همزیستی نیوز - محمدرضا باطنی، فرهنگنویس شناختهشده، زبانشناس و نویسنده برجسته، پساز دورهای بیماری در تهران در ۸۷سالگی درگذشت- خانوادهاش خبر دادهاند.
2️⃣ زندگی علمی باطنی در دوران پهلوی و نیز جمهوریاسلامی، دوبار از سوی حکومتها برهم خورده اما او هربار راه دیگری برای خدمت به زبان و فرهنگ یافته.
▫️باطنی در لندن زیر نظر مایکل هالیدی، زبانشناس بزرگ و اثرگذار، کوشید دستور زبانفارسی را تبیین کند، اما در سفری به ایران، بابت انتشار برخی یادداشتهای انتقادی و نشستوبرخاست با دانشجویان مخالف شاه در اروپا، بهدست ساواک بازداشت شد، بورسش لغو شد و نتوانست به لندن برگردد.
▫️اما باطنی همان رسالهای که قرار بود در لندن از آن دفاع کند، به فارسی برگرداند، و با آن از دانشگاه تهران دکترای زبانشناسی گرفت- رسالهای با عنوان «توصیف ساختمان دستوری زبان فارسی» و یکی از اولین دستورهای فارسی بر مبنای زبانشناسی جدید که کتاب مرجع دانشگاهی است و از ۱۳۴۸ تا ۱۳۹۷، ۲۷بار تجدید چاپ شده.
▫️او که در رشته زبانشناسی دانشگاه تهران درس میداد، برای یکسالی هم مدیریت آموزشی دانشسرای عالی تهران برعهده داشت اما در اختلافهایاش با ساواک و نخستوزیری، از اصولش کوتاه نیامد و هم کار مدیریت و هم از تدریس کنار گذاشتهشد؛ کارمندی وزارتعلوم را نپذیرفت و اجازه دادند او سراسر دهه ۵۰ را تا انقلاب برای مطالعه و تحصیل به فرانسه و آمریکا بود و در آمریکا یکسالی در کنار نوآم چامسکی، زبانشناس و متفکر و منتقد بزرگ آمریکایی بود.
3️⃣ پساز انقلاب هم باطنی که تازه ۴۷ساله بود از نخستین استادانی بود که با انقلاب فرهنگی، از کار برکنار و بهزور بازنشسته شد.
▫️او در شبی که مجله بخارا بهاحترام او برپا کردهبود، تعریف کرده: «... انقلاب فرهنگی شد. دانشگاهها تعطیل شد... یک روز اعضای ستاد انقلاب فرهنگی در دانشکده حقوق جلوس کردند و از استادان دانشکده ادبیات هم خواستند به آنجا بروند. آن ستاد عبارت بود از جلالالدین فارسی، عبدالکریم سروش، شمس آلاحمد و یکی دو نفر دیگر.
▫️در آن جلسه داشت وقت تلف میشد و من نخواستم وقت تلف بشود. گفتم آقایان، در فرهنگ نمیشود انقلاب کرد. فرهنگ چیزی است که ما از زیر کرسی یاد میگیریم. اگر هم عوض شود ذره ذره عوض میشود. با شیر اندرون شده با جان برون شود. حالا ما فرض میگیریم که در فرهنگ بشود انقلاب کرد. حالا برای این انقلاب ستادی لازم است؟ حالا فرض میکنیم که ستادی لازم باشد، آیا شما پنج نفر که اینجا نشستهاید بهترین آدمهایی هستید که میتوانستید این ستاد را درست کنید؟
▫️به محض این که این حرف از دهان من درآمد، مثل کبریتی بود که در انبار باروت انداخته باشند. استادانی که بغض گلویشان را گرفته بود، شروع کردند به کف زدن، زدن روی میز و پا کوبیدن. آقای سروش بلندگو را به دست گرفت که ما نیامدهایم اینجا که به ما فحش بدهید و بعد هم جنگ مغلوبه شد. از قبل هم یک تعداد از مستخدمین دانشگاه را آورده و گوشهای نشانده بودند و اینها هم بلند شدند و تکبیر فرستادند...
هم به خودم گفتند و هم برایم پیغام گذاشتند که یا تقاضای بازنشستگی میکنی و یا از دانشگاه بیرونت میکنیم.من هم تقاضای بازنشستگی کردم و آمدم خانه.»
▫️برای ماهها باطنی به افسردگی دچار میشود اما چندسال بعد، ۱۳۶۴، از جا برمیخیزد و به دنیای فرهنگنویسی در انتشارات فرهنگ معاصر پا میگذارد؛ فرهنگ معاصر؛ فرهنگ پویا، فرهنگ اصطلاحات و عبارات رایج فارسی (فارسی - انگلیسی)؛ از مهمترین کارهای باطنی در انتشارات فرهنگ معاصر از ۱۳۶۴ تاکنون است که این آخری در سال ۹۳، برنده سیودومین جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی شد اما از شرکت در مراسم و گرفتن جایزه ای که به کتاب تعلق می گرفت خودداری کرد.
