همزیستی نیوز - خلیج فارس و دریای عمان، پهنه آبی گسترده ای است که از جنوب شرق تا جنوب غرب ایران را در بر گرفته است و با طول 1880 کیلومتر مربع، فرصت مناسبی را برای تجارت، توسعه صنایع دریایی و زندگی در کنار سواحل فراهم کرده است.
به گزارش تابناک جدا از سواحل سرشار از منابع و امکان دسترسی به آب های آزاد، خلیج فارس در برگیرنده چندین جزیره کوچک و بزرگ نیز هست که هر کدام بنا به نوعی می توانند در فرایند توسعه اقتصادی و تقویت جایگاه امنیتی و ژئوپلیتیک کشور موثر باشند.
به رغم همه فرصت ها و مزایایی که برای جزایر ایرانی خلیج فارس می توان متصور شد، بررسی ها و مشاهدات میدانی گویای آن است که آنچنان که باید و شاید از این فضاهای جغرافیایی بهره برداری نمی شود.
در ادامه تلاش می شود تا ضمن معرفی اجمالی جزایر ایرانی، به فرصت ها و تهدیدهایی که آنها را تهدید می کند، اشاره شود.
خلیج فارس
خلیج فارس با وسعتی بالغ بر 232هزار کیلومتر مربع در جنوب ایران قرار دارد و از طریق تنگه هرمز با دریای عمان ارتباط دارد. خلیج فارس جدا از ایران با کشورهای عمان، عراق، عربستان، کویت، امارات متحده عربی، قطر و بحرین هم مرز است.
این فضای جغرافیایی ارزشمند از دهانه اروندرود در جنوب غربی کشور تا تنگه هرمز حدوداً 805 کیلومتر طول دارد و عرض آن نیز به صورت متغیر 56 تا 290 کیلومتر است.
خلیج فارس در عمیق ترین نقطه 182 متر و در کم ترین عمق 30 متر ژرفا دارد و کف آن سرشار از منابع معدنی، گیاهی و جانوری مثل نفت، ماهی و مروارید است.
این خلیج به دلیل آنکه پل ارتباطی میان خاورمیانه با آبهای آزاد است و منابع غنی نفت و گاز را در درون و پیرامون خود نهفته دارد، یکی از استراتژیک ترین مناطق فضایی جهان محسوب می شود و از دیرباز صحنه نبرد و جدال های فراوان بین قدرت های محلی و جهانی بوده است.
در خلیج فارس حدود 30 جزیره ایرانی کوچک و بزرگ وجود دارد که برخی از آنها قابل سکونت و برخی نیز غیر قابل سکونت هستند.
با توجه به گستردگی قابل ذکر خلیج فارس در جنوب ایران و هم مرز بودنش با سه استان خوزستان، هرمزگان و بوشهر جزایر این خلیج نیز با توجه به موقعیت جغرافیایی تحت مدیریت سیاسی متفاوت استانی اداره می شوند که در ادامه به تفکیک استانی معرفی می شوند.
جزایر استان خوزستان:
جزیره مینو
این جزیره بین آبادان و خرمشهر واقع شده و دو شاخه اروندرود آن را احاطه کرده است. مینوشهر شهری کوچک و دارای جمعیتی حدود 12 هزار نفر است و عمدتاً کاربرد تفریحی برای مردم دو شهر آبادان و خرمشهر دارد.
در این جزیره مینو پنج نهر کوچک جریان دارد و از معدود نقاطی از جهان است که در آن سیستم آبیاری بصورت طبیعی و با جزر و مد آب انجام میشود و نیازی به وسایل مکانیکی و ندارد.
جزایر بونه، دارا و قبرناخدا
جزیره بونه به همراه دو جزیره کوچک دیگر به نامهای دارا و قبرناخدا در آخرین بخش شمال غربی خلیج فارس، در دهانه خورموسی دراستان خوزستان واقع شده است. این جزیره با دو شهر هندیجان و بندرماهشهر فاصله چندانی ندارد و محل زیست آن پذیرای گونه های نادری از پرندگان مهاجر مثل پرستوهای دریایی است.
جزایر دارا و قبر ناخدا نیز که زیستگاه گونه های نادری از پرندگان هستند فاقد شرایط مناسب برای سکونت انسان ها هستند.
جزایر استان بوشهر
جزیره خارک
جزیره خارک در نیمه شمالی پهنه آب های خلیج فارس و در فاصله 57 کیلومتری شمال غربی بندر بوشهر واقع شده است و مساحت آن 3.5 کیلومتر مربع است.
سطح جزیره خارک به دلیل کمی وسعت و محدود بودن حوضه های آبخیز و آبگیر و بارش کم فاقد هر گونه رودخانه دائمی و فصلی است.
این جزیره به رغم عوامل محدود کننده اقلیمی مانند کمی بارش و گرمای زیاد نسبت به سایر جزایر خلیج فارس دارای تنوع و تعدد بیشتری از جانوران است.
