همزیستی نیوز - نخستوزیر نیوزیلند پس از پیروزی قاطع در انتخابات این کشور، امروز (یکشنبه) اعلام کرد، طی سه هفته آتی دولت را تشکیل میدهد اما از تشکیل دولت به صورت ائتلافی یا انفرادی خبری نداد.
به گزارش ایسنا، به نقل از خبرگزاری رویترز، جسیندا آردرن، نخستوزیر نیوزیلند در انتخابات روز شنبه به قاطعترین پیروزی حزبش، حزب چپ میانه کارگر، در ۵۰ سال اخیر دست یافت. اکثریتی که او و حزبش در پارلمان به دست آوردند به آردرن اجازه میدهد برای اولین بار از زمان برگزاری انتخابات در نیوزیلند در سال ۱۹۹۶ دولتی تکحزبی تشکیل دهد.
آردرن در کنفرانس خبری خود در این باره گفت: «در حالی که سه هفته دیگر برای تشکیل دولت زمان هست، پیشبینی میکنم که طی همین زمان بتوانیم دولت را تشکیل دهیم».
حزب کارگر در این انتخابات از مجموع ۱۲۰ کرسی پارلمان ۶۴ کرسی را به دست آورده است. آردرن طی سه سال گذشته با حزب سبز نیوزیلند ائتلاف کرده بود. هرچند که او اکنون به چنین حمایتی نیاز ندارد اما تشکیل ائتلاف در این کشور یک عرف سیاسی محسوب میشود.
آردرن در این باره گفته است: «من همواره توافقساز بودهام اما علاوه بر این نیاز دارم تا براساس دستورات حزب کارگر عمل کنم».
او ادامه داده است: «به سبزها گفتهام که هفته آینده با آنها گفتوگو خواهم کرد. نمیخواهم اکنون در این باره تصمیمی بگیرم».
سبزها در این انتخابات ۷.۶ درصد آرا را کسب کردهاند اما حزب معاون نخستوزیر نتوانست رأی کافی برای بازگشت به پارلمان را کسب کند».
آردرن ۴۰ ساله، امسال با سیاستهایش در برابر کرونا محبوبیتی چند برابر کسب کرد؛ سیاستی که به پاکسازی نیوزیلند از این ویروس منجر شد. کرونا درنیوزیلند تنها ۲۵ قربانی گرفته و ۱۵۰۰ نفر را مبتلا کرده است.
همزیستی نیوز - کمتر کسی است که نام «چرچیل» به گوشش نرسیده باشد یا نداند که صاحب این اسم با «سیاست» پیوند عمیقی دارد.
احتمالاً هرگاه خواستهایم از سیاستمدار بودن کسی تعریف کنیم نام او را در توصیفش به کار بردهایم؛ با اینهمه اما بعید نیست از تأثیرگذاری سخنرانیهای مشهور و تاریخسازش بیخبر باشیم یا حتی کوچکترین اطلاعی از بیماری روانی و لکنت زبان او نداشته باشیم چرا که همواره برایمان در پسِ ظاهری جدی و چهرهای مصمم با لبخندی تصنعی بر لب، کلاه سیلندری بر سر، کتوشلوار فراک بر تن و سیگار برگ در دست، آنهم درون قابی سیاهوسفید تداعی شده است.
وینستون چرچیل (Winston Churchill)، همانطور که شنیدهاید و میدانید، سیاستمداری انگلیسی بود که توانست در بحبوحه جنگ جهانی دوم و در شریطی که حاکمان برای چشیدن طعم شیرین پیروزی کام مردم را تلخ میکردند، چهره نسبتا محبوبی از خود به جای بگذارد.
او آنقدر در نقشآفرینیهای بازی سیاست قدرتمند ظاهر میشد که خوب و بد باطنش از نگاه مردم، چندان مهم تلقی نمیشد. چرچیل نقشش را از بر بود و میدانست چطور بازی کند و کجا از پشت پرده خارج شود تا صحنه را به تسخیر خود درآورد، تمامی تماشاگران را مبهوت خویش سازد و نمایش را طوری پیش ببرد که جز به نفع او و مصالح کشورش ختم نشود؛ آنچه از هنرمندی پیرمرد انگلیسی بر پرده تاریخ به جا مانده، سیمای قدرتمندی است که اغلب از او به نیکی یاد میشود.
چرچیل اگرچه در دورهای به دلیل انتقادهای بسیار از شکلگیری ارتش نازیسمِ آلمان و ایدئولوژی نظام سیاسی حاکم بر حکومت آدولف هیتلر، چهره چندان درخور توجهی تلقی نمیشد و حرفهایش در بازار سیاست خریداری نداشت اما از روزی که دکانش را به ساختمان شماره ۱۰ خیابان داونینگ منتقل کرد و در کسوت نخستوزیر انگلستان، کشورش را در جنگ جهانی دوم پیش برد، زودتر از آنکه مخالفانش تصور میکردند، روی دیگر سکه بختش را رو کرد و از خود چهرهای محبوب و معتمد برای هموطنان و منفور و مستبد برای دشمنان ساخت.
مراسم خاکسپاری او همچنان بزرگترین گردهمایی برپا شده در تاریخ انگلستان است. جمعیت آنقدر زیاد بود که تابوتش با جرثقیل از فراز رودخانه تیمز عبور داده شد. او در ۲۴ ژانویه سال ١٩٦٥، بر اثر سکته مغزی در ۹۰ سالگی از دنیا رفت. نمایندگان ١١٢ کشور در مراسم تشییعش حضور داشتند و ٣٥٠ میلیون اروپایی از جمله ٢٥ میلیون انگلیسی، این مراسم را به صورت زنده از تلویزیون تماشا کردند. خانوادهاش از میان سخنان ظریف او برای سنگ مزارش جمله معروفی را برگزیدند که میگوید: «من آمادهام تا با خالقم ملاقات کنم اما اینکه او برای دیدار با من آماده باشد، موضوع دیگری است.»
این جمله به خوبی بیانگر ذهنیت و دیدگاههای مردی است که بین سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۵، یعنی در طول جنگ جهانی دوم و بار دیگر بین سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۵۵ نخستوزیر بریتانیا بود، جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۵۳ را به خاطر نوشتههایش دریافت کرد، در سال ۱۹۴۹ «مرد نیمه اول قرن بیستم» نامیده شد و لقب «چهره سال» ۱۹۴۰ مجله تایم را آن خود کرد؛ اما شاید در عین حال کمی هم عجیب به نظر برسد که همین شخصیت، افسردگی شدید یا - به روایت برخی - اختلالات روانی داشت و از لکنت زبان رنج میبرد.
چرچیل در طول سالهای حضورش در عرصه سیاست، سخنرانیهای تاثیرگذار زیادی داشته است. یکی از معروفترین آنها سخنرانی او در دومین دوره تبعید سیاسیاش در سال ۱۹۴۶ در آمریکاست. او در گفتههای خود این موضوع مهم را مطرح میکند که سرشت تمامیتطلبی شوروی از جنس همان تمامیتطلبی نازی است و جهان را هشدار میدهد که اگر مانعی بر سر استبداد برخی از کشورها ایجاد نشود، نه تنها رفاه و امنیت مردم به خطر میافتد، بلکه باید چشم به راه آتش دیگری همانند جنگ جهانی دوم بود. بسیاری بر این باورند که گفتههای چرچیل در این سخنرانی، سرآغاز جنگ سرد در دنیا بوده است.
