همزیستی نیوز - وزیر آموزش و پرورش با بیان این که اعتلای منزلت و جایگاه فرهنگیان از مهم ترین برنامه های آموزش وپرورش است، گفت: معلم نباید در محیط مدرسه دغدغه داشته باشد تا بتواند به ارتقای فعالیت های آموزشی وپرورشی دانش آموزان بپردازد و همه بخش ها باید به گونه ای برنامه ریزی کنند تا منزلت اجتماعی معلمان حداقل در داخل خود آموزش وپرورش رعایت شود.
وی با بیان اینکه نباید در برابر مسائل اجتماعی بی تفاوت باشیم، تصریح کرد: همان طور که در برنامه های ارائه شده به مجلس شورای اسلامی آوردم، معتقدم که باید به امور پرورشی و فرهنگی دانش آموزان بیش از آنچه که در حال حاضر وجود دارد پرداخت و این مهم باید در سطح مدارس و برای دانش آموزان دوره ابتدایی عینیت پیدا کند.
دانش آشتیانی ادامه داد: این سخن به این معنا نیست که مسائل آموزشی باید کنارگذاشته شود بلکه باید در امور پرورشی به دانش آموزان موضوعاتی مانند مهارت های زندگی که در سند تحول بنیادین هم آمده، آموزش داده شود چراکه نهادینه کردن این امور در سنین کودکی و در مقطع ابتدایی شکل می گیرد.
وزیرآموزش وپرورش با اشاره به برنامه های کوتاه مدت خود، خاطرنشان کرد: بخش های مختلف آموزش وپرورش باید در جهت اجرایی کردن این برنامه ها تلاش کرده و لازم است دراین خصوص برنامه های اجرایی خود را پیشنهاد کنند.
بر اساس گزارش سایت آموزش و پرورش، عضو کابینه تدبیر وامید با تأکید بر اصل «برنامه محوری»، تصریح کرد: باید تقسیم کار در بخش های آموزش وپرورش به گونه ای انجام شود تا اهم فعایت ها در ستاد به صورت «سیاست گذاری و نظارت» باشد و امورات اجرایی به استان ها، مناطق و مدارس واگذار شود.
همزیستی نیوز - سیدرضا صالحی امیری در نخستین روز تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به برخی مسائل و چالشهای موجود در وزارت ارشاد و فضای فرهنگ و هنر کشور پاسخ داد.
به گزارش ایسنا، سیدرضا صالحی امیری که میهمان تیتر یک شبکه خبر در شامگاه دوازدهم آبان بود، با اشاره به جلسه رای اعتماد نمایندگان در مجلس شورای اسلامی، گفت: از نمایندگان ملت بزرگ ایران که به من رای اعتماد دادند و وظیفهام را سنگین کردند، تشکر میکنم. از رییس جمهور محترم نیز به دلیل اعتماد به من برای تصدی این جایگاه حساس سپاسگزارم. از همه مهمتر از اصحاب ادب و فرهنگ و هنر به خاطر پیامهای دلگرمکنندهشان به من برای ادامه خدمت در این مسیر تشکر میکنم.
او درباره ارزیابیاش از جلسه رای اعتماد، اظهار کرد: ما در یک نظامی مبتنی بر مردمسالاری دینی زندگی میکنیم. در این نظام قوای مقننه، مجریه و قضاییه مستقل هستند و اراده مردم از طریق مجلس تجلی پیدا میکند. اراده دولت از طریق ریاست جمهوری که با رای مستقیم مردم انتخاب میشود هست و زیبایی نظامهای مردمسالار همین است که بدون مرزبندی در چارچوب وظایف خود عمل میکنند. در آن جلسه مجلس به وظیفه خود عمل کرد، ما هم در مقام تشریح برنامهها به وظایف خود عمل کردیم. در مجموع احساس بدی ندارم و مجلس ما جدی و مبتنی بر نظامهای کارشناسی است. جریانات داخل مجلس هم همه قابل احترام هستند.
صالحی امیری تاکید کرد: دولت از رفتار مجلس خرسند است. اولین پیام مجلس این بود که بنا دارد به دولت در تحقق اهدافش کمک کند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره مهمترین نکتهای که از مخالفان خود در مجلس شنید، گفت: تمام نکات ۱۰ روز گذشته و ملاحظات نمایندگان را رصد کردم. در مجموع نمایندگان روی دو نکته بسیار حساس بودند، یکی صلاحیتهای فردی بود و دیگری تخصص مدیریتی و کاری برای تصدی این پست بود. نمایندگان عمدتا روی چند نکته کلیدی حساس بودند. چگونگی تعامل وزارت ارشاد با سایر نهادها، توجه وزیر به دغدغههای مقام معظم رهبری و مراجع عظام، فرهنگ جامعه، تنوع فرهنگی، امنیت هنرمندان و اصحاب هنر و... از جمله این مباحث بود . به اعتقاد من مخالفان آنچه را که بیان کردند احساس وظیفه بود. آنچه که من بیان کردم تشریح برنامه خودم بود به ملت.
او افزود: آنها روی عدم تجربه بحث کردند که من توضیح دادم ۱۸ سال است به صورت مستقیم مدیر فرهنگی هستم و در نهادهای مختلف مسؤولیت فرهنگی داشتهام. در سه سال اخیر هم رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی بودم که تجربه خوبی است. در این سه سال بیش از ۵۵۱ نشست فرهنگی برگزار کردیم و نسبت به مقوله فرهنگ و اصحاب فرهنگ و هنر بیگانه نیستم. در اکثر معاونتها صندلی داشتم، در دانشگاه کرسی دارم و تالیفات و مقالاتی در این زمینه داشتهام.
او در پاسخ به این پرسش که اولین نکتهای که بعد از گرفتن رای اعتماد به ذهنش رسید چه بود، گفت: در سه سال گذشته من حدود ۱۰۰ مقاله در روزنامهها و ۳۰۰ سخنرانی در سراسر کشور داشتم. عمدهترین نیاز جامعه را اخلاق و عمدهترین آسیب را بیاخلاقی میدانم. جوهر فرهنگ ایرانی مبتنی بر اخلاق، فضیلت، همگرایی، همنوایی و همدلی است و ما باید به سرعت این عناصر را تقویت کنیم و عناصر بداخلاقی را دور کنیم. اگر جامعه به سمت اخلاقگرایی نرود مطمئن باشید با آسیبهای جدی مواجه میشود. مهمترین نیاز جامعه امروز را توجه اساسی به اخلاق میدانم. باید همه ما بپذیریم که در یک فضای اخلاقی زیست کنیم و نوع رویکرد، تعامل و گفتگوی خود را مبتنی بر اصول اخلاقی قرار بدهیم.
صالحی امیری همچنین به مهمترین تصمیم خود اشاره کرد و گفت: من با برنامه وارد وزارتخانه شدهام. به این دلیل که مدتها آسیبشناسی نظام فرهنگی داشتم، ۲۳ آسیب را از گذشته شناسایی و تحلیل میکردم. دیروز که وارد دستگاه شدم احساس کردم که همان دانش خود را که قریب به دو دهه به آن پرداخته بودم باید در اینجا عملیاتی کنم. نخستین تصمیم این است که ثبات و آرامش را در این دستگاه ایجاد کنم.
وزیر فرهنگ در ادامه، اولین اولویت خود را مکانیزم تعامل با سایر نهادهای فرهنگی عنوان کرد و گفت: ما در ایران یک منظومه فرهنگی داریم. در نظام فرهنگی باید بپذیریم روحانیت، ائمه جمعه و جماعات، مساجد، بسیج، آستان قدس، شهرداریها، دانشگاه آزاد، نهادهای فرهنگ عمومی و در سطح کلانتر شورای عالی انقلاب فرهنگی، مجمع تشخیص و گفتمان حاکم بر این مجموعه که گفتمان مقام معظم رهبری است، حقیقتهای کشور هستند. بنابراین وزیر فرهنگ و ارشاد باید بداند که برای حرکت این قطار به سمت قلههای توسعه؛ همگرایی، انسجام و تعامل با نهادهای فرهنگی نیاز است. اولین نکتهای که در اولویت خود قرار دادهام، تدوین الگویی برای همدلی، همگرایی و انسجام نهادهای فرهنگی است.
وزیر ارشاد در ادامه به اصلیترین مسئله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره کرد و گفت: مسئله اول این است که این حوزه باید کاملا تخصصی اداره و از مداخله عناصر خارج از حوزه جلوگیری شود. دستگاه فرهنگی باید از پیرایههایش کاسته شود و در چارچوب اهدافش پیش برود.
صالحی امیری در بخش دیگری از سخنانش به مهمترین فرصتها و چالشهای فضای مجازی اشاره و اظهار کرد: فضای مجازی مجموعهای از فرصتها و تهدیدهاست. نه میتوانیم آن را نفی کنیم چون عاقلانه و ممکن نیست و نه میتوانیم آن را صد درصد بپذیریم چون آسیبهایی به همراه خود دارد. فکر میکنم ما از فضای مجازی عبور کردهایم و به فضای حقیقی رسیدهایم. فضای مجازی زمانی است که واسطهای میان خود و دیگران دارید، اما امروز شبکههای هوشمند این میان چهره را برداشتهاند. باید در چنین شرایطی به محتوا فکر کنیم نه ابزار.
او ادامه داد: محتوای شبکههای اجتماعی در ایران نیازمند یک رصد دائمی است. باید به دو مسئله به صورت همزمان توجه کرد، اصل دسترسی آزاد به اطلاعات که حق مردم است و دیگری تفکیک فرصت از تهدید.
او همچنین با تاکید بر تحقق خواستههای مقام معظم رهبری افزود: ما باید دغدغههای ایشان و مراجع عظام را به شاخصهای معین تبدیل کنیم و اصلاح نظام فرهنگی را مبتنی بر آن قرار بدهیم. رهبری چند وقت پیش مسئله ولنگاری فرهنگی را مطرح کردند. باید ببینیم این ولنگاری چیست و ابعاد و شاخصهایش کدامند. بعد ببینیم اساسا مفهوم این ولنگاری چیست؟ تعبیر مقام معظم رهبری بیاهتمامی بود. یعنی ممکن است در سطح رویه و سیاست و برنامه نیازمند اصلاحاتی باشیم تا این دغدغه برطرف شود. عمدتا مراجع عظام قم که پرچمدار فقه شیعه هستند راجع به بعضی مسائل فرهنگی دغدغه دارند. حتما باید به آنها توجه کرد. دستگاه فرهنگی باید صدای رسای فرهنگ دینی باشد. این موضوع را در برنامههایمان قرار دادهایم. نهایتا به یک مجموعه مدونی از دستورالعملها خواهیم رسید.
صالحی امیری به مسؤولیت و اختیار اشاره کرد و گفت: ارشاد پازلی از نظام فرهنگی است. باید متناسب با اختیارش توضیح خواسته شود. در نظام فرهنگی همه فعالیت میکنند، اما مسؤولیت از ارشاد خواسته میشود، این باید در ذهنیت جامعه و مسؤولان اصلاح شود که به میزان اختیارات ارشاد توضیح خواسته شود. روح فرهنگ باید دینی باشد و به صورت برنامهای دنبال شود.
وزیر ارشاد ادامه داد: دستگاه بزرگ فرهنگی کشور باید در سلسله مراتب منطق مدیریتی اداره شود. ما نیازمند یک برنامه راهبردی، عملیاتی و تبدیل آن به پروژه، اجراء و نظارت روی آن هستیم.
