اهمیت اعتدالگرایی و مقابله با شکل های متعدد خشونت در سطوح و عرصه های گوناگون، این روزها در سخنان «حسن روحانی» رییس جمهوری پررنگتر به نظر می آید. نگاهی به سخنان دیروز وی در مراسم بازگشایی مدارس به خوبی گویای این مساله است. رییس جمهوری در این مراسم با اشاره به ریشه ها و آسیب های خشونت، ضرورت مقابله جدی با این معضل را خواستار شد.
بر اساس سخنان رییس جمهوری، بررسی مساله خشونت و مقابله با آن در سه محیط داخلی، منطقه ای و جهانی اهمیت می یابد.
1- خانواده و محیط های آموزشی همچون مدارس، نقش قابل توجهی در تکوین شخصیت فرد ایفا می کنند چرا که فرایند جامعه پذیری کودک در همین سال ها رقم می خورد. شاید به همین دلیل بود که رییس جمهوری روز بازگشایی مدارس را برای تاکید بر رفع خشونت برگزید. برای مقابله با تندروی و گرایش به اعتدال ابتدا باید فرهنگ خشونت اصلاح شود که خود نیازمند آموزش از طریق نهادهای آموزشی و خانواده است. در اهمیت این موضوع بود که روحانی در این مراسم تاکید کرد: برای اینکه محیط مدارس ما، محیط علم، دانش و پیشرفت باشد، باید اخلاق، میانه روی، تدبیر و اعتدال در مدارس و مراکز آموزشی ما حاکم شود و مدرسه نباید محیط اوهام، خرافات و خشونت باشد.
متاسفانه امروز شاهد نمودهایی از خشونت در سطح جامعه هستیم؛ نمودهایی که شوربختانه حتی در محیط های سیاسی و رسانه ای نیز در فرایندهای تخریب، هجمه یا انتقاد به چشم می آید و نمونه هایی از آن را بارها در تهدید مسوولان مذاکرات هسته ای یا کاربرد ادبیات خشن برای مخالف خوانی علیه دولت شاهد بوده ایم.
در مجموع، خشونت زدایی در فضای داخل کشور امری ضروری است چرا که در غیر این صورت این خشونت بلایی بر پیکر انسجام داخلی خواهد بود؛ انسجامی که پیش شرط اعتلای فرهنگی و اجتماعی جامعه، توسعه سیاسی، پیشرفت و رشد اقتصادی و تامین امنیت وجودی و روانی شهروندان کشور به شمار می رود.
2- تنش ها و درگیری ها در منطقه خاورمیانه چند سالی است که به اوج خود رسیده و ادامه بحران ها در سوریه، عراق، یمن و تجاوزگری های دایمی رژیم صهیونیستی در سرزمین اشغالی، خشونت ورزی را در این منطقه به روندی رایج تبدیل کرده است. با گسترش دامنه مداخله گری بازیگران خارجی و همچنین کارشکنی برخی دولت های منطقه در امور داخلی کشورهای بحران زده، بحران های خاورمیانه عمیق تر و برونرفت از آن دشوار به نظر می رسد. ترویج افراطی گری و افکار و ایدئولوژی های نفرت پراکن همچون وهابیت و اتکا بر نظامی گری و خشونت ورزی برای رسیدن به هدف های سیاسی عاملی در ایجاد و گسترش این بحران ها بوده و بازتولید خشونت را به دنبال داشته است. در چنین فضایی نمی توان انتظار توسعه کشورهای منطقه و بهبود روابط آنها را داشت بلکه نفرت پراکنی و خشونت ورزی فراگیرتر و در نتیجه کلاف سردرگم بحران ها در منطقه پیچیده تر خواهد شد.
کشورهای منطقه باید به این واقعیت توجه داشته باشند که در سایه توجه به اشتراک ها و برقراری نظمی پایدار مبتنی بر امنیت جمعی می توان بر این بحران ها چیره شد. تکیه بر تاریخ و فرهنگ مشترک، احترام متقابل، مسوولیت پذیری، دوری از رویکردهای تفرقه افکنانه، پرهیز از دست اندازی به قلمروی همسایگان و ترویج ایدئولوژی دوستی به جای نفرت از جمله موضوع های مهمی است که به رفع تنش ها خواهد انجامید. در اهمیت این موضوع، روحانی چند روز پیش در مجمع عمومی سازمان ملل اظهار کرد: رویکرد اصولی ایران، مشارکت سازنده با همسایگان برای تحقق نظم پایدار مبتنی بر امنیت جمعی و حمایت از توسعه کشورهای منطقه و ایجاد پیوندهای متقابل اقتصادی است. ریشه کن کردن خشونت در منطقه، بدون مردمسالاری، ارتقاء حقوق شهروندی و توسعه اقتصادی، میسر نیست.
3- نگاهی به گفته های روحانی در اجلاس غیرمتعهدها و همچنین سخنان چند سال گذشته وی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از اهمیت خشونت زدایی با هدف تامین صلح و امنیت بین المللی حکایت دارد. وی سال 1392 در جریان شصت وهشتمین نشست مجمع عمومی، خطر افراط گرایی را برای جهان در قالب طرح «جهان علیه خشونت و افراطی گری» مطرح کرد؛ طرحی که با استقبال کشورهای حاضر در مجمع مواجه شد و به تصویب آنان رسید. گسترش حوزه فعالیت گروه های و رژیم های خشونت طلب باعث شد تا وی سال های بعد نیز ضرورت مقابله با خشونت و مهمترین مصداق آن یعنی تروریسم را گوشزد کند. پس از آن که دامنه دهشت افکنی گروه های افراطی مسلح به اروپا و آمریکا نیز کشیده شد، غرب بر لزوم مبارزه جمعی با این پدیده شوم تاکید کرد و حتی ائتلافی برای مقابله با این گروه ها ترتیب داد، هر چند این ائتلاف همچنان از هدف اصلی خود فاصله ای بسیار دارد.
در مجموع، برای مبارزه با خشونت همان طور که رییس جمهوری اشاره کرد، چند پرسش کلی و مهم وجود دارد از جمله خشونت از کجا نشات گرفته است؟ چگونه عده ای خشونت را می آموزند؟ در برابر خشونت چگونه باید ایستادگی کرد؟ و چگونه می توانیم جوامع منطقه و جهان را از خشونت برهانیم؟
منبع: ایرنا
همزیستی نیوز - نماینده مردم اسلام آباد غرب و دالاهو در مجلس نسبت به ارائه گزارش مرکز پژوهش های اسلامی مجلس در صحن علنی تذکر داده و تاکید کرد: هر دقیقه مجلس ۳۰۰ میلیون تومان هزینه دارد.
به گزارش خبرآنلاین، حشمت الله فلاحت پیشه در جلسه علنی روز چهارشنبه مجلس طی تذکری از رئیس مجلس پرسید که طبق چه بندی از آیین نامه دو ساعت از وقت مجلس به ارائه یک گزارش اختصاص داده می شود؟ گناه برخی نماینده ها چیست که چرا هم گزارش مکتوب را بخوانند و هم دو ساعت از وقت مجلس گرفته شود؟
وی تاکید کرد که خودش از کسانی است که زحمت زیادی به مرکز پژوهش ها می دهد و از گزارش های آن استفاده می کند اما نباید وقت مجلس به آن اختصاص داده شود.
