ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - در سینمای ایران نقش‌ها و شخصیت‌های خاص، جذاب، چند وجهی و به یاد ماندنی کم نیست و قطعا انتخاب برای ارائه لیستی با محدودیت تعداد مشکل‌های زیادی بر سر راه انتخاب کننده قرار خواهد گرفت.

لیست حاضر یک انتخاب 10 گزینه‌ای از میان تعداد زیادی نقش‌هاست که می‌توانند آنها را هم در دسته بندی قرار گیرند. شخصیت‌ها فقط از میان فیلم‌های سینمایی انتخاب شده‌اند و قطعا سریال‌های تلویزیونی زیادی هم هستند که دارای نقش‌های منحصربفرد با بازی‌هایی یگانه‌اند. (ترتیب بر اساس سال تولید آثار است)


سوسن تسليمي در نقش "نايي جان"/ باشو غريبه کوچک(بهرام بيضايي)/ 1364

داستان باشو از اين قرار است که پسر کوچکي که در حمله‌اي در حين جنگ خانه اش در جنوب کشور ويران شده و خانواده اش را از دست داده سوار بر کاميوني مي‌شود، خوابش مي‌برد و وقتي بيدار مي‌شود مي‌بيند که در شمال کشور است. او در اين ديار با زني برخورد مي‌کند که در غياب همسرش به همراه دو فرزندش زندگي مي‌کند. نقش اين زن که نامش "نايي جان" است را سوسن تسليمي با همان لهجه‌ي گيلکي خود بازي مي‌کند.

تسليمي با داشتن تسلطي کامل بر تکنيک بازيگري و درآميختن خود با فرم هر نقش و کلاً استفاده از جاذبه‌هاي بازيگري ـ همانند صداي رسا ـ توانست بازي‌هايي درخشان را از خود در تاريخ سينماي ايران ثبت کند. او در اين فيلم چنان ماهرانه ايفاي نقش مي‌کند که به گونه‌اي همه آن فيلم را به خاطر نقش او به خوبي به ياد دارند. نايي جان و پسرک زبان هم را نمي‌فهمند، اما چنان ارتباط عميقي بين آن‌ها پديد مي‌آيد که مي‌تواند يکي از جلوه‌هاي زيباي روابط انساني باشد.

يکي از نقاط قوت فيلم باشو غريبه کوچک علاوه بر ارزش‎هاي ديگر آن بازي سوسن تسليمي است که به زيبايي رفتار يک زن روستايي را نشان مي‌دهد. او لهجه شمالي را بسيار روان و درخشان ادا مي‌کند. بازي چشم و اعضا صورت متناسب با حرکات بدن يکي از ويژگي‌هاي بارز تسليمي در اين فيلم است. تسليمي شخصيت يک زن روستايي گيلکي را در به يادماندني‌ترين نقش سينمايي در کارنامه‌اش به ثبت مي‌رساند.

ادامه مطلب...

 

رقيه چهره‌آزاد درنقش "مادر"/ مادر(علي حاتمي)/ 1368

علي حاتمي را به عنوان ايراني‌ترين فيلم ساز کشورمان مي‌شناسند. شخصيت «مادر» اين فيلم هم مانند بسياري ديگر از کاراکترهايي که او خلق کرده، ايراني‌ترين نمونه از جنس خودش است. مادر سالخورده‌اي که در واپسين روزهاي زندگي، با آرامش مثال‌زدني به دنبال جمع کردن فرزندانش است تا يک بار ديگر کانون خانواده‌اش را گرم کند؛ دقيقاً همان نقش سنتي مادران ايراني. چهره‌آزاد با اين فيلم، به نماد مادر ايراني در سينماي ايران تبديل شد. فيلم «مادر» مهم ترين نقش زنده‌ياد رقيه چهره‌آزاد است و يک سيمرغ بلورين را در 81 سالگي براي او به ارمغان آورد.

او مسن‌ترين بازيگري است که برنده اين جايزه شده ‌است. هنگام درگذشت رقيه چهره‌آزاد؛ روزنامه‌ها، نقل‌قولي از نقش غلامرضا (اکبر عبدي) را در فيلم، در تيتر خود نوشتند: «مادر مرد، از بس که جان ندارد.»

ديالوگ‌هاي او در فيلم بسيار ماندگار شد و در تاريخ سينماي ايران نقش مادرانه او در فيلم مادر حک شد. مادر: «يه بشقاب بکش بذار کنار مادر، غلامرضا نصف‌شب گشنش ميشه. تنگم آب کن واسه جلال‌الدين، براي محمد‌ابراهيم زير‌سيگاري بذار، مراقب باش ماه‌منير حکما قرصشو بخوره. بي‌خوابي نزنه به سرش. ببين داداشتون هم چي مي‌خواد مهيا کنين، سرشب بخوابين بچه‌ها که بتونين صبح زود پاشين، فردا خيلي کار دارين.»

ادامه مطلب...


فريماه فرجامي در نقش "آفاق"/ نرگس (رخشان بني اعتماد)/ 1370

آفاق با جواني به نام عادل زندگي مي‌کند. آفاق از کودکي، عادل را بزرگ کرده و بعد به ناچار به عقد او درآمده است. آن دو از طريق دزدي گذران مي‌کنند. عادل با دختر جواني که خانواده فقيري دارد، آشنا مي‌شود و به او دل مي‌بندد. آفاق براي آن که امکان ازدواج آن دو را فراهم کند، خود را مادر عادل معرفي مي‌کند و ...

نرگس يک بازي حيرت انگيز از فريما فرجامي به نقش آفاق را دارد که به خاطر اين بازي و حال و فضاي فيلم هم که شده، فرجامي ا يکي از بهترين نقش آفرينان سينماي ايران مي‌کند. آفاق زني است مملو از انواع تضادها، هم عاشق است و هم از عشقش متنفر. او با وجود سخت جاني که زندگي بر او تحميل کرده است بسيار شکننده و ظريف است و تمام اين تضادهاست که شخصيت آفاق را يگانه مي‌سازد.

«نرگس» محصول سال1370 است و فريماه فرجامي آثار ديگري چون «تيغ و ابريشم»، «اجاره‌نشين‌ها»، «سرب»، «مادر»، «پرده آخر» و ... را در کارنامه هنري‌اش دارد ولي نرگس چيز ديگري است.

ادامه مطلب...


ليلا حاتمي در نقش "ليلا" / ليلا (داريوش مهرجويي)/ 1375

داستان فيلم در مورد ليلا و رضا است که در يک مراسم شله‌زرد پزان همديگر را مي‌بينند و چندي بعد با هم ازدواج مي‌کنند. آن دو، بعد از مدتي زندگي متوجه مي‌شوند که ليلا نمي‌تواند فرزندي به دنيا بياورد. هرچند اين امر براي رضا اهميتي ندارد اما ليلا در اثر فشارهاي وارد شده براي رضا به دنبال همسر دومي است تا بتواند بچه‌دار شود.

«ليلا» اولين فيلمي است که ليلاحاتمي در آن مقابل دوربين داريوش مهرجويي قرار گرفته‌است و اين همکاري سال‌ها بعد با فيلم نارنجي‌پوش تکرار شد.مهرجويي در اين فيلم سرتاسر ليلايي را نشان مي‌دهد که در عين آرامش و قدرت، دروني مشوش و نگران دارد. شايد هيچ‌کس بهتر از ليلا حاتمي نمي‌توانست اين دوگانگي – سردي و بي‌تفاوتي در مقابل به هم‌ريختگي دروني- را به تماشاگر نشان دهد. ليلا از طرف ديگر تلنگري اجتماعي هم به مفهومي پرچالش در دهه هفتاد - عدم‌ توانايي زوجين در فرزندآوري- بود.

ادامه مطلب...


هديه تهراني در نقش "سيما رياحي"/ شوکران (بهروز افخمي)/ 1377

شوکران فيلمي بود که هديه تهراني در نقش سيما رياحي در آن به ايفاي نقش پرداخت. محمود بصيرت (فريبرز عرب نيا)، مدير يک کارخانه ي بزرگ، زندگي خوبي را با همسر و دو بچه اش مي گذراند. اما وقتي به علت بستري شدنِ رئيسش در بيمارستان، با سيما رياحي(هديه تهراني)، يکي از پرستاران آنجا آشنا مي شود، زندگي‌اش تغيير مي کند …

سيما نمونه بارزي از يک شخصيت دو وجهي است. چهره سرد و لحن صدا و نحوه راه رفتن تهراني در فيلم باعث مي‌شود اين دو وجه شخصيت بخوبي از آب دربيايد. سيما رياحي در «شوکران» از معدود ضدقهرمان‌هاي زنِ سينماي ايران است، تصويري از جامعه‌ي زنانِ هوشمندي که در برهه‌اي، مصمم‌شدن براي رسيدن به هدف، کوتاه‌ترين راه ممکن را انتخاب کنند. اما عاقبتي تلخ سرنوشت آنها را رقم زد. سيما رياحي شمايلي ملموس از بخشي از زنان و دختران دهه هفتاد و هشتاد کشور است.

ادامه مطلب...


مژده شمسايي در نقش "گلرخ کمالي"/ سگ کشي (بهرام بيضايي)/ 1379

فيلم سگ‌کشي که در مورد زني در تلاطم بي‌رحم زندگي است که براي نجات همسرش از بار گرفتاري‌ها و مشکلات، سختي‌ها را تحمل مي‌کند تا شايد خود را در معضلات پيش آمده همسرش شريک بداند، غافل از اينکه خود بازيچه‌ همسرش شده است.

قهرمان فيلم گلرخ کمالي، با بازي مژده شمسايي است. زني مستقل و روشنفکر که تصميم مي‌گيرد براي نجات شوهرش از حبس، چک‌هاي او را از بين طلبکارانش جمع کند. فيلم سگ‌کشي نشان دادن کشمکش گلرخ با فريبکاري، مردسالاري، قدرت و پول است. گلرخ کمالي از معدود زناني در سينماي ايران است که از فضاي روشنفکري خارج و به دنياي واقعي ايران- آن‌طور که بيضايي تصوير کرده- وارد مي‌شود.

ادامه مطلب...


ترانه عليدوستي در نقش "ترانه"/ من، ترانه پانزده‌ سال دارم (رسول صدرعاملي)/ 1380

در تاريخ سينماي ايران شخصيت نوجوان ماندگار ويژه‌اي پيدا نمي‌شود و شايد بتوان گفت مهم‌ترين کاراکتر نوجوان، همين «ترانه» است. داستان اين فيلم درباره ترانه دختر يک زنداني است که با وجود سن کم، در يک مغازه عکاسي کار مي کند، مدرسه مي‌رود و از والدينش نگهداري ‌مي‌کند، او دختري شاد، حاضر جواب و عاقل، خود ساخته و متکي به نفس بار آمده است. بر اثر دشواري هاي خانوادگي خود با پسر ثروتمندي آشنا و با وجود مخالفت‌ها، با او محرم مي شود. زماني که پسر ترانه را رها مي‌کند، بحران، فرزندي هست که در شکم دارد.

اين فيلم در انتقاد به ازدواج در سنين پايين است و نگاه خانواده‌ها به دغدغه‌هاي جوانان و روابط دختر و پسر را به چالش مي‌کشد. ترانه تنها و از هم پاشيده، با فرزندي در شکم، بي‌پناه، در آستانه انتخاب بزرگي هست. يا به جبر رسم بايد جنين را از بين ببرد يا نگه دارد و با رسم بجنگد. نوع بازي ترانه عليدوستي در اين فيلم، کيفيت بازيگري زنان در سينماي ايران را تغيير داد. ترانه تنها و از هم پاشيده، با فرزندي در شکم، بي‌پناه، در آستانه انتخاب بزرگي است. يا به جبرِ عرف بايد جنين را از بين ببرد يا نگه دارد و با عرف بجنگد. ترانه در فيلم دايما درحال ستيز با خود و دنيايش است.تلاش‌هاي اين کاراکتر براي اثبات پاکي و هويت فرزندش و از همه مهم‌تر مقابله سرسختانه او در برابر موج سنگين تهمت‌ها يا قضاوت‌هاي اشتباه، اين شخصيت را جذاب و ماندگار کرده است.

ادامه مطلب...


گلاب آدینه در نقش "عفت خانم"/ مهمان مامان (داریوش مهرجویی)/ 1382

مهمان مامان روایتی از یک مهمان سرزده است که با وجود فراهم نبودن شرایط پذیرایی از مهمان و بد بودن اوضاع مالی خانواده تب و تابی در خانه به راه می افتد و در نهایت با کمک همسایه‌ها آبروی خانواده در پذیرایی از مهمان سرزده حفظ می‌شود.

گلاب آدينه كه پس از سالها دوري از سينما با بازي در نقش نخست اين فيلم دوباره به عرصه بازيگري در فيلم بازگشته بود، بدون شك بهترين انتخاب براي ايفاي نقش مادري مظلوم، پر جنب و جوش، كم توقع، مهربان و خسته از زمانه بود. او با بازي بسيار روان و درخور توجهي كه از خود ايفا كند، بدون اينكه دست به اغراق هاي آزار دهنده بزند، با كمترين حركات و استفاده مناسب از ميميك، بيان و بدن خود به خوبي حس همذات پنداري بيننده را بر انگيخت و مخاطب را در نزديكي هر چه بيشتر به فيلم كمك كرد. در اين بين شخصيت و نوع بازي او يكي از نقش هاي به ياد ماندني سينما و شايد بهترين نقش اين بازيگر را به وجود آورد.