صالحی امیری همچنین به مسئله کتاب و کتابخوانی اشاره کرد و افزود: من هنوز رییس کتابخانه ملی هستم. یکی از کارهای اساسی که در سه سال گذشته دنبال کردهام، ساماندهی نظام کتابخانه و کتابدار و کتابخوانی بود. ما حدود ۱۵ نهاد کتابخوانی در ایران داریم. فکر میکنم نیازمند سرمایهگذاری جدی و تحول در کتاب و کتابخوانی و توجه به عنصری به نام کتابدار هستیم. نمیتوان عناصر مختلف را در این زمینه نادیده گرفت. این مجموعه نیازمند واکاوی است. کتابخوانی در ایران باید به فرهنگ تبدیل شود. صدا و سیما یکی از نهادهای تاثیرگذار در ارتقای فرهنگ کتابخوانی در ایران است.
او همچنین در پاسخ به اینکه مشخصهها و ویژگیهای دوازدهمین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی چیست؟، گفت: روی سه نکته کلید در این جایگاه تاکید دارم. دانش فرهنگی وزیر و اینکه باید بتواند با جامعه فرهنگی و هنری که جامعه باورها هستند نه بایدها و نمیتوان با آنها آمرانه برخورد کرد، تعامل داشته باشد. وزیر فرهنگ باید روحیه سخت و سنگین تعاملی داشته باشد و بپذیرد که در فضایی تنفس میکند که دیگران هم حق حضور دارند. امشب میلیونها نفر از هموطنان من از جمله اصحاب فرهنگ و هنر بیننده هستند. من به آنها پیام میدهم که روح برادری، اخوت، همگرایی و اخلاقی باید بر فضای مدیریتی وزارتخانه حاکم باشد.
صالحی امیری ادامه داد: برنامه من بر اساس دستورالعمل رییس جمهور سرعت و نشاط بیشتر است. جامعه بهخصوص جوانان به نشاط نیاز دارند. نشاط فرهنگی بخشی از زیست جامعه است. در کنار خوراک، پوشاک، مسکن، حمل و نقل و بهداشت نیازمند تغذیه فرهنگی جامعه هستیم. این ممکن نمیشود مگر اینکه به این باور برسیم که در حوزه مصرف فرهنگی قدم برداریم. سبد مصرف فرهنگی جامعه بسیار نحیف است که باید تقویت شود. از حاشیه به شدت پرهیز میکنم و با نظام برنامهای حرکت خواهم کرد.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه به موضوع اقتصاد فرهنگ اشاره کرد گفت: میزانگردش مالی اقتصاد فرهنگ در دنیا حدود ۸۰۰ میلیارد دلار است. چین ۱۲۰ میلیارد دلار صادرات کالای فرهنگی دارد، آمریکا ۸۰ میلیارد دلار و همین کره که در آسیاست ۴۲ میلیارد دلار. متاسفانه ما زیر ۱۰۰ میلیون دلار هستیم. در حالی که ما در بسیاری از ظرفیتها در آسیا رتبه سوم و چهارم را داریم و در بعضی از حوزهها ظرفیت داریم که به رتبه اول برسیم. ما در حوزه فیلم و سینما، خط، نقاشی، هنرهای تجسمی و انیمیشن و بازیهای رایانهای میتوانیم سرآمد منطقه باشیم. جالب است که تابلوهای نقاشان بزرگ ما در منطقه با بالاترین قیمت به فروش میرود. تابلوی اسماءالحسنی محمد احصایی یک میلیون و ۲۰۰ هزار دلار در همین حراج کریستی منطقه به فروش رفته و این نشان میدهد که ظرفیت بزرگی در کشور خفته است که باید احیاء شود.
او افزود: من از گذشته شعاری را مبنی بر جایگزینی اقصاد فرهنگ بر اقتصاد نفت مطرح میکردم و این شعار قابل تحقق است. سینمای ایران به راحتی میتواند در منطقه حرف اول را بزند. این ظرفیت الان هست. خوشبختانه سرمایهای که در زمینه اقتصاد فرهنگ میخواهیم بسیار ناچیز است. مثلا در سینما که ظرفیت نیروی انسانی میتواند جهش داشته باشد. مثل فیلم محمد رسولالله(ص) که سینمای ترکیه را مصادره کرده است. این فیلم میتواند به ۵۰ کشور اسلامی صادر شود. هم ارزش فرهنگی - دینی تولید میکند هم ارزش اقتصادی. ما نمونههای این کار و نمونههای مجید مجیدی را در کشور کم نداریم. اثربخشی آنها از مختار گرفته تا شیار ۱۴۳ قابل انکار نیست. فیلم ما نخل طلایی گرفته و این یعنی قدرت رقابت با بزرگان سینمای جهان را داریم و نیازمند سرمایهگذاری هستیم. فقط هم پول برنمیگردد، هویتسازی هم میشود.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در ادامه به حواشی عرصه موسیقی اشاره کرد و گفت: موسیقی دو وجه دارد که باید از هم تفکیک شود. یک وجه محتوایی است و وجه دیگر تولید، توزیع و مصرف آن. در حوزه موسیقی دو اصل را باید همزمان ببینیم. اینکه هنرمند آلبومی را در چارچوب مبانی شرعی و قانونی تولید کند و دیگر تولید و مصرف آن. مرکز اصلی تولید، توزیع و مصرف موسیقی در ایران صدا و سیماست. بیش از ۵۳ درصد تولید و مصرف موسیقی از اینجاست. حدود ۲۵ درصد مربوط به آلبومهای تولیدی در مراکز مجاز هستند و ۲۰ درصد هم توسط افراد در شبکههای هوشمند و مجازی دانلود میشود. کمتر از یک درصد موسیقی اجرای زنده است. کلا در سال کمتر از ۷۰۰ هزار نفر در برنامههای زنده شرکت میکنند. اما ما یک درصد را فربه کرده و ۹۹ درصد را رها کردهایم.
صالحی امیری ادامه داد: من فکر میکنم مسئله موسیقی، انحرافی است. موسیقی فاخر، مقامی، محلی، سنتی و دینی و آیینی یک نیاز فرهنگی است، بنابراین ما نمیتوانیم در جامعه مفهوم و ارزش موسیقی را نادیده بگیریم. اما باید چارچوبهای فقهی، قانونی و شرعی را برای تولید رعایت کنیم که باعث دغدغه مراجع نشود. این شدنی است مشروط بر اینکه به جای سیاسی کردن موضوع در فضای تخصصی خودش به آن بپردازیم.
او ادامه داد: ما با انکار کردن یک پدیده راه را برای زیرزمینی شدن باز میکنیم. در گذشته مصرف موسیقی زیرزمینی در ایران بسیار بالا بود، اما امروز به شدت کاهش پیدا کرده چون امکان دسترسی به موسیقی مجاز از کانالهای قانونی برای جامعه و جوانان فراهم شده است. محتوا، تاکید بر موسیقی فاخر و ارزشمند و رعایت اصول اخلاقی در اجرای برنامهها باید مورد توجه قرار بگیرد. کنسرت باید نماد رعایت اصول اخلاقی باشد. به نظر من حاشیه فراتر از متن شده و مسئله، حواشیای است که بر موسیقی تحمیل شده است.
او در پاسخ به اینکه آیا در هشت ماه باقی مانده از دولت میتواند برنامههای خود را عملی کند یا نه؟، گفت: وزارت مجموعه ساکن نیست که من بخواهم آن را به حرکت دربیاورم. این قطار در حال حرکت است. اراده من افزایش سرعت و تقویت برنامه است.
فرمان پادشاه هخامنشی در آن روزگار بعدها به نخستین منشور حقوق بشر تلقی شد و این افتخار از آن ایرانیان شد که مردانی از این سرزمین برای نخستین بار در تاریخ بشریت منادی حقوق انسان ها شدند و قرن ها بعد با پذیرش دین اسلام، مفاهیم حقوق بشر را در این دین تکامل یافته آسمانی دیدند.
سرزمین پارس، زادگاه هخامنشیان بود و خاندان پارس به رهبری کوروش دوم از سال559 تا 529 پیش از میلاد بر ایران حکومت می کردند.
مجموعه میراث جهانی پاسارگاد که آرامگاه کوروش را در خود جای داده است، پنجمین مجموعه ثبت شده ایران است که در سال 1383خورشیدی در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید.
در این سال ها بود که نداهایی از بیرون مرزها به گوش می رسید و فراخوان هایی از سوی خارج نشینان داده می شد که 29 اکتبر (هفتم آبان) را با حضور در مجموعه تاریخی پاسارگاد به عنوان روز غیررسمی کوروش گرامی بدارند؛ گردهمایی هایی که با عنوان روز جهانی کوروش از شبکه های ماهواره ای تبلیغ می شد اما هیچ گاه در تقویم سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد (یونسکو) جای نداشت.
حضور برخی افراد در چنین روزی در مجموعه تاریخی پاسارگاد با حرکات و برنامه هایی خارج از عرف جامعه همراه بود تا جایی که بیم آن رفت که امنیت گردشگران در این مجموعه زیرسوال رود و از آن پس، تدابیری برای حفظ امنیت گردشگران در هفتم آبان هر سال اتخاذ شد.
مجموعه میراث جهانی پاسارگاد، مجموعه ای از سازه های باستانی بر جای مانده از دوران هخامنشیان است که در شهرستان پاسارگاد در استان فارس قرار دارد.
این مجموعه دربرگیرنده ساختمان هایی همچون آرامگاه کوروش،مسجد پاسارگاد، باغ پادشاهی پاسارگاد، کاخ دروازه، پل، کاخ بارعام، کاخ اختصاصی، دو کوشک، آب نماهای باغ شاهی، آرامگاه کمبوجیه، ساختارهای دفاعی تل تخت، کاروانسرای مظفری، محوطه مقدس و تنگه بلاغی است.
نام اصلی شهر پاسارگاد چیزی شبیه ' پَسَرگَد' بوده و نام پاسارگاد از اسم قبیله شاهان پارسی یعنی قبیله 'پاسارگاد' گرفته شده که به معنای آنان که گُرز گران می کشند.
** تصویر کوروش در دنیای امروز
هم اینک روزی رسمی به نام کوروش نه در تقویم رسمی ایران و نه در تقویم سازمان یونسکو تعریف نشده است؛ از دیگر سو، با توجه به تکریم و تجلیلی که در نظام اسلامی از بزرگان سرزمین ایران در طول تاریخ صورت می گیرد، نامگذاری روزی به نام کوروش خارج از تصور نیست.
مقام های ارشد کشور همواره بر ضرورت پاسداشت مفاخر ملی تاکید کرده اند.
مقام معظم رهبری اردیبهشت 87 در سفر به استان فارس فرمودند: « در دنیا از چیزهائی که جنبه افتخارآمیز هم خیلی ندارد، گاهی اوقات به عنوان مفاخر تاریخی استفاده می کنند. آن کسانی که مفاخر تاریخی را ندارند، برای خودشان خلق می کنند! ما این همه مفاخر تاریخی داریم، این همه چیزهائی که مایه تفاخر تاریخی ملت ایران است، اعتماد به نفس ملت ایران است؛ چرا اینها را نشان ندهیم؟»
حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی رئیس جمهوری نیز 10 اردیبهشت 94 در بازدید از مجموعه جهانی تخت جمشید گفت: این آثار تاریخی می خواهد به ما بگوید این ملت ، ملت بزرگی است که هرکار بزرگی را می تواند به خوبی انجام دهد.
