسوزی دختری مقابل یکی از واحدهای قضائی در رسانهها منتشر شد. در این خبر به نقل از یک منبع قضائی آمده بود که این دختر چندی پیش که به دلیل پوشش غیرمناسب و درگیری با ماموران انتظامی بازداشت و پروندهای برای او تشکیل شده بود، در مراحل پیگیری پرونده و هنگام خروج از دادگاه در اقدامی غیرمنتظره خودش را به آتش کشیده است.
این روایت ماجرا را به بحث بدحجابی و مسائلی اینچنین مرتبط میکرد. اما یک روز پس از آن برخی رسانهها به نقل از خواهر آن دختر روایت تازهای از ماجرا را مطرح کردند. به گفته او خواهرش برای دیدن بازی فوتبال استقلال و العین به استادیوم آزادی رفته بود که آنجا توسط ماموران بازداشت میشود و همین موضوع سرآغاز ماجرایی شد که به این روز افتاده است.
آن دختر با نام "سحر" در رسانهها شناخته میشود، اما ظاهرا این نام مستعار است. کاربرای شبکههای اجتماعی نام "دختر آبی" را برای او در نظر گرفتند. این دختر هوادارا تیم فوتبال استقلال تهران بوده است.
خواهر این دختر درباره ماجرای خودسوزی به روزنامه شهروند گفت: «هفته آخر اسفندماهسال ۹۷ بود. بازی استقلال تهران و العین. خواهرم برای دیدن بازی به تهران آمد. لباس مبدل هم پوشیده بود. کلاهگیس آبی و یک پالتوی بلند. وقتی ماموران قصد بازرسی بدنی او را برای ورود به استادیوم داشتند، او به آنها میگوید که دختر است تا به او دست نزنند. ما خانواده مذهبی هستیم. همانجا هم ماموران او را بازداشت میکنند. چهارشنبه بود که ما به دادسرای ارشاد رفتیم. بازپرس وثیقه ۵۰میلیون تومانی تعیین کرد. اما این پول نقد را همراه نداشتیم. فردای آن روز یعنی پنجشنبه پول را به حساب واریز کردیم. اما کار از کار گذشته بود و خواهرم تا روز شنبه در زندان بود.»
او توضیح داد: "روز شنبه او را با وثیقه آزاد کردیم. اما او رفتارش تغییر کرده بود. خیلی ناراحت و گوشهگیر شده بود. البته خواهرم سابقه بیماری و اختلال روانی (دوقطبی) داشت. ما اینها را هم به دادیار گفتیم. اما فایدهای نداشت. تا اینکه چند هفته بعد برای گرفتن گوشی موبایلش به دادسرای ارشاد مراجعه کرد. مثل اینکه آنجا از کسی شنیده بود که باید ۶ ماهی زندانی شود. همین هم حال او را بدتر کرد. تا اینکه به ما اطلاع دادند پرونده به دادگاه انقلاب رفته است. "
"سحر" روز حادثه به دادگاه مراجعه میکند، اما ظاهرا قاضی در مرخصی به سر میبرده است و در ادامه آن اتفاق تلخ رخ میدهد.
خواهر "سحر" میگوید سابقه "خودکشی" داشته است. به گفته او "چندسال پیش دوران دانشجویی یکبار اقدام به خودکشی کرد. مدتی هم در بیمارستان بستری شد. همه مدارک پزشکیاش موجود است. "
حالا "دختر آبی" با ۹۰ درصد سوختگی روی تخت بیمارستان افتاده است.
با روشنتر شدن ابعاد این ماجرا واکنشها به آن نیز افزایش یافت در روزهای اخیر بسیاری در این باره صحبت کرده اند. اما دو واکنش از سوی مسعود شجاعی کاپیتان تیم ملی فوتبال و وریا غفوری کاپیتان استقلال تهران بیشتر مورد توجه قرار گرفت.
شجاعی در پستی اینستاگرامی خود نوشت: «همانگونه در گذشتههای نهچندان دور، اعمال زور برای برداشتن حجاب به ضرب چماق و یا عدم حق انتخاب برای رفتن دخترانمان به مکتب و مدرسه، باعث تعجب ما و سرزنش طرز تفکر شنیع و قرون وسطایی گذشتگانمان شده است؟! بدون شک امروز هم خودسوزی دختری که دلیل کارش تمدید حکم بازداشتش به اتهام تلاش برای دیدن یک مسابقه فوتبال بوده، برای آیندگان غیرقابل درک است.»
وریا غفوری کاپیتان استقلال نیز در متنی اینستاگرامی نوشت: "دیدن یک مسابقه فوتبال یک حق طبیعی برای عموم مردم جامعه است، ولی در کشور عزیزمان ایران حق بسیار از افراد جامعه به دلیل زن بودن پایمال میشه و اجازه حضور در ورزشگاها داده نمیشود."
او با اشاره به واقعه رخ داده نوشت: «خبری که در این چند روز به گوشمان رسید واقعا دردناک بود اقدام یک دختر خانم جوان به خودکشی در پی مشکلاتی که دامن گیرش شد برای ورود به ورزشگاه! کاش یک اتحاد همگانی داشتیم که خانمها به حقشون که ورود با احترام به استادیومهای فوتبال است میرساندیم.»
فوتبالیستهای دیگری همچون فرشید کریمی بازیکن استقلال و مهرداد میناوند پیشکسوت باشگاه پرسپولیس از جمله کسانی اند که در این باره اظهار نظر کرده اند.
