ژئوپارک جهانی قشم سرزمین پر رمز و رازی است که معلومات بشر امروزی را به چالش میکشد و زمزمهی رازگونه علوم باستانی را نجوا میکند.
یکی از نقاط این پارک زمینشناسی دره ستاره افتاده است٬ درهای با ستونهایی از جنس خاطرات دریا و تراشخورده به دست حریر شرجی و تن باد و نور خورشید.
دره ستاره افتاده محل تلاقی آسمان با فرهنگ مردم محلی است. باوری به مانند نقش بستن رؤیاگونهی ماه بدر بر پوست سیمین دریا٬ سرابوارهای نزدیک و دور٬ آنقدر نزدیک که دل ساحلنشینان را به وسوسه نوشیدنش میاندازد و آنقدر دور که هیچ جزیرتی خاطرهای از نوشیدنش ندارد!
دره ستارهها٬ دره ستاره افتاده و یا به کلام جزیرتیها دره ستاره کِفتِه!
به دلیل در دست نبودن مدرک مشخص و مستندی درباره تاریخچه این نامگذاری٬ بسیاری از افراد به این نام از جنبه فانتزی نگاه میکنند اما در اولین بازدید میتوان به چرایی این نامگذاری پی برد.
در این دره تصاویری به چشم میخورند که بیننده چارهای جز تسلیم در برابر باور وقوع واقعهای ژرف ندارد! تصاویری که گویی اینجا درهای بوده مانند هر دره دیگری که ناگهان ستارهای از آسمان آمده و افتاده وسطش! و احتمالاً اهالی روستای برکهخلف که شب به خانه میرفتهاند این حجم ستارهوار نبوده و صبح خروسخوان که به عادت هر روز خود٬ کوچهها را آب و جارو میکردهاند٬ آن را دیدهاند و گفتهاند؛ دوش ستاره کِفتِه!
عامل این نامگذاری میتواند پدیده درخشش دیوارههای این دره باشد٬ دیوارههایی مملو از موجودات دریایی چند صد هزار ساله!
در میان مردم جزیره رایج است؛ در شبهایی که ماه میانهی آسمان را تسخیر میکند و خلیج فارس به سویش قد میکشد (که جزیرتی به آن حوضا میگوید؛ به معنای بلندترین مد دریا در طول ماه) فضای دره دگرگون میشود و ولولهای میان دیوارهها به راه میافتد و گویی ماه را به میهمانی میخوانند و خانه را برای ورودش چراغانی. گویی خاطرات خفته در دیوارهها٬ حوضا را میشناسند و در این شب میدرخشند و به چشم ناظران ستارههایی میشوند درخشان.
و یا از دیگر علل این نامگذاری٬ حضور آدم فضاییهاست، بله این جمله را درست خواندید! بنا به افسانهای محلی موجوداتی در این دره رفت و آمد میکنند که از ژرفنای آسمان به ژرفنای خلیج فارس میآیند و میروند و گاهگاهی هم به این دره سرک میکشند. برخی میگویند آنها دهلیزهای رعبآوری در گوشه و کنار این دره حفر کردهاند و حتی کسانی هم آنها را دیدهاند! البته در سیاهی شب و تنگی گذر و از فاصلهای دور و...
اما همه کسانی که دل از هراس رویارو شدن با این موجودات٬ خالی کردهاند و پا به این محل پر رمز و راز گذاردهاند حدأقل صدایشان را شنیدهاند! صدایی به مانند صدای ضبط شده در دل صدفهایی که دریا را ترک میکنند و در ساحل به انتظار عابرانی مینشینند که گوش شنوایی داشته باشند!
حکایت صداهای این دره هم همین است٬ بیآن که صاحب صدایی باشد، صدایی هست و باد ساز راز مینوازد!
برای دیگر احتمال این نامگذاری باید سفری کرد به کشور پرو و دره ناسکا و طرحهایی که به دست مردم قوم اینکا در چند هزار سال قبل نقش بستهاند.
طرحهایی عظیم و رازگونه که تنها میتوان از ارتفاع چند صد متری سطح زمین معنایشان را درک کرد. سؤال این است مردم قوم اینکا با چه وسیلهای پرواز کردهاند؟!
شاید مردمان کهن این دیار هم پرواز کرده باشند و سپس دست به کار حجاری این ستارهواره شدهاند، شاید به کمک موجودات فضایی٬ شاید به یاری حضرت سلیمان و قالیچه پرندهاش و یا شاید به مانند حکایات شاهنامه چهار گوشهی تخت سلطانی را به پای چهار اَبَر پرنده بسته باشند و پرواز را تجربه کرده باشند و شایدهای دیگر!
شاید در آینده فرودگاهی هم در این دره کشف شود و...
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.