چرچیل در آغاز گفتههایش از عظمت و آینده نوع بشر سخن گفت: «هر جاهطلبی فردی و خصوصی که در روزگار جوانی دنبال کردهام، ورای ناممکنترین رویاهای من محقق شده است. اما بگذارید این نکته را روشن کنم که من هماکنون هیچ ماموریت یا منصب رسمی از هیچ نوعی ندارم و فقط به نیابت از خودم سخن میگویم. با تکیه بر تجربه سالهای دراز عمرم میتوانم به ذهنم اجازه دهم تا مروری کند بر مشکلاتی که در روزهای پس از پیروزی مطلق نظامیمان حاصل کردهایم و سعی کنم با تمام قدرتی که دارم اطمینان یابم آنچه با ایثار و رنج حاصل شده است، برای عظمت و امنیت آینده نوع بشر حفظ میشود.»
او سپس پیوند میان انگلیس و آمریکا را پس از جنگ و در دوره صلح نیز بسیار مهم و دوری از جنگ و استبداد را مهمترین راهکار برای داشتن امنیت و رفاه اجتماعی عنوان میکند: «ضروری است که استقامت فکر، پشتکار در هدف و سادگی باشکوه تصمیمگیری، راهنما و حاکم مردم انگلیسیزبان در صلح باشد؛ همچنان که در جنگ بود. ما باید ثابت کنیم از عهده این تکلیف دشوار بر میآییم و چنین نیز خواهیم کرد ... مفهوم راهبردی کلی که امروز باید ثبت کنیم، چیزی نیست جز امنیت و رفاه، آزادی و پیشرفت همه خانهها و خانوادهها در همه سرزمینها. من از خانههای آپارتمانی بیشماری سخن میگویم که نانآورانشان تلاش میکنند در میان دشواریهای زندگی، خانواده را در برابر محرومیت حفظ کنند و آنها را با تفکر خداترسی یا بر مبنای مفاهیمی اخلاقی بار بیاورند. برای امنیتدادن به این بیشمار خانهها، باید از آنها در برابر دو مهاجم غولآسا یعنی جنگ و استبداد محافظت کرد. همه ما ناآرامیهای هولناکی را میشناسیم که خانوادههایی معمولی را تحت فشار قرار میدهد؛ وقتی که نفرین جنگ سرزده بر نانآور آنها، وارد میشود.»
چرچیل با یادآوری روزگار جنگ جهانی دوم ادامه میدهد: «ویرانی هولناک اروپا، با تمام عظمت از دست رفتهاش و بخشهای بزرگی از آسیا به چشمهای ما خیره شدهاند. وقتی نقشههای آدمیان شرور و انگیزههای تجاوزگرانه دولتهای قدرتمند بر مناطق بزرگی از قالب جامعه متمدن فرود میآید، مردم فروتن با دشواریهایی روبهرو میشوند که از عهدهشان برنمیآید. برای آنها همه چیز تحریف شده است، همه چیز در هم شکسته شده است.»
چرچیل اما در بخش دیگری از سخنانش موضوع جنگ را کنار میزند و تأکید بیشتری بر حاکمیت استبداد در جهان میکند: «نمیتوانیم این واقعیت را نادیده بگیریم که آزادیهایی که آحاد شهروندان در سراسر امپراتوری بریتانیا از آنها برخوردارند مردم در تعداد زیادی از کشورها - که بعضی از آنها بسیار قدرتمندند - از آن برخوردار نیستند. در این کشورها انواع مختلفی از دولتهای پلیسی مردم را در چنگال اختیار و سلطه خود دارند. قدرت دولت بدون هیچ قید و محدودیتی اعمال میشود. در این زمان که دشواریها و مشکلات بیشمار است، وظیفه ما نیست که در امور داخلی کشورهایی دخالت کنیم که در جنگ فتحشان نکردهایم. ولی هرگز نباید از بیان بیهراس اصول بزرگ آزادی و حقوق انسان، دست برداریم. مردم هر کشوری این حق را دارند که با تکیه بر قانون اساسی از طریق انتخابات آزاد بیقید و شرط، این حق را داشته باشند که دولتی که تحت آن زندگی میکنند را پرده آهنین انتخاب کنند یا تغییر دهند؛ که آزادی بیان و اندیشه حاکم باشد؛ که دادگاههای عدل، مستقل از قوه اجرایی، فارغ از تعصب و جانبداری هر حزبی، قوانینی را که از توافق گسترده اکثریت بزرگ مردم برخوردارند یا زمان و رسوم به آنها قداست بخشیدهاند، اجرا کنند. اینها سرفصلهای اسناد آزادی هستند که باید در هر خانهای موجود باشد. این پیام مردم بریتانیایی و آمریکایی به نوع بشر است.»
او در ادامه از نگرانیهایش از سرنوشت روسیه حرف میزند: «هیچکس نمیداند که روسیه، اتحاد شوروی و سازمان بینالمللی کمونیستی آن در آینده نزدیک قصد دارد چه کند یا حد گرایشهای گسترشطلبانه و فرقهگرایانهشان تا کجا خواهد بود؛ البته اگر حدی داشته باشد! من احترام و ستایش زیادی برای مردمان شجاع روس و برای رفیق دوران جنگم، مارشال استالین، قائل هستم. در بریتانیا - و بیشک در اینجا نیز - همدلی و حسن نیت عمیقی نسبت به مردم تمام روسیه و عزمی برای تابآوردن تمام اختلافات و واکنشها در برقراری دوستیهای پایدار وجود دارد. ما میفهمیم که روسها با از میان برداشتن هر گونه احتمال تجاوز آلمان، نیاز دارند در مرزهای غربیشان امنیت داشته باشند.»
چرچیل در نهایت سخنان خود را با طرح هشدارهایی به پایان میرساند: «اگر دموکراسیهای غربی کنار هم بایستند و به اصول منشور سازمان ملل سخت ملتزم بمانند، اثرگذاری آنها برای پیشبرد آن اصول، عمیق خواهد بود و هیچکسی نمیتواند متعرضشان شود. اما اگر دچار تفرقه یا سستی در انجام وظایفشان شوند و اگر بگذاریم این سالهای بسیار مهم از دست بروند، آن وقت واقعا فاجعه و مصیبت بر سر همه ما آوار خواهد شد. دفعه قبل دیدم چنین اتفاقی دارد میافتد و با صدای بلند به هموطنان خودم و به دنیا هشدار دادم ولی هیچکس توجهی نکرد. تا سال ۱۹۳۳ یا حتی ۱۹۳۵، شاید میشد آلمان را از آن سرنوشت هولناکی که بر آن مسلط شده بود نجات داد و همه ما از آن همه مذلت نجات پیدا میکردیم. اما دست هیتلر برای تسلط بر مقدرات نوع بشر باز گذاشته شد. در طول تاریخ هرگز نمیشد جلوی هیچ جنگی را به این آسانی و اینچنین بموقع گرفت، جز همین که مناطقی به این وسعت را در جهان به ویرانی کشانید. به اعتقاد من میشد جلوی این جنگ را - بدون شلیک حتی یک گلوله - گرفت و آلمان میتوانست امروز قدرتمند، مرفه و آبرومند باشد؛ ولی هیچکس گوش نداد و همه ما به درون آن گرداب هولناک کشیده شدیم. مطمئنا دیگر نباید اجازه بدهیم چنان اتفاقی بیفتد ...»
پینوشت: در این نوشتار از نسخه سال ۲۰۱۰ کتاب Speeches that Shaped Our World تدوین Chris Abbott که توسط انتشارات Rider در ۳۲۲ صفحه منتشر شده، استفاده شده است.
همزیستی نیوز - به مانند ماه های قبل، ایرانی ها بیش از هر ملیت دیگری در ترکیه خانه خریده اند.
