دبیر مجمع نمایندگان گلستان گفت: تصمیمات نادرست و غیرکارشناسی ادوار گذشته ، نبود صنایع بزرگ و وعده های تحقق نیافته متعدد از عوامل اصلی توسعه نیافتگی و سطح پایین درآمد سرانه مردم این استان است.

منتشر شده در 27 آذر 1395

بازدید: 894

منتشر شده در 27 آذر 1395

بازدید: 1294

همزیستی نیوز - فعالان اقتصادی استان گلستان در دیدار با رئیس مجلس تاکید کردند: اقتصاد کشور در دو دهه گذشته به علت تحریم‎ها و سیاست‎های نسنجیده خسارت دیده و تولید و صنعت در استان گلستان وضعیت خوبی ندارد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از گرگان، محمد کیقبادی یکی از فعالان اقتصادی استان ظهر امروز در دیدار فعالان اقتصادی استان گلستان با رئیس مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: تولید و صنعت در استان وضع خوبی ندارد و اقتصاد کشور ما در دو دهه گذشته به علت تحریم‎ها و سیاست‎های نسنجیده خسارت دیده است.

وی افزود: این لطمه‎ها سبب شده اقتصاد استان گلستان بیش از گذشته دچار لطمه شود و امروز همه می‎دانیم  که تولید پر چالش است و افرادی که همچنان در کار تولید دوام آوردند، عاشق هستند.

این فعال اقتصادی درباره بانک‎ها تصریح کرد: برخی وام‎های بزرگی را گرفتند و به بانک‎ها پس نمی‎دهند اما تولید کنندگان ما اکثرا گرفتار شدند و مشکل دارند.

کیقبادی اظهار کرد: گفته می‎شود که دولت بدهی زیادی دارد و با تنگناهای فراوانی روبه‌رو است و هیچ وقت به این اندازه نبوده است اما مگر تولیدکنندگان ما در سیاره ‎دیگری زندگی می‎کنند، آنها نیز تابع این خسارت‎ها بودند و باید به تولید کنندگان نیز به عنوان قربانی این شرایط نگاه کنیم.

وی خطاب به رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: علت این مشکلات این است که بیشتر قوانین راه را برای تفسیر باز می‎گذارد و قوانین خوبی که تصویب می‎شود به اجرا در نمی‎آید و درخواست ما این است صدای ما را به نمایندگان برسانید و مطالبی که در رسانه‎ها گفته می‎شود را از طریق فعالان اقتصادی دنبال شود تا واقعیت تولید را درک کنید.

در برنامه‎های توسعه کشور به بخش تولید و اشتغال توجه نشده است

یکی دیگر از فعالان اقتصادی استان گلستان هم در این مراسم گفت: به نظر می‎رسد در 5 برنامه توسعه  گذشته در بخش تولید و اشتغال کار درستی را انجام ندادیم.

سعید احمدی تصریح کرد: درست است که در بخش اقتصاد نیاز به نقدینگی بیشتری داریم اما با گرفتن وام و تسهیلات مشکل من حل نمی‎شود چرا که مشکل در جایی دیگری است.

وی افزود: اگر مجلس هم بررسی کند شاید نقدینگی مورد توجه قرار بگیرد اما نظر ما این است که مشکل اقتصادی استان وابسته به بخش‎های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی است.

احمدی گفت: در قبل از انقلاب نیز اقتصاد ما متکی به نفت بوده و کسی نیست که اقتصاد را بشناسد و نداند ورود پول نفت در بازار چه بالایی را بر سر اقتصاد می‎آورد اما این مسائل به هر شکلی اتفاق می‎افتد.

این فعال اقتصادی استان گلستان افزود: گاهی قیمت نفت بالا می‎رود ما بیشتر نگران می‎شویم و می‎ترسیم مشکلاتی برای ما پیش بیاید و ما باید به روش درست اقتصاد برگردیم.

احمدی با اشاره به اینکه حمایت از تولیدکنندگان همواره شعار دولت بوده است، افزود: این در حالی است که زمانی که به تامین اجتماعی مراجعه می‌کنیم زبان مشترکی را نمی‎بینیم.

این فعال اقتصادی استان گلستان با اشاره به اینکه تامین اجتماعی مشکل مالی دارد و از دولت بدهکار است و ما این را درک می‎کنیم، افزود: بیمه پیمانکاری یکی از دغدغه‎های ما است که در این شرایط بدون توجه به وضع تولید تامین اجتماعی این کار را می‎کند.

