b_300_300_16777215_00_images_972_pajoo.jpg

دکتر نسرین نورشاهی* رییس و عضو هیات علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی از جمله افرادی است که به ندرت با رسانه ها گفت و گو می کند. خودش علت این موضوع را خاطره بدی می داند که پس از مصاحبه با یک رسانه در ذهنش باقی مانده است. به گفته وی تفاوت فاحش آنچه که در گفت و گو مطرح کرده بود با آنچه که در این رسانه منتشر شده بود او را برای همیشه از رسانه هاگریزان کرد.
وقتی توضیح دادم که در عرصه رسانه ها نیز مانند عرصه های دیگر، کاستی هایی وجود دارد و ما نباید همه را با یک چوب برانیم، رو به من کرد و گفت: وقتی به من گفتند خبرنگار روزنامه اطلاعات تقاضای گفت و گوی اختصاصی کرده است، نمی دانم چرا مانند رسانه های دیگر که به راحتی تقاضای آنها را رد می کردم، نتوانستم تقاضای شما را رد کنم!
گفت و گو با یک مدیر زن، گرچه برای من اتفاق تازه ای نبود، اما از این منظر که در سال های اخیر حضور زنان در عرصه های اجتماعی بخصوص در مناصب مدیریتی کشور به یک مطالبه فراگیر تبدیل شده است، حداقل این حسن را دارد که نقطه نظرات مطرح شده در این گفت و گو
در خصوص یک موضوع تخصصی می تواند معیاری برای ارزیابی هم موافقان و هم مخالفان این حضور نسبت به توانمندی زنان محسوب شود، موضوعی که هر دو طرف غالبا قبل از هرگونه ارزیابی نسبت به این توانمندی، نخست جنسیت زنان را مورد توجه قرار می دهند، مخالفان، همه زنان را ذاتا ناتوان و موافقان نیز همه زنان را ذاتا توانمند می دانند! 
***
اطلاعات: قبل از هرچیز بهتر است به مقوله پژوهش از بعد تئوریک بپردازیم، این مقوله از نظر شما در جامعه امروز ما چه جایگاهی دارد و شما به عنوان مسئول مستقیم پژوهش در آموزش عالی کشور چه برداشتی از این مقوله دارید؟
نورشاهی: در ابتدا لازم است بگویم من صرفا یک فعال حوزه پژوهش هستم نه مسول حوزه پژوهش و بعد عرض کنم در ایران به لحاظ فرهنگ عمومی متاسفانه پژوهش شناخته شده نیست، در حالی که در جوامع دیگر این فعالیت کاملا شناخته شده و جایگاهش هم مشخص است، چرا که در این جوامع از ابتدای ورود دانش آموزان به مدرسه به آنها جستجوگری و پرسشگری آموزش داده می شود و افراد در این جوامع کار آموزششان را با داشتن روح پرسشگری شروع می کنند، ولی درکشور ما معمولا ما آموزش را انتقال اطلاعات به دانش آموز می دانیم و با توجه به روش های آموزشمان ذهن پرسشگر را پرورش نمی دهیم و چون ذهن پرسشگر را پرورش نمی دهیم، خودمان هم پرسشگر نیستیم و چون پرسشگر نیستیم، ضرورت پژوهش را هم متوجه نیستیم.
اطلاعات: دانشگاهیان که در صف اول مجریان پژوهش در کشور قرار دارند، نگاه شان به این مقوله غیر از یک ماموریت اداری و بخشی چگونه است؟
نورشاهی: با کمال تاسف باید بگویم این مقوله در دانشگاه های ما در درجه دوم اهمیت قرار دارد، یعنی آن چیزی که در زبان ما مسئولان جاری است مبنی بر اینکه دانشگاه های ما از نسل دانشگاه آموزشی به ترتیب به سمت دانشگاه پژوهشی، دانشگاه کارآفرین و دانشگاه مسئله محور پیش می رود، اما در واقع گرچه دانشگاه از مرحله آموزش به مرحله پژوهش پیش می رود، ولی این پژوهش، پژوهش اصیل از نظر من نبوده بلکه پژوهشی است که بیشتر جنبه وظیفه گرا پیدا کرده است، یعنی اینکه برای یک عضو هیئت علمی دانشگاهی تعریف شده که شما وظیفه دارید آموزش بدهید و پژوهش کنید و بنابراین پژوهش بیشتر تبدیل شده است به یک وظیفه در دانشگاه ها و وقتی اینگونه باشد در درجه دوم اهمیت قرار می گیرد.
