b_300_300_16777215_00_images_964_baha.jpg

تاج محمد کاظمی: اینجا مثل همیشه  شلوغ است، شما کمتر مدیریتی را در منطقه آزاد قشم  پیدا می کنی که مانند مدیریت فنی و امور زیربنایی شلوغ و مملو از ارباب رجوع باشد. اصلا خود ساختمان معاونت فنی و عمرانی سازمان همواره  پر رفت و آمد است. کم نیستند افرادی که  پرونده به دست از این اتاق به آن اتاق می روند، پرونده هایی که سرانجام به پروژه تبدیل می شوند، پروژه هایی که در جای جای این جزیره به اجرا در می آیند و بنا پشت بنا، جاده در امتداد جاده، پل در ورای پل و دهها مورد ساخت و ساز در داخل و بیرون شهر ها و روستاهای این جزیره ساخته می شود.

و من در یک روز گرم اواخر خرداد در قلب این مدیریت، یعنی دفتر مدیر فنی و زیربنایی و قائم مقام معاونت فنی و عمرانی سازمان منطقه آزاد قشم  نشسته ام. در مقابل من دکتر محرم بهاروند، 41 ساله، متولد خرم آباد، پشت میزش نشسته و از ساخت و سازها درجزیره قشم سخن می گوید.

از رویایش برایم صحبت می کند، رویا برای یک مهندس چه می تواند باشد؟ مهندسی که با خط کش، پرگار، نقشه، رقم و فرمول سروکار دارد، چه رویایی در سر دارد؟

وقتی از او می پرسم در طول مدت خدمتش در قشم برای چه کاری از ته قلب خوشحال شده است، از این رویایش برایم می گوید: من در آرزوی روزی هستم که مردم شریف، قانع، آرام و دوست داشتنی قشم هیچ مشکلی نداشته باشند و من و همکارانم در کل سازمان، فراتر از وظایف سازمانی خود، بتوانیم مشکلات این مردم را حل کنیم، آن موقع است که واقعا از ته قلب خوشحال خواهم شد.

و وقتی از موانع رسیدن به این رویا می پرسم به یک چالش بزرگ اشاره می کند و می گوید: ما در سازمان با چالش عدم تناسبت بودجه و درآمدها با اهداف و برنامه های بلند مدت سازمان مواجه هستیم و مجبوریم با کمترین هزینه بیشترین عملیات اجرایی را داشته باشیم تا مردم این جزیره از نعمت های توسعه محروم نشوند.

از او می  خواهم  از این نعمت ها که مردم جزیره از آنها بهره مند می شوند، بیشتر سخن بگوید.

می گوید: اگر فعالیت ها  برای پیشرفت، عمران و آبادانی جزیره را به مثابه احداث یک ساختمان در نظر بگیریم وظیفه معاونت عمرانی و بخصوص مدیریت فنی و امور زیربنایی این معاونت ایجاد زیرساخت و به قول مهندسان فونداسیون برای این ساختمان است.

فعالیت های مبتنی بر آینده

می گویم این زیرساخت ها که برای مردم جزیره ایجاد کردید، کدامند؟

نگاهش را به دورترین نقطه دفترش که کمتر از یک سالن کنفرانس کوچک نیست، می دوزد و می گوید: در اصل وظیفه ما چیزی فراتر از آنچه که امروز انجام می دهیم، است، به این معنی که فعالیت های ما باید مبتنی بر آینده باشد، اما مجبوریم به نیازهای روزمره مردم توجه کرده  و برای رفع آنها اقدام کنیم، چرا که  متاسفانه زیرساخت ها دچار فقر بوده و نیازهای مردم را برآورده نمی کند.

می گویم: پس با این وجود مهم ترین وظایف مدیریت فنی و زیربنایی منطقه آزاد قشم کدام است؟

طراحی پروژه ها و برآورد احجام  و مقادیر آنها از مهم ترین وظایف همکاران من در دفتر فنی بشمار می آید  که البته خیلی از این پروژه ها به صورت برون سپاری انجام می شود، به این معنی که اجرای آنها به یک مشاور محول می شود و همکاران من در سیستم نظارتی این مدیریت  به اجرای این پروژه ها نظارت عالیه دارند. این سیستم در قالب یک بسته نظارتی با انجام تشریفات قانونی و مطابقت دادن آنها با با نقشه ها و قوانین بالادستی،  بر حسن اجرای این پروژه ها نظارت می کند.

می گویم از همکارانت بیشتر بگو!

می گوید: همکارانم با تمام وجود دارند کار می کنند و زحمت می کشند، مهم برای آنها رضایت مردم است و رفع نیازها و مشکلات  ساخت و سازهای مردم و البته ارتقاء و توسعه زیرساخت ها که توسط سازمان منطقه آزاد قشم دنبال می شود.