این جزیره مسکونی و دارای تأسیسات زیربنایی مثل مخابرات، فرودگاه، تأسیسات بندری و برق است.
جزیره خارکو
جزیره خارکو در نیمه شمالی آب های خلیج فارس و در فاصله 60 کیلومتری شمال غربی بندر بوشهر قرار دارد و از جنوب غربی به فاصله 2 مایل تا جزیره خارک و از شمال شرقی به فاصله 29 کیلومتر تا بندر گناوه فاصله دارد.
این جزیره خالی از سکنه و جزء مناطق حفاظت شده امنیتی توسط نیروهای نظامی است.
جزیره شیف
جزیره شیف همجوار با سواحل شمال غربی خلیج فارس و در فاصله 10 کیلومتری شمال غربی بندر بوشهر واقع است. مساحت این جزیره به علاوه جزیره عباسک که بصورت زمینی پست متصل به این جزیره و در معرض جزر و مد آب قرار دارد، 14 کیلومتر مربع است.
این جزیره از بهم پیوستن آب رودخانه شاپور و دالکی بوجود آمده و نزدیک به 4 هزار نفر در آن سکونت دارند.
جزیره ام الکرم
این جزیره همجوار با سواحل شرقی خلیج فارس و سواحل بندر دیر، در فاصله 140 کیلومتری جنوب شرقی بندر بوشهر قرار دارد. مساحت جزیره ام الکرم کمتر از 1 کیلومتر مربع، فاقد سکنه و جزء مناطق حفاظت شده طبیعی استان بوشهر است.
جزیره جبرین
جزیره جبرین همجوار با سواحل شمال شرقی خلیج فارس و سواحل بندر دیر در فاصله 130 کیلومتری جنوب شرقی بندر بوشهر واقع است.مساحت این جزیره 7 کیلومتر مربع و فاقد سکنه است.
از جزیره مذکور هیچگونه بهره برداری اقتصادی صورت نمی گیرد و تنها به عنوان مناطق حفاظت شده محیط زیست محسوب می شود.
جزیره میر مهنا
جزیره میر مُهَنّا از جزیرههای غیرمسکونی ایران در خلیج فارس است که به رغم آن شرایط مناسبی برای سکونت انسان ندارد، رشد گیاهان در آن قابل توجه و از دیرباز انگور و انجیر آن معروف بوده است.
نام این جزیره از نام یکی از راه زنان محلی که به کریم خان زند و هلندیان حمله میکرد یعنی میر مهنا گرفته شده است.
جزیره فارسی
جزیره فارسی در آب های مرکزی خلیج فارس و در فاصله 120 کیلومتری جنوب غربی بندر بوشهر واقع است و در جنوب آن جزیره العربی قرار دارد که متعلق به کشور عربستان سعودی است.
این جزیره به دلیل قرار گیری در حد فاصل میان ایران و عربستان از موقعیت بسیار استراتژیکی برخوردار است و در اطراف آن تأسیسات نفتی فراوانی دیده می شود.
جزیره تهمادو
این جزیره از جمله جزایر غیر قابل سکونت و کوچک خلیج فارس است که تنها 150 متر با ساحل فاصله دارد و محیط مناسبی برای تخمگذاری گونه های نادری از پرندگان است.
طول این جزیره 12 و عرض آن 5 کیلومتر است.
جزیره نخیلو
جزیره نحیلو همجوار با سواحل شرقی خلیج فارس در 133 کیلومتری جنوب شرقی بندر بوشهر است. این جزیره کم تر از 1 کیلومتر مربع مساحت دارد و از نظر تقسیمات سیاسی جزء دهستان بُردخون از توابع شهرستان بند دیر است.
آب های اطراف جزیره به دلیل عمق کم و نزدیک بودن به ساحل پناهگاه مناسبی برای شناورهایی است که طوفان های دریایی گرفتار می شوند.
جزایر استان هرمزگان
جزیره لاوان
جزیره لاوان یکی از جزایر ایرانی خلیج فارس است که از شمال به دهستان مهرگان، شمال شرق با دهستان مقام و از جنوب با جزایر هندورابی و کیش هم مرز است.
مساحت این جزیره بالغ بر 75 کیلومتر مربع و طول پیرامونی اش 45 کیلومتر است. در این جزیره به تناسب سایر جزیره ها حجم قابل توجهی بارندگی رخ می دهد و میانگین بلند مدت بارندگی در این جزیره 400 میلی متر است.
لاوان به دلیل کشیدگی زیاد شرایط لازم را جهت جریان های سطحی آب دائمی ندارد و تمامی آبراهه های موجود در آن فقط در هنگام بارندگی آب دارند.
این جزیره پوشش گیاهی قابل ذکری از نوع علف زار دارد که به دلیل نبود ارتفاع، وسعت کم، ثابت بودن عناصر اقلیمی پوشش گیاهی آن یک شکل است. گونه های درختی مثل لور، کنار، گز، کرت و خرما از جمله درختان این جزیره است.