فلاحت پیشه همچنین به گزارشی که درباره فعال ترین نماینده های مجلس نهم ارائه شده نیز اعتراض کرد و گفت: مجلس نهم گزارش داد که فعال ترین نماینده ها کسانی بودند که بیشترین طرح ها را امضا کرده بودند. گزارش و ارزیابی کمی باعث می شود فضای مجلس از کیفی خارج شود.
رئیس مجلس در پاسخ به نماینده مردم اسلام آباد گفت: سایتی خودش رفته و گزارشی با این روند تهیه کرده است. مجلس یا مرکز پژوهش ها این کار را نکرده اند.
علی لاریجانی در پاسخ به مجور قانونی ارائه گزارش مرکز پژوهش ها نیز گفت: اگر ماده 111 آیین نامه را مطالعه کنید می گوید هیأت رئیسه مجلس میتواند تمام یا بخشی از یک جلسه مجلس را برای رسیدگی به امور مهم و اساسی کشور اختصاص دهد.
همزیستی نیوز - «یک نفری، یک آقایی آمده پیش من، من هم به ملاحظه صلاح حال خود آن شخص و صلاح حال کشور به ایشان گفتم که شما در فلان قضیه شرکت نکنید. نگفتیم هم شرکت نکنید، گفتیم صلاح نمیدانیم ما که شما شرکت کنید ... یکی بگوید فلانی گفته، یکی بگوید نگفته، یکی بگوید چرا پشت بلندگو نگفته؟ خب حالا این هم پشت بلندگو. (خنده معظمله و حضار)»
به گزارش ایسنا، این جملات رهبر معظم انقلاب که در پایگاه اطلاعرسانی ایشان منتشر شده و مربوط به فرمایشات روز دوشنبه در جلسه درس خارج فقه است، واکنش به زمزمههایی بود که از هفته گذشته با اظهارات یکی از نزدیکان محمود احمدینژاد و سپس مهدی فضائلی از روزنامهنگاران اصولگرا در فضای مجازی و حقیقی به گوش رسید؛ زمزمهای با این مضمون که «مقام معظم رهبری، احمدینژاد را از حضور در انتخابات نهی کرده است». البته بر اساس آنچه که رهبر انقلاب روز دوشنبه به تصریح فرمودند، ایشان نهی نکردهاند بلکه اظهاراتشان خطاب به «یک نفر» که شواهد و قرائن نشان میدهد منظورشان محمود احمدینژاد است، جنبه «نصیحت» و «خیرخواهی» برای خود او و کشور داشته است.
طبعا با توجه به اهمیت ماجرا، روزنامهها و سایتها یکی از مهمترین خطهای خبری امروز خود را به این موضوع اختصاص دادند؛ از اصل قضیه گرفته تا واکنشهای احتمالی. در این میان، تفاوتهایی میان رسانهها دیده میشد و طبق معمول، بازتاب فرمایشات رهبر انقلاب در روزنامههایی مثل «کیهان» و «وطن امروز» با روزنامههایی مثل «شرق» و «اعتماد» یکی نبود. از سوی دیگر، مهمترین سوالی که برخی رسانهها بهویژه سایتهایی مانند «عصر ایران» تلاش کردند با انتشار تحلیلهایی به آن پاسخ دهند، این بود که «حالا احمدینژاد چه خواهد کرد؟». «مثلث» نیز مطلبی با عنوان «چرا احمدینژاد نهی شد؟» منتشر کرد و به چرایی این موضوع پرداخت.
روزنامه «جمهوری اسلامی» که مواضعش معمولا نزدیک به آیتالله هاشمی رفسنجانی است و از حامیان دولت نیز به شمار میرود، در شماره امروز خود به انتشار جزئیات بیشتری از دیدار احمدینژاد با رهبر انقلاب براساس اخبار غیررسمی پرداخت و نوشت: «این دیدار به درخواست محمود احمدینژاد صورت پذیرفته و در آن جلسه رئیس دفتر رهبر انقلاب هم حضور داشته است. احمدینژاد به بیان گزارش از سفرهای استانی اخیر خود پرداخته و ادعا کرده است "عملکرد ضعیف دولت مردم را مستاصل کرده است و از من تقاضای ورود به انتخابات دارند". مقام معظم رهبری در جواب تاکید کردهاند "این سفرها نباید شائبه انتخاباتی به خود بگیرد چون قرار نیست جناب عالی در این رقابت شرکت کنید". ایشان در برابر اصرار احمدینژاد که خواست و فشار مردم را بسیار زیاد توصیف کرده، تاکید کرده "حضور شما در انتخابات موجب ایجاد دو قطبی است و این موضوع به صلاح امر انقلاب و مردم نیست و شما باید در برابر این خواست مقاومت کنید".»
روزنامه «کیهان» که از مدافعان عملکرد احمدینژاد در سالهای ابتدایی دهه 80 بود اما به تدریج همپای سایر اصولگرایان به صف منتقدان رئیسجمهور سابق پیوست، سخنان روز گذشته رهبر انقلاب را با این تیتر منتشر کرد: «رهبر حکیم انقلاب رشته دشمن را پنبه کرد.»
«وطن امروز» نزدیک به جبهه پایداری نیز تیتر زد: «رهبر انقلاب در درس خارج فقه نقل قول مورد مناقشه روزهای اخیر را شفاف کردند؛ تأکید بر اتحاد نیروهای انقلابی»
همچنین روزنامه اصولگرای «جوان» با تیتر «رهبر معظم انقلاب توصیه خود درباره ورود رئیسجمهور سابق به رقابتهای انتخاباتی را علنی کردند: آن توصیه ملاحظه مخاطب و اوضاع کشور بود» به برجستهسازی سخنان مقام معظم رهبری پرداخت.
اما «عصر ایران»، سایت خبری نزدیک به اصلاحطلبان در تحلیل خود به قلم مصطفی داننده، تاکید کرد که «رییس جمهور سابق ایران با توجه به ویژگیهای منحصر به فردی که دارد به همین آسانی صحنه سیاسی کشور را ترک نمیکند و بازی را به هاشمی، روحانی، اصلاحطلبان و اصولگرایان واگذار نخواهد کرد.»
در ادامه این تحلیل آمده است: «احمدینژاد حالا که نمیتواند خودش در انتخابات شرکت کند، فرد دیگری را به نمایندگی خود وارد کارزار انتخابات کند. احمدینژاد میتواند از مدل هاشمی استفاده کند. هاشمی وقتی از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شد، تلاش کرد تا در قامت حامی «حسن روحانی» وارد صحنه شود. هاشمی در حالی که میخواست نامزد انتخابات ریاست جمهوری باشد تبدیل به رئیسجمهورساز شد.»