4️⃣ جز فرهنگنویسی، از آثار مهم باطنی میتوان به تالیفها و ترجمههایی مرجع در رشتههای تخصصیاش، زبانشناسی اشاره کرد؛ مسائل زبانشناسی نوین یا زبان و تفکر. او در زبانشناسی، متاثر از نگرش مایکل هالیدی مسايل زبان را در بافت اجتماعی و در پیوند با نقش اجتماعی زبان مطالعه و بررسی میکرد و درس میداد.
▫️جز این آثار تخصصی، ترجمه درآمدی بر فلسفه اثر بوخینسکی و ترجمه چند اثر در حوزه علوم شناختی و ذهن، مثل «ساخت و کار ذهن» و «مغز و رفتار» در کارنامه سالهای گوشهنشینی و ملال اجباری باطنی در دهه ۶۰ دیده میشود.
▫️او در همین سالهای دهه ۶۰، رشته مقالاتی هم برای نشریات روشنفکری چون آدینه و دنیای سخن نوشت- مقاله او در نقد کتاب «غلط ننویسیمِ» ابوالحسن نجفی، با این عنوان که "اجازه بدهید غلط بنویسیم"، بسیاری توجهها را برانگیخت و از قوت موج درستنویسی و سرهنویسی که با این کتاب، خاسته بود، کاست.
از مهمترین کارهای جمعی زندگی علمی و مدنی محمدرضا باطنی میتوان به عضویت در «شورای بازنگری در شیوه نگارش و خط زبان فارسی» اشاره کرد. این شورا مجمعی از نویسندگان و صاحبنظران مسایل زبان فارسی بود که در آغاز دهه ۱۳۷۰ با کمک و تدارک مجله آدینه برای بازنگری در شیوه نگارش خط فارسی برپا شد.
این جمع با چاپ مقالهای بهقلم ایرج کابلی در شماره مرداد ۷۱ مجله آدینه پا گرفت؛ مقالهای با نام «فراخوان به فارسینویسان و پیشنهاد به تاجیکان» و برپایی یک شورا را برای برطرفکردن مشکلات زبان فارسی پیشنهاد داده بود و این شورا همان ماه در دفتر آدینه راه افتاد؛ «کریم امامی، محمدرضا باطنی، ایرج کابلی، علیمحمد حقشناس، احمد شاملو، کاظم کردوانی و دبیر تحریریه آدینه فرج سرکوهی»؛ بعدها، «محمدرضا شفیعی کدکنی، هوشنگ گلشیری، محمد صنعتی» هم بدین جمع پیوستند.
آنها «اساسیترین هدفشان را دست یافتن به شیوهای که به کمک آزمونهای عملی، خواندن و نوشتن فارسی را آسانتر کند» اعلام کردهبودند و اخبار کارشان را آدینه منتشر میکرد؛ این کار از سوی تنیچند ادیب، متخصص زبان و روشنفکر، سبب شد رسمالخط آدینه و حتی شیوه نگارش کتابهای احمد شاملو تغییر کند.
این شورا تا زمانیکه آدینه توقیف شد و چهرههایی چون هوشنگ گلشیری و احمد شاملو زنده بودند، به کار بلندپروازانهاش ادامه داد.
5️⃣ این همه را باطنی با سختی بسیار به دست آورده؛ او که زاده اصفهان بود، از سر تنگدستی خانوادگی و از کار افتادگی پدر، . در ۱۲ سالگی تحصیل را ترک کرد و در بازار اصفهان پادو شد. و تنها پس از چند سال بعد و همزمان با شاگردی در یک خرازیفروشی توانست در مدرسه شبانه تحصیل را از سر بگیرد و پساز گرفتن سیکل اول، همزمان با تحصیل در روستاها، معلمی کرد.
▫️باطنی، هیچگاه از کار ننشست. او تعریف کرده پساز برکناری از استادی در دانشگاه تهران در دهه ۶۰، تا مدتها نفهمیده چه ضربهای خورده و «یکی از دوستان زنگ زد و گفت یک کارخانه سوئيسیها گچ تحریر هست که میخواستهاند راه بیندازند، انقلاب شده و رفتهاند. تو مدیر عامل شو و راه بیندازش. گفتم خوب چی بهتر از این...
▫️با تلاش زیاد ژانراتور خریدیم... تا چراغهای کارخانه روشن شد و به کار افتاد، سر و کلۀ آقایان پیدا شد. گفتند که صاحبان این کارخانه فراریاند و اینجا مصادره میشود. و من دوباره به خانه برگشتم. آن وقت دیگر ضربه را احساس کردم.»
شاید ما هم الان نفهمیدهایم با رفتن باطنی چه ضربهای خوردهایم...
منبع - روزآروز
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.