b_300_300_16777215_00_images_954_yazdani1.jpg

محمد یزدانی – کارشناس ارشد جامعه شناسی //       

استان هرمزگان به دلیل موقعیت جغرافیایی وهمجواری با مرزهای دریایی وعدم وجود بسترهای مناسب  و زیر ساخت های لازم برای سرمایه‌گذاری در اکثر مناطق و از طرف دیگر مهاجرپذیری، رشد سریع جمعیت جوانان،  بیکاری، وجود شرایط وسوسه انگیز برای قاچاق و خصوصاً پرسودترین آن ها، یعنی قاچاق سوخت، سیاست های حمایتی دولت وتخصیص یارانه به فرآورده های نفتی که شکاف قیمتی قابل توجهی را با خارج از مرزها ایجاد نموده، باعث گسترش پدیده قاچاق سوخت در بین جوانان به خصوص دانش آموزان منطقه شده است. احتمالاً این پدیده برای عده ای سود اقتصادی فراوانی به همراه داشته، اما قطعا در برخی ابعاد زندگی نیز این درآمد انفجاری هزینه ها و آسیب های متعددد برای فرد و جامعه درپی داشته است.

نکته مشترکی که در اکثر بحث ها، تحلیل ها، تحقیقات علمی و خصوصاً سخنان و هشدارهای مسئولین اجرایی درخصوص مسئله اجتماعی قاچاق مشاهده می شود؛ تاکید بر پیامدهای اقتصادی آن می باشد. در کمتر موردی به پیامدهای اجتماعی این گونه مسائل اشاره شده است. گویی فقط سرمایه های اقتصادی کشور به یغما می رود. بدون شک منابع اصلی انرژی هرکشوری و همین طور تعاملات پایدار در هرجامعه ای، سرمایه آن هست. سرمایه فقط سرمایه اقتصادی نیست. مفهوم سرمایه در اصطلاح جامعه شناسی عبارت است از آن دارایی که به فرد و یا جامعه کمک می کند تا موقعیت های جدیدی را کسب کرده و یا موقعیت هایی را که از آن ها برخوردار است را حفظ کند.  

"پی یر بوردیو" و کسان دیگری پیش و پس از او به انواع دیگر سرمایه اشاره می کنند. سرمایه فرهنگی، سرمایه اجتماعی و سرمایه نمادین سه نوع دیگری از سرمایه است که "بوردیو" شناسایی و معرفی می کند. بدون شک همه این سرمایه ها از مواردی است که هر جامعه ای باید از آن ها خوب حفاظت کند و همچنین آن ها را بهبود بخشد. برخی دیگر سرمایه انسانی را نیز بعنوان بعد دیگر سرمایه هرجامعه ای معرفی می کنند. اما در نگاه "بوردیو" می توان این سرمایه را بخشی از آن سه نوع دیگر و خصوصا در ذیل سرمایه فرهنگی تعریف کرد. با این وجود امروزه وجود نیروی انسانی ماهر، متعهد و متخصص از ابعاد مهم سرمایه های فرهنگی و انسانی هرکشوری بشمار می آید. این نیروی متخصص و متعهد زمانی تأمین می شود که آژانس ها و واسطه های اجتماعی شدن، کارکردشان را بخوبی انجام دهند.

 از منظر "هربرت بلومر" آژانس های اجتماعی شدن عبارتند از: خانواده، مدرسه، گروه همالان، اماکن عمومی و رسانه های جمعی. هر کدام از این واسطه ها به میزان بسیاری در اجتماعی کردن جوانان و نوجوانان سهیم اند و نمی توان پدیده های اجتماعی را با یک یا چند علت واحد تبیین کرد. اما با این وجود به نسبت زمان و مکان برخی از عناصر سهم شان تغییر می کند؛ مثلا امروزه رسانه های جمعی و از آن میان شبکه های اجتماعی موبایلی نقش بسیار پررنگی دارند. اما با توجه به تغییرهای مستمر و گاها پرسرعت جوامع انسانی دو نهاد اولیه بعنوان واسطه های اجتماعی شدن همچنان نقش بسزایی دارند. این دو نهاد را می توان یکی را در امتداد دیگری تصور کرد. بعد از خانواده، مدرسه قرار دارد که البته این ترتیب امروزه نمی تواند گویای تقدم و تأخر در وزن این دو واسطه در اجتماعی کردن باشد. مسائل و عناصر متعددی در این فرآیند اجتماعی شدن که مهمترین چرخه تولید و بازتولید سرمایه های متعدد هستند تاثیر گذار است. از آنجا که برای تولید و بازتولید سرمایه های فرهنگی و یا به تعبیر برخی دیگر سرمایه های انسانی فرآیند اجتماعی شدن به خوبی انجام شود، مسائل متعددی این فرآیند و کارکرد آن پنج واسطه را تحت الشعاع قرار می دهد. با توجه به شرایط استان هرمزگان و همچنین محدودیت ها و برخی فرصت ها که ذکر شد، کارکرد دو نهاد اصلی اجتماعی شدن(خانواده و مدرسه) در معرض تحدید قرار دارد، گرچه این دو در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگر هستند، اما در بررسی شرایط اجتماعی شدن جوانان هرمزگانی مدرسه بسیار آسیب پذیر بوده و قطعا از این طریق و طرق دیگر خانواده نیز از پدیده اجتماعی مورد بحث ضربه خورده است. طبق نتایج یک بررسی علمی در شهرستان بندر خمیر[1] که در گروه جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی بندرعباس انجام شده، اشاعه پدیده قاچاق سوخت در بین دانش آموزان موجب پیامدهای اجتماعی از قبیل: کاهش بسیار شدید انگیزه تحصیل در بسیاری از دانش آموزان پسر، ترک تحصیل، سست شدن تعهد اجتماعی، ازدواج زود رس، و بطور خلاصه موجب اختلال در فرایند اجتماعی شدن نوجوانان و جوانان به خصوص دانش آموزان که سرمایه اصلی جامعه وآینده سازان کشور هستند گردیده است.

شاید نگارش این سطور در این زمان که قاچاق سوخت در استان هرمزگان فروکش کرده به نظر ضروری نیاید، اما شواهد حاکی از آن هست که قاچاق سوخت نه تنها در زمان رونق خود منجر به آسیب زدن به ابعاد مختلف سرمایه یک کشور ـ خصوصاً سرمایه های غیراقتصادی که کمتر مورد توجه کارشناسان قرار گرفته ـ می شود، بلکه پس از فروکش آن نیز مسائل اجتماعی متعددی سرباز می کنند. به نظر می رسد از این منظر باید درخصوص افزایش آمارهای آسیب های اجتماعی مختلف خصوصاً طلاق و خودکشی در مناطق مختلف استان تأمل کرد. گفته های شفاهی ساکنین جزیره قشم و احتمالاً مرور آمارهای برخی مناطق دیگر استان هرمزگان  گواهی بر گسترش این دو مسئله اجتماعی ذکر شده دارد. شاید قاچاق سوخت کاهش بسیار چشمگیری یافته باشد اما باید به خرابی پس از طوفان نیز توجه کرد و در پی راهی البته برمبناء تحقیقات علمی بود.

پی نوشت ها:

رساله کارشناسی ارشد: یزدانی، محمد(1394) ، بررسی قاچاق سوخت بر فرآیند اجتماعی شدن دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهرستان بندر خمیر؛ دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندر عباس، گروه جامعه شناسی، استاد راهنما دکتر مصطفی عبدی 

نوشتن دیدگاه

نظراتی که حاوی توهین یا افترا می باشند، منتشر نخواهند شد.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

پیشخوان

آخرین اخبار