در این میان، علی اکبر ولایتی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بهمن 94 به طور مشخص درباره کوروش گفته است: بر اساس نوشته ابوالکلام آزاد اندیشمند هندی ذوالقرنین همان کوروش است و علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان و آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی نیز معتقدند نشانه هایی که قرآن درباره ذوالقرنین گفته با کوروش تطبیق دارد.
با این حساب، شاید بتوان چنین پیش بینی کرد که در ظرف نگاه ایرانی اسلامی به تاریخ کشورمان، امکان نامگذاری روزی به نام کوروش دور از انتظار نیست.
اهمیت درنگ بر این موضوع زمانی مشخص می شود که برخی کشورها از هم اکنون در خلا تصمیم گیری ها برای روز کوروش در سرزمین مادری، در اندیشه تبلیغ روز دلخواه خود برای این مناسبت هستند.
گنجاندن روز کوروش در تقویم ملی این مزیت را برای استان فارس به همراه دارد که برداشته های فرهنگی این استان می افزاید و این اقلیم را که اکنون به عنوان پایتخت فرهنگ و ادب می شناسیم با شناسه ای غنی تر به جهانیان معرفی می کند .
همچنین ثبت روز ملی کوروش در تقویم و به رسمیت شناختن آن می تواند راه را بر هر نوع تخریب و کژاندیشی در باره این شخصیت ممتاز تاریخ ببندد و انس و الفت مردم با اسطوره های ملی و میهنی را مستحکم کند .
از دیگر مزایای ثبت روز کوروش و به رسمیت شناختن آن در تقویم ملی آن است که زمینه برای حفاظت و نگهداری بیشتر از یادمان و آرامگاه کوروش فراهم می آید ، این اثر باستانی و تاریخی که در فهرست آثار جهانی یونسکو به ثبت رسیده اکنون در معرض انواع آسیب ها و تخریب ها قرار دارد
** اصالت در مرز تردید
اینجاست که در تقویم رسمی کشور، جستجوی مناسبتی برای نامگذاری آن به نام کوروش موضوعیت می یابد و این که آیا روزی که از فراسوی مرزهای ایران به عنوان روز کوروش قلمداد می شود، دارای اصالت تاریخی هست یا خیر.
در این میان، یک نویسنده، مترجم و پژوهشگر بر این باور است که انتساب هفتم آبان به واقعه تاریخی ورود پیروزمندانه کوروش بنیانگذار سلسله تاریخی هخامنشیان به بابِل چندان معتبر نیست.
دکتر سید محمد مهدی جعفری در گفت و گو با ایرنا افزود: هرچند مستندات درباره انتساب هفتم آبان به این واقعه تاریخی چندان معتبر به نظر نمی رسد اما این موضوع چیزی از بزرگی کوروش و ورود پیروزمندانه او به بابل کم نمی کند.
وی گفت: تعیین روزی بر پایه مستندات دقیق تاریخی به نام روز بزرگداشت کوروش می تواند فرصتی برای شناخت بیشتر ارزشهای ملی و اسطوره ای باشد و از این طریق از برداشت های غیر متعارف نیز جلوگیری می کند. .
این پژوهشگر متون دینی گفت: بسیاری از اندیشمندان و علمی دینی عنوان ذوالقرنین که در قرآن کریم آمده است را منتسب به کوروش می دانند ، دراین زمینه دکتر علی شریعتی و علامه طباطبایی پیشقدم بوده اند و قبل از آنها پروفسور عبدالکلام آزاد دانشمند شهیر هندی با دلایل متقن کوروش را ذوالقرنین دانسته اند و بر آن تاکید کرده اند .
این نهج البلاغه پژوه و نویسنده معاصر با بیان اینکه در تورات نیز نام کوروش برجسته شده است گفت : کوروش به لحاظ آزاد سازی یهودیان و برخورد مناسبی که با ملت های مختلف پس از تسخیر بابل داشت مورد تکریم همه ملت ها است، او در بازسازی بیت المقدس نقش داشته و از این رو انتساب ذوالقرنین به وی چندان بعید نیست و به حقیقت بسیار نزدیک است. .
نماینده مردم دشتستان در دوره اول مجلس شورای اسلامی در ادامه اظهار کرد: در عین حال ما باید از افراط و تفریط در معرفی مفاخر بپرهیزیم و در این زمینه راه اعتدال را در پیش بگیریم ، افراط و تفریط باعث می شود که ما شناخت درستی از این مفاخر به دست نیاوریم .
جعفری ادامه داد : تعیین روزی در تقویم رسمی کشور برای بزرگداشت کوروش با هدف پرداختن به آموزه های حقوق بشر لازم و ضروری است .کوروش کارهای انسانی زیادی انجام داده و تجلیل بزرگان در آموزه های معنوی و دینی ما، تقابلی با دین ندارد.
بدین ترتیب، رجوع به آرای مورخان و استادان تاریخ کشور می تواند چراغ راه مناسبی برای شناسایی روزی در خور مناسبتی به نام بزرگداشت کوروش باشد؛ اقدامی که حس وطن دوستی ایرانیان را ارج نهد و مانع از سوء استفاده بیگانگان از احساسات مردم باشد.منبع: ایرنا
همزیستی نیوز - مراسم تشییع محمدرضا رستمی خبرنگار حوزه فرهنگ و هنر در زادگاهش اسدآباد برگزار شد.
به گزارش خبرنگار اعزامی ایلنا، مراسم تشییع پیکر محمدرضا رستمی خبرنگار حوزه فرهنگ و هنر صبح روز جمعه در زادگاهش شهرستان اسدآباد همدان برگزار شد.
به مناسبت برگزاری این مراسم از ساعت ۹ صبح اهالی شهر، دوستان و خویشاوندان رضا رستمی در منزل پدری وی در اسدآباد گرد آمدند و خانواده بازماندگان تسلای خاطر دادند.
همچنین از ساعت ۱۱ مراسم تشییع به صورت رسمی آغاز شد و پیکر وی به امامزاده عبدالله شهرستان اسدآباد منتقل شد.
در امامزاده عبدالله نماز میت با حضور هزاران نفر اهالی شهر برگزار و بعد از مراسم نماز پیکر وی در آرامگاه ابدیاش قرار گرفت.
همچنین پیام تسلیت مدیران سازمان سینمایی، هیئت دولت، وزارت امور خارجه و همه دستگاههای اجرایی استان همدان قرائت شد.
مراسم یادبود وی بعداز انجام مراسم تشییع از ساعت ۱۴ الی ۱۶ در مسجد شهر اسدآباد برگزار میشود.
در مراسم تدفین مرحوم محمدرضا رستمی؛ علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، مجید رضائیان و بیش از ۴۰ نفر از همکاران و دوستان وی در رسانههای مختلف همچون خبرگزاریهای ایسنا، ایلنا، مهر، خبرآنلاین و روزنامههای شرق، شهروند، ایران که از تهران به همدان سفر کرده بودند، حضور داشتند.
همزیستی نیوز - اکبر عبدی گفت: قرارداد ۴۰ میلیون تومانی من در «اخراجیهای۲» توسط شریفییا به ۳۰ میلیون تومان کاهش یافت. بعدها فهمیدیم ایشان به آقای دهنمکی و آقایان سرمایه گذار گفته من قراردادها را کم میکنم به شرطی که Xدرصد از فیلم به من بدهید. او توانست با درصدی که از آن فیلم گرفت یک خانه مشتی بخرد. خدا بیشتر به او بدهد.
به گزارش ایلنا، سیدعلی ضیاء (مجری تلویزیون) جمعه ۳۰ مهر در برنامه «خوشا شیراز» میزبان اکبر عبدی بازیگر مطرح تئاتر، سینما و تلویزیون ایران بود و گفتگوی جنجالی با این چهره پرطرفدار داشت.
ضیاء در این گفتگو از عبدی درباره خاطره فریدون جیرانی سوال کرد که گفته بود حین ساخت فیلم «خواب زدهها» روزی همه آماده ضبط بودند اما هنوز عبدی نرسیده بوده و وقتی با او تماس گرفتهاند دخترش گفته که پدر خواب است!
جیرانی دروغ میگوید
عبدی در این باره اعلام کرد: همین جا اعلام میکنم این یک دروغ خیلی بزرگ است. آقای جیرانی اگر چنین حرفی میزند این را هم بگوید که ۸۰ درصد دستمزد مرا یک سال بعد پرداخت کرد.
وی در پاسخ به اینکه هیچوقت حتی اگر روی سن رقصیده باشد ممنوعالکار نمیشود، اظهار کرد: چرا. من دو بار به دلیل دستمزد ممنوعالکار شدم! اما در همان مشهد که حالا برگزاری کنسرت در آن ممنوع است، رقص چوب میکنند.
شریفی نیا با درصدی که از اخراجیهای ۲ گرفت یک خانه مشتی خرید
این بازیگر درباره رابطهاش با محمدرضا شریفی نیا توضیح داد: قرارداد ۴۰ میلیون تومانی من در «اخراجیهای۲» توسط شریفییا به ۳۰ میلیون تومان کاهش یافت. بعدها فهمیدیم ایشان به آقای دهنمکی و آقایان سرمایهگذار گفته من قراردادها را کم میکنم به شرطی که X درصد از فیلم به من بدهید. او توانست با درصدی که از آن فیلم گرفت یک خانه مشتی بخرد. خدا بیشتر به او بدهد.
وی افزود: اما اینکه به که و که قسم میخورد که من در آن فیلم شریک نبودم، به آدم برمیخورد. یا مثلا در «آدم برفی» قرارمان این بود که ۵۰ درصد یعنی نفری ۱۰ درصد سهم ما باشد، ۵۰ درصد هم متعلق به حوزه باشد. زمان حاج آقا زم بود. دم ایشان گرم که در حوزه هر کاری میخواست میتوانست انجام دهد و ساعت و سیگار وارد میکرد! نوش جانش. کاری نداریم.
ضیاء در ادامه به این نکته اشاره کرد که عبدی با گذشت سالها در فیلم کسی بازی کرده که در گذشته فیلم او را از پرده پایین کشیده است.
عبدی در این زمینه توضیح داد: عیبی ندارد. بالاخره آدم در زندگی جایزالخطا است. وقتی دو نفر در نازی آباد با هم دعوا میکنند به هم احمق و کثافت که نمیگویند! فحش میدهند! من در تمرین با خودم جلوی آینه راحت فحش میدهم اما وقتی جلوی دوربین میآیم آن حس را با خودم میآورم اما به جایش احمق و بیشعور میگویم!
در یک سال و نیم اخیر کسی از تلویزیون احوالم را نپرسید
وی در بخش دیگری از حرفهایش گفت: در این یک سال و نیم که من دیالیز و پیوند میشدم، بالاخره کارمند جزء تلویزیون که به حساب میآمدم، یک نفر از صداوسیما به من زنگ نزد. باز دم آقای ضرغامی گرم که ختم پدر من آمد.
فراستی حالا که وضعت خوب شده بدهی مرا پس بده!