گلاب آدینه در هر فیلمی که بازی کرد به چشم آمد و ماندنی شد، در یک جمع‌بندی باید به بازی‌های شاهکار ایشان در «مهمانی مامان» آقای مهرجویی یا «زیرپوست شهر» خانم بنی‌اعتماد اشاره کرد و یا نقش کوتاهی که در «روسری آبی» داشتند.

ادامه مطلب...


فاطمه معتمدآريا در نقش "ننه گيلانه"/ گيلانه (رخشان بني‌اعتماد، محسن عبدالوهاب)/1383

گيلانه نگاهي به اوايل جنگ و اعزام نيروهاي جوان به جبهه دارد. ننه گيلانه به همراه پسر و دختر جوانش در کوران جنگ و در بمباران‌هاي تهران، زندگي دشواري را مي‌گذرانند. پسر گيلانه با بازي بهرام رادان، زخم‌خورده از جنگ، جسمي ناتوان دارد و فاطمه معتمدآريا در نقش گيلانه در پي سرپا نگه داشتن زندگي با زمانه درگير است. نوع بازي معتمدآريا در اين فيلم اگرچه منتقداني هم دارد که آن را بيش از حد برونگرايانه و اغراق‌آميز مي‌دانند، اما چنان است که گيلانه را به زني ماندگار در سينماي ايران تبديل کرده است.

تفاوت گيلانه با ديگر شخصيت‌هاي زنانه سينماي ايران اين است که او هم اگرچه در تلاش براي زندگي و جدال با مشکلات است، اما بر خلاف ديگران، رويکردي سلبي به اطراف ندارد. گيلانه تلاش مي‌کند که خانه، زندگي و فرزند خود را نگه دارد بدون آن‌که رفتارش حاوي مفاهيم گل‌درشت اجتماعي يا طبقاتي باشد. چنين رفتاري از او شخصيتي ساخته که فراتر از طبقه متوسط شهري، نماينده طبقات ديگر اجتماعي هم باشد و براي نخستين‌بار سيماي زني را به تصوير مي‌کشد که جواني را گذرانده و تا رسيدن به مرگ، که دور هم نيست، هنوز دل به زندگي دارد.

ادامه مطلب...

 

گلشیفته فراهانی در نقش "سپیده"/ درباره الی (اصغر فرهادی)/ 1387

«درباره الی» آخرین تجربه بازی گلشیفته فراهانی در سینمای ایران بود. فیلمی که حتی بعد از رفتن او، به اکران عمومی درآمد و صحبت‌های زیادی شنیده می‌شد که به دلیل حضور گلشیفته فراهانی در فیلم، اجازه اکران آن لغو شود ولی این اتفاق نیافتاد.

از جهتی این کامل‌ترین نقش‌آفرینی گلشیفته هم هست. در اجرای نقش سپیده می‌توان برآیند سال‌ها تجربه بازیگری او و بهترین نمونه استایل و لحن خاصی را که او در این مدت به آن رسیده بود، به تماشا نشست. صدای توامان با بغض، نگاه‌های نگران و آسیب خورده و البته قامتی که باید همه ضعف‌های خود را پشت آن پنهان کند و وانمود کند که قوی و محکم ایستاده است.

گلشیفته فراهانی برای درآوردن نقش سپیده، که می‌توان او را قهرمان اصلی «درباره الی» هم دانست، زحمت زیادی کشید. هرچند که اصغر فرهادی در کار با بازیگر بسیار سخت‌گیر است و به حالتی جز بهترین اجرای بازیگر رضایت نمی‌دهد اما تلاش‌های گلشیفته برای رسیدن و نزدیکی به سپیده بسیار قابل توجه بود. مثلا هر روز قبل از ضبط ساعت‌ها لب ساحل با صدای بلند فریاد می‌کشید تا آن خش و گرفتگی صدای سپیده در فیلم، به شکل درستی از کار دربیاید.

ادامه مطلب...

 منبع: عصرایران

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - در یکی از روزهای پاییزی سال ۱۳۲۰ در خیابان ری، کوچه آبشار فرزندی به دنیا آمد که بعدها اورکت‌ سبز ارتشی، خوب بر تنش نشست تا بشود نماد چهره معترض عدالت‌جو.

به گزارش ایسنا، امروز ۲۶ آبان ماه تولد فرامرز قریبیان است؛ بازیگر بی‌حاشیه سینمای ایران که اهل جار و جنجال نیست، اهل هیاهو و فریاد نیست اما همیشه یادآور اعتراض و عدالت‌طلبی است.

او که زاده سال ۱۳۲۰ در یکی از محلات قدیمی تهران است، امروز ۷۹ ساله می‌شود.
گرچه نام قریبیان با سینمای مسعود کیمیایی گره خورده ولی کمتر بازیگری داریم مانند او که کارنامه‌ای پر و پیمان داشته باشد و  مقابل دوربین تعداد زیادی از کارگردان‌های معتبر سینمای ایران ایفای نقش کرده باشد.

او در سال‌های پر شمار فعالیت خود با هنرمندانی همانند بهمن فرمان آرا، اصغر فرهادی، یدالله صمدی، محمد علی نجفی، سیف الله داد، امیر قویدل، پوران درخشنده، ابوالحسن داودی، ابراهیم حاتمی کیا، جهانگیر جهانگیری، مهدی صباغ زاده و ... همکاری داشته است. 
از سال‌های آغازین دوره نوجوانی که با مسعود کیمیایی رفیق شد، هر دو تصمیم‌شان را گرفته بودند؛ این دو نوجوان که عشق‌شان فیلم‌های وسترن بود،هیچ راهی جز سینما نداشتند. کیمیایی کارگردانی را انتخاب کرده بود و او بازیگری را.


اما عشق به بازیگری سبب نشد به بازی در هر فیلمی تن بدهد. با اینکه در سال‌های پیش از انقلاب برای بازی در فیلمفارسی پیشنهاد هم داشت، حضور در آن نوع سینما را دوست نداشت و ترجیح داد در فیلم «بیگانه بیا» به عنوان دستیار کارگردان در کنار کیمیایی باشد تا بخت با او یار شود و فیلم «خاک» ساخته شود. 
از اوایل دهه ۵۰ که با بازی در «خاک» و بعد از آن در «گوزن‌ها» خوش درخشید، سینمای ایران دانست که بازیگر نقش‌های اعتراضی خود را یافته است. 
و جالب اینجاست که بعد از انقلاب و دگرگونی حوزه‌های فرهنگی و هنری و شکل‌گیری سینمایی تازه، این چهره نه تنها کمرنگ نشد بلکه همچنان پر قدرت، حضور خود را بر پرده نقره‌ای تثبیت کرد.
بازی در فیلم «غزل» کار دیگری از مسعود کیمیایی و «جنگ اطهر» به کارگردانی محمد علی نجفی، دیگر فعالیت‌های او در سال‌های پیش از انقلاب است. همچنانکه در سال ۵۷ با بازی در فیلم «سایه‌های بلند باد» با بهمن فرمان آرا همکاری کرد و هنوز هم این فیلم را دوست می‌دارد.

 

ادامه مطلب...


اما سال ۶۱ با بازی در فیلم «سفیر» به کارگردانی فریبزر صالح، در اولین فیلم عظیم سینمای پس از انقلاب به ایفای نقش پرداخت. فیلمی که درون مایه‌ای مذهبی داشت و سیاهی لشکری عظیم و تهیه کننده‌اش بنیاد مستضعفان بود و گفته می‌شود در آن دوره برای ساخت آن ۹ میلیون تومان هزینه شده است. این فیلم که به نوعی نشان‌گر سینمای انقلاب اسلامی در آن دوره است، هیچ بازیگر زنی نداشت. باز هم تم مورد علاقه او بود؛ اعتراض به ارباب.  

با اینکه حوادث بعد از انقلاب و جنگ و شرایط اجتماعی آن دوره، فرصتی برای ستاره‌سازی به سینمای ایران نمی‌داد ولی فرامرز قریبیان با آن چینی که همیشه بر پیشانی‌اش نقش بسته، در سراسر دهه ۶۰ و ۷۰، شهرتی در خور داشت و محبوبیتی قابل توجه که تا به امروز ادامه پیدا کرده است.

ادامه مطلب...
نمایی از فیلم دو نفر و نصفی


سینماگران به قدرت بازیگری‌اش باور داشتند و تماشاگران او را دوست می‌داشتند. برای برخی یادآور خاطرات «گوزن‌ها» بود و تعدادی دیگر او را در فیلم‌هایی مانند «کانی مانگا» و «ترن» می‌پسندیدند. او با بازی در فیلم «دو نفر و نصفی» ساخته یدالله صمدی، هم طیف دیگری از تماشاگران را که عموما فیلم‌های خانوادگی را دوست می‌داشتند، همراه خود کرد هر چند که این فیلم در کارنامه او، جایگاه خاصی نیافت.
همکاری با اصغر فرهادی، نقطه درخشان دیگری در کارنامه هنری اوست.فرهادی برای ساخت نخستین فیلم‌هایش به سراغ این بازیگر رفت که نتیجه آن، همکاری این دو هنرمند در فیلم‌های «رقص در غبار» و «شهر زیبا» است. هرچند کارکتر قریبیان در این دو فیلم با نقش‌های اعتراضی‌اش فاصله داشت، اما حضورش همچنان به یاد ماندنی و اثرگذار بود و جایزه‌هایی را هم برای او به ارمغان آورد.

 

ادامه مطلب...
نمایی از فیلم رقص در غبار


این بازیگر البته در کنار فعالیت‌های بازیگری‌اش در زمینه کارگردانی هم صاحب چند تجربه آبرومندانه است.
قریبیان در سال ۱۳۶۵ نخستین فیلم خود را با نام «جدال در تاسوکی» بر اساس فیلمنامه‌ای از مینا خمامی ساخت و با فاصله نزدیک به یک دهه، فیلم «قانون» را در سال ۷۴ مقابل دوربین برد. 
«چشم‌هایش» دیگر تجربه قابل قبول او در عرصه کارگردانی است. این اثر را بر اساس داستان «داش اکل» صادق هدایت کارگردانی کرد و خودش هم در آن به ایفای نقش پرداخت.
او که علاقه‌مند به سینماست، می‌دانست با بالا رفتن سن، فرصت‌های بازیگری کم می‌شود به همین جهت به کارگردانی هم روی آورد ولی کارکتر مستقل او طبیعتا ترجیح می‌داد بیشتر بر سرمایه شخصی خود تکیه کند تا ناچار نشود به خواسته‌های سرمایه گذاران سینمایی تن بدهد. 
سال ۹۲ برای بازیگر مورد نظر ما سالی پر ماجرا بود ، ساخت فیلم «گناهکاران» با همراهی پسرش سام و البته سخنانی که در تاریخ جشنواره فیلم فجر کم سابقه بود.
او که آن سال در گروه داوران جشنواره فیلم فجر حضور داشت، بعد از اختتامیه جشنواره، رازی را برملا و اعلام کرد جایزه بازیگری نقش اول مرد متعلق به نوید محمدزاده بوده اما داوران را بر آن داشته‌اند که این جایزه را عوض کنند چراکه بیم آن می‌رفت مجلس، جشنواره را به هم بریزد. ولی بازیگر نقش‌های معترض، تاب نیاورد و هنوز تنور جشنواره گرم بود که سخنان او، آتشی دیگر بر خرمن آن دوره جشنواره انداخت. 
او که سه بار سیمرغ بلورین جشنواره فجر را همراه با چندین جایزه بین‌المللی به خانه برده است، به دنبال این افشاگری، سال‌ها از سینما دور ماند آن چنانکه خودش گفته است تاب تحمل مناسبات غیر حرفه‌ای آن را ندارد.
تازه‌ترین حضور او در عرصه بازیگری به فیلم «خروج» ساخته جدید ابراهیم حاتمی‌کیا برمی گردد. 
حضور او در نشست پرسش و پاسخ این فیلم که سال گذشته در روزهای عصبی و پر التهاب جشنواره سی و هشتم فیلم فجر، برگزار شد، نشان‌گر این نکته بود که او باز هم می‌خواهد سخنانی مگو بر زبان آورد چراکه قریبیان چندان اهل گفتگوی مطبوعاتی و نشست خبری نیست.

 

ادامه مطلب...
نمایی از فیلم خروج


و این چنین بود که بهمن ماه سال گذشته مقابل نمایندگان رسانه‌ها نشست و اعلام کرد که با فیلم «خروج» از سینما خداحافظی می‌کند. او که کمتر لب به گله و شکایت باز کرده است، در این نشست اما اعتراض خود را بیان کرد و گفت لوس بازی‌های مسئولان سینما او را بی‌حوصله کرده و ترجیح می‌دهد سینما را ترک کند.

 قریبیان اعلام کرد که نقش خود را در فیلم «خروج» بسیار دوست داشته و همین علاقه سبب شده سختی‌ها را به جان بخرد، مدت‌ها هدایت یک تراکتور را در شهرک سینمایی تمرین کند و با نقشی محبوب، سینما را ترک کند.