این جزیره زیستگاه انواع پرندگان مثل عقاب، پرستو، چکاوک، قمری، بلبل، هدهد و... است و جانواران دیگری مثل انواع خزندگان نیز در این منطقه به وفور دیده می شود.
این جزیره مسکونی و دارای انواع مختلفی از تأسیسات و امکانات زندگی شهری مثل برق، مخابرات، فرودگاه، اسکله و.... است.
جزیره هِندُرابی
جزیره هندورابی 22.8 کیلومتر مربع مساحت دارد و حد فاصل بین دو جزیره کیش و لاوان است. این جزیره در فاصله 325 کیلومتری بندر عباس و 133 کیلومتری بندرلنگه و بلندترین نقطه آن بیست و نه متر و بزرگترین قطر آن هفت و نیم کیلومتر است.
جزیره کیش
جزیره کیش یکی از مشهورترین جزایر ایرانی در میان افکار عمومی جامعه است، اگرچه سفر به این جزیره و بهره مندی از جذابیت های گردشگری آن از توان اقتصادی بخش عمده ای از طبقات اجتماعی جامعه خارج است، اما با اینحال سالانه میزبان حجم زیادی از گردشگران داخلی و خارجی است و توانسته است تا حدود زیادی در بعد گردشگری موفق ظاهر شود.
این جزیره بیضی شکل با مساحت 89.7 کیلومتر مربع و با طول 15.6 و عرض 7 کیلومتر ، در جنوب غربی بندرعباس و در میان خلیج فارس قرار دارد.
این جزیره از نظر زیست محیطی یکی از بکرترین مناطق خلیج فارس و دارای استعدادهای طبیعی فراوان و موقعیت جغرافیایی ویژه برای توسعه گردشگری و بهره برداری اقتصادی از آن است؛ شرایطی که البته در حد مقدورات در آن فراهم شده و امروزه این جزیره به یکی از مراکز اصلی گردشگری ایران تبدیل شده است.
جزیره فرور بزرگ و کوچک
فاصله این دو جزیره خلیج فارس با ساحل نزدیک به 20 کیلومتر و غیر قابل سکونت هستند. با اینحال در فرور بزرگ بقایای اماکن مسکونی و اراضی کشاورزی دیده می شود که باقی مانده دوران گذشته است و هم اینک در هیچکدام از این جزایر انسان زندگی نمی کند.
البته این دو جزیره پناهگاه مناسبی برای تخمگذاری و مهاجرت فصلی برخی پرندگان مثل وطی، چکچک، قمری خانگی، چکاوک، کاکلی، پرستو، بلبل خرما، چاخ لق، هده و ... هستند.
جزیره سیری
فاصله این جزیره تا تا مرکز شهرستان ابوموسی که در قسمت شرقی جزیره سیری واقع شده، درحدود 27 کیلومتر، فاصله دریایی آن تا مرکز استان در حدود 152 مایل دریایی و وسعت جزیره سیری 17.3 کیلومتر مربع است.
در این جزیره تعداد قابل توجهی نخل خرما بطور پراکنده وجود دارد که محصول آن فقط مصرف محلی دارد و این منطقه پوشش گیاهی فقیری دارد.
جزیره ابوموسی
جزیره ابوموسی در پهنه آب های جنوب شرقی خلیج فارس و در فاصله 213 کیلومتری جنوب غربی بندر عباس، مرکز استان هرمزگان قرار داشته و جنوبی ترین جزیره ی ایرانی خلیج فارس محسوب می شود.
این جزیره همانند سایر جزایر خلیج فارس از دوران ماد تا امروز جزء ایران بوده است و تنها از سال 1891 میلادی به طور موقت و غیر قانونی به اشغال انگلستان در آمد.
این جزیره در سال 1328 هجری شمسی جزء دهستان مرزوقی بخش بندر لنگه از شهرستان لار و استان فارس بود.
به دلیل ضخامت کم پوشش آبرفتی و بارش بسیار کم، سفره آب زیر زمینی غنی ای در این جزیره وجود ندارد و تنها یک سفره آب زیر زمینی آزاد با آب شور در این منطقه وجود دارد.
جزیره تنب بزرگ
جزیره تنب بزرگ در پهنه آب های جنوب شرقی خلیج فارس و در فاصله 180 کیلومتری جنوب غربی بندر عباس قرار دارد. اگرچه نام رسمی جزیره تنب بزرگ است ولی در گذشته به نام های تمب بزرگ، تنب مار بزرگ و تل مار نیز معروف بوده است.
جزیره تنب بزرگ به دلیل حاکم بودن شرایط آب و هوایی خشک و پایین بودن بارش سالیانه هیچگونه رود فصلی یا دائمی ندارد و جدا از مساحت اندکش، امکانی برای به وجود آمدن روان آب های فصلی و دائمی در آن نیست.