می پرسم: چند نفر در حوزه مدیریت شما مشغول به کارند؟

می گوید: نیازی نیست من عددی را بگویم فقط این را می گویم که افزون بر 60درصد بودجه کل سازمان منطقه آزاد قشم در مدیریت فنی و امور زیربنایی معاونت عمرانی این سازمان هزینه می شود، ولی اگر بگویم تنها  یک درصد از کل پرسنل سازمان در این مدیریت اشتغال بکار دارند، پر بیراه نگفتم! حال، خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!

می گویم: پس با این حساب، تعداد همکارانت از تعداد انگشتان دو دست هم تجاوز نمی کند! با این تعداد اندک پرسنل فکر نمی کنید که به کیفیت فعالیت های این مدیریت که اتفاقا با جان و مال مردم ارتباط مستقیم دارد، لطمه  بزند؟

چالش سازمان

می گوید: این، همان چالشی است که  گفتم سازمان با آن دست به گریبان است، از مدیرعامل سازمان که همه هم و غمش خدمت به مردم محروم این جزیره و توسعه منطقه است، گرفته،  تا تک تک معاونان، مدیران، روسا و پرسنل سازمان با این چالش مواجه اند، یعنی کار زیاد، طرح و برنامه هم وسیع و گسترده، اما امکانات و بودجه کم و همچنین توزیع نامناسب نیروی انسانی، میراث ناخوشایندی که از گذشته برای مدیریت فعلی سازمان برجای مانده است.

می پرسم چاره چیست؟

می گوید: همه باید به مدیرعامل سازمان کمک کنیم تا این چالش را به نحوی مدیریت کند که هم خدمت رسانی به مردم و روند توسعه منطقه متوقف نشود و هم با اصلاح ساختارها این ناهماهنگی ها کم کم از بین برود، البته با درایتی که در مدیرعامل محترم سراغ دارم این اصلاح ساختارها انشاالله آسیبی به پرسنل شریف و زحمتکش فعلی سازمان وارد نخواهد کرد.

تغییر فضای گفت و گو!

برای اینکه فضای گفت و گو را با این مدیر جدی، خشک و پرکار سازمان عوض کنم روند سئوال ها را عوض می کنم و از علایق شخصی اش می پرسم.

وقتی می خواهم که از اوقات فراغتش برایم بگوید، خنده ای می کند و می گوید: همه اوقات روز را همینجا، یا بالای سر پروژه ها یا بازدیدها هستم  و وقتی به خانه ام می رسم شب شده و دیگر فرصتی برای تفریح و گردش برای آدم باقی نمی ماند.

بی اختیار به یاد این مطلب افتادم که در خیلی از جوامع دیگر تفریح و گردش برای کارکنان یک الزام است و هرکارمند و کارگر در طول روز، هفته، ماه و سال به مدت معین به تفریح و گردش  نیز می پردازد و در حقیقت در این جوامع نه تنها کار، بلکه  تفریح و گردش نیز ارزش و اصالت دارد.

می گویم این که نشد! در طول روز شاید فرصتی نداشته باشی ولی در طول هفته حداقل دو روز تعطیلی را می توان به  اوقات فراغت اختصاص داد؟

طبیعت گردی می کنم

می گوید: در روزهای تعطیل سعی می کنم طبیعت گردی بکنم واز مواهب طبیعت بهره ببرم.

از علاقه اش به مطالعه می پرسم و اینکه به چه نوع کتاب هایی علاقه دارد.

می گوید: بطور طبیعی کتاب های تخصصی جای ویژه ای در میان کتاب های مورد علاقه ام دارد و این موضوع برای پیشبرد و ارتقاء کیفیت کارخودم و همکارانم بسیار اهمیت دارد. البته به کتاب های تاریخی نیز همیشه علاقه خاصی داشتم و از هرفرصت برای خواندن این نوع کتاب ها استفاده می کنم.

می گویم: مطبوعات چطور؟ فرصت خواندن روزنامه و مجله را داری؟

به گوشی مبایلش اشاره می کند و می گوید: امروزه دیگر کمتر کسی پیدا می شود که  خبرها را از روزنامه های کاغذی دنبال کند، چرا که  این گوشی ها همه خبرها را در فضای مجازی در کمترین مدت و به سهولت در اختیار کاربران قرار می دهد .

می پرسم:  نظرت درباره شبکه های اجتماعی و نفوذ فزاینده آنها در تار و پود زندگی ما انسان ها چیست؟

 می گوید: این شبکه ها واقعیت های اجتماعی است و ما نمی توانیم آنها را نادیده بگیریم یا اینکه در مقابل آنها بایستیم. این ها پدیده های جبری هستند و خواه ناخواه وارد زندگی ما انسان ها شده اند. مهم این است که چگونه از آنها استفاده بهینه در جهت توسعه خود و جامعه بکنیم.