هرچند به فاصله چند ماه بعد خبر بازی او در فیلم «اکبرشاه» علی رویین تن منتشر شد، توضیح داد که قرارداد بازی او در این فیلم به دو سال و نیم پیش و قبل از فیلم «خروج» بازمی گردد و آنچه تا به حال ساخت این فیلم را به تاخیر انداخته، مسائل مالی است. ظاهرا سازندگان این فیلم بنا دارند تا زمانی که کرونا از بین نرفته، ساخت فیلم را آغاز نکنند.
اما مرداد امسال، نگارش مطلبی برای تولد مسعود کیمیایی، بار دیگر موضوع کناره گیری او و پشیمانی احتمالی‌اش از خداحافظی با سینما را بر سر زبان‌ها انداخت. داستان از این قرار بود که او برای تولد کیمیایی در یکی از نشریات مطلبی نوشت و از آنجا که معتقد بود سخنانش بدرستی منتقل نشده، تاکید کرد که خداحافظی با سینما زیباترین کاری بوده که انجام داده است.
گویا از او پرسیده بودند اگر کیمیایی بار دیگر نقشی به او پیشنهاد کند، ممکن است به سینما بازگردد و او گفته بود اگر نقشی اعتراضی باشد ولی در این وضعیت بعید است مسعود هم فیلمی بسازد.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - دقایقی بعد از انتشار خبر درگذشت خسرو آواز ایران، فضای اینستاگرام هنرمندان پر شد از پیام‌ها و دلنوشته‌ها و در این میان کیهان کلهر، نوازنده چیره‌دست کمانچه نوشت: جان از تن آواز رفت یکی از زیباترین و عمیق‌ترین پیام‌ها بود.

به گزارش خبرنگار موسیقی ایرنا، با انتشار خبر آسمانی شدن مرغ سحر موسیقی ایران، هنرمندان موسیقی در صفحات اینستاگرامی خود پیام‌ها بسیاری را منتشر کردند.

همایون شجریان فرزند مرحوم محمدرضا شجریان با انتشار این پیام خبر درگذشت پدرش را تایید کرد و نوشت: خاک پای مردم ایران به دیار معشوق پرواز کرد.

محمد اصفهانی خواننده موسیقی ایران خطاب به خسرو آواز ایران اینگونه نوشت:

من از تو صبر ندارم که بی تو بنشینم
کسی دگر نتوانم که بر تو برگزینم

استاد، صدای بی نظیر شما با اشعار بی نظیری عجین شده که همواره در نا زندگی می‌کند. این مفارقت را تسلیت نمی‌گویم چون شجریان مدت‌هاست که در مقام حضور متمکن است.

علیرضا قربانی دیگر خواننده موسیقی ایران با شعری خراسانی اینگونه تاثر خود را از درگذشت محمدرضا شجریان به رشته تحریر درآورد:

تو که نازنده بالا دلربایی
تو که بی سرمه چشامون سرمه سایی 
تو که مشکین دو گیسو در قفایی 
به مو گویی که سرگردون چرایی؟
استاد شجریان عزیز
نام شما در همه کوچه و برزن‌های قلب مردم ایران زمین ثبت است.

ادامه مطلب...

تو خامُشی که بخواند؟

همچنین صفحه اینستاگرامی منسوب به استاد محمدرضا شفیعی کدکنی شاعر، استاد دانشگاه و ادیب معاصر نیز در پیام کوتاهی نوشت: تو خامشی که بخواند.

سیدعلی صالحی، شاعر معاصر در سوگ محمدرضا شجریان نیز در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی اینستاگرام نوشت: روان خسرو ما روشن و شادمان و آمرزیده باد.

کاظم موسوی بجنوردی رئیس بنیاد دایره المعارف بزرگ اسلامی در پیامی به مناسبت درگذشت محمدرضا شجریان در صفحه اینستاگرامی این بنیاد نوشت:  خبر ناگوار درگذشت استاد آواز ایران، شادروان محمد رضا شجریان، موجب تالم و تاثر اهالی فرهنگ و دوستداران هنر ایران گردید.
ایشان به‌راستی نماد هنر اصیل و فرهنگ کهن موسیقایی ایران بودند، همچنین نقش ایشان در پیوند عموم مردم با ادبیات این سرزمین به‌ویژه آثار شعرای چون حافظ و سعدی بسیار پررنگ و انکار ناشدنی است. این ضایعه را به خانواده ایشان، جامعه هنری کشور و مردم ایران تسلیت می گویم.

بابک صحرایی ترانه سرای معاصر نوشت: مرگ حریف جاودانگی نیست

علی زندوکیلی خواننده موسیقی پاپ نوشت: او آسمانی شد و به دیار باقی شتافت

مهراب قاسمخانی هنرمند سینما و تلویزیون خطاب به خسرو آواز ایران متن زیر را منتشر کرد: چه اهمیتی دارد خیابانی به نام شما کنند که نام شما تا ابد جاودانه خواهد ماند. نه فقط به خاطر هنرتان که به خاطر شرفتان.
به خاطر اینکه هدفتان ثبت شدن در گوش‌هایمان نبود. هدف شما ماندگاری در قلب ما بود.

 

ایران یتیم شد

طهمورث پورناظری آهنگساز و نوازنده تار پیامی به شرح زیر منتشر کرد: هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق

سهراب پورناظری نوازنده کمانچه و تنبور نوشت: ایران یتیم شد

مهیار علیزاده دیگر آهنگساز کشورمان پیام زیر را منتشر کرد: آسمانی شدن اعتبار آواز ایران بر همه مردم ایران زمین تسلیت باد

کیهان کلهر موسیقیدان بین المللی و برنده جایزه جهانی وومکس نوشت: جان از تن آواز رفت

صبا علیزاده نوازنده کمانچه و فرزند حسین علیزاده نوشت: مرغ سحر پر کشید.

ادامه مطلب...

اکبر گلپایگانی خواننده پیشکسوت متن زیر را منتشر کرد: با نهایت تاسف و تاثر در گذشت هنرمندی خوب و ارزنده را به همه مردم ایران تسلیت عرض می‌کنم.

پرویز پرستویی بازیگر سینما و تلویزیون اینچنین از غم آسمانی شدن مرغ سحر نوشت:

خسرو آواز ایران
استاد شجریان عزیز
شما فقط یک خواننده بزرگ نبودید
شما یک روظنفکر، فرهیخته و یک انسان والا بودید.
شما جاودانه بودید و جاودانه تر شدید.
یادتان همیشه در دل‌ها خواهد ماند.
کاش این ویروس کرونای لعنتی نبود و مردم عزیز و عاشقانتان حق مطلب را به‌درستی ادا می‌کردند.

محمد رضا شجریان که پس از سال‌ها مبارزه با سرطان امروز پنجشنبه (۱۹ مهر ۹۹) درگذشت؛ حلقه‌ای از زنجیره گرانسنگ استادان موسیقی و آواز اصیل و سنتی بود که نامش در کنار اساتیدی؛ نظیر عبدالله دوامی، اسماعیل مهرتاش و حسین طاهرزاده در تاریخ موسیقی ایران قرار گرفت؛ نامی که تا سال‌ها ظهور جانشینی برای او غیرممکن به نظر می‌رسد.

محمدرضا شجریان (زادهٔ اول مهر ۱۳۱۹ در مشهد) موسیقی‌دان، آهنگ‌ساز، خواننده و خوشنویس ایران زمین و نامزد ۲ جایزه گرمی بود که توسط سایت انجمن آسیا به‌عنوان پرآوازه‌ترین هنرمند موسیقی اصیل ایرانی معرفی شد. همچنین روزنامهٔ ونکوورسان او را یکی از مهم‌ترین هنرمندان موسیقی در سال ۲۰۱۰ و یکی از ۵۰ صدای برتر جهان معرفی کرده‌ بود.

شجریان در طول فعالیت هنری خود موفق به تولید حدود ۶۰ آلبوم موسیقی، خوانندگی در تیتراژ فیلم‌هایی چون دلشدگان، ابجد و زمستان، و اجرای بیش از ده‌ها کنسرت داخلی و بین المللی شده است.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - همایون شجریان در صفحه اینستاگرام خود نوشت: "خاک پای مردم ایران به دیدار معشوق پرواز کرد".
 محمدرضا شجریان هنرمند موسیقی و آواز در سن ۸۰ سالگی درگذشت.

او امروز پنجشنبه 17مهرماه 99 به دلیل بیماری و در بیمارستان جم تهران جان سپرد.

همایون پسر شجریان با اعلام این خبر در صفحه اینستاگرام خود نوشت: "خاک پای مردم ایران به دیدار معشوق پرواز کرد".

بیمارستان جم نیز اعلام کرد: پیکر استاد شجریان به بهشت زهرا منتقل شد.

شجریان

محمدرضا شجریان متولد 1319 موسیقی دان، استاد آواز و خواننده سنتی بود.

وی همچنین رئیس شورای عالی خانه موسیقی ایران، بنیانگذار گروه شهناز و چند ساز موسیقی بابداع کرده بود.

شجریان در قرائت قرآن نیز فعالیت داشت و دعای ربنا یکی از معروف ترین قطعات اجرا شده وی است که برای سال های متمادی از صداوسیمای ایران به  هنگام اذان مغرب در ماه رمضان پخش می شد اما به دنبال موضع گیری های انتقادآمیز شجریان در برابر برخی رفتارهای دولت و صداوسیما، این سازمان، پخش ربنای شجریان را متوقف و او را ممنوع التصویر کرد.

از جمله شاگردان استاد شجریان می توان به ایرج بسطامی، مظفر شفیعی، حسام‌الدین سراج، حمیدرضا نوربخش و علی جهاندار اشاره کرد.

همایون پسر شجریان نیز از شاگردان وی است.

 

 
ادامه مطلب...

ادامه مطلب...

این تصاویر در ایران برای همه ما آشناست: به نانوایی می‌رویم، با فروتنی درخواست چند عدد نان می‌کنیم و معمولاً هم به نانوا نمی‌گوییم نان را برای من با چه کیفیتی بپز (کاملاً برشته،‌ یا نیمه‌برشته یا سفید یا خمیر). هر‌چه از تنور درآمد بر روی چشم می‌گذاریم و پولش را می‌پردازیم و می‌بریم.

 این تصاویر در ایران برای همه ما آشناست: به نانوایی می‌رویم، با فروتنی درخواست چند عدد نان می‌کنیم و معمولاً هم به نانوا نمی‌گوییم نان را برای من با چه کیفیتی بپز (کاملاً برشته،‌ یا نیمه‌برشته یا سفید یا خمیر). هر‌چه از تنور درآمد بر روی چشم می‌گذاریم و پولش را می‌پردازیم و می‌بریم. وقتی به مطب پزشک‌ می‌رویم خیلی فروتن می‌نشینیم تا پزشک از ما سؤال کند و اگر یکی دو تا سؤال داشته‌باشیم با کلی شرمندگی می‌پرسیم و جرات هم نمی‌کنیم از پزشک بپرسیم فلان قرص برای کدام مشکل من است و فلان آمپول برای چه بود و آیا با توجه به اینکه فشار خون دارم، فلان دارو برای من ضرر ندارد؟ وقتی به شهرداری می‌رویم خیلی مهربان و سربه‌زیر درخواست خود را می‌گوییم و اگر مهندس شهرساز درخواست ما را رد کرد اغلب نمی‌پرسیم به استناد کدام آیین‌نامه یا کدام مصوبه؟ بلکه باز با فروتنی می‌گوییم حالا شما یک لطفی بکنید این کار را حل کنید. تصاویری از این دست در ساعت به ساعت زندگی ما ایرانیان قابل مشاهده است.

 

البته متقابلاً من هم که در نانوایی و مطب و شهرداری سربه‌زیر و فروتن هستم، در موضع شغلی خودم، حکومت می‌کنم؛ یعنی اگر فرضاً اپراتور تلفن اداره‌ای هستم، وقتی فردی تماس بگیرد و بیش از یکی دو سوال بپرسد، جواب سربالا می‌دهم و تلفن را قطع می‌‌کنم. اینها همه تصاویر جامعه‌ای است که افرادش انباشته از خوی و رفتار سلطه‌گری و دیکتاتوری هستند. در چنین جامعه‌ای همه افراد در هر موقعیتی در اغلب موارد محکوم و در موضع دست پایین هستند و فقط در یک مورد (جایی که مرتبط با شغل و مسئولیت خودشان است) حاکم و در موضع بالا هستند. بنابراین در جامعه سلطه‌گر، افراد در همه موارد محکوم و سلطه‌پذیرند و در یک موضع، حاکم و سلطه‌گر و چنین می‌شود که روح سلطه‌گری و سلطه‌پذیری در همه زندگی ما رسوخ می‌کند. چنین جامعه‌ای اگر هفته‌ای یک انتخابات هم برگزار کند، دموکرات و آزادمنش نیست. در چنین جامعه‌ای انتخابات بیشتر به یک نمایش می‌ماند و البته حاکمانش در انتخابات دخالت می‌کنند و کسی هم نمی‌تواند آنها را به دادگاه بکشاند.

 

حالا داستان را بر عکس کنید. اگر هر فردی فقط در یک موضع (جایی که موضع شغلی اوست و مسئولیت دارد) محکوم، یعنی پاسخگو باشد، آنگاه در همه موارد دیگر،‌ یعنی در تمامی مواضعی که با شغل دیگران سر و کار دارد، حاکم خواهد بود. در چنین جامعه‌ای هر فرد فقط در یک مورد محکوم و در اغلب موارد حاکم است و چه دلپذیر است زیستن در چنین جامعه‌ای. جامعه دوم قطعاً یک جامعه دموکرات‌تر و آزادمنش‌تر است. حتی اگر حکومتش پادشاهی باشد و هیچ انتخاباتی در آن برگزار نشود.

