b_300_300_16777215_00_images_992_jazebi.jpeg

درباره معایب و حتی مزایای کرونا بسیار نوشته شد. در رابطه با مزایای کرونا یکی از اتفاقات خوبی که بعضی از کشورها شاهدش بودند همبستگی و کمک به همدیگر بود. با بروز این اتفاق افراد و ارگان‌ها منتظر دولت نشده و خود آستین‌ها را بالا زده و زندگی را برای جامعه آسان‌تر کردند.  مثل تمام موارد اینچنینی در راس کسانی که با استفاده از شهرتشان اقدام به جمع آوری کمک با ایجاد یک همدلی همگانی کردند، سلبریتی‌ها قرار دارند. سازمان‌های خیریه، انجمن‌های مردم نهاد وارگان‌هایی مثل این‌ها نیز خیلی زود خود را در کانون کمک به مردم دیدند.

اما در ایران با اینکه کشوری با بستر فرهنگی قوی است و هر چند سلبریتی‌های ما هم از همان روزهای ابتدایی شیوع کرونا در اطلاع‌ رسانی و آگاهی‌بخشی کوتاهی نکرده و دست به کار شدند، اما شاهد  یک کار گروهی خیرخواهانه منسجم و بزرگ نبودیم. هرچند منکر کمک‌هایی که مردم خودشان خودجوش و شخصی و گاه در قالب یک گروه کوچک به افراد نیازمند کردند نیستم، چراکه عده‌ای در خانه‌شان ماسک دوختند و توزیع کردند، عده‌ای در حد توان بسته‌های مواد غذایی، عده‌ای مواد ضد عفونی توزیع کردند اما به ندرت شاهد یک کار ارگانیزه شده قوی بودیم.

بگذارید وضعیت را نه با اقدامات انجام شده در کشورهای جهان اول که از طریق مدیا در جریان بودیم، بلکه با کشور ترکیه که خود در آنجا زندگی می‌کنم مقایسه کنم. در کشور ترکیه سوای اینکه شهرداری‌ها به افراد مسن و نیازمند غذا و نان هر روزه‌شان را تدارک می‌بینند یکسری ارگان‌ها و سازمان‌های مردمی هم خودشان به صورت گسترده اقدام به توزیع کمک‌هایی از قبیل کارت خرید مواد غذایی و بسته‌های غذا و غیره می‌کنند.

در بیشتر موارد نیازمند لازم نیست اعلام کند من نیازمندم، بلکه این سازمان‌ها که در بیشتر محله‌ها هم وجود دارند به راحتی می‌توانند نیازمند را شناسایی کنند. در ترکیه درهر کلاسی یک مادرکلاس هست. این مادرکلاس با تمام اولیا ارتباط خوبی دارد و تقریبا از وضعیت بیشتر آنها هم آگاه است. چون مادرکلاس با رای اولیا انتخاب می‌شود هوای مادرها را دارد و از حال و احوالشان مطلع است. از آنطرف همین مادرکلاس وصل است به انجمن اولیا و مربیان مدرسه که یک اتاق و دفتر و دستک در داخل خود مدرسه دارد و نقش کلیدی در تامین مخارج مدرسه ایفا می‌کند. به خاطر همین ارج و قربی دارند.

حالا همین انجمن اولیا خودش وصل می‌شود به ارگان‌های خیریه، شوراهای شهر، شهرداری و غیره. همین‌ها در رابطه با دانش‌آموزان و خانواده‌هایشان اطلاعات کافی دارند، از آنطرف همین‌ها به دلیل اینکه بخش قابل توجهی از مصارف مدرسه را تامین می‌کنند با مردم محله هم ارتباطی نزدیک دارند و از وضعیت مردم مطلع هستند. چون باید بدانند برای تامین مخارج مدرسه از چه کسی در محله کمک بگیرند. کما اینکه در هر خانواده‌ای یک دانش‌آموز هست. حالا همین‌ها در موراد اینچنینی مثل یک زنجیره در خدمت هم هستند و سعی می‌کنند نیازمند واقعی را شناخته و به او توصیه کمک بکنند.