وی با اشاره به مسائل تولیدکنندگان با سازمان امور مالیاتی گفت: امور مالیاتی به دنبال این است که مالیات را جایگزین نفت کند و ما می‎دانیم که کار درستی است اما شیب آن زیاد است و ما در بخش تولید نمی‎توانیم این 9 درصد را از تولید کنندگان‌مان بگیریم اما باید به دولت و امور مالیاتی پرداخت کنیم و اگر پرداخت نکنیم جریمه می‎شویم.

امور مالیاتی باور نمی‎کند که ما زیان می‎دهیم، اظهار داشت: بهره‎ای که به بانک‎ها پرداخت می‎کنیم 2 تا 3 برابر تورم است و باید 26 درصد بدهیم و این عادلانه نیست.

احمدی با قدردانی از دولت و مجلس برای تصویب برجام افزود: آن سهولت‎هایی که در برجام شکل گرفته را حس می‎کنیم و به آینده برجام امیدوار هستیم.

رکود بنگاه‌های اقتصادی را به شدت تحت تاثیر قرار داده است

رضا مبصری نیز اظهار داشت: رکود بنگاه‎های اقتصادی را به شدت تحت تاثیر قرار می‎دهد و یکی از علت‎های آن تشکیل سرمایه ثابت است.

وی تصریح کرد: شاخص بهای تولیدکننده زیر 5 درصد در دنیا فاجعه محسوب می‎شود که در سال 1391 این میزان 26.3 دهم بوده و در سال 1394 به 3.8 دهم رسیده است.

تولید کننده نمونه طیور گلستان ادامه داد: در یک اقتصاد جزیره‎ای ما با این مشکلات رو‌به‌رو هستیم و روابط با دیگر کشورها نقطه گذر ما از این فاجعه‎ها است.

تولید کننده نمونه طیور گلستان اظهار داشت: من فعال بخش طیور هستیم و باید اعلام کنم که صنعت طیور در کشور جایگاه بالایی دارد و آن را در سطح دوم و سوم جی.پی.پی می‎توان دید و ارزش تولیداتش بیش از 6 میلیارد دلار است.

مبصری اظهار کرد: 35 درصد ظرفیت طیور خالی است و توان عرض‎آوری دارد، گفت: حدود 3 میلیارد دلار واردات نهاده داریم و اگر در این واردات 5 درصد تنها در صندوقی تجمیع کنیم، می‎توانیم با تخصیص 30 سنت با همه رقبای منطقه‎ای رقابت کنیم و اشتغال بخش بالا می‎رود و این مورد تقاضای بنده است.

وی یادآور شد: اگر نهاده‎های بخش کشاورزی به خصوص بخش طیور را حمایت کنیم تولید در استان ترقی پیدا می‎کند.

تولید کننده نمونه طیور گلستان تاکید کرد: منطقه آزاد استان گلستان مورد تقاضای فعالان اقتصادی است و می‎تواند کمک بسیار خوبی به استان گلستان داشته باشد.

منتشر شده در 27 آذر 1395

بازدید: 1164

منتشر شده در 26 آذر 1395

بازدید: 989

همزیستی نیوز - فرمانده انتظامي استان گلستان اعلام کرد: یک جاعل كلاهبردار كه با استفاده از مدارک شخصي ديگران اقدام به افتتاح حساب و دريافت دسته چک و خرج كردن آن در بازار می کرد، دستگیر شد.

به گزارش ایسنا-منطقه گلستان، سردار علي اكبر جاويدان در خصوص جزئيات اين خبر گفت: در پي ارجاع پرونده كلاهبرداري از دادسراي عمومي و انقلاب شهرستان گرگان با موضوع دادخواهي يكي از شهروندان مبني بر اينكه فرد ناشناسي با استفاده از مدارک وي اقدام به افتتاح حساب جاري و دريافت دسته چک كرده بود، موضوع به صورت ويژه در دستور كار ماموران اداره مبارزه با جعل و كلاهبرداري پليس آگاهي استان قرار گرفت.

وي تصریح کرد: با برگشت خوردن چک هاي خرج شده در بازار توسط تعدادي از شهروندان و حكم جلب شهروند توسط مراجع قضائي پرونده به صورت ويژه و با جديت توسط ماموران پليس آگاهي پيگيري شد.

اين مقام ارشد انتظامي استان ادامه داد: با استعلام از بانک صادر كننده چک و تجزيه و تحليل ماموران اداره تشخيص هويت پليس آگاهي مشخص شد، افتتاح حساب با مدارک جعلي صورت گرفته و شهروند مورد نظر در اين رابطه مرتكب تخلفي نشده است.