به گزارش ایسنا به نقل از خبرگزاری آناتولی ترکیه، با وجود شیوع کرونا در ترکیه، تمایل اتباع خارجی برای خرید خانه در ترکیه افزایش داشته است؛ به گونه ای که طبق اعلام مرکز آمار این کشور، در ۱۲ ماه منتهی به سپتامبر، میزان خرید خانه توسط اتباع خارجی با هدف اخذ اقامت و شهروندی ترکیه نسبت به مدت مشابه سال قبل ۲۶.۱ درصد افزایش داشته و به ۵۲۶۹ واحد رسیده است.
استانبول محبوب ترین شهر برای خرید خانه توسط اتباع خارجی بوده و طی این مدت ۲۳۷۰ مورد از کل معاملات مسکن صورت گرفته توسط اتباع خارجی مربوط به این شهر بوده است. پس از استانبول نیز شهرهای آنتالیا با ۱۰۱۸ مورد و آنکارا با ۳۴۷ مورد، محبوب ترین شهرها برای خرید خانه در ترکیه توسط اتباع خارجی بوده اند.
به گفته مرکز آمار ترکیه، طی این مدت اتباع ایرانی با خرید ۹۰۸ واحد خانه بزرگترین گروه خریدار خارجی مسکن ترکیه بودهاند و عراقی ها، روس ها، آذربایجانی ها افغان ها در رده های بعدی قرار گرفته اند.
آلتان الماس- مدیر بخش سرمایه گذاری و توسعه موسسه کاناتدر - گفت: تمایل بالای اتباع خارجی برای خرید ملک در ترکیه نشان می دهد که این کشور به یک رقیب برای کشورهای اروپایی حوزه مدیترانه تبدیل شده است. نسبت به اینکه روند فعلی در آینده تداوم داشته باشد خوشبین هستیم.
در مجموع ۱۲ ماه منتهی به سپتامبر امسال ۱۳۶ هزار و ۷۴۴ مورد فروش ملک در ترکیه به ثبت رسیده است که نسبت به مدت مشابه سال قبل حدود ۶.۵ درصد کاهش پیدا کرده است. ۱۰۸ هزار و ۴۲۱ خانه از خانه های فوق نوساز بوده اند.
طبق قوانین جدید، اتباع خارجی با خرید خانهای به ارزش ۲۵۰ هزار دلار و بالاتر میتوانند شهروندی و تابعیت ترکیه را به دست آورند. از زمان تصویب این قانون، خرید خانه توسط خارجیها رونق زیادی گرفته است.
به گزارش عصرایران، آژانس "برنامه جهانی غذا"ی سازمان ملل متحد به دلیل تلاشهای خود برای مقابله با گرسنگی و پیشگیری از سوءاستفاده از غذا به عنوان سلاح جنگی، برنده جایزه صلح نوبل شناخته شد.
آژانس "برنامه جهانی غذا" به بیش از 80 کشور جهان کمک غذایی و مالی میکند/ WFP
علامت "قرمز" نشانه فعالیت "برنامه جهانی غذا" در کشورهایی با شرایط بحرانی و اضطراری مانند شرایط جنگی و علامت "آبی" فعالیت این سازمان در کشورهای فقیر با میزان گرسنگی بالا را نشان میدهد
آژانس "برنامه جهانی غذا" تا کنون تلاش کرده با تامین امنیت غذایی به چشماندازهای ثبات و صلح کمک کند. آنها در این مسیر از ترکیب اقدامات بشردوستانه و صلحطلبانه در مناطقی مانند آمریکای جنوبی، آفریقا و آسیا استفاده کردهاند.
این سازمان اعلام کرده که در سال گذشته به 100 میلیون نفر در 88 کشور جهان که قربانی ناامنی حاد غذایی بودهاند، کمک کرده است.
چرا برنامه جهانی غذا جایزه صلح را برد؟
"بریت رایس آندرسن" رئیس کمیته "صلح" نوبل نروژ در این باره اعلام کرد که امیدوار است این جایزه توجه کشورهای جهان را به موضوع گرسنگی در دوران کرونایی را جلب کند. زنجیره تولید و تامین غذا در دوران کرونایی برای مقابله با شیوع عفونت به هم خورده است.
"وال استریت ژورنال" به نقل از رایس آندرسن نوشت: تا روزی که یک واکسن پزشکی کشف شود، غذا بهترین واکسن برای مقابله با هرج و مرج است.
کمیته صلح نوبل اعلام کرد: بیماری همه گیر کرونا به افزایش تعداد قربانیان گرسنگی در جهان کمک کرده است و "برنامه جهانی غذا" توانایی و تاثیرگذاری خود را در برابر این بحران نشان داده است.
"بریت رایس آندرسن" رئیس کمیته "صلح" نوبل برنده جایزه صلحنوبل را اعلام کرد/ عکس: EPA
"ریس اندرسون" همچنین هشدار داده است که چندجانبهگرایی وهمافزایی که به تاسیس سازمان ملل و آژانسهای تابعه آن مانند "برنامه جهانی غذا" کمک کرده به دلیل تکروی برخی از کشورها در معرض خطر است.
به عنوان مثال در برخی مواقع ترامپ با وجود حمایتهای مالی از "برنامه جهانی غذا" به دلیل سیاست خارجی "اول- آمریکا" به تک روی متهم شده است.
بودجه آژانس "برنامه جهانی غذا" بهتر از آژانس های دیگر سازمان ملل حفظ شده و این سازمان از پشتیبانی آمریکا بهره میبرد. آمریکا با پرداخت 2.73 میلیارد دلار بزرگترین کمک به این سازمان را میکند و حدود 43 درصد از کمک 6.35 میلیارد دلاری کمککنندگان به برنامه جهانی غذا را میپردازد. آلمان با پرداخت 946 میلیون دلار دومین کمک کننده بزرگ به این سازمان است و چین حدود 4 میلیون دلار به این سازمان کمک میکند.
ریس اندرسون پس از اعلام برنده جایزه صلح نوبل برای خبرنگاران تشریح کرد که برای بسیاری از آژانسهای سازمان ملل دریافت حمایتهای مالی دشوار است و پشتیبانیهای دولتی به اندازه گذشته وجود ندارد.
آژانس "برنامه جهانی غذا" در سطح بالا عمل میکند و در کشورهایی مانند سوریه، کره شمالی و یمن که بسیاری از سازمانها برای دسترسی به آنها تلاش میکنند؛ فعال است.
رئیس کمیته "صلح" نوبل نروژ در این باره گفت: بدیهی است که این آژانس برای انجام وظایف خود به بودجه وابسته است.
برنامه جهانی غذا در کدام کشورها فعال است؟
وال استریت ژورنال اضافه کرد: در سوریه که به دلیل جنگ دهه گذشته نزدیک به 9 میلیون نفر آواره شدهاند، "برنامه جهانی غذا" ماهانه به نیمی از آسیبدیدگان کمک غذایی کرد. در طول درگیریهای سوریه دولت بشار اسد با محاصرهای فلج کننده از گرسنگی به عنوان عاملی برای تسلیم اجباری مخالفان استفاده کرد. در آن زمان این آژانس سازمان ملل نیز مانند دیگر سازمانهای این نهاد، به دلیل رعایت محدودیتهای دولت سوریه به ویژه در مناطق تحت کنترل مخالفان مورد انتقاد قرار گرفت و به تقویت تاکتیکهای دولت در مورد گرسنگی متهم شد.
بزرگترین اقدام این سازمان در دهه گذشته نشان دادن واکنشی سریع و اضطراری به جنگ در یمن بود. در سالهای گذشته حدود دو سوم جمعیت (20 میلیون نفر) این کشور در ناامنی غذایی فرو رفتند. 10 میلیون نفر از آنها با ناامنی حاد غذایی دست و پنجه نرم میکنند. حدود دو میلیون کودک یمنی نیز به درمان "سوء تغذیه شدید" نیاز دارند.