این انجمن‌های مردمی با وصل شدن به مراکز قدرت و دولت و مهم تر از همه به افراد ثروتمند می‌توانند دست نیازمندان را بگیرند. در واقع این‌ها واسطه‌هایی بی‌نیاز و  امین هستند که از دستی می‌گیرند و به دستی دیگر می‌دهند. حتی در این رابطه تنها به انسان‌ها اکتفا نکرده و حیوانات را هم بی‌نصیب نگذاشته‌اند.

همسایه طبقه بالای من از روزی که کرونا شروع شد کارش شده این ‌ور و آن ‌ور برای حیوانات غذا گذاشتن. آنروز چند بسته بزرگ غذای حیوان برایش آوردند. گفت اینها را یکی از این انجمن‌های حمایت از حیوانات خیابانی آورده تا توزیع کنیم. ببینید هرکس بخشی از کار را می‌گیرد. یکی هم باید به حیوانات برسد و در ترکیه ما شاهد این رسیدگی منسجم به حیوانات هم هستیم.

در ایران اما جای خالی این دست‌های امین حس می‌شود. ما انجمن‌های خیریه زیادی داریم که صادقانه کار می‌کنند. اما چیزی در محله‌هایمان کم است. همین انجمن‌های مردمی محله‌ای. شهرداری‌های ما ذاتا هیچ کمکی در رابطه با معاش مردم نمی‌کنند. چراکه شهرداری‌ها انتصابی است و مردم آنها را مستقیم انتخاب نمی‌کنند. برایشان چندان فرقی نمی‌کند که دل مردم را به دست بیاورند یا نه. اینجا به دلیل ماهیت انتخاباتی شهرداری‌ها مرتب بین مردم ظاهر شده و کمک‌های قابل توجهی می‌کنند. چون اعتبار شهرداری‌ها اعتبار یک حزب است.

ما در ایران افراد بسیاری را دیدیم که کارگر روزمزد بودند و با از دست دادن کارشان در نانشان ماندند اما غیر از کمک‌های فامیلی هیچ کمکی از جایی دریافت نکردند.

دولت ها نه در بحران نه غیر بحران کار خاصی برای ما نمی‌کنند. ما باید به فکر این دست‌های امین باشیم. دست‌هایی که هرطور شده از بالادستی بگیرند و به پایین دستی به صورت ارگانیزه بدهند نه با طلب و اصرار و درخواست و تحقیر. طوری باشد که هم دستی که می‌دهد خیالش راحت باشد و هم دستی که می‌گیرد مستحق باشد و مهم تر از همه تحقیر نشود.

اما کوتاهی سلبریتی‌های ما نیز در راستای ایجاد همدلی برای به وجود آمدن چنین کمک‌های ارگانیزه شده، مشهود است. لازم نیست سلبریتی خودش دست در جیب کند. از اعتبارش خرج کند که خرج از اعتبارش برای جذب کمک به نيازمندان ممکن است وقت او را بگیرد اما باز برای او اعتبار خواهد آورد. کمی تکانی به خودشان بدهند خواهند دید چه‌ها می‌شود.

ما منتظریم دولت کاری بکند. دولت ما را سردرگم می کند. پس چاره‌ای غیر از تکیه بر شانه‌های مردمی خود نداریم. قبول کنیم ما دچار یک یاس هستیم. بیایید از این یاس خودمان را نجات دهیم. کمی برخیزیم. کمی منسجم‌تر، کمی پلکانی‌تر و کمی با اعتمادتر به فکر کمک به خودمان باشیم.

متاسفانه نقش اولیای ما در مدارس نیز در حد مچ‌گیری از معلم و ناظم و غیره و یا در حد پرسیدن نمره و وضعیت دانش‌آموز پایین آمده و هیچ جایگاه تعریف شده‌ای در داخل مدرسه ندارند. اولیای مدرسه به جایی وصل نیستند.

منبع: همزیستی شماره 677 تاریخ6 اردیبهشت 99

نوشتن دیدگاه

نظراتی که حاوی توهین یا افترا می باشند، منتشر نخواهند شد.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابه دارند، انتشار نمی یابند.


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

پیشخوان

آخرین اخبار