یکی دیگر از واکنشهای تند مربوط به داریوش مصطفوی است. او که در اجرای آیین نامه فیفا در فوتبال ایران مسئولیتهایی دارد. در گفت و گویی به حمایت از این دختر پرداخت.
او گفت: «من اگر رئیس فدراسیون یا وزیر ورزش بودم، در دادگاه حاضر میشدم و سعی میکردم رضایت این بچه را بگیرم. کار مشکلی هم نیست. وقتی با قاضی پرونده صحبت کنیم و به او بگوییم فوتبال چه ویژگیهایی دارد و شرایط جامعه به چه صورت است او متقاعد میشود.»
مصطفوی با اشاره به حساسیتهای فیفا بر این مسئله و با نگرانی از این که با انتشار وسیع خبر خودسوزی این زن فدراسیون جهانی فوتبال (فیفا) "چه فکری درباره جامعه ایران" میکند گفت: «من حاضرم به جای این دختر به زندان بروم تا او و امثال او چنین شرایطی را تجربه نکنند و وجهه کشورمان در انظار عمومی دنیا آسیب نبیند.»
اما مصطفوی به سرعت سخنان خود را پس گرفت. او به خبرگزاری قوه قضائیه گفت که از بخشی از ماجرا بی اطلاع بوده و پس از تحقیق از آن مطلع شده است. مصطفی تحلیل پیشین خود را عاری از واقعیت دانست.
حضور زنان در ورزشگاهها یکی از چالشهای بزرگ فوتبال ایران است. با وجود اینکه فیفا تهدید کرده در صورت ممانعت از حضور زنان در ورزشگاه ها، فوتبال ایران تعلیق می شود، اما تاکنون فدراسیون فوتبال اعلام کرده زنان فقط میتوانند در بازیهای ملی به ورزشگاه بیایند. هنوز تصمصمی برای حضور زنان در بازیهای باشگاهی گرفته نشده است.
چندی پیش نیز تعدادی از دخترانی که با تغییر قیافه در ورزشگاه ها حضور یافته بودند بازداشت شدند. آنها مدتی بعد با قرار وثیقه آزاد شدند.
حالا با اتفاق رخ داده برخی کاربران فضای مجازی به تحریم حضور در ورزشگاهها هستند. این عده میگویند تا زمانی که زنان حق ورود به ورزشگاه را ندارند مردان نیز به ورزشگاه نروند.
همزیستی نیوز - شهریور، ماهی پرتردد است که تقریبا تمام جاده ها کشور با بار سنگین خودروها مواجه است و هزار خودروی شخصی و عمومی در این جاده ها رفت و آمد می کنند. این حجم بالا از ترافیک، شهریور را به ماهی پرخطر و پر از حوادث رانندگی تبدیل کرده است. حوادثی که با خود بیشترین کشته ها و مصدومان را نسبت به دیگر ایام سال به همراه دارد.
به گزارش ایرنا ششمین ماه از سال ماه فعالیت و جنب و جوش فوق العاده ای است، ماهی است که همه برای نیمه دوم سال آماده می شوند، گرمای نیمه اول را پشت سرگذاشته اند و در گذر از روزهای گرم و رسیدن به روزهای خنک و سرد، راهی سفر می شوند تا از ایام باقی مانده تا بازگشایی مدارس بتوانند با خانواده اوقات خوبی را در کنار هم تجربه کنند، اما گاهی با کمی بی توجهی، حاصل عمر خود را نقش بر آب می کنند در تصادفی وحشتناک اعضای خانواده راهی دیار باقی می شوند یا اینکه تا آخر عمر معلولیت و مصدوم شدن و از کار افتادگی بر اثر یک بی توجهی به عنوان ارمغان شوم سفر برایشان باقی می ماند.
علت اصلی تصادفات جادهای در کشور نبود انضباط اجتماعی و ترافیکی است، رعایت نکردن سرعت مطمئنه و خستگی رانندگان، صحبت کردن با تلفن همراه، سرعت و سبقت غیرمجاز، نداشتن دقت و تمرکز کافی، رعایت نکردن فاصله مجاز با خودروی جلویی، تغییر ناگهانی مسیر و نداشتن تجربه کافی رانندگی از عوامل تصادفات رانندگی هستند که در این بین مسائل دیگری مانند حادثه خیز بودن برخی از نقاط، رعایت نشدن اصول ایمنی جاده و نصب نشدن علائم راهنمایی رانندگی نیز مطرح است که البته با کمی حوصله و رعایت اصول ایمنی می توان از بروز آسیب های ناشی از حوادث رانندگی جلوگیری کرد.
شهریور، دارای بیشترین آمار جانباختگان حوادث رانندگی
سازمان پزشکی قانونی کشور اعلام کرد ه است: بر اساس اطلاعات موجود، بیشترین آمار جانباختگان حوادث رانندگی هر سال مربوط به شهریور ماه است به نحوی که در ۱۰ سال گذشته ۱۹ هزار و ۹۹۲ نفر تنها در ماه شهریور جان خود را از دست داده اند.
با توجه به افزایش حجم سفرها در آخرین ماه فصل تابستان و بالا رفتن میزان تردد در جاده های کشور، آمار حوادث رانندگی و فوتی های ناشی از آن نیز در این ماه افزایش می یابد، آنچنان که در ماههای شهریور ۱۰ سال گذشته (۱۳۸۸ تا ۱۳۹۷) ۱۹ هزار و ۹۹۲ نفر در حوادث رانندگی جان خود را از دست دادند که این رقم ۱۰.۷ درصد از کل تلفات رانندگی این سال ها را دربرمی گیرد.