جاویدان با اشاره به اعلام  فرد شاكي مبنی بر اینكه به کسی مظنون نیست، اظهار کرد: اقدامات گسترده ماموران پليس آگاهي در جهت شناسايي و دستگيري فرد جاعل آغاز و با راهنمايي تعدادي از شكات چهره متهم توسط ماموران شناسايي و تلاش در جهت دستگيري وي آغاز شد.

وی تصريح كرد: تحقيقات نشان داد، متهم فردي سابقه‌دار و تحت تعقيب مراجع قضائي و مدتي است كه حتي از خانواده خود نيز طرد شده است.

فرمانده انتظامي استان بيان کرد: با هماهنگي مراجع قضائي مخفيگاه وي شناسايي و متهم طي يک عمليات هدفمند پليسي دستگير و جهت تحقيقات به پليس آگاهي منتقل شد.

سردار جاويدان اظهار کرد: در تحقيقات تخصصي به عمل آمده و با ارائه شواهد و مدارك از سوي ماموران متهم چاره‌اي جزء اعتراف نداشت و به افتتاح حساب و صدور دسته چک از بانک ها با استفاده از مدارک و اسناد هويتي ديگر افراد اعتراف كرد.

وی اعلام کرد: تاكنون بيش از ده شاكي كه متهم مورد نظر با صدور دسته چک جعلي اقدام به خريد از آنان كرده بود شناسايي شدند.

فرمانده انتظامي گلستان مبلغ كلاهبرداري صورت گرفته را بيش از يک ميليارد و يكصد ميليون ريال اعلام و خاطرنشان كرد: تحقيقات تكميلي در اين خصوص همچنان ادامه دارد.

منتشر شده در 10 آذر 1395

بازدید: 1182

این کتاب، نخستين رمانی است که درباره واقعه پنجم آذر 1357 گرگان نوشته شده و بسياری از شخصيت‌های اين رُمان، شخصيت‌های واقعی هستند و در طول داستان، نقش روحانيون، روشنفکران و عامه مردم در شکل‌گيری انقلاب در گرگان و حومه اين شهر به خوبی منعکس شده و تمامی شهدای 5 آذر گرگان در آن حضور دارند.

خلاصه داستان: داستان ابتدا با سه ماجرا به طور موازی شروع می‌شود. در روز نهم فروردين 1357 شخصی انقلابی به نام «محمد جوانمرد» با نام مستعار شاهين، که جوانی انقلابی و رابط مرکز با استان‌های شمالی است، از تهران به سمت گرگان در حرکت است. او به دختری به نام ستاره نوة مش‌رحمان ـ که از انقلابیون گرگان است ـ علاقه دارد و قرار است با او ازدواج کند تا اين ازدواج باعث ماندن او در گرگان بشود و فعاليت‌های انقلابی در گرگان، با حضور او حرکت و جنبش بيش‌تری پيدا کند.

همزمان، جوانی که اهل تربت‌جام است و بعدها می‌فهمیم که او نیز شاهین نام دارد و دزدی عيارمنش است، به ويلای تيمسار مزين در رامسر دستبرد می‌زند و چند جزوة چريکی و انگشتر طلا را که تيمسار آن‌را برای روز تولد شهبانو در گاوصندوق گذاشته بوده، می‌دزدد و ضمن درگيری با نگهبان، در حالی‌که از مچ پا آسيب ديده، می‌گريزد و سوار وانتی گذری می‌شود که به سمت گرگان می‌رود. راننده که با ديدن وضع ظاهری او، تصور می‌کند يکی از انقلابيون است، او را به مطب شکسته‌بندی در گرگان می‌رساند و سارق که هيچ اطلاعی از اوضاع سياسی ندارد، بين راه، برای اولين بار، خبرهايی از اعتصابات مردم می‌شنود و از اين‌که انقلابی‌ها همواره بايد هويت خودشان را مخفی نمايند و مأموران همواره به دنبال آن‌ها هستند، بين خودش و آن‌ها نوعی اشتراک در رفتار می‌بيند.