این بازیگر درباره مسعود فراستی گفت: او بعضی وقتها اصلا فیلم را نمیبیند و نقد میکند. به قرآن مجید اگر دروغ بگویم! از همین جا هم خدمت او اعلام میکنم حدود ۲۰ سال پیش در شهرک قدس با همسرش دنبال خانه میگشت و ۱۰۰ هزار تومان از من قرض گرفت. ۱۰۰ هزار تومان ۲۰ سال پیش. شنیدم در مهرشهر کرج کافی شاپ راه انداخته است. حالا که وضعت هم بد نیست، لااقل بدهیات را بیاور بده. درباره هر فیلمی هم که بازی کردم برو نقد کن آزادی، هیچ مشکلی نیست!
همزیستی نیوز - امر انتقال اطلاعات بار گرانی است که میتواند فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یک ملت را نه تنها در زمان حال بلکه آینده را هم مورد تاثیر قرار دهد. امروزه اطلاعات توسط اینترنت و فضای مجازی در کسری از ثانیه در تمام دنیا میلیونها بار مورد مطالعه قرار میگیرند که این امر نیز باری افزونتر بر دوش رسانه است.
تاکنون به این اندیشیدهاید آنچه امروز آدمی به آن افتخار میورزد تنها ادامه است، نه شروع بوده نه پایان، بلکه امتداد تکامل بشری است. هر حرفه ای که به آن مشغولید هر هنری که به آن توسل میجویید تا آرامش را دریابید، هر ورزشی که دنبال میکنید همه و همه بر پایه تاریخ خود استوارند، بی شک موفقیت های امروز بشر در هر حوزه و هر رشته مدیون تاریخچه آن حوزه است.
تاریخچه، سرگذشت و تجربیات گذشتگان ناخودآگاه به نسل امروز منتقل نشده و قطعا راویانی عهده دار این امر بودند. مگر غیر از این است، تراژدیهای تاریخی که این گونه اخلاقیات و تار و پود فرهنگ یک جامعه را مورد تاثیر قرار داده خود مدیون روایت تاریخنویسان است. در نگاهی ملموس تر به واقعه جانسوز کربلا اشاره می کنیم و به جملهای آشنا که «کربلا در کربلا میماند اگر زینب کبری(س) نبود» که خود گویای این مهم است، اکتفا میکنم.
قطعا بار سنگین انتقال اطلاعات و آنچه بر این آسمانها، زمین و دریاها گذشته بر دوش راویان، قصه گویان، تاریخنویسان بوده است. راویانی که گاه به طمع مال اندوزی حق را نادیده گرفته و یا راویانی که حقیقت را حتی به قیمت گران جان خود پنهان نساختند؛ هر دو بر امروز ما تاثیر گذاردهاند. پس نباید فراموش کنیم امروز و آینده را از اطلاعات دیروز وام داریم. در وصف جایگاه با اهمیت مخابره اطلاعات صحیح همین بس که خداوند در آیه 42 سوره بقره میفرمایند: وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ، و حق را به باطل مپوشانید و حقیقت را پنهان نسازید و حال آنکه (به حقّانیّت آن) واقفید.
اما پیام رسانان امروز چه کسانی هستند؟ آنان که بار گران واقعیت را به دوش میکشند و علیرغم کم لطفیها بدین امر اهتمام میورزند. خبرنگاران، روزنامه نگاران و فعالان عرصه رسانه پیام رسانان واقعیات و اتفاقات دنیای امروز هستند. همانگونه که اشاره شد امر انتقال اطلاعات بار گرانی است که میتواند فضای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یک ملت را نه تنها در زمان حال بلکه آینده را هم مورد تاثیر قرار دهد.
با توجه به اینکه حوزه اطلاعات و خبر حوزه پر مخاطره، خطیر و پیچیده ای است نظامی را محتاجیم که به این حوزه گسترده نظم ببخشد.
به گزارش ایسنا، در این جاست که نیازمند حضور قانون و قانوگذاران هستیم. چندی است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به منظور اهتمام به این امر لایحهای را تحت عنوان «لایحه رسانهها همگانی» به منظور اصلاح قانون مطبوعات در دست بررسی دارد که مورد انتقاد و گاهی هم تمجید اهالی رسانه و حقوقدانان قرار گرفته است.
قانون باید مصادیق مورد نظر خود را به عینه مشخص کند و فرصت سوء استفاده و تفسیر خودسرانه و موسع را از افراد سلب کند؛ آیا این لایحه این چنین است. در نگاهی دیگر ما لایحهای را در دست داریم که به منظور اصلاح و به روز رسانی قانون قبلی ایجاد شده، آیا واقعا این لایحه از پس این وظیفه برآمده؟ آیا لایحه رسانههای همگانی توانسته یک فضای حمایتی را برای اهالی رسانه ایجاد کند یا بالعکس یک فضای امنیتی را شکل داده؟ آیا لایحه مذکور توانسته با مقتضیات زمان خود منطبق باشد؟ اینها سوالاتی است که حقوقدانان و اساتید حوزه رسانه بر آنند که به آنها پاسخ دهند.
به گزارش ایسنا، پیشتر وزیر فرهنگ و ازشاد اسلامی در اینباره گفته بود: کارهایی در چند سال اخیر و به ویژه سال گذشته در راستای رفع موانع قانونی برای خبرنگاران و اصحاب رسانه همانند ایجاد امنیت شغلی صورت گرفته است. در همین راستا لایحههایی همچون «نظام جامع رسانههای همگانی» که به اصلاح قانون مطبوعات برمیگردد و لایحه «سازمان نظام رسانهای» برای دولت فرستاده شده است که پس از تصویب، به مجلس شورای اسلامی فرستاده میشود.
اما خیلی از حقوقدانان معتقدند لایحه رسانههای همگانی از منظر اصل آزادی رسانه و ایجاد فضای مطلوب برای فعالیت رسانهای نه تنها قانونی پیشرفته و روبه جلو نیست بلکه چند گامی روبه عقب است؛ عمده انتقادات حقوقدانان در رابطه با جرم افزایی این لایحه و نگرش قیم معابانه آن است. به عنوان مثال باید این امر را مورد توجه قرار داد که هیات نظارت ذکر شده در این لایحه آن طور که باید نمیتواند انصاف را نسبت به اهالی رسانه رعایت کند؛ چرا که از 7 مورد عضو ذکر شده تنها یک مورد از خانواده رسانه لحاظ شده که آن هم مدیرمسئول رسانه است.
کامبیز نوروزی - حقوقدان - در نشست علمی بررسی پیشنویس لایحه قانون انتشار رسانهها از منظر انطباق با حقوق ملت گفت: اولین نکتهای که در این لایحه مهم است اینکه تعریفی که از فعالیت رسانهای ارائه داده وسیع است و از روزنامه و سایتها گرفته و تا گروههای تلگرامی را نیز شامل میشود. حتی در صورت تصویب میتوان گفت یک گروه تلگرامی 50 نفره هم نیاز به مجوز دارد. این دیدگاه دو مولفه دارد که یکی عدم شناخت رسانه و تکنولوژی و دیگری گرایش اقتدارگرایی در فضای رسانه است.
وی گفت: اساس این لایحه بر اساس اصلاحیه سال 79 استوار است و اشکالات آن را هم توسعه داده است. اساسا نویسندگان این لایحه کمترین توجه را به دنیای امروز رسانه داشتهاند و توجهی به این نداشتهاند که در جامعه امروز ایران فعالان حرفهای و فعالان غیرحرفهای رسانه نیاز به تمایز دارند.
در همین نشست حسن نمکدوست - استاد علوم ارتباطات - بیان کرد: استاد ما جملهای را به ما گفته بود و مفهوم آن جمله این بود که مردم، مطبوعات و دولت آینه های یکدیگرند و نقص هر کدام را می توان در یکدیگر دید. ما با یک مجموعهای که تصمیم گرفتند با برنامه و اندیشه بخواهند لایحهای را بنویسند روبرو نیستیم. لایحهای که مبنای آن دریافت مجوز رسانه باشد من راجع به آن صحبتی ندارم. خواستهاند اصلاحاتی را انجام دهند ولی موضوع را سطحی، یک شکستهبندی کردهاند و کافی است با نگاه به ماده یک، 2 و 3 متوجه عمق بسیاری از کمدانشی ها و تناقض ها شویم. نباید این گونه دید که متخصصان رسانه، حقوق و آی تی نشستهاند و این لایحه را ایجاد کردهاند.
باقر انصاری - استاد دانشگاه - نیز در این نشست با بیان اینکه در قانوننویسی، اصلیترین موضوع این است که اهداف آن تبیین شود گفت: مشکلی که وجود دارد در این لایحه اینکه اهداف، معلوم نشدهاند. معلوم نیست که این لایحه برای بهبود کدام مشکلها در کدام حوزهها تبیین شده است؟ حتی در مقدمه هم جملهای نوشته نشده که مشخص کند اهداف این لایحه چیست؟ نکته بعدی آن است که سیاستهای کلی کار باید مشخص شود که چگونه میخواهیم کار را انجام دهیم و معلوم شود راهکار اجرایی این قانون چگونه است که مشخص نشده است؟ نکته بعدی هم این است که بحث رسانهها و آزادی بیان و مطبوعات از اهمیت زیادی برخوردار است. صحبت در این زمینه آثار زیادی را در حوزههای مختلف دارد و معتقدم این لایحه بهروز نیست و در رابطه با عصر حاضر صحبت نمیکند و به مطبوعات سنتی نگاه میکند.
در بخش دیگری از این نشست محمد هاشمی - حقوقدان - با انتقاد از مواد این لایحه چنین ابراز عقیده کرد: این لایحه شبکههای تلویزیونی را مستثناء کرده، یعنی ما در اینباره حق صحبت نداریم. این مستثناءها خود لایحه را آسیبپذیر کرده است. بند 13 ماده 20 اشاره کرده که انتشار مطالب علیه قانون اساسی منع شده یعنی ما حق انتقاد از قانون اساسی را نداریم. هر قانونی محل انتقاد است. این موضعگیری ها با اصل آزادی سازگاری ندارد. ماده 42 هم قابل توجه است که به ترکیب هیات نظارت اشاره دارد که افراد را شاخص کرده که این افراد مقامات حکومتی هستند و اساتید حوزه علمیه و اساتید دانشگاهی در آن جایگاهی ندارند.
نعمت احمدی - وکیل دادگستری - در این باره گفت: با نگاه به مواد طولانی لایحه نظام جامع رسانه های همگانی متوجه می شویم که عملا می خواهند محدودیت را نسبت به مطبوعات مکتوب دارای شناسنامه به وجود آورند و آنقدر محدود کنند تا عملا هر فرد بیاید برای خود کانال یا سایتی درست کند. هدف لایحه مذکور این است که یک نوع مطبوعات کاملا دولتی و ایزوله شده را تعریف و حمایت کند و عملا مطبوعات را به سمت دنیای مجازی و دیجیتالی بکشاند.