برنامه جهانی غذا در سال جاری به 13 میلیون یمنی از طریق توزیع کوپن یا مواد غذایی مانند آرد یا حبوبات کمک کرده است. در مناطق باثباتتر یمن این سازمان با توزیع پول نقد برای خرید مواد غذایی به مردم کمک میکند. آنها برای زنگ استراحت در مدارس نیز وعده غذایی مغذی ارائه دادهاند.
آژانس "برنامه جهانی غذا" مواد غذایی را در منطقه Simumbwe کشور زامبیا در جنوب آفریقا را توزیع کرده است/ عکس: Agence France-Presse — Getty Images
بیبیسی در این باره نوشت: آژانس برنامه جهانی غذا میگوید "هدف اصلی"اش در افغانستان حمایت از کشور برای مقابله با گرسنگی در راستای کمک به صلح است. اما اعضای این سازمان در افغانستان میگویند دهها "درگیری پیچیده و دنبالهدار" در این کشور مشکلات زیادی برای آنها ایجاد کرده است. در این کشور به دلیل وقوع حملات و درگیریهای داخلی تحویل بسیاری از کمکهای غذایی در مواقع مختلف تعلیق شده است.
آژانس برنامه جهانی غذا در دوران درگیری و قحطی از مردم سودان جنوبی حمایت کرد. در طول سالها جنگ طولانی که باعث فروپاشی اقتصاد این کشور شد تولید محصولات کشاورزی و واردات کاهش یافت و مانع دسترسی بسیاری از مردم به مواد غذایی کافی شد. در سال 2014 بسیاری از کارمندان این سازمان در سودان جنوبی با تهدید مسلحانه ربوده شدند.
آژانس "برنامه جهانی غذا" تنها در کشورهای درگیر جنگ فعالیت نمیکند. این سازمان در کشورهای آفریقایی نیز فعالیتهای زیادی انجام داده است. شمار گرسنگان در کشورهای جنوبی آفریقا در ماههای گذشته دو برابر شده و کشورهای اتیوپی و آفریقای جنوبی با وجود برداشت بیسایقه گندم و ذرت با مشکل روبهرو هستند. آژانس "برنامه جهانی غذا" در زامبیا نیز برنامههای مشابهی برای کمک به مردم محروم از غذا دارد.
آنها همچنین کمکهای زیادی را به به مردم کره شمالی کردهاند. براساس گزارشهای مختلف پس از شیوع ویروس کرونا و انزوای بیشتر کره شمالی، حدود 60 درصد مردم این کشور نیز در ناامنی حاد غذایی به سر میبرند.
محمولههای تجهیزات پزشکی و محافظتی در فرودگاه Liège بلژیک قبل از بارگیری به هواپیما برای کمک به کشورهای در حال توسعه که از شیوع ویروس کرونا آسیب دیدهاند/ عکس: رویترز
جایزه صلح سازمان ملل در حالی به آژانس "برنامه جهانی غذا" اختصاص یافته همهگیری کرونا در حال اوج گرفتن است و اثرات ناشی از ویروس میلیونها نفر را به سمت فقر سوق میدهد.
براساس برآوردها اثرات اقتصادی ناشی از شیوع کرونا میتواند شمار 135 میلیون گرسنه جهان را به بیش از 250 میلیون نفر برساند.
از درخواست آیزنهاور برای تشکیل برنامه جهانی غذا تا آزار جنسی کارمندان
"برنامه جهانی غذا" در سال 1961 و به دنبال درخواست "دوایت آیزنهاور" رئیسجمهور وقت آمریکا به عنوان "طرح عملیاتی" برای کمکهای غذایی از طریق سازمان ملل تاسیس شد.
سازمان "برنامه جهانی غذا" چند ماه پس از تشکیل، به بازماندگان زلزلهای بزرگ "بوئین زهرا" گندم، شکر و چای تحویل داد.این زلزله در تاریخ 10 شهریور 1341 یا 1 سپتامبر 1962 در نزدیکی استان قزوین رخ داد.
پس از آن این سازمان به مردم آسیب دیده از بلایای طبیعی و درگیریها در سراسر جهان واکنش سریع نشان داده است.
برنامه جهانی غذا در حال توزیع مواد غذایی در موزابیک/ عکس: رویترز
بررسیهای داخلی آژانس برنامه جهانی غذا در سال گذشته نشان داد که حدود 28 کارمند این سازمان در حین کمکرسانی در کشورهای محروم مورد تجاوز یا صدمه جنسی قرار گرفتهاند. بیش از 640 نفر دیگر اعلام کردهاند که قربانی یا شاهد آزارهای جنسی بودهاند.
همزیستی نیوز - «لوییز گلوک» شاعر آمریکایی نام خود را به عنوان شانزدهمین زن برنده نوبل ادبیات ثبت کرد؛ جایزهای که صد و هفدهمین برنده خود را معرفی کرد.
به گزارش ایسنا، این نویسنده که شانزدهمین نویسنده زن برنده نوبل ادبیات است و چهارمین زنی است که در سالهای اخیر پس از «آلیس مونرو» در سال ۲۰۱۳، «سوتلانا الکسییویچ» در سال ۲۰۱۵ و «اولگا توکارچوک» در سال ۲۰۱۸ به عنوان برنده نوبل ادبیات معرفی میشود.
دیگر چهرههای ادبی زن برنده نوبل ادبیات از سال ۲۰۰۰ به بعد «الفریده یلینک» (۲۰۰۴)، «دوریس لسینگ» (۲۰۰۷) و «هرتا مولر» در سال ۲۰۰۹ هستند.
با نگاهی به فهرست برندگان جایزه نوبل ادبیات متوجه میشویم در سالهای اخیر توجه این جایزه به زنان نویسنده بیشتر شده؛ به طوری که در سالهای قبلتر فاصله انتخاب زنان در این جایزه طولانیتر بود. دیگر نویسندگان زن برنده نوبل ادبیات که از سال ۱۹۰۱ اهدا میشود و تا کنون بیشتر برگزیدگانش مردان بودهاند به این شرحاند: «ویسواوا شیمبورسکا» (۱۹۹۶)، «تونی موریسون» (۱۹۹۳)، «نادین گوردیمر» ۱۹۹۱)، «نلی زاکس» (۱۹۶۶) ، «گابریلا میسترال» (۱۹۴۵)، «پرل باک» (۱۹۳۸)، «زیگرید اوندست» (۱۹۲۸)، «گراتزیا دلدا» (۱۹۲۶) و «سلما لاگرلوف» (۱۹۰۹).
سلما لاگرلوف سوئدی نخستین زنی بود که در سال ۱۹۰۹ یعنی هشت سال پس از اعطای اولین نوبل ادبیات موفق شد این افتخار را برای جامعه زنان کسب کند. نویسندگان زن برای دریافت دومین جایزه نوبل ادبیات ۱۷ سال انتظار کشیدند. «گراتزیا دلدا» نویسنده ایتالیایی بود که در سال ۱۹۲۶ نوبل ادبیات را از آن خود کرد. «زیگرید اوندست» از نروژ سومین زن برنده نوبل سه سال بعد این جایزه را گرفت و «پرل باک» نویسنده آمریکایی بود که ۱۰ سال بعد از آن در سال ۱۹۳۹ برای شرح روشن زندگی در چین برنده نوبل ادبیات شد.
