b_300_300_16777215_00_images_973_seda-sima.jpg

همزیستی نیوز - یک فعال حوزه رسانه درباره وظایف رسانه‌ها در قبال پرداختن به آسیب‌های اجتماعی از جمله تجاوز و کودک‌آزاری، گفت: همین که ما این روزها می‌توانیم از واژه «تجاوز» استفاده کنیم شاید بگوییم یک گام جلوتر هستیم؛ چراکه پیش از این، فقط برای این واژه از عنوان‌های «تعرض» و یا «هتاکی» استفاده می‌کردیم؛ البته باید گفت این گام به جلوهای ما خیلی کوچک است، اما همین که جامعه این مساله را به عنوان واقعیت پذیرفته، خوب است.

احسان محمدی ـ روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای ـ در گفت‌وگو با ایسنا، درباره رسالت رسانه در قبال پرداختن به مساله‌ی آسیب‌های اجتماعی از قبیل تجاوز و این که چه رویکردی باید داشته باشند، اظهارکرد: مهم‌ترین رسالت رسانه ها این است که فراموش نکنند که همه چیز سیاست نیست. حتی ابرقدرت‌ها و ابرمردهای سیاست هم بالاخره از دل یک خانواده از تونل یک مدرسه‌ای گذر می‌کنند و بعد وارد صحنه‌های اجتماعی می‌شوند.

خبر بد دادن، آگاهی هم می‌دهد

او که در حوزه آسیب‌های اجتماعی فعالیت دارد، ادامه داد: ذات خبر هیجان و استرس است. خبر ذاتا توأم با آرامش نیست. وقتی می‌گوییم چه خبر، منتظر چیزی هستیم که نمی‌دانیم و این نمی‌دانیم، معمولا برای ما هیجانی دارد که بخشی از آن ترس است. بعضی‌ رسانه‌ها را سرزنش می‌کنند که چرا شما خبرهایی مثل تجاوز را بازتولید می‌کنید و تکرار خبر بد حال مردم را بد می‌کند. بخشی از این گزاره درست است به دلیل اینکه اصرار و تکرار بر سیاه‌نمایی و سیاه دیدن، حال مردم را بد می‌کند. اما در کنار این خبر بد دادن همیشه بخشی آگاهی هم هست. این موضوع را ۸۰۰ سال پیش حافظ هم گفته است که «منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن، منم که دیده نیالودم به بد دیدن»؛ یعنی این دیده یا این خوی آدمی را می‌شود به بد دیدن عادت داد، اما وقتی رسانه‌ها خبر بد به مردم می‌دهند ناخودآگاه در ضمیرشان این آگاهی را ایجاد می‌کنند.

این روزنامه‌نگار و متخصص دکترای فرهنگ و ارتباطات در ادامه در پاسخ به این پرسش که رسانه‌ها تا چه میزان باید در انتشار اخبار مربوط به آسیب‌های اجتماعی از جمله تجاوز پیشروی کنند و یا اینکه باید روی آن سرپوش بگذارند؟ مطرح کرد: اگر رسانه‌ها بخواهند بر روی این واقعیت سرپوش بگذارند به نظرم همان خطایی رخ می‌دهد که در ارتباط با مساله ایدز اتفاق افتاد؛ یعنی به خاطر حجب و حیایی که در جامعه وجود داشت و یا دستورالعمل‌های مافوق به این بیماری آنطور که باید ورود نکردیم، بنابراین اینگونه به اشتباه القاء شد که این بیماری صرفا مخصوص کسانی است که انحراف اخلاقی دارند و بعد تقلیل دادند و گفتند برای کسانی است که اعتیاد دارند. البته حالا به جایی رسیده است که دیگر نمی‌توان این موضوعات را پنهان کرد. ما واقعا نیاز داریم که این مسائل در تلویزیون مطرح شود.

 

وسوسه‌های خبری کدامند؟

محمدی در ادامه گفت‌وگو با ایسنا خاطرنشان کرد: این نگرانی گاهی اوقات برای خبرنگار وجود دارد که آیا پرداختن به موضوعی قبح‌زدایی از آن نیست؟ اعتقاد دارم پنهان کردن موضوع بسیار خطرناک‌تر از علنی‌ کردن آن است. همه ما می‌دانیم وقتی خبرهایی از این جنس را با عکس و عنوان ۱۴+ منتشر می‌کنیم، رنکینگ و بازدید خبر بالا می‌رود. این‌ها بخشی از وسوسه‌های خبری است که به آن دامن زده می‌شود. اما اعتقاد من این است که در خبر تلخی که منتشر می‌کنیم و مثل زهر تلخ است، باید کنار آن آموزش و تحلیل هم داشته باشیم؛ یعنی گذر از خبر به تحلیل مهم‌ترین کاری است که رسانه باید انجام دهد و صرفا بازنشر خبر بد، تکثیر حال بد است.