این جزیره به دلیل واقع شدن در عرض جغرافیایی پایین آب و هوای گرمی دارد و فصل گرم طولانی با تبخیر بالا رویش هر نوع گیاهی را در آن با مشکل رو به رو کرده است.
سرگذشت تاریخی جزیره تنب بزرگ همواره متأثر از تاریخ جزیره بوموسی بوده و اگرچه مالکیت تاریخی آن برای ایران است اما در سه مقطع تاریخی متفاوت مثل حمله اعراب، حمله پرتغالی ها و دوران استعمارگری انگلستان برای مدتی از مالکیت ایران خارج شد.
جزیره تنب کوچک
جزیره تنب کوچک در پهنه آب های جنوب شرقی خلیج فارس و در فاصله 200 کیلومتری جنوب غربی بندر عباس قرار دارد و از نظر تقسیمات کشوری جزء بخش تنب از شهرستان بوموسی است. نام رسمی این جزیره تنب کوچک است اما در گذشته به نام های دیگری مثل تمبو و نابیو تنب هم شناخته می شد.
آب و هوای این جزیره گرم و شرجی است و تنها یک فصل کوتاه سرد با بادهای معتدل نیز در منطقه وجود دارد.
جزیره قشم
جزیره قشم بزرگ ترین جزیره کشور و خلیج فارس در دهانه تنگه هرمز و در مدخل ورودی خلیج فارس از دریای عمان واقع است. از شمال به بندر عباس، از شمال شرقی به جزیره هرمز، از شرق به جزیره هنگام و از جنوب غربی به جزایر تنب بزرگ، ابوموسی و تنب کوچک محدود است.
مساحت این جزیره 1491 کیلومتر مربع و طول آن 100 تا 130 کیلومتر تخمین زده می شود. ای جزیره خود شهرستان است و جزیره هرمز نیز از توابع آن است.
این جزیره به دلیل وسعت زیاد از تنوع زیستی قابل توجهی برخوردار است و زیستگاه گونه های مختلفی از جانواران و گیاهان است.
در این جزیره زندگی بیش از 100 هزار نفر سکونت دارند و مناطق مسکونی شهری و روستایی در آن دیده می شود. از نظر سیاسی به تنهایی یک شهرستان محسوب می شود و دارای سه بخش مرکزی، شهاب و هرمز است.
نزدیک ترین فاصله این جزیره تا ساحل اصلی کشور در دماغه شمالی جزیره و در محل بند لافت و حدوداً یک مایل است.
صید و صیادی، بنادر موجود در جزیره، جاذبه های گردشگری و توریستی، معادن، میدان های گازی، فرودگاه بین المللی، بازارهای سنتی، شهرک های صنعتی و... از جمله امکانات و زیربناهای این جزیره جنوبی کشور است.
جزیره هرمز
جزیره هرمز در دهانه تنگه هرمز و در مدخل ورودی خلیج فارس قرار دارد. این جزیره را به دلیل موقع جغرافیایی آن که در مجاورت با تنگه هرمز قرار دارد، کلید خلیج فارس می دانند و به دلیل همین موقعیت استراتژیک از نظر سوق الجیشی و بازرگانی دارای اهمیت بالایی است.
در این جزیره منابع آب سطحی قابل توجهی وجود ندارد و تنها منابع آب آن را می توان جریان های ساحلی دانست. این جزیره فاقد منابع چاه است.
در حال حاضر آب مورد نظر برای شرب در این جزیره با لوله ای به طول 20 کیلومتر از بندرعباس تأمین می شود و دارای زیرساخت هایی مثل مراکز آموزشی، درمانی، مذهبی و فروشگاهی نیز هست.
جزیره هنگام
جزیره هنگام در آب های خلیج فارس در دهانه تنگه هرمز واقع شده است. جزیره هنگام بخشی از سیستم دفاعی کرانه ساحلی خلیج فارس و تنگه هرمز را تشکیل داده و می تواند مبدأ عملیات دریایی و تکیه گاه مناسبی برای زیر دریایی ها باشد.
جزیره هنگام از شمال به جزیره قشم، از شمال شرق به جزیره لارک، از جنوب شرق به رأس المسندام و از جنوب غرب به جزیره تنب بزرگ محدود است.
این جزیره دارای 10 کیلومتر طول، 3 تا کیلومتر عرض و 50 کیلومتر مربع مساحت است. در این جزیره جریان آب سطحی وجود ندارد و فقط جریان فصلی آن در زمان بارندگی های فصلی ایجاد می شود.
با توجه به مساحت کم جزیره پوشش گیاهی و حیات جانوری خاصی نیز در آن به چشم نمی خورد.
جزیره لارک
جزیره لارک در دهانه تنگه هرمز در مدخل ورودی خلیج فارس از دریای عمان واقع است و حد شمالی این جزیره شهر بندر عباس، از غرب جزیره قشم، از شمال جزیره هرمز و از جنوب غرب جزیره هنگام است.