در این یادداشت، دو مشکل احمدینژاد در این مسیر به این شکل تحلیل شده است: «او در این میان یک مشکل بزرگ دارد. هاشمی و خاتمی وقتی تصمیم گرفتند رئیسجمهورساز شوند، افرادی را انتخاب کردند که شناختهشده بودند و هر کدام در قامت یک رئیس دولت بودند و حتی سابقه حضور در بالاترین مقامهای اجرایی کشور را داشتند اما احمدینژاد در زمان ریاست جمهوری و بعد از آن نتوانست جریان و فردی را تربیت کند که بتواند بار را از دوش جریان احمدینژاد بردارد. یکی دیگر از مشکلات احمدینژاد این است که او به واسطه مدیریتش در دولتهای نهم و دهم بسیاری از وزرا و معاونین خود را تبدیل به رقیب کرد. امروز جدیترین مخالفان احمدینژاد کسانی هستند که با او کار کردهاند. پورمحمدی، متکی، دانشجعفری، صفار هرندی، مصلحی و بسیاری دیگر، از جدیترین منتقدان رئیسجمهور سابق ایران هستند.»
«مثلث» نشریه نزدیک به جریان اصولگرا نیز نوشت: «در پس این نهیکردن تحلیلهایی میتوان متصور شد. احمدینژاد تنها فردی است که بین کاندیداهای موجود میتواند به فضای دوقطبی در جامعه دامن بزند؛ دوقطبیای که بدون شک اگر یک سر آن او باشد، باید برایش از همین حالا یک جنجال بزرگ متصور شد. شاید احمدینژاد هنوز هم رای طبقه پایین جامعه را داشته باشد اما نباید فراموش کرد که طبقه روشنفکر و نخبه و حتی متوسط جامعه هنوز با بدبینی به او نگاه میکنند. آنها آرامش دوره حسن روحانی با همه مشکلاتش را ارجح بر آمدن آن مرد میدانند و بازگشتش میتواند یک عامل نارضایتی اجتماعی از نظام شود. احمدینژاد حتی برای همان طبقه مذهبی که زمانی او را مرد محبوبشان میدانستند هم دیگر محبوب نیست. او نماد ولایتناپذیری شد با همان تاخیری که در برکناری مشایی داشت. شاید سر نهادن به این نهیشدن او را به دایره ولایتپذیران بازگرداند.»
بحث «ولایتپذیری»، نکتهای بود که جریان مقابل احمدینژاد بر آن دست گذاشت؛ نکتهای که محمود احمدینژاد با انتشار نامهای سعی کرد به آن پاسخ دهد. او در نامه خود به مقام معظم رهبری نوشت: «ضمن تشکر از بیانات مهم حضرت عالی در جلسه درس خارج فقه مورخ پنجم مهرماه جاری، به استحضار میرسانم که در عمل به منویات رهبر بزرگوار انقلاب، برنامهای برای حضور در عرصه رقابتهای انتخاباتی سال آینده ندارم. به لطف خداوند متعال و با افتخار همواره به عنوان سرباز کوچک انقلاب و خادم مردم باقی خواهم ماند.»
«شرق» و «اعتماد» از روزنامههای جریان اصلاحات هم هر دو «صلاح نمیدانیم شرکت کنید» را به نقل از رهبر انقلاب تیتر کردند؛ البته تیتر «اعتماد»، یک «گفتیم» هم در ابتدای خود داشت. این روزنامه همچنین با انتشار سرمقالهای با امضای «شورای نویسندگان»، علت علنی شدن توصیه رهبری به احمدینژاد را «لجبازی و ناآگاهی» رئیسجمهور سابق برشمرد و به ذکر مصادیقی از آنچه که آن را نمونههایی از لجبازیهای او میخواند، پرداخت.
اشخاص مختلف از جمله برخی نمایندگان مجلس و فعالان سیاسی نیز پیرامون این موضوع به موضعگیری پرداختند و عمده واکنشهای آنان دربردارنده «فصلالخطاب بودن فرمایشات رهبر انقلاب» و «لزوم ولایتپذیری احمدینژاد» بود اما حجتالاسلام جعفر شجونی از اعضای جامعه روحانیت مبارز که معمولا اظهاراتش جنجالی است، این بار نیز در اظهارنظری متفاوت، در حالیکه تقریبا همه جریانهای سیاسی قائل به این هستند که رهبر انقلاب صراحتا به احمدینژاد توصیه کردهاند در عرصه انتخابات حضور نیابد، در گفتگو با «تابناک» گفت: منظور آقا این بود که اگر احمدینژاد میخواهد کاندیدا بشود، در موعد قانونی ثبت نام و فعالیت کند وگرنه منظور ایشان عدم شرکت در انتخابات نبوده است!
همزیستی نیوز - رئیس جمهور کشورمان با تاکید بر لزوم وجود فضایی باز در مدارس اظهار کرد: دانش آموزان باید بتوانند آزادانه در کلاسهای خود هر پرسشی را مطرح کنند.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام حسن روحانی در آیین گشایش مدارس، و آغاز سال تحصیلی جدید با اشاره به آغاز فصل علم و دانش، اظهار کرد: گرچه اوایل مهر ماه از لحاظ طبیعت پاییز طبیعت است اما از نظر علم و دانش بهار دانش و اندیشه است و به همین دلیل روز بسیار مهمی برای سراسر کشور محسوب میشود.
وی با بیان اینکه «بی تردید بزرگترین سرمایهای که خداوند به ما عطا کرده، سرمایه منابع انسانی و پرورش نوجوانان و جوانان کشور است»، خاطر نشان کرد: مدرسه بزرگترین منبعی است که میتواند عالیترین سرمایه را برای کشور تربیت نماید.
روحانی همچنین با بیان اینکه «دانش آموزان باید به فکر آینده کشور، خود و خانوادهی خود باشند»، افزود: بی تردید آینده کشور توسط علم و دانش و کار و کوشش دانش آموزان کشور ساخته میشود. دانش آموزان امروز مدیران و کارآفرینان کشور در آینده نزدیک هستند و کشور به دست آنها در مسیر تعادل و پیشرفت قرار میگیرد.
رئیس جمهور کشورمان در ادامه با تاکید بر این که محیط مدرسه باید محیط تعلیم و تربیت باشد، گفت: محیط مدرسه باید در کنار تلاش خانواده جامعه و دولت بتواند به اهداف خود دست یابد؛ مدرسه، جامعه، دولت و حتی خانواده به تنهایی نمیتوانند به این اهداف دست یابند اما این چهار نهاد در کنار یکدیگر میتوانند آینده کشور را به بهترین شکل بسازند.
روحانی اظهار کرد: برای اینکه مدرسه های ما محیط علم، دانش و پیشرفت باشد باید محیط اخلاق، میانه روی ، اعتدال و تدبیر در مدارس و مراکز آموزش ما تدوین شود.
