همزیستی نیوز - بنا به آخرین گزارش موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی وزارت علوم، در ایران 2569 دانشگاه وجود دارد که این تعداد در مقایسه با کشوری به مانند چین با 2481 دانشگاه، رقم قابل توجهی را نشان می دهد.
به گزارش ایرنا، مطابق با آمار هم اکنون 3 میلیون و 794 هزار و 420 دانشجو در دانشگاه های کشور مشغول به تحصیل هستند که با تغییر در سیاست های جذب دانشجو هر ساله بر تعداد آن افزوده می شود. این مطلب با توجه به اظهارت رئیس سازمان سنجش کشور در خصوص افزایش ظرفیت دانشگاه ها مسئله ای است که با توجه به آغاز فصل رقابت برای ورود به دانشگاه از اهمیت ویژه ای برخوردار می گردد.
آغاز فصل بهار، با استرس ها و اضطراب هایی همراه است که برای جوانان پشت کنکوری بسیار آشناست. 12 سال تحصیل در مدرسه و سر و کار داشتن با کتب درسی که بنابر نظر کارشناسان تقریباً بدون تغییر و ارتباط با جامعه بوده و در نهایت با یک روش کمی، بدون در نظر گرفتن شرایط روحی و اجتماعی فرد، رقابتی کلان را در سطح کشور به همراه دارد. گویی ورود به دانشگاه، گذشتن از دروازه ای است که در پس آن تحصیلات بالا، شغل، درآمد و نهایتاً پرستیژ اجتماعی نهفته است. چیزی که هرسال قریب به یک میلیون و دویست هزار داوطلب را در صف انتظار می نشاند. اما به راستی این شوق انتظار برای ورود با شوق فارغ التحصیلی برابر است؟ درحالیکه بیش از 40 درصد از بیکاران را فارغ التحصیلان دانشگاهی تشکیل می دهند، آیا افزایش ظرفیت دانشگاه ها توانسته گرهی از مسائل جامعه باز کند؟بدون شک تاسیس دانشگاه در ایران مزایای قابل توجهی از جمله افزایش سطح تحصیلات علمی، تربیت نیروی کار ماهر و به طور کل توسعه علمی را در پی داشت، اما مسائل پس از فارغ التحصیلی مانند بیکاری و عدم تطابق شغل و رشته تحصیلی از جمله مواردی است که در صورت اغماض می تواند آسیبهایی را در پی داشته باشد.
** کاهش رضایت شغلی در اثر ناهماهنگی دانشگاه و نیاز جامعه
به راستی چند درصد از نیازهای شغلی جامعه از طریق تحصیلات مرتبط، مرتفع می شود؟ نتایج نظرسنجی تلفنی موسسه همشهری از مردم تهران نشان می دهد که از جمعیت شاغل به کار تنها 29 درصد از کار خود رضایت دارند که دلیل اولشان را مفید بودن شغلشان برای جامعه یا به عبارتی ارتباط رشته تحصیلی و شغل مورد نظر عنوان کرده اند. هر ساله دانشگاه تعداد زیادی از دانشجویان را پذیرش می کند که بازار کاری برای آن ها وجود ندارد و از همه جالبتر این که این افزایش ظرفیت به گفته حسین توکلی مشاور عالی سازمان سنجش، تا حدی ادامه داشته که ظرفیت دانشگاه های کشور در سال 98 از تعداد متقاضیان ورود به دانشگاه بیشتر شده و برگزاری کنکور تنها برای 15 درصد از کرسی های دانشگاهی در حال جریان است. از این سخن می توان این گونه برداشت کرد که بیشترین متقاضیان ورود به دانشگاه، در رشته هایی تحصیل می کنند که به علت فراوانی متناسب با بازار کار نیستند؛ وگرنه نیاز جامعه همان 15 درصدی است که حداکثر رقابت را با خود به همراه دارد. از اینرو می توان گفت 85 درصد از افراد تحصیلکرده آینده مبهمی را به لحاظ شرایط شغلی پیش رو خواهند داشت.
اگر یک سده قبل از شهروندان در رابطه میزان رضایت شغلیشان می پرسیدیم، قطعا افراد میزان رضایت شغلی را هماهنگی میزان دخل و خرج خود بیان می داشتند. نکته ای که با افزایش رفاه جوامع از یکسو و افزایش تنوع شغلی از سوی دیگر باعث شده تا به قول چارلرز هندی، افراد در شغلشان به دنبال چیزهایی بیش از کسب درآمد باشند، توقعِ داشتن شغلی که از آن لذت ببریم و لحظات خوبی را در حین کار تجربه کنیم، نکته ای است که این روزها از ارتباط بین رشته دانشگاهی و انتخاب شغل مورد نظر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. طبعا صرف داشتن مدرک تحصیلی و انتخاب شغل نامتناسب یکی از مهم ترین دلایل کاهش رضایت شغلی در آینده خواهد بود.