 

بنابراین دموکراسی واقعی ربطی به انتخابات ندارد.‌ انتخابات فقط یکی از شیوه‌های تجربه‌شده گردش قدرت سیاسی است؛ دموکراسی واقعی، آن مناسباتی است که در بین ما رواج دارد. یک پادشاه غیرمنتخبِ پاسخگو (مثل امپراتور‌های ژاپن)، قطعاً دموکرات‌تر از ژنرالی است که با انتخابات فرمایشی سرکار آمده باشد (مثل ژنرال السیسی در مصر).

 

پس دموکراسی تنها با یک تغییر کوچک در رفتار ما تحقق می‌یابد. یعنی اینکه بپذیریم در موضع شغلی خودمان، هرجا هستیم، پاسخگو باشیم اما روحیه چنین پذیرشی کجا شکل می‌گیرد؟ در خانه و مدرسه. اولین پیامد یک نظام آموزشی‌ که در آن،معلم، گوینده صرف و دانش‌آموز شنونده صرف باشد، شکل‌گیری رابطه سلطه میان دانش‌آموز و معلم است. قاعده روان‌شناسی این است که دیکتاتورها در موضع ضعف، سلطه‌پذیر هستند و در موضع قدرت، سلطه‌گر و دیکتاتور خواهند شد. اگر در جامعه‌ای در همه بخش‌ها و همه مشاغل اداری و غیر‌اداری و همه تعاملات روزمره تا جایی که امکان دارد سلطه‌گری صورت می‌گیرد به دلیل آن است که در مدارس از کودکی به‌طور آشکار یا پنهان یا به‌صورت رسمی یا ضمنی، سلطه‌پذیری آموزش داده شده است و در نتیجه همان کودکان، زمانی که به اولین دستاویز‌های قدرت مجهز می‌شوند، سلطه‌گری می‌کنند. برای نمونه آن معلمی که روی زمین، دور نیمکت بچه‌ها با گچ قرمز، خط می‌کشد و به کودکان می‌گوید حق ندارند پای خود را از این خط بیرون بگذارند،‌ نه نظم بلکه سلطه‌‌گری را آموزش می‌دهد.

 

شاید در نگاه نخست رفتار و گفتار این طیف از دانش‌آموزان در کلاس‌های درس با نوعی نظم ظاهری و پذیرش همراه باشد اما باید گفت دانش‌آموزان پیش و بیش از کتاب‌های درسی از فضای حاکم در مدارس، برنامه‌های غیررسمی و فرهنگ آموزشی یاد می‌گیرند. آنها در چنین ساختاری، فرمان‌پذیری و تبعیت بی‌چون‌و‌چرا را یاد می‌گیرند، آنها یاد می‌گیرند کسی که در مدرسه قدرت و مرجعیت بالاتری داشته باشد می‌تواند نقش بیشتری در تصمیم‌گیری‌ها ایفا کند و آنها یاد می‌گیرند در مدرسه بسیاری از سؤال‌ها را نمی‌شود و نباید پرسید. در چنین فضایی، وقتی دانش‌آموزان نمی‌توانند آزادانه، رویدادها و اتفاقات را به پرسش بگیرند، وقتی نظرات و دیدگاه‌های دانش‌آموزان در فعالیت‌های جاری مدرسه جایگاهی ندارد و وقتی مدرسه، دغدغه‌ها و نیازهای بنیادی و طبیعی دانش‌آموزان را برنمی‌تابد و پاسخ نمی‌دهد، نه‌تنها میل و شوق یادگیری همچون بذر یک گیاه، درون جان کودکان خشکیده و از بین می‌رود بلکه مدرسه به محیطی تبدیل می‌شود که ارتباطی عمودی و یک‌سویه با مخاطبانش دارد و کارکردی غیر از قفس و تجربه سلطه‌گری و سلطه‌پذیری نمی‌تواند برای دانش‌آموزان بیافریند.

 

بنابراین، مسئله مهم برای حرکت در مسیر توسعه این است که این رابطه یک‌طرفه شکسته شود. در همین راستا پائولو فریره[۱] خیلی صریح می‌گوید: «در فرآیند تعلیم و تربیت روش سخنرانی به سلطه ختم می‌شود و روش گفت‌وگو به خلاقیت و خود‌شکوفایی منجر می‌شود.[۲] نسلی می‌تواند موجب توسعه باشد که در کودکی، گفت‌وگو را در فرآیندهای آموزشی دیده، چشیده و لمس کرده باشد». برای همین فریره باور دارد «نقطه رهایی‌بخش برای حرکت به سمت توسعه، شکستن چرخه سلطه‌گری و سلطه‌پذیری در خانه و در مدرسه است[۳].»

 

برای لحظه‌ای هم که شده به کودکان خود نگاه کنید. تازگی، طراوت، معصومیت، نگاه نو به همه‌چیز و همه‌کس، کنجکاوی، معنا‌داری زندگی، حیرت، عشق‌ورزی، دیگر‌دوستی، جاودانگی، خلوص، آزادگی و آزادی، جاندارپنداری، معنویت، شور، سادگی، مهربانی، شفقت و هر آنچه که زیبنده عارفان، هنرمندان و فیلسوفان است در نهاد تک‌تک کودکان وجود دارد اما به محض اینکه همین کودکان پا به مدرسه می‌گذارند، مانند درختانی می‌شوند که تکانده شده باشند یا شب هنگام، طوفانی سهمگین را از سرگذرانده باشند و شکوفه و میوه‌ای بر شاخه‌هایشان باقی نمانده باشد. مدرسه و دیگر نهادهای آموزشی با کودکان چنین می‌کنند.

 

همه می‌دانیم هیچ‌کسی نمی‌تواند با کفشِ دیگری با آسودگی و راحتی راه برود. همه می‌دانیم روش نگهداری از گیاهان و گل‌ها متفاوت است و هر گیاه و گلی، دما و میزان آب متفاوتی را لازم دارد تا شکفته شود. همه می‌دانیم که حتی در بدن یک انسان، هر سلولی نقشه کوانتومی متفاوتی دارد و هیچ سلولی مانند دیگری نیست. حال چگونه انتظار داریم که می‌توانیم همه دانش‌آموزان را با یک روش و با یک قالب آموزش دهیم، چنان‌که به رشد همه آنها بینجامد؟ برای همین، تنها راه این است که آموزش را تبدیل به بستری برای گفت‌وگو کنیم و اجازه دهیم دانه‌های کودکی به روش خودشان شکوفا و بارور شوند. این، کلید رهایی برای حرکت به‌سمت توسعه است.

 

اما در ایران موضوع سلطه‌پذیری و سلطه‌گری بسیار شدید‌تر است چرا که رابطه سلطه از خانواده شروع می‌شود. ما عموماً در خانواده‌ها گفت‌وگو نمی‌بینیم زیرا در خانواده یک تقسیم کار سنتی شکل گرفته است و هر‌کسی کار خودش را می‌کند و نظر‌خواهی و گفت‌وگو شکل نمی‌گیرد. به همین دلیل،دقیقاً همین رابطه در مقیاس بزرگ‌تر در جامعه تکثیر شده است و تبدیل به رابطه سخنوری، موعظه و خطابه شده است. همه روابط در سطح جامعه یک‌طرفه و سلطه‌گرانه‌ است. یک جایی این رابطه باید شکسته شود تا این روابط سلطه‌گرانه از بین برود و مسیر رهایی به سمت توسعه باز شود. شکسته‌شدن این رابطه در خانواده بسیار مشکل است؛ تغییر رفتار والدین، اراده،‌ زمان و هزینه بسیار زیادی می‌طلبد و در شرایط امروزی با دغدغه‌ها و مسائل فراوانی که مادران و پدران با آنها روبرو هستند و فرصت یادگیری و تغییر ندارند، چنین کاری مشکل‌تر نیز می‌شود.

 

در سطح مقامات سیاسی و جامعه نیز غیر‌ممکن است زیرا این مقامات نیز با همین ساختار پرورش یافته‌اند و در همین خانواده‌ها رشد کرده‌اند و امکان تغییر آنها وجود ندارد و تنها باید منتظر تغییر نسل سیاسی باشیم اما در نظام آموزش چنین تغییری ممکن است. فقط عزم، تعهد و صبر می‌خواهد. چه اِشکالی دارد که معلمان به جای مشق شب، «موضوع شب» یا «قصه شب» داشته باشند و فردای آن روز همه دانش‌آموزان و معلمان با یکدیگر در رابطه با یک موضوعی گفت‌وگو کنند. از این تغییرات می‌توان شروع کرد. چه اِشکالی دارد بچه‌ها به جای انشاء، بیایند جلوی کلاس و از تجربه‌های خودشان با بقیه همکلاسی‌های‌شان گفت‌وگو کنند. از همین کارهای کوچک باید شروع کرد چرا که قله‌های بلند با گام‌های کوچک فتح شده‌اند. تجربه تاریخی به ما می‌گوید که معمولاً افرادی که می‌خواسته‌اند یک‌باره تغییرات بزرگ ایجاد کنند و انقلابی عمل کنند، خسارت‌‌های‌ سنگینی به جامعه خودشان زده‌اند. معلمان ما باید با همین تغییرات کوچک آغاز کنند و راه رهایی به‌سمت توسعه را باز کنند؛ آنگاه به‌زودی شاهد امواج تغییر و تحول بزرگ خواهیم بود.

 در پایان، دوباره به نظرات فریره باز می‌گردیم تا بگوییم بیایید در فرآیند آموزش، «پرسش» را قدر بنهیم. پرسش، پرسش و باز هم پرسش. ما نیاز داریم به جای جواب‌دادن، پرسش کنیم. ما نیاز داریم رویدادها را با هم کاوش و بررسی کنیم. ما نیاز داریم نیازها و دردهای‌مان را به هم بگوییم. ما نیاز داریم با هم صحبت کنیم. ما نیاز داریم یکدیگر را بشنویم. ما نیاز داریم کثرت و تفاوت‌های یکدیگر را بپذیریم و ما نیاز داریم با هم گفت‌و‌گو کنیم تا به توسعه برسیم.

 

به‌عنوان جمع‌بندی، ما شاخص های زیر را برای اندازه‌گیری «ظرفیت دموکراسی» در یک کشور معرفی می‌کنیم:

شاخص اول: تعداد دقیقه‌هایی که دانش‌آموزان ما در کلاس درس صحبت می‌کنند، نسبت به تعداد دقیقه‌هایی که معلمان ما در کلاس صحبت می‌کنند.

 

شاخص دوم: تعداد پرسش‌هایی که دانش‌آموزان از معلم و از یکدیگر می‌پرسند، نسبت به تعداد پرسش‌هایی که معلم از دانش‌آموزان می‌پرسد.

 

شاخص سوم: تعداد فعالیت‌های مشارکتی که در کلاس انجام می‌شود (مانند املای چند‌نفره، انشای گروهی، نقاشی گروهی و...)، نسبت به تعداد فعالیت‌های انفرادی که در کلاس انجام می‌شود.

 

شاخص چهارم: سرعت و اشتیاق دانش‌آموزان و معلمان هنگام ورود به کلاس و مدرسه، نسبت به سرعت و اشتیاق آنها هنگام زنگ‌خوردن و بیرون رفتن از کلاس و مدرسه.

 

شاخص پنجم: مقایسه امکاناتی که در سرویس‌های بهداشتی معلمان وجود دارد، نسبت به امکانات موجود در سرویس‌های بهداشتی دانش‌آموزان.

 

شاخص ششم: تعداد جلسات شورای معلمان و کادر آموزشی مدرسه، نسبت به تعداد جلسات شورای دانش‌آموزان که در طول یک سال تحصیلی در مدرسه برگزار می‌شود.

 

شاخص هفتم:میزان انعطاف و کیفیت میز و صندلی‌های مدیران و معلمان مدرسه، نسبت به میز و صندلی‌های دانش‌آموزان در کلاس درس.

 

شاخص هشتم: تعداد داستان‌ها و خاطراتی که معلمان در کلاس می‌گویند، نسبت به تعداد داستان‌ها و خاطراتی که دانش‌آموزان در کلاس می‌گویند یا در دفتر مشق می‌نویسند.

 

شاخص نهم:تعداد بازخوردهای توصیفی که معلم‌ها در دفتر مشق و کتاب‌ها می‌نویسند،نسبت به تعداد بازخوردهای توصیفی دانش‌آموزان و والدین.

 

و شاخص دهم:تعداد سؤالات امتحانی تستی، جای خالی و جورکردنی، در مقایسه با تعداد سؤالات تشریحی که یک معلم در طول یک سال تحصیلی طراحی و به اجرا می‌گذارد.

 

امیدواریم اکنون که ویروس مبارک کرونا، نظام آموزشی ما را به‌سمت کلاس‌های مجازی سوق داده است، معلمان گرامی فرصت بدهند تا کودکان ما از این بستر برای گفت‌وگو و هم‌شنوی استفاده کنند و دوباره کلاس‌های مجازی را به کلاس‌های سخنرانی و خطابه‌خوانی تبدیل نکنند. از وزارت آموزش و پرورش نیز انتظار می‌رود در بستر نرم‌افزار «شاد» نیز امکان هم‌شنوی و گفت‌وگو میان معلمان، دانش‌آموزان و والدین را بیشتر فراهم کند و راه‌های ارتباط یک‌طرفه معلم با دانش‌آموزان را مسدود کند.

 منابع:

 فریره،پائولو (۱۳۹۴).آموزش ستم‌دیدگان. ترجمه: احمد بیرشک و سیف‌الله راد. تهران: نشر اینترنتی رهایی.