رئیس جمهور باتاکید بر اینکه مدرسه نباید محیط اوهام و خرافات باشد، افزود: مدرسه نباید محیط خشونت باشد، بلکه کلاس درس باید کلاس احترام باشد؛ چراکه کودکان و نوجوانان و جوانان ما باید از روز اول زندگی در خانه و خانواده و سپس در مدرسه و بعد در جامعه شاهد احترام به شخصیت خود باشند.
وی در ادامه صحبتهای خود خشونت را مشکل بزرگ امروز منطقه و جهان عنوان و با اشاره به امنیت موجود در کشور خاطر نشان کرد: امروز دانش آموزان ما در محیطی امن درس خود را در مدرسه آغاز میکنند، اما در همسایگی ما در عراق، سوریه، یمن و کشورهای منطقه، مدارس ویران شده و دانش آموزانشان به خاک و خون کشیده شدهاند. امروز باید به این فکر باشیم که خشونت تا چه اندازه میتواند محیط اجتماعی جوانان و نوجوانان و آینده کشورها را تهدید کند.
روحانی با تاکید بر اینکه خشونت تنها جنگ و ترور نیست، اظهار کرد: بی احترامی به یکدیگر، نبود اخلاق برادری و خواهری و دوستانه نیز نوعی خشونت است. محروم کردن نوجوانان از تحصیل و مدرسه و وادار کردن کودکان و نوجوانان به کار پر زحمت، رفتار خارج از چارچوب اخلاقی و اسلامی در داخل خانه نسبت به کودکان و نوجوانان نیز از انواع دیگر خشونت محسوب میشود.
رئیس جمهور با تاکید بر لزوم مبارزه با خشونت، پرسش مهر امسال را مطرح کرد و گفت: باید ببینیم خشونت و بی اخلاقی از کجا آغاز می شود و چگونه عده ای خشونت را می آموزند و برای مبارزه با خشونت باید چه کنیم و چه راه هایی وجود دارد که کشور، جامعه، منطقه و جهان از خشنونت آسوده شود.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با تاکید بر اینکه محیط کلاس درس باید محیط طرح پرسش باشد، اظهار کرد: درخواست من از دانش آموزان این است که محیط کلاس آنها محیط طرح پرسش باشد و آنها هرگز از سوال کردن نه شرمنده شوند و نه بهراسند.
وی با بیان اینکه «طرح سوال درست و دریافت پاسخ صحیح کشور را به پیشرفت میرساند»، از معلمان خواست که به دانش آموزان اجازه دهند در محیط کلاس سوالهای خود را مطرح و آزادی را به خوبی احساس کنند.
روحانی ادامه داد: معلمان اجازه دهند که محیط کلاس درس دانش آموزان محیط مهربانی باشد و رفتار دانش آموزان با معلمین و رفتار معلمین و مدیران با دانش آموزان رفتار محبت و رحمت باشد.
وی با تاکید بر اهمیت انجام کار گروهی در مدارس از معلمان خواست که در کلاسها فضای لازم برای انجام کار تیمی را ایجاد نمایند.
روحانی در تشریح مزایای انجام کار تیمی در کلاس هایدرس، گفت: تقسیم کلاسها به تیمهای مختلف و وادار کردن آنها به رقابت موجب یادگیری بیشتر دانشاموزان میشود؛ چرا که علم و دانش و یادگیری در سایه رقابت تیمهای کلاسی امکان پذیر است.
رئیس جمهوری با بیان اینکه «امروز امید کشور به نوجوانان و جوان است»اظهار کرد: باید امید را از کلاسهای درس آغاز کنیم و درس امید باید اولین درس معلمان به دانش آموزان باشد؛ مدارس نیز باید مدارسی سرزنده باشد و نه خدایی نکرده محیطهایی دل مرده؛ مدرسه باید محیطی باشد که دانش آموزان احساس کنند که آنجا پناه گاهی برای آنهاست نه گریزگاه آنها.
روحانی خاطر نشان کرد: از همه معلمین عزیز میخواهم که در دولت یازدهم در کلاسهای درس امید را به دانش آموزان و نشاط را به مدرسه بازگردانند. باید اعتدال و میانه روی بیاموزیم و بدانیم که افراط و تفریط تخریب کننده زندگی امروز و فردای ما خواهد بود و تدبیر و عقلانیت ما را به آینده ای روشن می رساند و خرافات موجب انحطاط جامعه خواهد شد.
به گزارش ایسنا، رئیس جمهور در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به عزم دولت برای ایجاد رفاه بیشتر برای معلمان، اظهار کرد: دولت همه تلاش خود را برای رفاه معلمان در حد توان و امکان خود انجام خواهد داد.
وی همچنین به گشایش برخی اعتبارات در دوران بعد از برجام اشاره و اظهار کرد: اگر دولت در سال جاری توانسته برای رفاه معلمین اقداماتی انجام دهد، در سایه عملیاتی کردن برجام بوده است؛ چرا که امروز بخشی از منابع مالی ما در سایه برجام ایجاد و شرایط مناسب کسب و کار برای دولت فراهم شده است.
روحانی در پایان با اشاره به برخی انتقادات که نسبت به برجام مطرح می شود، خاطر نشان کرد: آنهایی که میگویند آثار برجام را نمی بینیم باید بدانند بخش عمدهای از بودجه و منابع دولت در سال جاری در سایه اجرای برجام تامین شده است و اگر کشور توانسته است بدون آنکه از ذخایر خود استفاده کند، روی پای خود بایستد در سایه تلاش مردم و کارآفرینان و وحدت و انسجام جامعه و تلاش دولت و محیط مناسب پس از اجرای برجام است.
همزیستی نیوز - رییسجمهور نخبگان و اندیشمندان جهانی را به تلاش و فعالیت برای قانع کردن سیاستمداران و روسای برخی دولتها نسبت به خطر تروریسم فرا خواند.
وی خاطر نشان کرد: در نظریه آژانس بینالمللی انرژی اتمی مشخص شد که اتهامات گذشته نسبت به ایران بیپایه بوده و لذا آژانس پس از سال ها تحقیق و بررسی پرونده ایران را خاتمه داد و این موضوع موفقیت بزرگ اخلاقی برای مردم و دولت ایران بود که در طول سالیان گذشته به افکار عمومی و جامعه جهانی واقعیت را گفته بودند و تهمت برخی از کشورها و گروهها به ایران در این زمینه بیپایه و دروغ بوده است.
اهم اظهارات رییس دولت را به نقل از ایسنا بخوانید؛
*برجام نشان داد که میتوان در یک مسأله مهم و پیچیده بینالمللی از طریق گفتگو و مذاکره به نتیجه مورد رضایت طرفین دست یافت و این در حالی است که معمولاً در گفتوگوهای سیاسی دستیابی به رضایت نسبی طرفین کار بسیار دشواری است.
*کسانی که در خصوص موضوع هستهای ایران ماهها گفتوگو کردند، کار بسیار بزرگی انجام دادند و این به آن معناست که قدرت سیاسی و دیپلماسی در شرایط پیچیده، میتواند نقش سازنده ایفا کند.