مطابق آمارهای موجود پزشکی قانونی، در میان ماههای شهریور ۱۰ سال اخیر، بیشترین آمار تلفات حوادث رانندگی در سال ۱۳۸۹ با ۲ هزار و ۴۴۹ نفر و کمترین آن در سال ۱۳۹۵ با هزار و ۷۱۱ نفر گزارش شده است.
بر اساس این آمار هر چند از سال ۱۳۸۹ تا سال ۱۳۹۵ به طور تقریبی شاهد کاهش تلفات حوادث رانندگی در شهریور بودیم؛ اما متاسفانه این آمار طی دو سال اخیر با افزایش مواجه بوده و رقم تلفات در شهریور ماه سال گذشته به هزار و ۸۶۳ کشته رسیده است.
مرگ روزانه ۶۰ نفر در تصادفات شهریور سال گذشته
بر اساس گزارش پزشکی قانونی، بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که میانگین مرگ روزانه افراد در حوادث رانندگی شهریور ماه از ایام نوروز نیز بیشتر است. به عنوان نمونه در سال گذشته (۱۳۹۷)، هزار و ۱۰۹ نفر در حوادث رانندگی نوروز جان باختند که میانگین روزانه آن برابر با ۵۵.۴ نفر گزارش شده؛ این در حالی است که آمار تلفات شهریور ماه همان سال هزار و ۸۶۳ نفر یعنی روزانه ۶۰ نفر بوده است.
هشدار سازمان پزشکی قانونی کشور
بنا به آنچه آمارهای سازمان پزشکی قانونی نشان می دهد فصل تابستان و به ویژه ماه شهریور پرتصادفترین و به دنبال آن پرتلفات ترین ماه سال است و این موضوع حداقل در ۱۰ سال گذشته ثابت بوده است. این ماه همواره رقم قابل توجهی از تلفات حوادث رانندگی را به خود اختصاص میدهد و تعداد تلفات آن بیش از ماههای دیگر سال است.
بر همین اساس با توجه به نزدیک بودن ماه شهریور و تعطیلات نیمه دوم این ماه، سازمان پزشکی قانونی به همه هموطنان توصیه می کند در صورت سفر حتما نکات ایمنی و توصیه های لازم را حین رانندگی و در طول سفر مورد توجه قرار دهند تا ضمن مدیریت سفر خود با توجه به پیش بینی ترافیک پرحجم در جاده ها، از هرگونه حادثه احتمالی پیشگیری کنند.
روزانه ۴۵ تا ۵۵ نفر جان خود را بر اثر تصادف از دست میدهند
رئیس پلیس راهور ناجا گفت: روزانه ۴۵ تا ۵۵ نفر جان خود را بر اثر تصادف از دست میدهند که بخش زیادی از این تصادفات به ناوگان عمومی مربوط می شود.
سردار سید کمال هادیان فر افزود: یکی از جدی ترین مسائلی که امروز در کشور با آن مواجه هستیم، ایمنی ترددها در شهرها و جاده ها است.
وی ادامه داد: بدترین شرایط را در سال ۸۴ داشتیم بالغ بر ۲۷ هزار نفر در کشور جان خود را از دست دادند اما با تغییراتی که در رویکرد کلان کشور اتفاق افتاد و با کمک هایی که توسط این دولت و دولت های گذشته انجام شد، در این حوزه با کاهش چشمگیری همراه بودیم و از سال ۸۵ به تدریج کاهش پیدا کرد.
رئیس پلیس راهور ناجا اضافه کرد: از سال ۹۶ در کاهش این روند متوقف شدیم به طوری که در این سال تعداد کشته ها ۱.۲ درصد افزایش یافت و سال ۹۷ این افزایش ها برابر با ۱.۷ درصد بود.
وی ادامه داد: همچنین سال گذشته ۱۷ هزار و ۱۳۸ نفر جان خود را در جاده های کشور بر اثر تصادف از دست دادند و بالغ بر ۳۶۵ هزار نفر نیز بر اثر این تصادفات مجروح و معلول شدند.
سردار هادیان فر با اشاره به اینکه روزانه ۴۵ تا ۵۵ نفر جان خود را بر اثر تصادف از دست میدهند، گفت: بخش زیادی از این تصادفات به ناوگان عمومی بازمیگردد. در شرایط کنونی ۹۰ درصد حمل و نقل بار و مسافر جاده ای، ۷ درصد ریلی، ۲ درصد هوایی و کمتر از یک درصد نیز دریایی است.
رئیس پلیس راهور ناجا تصریح کرد: دو برنامه داریم که یکی از آنها کاهش سوانح و حوادث است و جدی ترین بخش آن به اتوبوس ها و مسافران بازمی گردد و برنامه دیگر نیز توسعه انضباط ترافیکی است. در جاده ها و شهرها علائم، خطکشی و تابلو داریم ولی با توسعه ناوگان عمومی و کلان به طوری که در حال حاضر ۲۳.۵ میلیون خودرو، بیش از ۴۰ میلیون راننده و حدود ۱۲ میلیون موتورسوار در کشور وجود دارد،
سردار هادیان فر با اشاره به اینکه ۳۳ دستگاه در کشور در این حوزه مسئولیت دارند، گفت: دغدغه ما در حوزه حمل و نقل عمومی اتوبوس ها و کنترل هایی است که باید در پایانهها اتفاق بیفتد.
وی افزود: در دو ماه اخیر تصادفات حمل ونقل عمومی و اتوبوس ها افزایش داشته است. البته این تصادفات فاجعه بار نبود ولی نسبت به سال گذشته با افزایش همراه بوده است.