همزمان با دو ماجرای فوق، در مسجد گلشن در گرگان نيز به مناسبت چهلم شهدای تبريز (کشتار 29 بهمن 1356) مراسمی برگزار شده و انقلابيون ضمن شنيدن سخنرانی انقلابی حاج‌آقا نورمفيدی، از شاهينی صحبت می‌کنند که بی‌صبرانه منتظرش هستند. سرگرد تیموری از ادارة ساواک گرگان در جاده تهران به شمال، شاهین را تعقیب می‌کند و در نهایت او را به قتل می‌رساند . شاهين سارق در مطب با مش‌رحمان (پيرمرد انقلابی) و ستاره که به خاطر دررفتگی دستش همراه برادر و پدربزرگش به آن‌جا آمده، آشنا می‌شود .مش‌رحمان به خاطر غريب بودنش و خصلت جوانمردی که در شاهين می‌بيند و با ديدن اتفاقی جزوات چريکی در ساکش، تصور می‌کند سارق جوانی انقلابی است، به او کمک می‌کند و او را به خانه‌ای در محله شازده‌قاسم که محل جلسات و کارهای تبلیغاتی انقلابیون است، می‌برد.

شاهين که انقلابی بودن را بهترين راه مخفی ماندن در وضعيت خودش می‌داند، انکار نمی‌کند که انقلابی نيست و مش‌رحمان که سردوگرم روزگار را چشيده، با ديدن چند حرکت او، هر چند پی به شخصيت او می‌برد، اما به خاطر خصلت جوانمردانه و غريب بودنش، به روی خودش نمی‌آورد و از او می‌خواهد تا بهبودی کامل، در آن خانه بماند. در ادامه داستان، مشخص می‌شود که سرگرد هوشنگ تیموری (مأمور ساواک) که قاتل شاهين انقلابی است، در دوران کودکی با خانواده مش رحمان در یک حیاط زندگی می‌کرده‌اند و به همين خاطر، به ستاره علاقه‌مند است، اما مش رحمان و ستاره به او علاقه‌ای نشان نمی‌دهند. شاهین که فهميده در اين مدت برخی حرکاتش هيچ سنخيتی با انقلابی‌ها ندارد، از ترس اين‌که مبادا تداوم آن حرکات ناشيانه‌اش مش‌رحمان را متوجه اصل شخصيتش نمايد، تصميم می‌گيرد خانه واقع در شازده‌قاسم را ترک کند.

لذا به خاطر خوی و خصلت سارق بودنش، دستگاه پلی‌کپی را از خانه می‌دزد و به بازار مال‌خرها و دست‌فروش‌ها می‌برد تا بفروشد و بعد هم برود به سمت تربت‌جام، اما متوجه می‌شود که خرید و فروش آن دستگاه جرم است. شاهین که باز هم خبط بزرگی کرده، تصميم می‌گيرد گرگان را ترک کند، اما شاگرد قهوه‌خانه‌ای که آشنای مش‌رحمان است، او را می‌بيند و به همين خاطر شاهين مجبور می‌شود دستگاه پلی‌کپی را ببرد و سر جایش بگذارد. در غياب شاهین، مأموران شهربانی با گزارشی که مخبرشان (تيمور واکسی) از مقابل قهوه‌خانه داده، به آن‌جا می‌ریزند، غافل از اين‌که شاهین دستگاه را به سرقت برده تا بفروشد بود. خبر ريختن مأمورها به خانه، به مش‌رحمان می‌رسد.

يکی از جوان‌های انقلابی به شاهين سوءظن می‌برد و زمانی شاهين برای بازگرداندن دستگاه به خانه می‌رسد که مأموران دست خالی رفته‌اند و مش‌رحمان آن‌جاست. شاهين، خجل از کاری که کرده، می‌خواهد از آن‌جا برود، اما مش‌رحمان آن کار شاهين را که باعث نجات خانه و مخفی ماندن فعاليت‌های انقلابی شده، به فال نيک می‌گيرد و عليرغم اين‌که به شخصيت اصلی شاهين پی می‌برد، اين موضوع را از ديگر جوان‌های انقلابی مخفی کرده و از شاهين نيز می‌خواهد هم‌چنان در آن‌جا بماند.

شاهين که به بزرگ‌منشی مش‌رحمان پی برده، خودش را مديون او می‌داند و از طرفی، به خاطر علاقه‌ای که در برخورد اوليه‌اش در مطب به ستاره پيدا کرده، با اشتياق آن‌جا می‌ماند و در انجام کارهايی نظير تکثير پيام‌ها، اعلاميه‌ها، شب‌نامه‌ها و تکثير نوار سخنرانی‌های امام و روحانيون گرگانی، به انقلابيون کمک می‌کند و همزمان، ضمن نشست و برخاست با انقلابيون مذهبی ـ که بعدها در واقعه 5 آذر گرگان به شهادت می‌رسند ـ کم‌کم با انقلاب و آرمان‌هايش آشنا و پايش به مسجد باز شده و فردی نمازخوان می‌شود.