این جزیره با ساحل 33 کیلومتر فاصله دارد و 49 کیلومتر مربع وسعت دارد. متوسط بارندگی این جزیره 230 میلی متر است و سه ماه از سال درگیر طوفان های شن است.
در این جزیره پوشش گیاهی و گونه های جانوری به دلیل بارش کم، تبخیر بالا و بادهای شدید بسیار اندک است. با این حال حیواناتی مثل خرگوش، آهو، روباه و مار در آن زندگی می کنند.
آب آشامیدنی در این جزیره از بندرعباس آورده و در تانکرهای بزرگ نگهداری می شود.
چالش های ایران در خلیج فارس
ایران در طول سالیان دراز همواره حضور مقتدرانه ای در خلیج فارس داشته است و بجز برهه هایی از تاریخ که حکومت مرکزی در ایران ضعیف بوده و یا تلاش های قدرت های استعماری برای تسلط بر این منطقه افزایش یافته است، ایران یکی از بازیگران اصلی و مهم خلیج فارس بوده و تعداد زیادی از جزایر آن بوده است.
هم اکنون بزرگ ترین چالش ایران در خلیج فارس را باید گسترش ادعاهای واهی و غیر قانونی و فعالیت های ضد ایرانی امارات متحده عربی، اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس در خصوص جزایر سه گانه و نام تاریخی خلیج فارس دانست.
از سوی دیگر چشم طمع قدرت های جهانی به این منطقه غنی و استراتژیک ایرانی که به "نخستین منبع انرژی جهان" مشهور است موجب شده تا همواره آنها تلاش کنند با تحریک شرکای عرب منطقه به تشدید تنش ها با ایران و اعمال فشار روی بیاورند.
بر طبق قوانین بین المللی، ایران تا چند دهه پیش که بحرین را در اختیار داشت بر 85% از خلیج فارس تسلط داشت اما پس از واگذاری مجمع الجزایر بحرین در دوران پیش از انقلاب اسلامی، امروزه شاهد تلاش های جدیدی از سوی کشورهای عربی برای تملک جزایر سه گانه و مالکیت ایران بر خلیج فارس و حتی تغییر نام این خلیج هستیم.
با واگذاری بحرین مالکیت ایران بر خلیج فارس کاهش چشم گیری پیدا کرد و اگر روزی جزایر سه گانه و یا حتی فقط جزیره سوق الجیشی ابوموسی به اشغال امارات درآید، ایران با خسارت های فراوانی در ابعاد مختلف رو به رو خواهد شد. بر این اساس ضروری است تا مسئولان با دقت نظر و هوشمندی مانع هرگونه مذاکره و دست درازی پیرامون این حق ملی شوند.
در ادامه اشاره کوتاهی به پیشینه تاریخی حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه که هم اکنون یکی از بزرگ ترین چالش های ژئوپلیتیکی ایران است، اشاره می شود.
پیشینه تاریخی حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه
در رابطه با نام خلیج فارس و ادعای واهی و بی اساس اعراب در بکارگیری نام ساختگی دیگر، جای هیچ بحثی نیست و اسناد معتبر موجود که بارها در رسانه منتشر شده نیاز به تکرار مجدد ندارد. در مورد جزایر سه گانه نیز داستان بر همین اساس است اما با این حال اشاره کوتاهی بر تاریخچه این جزایر می شود.
بررسی های تاریخی بیانگر آن است که در هزاره دوم قبل از میلاد این سه جزیره همانند سایر جزیره جزایر دریای پارس توسط ایرانیان اداره می شد و جزو قلمرو حکومت های ایرانی بود. در دوران اسلامی نیز این جزایر همواره جزو قلمرو ایالت های جنوبی ایران از جمله فارس بود که با ورود پرتغالی ها به دریای پارس این ۳ جزیره به اشغال آنها در آمد؛ اشغالی که البته در روزگار شاه عباس صفوی و به دست فرمانده رشید سپاهش «امامقلی خان» توسط نیروهای ایرانی آزاد شد.
نادرشاه افشار و کریم خان زند نیز بر این جزایر اعمال حاکمیت کامل کردند و در روزگار سلطنت فتحعلی شاه قاجار هم جزایر دریای پارس مانند کیش – بحرین – ابوموسی , هندورابی , تنب بزرگ , کوچک و فارور جزء ایالت های فارس محسوب بودند.
در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی دولت بریتانیا تعدادی از جزایر ایرانی شامل قشم – هنگام – لارک – ابوموسی , سیری , تنب بزرگ و کوچک را مستقیماً به نام حاکمیت ادعایی و واهی قبایل و امارات عربی تحت الحمایه خود اشغال کرد، با این وجود ۲۳ نقشه رسمی و نیمه رسمی از دولت بریتانیا و از جمله یک نقشه رسمی وزارت جنگ بریتانیا مورخ ۱۸۸۶ و به ابعاد ۱۶ متر مربع که در سال ۱۸۸۸ توسط وزیر مختار انگلیس به ناصرالدین شاه تقدیم شده که مالکیت و حاکمیت ایران را بر این جزایر رسما تایید کرد.