 رنگ مورد علاقه اش را می پرسم.

خنده ای می کند و می گوید: من عاشق رنگ آبی هستم  چرا که برایم آرامش  می آورد.

می گویم: پس قاعدتا استقلالی هم هستی؟!

اما وقتی می گوید که قرمز رنگ محبوبش است، پاسخ سئوالم را می گیرم!

یک پرسپولیسی دو آتشه در مقابلم نشسته بود!   

از سفرهای خارجش می پرسم.

از مالزی، سنگاپور، امارات و عربستان برای زیارت خانه خدا نام می برد که البته دو کشور اول، نه مقصد سفرش که محل زندگی اش هم بوده است.

از تجارب و خاطراتش از جوامع این کشورها  می پرسم.

می گوید: آنچه که من در این کشورها بخصوص دو کشور مالزی و سنگاپور که برای یک ماموریت کاری و تحصیلی رفته بودم، یادگرفتم، سیستم پذیری مردم این کشورها بود. من دیدم که مردم این کشورها به شدت به نظم، مقررات، قوانین و سیستم ها پایبندند و تخطی از هرکدام از اینها، تحت هر شرایطی و هر بهانه ای، گناهی نابخشودنی بحساب می آید.

می پرسم: سیستم پذیری ما مردم ایران را چگونه می بینی؟

می گوید: پایبندی به قوانین و سیستم ها اگرچه آنها به نظر ما ضعف دارند، یک ضرورت است، ولی متاسفانه در کشور ما برخی ها عادت دارند در مقابل قوانین و سیستم ها بایستند و انها را تفسیر به رای کنند.   

می گویم: واضح تر سخن بگویید و مثالی بزنید تا موضوع روشن تر شود.

می گوید: تردیدی نیست که ما در ایران بهترین مهندسان دنیا را داریم ولی چرا یک زلزله کوچک بیشترین خسارت ها را در کشورما بدنبال دارد؟ علتش این است که گرچه مهندسان کار  و وظیفه خود را به بهترین وجه انجام می دهند  اما برخی از عوامل اجرایی سیستم پذیر نیستند، در بحث های کارشناسی مقاومت می کنند و تفسیر به رای می شود و این یک آفت است که متاسفانه به جان بدنه اجرایی کشور در بحث ساخت و سازها افتاده است.

  پروژه های بزرگ    

بحث را برمی گردانم به کارهایی که معاونت فنی و عمرانی سازمان و مدیریت فنی و امور زیربنایی در این چند سال اخیر انجام داده اند، قبل از هرچیز از دکتر بهاروند می پرسم دقیقا از چه زمانی کار خود را در این پست شروع کرده است.

می گوید: از سال 1393 کار خودم را به عنوان مدیر فنی و امور زیربنایی و قائم مقام معاونت فنی وعمرانی سازمان منطقه آزاد قشم شروع کردم و از آنجا که توسعه تجارت از مهم ترین اهداف این سازمان بشمار می رود، توسعه ورودی و گلوگاه اصلی کالا به قشم یعنی اسکله بندر بهمن در دستور کار این مدیریت قرار گرفت.

می پرسم: این پروژه در حال حاضر به کجا رسیده است؟

می گوید: مهم ترین پروژه در حال اجرای سازمان این پروژه است و همه در تلاش هستیم تا پایان امسال آن را به بهره برداری برسانیم.

و دیگر پروژه های شما؟

می گوید: تولید آب و برق و بخصوص آبرسانی به روستاهای قشم از دیگر پروژه های در دست اجرای ماست، همچنین با تاکیدات مدیرعامل محترم سازمان، ارتقاء ایمنی و بهبود راههای سطح جزیره مورد توجه این مدیریت قرار گرفت و در این راستا روکش تمام راههای اصلی جزیره به اتمام رسید و روکش راههای روستایی نیز در شرف تکمیل شدن است و همزمان بهسازی این راهها هم در دست اجراست.

آغاز ساخت دو بزرگراه درگهان – لافت  و  مرکز درگهان – فرودگاه  از دیگر پروژه های در دست اجرای این مدیریت است که دکتر بهاروند به آنها اشاره می کند و می گوید: ساخت بزرگراه ساحل جنوبی نیز کارهای مقدماتی آن شروع شده و کار طراحی و مناقصه آن نیز انجام شده  و فرایند قانونی آن در حال طی شدن است.

وی توسعه گردشگری را از اهداف اصلی سازمان منطقه ازاد قشم می داند و می گوید: ورودی اصلی گردشگر به جزیره فرودگاه قشم است و سازمان نیز بر این اساس توسعه این فرودگاه را از بعد سخت افزاری مورد توجه قرار داده بطوری که سالن ترانزیت مسافری آن به میزان 5000متر در حال  توسعه است، مضاف بر ا ینکه برج مراقبت این فرودگاه به ارتفاع 35متر همراه با 3000متر بناهای جانبی و تخصصی آن در دست ساخت است که هر دو پروژه به یاری خدا امسال به بهره برداری خواهد رسید.