پنجمین جایزه نوبل ادبیات برای زنان در سال ۱۹۴۵ به شاعری شیلیایی به نام «گابریلا میسترال» رسید. در سال ۱۹۶۶ «نلی زاکس» شاعر و نمایشنامهنویس سوئدی برگزیده نوبل شد و در سال ۱۹۹۱ نام «نادین گوردیمر» به عنوان هفتمین برنده زن نوبل ادبیات اعلام شد. پس از او «تونی موریسون» به عنوان اولین زن آفریقایی آمریکایی در سال ۱۹۹۳ جایزه نوبل را به دست آورد. به فاصله سه سال از خالق رمان «معشوق»، شاعری مطرح از کشور لهستان به نام «ویسواوا شیمبورسکا» که در فوریه ۲۰۱۲ از دنیا رفت، جایزه نوبل ادبیات را دریافت کرد.
نویسنده زن بعدی که موفق به دریافت مهمترین جایزه ادبی جهان شد، «الفریده یلینک» بود. سه سال پس از او «دوریس لسینگ»، نویسنده انگلیسی متولدشده در ایران جایزه نوبل ۲۰۰۷ را به خانه برد. «هرتا مولر» آلمانی عنوان برنده سال ۲۰۰۹ این جایزه عرصه ادبیات را یدک میکشد. «آلیس مونرو» نویسنده ۸۹ساله کانادایی نیز در سال ۲۰۱۸ موفق به کسب این جایزه شد. همچنین «سوتلانا الکسییویچ» نویسنده بلاروسی برنده نوبل سال ۲۰۱۵ و «اولگا توکاچورک» برنده نوبل ۲۰۱۸، دیگر چهرههای ادبی زن هستند که قبل از «لوییز گلوک» آمریکایی موفق به کسب مهمترین جایزه دنیای ادبیات شدند.
برای مردی که بدترین راه مبارزه را خشونت میدانست و برخلاف حرفهای شعاری و کلیشهای ثابت کرد لزوما فریاد زدن و درگیری منجر به پیروزی ملتها بر دیکتاتوریها نمیشود، ترور شدن سرنوشت عجیبی بود.
نام Mohandas Karamchand Gandhi که او را مهاتما گاندی میخوانیم برای اغلب ما با کلیدواژههایی همچون «هند» و «صلح طلبی» همراه است. اما چهره سیاهچرده و اندام لاغر او آن هم با لباسهای سادهی بدون دوخت، شاید تصویر ذهنی خیلی از ما از یک رهبر سیاسی موفق نباشد. کسی که سرنوشت کشور هند را تغییر داد، از تاثیرگذارترین رهبران سیاسی دنیا بود و به جای دعوت از مردم برای شرکت در اعتراضهای خیابانی یا هرگونه فعالیتی که رگههای کوچکی از خشونت داشته باشد، راههای جدیدتری را برای مبارزه انتخاب کرد.
آزادی هند از انگلیس، جریان اعتراضی طولانیمدتی بود که در نهایت به رهبری گاندی به نتیجه رسید. این بار جنبش استقلالطلب هند مقاومت مدنی را برای مبارزه انتخاب کرده بود. گاندی باور داشت که مقاومت و اعتراض مدنی بهترین سلاح برای مبارزه با استعمار انگلیس است. این تفکر البته خیلی زود در میان طرفدارانش نیز به یک باور تبدیل شد؛ باوری که جمع زیادی از هندیهای استقلالطلب را به یک قدرت بزرگ علیه استعمار انگلیسیهای سیاس تبدیل کرده بود.
جنبش استقلالطلبی هند از شورش ۱۸۵۷، یعنی ۱۲ سال پیش از به دنیا آمدن گاندی (۱۸۶۹) آغاز شد. این جنبش سالها بعد و در دهه ۴۰ میلادی اوج گرفت تا در سال ۱۹۴۷ طعم شیرین پیروزی را بچشد. مبارزههای این جنبش در میان مبارزههای استقلالطلبی دنیا از جایگاه متفاوتی برخوردار است. مبارزه برای استقلال کشور هند، بزرگترین مقاونت غیرخشونتآمیز تودهای شناخته میشود.
یکی از اصلیترین مراحل این مبارزه، راهپیمایی نمک بود. این راهپیمایی در حدود ۴۰۰ کیلومتر و از تاریخ ۱۱ مارس و ۶ آوریل ۱۹۳۰ برگزار شد. در شهر دندی و در اعتراض به مالیاتی که بریتانیا برای نمک مشخص کرده بود، گاندی و هزاران نفر از طرفدارانش، با گرفتن نمک از آب دریا، این قانون را شکستند. البته مراحل پایانی جدایی هند از انگلیس با خشونت و زد و خورد نیز همراه شد که البته گاندی شاهد بخش زیادی از آنها نبود.
۳۰ ژانویه ۱۹۴۸ در مجتمع بیرلا در مرکز دهلی نو، گاندی ترور شد. قاتل او ناتورام ویناواک گودس، عضو حزب سیاسی هندو مهاسبها بود که با همراهی برخی دیگر از هندوها این ترور را انجام داد. تضاد تلخ تاریخ هند زمانی رقم خورد که گاندی به عنوان انسانی که تمام زندگیاش را برای شکلگیری فرهنگ مبارزاتی ضدخشونت گذاشت، ترور شد! از سوی دیگر چندی بعد از فوت گاندی، بسیاری از اصولش زیر پا گذاشته شد و مبارزه مدنی در برخی از موارد، جای خود را به خشونت داد.
البته فرهنگ مبارزاتی گاندی از سوی بسیاری دیگر از رهبران سیاسی جهان همچون مارتین لوتر و دالایی لاما ادامه یافت؛ فرهنگی که باور داشت اعتراض مدنی جواب بهتری و البته قاطعتری به دیکتاتوری است! به عقیده آنها فریاد زدن و خشونت ممکن است نتیجه داشته باشد و منجر به پیروزی شود اما میوه سالمی از این نوع اعتراضات حاصل نمیشود.
گاندی البته ترسی از مرگ نداشت یا شاید بهتر است بگوییم حداقل انتظار رسیدن آن را داشت. همانطور که در آخرین سخنرانی خود در سال ۱۹۳۰ قبل از دستگیریاش، گفته بود این آخرین سخنرانی من در میان شماست. این گفتههای گاندی به طرافدارانش را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین سخنرانیهای تاریخ جهان میشناسند.
گاندی در سال ۱۹۳۰، در جمع هواداران استقلالطلب خود که سودای آزادی کشورشان را داشتند، گفت: «به احتمال زیاد این آخرین سخنرانی من در میان شماست. حتی اگر دولت اجازه دهد که فردا در راهپیمایی شرکت کنم، این آخرین صحبتهای من در کنار رودخانه مقدس سابارماتی است و شاید حتی آخرین گفتههایم در زندگی.»
گاندی باز هم مثل همیشه، در این سخنرانی خود نیز بر اهمیت خشونتآمیز نبودن اعتراضها تاکید کرده و گفته بود که «اگر بعد از دستگیری همه ما، حتی دریچه کوچکی به سمت صلح به وجود نیامده باشد، با این حال ما توانستیم از تمام امکانات موجود برای پیشبرد اعتراضهای ضدخشونت بهره بگیریم. به امید آن روز که کسی کار غلطی را از روی خشم و عصبانیت انجام ندهد. امیدوارم این جملههای من به گوش تمام مردم هند حتی در دورترین نقاط نیز برسد. من زمانی به هدفم میرسم که خود و همراهانم در این مسیر فدا شویم.»
او بیان کرده بود که «باور دارم مردم هند کاری که شروع کردهام را به ثمر میرسانند. من به درستی جنبش و خلوص ابزار مبارزهمان ایمان دارم و باور کنید جایی که رویکردها سالم است، خداوند بیتردید با همه الطافش آنجا حضور دارد. هر گاه این سه مولفه در کنار هم جمع شوند، دیگر چیزی کم نخواهد بود.»