مش‌رحمان وديگر انقلابيون گرگانی، کم‌کم خبر کشته شدن شاهين انقلابی را در جاده شمال می‌شنوند. صالحی (معلم ادبيات) که مذهبی و انقلابی و طبع شاعری هم دارد، علاقمند به وصلت با دانش‌آموزش يعنی ستاره بوده، به خاطر موضوع خواستگاری شاهين انقلابی، آن‌را مطرح نکرده است. وقتی خبر قتل او می‌رسد، صالحی در حياط مسجد، در حضور شاهين دوم، از مش‌رحمان اجازه می‌خواهد تا با مادر پيرش به خواستگاری ستاره بيايد که با موافقت مش‌رحمان همراه است.

شاهين که دل به ستاره بسته و در آن مدت، يکی از انگيزه‌های قوی ماندنش در آن خانه و آن شهر، همان است، تصميم می‌گيرد برای هميشه آن‌جا را ترک کند، اما با تماسی که با پيرزنی بيوه‌ که همسايه‌شان در تربت‌جام است، می‌گيرد، متوجه می‌شود که دراين مدت، مأموران برای يافتنش به منزلش مراجعه کرده‌اند. پيرزن همسايه که خبر از موضوع ندارد، مأموران را دوستان شاهين می‌پندارد و موضوع را به شاهين می‌گويد و در گفتگوهای بين آن دو، متوجه می‌شويم که شاهين سرقت‌هايش را برای کمک به مستمندان و رفع مشکلات معيشتی و اجتماعی آن‌ها انجام می‌داده است.

با شنيدن اين خبر، شاهين مجبور می‌شود در گرگان بماند غافل از اين‌که تيمسار مزين (نماينده شاه در املاک و مستغلات دربار در گرگان و دشت)، ضمن بيان موضوع سرقت انگشتری مخصوص فرح به رئيس اداره آگاهی تهران، از او خواسته است تا بهترين مأمور خود را برای يافتن سارق اعزام نمايد و سروان احمدی، با همان ماموريت، ردش را از رامسر زده و به گرگان رسيده و در هتل ميامی اقامت کرده است. سرگرد تيموری (مأمور ساواک) موضوع خواستگاری دومين رقيب عشقی خود (يعنی صالحی) از ستاره را از حسن می‌شوند که برادر بزرگ ستاره است و به واسطه نامه‌نگاری‌های سرگرد تيموری، در اداره ساواک، به خدمت سربازی مشغول است.

او با شنيدن اين موضوع، به فکر ازبين بردن او می‌افتد و به بهانه فعاليت‌های انقلابی‌اش، او را بازداشت و در نيزارهای کنار ساحل او را می‌کشد. برادر کوچک ستاره (حسين) که مشغول ماهی‌گيری است، ناخواسته، تنها شاهد آن قتل است ولی در تاريکی، هويت قاتل را که سرگرد تيموری است، تشخيص نمی‌دهد. مش‌رحمان و خانواده‌اش برای حفظ آبرو و ترس از جان حسين که شاهد قتل بوده، به همه اعلام می‌کند نامزد نوه‌اش (صالحی) بنا به دستوری که از امام و اطرافيانش رسيده، سريعاً مجبور به ترک آن‌جا و رفتن به نزد آن‌ها شده است. شاهين با شنيدن اين خبر و با اين تصور که رقيب عشقی ديگری ندارد که خواستگار ستاره باشد، اميدوار و با انگيزه، زندگی در بين انقلابيون در خانه واقع در شازده‌قاسم را ادامه می‌دهد.

او ضمن همراه شدن با هر کدام از افراد انقلابی که بعدها در 5 آذر گرگان شهيد می‌شوند، در کارهای تبلیغاتی آن‌ها کمک می کند و در کنار انقلابیون و مردم، پای سخنرانی روحانيون مبارز گرگان می‌نشيند، در راهپیمایی شرکت می‌کند و کم کم سعی می کند خوی و خصلت گذشته خویش را فراموش کند و فردی صالح و نمازخوان باشد . در ادامه ماجرا، سه تن از علمای گرگان تبعید می‌شوند. مادر ستاره با فهميدن ماجرای قتل نامزد دخترش (صالحی) قلبش می‌گيرد و به بيمارستان می‌افتد. برای عملش نیاز به پول دارند.