سیدمهدی حجتی - وکیل دادگستری - با اشاره به محدودیتها و گرایش قیم مآبانه لایحه رسانههای همگانی به فضا و مقوله خبر و رسانه، آن را مخالف با قانون اساسی و برخی از قوانین عادی از جمله قانون گردش آزاد اطلاعات دانست و خاطرنشان کرد: این لایحه که دارای وصف جامع در مورد رسانههای همگانی است، نه تنها با توجه به مستثنی کردن سازمان صدا و سیما از جامعیت برخوردار نیست بلکه به شدت مانع فعالیت آزاد رسانه و اصحاب آن خواهد بود و با توجه به برخی از الزامات پیشبینی شده در این لایحه و محدودیتها و ممنوعیتهایی که در آن مورد پیش بینی قرار گرفته است، عنوان «لایحه نظام مانع رسانههای همگانی» تناسب بیشتری با محتوای آن دارد. اصل 24 قانون اساسی به صراحت مطبوعات و نشریات را در بیان مطالب تا آنجایی که مخل به مبانی اسلام و حقوق عمومی نباشد آزاد گذاشته است، ولی در ماده 15 لایحه، استثنائات اصل 24 قانون اساسی توسعه بیشتری پیدا کرده و این ممنوعیت به احکام اسلامی و حقوق خصوصی نیز توسعه داده شده است که این امر در تعارض با قانون اساسی است. به علاوه برخی از مفاد این لایحه از جمله الزام به انتشار منبع اخبار در تعارض با قانون گردش آزاد اطلاعات است.
حسن کیا - وکیل دادگستری - با انتقاد از لایحه رسانههای همگانی متذکر شد: از آنجایی که در قانون اساسی به کلیات اشاره میشود می توان در قوانین عادی جزئیات امور را روشن کرد و به نظر لایحه قانون انتشار رسانه به دنبال این امر بوده است، ولی در برخی موارد پای را فراتر نهاده و جای اصل و استثنا را عوض کرده است؛ مثلا جایی که از وفاداری به نظام به عنوان یکی از شرایط امکان در اختیار داشتن رسانه اشاره کرده، در حالی که اصل بر وفاداری به نظام و کشور است و اصل نیاز به اثبات ندارد. یا در قسمتی که به لزوم مجوز تمام رسانه ها اعم از مکتوب و مجازی اشاره می کند این معنا را در بر دارد که حتی یک کانال تلگرامی هم برای بیان مطالب خود نیاز به مجوز دارد، این خلاف آزادی بیان است و نمیتوان رسانه را در این حوزه وسیع گسترش داد، در حالی که در این قانون برای عامالشمول ترین رسانهها یعنی صدا و سیما حکمی ندارد.
وی افزود: بخشی از این لایحه که به تخلفات و جرایم اختصاص دارد دامنه تخلفات را به نسبت قانون مطبوعات بسیار توسعه داده که در مواردی میتواند موجب تحدید در انتشار اخبار شود. در خصوص نحوه رسیدگی به جرایم به هیات منصفه اشاره شده که منطبق با قانون اساسی است ولی بهطور صریح مشخص نکرده که قاضی باید طبق نظر آن هیات عمل کند یا میتواند خلاف نظر آنها رای دهد؟
حسین احمدینیاز - وکیل دادگستری - قانون مطبوعات را کارآمدتر از لایحه رسانههای همگانی عنوان کرد و گفت: علیرغم اینکه همان قانون مطبوعات هم از کاستی هایی برخوردار بوده اما همان حداقل کفایت می کرد. ما باید در چارچوب قانون اساسی، رسالت و تکالیف رسانه در بحث اطلاع رسانی خصوصا نقد صاحبان قدرت را مورد توجه قرار دهیم. درد امروز ما در جامعه در رابطه با فساد، فقدان شفاف سازی و نبود اطلاع رسانی در این حوزه است.
وی افزود: باید دست رسانهها را در نقد قدرت و شفافسازی وقایع جامعه باز گذاشت، هر نوع محدودیتی در این زمینه مخالف رسالت مطبوعات و مخالف نص قانون اساسی است؛ زیرا طبق قانون اساسی، مطبوعات در بیان مطالب آزاد هستند مگر اینکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند. متاسفانه لایحه رسانههای همگانی هم در این چارچوب مغایر با این اصل قانون اساسی است و با قوانین قبلی مربوط به رسانه هم در تضاد است. این لایحه یک نوع پلیسی برخورد کردن با رسانه ها در چارچوب قانون است و شیوه مناسب تلقی نمی شود.
بهمن کشاورز - حقوقدان - در اینباره چنین بیان کرد: در خصوص رسیدگی به جرایم مطبوعاتی با حضور هیات منصفه که ضابطهای است مبتنی بر قانون اساسی، باید گفت اصل قضیه که قابل عدول نیست و این که در لایحه جدید حضور دبیر یا منتخبانی از هیات منصفه در مرحله تحقیقات نیز پیش بینی شده بسیار خوب است، اما موضوع نحوه انتخاب و تشکیل اعضای هیات منصفه به عنوان مطلبی کلی تر مطرح است. در قانون فعلی و لایحه جدید، انتخاب هیات منصفه از طریق افراد و مراجعی خاص پیش بینی شده و هیات منصفه از نمایندگان گروههای حرفه ای و صنفی خاص تشکیل می شود. حال آنکه هدف از محاکمه با حضور هیات منصفه این است که روشن شود اتهام منتسب به متهم از دیدگاه مردم عادی وارد است یا خیر و جامعه آنچه را واقع شده جرم تلقی میکند یا خیر.
وی ادامه داد: برای حصول این نتیجه بهتر است برای هر محاکمه ، تعداد قانونی لازم از افراد هیات منصفه از بین مردم عادی که البته با سواد و فاقد پیشینه کیفری و دارای سن قانونی معین باشند، برگزیده شوند. حتی مصلحت آن است که دارندگان بعضی مشاغل که ممکن است بر دیگران تسلط فکری و استدلالی پیدا کنند از حضور در هیات منع شوند مانند وکلا و قضات دادگستری، سردفتران اسناد رسمی، اساتید دانشکده حقوق و مانند اینها. همچنین هیات منصفه را می توان برای دادگاه های هر شهر از میان فهرست افراد واجد شرایط همان شهر به قید قرعه انتخاب کرد.
عبدالصمد خرمشاهی - وکیل دادگستری - با اشاره به بندهای 10، 11،12، ماده 20 این لایحه گفت: این موارد شدیدا رسانه ها را از ورود به حریم خصوصی افراد منع کرده، شنود و دسترسی غیرقانونی به تلفن افراد، آدرس محل مسکونی افراد و سایر اسرار خانوادگی را به شدت نهی کرده است و حتی مجازاتی را برای این موارد قائل شده است. این امر یک گام رو به جلو و نگاهی پیشرفته است که در این لایحه می بینیم. تمامی این مواد لایجه قانونی نیاز به اصلاح ندارد. طبیعتا کلیه مقرراتی باید وجود داشته باشد که بدون در نظر گرفتن این مقررات بشود نشریه ای تاسیس کرد و مطالبی را انتشار داد، ضمن اینکه در همین لایحه می بینیم شرایط را سخت تر کردهاند اصل را بر مجرمیت افراد گذاشته اند. بر اساس این لایحه شخصی که برای اخذ پروانه مراجعه میکند باید ثابت کند ملتزم به مبانی جمهوری اسلامی ایران است در حالی که اصل بر این است که این افراد در جمهوری اسلامی ایران مقید به موازین هستند، مگر خلاف این امر با ارائه ادله قانونی ثابت شود.
پدرام خسروانی - خبرنگار ایسنا
همزیستی نیوز - این روزها برگزاری دوره های مشترک تحصیلی دانشگاههای کشور با دانشگاههای خارجی به موضوعی بحث برانگیز تبدیل شده تا جایی که دانشجویان را به وسوسه انداخته است.
به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاهی گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران جوان؛ تحصیل و دانشگاه رفتن پسران و دختران یکی از آرزوهای خانوادهها است و کمتر والدینی را می بینید که دغدغه تحصیل فرزندانشان را نداشته باشند به همین دلیل جوانان تمام سعی خود را به کار می بندند تابتوانند آرزوی پدران و مادرانشان را به بهترین نحو ممکن برآورده سازند.
بعد از پایان دوره دبیرستان، پیروزی در کنکور و قبول شدن در بهترین دانشگاه کشور رقابتی را بین جوانان ایجاد می کند، تاجایی که آنها تا فرارسیدن زمان کنکور از بسیاری از تفریحات و میهمانی های خود می گذرند و تمام وقت خود را صرف درس و تست زنی می کنند.
اما آنها که فراتر از فکر تحصیل به موفقیتی بیشتر و برتر جهانی می اندیشند، پس از پذیرفته شدن در دانشگاهی برتر به دنبال ادامه تحصیل در بهترین دانشگاههای خارجی نیز هستند که این مسئله می تواند برای کلاس بیشتر یا کسب علم برای خدمت به هموطنان باشد. بورسیه شدن یا حتی صرف هزینه های هنگفت برای تحصیل در دانشگاههای خارجی امروزه ذهن دانشجویان زیادی را به خود مشغول کرده، هرچند که دانشگاههای برتر ایران دست کمی از دانشگهای برتر دنیا ندارد.
تکاپوی مسئولان برای ارتقای دانشگاهها
طبق گفته های سازمان امور دانشجویان هرساله تعداد زیادی از دانشجویان برای رفتن به خارج از کشور اقدام می کنند اما متاسفانه آماری از برگشت آنها به کشور در دست نیست که این نشان می دهد برخی دانشجویان در هنگام تحصیل در خارج از کشور، دیگر به ایران باز نمی گردند و این مسئله خوشایند نیست.
لذا وزارت علوم، سازمان سنجش، دانشگاهها و سایر نهادهای دخیل به دنبال راه حلی هستند که نه تنها دانشجویان را در کشور حفظ کنند بلکه با برگزاری دوره های مشترک یا ارتقای کیفیت و رتبه خود حتی از دانشگاههای خارجی هم دانشجو پذیرش کنند تا به این ترتیب دانشگاهها به ارتقای رتبه و دانشجویان به تحصیل در دانشگاههای کشور خود ترغیب شوند.
رییس دانشگاه تهران چندی پیش، خبر از برگزاری دوره های مشترک میان این دانشگاه و دانشگاه کشورهای فرانسه و آمریکا و تعاملات بین المللی تنها دانشگاه مادر کشور خبر داده بود که برای اولین بار دانشگاه تهران، 50 دانشجو را از طریق کنکور و با مصاحبه شفاهی برای یک دوره مشترک با دانشگاه آمریکایی ایندیاناپردو در برخی رشتههای مهندسی پذیرش می کند.
پیشنهادی تازه برای برگشت دانشجویان اعزام شده به خارج
محمود نیلی احمدآبادی رییس دانشگاه تهران در گفت و گو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان با اشاره به موضوع اصلی بورس و اعزام دانشجو به خارج گفت: با پشتیبانی از دوره های مشترک، دانشگاه های بیشتری دخیل می شوند و هم احتمال برگشت دانشجو به کشور افزایش پیدا می کند.
وی ادامه داد: لذا هم اکنون با دانشگاه های کشور فرانسه و آمریکا در حال برگزاری دوره های مشترک هستیم.
با وجود اینکه روابط ایران و آمریکا در برهه ای از ابهام است اما گویی پای آمریکا زودتر از سیاست وارد دانشگاه مادر کشور شده است.
در دفترچه کنکور سال 95 از چه خبر می دهد؟
بر اساس مندرجات دفترچه گروه ریاضی و فنی، 50 نفر در رشتههای مهندسی مکانیک، مهندسی برق و مهندسی کامپیوتر در دوره مشترک با دانشگاههای خارجی پذیرفته میشوند که این دوره مشترک میان دانشگاه تهران و دانشگاه آمریکایی ایندیاناپردو تعریف شده است.