اطلاعات: در پژوهشگاه ها و موسسات پژوهشی اوضاع چگونه است؟
نورشاهی: در پژوهشگاه ها و موسسات پژوهشی که به دلیل ماهیتشان پژوهش باید حرف اول را بزند و در راس امور آنها قرار گیرد، می بینیم که نگاه ها از بیرون به آنها طوری است که آن ارزش و اصالتی که حق این پژوهشگاه ها و موسسات پژوهشی است به آنها داده نمی شود.
شما همین امروز در همین ادبیات مسئولین ذیربط دقت کرده و یک تحلیل محتوایی درباره آنها بکنید، آنقدر که اسم دانشگاه برده می شود، اسم موسسات پژوهشی و پژوهشگاه ها برده نمی شود، خود این موضوع نشان می دهد که ما آموزش را بر پژوهش ترجیح می دهیم، در صورتی که تعداد پژوهشگاه ها و موسسات پژوهشی دولتی و غیردولتی در کشور از مرز ۶۴۰ واحد عبور کرده است که در مجموع ظرفیت بزرگی را تشکیل می دهند.
اما پژوهش همیشه در سایه آموزش قرار گرفته است و همین باعث می شود که ما در سطوح مختلف از جمله تخصیص منابع، اهمیت دادن برنامه ریزی برای پژوهش و توجه و نگاه ویژه به پژوهش این مورد را در درجه دوم اهمیت قرار بدهیم.
اطلاعات: به نظر شما چه اتفاقی در عرصه آموزش عالی کشور افتاده است که اذهان برخی از مقامات تصمیم گیر کشور و بخصوص آموزش عالی نسبت به اهمیت پزوهش خالیست؟
نورشاهی: پژوهش تولید علم و دانش می کند ولی متاسفانه در کشور ما چون مرجعیت علم در ابهام قرار دارد به نظر من باور مدیرها نیز یکی از موانع توسعه پژوهش در کشور است، مدیران ما ارزش پژوهش و مرجعیت علم را باور ندارند، علتش هم این است که وقتش را ندارند و آنقدر درگیر هستند که ممکن است خودشان هم گرچه اهل علم و دانشگاه و پژوهش باشند و اکثراً هم اندیشه ورزی کرده باشند ولی وقتی پشت میز اجرایی می نشینند، بسیار بسیار وقت شان فشرده و صرف رفع انواع واقسام موانع اجتماعی، سیاسی، زمانی، مالی وگاهی قانونی می شوند و اصلا فرصت فکر کردن و اندیشیدن و رجوع به علم را ندارند.
اطلاعات: شما به مرجعیت علمی دانشگاه ها مکرر اشاره کردید، برخی از مسئولان در کشور دانشگاه ها را متهم به شانه خالی کردن از انجام مسئولیت علمی شان در خصوص مقابله با برخی از معضلات بزرگ پیش رو کشور از جمله خشکسالی و کاهش ذخایر آب می کنند، شما چه پاسخی به این اتهام دارید؟
نورشاهی: من می گویم مرجعیت علم بخاطر این است که ما باید یک جایی تقاضا برای علم داشته باشیم تا علم مرجع شود و علم بخودی خود مرجع نمی شود، مگر اینکه طرف رجوع قرار بگیرد. بدیهی است علم و خاستگاه آن یعنی دانشگاه ها وقتی طرف رجوع قرار گیرد، خودش را موظف می داند که مرتبا ظرفیت، امکانات، تجهیزات و توانمندی های خود را به روز کند تا بتواند پاسخ درخور و به روز بدهد.طبیعی است که علم وقتی مورد پرسش قرار نگیرد، می رود کار خودش را می کند، پس علم کار خودش را می کند و جامعه نیز کار خود را انجام می دهد و آسیب ها زیاد می شود.
