زمین لرزه دهشتناک اخیر در ترکیه و سوریه یکبار دیگر ثابت کرد که فاجعه در وحشتناک ترین ابعادش می تواند نه در همین بیخ گوشمان بلکه درست در وسط زندگی ما، خونه ما، محله ما، شهر ما و کشور ما هم اتفاق بیافتد و بر سر خودمان، عزیزان مان، همسایه مان، خویشاوندان مان، هم شهری های مان و هم وطنان مان آن بیاید که امروز مردم زلزله زده ترکیه و سوریه به وسعت همه وجودشان با آن درگیر هستند.
این فاجعه گرچه کمی قبل تر در ابعادی کمتر در شهرستان خوی در آذربایجان غربی و در گذشته در مناطق مختلف کشورمان با درجات مختلف در مقیاس ریشتر بوقوع پیوست و میلیون ها نفر از هم وطنان مان را دچار انواع آسیب های جانی، جسمانی، مالی و روحی و روانی کرد، اما چون حداقل قرعه به نام ما نیافتاد و ما در محدوده این زمین لرزه ها قرار نگرفتیم و تنها در رسانه ها تلفات و پیامدهای این فجایع را مشاهده کردیم خیلی زود آنها را فراموش کردیم!
همین مردمی که امروز در خوی و مناطق زلزله زده ترکیه و سوریه با پیامدهای هولناک زمین لرزه دست و پنجه نرم می کنند تا همین هفته یا هفته های گذشته، مثل همه مردم دنیا از جمله من و شما، زندگی آرامی را در کنار عزیزان خود سپری می کردند، همانطور که ما الان سپری می کنیم.
این مردم هرگز فکر نمی کردند این بلای خانمان سوز، این هیولای هزار سر و این فاجعه هولناک یک باره بر سرشان آوار شود و تا بفهمند و بجنبند تمام هست و نیست آنها را در چند ثانیه به تلی از آوار و خاکستر تبدیل کند، همانطور که ما الان فکر نمی کنیم!
چند ده هزار انسان در اثر این زلزله ها جان شان را از دست دادند، چند برابر این تعداد نیز مجروح، زخمی، علیل و ذلیل شدند و تعداد بیشماری نیز تحت تاثیر این حوادث هولناک به انواع مشکلات و معضلات گرفتار شدند، ولی آیا با سخن گفتن از عمق این فاجعه، اظهار تاسف و ارسال کمک های انسان دوستانه از طرف دولت ها و مردم کشورها به مناطق زلزله زده کار تمام است؟ آیا حضور مقامات در میان زلزله زدگان و انعکاس تبلیغاتی گسترده آنها در رسانه ها، تهیه چند گزارش میدانی، گذاشتن چند میزگرد و انتشار خبرها و مقالات درخصوص ابعاد مختلف این فاجعه برای رسانه ها کافیست؟!
طبیعی است که کافی نیست و ابعاد این فاجعه آنقدرعمیق و گسترده است که اقداماتی از این دست شاید مسکنی باشد برای بیماری رو به موت و نوش دارویی باشد بعد از مرگ سهراب! چرا که فقط کافیست انسان خودش را فقط چند لحظه جای این زلزله زدگان بگذارد که:
- *عزیزترین عزیزان دلبند خودشان را از دست داده اند.
- *خونه، زندگی، کاشانه، مال و اموالشان را از دست داده اند.
- *در سرمای وحشتناک بالای 10 درجه زیر صفر زمستان بسر می برند.
- *در فضایی آکنده از خون، ضجه مویه، آوار، دود و آتش بسر می برند.
- *در نهایت سختی ناشی از عدم دسترسی به امکانات اولیه زندگی از قبیل سرویس بهداشتی، استحمام، تغذیه سالم، محل استراحت و .....بسر می برند.
با این شرایط آیا ارسال چند محموله موادغذایی، پوشاک، پتو و چادر که گزارش ها نشان داده است همیشه با توزیع سالم، عادلانه و بموقع نیز همراه نبوده است، می تواند حداقل نیازهای همه زلزله زدگان را برآورده سازد؟
چکار باید کرد؟
به نظر راقم این سطور برای مقابله با فجایعی مانند زمین لرزه هیچ راهی نیست جز همان راهی که برخی از جوامع توسعه یافته از همان زمان که زمین لرزه با ابعادی کمتر یا بیشتر از این زلزله های اخیر، زندگی بسیاری از مردم این جوامع را نابود کرد، به فکر چاره و مدیریت این پدیده افتادند تا تلفات ناشی از هر زلزله حتی با شدت بالاتر از حد معمول(بالای 6 درجه در مقیاس ریشتر) به حداقل ممکن کاهش یابد، همان مدیریتی که هر عقل سلیم هم در صحت و درستی آن شکی نمی کند.
چاره این جوامع برای مقابله با این هیولای هزار سر چی بوده است؟ برای پاسخ به این پرسش نحوه مدیریت زلزله و نتایج آن را در ژاپن به عنوان یکی از زلزله خیز ترین کشورهای جهان و از معدود کشورهای آسیایی توسعه یافته جهان بررسی می کنیم:
«این کشور از تجربیات و حوادث مختلف به درستی درس گرفته است. این رویکرد موجب شده با وقوع یک بحران، در تمامی زمینهها اقدامات اساسی صورت می گیرد و خرابیهای مشابه تکرار نمی شود.
