تکلیف شب (انشایی بنویسید و بگویید قشم کجاست؟!)
در نقشه جغرافیایی که به دیوار خانهمان آویزان کردهایم هر روز قشم را میبینم٬ اما امروز کمی دقیقتر به نقشه نگاه کردم٬ مثل یک دریانورد٬ مثل یک ناخدا٬ مثل یک جاشو٬ مثل یک آدمی که کشتیاش وسط دریا غرق شده و به تخته پارهای چسبیده و برای رسیدن به ساحل همه چیز را متر میکند و با چشم٬ وجب!
مثل ماژلان به نقشه نگاه کردم٬ وقتی که اقیانوس آرام را کشف کرد و گفت: «آه٬ چقدر این اقیانوس ناشناخته آرام است!»٬ مثل کریستف کلمب نگاه کردم که روزی صد بار گرههای طناب کشتیاش را میشمرد و گرهای به آن اضافه میکرد تا زودتر به هندوستان برسد اما به کوبا رسید و سیگار برگ را کشف کرد و به قول عبید زاکانی به طلب پسته آمد و شکر نصیبش شد! و چقدر عجیب است که زمان عبید٬ پسته ارزانتر از شکر بوده!
دقیقتر نگاه کردم که قشم کجاست؟ چقدر عجیب است٬ قشم به همه جا نزدیک است! نمیدانم چرا بعضیها اینقدر حرفهای عجیب میزنند٬ مثلاً میگویند قشم دور است. اما من امروز فهمیدم که قشم نزدیک است!
مثال میزنم٬ جزیره قشم سی تا چهل کیلومتر با شبهجزیره حجاز فاصله دارد که از اقیانوس هند تا دریای مدیترانه و سواحل اروپا و آفریقا کشیده شده و شامل عربستان و قطر و امارات متحده عربی و بحرین و کویت و اردن و عمان و یمن و لبنان و فلسطین اشغالی و قسمتی از خاک مصر و سوریه و عراق است و با دریای سرخ و کانال سوئز هم همجوار است و به شهر مکه مکرمه و مدینه منوره هم خیلی نزدیک است٬ شاید روزی پیاده از جزیره رفتم حج!
با فلات ایران هم دو کیلومتر فاصله دارد٬ حالا چرا میگویند قشم دور است نمیدانم. از جزیره قشم تا شبهقاره هند هم چند صد کیلومتری بیشتر راه نیست٬ یعنی برای صحبت با طوطی موشمردهی بازرگان در هند فقط کافی است تصمیم بگیریم! که البته پاکستان و سیلان و بنگال و نپال و ویتنام و تایلند و... (وای چقدر کشور دارد این شبهقاره)همه در یک مسیرند!
راستی چند وقت پیش یادم هست که همه دنبال جیبوتی میگشتند٬ جالب است حتی جیبوتی هم به قشم نزدیک است!
چند روز پیش بود که با بچههای کلاسمان میخواستیم در ساحل٬ بازی دزدان دریایی بکنیم٬ یار کم داشتیم٬ حیف شد٬ آن موقع نمیدانستم حتی سومالی هم به قشم نزدیک است و میتوانیم از آنها یار بگیریم چراکه آنها در این بازی با تجربهاند!
امروز خیلی چیزها را متر کردم٬ چقدر عجیب است که قشم٬ هم در خلیج فارس است هم در تنگه هرمز و هم در دریای عمان و انگار در اقیانوس هند!
اما به نظر من چین از همه جا به قشم نزدیکتر است٬ چون ما هر روز برای خرید و البته بیشتر برای نگاه کردن به فروشگاههای چینی میرویم و من کلی ذوق میکنم وقتی میبینم فروشندهها همه شبیه چکیچان هستند!
ولی هیچ وقت فکر نمیکردم ما به تنب بزرگ و کوچک هم اینقدر نزدیک باشیم٬ تازه وقتی نقشه را متر میکردم ابوموسی را هم دیدم و دلم خواست برایش نامهای بنویسم و بگویم کم پیدایی همسایه! دلمان برایت تنگ شده٬ حال موسی خوب است آقای پدر موسی؟!
اما هر چه فکر کردم نفهمیدم موسی کجای نقشه است! البته هنگام و لارک و هرمز که مطمئن هستم موسی نیستند٬ شاید موسی هنوز خیلی کوچک است و در نقشه دیده نمیشود مثل خیلی از جزیرههای کوچکی که به آنها سکوی نفتی میگویند و در نقشههای گوگلاِرتس! میبینیمشان اما روی نقشههای کاغذی٬ نه!
راستی روی نقشه یک عالم خط در کنار جزیره قشم هم کشیدهاند که میگویند محل عبور نفتکشها و کشتیهای باربری بزرگ هستند و هر روز خیلی از آنها از کنار قشم عبور میکنند.
البته قشم به خیلی جاهای دیگر هم نزدیک است اما چون دفترم در حال تمام شدن است شاید در دفتر جدیدی که از یکی از چکیچانها خریدم...
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.