سرگرد تيموری که متوجه موضوع می‌شود، قصددارد هزينه عمل مادر ستاره را بدهد اما مش‌رحمان نمی‌پذيرد. شاهین انگشتر گرانبهایی را که از ویلای تیمسار مزین ربوده، به طلافروشی می‌برد تا بفروشد، اما متوجه می‌شود که طلا فروش که فهميده انگشتر سرقتی است، قصد دارد او را لو بدهد. لذا با بيان اين که انگشتر از مادرش به ارث رسيده، به مش رحمان می‌دهد تا نزد تاجری گرو بگذارد و پول عمل دخترش را بگيرد. حاج مرتضی زمردی که تبعیدی انقلابی است و قبلاً زرگر بوده، با ديدن انگشتر، قيمت آن‌را یک میلیون تومان تخمين زده و به او اطمينان می‌دهد که نمی‌تواند انگشتری قديمی و معمولی باشد. بعد هم بی‌آن‌که انگشتر را گرو بردارد، هزينه عمل را می‌دهد و مش‌رحمان، با اين‌که می‌فهمد شاهين به او دروغ گفته، به خاطر نيت خيرخواهانه‌ای که داشته، چيزی بروز نمی‌دهد و انگشتر را به دخترش می‌سپارد تا نگهداری نمايد. سروان احمدی که برای يافتن سارق ويلای تيمسار مزين در گرگان است و در اين مدت به تمام جاهايی که فکر می‌کرده اين تيپ افراد با آن‌جاها مرتبط باشند (نظير عرق‌فروشی‌ها، مالخرها، کاباره‌ها و...) رفته و نشانی از شاهين نمی‌يابد، در آخرين لحظات نااميدی، متوجه می‌شود که شاهين در پی فروش انگشتر به جواهرفروشی رفته است.

پس، با اطمينان بيش‌تر به پی‌ گیری‌هايش ادامه می‌دهد. در طول داستان، متوجه می‌شويم که همسر سروان احمدی زنی مسلمان و نمازخوان است و مدام از طريق تلفن، از شوهرش می‌خواهد که مبادا دستش به خون کسانی آغشته شود که برای اعتراض به خيابان‌ها می‌ريزند. شوهرش سروان احمدی نيز هر چند کاری به سیاست ندارد، اما گرايش‌های مذهبی دارد. او که فرزندی ندارد و در آرزوی داشتن فرزند است، بالاخره متوجه می‌شود که همسرش باردار است و به همين خاطر، طبق توصيه همسرش، تصميم می‌گيرد برای ادای نذر، به سقاخانه‌ای در گرگان برود. همزمان، شاهين نيز برای شفای مادر ستاره در سقاخانه است. در يک لحظه، آن دو با هم روبرو می‌شوند و در نهايت، شاهین از دست او می‌گریزد.

در ادامه رمان، به وقايع بعد از تبعيد سه روحانی بزرگ گرگان و راهپيمايی‌های مردم و اقدامات مأموران شهربانی و... اشاره می‌شود که در همة آن‌ها شاهين و انقلابيون گرگان حضور فعال دارند. تا اين‌که به دنبال واقعه 29 آبان 1357 شهر مقدس مشهد و هتک حرمت به حرم امام رضا (ع) و تیراندازى ماموران رژیم پهلوى به زایران که شهادت تعداد زیادى از آن‌ها رادر پی دارد، حضرت امام (ره) در پيامی، مردم تمام کشور را به اعتراض به این حادثه فرامی‌خواند. شاهين که به کمک انقلابيون گرگانی در توزيع اعلاميه امام مشارکت فعال دارد، در روز موعود، يعنی در روز پنجم آذر 1357، همراه با مردم گرگان در مسجد گلشن حضور می‌يابد.

سروان احمدی نيز که شاهين را در ماجرای تحصن مقابل دادگستری گرگان ـ که به نشانه اعتراض به بازداشت برخی فعالان انقلابی ترتيب داده شده بود ـ ديده و متوجه شده است که او در اين مدت با انقلابی‌ها مراوده داشته و به همين خاطر ردی از او در جاهايی که معمولاً محل آمد و شد سارقين است، مشاهده نکرده است، برای بازداشت او، با اطمينان از اين‌که او را خواهد يافت، در مسجد حاضر می‌شود. شرح جزئيات ماجرا در کتاب می‌آيد و سروان احمدی که برای بازداشت شاهين به آن‌جا آمده، با شروع تيراندازی و با ديدن اوضاعی که پيش آمده، مجبور می‌شود به همراه شاهین به مجروحين کمک کند. آن دو، طی ماجرايی به بيمارستان پهلوی (5آذر کنونی) می‌رسند و در آن‌جا، شاهين با پيکر شهدايی مواجه می‌شود که در آن مدت با آن‌ها نشست و برخاست داشته و... بالاخره شاهین از ناحيه کتف دست، مجروح و در همان بيمارستان بستری می‌شود.