امروزه می گویند کشور مشکل آب دارد، مشکل خاک دارد، مشکل محیط زیست دارد و به دانشگاه ها انتقاد می کنند که چرا شما جلو این مشکلات را نگرفتید! چرا پژوهش و تحقیقات علمی دانشگاه ها درخصوص این مشکلات نبوده است!من می گویم کسانی که از دانشگاه ها انتقاد می کنید آیا یک روز شده که به دانشگاه یا پژوهشگاه بیایید و بگویید آقای دانشگاه! بیا این سئوال من را جواب بده، یا درهمین تحقیقاتی که دانشگاه ها و پژوهشگاه ها کردند، جستجو کردید تا پاسخ سئوال تان را پیدا کنید یا اگر پیدا نکردید، بیایید صورت مسئله را از دانشگاه یا موسسه پژوهشی بخواهید که در مورد این مشکل، ما فکر کنیم؟ در این خصوص مثال عینی می زنم پزوهشگاهی وابسته به وزارت علوم مالچ زیستی تولید نموده که با کلی مزایا می تواند در کنترل رانش شن و خاک و موضوع ریزگردها مورد استفاده قرار گیرد ولی به گفته مسئول این پزوهشگاه علی رغم اطلاع رسانی هیچ مراجعه ای به آنها نشده است !
با کمال تاسف باید بگویم ما در جاهایی حتی درطرح و بیان مسئله مشکل داریم، یعنی صورت بندی مسئله غلط است که ما به جواب نمی رسیم، خیلی مواقع شده که دولتمردان و سیاست گذاران ما صورت مساله شان غلط است و این صورت مسئله باید توسط یک اندیشمند و اندیشه ورز و محقق دانشمند صورت بندی صحیح بشود و بیان مسئله تصحیح شود و روش صحیح حل مسئله انتخاب شود تا ما به جواب درست برسیم و ما در بیشتر جاها این مشکل را داریم بعد می گوییم تحقیقات ما به درد نمی خورد و کاربردی نیست.
کسانی که از کاربردی نبودن پژوهش ها در دانشگاه ها انتقاد می کنند اول بیایند صورت مساله شان را تصحیح بکنند بیایند از اهل فن مشورت بگیرند، بیان مساله شان را بدهند و قبول کنند که صورت مساله شان اشتباه بوده و باید تصحیح شود، بعد بگویند که پژوهش های دانشگاه ها به درد نمی خورد!
اطلاعات: بیشتر درباره اشکال در دیدگاه ها و نگاه ها نسبت به مقوله پژوهش صحبت کردیم، بیاییم وارد عرصه اجرا بشویم و درباره مثلا اعتبارات پژوهشی صحبت بکنیم!
نورشاهی: موضوع اعتبارات پژوهشی هم دقیقا
برمی گردد به باورها یعنی وقتی علم مرجعیت ندارد برای آن پول هم خرج نمی شود و طبیعی است که اگر در جایی از بودجه دانشگاه ها کسری آمد، فوری از محل اعتبارات پژوهشی آن کسری را پر می کنیم. یا در تخصیص اعتبارات به آموزش عالی اول تخصیص به دانشگاه ها داده می شود و در مرحله بعد به پزوهشگاه ها و این خود بیانگر همین دیدگاه است .
می گوییم دانشجو الان در سلف سرویس غذا ندارد، چکار کنیم، چکار نکنیم، از کجا پول غذای دانشجو را تامین کنیم! از محل اعتبارات کجا بزنیم؟ مناسب ترین محل پژوهش است! چون فکر می کنیم به پژوهش نیازی نداریم و احساس نیاز نکردیم، به نظر من این موارد معلول است و علت نیست.
اطلاعات: فکر نمی کنید ساختارها، قوانین و مقررات هم در عرصه پژوهش به این موانع و مشکلات دامن می زند؟
نورشاهی: چرا! اتفاقا به نظر من تحمیل بعضی ازساختارها، منظورم قوانین و مقررات نیز باعث شده که پژوهش از طبیعت خودش دور شود و در مواردی شکل صوری و وظیفه ای پیدا کرده و در مواردی نیز تنها به رفع تکلیف تبدیل شده است.
ما پژوهش را از اصالت و ذات خودش به دلیل وجود برخی ساختارها تهی کردیم، به عنوان مثال یکی ازاین ساختارها آئین نامه ارتقاء اعضای هیات علمی دانشگاه هاست،به این صورت که همه اعضای هیات علمی در دانشگاه ها باید مقاله داشته باشند و مقاله باید از درون یک پژوهش در بیاید ودر نتیجه استاد این پژوهش را در پایان نامه های دانشجویی سفارش می دهد و پایان نامه های دانشجویی هم دریک قالب خاص تعریف می شود و استاد مجبور می شود
به سمت و سویی برود که دانشجو مجبور شود به جای اینکه دیتاهای واقعی را گرد آوری کند، داده سازی بکند و به جای اینکه از یک روش تحقیق اصیل و با طی مراحل صحیح به یک پژوهش و نتیجه پژوهشی برسد مجبورمی شود که مسیر اصلی را دور بزند و بدون استفاده از روش های تحقیق اصیل، پروژه و پایان نامه اش را ببندد!این ساختارها درواقع به نوعی انحراف را در پژوهش دامن می زند و باعث دورشدن آن از پاکیزگی ذاتی و هنجارهای خودش می شود.
