هر گوشه از سرزمین سرافراز ایرانزمین این مهد تمدن بشریت٬ هزاران رسم و آئین از گذشتههای دور به یادگار دارد. آئینهایی که کهنترین فرهنگ جهان را معنا میدهند.
شب یلدا آغاز زمستان است و مردمان خونگرم این سرزمین سرمای زمستان را با گرمای دل٬ بهار میکنند.
شب یلدا مراسمی است که تقریباً در سراسر کشور مشابه است و در این بین بسیاری سنتها و رفتارها هم میان مناطق مختلف تفاوت ایجاد میکند.
به طور مثال در مناطق کوهستانی شمال شرق خوزستان مناطق میان استانهای خوزستان و چهارمحال بختیاری که اکثر قریب به اتفاق ساکنانش تا همین چند دهه قبل کوچنشین بودند و رفتارهای اجتماعیشان تابع هنجارهای ایل خودشان بود در شب یلدا آئینی مخصوص به خود و شیرینی دارند.
شب یلدا در این ایلها رنگ و بوی مخصوص خودش را دارد و هرچند که خوردن انار و هندوانه و آجیل و شیرینیهای محلی و البته شاهنامهخوانی و داستانگویی در بین همه ایلها مشترک است اما هر ایل یک یا چند سنت مخصوص به خود هم دارند.
در یکی از همین مناطق در شب یلدا رسم جالبی وجود دارد و طی آن افرادی که حرفی در دل دارند و نمیتوانند به زبان بیاورند در این شب حرف دلشان را فاش میکنند اما در قالب یک فرآیند بسیار ادبی!
شخصی که خواسته و یا گلایهای از کسی دارد در شب یلدا چند انار به عنوان هدیه تزئین میکند و همراه خانوادهاش سرزده به خانه فرد مورد نظر میرود و پس از احوالپرسیهای معمول یکی از زنان و یا دختران میهمان از زبان انار شروع به صحبت میکند و یکی از افراد میزبان هم باید جوابی از زبان چاقو بدهد!
این رسم فقط مربوط به زنان است و مردها حق ندارند پاسخی بدهند و همچنین هیچیک از طرفهای شرکتکننده در این گفتگو حق خندیدن و یا پاسخ بیربط ندارند و باید گفتگو صریح اما در قالب طنز و آهنگین باشد.
پس از انجام گفتگو میزبان اگر شیرینی به ( انار ) تعارف کند یعنی گلایه را پذیرفته و عذرخواهی میکند و یا خواسته او را قبول میکند و اگر گردوی شکسته نشده تعارف کند یعنی گلایه را قبول ندارد و خود را صاحب حق میداند و یا خواسته را قبول ندارد.
اما در شب یلدا کسی حق ندارد راجع به آن موضوع حرفی بزند و یا بد اخلاقی بکند.
بسیاری از خواستگاریها و مراسم آشتیکنان و... در قالب گفتگوی انار و چاقو اتفاق میافتد.
هرچند خیلی بعید است کسی به میهمانش گردو تعارف کند اما این رفتار میزبان فردای آن روز نقل همه محافل ایل است و باید هزینه سنگینی بابت لجاجتش بپردازد! و حتی ممکن است از سوی سایر ایلیاتیها بایکوت هم بشود.
در واقع این رسم نمایشی است فیالبداهه مخصوصاً برای میزبان هرچند که در محیط کوچک ایل پیشبینی آمدن کسی برای درخواست و یا گلایه آنهم در شب یلدا چندان مشکل نیست!
سرودن اشعار فیالبداهه مناسبتی٬ میان قوم بختیاری امری رایج است و شب یلدا هم از این امر مستثنی نیست.
انار دونه دونهم... ببین دلُم چه خونه
چاقوی دسته طلایُم... درد و بلات به جونوم
این ابیات سر آغاز این گفتگو است. و بر همین وزن گفتگو ادامه مییابد.
اما نکتهای که همیشه خانوادهها از آن بیم دارند ابراز علاقه یک پسر به دخترشان و بر عکس است! که این اتفاق خود سر منشأ بسیاری از دلخوریها و البته دلخوشیهاست.
معمولاً کسی این راز را قبل از شب یلدا برملا نمیکند و به شکل غافلگیر کنندهای برای هر دو خانواده مطرح میشوند و چون کسی هم اجازه بد اخلاقی در شب یلدا را ندارد راه برای گفتن ناگفتنیها هموار است.
اما لحن و به کارگیری کلمات و جملهبندیها و نوع طرح دلخوریها و خواستهها در قالب طنز خود حکایتی است به بلندای شب یلدا.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.