درواقع برای اولین بار پذیرش در دورههای مشترک در دفترچه کنکور سراسری اعلام شده است.
حسین حسینی معاون آموزشی دانشگاه تهران با بیان اینکه پذیرش دانشجو در این دوره ها بصورت نیمه متمرکز انجام می شود، در این باره گفت: معرفی سه برابر ظرفیت هر رشته (توسط سازمان سنجش) از میان متقاضیان دارای معدل کتبی 16 یا بالاتر در دیپلم دبیرستان و انجام مصاحبه حضوری (توسط این دانشگاه) صورت می گیرد.
وی ادامه داد: بر اساس توافق انجام شده میان دانشگاه تهران و دانشگاه ایندیانا پردو (واقع در شهر ایندیاناپولیس کشور آمریکا)، دوره های مشترک کارشناسی در رشته های مهندسی برق، مهندسی کامپیوتر و مهندسی مکانیک برگزار می شود.
یک رشته را در دو کشور تحصیل کنید
معاون آموزشی دانشگاه تهران تصریح کرد: درصورتی که دانش آموختگان تمامی ضوابط اعلام شده از سوی دو دانشگاه را رعایت کنند، دو مدرک کارشناسی جداگانه از دو دانشگاه دریافت می کنند.
حسینی در ادامه در خصوص حداقل نمره تافل دانشجویان برای ادامه تحصیل در این دانشگاه افزود: در پایان سال دوم تحصیل دانشجویان به شرط گذراندن حداقل 71 واحد درسی و احراز حداقل معدل کل 12.5( از 20) و کسب حداقل نمره 60 در آزمون تافل (IBT) یا حداقل نمره 5.5 در آزمون IELTS مجوز رفتن به دانشگاه ایندیانا-پردو را دریافت می کنند.
به گفته وی، چهار نیمسال اول تحصیل در دانشکده های فنی دانشگاه تهران و چهار نیمسال بعد در دانشگاه ایندیانا- پردو آمریکا تشکیل می شود. از مجموع واحدهای گذرانده شده در دانشکده های فنی حداکثر 62 واحد با هماهنگی دانشگاه ایندیانا پردو قابل انتقال به آن دانشگاه است.
حسینی گفت: طی مدت تحصیل دانشجویان در ایران، دروس عمدتا به زبان انگلیسی ارائه می شود البته در صورت نیاز، دانشجویان برای شرکت در کلاس های تقویت زبان انگلیسی به دانشکده زبان های خارجی دانشگاه تهران معرفی می شوند.
جیبهایی که بعد از فارغ التحصیلی از ریال و دلار خالی می شود
به گفته مسولان دانشگاه تهران هزینه دوره، زمانی که دانشجویان در داخل کشور مشغول به تحصیل هستند بصورت ریالی و معادل شهریه دانشجویان پردیس های خودگردان دانشگاه تهران در رشته و مقطع مشابه و با همان ساز و کار ترکیب شهریه های ثابت و متغیر محاسبه و در مدت تحصیل در دانشگاه ایندیانا پردو توسط دانشگاه آمریکا بصورت دلاری و براساس ضوابط اعلام شده در سایت خود دانشگاه دریافت می شود.
بنابراین شاید برگزاری این دوره ها و استفاده از ظرفیت سایر کشورها برای تربیت دانشجویان بتواند راهی برای حفظ دانشجویان باشد، این کار همچنین به ارتقای مرتبه علمی دانشجویان و کسب تجربه بیشتر آنها کمک می کند،البته هرچند که ممکن است برگزاری دوره یا پذیرش دانشجو با برخی از کشورها مثل آمریکا بحث برانگیز باشد اما از دید مسئولان کشوری باید به ماجرا نگاه کرد و طبق سیاست آنها که بدون شک خارج از سیاست کشور و صلاح مملکت نیست، موضوع را جلو برد.
گزارش از رضا زارع
همزیستی نیوز - یک عضو مجمع روحانیون مبارز معتقد است: صدا و سیما نقش بزرگی در تحریف عاشورا و پایمال کردن آرمانهای آن داشت، چراکه الان صداوسیمای ما صداوسیمای مداحان و روضهخوانان ما شده است. صداوسیما به جای آگاه کردن دوباره مسیری را طی میکند که همیشه عاشورا در آن مسیر تحریف شده و اصلاً موفق عمل نکرده است.
به گزارش ایسنا، «امید ایرانیان» نوشت: آنچه از عزاداری امام حسین(ع) در دهههای گذشته بیشتر به ذهن متبادر می شود، مراسم تعزیهخوانی است. تعزیههایی که با موسیقی عاشورایی و ذکر مصیبت همراه بود. مراسمی که اغلب در یک میدان بزرگ با حضور مردم روستا و یا شهر، برگزار میشد و پس از آن هم نذری که پخته و در وهله اول به نیازمندان و سایر عزاداران حسینی داده میشد. مراسمهایی بدون آلایش و با خلوص کامل. اما به نظر میرسد، طی سالهای اخیر، عزاداریهای امام حسین (ع) رنگ و بوی دیگری گرفته، تا آنجا که میتوان گفت حتی سبک عزاداریها به نوعی تغییر کرده است. دیگر مراسم تعزیهخوانی آن طور که باید و شاید (مخصوصاً در کلانشهرها) برگزار نمیشود.
این روزها در میان هیأتها موسیقیهای عزاداری تغییر کرده و بعضاً آهنگهایی که در مراسمهای شادی به گوش میرسد با قرار دادن کلامی اندوهگین و اغلب مبالغهآمیز شنیده میشود. این روزها حتی به نظر میرسد پرداخت نذر و قربانی کردن گوسفندان، گاوها و شترها در روز عاشورا، مقابل هیأتها نیز فضایی برای خودنمایی یا نشان دادن توانایی مالی هیأتها ایجاد کرده است.
این موضوع را حجتالاسلام دکتر محمد مقدم، معاون بینالملل مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) هم قبول دارد و میگوید این روزها عزاداریها برای برخی جوانان، جنبه سرگرمی پیدا کرده است. او معتقد است که اگر جنبه سفید عاشورا نیز به مردم نشان داده شود، پیامها عاشورا و آرمانهای امام حسین (ع) نیز به درستی تبیین میشود این در حالی است که اخیراً از جنبه سفید واقعه عاشورا صحبتی نمیشود.
مشروح گفتوگوی «امید ایرانیان» با محمد مقدم در ادامه میآید:
حرکتی که امام حسین در روز عاشورا انجام داد را به عنوان قیام عاشورا از آن یاد میکنند در حالیکه امام حسین(ع) یک مصلح تمام عیار بود آیا این دو (مصلح بودن و قیام عاشورا) با هم در تناقض نیستند؟ آیا اصولاً ناید از واقع عاشورا به عنوان قیام باد کرد؟
من شخصاً بر این باورم که عاشورا یک واقعه است. یعنی تمام تلاش اباعبدالله بر این بوده است که آنچه را که دستگاه حاکمه (یعنی روی کار آمدن یزید) در آن زمان به دنبال آن بوده است را نپذیرد. بنابراین با حرکتی که منتج به یک واقعه پر از پیام و درس برای نسلهای بعد شد، پرچم مخالفت با یزید را بالا برد. از این رو نمیتوان از عاشورا به عنوان قیام یاد کرد.
در باب شهادتطلبی در خصوص واقعه عاشورا اینگونه عنوان میشود که امام حسین قصدش اصولاً شهادت بود در حالیکه در کلامش زندگی موج میزد آیا این از تحریفات واقعه عاشورا است؟
اگر در تاریخ نگاه و کنکاش کنیم میبینیم که قصد صرفاً شهادت نبوده است. یعنی شهادت هدف اصلی امام حسین (ع) نبود و قرآن هم شهادت میدهد که شهید شدن در راه خدا هدف نیست. یعنی عدالتخواهی، آزادیخواهی یا حقیقتطلبی میتواند اهداف یک فرد مسلمان باشد و فرد مسلمان برای رسیدن به هدفش که مثلاً همان عدالت، آزادیخواهی یا حقیقتطلبی، ممکن است به شهادت برسد اما شهادت وسیلهای است برای رسیدن به هدف. قرآن هم میگوید که اگر به دنبال هدفی بودید و به آن رسیدید که هیچ اما اگر به آن نرسیدید همین که دنبال آن رفتهاید، پیروز هستید. اینکه ما بگوییم امام حسین (ع) آمده بود که شهید شود، نه با مبانی عقلی سازگاری و نه شباهتی با مبانی تاریخی دارد. البته درباره واقعه عاشورا بحثها و دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. اما آنچه مبرهن است اینکه حسین بن علی به جایی رسید که یا باید با یزید بیعت میکرد یا اینکه از جان خود و خانوادهاش میگذشت. بنابراین آن قدر آرمانش مقدس بود که حاضر شد از جان خود و خانوادهاش برای رسیدن به آرمانش بگذرد.
به نظر شما، درسی که عاشورا و حرکت امام حسین (ع) برای حاکمان داشت، چیست؟
اول اینکه یادمان نرود که پیامبر مبعوث شدند تا اخلاق کریمه را جاری کنند. بنابراین میتوان گفت که یکی از آرمانهای امام حسین (ع) پایبندی به اخلاق و تحقق بخشیدن زندگی اخلاقی در عرصه زندگی شخصی، اجتماعی و سیاسی بود. امام حسین (ع) وقتی دید که به نام دین و معنویت اخلاق و کرامت انسانی پایمال میشود، تحمل نکرد. سیاست اخلاقی مهمترین خواسته حسین بن علی بود. در واقع اگر اباعبدالله با یزید بیعت میکرد، بدین معنا بود که دستگاه حاکمه را تأیید کرده است اما او در این مقطع ایستادگی کرد و این طبیعت و اصالت را از خود به یادگار گذاشت که هیچگاه جامعه اسلامی تن به ذبح اخلاق و ارزشهای انسانی نمیدهد.
به نظر شما صدا و سیما به عنوان رسانهای فراگیر توانسته آنگونه که باید و شاید در تبیین پیام اصلی امام حسین گام بردارد؟
به نظرم صدا و سیما نقش بزرگی در تحریف عاشورا و پایمال کردن آرمانهای آن داشت، چراکه الان صداوسیمای ما صداوسیمای مداحان و روضهخوانان ما شده است. یعنی به نظرم در روزهای اینچنینی صدا و سیما هیچ برنامهای جز مداحی و برنامههایی که جز رنج و غم چیزی ندارد، پخش نمیکند. صدا و سیما به جای آگاه کردن دوباره مسیری را طی میکند که همیشه عاشورا در آن مسیر تحریف شده و اصلاً موفق عمل نکرده است و من نقد جدی به صدا و سیما دارم.