سردار هادیان فر گفت: چهار عامل شکل گیری تصادفات در کشور شامل سرعت بالا، سبقت غیرمجاز، عدم توجه به جلو و خستگی و خواب آلودگی راننده است که هر چهار عامل را در ناوگان عمومی داریم.
۶۲ درصد تصادفات در ۳۰ کیلومتری اتفاق می افتد
وی افزود: ۶۲ درصد تصادفات در ۳۰ کیلومتری بعد از شهرها یا ۳۰ کیلومتر مانده به شهرها اتفاق میافتد زیرا یا راننده انرژی و سرعت زیادی دارد یا به دلیل طی مسافت طولانی خسته و خواب آلوده شده است.
رئیس پلیس راهور ناجا به فرهنگسازی در این حوزه نیز اشاره کرد و گفت: آمادگی داریم در بخش هایی مانند بستن کمربند و فرهنگ سازی ترافیکی جلساتی را با رانندگان داشته باشیم. هر پایانه باید در ترمینال با حضور رانندگان جلساتی را برگزار کند و ما نیز به افسران راهور تاکید میکنیم که در این جلسات حضور یابند.
کاهش ۱۲ درصدی تصادفات در دستورکار پلیس راهور
رئیس پلیس راهور ناجا گفت: یکی از برنامه هایی که به صورت جدی امسال در دستورکار داریم و آن را انجام می دهیم، کاهش ۱۲ درصدی تصادفات و ۲ هزار نفری میزان تلفات جاده ای است.
هادیانفر افزود: هر چند شاید اجرای این برنامه سخت باشد، اما تلاش خواهیم کرد که این اتفاق بیفتد چرا که نسبت به سال های گذشته در بهترین شرایط شاهد کاهش ۷۱۲ نفری تلفات تصادفات بودیم.
وی ادامه داد: گامهای موثری در این حوزه برداشته شده است که یکی از اقدامات موثر همسوسازی دستگاهها و سازمانهای مسئول در این زمینه است.
وی درباره اقدامات ویژه پلیس برای شهریور ماه نیز گفت: شهریور امسال روند افزایشی نسبت به سال گذشته نداشتیم. در برخی از استان ها شرایط مطلوب بوده است و در برخی استانهای پرتردد نیز آسیب هایی داشتیم.
در نیمه دوم شهریورماه نظارت های ما نیز جدی تر خواهد شد
هادیان فر ادامه دارد: با توجه به اینکه شهریور امسال همراه با ماه محرم است و سفرها نیز در روزهای عاشورا و تاسوعا افزایش یابد و هموطنان می خواهند به موطن خود سفر کنند، توصیه های جدی را در این زمینه در خصوص رعایت ایمنی انجام می دهیم و در نیمه دوم شهریورماه نظارت های ما نیز جدی تر خواهد شد چرا که بر اساس سنوات گذشته تصادفات در نیمه دوم شهریور افزایش می یابد.
وی تاکید کرد: امسال هم طرح های ویژه نظارتی و کنترلی و نامحسوس را به ویژه در این زمان اجرا می کنیم. برخوردها نیز با رانندگان خاطی جدیتر خواهد شد تا با افزایش نظارت ها شاهد کمترین تصادفات در این ایام باشیم.
گزارش از ناهید حاجی خانی
به گزارش ایسنا و به نقل از مدیکالاکسسپرس، پژوهشگران "موسسه سلطنتی فناوری ملبورن"(RMIT) استرالیا، مولکولهای مبتنی بر طلا را طوری مهندسی کردهاند که میتوانند بدون آسیب رساندن به سلولهای سالم، سلولهای سرطانی را هدف قرار دهند. این پژوهش میتواند راه را برای کشف داروهایی با عوارض جانبی کمتر هموار کند.
پژوهشهای پیش بالینی نشان دادهاند که مولکولهای طلا میتوانند تا ۲۴ برابر بیشتر در از بین بردن سلولهای سرطانی، موثر باشند. پژوهشگران باور دارند تاثیر این مولکولها، به مراتب از داروهای ضد سرطان از جمله "سیسپلاتین" (cisplatin) در مهار رشد تومور بیشتر است.
مولکولهای طلا میتوانند سلولهای انتخاب شده و مورد نظر را هدف قرار دهند؛ در نتیجه میتوانند گزینههای خوبی برای پیشرفت در زمینه کشف داروهایی باشند که بدون از بین بردن سلولهای سالم، سرطان را از بین میبرند.
مولکولهای مصنوعی معمولا با ویژگیهای مقاومتی ساخته میشوند که به حفظ تاثیر آنها کمک میکند؛ در حالی که بسیاری از انواع شیمیدرمانی، این ویژگی را ندارند.
پژوهشگران در این پروژه، چهار نوع مولکول فعال زیستی را معرفی کردهاند و جزئیاتی در مورد عملکرد آنها در مقابله به پنج نوع سلول سرطانی ارائه دادهاند.
دکتر "ندا میرزاده"(Neda Mirzadeh)، سرپرست گروه مهندسی مولکولی موسسه فناوری ملبورن گفت: محدودیتهایی که در مورد شیمیدرمانی با فلزات وجود دارد، معمولا موجب نیاز به یافتن یک جایگزین بهتر میشود.