 

خطوط قرمز در رسانه‌ها متفاوت است

این فعال رسانه‌ای در ادامه درباره وظیفه صداوسیما به عنوان رسانه ملی در قبال روشنگری نسبت به آسیب‌های اجتماعی اظهارکرد: صداوسیما برای خودش خطوط قرمزی دارد که در رسانه‌های مکتوب اینگونه نیست. رسانه‌های مکتوب هم آنقدر برای خود خط قرمز قائل‌ هستند که رسانه‌های آنلاین نیستند؛ یعنی خطوط قرمزی که برای جامعه ما مطرح است،‌ ثابت نیست و هر رسانه‌ای در فریم خودش آنگونه که می‌خواهد می‌نویسد، اما ماجرا این است که همه این اتفاقات ما در آن فعل تاثیری نمی‌گذارد. در واقع پنهان کردن، زیر فرش بردن دردهای اجتماعی فقط باعث تکثیر آن‌ها می‌شود.

 

تلویزیون نقش یک پدر ۷۰ ساله مهجور را برای خود قائل است

او ادامه داد: راهی که صداوسیما در مورد مسائلی از جمله پرداختن به موضوع تجاوز پیش می‌گیرد، راهی جداست. خط قرمزهای تلویزیون خط‌قرمزهای واقعی اجتماع نیست؛ یعنی چیزی که ما در فضای مجازی می‌بینیم، در آنجا نیست. تلویزیون برای خود نقش یک پدر ۷۰ ساله مهجور را قائل است، در حالی که جامعه ۱۸ تا ۲۵ ساله را مدیریت می‌کند. این در حالی است که شما نمی‌توانید با روحیه ۸۰ ساله برای جامعه‌ای که روحیه سنی آن ۲۵ ساله است مدام از خاطرات گذشته بگویید و نصیحت کنید. این تعریف در همه حوزه‌های تلویزیون اعم از اجتماعی، سیاسی و ... وجود دارد.

محمدی سپس گفت: تلویزیون برای خودش رسالتی فراتر از واقعیت جامعه قائل است که لزومی نمی‌بیند خیلی به دردسرهای جوانان ورود کند؛ چرا که احساس می‌کند این‌ها خیلی مبتذل و یا خیلی اغراق‌آمیز هستند.

 

وادار کردن مسؤولان به پاسخگویی و پاسخ‌های کلیشه‌ای

این روزنامه‌نگار و فعال رسانه‌ای در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود در ارتباط با وظیفه رسانه‌ها در قبال وادار کردن مسؤولان به پاسخگویی نیز گفت: متاسفانه پاسخ‌ها هیچگاه روشن و مشخص نیست. زمانی که رسانه پاسخ را از پیش می‌داند دیگر لزومی نمی‌بیند که از آن مسؤول سوال بپرسد. در واقع رسانه‌ها در حال حاضر می‌دانند که وقتی اتفاقی می‌افتد، آن مسؤول چه جوابی خواهد داد. خیلی از اوقات رسانه‌ها تماس می‌گیرند، مسؤولان یک جمله می‌گویند و رسانه‌ها یک گفت و گوی کامل از آن می‌سازند در حالی که این گفت‌وگوها کلیشه‌ای و آماده است. دلیل آن هم این است که عموما مدیران ایرانی همیشه یک مافوقی دارند که بر اساس آن خودشان را تنظیم می‌کنند، مامور هستند و معذور یا ناتوانند در این که از آن ظرفیت و قدرتشان استفاده کنند و ما مسؤولی که سوال را پاسخ دهد، کم داریم. ما بیشتر مدیر داریم، بنابراین بی‌فایده است.

محمدی درباره ساماندهی اخبار مربوط به آسیب‌های اجتماعی و اخبار بد که در مقاطعی میزان آن‌ها افزایش می‌یابد و می‌تواند در جامعه تشنج هم ایجاد کند، اظهار کرد: من همیشه این جمله را مطرح می‌کنم که در ارتباط با زلزله تهران آیا دیگر هیچ خطری ما را تهدید نمی‌کند؟ مشکل حل و رفع شد و یا گسل‌ها دیگر به هم پیوستند و دیگر مشکلی نیست؟ در حالی که چند ماه پیش روزنامه‌ها مدام می‌نوشتند که یک زلزله چند ریشتری چند میلیون کشته می‌دهد، موش‌های زنده‌خوار روی سطح زمین می‌آیند، بر اثر نشت گاز شهر آتش می‌گیرد، اما چه اتفاقی افتاد؟ جامعه‌ای که مدام در آن تکثیر اخبار بد وجود دارد، به صورت ناخودآگاه مخاطبان و افکار عمومی در آن به سمتی می‌روند که یک نوع لذت‌جویی از فاجعه داشته باشند. هر چه عمق فاجعه بیشتر باشد این اقناع شدن بیشتر است.

