همزیستی نیوز - در عرض دو هفته گذشته هجمه سنگینی به دولت بخاطر این کلمه وارد شده است. FATF موضوع این روزهای مجالس میهمانی شده و مردم راجع به آن نگران شده اند.
سید محمد صادق الحسینی در سایت اقتصاد آنلاین با این مقدمه نوشته است: دلیل این نگرانی انتقادهای بسیار شدید و مسلسل واری است که به این موضوع شده، در حالی که به دلیل فنی و تخصصی بودن امکان توضیح ساده برای عموم مردم هنوز بخوبی فراهم نشده و در نتیجه پریشانی ناشی از ندانستن موضوع در مردم ایجاد شده است. در این فرصت سعی می کنم ابتدا توضیح دهم FATF چیست، چرا دولت فعلی در تصویب آن نقشی نداشت و در نهایت چرا بر سر آن اینقدر مشاجره بی حاصل شکل گرفته است.
1- FATF مخفف Financial Action Task Force on Money Laundering یا به فارسی خودمان "کارگروه اقدام مالی علیه پولشویی" است. یک نهاد که در سال 1989 تشکیل شده و هدفش مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم است. کشورها یا با این نهاد همکاری می کنند یا نمی کنند. تمام کشورهایی که با این نهاد همکاری می کنند، باید نسبت به رعایت 49 رهنمود اصلی این نهاد که به ادعای آنها باعث ضابطه مند شدن فعالیت های مالی و ورود و خروج پول از یک کشور به کشور دیگر می شود قول مساعد بدهند و مکانیسم هایی را با توجه به شرایط داخلی خودشان تعریف کنند. در نتیجه هیچ گونه معاهده نامه ای (چه الزام آور و چه غیرالزام آور) امضا نمی شود.
2- این ضابطه ها و استانداردها بصورتی بسیار سخت گیرانه تر در کشور ما در قانون مبارزه با پولشویی و قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم در دوران دولت های نهم و دهم به ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد تهیه شده و در نهایت مورد تصویب مجالس پیشین قرار گرفته است.
تنها کاری که در دولت یازدهم و توسط شورای عالی مبارزه با پولشویی، که نهاد مجری در قوانین مصوب ذکر شده است، انجام گرفته، یکسری قول و قرارهایی (Political commitment) است که بر مبنای آن، ایران سعی خود را در جهت اجرای این 49 ضابطه خواهد کرد! این قول و قرارها هم الزام آور نیستند. و هیچ کشوری همه این ضوابط را بصورت کامل رعایت نمی کند. بلکه هر کشور صرفا قصد خود را برای شفاف کردن فضای مالی خود نشان می دهد.
3- هم اکنون FATF در دو موضوع از ایران قول مساعد گرفته است. تدوین ضوابط ورود و خروج ارز توسط مسافران در چمدان ها و دیگری منظم کردن سیستم حواله. این ضوابط قطعا باید در چارچوب قانون اساسی کشور و قوانین موضوعه باشد و دولت هم در همین چارچوب این ضوابط را روشن خواهد ساخت و نگرانی از این جهت وجود ندارد. ما در سال 2003 به کنوانسیون مبارزه با فساد (UNCAC) پیوستیم که بسیار سخت گیرانه تر و الزام آورتر بود ولی در این 13 سال هیچ گونه مشکلی برای کشور ایجاد نشد و با درایت موضوعات مدیریت شد.
پس نگرانی ها چندان با شواهد تاریخی تایید نمی شوند و حتی ممکن است افشای برخی موارد خاص دست کشور را در مواردی که به امنیت ملی مربوط می شود ببندد که بسیار خطرناک است.
4- همین قول و قرارها باعث شد تا فعلا ایران از لیست سیاه بیرون بیاید. لیست سیاهی که فقط دو عضو داشت؛ ایران و کره شمالی. بدون امضای این قول و قرارهای سیاسی و حرکت برای نگارش این ضوابط، عملا امکان نقل و انتقال پول از خارج به ایران و ایران به خارج وجود ندارد. به عبارت دیگر امکان انتقال پول نفت به کشور را نخواهیم داشت. حال پرسش این است که اگر قرار بود به علت رعایت نکردن این ضوابط، نتوانیم پول نفتمان را به کشور بیاوریم و یا پول کالاهای وارداتی را بپردازیم، چرا اصلا برجام را امضا کردیم؟ چرا حاضر شدیم تا اورانیوم غنی شده با ارزشمان از کشور خارج شود و برنامه هسته ای امان محدود شود؟
5- برجام، چه خوب و چه بد، مفاهمه سیاسی ایران با جهان بود و FATF مفاهمه اقتصادی ایران با جهان است. اگر بخواهم مثالی بزنم، همانند این است که شما برای این که راه منزل تا محل کارتان زیاد است و از پیاده روی خسته می شوید، بخواهید ماشینی بخرید (برجام)، ماشین را با زحمت و قرض کردن می خرید ولی برای پلاک کردن (FATF) اقدام نمی کنید و اعتقادی به ثبت نام در راهنمایی و رانندگی برای دریافت پلاک ندارید.