در سال های آغازین سده بیستم و هم زمان با تلاش های دولت روسیه برای نفوذ و راه یابی به خلیج فارسوزارت خارج بریتانیا تصمیم گرفت که جزایر استراتژیک دهانه هرمز را به تصرف خود در آورد و این تصمیم در ۱۴ ژوئیه ۱۹۰۲ به کارگزاری بریتانیا در هندوستان و خلیج فارس ابلاغ شد. انگلیسی ها در ادامه جزایر ابوموسی تنب بزرگ و سیری را در سال ۱۹۰۳ به نام شیخ شارجه اشغال کردند و پرچم شیخ را در سال ۱۹۰۸ در تنب کوچک افراشتند.
با اعلام قصد خروج دولت انگلستان در ژانویه ۱۹۶۸ مبنی بر خروج از منطقه خلیج فارس، در این هنگام دولت ایران دست به تلاش های دیپلماتیک گسترده ای زد و اقدامات هماهنگ وزارت خارجه ایران سبب شد که طبق تفاهم نامه نوامبر ۱۹۷۱ لندن مالکیت مشترک ایران و شارجه را در مورد جزیره ابوموسی تحت حاکمیت دولت ایران به امضای دو طرف رسید و دو جزیره تنب بزرگ و کوچک هم بدون گفتگو و مبادله سند به ایران بازگردانیده شد.
در روز ۳۰ نوامبر ۱۹۷۱ پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان ایران بر فراز بلندی های جزایر تنب و ابوموسی به اهتراز در آمد و پس از هشتاد سال عملا به سلطه انگلیسی ها بر این جزایر همیشه ایرانی پایان داده شد.
بعد از این رویداد مهم و تاریخی شکایت کشورهای عربی به شورای امنیت سازمان ملل هم به نتیجه ای نرسید و تا اکتبر ۱۹۹۲ هیچ ادعایی نسبت به جزایر تنب و ابوموسی از سوی هیچ کشوری مطرح نشد، اما در آن سال و چندماه پیش از عملیات نظامی آمریکا بر ضد عراق (جنگ اول خلیج فارس) امارات متحده عربی طی عرض حالی به سازمان ملل متحد ادعای مالکیت بر این جزایر را مجددا پیش کشید و تا کنون داستان ادعاهای بی اساس مالکیت اماراتی ها بر جزایر ایرانی ادامه دارد.
مشکلات جزایر ایرانی
با مروري بر وضعيت و كميت جزاير ايراني مشخص مي شود كه اين جزيره ها به دليل قرار گيري در موقعيت جغرافيايي گرم و خشك ونزديكي به خط استوا با دماي هواي بالا و تبخير زياد آب رو به رو هستند.
جدا از جزايري كه به هيچ وجه امكان سكونت ندارند، اين شرايط سبب شده تا امكان زندگي به صورت طبيعي در جزايري كه امكان زندگي دارند هم با مشكل رو به رو شود. تبخير شديد آب، اندك منابع آبي اين مناطق را نيز از دسترس خارج مي كند و فعاليت هايي مثل كشاورزي و دامداري كه شغل اوليه همه ساكنان بومي مناطق مختلف است را تحت تأثير قرار مي دهد.
مشكل ديگري كه براي جزاير ايراني مي توان متصور شد، شرايط امنيتي آنها به دليل موقعيت استراتژيك خليج فارس و محل برخورد رقابت هاي نظامي و بين المللي جهاني دانست. به بياني لزوم داشتن نگاه امنيتي به جزاير ايراني و استفاده از آن ها به عنوان پايگاه هاي نظامي از سويي و از سوي ديگر تردد مستمر كشتي هاي نظامي ساير كشورهاي منطقه و قدرت هاي جهاني در خليج فارس هر احساس امنيتي كه لازمه هر گونه توسعه است را با مشكل روبه رو مي كند.
وجود منابع عظيم نفت و گاز كه از بستر خليج فارس و سواحل آن استخراج مي شود را نيز مي توان به عنوان يكي ديگر از عواملي دانست كه فارغ از فرصت هايي كه براي توسعه جزاير فراهم مي كند، در سال هاي گذشته باعث غفلت مسئولان از ساير توانمندي ها و فرصت هاي موجود در جزاير ايراني براي توسعه شده است.