 پی نوشت: 

[۱]. Paulo Freire

 [۲]. از نظر فریره آموزش بانکی به سلطه ختم می‌شود که مصداق آن روش سخنرانی است و آموزش رهایی‌بخش به آزادی ختم می‌شود که مصداقش روش گفت‌و‌گو خواهد بود. فریره بیان می‌کند: «ظرفیت آموزش بانکی در به حداقل‌رسانیدن یا نابودکردن قدرت خلاقه دانش‌آموزان و در برانگیختن ساده‌لوحی آنان به نفع ستمگران است که نه می‌خواهند راز جهان برملا شود و نه میل دارند که آن را دگرگونه ببینند. آموزش بانکی به‌وسیله رفتارها و کاربردهایی که هم‌اکنون برمی‌شماریم و بر روی هم جامعه‌ای ستم‌پیشه را منعکس می‌کنند این تضاد را حفظ و حتی تشدید می‌سازند:

 ۱. معلم می‌آموزاند و شاگردان آموزانده می‌شوند.

۲ . معلم همه‌چیز می‌داند و شاگردان هیچ نمی‌دانند.

۳ . معلم فکر می‌کند و شاگردان درباره‌شان فکر می‌شود.

۴ . معلم حرف می‌زند و شاگردان – با فروتنی – گوش می‌دهند.

۵ . معلم انضباط برقرار می‌کند و شاگردان منضبط می‌شوند.

۶ . معلم برمی‌گزیند و گزیده خود را تحمیل می‌کند و شاگردان، هم داستانی می‌کنند.

۷ . معلم عمل می‌کند و شاگردان با دیدن عمل معلم گمان می‌برند که عمل می‌کنند.

۸ . معلم محتوای برنامه را انتخاب می‌کند و شاگردان (که طرف مشورت نبوده‌اند) خود را با آن هماهنگ می‌سازند.

۹ . معلم قدرت معرفت را با قدرت حرف‌های خود که مقابل آزادی شاگردان قرار می‌دهد، خلط می‌کند.

۱۰ . در جریان یادگیری، معلم کارساز است در حالی که شاگردان فقط کارپذیراند.

عجیب نیست که مفهوم بانکی آموزش، آدمیان را موجوداتی تطابق‌پذیر و اداره‌شدنی می‌داند. هرچه دانش‌آموزان بیشتر برای ذخیره‌کردن امانت‌هایی که به آنان سپرده شده است کار کنند، کمتر به گسترش آگاهی نقادانه‌ای نائل می‌شوند که نتیجه مداخله آنان در جهان به‌صورت دگرگون‌کنندگان جهان تواند بود. هرچه کامل‌تر نقش منفعلانه را که به آنان تحمیل می‌شود بپذیرند خود را بهتر با جهان، بدین‌گونه که هست، مطابقت می‌دهند و دید پاره‌پاره شده‌ای از واقعیت را که در آنان رسوخ داده شده است، قبول می‌کنند.

 [۳]. فریره، ۱۳۹۴: ۶۴

  *یادداشت محسن رنانی و حسین قربانی در «اعتمادآنلاین» 

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - با وجود شرایط کرونا در کشور، امسال سخت‌ترین آغاز را برای سال تحصیلی در بعد از انقلاب تجربه خواهیم کرد. دست اندرکاران آموزش و پرورش از آمادگی برای بازگشایی مدارس از ۱۵ شهریور چه به صورت حضوری و چه غیرحضوری خبر می دهند و اعلام کرده اند که مانورهای بازگشایی مدارس نیز در استان ها برگزار شده است و پروتکل ها نیز سخت گیرانه خواهند بود.

به گزارش ایسنا، سال تحصیلی جدید از فردا آغاز می شود، کرونا و تقسیم بندی شهرها شرایط را هم برای خانواده ها و هم اولیای مدارس سخت کرده است، هرچند وزیر آموزش و پرورش در نشست خبری اخیرش اعلام کرد که جای نگرانی در این زمینه وجود ندارد و درباره حضور در مدرسه از روز شنبه و جزئیات آن خود مدارس به خانواده ها اطلاع رسانی خواهند کرد، زیرا وضعیت مناطق مشابه نیست.

طی چند روز اخیر، شاهد اعلام تصمیماتی در وزارت آموزش و پرورش بودیم که با شیوه نامه ابلاغی این وزارتخانه برای بازگشایی مدارس مغایرت هایی داشت؛ در این شیوه نامه اعلام شده بود که آموزش دانش آموزان در مناطق قرمز به طور کامل غیرحضوری، در مناطق زرد نیمه حضوری و در مناطق سفید حضوری و عادی خواهد بود. اما در آخرین اظهارات مطرح شده از سوی مسئولان بر حضور دانش آموزان در تمام مدارس در روز ۱۵ شهریور ماه تاکید می شود.

با این حال آموزش و پرورش از خانواده هایی که در مناطق زرد و قرمز هستند خواسته در این چند روز با مدرسه فرزندانشان در تماس باشند و از آنها کسب اطلاع کنند که در صورت گروه بندی، چگونه و چه روزهایی به مدرسه بروند. تا جایی که روز گذشته نیز رئیس مرکز هماهنگی حوزه وزارتی آموزش و پرورش اعلام کرد که خانواده ها صبح روز شنبه قبل از حرکت به سمت مدرسه، با معلم یا مدرسه فرزندشان تماس بگیرند و کسب اطلاع کنند که به مدسه بروند یا خیر.  

 از فردا کدام دانش آموزان به مدرسه می روند؟

به گفته حاجی میرزایی وضعیت بازگشایی مدارس از روز شنبه به این قرار است:

- در همه مدارس سراسر کشور اصل بر برگزاری حضوری است مگر اینکه رعایت پروتکل ها تحت هیچ شرایطی امکان پذیر نباشد.

- برنامه ریزی های جزئی به مدارس واگذار شده که متناسب با وضعیت تصمیم گیری می کنند و فعالیت آموزشی را آغاز می کنند.

- ۳۵ درصد مدارس که تعدادشان کمتر از ۵۰ دانش آموز است و می توانند با رعایت پروتکل های بهداشتی فاصله را رعایت کنند، کلاس ها طبق روال عادی برقرار است.

- درباره ۶۵ درصد مدارس باقی مانده، بحث آموزش حضوری منتفی نیست و اصل بر حضوری بودن آموزش ها است. در جایی که تعداد دانش آموزان به گونه ای باشد که رعایت فاصله ممکن نباشد ناگزیر هستیم کلاس ها را حضوری برگزار کنیم اما در قالب گروه بندی های متفاوت که برخی روزهای فرد و برخی روزهای زوج به مدرسه بیایند.

- روز شنبه روز آغاز سال تحصیلی است. ۱۵ شهریور در همه مدارس اصل بر حضور است، اما در مدارسی که تعداد دانش‌آموزان بیشتر از پروتکل است ناگزیر هستیم تا دانش‌آموزان را گروه بندی کنیم و برخی در روزهای زوج و برخی روزهای فرد بیایند.

- حتی اگر منطقه ای زرد باشد کلاس ها برگزار می شود ولی با تعداد محدودتر دانش آموزان؛  این موضوع تا قبل از روز شنبه از سوی مدارس به خانواده ها اطلاع رسانی می شود.

- حضور دانش‌آموزان در هر کلاس ۳۵ دقیقه است. زمان‌های ساعات تدریس برای همه دروس حداکثر ۳۵ دقیقه است و تلاش می‌کنیم ساعت ورود و خروج  متفاوت باشد تا تزاحم ایجاد نشود.

 ابتدایی ها چگونه به مدرسه خواهند رفت؟

به گفته حکیم زاده، معاون آموزش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش وضعیت بازگشایی مدارس در دوره ابتدایی نیز اینگونه است:

- جریان آموزش از پانزدهم شهریور ماه آغاز می شود. منظور ما این است با توجه به شرایطی که وجود دارد و بر اساس تقسیم بندی که مناطق دارند ممکن است نوع آموزشی که ارائه می دهیم متفاوت باشد اما ما برای همه دانش آموزان، آموزش را در این روز شروع می کنیم.

- مناطق سفید عمدتا مناطق کم جمعیت هستند. مدارسی در روستاها، مناطق عشایری و دوردست داریم که عمدتا زیر ۵۰ دانش آموز دارند و اینها با رعایت پروتکل های بهداشتی آموزش ها را به صورت حضوری دریافت می کنند. با توجه به اینکه ممکن است در بسیاری از این مناطق زیرساخت های فناوری نیز وجود نداشته باشد.

- در مناطق زرد آموزش های ما ترکیبی خواهد بود و آموزش مجازی و حضوری توامان دنبال می شود.

- در مناطق قرمز آموزش ها عمدتا بر بستر مجازی خواهد بود.

- برای کلاس اولی ها برنامه های خاصی داریم. سلامتی شان در اولویت است. اگر وضعیت منطقه قرمز باشد کلاسی به آن معنا که تعداد زیادی دانش آموز در آن حضور داشته باشند نخواهیم داشت، اما اینکه هر دو یا سه دانش آموز همراه خانواده بیایند و معلم شان را بشناسند لازم است.

- برای آموزش ترکیبی در وضعیت زرد، اختیاراتی را به شورای مدارس دادیم که بتوانند با مشارکت خانواده ها درباره روال آموزش تصمیم گیری کنند.

- معلمان می توانند برخی فعالیت ها را در فضای مجازی و برخی را به صورت حضوری انجام دهند.

 دبیرستانی چند روز مدرسه می روند؟

کمرئی، معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش نیز به نکات زیر اشاره می کند:

- با توجه به دستورالعمل ارسالی، مدیران مدارس نباید دغدغه‌ای برای بازگشایی مدارس داشته باشند.

- در شرایط کرونا به‌راحتی در سه وضعیت قرمز، زرد و سفید مدیران می‌توانند مدارسشان را مدیریت کنند.

- در مناطق سفید یک برنامه عادی مانند سنوات گذشته است و از فضای مجازی به عنوان رسانه مکمل استفاده می‌شود.

- در شرایط قرمز از ظرفیت‌های آموزش تلویزیونی و آموزش مجازی استفاده می‌شود.

- در شرایط قرمز، ساعت حضور دانش‌آموزان در مدرسه مجازی کمتر است. ساعت عادی حضور دانش‌آموز در یک کلاس ۷۵ تا ۹۰ دقیقه است که در فضای مجازی در پایه اول ابتدایی، ۲۵ دقیقه، در سایر پایه‌های ابتدایی ۳۰ دقیقه و سایر مقاطع ۳۵ دقیقه است.  

- فضای کلاس و تعداد دانش‌آموز مدرسه در اختیار مدیر و شورای مدرسه است، بنابراین اگر فضا زرد بود بنا به شرایط و تصمیم شورای مدرسه می‌توانند کلاس‌ها را به‌صورت نیمه‌حضوری در مدارس دایر کنند.

- در شرایط زرد، آموزش به صورت ترکیبی است؛ یعنی همان وضعیت سفید را با یک تفاوت اجرا می‌کنیم؛ به این شکل که فاصله دانش‌آموزان در کلاس درس باید یک متر باشد و در مدارس پرتراکم و بر اساس متراژ کلاس درس، شرایط متفاوت است و دانش‌آموزان گروه‌بندی شده و گروه‌ها در روزهایی به مدرسه می‌آیند.

- در متوسطه اول دو روز حضوری، دو روز گروه مخالف هستند و یک روز آموزش مجازی است. در متوسطه دوم چون ۳۵ ساعت آموزش دارند، دو روز حضوری، دو روز گروه مخالف حضور دارند و دو روز نیز آموزش مجازی است.

 کم و کیف آموزش در مدارس استثنایی و شبانه روزی 

جواد حسینی، رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی شرایط مدارس استثنایی را توضیح می دهد:

- در آموزش و پرورش استثنایی اصل بر حضور دانش آموزان در زمان آموزش است. اکثر این دانش آموزان استثنایی در شرایطی هستند که نیاز به توانبخشی دارند و همچنین تعداد دانش آموز به معلم شش به یک است، بنابراین توصیه ما در آموزش و پرورش استثنایی آموزش حضوری دانش آموزان با رعایت پروتکل‌های بهداشتی است.

- در ۳۲ استان  ۳۲ مرکز و مدرسه کامل مجازی را مستقر کردیم.

- در بازگشایی مدارس، سامانه «ندای همراه» را راه اندازی خواهیم کرد که مهمترین هدف از راه اندازی آن چرخش از ایزوله به تلفیق و سپس به سمت فراگیری است.

- امیدواریم در آموزش و پرورش استثنایی بتوانیم به سمت مدارس ترکیبی برویم و دانش آموزان مختلف را در یک مدرسه داشته باشیم و روش‌های آموزش‌شان تفاوت کند.

- در وضعیت قرمز مراکز اختلال یادگیری باز است اما به شکل انفرادی و البته که در شرایط قرمز امکان آموزش هست اما باید شورای مدرسه تصمیم بگیرند. اما مدارس شبانه روزی تعطیل است.

به گزارش ایسنا، علیرغم توضیحات ارائه شده مشخص نیست چه تعداد از مدارس در سراسر کشور آموزش حضوری را تجربه خواهند کرد؟ تقسیم بندی و گروه بندی ها در مناطق زرد چگونه است؟ آیا معلمان ناچار به تدریس دوباره دروس اند؟ کیفیت آموزش مجازی چگونه خواهد بود و ارزشیابی ها به چه قرار هستند و آیا از استانداردهای لازم برخوردارند؟ کلاس اولی ها مهارت خواندن و نوشتن را از طریق فضای مجازی به خوبی فرا می گیرند؟ و ...

