همزیستی نیوز – امروزه خیلی دور از انتظار نیست که یکی از حوادث و اتفاقات کوچک و بزرگ که همه روزه در گوشه و کنار جامعه ما روی می دهد دامن کسانی را بگیرد که نه تنها خودشان هرگز انتظار آن را ندارند بلکه به مخیله دیگران نیز افتادن این اتفاق به هیچ عنوان خطور نمی کند.
سانحه غم انگیز و دلخراش بریدن ترمز اتوبوس سرویس دانشجویان واحد علوم و تحقیقات تهران دانشگاه آزاد اسلامی و تصادم شدید آن با بلوک بتونی رها شده در محوطه چمن دانشگاه که منجر به فوت حداقل هشت دانشجوی مقاطع فوق لیسانس و دکتری این دانشگاه و پدر یکی از این دانشجویان و راننده سرویس و همچنین مصدومیت شدید تعداد قابل توجهی دیگر از دانشجویان شد از این دست حوادثی است که هم خود این قربانیان بی گناه و هم دیگران اصلا انتظارش را نداشتند.
اما اینکه حادثه ای از این دست اولا در داخل شهر و آن هم در پایتخت و دوما در محیطی مانند دانشگاه که قاعدتا عصاره های فهم، شعور، تدبیر، درایت و آینده نگری باید امور آموزشی، برنامه ریزی و اجرایی آن را بعهده بگیرند، اتفاق می افتد، گویای واقعیات تلخی است که افکار عمومی را قبل از اینکه به جنبه اتقاقی بودن این حادثه سوق بدهد به جنبه مدیریتی آن جلب می کند.
اگر حادثه ای از این دست در منطقه ای دورافتاده و گمنام کشور برای اقشاری معمولی بیافتد که طبق اطلاع رسانی رسمی کشور موارد آن الا ماشاء الله کم هم نیست، کمتر احساسات و افکار عمومی را جریحه دار می کند که شاید تعدد و استمرار این گونه حوادث دلیلی برعادی شدن آنها می تواند باشد، اما این حادثه اخیر بخاطر ماهیت و مکان و زمان آن، مقوله ای کاملا جدا از همه حوادث مشابه در کشور است و پر واضح است که مسئولان و مسببان این حادثه تلخ باید پاسخگوی سوء مدیریت خود در قبال آن باشند.
گرچه انتظار پاسخگویی از کسانی که عادت کرده اند به افکارعمومی پشت بکنند و خود را بری از هرگونه مواخذه و پاسخگویی می دانند چندان معقول به نظر نمی رسد، اما این حقیقت قابل کتمان نیست که امروزه به برکت شبکه های اجتماعی در فضای مجازی، فرار از مسئولیت برای هیچکس چندان عاقبت مطمئنی نداشته و ندارد.
درهر صورت پرپر شدن هشت نفر از دانشجویان بی گناه واحد علوم و تحقیقات تهران دانشگاه آزاد و مصدومیت شدید تعداد قابل توجهی دانشجوی دیگر در حادثه اسفناک هفته گذشته سئوالات بزرگی را برای افکار عمومی مطرح کرده است که شاید مسئولان ذیربط و حامیان سیاسی و جناحی آنها، به این سئوالات برچسب سیاسی و جناحی بزنند و خود را موظف به پاسخگویی ندانند، اما این سئوالات اگر هم از سوی رقبای سیاسی این مسئولان مطرح می شود از این واقعیت نمی شود فرار کرد که 10 انسان بی گناه با عقبه ای انسانی بزرگ شامل خانواده، دوستان، همکلاسی ها، هم دانشکده ای ها، هم دانشگاهی ها، همشهری ها و هم وطنان داغدیده پرچمدار این سئوالات هستند و تا رسیدن به پاسخ های قانع کننده حداقل برای جلوگیری از تکرار این گونه فجایع از پای نخواهند نشست.
10 سئوال
* حادثه دلخراش دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقيقات يا همان مجموعه زورو (Z) که نخستین سازهاي است که از دورترين نقطه جنوب تهران ديده ميشود، مجموعهای است که ساخت آن با ابهامات و پرسشهاي فراواني مواجه است. 10 پرسش اساسی در این خصوص عبارتند از:
- اراضي مذكور در اصل چگونه به تملك دانشگاه آزاد درآمده است؟ آيا شاكي دارد يا خير؟
- چرا اين مجموعه روي گسل زلزله ساخته شده؟
- چرا در بالاي ارتفاع ۱۸۰۰ متري ساخته شده؟ ساختن بنا در هر دو مورد بالای
1800 متر و روی گسل زلزله غير قانوني است.
- مبلغي كه براي هر ترم از دانشجويان برای اياب و ذهاب داخل محوطه گرفته ميشود جمعا چقدر است و چقدر آن به اتوبوسداران داده شده و مابقي كجا رفته است؟
- چرا پروژه حملونقل با سيم و كابين كه همه كارهايش اجرايي و هزينه و نصب شده، متوقف شد؟
- چرا به اعتراضات مكرر شفاهي و كتبي دانشجويان درباره خطرات حملونقل در اين شيب زياد و اتوبوسهاي فرسوده توجه نشده است؟
- چرا در مورد اتفاق روز پيش از این فاجعه و در همين مسير كه يك اتوبوس ديگر ترمز بريده بود، رسيدگي نشده است؟
- چرا به دروغ اعلام كردند كه راننده سكته كرده است؟
- چرا در آنجا بيمارستان دانشگاه آزاد ساخته شده است، در حالي كه روي گسل زلزله قرار دارد؟
10 - چرا اين بيمارستان نتوانسته است خدمات قابل قبول و حداقلي به مصدومان و مجروحان اين حادثه دردناك بدهد؟ مشكل بیمارستان چه بوده است که مصدومان را با یک ساعت زمان به بیمارستان دولتی داخل شهر آوردهاند؟
*روزنامه شهروند
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.