صادق زیباکلام در روزنامه آرمان نوشت: مشکلات امروز وزیر امور خارجه که در داخل با آن دست به گریبان شده، ناشی از دو موضوع استراتژیک است. موضوع اول آقای محمدجواد ظریف این است که گاهی تئوریها و فرضیههای داییجان ناپلئونی برایشان برجسته میشود. به این معنی که پشت هجمههایی که به ایشان میشود، عوامل سعودی و صهیونستی قرار دارند.
در صورتی که در پشت این حملات هیچ قدرت سازمان یافتهای نیست بلکه همه این موارد و طرحریزی آنها مشخص است. موضوع دوم این است که آقای ظریف بعد از توافق برجام به گونهای عمل کردند که نظر دلواپسان را جلب کند و دل آنان را به دست آورد. ظریف همواره در موضعگیریها و سخنرانیهای خود سعی داشتند یک احساس نزدیکی و برادری میان خود و دلواپسان ایجاد کند. بنابراین وزیر امور خارجه آنجایی که باید قرص و محکم در مقابل دلواپسان میایستادند و از مواضع برجامی خود دفاع میکردند، کوتاه آمدند و به آنان تفهیم نکردند که مواضع دلواپسان برخلاف منافع و مصالح ملی است.
بر همین اساس رفتاری که امروز با آقای ظریف میشود، حاصل مماشات با دلواپسان است. آقای ظریف میدانستند که از نظر دلواپسان فقط یک سیاست خارجه وجود دارد و آن سیاستی است که تنها خود دلواپسان قبول دارند و هر نوع از سیاست خارجی که به صلاح و مصلحت ملت باشد،از نظر جریان دلواپس مردود است. چندی پیش بود که یکی از روزنامههای دلواپس مطلبی استفاده کرد با این مضمون که «آقای ظریف دیپلمات باشید، انقلابی پیشکش!» بنابراین مشاهده میشود که جریان دلواپس حتی آقای ظریف را به عنوان دیپلمات هم قبول ندارد.
آقای ظریف از روز اول باید جواب دلواپسان را میدادند و به مردم میگفتند که مواضع دلواپسان چقدر با مواضع مخالفان برجام همسو است و در حقیقت اعلام میکردند که مواضع این گروه در جهت اهدافی است که مخالفان خارجی برجام و شخص ترامپ آن را پیگیری میکنند. در حال حاضر آقای ظریف چارهای ندارد به غیر از آنکه دست از چنین روشی بردارد و با صدای بلند به مردم بگوید که اگر امروز برجام در حال فروپاشی است، به این دلیل نیست که کسی کلاه بر سر ما گذاشته است و برجام کار عبث و بیهودهای بوده است، بلکه به همان میزان که ترامپ و دوستانش در نقض برجام دخیل هستند، دلواپسان داخلی هم در شکست برجام سهیم هستند.
نباید فراموش کرد از ابتدا در خارج از کشور صهیونیستها، سعودیها و جناح تندرو آمریکا بودندودر داخل نیز دلواپسان مخالف برجام بودندوعلیه آن موضع گرفتند. نباید فراموش کرد که حتی قبل از روی کارآمدن ترامپ در آمریکاو مخالفتهای عبری-عربی با برجام، این دلواپسان داخلی بودند که مخالفت خود را با برجام اعلام کردند و آن را قراردادی به مراتب بدتر از ترکمانچای عنوان کردند و برای برجام اعلام عزا گرفتند. نباید فراموش کرد که حتی در زمان مذاکرات قبل از برجام نیز آقای ظریف مورد انتقاد دلواپسان قرار داشت و توسط آنان مواخذه میشد که برای چه مذاکره میکنی؟
یعنی این جریان حتی با مذاکرات دیپلماتیک هم مخالف بودوهرگونه مذاکرهای را مردود میدانست. باید از دلواپسان سوال کرد که در دوران احمدینژاد، میلیاردها دلار که باید برای آموزش، بهداشت و زیرساختهای کشور هزینه شود، صرف امر غیر مهم شد، چه حاصلی برای منافع ملی دربرداشت؟ و قص علی هذا...
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.