به نظر می رسد در چنین شرایطی لازم است ضمن اطلاع رسانی صحیح، همه جانبه و دقیق برنامه آموزشی به مردم از سوی رسانه ها، مدیران مدارس نیز به صورت مستقیم با خانواده ها در ارتباط باشند و برنامه های آموزشی مدرسه را برایشان تشریح کنند.

واقعیت این است که نباید آموزش و پرورش و مدارس را در این روزها تنها گذاشت؛ بار بزرگ تعلیم و تربیت بیش از ۱۴  میلیون دانش آموز در این ایام بر دوش معلمان و برنامه ریزان آموزشی سنگینی می کند و انتظار می  رود دستگاه های اجرایی مرتبط نهایت همکاری و همراهی را برای پیشبرد آموزش در این شرایط داشته باشند.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - سال تحصیلی ۱۳۹۹ ـ ۱۴۰۰ برای بیش از ۱۴ میلیون دانش آموز تا دو روز دیگر آغاز می شود؛ آغازی متفاوت که دست آموزش و پرورش را زیر سنگ کرونا قرار می دهد. هرچند رییس جمهور عنوان کرد «فاصله‌ای بین جان و یادگیری و آموزش وجود ندارد» و اینگونه مهر تاییدی بر بازگشایی پیش از موعد هرساله مدارس زد، اما به نظر می رسد علی رغم اقدامات صورت گرفته، هنوز هم دغدغه های بسیاری برای آغاز زودهنگام یک سال تحصیلی متفاوت کرونایی وجود دارد.

به گزارش ایسنا، آغاز زودهنگام مدارس آنهم ۱۵ روز زودتر از موعد مقرر همیشگی یعنی ۱۵ شهریور از جمله اولین تصمیمات اتخاذ شده وزارت آموزش و پرورش بود و اگر چه اهمیت تحصیل و لزوم جانماندن دانش آموزان از قافله تعلیم و تربیت بر کسی پوشیده نیست اما لزوم تامین تجهیزات و زیرساخت های کافی و لازم برای آموزش های آنلاین و حضوری، دغدغه ها و سوالاتی را برای خانواده ها ایجاد کرده است که پرسش‌هایی با هدف آسیب شناسی و رفع معضلات در ادامه مطرح می‌شود:

واقعیت این است که علی رغم تمام تاکیدات و اطلاع رسانی ها هنوز مشکلات گروهی از خانواده ها برای تامین اینترنت و موبایل یا تبلت جهت دریافت آموزشهای آنلاین در شرایط دشوار اقتصادی پابرجاست و علاوه بر آن ۳.۲ میلیون دانش آموز شناسایی شده که باید وسایل، تجهیزات لازم در اختیارشان قرار گیرد. هرچند آموزش و پرورشی ها که خود را متولی تامین تجهیزات سخت افزاری نمی دانند برای تامین تبلت ها سراغ نهادهای حمایتی رفته و آنها هم قول تامین اعتبار برای خرید تبلت را دادند و اخباری نیز در این زمینه منتشر شده است اما در تمامی اخبار برای توزیع تبلتهای دانش آموزی یک کلمه تکراری به چشم می خورد و آن توزیع «به زودی» تبلتهاست.

ـ آیا تعطیلی چند ماهه مدارس و پایداری و حتی شیوع بیشتر کرونا نباید مسئولان را زودتر از اینها برای تامین تجهیزات مورد نیاز به فکر می انداخت؟

ـ آیا دولت برنامه ای برای پرداخت کمک هزینه خرید تجهیزات سخت افزاری در اختیار خانواده های دارای دانش آموز قرار می دهد؟ اگر چنین است، نحوه توزیع کمک هزینه به چه صورت خواهد بود؟

- تکلیف دانش آموزانی که با تجهیزات والدین شاغل از جمله موبایل قرار است وارد شبکه شاد شوند چه می شود، آیا تدبیری برای دورکاری والدین دارای دانش آموز اندیشیده شده است؟

- نسخه جدید "شاد"  آیا توانایی استفاده میلیونی دانش آموزان را دارد و در آزمون کرونا روسفید می شود؟

- آیا دوره های آموزشی "نحوه آموزش و تدریس در فضای آنلاین" برای معلمان برگزار شده است و معلمان مورد ارزیابی قرار گرفته اند؟

پروتکل بهداشتی مدارس در انتظار ابلاغ ستاد کرونا

- در حالیکه دولت معتقد است فاصله‌ای بین جان و یادگیری و آموزش وجود ندارد چرا از پروتکل ویژه بازگشایی مدارس توسط ستاد کرونا خبری نیست؟

- در شرایطی که آموزش و پرورش در تامین اعتبارات برای تهیه مواد بهداشتی مدارس همواره با چالش روبروست، تامین روزانه ماسک و مواد ضدعفونی کننده در بخشهای زرد و سفید برای دانش آموزان بر عهده چه کسی خواهد بود؟ آیا روزانه در مدارس توزیع می شود؟

- با توجه به تغییر شرایط کرونا در استان های مختلف، چه تدبیری اندیشه شده در صورت قرمزشدن شهرهای زرد، مدارس به دور از بوروکراسی های اداری و ... به سرعت غیرحضوری شوند؟

 "شنبه " بی کتاب دانش آموزان

- یکی از ابتدایی ترین الزامات حضور در مدارس در دست داشتن کتب درسی است اما به نظر می رسد آموزش و پرورش در این زمینه نیز با مشکلاتی مواجه است چرا که توزیع کتب درسی در تمامی مناطق صورت نگرفته است و بسیاری از دانش آموزان علی رغم اینکه قبول خرداد و جا به جایی منزل نداشته و حتی ثبت نامشان نیز به موقع صورت گرفته اما هنوز فراخوانی از سوی مدارس برای گرفتن کتب درسی دریافت نکرده اند.

علی ایحال سال تحصیلی در شرایط کرونا از فردا آغاز می شود، مطالب فوق بخشی از سوالات و ابهاماتی بود که توسط مخاطبان با ایسنا مطرح شده است و خبرگزاری دانشجویان ایران در راستای بهبود عملکرد نظام آموزشی در شرایط دشوار کنونی از مخاطبان و دست اندرکاران آموزش و پرورش می خواهد نظر و سوالات خود را  ذیل خبر مطرح کنند.

نظرات

ادامه مطلب...
امروز ۱۰:۱۲

من به عنوان ولی دانش آموز مسئول و نگران جان فرزندم هستم و ترجیح میدهم بچه ام را مدرسه نفرستم حتی اگر یکسال عقب بیقتد

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - به اعتقاد بسیاری از دانشجویان دانشگاه فنی و حرفه‌ای؛ بعد از گذشت سال‌ها این دانشگاه هنوز نتوانسته است خود را به اهداف و رسالت اصلی تعریف شده و جایگاه اصلی خود نزدیک کند به طوری که دانشجویان مشغول به تحصیل در این دانشگاه مدعی‌اند آرزوهای آنها برای کسب همزمان فن و مهارت بر باد رفته است.

به گزارش ایسنا، در حالی که بر اساس افق چشم‌انداز توسعه، قرار بود دانشگاه فنی و حرفه‌ای، دانشگاهی توانمند در زمینه تربیت نیروی انسانی ماهر، شایسته و متناسب با جامعه دانش بنیان، پیشرفته، صنعتی باشد و در رده جهانی شناخته شود و فارغ التحصیلان این دانشگاه به عنوان سرمایه انسانی نیروی کار کشور در سطح میانی و بالای مهارت، از تشخص بین‌المللی در حوزه فنی و حرفه‌ای عام برخوردار باشند؛ این دانشگاه هنوز نتوانسته است علی رغم توجه بودجه‌ای و تعیین قوانین حمایتی بالادستی برای تقویت آموزش‌های مهارتی در سال‌های اخیر، خود را به اهداف و رسالت اصلی تعریف شده نزدیک کند و هزاران دانشجوی مشغول به تحصیل در این دانشگاه به دلیل وضعیت نامناسب رفاهی، صنفی و آموزشی، آرزوهای خود را برای کسب همزمان فن و مهارت بر باد رفته می‌بینند.

وضعیت نابسامان آموزش مجازی

در این رابطه محمد یکی از دانشجویان دانشگاه فنی حرفه ای به تشریح مشکلات آموزش مجازی دانشگاه فنی و حرفه‌ای در ترم جاری پرداخت و به ایسنا گفت: متاسفانه همزمان با تعطیلی آموزش دانشگاه در پی شیوع کرونا ویروس، تقریبا آموزش نیز در اغلب دانشکده های فنی و حرفه ای تعطیل شد به گونه ای که در ترم جاری ما سه جلسه در کلاس‌های حضوری دانشگاه شرکت کردیم وحتی در روزهای اول شیوع این ویروس چندین هفته دانشکده های فنی و حرفه ای پشت سر هم تعطیل شدند تا اینکه بالاخره اعلام کردند کلاس‌های حضوری دانشجویان در ترم جاری جای خود را به آموزش مجازی می دهد و آموزش های فنی و حرفه ای نیز همانند سایر دانشگاه‌های کشور به شیوه مجازی ارائه می‌شود.

سردرگمی دانشجویان 

وی در ادامه تصریح کرد: در شروع آموزش‌های مجازی، دانشکده های فنی و حرفه ای سایت جداگانه برای ارائه آموزش‌های مجازی تعریف کردند به گونه ای که  چندین جلسه آموزش مجازی از طریق این سایت ارائه شد اما بعد از مدتی این آموزش‌ها به سامانه ای به نام"سمیاد" منتقل شد و سایت قبلی به طور کامل لغو شد. بنابراین چندین جلسه نیز آموزش‌های خود را از طریق سمیاد پیگیری کردیم اما در سامانه سمیاد نیز این آموزش‌ها با مشکل مواجه شد در نتیجه بعد از مدتی این سامانه هم کنار گذاشته شد و دانشگاه اعلام کرد که به طور کلی کلاس‌های آنلاین لغو خواهد شد و اساتید موظف شدند از محتوی کلاس‌های آموزشی خود فیلمی تهیه کنند و این فیلم‌ها در سامانه سمیاد بارگذاری می شود. 

این دانشجوی رشته الکترونیک دانشگاه فنی و حرفه ای ادامه داد: بعد از اینکه آموزش های مجازی ترم جاری دانشجویان این دانشگاه به طور کامل لغو شد اعلام کردند که اساتید با تشکیل کانال ارتباطی می‌توانند با دانشجویان ارتباط بگیرند و دانشجویان نیز می‌توانند اشکالات و پرسش‌های خود را با اساتید پیگیری کنند.

دانشگاهی اضافی در آموزش عالی!

این دانشجوی ورودی سال ۹۶ مدعی شد: من فکر می کنم دانشگاه فنی و حرفه ای همانند یک بار اضافی برای سیستم آموزش عالی کشور است که نه افزوده ای دارد و نه مورد توجه قرار می گیرد. ما در صورت فارغ التحصیلی و با وجود معدل بالا اجازه پذیرش در دانشگاه های بزرگ کشور نظیر شریف و امیرکبیر را نداریم و یا مثلا در رشته الکترونیک به ما می گویند چون درس ریاضی ما ضعیف است به همین جهت اجازه پذیرش در دانشگاه های بزرگ را نداریم در صورتی که ما بیشتر از دانشجویان دیگر باید واحد ریاضی را بگذرانیم.

بی تفاوتی اساتید به آموزش مجازی

این دانشجوی ورودی سال ۹۶ دانشگاه فنی و حرفه ای خاطرنشان کرد: متاسفانه تعداد زیادی از اساتید دانشگاه ما برای ترم کرونایی هیچ فعالیت آموزشی انجام ندادند و حتی فیلمی از کلاس‌های آموزشی تهیه و برای استفاده دانشجویان در سامانه بارگذاری نکردند، فقط یک ماه قبل از آغاز امتحانات شروع به آپلود کردن یک سری جزوه‌های فرادرس و فیلم های آموزشی اساتید دیگر در سامانه سمیاد نمودند.

وی ادامه داد: در واقع اساتید دانشگاه ما حدود ۴ ماه از ترم جاری کاملا بیکار بودند در حالی که دروس سنگین و تخصصی رشته‌های ما اصلا با ارسال فیلم‌های آموزشی در طی یک ماه قابل یادگیری نیست چرا که دوره کردن جزوه این دروس حداقل چند هفته زمان می‌برد.

در ادامه علی یکی دیگر از دانشجویان سال دوم دانشگاه فنی و حرفه ای با انتقاد از بی توجهی مسئولان این دانشگاه در ارائه سرفصل های مصوب آموزشی در ترم جاری به ایسنا گفت: جای تاسف دارد اساتید دانشکده ما کمترین تعهدی برای ارائه آموزش به دانشجویان نداشتند و حتی مسئولان هیچ ارزیابی از عملکرد این اساتید انجام ندادند به گونه ای که به یقین می توانیم بگوییم تعداد کمی از اساتید در ترم جاری یک یا دو جلسه کلاس آنلاین برگزار نمودند در نهایت چندین عکس از جزوات را در سامانه آپلود کردند در حالی که دروس این اساتید نیز تخصصی وکاملا دشوار بود و ما دانشجویان با مشکلات زیادی مواجه شدیم.

اساتید؛ توانمندی آموزش مجازی را ندارند!