مسائل ژئوپلیتیکی جزایر ایرانی
الف-افزایش پهنه آبی در مالکیت ایران
بر طبق کنوانسیون حقوق دریاها خط مبدأ مناطق دریای جنوب ایران از دماغه فاو شروع شده و به بندر گواتر در کرانه دریای مکران (دریای عمان) ختم می شود. با توجه به محدوده ۱۲ مایلی از کرانه های دریاها که محدوده ی آب های سرزمینی کشور ساحلی شمرده می شود، آب های واقع بین جزایر متعلق به ایران که فاصله آنها از یکدیگر از دو برابر ۱۲ مایل دریای (۲۴ مایل) تجاوز نکند آب های داخلی کشور محسوب می شود. از سویی نیز جزایر قابل سکونت ایران در خلیج فارس که از 12 مایل دریایی فاصله کم تری با ساحل داشته باشند، پشت خط مبدأ دریای سرزمینی قرار خواهند گرفت. بر این اساس ترتیب تمامی محدوده آبی بین جزیره های قشم , لارک , هرمز , هنگام و لاوان با خط ساحلی کشور جزء آب های داخلی ایران محسوب می شود و در اسناد سازمان ملل نیز به این موضوع اشاره شده است.
این مهم سبب شده تا جزایر ایرانی نقش غیر قابل انکاری در افزایش فضای مالکیتی ایران در آب های خلیج فارس ایجاد کنند.
ب- ایجاد بستر مناسب برای تسلط بر عبور و مرور دریایی
به موجب قانون عبور ترانزیتی از آب ها و تنگه ها خطط های تفکیکی تردد دریایی با در نظر گرفتن عوامل مختلف و به منظور تأمین امنیت دریانوردی و کاهش ضایعات ناشی از تصادم و برخورد کشتی ها با یکدیگر برای کشتی های ماهیگیری – تجاری – جنگی , نفت کش ها و غیره در تنگه هرمز و خلیج فارس تعیین شده است و بر طبق این طرح مسیر شمالی ورود کشتی ها از دریای عمان به خلیج فارس در شمال جزایر تنب و ابوموسی در آب های سرزمین ایران قرار دارد.
این قابلیت که حاصل وجود جزایر سه گانه در خلیج فارس است، نقش بی بدیلی در تسلط بیشتر و مقتدر ایران بر عبور و مرورهای دریایی در خلیج فارس دارد.
ج-امکان کنترل عالی و تأمین امنیت خلیج فارس
ترسیم یک خط فرضی میان ۶ جزیره هرمز – لارک – قشم , هنگام , تنب بزرگ و ابوموسی نشان دهنده وجود یک زنجیر (خط قوسی) دفاعی استراتژیک در تنگه هرمز به مثابه حریم امنیتی ایران در این منطقه می باشد که جزایر ابوموسی و تنب بزرگ حلقه های پر اهمیت این زنجیره محسوب می شوند.
بر این اساس فاصله نزدیک و زنجیره ای شکل جزایر ایرانی در خلیج فارس علاوه بر ظرفیت های ژئوپلیتیکی اشاره شده، به تقویت قدرت دریایی و نظارتی ایران در خلیج فارس کمک شایانی کرده اند.
د-امکان توسعه زمینه های گردشگری و جذب گردشگر
خلیج فارس و جزایر ایرانی بستر مناسب و ارزشمندی است که می توان از آن ها برای توسعه گردشگری و افزایش توانمندی های ملی در امر جذب گردشگر خارجی و اشتغال جوانان مورد بهره برداری قرار گیرند.
وقتی کشور امارات متحده عربی تلاش می کند با خرید خاک از ایران و ساخت جزیره مصنوعی پهنه خاکی خود را افزایش دهد و با این کار فرصت های اقتصادی و جذب گردشگری خود را بالا ببرد، سئوال این است که آیا نمی توان حتی به جزایر غیر قابل سکونت ایران با نگاه گردشگری نگاه کرد و با تقویت زیر ساخت ها بسترهای افزایش گردشگری در این مناطق را دنبال کرد؟
و- امکان توسعه ظرفیت های اقتصادی
جزایر ایرانی خلیج فارس به عنوان ایستگاه هایی ارزشمند می توانند به افزایش بنادر ایرانی در خلیج فارس و پایانه های کشتی رانی تبدیل شوند که روزانه میزبان هزاران کشتی کوچک و بزرگ برای بارگیری و یا سوخت گیری باشند؛ کشتی هایی که هم در امر واردات و هم در امر صادرات فعال هستند و فرصت های ارزشمندی را در توسعه مبادلات تجاری و اقتصادی ایران با سایر کشورها فراهم می کند.
یکی دیگر از مسائلی که در رابطه با خلیج فارس و جزایر آن می توان یاد کرد، مفهوم و پدیده جدید قلمروسازی است. قلمروسازی در آب های خلیج فارس یکی از تمایل های جدید است که در دهه های اخیر نمود و بروز یافته است. در ایران اولین قانون راجع به تعیین حدود آب های ساحلی در سال 1313 تصویب و اعلام شد و دومین قانون در سال 1334 با محوریت بهره برداری از منابع طبیعی به تصویب رسید.
دکتر دره میرحیدر، استاد جغرافیایی سیاسی در یکی از مقالات خود در این باره می نوسید: اقوام و کشورهای خلیج فارس همانند همه کشورهای ساحلی به استفاده از آبهای این خلیج مبادرت ورزیده اند. اما تلاش برای قلمروسازی و تحت حاکمیت درآوردن آب های ساحلی به سال های بعد از کنفرانس بین المللی حقوق دریاها در شهر لاهه باز می گردد.