سروان احمدی ستاره و مش‌رحمان را بالای سر شاهين می‌بيند و خودش را يکی از دوستان قديمی شاهين معرفی می‌کند و به اين ترتيب، صبح روز بعد از واقعه 5 آذر، سروان احمدی شاهين را بازداشت و به سمت تهران حرکت می‌کند و اين در حالی است که شاهین ـ که تا آن موقع راز دلش مبنی بر علاقمندی‌اش به ستاره را مخفی نگه داشته ـ طی ماجرايی، تازه پی برده است که ستاره، راز دلش را فهميده و به همين خاطر، هر چند دارد همراه سروان احمدی به تهران می‌رود، اما امیدوار است برگردد و دوباره با ستاره ازدواج کند.

ناشر: انتشارات «شهرستان ادب»

سال نشر: 1392

تعداد صفحات: 600 صفحه

جوايز ادبی: برنده لوح تقدیر در پنجمین دوره‌ی جشنواره‌ی داستان انقلاب (سال ۱۳۹۱)، لوح تقدیر در بیست‌وششمین دوره جایزه‌ی کتاب فصل (سال ۱۳۹۲) و لوح تمجید در دوازدهمین دوره جشنواره قلم زرین (سال ۱۳۹۳)

...

منتشر شده در 07 آذر 1395

بازدید: 1345

همزیستی نیوز - مدیرکل راه آهن منطقه شمال شرق ۲ گفت: بستر لازم فراهم است تا اینچه برون به قطب بزرگ صادرات کشور تبدیل شود.

منتشر شده در 19 آبان 1395

بازدید: 1178

همزیستی نیوز - مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان گلستان گفت: شرایط  کار در رسانه ها مخصوصا مطبوعات محلی بسیار ویژه و متفاوت از دیگر بنگاه هاست.

سعید مازندرانی در گفت و گو با همزیستی نیوز افزود: وجود این شرایط می طلبد که مدیران مسئول رسانه ها اطلاعات خودشان را در زمینه این شرایط افزایش دهند.

وی با اشاره به اینکه اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی گلستان آماده است دوره هایی را هم برای مدیران مطبوعات و هم برای خبرنگاران جهت آشنایی هرچه بیشتر آنها با قوانین، مقررات و نحوه عقد قرار داد برگزار کند در خصوص انواع روابط فی مابین بین خبرنگاران و رسانه ها توضیحاتی داد و گفت: برخی از خبرنگاران تنها مطلب شامل خبر، گزارش یا مقاله به نشریات می دهند و هیچ گونه ارتباط کاری دیگر با آنها ندارند.

به گفته وی برخی ها نیز کار معینی را برای نشریات انجام می دهند که در این شرایط لازم است نوع کار، نوع قرارداد، ساعت کار و میزان حق الزحمه براساس قانون کار مشخص شود.

مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان گلستان یادآور شد: برای جلوگیری از بروز هرگونه مشکل بین مدیران و خبرنگاران و سایر عوامل دخیل در کار رسانه ها، لازم است نشست های مشترکی بین کارشناسان این اداره کل و هرکدام از گروه های رسانه ای برگزار شود تا هر گروهی  با وظایف قانونی خود آشنا شوند.

مازندرانی در خصوص بیمه خبرنگاران نیز گفت: هرخبرنگاری را به صورت ساعتی و به تعداد روزهای کارکرد آنها  می توان بیمه کرد و در این خصوص و سایر موارد البته لازم است که نشست هایی با اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان تامین اجتماعی استان برگزار شود که اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی گلستان برای برگزاری این نشست ها پیش قدم خواهد شد.

وی در خصوص برخی احکام هیات های تشخیص ادارات کار برعلیه نشریات استان که اخیرا صادر شده است نیز خاطرنشان کرد: احکام این هیات ها براساس مستندات قانونی صادر می شود و علت ناراحتی مدیران این نشریات این است که شرایط قانونی بکارگیری نیروها را از ابتدا رعایت نکرده و در جلسات هیات های تشخیص جهت دفاع از خودشان هم به رغم دعوت شدن، شرکت نکرده اند. 

منتشر شده در 15 آبان 1395

بازدید: 1101

همزیستی نیوز – مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان گلستان گفت: تیم های ایمنی و بهداشت کار در افزون بر 120شرکت تولیدی و خدماتی در این استان تشکیل شده است.