** ورود به دانشگاه برای فرار از وضعیت موجود
اوضاع اقتصادی و سیاسی به قدری پیچیده شده که افراد برای حل هر مشکل بهترین راه را به تعویق انداختن آن می دانند و به مصداق ضرب المثل معروف «از این ستون به آن ستون فرج است» ایرانیان نیز تحت شرایط و فشار اجتماعی برای حل یک مشکل سعی در تعویق آن را دارند تا بلکه در آینده گشایشی در کارشان حاصل شود. برای فرار از خدمت سربازی، کنکور را بهترین روش دانسته و معتقدند تا 4 سال از رفتن به خدمت معاف اند. که این امر به دلیل عدم وجود شغل مناسب و به جهت جلوگیری از انواع آسیب ها، خانواده را ترغیب می کند تا به هر طریقی فرزند را به دانشگاه بفرستد. اگر خانواده ها در سه دهه گذشته هدفشان از ورود به دانشگاه کسب رفاه و پرستیژ بیشتر فرزندان بود، هم اکنون این اشتیاق، جای خود را به تعویق شرایط به منظور گشایشی در وضعیت موجود داده است. موضوعی که متاسفانه ورودی دانشگاه ها را به شکل بسیار زیادی افزایش داده است.
** عدم هماهنگی میان سازمانها
انتقال یک مسئله از جامعه به دولت و از دولت به جامعه یا از سازمانی به سازمان دیگر امری است که همواره در مباحث مدیریتی- علمی کشور وجود داشته است. بنابر اظهارات اخیر منصور غلامی، وزیر علوم تحقیقات و فناوری در خصوص جایگزینی کنکور، قبل از هر چیز این وزارت آموزش و پرورش است که باید شرایط را آماده کند! به عبارتی تا زمانی که آموزش و پرورش نتواند کارنامه تحصیلی دانش آموزان را استاندارد نموده و شیوه های تحصیلی را تغییر دهد، کنکور به این زودی ها حذف شدنی نیست! این اظهارات حاکی است که علیرغم تغییرات در سیاستهای آموزش عالی، مسئله ورود به دانشگاه کماکان به قوت خود باقی مانده و به همین منوال مسئله فارغ التحصیلان بیکار نیز دست نخورده باقی خواهد ماند.
** ایجاد بازار سیاه جهت ورود به دانشگاه
فشارهای اجتماعی برای ورود به دانشگاه بدون هدف گذاری مشخص در آینده نیز فشار مضاعفی را بر دوش وزارت آموزش و پرورش وارد می کند تا هرساله تعداد بیشتری را برای ورود به دانشگاه آماده نماید و یا وزارت علوم ظرفیت رشته های دانشگاهی در مقاطع گوناگون را افزایش دهد. این کنش و واکنش متقابل نه تنها گرهی از مشکلات باز نمی کند بلکه بازار بزرگی برای مراکز آمادگی کنکور به وجود آورد. بنابر گزارش روابط عمومی خانه کتاب، کتب کمک درسی با بیشترین عنوان و تیراژ میلیونی خود در صدر کتب منتشر شده سال 97 قرار دارند که رقمی نزدیک به 1000 میلیارد تومان گردش مالی را به همراه دارد.
گرچه ورود به دانشگاه و عرصه علم و تحصیل فی نفسه باید راهگشای مشکلات جامعه باشد، اما مسئله این است که امروزه دانشگاه خود به معضلی بدل شده، طوری که هم ساختار دولتی و هم ساختار جامعه پیوسته بر حجم آن می افزایند. کتاب درسی بدون تغییر طی سال های متمادی، تدریس حجم عظیمی از مطالب درسی بلا استفاده در زندگی آتی دانش آموزان و عدم بازنگری شیوه های تدریس(غالب مدارس ایران همواره بر همان سبک و چارچوبی که میرزا حسن رشدیه در یک سده قبل بنیان گذاشت، اداره می شود) همگی مسائلی است که با همزمان شدن سایر رویدادهای سیاسی و اجتماعی، پیوسته بر مسئله افزایش فارغ التحصیلان بیکار می افزاید که بهتر است با بازنگری در سیاست های آموزشی همگام با سیاست های اقتصادی کشور، قدم های اساسی در افزایش بهره وری فارغ التحصیلان دانشگاهی برداشت.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.