این دانشجو در ادامه مدعی شد: بنده نمی‌دانم استخدام و جذب اساتید دانشگاه فنی و حرفه‌ای بر چه اساسی صورت می‌گیرد!؟ چرا که در بسیاری از مواقع ما مشاهده می‌کنیم بسیاری از اساتید با سطح معلومات اندک و حتی کمتر از دانش یک دانشجو در کلاس‌های درس حضور می‌یابند و تدریس می‌کنند! بنابراین در ترمی که گذشت و با وجود شیوع کرونا و تعطیلی کلاس ها نیز بسیاری از اساتید توانمندی، دانش و مهارت کافی برای آموزش‌های مجازی را نداشتند و صرفا از جزوه‌های اساتید دیگر که دارای اشکال بودند تدریس می‌کردند و گاه نیز شماره تماس برای رفع اشکال در اختیار دانشجویان قرار می‌دادند اما پاسخگوی سوالات دانشجویان نبودند! بنده شخصا ۸ سوال در خصوص مطالب درسی برای استادی ارسال کردم که هیچ پاسخی از سوی وی دریافت ننمودم که البته مستندات این مشکلات هم کاملا وجود دارد.

طرح سئوالات اشتباه در آزمون مجازی

الیاس یکی دیگر از دانشجویان رشته مهندسی تکنولوژی الکترونیک دانشگاه فنی و حرفه‌ای در ادامه بیان مشکلات آموزش مجازی ترم جاری به ایسنا گفت: بسیاری از مطالبی که اساتید دانشگاه فنی و حرفه‌ای از دانشجویان برای ثبت نمره پایان ترم درخواست می کردند به گونه ای بود که حتی خود آنها نیز توانمندی پاسخ به این سوالات را نداشتند. حتی گاه سئوالات اشتباه در امتحان پایان ترم طراحی می کردند به طوری که در یکی از امتحانات سئوالات غلط و بدون راه حل طرح شده بود!

اختلال سامانه در آزمون های مجازی

وی در ادامه یادآور شد: یکی دیگر از مشکلات ما دانشجویان فنی و حرفه ای برای ترم جاری این بود که در تمامی امتحانات با مشکل زمان بندی نیز مواجه شدیم. مثلا برای امتحان هر درس تخصصی حداقل به دو ساعت و نیم زمان نیاز داریم. مثلا در درسی مانند مدارهای الکترونیکی باید برای پاسخ دهی به آن زمان حداقل دو ساعته را در نظر گرفت این در حالی است که امتحانات تمامی دروس ما در سامانه سمیاد حداکثر یک ساعت و نیم بود و در این یک ساعت و نیم تا دانشجو بخواهد وارد سامانه بشود و صورت سئوالات را بنویسد و آن ها را حل کند، سپس از برگه ها عکس بگیرد و بعد از کاهش حجم عکس های گرفته شده، آنها را در سامانه آپلود کند زمانی برای پاسخگوی کافی باقی نمی ماند، ضمن این که در طول امتحان بارها اتفاق افتاده است که سامانه دچار اختلال شده و دسترسی دانشجو به آزمون قطع می‌شد و دانشجو نمی‌توانست به طور کامل به سئوالات پاسخ دهد.

دردسرهای آموزش مجازی دروس معارف

زهرا یکی دیگر از دانشجویان فنی و حرفه ای در خصوص وضعیت برگزاری آزمون دروس معارف دانشگاه فنی و حرفه‌ای به ایسنا گفت: ما درسی به نام انسان در اسلام داریم که جزو دروس عمومی محسوب می‌شود. در ترم جاری ابتدا به ما عنوان کردند برای گذارندن این واحد در سامانه نهاد رهبری ۶ جلسه حضور پیدا کنید. مجدد این زمان به ۱۱ و در نهایت به ۲۲ جلسه افزایش یافت. در واقع یک سری فایل‌های صوتی در سامانه نهاد رهبری درج شده بود که ما  ملزم به گوش کردن این فایل‌ها و گرفتن نمره قبولی از طریق آزمون هایی که در همین سایت گرفته میشد، بودیم تا گواهینامه حضور در دوره ها را دریافت نموده و به استاد تحویل دهیم.

این دانشجو ادامه داد: پس از مدتی دانشگاه اعلام کرد علاوه بر گواهینامه باید جزوات خود استاد را نیز مطالعه نموده و در سامانه سمیاد امتحان دهیم این در حالی بود که برای حضور در کلاس های تخصصی که دانشجو نیاز به آموزش استاد دارد و محتوی بسیار سختی دارد چنین الزامی را برای دانشجو قرار ندادند و گاها هم بسیاری از دروس تخصصی ما بدون حتی حضور یک جلسه در کلاس های مجازی به اتمام رسید و اساتید به انتشار و یا بارگذاری یک سری جزوات تکراری اکتفا نمودند. 

بلاتکلیفی دورس عملی

وی با تاکید بر این که آموزش دروس عملی دانشجویان دانشگاه فنی و حرفه‌ای هنوز در بلاتکلیفی قرار دارد و تصمیمی در این خصوص گرفته نشده است، گفت: به ما گفتند دروس عملی رشته‌های فنی و حرفه‌ای به صورت فشرده و حضوری برگزار شود اما هنوز تکلیف آن مشخص نیست. با توجه به شیوع کرونا ویروس در فصل تابستان دانشجویان در بلاتکیلفی قرار گرفتند.

تغییرات مکرر تقویم امتحانی

این دانشجو همچنین به تاریخ برگزاری امتحانات دانشگاه فنی و حرفه‌ای نیز انتقاد کرد و گفت: این دانشگاه عنوان کرده بود که امتحانات پایان ترم دانشجویان از ۲۱ تیر ماه برگزار خواهد شد. اما یکباره این تصمیم تغییر کرد و برگزاری امتحانات به ۱۴ تیر ماه منتقل شد. این در حالی است که دانشجویان با توجه به شرایطی که دارند بر اساس تاریخ قبلی برنامه ریزی کرده بودند و امکان حضور در جلسات امتحانی زودتر از تاریخ اعلام شده را نداشتند، چرا که اغلب دانشجویان شاغل هستند و این انتقال یک هفته‌ای تاریخ برگزاری آزمون‌ها مشکلات زیادی را برای آنها ایجاد می کرد. اگرچه در خصوص این تصمیم گیری اعتراضاتی را انجام دادیم و  در نهایت تاریخ امتحانات به تاریخ قبلی برگشت اما استرس‌ها و نگرانی‌های زیادی را بین دانشجویان ایجاد کرد.

وضعیت حذف ترم 

وی در خصوص امکان حذف ترم  یا واحد برای دانشجویان فنی و حرفه‌ای در ترم جاری گفت: در این خصوص دانشجویان به دو دسته تقسیم شدند عده‌ای از دانشجویان توانستند دوره کاردانی خود را به طور ۴ ترمه به اتمام برساند و عده‌ای دیگر نیز آموزش آنها ۵ ترم به طول کشید.گروه اول یعنی دانشجویانی که دوره کاردانی خود را در طول ۴ ترم به پایان رسانده بودند و در ترم بعد باید دوره کارشناسی آن ها شروع شود به علت تعداد کم دانشجویان و به حد نصاب نرسیدن کلاس ها، آن ترم برایشان کلاس تشکیل نشد تا در ترم بعد با دانشجویان گروه دوم که دوره کاردانی را ۵ ترمه به اتمام رسانده بودند سر یک کلاس بنشینند. علاوه بر آن که شش ماه از عمر دانشجو به علت این تصمیم به هدر رفت آن ترمی که که تشکیل نشد نیز جزو سنوات دانشجویان گروه اول در نظر گرفته شد و چون بر اساس قانون دانشگاه فنی حرفه ای حداکثر یک ترم سنوات برای دانشجویان روزانه در نظر گرفته میشود امکان حذف ترم برای این گروه دانشجویان وجود نداشت.

محمد رضا دانشجوی رشته‌ برق نیز در همین رابطه گفت: یکی از دروس ما درس کارآموزی است که باید برای گذراندن آن مجموع ۲۴۰ ساعت را در یک واحد تولیدی یا خدماتی مرتبط با رشته خود بگذرانیم. به علت محدودیت شرکت ها در استانی که ساکن ان هستیم بعضی از دانشجویان مجبور به گذراندن دوره‌ی کارآموزی در خود دانشگاه میشوند و باید کارهای تعمیرات، تاسیسات، نظافت و رسیدگی به امور کارگاه ها را در دانشگاه انجام دهند و هیچ پولی بابت فعالیت خود دریافت نمی کنند. با توجه به اینکه سپردن کارهای تاسیساتی و سرویس دهی کارگاه ها به دانشجویان بار بزرگی را از هزینه های جاری دانشگاه برمیدارد اما این طور که به نظر میرسد دانشگاه همچنان با کمبود بودجه مواجه است و این امر به وضوح در امکانات ضعیف فنی، رفاهی و آموزشی دانشگاه مشهود است.

مشکلات صنفی و رفاهی خوابگاه ها
 

مصطفی یکی از دانشجویان غیربومی این دانشگاه که در خوابگاه دانشگاه فنی حرفه ای سکونت داشته در مورد مشکلات خوابگاه و دانشجویان غیر بومی می گوید: متاسفانه خوابگاه های دانشگاه فنی و حرفه ای نیز شرایط مساعدی برای زندگی و اسکان ندارند و ما از همان بدو ورود به این واحدها همواره در طول فصول سرد و گرم سال  با مشکلات سیستم سرمایشی و گرمایشی درگیر شدیم؛ ضمن اینکه کیفیت و حجم غذاهای توزیع شده در خوابگاه ها بسیار نامناسب بود و تقریبا اغلب دانشجویان از این وضعیت ناراضی بودند.

این دانشجوی سال دوم با اشاره به عدم برگزاری اردوهای دانشجویی و فضای سبز و وسایل ورزشی در اغلب محیط های خوابگاهی دانشگاه فنی و حرفه ای تاکید کرد: متاسفانه در خوابگاه ها امکانات مرسوم خوابگاه های دانشجویی سایر دانشگاه ها نظیر اتاق کامپیوتر برای انجام فعالیت های تحقیقاتی و آموزشی دانشجویان وجود نداشت ضمن اینکه بخشی از فضای خوابگاه نیز برای نمایشگاه دانشکده فنی حرفه ای دختران استفاده می شد!

نه مهندس می شویم نه تکنیسین

وی ادامه داد: معلوم نیست هدف از تاسیس دانشگاه فنی و حرفه ای از دیدگاه مسئولین چه بوده است چرا که این دانشگاه بر اساس دکترین خود عمل نمی کند. چون فلسفه تاسیس دانشگاه این بود که با آموزش فن و حرفه، تکنیسین فنی تحویل جامعه بدهد. اما در حال حاضر خلاف این عمل می شود و دانشجویان این دانشگاه بعد از فارغ التحصیلی به جای تکنیک فقط عنوان مهندس را یدک می کشند، در حالی که تربیت مهندس بر عهده دانشگاه های دیگر نظیر شریف یا امیرکبیر است.

به گفته وی؛ در کشورهای خارجی دانشگاه های غیر فنی صرفا محاسبات را به دانشجویان آموزش می دهند که دانشجو در نهایت مهندس می شود و دانشگاه های فنی هم فقط حرفه را به دانشجو می آموزد در حالی که در ایران متاسفانه به دانشجویان فنی و حرفه ای هم درس محاسبات و هم فنی را آموزش می دهند. در نهایت دانشجو هیچ کدام را یاد نمی گیرد و  اگر خودش تلاش نکند نه کار یاد می گیرد و نه حرفه، یعنی صرفا یک مدرکی را می گیرند.

این دانشجوی ۲۳ ساله دانشگاه فنی و حرفه ای تاکید کرد: نبود تلویزیون در اتاق ها، ضعف در برنامه های فرهنگی و مسائل مذهبی، نداشتن کتابخانه‌ مناسب و بزرگ برای دانشجویان در خوابگاه به صورتی که در شب های امتحان عده ای از دانشجویان مجبورند در نماز خانه خوابگاه مطالعه کنند و سرعت پایین اینترنت خوابگاه از دیگر مشکلات صنفی و رفاهی دانشجویان خوابگاهی این دانشگاه است. 

برگزاری کلاس ها در سوله!

وی تاکید کرد:  ساعت تشکیل کلاس های آموزشی ما از ساعت ۸ صبح شروع می شود و تا ساعت ۲ بعد از ظهر ادامه دارد، متاسفانه کلاس های بعد از ساعت ۲ اغلب در سوله هایی که امکانات رفاهی و آموزشی ندارند، تشکیل می شوند و در این شرایط حتی از سیستم گرمایشی و سرمایشی محروم هستیم و در کلاس های ۱۲ یا ۱۵ متری ۳۵ تا ۴۰ دانشجو حضور دارند. به طوریکه نفس کشیدن برای ما عذاب آور است. 

تجهیزات از کار افتاده

مصطفی میزان امکانات آموزشی دانشگاه فنی و حرفه ای را زیر صفر توصیف کرد و گفت: ما حتی پایین ترین سطح امکانات مدارس ابتدایی در برخی استان ها را هم نداریم یا کارگاههای رایانه ای ما بدون امکانات وتجهیزات به روز هستند و ما حدود سه ساعت با سیستم های بسیار قدیمی کار می کنیم به طوریکه حتی نمی توانیم یک برنامه گرافیکی را از طریق این سیستم ها ترسیم کنیم در نهایت نیز اساتید بدون هیچ بُنیه علمی به دانشجویان نمره می دهند.