وی افزود: پژوهشگران طی دهههای اخیر، به دستاوردهای بزرگی در زمینه درمان سرطان رسیدهاند اما این بیماری هنوز سالانه بیش از ۹.۵ میلیون نفر را در جهان از بین میبرد و دومین دلیل بزرگ مرگ و میر در جهان است. اگرچه داروهای مبتنی بر فلزات، موفقیتهایی را در نجات بیماران به دست آوردهاند اما تاثیر آنها به خاطر عوارض جانبی، ثبات کم و مقاومت تومورها در برابر دارو، محدود است. مولکولهای طلایی که ما طراحی کرده ایم، ثبات بیشتری دارند. نتایج این پژوهش نشان میدهند که احتمالاتی باورنکردنی در مورد پیشرفت درمانهای جدید سرطان وجود دارد که میتوانند قدرت و دقت بالایی داشته باشند.
مولکولهای طلا، در آزمایشهای پیش بالینی آزمایش شدند و سمیت سلولی بالایی را در برابر سرطانهای پروستات، پستان، ملانوما و روده بزرگ از خود نشان دادند. آزمایش روی حیوانات نشان داد که درمان با کمک مولکولهای طلا میتواند رشد تومور را تا ۴۶.۹ درصد مهار کند؛ در حالی که سیسپلاتین، تا ۲۹ درصد توانایی مهار کردن را دارد.
ترکیبات مبتنی بر طلا میتوانند فعالیت نوعی آنزیم موسوم به "تیوردوکسین ردوکتاز"(TrxR) را نیز در سلولهای سرطانی مهار کنند که با رشد سرطان و مقاوت در برابر دارو در ارتباط است. مولکولهای طلا، ویژگیهای مهم ضد التهابی نیز دارند که به تاثیر درمانی و کاربرد آنها در درمان بیماریهای مزمن التهابی از جمله التهاب مفصل کمک میکند.
این پژوهش، در مجله "Chemistry - A European Journal" به چاپ رسید.
یک کارشناس مدلسازی عددی آلودگی هوا با بیان اینکه گرمایش جهانی و تغییر اقلیم در تولید ذرات معلق، ناکس و ازن -که آلایندههای خطرناک هستند- تاثیر قابل توجهی دارند، میگوید: در این شرایط تاثیر تغییر اقلیم بر افزایش آلایندهها غیر قابل کتمان است.
به گزارش ایسنا، وجود رابطه بین تغییر اقلیم و آلودگی هوا محل اختلاف است. بر اساس یک دیدگاه تغییر اقلیم و آلودگی هوا ارتباطی با هم ندارند چون گازهای گلخانهای که باعث گرمایش جهانی میشوند جدا از آلایندهها هستند، ضمن اینکه تغییر اقلیم در مقیاس جهانی رخ میدهد، درحالیکه آلودگی هوا مقیاس محلی دارد، بنابراین این دو پدیده ربطی به هم ندارند.
در این میان محمودرضا مؤمنی در گفتوگو با ایسنا با تأکید بر اینکه تغییر اقلیم یک موضوع پیچیده است و با یک نگاه ساده نمیتوان در مورد آن اظهارنظر کرد، میگوید: نگاه یک طرفه و دلخواه به موضوع تغییر اقلیم باعث بهاشتباه انداختن تصمیمگیران میشود. چون بر خلاف اظهارات عدهای از کارشناسان، تغییر اقلیم هم در مقیاس منطقهای و هم در مقیاس جهانی رخ میدهد.
وی ادامه میدهد: حتی پذیرش این استدلال غلط که «تغییر اقلیم در ابعاد جهانی واقع میشود و آلودگی هوا در ابعاد منطقهای» ما را به این نتیجه نمیرساند که تغییر اقلیم و آلودگی هوا غیر مرتبط هستند چون با وجود آلایندههایی مانند ذرات معلق، ناکس و ازن، ادعای بیارتباطی بین تغییر اقلیم و آلودگی هوا درست نیست.
تاثیر تغییر اقلیم در تشکیل گاز ازن
این متخصص آلودگی هوا در مورد تاثیر تغییر اقلیم در آلودگی هوا توضیح میدهد که تغییر اقلیم از طریق افزایش دما و حرارت باعث افزایش تشکیل آلاینده ازن در محیطهای شهری میشود. به این معنا که هر چه دما بالاتر باشد، احتمال تشکیل آلاینده ازن هم بیشتر است. دقت داشته باشیم که ازن هم آلاینده است و هم گاز گلخانهای.
مؤمنی در ادامه ضمن توضیح این نکته که به مقدار انرژی حرارتی منتقل شده در واحد زمان و بر واحد سطح «شار گرمایی» یا «شار حرارتی» گفته میشود، میگوید: تغییر اقلیم باعث تغییر در دو پارامتر شارهای انرژی سطح زمین (شار حرارتی نهان Latent Heat flux) و شار حرارتی محسوس (Sensible Heat Flux) میشود که این دو بهطور مستقیم بر آلودگی هوا تاثیر میگذارند.
تاثیر تغییر اقلیم در انتشار مواد آلی فرّار
این پژوهشگر حوزه تغییر اقلیم همچنین با تأکید بر اینکه تغییر اقلیم منجر به افزایش مواد آلی فرّار ناشی از گیاهان و درختان (BVOC) میشود، گفت: با افزایش دما انتشار BVOC افزایش پیدا میکند و به تبع آن میزان ذرات معلق و ازن بهشدت افزایش پیدا مییابد. افزون بر این، تغییر اقلیم در نشست آلاینده ازن تاثیر قابل توجهی دارد. از سوی دیگر تغییر اقلیم از طریق افزایش دما باعث افزایش انتشار آمونیاک میشود که نقش تعیینکنندهای در تشکیل ذرات معلق غیرآلی دارد.