*یک سیاستمدار واقعی زمانی سیاستمدار است که بتواند از بروز جنگ و نزاع جلوگیری کند و چنانچه سیاستمداری وارد جنگ شد، سیاست و سیاستمدار هر دو شکست خوردهاند.
*سیاستمدار باید کاری کند که بر جنگ پیروز شود و اجازه ندهد که جنگی اتفاق بیفتد؛ نه اینکه در جنگ پیروز شود. متأسفانه برخی سیاستمداران میخواهند جنگی انجام شود تا در آن پیروز شوند و بر مبنای آن منافع شخصی و حزبی خود را در جامعه پیش ببرند که به نظر من سیاستمداری که بر این مبنا وارد جنگ شود، شکست خورده است.
*در برجام به جهان اعلام شد که سیاستمدار و دیپلماسی میتواند کار بسیار بزرگی به انجام برساند و نقش سیاستمدار این است که به نفع جامعه و جهان عمل کند.
*{ با طرح این سوال که آینده برجام چگونه پیش خواهد رفت}: روند اجرای برجام نشان خواهد داد که آیا به تعهدات خود به خوبی وفادار هستیم یا تعهدات نیز برای منافع زودگذر به بازی گرفته خواهد شد؟
*جمهوری اسلامی ایران از آغاز تاکنون هر جا که تعهدی داده پای آن ایستاده و نگذاشته تخلفی نسبت به تعهداتش انجام شود و در زمینه برجام نیز به تعهدات خود کاملاً وفادار هستیم و در 8 ماه گذشته به طور دقیق به آن عمل کردهایم.
*{با تاکید بر توجه طرفین مقابل به اجرای کامل برجام}: بیتردید اگر یک دولت بزرگ نتواند روی تعهدات خود بایستد دارای نقص بزرگی است و چنانچه عمداً آن را زیر پا بگذارد نقص بزرگتری مرتکب شده است.
*آمریکا در زمینه بانکها به دو صورت رفتار کرده و گاهی علامت مثبت و گاهی علامت منفی میدهد، و باید به متن برجام در این زمینه پایبند باشد.
*برجام موضوع بسیار مهمی است که اگر به خوبی اجرا شود میتواند پایهای برای قدمهای بعدی باشد و اگر به درستی اجرا نشود میتواند زمینهای برای بازگشت به قدمهایی باشد که به نفع کسی نخواهد بود.
*برجام پس از قطعنامه 2231 یک توافق بینالمللی و مورد تأیید جامعه جهانی است؛ بنابراین تخلف از آن نیز تخلف از تعهدات بینالمللی محسوب میشود؛ لذا همه باید نسبت به اجرای آن ملزم باشند.
* امروز کشورهای مختلفی در جهان گرفتار تروریسم شده اند و این معضل همانند ویروس مسری در یک منطقه محدود نمیماند و اگر تولید شود قابل انتشار به همه جوامع میباشد.
*اندیشیدن به ریشههای شکلگیری تروریسم ضروری است. در خصوص تروریسم موضوع مهم این است که همه به این مسئله بیندیشند که ریشههای تفکر تروریسم از کجا و کدام سرزمین نشأت گرفته و با کدام تفکر انحرافی آغاز شده است.
* برای مبارزه با تروریسم باید به ریشههای شکلگیری آن توجه کرد. کسانی که تصور میکنند از ابزار تروریسم میتوانند منافع سیاسی و منطقهای خود را برآورده کنند، بیتردید در اشتباه هستند.
*در خصوص رفتار برخی از دولتها نسبت به تروریسم و میزان جدیت آنها در مبارزه تروریسم، علامت سوال جدی وجود دارد، امروز موضوع اصلی این است که در دنیای سیاست بتوان همه سیاستمداران را نسبت به خطر تروریسم در جهان قانع کرد.
* امروز باید اندیشمندان و نخبگان تلاش کنند تا سیاستمداران و روسای برخی دولتها را قانع کنند که تروریسم به نفع هیچ کس نخواهد بود و مبارزه با آن به عنوان یک ضرورت پیش روی همه ما قرار دارد.
در ابتدای این دیدار شماری از اندیشمندان و نخبگان سیاسی آمریکا در سخنان جداگانهای دیدگاهها و نظرات خود را در خصوص موضوعاتی از جمله تروریسم، برجام و مسایل مهم منطقه ای و بین المللی با رییس جمهوری در میان گذاشتند.
همزیستی نیوز - واقعیت اینست که عدهای از ائمه جمعه در حد مطلوبی به وظایف خود عمل میکنند و در جذب مردم و ایجاد وحدت و همدلی و تقویت جبهه حق موفقند، عدهای نیز هرچند موفق نیستند ولی کارنامه منفی هم ندارند، اما عدهای متاسفانه در کارنامه خود غیر از ایجاد تفرقه، چرکین کردن قلبها نسبت به همدیگر و دفع مردم چیزی ندارند.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام مسیح مهاجری مدیرمسئول روزنامه «جمهوری اسلامی» در سرمقاله این روزنامه نوشت: منبر امامت جمعه، از موقعیتهای بسیار مهم در نظام جمهوری اسلامی است که اگر از آن به درستی استفاده شود میتواند به جذب و هدایت مردم به مسیر حق کمک شایانی کند و در همراه نگهداشتن آنها با نظام و انقلاب اسلامی مؤثر باشد.
روشنترین دلیل بر اهمیت منبر امامت جمعه اینست که نصب ائمه جمعه با حاکم اسلامی است و این بدان معناست که امام جمعه نماینده کسی است که در بالاترین جایگاه قرار دارد. همین ویژگی اقتضا دارد کسی که منبر امامت جمعه را در اختیار دارد همواره بهگونهای سخن بگوید و عمل کند که گفتار و کردار او به تقویت حاکم اسلامی بیانجامد و فلسفه وجودی حاکمیت اسلامی که وحدت، همدلی و تقویت جبهه حق است را محقق کند.
اگر امام جمعهای به جای تلاش برای ایجاد وحدت و همدلی و تقویت جبهه حق، بر طبل تفرقه بکوبد، دلها را نسبت به همدیگر چرکین کند و نتواند جامعه مخاطب خود را برای تشکیل صف واحدی که از حق دفاع میکند و در برابر دشمن میایستد تقویت کند، چینن فردی شایستگی قرار داشتن در جایگاه امامت جمعه را ندارد. این قبیل افراد به جای تقویت حاکم اسلامی و تحقق فلسفه وجودی حاکمیت اسلامی، موجب تضعیف حاکم و تخریب فلسفه وجودی حاکمیت اسلامی خواهند شد.
حاکم اسلامی، به منزله پدر عموم مردم است نه رئیس یک حزب یا جناح. او متعلق به همه است و هیچکس نباید خود را خارج از دایره محبت و توجه او بداند. چتر حاکم اسلامی آنچنان گسترده است که بر سر عموم سایه میافکند و کسی را از این گستره بیرون نمیراند. جاذبه حاکم اسلامی در حد اعلای ممکن و دافعه او در حداقل است. همین ویژگیها را ائمه جمعه باید داشته باشند تا بتوانند موفق باشند و به مسئولیتی که برعهده دارند به درستی عمل کنند.
