b_300_300_16777215_00_images_9512_oscar5.jpg

اول صبح که سوار خودرو شدیم قبل از هرچیز رادیو را روشن کردم، دخترم که دبیرستانی است و پسرم هم سال آخر دانشگاه، نگاهی به همدیگر کردند و لبخندی به هم زدند. معنی و مفهوم این لبخند برای من کاملا روشن بود. نسل جوان امروزی با رادیو کاملا بیگانه است و بخصوص برنامه های صدای ایران که به رغم تنوع ایستگاه ها برای این نسل اصلا جذابیتی ندارد.

گفتم بچه ها! ساکت باشید! خبر مهمی  قرار است اعلام شود! وقتی گفتم که ایران برای دومین بار جایزه اسکار گرفته و این افتخاری بزرگ برای همه ما ایرانیان است، گل از گل بچه ها شکفت و این بار، لبخندشان نه تمسخر که موجی از غرور و افتخار را به نمایش گذاشت.    

سکوت داخل خودرو را فرا گرفته بود، همه گوش ها را تیز کرده بودند تا بشنوند رادیو پیام که هر15دقیقه آخرین خبرها را پخش می کند، خبر این موفقیت جهانی اصغر فرهادی را چگونه نقل می کند!

وقتی گوینده خبر چند خبر را خواند ولی اشاره ای به برنده شدن فیلم فروشنده در اسکار2017 نکرد، با تعجب به بچه ها گفتم که یا در بخش های قبلی این خبر خوانده شده یا در بخش های بعدی می خوانند.

چندین 15دقیقه نیز سپری شد! ولی خبری از اسکار و برنده شدن فروشنده فرهادی در هیچکدام از بخش های خبری رادیو پیام پخش نشد!

بچه ها بی خیال شده بودند، من هم به قول معروف حالم گرفته شده بود، یواشکی به عیال که در صندلی جلو  خودرو  نشسته بود، گفتم: یادته دیروز همین رادیو پیام یک خبر خاص! را در همه بخش های خبری تکرار می کرد، بطوری که  من گفتم درسته که یک موسسه بی نام و نشان، مردم یک کشور را تنبل ترین مردم دنیا معرفی کرده، حالا ما 24ساعته آن خبر را پشت سر هم تکرار کنیم که چی بشود؟ اما وقتی نوبت به اسکار و فروشنده و فرهادی برسد، آقا یا خانم سردبیر خبر رادیو پیام، اصلا به رویش هم نمی آورد که یک ایرانی، نام ایران را در دنیا بلند آوازه کرده است.

وقتی بچه ها را رساندم مدرسه و برگشتم خانه، منتظر شدم ساعت 9صبح بشه تا مشروح این خبر را از تلویزیون تماشا کنم و لذت ببرم! اما وقتی در عناوین خبرهای این بخش مهم خبری سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز اشاره ای به توزیع جوایز اسکار و برنده شدن یک ایرانی نشد، دلم گرفت!

دلم برای فرهادی سوخت! احساس غریبی بهم دست داد، آیا کاری که فرهادی کرده بود، درست نبود؟ اشتباه بود؟ مطرح شدن نام ایران در بزرگ ترین و معتبر ترین فستیوال هنری دنیا و برنده شدن در آکادامی اسکار که همه دنیا برای دستیابی به آن لحظه شماری می کنند، کار درستی نبود؟

طبیعی است که درست بودن یا نادرست بودن کار امثال فرهادی و فرهادی ها را یک سردبیر ناشناخته خبر صدا و سیما یا یک سردبیر یک روزنامه، نشریه، پایگاه خبری یا سایت اینترنتی وابسته به نهادهای قدرت کم مخاطب، نمی تواند تعیین کند، چرا که بزرگی و عظمت کار این افراد را مرجعی به نام افکار عمومی تعیین می کند، مرجعی که  به هیچکس باج نمی دهد.

ما ممکن است از رسانه ای که در اختیارمان است به نام مثلا مردم، از زبان مثلا مردم و بنا به خواسته مثلا مردم آرزوها و آمال خود را در خصوص مسائل مختلف داخلی و خارجی مطرح کنیم و فکر کنیم  که مخاطبان ما، چشم و گوش بسته آنها را به عنوان وحی منزل می پذیرند! که صد البته، این گونه افکار همیشه به در بسته خورده است.

ما ممکن است فکر کنیم اگر فرهادی و فرهادی ها را از رسانه مان حذف کنیم، یا انواع و اقسام تهمت و افترا به آنها بزنیم، مردم، دیگر به آنها اقبالی نخواهند داشت و ما به آرزوی خود که ممانعت از ترویج افکار فرهادی و فرهادی ها در جامعه است، دست پیدا خواهیم کرد! که البته شواهد عینی نشان می دهد این آرزوها سرابی بیش نبوده است.

البته خیلی عجیب نیست که وقتی چنین تفکری به خود اجازه می دهد به نام بی طرفی! به نام حرفه ای گرایی! به نام رعایت ارزش های خبری و امثال اینها در پربیننده ترین بخش های خبری، خبر مربوط به شخص اول اجرایی کشور را که با کسب بیشترین آراء مردم به ریاست جمهوری انتخاب شده است، بجای خبر اول(هم بخاطر ارزش خبری شهرت و هم بخاطر ارزش خبری دربرگیری) در لابلای خبرهای درجه چندم پخش کند و تصور هم بکند که با این کار می تواند منتقدین خود را ساکت کند!

پرواضح است که امروز فرهادی و فرهادی ها، نیازی به این رسانه های سنتی، انحصاری، متزلزل و مقهور قدرت رقبای تازه نفس و چالاک خود ندارند، چرا که این رسانه های جدید، تومار رسانه های سنتی فربه، زیان ده  و ناکارآمد را در هم پیچیده اند! مضاف بر اینکه خود فرهادی و فرهادی ها، خودشان رسانه اند و خیلی قوی تر و فراگیرتر از این رسانه های مدعی هستند. 

بهر حال، اصغر فرهادی در یک شب بیادماندنی در مهد سینمای دنیا به رغم غیبت فیزیکی خود و سایر عوامل فیلم فروشنده با کسب جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی هم برای دومین بار نام ایران را در مقابل میلیون ها  تماشگر در سراسر دنیا طنین انداز کرد و هم با قرائت بیانیه سیاسی، سیاست نژاد پرستانه هیات حاکمه جدید کاخ سفید را در بیخ گوش آنها به چالش کشید، کاری که لشکری از افراطیون و غرب ستیزان حرفه ای هم به رغم داشتن همه امکانات آماده، از انجام چنین کاری حتی در محدوده ای کوچک در داخل کشور عاجزند.    

 تاج محمد  کاظمی          

           

نوشتن دیدگاه

نظراتی که حاوی توهین یا افترا می باشند، منتشر نخواهند شد.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

پیشخوان

آخرین اخبار