b_300_300_16777215_00_images_9511_p3.jpg

رشد شهرها در جهان معاصر امری اجتناب‌ناپذیر است اما همزمان با رشد فیزیکی و افزایش جمعیت شهرها می‌بایست مدیریت شهری علاوه بر "اداره کردن" به "مدیریت شهری" و حکمرانی خوب شهری نیز بپردازد.

آنچه تحت نام دستور کار شهری برای قرن 21 خوانده می‌شود در این سند انواعی از پایداری‌ها را از جمله مسکن، اشتغال، ایمنی، فقر و ... توصیه شده است تا در دستور کار شهرداری‌ها و سازمان‌های دیگر درگیر با مدیریت شهرها به ویژه کلانشهرها قرار گیرد.

شهر معاصر در هر کجای جهان که باشد از آنجایی‌که انبوهی از ساکنان و وسعت بی‌اندازه‌ای از ابنیه و مصنوعات شهری، عمرانی و ...  را در خود جای داده است و نیز با تغییر ماهیت بسیاری مخاطرات در معرض انواعی از تهدیدهاست، به تعبیر برخی جامعه‌شناسان مانند الریش یک جامعه مدرن، جامعه مخاطره‌آمیز است چرا که همراه با افزایش ایمنی و علم مدیریت بحران برای شهرها و جوامع صنعتی تعداد بی‌شماری خطر، تهدید و ریسک نیز تولید شده است. این مخاطرات گرچه در همه کشورها و شهرها وجود دارد، هم میزان آن بسیار متفاوت است و هم میزان آمادگی نظام‌های مدیریت شهری برای پیشگیری، بهبود و ارتقاء و به ویژه مدیریت شرایط بحرانی و برگرداندن زندگی عادی و طبیعی به یک شهر یا بخشی از آن از کشوری به کشور دیگر و حتی از شهری به شهر دیگر در درون مرزهای یک جامعه ممکن است تفاوت‌های فاحشی داشته باشد.

با توجه به شرایط اقلیمی و استعداد بالای حوادث غیرمترقبه از یکسو و نیز الزامات و فقر آمادگی‌های مدیریت شهری کشور در کنار رفتارهای هیجانی و انبوه خلق و فقر فرهنگی مواجهه با بحران‌های شهری، اعم از انسانی و طبیعی در کشور نیازمند یک طرح بحث جدی هستیم. رشد فیزیکی و جمعیتی شهرها و سطح قابل توجهی از موانع ساختاری مانند بافت‌های قدیمی و فرسوده؛ نقاط جمعیتی با تراکم غیرطبیعی مشکل فوق را پیچیده‌تر می‌کند.

مسأله مهم در مواجهه با بحران‌ها و حوادث غیرمترقبه شهری "تاب‌آوری Resiliance" است. تاب‌آوری به زبان ساده این است که یک شهر چگونه و در چه مدتی و با چه کیفیتی بتواند به شرایط قبل از بحران یا حادثه برگردد؟

تاب‌آوری جنبه‌های مختلفی دارد که می‌توان به تاب‌آوری فیزیکی-کالبدی، تاب‌آوری روانی، تاب‌آوری اجتماعی و حتی تاب‌آوری مدیریتی اشاره کرد.

در این نوشتار تأکید نگارنده بر بُعد اجتماعی مسأله است. این‌که چقدر مردم و شهروندان در یک شهر آمادگی مقابله با شرایط غیرعادی را دارند، چه درکی از بحران دارند، چقدر مهیای کمک به مدیریت بحران هستند و آنان را همراهی می‌کنند؟

تجربه بارش‌های سنگین برف و باران و مسدود شدن شریان‌های ترافیکی در برخی شهرها، حوادث طبیعی مثل سیل، طوفان و زلزله و یا حوادث با منشأ انسانی نظیر تجربه تلخ پلاسکو همگی نشان می‌دهد که نه مدیریت شهری و نه شهروندان شاخص مطلوبی از تاب‌آوری اجتماعی ندارند. در اینجا به دو شاخص بسنده می‌کنم.

رئیس اورژانس: به علت ازدحام مردم، امدادرسانی زمینی امکان‌پذیر نیست

چرا باید مردم عادی به تماشا یا در بهترین حالت کمک و امداد مصدمان بشتابند و خود گرهی بر مشکلات باشند و چرا تاب تحمل مدیریت طبیعی یک بحران و حادثه را از تلاشگران سلب کنند؟

دوم، در صحبت‌های کلیه مقامات و مدیران شهری تأکید می‌شد که به شایعات توجه نکنید و اخبار را صرفا از مبادی رسمی پیگیری کنید و آمارهای متفاوتی که ارائه می‌شد حتی توسط مدیران ذیربط.