نقش تغییر اقلیم در تولید آلاینده ناکس
مؤمنی با اشاره به تاثیر تغییر اقلیم در افزایش آتشسوزی جنگلها و مراتع و تاثیر این پدیده در انتشار آلاینده ناکس (NOx)، تصریح میکند که تقریبا ۱۵ درصد از انتشار NOx در دنیا ناشی از آتشسوزیها است، همچنین باید دقت داشته باشیم که تغییر اقلیم باعث افزایش کربن سیاه و کربن ارگانیک از طریق افزایش آتشسوزیها در دنیا میشود. این نکته باید مورد توجه قرار گیرد که آتشسوزیها بزرگترین منبع ذرات کربنی هستند و باید تاکید کنیم این حریقها در اثر تغییر اقلیم ایجاد میشوند پس نمیتوانیم نقش تغییر اقلیم را در انتشار آلایندهها نادیده بگیریم.
وی در ادامه با اشاره به اینکه بین ۱۰ تا ۲۰ درصد از NOx دنیا ناشی از فرآیندههای میکروبیولوژیک خاک است، میگوید: تغییر اقلیم باعث تغییر در غلظت ذرات بیولوژیک مثل گردههای گل، باکتریها، هاگ قارچها و باقیمانده تجزیه گیاهان میشود بنابراین از این طریق هم تغییر اقلیم باعث افزایش آلودگی هوا میشود.
نقش تغییر اقلیم در انتشار گرد و خاک
این متخصص تغییر اقلیم در پایان با تأکید بر اینکه نقش تغییر اقلیم در تغییر سیستمهای بارشی میگوید: بارندگیها یکی از عوامل حذف آلایندههاست اما با تغییر در میزان بارشها در اثر تغییر اقلیم طبیعتا این مکانیزم دستخوش تغییرات میشود. از سوی دیگر تغییر اقلیم از طریق خشک شدن تالابها و رودها منجر به افزایش گرد و غبار میشود. آیا اینها تاثیر تغییر اقلیم روی افزایش آلایندهها نیست؟
همزیستی نیوز - نتایج یک مطالعه نشان میدهد افراد تنبل دو برابر بیشتر در معرض مرگ زودرس هستند.
به گزارش ایسنا، متخصصان دانشگاهی در تروندهایم با بررسی روی اطلاعات ۲۳ هزار نفر برای مدت بیش از دو دهه و ارزیابی تاثیر ورزش کردن بر سلامتی دریافتند افراد تنبل دو برابر بیشتر احتمال دارد دچار مرگ زودهنگام شوند.
تحقیقات نشان میدهد افرادی با سبک زندگی کمتحرک در مدت زمان انجام این مطالعه ۹۹ درصد بیشتر در معرض خطر مرگ زودهنگام بودهاند. احتمال مرگ بر اثر حمله قلبی یا سکته مغزی در افراد تنبل نسبت به افرادی که به طور مرتب حداقل دو ساعت در هفته ورزش میکنند ۱۶۸ درصد بیشتر است.
همچنین افرادی که در شروع این مطالعه فعالیت بدنی کافی نداشتند اما پس از آن به تناسب لازم دست پیدا کردند توانستند خطر مرگ زودهنگام را به نصف کاهش دهند.
به گزارش روزنامه تلگراف، یکی از محققان این مطالعه گفت: فعالیت جسمی به افراد کمک میکند تا عمر طولانیتری داشته باشند و بهتر زندگی کنند.
برخی سلبریتیها و معلمان خصوصی با آمبولانس اورژانس به سر کار میروند، بعضی از خیریهها با سوءاستفاده از عنوانشان پولشویی میکنند، دختری غوغای خودکشی راه میاندازد و به ریش مردم میخندد و صدها رفتار دیگر ضداجتماعی، اینها اگر تمسخر اعتماد و افکارعمومی و اجتماعی نیست، پس چیست؟
شاید شنیده باشید که عدهای از معلمان خصوصی با آمبولانس رفتوآمد میکنند. این معلمهای کنکور به آمبولانس خصوصی پول میدهند که آنها را از خط ویژه از کلاسی به کلاس دیگر برسانند که البته این پول در مقابل شهریههای هنگفتی که میگیرند، چیزی نیست. این آمبولانسها زیر نظر هیچکجا نیستند و در تخلفی آشکار، ماشینی عادی بهصورت آمبولانس درآمده؛ حتی شما میتوانید آگهی خرید آنها را در سایتها ببینید. از آمبولانسهای پژو ٤٠٥ تا بنزهای یک میلیارد تومانی.
این روزها نقش بازی کردن در زندگی اجتماعی توسط خیلی از افراد در روابط اجتماعی یا شغلی، بدل به یک سبک زندگی شده است. شاید یکی از دلایل سست بنیانی روابط اجتماعی ما ایرانیان در این روزها، تفاوت بیش از ۱۸۰ درجهای رفتار ظاهری و باطنی ماست. تظاهرات گفتاری یا رفتاری برخی، برای رسیدن به سرمنزل مقصود و اهداف ایدهآل خود از در و دیوار میبارد؛ ویژگیها، رفتارها و کنشهایی که باعث سلب اعتماد در بین افراد با یکدیگر و نسبت به جامعه میشود.
از دیگر سو، بیش از ۴۰۰۰ موسسه خیریه در کشور فعال هستند که این موسسهها حاضر به افشای صورتهای مالی، میزان منابع درآمدی و هزینههای خود نیستند. این موسسهها سالانه در قالب کمپینهای جمعآوری کمک مالی، مبالغ هنگفتی کمک نقدی و غیرنقدی دریافت میکنند. بسیاری از مؤسسات خیریه با تأسیس شرکتهای تجاری و صنعتی به فعالیتهای اقتصادی نیز مشغول هستند تا درآمد حاصل از آن را صرف امور خیر و کمک به نیازمندان کنند، اما بسیاری از آنها از ارائه صورتهای مالی شفاف خودداری میکنند یا صورتهای مالیشان حسابرسی نمیشود و فاقد تأییدیه و اظهارنظر حسابرس هستند.