گاندی که در این سخنرانی نسبتا کوتاه خود، راهکارهای پایانی را برای پیروزی مبارزه مردم هند یادآور شده بود، در پایان سخنانش برای مردم هند آرزوی سلامتی کرد و گفت: خداوند همه شما را سالم و از همه موانعی که بر سر راه مبارزه فردا قرار دارد، دور نگه دارد.
پینوشت: در این نوشتار از نسخه سال ۲۰۱۰ کتاب Speeches that Shaped Our World تدوین Chris Abbott که توسط انتشارات Rider در ۳۲۲ صفحه منتشر شده، استفاده شده است.
منبع: ایسنا
همزیستی نیوز - آمازون اعلام کرد برای پاسخگویی به تقاضای رو به رشد برای خرید آنلاین، ۱۰۰ هزار نفر را استخدام خواهد کرد.
به گزارش ایسنا، آمازون که بزرگترین فروشگاه آنلاین جهان است و توسط جف بزوس اداره می شود اعلام کرد موقعیتهای جدید شامل مشاغل تمام وقت و نیمه وقت در آمریکا و کانادا و سمتهای شغلی در ۱۰۰ مرکز آماده سازی بسته ها و تاسیسات دیگری است که در سپتامبر گشوده شده اند.
حقوق آمازون برای مشاغل پیشنهادی از حداقل ساعتی ۱۵ دلار شروع می شود و شامل پاداش حداکثر هزار دلاری برای استخدامهای جدید در شهرهای منتخب است.
این چهارمین اعلام استخدام نیروی کار جدید توسط آمازون در آمریکا از ابتدای سال ۲۰۲۰ تاکنون بوده و یکی از فصلهای شلوغ خرید اعلام شده است.
شرکت یونایتد پارسل سرویس هفته گذشته اعلام کرد انتظار دارد بیش از ۱۰۰ هزار نفر دیگر را استخدام کند تا پاسخگوی افزایش جابجایی مرسولات در طول اوج فصل خرید باشد.
آمازون چند روز پیش اعلام کرده بود ۳۳ هزار مشاغل اداری و فناوری ایجاد می کند. این شرکت در مارس و آوریل هم از استخدام ۱۰۰ هزار و ۷۵ هزار نفر برای مشاغل جدید خبر داده بود.
دیوید کلارک، نایب رئیس ارشد فعالیتهای جهانی آمازون اظهار کرد: آمازون تنها در ماه جاری ۱۰۰ ساختمان جدید افتتاح می کند.
طبق آمار فکت ست، ارزش سهام آمازون از ابتدای امسال تاکنون ۷۰ درصد صعود کرده زیرا صدها میلیون نفر در بحبوحه شیوع ویروس در خانه مانده و ترجیح داده اند به خرید اینترنتی بپردازند.
خرید اینترنتی در زمان قرنطینه به افزایش ۴۰ درصدی فروش آمازون در سه ماهه دوم و رسیدن آن به ۸۸.۹ میلیارد دلار کمک کرد و این شرکت آمریکایی در سه ماهه منتهی به ژوئن درآمد خالص ۵.۲ میلیارد دلار را ثبت کرد.
رشد قیمت سهام آمازون کمک کرد بزوس ۶۵ ساله که در حال حاضر ثروتمندترین مرد جهان است، در ۲۶ اوت پس از رشد چشمگیر ارزش سهام فناوری در آمریکا شاهد عبور ثروت شخصی خود از مرز ۲۰۰ میلیارد دلار باشد و بر اساس شاخص میلیاردرهای بلومبرگ، نخستین شخصی بود که ثروتش از آستانه ۲۰۰ میلیارد دلار عبور کرد. ثروت شخصی وی روز دوشنبه ۱۸۴ میلیارد دلار بود که بالاتر از ثروت ۱۲۲ میلیارد دلاری بیل گیتس، موسس مایکروسافت و ثروت ۱۰۱ میلیارد دلاری مارک زاکربرگ، موسس فیس بوک بود.
آمازون از سال ۲۰۱۰ بیش از ۶۰۰ هزار شغل مستقیم در آمریکا ایجاد کرده و بیش از ۳۵۰ میلیارد دلار در بیش از ۴۰ ایالت سرمایه گذاری کرده است که این شرکت را به یکی از بزرگترین کارفرمایان بخش خصوصی جهان مبدل می کند.
بر اساس گزارش مارکت واچ، این شرکت هفته گذشته اعلام کرد تا پایان سال ۲۰۲۰ هفت هزار شغل دائم در انگلیس ایجاد می کند و مجموع کارکنانش در این کشور را به بیش از ۴۰ هزار نفر می رسد.
همزیستی نیوز - در حال حاضر جایی در جهان وجود دارد که ویروس کرونا هنوز به آنجا نرفته است و افراد میتوانند بدون ماسک با یکدیگر معاشرت کنند و ترسی از ابتلا به کووید-۱۹ نداشته باشند.
به گزارش ایسنا، این نقطه از جهان "جنوبگان"، قارهای در قطب جنوب زمین و تنها جایی است که کووید-۱۹ تا الان به آنجا راه پیدا نکرده است.
در حال حاضر نزدیک به ۱۰۰۰ دانشمند و افراد دیگر در آنجا حضور دارند و در یک تلاش جهانی میخواهند مطمئن شوند همکارانی که جدیدا به آنها خواهند پیوست ویروس کرونا را با خود همراه ندارند.
رابرت تیلور که در ایستگاه تحقیقات "روترا" در جزیره آدلاید واقع در قطب جنوب حضور دارد، وضعیت این منطقه از جهان را "حباب کوچک امن ما" توصیف میکند.
در روزهای قبل از شیوع ویروس کرونا، قرنطینههای بلند مدت و فشار روانی بالا برای افرادی که در قطب جنوب حاضر بودند، عادی جلوه میکرد در حالیکه بقیه جهان زندگی در این نقطه از دنیا را غیرعادی میدانست.
تیلور که در ماه اکتبر به قطب جنوب رفت و در زمان همهگیری ویروس کرونا در بریتانیا حضور نداشت، میگوید: بهطور کلی آزادیهای ما بیشتر از زمان اوج قرنطینه در بریتانیا است. ما میتوانیم اسکی کنیم، معاشرتهای خود را داشته باشیم، بدویم و از سالن بدنسازی استفاده کنیم.
شرایط منحصر به فرد زندگی
همانند دیگر تیمها در جنوبگان از جمله قطب جنوب، تیلور و ۲۶ همکارش باید در همه نوع کارها در یک محیط مشترک و دور از دسترس و فضایی کم مهارت داشته باشند. تیلور میگوید که آنها به نوبت پخت و پز میکنند، مشاهدات آب و هوایی را انجام میدهند و خیاطی هم انجام میدهند.
ارتباطهای اینترنتی خوب به این معنی است که آنها از نزدیک همهگیری ویروس کرونا در زمین را نظاره کردهاند. اما یکی از دغدغههای ساکنان این بخش از کره زمین آماده کردن این مکان برای ورود همکاران جدید است. در این موضوع مشاورههایی در دو طرف داده میشود.
تیلور در این باره میگوید: اطمینان دارم که میتوانند چیزهای زیادی به ما بگویند که به ما کمک میکند تا خود را با روش جدید سازگار کنیم. ما تاکنون تجربهای درباره فاصلهگذاری اجتماعی نداشتهایم.
"روری اوکونور"، پزشک و رهبر گروه زمستانی تایید میکند که به محض ورود همکاران جدید که این هفته قرار است بیایند، امکان گرفتن تست از آنها وجود دارد.
