من که به علت نگارش چند مطلب و مقاله انتقادی از محمود احمدینژاد و پریشانکاریهای دولت او و در اثر شکایات نهادهای امنیتی وقت درهفته آخر بهمن ۱۳۸۹ ابتدا (و برای اولین بار) به حبس زندان محکوم شده بودم (در جمع ۸ روز) و حدود یک سال بعد هم مجدداً با اتهام های مشابه به زندان افتادم (این بار حدود ۱۸ روز) در زندان امیرآباد گرگان در همان هفته آخر بهمن ۱۳۸۹ جوانی حدود ۲۳ ساله را دیدم که قدری ساده به نظر میآمد و مثل روح سرگردان در یک بخش از زندان شلوغ و پرازدحام و بدون امکانات پرسه میزد.
- پرسیدم چرا اینجا هستی؟
گفت: دخل یک تاکسی را زدم و گرفتار شدم.
گفتم: چقدر؟
گفت: با رفیقم با هم زدیم، ۷۴ هزار تومان بود که سهم اتهام هرکدام از ما ۳۷ هزار تومان شد، رفیقم پول راننده مالباخته را پس داد و چند ماه زندانی جرم عمومیاش را کشید و مرخص شد، ولی من جرم عمومی را که ۵ ماه است، کشیدهام، اما چون ۳۷ هزار تومان پول راننده مالباخته را ندارم که پس بدهم، همچنان در زندان ماندهام!!!؟؟
حیرت کردم و باورم نشد. فکر کردم الکی حرف میزند و نمیداند چه میگوید.
گفتم: حکم دادگاه گرفته ای؟
گفت: بله!
دست کرد در جیبش و یک برگ آ۴ حکم دادگاه را که به ابعاد یک قوطی کبریت تا کرده بود از جیبش درآورد و باز کرد. خواندم و دیدم عیناً همان حرف خودش در حکم دادگاه درج شده!!؟؟
بیشتر حیرت کردم و تأسف خوردم و تأسف خوردم و تأسف خوردم و گریه کردم.
در همان ایام در روزنامهها خوانده بودم که تا یکی دو سال قبل از آن تاریخ، نگهداری هر زندانی در ایران روزانه ۲۰ هزار تومان هزینه داشت که در سال ۱۳۸۹ به روزانه ۵۰ هزار تومان رسیده بود!!؟؟
معنی این ارقام آن بود که اگر دولت به امثال آن جوان مظلوم فقرزده و فقیرشده، هر روز ۳۰ هزار تومان نقدی و دستی میداد که در بیرون آزاد برای خودش بچرخد از نظر مالی و مادی و فرهنگی و اجتماعی و اخلاقی بسیار عاقلانه تر و به صرفه تر بود تا این که زندان ها از این گونه جوانان پر باشد!!؟؟
پس از گذشت بیش از یک دهه از آن تاریخ، آیا اوضاع کشور با نگهداری صدها و شاید هزاران زندانی مشابه بهتر شده است؟!!
گرگان رسانه - عبدالناصر مهیمنی، روزنامه نگار آزاد و مدرس و مترجم زبان انگلیسی
۲۳ خرداد ۱۴۰۱ گرگان
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.