خب هم برای ماشین هزینه کرده اید و هم استفاده ای نبرده اید و معامله ای دو سر باخت برای شما بوده است! عدم توجه به FATF نیز معامله ای دو سر باخت است.
6- اما با همه این تفاسیر چرا این مشاجرات ایجاد شد و مردم نگران شده اند؟ برخی از دوستان، به دلیل نشناختن موضوع و عدم اطلاع از این ضوابط، به مخالفت با آن پرداختند که انشالله پس از روشنگری ها اقناع خواهند شد. برخی دیگر اما سودای سیاسی دارند و در نزدیکی انتخابات نمی خواهند ارتباط اقتصادی ایران با دنیا گسترش یابد. اما دسته سومی هم هستند که دغدغه های درستی دارند. همانند این که تکلیف کمک های ایران به گروه های مردمی حق طلبی همانند حزب الله چه می شود؟ دولت به این دغدغه ها توجه کرده و وزیر اقتصاد از افرادی است که بیشترین توجه و تسلط را به این امور دارد. طبق ضوابط FATF تنها ارتباط مالی با گروه های تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل مورد پرسش قرار خواهد گرفت، در حالی که حزب الله فصل هفتمی نیست و ارتباط مالی شفاف هم با این گروه هیچ مشکلی ندارد. مضافا این که راه های بسیار دیگری برای ارتباط با این گونه گروه ها هست و نیازی نیست از طریق سیستم بانکی رسمی صورت بگیرد.
7- اما اگر به هر دلیلی، هر زمانی اراده کنیم تا یک یا همه ضوابطی که خودمان تدوین خواهیم کرد را نادیده بگیریم، اتفاق خاصی رخ نخواهد داد. صرفا سیستم بانکی دنیا با ما کار نخواهد کرد و به همین جایی می رسیم که امروز رسیده ایم. پس چیزی را از دست نمی دهیم. FATF، برجام نیست! که به خاطر امضای آن تعهد کنیم اورانیوم از کشور خارج کنیم یا راکتورمان را از مسیر خارج کنیم که برگشت ناپذیر بوده و یا برگشت پذیری آن زمان بر است. ما هر زمان که اراده کنیم می توانیم این موارد را اجرا نکنیم و تنبیهی بجز همین عدم ارتباط با سیستم بانکی دنیا در کار نخواهد بود. پس مخالفت با FATF زدن سرنا از سر گشاد آن است.
سید محمد صادق الحسینی در سایت اقتصاد آنلاین با این مقدمه نوشته است: دلیل این نگرانی انتقادهای بسیار شدید و مسلسل واری است که به این موضوع شده، در حالی که به دلیل فنی و تخصصی بودن امکان توضیح ساده برای عموم مردم هنوز بخوبی فراهم نشده و در نتیجه پریشانی ناشی از ندانستن موضوع در مردم ایجاد شده است. در این فرصت سعی می کنم ابتدا توضیح دهم FATF چیست، چرا دولت فعلی در تصویب آن نقشی نداشت و در نهایت چرا بر سر آن اینقدر مشاجره بی حاصل شکل گرفته است.
1- FATF مخفف Financial Action Task Force on Money Laundering یا به فارسی خودمان "کارگروه اقدام مالی علیه پولشویی" است. یک نهاد که در سال 1989 تشکیل شده و هدفش مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم است. کشورها یا با این نهاد همکاری می کنند یا نمی کنند. تمام کشورهایی که با این نهاد همکاری می کنند، باید نسبت به رعایت 49 رهنمود اصلی این نهاد که به ادعای آنها باعث ضابطه مند شدن فعالیت های مالی و ورود و خروج پول از یک کشور به کشور دیگر می شود قول مساعد بدهند و مکانیسم هایی را با توجه به شرایط داخلی خودشان تعریف کنند. در نتیجه هیچ گونه معاهده نامه ای (چه الزام آور و چه غیرالزام آور) امضا نمی شود.
2- این ضابطه ها و استانداردها بصورتی بسیار سخت گیرانه تر در کشور ما در قانون مبارزه با پولشویی و قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم در دوران دولت های نهم و دهم به ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد تهیه شده و در نهایت مورد تصویب مجالس پیشین قرار گرفته است.
تنها کاری که در دولت یازدهم و توسط شورای عالی مبارزه با پولشویی، که نهاد مجری در قوانین مصوب ذکر شده است، انجام گرفته، یکسری قول و قرارهایی (Political commitment) است که بر مبنای آن، ایران سعی خود را در جهت اجرای این 49 ضابطه خواهد کرد! این قول و قرارها هم الزام آور نیستند. و هیچ کشوری همه این ضوابط را بصورت کامل رعایت نمی کند. بلکه هر کشور صرفا قصد خود را برای شفاف کردن فضای مالی خود نشان می دهد.