دسترسی به قاره جنوبگان تنها از طریق هوایی (پروازها) و یا از طریق کشتی امکان پذیر است و به این دلیل شورای مدیران برنامههای ملی جنوبگان هشدار داده است که هیچ کشتی تفریحی نباید در این منطقه لنگر بیاندازند.
مدتها است که به افرادی که در قطب جنوب حضور دارند در زمینه نحوه شستن دستها و آداب عطسه کردن آموزش داده شده است با این حال شورای مدیران برنامههای ملی جنوبگان یادآوری نیز کرده است که «صورت خود را لمس نکنید.»
در حال حاضر قرار است حدود ۱۲۰ نفر به بزرگترین ایستگاه ایالات متحده آمریکا در جنوبگان یعنی ایستگاه "مک موردو" منتقل شوند. این افراد قرار است از طریق حمل و نقل هوایی به قطب جنوب بروند. اما برای محدود کردن تماس بین افرادی که قرار است به قطب جنوب بروند و خدمه پرواز، هواپیما یک سرویس بهداشتی جداگانه را به هر یک از این دو گروه اختصاص داده است.
با این حال این افراد بیش از ۱۴ روز در اتاقهای جداگانه هتل در نیوزیلند قرنطینه شده بودند. اما آب و هوای نامناسب، سفر آنها را هفتهها به تاخیر انداخت و طبق پیش بینیهای جدید قرار است روز دوشنبه این سفر انجام شود.
به گزارش یورونیوز، از چند هفته پیش در ایستگاه مک موردو، افراد حاضر تمرینهایی را برای شبیهسازی آنچه بقیه مردم در جهان انجام میدهند، انجام دادند. آنها ماسک زدند و فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت کردند.
راین هرد، مدیر ایستگاه میگوید: نزدیک نشدن به دوستان دشوار خواهد بود.
وی میگوید که او و دیگران ماسک زدن را از دو روز قبل از ورودِ تازهواردها شروع کردهاند.
با ورود همکاران جدید، هرد قطب جنوب را ترک میکند: صادقانه بگویم، بسیار عجیب و غریب خواهد بود که از جاییکه حس میشود سیاره دیگری است بیرون بیایید.
همزیستی نیوز - در حالی که کرونا همچنان در اروپا قربانی میگیرد و از مجموع افزون بر ۹۱۹ هزار فوتی گزارش شده در جهان بیش از ۲۱۱ هزار مورد مربوط به این قاره میشود، اما قاره سبز شاهد کاهش تدریجی محدودیتها و در عین حال اعمال قوانین سختگیرانه در رعایت پروتکلهای بهداشتی است.
با وجود این که میزان قربانیان کرونا در اروپا یک چهارم آن چیزی است که در سراسر جهان گزارش شده، اما این نسبت در موارد ابتلا یک هفتم است؛ بیش از ۲۸ میلیون و ۶۵۹ هزار مورد ابتلا به کووید-۱۹ در سراسر جهان گزارش شده که بیش از ۴ میلیون و ۱۴ هزار نفر را اروپاییها به خود اختصاص میدهند.
در میان کشورهای اروپایی، هم اینک، روسیه با بیش از یک میلیون و ۵۱ هزار ابتلا در صدر جدول قرار دارد و اسپانیا، فرانسه، بریتانیا، ایتالیا، آلمان و اوکراین به ترتیب با بیش از ۵۷۶ هزار، ۳۶۳ هزار، ۳۶۱ هزار، ۲۸۴ هزار، ۲۵۹ هزار و ۱۴۸ هزار نفر مبتلا بیشترین میزان موارد بیماری را گزارش کردهاند. این کشورها از مجموع بیش از ۲۱۱ هزار فوتی تا زمان حاضر در اروپا، بیش از ۱۶۸ هزار نفر را به خود اختصاص دادهاند.
در میان کشورهای اروپایی اگر چه روسیه و اسپانیا بیشترین موارد ابتلا را داشتهاند اما در مرگ و میر ناشی از ابتلا به کووید-۱۹ به ترتیب عمده موارد مربوط به بریتانیا، ایتالیا و فرانسه است؛ بنا به آخرین گزارش اداره آمار ملی بریتانیا، در این کشور روزانه حدود ۲۲۰۰ نفر به کرونا مبتلا میشوند. این آمار بعد از اندکی افزایش در دو ماه پیش، تقریبا ثابت مانده است. بنابراین از زمان شروع همهگیری کرونا در بریتانیا، اوضاع فرق زیادی کرده است.
با وجود میزان قابل توجه فوتیهای ناشی از کووید-۱۹ در بریتانیا، این کشور به دنبال اعمال سیاست کاهش تدریجی محدودیتهای کرونایی و شروع به کار مشاغل و کسب و کارها، از حدود یک ماه گذشته هم در کنار دیگر دوستان اروپایی خود، اقدام به بازگشایی مدارس کرده است؛ اقدامی که در فرانسه، تنها کمتر از یک هفته پس از بازگشایی مدارس شاهد تعطیلی بیش از ۲۰ مدرسه در این کشور به طور عمده در پاریس بودیم.
بی. بی. سی مینویسد: در فرانسه شواهد نگران کنندهای هست که نه تنها ابتلا، بلکه عوارض و بیماریهای مربوط به کرونا هم در حال افزایش است. به گفته «ژان کستکس» نخست وزیر فرانسه، هر هفته بیش از ۸۰۰ بیمار مبتلا به کرونا در بیمارستان بستری میشوند. ۷ هفته قبل، این تعداد ۵۰۰ نفر بود. در حال حاضر در پاریس زدن ماسک در تمام مکانهای عمومی اجباری است.
«مت هنکوک» وزیر بهداشت بریتانیا هم گفته موج دوم یک تهدید بسیار جدی است. در این کشور شرایط کمی متفاوتتر از فرانسه است، مدرسهای در این کشور تعطیل نشده اما با تصمیم دولت، در مناطقی که آمار کرونا در آنها بالاست، مقررات بهداشتی سختگیرانهتری به اجرا درآمده است.
«کارل هنگن» استاد پزشکی مبتنی برشواهد در دانشگاه آکسفورد میگوید: در ماههای مارس و آوریل تعداد افراد آسیب پذیر در بریتانیا بیشتر بود. فقط در یک هفته کرونا در هزار خانه سالمندان شیوع پیدا کرد. اما او در عین حال معتقد است که بچهها باید به مدارس بازگردند. اضافه میکند شواهد نشان میدهند خطر کرونا برای آنها خیلی کم است؛ آموزش ندیدن برایشان خطر بیشتری دارد.
با این حال ویروس کرونا هنوز وجود دارد و در هفتههای آینده که مدرسه و دانشگاه باز میشود و مردم به سر کار باز میگردند و بیشتر اوقات را در محیطهای سربسته سپری میکنند، مشخص میشود آیا سرایت به سرعت زیاد خواهد شد یا خیر.
پروفسور هنگن میگوید: تصور اینکه این ویروس از بین رفته اشتباه است. این ویروس همچنان در حال شیوع است و اگر هشیار نباشیم، ابتلا بالا خواهد رفت. به نظر من ما به یک پیام ساده و روشن احتیاج داریم که بر اهمیت شستن دست و فاصله اجتماعی تاکید کند.
او در عین حال به رویکرد سوئد اشاره دارد که هیچ محدودیت و تعطیلی اعمال نکرد و مدارس باز ماندند. هنگن افزود: نه اینکه آنها هیچ کاری نکردند بلکه به اقدام جمعی بر اساس مسوولیت اجتماعی روی آوردند. یعنی رستورانها باز ماندند ولی مردم فاصله اجتماعی را رعایت میکردند و میدانستند چه کنند.