آماده سازی 500هکتار زمین شهری و تامین همه امکانات و زیرساخت های مورد نیاز از دیگر پروژه هایی است که مدیریت فنی و امور زیربنایی معاونت عمرانی سازمان به مرحله اجرا درآورده و به گفته بهاروند این زمین ها که متناسب با نیازهای متنوع مسکونی، تجاری و فرهنگی آماده سازی شده است درحال واگذاری به متقاضیان واجد شرایط است.

وی آماده سازی بیمارستان مدرن، مجهز و بی نظیر پیامبر اعظم قشم  در کوتاه ترین زمان ممکن و تحویل آن به دانشگاه علوم پزشکی استان هرمزگان را از جمله اقدامات ماندگار معاونت عمرانی و مدیریت فنی و امور زیربنایی سازمان منطقه آزاد قشم  می داند و می گوید: این اقدام سازمان که به ارتقاء خدمت رسانی به مردم شریف و بزرگوار قشم در حوزه پزشکی  منجر شد، در زندگی من  به عنوان عضو کوچکی از کاروان بزرگ خدمت رسانی سازمان نقطه عطف  بشمار می رود.

از او می پرسم با اجرای این همه پروژه های بزرگ در قشم احساس نمی کنی که چالش مورد اشاره در آغاز این گفت و گو چندان نتوانسته مانعی برای فعالیت های بزرگ توسعه ای سازمان باشد.

می گوید: طبیعی است که نه تنها ما بلکه همه مدیریت های سازمان مقهور این چالش نشده و نخواهیم شد، آنچه که من را آزار می دهد این است که اهداف سازمان بسیار بلند و متضمن سرمایه گذاری های بسیار سنگین است، اما چون یک سازمان هزینه – درآمدی محسوب شده، بنابراین بودجه عمرانی و ملی به آن تعلق نمی گیرد و سازمان مجبور است در عین دنبال کردن آن اهداف بلند، خواه ناخواه وارث ضعف های زیرساختی برجای مانده نیز باشد.

حرف آخر

سئوال زیاد بود، اما وقت کم! گرچه احساس کردم که خیلی عجله ای ندارد به رغم اینکه صف مراجعین در سالن انتظار لحظه به لحظه طولانی تر و سرک کشیدن همکارانش از در ورودی دفترش که همیشه باز است، بیشتر و بیشتر شده بود.

احساس کردم به رغم مشغله زیاد درونش آرام است، آرامش در تمام وجودش بوضوح دیده می شود، احترامش به من اولین پیام این آرامش است! آرامش از اعتماد به نفس می آید و نماد اعتماد به نفس، احترام گذاشتن به دیگران است.

گفتم: گرچه سئوال زیاد است اما به اندازه کافی وقت ارباب رجوع ها را که در سالن انتظار منتظر اتمام این مصاحبه نشسته اند، گرفتم.

گفت: حضور این افراد در اینجا یک اتفاق معمولی ومستمر است و همه همکاران به این وضعیت عادت کرده اند، در واقع این مدیریت محل کار دوم بسیاری از شهروندان قشم  است که به نحوی با ساخت و ساز سروکار دارند.

*********

محرم بهاروند در سال 1355در خرم آباد به دنیا آمد. تحصیلاتش را دراین شهر تا دیپلم متوسطه ادامه داد و به عنوان دانشجوی بورسیه شرکت مترو تهران در رشته مهندسی عمران وارد دانشگاه شد و تحصیل و کار را توامان ادامه داد و سمت های مختلف را در شرکت مترو از پایین ترین سطح تا سطح مدیریت تعمیر و نگهداری خط 5مترو نهران را طی کرد و با اتمام دوره فوق لیسانس هم اکنون تحصیل در دوره دکترای عمران را ادامه می دهد.

مدیر پروژه قطار شهری تبریز و چندین پروژه راهسازی در دستگاه های دولتی و همچنین بعهده گرفتن پروژه مطالعات امکان سنجی قطارهای پرسرعت کوالالامپور – سنگاپور در مالزی از آخرین فعالیت های اجرایی و علمی  دکتر بهاروند قبل از انتصاب وی به مدیریت  فنی و امور زیربنایی معاونت فنی و عمرانی سازمان منطقه آزاد قشم در سال 1393 بشمار می رود. محرم بهاروند متاهل و دارای دو فرزند است.      

نوشتن دیدگاه

نظراتی که حاوی توهین یا افترا می باشند، منتشر نخواهند شد.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

پیشخوان

آخرین اخبار