سعید مازندرانی در حاشیه دومین همایش ملی انجمن های صنفی مسئولین ایمنی و بهداشت کار سراسر کشور در تالار همایش های بین المللی هتل و مجتمع تجاری ارسلان لافت جزیره قشم در گفت و گو با همزیستی  افزود: راه اندازی این تیم ها از طریق اجرای آموزش های 45 و 120ساعته  ویژه ایمنی و بهداشت کار انجام شده است.

به گفته وی انجمن صنفی ایمنی و بهداشت کار استان گلستان نیز تاسیس شده و در کانون سراسری این انجمن ها هم دو نفر نماینده فعال از این استان حضور دارند.

مازندرانی با تاثیرگذار خواندن حضور این دو نماینده در کانون سراسری انجمن های صنفی ایمنی و بهداشت کار کشور، استان گلستان را از استان های پیشرو در فعالیت های این کانون دانست و گفت: انتظار می رود با توجه به فعالیت کارگاه هایی که از درجه ریسک پذیری بالایی برخوردار هستند و همچنین وجود معادن مختلف در این استان هرچه بیشتر نسبت به تشکیل تیم های ایمنی و بهداشت کار در سطح استان اقدام شود.

  مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان گلستان در پایان از محمد امین اخلاصی مدیر و مالک هتل و مجتمع تجاری ارسلان بندرلافت قشم بخاطر میزبانی دومین همایش ملی انجمن های صنفی مسئولین ایمنی و بهداشت کار سراسر کشور در این هتل تقدیر و تشکر کرد.      

به گزارش خبرنگار همزیستی دومین همایش ملی انجمن های صنفی مسئولین ایمنی و بهداشت کار سراسر کشور با حضور مهندس سیدحسن هفده تن معاون روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، حجت الاسلام والمسلمین دکتر نبی الله کرمی رییس هیات تخصصی کار، بیمه و تامین اجتماعی دیوان عدالت اداری، دکتر علی مظفری رییس مرکز تحقیقات و تعلیمات حفاظت فنی و بهداشت کار کشور، مهندس محمد اصابتی مدیرکل بازرسی کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و برخی از مدیران کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان ها و نماینده های تشکل های کارگری روزهای دوم و سوم آبان ماه 95درتالار همایش های بین المللی هتل و مجتمع تجاری ارسلان لافت جزیره قشم با میزبانی محمد امین اخلاصی  برگزار شد.      

منتشر شده در 09 آبان 1395

بازدید: 1341

همزیستی نیوز - یک مسئول سیاسی آگاه و عضو شورای تامین شهرستان ساحلی گُمیشان در استان گلستان با تایید خبر دستگیری سه تن از ماهی گیران ایرانی توسط پلیس دریایی کشور ترکمنستان؛ گفت: این ماهی گیران در سلامت کامل هستند.

وی که خواست نامش در این خبر درج نشود روز جمعه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت: سه تن از ماهی گیران اهل شهرستان گُمیشان از توابع استان گلستان روز گذشته توسط پلیس مرزی ترکمنستان دستگیر شدند اما هرگونه تیراندازی مورد تایید نیست و حادثه ای رخ نداده است.
وی با اشاره به موافقت نامه های مرزبانی دریایی ایران و ترکمنستان گفت: هنوز اسامی اتباع ایرانی و جزئیات دستگیری آنها از سوی کشور همسایه اعلام نشده است اما پیگیر موضوع هستیم هر چند به علت تعطیلی روزهای جمعه تا یکشنبه در ایران و ترکمنستان احتمالا این روند اندکی طولانی شود.
خبرنگار ایرنا از دیگر مسوولان ذیربط محلی کسب اطلاع کرد که هویت افراد دستگیر شده به نام های میکائیل و سراج کُر از روستای چارقلی و امین کردی از روستای خواجه نفس گُمیشان هستند که قایق آنها نیز توسط پلیس دریایی ترکمنستان توقیف شده است.
شهرستان ساحلی گُمیشان در کرانه شرقی دریای خزر و شمال غربی استان گلستان با بیش از 67 هزار نفر جمعیت هم مرز با کشور ترکمنستان بوده و شغل بیشتر مردمان آن صیادی است.
پیش از این برخی افراد محلی به خبرنگار ایرنا گفته بودند که نامشخص بودن علایم مرزی دریایی در مناطقی از دریای خزر باعث می شود که ماهی گیران ناخواسته به مرزهای کشور همسایه نزدیک و گاهی اوقات دستگیر شوند.

منتشر شده در 08 آبان 1395

بازدید: 1358