peace.jpg

برای رسیدن به صلح آیا به جنگ نیاز است؟ به عبارت دیگر، اول باید جنگ رخ بدهد تا صلح هم برقرار شود؟ یا اینکه بدون جنگ هم می شود به صلح دست یافت؟ این سئوال ها و سئوال هایی از این دست، این روزها ذهن بسیاری از ماها را به خود مشغول کرده است!

این روزها که سایه جنگ بیش از هر زمان برمنطقه خلیج فارس و دریای عمان و همه کشورهای حاشیه این آبراه های بین المللی سنگینی می کند، کوبیدن بر طبل صلح وظیفه همه کسانی است که دل در گرو ایرانی آباد و آزاد دارند، ایرانی که مال همه ایرانی هاست، چه آن بیش از 80میلیون ایرانی که ماندند تا ایران بماند و چه آن میلیون ها ایرانی که رفتند تا ایرانی بمانند.

هیج فرقی بین ایرانی ها نیست، همه ما در ته دل مان رگه ای قوی به نام ایرانیت داریم، این رگه ذاتا درهمیشه تاریخ صلح طلب بوده و اگر هم  در مقاطعی حاکمان ایران به دیگر کشورها لشکرکشی کرده اند از دو حال خارج نبوده یا اینکه در دفاع از حق و حقوق ایرانی ها بوده یا اینکه برخلاف میل باطنی ایرانی ها و صرفا برای ارضاء تمایلات شخصی و گروهی حاکمان صورت گرفته است.

بدیهی است این رگه صلح طلبی، مختص ما ایرانی ها نیست، همه ملت ها فارغ از همه تفاوت های ذاتی و اکتسابی شان، بطور قطع این رگه را در وجودشان دارند، چرا که ذات هرانسان از جنگ و خشونت بیزار است، صلح، دوستی و مهربانی در خون انسان ها جاریست و انسان که بواسطه عقلانیت خود اشرف مخلوقات لقب گرفته است، خودش به درستی برای خودش این ضرب المثل را هم ساخته است: گره ای که با دست قابل بازکردن است چه نیازی به دندان است!

البته ممکن است دیدگاه های متفاوت این گذاره را قبول نداشته باشند و از زمان و زمین  و از عالم و آدم شاهد بیاورند که برخی از انسان ها ذاتا ضد صلح و طرفدارجنگ و خشونت هستند و در برابر این گونه انسان ها، چاره ای جز مقابله به مثل نیست.

 صاحبان این نوع دیدگاه ها به درستی از واژه «مقابله به مثل» نام می برند، چرا که همان عقلانیت انسان به او حکم می کند که هرکس به او حمله کرد در مقابلش بیاستد و مانع تجاوز متجاوز به حریم خودش شود، اما همان عقلانیت این را هم به انسان حکم کرده که کاری نکند تا دیگران به او حمله کنند و این، نقطه اختلاف دو دیدگاه در دنیای امروز است.

این دو دیدگاه لزوما متعلق به دو طرف «متجاوز» و « قربانی تجاوز» نیست، یعنی به غیر از طرف «متجاوز» که ذاتا محکوم است، طرف «قربانی تجاوز» غالبا می تواند اسیر دیدگاه های متفاوت باشد و چه بسا که یکی با اصرار بر دیدگاه خود زمینه تجاوز را به خود فراهم کند و یکی در همان شرایط یکسان اما با دیدگاه ویژه خود نه تنها خود را از هرگونه تعرض متجاوز یا متجاوزان مصون نگه می دارد بلکه با تقویت خود زمینه آن را نیز برای همیشه از بین می برد.

 نمونه ملت هایی که در تاریخ بشریت موردتجاوز قدرت های متجاوز قرار گرفتند و هرکدام به واسطه راهی که در پیش گرفتند به سرنوشتی متفاوت دچار شدند، کم نیست و تاریخ به مانند معلمی دانا و توانا به ما یاداور می شود که کدام ره به سوی گلستان و کدام ره به سوی ترکستان بوده است!  

امروز به واسطه این معلم  درکلاسی به وسعت دنیا به نام فضای مجازی، ملت ها راه خود را آگاهانه انتخاب و به سوی هدف خود پیش می روند و ملتی یا ملت هایی که به هردلیل از این کاروان عقب بیافتند به دلیل سرعت فوق العاده این کاروان، رسیدن به آن برای این ملت یا ملت های جا مانده از این کاروان، تقریبا غیرممکن است.

در این شرایط هیچکس نمی تواند ذره ای تردید به خود راه بدهد که هرگونه خلل در حرکت یک ملت به سوی پیشرفت و توسعه تحت هربهانه ای، بزرگ ترین جفا به آن ملت است و تاریخ اثبات کرده که صلح بزرگ ترین حامی این حرکت بوده است.

ملت ها در صلح بزرگ و بزرگ تر می شوند، ملت ها با صلح آزاد و آزادتر می شوند، ملت ها در پناه صلح به رفاه و آرامش می رسند، ملت ها بواسطه صلح به همدیگر می پیوندند، ملت ها در زیر سایه صلح به همدیگر عشق می ورزند و ملت ها در زیر پرچم صلح، عرصه را بر دشمنان صلح تنگ تر و تنگ تر می کنند و این ها، نمونه هایی کوچک از معجزه های بزرگ صلح است. 

تاج محمد  کاظمی

نوشتن دیدگاه

نظراتی که حاوی توهین یا افترا می باشند، منتشر نخواهند شد.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

پیشخوان

آخرین اخبار