میر حیدر در ادامه اضافه می کند، پهنای کم خلیج فارس اجازه گسترش قلمروهای پیش بینی شده بر اساس کنفرانس های بین المللی را به کشورهای همسایه نمی دهد و در اثر روی هم افتادگی حدود دریایی خط منصف مشخص کننده مالکیت آنها است.
از آنجا که خلیج فارس 565 میلیارد بشکه نفت، یعنی معادل 63 درصد کل ذخایر نفتی جهان و 30 تریلیون متر مکعب گاز طبیعی برابر 28.5 درصد کل ذخایر شناخته شده جهان را دارد، هرگونه قلمروسازی تحت شعاع این مسئله است.
بر این اساس محدودیت سرزمینی در خلیج فارس، ذخایر عظیم انرژی در آن و قوانین بین المللی حقوق دریاها که در خلیج فارس تفاسیر گوناگونی بر اساس منافع ملی از آنها می شود را باید از جمله دیگر چالش های این منطقه جغرافیایی دانست که به صورت مستقیم بر مدیریت سیاسی جزایر درون خلیج فارس اثر گذار است.
امروزه حضور مقتدر حکومت ها در دریا و توسعه سواحل، بنادر و جزایر دریایی نشانه ای از قدرت روز افزون و توسعه یافتگی کشور ها است. مروری بر تنوع و پراکندگی جمعیت در آن کشورهایی که توسعه یافته اند و به آب های آزاد نیز دسترسی دارند، به خوبی نشان می دهد که بخش عمده ای از جمعیت، صنایع و تأسیسات زیربنایی کشورها در مجاورت سواحل قرار دارد.
در رابطه با ایران البته موضوع کمی متفاوت است. حملات گسترده و دشمنان تاریخی ایران که همواره از بخش های شرقی، شمالی و غربی به ایران حمله می کردند در طول تاریخ سبب شد تا نگاه و توجه حاکمان و به تبع مردم ایران به این سمت ها متوجه شود و بی توجهی به بخش های جنوبی و آب های آزاد فرصت های زیادی را برای توسعه از ایران گرفت.
توزیع جمعیت ایرانیان در سده و دهه های گذشته به گونه ای رخ داد که بخش های مرکزی و خشک کشور با افزایش شدید جمعیت و نواحلی ساحلی، بنادر و جزایر با کاهش جمعیت رو به رو شد.
حجم سرمایه گذاری هایی که در مناطق دریایی و خلیج فارس شد با حجم سرمایه گذاری ها در مناطق مرکزی اصلاً قابل قیاس نیست.
البته با اکتشاف نفت در سواحل جنوبی و به مرور وابستگی شدید ایران به اقتصاد تک پایه نفتی حجم سرمایه گذاری ها در خلیج فارس افزایش یافت اما این سرمایه گذاری بیشتر حول محور صنایع نفت و گاز و با رویکرد بهره برداری نه توسعه ای دنبال شد.
حضور قدرتمندانه آمریکا با ناوهای غول پیکرش در خلیج فارس، چالش های عدیده ایران با کشورهای عربی در ادامه سبب شد تا ایران بیشتر به خلیج فارس توجه کند اما این رویکرد نیز بیش از آنکه حاصل یک نگاه توسعه ای و اقتصادی باشد، حاصل یک نگاه امنیتی _ تدافعی بود و بیش از آنکه منطقه را به سمت توسعه هدایت کند، آن را به سمت امنیتی و نظامی شدن سوق داد.
امروزه خلیج فارس با دو مرز شمالی و جنوبی کاملاً متفاوت مواجه است. سواحل جنوبی و جزایر آن تحت تأثیر سرمایه گذاری های عظیم شیخ نشین ها به یک توسعه یافتگی قابل قبول دست یافته و روزانه میزبان میلیون ها گردشگر، هزاران پرواز هوایی و هزاران کشتی تجاری است. از آنسو سواحل شمالی و جزایر آن به رغم داشتن توانمندی های مشابه از شرایط قابل قبولی برخوردار نیستند و بیش از آنکه جذب کننده جمعیت مرکزی کشور ایران باشند، در دفع جمعیت بومی نیز نقش آفرین هستند.
انتظار می رود در سال ها و دهه های آینده در نوع و میزان توجه حاکمان مرکزی به خلیج فارس و نگین های ارزشمند آن که همان جزیره های کوچک و بزرگ است، تغییر حاصل شود و با سرمایه گذاری های برنامه ریزی شده و دقیق این منطقه از ابعاد مختلف از جمله اقتصادی، گردشگری، امنیتی و... توسعه پیدا کند و بخش قابل توجهی از جمعیت کشور را برای سکونت و کار به سمت خود فرا بخواند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.