همه از رسانه‌ها توقع دارند

این فعال رسانه‌ای ادامه داد: ما در یک جغرافیایی قرار گرفته‌ایم که از سمت شرق هر روز یک انفجار انتحاری صورت می‌گیرد و از سمت غرب آدم سر می‌برند؛ بنابراین وقتی شما در جغرافیای اندوه قرار می‌گیرید، ناخودآگاه زمانی که صبح از خواب بیدار می‌شوید منتظر خبر بد هستید و وقتی که از فاجعه‌ای گذر می‌کنیم، فاجعه بعدی می‌آید که آن را می‌شوید و می‌برد؛ البته در حال حاضر این اتفاق افتاده است و همه از رسانه‌ها این توقع را دارند که آگاهی و آرامش بدهند و همه از رسانه‌ها انتظار پیگیری ماجرا را دارند و همه از رسانه‌ها انتظار درمان دارند؛ در حالی که این کار رسانه نیست. کار رسانه قرار دادن آیینه در برابر ماجراست و بعد اگر هنرمند باشد بتواند آن را تحلیل کند. نهادهای بسیاری در جامعه ما وجود دارند که در ارتباط با مسائل فرهنگی کار می‌کنند و بودجه‌های کلانی را برای این کار می‌گیرند اما کجایند زمانی که این فجایع رخ می‌دهد. هر زمانی که فاجعه‌ای رخ می‌دهد رسانه‌ها را شماتت می‌کنند. در حالی که این نهادهایی که کار فرهنگی می‌کنند در مقابل بحران‌های مکرری که رخ می‌دهد کجا هستند، چه خروجی داشته‌اند و چه واکنشی نشان داده‌اند.

او افزود: این انتظار همه چیز از رسانه‌ها داشتن را بعضی اوقات خود رسانه‌ها به آن دامن زده‌اند، چرا که احساس کرده‌اند هیچ بزرگ‌تری برای دلجویی از مردم وجود ندارد. هیچ مسئولی برای پاسخگویی وجود ندارد. رسانه‌ها مدام می‌آیند به مردم خبر می‌دهند و سعی می‌کنند آن‌ها را آرام کنند و با آن‌ها همدردی کنند. آن ها نیز احساس می‌کنند رسانه‌ها تنها شانه‌ای هستند که می‌توانند سرشان را روی آن‌ها بگذارند.

 

انعکاس کامل و واقعی مسائل اجتماعی وظیفه‌ی رسانه‌هاست

محمدی در بخش پایانی گفت و گوی خود با ایسنا در پاسخ به این که رسانه‌ها چه وظیفه‌ای در قبال پرداختن به موضوع مهمی از جمله مساله تجاوز دارند، اظهار کرد: اولین مورد انعکاس کامل و واقعی ماجرا است که نباید پنهان‌کاری شود. تلاش برای تحلیل و چرایی ماجرا و نه اینکه رسانه‌ها به دنبال افکار عمومی بیفتند و له و علیه کسی مطلق حرف بزنند. همچنین پیدا کردن راهکارها از طریق افراد و مراجعی که برای این کار وظیفه دارند و بعد هم تلاش برای ترمیم زخم‌های افکار عمومی آن هم نه از طریق سیاه‌نمایی.

 

رسانه‌ها هر چه ناامیدتر و سیاه‌نماتر باشند محبوب‌ترند!

این فعال رسانه در ادامه گفت: ما کشوری هستیم که حادثه دیده‌ایم اما واکنش در برابر آن نباید تسلیم باشد، بلکه پذیرش برای جبران آن باشد؛ به دلیل اینکه کشور ما پیش از این حوادث، بسیار بدتری را تجربه کرده است. متاسفانه رویکرد برخی از رسانه‌ها به این سمت رفته است که هر چه ناامیدتر و هر چه سیاه‌نماتر باشند محبوب‌تر هستند و این خیلی بُرد دارد. ما مردمانی هستیم که مغول‌ها، حمله اعراب و حمله روم را از سر گذرانده‌ایم. مسائلی از قبیل تجاوز واقعیت اجتماعی هستند که به خاطر پوست‌اندازی جامعه این اتفاقات می‌افتد اما نباید روحیه امید به اجتماع را بکشیم. اگر این اتفاق بیفتد این از هر تجاوزی و از هر ریزش معدنی خطرناک‌تر است.

احساس محمدی در پایان درباره مساله مربوط به پرداختن رسانه‌ها به آسیب‌های اجتماعی از جمله تجاوز یادآور شد: همین که جامعه ما این مساله را به عنوان واقعیت پذیرفته است خوب است، اما چیزی که ما را آزار می‌دهد مخدوش شدن چهره مدرسه‌، معلم و ناظم است و این‌ها سه حوزه‌ای بودند که برای ما قداستی داشتند. این یادمان باشد در هر حوزه‌ای اتفاقی می‌افتد نباید بنیان‌های آن را بسوزانیم.

نوشتن دیدگاه

نظراتی که حاوی توهین یا افترا می باشند، منتشر نخواهند شد.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

پیشخوان

آخرین اخبار