در این ارتباط همچنین «النور رایلی» پروفسور ایمنیشناسی و بیماریهای عفونی دردانشگاه ادینبورگ معتقد است در مقایسه با شروع همهگیری، آمادگی بیشتری برای موج دوم داریم. او میگوید: ما شاهد افزایش ابتلا خواهیم بود ولی فکر نکنم به اندازه ماه آوریل، پذیرش یا مرگ در بیمارستان داشته باشیم. ما درباره خطری که برای هر کس وجود دارد به قدری کافی میدانیم که بتوانیم از سالمندان و کسانی که مشکلات جدی سلامت دارند محافظت کنیم و به دیگران اجازه دهیم به زندگی عادی بازگردند.
خبرگزاری فرانسه در گزارشی با اشاره به افزایش میزان مبتلایان در اسپانیا از مرز ۵۰۰ هزار نفر به نقل از «فرناندو سیمون» مدیر ارشد اپیدمی وزارت بهداشت این کشور تاکید کرد: وضعیت بسیار مطلوب تر از بهار است اما در عین حال هشدار داد ما هنوز در مرحله صعودی هستیم.
طغیان همه گیری در اروپا؟
روزنامه «لزکو» فرانسه هم در گزارشی با عنوان «اروپا با طغیان اپیدمی روبرو است» نوشت: در سراسر اروپا و در آستانه موج جدید، موارد ابتلا به کووید –۱۹ روند صعودی دارد؛ اسپانیا و فرانسه از این بازگشت که همچنان سیستمهای بهداشتی را به خطر انداخته است، بیشترین آسیب را میبینند.
در اسپانیا وضعیت هشدار اعلام شده و فرانسه هم تحت نظارت دقیق قرار دارد. در دیگر نقاط اروپا وضعیت نگران کننده نیست اما در همه جا در حالی که اپیدمی از اواخر بهار متوقف شده بود، با بازگشایی مدارس و آغاز به کار مشاغل، موارد ابتلای جدید رو به افزایش است.
لزکو افزود: آلمان از اواخر ژوئیه با افزایش میزان بیماری مواجه شده است و بریتانیا هم نگران است که به زودی در شرایطی که همسایگانش فرانسه و اسپانیا به وقوع پیوسته قرار گیرد.
روزنامه «شلانژ» فرانسه در رویکردی متفاوت به تلاشهای مکرون و مرکل در انسجام اروپا مقابل کووید-۱۹ اشارعه کرده و نوشته است: زوج «مرکرون» با یک طرح بهبودی بزرگ موفق شدند اروپا را در برابر بحران کووید ۱۹ بسیج کنند و پروژهها میان پاریس و برلین به خوبی پیش می رود.
سیام اردیبهشت امسال / ۱۸ می ۲۰۲۰، آلمان و فرانسه در توافقی خواستار اختصاص ۵۰۰ میلیارد یورو (۵۴۵ میلیارد دلار) برای کمک به کشورهای اروپایی آسیب دیده از بحران همه گیری ویروس کرونا شدند.
«آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان و «امانوئل مکرون» رییس جمهوری فرانسه پس از یک گفت و گوی آنلاین اعلام کردند که این کمک مالی باید به صورت کمک بلاعوض در اختیار اعضای منطقه یورو قرار بگیرد.
اگرچه شواهد حاکی از کاهش میزان ابتلا و مرگ و میر بر اثر کرونا در اروپا نسبت به ماههای ابتدایی از زمان آغاز اپیدمی است، اما به دنبال بازگشایی مدارس و مشاغل نگرانیها از موج جدید ابتلا در این قاره بیش از پیش شده است.
از آغاز شیوع کرونا تاکنون ۴ میلیون و ۱۴ هزار و ۱۱۴ نفر در اروپا به کرونا مبتلا شدهاند که میزان فوتیها از این مجموع ۲۱۱ هزار و ۹۷۰ نفر است. با این رقم، کمتر از ۱۰ درصد تعداد مبتلایان به کووید ۱۹ در اروپا جان خود را از دست دادهاند.
حال این سوال مطرح است که آیا با توجه به کاهش میزان ابتلا و در عین حال کاهش محدودیتها و بازگشایی مدارس و از سوی دیگر بازگشت مشاغل به فعالیت، زمان شروع زندگی عادی در اروپا فرا رسیده است؟
همزیستی نیوز - انجمن بینالمللی حملونقل هوایی توزیع واکسن کرونا را «مأموریت قرن» خواند و هشدار داد که حملونقل هوایی میلیاردها دوز واکسن نیازمند آمادگی هزاران هواپیمای غولپیکر باری و تجهیزات سردخانهای خواهد بود.
تارنمای شبکه تلویزیونی ای بی سی امروز گزارش داد که همزمان با تلاش کشورها برای ساخت واکسن کووید ۱۹، یک سازمان فرامرزی که اغلب شرکتهای هواپیمایی جهان عوض آن هستند، از دولتها خواست تا خود را آماده عملیات پیچیده جابجایی میلیاردها دوز واکسن کنند.
الکساندر دو جونیاک مدیرعامل انجمن بینالمللی حملونقل هوایی (یاتا) گفت: انتقال سالم واکسنهای کووید ۱۹ برای صنعت ترابری هوایی جهانی مأموریت قرن قلمداد میشود.
به گفته این انجمن، حملونقل سریع و رضایتبخش و توزیع هر واکسنی بدون برنامهریزی حسابشده ممکن نبوده و این فرآیند با توجه به وضعیت فعلی صنعت هوانوردی چالشبرانگیز خواهد بود.
دوجونیاک گفت: دولتها به خصوص در جهان در حال توسعه باید در برنامهریزی برنامه واکسیناسیون ملاحظات بسیار دقیقی در مورد ظرفیت محدود ترابری هوایی مد نظر قرار دهند. اگر مرزها بسته، سفرهای هوایی لغو، ناوگان هوایی زمینگیر و کارکنان در مرخص باشند، ظرفیت تحویل واکسنها به شدت کاهش خواهد یافت.
یاتا اعلام کرده که تحویل یک دوز واکسن به ۷ میلیارد و ۸۰۰ میلیون نفر مردم جهان به ۸ هزار هواپیمای باری غولپیکر نیاز دارد. علاوه بر مشکلات ناشی از وضعیت فعلی صنعت هوانوردی، یاتا از طرفهای دخیل در حملونقل واکسن خواسته تا دیگر چالشهای تدارکاتی را نیز در نظر گیرند.
تارنمای ای بی سی به نقل از مرکز کنترل و پیشگیری بیماریهای آمریکا افزود: واکسن ساخت شرکت آمریکایی فایزر باید در دمای ۷۵- درجه سانتیگراد و واکسن شرکت مدرنا در دمای ۱۵- سانتیگراد نگهداری شوند.
واکسنهای تعدادی از شرکتها در مراحل آخر آزمایشهای بالینی قرار داشته و انتظار میرود تا اوایل آذر نتیجه این مرحله نیز مشخص شده و شرکتهای تولیدکننده واکسن برای کسب مجوزهای لازم اقدام کنند.
اگرچه حمل واکسن به تمام نقاط دنیا در صورت تولید انبوه آن یکی از مشکلات اصلی در این زمینه محسوب می شود، اما شاید مشکل جدی را بتوان در نگرانی از توزیع ناعادلانه واکسن بین کشورها و ملت های جهان دانست. سازمان جهانی بهداشت و برخی شخصیت های و نهادهای بین المللی نسبت به این مسئله ابراز نگرانی کرده اند. این دلواپسی وجود دارد که برخی قدرت های اقتصادی و سلطه جو در جهان بخواهند بازار جهانی تولید و توزیع واکسن کرونا را با هدف بهره برداری های سیاسی، اقتصادی و انتخاباتی از آن، تحت انحصار خود در بیاورند.
منبع: ایرنا