اطلاعات: با این همه مشکل در عرصه پژوهش خیلی نباید تعجب کنیم که چرا نتایج پژوهش ها در کشور بیشتر در کتابخانه ها و آرشیو ها خاک می خورند و بازخورد عملی ندارد، نظر شما را می خواستم دراین خصوص جویا شوم؟
نورشاهی: وقتی یک پژوهشی اتفاق می افتد، شما یک دانشی را تولید می کنید، این دانش لزوما نمی تواند بیاید در عرصه عمل بنشیند و اینجا یک حلقه مفقوده وجود دارد، یک حلقه ای که این دانش را باید تبدیل به کاربرد از جنس دستورالعمل و محصول از جنس ایده و فرآیند بکند.
منظورمن این است که دانش یک فرآوری لازم دارد تا بر روی آن اتفاق بیفتد که بعد ازاین، تبدیل به کاربرد شود، بنابراین، چون این حلقه مفقوده را معمولا در پژوهشگاه ها و موسسات پژوهشی نداریم در خیلی از مواقع می گویند نتیجه پژوهش شما به درد نمی خورد، در حالی که من معتقد هستم که همان خروجی هایی که ما فکر می کنیم درآن کتاب ها و گزارشات پژوهشی وجود دارد اگر فقظ یکبار خوانده شود اثر خودش را می گذارد و حداقلش این است که کاربر نسبت به این که چگونه از دانش موجود دراین پژوهش برای عرصه عمل خودش از آن استفاده بکند به آن حساس می شود و به حلقه مفقوده فکر می کند.
اطلاعات: به رغم مواردی که مطرح کردید در برخی عرصه ها پژوهش های خوبی در کشور صورت گرفته است در این خصوص توضیح می دهید؟
نورشاهی: من پیشرفت های خوبی در پژوهش در برخی عرصه ها از جمله پژوهش های دفاعی، هسته ای، بهداشتی و پزشکی می بینم، همچنین در نانو و تکنولوژی های
جدید نیز پژوهش های خیلی خوبی داشتیم و به نظر من الان وقت آن رسیده است که به حوزه های اجتماعی ورود بکنیم و آسیب های اجتماعی را پژوهش کنیم و پژوهش در حوزه کشاورزی هم باید تقویت شود و پژوهش های حوزه هنر نیز که همیشه مغفول مانده است، بایستی جانی تازه بگیرد.
اطلاعات: با توجه به اینکه دانشگاه ها، پژوهشگاه ها و موسسات پژوهشی کشور عمدتا دولتی هستند، شاید یکی از دلایل ناکامی و ناکارآمدی پژوهش در آنها همین ماهیت دولتی بودن آنهاست، بنابراین منطقا بخش خصوصی ما باید در عرصه پژوهش دست بالا داشته باشد، آیا این گونه است؟ 
نورشاهی: پژوهش یک موقع برای نوآوری و تکنولوژی های جدید و برای بهبود کیفیت کالا ها و خدمات است که بخش خصوصی در این حوزه متمرکز می شود، یعنی شما بنگاه هایی دارید که تولیدی، تجاری و خدماتی هستند و اینها برای اینکه وضعیت رقابتی پیدا بکنند لازم هست که آینده نگری داشته باشند و لازم هست که پژوهش کنند برای اینکه محصولات، خدمات و کالاهای شان را توسعه و بهبود ببخشند.
پژوهش در بخش خصوصی عمدتا در این حوزه تعریف می شود، حالا متاسفانه ما چون اقتصادمان، اقتصاد بازار و رقابتی نیست، نیاز به مزیت رقابتی نداریم، بنابراین پژوهش در بخش خصوصی هم متاسفانه توسعه پیدا نمی کند و بنگاه تجاری و تولیدی ما نیازی به پژوهش پیدا نمی کند و احساس نیاز نمی کند، چرا چون رقابت نیست.
