سئوال بزرگی که بلافاصله پس از پیروزی آقای روحانی در انتخابات 29اردیبهشت 96 در محافل سیاسی کشور مطرح شد این بود که رییس دولت دوازدهم در انتخاب یاران خود در این دولت به چه میزان به شعارها و قول و قرارهای انتخاباتی خود پایبند خواهد ماند.
فاصله نه چندان کوتاه بین زمان انتخابات تا زمان تحلیف و معرفی وزرا به مجلس، فرصت مغتنمی بود تا آقای رییس جمهوری به تبیین این سئوال بپردازد و انصافا در فرصت های مختلف با طرح معیارها، مصادیق و انتظارات خود در خصوص انتخاب وزرا نشان داد که به تعهد خود نسبت به رای 24میلیون ایرانی کاملا پایبند است.
گرچه در این مدت، جناح شکست خورده در این انتخابات نیز مطابق روند معمول از پای ننشست و هرچه در چنته داشت به میدان آورد تا بتواند سهمی هرچند اندک هم شده از از این خوان از کف داده به دست بیاورد!
بدیهی است همانطور که آقای روحانی به صراحت اعلام کرد وزرای کابینه دولت دوازدهم به طور کامل به خواسته ها و مطالبات 24میلیون رای دهنده باید پایبند باشند و این شاه بیت رویکرد وی در انتخاب وزرا بشمار می رود.
با این تفاصیل طرح برخی اظهار نظرها از سوی جناح های مختلف که با هدف تاثیرگذاری در تصمیم سرنوشت ساز آقای رییس جمهوری در چند روز مانده به زمان تحلیف صورت می گیرد، می تواند معانی و مفاهیم خاصی را در اذهان عمومی متبادر کند که می طلبد در خصوص این معانی و مفاهیم روشنگری بیشتری صورت بگیرد.
یکی از این نظرها که صاحبان آنها در هردو جناح عمده سیاسی حضور دارند، بحث ضرورت فراجناحی بودن کابینه دوازدهم است.
این نظر که اتفاقا آقای روحانی نیز در یکی از سخنرانی های خود برآن تاکید کرد، طرفداران زیادی دارد و به ظاهر نیز بسیار معقول و منطقی است، اما سئوال این است که آیا همه طرفداران نظریه فراجناحی با آقای روحانی در این خصوص اشتراک عقیده دارند؟ یا اینکه هرکس به ظن خود قصد دارد یار خود را به درون کابینه بفرستد؟
بدیهی است آقای روحانی، رییس جمهوری 80میلیون ایرانی است، اگرچه بخشی از آنها به او رای هم نداده باشند، اما آقای رییس جمهوری همانطور که خودشان بارها تاکید کردند موظف به حراست از حقوق همه آحاد ایرانیان چه در داخل و چه در خارج است و این دیدگاه قاعدتا در دولت او نیز باید حاکم باشد، ولی قبول این دیدگاه به این معنی نیست که سلایق همه ایرانیان نیز در تعیین خط مشی، سیاست و برنامه دولت هم مشارکت داشته باشد، اگر غیر از این بود دیگر نیازی به انتخابات نبود بلکه با تشکیل یک مجمع عمومی یا لویی جرگه! زعمای قوم! خودشان می نشستند، خودشان هم می بریدند و خودشان هم می دوختند!
انتخابات اتفاقا به عنوان نماد دمکراسی، برای تعیین یک رویکرد و روش مدیریتی خاص در همه جوامع بشری پذیرفته شده و درهیج جامعه ای سابقه ندارد که بازنده انتخابات از برنده سهم خواهی بکند.
بنا براین، منظورآقای روحانی از کابینه فراجناحی، کابینه ای است که از حقوق همه افراد جامعه و طبعا همه جناح ها صیانت کند، نه اینکه افراد منتسب به جناح های مختلف و بخصوص مخالف به درون کابینه راه یابد، چرا که در این صورت این گفته وی که اعضای کابینه باید به دیدگاه و خواسته 24میلیون ایرانی پیروز در انتخابات بطورکامل پایبند باشد، نقض خواهد شد.
لذا کسانی که با تابلو فراجناحی در کاروان کابینه دوازدهم به دنبال سهم خواهی برای جناح بازنده هستند، بهتر است به قواعد بازی تن داده و به آقای رییس جمهوری اجازه دهند افراد شایسته مورد نظرش را خودش برای کابینه اش انتخاب نماید که این رویه به نفع همه است و بس!
آشی که مدعیان فراجناحی در دولت یازدهم برای آقای روحانی پختند بقدری شور بود که امروز بعد از گذشت چهارسال معلوم شد که ورود حتی یک بازیکن غیرهمسو به یک تیم می تواند 90دقیقه آن تیم را آچمز کند، همان سرنوشتی که بر سر دولت یازدهم آمد!
کابینه ای که با زور شمشیر فراجناحی ملقمه ای از وزرای غیرهمگون را برای ارضای خواسته های جناح های شکست خورده در خود جمع کند، نمی تواند مطالبات همگون 24میلیون ایرانی پیروز را پیگیری کند، تجربه دولت یازدهم پیش روی همه ماست، آزموده را آزمودن خطا نیست؟
تاج محمد کاظمی
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.