درباره روضهخوانی صحبت کردید. فکر میکنید، آسیبهای مراسمهای روضهخوانی که در آن مداحان محور قرار بگیرند چیست؟
روضهخوانی یعنی بیان مصائب. یعنی وقتی شما به روضهخوانی درباره عاشورا میپردازید باید 2 وجه آن را در نظر بگیرید. یک وجه سیاه دارد که ظلم، جنایت، اسیری و کشتن است. اما یک صفحه سفید هم دارد که کرامت، عزت نفس، آزادیخواهی و تهمت نزدن است. چراکه صحنه عاشورا هر دلی را میلرزاند و هر اندیشهای را به خودش جلب میکند. در واقع عرض من این است که اگر ما به بیان صفحه سفید عاشورا بپردازیم، قطعاً آرمانهای عاشورا را بهتر مطرح میکردیم. چراکه آرمانهای عاشورا، عزت طلبی، حفظ کرامت انسانی و عدالت خواهی است. مطمئن باشید که با بیان این مسائل میتوانیم دلها را بلرزانیم و طوفانی بر احساسات و عواطف به پا کنیم.
برخی مواقع مداحان یا روضه خوانان، روضههایی میخوانند که یا تحریف واقعه عاشوراست و یا اینکه فقط قصد سوگواری برای امام حسین (ع) را ندارند و از تریبون خود، حرفهای سیاسی هم مطرح میکنند. اینها چه آسیبهایی میتواند داشته باشد؟
وقتی هدف فقط گریاندن باشد و مداحها روی اسناد تاریخی صحبت نکنند، اوضاع همین میشود. در این شرایط در برخی گفتمانها حتی روضهها در تضاد با آرمانهای امام حسین (ع) قرار میگیرد. خزاعی شاعری بوده که ائمه ما به عنوان یک شاعر سخت کوش او را دعا میکردند. در واقع باید شاعر اینگونه شعر بگوید که در حقش دعا شود. به نظرم اگر واقعاً ذکر صحیح مصائب و آرمانهای عاشورا مد نظر باشد و از اشعاری استفاده شود که بیانگر واقعه عاشورا باشد، مطمئن باشید که بیشتر هم بر دل مینشیند. امیدوارم که حداقل مداحان و روضه خوانان در این مسیر گام بردارند. از طرفی هم باید به مردم آگاهی و معرفت بدهیم. چراکه در فضای روشن و آگاهانه جامعه مسیرش را درست طی میکند. متأسفانه بعضاً شاهدیم که بحث عاشورا نوعی سرگرمی برای برخی جوانان در کشور شده است. به عنوان نمونه من طی سالهای اخیر، فقط در یزد بود که هیئتها به مسجد حظیره میآمدند و اشعار بسیار متین و خوبی هم خوانده میشد، بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم و میتوانم بگویم عزاداری خوب، صحیح و واقعی بود. همچنین معتقدم باید رسانههای عمومی و جمعی ما، در راستای روشنگری و اهداف واقعی عاشورا بپردازند تا جلوی بسیاری از تحریفها گرفته شود. چراکه متاسفانه همیشه عاشورا بخاطر برخی مسائل غیر تاریخی که از روی عواطف مطرح میشد، تحریف میشود و این بسیار بد است.
همزیستی نیوز - دکتر محمود سریعالقلم، استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی و نظریهپرداز توسعه در یادداشتی به طرح این موضوع پرداخته که «چرا این قدر انتقاد زیاد است؟»
این استاد دانشگاه در وبسایت خود نوشته است: «خاطره اولین کلاس دانشگاهی خود را در چهارم بهمن ۱۳۵۵، نه تنها به یاد دارم بلکه با آن زندگی میکنم. ۸ صبح بود و استاد کامپیوتر وارد کلاس شد و بلافاصله سه واژه روی تخته نوشت: دادهها، پردازش و ستاندهها یا ورودیها، پردازش و خروجیها.
او گفت: کامپیوتر بر اساس این سه واژه بنیان نهاده شده است. اما استاد کامپیوتر با نکته مهمتری ادامه داد: کل زندگی بر اساس این سه واژه ساخته میشود. اگر بیمار میشویم (خروجی) به خاطر نوع رژیم غذایی و ساختاری است که در آن زندگی میکنیم (ورودیها). جسم انسان این ورودیها را پردازش میکند. اگر کسی شنا کردن میداند ممکن است به خاطر این باشد که پدر و مادر در شش سالگی، او را در کلاس شنا ثبت نام کردند. کلاس شنا، این مهارت را به او آموخت.
اگر هوای تهران آلوده است، به خاطر سیاستهای غلط شهری و اقتصادی طی نیم قرن گذشته است. جغرافیای تهران و اطراف، محل اجرای این سیاستها و تصمیمگیریهای غلط بوده است. اگر کسی مؤدب نیست، در مجموع به خاطر این است که خانواده، مدرسه و فرهنگ عمومی، از این نوع تربیت شخصی غفلت کردهاند.
در فقدان تربیت، روح و روان و فکر فرد، بیادبی را طبیعی قلمداد میکند. اگر کسی حداقل انتظارات از دیگران را دارد، عمدتاً به خاطر تربیتی است که در خانواده شده، اعتماد به نفس پیدا کرده و توانایی به دست آورده که متکی به آنهاست. قدرت فکر و تجزیه و تحلیل و زحمت کشیدن مداوم فرد، این خصلت بسیار مثبت را فراهم آورده است.
انتقادات زیاد است چون ما انتظارات غیر واقعی داریم. هیچ خروجی بدون دلیل نیست. در پایتخت دانمارک، ۵۰ درصد مردم با دوچرخه تردد میکنند. ۴۰۰ کیلومتر خطوط دوچرخهسواری ساخته شده است و ۶۳ درصد نمایندگان مجلس با دوچرخه به پارلمان میروند.
تعداد دوچرخه در پایتخت (56000) از جمعیت شهر (520000) بیشتر است. ۲۵درصد از مردم با دوچرخه باری، فرزندان خود را به مدرسه برده یا خرید هفتگی خود را انجام میدهند. مردم پایتخت دانمارک در سال ۲/۱ میلیون کیلومتر سفر دوچرخهای میکنند. استفاده به مراتب کمتر از انرژیهای فسیلی، محیط زیست سالم، کمنیازی به اتومبیل و شهرهای خلوتتر و زیباتر، نتایج این عملکرد هستند. اقدام و تداوم جدیت عامه مردم و مسئولین دانمارکی برای تصمیمی که چهل سال پیش گرفتند، این خروجیها را به ارمغان آورده است.
به نظر میرسد بسیاری از ما، خروجیهای بدون زحمت و مجانی میخواهیم. آیا میتوان بدون ورودی، انتظار خروجی داشت؟ رقابت نمیکنیم ولی کارآمدی میخواهیم. هر آن چه میخواهیم به دیگر کشورها میگوییم و انتظار داریم آنها به ما احترام بگذارند و هیچ نگویند. در خفا پشت سر افراد هر کار منفی انجام میدهیم و بعد به همان افراد تبریک عید نوروز میفرستیم و میگوییم ارادتمند شما هستیم. به همسایه توهین میکنیم و بعد میگوییم چرا مدتی است ما را محل نمیگذارد! از اتومبیل تا میتوانیم زباله پرتاب میکنیم بعد میگوییم چرا شهر ما تمیز نیست. دوستان خود را به کار میگماریم بعدی میگوییم تصمیمگیریها در کشور، تخصصی نیست.
بعد از شامی که ساعت ۱۰ یا ۱۱ شب میخوریم کلی میوه و شیرینی میخوریم، بعد بیمار میشویم، در CCU میگوییم قسمت ما این بوده است. با گفتن حرفهای نسنجیده، انجام کارهای بدون فکر قبلی و نسبت دادنهای غلط به افراد، آنها را ناراحت میکنیم و دوستیها را نابود میکنیم بعدی میگوییم دست خارجی در کار است.
ورودیهای ما خیلی ایراد دارد. فکر، مشورت، سؤال، آیندهنگری، هماهنگی، همکاری، حمایت و خویشتنداری در ورودیهای ما ضعیف است. در شلیک کردن به خود هنرمندیم.
هزاران مجوز برای چاه عمیق در اطراف دریاچه ارومیه طی چندین دهه صادر کردیم تا دریاچه در کنار عوامل دیگر خشک شد. چه تصمیم گیرندگان و چه جامعه مدنی متوجه پیآمدهای دراز مدت نشدند.
بنابراین اگر از منظر ورودی - پردازش - خروجی به مسایل کشور نگاه کنیم، وضع بسیار طبیعی داریم و خروجیهای ما حالت عادی دارند. مانند فردی که ۳۵ سال سیگار بکشد طبعاً باید در انتظار انواع بیماریها به عنوان خروجی در جسم خود باشد.
کاری را بدون فکر پیش بردن حتماً پیآمد دارد. وقتی وزارت خارجه کشور، زبان حقوقی رایج جهانی و زبان مؤدب سنتی ایرانی را کنار میگذارد و کشور دیگری را فاسد خطاب میکن،د باید در انتظار تعدد کنفرانسها و اقدامات ضد ایرانی همان کشور در نیویورک بنشیند.
ممکن است در پاسخ این نکته گفته شود آنها شروع کردند. پاسخ مجدد این است: در هر نوع نزاعی باید زبان حقوقی داشت؛ خشم را فروبست و ورودیهای منطقی، عقلی و مؤدبانه به کار گرفت. نزاع و تقابل جزء مهمی از زندگی بشری است. اگر مجموع نویسندگان و علاقمندان به کشور و آیندۀ آن بخواهند کارهای مثبت ماندنی انجام دهند، چه بسا باید بر ورودیها تأکید کنند و آنها را منطقیتر نمایند تا در پردازش منطقی، خروجیها به نفع جامعه و کشور باشد.
هر عملی، عکسالعملی دارد. هر کنشی، واکنشی دارد. روابط میان افراد، همسایهها، شهروندان، دولت و ملت، روابط میان سازمانها و در نهایت کشورها، تابع این قاعده هستند. انسان هر بدی به دیگری کرد، باید به طور بالقوه و شاید بالفعل در انتظار واکنش باشد و هر خوبی کرد شاید هم خوبی ببیند.
در این جهان مجازی، حواس اکثریت جمع است. اگر انتقاد میکنیم به ورودیها هم توجه کنیم. مجانی در انتظار خروجیها نمیتوان نشست. بسیار مفید و سازنده خواهد بود اگر ایرانیان روانپزشک مطالعه کنند؛ چرا بسیاری از ما تصور میکنیم دیگران چه در داخل و چه در سطح جهانی نباید به کارهایی که ما انجام میدهیم، واکنش نشان دهند.
به عنوان یک فرضیه اولیه، ظاهراً خود را خیلی حق به جانب قلمداد میکنیم. بحث ورودی - خروجی به تاریخ ۱۷۰ سالۀ اخیر ما نیز مربوط میشود، زیرا یکی پس از دیگری، نهضتهای اجتماعی و اصلاحی شکل گرفته تا جامعه به طرف آزادی، عدالت، استقلال، توسعه، رفاه، پیشرفت، اخلاقمداری، احترام بینالمللی و در یک کلام به طرف سعادت پیش برود اما کمتر بر کیفیت و کمیت ورودیها توجه کردهایم و یک منحنی سینوسی را تجربه کردهایم.
اگر تمدن حداقل تکنیکی جهان معاصر چند ستون داشته باشد، یکی از آنها، خودانتقادی و اصلاح از داخل است. بدون خودانتقادی و تغییر ورودیها، خروجیها متحول نمیشوند. ورودیها نیز از خود شروع میشوند. هر فرد و جامعهای، مسؤول ورودیهای خودش است؛ چه ورودیهای مثبت و چه منفی. هر فردی و کشوری باید وضع خود را به تناسب عقلانیت، تصمیمگیریهای منطقی درازمدت، خلوص، احترام، پرکاری، دقت، مشورت، همکاری بسنجد.