در جواب این سؤال که آیا کارنامه ائمه جمعه کشورمان اکنون در اواخر دهه چهارم از عمر نظام جمهوری اسلامی با توجه به تعریفی که از جایگاه امامت جمعه داریم مثبت است یا منفی؟ اگر گفته شود یکسره منفی است، واقعاً قضاوتی غیرمنصفانه است ولی اگر یکسره مثبت و مطلوب دانسته شود نیز قضاوت نادرستی است.
واقعیت اینست که عدهای از ائمه جمعه در حد مطلوبی به وظایف خود عمل میکنند و در جذب مردم و ایجاد وحدت و همدلی و تقویت جبهه حق موفقند، عدهای نیز هرچند موفق نیستند ولی کارنامه منفی هم ندارند، اما عدهای متاسفانه در کارنامه خود غیر از ایجاد تفرقه، چرکین کردن قلبها نسبت به همدیگر و دفع مردم چیزی ندارند.
نگاهی اجمالی به مصلاهای جمعه و کاهش مستمر نمازگزاران میتواند این واقعیت تلخ را به اثبات برساند. مردم ما ذاتاً مذهبی و دارای گرایش قوی به فرائض دینی هستند و نماز جمعه را دوست دارند، اما در بسیاری موارد به خاطر دافعه امام جمعه برخلاف میل قلبی خود در نماز جمعه حاضر نمیشوند. امام جمعهای که به جای پدری کردن برای مردم در قامت رئیس یک حزب یا جناح ظاهر میشود، برای مردمی که سیاست را با دیانت یکی میدانند هیچ جاذبهای نمیتواند داشته باشد.
تفاوتی نمیکند که حزب یا جناح مورد علاقه آن امام جمعه، راست باشد یا چپ، اصولگرا باشد یا اصلاح طلب. امام جمعه باید برای راست و چپ و اصولگرا و اصلاحطلب پدری کند. حتی باید برای افرادی که با دین و مذهب میانهای ندارند نیز پدری کند تا بتواند آنها را به دین و مذهب علاقمند نماید. خوشبختانه امام جمعههائی هم داریم که دقیقاً همین ویژگیها را دارند و بسیار موفق هم هستند. اینها باید برای بقیه الگو باشند و شورای محترم سیاستگذاری ائمه جمعه باید عملکرد این دسته از ائمه جمعه را به یک فرهنگ برای امامت جمعه این جامعه اسلامی و انقلابی تبدیل کند.
متأسفانه یکی از مشکلات آن دسته از ائمه جمعه که دارای کارنامه منفی هستند اینست که یا معلومات کافی برای اداره نماز جمعه ندارند و یا فرصت کافی برای مطالعه و آماده کردن مطالب جهت پربار کردن خطبهها اختصاص نمیدهند. این قبیل افراد چون با دست خالی بر منبر نماز جمعه تکیه میزنند، خود را ناچار میبینند برای جلب توجه مخاطب به پرخاش کردن به این و آن متوسل شوند و از مسیر پدری به مسیر طرفیت واز جاده انصاف به بیراهه تخریب و منفیبافی کشانده شوند. این شیوه، مردم را از نماز جمعه دور میکند، قلبها را از همدیگر مکدر مینماید و مانع وحدت و انسجام میشود.
نقش عناصر فرصتطلب را که تلاش میکنند با نزدیک شدن به این دسته از ائمه جمعه، اغراض خود را به آنها القا کنند نیز نباید نادیده گرفت. آنها نه علاقهمند به ائمه جمعه هستند و نه دلسوز انقلاب و نظام و کشور و مردمند، بلکه فقط درصدد هستند نان خود را در این تنور داغ بپزند و منافع شخصی و حزبی و جناحی خود را تامین کنند. ائمه جمعه حتی همین افراد را نیز باید بپذیرند اما نباید تحت تاثیر آنها قرار بگیرند و به بلندگوی آنها تبدیل شوند. شنیدن حرفها و نقطهنظرهای گوناگون و مراوده داشتن با جمعها و جناحهای مختلف است که ائمه جمعه را به جمعبندی صحیح همراه با اطلاعات کامل میرساند و در آن صورت است که آنها میتوانند برای مردم پدری کنند و جاذبه نماز جمعه را به حد اعلای ممکن برسانند.
مردم مایلند وقتی در نماز جمعه شرکت میکنند، در یک خطبه معارف دینی بیاموزند و در خطبه دیگر با مسائل روز اعم از سیاسی و اجتماعی و فرهنگی آشنا شوند و در این هر دو بخش، اخلاق و انصاف و تقوا را با تمام وجود احساس کنند. چارهای نداریم جز اینکه اعتراف کنیم بسیاری از نماز جمعهها فاقد این ویژگیها هستند. درست به همین دلیل است که لازم میدانیم دلسوزانه از عمق جان فریاد بر آوریم تا دیرتر نشده نماز جمعهها را دریابید!
همزیستی نیوز - دومین جلسه دادگاه تجدیدنظر دادستان سابق تهران در ارتباط با پرونده کهریزک برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سیاسی ایلنا، سعید مرتضوی روز یکشنبه در شعبه ۲۲ دادگاه تجدیدنظر استان تهران در ارتباط با پرونده بازداشتگاه کهریزک حاضر شد. او همچنین در نامهای که در اختیار دادگاه نیز قرار داده، از فجایع بازداشتگاه کهریزک عذرخواهی و ابراز شرمندگی کرده است.
در بخشی از نامه عذرخواهی مرتضوی آمده که به عنوان دادستان وقت عمیقا ابراز تأسف و اعتذار میکنم و از مقام شهیدان مظلوم این حادثه جوادیفر، روحالامینی و کامرانی طلب پوزش کرده و علو درجات آنها را از خداوند بزرگ مسئلت میکنم.
در قسمتی دیگری از نامه او آمده است که در پیشگاه خداوند و وجدان خود از وقوع این حادثه هولناک اگرچه خداوند باریتعالی عالم است، در شکلگیری آن هیچ عمدی نبوده، ابراز شرمندگی میکنم.
مرتضوی در بخش دیگر نامه اش پس از اظهار شرمندگی، اظهار امیدواری کرده که تلخی این حادثه و هزینههای عظیم در حافظه مسئولان مربوطه باقی بماند تا شاهد تکرار اینگونه وقایع نباشیم!!
همزیستی نیوز - «اگر آیتالله طالقانی در روزگار ما به سر میبرد، هیچ نمایندهای در مجلس یا غیر آن جرأت نمیکرد به اصحاب رسانه اهانت کند، چه رسد که دست از آستین قدرت برآورد و مشت بر دهان خبرنگار بکوبد. اگر آیتالله طالقانی در روزگار ما بود، با عوامفریبی و فریفته عوام شدن هر دو مبارزه میکرد و با خرج کردن ثروت ملی برای جمعآوری آراء و وعدههای آب و نان مبارزه میکرد و آنها را کینهتوزترین دشمنان خدا میدانست.»