به گفته وی؛ دانشجویان دانشگاه فنی و حرفه ای به دلیل اینکه در رشته های فنی تحصیل می کنند باید به جای پایان نامه، پروژه تحویل دانشگاه بدهند و دانشجو در پایان دوره کاردانی و کارشناسی موظف به ارائه این پروژه ها است در حالی که این پروژه ها هزینه های زیادی به دانشجو تحمیل می کنند در نهایت دانشگاه برخی از این پروژه ها را می فروشند  وتحویل دانشجو نمی دهند!

به گزارش ایسنا؛ مشکلات ساختاری، آموزشی، صنفی و رفاهی دانشجویان دانشگاه فنی و حرفه‌ای در حالی از سوی دانشجویان این دانشگاه مطرح می‌شود که بر اساس سند "چشم‌انداز جمهوری اسلامی ایران" که سیاست‌های کلی برنامه چهارم  کشور را تا افق ۱۴۰۴ هجری شمسی تعیین می‌کند، آموزش‌های مهارتی به عنوان یکی از بندهای اصلی این سند مورد توجه قرار گرفته است و تاکید شده است این نوع آموزش‌ها می‌تواند به اصلاح نظام آموزشی کشور و کارآمد کردن آن برای تامین منابع انسانی مورد نیاز در جهت تحقق اهداف چشم‌انداز کمک کنند. حال با توجه به مشکلات و کاستی‌های فوق در عرصه آموزشی و رفاهی، باید دید آیا این دانشگاه پتانسیل و توانمندی سردمداری آموزش‌های مهارتی را خواهد داشت و می‌تواند گوشه‌ای از نیازهای جامعه در حوزه اشتغال و فن آموزی را پاسخ دهد.

بدیهی است خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) این آمادگی را دارد تا انعکاس دهنده نقطه نظرات مسولان دانشگاه فنی و حرفه‌ای نیز باشد.

ادامه مطلب...

همزیستی نیوز - این روز‌ها جنبشی شبیه به آنچه در جریان جنبش «می‌تو» اتفاق افتاد، جامعه ایرانی را به چالش کشیده است. در این جنبش زنان به بیان تجربه‌های خود از تجاوز، آزار و اذیت‌های جنسی گفتند و در این بین نام چند فرد مشهور نیز مطرح شد. اما پیگیری حقوقی تجاوز نیاز به آگاهی نسبت به قوانین در این حوزه دارد که در گفت‌وگوی پیش رو به این نکات می‌پردازد.
 موضوع تجاوز و آزار جنسی زنان و مردان این روزها در مرکز توجه قرار گرفته و روایت‌های متعددی در این باره مطرح شده است. فارغ از صحت و سقم ادعا‌های طرح شده، شاید برای نخستین بار است که زنان در ایران مجال یافته‌اند که در این زمینه با هویت خودشان و با صدای بلند صحبت کنند و برای نخستین بار است که جامعه حساسیت و موضع‌گیری مناسبی نسبت به موضوع نشان داده و زنان را تشویق به بازگویی و پیگیری موضوع تجاوز و متجاوز می‌کند. البته پیش از این نیز اقدامات مشابهی انجام شده بود اما این حجم از فراگیری و افشای نام افراد مشهور را به همراه نداشت.

 با توجه به اینکه در پیگیری‌های قضایی بار اثبات وقوع تجاوز و تعرض برعهده قربانی یا فرد مدعی وقوع عمل جنسی بوده و این اثبات چندن هم آسان نیست ضرورت دارد که قربانیان نکاتی را درباره پیگیری جرمی که نسبت به آن‌ها به وقوع پیوسته است بدانند. برای آگاهی بخشی نسبت به حقوق قربانی و نکاتی که زمان پیگیری باید رعایت کند با مازیار طاطایی وکیل دادگستری و حقوقدان گفتگو کردیم.

برای پیگری تجاوز مستقیما به دادگاه مراجعه کنید

طاطایی با تاکید براینکه جرائمی که منافی عفت هستند اعم از تجاوز یا جرائمی که آسیب‌های جنسی به دنبال داشته باشد مستقیما در دادگاه قابل پیگیری و رسیدگی هستند، به رویداد ۲۴ می‌گوید: دادسرا به این موضوع ورود نمی‌کند. زیرا قانون‌گذار تحقیق و تجسس درباره جرائم منافی عفت را به لحاظ رعایت مصالح اجتماعی و نظم عمومی ممنوع کرده است لذا موضوع مستقیما در دادگاه قابل طرح و رسیدگی است.
 
وی عنوان می‌کند: قاعدتا برای اثبات تجاوز و تعرض مانند همه جرائم باید ادله‌ای وجود داشته باشد. یکی از این ادله می‌تواند شهادت شهود باشد که قاعدتا در این نوع موضوعات شاهدی وجود ندارد بنابراین این دلیل حذف می‌شود. ادله دیگر نظریه پزشک قانونی است به این معنی که پرشکی قانونی تایید کند که شخص مورد آزار جنسی قرار گرفته است.
 
این وکیل دادگستری اضافه می‌کند: پیام‌ها و مکاتبات الکترونیکی که بین افراد رد و بدل شده و سوابق آن باقی می‌ماند نیز می‌توانند دلایلی برای اثبات موضوع باشند.

رفتن به منزل شخصی به معنای تراضی در رابطه جنسی نیست

وی در پاسخ به این سوال که آیا پذیرفتن دعوت یک مرد و حتی نوشیدن مشروبات الکلی با همراهی وی به معنای تراضی در رابطه جنسی است، بیان می‌کند: اصولا قانون به چنین مسائلی ورود نمی‌کند مثلا نمی‌گوید اگر شما حرکتی را انجام دهید به معنای این است که خودتان هم مقصر هستید؛ بنابراین اگر خانمی به منزل آقایی برود و مورد تجاوز قرار بگیرد یا برعکس میزبان مورد تجاوز قرار بگیرد حضور فرد با متجاوز در یک محل به معنای موافقت فرد با تجاوز نیست که اگر موافقتی وجود داشته باشد دیگر مساله تجاوز مطرح نیست، تجاوز زمانی رخ می‌دهد که رضایت و توافقی وجود ندارد.
 
این وکیل دادگستری خاطرنشان می‌کند: نمی‌توان صرف حضور فرد در یک مکان را به معنای رضایت در رابطه جنسی تلقی کرده و به میزبان حق بدهیم که هر کاری بکند. اگر فردی به مهمانی برود و کشته شود آیا به معنای آن است که قربانی رضایت به کشته شدن داشته است؟ این تعریف نادرست است. اصل وجود هر رابطه‌ای یک رضایت است که می‌تواند در مقطعی وجود داشته و در مقطع دیگر وجود نداشته باشد. دو نفر ممکن است مدتی با یکدیگر در ارتباط باشند، اما در مقطع دیگر ارتباط‌شان به هر دلیلی از بین رفته و رضایت برای ارتباط جنسی وجود نداشته باشد در این شرایط هم ارتباط جنسی با فرد بدون رضایت او به معنای تجاوز است.

آنچه قربانیان تجاوز باید بدانند

وی درباره مجازات‌های در نظر گرفته شده در قانون برای متجاوزان می‌گوید: در قانون مجازات اسلامی برای متجاوز و متعرض مجازات‌هایی تعریف شده است. اگر تجاوز اتفاق افتاده باشد مجازات آن اعدام است، اما تعرضات دیگر جنسی مانند لمس کردن و تعرضات شفاهی که مبتنی بر توهین باشد نیز عموما مجازات‌های نقدی به دنبال دارند.
 
طاطایی درباره نکاتی که افراد قربانی تجاوز زمان مراجعه به پزشکی قانونی باید مورد نظر قرار دهند اظهار می‌کند: از آنجاییکه این جرائم نوعا در خفا رخ داده و برای اثبات آن نمی‌توان شاهدی یافت قاعدتا تنها راه اثبات جرم استفاده از گزارش پزشک قانونی و قرائن و نشانه‌های وقوع تجاوز است؛ بنابراین بهتر است فردی که مورد تعرض قرار گرفته به هیچ‌عنوان آثار جرم را از بین نبرد یعنی خود یا لباس‌های‌شان را مورد شست و شو قرار ندهد، زیرا با این کار ممکن است اثار جرم از بین برود.
 
وی خاطرنشان می‌کند: چت‌های موجود و صحبت‌های کتبی یا پیام‌های صوتی رد و بدل شده را در اختیار دادگاه بگذارند. در این چت‌ها و پیام‌ها ممکن است متجاوز درباره تصمیم خود به تجاوز صحبت نکند اما می‌تواند اماره‌ای باشد براینکه ارتباطی وجود داشته است. به این معنی که رابطه‌ای بین متجاوز و قربانی وجود داشته است که باعث جلب اعتماد قربانی شده است و با این ترفند به محل خلوتی کشیده شده و مورد تجاوز قرار بگیرد.
 
طاطایی درباره اینکه آیا رد و بدل کردن پیام‌هایی با محتوای جنسی میان قربانی و متجاوز ممکن است به ضرر قربانی تمام شود، تصریح می‌کند: اگر این پیام‌ها صرفا در قالب چت و گفتگو بوده باشد می‌تواند رابطه نامشروع تلقی شود البته رابطه اقتضائات خاص خود را دارد و الزاما مکالمه نمی‌تواند به مفهوم رابطه باشد. با توجه به اینکه در قوانین جزایی باید مقررات را به صورت مضیق و به نفع متهم تفسیر کنیم اساسا این مکالمات به تنهایی دلیلی بر ارتکاب جرم و وقوع تجاوز نیست، اما می‌تواند قرینه‌ای بر دعوت شخص و فریب شخص قربانی برای حضور در محلی باشد، اما حتی اگر درباره موضوعات جنسی نیز در این چت‌ها صحبتی شده، اما نمی‌تواند دلیلی بر رضایت شخص قربانی باشد. اگر تنها دلیل اثبات تجاوز همین چت‌های حاوی مسائل جنسی باشد ممکن است مراجع قضایی چنین چت‌هایی را دلیل بر رضایت قربانی بدانند.
 
وی با تاکید براینکه سایر ادله می‌تواند به اثبات وقوع تجاوز کمک کند، توضیح می‌دهد: مثلا افرادی که مورد تجاوز قرار می‌گیرند آثار بدنی متجاوز را روی بدن و لباس دارند. به این معنا که قاعدتا به دلیل مقاومتی که قربانی در برابر تجاوز دارد آثاری مانند کبودی و خراشیدگی روی بدن وی وجود خواهد داشت و اگر پزشکی قانونی چنین مواردی را تایید کرده و رابطه را مبتنی بر آزار ببیند این موارد می‌توانند دلیلی باشند براینکه چت‌های قبلی حاوی مسائل جنسی نشان دهنده رضایت بر وقوع رابطه جنسی نیست.
 
این وکیل دادگستری خاطرنشان می‌کند: اگر آثار فیزیولوژیک از متجاوز روی بدن قربانی باقی مانده باشد ممکن است به دستور دادگاه آزمایش ژنتیک برای شناسایی متجاوز انجام شود.

کمک کانون وکلا به قربانیان کم‌بضاعت

وی تصریح می‌کند: در این بین تنها مساله که وجود دارد آن است که با وجود جرم‌انگاری شدن جرایمی نظیر تجاوز به عنف و آسیب‌ها و آزار‌های جنسی در قوانین کشور، اما هنوز قوانین شفاف برای حمایت از افرادی که مورد انواع تعرض‌های جنسی قرار می‌گیرند نداریم، یعنی قانون مشخص و روشنی که چگونگی حمایت از آسیب‌دیدگان تعرض و تجاوز را مشخص کند نداریم.
 
این حقوقدان درباره اینکه برخی افراد از عدم رسیدگی به پرونده‌های تجاوز دچار استرس شده و پیگیری‌های خود را ادامه نمی‌دهند می‌گوید: مرجع قضایی حتما به این موارد رسیدگی کرده و دلایل قربانی را بررسی و ارزیابی کرده و براساس آن تصمیم می‌گیرد. اما شاید یکی از مهم‌ترین مشکلات افراد در مواجهه با جرایم مختلف یا به صورت کلی مسایل حقوقی و قضایی آن است که از متخصصان و وکلا مشاوره نمی‌گیرند. این در حالی است که برای افرادی که به لحاظ مالی توان پرداخت هزینه وکیل را ندارند راهکاری وجود دارد به این معنا که اداره معاضدت کانون وکلا برای این افراد وکیل معاضدتی تعیین کرده و این وکلا بدون دریافت هرگونه وجهی از حقوق چنین افرادی در محاکم و دادگاه‌ها دفاع خواهند کرد.

منبع: رویداد24

ادامه مطلب...

فروغ فرخزاد میگويد:

   در حیرتم از "خلقت آب "

اگر با درخت همنشین شود، آنرا شکوفا میکند

اگر با آتش تماس بگیرد، آنرا خاموش میکند.

اگر با ناپاکی ها برخورد کند، آنرا تمیز میکند.

اگر با آرد هم آغوش شود، آنرا آماده طبخ میکند.

اگر با خورشید متفق شود، رنگین کمان ایجاد میشود.

ولی اگر تنها بماند، رفته رفته گنداب میگردد.

دل ما نیز بسان آب است، وقتی با دیگران است زنده و تأثیر پذیر است، و در تنهایی مرده وگرفته است...

 "باهم" بودنهایمان را قدر بدانیم...

پیشخوان

آخرین اخبار