این دو مثال را مقایسه کنید با تجربه ژاپنی‌ها در مدیریت حوادث نیروگاه آسیب‌دیده توهوکو در 2011 که در آن شهر تأسیسات آسیب دید اما روابط اجتماعی و انسانی محکم‌تر از سازه نیروگاه بود و در برابر سونامی دوام آورد؛ به عبارت بهتر، استحکام و سرمایه اجتماعی تاب‌آوری فوق‌العاده‌ای را نشان داد. مغازه‌ها پر از اجناس ماند، آب معدنی نایاب نشد و شهر را هرج و مرج و سرقت فرا نگرفت، پس مناسبات اجتماعی بسیار مستحکم بود و محکم‌تر از نیروگاه اتمی! این یعنی تاب‌آوری اجتماعی شهرها.(نقدی irna.ir  به تاریخ24/10/1394)

سازمان اجتماعی و دوام و تاب‌آوری آن مهم‌تر از سازه است و گاهی با وجود آسیب دیدن سازه‌های عمرانی، فنی و اقتصادی، سازمان اجتماعی آن مشکل را قابل تحمل و برگشت‌پذیر به حالت عادی و قبل از آسیب می‌کند.

مدیریت شهری و ستادهای مدیریت بحران باید ضمن بررسی کارشناسانه، شاخص تاب‌آوری اجتماعی و روانی به ویژه در کلانشهرها سناریوهای مختلف را برای مدیریت بهینه شرایط غیرطبیعی که جزئی از زندگی در جهان مدرن هستند، داشته باشند. اعتماد و سرمایه اجتماعی نهادی یعنی اعتماد متقایل شهروندان و مدیران شهری ضمن پایش در جهت ترمیم و بهبود مدیریت شود.

مثلث مدیریت شهری و اجرایی، سکنه و شهروندان و نهادهای مدنی، عمومی و حرفه‌مندان در تغییر رفتار فوق و ارتقای ظرفیت مواجهه با حوادث و رخدادهای غیرعادی در حیات شهری را بهبود و ارتقاء‌ دهند. پرواضح است که در این مسیر مسئولیت اصلی متوجه شوراهای شهر و شهرداری و سازمان‌های دیگر مدیریتی است اما چیزی از مسئولیت شهروندان و نهادهای غیردولتی و مدنی و حرفه‌مندان و فعالان شهر و شهرسازی نمی‌کاهد.

قبل از هر چیز باید شهری ساخت که محکم و استوار باشد، هم از بُعد کالبدی و فیزیکی و هم نظامات اجتماعی و اقتصادی تا در برابر سوانح کمتر آسیب ببیند، اما در هر شهری احتمال وقوع حوادث وجود دارد و سه ضلع یاد شده در سطور پیشین باید توان تحمل و از آن مهم‌تر بازگشت به حالت عادی را داشته باشند.

هم‌چنین باید از طریق اطلاع‌رسانی مدنی و مستمر و نه نصایح مشفقانه روزهای حادثه آموزش‌های لازم برای کمک شهروندان به مدیران شهری در شرایط و زمان وقوع حوادث غیرمترقبه سیل، آتش‌سوزی، زلزله و ...، مراعات اجتماعی، کمک به گروه‌های آسیب‌پذیر مانند سالمندان و کودکان، خریدهای معقول، عدم ازدحام، پیگیری از کانال‌های رسمی، پرهیز از شایعات و  مدیران شهری نیز با اطلاع‌رسانی شفاف و پذیرش مسئولیت قصورهای احتمالی و تلاش بی‌وقفه برای مهار مشکل زمینه اعتماد اجتماعی شهروندان به نهادهای شهری را فراهم کنند تا  شهرهای ما به سمت "تاب‌آورتر" شدن سوق داده شوند.

یادداشت از: اسدالله نقدی، دانشیار جامعه‌شناسی شهری دانشگاه بوعلی‌سینای همدان / منبع: ایسنا

نوشتن دیدگاه

نظراتی که حاوی توهین یا افترا می باشند، منتشر نخواهند شد.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

پیشخوان

آخرین اخبار