به گزارش ایسنا، هفتهنامه صدا نوشت: «۱۹ شهریور سالروز درگذشت آیتالله سیدمحمود طالقانی است. هر پاسخی به این سوال که «اگر آیتالله طالقانی زنده بوده امروز چه میکرد؟» ناگزیر همراه با احتمال است اما غیرممکن نیست. نزدیکترین راه برای یافتن پاسخ، مراجعه به اشتغالات فکری و سیره عملی و خصوصا دغدغههای آیتالله طالقانی است که زندگی خود را با آنها سر کرد. اشتغال فکری و دغدغه اصلی آیتالله طالقانی را باید در دو لایه جستوجو کرد. یعنی در زندگی او به عنوان یک روحانی و به عنوان یک مرد سیاسی.
طالقانی: شخصیت روحانی
او یک روحانی بود که در حوزههای علمیه ایران و نجف درس خوانده بود و با کسب بالاترین مراجع علمی و فقهی به مرحله اجتهاد رسیده بود اما به دنبال مرجعیت و زعامت دینی نبوده بلکه با درک نیازهای زمانه خود، به فعالیت دینی و فرهنگی برای رشد فکری مردم و آگاهیرسانی و گسترش فرهنگ دینی مردم پرداخت. آیتالله طالقانی در این کار سراغ طبقات نخبه و درسخوانده رفت و سعی کرد با آنها گفتوگو کند و نیازهای زمانه خود را از زبان ایشان بشنود.
وی با نخبگان و پژوهشگران و روشنفکران ارتباط مستمر داشت و جلسات بحث و بررسی را برای مباحث فکری و عقیدتی روز و مکاتب سیاسی به ویژه تعالیم کمونیسم تشکیل داد. در آن روزگار آیتالله طالقانی با توجه به نیازهای روز، روشنگری و دفاع از تعالیم دینی و قرآنی در مقابل شبههافکنیها و موجهای جدید فکری از قبیل پاکدینی کسروی یا انتقادات سنگین علمی و فکری در مورد اسلام و تشیع را وجهه همت خود قرار داد. آیتالله طالقانی با چنین سبک و شیوهای، نوآوری بزرگی در سنت تبلیغ روحانیان به وجود آورد.
سخنرانیهای او در رادیو در دهه ۱۳۲۰ که با اطلاع و تشویق آیتالله بروجردی انجام میشد، نخستین حضور یک روحانی در دستگاه رادیو به شمار میرفت. آیتالله طالقانی هم مانند هر روحانی دیگری، مسجد و محراب داشت و با مردم عادی ارتباط مستقیم برقرار میکرد و از سنت عملی روحانیان در تبلیغ مانند سخنرانی در جلسات دینی و هیأت مذهبی و پیشنمازی در مساجد به دور نبود اما آن را به سبک خود انجام میداد. باری، اوج فعالیتهای آیتالله طالقانی به عنوان یک روحانی را باید در مسجد هدایت در دهههای ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ مشاهده کرد. جلسات تفسیر قرآن و درس او در این مسجد و خصوصا دعوت از فضلا و روحانیون و روشنفکران برجسته مانند مهندس بازرگان، دکتر سحابی، شهید باهنر، شهید بهشتی، شادروان محمدتقی جعفری و دیگر پیشگامان نوآوری دینی برای سخنرانی، در ساختن و پرداختن شاکله فکری و دینی نسلهای نو نقش مهمی داشته است. پایههای تفسیر پرتوی از قرآن نیز در همین جلسات گذاشته شد و بعدا در دهه ۱۳۴۰ ادامه یافت.
تأملی در سیر زندگی آیتالله طالقانی به عنوان یک روحانی و سبک و شیوه او در تبلیغ نشان میدهد که او به خوبی نیازهای دوران خود را درک کرده بود و بدون این که دچار افراط شود، به دنبال نوآوری فکری و نوسازی فکر دینی بوده است. هدف او تلفیق آموزههای دینی با نیازهای حادث و تطبیق دین با یافتههای علمی و بالاخره دفاع از کیان دین و فرهنگ مردم به زبان روز و رفع شبهات و اثبات حقانیت قرآن کریم و آموزههای اسلام بوده است.
طالقانی: رجل سیاسی
زندگی سیاسی او چهره دیگری از وی ترسیم میکند و بخش دیگری از اشتغالات فکری و دغدغهها و نگرانیهای او را نشان میدهد. شروع فعالیت سیاسی او در دهه ۱۳۲۰ و اوج آن در دهه ۱۳۳۰ و دهه ۱۳۴۰ است. در این دو دهه مهمترین مسائل روز سیاسی عبارت است از مساله بیحجابی در عصر رضا شاه، مساله ملی شدن نفت در دهه ۳۰ و بالاخره نهضت ۱۵ خرداد در دهه ۴۰ و اوج استبداد شاهنشاهی و حکومت ساواک در دهه ۵۰ که وی اغلب در زندان بود. بحث و گفتوگو درباره منش و روش سیاسی آیتالله طالقانی در هر یک از این ادوار مختلف، مستلزم مراجعه به سوابق و تاریخ آن سه دهه است اما مبارزه با استبداد و استعمار دفاع از قانون اساسی مشروطه واقعی و حمایت از نهضتهای آزادیبخش به ویژه فلسطین و شیوه مدارا و تلاش برای فهم و سپس اقناع مخالفین همراه با سعه صدر و احترام به عقاید دیگران از ویژگیهای مبارزه سیاسی او در این دوره است.
همکاری در تأسیس نهضت مقاومت در جریان مبارزات جبهه ملی و سپس همکاری با نهضت آزادی و همچنین سالهای زیاد زندان و تبعید با صبوری همراه با استقامت در نظر و عمل سیاسی نیز در همین سالها است که رخ میدهد و وجهه سیاسی او را پررنگتر میکند اما به نظر من نکته مهم که در اواخر حیات سیاسی آیتالله طالقانی رخ داد، پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ است که مجاهدتها و زحمات آیتالله طالقانی و دیگر مبارزان و پیشگامان، به بار نشست و طومار ۲۵۰۰ سال سلطنت و استبداد را در هم پیچید و انقلاب پیروز شد و قدرت را در دست گرفت.