یکی از ویژگیهای دولت ژاپن برقراری تعامل نزدیک و هدفمند با بخش خصوصی و مردم و ایفای نقش هماهنگکننده و کمککننده میباشد. در واقع بخش خصوصی و مردم در امر ساخت وساز، مسئول و پاسخگو هستند. پاسخگویی مردم، مهندسان مشاوران و پیمانکاران موضوع اصلی بوده و دولت تقسیم وظایف و نظارت بر عملکردها را به عهده میگیرد.
آموزش همگانی و ارتقای فرهنگ ایمنی یک ضرورت غیرقابل انکار برای رسیدن به کشوری ایمن است. در کشور ژاپن این امر به صورت اصولی و با یک برنامه ریزی دراز مدت انجام شده و به ویژه پس از زلزله «کوبه» موضوع آموزش همگانی بصورتی کارآمد و پویا در بخشهای مختلف صورت گرفته است. یکی از مهم ترین نکات مورد توجه، نقش آموزش در ترویج و ارتقاء سطح ایمنی جامعه است. این آموزشها برای تمامی اقشار جامعه به ویژه کودکان و خانوادهها، مهندسان و مجریان دست اندرکار ساخت وساز و مسئولان دخیل در تدوین سیاستها و برنامههای کلان کشوری بسیار مورد تأکید بوده است و مهم تر از آن، فرهنگ مردم را به سمتی هدایت کرده که رفتار ایشان موجبات پیشگیری یا کاهش آثار ناشی از بروز بلایای طبیعی را فراهم نماید.
مستند سازی در تمامی اقدامات مرتبط با بحران، موضوعی ضروری بوده و باید برنامه ریزی مناسبی برای اینکار صورت پذیرد. زیرا تنها در راستای مستند سازی مناسب، ارزیابی، اصلاح، بهبود کیفیت و انتقال مناسب اطلاعات و تجربیات صورت خواهد پذیرفت.
این کار همچنین با داشتن جنبههای آموزشی مفید، سبب آشنایی مردم و مهندسان با تأثیرات زلزله بر بناها و چگونگی تخریب اعضاء و اتصالات سازهها میگردد.
یک رویکرد مهم دولت ژاپن در امر پیشگیری، توجه ویژه به ساخت وساز اصولی، تهیه و به روز نمودن ضوابط و معیارهای فنی مورد نیاز و سوق دادن مردم و بخش خصوصی به سمت قانونمندی است. نظارت دولت به صورت موردی است لیکن در صورت مشاهده عملکرد نادرست، با عوامل اجرایی متخلف بدون در نظر جایگاه آن مجموعه برخورد سختی صورت میپذیرد.
پاسخگویی و ساختارسازی یک اصل جدی است که در ژاپن مورد توجه بوده و در صورت بروز یک زلزله، تمام نهادهای ذیربط و ارگانهای دولتی و غیر دولتی در قالب یک سیستم مشخص پاسخگو بوده و وظایف شخصی را نیز بر عهده دارند.»( به نقل از سایت شرکت مقاوم سازی افزیر)
این برنامه ریزی ها، اقدامات و تمهیدات در ژاپن باعث شده تا بعد از زلزله مهیب 9/1 ریشتری در سال 2011 در این کشور که پدیده مهیب تر سونامی را نیز به دنبال داشت و بیش از 18 هزار قربانی گرفت، زلزله های سال های بعدی تا امروز با حداقل تلفات همراه بوده است. گرچه شدت آنها از زلزله سال 2011 کمتر بود، اما درمقایسه با شدت زلزله در دیگر کشورها میزان آنها بسیار بالا بوده(هرسال بالاتر از 7 ریشتر بوده به جز در سال های 2018 و 2019 که به ترتیب 6/6 و 6/4 ریشتر بوده است)
مشاهده میزان تلفات زلزله در ژاپن در سال های بعد از 2011 تا امروز بسیار جالب است، مثلا در سال 2012 تلفات زلزله 7/3 ریشتری تنها 3 نفر و زلزله های 2013 با 7/1 ریشتر و 2015 با 7/8 ریشتر بدون تلفات بوده است! تلفات زلزله 7 ریشتری در سال 2016 تنها 41 نفر، زلزله 6/6 ریشتری در سال 2018 هم 41 نفر، زلزله 6/4 ریشتری در سال 2019 هم بدون تلفات بوده و زلزله های 7/1 ریشتری در سال 2021 و 7/1 ریشتری در سال 2022 هم به ترتیب یک و 4 نفر تلفات داشته است!
جالب است بدانیم شدت زلزله اخیر ترکیه یعنی 6 فوریه 2023 که تا زمان نگارش این نوشته افزون بر 30هزار نفرقربانی گرفته است، 7/8 درجه به مقیاس ریشتر بوده است، همان شدتی که برای زلزله 30 ماه مه سال 2015 ژاپن به ثبت رسیده که حتی یک نفر نیز تلفات نداشته است!!
آیا این آمارها گویای همان مدیریت درست بحران زلزله در ژاپن نیست؟ گرچه شاید گفته شود که با یک گل بهار نمی شود و ژاپن استثناء است ولی باید بپذیریم که زلزله استثنا پذیر نیست و هیچ کشوری در برابر آن مصونیت ندارد و تنها مدیرانی می توانند میزان مصونیت مردم کشور خود را در برابر آن، مانند مدیران ژاپن به بالاترین حد ممکن برسانند که اولین شرط مدیریت ژاپنی یعنی پاسخگو بودن در قبال مسئولیت خود و در صورت ناتوانی، کنار رفتن از مسئولیت را نه در حرف و شعار بلکه در عمل بپذیرند. شرطی که در میان مدیران جوامع زلزله خیز و البته پرتلفات دنیا به محاق فراموشی سپرده شده است!
تاج محمد کاظمی
منبع آمارها: Wikipedia
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.