3- هم اکنون FATF در دو موضوع از ایران قول مساعد گرفته است. تدوین ضوابط ورود و خروج ارز توسط مسافران در چمدان ها و دیگری منظم کردن سیستم حواله. این ضوابط قطعا باید در چارچوب قانون اساسی کشور و قوانین موضوعه باشد و دولت هم در همین چارچوب این ضوابط را روشن خواهد ساخت و نگرانی از این جهت وجود ندارد. ما در سال 2003 به کنوانسیون مبارزه با فساد (UNCAC) پیوستیم که بسیار سخت گیرانه تر و الزام آورتر بود ولی در این 13 سال هیچ گونه مشکلی برای کشور ایجاد نشد و با درایت موضوعات مدیریت شد.
پس نگرانی ها چندان با شواهد تاریخی تایید نمی شوند و حتی ممکن است افشای برخی موارد خاص دست کشور را در مواردی که به امنیت ملی مربوط می شود ببندد که بسیار خطرناک است.
4- همین قول و قرارها باعث شد تا فعلا ایران از لیست سیاه بیرون بیاید. لیست سیاهی که فقط دو عضو داشت؛ ایران و کره شمالی. بدون امضای این قول و قرارهای سیاسی و حرکت برای نگارش این ضوابط، عملا امکان نقل و انتقال پول از خارج به ایران و ایران به خارج وجود ندارد. به عبارت دیگر امکان انتقال پول نفت به کشور را نخواهیم داشت. حال پرسش این است که اگر قرار بود به علت رعایت نکردن این ضوابط، نتوانیم پول نفتمان را به کشور بیاوریم و یا پول کالاهای وارداتی را بپردازیم، چرا اصلا برجام را امضا کردیم؟ چرا حاضر شدیم تا اورانیوم غنی شده با ارزشمان از کشور خارج شود و برنامه هسته ای امان محدود شود؟
5- برجام، چه خوب و چه بد، مفاهمه سیاسی ایران با جهان بود و FATF مفاهمه اقتصادی ایران با جهان است. اگر بخواهم مثالی بزنم، همانند این است که شما برای این که راه منزل تا محل کارتان زیاد است و از پیاده روی خسته می شوید، بخواهید ماشینی بخرید (برجام)، ماشین را با زحمت و قرض کردن می خرید ولی برای پلاک کردن (FATF) اقدام نمی کنید و اعتقادی به ثبت نام در راهنمایی و رانندگی برای دریافت پلاک ندارید.
خب هم برای ماشین هزینه کرده اید و هم استفاده ای نبرده اید و معامله ای دو سر باخت برای شما بوده است! عدم توجه به FATF نیز معامله ای دو سر باخت است.
6- اما با همه این تفاسیر چرا این مشاجرات ایجاد شد و مردم نگران شده اند؟ برخی از دوستان، به دلیل نشناختن موضوع و عدم اطلاع از این ضوابط، به مخالفت با آن پرداختند که انشالله پس از روشنگری ها اقناع خواهند شد. برخی دیگر اما سودای سیاسی دارند و در نزدیکی انتخابات نمی خواهند ارتباط اقتصادی ایران با دنیا گسترش یابد. اما دسته سومی هم هستند که دغدغه های درستی دارند. همانند این که تکلیف کمک های ایران به گروه های مردمی حق طلبی همانند حزب الله چه می شود؟ دولت به این دغدغه ها توجه کرده و وزیر اقتصاد از افرادی است که بیشترین توجه و تسلط را به این امور دارد. طبق ضوابط FATF تنها ارتباط مالی با گروه های تحت فصل هفتم منشور سازمان ملل مورد پرسش قرار خواهد گرفت، در حالی که حزب الله فصل هفتمی نیست و ارتباط مالی شفاف هم با این گروه هیچ مشکلی ندارد. مضافا این که راه های بسیار دیگری برای ارتباط با این گونه گروه ها هست و نیازی نیست از طریق سیستم بانکی رسمی صورت بگیرد.
7- اما اگر به هر دلیلی، هر زمانی اراده کنیم تا یک یا همه ضوابطی که خودمان تدوین خواهیم کرد را نادیده بگیریم، اتفاق خاصی رخ نخواهد داد. صرفا سیستم بانکی دنیا با ما کار نخواهد کرد و به همین جایی می رسیم که امروز رسیده ایم. پس چیزی را از دست نمی دهیم. FATF، برجام نیست! که به خاطر امضای آن تعهد کنیم اورانیوم از کشور خارج کنیم یا راکتورمان را از مسیر خارج کنیم که برگشت ناپذیر بوده و یا برگشت پذیری آن زمان بر است. ما هر زمان که اراده کنیم می توانیم این موارد را اجرا نکنیم و تنبیهی بجز همین عدم ارتباط با سیستم بانکی دنیا در کار نخواهد بود. پس مخالفت با FATF زدن سرنا از سر گشاد آن است.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.