برای متفکرین و مبارزین سیاسی کمتر پیش میآید که نتیجه تلاشها و مبارزات خود را در زمان حیات خود مشاهده کنند ولی آیتالله طالقانی این بخت را داشت که فروریختن بساط استبداد و پیروزی مردم را که عمری بر سر آن گذاشته بود به چشم ببیند اما نکتهای که در زندگی سیاسی او شاخص و برجسته است این است که او شیفته قدرت نشد و به دلیل صداقت و بینش دینی و سیاسی عمیقی که داشت، زودتر از همه متوجه شد که تازه اول کار است و اگر غفلت شود یا کار به دست آدمهای طماع و قدرتپرست و عوامفریب و تودههای انقلابی و هیجانزده بیفتد، زمینه برای سوءاستفاده و انحراف فراهم میشود. مراجعه به سخنرانیهای ایشان در هشت ماه پس از پیروزی انقلاب و خصوصا خطبههای ایشان در نماز جمعه تهران به خوبی نشاندهنده دغدغه اصلی او است. تأکید بر این که مردم باید در امور کشور و جامعه حضور داشته باشند (شوراها) و نیز تأکید بر این که هدف اصلی و نهایی انقلاب، نجات انسان است و سرنگونی رژیم استبداد، نقطه آغاز این حرکت بزرگ است، همواره در سخنان ایشان بوده است. نقطه اوج نگرانی آیتالله طالقانی را که بیشتر به یک پیشبینی هوشمندانه شبیه است تا یک خطابه، میتوان در آخرین سخنرانی ایشان در نماز جمعه در مرداد ۱۳۵۹ که در بهشت زهرا برگزار شد - یعنی یک ماه قبل از درگذشت ایشان- دید. اخطار نسبت به عوامفریبی و سوءاستفاده از اعتماد مردم، بها دادن به مردم به عنوان صاحبان اصلی انقلاب و تأکید بر هوشیاری در مقابل وعدههای توخالی و ... به جای هرگونه توضیح و شرح بهتر است بخشی از عین سخنان ایشان را بیاوریم: «انسان میخواهد آزاد نفس بکشد، آزاد زندگی کند و در مقدرات خودش آزاد باشد. آن کس که وعده آب و نان فقط میدهد، دلسوز بشر نیست.»
و اما امروز
از آن چه گفتیم میتوان فهمید که اگر آیتالله طالقانی در روزگار ما به سر میبرد، با موجسازیهای فرهنگی برای پنهان کردن حقایق از مردم یا اشرافیگری تازه به دوران رسیدهها، با تنگ گرفتن و سخت گرفتن به رسانهها، با سختگیریها و نظارتهای جورواجور و البته بیجا بر حق انتخاب مردم، با سختگیری بر صاحبان اندیشه و هنر مخالفت میکرد، او آزادهمردی بود که درد دینداری همراه با آزادی هر دو را داشت. شیفته دینداری همراه با آزادی و کرامت انسان بود. اگر آیتالله طالقانی در روزگار ما به سر میبرد، هیچ نمایندهای در مجلس یا غیر آن جرأت نمیکرد به اصحاب رسانه اهانت کند، چه رسد که دست از آستین قدرت برآورد و مشت بر دهان خبرنگار بکوبد. اگر آیتالله طالقانی در روزگار ما بود، با عوامفریبی و فریفته عوام شدن هر دو مبارزه میکرد و با خرج کردن ثروت ملی برای جمعآوری آراء و وعدههای آب و نان مبارزه میکرد و آنها را کینهتوزترین دشمنان خدا میدانست.»
همزیستی نیوز - رئیس مجمع نمایندگان استان هرمزگان در خانه ملت در واکنش به حواشی وجود آمده پیرامون انتخاب مدیرعامل شرکت فولاد هرمزگان بهعنوان ریاست هیئت فوتبال استان اصفهان، گفت: اگر این شخص وقت زیادی دارد، این وقت را صرف خدمت بیشتر به مردم هرمزگان کند و اگر وقت کم دارد به همان ریاست هیئت فوتبال استان اصفهان بپردازد، معنا ندارد فردی دو مسئولیت را در دو استان متفاوت بپذیرد.
حسین هاشمی تختی در گفتوگو با ایسنا، منطقه خلیجفارس، افزود: اینیک درد مزمنی است که آقایانی میآیند از ظرفیت، توانمندی، اقتصاد، صنعت و پتانسیلهای استان هرمزگان بهره لازم را برده و به استانهای دیگر میبرند.
وی بابیان اینکه بهشدت از این موضوع نگرانم و به این وضعیت اعتراض دارم، تصریح کرد: آقایان باید بدانند اگر مدیر دستگاهی اجرایی یا بنگاهی اقتصادی در استان هرمزگان هستند باید تمامی توان، ظرفیت، استعداد و تجاربش را در استان هرمزگان به کار ببندد.
هاشمی تختی اظهار کرد: اگر این مدیر وقت زیادی دارد خب این وقت را صرف خدمت بیشتر به مردم هرمزگان کند یا اگر وقت کم دارد خب به همان ریاست هیئت فوتبال استان اصفهان بپردازد، معنا ندارد فردی دو مسئولیت در دو استان متفاوت را بپذیرد.
این نماینده مجلس با اشاره به اینکه این اقدام مدیرعامل شرکت فولاد هرمزگان بههیچعنوان معنا و توجیه ندارد و شدیداً مجمع نمایندگان استان هرمزگان را نگران کرده است، اضافه کرد: این اقدام درست نبوده و بهطور حتم آن را از طریق وزارت صنعت، معدن و تجارت، دستگاههای ذیربط، استاندار هرمزگان پیگیری خواهم کرد.
رئیس مجمع نمایندگان استان هرمزگان در خانه ملت بابیان اینکه قرار نیست کسی که در هرمزگان مسئولیت دارد ظرفیتش را در استان دیگری استفاده کند، تصریح کرد: بهطور حتم در این انتصاب از ظرفیتهای اقتصادی و صنعتی فولاد هرمزگان در بخشهای ورزش استان اصفهان استفاده خواهد شد و بهشدت مجمع نمایندگان با این موضوع مخالف بوده و اجازه چنین کاری را نخواهد داد.
هاشمی تختی با اشاره به اینکه استان هرمزگان استانی ورزش خیز بوده و حرفهای زیادی در این حوزه دارد، انتظار دارد که مدیرانی که در هرمزگان خدمت میکنند از توان و ظرفیتهای مجموعه تحت نظرشان در جهت توسعه ورزش هرمزگان استفاده شود که این مطالبات جدی مجمع نمایندگان استان است.
وی در خصوص انتصاب افشارزاده به سمت مشاور ورزشی مدیرعامل منطقه آزاد قشم، افزود: شناخت چندانی از افشارزاده ندارم و امیدوارم حضور این فرد بادید و نیت خدمت باشد اما این از دردهای کهنه استان هرمزگان است که از زمان قبل استانداری بنده هم وجود داشت و با پیگیریهایی که کردم از ظرفیتها و منابع انسانی استان هرمزگان به نحو مطلوب استفاده شد.
هاشمی تختی بابیان اینکه دید بستهای ندارم که از ظرفیت افراد خبره و توانمند خارج استان استفاده نشود، تصریح کرد: اما اینکه از ظرفیت نیروی انسانی استان هرمزگان استفاده نشود جفا و توهین به مردم هرمزگان است و متأسفانه این موضوع صورت گرفته اگرچه در زمان استانداری بنده تغییر رویکردی در مجموعه مدیران حاصل شد اما متأسفانه در حال تغییر این روند و بازگشت به شکل سابق هستیم و انتظار ما این است که مجموعه عالی مدیریت استان از ظرفیت نیروهای ماندگار هرمزگان بیشازپیش بهره ببرد.