یا همین دو ماه پیش، خندههای دختر جوانی که قصد خودکشی روی پل پیروزی را داشت، جمعیتی ۳۰۰- ۴۰۰ نفری را پشت حفاظهای اتوبان جمع کرد و حدود یک ساعت، ترافیک سنگینی را در زیرگذر آنجا بهوجود آورد. دختر میخندید و روی پل قدم میزد، انگارنهانگار که تا همین چند لحظه پیش در حال پریدن بود. چند وقت یکبار هم از آن بالا نیروهای آتشنشانی را تهدید میکرد که خودش را پایین میاندازد. نیروهای آتشنشان تمام اقدامات خود را برای جلوگیری از وقوع حادثه بهکار بسته بودند؛ از تشک بادی گرفته تا روانشناسی که با استفاده از بالابر به دختر نزدیک شده بود تا او را از این کار منصرف کند. مردم دو دسته شده بودند. عدهای دختر را هو میکردند و میخواستند تا زودتر پایین بپرد و قال قضیه را بکند. حتی برخی به نیروهای امداد میگفتند تا دختر را پایین بیندازند؛ شده بود مضحکهای تمام عیار.
گسیختگی اجتماعی چه پیامدهایی برای جامعه دارد؟
اما حاکم شدن این وضعیت در جامعه چه پیامدهایی دارد؟ بیاعتمادی در حال حاضر به بیماری مزمنی در کشورهای در حال گذار درآمده است و اگر میزان آن شدید باشد جامعه را با بحران روبهرو میکند. در واقع این بحران باعث میشود که اعتماد تکتک افراد نسبت به یکدیگر و مجموعه آنها نسبت به جامعه سست شود و همبستگی بین فرد و جامعه از هم گسیخته شود. در چنین وضعیتی هنجارهای اخلاقی نزول پیدا میکند و معیارهای اجتماعی نادیده گرفته میشود. در نتیجه این گسست، بیتفاوتی حاکم میشود، به حقوق دیگران تجاوز میشود و آشکارا باجگیری، رشوهخواری، اختلاس، زورگیری، رانتخواری، آقازادگی و… افزایش مییابد و افراد برای رسیدن به هدفهای خود به هر وسیلهای دست مییازند.
با این حال، شواهد بسیاری دال بر کاهش اعتماد اجتماعی در تمام ابعاد زندگی اجتماعی در روابط شهروندان و کنشگران در تمام سـطوح در جامعـه ایـران وجـود دارد. بسیاری از مطالعات در سطح کشور حاکی از کاهش نسبی اعتماد اجتماعی در نزد اقشارمختلف اجتماع دارد. پژوهشی که در مورد ارزشها و نگرشهای ایرانیها در سال ۱۳۸۰، توسط دفتر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجام گرفته، نشان میدهد که بهطور کلی، بیاعتمادی در بین افراد جامعه حاکم است. به گزارش دفتـر طرحهای ملی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در همان دهه ۸۰، در رابطه با رواج دورویی در بین مردم بیشترین پاسخها زیاد و خیلی زیاد به ترتیب ۳۷.۴ و ۲۹.۴ درصد بـوده اسـت. قطعاً با گذشت دو دهه از نتایج این طرح، وضع بدتر از این هم شده است.
به یاد داشته باشیم که اعتمادسازی در هر جامعهای از درون گروههای کوچکتر به بزرگتر سرایت میکند؛ بنابراین باید توجه داشت که بازی کردن با افکار عمومی و این رفتارها، نتیجهای جز خیانت به اعتماد عمومی، روابط انسانی و اجتماعی ندارد.
همزیستی نیوز - شاید باورش عجیب باشد، اما گروهی از افراد هستند که کار بدون مزد انجام میدهند. یعنی ارزش اقتصادی ایجاد میکنند، اما درآمدی بابت آن به دست نمیآورند. این تنها بخش بازار کار است که کفه ترازوی زنان در آن سنگینتر است.
شرایط مطلوب کاری برای هر فرد، تعریف ویژه خود را دارد. بعضیها ترجیح میدهند صبح به صبح ورودشان به محل کار را با کارت یا انگشتزدن ثبت کنند و آخر ماه حقوقشان را از کارفرما دریافت کنند. بعضی دیگر هم شرایط استخدامی را نمیپسندند؛ یا خودشان کسبوکار مستقلی دارند یا کارفرما هستند و دیگران را به استخدام خود درآوردهاند. همیشه این ترجیح افراد نیست که موقعیتشان را بهوجود میآورد. بعضی کارمندها اگر میتوانستند شغلشان را تغییر میدادند و بعضی از صاحبان مشاغل آزاد هم از هر فرصتی برای شرکت در آزمونها و مصاحبههای شغلی، استفاده میکنند.
بیش از نیمی از جمعیت شاغلان کشور در سال ۱۳۹۷ را افراد مزد و حقوقبگیر تشکیل دادهاند که البته این نسبت در مقایسه با پنج سال گذشته، تقریباً دو درصد کاهش یافته است. ۵۳.۸۷ درصد شاغلان در سال ۱۳۹۷، حقوقبگیر بخشهای مختلف خصوصی، تعاونی و عمومی بودهاند، یعنی جمعیتی بیش از ۱۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر.