اطلاعات: آخرین سئوال من درباره یک معضل اخلاقی در عرصه علم و پژوهش است و آن سرقت مقاله دیگران و گذاشتن آن در سایت ISI به نام خود است، در این خصوص شما چه نظری دارید و غیر از این، آیا صرف داشتن مقاله در سایت، اگر مقاله واقعا تولیدی خود شخص و کاملا هم علمی و استاندارد باشد، منجر به تولید علم می شود؟
نورشاهی: من بطورکلی در این خصوص فقط این را می توانم بگویم که وقتی در جامعه ای هنجارهای علمی خدشه دار می شود و ساختارها و قوانین به هنجارهای آکادمیک و علمی تحمیل می شوند و نهاد های علمی را منکوب می کنند، پایبندی به هنجارهای علمی نیز خدشه دار می شود.
یا وقتی هدف ما در کلاس های درس فقط انتقال دانش تولید شده باشد و یادمان می رود که در سر کلاس درس یکی از اولویت ها باید این باشد که هنجارهای آکادمیک و علمی را به دانشجوی خودمان انتقال بدهیم، نتیجه اش این می شود که ما به اخلاق حرفه ای و آکادمیک پایبند نیستیم و عزیزان ما در دانشگاه ها در واقع اجتماع پذیری شان به طورکامل اتفاق نمی افتد و هنجارها و ارزش های جامعه علمی را درونی نمی کنند و چون این هنجارها درونی و باورمند نشده اند، پایبندی به آنها را نیز احساس نمی کنیم و خیلی راحت آنها زیر پا گداشته و منکوب ساختارها می شویم.
در پاسخ به قسمت دوم این سئوال نیز می توانم بگویم که اگر تولید علم را یک بسته(پکیج) در نظر بگیریم و بسته ای شاخص ها را مورد سنجش قرار بدهیم، تولید مقاله یکی از آنهاست، نه همه آن و شرط لازم است ولی کافی نیست.
اینکه ما تولید علم را فقط به تولید مقاله تقلیل دهیم یا بگوییم تولید مقاله اصلا مهم نیست هردو اینها غلط است. شاخص های تولید علم یک بسته است و ترکیبی از شاخص هاست که باید باهم باشند.
ما اگر بخواهیم درعلم بگوییم که پژوهشگر به یک مرجعیت علمی رسیده است، یکی از شاخص هایی که معمولا لحاظ نمی شود، شاخص دیده شدن است، یعنی میزانی است که یک فرد در یک حوزه تخصصی خودش دیده و مورد رجوع قرار می گیرد و دعوت می شود و به او استناد می شود و این لزوما به تعداد مقالاتش مربوط نیست، شما کسانی را شاید سراغ دارید که در طول عمر علمی شان
مثلا تعداد زیادی مقاله منتشر نکرده باشند، ولی بسیار مرجع هستند و یک مقاله در طول ده سال کار علمی منتشر می کنند و همین مقاله ممکن است که هزاران هزار بار مورد رجوع قرار گرفته و به سمینارها و نشست های مختلف دعوت می شوند و در بیان نظرات مرتبا مورد رجوع واقع می شود، پس می بینید که تنها شاخص تولید علم تولید مقاله نیست و البته کسی ممکن است که با یک مقاله مرز دانش را تکان بدهد و سطح آن را بهبود ببخشد ولی تولید مقاله به تنهایی شاخصی برای تولید علم محسوب نمی شود.
——————-
*عضو هیئت علمی موسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی حدود ۲۴ سال در حوزه آموزش عالی پژوهش کرده است. وی ابتدا عضو گروه مطالعات تطبیقی در آموزش عالی بوده و مدت دو سال است که عضو هیئت علمی گروه نوآوری های برنامه درسی شده و درحوزه های سیاست گذاری در آموزش عالی، مدیریت دانشگاهی، افت تحصیلی، پذیرش دانشجو و کیفیت زندگی اعضای هیئت علمی تحقیقات و مطالعات داشته است.

گفت و گو: تاج محمد  کاظمی

منبع: روزنامه اطلاعات/ یکشنبه 2.2.97

نوشتن دیدگاه

نظراتی که حاوی توهین یا افترا می باشند، منتشر نخواهند شد.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

پیشخوان

آخرین اخبار