خاطرم هست در ۱۷ خرداد ۱۳۸۵ به صورت تصادفی با استاد محترم دانشگاه تهران، آقای دکتر جمشید ممتاز همسفر بودم. هنگام صرف چای به من گفت: معیاری در ارزیابی افراد موفق دارم: گله و شکایت نمیکنند؛ انتظاری هم از دیگران ندارند و متمرکز بر فعالیتهای خود هستند.
دکتر ممتاز یکی از بهترین ورودیهای فکری در زندگی را به من هدیه داد.
مولانا میفرماید:
از مکافات عمل غافل مشو
گندم از گندم بروید جو ز جو
سهراب سپهری در 15 مهر 1307 خورشیدی در کاشان دیده به جهان گشود و در خانواده ای اهل فرهنگ، هنر و ادب پرورش یافت و حضور در چنین فضایی بر شکل گیری باورها و شخصیت او بسیار اثر گذاشت.
وی از بزرگترین شاعران طبیعت گرای ایران بود و طبعی سرشار از ذوق و بیانی شیوا داشت. سپهری دوره ابتدایی را در دبستان خیام کاشان و متوسطه را در دبیرستان پهلوی گذراند و پس از فارغ التحصیلی در دانشسرای مقدماتی پسران به استخدام اداره فرهنگ کاشان درآمد.
او پس از گذشت چند سال به تهران آمد و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و همزمان در شرکت نفت مشغول به کار شد اما هشت ماه بعد استعفا کرد.
این شاعر طبیعت گرا در 1330 خورشیدی، نخستین مجموعه شعر نیمایی خود را با نام «مرگ رنگ» سرود و دو سال بعد از دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و به دریافت نشان درجه اول علمی نایل آمد. در همان سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران، آثار خود را به نمایش گذاشت و دومین مجموعه شعری خویش را با عنوان «زندگی خواب ها» منتشر کرد. اثرهای وی سرشار از صور خیال و تعبیرهای بدیع است و در شعرهایش نگرانی خود را از سرنوشت انسان ابراز می کند و خواننده را به افق هایی تازه رهنمون می سازد.
او در مرداد 1336 خورشیدی به پاریس و لندن رفت و آثاری چون «آوار آفتاب»، «شرق اندوه»، «حجم سبز» و «هشت کتاب» را در چندین نمایشگاه به نمایش گذاشت. سهراب سپهری در نقاشی نیز استعداد فراوانی داشت و از دستاوردهای زیباشناختی شرق و غرب در این زمینه بهره می برد که تاثیر آن در آثارش جلوه گر شده اند.
وی سفرهای بسیاری به سرزمین های مختلف کرد و در جریان آنها تجربه های گرانبهایی اندوخت، این سفرها افق دید او را روشن تر و وسیع تر ساخت. این شاعر عشق به سفر را این گونه توصیف می کند: «آدم مسافر است پس تا می تواند باید سفر کند».
سهراب سپهری در 1358 خورشیدی و زمانی که دوره میان سالی خود را پشت سر می گذاشت به بیماری سرطان خون مبتلا شد و به همین سبب برای درمان به انگلیس رفت اما به دلیل پیشرفت بیماری، ناکام از درمان به تهران بازگشت. سرانجام این شاعر خوش ذوق در غروب یکم اردیبهشت 1359 خورشیدی در بیمارستان پارس تهران چشم از جهان فروبست و در صحن امامزاده سلطان علی بن محمد باقر روستای مشهد اردهال در اطراف کاشان به خاک سپرده شد.
پژوهشگر گروه اطلاع رسانی ایرنا به مناسبت بزرگداشت سهراب سپهری با «علی داوودی» شاعر و مدیر دفتر شعر حوزه هنری انقلاب اسلامی به گفت و گو پرداخته است.
- در ادامه متن گفت و گوی ایرنا را می خوانیم:
**ایرنا: سهراب سپهری چگونه به عنوان یک شاعر در فضای عمومی جامعه مطرح شد و شعرهای او را چگونه ارزیابی می کنید؟
داوودی، سهراب سپهری را یکی از هنرمندان و نام آوران عرصه هنر معاصر ایران به ویژه در حوزه شعر معرفی کرد و گفت: وی از شاگردان نیمایوشیج بود که به واسطه تمایز سبک در زبان و قالب شعری، شاعری شاخص و برجسته شد. او به عنوان یکی از مردمی ترین شاعران در شعرهای خود با زبانی ساده، تصویرسازی می کرد که به همین دلیل توانست با مخاطب ارتباط برقرار کند. از این رو شعر سپهری با استقبال زیادی از طرف مردم روبه رو شد که این جریان تا اکنون هم ادامه دارد. برای نمونه شعرهای او در حال حاضر در رسانه ها و فضاهای مجازی استفاده می شود.
مدیر دفتر شعر حوزه هنری در ادامه سپهری را شاعر و نقاش بزرگ ایرانی دانست و یادآور شد: شعرهای این شاعر طبیعت گرا به زبان های بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده است. سپهری با دیدگاه های انسان مدارانه و آموخته هایی که از فلسفه ذهن فرا گرفته بود به شیوه جدیدی دست یافت که به عنوان سبک خاص وی معروف شد. شعر او صمیمی و سرشار از تصویرهای بکر و تازه است که با زبانی نرم، لطیف، پاکیزه و منسجم تصویرسازی می کند. از معروف ترین شعرهای وی می توان به «نشانی»، «صدای پای آب» و «مسافر» اشاره کرد که شعر صدای پای آب یکی از بلندترین شعرهای نو در زبان فارسی به شمار می رود.
**ایرنا: مواجهه سهراب سپهری با سنت و فرهنگ گذشته را چگونه ارزیابی می کنید و چطور این شاعر توانست میان سنت و نوگرایی پیوند ایجاد کند؟
این شاعر، سپهری را یک هنرمند نوگرا دانست و بیان داشت: اما این مساله به معنی نوگرایی در رشته های هنری او نیست بلکه رویارویی و نوع نگاهش را به جهان نشان می دهد که مواجهه ای نو و تازه بود که ریشه در سنت و فرهنگ گذشته دارد؛ چرا که او باوجود نوگرایی از فرهنگ دینی و ملی خویش نیز غافل نبود و در بیشتر شعرهایش نشانه های فرهنگ بومی دیده می شود از این رو می توان وی را ایرانی و جهانی ترین شاعر در تاریخ این مرزوبوم دانست.
**ایرنا: شعر و نقاشی در آثار مختلف سهراب سپهری چگونه انعکاس پیدا کرده است و کدام جنبه از این دو هنر بر دیگری برتری دارد؟
داوودی درباره شعر و نقاشی سپهری یادآور شد: وی در موقعیت هایی به عنوان یک شاعر نقاش ایفای نقش می کند و برخی اوقات تنها شعر می گوید یا نقاشی می کشد که این تمایز شخصیت به لحاظ تفاوت این دو رشته و امکانات و ویژگی های آنها است. البته باید بیان داشت که هنگامی که او همزمان به عنوان شاعر و نقاش کار می کند نوع شعر وی قابل تجسم و دیدن است یعنی می توان طبیعت را به خوبی در شعرش مشاهده کرد.
مردم بیشتر او را شاعر می دانند و تنها افرادی که شناخت عمیق تری از سهراب دارند می دانند که نقاش هم بوده است. باید گفت که وجه شاعرانگی و فضای منزه و خلوتی که در شعرهایش وجود دارد در نقاشی هایش نیز مشاهده می شود. در اشعاری چون «صدای پای آب»، «مسافر» و «حجم سبز» معادل ها و عنصرهای تصویری نقاشی راه پیدا کرده و بیان شده اند. برای نمونه در فضاهای خلوت نقاشی سپهری که با سه یا چهار خط به هم پیوسته یا خطوط شیب دار با حرکت نرم قلمو ایجاد می شوند نماد چند درخت که به سادگی محض به تصویر کشیده شده است. او تلاش می کند تا چیزی را که در شعر از آن سخن می گوید به نحو تصویری در نقاشی هایش پیاده کند.
**ایرنا: طبیعت گرایی چه تاثیری در آثار این شاعر داشته و آیا این نوع نگاه در شعرهایش قابل مشاهده است؟
مدیر دفتر شعر حوزه هنری در ادامه سپهری را شاعری طبیعت گرا نامید و گفت: طبیعت از گذشته تا کنون همواره یکی از خاستگاه های هنر در دنیا به شمار می رود و در شعر، این مساله از دیگر عرصه های هنر بارزتر است که در شعرهای سهراب سپهری نمود بسیاری دارد. شاعران در شعرهایشان یا از عنصرهای امروزی و فضای شهری استفاده می کنند یا آنکه از فضای کهن و طبیعت بهره می گیرند چون که طبیعت نماد شخصیت ها و زندگی محسوب می شود و به همین سبب در شعرهای سپهری این امر به خوبی قابل مشاهده است.
**ایرنا: چگونه نگاه اجتماعی و جهان بینی سهراب سپهری در شعرهایش تبلور یافت؟
وی با اشاره به اینکه سپهری در آثارش توجه ویژه ای به عرفان شرقی داشت، اظهار داشت: نگاه شعری وی نیز بیشتر متوجه انسان اجتماعی است و همین مساله او را به عنوان یک شاعر اجتماعی تبدیل می کند. وی هچنین در درون زمینه عرفانی، انسان را به تماشای حقیقت وجودی خود فرا می خواند.
شعرهای او یک جهان بینی خاص، ویژه و چارچوبی معنوی دارد که در ادبیات سابقه دار و شناخته شده است و از این رو می توان او را یک شاعر عرفانی با جهان بینی مخصوص خودش دانست. وی یافته ها و پیشنهادهایش را در قالب شعر و در جهت زندگی که در آن حق و حقوق تمام افراد رعایت شده باشد به کار می بندد.
**ایرنا: از آنجایی که سهراب سپهری به عنوان یک شاعر نوپرداز مطرح است چه تاثیری از شعر نیمایوشیج پذیرفت و همین نوپردازی چه کمکی به شاعران امروزی می کند؟
این شاعر درباره تاثیرپذیری سپهری از شعر نیمایی بیان داشت: نیما یوشیج در شعر نو یک پیشنهاد دهنده است و می توان گفت که وی افق تازه ای در شعر نو گشود تا هر شاعری به وسیله امکان هایی که برای او مهیا است بتواند از این سبک شعری استفاده کند بنابراین شعر نو متاثر از نیما به شمار می رود اما سهراب سپهری به صورت کامل از نیما تقلید نکرد البته هر چند او قالب و موسیقی نیمایی را به کار برد اما قافیه بندی و شاکله ای که نشان دهنده انسجام شعر نیمایی است در شعر سپهری مشاهده نمی شود پس شعر وی با وجود آن که در آغاز از این سبک الهام می گیرد اما دارای سبک خاصی که جدیدتر و تازه تر از اشعار نیما است.
بنابراین باید گفت که سپهری برای شاعران جوانی که می خواهند دست به خلق متن های ادبی بزنند و احساس خود را در آن بروز دهند می تواند الگوی خوب و شایسته ای باشد تا متن این هنرمندان را آمیخته با یک حادثه ادبی کند و بتوانند شعرهای نو و بدیع را پدید آورند.
منبع: ایرنا - مهدی احمدی