حقوقبگیرها کجا هستند؟
بیشتر حقوقبگیرها در بخش خصوصی فعالیت میکنند. توزیع این جمیعت بین دو بخش خصوصی و عمومی، تقریباً ۷۰ به ۳۰ است و حقوقبگیران بخش تعاونی، کمتر از یک درصد کل حقوقبگیرها هستند. ۷۱.۰۴ درصد شاغلان حقوقبگیر، در استخدام بخش خصوصی هستند و ۲۸.۸۵ درصد نیز به استخدام بخش عمومی درآمدهاند.
افراد با شغل آزاد، با ۳۷.۲۷ درصد از سهم کل شاغلان در رتبه بعدی قرار دارند. مرکز آمار، این افراد را با عنوان «کارکن مستقل» معرفی میکند. این افراد، به اصطلاح، آقای خودشان و نوکر خودشان هستند؛ یعنی نه از کسی حقوق میگیرند و نه به کسی حقوق میدهند.
نقشه اشتغال کشور، با دو گروه دیگر، یعنی کارفرماها و کارکنان بدون مزد تکمیل میشود. نکته قابل توجه اینکه تعداد کارکنان بدون مزد، از تعداد کارفرماها کمتر است. ۳.۷۳ درصد شاغلان، کارفرما هستند، یعنی حداقل یک نفر را استخدام کردهاند. ۵.۱۳ درصد از شاغلان در سال ۱۳۹۷، بدون اینکه مزد یا حقوقی دریافت کنند یا درآمدی بابت کاری که انجام میدهند بهدست آورند، فعالیت میکنند. تعداد این افراد که مرکز آمار از آنها با عنوان «کارکن فامیلی بدون مزد» نام میبرد، بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر است. این یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر، برای یکی از اعضای خانوار خود که با وی نسبت خویشاوندی دارند کار میکنند و از این بابت، مزد و حقوقی دریافت نمیکنند.
کار بدون مزد زنان؛ ازخودگذشتگی یا بهرهکشی
حضور مردان شاغل در وضعیتهای مختلف شغلی، بیشتر از زنان است. بیشتر کارفرماها، حقوقبگیرها و شاغلان آزاد یا به قول مرکز آمار، کارکنان مستقل، مرد هستند، اما تنها در یک گروه، تعداد زنان، بیشتر از مردان است که آن هم سودی برای زنان ندارد. تعداد زنانی که بدون مزد و حقوق برای اقوام خود کار میکنند، از مردانی که کار بدون مزد انجام میدهند، بیشتر است.
۶۲.۳۸ درصد از «کارکنان فامیلی بدون مزد»، زنان هستند. زنانی که ارزش اقتصادی ایجاد میکنند، اما این نوع اشتغال، درآمدی برایشان ایجاد نمیکند. بخش عمده این زنان، در فعالیتهای «کشاورزی، جنگلداری، ماهیگیری»، «تولید صنعتی» و «عمدهفروشی و خردهفروشی، تعمیر وسایل نقلیه» کار میکنند و در روستاها ساکن هستند.
همزیستی نیوز - رییس سازمان اورژانس کشور از پلمب یک مرکز آمبولانس خصوصی که سلبریتی ها را جا به جا کرده بود خبر داد.
به گزارش ایسنا دکتر پیرحسین کولیوند در این باره اظهار کرد: مرکزی را که این تخلف را انجام داده بود شناسایی کردیم و بلافاصله مسئولینش را به سازمان اورژانس کشور دعوت کردیم؛ پس از اثبات موضوع به طور موقت این موسسه را تعطیل کردیم.
وی که در یک برنامه تلویزیونی صحبت می کرد با بیان اینکه این موضوع به دستگاه قضایی نیز ارجاع شد، گفت: از هیچ تخلفی صرف نظر نخواهیم کرد و تمام این موضوعات را بررسی میکنیم.
همزیستی نیوز - نتایج یک مطالعه نشان میدهد سکتههای خاموش در افراد مسن شایعترین خطر پس از عمل جراحی هستند.
به گزارش ایسنا، بررسی انجام شده در کانادا حاکیست سکتههای خاموش در افراد مسنی که سابقه جراحی داشتهاند شایع است و ممکن است خطر زوال ذهنی را در مدت یک سال تا دو برابر افزایش دهد.
درحالیکه سکته مغزی با علائمی از قبیل احساس ضعف در دستها یا مشکلات گفتاری خود را نشان میدهد سکته خاموش تنها از طریق اسکن مغزی قابل تشخیص است.
در این بررسی جدید بیش از ۱۱۰۰ شرکتکننده میانسال از آمریکای شمالی، جنوبی، آسیا، نیوزیلند و اروپا حضور داشتند که تحت عمل جراحی غیر از ناحیه قلب قرار گرفته و در مدت ۹ روز بعد از آنان اسکن مغزی گرفته شد. از هر ۱۴ نفر یک بیمار دچار سکته خاموش بوده که نشان میدهد سالانه سه میلیون میانسال در جهان پس از انجام جراحی دچار سکته خاموش میشوند.
به گزارش هلثدی نیوز، محققان کانادایی بر این باورند که سکتههای خاموش در افراد ۶۵ ساله و بالاتر که جراحی داشتهاند شایعتر است. همچنین آنان این بیماران را برای مدت یک سال پس از انجام عمل جراحی تحت کنترل قرار داده و مشاهده کردند افرادی که دچار سکته خاموش شدهاند نسبت به دیگران بیشتر در معرض زوال ذهنی بودهاند.